سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی در pdf

چکیده  
مقدمه  
خصوصیات مدینه فاضله  
شهر مراد افلاطون  
مدینه فاضله مهدوی  
ویژگی‌های مدینه فاضله مهدوی  
ویژگی‌های مومنان  
توافق یا تقابل دو مدینه  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی در pdf

نهج البلاغه (1376)، ترجمه داریوش شاهین، بی‌جا، سازمان انتشارات جاویدان

ارسطو (1358)، سیاست، ترجمه حمید عنایت، بی‌جا، آموزش انقلاب اسلامی

افلاطون (1360)، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب

ـــــ، (1980)،  قوانین، ترجمه حنا خبّاز، بیروت، دارالقلم

اکبرنژاد، مهدی (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و سنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی

پازارگاد، بهاءالدین (1359)، تاریخ فلسفه سیاسی، تهران، کتابفروشی زوار

جعفری، محمدتقی (1365)، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

ـــــ، (1360)، شناخت از دیدگاه علمی و دیدگاه قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

ـــــ، (1361)، حیات معقول، بنیاد انتقال به تعلیم و تربیت اسلامی، اصفهان، بنیاد انتقال به معارف اسلامی

ـــــ، (1373)، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی، تهران، انتشارات اسلامی

ـــــ، (1379)، ایده‌آل زندگی و زندگی ایده‌آل، تهران، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری

جمعی از محققان (1411ق)، معجم احادیث الامام المهدی، قم، موسسه معارف اسلامی

جمعی از نویسندگان (1378)، چشم به راه مهدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی

جوادی آملی، عبدالله (1389)، امام مهدی موجود موعود، قم، اسراء

جوادی، محسن (1386)، نظریه ایمان در عرصه کلام و قرآن، قم، معارف

جهانگیری، محسن (1369)، احوال و آثار و آرای فرانسیس بیکن، تهران، علمی و فرهنگی

حائری، محمدمهدی، «آثار فردی و اجتماعی عدالت مهدوی» (1383)، انتظار، ش14، ص219

خاتمی، سیدمحمد (1380)، از دنیای شهر تا شهر دنیا، چ دهم، تهران، نی

رادمنش، عزت‌الله (1361)، قرآن، جامعه شناسی اتوپیا، تهران، امیر کبیر

راسل، برتراند (1365)، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، پرواز

راوندی، قطب‌الدین (1409ق)، الخرائج والجرائح، قم، موسسه امام مهدی

سعدی، حسین‌علی، «جامعه مهدوی آرمان شهر نبوی» (1381)، انتظار، ش5، ص251

ـــــ، «پاسخگویی رمز حکومت عدل مهدوی» (1383)، انتظار، ش14، ص235

سهرابی، صادق، «با انتظار در خیمه اش دراییم» (1381)، انتظار، ش5، ص195

ملاصدرا (صدرالدین محمدبن ابراهیم شیرازی) (1383)، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، تصحیح محمد خامنه‌ای و غلامرضا اعوانی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا

ـــــ، (1354)، المبدا و المعاد، مقدمه و تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران انجمن حکمت و فلسفه

صافی گلپایگانی (بی‌تا)، منتخب الاثر، چ هفتم، تهران، مکتبه الصدر

صدوق، محمدبن علی (1416)، کمال الدین و تمام النعمه، قم، نشر اسلامی

طاهری، ابوالقاسم (1374)، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب، تهران، قومس

طباطبائی، محمدحسین (1386)، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه

عنایت، حمید (بی‌تا)، بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، تهران، دانشگاه تهران

فارابی (1358)، سیاست مَدَنیه، ترجمه جعفر سجادی، تهران، انجمن فلسفه ایران

ـــــ، (1401ق) اندیشه‌های اهل مدینه فاضله، ترجمه جعفر سجادی، چ دوم، تهران، زبان و فرهنگ ایران

ـــــ، (1890)، الجمع بین رأیی الحکیمین، بی‌جا، الزهرا

فولکیه، پل (1370)، فلسفه عمومی یا مابعد الطبیعه، ترجمه یحیی مهدوی، تهران، دانشگاه تهران

قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم (بی‌تا)، ینابیع الموده، قم، مکتبه محمدی

قوامی، سیدصمصام الدین، «مدیریت، عدالت، مهدویت» (1383)، انتظار، ش14، ص187

کاپلستون، فردریک (1375)، تاریخ فلسفه، سیدجلال‌الدین مجتبوی، تهران، سروش

کرینستون، جولیوس (1377)، انتظار مسیحا در آیین یهود، حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب

کلینی، محمدبن یعقوب (1388ق)، اصول کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه

لین تونی (1380)، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه روبرت آسریان، تهران، فروزان روز

مجلسی، محمدباقر (1379ق)، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، المکتبه الاسلامیه

مطهری، مرتضی (1387)، مجموعه آثار، چ پنجم، قم، صدرا

مفید، محمدبن محمد (1308)، الارشاد، بی‌جا، بی‌نا

موحدیان عطار، علی (1388)، گونه‌شناسی اندیشه منجی در ادیان، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب

موسوی اصفهانی، محمد تقی، (1381)، مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم، قم، ایران نگین

چکیده

آرمان شهر زمینی که در آن از دغدغه‌های زندگی طبیعی اثری نباشد، آرزوی دیرین بشر است که اندیشه بزرگترین فلاسفه دنیا را به خود مشغول ساخته است. بزرگانی چون سقراط و افلاطون به این بحث پرداخته و ارسطو به این تفکرات نظم منطقی داده است. در اسلام هم اندیشه‌ورانی چون فارابی و ملاصدرا در صدد تبیین آن برآمده اند

این مجال از میان تمامی آرمان شهرها در پی مقایسه‌ای گویا از آرمان شهر یونان باستان و مدینه فاضله مهدوی است و تفاوت آن دو را در نگاه دنیوی صرف یا دنیوی- اخروی دانستن مدینه بیان داشته است. در مدینه مهدوی همه چیز به سمت کمال مطلق در حرکت بوده و خساست و اسراف جائی ندارد؛ تمامی مردم هم مسئولیت‌پذیر هستند

در این مقاله با ارائه تبیین مدینه فاضله یونانی شباهت‌های آرمان شهر افلاطون با مدینه فاضله مهدوی را بیان نموده‌ایم و پس از بیان نواقص آن، مدینه مهدوی را آرمان شهری زمینی تعریف کرده‌ایم که در عین رفع دغدغه‌های دنیوی انسان راه به افق بلندی دارد که با نگاه دنیوی صرف قابل تبیین نیست

کلیدواژه‌ها: آرمان شهر، مُثُل، خدا محوری، جامعه مهدوی

 

مقدمه

حقیقت و ماهیت حیات هنوز بر بشر مخفی است. شاید بشر هیچ‌گاه هم از این راز سردرنیاورد، تا آنجا که در حافظه تاریخ به یاد مانده است، انسان هیچ‌گاه از رؤیای بهزیستی فارغ نبوده است. رؤیای مزبور در زندگی انسان به گونه‌های گوناگونی تبلور یافته است. بارزترین نمونه آن در اندیشه «مدینه فاضله» دیده می‌شود. آرمان شهری که در آن اثری از دغدغه‌های موجود جامعه بشری نیست. بحث از این مدینه، طلیعه حرکتی برای گذر از وضع موجود به سوی وضع مطلوب است

بهشت موعود زمینی، علاوه بر بهشت آسمانی، رؤیای همیشگی انسان بوده و گمان نمی‌رود تا پایان تاریخ تغییری در آن ایجاد شود. اما همین اندیشه در میان اوراق تاریخ، تعینات گوناگونی یافته است که این خود نشان از اهمیت این موضوع در دایره اندیشه بشری دارد

این مقاله، تحریری است بر این موضوع؛ تحریری از نگاه مذهب و اندیشه‌های دینی

 

خصوصیات مدینه فاضله

برای فهم خصوصیات مدینه فاضله و ارتباط آن با اندیشه دینی، به ناچار ابتدا باید تصویری از اندیشه «مدینه فاضله» در قرائت‌های گوناگون آن ارائه نمود تا تعینات گوناگون این اندیشه را باز‌یابیم. از آنجایی که چنین بحث دامنه‌داری از حوصله یک مقاله خارج است، در این مقاله تنها به دو رویکرد از میان اندیشمندان یونان باستان و اسلام می‌پردازیم

با پی‌گیری مشخصات دو شیوه تفکر یاد شده، تلاش شده تا با برداشتی صحیح از این موضوع، مواضع مذهب را در بحث از آرمان شهر، به عنوان یک امر جامع، در برابر یک آرمان زمینی باز‌یابیم

شهر مراد افلاطون

در طول تاریخ، نگاه اندیشه‌وران به مدینه فاضله از دریچه‌ای خاص، براساس نابسامانی‌های جامعه خودشان بوده است. دیدگاه افلاطون عمدتاً سیاسی است. وی از این منظر، به نابسامانی‌ها می‌نگرد و بر همین اساس هم راه حل ارائه می‌دهد. او می‌نویسد

زمامداران عموماً به وسیله یک نوع جنون غیر‌طبیعی حکومت کرده‌اند. این جنون چیزی نیست که کسی بتواند آن‌را تعلیم دهد یا تعلیم گیرد؛ یعنی این جنون علم نیست، پس حکومت زمامداران بر اساس صحیح و علمی و بر پایه فلسفی نیست. لذا زمامداران نمی‌توانند حکومت خوب به وجود بیاورند (پازارگاد، 1359، ص79)

افلاطون مشکل جامعه زمان خودش را کنار نهادن فلاسفه دانسته، معتقد است: «در این نظام صاحبان قدرت از حکمت و فضیلت به‌دور هستند، فلذا به تدریج دچار حرص و فزون‌خواهی و تکاثر اموال می‌گردند» (همان)

حکومت دموکراسی هم در نظر افلاطون، یکی از منفورترین حکومت‌هاست؛ چراکه مردم در حالی بر سرنوشت خود مسلط هستند که قدرت اندیشه و قضاوت صحیح را ندارند. حکام هم به دلیل خوشامد آنان سعی خواهند کرد احکامی صادر کنند که خوشایند مردم باشد. این امر در نهایت به فروپاشی جامعه می‌انجامد. سایر نظام‌ها هم اشکالات خود را دارند؛ نظام الیگارشی یا حکومت ثروتمندان، حکومت اقلیت بوده و انتهایش از هم پاشیدگی اجتماع است. در نهایت، هم نظام ستمگری، ظالمانه‌ترین نوع نظامی بود که می‌توانست حاکم باشد (پازارگاد، 1359، ص478 و ص488-493). با توجه به این نظام‌ها و انتقادات سخت وی بر هر یک از این نظام‌ها، راهبرد وی در مدینه فاضله‌اش انسان‌مدار نیست، بلکه حالتی فلسفی دارد و او را درصدد حل یک معضل فلسفی نشان می‌دهد

افلاطون از یک سو، در نظریه «مُثُل» خود به این نتیجه می‌رسد که حقیقت، لزوماً دارای ویژگی ثبات و کلیت است. بر این اساس، از بی‌ثباتی وضع سیاست‌های موجود به این نتیجه کاملاً معقول می‌رسید که نظام‌های موجود، نمی‌توانند نظام سیاسی ایده‌آل بوده و جامعه تحت سلطه خویش را به سامان و صلاح راهنمون کنند. بنابراین، باید دنبال یک نظام سیاسی باثبات بود. افلاطون این نظام باثبات را در جامعه‌ای می‌بیند که فرمانروایش کسی باشد که به مقام درک حقایق (مُثُل) رسیده است؛ چراکه او به واسطه اتصال با عالم حقیقت، مصالح مردم را بهتر از خودشان تشخیص می‌دهد و تصمیم او به حقیقت نزدیک‌تر است. پس، مشکلات جوامع زمانی به پایان می‌رسد که فیلسوفان (فلاسفه حقیقی)، به مقام شهریاری برسند یا شهریاران فیلسوف باشند

;بلکه به عقیده من مفاسد نوع بشر، هرگز نقصان نخواهند یافت، مگر آنکه در شهرها، فلاسفه پادشاه شوند، یا آنان که هم‌اکنون عنوان پادشاهی و سلطنت دارند، به راستی و جداً در سلک فلاسفه درآیند و نیروی سیاسی با حکمت تواماً در فرد واحد جمع شود (افلاطون، 1360، ص 545؛ مطهری، 1387، ج21، ص49-50)

از جمله امتیازاتی که افلاطون برای فلسفه حقیقی برشمرده، این است: رغبت برای شناخت همه واقعیت‌های اصیل؛ عداوت و خصومت با دروغ و محبت حقیقی به صدق و خلوص؛ پست شمردن لذات جسمی؛ بی‌اعتنایی به مال و ثروت؛ علو ادراکات و آزادی اندیشه؛ عدالت و اخلاق لطیف؛ سرعت انتقال در خاطرات و قدرت یادآوری محفوظات و فطرت منظم و قانونی (گادامر، 1382، ص 80 و افلاطون، 1360، ص 546)

بافتٍ «شهر مرادِ» او را جامعه‌ای طبقاتی تشکیل می‌دهد. در رأس این جامعه، طبقه حاکم قرار دارد که طبقه بافضیلت‌تر و به یک معنی اشراف جامعه است که تفاوت جوهری با سایر طبقات دارد. وی دروغگویی را برای رهبران جامعه جایز می‌داند. البته دروغ مثل دارو است که تجویز آن باید با حکم پزشک باشد: «اگر دروغ گفتن برای کسی مجاز باشد، فقط برای زمامداران شهر است که هر وقت صلاح شهر ایجاب کند، خواه دشمن و خواه اهل شهر را فریب دهد» (افلاطون، 1360، ص152)

افلاطون کمال مطلوب را از نظر فردی، در عدل و از نظر اجتماعی، در حکومت فلاسفه می‌داند.البته تحقق چنین جامعه‌ای، همانند مُثل او جنبه تخیلی دارد. خود او هم به رؤیایی بودن چنین جامعه‌ای اعتراف می‌کند. برای وی اساساً مهم نیست که چنین جامعه‌ای به وجود آید یا نه (افلاطون، 1980م، ص548 و 1360، ص314). البته افلاطون، از آرمان‌های دیگری چون آرمان عدالت و اعتدال در مدینه فاضله سخن می‌گوید. اما رویکرد این مباحث فلسفی و سیاسی است

اعتدال مدینه عبارت است از: تبعیت لازم و مقتضی فرمانبرداران از فرمانروایان. عدالت مدینه در این است که هرکس، بدون دخالت در کار دیگران، مواظب و متوجه کار خود باشد; مدینه وقتی عادل است که تمام طبقات و افرادی که طبقات از آنها ترکیب و تألیف شده است، وظائف مربوط به خود را به طریقی شایسته و صحیح انجام دهند (کاپلستون، 1375، ص313)

این نوع نگرش، در تمام تاریخ تمدن یونان باستان به چشم می‌خورد؛ ارسطو نیز آرمان شهر خود را با یک نوع قرائت فلسفی- سیاسی بیان می‌کند. وی در ابتدا تأسیس نظام سیاسی را در جهت رفع نابسامانی‌ها دانسته، می‌گوید: «هدف جامعه سیاسی نه تنها زیستن بلکه بهزیستن است» (ارسطو، 1358، ص123)

ارسطو، محور و غایت جامعه سیاسی را سعادت انسان می‌داند. وی سعادت را در به‌کارگیری فضیلت دانسته و فضیلت را در دانایی و اعتدال جست‌وجو می‌کند. بنابراین، از نظر وی جامعه سیاسی مطلوب، جامعه‌ای است که در رأس هرم آن، کسی باشد که از دانایی و فضیلت بیشتری برخوردار است. البته چون دانایی تنها ملاک فضیلت نیست، بلکه اعتدال نیز از مهم‌ترین شاخصه‌های اصلی است، ارسطو ضابطه و دستورالعمل مطلقی در ارتباط با بهترین شیوه زندگی و نظام سیاسی جامعه ارائه نمی‌دهد، بلکه ترجیح می‌دهد ضابطه‌ای قابل انطباق با شرایط گوناگون، پیش روی ما قرار دهد. ازاین‌روی می‌گوید

معیار ما، در تعیین بهترین سازمان حکومت; آن‌چنان روش زندگی و حکومتی است که بیشتر مردمان و کشورها را آسان‌یاب و پذیرفتنی باشد; سعادت راستین در زیستن بافضیلت، فارغ از هر قید و بندی است و فضیلت هم در میانه‌روی است. از اینجا برمی‌آید بهترین گونه زندگی، آن است که بر پایه میانه‌روی و در حدی باشد که همه کس بتواند به آن برسد (ارسطو، 1358، ص178-179)

با دقت و تأمل در نظرات افلاطون و ارسطو به این نتیجه رهنمون می‌شویم که در هیچ یک از این دو دیدگاه، ردپایی از تفکرات جدید انسان مدارانه قرون جدید به چشم نمی‌خورد. قرینه دیگر مؤید این مدعا، پذیرش برده‌داری از جانب این هر دو فیلسوف است. ارسطو رسماً در بخش‌هایی از کتاب سیاست خود به بحث برده‌داری می‌پردازد (ارسطو، 1358، بخش2، ص7-16). افلاطون نیز به طور کلی اساس نظام مدینه فاضله را بر تفاوت سرشت و گوهر انسان‌ها نهاده و بر این باور است که عده‌ای از مردم در طبیعت خویش فرودست آفریده شده‌اند و جنس وجودی آنها از آهن و برنج است. دسته دیگر، که سرشت آنان از طلا و نقره وجود یافته، شایسته سروری و فرمانروایی هستند. صلاح فرودستان بندگی و فرمانبری از بالادستان است. وی سه طبقه براى مردم قایل است که عبارت‌اند از: پیشه‌وران، سپاهیان و سیاستمداران. وی ارزش طبقاتى آنان را به ترتیب به آهن، نقره و طلا تشبیه مى‌کند و گروه سوم را داراى استعداد طلایى و لایق تربیت معرفى کرده، مى‌نویسد

مأموران، فرزندان افراد نخبه شهر را به پرورشگاه برده، به پرستارانى که در محله‌اى جدا، در شهر اقامت خواهند داشت، مى‌سپارند. ولى اطفال افراد پست و آنهایى را که با نوعى نقص به دنیا آمده‌اند، در محلى مخفى و دور از انظار پنهان خواهند کرد (همان، 1980، ص202 و 315-316)

مدینه فاضله مهدوی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله حقوق حیوان ها در سیره و سخن پیامبراعظم(صلى

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حقوق حیوان ها در سیره و سخن پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) و مقایسه آن با حقوق بشر در غرب در pdf دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حقوق حیوان ها در سیره و سخن پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) و مقایسه آن با حقوق بشر در غرب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله حقوق حیوان ها در سیره و سخن پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) و مقایسه آن با حقوق بشر در غرب در pdf

چکیده    
مقدمه    
حقوق حیوانات در کتاب و سنت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)    
حقوق حیوانات در کتاب پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)    
حقوق حیوان ها در سیره و سخن پیامبراعظم«صلى الله علیه و آله» و. . .    
سیره و سخن (سنت) پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در دفاع از حیوان ها    
نهى از آزار دادن و بیهوده کشتن حیوانات    
نفرین رسول، بر مُثله کنندگان حیوان ها!    
پاداش نیکویى به حیوانات از دیدگاه پیامبر(صلى الله علیه وآله)    
منع از دوشیدن تمام شیر حیوانات    
منع از شکار شبانه پرنده و جوجه هایش و نهى از حمله به آن ها در وقت خواب    
حقوق حیوان هاى سوارى بر صاحبشان    
رعایت حقوق حیوانات، هنگام سوارى و بارکشى با آن ها    
پیامبر اسلام و نهى از به جان هم انداختن و داغ کردن حیوانات    
حقوق حیوان ها از دیدگاه اسلام و حقوق بشر در غرب    
نتیجه گیرى    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله حقوق حیوان ها در سیره و سخن پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) و مقایسه آن با حقوق بشر در غرب در pdf

1 قرآن کریم

2 نهج البلاغه

3 ابن اثیر، اسدالغابه، تهران، انتشارات اسماعیلیان، [بى تا]

4 ابن سعد، محمد، الطبقات الکبرى، لبنان بیروت، انتشارات دار صادر، [بى تا]

5 ابن حنبل، احمد، مسند احمد، لبنان بیروت، انتشارات دار صادر، [بى تا]

6 احسایى، ابى جمهور، عوالى الئالى العزیزیه فى الاحادیث الدینیه، تحقیق سید مرعشى و شیخ مجتبى عراقى، چاپ اول: قم، مطبعه سیدالشهداء، 1403 ق

7 بیهقى، احمد، السنن الکبرى، لبنان بیروت، انتشارات دارالفکر، [بى تا]

8 جبلى عاملى، شهید زین الدین، روضه البهیه فى شرح لعمه الدمشقیه، چاپ هفتم: قم، دفتر تبلیغات اسلامى، نشر مکتب الاعلام الاسلامى، 1372

9 جوزیه، شمس الدین محمد، الطبّ النبوىّ، بیروت، دارالوفاق، [بى تا]

10 حرعاملى، شیخ محمد، وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث، افست علمیه قم، 1346

11 ــــــــــــــــــــ: ؛ وسائل الشیعه، چاپ دوم: قم، چاپ مهر، مؤسسه آل البیت، 1414 ق

12 ــــــــــــــــــــ: فصول المهمه فى اصول الائمه، تحقیق محمد قائینى، چاپ اول: قم، چاپ نگین، ناشر مؤسسه معارف اسلامى امام رضا (علیه السلام)، 1418 ق

13 حرانى، ابى محمد حسن، تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه محمد باقر کمره اى، تصحیح على اکبر غفارى، چاپ هفتم: تهران، انتشارات کتابچى، 1379

14 دُمِیْرِىْ، شیخ کمال الدین، حیاه الحیوان الکبرى، لبنان بیروت، انتشارات دارالفکر، [بى تا]

15 صالحى شامى، محمد بن یوسف، سبل الرشاد فى سیره خیر العباد، تحقیق شیخ عادل احمد عبدالموجود، چاپ اول: لبنان بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414 ق

16 کتانى، سید محمد عبدالحى، نظام الحکمومه النبویه(المسمى التراتیب الأداریه)، تحقیق عبدالله خالدى، چاپ دوم: لبنان بیروت، شرکه دارالارقم، [بى تا]

17 متقى هندى، علاءالدین، کنزالعمال، بیروت، انتشارات مؤسسه الرساله، 1409ق

18 بخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح بخارى، لبنان بیروت، دارالفکر، افست دارالطباعه العامر باستانبول، 1401 ق

19 نورى، حسین، «جامعیت اسلام» چاپ شده در: مجموعه مقالات خاتم پیامبران، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد، 1348

20 سایت بازتاب، (دیدار دکتر احمدى نژاد با آیت اللّه جوادى آملى)، دى ماه 1384

21 صدوق، محمد بن على بن بابویه قمى، المقنع، قم، انتشارات الهادى، 1415ق

22 محمدى رى شهرى، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخى، چاپ دوم: قم، انتشارات مؤسسه دارالحدیث، 1379

23 مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، چاپ دوم: لبنان بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق

24 «سیاحت غرب»، ماهنامه مرکز پژوهش هاى اسلامى صدا و سیما، سال سوم، شماره سى و پنجم، 1385

25 هیثمى، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، لبنان بیروت، انتشارات دارالکتب العلمیه الطبعه، 1408ق

 

چکیده

پیامبر اسلام، حضرت محمد بن عبدالله(صلى الله علیه وآله)درباره رعایت حقوق جانداران، اعم از انسان ها و حیوان ها دستورات و قوانینى مقرر فرموده اند. این قوانین و مقررات که در 1400 سال پیش، وضع شده، نشان دهنده توجه اسلام به حقوق تمام جانداران است. در این نوشتار، حقوق حیوان ها از دیدگاه رسول گرامى اسلام بررسى مى شود. یکى از نتایج این بحث آن است که وقتى پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله)به حقوق حیوانات توجه کرده اند، به طور مسلم به حقوق انسان ها نیز توجه داشته اند. بنابراین، نسبت هایى که گروهى از غربى ها در حال حاضر به وى مى دهند، نسبتى نادرست و نارواست

واژگان کلیدى: رأفت، رحم، مدارا، حقوق حیوان ها، شکار، سیره و سخن پیامبر.

مقدمه

هم اکنون، دولت هاى غربى و اروپایى، یعنى همان مدعیان حقوق بشر و آزادى، به بهانه آزادى، ادب و آداب را از کشور خویش دور کرده اند. آن ها در دو دهه گذشته، به جمعى از مقدساتِ مسیحیان و مسلمانان، یعنى حضرت مریم و حضرت عیسى و حضرت جبرئیل و پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) جسارت کردند که امام خمینى(قدس سره) نویسنده آن مطالب را مرتد دانست و آن فتواى تاریخى را صادر نمود

در این روزگار، مدعیان منطق و ترقى، در اقدامى هماهنگ و وقیحانه به کارى بر خلاف خرد و ادب دست زدند. آن ها بر خلاف تمام اسناد درست نه اسناد صهیونیستى و اسرائیلیات مجعولْ بر ضد پیامبر اسلام، قلم و قدم زدند؛ یعنى در واقع بر ضد تمام انبیا، چنین کارى را کردند

مدعیان آزادى در روزنامه هاى خودشان، کاریکاتور پیامبر را در نهایت تحریف و تخریب کشیدند تا به این وسیله او را «تروریست» معرفى نمایند! وقیحانه تر این که، سعى کرده اند که این مطلب را در کتاب هاى درسى آموزش و پرورش خود و مستعمراتشان بگنجانند تا این تهمت و تخریب را به باور و عقیده اى براى آیندگان مبدل کنند، همان طور که افسانه «هولوکاست» را به یک اعتقاد مقدس تبدیل کردند، اما بى خبر از آنند که این پیامبر، چراغى است که ایزد آن را برافروخته و قابل خاموش کردن نیست؛ این دین رحمت بر تمام ادعاها غالب مى شود، هر چند که مشرکان و کافران، کراهت داشته باشند

مقاله حاضر که در حقیقت، درباره رأفت و رحمت پیامبر اسلام است، پاسخى است به شبهه اى که امروز مطرح مى شود

مخفى نماند وقتى که مى گوییم در مکتب اسلام، حیوان ها حقوقى دارند؛ از آن طرف براى انسان ها نیز باید تکالیفى را بپذیریم؛ یعنى اگر انسان ها در رعایت حقوق حیوان ها کوتاهى ورزند، معصیت کارند و در روز قیامت، مجازات مى شوند، حتى در برخى موارد در همین جهان از آن ها سؤال خواهد شد. براى نمونه، طبق فقه اسلامى (شیعه)، در صورتى که مالک هر حیوانى به تأمین نیازمندهاى آن اقدام نکند، بر حاکم لازم است که او را به این وظیفه اجبار کند و در صورت عدم توانایىِ شخص، باید افراد دیگر به این وظیفه اقدام نمایند و حیات آن حیوان را حفظ کنند

حقوق حیوانات در کتاب و سنت پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)

حقوق حیوانات در کتاب پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)

مکتب پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله)، دو بخش دارد: یکى کتاب (قرآن مجید) و دیگرى سنت (گفتار و رفتار عملى) پیامبر خاتم. در این مکتب، درباره حیات موجودات زنده و برآوردن نیازهاى حیاتى آن ها سفارش هاى ویژه اى شده است. خداوند سبحان، خودش فراهم کردن روزى آن ها را بر عهده گرفته، و در قرآن مجید، تمام جنبندگان، پرندگان و چرندگان را «امت»هایى مانندِ جوامع انسانى دانسته و فرموده است

وَ ما مِنْ دَابَّه فِى الاَْرْضِ وَ لا طائِر یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِنْ شَیْء ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ؛3 هیچ جنبنده اى در زمین نیست و هیچ پرنده اى که با دو بال خود پرواز مى کند، مگر این که امت هایى مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگى به سوى پرودگارشان محشور مى شوند

در آیه دیگرى به فراهم کردن نیازهاى ضرورى و احتیاج هاى حیاتى حیوان ها اشاره کرده و آن را در کنار انسان ها ذکر نموده و فرموده است

وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّه لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللّهُ یَرْزُقُها وَ إِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛4 چه بسا جنبنده اى که قدرت حمل روزى خود را ندارد، خداوند، او و شما را روزى مى دهد؛ و او شنوا و داناست

در کتاب این رسول رحمت (صلى الله علیه وآله)، هر گونه آزار و اذیت کردن حیوان ها، مانند بریدن گوش و دُم و; ؛ کارى زشت و شیطانى شمرده شده است

وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَ آمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَ آمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً؛5 و آنان را گمراه مى کنم، و به آرزوها سرگرم مى سازم، و به آنان دستور مى دهم که (اعمال خرافى انجام دهند و) گوش چارپایان را بشکافند و آفرینشِ (پاکِ) خدایى را تغییر دهند (و فطرت توحید را به شرک بیالایند)، و هر کس، شیطان را به جاى خدا ولىّ خود برگزیند، زیان آشکارى کرده است

در این سه آیه، به سه نکته بسیار مهم و حیاتى اشاره شده است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه در pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه در pdf

چکیده:  
مقدمه  
زندگی و زمانه  
مفهوم دارالاسلام  
قاعده حفظ نظام و حکومت آن بر سایر احکام  
قاعده حفظ نظام و استثنای وجوب جهاد در رکاب حاکم غیرمشروع  
اهتمام به مسائل سیاسی اجتماعی دارالاسلام  
رفتار سیاسی صاحب عروه در دفاع از دارالاسلام  
درخواست همکاری شیعیان با دولت عثمانی  
فتوای جهاد و بسیج مردم عراق علیه متفقین  
اعزام فرزند خویش به جبهه جنگ با کفار  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله وجوب حفظ دارالاسلام در اندیشه و رفتار سیاسی صاحب عروه در pdf

ابوالحسنی (منذر)، علی (1389)، فراتر از روش آزمون- خطا ، زمانه و کارنامه آیت الله العظمی آقا سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، صاحب عروه ، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

جمعى از پژوهشگران (1426ق)، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، زیر نظر: سیدمحمود هاشمى شاهرودى قم، مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت(ع)

حر عاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت(ع)

حسینى عاملى، سیدجواد بن محمد (1419ق)، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلاّمه، قم، دفتر انتشارات اسلامى

حلبی، ابی الصلاح (بی تا)، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، بی جا، بی نا

حلّى، احمد بن ادریس (1410ق)، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى، چ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى

رجبی، محمدحسن (1378)، رسایل و فتاوای جهادی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

سیورى حلّى، مقداد بن عبدالله (1404ق)، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع ، تصحیح سیدعبداللطیف حسینى کوه کمرى، قم، کتابخانه آیه الله مرعشى نجفى

صدوق، محمدبن علی (1403ق)، الخصال، قم، دفتر انتشارات اسلامى

طباطبایى یزدى، سیدمحمدکاظم (1409ق)، العروه الوثقى، چ دوم، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات

ـــــ (1410ق)، حاشیه المکاسب، قم، اسماعیلیان

ـــــ (1415ق)، سؤال و جواب، تحقیق و تصحیح سید مصطفى محقق داماد و دیگران، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی

طباطبائی، سیدعلی (1412ق)، ریاض المسائل فی بیان أحکام الشرع بالدلائل، قم، دفتر انتشارات اسلامى

طبرى، عمادالدین (1383ق)، بشاره المصطفی، نجف، کتابخانه حیدریه

طوسى، جعفربن محمد (1365)، التهذیب، تهران، دار الکتب الإسلامیه

طوسى، محمدبن حسن (1387ق)، المبسوط فی فقه الإمامیه، تصحیح سیدمحمدتقى کشفى، چ سوم ، تهران، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه

طوسی، ابن حمزه (بی تا)، الوسیله الى نیل الفضیله، بی جا، بی نا

عاملى، محمدبن مکی (شهید اول) (1417ق)، الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه ، چ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى

عمیدزنجانی، عباسعلی (1367)، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر

کاووسی عراقی، محمدحسن و نصرالله صالحی (1376)، جهادیه؛ فتاوای جهادیه علماء و مراجع عظام در جنگ جهانی اول، چ دوم، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه

کسروی، احمد (1369)، تاریخ مشروطه ایران تهران، چ پانزدهم، تهران، امیرکبیر

کلینى، محمدبن یعقوب (1365)، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیه

مدرسی، سیدمحمد (1388)، جواد نجوم السرد بذکر علماء یزد، تحقیق سیدمحمدحسین مدرسی، یزد، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی

موسوی خمینی، سیدروح الله (بی تا)، تحریر الوسیله ، قم، دارالعلم

نامدار، مظفر، اسوه فقاهت و سیاست معرفت سیاسی در اندیشه علّامه مجاهد آیت الله العظمی سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی (1377)، در: تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، به اهتمام موسی نجفی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

نجفی، محمدحسن (بی تا)، جواهر الکلام، ط السابعه، بی جا، داراحیاء التراث العربی

چکیده

 رویارویی غرب جدید با جهان اسلام در دوره معاصر، عالمان دینی را بر آن داشت تا در برابر حوادث و رخدادهای متفاوت ناشی از آن در ساحت‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی دارالاسلام، اعم از تهاجم فرهنگی، علمی، نظامی و; واکنش‌ مناسب نشان دهند تا مانع آسیب‌های جدی به کیان نظام اسلامی در برابر موج حملات کفار و بیگانگان شوند. مرحوم سیدمحمدکاظم طباطبایی‌یزدی، یکی از عالمان دینی بود که در زمان خویش در این راستا تلاش‌های همه‌جانبه‌ای، به منظور حفظ سرزمین اسلامی از خود نشان داد. این نوشتار، با رویکرد تحلیلی و مطالعه اسنادی، ضمن تبیین آراء فقهی فقهای شیعه، به‌ویژه صاحب عروه درباره وجوب حفظ دارالاسلام، به مهم‌ترین رفتارهای سیاسی ایشان، که عمدتاً تحت تأثیر این دیدگاه فقهی است، اشاره می‌کند

کلیدواژه‌ها: دارالاسلام، صاحب عروه، حفظ نظام، رفتار سیاسی، فقه سیاسی شیعه

 

مقدمه

دارالاسلام یکی از مفاهیم اساسی فقه سیاسی است که احکام و مسائل خاصی دارد. یکی از مسائل عمده آن، وجوب حفظ دارالاسلام است که به مثابه قاعده فقهی درآمده است. فقهای شیعه، حفظ و حراست و دفاع از سرزمین اسلامی در برابر تهاجم کفار را امری واجب و ضروری می دانند. مرحوم صاحب عروه، یکی از فقهای بنام حوزه علمیه نجف است که در اندیشه و عمل، به این مسئله اهتمام ورزیده و توصیه های خاصی پیرامون آن در قالب بیانیه و سخنرانی داشته و فتاوای زیادی از ایشان در این زمینه در این زمینه بر جای مانده است. سیدمحمدکاظم یزدی، همواره بر مسائل سیاسی اجتماعی دارالاسلام تأکید می کرد. ایشان در حمله متفقین به عثمانی، با همه توان وارد میدان شد و ضمن توصیه و صدور بیانیه های مختلف، از جامعه عشایر عراق خواست تا تمام ظرفیت ها و قوای خود را در دفاع از عثمانی به کار گیرند. مرحوم صاحب عروه، به عنوان زعیم بزرگ شیعه در همه این وقایع، با آنکه نظام سیاسی خلافت بر آن قلمرو حکومت می کرد، علاوه بر حمایت معنوی اقدامات زیادی نیز متناسب با آن انجام داد. این نوشتار، به دنبال پاسخ به این سؤال است که دیدگاه صاحب عروه درباره مسئله حفظ دارالاسلام چیست؟ و رفتار سیاسی ایشان در قبال مسائل دارالاسلام چه بوده است؟

در پاسخ به این پرسش، تلاش خواهد شد با استفاده از روش فقهی دیدگاه سیدمحمدکاظم یزدی درباره قاعده وجوب حفظ دارالاسلام تبیین شود و رفتار سیاسی ایشان، در برابر حمله متفقین به دارالاسلام، یعنی بخش هایی از قلمرو عثمانی و ایران نیز بررسی گردد

 

زندگی و زمانه

سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، معروف به سید و صاحب عروه ، منسوب به خاندان امام حسن مجتبی در سال 1247ق، در روستای کسنویه واقع در حومه یزد به دنیا آمد و در شب بیست وهفتم و یا هشتم ماه رجب 1327ق، وفات و در صحن مقدس مرتضوی دفن گردید (طباطبایی، 1415ق، ص1 و 3). سیدمحمد در دوسالگی پدر کشاورز خود را از دست داد و تحت سرپرستی عموها و عموزادگانش قرار گرفت. دروس مقدماتی و سطح را در یزد فراگرفت، سپس برای ادامه تحصیل راهی شهرهای مشهد و اصفهان شد. به نقل برخی، صاحب عروه دروس نهایی فقه، اصول و فلسفه را همراه علوم هیئت و ریاضیات، در مشهد (منذر، 1389، ص27) فرا گرفت. پس از آن، حدود سال 1265ق راهی اصفهان، که دارای حوزه علمیه ای مهم و معتبر بود، شد. پس از چند سالی برای تحصیل مراتب عالیه دانش و استفاده از محضر بزرگانی چون شیخ انصاری عازم نجف گردید. اما متأسفانه در کرند کرمانشاه خبر درگذشت شیخ انصاری را شنید. سید در نجف اشرف، در حلقه درس بزرگانی چون حاج شیخ مهدی آل کاشف الغطاء و میرزای شیرازی کسب فیض کرد. ازاین رو، ایشان توانست جامعیت علمی کسب نماید، به طوری که به جز در فقه و اصول، که متبحر بود و از علمای طراز اول زمان خود به شمار می آمد، با علوم دیگر نظیر هیئت و ریاضیات و فلسفه آشنایی کامل داشت. تحصیل در علوم هیئت و نجوم را که در مشهد مقدس آغاز کرده بود، رها نکرد. در نجف نیز به تحصیل هیئت و ریاضیات از استاد سیدیحیی موسوی یزدی شاگرد برجسته خود ادامه داد (مدرسی، 1388، ص689). همچنین سید در ادبیات، زبان عربی و فارسی صاحب نظر بود و به هر دو زبان شعر می سرود (طباطبایی، 1415ق، ص1). از این شخصیت گرانقدر، نزدیک به چهل اثر علمی، اعم از کتاب، رساله و حاشیه بر جای مانده که مهمترین آنها حاشیه مکاسب، کتاب التعادل و التراجیح، رساله فی اجتماع الأمر و النهى، رساله فی الظن المتعلق بإعداد الصلاه و کیفیه الاحتیاط، رساله فی منجزات المریض، رساله سؤال و جواب (مدرسی، 1388، ص714) و از همه مهمتر، کتاب العروه الوثقی می باشد (طباطبایی، 1415ق، ص2-3)

صاحب عروه، پس از وفات مرحوم میرزای شیرازی در سال 1312ق، به عنوان یکی از مراجع تقلید زمان خود مطرح شد، به گونه ای که کسروی، که از طرفداران سرسخت مشروطه و دشمن روحانیت و طبیعتاً از مخالفان مرحوم صاحب عروه، به دلیل موضع منفی ایشان در قبال مشروطه بود، در این باره می نویسد: چنانکه نوشته ایم سیدیزدی در رده آخوند خراسانی و حاج شیخ مازندرانی شمرده می شد و گروهی انبوه از ایرانیان، از مقلدان او می بودند (کسروی، 1369، ص496). سخنانی که درباره مرجعیت صاحب عروه مطرح شد، همگی مربوط به زمانی است که میرزای شیرازی به تازگی از دنیا رفته بود و مرحوم آخوند خراسانی هنوز زنده بود. پس از درگذشت آخوند خراسانی در سال 1329ق، مرجعیت علی الاطلاق به ایشان واگذار گردید (منذر، 1389، ص206). مرجعیت عامه و علی الاطلاق مرحوم سیدکاظم یزدی، موجب نفوذ بیش از حد ایشان در جهان اسلام شد و دولت های ایران و عثمانی و سایر سرزمین های اسلامی و حتی انگلیسی ها در دوران اشغال عراق، احترام زیادی برای ایشان قائل بودند (ر.ک: منذر، همان، ص211-212). البته حرمت گذاشتن به سید از سوی حکام اسلامی و انگلیسی عمدتاً ناشی از ترسی بود که از نفوذ، اقتدار، آگاهی و آراء سیاسی ایشان داشتند. مرحوم صاحب عروه، از معدود مراجعی بود که به مخالفت با مشروطه پرداخت و کتابی در این زمینه به نگارش درآورد. این امر موجب کینه و عداوت طرفداران مشروطه از ایشان شد، تا جایی که درب منزل ایشان تجمع کردند تا ایشان را به قتل برسانند، اما با تلاش و مراقبت مقلدان و طرفداران ایشان در عراق، این خطر رفع شد (به نقل از: طباطبایی، 1415ق، ص3) سید در عصری زندگی کرد و زعامت مرجعیت شیعه را عهده دار شد که حوادث مهمی در جهان و به ویژه جهان اسلام و از جمله ایران در حال اتفاق بود. شکل گیری مشروطیت در ایران، به زعامت و رهبری روحانیت، همچنین آغاز جنگ جهانی اول و به دنبال آن اشغال عراق، و فروپاشی عثمانی از جمله مهم ترین رویدادهایی بود که در این دوره به وقوع پیوست. مرحوم صاحب عروه، نقش مهمی در جنبش شیعیان عراق علیه سلطه انگلیس ایفا کرد. در برخی منابع حدود پنجاه سند در این باره به ثبت رسیده است (ر.ک: نامدار، 1377، ص62ـ123)

مفهوم دارالاسلام

واژه دار در لغت به معنای محل، مسکن، مکان سکونت، شهر، قبیله و کشور آمده است (تاج العروس، ج3، ص 212 (نرم افزار الشامله). بنابراین، دارالاسلام در لغت به معنای سرزمین یا شهر و کشوری است که محل اجتماع مسلمانان و یا مکانی است که قبیله ای که به اسلام اعتقاد دارند، در آن سکونت دارند. اما در اصطلاح، تعاریف متفاوتی از سوی فقها برای دارالاسلام ارائه شده که هر یک، ملاک خاصی را در تعریف آن معتبر دانسته اند. برای نمونه، شهید اول، ملاک اجرای احکام اسلامی را در تعریف دارالاسلام دخیل دانسته ، گرچه کفاری که در عهد با مسلمانان هستند نیز در آن منطقه زندگی کنند: المراد بدار الاسلام ما ینفذ فیها حکم الاسلام فلایکون بها کافرا الا معاهدا (شهید اول، 1417ق، ج3، ص78). جامع المقاصد، دارالاسلام را شامل دو بخش دانسته است: سرزمین هایی که خود مسلمانان آن را به وجود آورده اند. مثل بغداد و بخش دیگر، مناطقی است که به دست مسلمانان فتح شده است (حسینى عاملى، 1419ق، ص589). علّامه حلی نیز تقسیم بندی مشابهی از دارالاسلام ارائه داده است )سیوری حلی، 1404ق، ج4، ص107). برخی دیگر در تعریف دارالاسلام گفته اند: دارالاسلام به سرزمینى گفته می شود که احکام اسلام در آن منطقه نافذ و جاری است. برخى قدما براى دارالاسلام سه مصداق ذکر کرده اند: شهری که در اسلام بنا شده و مشرکان به آن راه نیافته اند. مانند بغداد و بصره؛ شهری که به کافران تعلّق داشته است، اما مسلمانان آن را به تصرف خود درآورده اند. و شهرى که از آنِ مسلمانان بوده، اما به سیطره کفار درآمده است. برخى دیگر، دارالاسلام را تنها به دو مورد اوّل اختصاص داده اند. بنابر تعریف و تقسیم یاد شده، دارالاسلام سرزمینى خواهد بود که تحت تصرف مسلمانان و احکام اسلام در آن جارى باشد، هرچند مسلمانان در آنجا زندگى نکنند (هاشمی شاهرودی، 1426ق، ج3، ص569)

برخی از محققان مجموع نظریات مطروح در این باره را به هفت نظریه تقسیم کرده اند (ر.ک: عمیدزنجانی، 1367). ولی آنچه در این بحث مسلم است، هریک از ملاکات فوق را در تعریف خود اخذ نماییم، دست کم آن تعریف شامل مصداق مورد بحث ما، که مرحوم صاحب عروه در آن فعالیت سیاسی داشته اند، یعنی سرزمین امپراطوری عثمانی و ایالات تحت قلمرو آن همچون شامات و عراق و; می شود. دست کم قدر متیقن آن این سرزمین می باشد. بنابراین، احکام فقهی، حقوقی، سیاسی و; از جمله وجوب دفاع و حفظ حدود و ثغور آن از هجوم کفار، را بررسی می کنیم

قاعده حفظ نظام و حکومت آن بر سایر احکام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی از منظر ع

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی از منظر علامه محمدتقی مصباح‌یزدی در pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی از منظر علامه محمدتقی مصباح‌یزدی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی از منظر علامه محمدتقی مصباح‌یزدی در pdf

چکیده  
مقدمه  
1 مفهوم و ماهیت پیشرفت در اسلام  
2 مفهوم و ماهیت عدالت در اسلام  
3 مفهوم و ماهیت دولت دینی  
4 عدالت و وظایف دولت دینی  
5 رابطه پیشرفت و عدالت در دولت اسلامی  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی از منظر علامه محمدتقی مصباح‌یزدی در pdf

ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، 1416ق

ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه سیدابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، بی‌تا

ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، چ سوم، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1371

دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، زیر نظر محد معین، دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، 1341

الفارابی، ابو نصر، آراء اهل المدینه الفاضله، بیروت، دار المشرق، 1996م، چ 7

النوری الطبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسه آل البیت‰ لاحیاء التراث، 1408ق، چ 2

چکیده

طرح گفتمان عدالت و پیشرفت در دولت دینی، که در دهه چهارم انقلاب اسلامی مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفت، مستلزم شناخت مناسبی از روابط میان عدالت و پیشرفت است، در صورتی دولت، مصداقی از عدالت به معنای «وضع کل شیء فی موضعه» یا «اعطاء کل ذی حق حقه» را محقق می‌سازد که به وظایف خود جامه عمل پوشاند؛ عدالت به همین معنا, نه تنها با پیشرفت در تضاد نیست، با آن همسو است به طوری که در دولت اسلامی عدالت‌محور، باید بیشترین افراد به بهترین کمالات دست یابند. در واقع، اگر دولت همه تلاش خود را صورت دهد تا بیشترین افراد به بالاترین سطح کمالات، به ویژه کمالات اخلاقی، فرهنگی، معنوی و الهی دست یابند، در این صورت، چون حق مردم را به آنان داده است، عدالت را محقق ساخته است. بنابراین، اگر پیشرفت به مفهوم اسلامی آن در نظر گرفته شود و شامل پیشرفت‌های معنوی نیز گردد و عدالت هم به معنای اعطای حق به هر گروه یا فرد مُحِق در نظر گرفته شود، در این صورت، یکی از حقوق، فراهم ساختن زمینه‌ها و امکانات لازم برای نیل به پیشرفت‌های معنوی جامعه است. در اینجا نه تنها تزاحمی میان پیشرفت و اعدالت پیش نمی‌آید، بلکه پیشرفت در جهت عدالت قرار می‌گیرد.

کلید واژه‌ها: عدالت، پیشرفت، رابطه، دولت دینی، کمال مادی، کمال معنوی.

 

مقدمه

در طول تاریخ آنگاه، که درباره علوم انسانی و ارزش‌ها بحثی به میان آمده، همواره مفهوم «عدالت» از مفاهیم کلیدی بوده است. در فلسفه غرب و از زمان سقراط، مفهوم «عدالت» همواره یکی از مفاهیم کلیدی به شمار می‌رفته است. پس از او، افلاطون و ارسطو نیز جایگاه خاصی را برای عدالت در نظر گرفته‌اند. در ادیان الهی، به خصوص در اسلام و به ویژه براساس مذهب عدلیه، عدالت نیز از جایگاه ممتازی برخورداراست. به هر حال، عدالت از مباحث بنیادین اسلام است، چنانکه عدل، در زمره اصول دین به شمار می‌رود

از سوی دیگر، بحث از پیشرفت نیز همواره مورد توجه اندیشمندان بوده و از قدمت فراوانی برخوردار بوده است. با توجه به این دو مطلب، بحث از رابطه میان عدالت و پیشرفت به ویژه جایگاه این بحث نیز اهمیت می‌یابد. بحث از رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی، از مباحث پر اهمیت و در نوع خود، از اصلی‌ترین، پیچیده‌ترین و دشوارترین مسائلی است که در حوزه فلسفه سیاست، فلسفه اخلاق و بعضی از رشته‌های دیگر مطرح است. در طول تاریخ، به ویژه در عصر اخیر، به خصوص در مغرب زمین، تلاش زیادی برای بررسی و تحقیق پیرامون جوانب این مسائل صورت گرفته است که به نوبه خود قابل تحسین است

به منظور بررسی رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی، لازم است پیش از هرچیز مفاهیم مرتبط با آنها شناخته شود. از این‌رو،‌ ارتباط مفاهیم پیشرفت، عدالت و دولت دینی توضیح داده خواهد شد. سپس با توجه به کاربرد مناسب هر یک از این واژگان‌، رابطه عدالت و پیشرفت در دولت دینی مورد توجه قرار خواهد گرفت

 

1 مفهوم و ماهیت پیشرفت در اسلام

«پیشرفت» از جمله مفاهیمی است که در دهه‌های اخیر، در اقتصاد و علوم اجتماعی کاربرد زیادی پیدا کرده است. این واژه، عمدتاً مربوط به مسائل اجتماعی، رشد اقتصادی و اموری از این قبیل است. ابتدا در این حوزه‌ها، شاخصه‌هایی برای توسعه و پیشرفت تعیین شد، اما به تدریج، کاربرد آن گسترده‌تر گردید. این مفهوم از مرز اقتصاد به سایر علوم اجتماعی، به خصوص جامعه‌شناسی سیاسی، سرایت پیدا کرد. هم اکنون نیز از این واژه به عنوان یک مفهوم اجتماعی، بحث‌های گسترده و تقریباً همه جانبه‌ای صورت می‌گیرد. به نظر می‌رسد، باید با توجه به مبانی فکری و ارزشی خود و صرف‌نظر از تعاریف و اصطلاحات بیان شده در این زمینه، تعریفی از پیشرفت، آن هم نه تنها از بُعد اقتصادی و جامعه‌شناختی، بلکه به عنوان یک مفهوم انسان‌شناختی فلسفی ارائه کنیم

صرف نظر از معادل‌های این واژه در زبان‌های دیگر، واژه «پیشرفت»، از نظر تحلیلی، بر این معنا دلالت دارد که یک راه و مسیری وجود دارد که باید آن را پیمود. این پیمودن باید رو به جلو باشد. از تحلیل این واژه، سه مفهوم دیگر به دست می‌آید: راه و مسیر؛ پیمودن راه و مسیر؛ رو به جلو بودن در طول مسیر. اگر این سه واژه را به درستی در نظر بگیریم، مفهوم دیگری به نام «مقصد» از آنها به دست می‌آید که این راه باید به آن ختم شود. بنابراین، ما در تحلیل مفهوم پیشرفت، لازم است این چهار مفهوم را در بینش اسلامی و بینشی مبتنی بر مبانی فکری و ارزشی خود معنا کنیم

در بینش اسلامی، ویژگی‌های انسانی مختص به مسائل مادی و دنیوی، که در علوم اجتماعی بر آن تأکید می‌شود نیست، زیرا این علوم، عمدتاً، علومی سکولار هستند و توجهی به مسائل معنوی، الهی و غیرمادی انسان، ندارند. اگر هم در این علوم گاهی بحث از معنویات مطرح می‌شود، اصولاً توجه اصلی معطوف به اهداف مادی همچون لذایذ و رفاه است. این معنویات در قلمرو زندگی مادی معنا و مفهوم می‌یابند. مثلاً عدالت، معنویت، ایثار و فداکاری در این قلمرو از اموری قلمداد می‌شود، که نتایجش مربوط به همین زندگی دنیوی است. اما بر اساس بینش اسلامی، زندگی انسان، بسیار وسیع، گسترده و فراتر از این معانی است به گونه‌ای که زندگی مادی و دنیوی انسان، تنها نقطه‌ای در این مسیر طولانی انسانیت شناخته می‌شود. اساساً کل زندگی دنیا در مقابل آخرت، چیز قابل محاسبه‌ای شمرده نمی‌شود؛ زیرا زندگی دنیا متناهی و زندگی اخروی نامتناهی است. بنابراین، نمی‌توان پیشرفت انسان – و نه صرفاً پیشرفت اقتصادی ـ را منحصر به چیزهایی دانست که به امور مادی بازمی‌گردد، بلکه باید پیش از هر چیز تلقی خود را نسبت به انسان و ابعاد وجودی او بیان کرد. پیشرفت انسان باید در ابعاد وجودی خودش ملاحظه شود؛ بعضی از ابعاد کوچک انسان مربوط به زندگی دنیاست، اما او ابعاد بسیار گسترده و وسیع‌تری دارد که می‌توان گفت قوام انسانیت انسان به همان ابعاد است

بنابراین، پیشرفت را باید براساس مقصد نهایی انسان تعریف کرد. براساس بینش اسلامی، تمام زندگی دنیا، راه و مسیری است به سمت مقصدی که در این دنیای مادی وجود ندارد، بلکه نهایت مسیر، رسیدن به خداوند است: «وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى».(نجم:42) پس در این دنیای مادی، مقصد نهایی وجود ندارد. هر چه از آن به عنوان مقصد یاد می‌شود، مقصد نسبی است. اهداف و اغراض دنیوی هم نسبی است. تمام اینها مقدمه رسیدن به آن مقصد و هدف نهایی است. و طبعاً راهی که برای نیل به آن معتقد است، میل به ‌بی‌نهایت دارد. هر پیشرفتی هم که در آن مسیر صورت می‌گیرد، باید پیشرفتی باشد که به سوی آن مقصد حرکت می‌کند. بنابراین، تنها اگر در برخی ابعاد، رشدی و حرکتی صورت پذیرد، پیشرفت واقعی محسوب نمی‌گردد. چنان‌که رشد اقتصادی نیز به همین شکل است و رشد اقتصادی در بعضی از ابعاد، همانند رشد بعضی اندام‌ها در بدن است. اگر دست یا پای کسی رشد کند، اما سایر اجزا متناسب با آن رشد نکنند، این رشد، واقعی نیست. رشد واقعی آن است که همه اندام، متوازن و متناسب بزرگ شوند. بنابراین پیشرفت واقعی، باید در همه ابعاد وجود انسان و به طور متناسب و متوازن صورت گیرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله زیرساختهای دینی اندیشههای اجتماعی ابنخلدون

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زیرساخت‌های دینی اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زیرساخت‌های دینی اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله زیرساخت‌های دینی اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون در pdf

چکیده  
مقدمه  
تعریف مفاهیم کلیدی  
معرفت علمی ابن‌خلدون و نسبت آن با مبادی دینی  
پیوستگی نظری دیدگاه‌های ابن‌خلدون با مبانی معرفتی آن  
تکوین اندیشه‌های ابن‌خلدون  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله زیرساخت‌های دینی اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون در pdf

ـ ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، ترجمه پروین گنابادی. تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب،

ـ آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، علمی، چ ششم، 1382

ـ آزاد ارمکی، تقی، جامعه شناسی ابن خلدون، تهران، تبیان، 1376

ـ آزاد ارمکی، تقی، اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان، از فارابی تا ابن خلدون، تهران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چ دوم، 1376

ـ بعلی، فؤاد، جامعه، دولت و شهرنشینی، تفکر جامعه‌شناختی ابن‌خلدون، ترجمه غلامرضا جمشیدیها، تهران، دانشگاه تهران، 1382

ـ تنهایی، حسین ابوالحسن، درآمدی بر مکاتب و نظریه‌های جامعه‌شناسی، مشهد، مرندیز، چ چهارم، 1379

ـ توسلی، غلامعباس، نظریه‌های جامعه شناسی (1)، تهران، دانشگاه پیام نور، چ نهم، 1378

ـ توسلی، غلامعباس، نظریه‌های جامعه شناسی، تهران، سمت، چ هفتم، 1379

ـ سلیم، غلامرضا، تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام، تهران، دانشگاه پیام نور، چ هفتم، 1379

ـ شیخ، محمدعلی، پژوهشی در اندیشه‌های ابن خلدون، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، چ دوم، 1363

ـ علیزاده، عبدالرضا و دیگران، جامعه شناسی معرفت، جستاری در تبیین رابطه ساخت و کنش اجتماعی و معرفت‌های بشری، تهران، مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه، 1383

ـ فراهانی منفرد، مهدی، «دیدگاه معرفت‌شناختی و روش‌شناختی ابن‌خلدون درباره‏ تاریخ»، تاریخ اسلام، ش13، بی‌تا

ـ کوزر، لوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، چ نهم، 1380

ـ گلور، دیوید، و دیگران، جامعه شناسی معرفت و علم، ترجمه شاپور بهیان و دیگران، تهران، سمت،

ـ لاکوست، ایو، جهان‏بینی ابن خلدون، ترجمه‏ مهدی مظفّری، تهران، دانشگاه تهران،

ـ لوپز، خوزه و اسکات، جان، ساخت نظریه اجتماعی، ترجمه حسین قاضیان، تهران، نی، 1385

ـ مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، تهران، صدرا، چ هفتم، 1374

ـ مطهری، مرتضی، فطرت، ، تهران، صدرا، چ هفتم، 1374

ـ مطهری، مرتضی، ده گفتار، تهران، حکمت، بی‌تا

ـ مهدی، محسن، فلسفه تاریخ ابن خلدون، ترجمه مجید مسعودی. تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1352

Al-Japi, Mohammad A., Al-Assabiyya and the state in IbnKhaldun’s thought. Beirut, LBN: Dar Attalia publisher,

Al-shaqaa, Mustafa,The Islamic bases in IbnKhaldun’s Thoughts and Theories, Cairo, EGY: Al-Dar Al-Masriah Al- Lubnaniah,

Barbour, I., Religion and Science. San Francisco: Harper,

Borgatta, Edgar, F. & Montgomery, Rhonda, Encyclopedia of Sociology, New York, Second Edition,

Dhaouadi, Mahmoud., “An Investigation into the determinants of IbnKhaldun’sUmran Mind.” Annals of the Arts and social sciences, Monograph 208, Vol. 24,

Katsiaficas, G., Ibnkhaldun: A Dialectical philosopher for the new millennium, perspectives in African philosophy – Addis Ababa: Rodopipublishors,

Kirmani, M. Z., Islamic Science, Moving towards a New Paradigm. London: Mansell Publication,

Kraft, U. Unleasing Creativity. Scientific American Mind, Vol. 16. NO. 2,

Marshal, G., Oxford Dictionary of Sociology: London: Oxford University Press,

Moore, H.C., Images of Development: Egyptian Engineers in Search of Industery. Massachusetts: MIT Press,

Pullan, Wendy, Structure. Campidge: Campidge University Press,

Robert, S., IbnKhaldun. Budapest: AkademiaKiado,

Shaw, Stanford J. & Polk William, Studies on the Civilization of Islam. London, UK: Routledge and Kegan Paul,

Schmidt, N. “IbnKhaldun, historian, Sociologist and Philosopher”, New York,

Sternberg, R. Handbook of Creativity. Campidge, UK: Campidge University Press,

Sternberg, R., Wisdom, Intelligence, and Creativity Stynthesized. UK: Campidge University Press,

Toynbee, Arnold, The Study of History. London, UK: Oxford University Press,

Wallerstein, Immanuel, The End of The World as We Know. University of Minnesota press,

Weinberg, S., Dreams of Final Theory .London: Vintage Books,

Wilson, Edward, Consilience: The Unity of Knowledge. New York: Vintage Books,

چکیده

اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون توجه صاحب نظران بسیاری را به خود جلب کرده است. برداشت‌های صورت گرفته از آرای ابن‌خلدون متفاوت و بعضاً متناقض است. برخی پژوهشگران، رویکرد ابن‌خلدون در طرح موضوعات اجتماعی و پایه گذاری علم عمران را ناشی از گسست وی از منظومه فکری اسلامی می‌دانند. گروهی دیگر، تأملات اجتماعی وی را برخاسته از مبانی معرفت دینی او می‌دانند. عده‌ای نیز در این میان، علل ظهور و افول تمدن اسلامی، ویژگی‌های شخصیتی و گستردگی مطالعات وی را از دغدغه‌های تعیین کننده در رویکرد ابن‌خلدون به طرح موضوعات اجتماعی و تأسیس علم عمران می‌دانند

هدف مقاله توصیفی تحلیلی حاضر، که با استفاده از روش تحقیق کتابخانه‌ای انجام گرفته، بررسی نظری دلالت‌های معرفت شناختی اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون است. پرسش اصلی مقاله این است که اندیشه‌های اجتماعی وی چه نسبتی با مبانی معرفتی دینی او دارد. یافته‌های نظری نشان می‌دهد که اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون و بنیان نهادن علم عمران، تحت تأثیر نگرش‌های اسلامی او بوده است

کلید واژه‌ها: ابن خلدون، اندیشه اجتماعی، جامعه شناسی معرفت، علم عمران

 

مقدمه

توجه خاص ابن‌خلدون به مطالعه تاریخ با نگاهی جامعه شناختی، تأملات وی در تجربیات تاریخی و مبتنی ساختن آن بر اساس سنن و قوانین حاکم بر جامعه، به ویژه تبیین علّی پدیده‌های تاریخی و اجتماعی، وی را در کانون توجه جامعه شناسان و تاریخ دانان قرار داده است. شیوه بیان و روشن‌بینی ابن‌خلدون در تاریخ به حدی است که برخی از صاحب نظران دیدگاه‌های وی را با پاره‌ای از بحث‌های علمی امروز نزدیک می‌دانند . هم چنین، در میان اندیشمندان مختلف، نوعی اجماع عام وجود دارد. مبنی بر این که ابن‌خلدون از اندیشه‌ای بزرگ برخوردار بوده است. به اعتقاد آرنولد توین بی، «ابن‌خلدون گونه‌ای از فلسفه تاریخ را طرح ریزی نموده است که بی هیچ تردیدی در نوع خود مهم‌ترین کاری است که در مقایسه با هر اندیشه‌ای در هر زمان و مکان دیگر انجام پذیرفته است». به علاوه، «مقدمه ابن‌خلدون به لحاظ محتوایی، دارای ساختاری منسجم و از نظر صورت بندی، هرمی شکل است که اندیشه‌ای توسعه یافته، برخوردار از سازمان دهی در فصول، پاراگراف‌ها و در بخش‌های متعدد آن را در بر می‌گیرد

بازخوانی و تحلیل آرای ابن‌خلدون از آن جا ضروری است که می‌توان اثر برجسته وی، یعنی«مقدمه» را به عنوان الگویی جدید از نوآوری فکری در چارچوب مقومات و مبانی فرهنگ اسلامی به حساب آورد که در یکی از مقاطع پرآشوب از تاریخ، در جهان اسلام اتفاق افتاده است. اهمیت خاص این شیوه اندیشه در شرایط کنونی جامعه ایران، که درگیر نظریه پردازی درباره الگوی ایرانی- اسلامی توسعه می‌باشد، امری روشن به نظر می‌رسد. بر این اساس، نویسندگان این مقاله سعی دارند درهم تنیدگی دیدگاه‌های ابن‌خلدون با ساز و کارهای فرهنگی و دینی جهان اسلام را تبیین نمایند. پرسش اصلی مقاله این است که اندیشه‌های اجتماعی ابن‌خلدون چه نسبتی با مبانی معرفتی او دارد

 

تعریف مفاهیم کلیدی

در این جا تعریف مفاهیم چند واژه ضروری است

ساخت: واژه ساخت معادل فارسی کلمه (Structure) در انگلیسی می‌باشد که از کلمه لاتین (struere) به معنای «ساختن» مشتق شده است و در انگلیسی برای ساختن اسم‌هایی به کار می‌رود که بر یک عمل یا فرایند دلالت دارند. «ساخت» یکی از مهم‌ترین و در عین حال مبهم‌ترین مفاهیم در علوم اجتماعی است . بنابر تعریف، «ساخت یک فراورده ذهنی است که بر اساس روابط انتزاعی مستخرج از واقعیت پدید می‌آید.» به عبارت روشن تر، «از مشاهده واقعیت موجود، عناصری استخراج می‌شود که به کمک آنها می‌توان به صورت انتزاعی نظامی از نسبت‌ها را ساخت و آن گاه معلوم کرد که آیا نظام ساخته شده با واقعیات مورد نظر در مشاهدات گوناگون منطبق است، یا خیر»؟ «ساخت، آن چیزی است که از تعدادی از اجزا تشکیل شده است که به ترتیب خاصی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. هم چنین، به روش سازماندهی اجزا به گونه‌ای که در پی آن یک کل تشکیل گردد، ساخت گفته می‌شود.» در واقع، ساخت یک مجموعه سیستمی، شامل عناصری است که در اصطلاح به آنها «اجزای» می‌گوییم. اجزاء عناصری هستند که در یک رابطه مجموعه‌ای قرار می‌گیرند و تشکیل یک کلیت، تمامیت و یا یک جامعیت را می‌دهند

جامعه شناسی معرفت: جامعه شناسی معرفت به عنوان یکی از حوزه‌های جامعه‌شناسی، با خاستگاه‌های اجتماعی و گروهی اندیشه‌ها و افکار سروکار دارد و شامل همه عرصه‌های اندیشه (معرفت، افکار، نظریه‌ها و شیوه‌های اندیشه) است. هم چنین، جامعه شناسی معرفت به دنبال فهم این مسئله است که چگونه ساحت‌های اندیشه با نیروهای سیاسی و اجتماعی خاص سروکار دارند و اینکه چگونه حیات ذهنی یک گروه از افراد در بطن نهادها و گروه‌هایی که در آنها زندگی می‌کنند و فعالیت دارند، شکل می‌گیرد. از نظر ماکس شلر، موضوع جامعه شناسی معرفت، بررسی روابط و پیوندهای میان انواع زندگی اجتماعی و اقسام گوناگون معرفت هاست

معرفت پوزیتیویستی: اصطلاح پوزیتیویسم یا مثبت گرایی به معنی واقعی، مثبت و صریح می‌باشد و امور محقق، یعنی امور مشهود و محسوس که وجود آنها منوط به فرض و خیال نباشد، از مصادیق آن است. در مکتب مثبت گرایی، تنها امور حقیقی و قابل اثبات یعنی پدیده‌های مشهود، محسوس و مورد اتفاق عموم است که قابل شناخت محسوب می‌شود. تجربه و مشاهده، طریق رسیدن به این شناخت است. هم چنین، پوزیتیویسم، یک نوع فلسفه علم است که سنت تجربه گرایی را با خود به همراه دارد و ضمن نفی تأملات متافیزیکی، از نفوذ به ماهیت‌های درونی یا طبیعت (ذات) اشیاء به دور است

علم عمران: علم عمران، ناظر بر اصول و ماهیت پدیده هاست و محتاج علم تاریخ است. هدف علم عمران، تحقیق در ماهیت، اسباب و علل اجتماع انسانی است که از طریق آشکار سازی جنبه‌های باطنی وقایع ظاهری، تاریخ امکان پذیر می‌شود. علم عمران، به تعبیر ابن خلدون، علم مطالعه جامعه در اشکال و صور گوناگون است

اندیشه اجتماعی: اندیشه اجتماعی عبارت است از«مطالعه و توجه به ارتباط منطقی و درونی امور که در مقایسه با جامعه شناسی، به عنوان مطالعه منظم و علمی جامعه در دوران جدید، حیطه عملکرد وسیع تری را در بر می‌گیرد و حوزه‌هایی همچون فلسفه اجتماعی، مطالعات فرهنگی، تاریخ و تاریخ نگاری، فلسفه سیاسی و مطالعات سیاسی و مباحث اقتصادی را شامل می‌شود.»

معرفت علمی ابن‌خلدون و نسبت آن با مبادی دینی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >