پروژه دانشجویی مقاله فساد اداری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله فساد اداری در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله فساد اداری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله فساد اداری در pdf

مقدمه

تعریف فساد اداری

اشکال فساد اداری

تاریخچه فساد اداری درجهان وایران

انواع فساد اداری

زیانهای فساد اداری

مشروعیت ظاهری

سودمندی اقتصادی موقت

نابسامانیهای اقتصادی

شکاف فقیروغنی

رشد مشاغل وخدمات ناموزون

عوامل فساداداری

دیدگاه های نظری

دیدگاه اخلاقیون

دیدگاه کارکرد گرایان

روشهای مبارزه بافساد اداری

دلایل تسامح دولتها

فهرست منابع

مقدمه

فساد اداری که از مصادیق بارز آن می توان به اختلاس ورشوه خواری اشاره نمود از جمله مسایل اجتماعی است که گریبانگیر جوامع است این مسئله تا بدانجا گستردگی وشیوع داشته که سازمانهای بین المللی چون سازمان ملل نیز برای حل این مشکل دست به کارشده وبه کوششهایی جهت حل این مسئله درداخل کشورها وحتی درداخل خود سازمان ملل دست زده است

فساد اداری دریک بعد، چون به بحث مدیریت و اداره برمی گردد ازجمله مسایل محوری علم مدیریت است . این امر خود باعث نوعی طرز تلقی نادرست ازآن نیز شده بود به طوری که ازابعاد اصلی مسئله فساد اداری که خاستگاه وجنبه اجتماعی پیدایش تقویت وتایید این مسئله است غفلت می شده است. امروزه باروشن ترشدن ابعاد موضوع درحوزه هنای جامعه شناسی هم به این مسئله توجهی خاص می شود به نظر میرسد شناخت درست تر نسبت به مسئله نیز ازهمین بعد جامعه شناختی اش بایستی صورت گیرد و طبعا راه حلهایی که ازاین پس ارائه خواهد شد درست تر و ریشه ای تر و به واقعیت نزدیک تر خواهد بود

به دلیل پنهان بودن خود معضل وزیانهای جمعی آن برای سیاستگذار و نیز به دلایل متعدد دیگری که درگزارش ذکر خواهد شد توجهی جدی به حل این مسئله نمی شود اینکه فساد اداری یک مسئله است مورد توجه است. راه حلهای مسئله نیز تاحدودی شناخته شده اند اما دربعد عملی سیاستگذاران ، چندان رغبتی به حل مسئله نشان
نمی دهند. شاید دلیل عمده این امر شبکه ای بودن باندهای فساد اداری است که حمایتی گسترده برای خود این باندها به حساب می آید و در نتیجه هم شناسایی و هم حذف آنها مشکل می نماید

این شبکه ها گاهی آنچنان پیچیده اند که حتی به رده های بالاتر مقامهای مسئول کشورها نیز می رسند. دراین حالت سازمان یافته حل مسئله بسیار دشوارتر است این گزارش به نوبه خود درتلاش برای کنکاشی دراین مسئله به فساد اداری وتعریفی که از آن می شود، تاریخچه فساد اداری درجهان و ایران انواع فساد اداری، زیانهای فساد اداری روشهای مبارزه باآن ونهایتاً دلایل تسامح دولتها درقبال این مسئله می پردازد

تعریف فساد اداری

ازفساد اداری تعاریف متعددی ارائه شده است ، در زیر به برخی ازاین تعاریف اشاره می شود تا عناصر اصلی تعاریف مشخص شوند. تعریف فساد اداری چه در محافل علمی و چه درمجامع بین المللی سالها موضوع مباحثات متعدد بوده است هم اکنون چنین به نظر می رسد که بیشتر به شیوع آن می اندیشند تا ریشه آن درهرحال یکی از نخستین تعاریفی که درسال 1931 ارائه گردید تعریفی است که ((ژ.ژسنوریا)) درقالب الفاظ ذیل عنوان کرد((فساد اداری به معنای استفاده غیر قانونی ازقدرت دولت برای نفع شخصی است یا وجودی که واژه فساد اداری اغلب به عنوان مترادف ((رشوه خواری)) به منظور شامل شدن مثلا هرنوع رشوه که درون بخش خصوصی داده دریافت می گردد به کاربرده میشود، محدود نمودن قلمرو آن به رشوه خواری که دستگاه دولتی را تحت تاثیر قرارمی دهد متداول تر می باشد

براساس گزارش وزیر دادگستری ایتالیا درنوزدهمین کنفرانس وزرای دادگستری گروه چند منطوره فساد اداری شورای اروپا GMC تعریف موقت واصلاح پذیر زیر را درخصوص فساد اداری ارائه نمود(( فساد اداری آن چنان که GMC ( گروه چند منظوره فساد اداری).استدلال می کند عبارت است از

رشوه خواری یا هرگونه رفتار دیگر دربرخورد باا فراد مسئول دربخش دولتی یا بخش خصوصی که موجب نقض وظایف این افراد گردد و یا هرگونه رابطه دیگر ازاین نوع به قصد کسب امتیازات ناشایست ازهرنوع برای خود یا دیگران)).ازاین رو می توان گفت که فساد اداری نتیجه انحصاری کردن قدرت توام با اقدام به تصمیم گیری بدون داشتن مسئولیت نسبت به انجام آن است  (مجموعه بشارت اول،112)

ساموئل هانتینگتون درتعریفی دیگر، فساد اداری را به رفتار آن کارمندان عمومی اطلاق می نماید که برای منافع خصوصی شان ضوابط پذیرفته شده را زیر پا می گذارند. ( افشاری،21)

تانزی ( Tanzi)  درتعریفی دیگرمعتقد است که یک کارمند یا مسئول دولتی هنگامی مرتکب فساد اداری شده است که دراتخاذ تصمیمات اداری تحت تاثیر منافع شخصی و یا روابط و علایق خانوادگی ودوستیهای اجتماعی قرارگرفته باشد در این تعریف سه انگیزه 1-  نفع شخصی مستقیم2- دریافت رشوه نقدی یا غیر نقدی از شخص ثالث 3- کمک به دوستان وخویشاوندان مد نظر قرارگرفته است پس بنابراین، فساد اداری برحسب منافع عمومی آن گروه از اقدامات کارمندان ومسئولین دولت است که اولا: به منافع عمومی لطمه نزند و ثانیا هدف از آن رساند ن فایده به عامل( کارمند اقدام کنند) یا به شخصی ثالث است که عامل  را اجیر کرده باشد( حبیبی،9-57)

دیوید جی گولد ((فساد اداری را سوء استفاده شخصی از منابع عمومی توسط کارمندان دولت)) تعریف نموده است ( سام کن،20)) اما درمفهوم لغوی ادیبان درفرهنگهای فارسی واژه فساد را به تباه شدن معنا کرده اند.(پیشین،18)

درزبان لاتین که ریشه اکثر زبانها درکشورهای پیشرفته صنعتی است واژه معادل فساد( Corruption) به معنای شکستن یا شکسته شدن درزبان فارسی است ومفهوم آن این است که شیئی مادی یاغیر مادی شکسته شده باشد دراینجا منظور شکسته شدن قانون، عرف ، اخلاق، رفتار و یا اغلب موارد تخطی از مقررات دولتی است (حبیبی،30)

  اشکال فساد اداری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf

 چکیده

مقدمه

هنر به معنای خاص از دیدگاه نظامی

الف ) موسیقی در اشعار نظامی

ب ) نقاشی در اشعار نظامی

ج ) معماری و هنرهای مربوط به آن در اشعار نظامی

د ) شعر و آواز در اثار نظامی

ه ) توجه نظامی به خوشنویسی (Calligraphy)

فهرست منابع

مقدمه

هنر و ادبیات ،برای خدمت به انسان و پاسخگویی به بخشی از نیازهای روحی او پدیدار شده و همراه با دگردیسی زندگی ، دچار تحول شده اند . نخستین دست نوشته های آدمی ، نقاشی را به ذهن متبادر می کند و اولین زمزمه های او ، یادآور شعر و ادبیات است ، از همین رو می توان نتیجه گرفت که پیوند این دو ، پیشینه ای به دیرینگی تاریخ بشر دارد

پیوستگی درونی و ذاتی هنر و ادبیات در پاره ای موارد ، به قدری زیاد است که نمی توان این دو را از هم تفکیک کرد . اولین نکته ای که در این تحقیق باید به آن توجه کرد ، جامعیت این دو واژه در گذشته است و فضای حاکم بر ادبیات و هنر ، برخاسته از این نوع نگرش است . ادبیات (literature) در معنای عام و سنتی خود ، به اندازه ای گسترده و دراز دامن است که هر نوع نوشته را در بر می گیرد و شامل تمام دانش هایی است که در قالب ادبیات جلوه یافته اند ؛ ولی در معنای خاص و امروزی خود « به آثاری در گونه های (Genres) بر جست ادبی یعنی حماسه ،درام ، غزل ،رمان ، داستان کوتاه و قصیده اطلاق می شود » (Cuddon,1984:365)

هنر نیز در گذشته ، مفهوم سنتی ای داشت که شامل تمام دستاوردهای فکری و عملی انسان بود و در دایر محدود واژه art قرار نمی گرفت بلکه تمام کمالات و فضایل بشری را شامل می شد . ریش این واژه را سانسکریت می دانند که از ترکیب کلم « سو» (نیک ) و « نر» ( مرد یا زن ) شکل گرفته و در زبان اوستایی حرف (س) به (ه) تبدیل شده و « هونر» در فارسی میانه به صورت « هنر» در آمده است . گروهی دیگر این کلمه را شکل گرفته از « هو» ( خوب) و « نر» (مرد) می دانند

کادول (Caudwell) هنر را واکنش هوشیارانه و ژرف انسان نسبت به جهان می داند (تامسون، 2536 :66 ) که مطابق آن ، انسان می کوشد تا جهان را با خلاقیت خود بازآفرینی کند . شاید یکی از جامع ترین تعاریف هنر که هنرهای امروزی را در خود جای می دهد ، عقید ورون (لاتین) ( 85 – 1825 ) باشد که « هنر تجلی احساس (emotion) است که از خارج ، به وسیل ترکیب خط ها ، شکل ها ،رنگ ها و یا از راه توالی اشارات و حرکات ، صداها یا الفاظ که تابع اوزان معینی هستند ، انتقال می یابد » ( تولستوی ، 1345 : 6 -45)

پاسخ به این سوال که ادبیات ، گونه ای از هنر است یا هنر شاخه ای از ادبیات ، ارتباط مستقیمی به نگرش ما دارد که هنر و ادبیات را در مفهوم عام یا خاص خود در نظر بگیریم و یکی از آن دو را زیر شاخ دیگری قرار دهیم اما در هر حال ، باید گوشه چشمی به سخن یاکوب برونوفسکی (Jacob Bronowski) داشته باشیم که این دو « در یکدیگر سهیم اند و این مهم تراز تفاوت های مضامینی واقعی است که از یکدیگر جداشان می کند » (طلا مینایی ،2536 :9)

نظامی از جمله شاعرانی است که از گونه ای مختلف هنر در اشعار خود بهره برده و به آن ها پرداخته است . او به گونه ای در باب هنرهای مختلف سخن می گوید که گویی خود هم آن ها را تجربه کرده است . کاربرد واژه ها و اصطلاحات هنری در ادب فارسی ، پیشینه ای دیرین دارد اما هنر نظامی در به کارگیری شخصیت های هنری در اشعار است . اگر چه این شخصیت ها ، ساخت نظامی نیست و در اثار پیش از او نیز می توان ردپایی از آن ها به دست آورد ، اما باید پذیرفت که این شخصیت ها در منظومه های نظامی ، رنگ و بوی دیگری می یابند و به نوعی ، دست پرورد نظامی محسوب می شوند که از بافت کلی داستان جدا نیستند

هنر در آثارنظامی ، « به معنای بسیاری از قبیل حسن و شجاعت و حرفه و پیشه و فنون رزمی و سخنوری و شاعری و پیکرتراشی و نوازندگی و تقوی و حتی هر عمل به ظاهر بد ، که منتهی به خیری باشد ، به کار برده شده » (فرشبافیان صادقی ، 1372 : 104 ) و با این توصیف روشن می شود که در اشعار نظامی ، هم نگاه جامع و سنتی به هنر دیده می شود و هم نگرش خاص به آن درونمای این تحقیق ، هنر به معنای خاص را در برمی گیرد اما در ابتدا بایسته است ، نگاه کلی نظامی به هنر را بررسی کنیم

خلاقیت هنری و آفرینش دوبار طبیعت ، یکی از سنجه های تمیز بین انسان هاست و نظامی نیز آن را معیار برتری انسان ها بر یکدیگر می شمارد

نجوید کسی بر کسی برتری                                ز هر پایگاهی که والا بود

مگر از طریق هنر پروری                                    هنرمند را پایه بالا بود

(نظامی ،[ بی تا ] 1 : 25 )

او اعتقاد دارد که هنر لطیفه ای است که آن را نمی توان در پس پرده ای نهفت چرا که خود را در وجود آدمی پدیدار می کند

هنر تابد از مردم گوهری                    چو نور از مه و تابش از مشتری

(همان : 38)

نظامی خود هنرمند است و شاید به همین دلیل ، سخنانی مطرح می کند که امروزه هم مصداق دارند . او به صراحت به ارتباط بالندگی هنر در وجود هنرمند و میزان اقبال مردم اشاره دارد ؛ همانگونه که پسند مردم ، هنر را پرورده می کند ، هنر بدون نواخت جامعه ، فرجامی جز تباهی نخواهد داشت

گر هنری در تن مردم بود                   چون نپسندی هنری گم بود

گر بژسندیش دگرسان شود                 چشم آن آب دو چندان شود

مردم پروره به جان پرورند                   گر هنری در طرفی بنگرند

(نظامی ،1384 :425)

از طرف دیگر ، تشخیص و تمییز هنر و اهل هنر را ، در گرو تجربه و تحقیق می داند که این توان در وجود همه کس یافت نمی شود

قدر اهل هنر کسی داند      آنکه عیب از هنر نداند باز

کاو هنرنامه ها بسی خواند         زو هنرمند کی پذیرد ساز

(نظامی ،1344:20)

باور داشت نظامی این است که هنر در سرشت همه وجود دارد اما شرط دیدن هنر ، داشتن دید هنربین است

در همه چیزی هنر و عیب هست      عیب مبین تا هنر آری به دست

(نظامی ، 1384 : 367)

نکت آخر این که ، از دیر باز ، بی هنران در قاعد هرم جامعه و در اکثریت بوده اند و عرصه را بر هنرمندان که رأس این هرم را تشکیل می دهند تنگ میدان می کرده اند و نظامی هم به مانند بسیاری از اهل فضل ، از جفای آن ها که با دست بازی نااهلانه به سوی هنر ، آن را از شأن و شکوه حقیقی به سقوط رهنمون می شوند ، شکوه دارد

خاک زمین جز به هنر پاک نیست    وین هنر امروز در این خاک نیست

گر هنری سر ز میان بر زند     بی هنری دست بدان در زند

کار هنرمند به جان آورند    تا هنرش را به زبان آورند

(همان :429)

 هنر به معنای خاص از دیدگاه نظامی

شاید بتوان گفت نمایی از هنر آنچه در گذشته خنیانگری نامیده می شد ، در آثار نظامی جلوه نموده است ؛ چه خنیاگری « شامل موسیقی ، آواز ، شعر ،داستان سرایی و رقص می باشد که در ارتباط با امور بزمی ، رزمی ، درمانی ، دینی و ماوراءالطبیعه ، تولد ، عروسی ، عزاداری ، جشن های سالیانه و دیگر مراسم انجام می گیرد ». ( امان اللهی ، 1387 : 15 )

نشسته به رامش زهر کشوری       غریب اوستادی و رامشگری

نواساز خنیانگران شگرف      به قانون اوزان برآورده حرف

بریشم نوازان سعدی سرود   به گردون برآورده آواز رود

سرایندگان ره ژهلوی   ز بس نغمه داده نوا را نوای

همان ژای کوبان کشمیر زاد   معلق زن از رقص چون دیو باد

ز یونانیان ارغنون زن بسی     که برند هوش از دل هر کسی

(نظامی ، [بی تا] 2 : 5- 284)

افزون بر آن ، رگه هایی از برخی هنرها که هگل در « نظام هنرها » از آن ها نام می برد ، که رسالت آشکار کردن توان های نهان روح را بر عهده گرفتند و آن را به شکل های متفاوتی به انجام رساندند ( احمدی ، 1374 : 106 ) در آثار نظامی یافت می شود که ما به تفکیک موسیقی ، نقاشی ، معماری ، شعر و آواز و خوشنویسی را بررسی کرده ایم

الف ) موسیقی در اشعار نظامی

« موسیقی را با جملاتی نظیر علم صداها » ،« هنر صداها » و یا صداهایی که دارای ریتم (sounds series  of) ملودی یا آهنگ و ساخت (structure) هستند ، تعریف می کنند « (رفیع پور ، 1375 :35)

پیشین ارتباط انسان و موسیقی به ماجرای خلقت باز می گردد ؛ در آن هنگام که روح از ورود به کالبد آدمی سرباز می زد ، او را با نوای موسیقیایی در تن جای دادند

;پس فرمان الهی شرف نفاذ یافت که روح به جسد آدم نقل کرده ، متمکن شود .از آنجا که لطافت و نزاهت روح بود و اکنون دارد از تحویل به جسد آدم علی نبینا و علیه السلام متوهم و متنفر بود . چون رحمت پروردگار دربار ابوالبشر نامتناهی بود . ندای عزت به جبرئیل علیه السلام رسید که به لطایف الحیل روح را به مسکن ابدی او راه نماید . روح الامین به فرمان رب العالمین به درون پیکر مطهر حضرت ابوالبشر در آمده ، به آواز حزین و مقام راست کلم « درآ در تن » ادا فرمود . مقارن این حال روح به درون حضرت خیرالخلایق آدم علیه السلام درآمد ; (منسوب به ارموی .1322 : 110)

بررسی تاریخ نشان می دهد که خنیاگران و موسیقی دانان از جایگاه ویژه ای در جامع ایرانی برخوردار بوده اند تا جایی که در برخی نظام ها ، طبق اجتماعی خاصی را تشکیل داده اند . بسامد بالای استفاده از اصطلاحات موسیقی و یاد کرد روایت هایی از سرگذشت خنیاگران در ادبیات فارسی ، نمود دیگری از جایگاه والای آنان در اجتماع است

نوا بازی کنان در پرد تنگ       غزل گیسو کشان در دامن چنگ

به گوش چنگ در ابریشم ساز       فکنده حلقه های محرم آواز

« تمامی کوشش موسیقی ایرانی در طول قرن ها ، ایجاد انسانی متعادل بوده است » ( فلامکی ، 1369 : 122 ) ؛ و هدف نظامی هم جز این نیست . او « با اطلاع کافی و جامع از ابزار موسیقی ، چگونگی نواختن ، طرز ساختن ، جنس و نوع مواد سازنده ، کاربرد آن ها در موقعیت های مختلف ، زیر و بم نواها و بسیاری اطلاعات دیگر از موسیقی ، این ابزارها را به خوبی به کار گرفته و تصاویری بکر آفریده است » ( امین ، 1385 :27) در داستان خسرو و شیرین ، آن جا که دو دلداده با سخن گفتن ره به جایی نمی برند ، نظامی با ظرافت وهنرمندی ، باربد و نکیسا را به عنوان رمز گوی آن دو وارد عرصه می کند تا مصداق این کلام هاینریش هانیه (Heinrich Heine) باشد که « هر جا که کلام نتواند پیش رود ، موسیقی آغاز می شود » ( احمدی ،1374 : 1 )

باربد نوازنده ای است که در موسیقی صد دستان داشته و نظامی ، سی لحن او را ذکر کرده است

در آمد باربد چون بلبل مست    گرفته بربطی چون آب در دست

ز صد دستان که او را بود در ساز   گزیده کرد سی لحن خوش آواز

ز بی لحنی بدان سی لحن چون نوش    گهی دل دادی و گه بستدی هوش

(نظامی ،1383 : 190)

و نکیسا هنرمندی است که زمانه در لحن آواز از او خوشگوتری را به یاد ندارد

نکیسا نام مردی بود چنگی ندیمی خاص ،امیری سخت سنگی

کز او خوشگوتری در لحن آواز    ندید این چنگ پشت ارغنون ساز

ز رود آواز موزون او بر آورد       غنا را رسم تقطیع او بر آورد

(همان : 357)

شکوه های شیرین که از زبان نکیسا بیان می شود ، معقول و پذیرفتنی است ؛ به همین دلیل ، خسرو نیز به موسیقی پناه می برد تا ساحت خود را از ننگ بی وفایی مبرا کند . دو رازگوی از زبان دو دلداده سخن آمیخته با هنر می گویند و عرص سخن را که تنگ میدان شده بود ، فراخی می بخشند

برخی بر این باورند که « هیچ گونه قراردادی برای تعبیر و تفسیر صوت های عرضه شده بین نوازنده و شنونده وجود ندارد » (قطبی ، 1352 : 122 ) و « موسیقی در قلب پدید نمی آورد مگر آنچه در قلب است » (فارمر ، 1366 : 81 ) به همین دلیل ، خسرو و شیرین . نوای موسیقی را بر مقتضای روحیات و حالات درونی خویش برداشت می کنند و از اینجاست که خواننده انتظار وصال این دو را در وجود خویش پررنگ تر می یابد

« اغانی ساختن افلاطون بر مالش ارسطو » داستان دیگری است که در آن سخن از موسیقی است . ارسطو ادعا می کند که از همه داناتر است و افلاطون این سخن را برنمی تابد و درپی اثبات خود بر می آید که نتیج این تلاش ، خلق نواهای موسیقی برگرفته از موسیقی افلاک است که تأثیر بی مثالی دارد

خطی چارسو گرد خود در کشید       نشست اندر آن خط نوا برکشید

دد و دام را از بیابان و کوه      دوانید بر خود گروها گروه

دویدند هر یک به آواز او    نهادن سر بر خط ساز او

همه یک یک از هوش رفتند پاک     فتادند چون مرده بر روی خاک

نه گرگ جوان کرد بر میش زور       نه شیر ژیان داشت پروای گور

دگر نسبتی را که دانست باز     در آورد نغمه به آن جفت ساز

چنان کان ددان در خروش آمدند      از آن بیهشی باز هوش آمدند

نظامی ،[بی تا] :67)

ارسطو بعد از شنیدن آواز افلاطون ، ترتیب اغانی می دهد اما موسیقی او تنها موجودات را بیهوش می کند ، بدین دلیل دوباره به افلاطون روی می آورد تا جان بخشی موسیقی او را بیاموزد اما افلاطون پیش از هوش آوردن حیوانات ، ارسطو را بیهوش می کند . در این جا فضل جای دیگر نشسته است و موسیقی دانی افلاطون ، تنها دلیلی است که دوباره ارسطو را به شاگردی او وا می دارد

درست است که افلاطون در موسیقی دستی داشته و اختراع ارغنون را به او نسبت می دهند ؛ اما خارخاری در وجود نظامی است که او را در سرودن این اشعار به وسواس بیشتر وا می دارد و به گونه ای دلنشین ، دامن او را بر میتابد تا دربار موسیقی و مطالب پیرامون آن ، داد سخن دهد

ب ) نقاشی در اشعار نظامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله هنر شاعری یا شاعر هنری در pdf

 چکیده

مقدمه

هنر به معنای خاص از دیدگاه نظامی

الف ) موسیقی در اشعار نظامی

ب ) نقاشی در اشعار نظامی

ج ) معماری و هنرهای مربوط به آن در اشعار نظامی

د ) شعر و آواز در اثار نظامی

ه ) توجه نظامی به خوشنویسی (Calligraphy)

فهرست منابع

مقدمه

هنر و ادبیات ،برای خدمت به انسان و پاسخگویی به بخشی از نیازهای روحی او پدیدار شده و همراه با دگردیسی زندگی ، دچار تحول شده اند . نخستین دست نوشته های آدمی ، نقاشی را به ذهن متبادر می کند و اولین زمزمه های او ، یادآور شعر و ادبیات است ، از همین رو می توان نتیجه گرفت که پیوند این دو ، پیشینه ای به دیرینگی تاریخ بشر دارد

پیوستگی درونی و ذاتی هنر و ادبیات در پاره ای موارد ، به قدری زیاد است که نمی توان این دو را از هم تفکیک کرد . اولین نکته ای که در این تحقیق باید به آن توجه کرد ، جامعیت این دو واژه در گذشته است و فضای حاکم بر ادبیات و هنر ، برخاسته از این نوع نگرش است . ادبیات (literature) در معنای عام و سنتی خود ، به اندازه ای گسترده و دراز دامن است که هر نوع نوشته را در بر می گیرد و شامل تمام دانش هایی است که در قالب ادبیات جلوه یافته اند ؛ ولی در معنای خاص و امروزی خود « به آثاری در گونه های (Genres) بر جست ادبی یعنی حماسه ،درام ، غزل ،رمان ، داستان کوتاه و قصیده اطلاق می شود » (Cuddon,1984:365)

هنر نیز در گذشته ، مفهوم سنتی ای داشت که شامل تمام دستاوردهای فکری و عملی انسان بود و در دایر محدود واژه art قرار نمی گرفت بلکه تمام کمالات و فضایل بشری را شامل می شد . ریش این واژه را سانسکریت می دانند که از ترکیب کلم « سو» (نیک ) و « نر» ( مرد یا زن ) شکل گرفته و در زبان اوستایی حرف (س) به (ه) تبدیل شده و « هونر» در فارسی میانه به صورت « هنر» در آمده است . گروهی دیگر این کلمه را شکل گرفته از « هو» ( خوب) و « نر» (مرد) می دانند

کادول (Caudwell) هنر را واکنش هوشیارانه و ژرف انسان نسبت به جهان می داند (تامسون، 2536 :66 ) که مطابق آن ، انسان می کوشد تا جهان را با خلاقیت خود بازآفرینی کند . شاید یکی از جامع ترین تعاریف هنر که هنرهای امروزی را در خود جای می دهد ، عقید ورون (لاتین) ( 85 – 1825 ) باشد که « هنر تجلی احساس (emotion) است که از خارج ، به وسیل ترکیب خط ها ، شکل ها ،رنگ ها و یا از راه توالی اشارات و حرکات ، صداها یا الفاظ که تابع اوزان معینی هستند ، انتقال می یابد » ( تولستوی ، 1345 : 6 -45)

پاسخ به این سوال که ادبیات ، گونه ای از هنر است یا هنر شاخه ای از ادبیات ، ارتباط مستقیمی به نگرش ما دارد که هنر و ادبیات را در مفهوم عام یا خاص خود در نظر بگیریم و یکی از آن دو را زیر شاخ دیگری قرار دهیم اما در هر حال ، باید گوشه چشمی به سخن یاکوب برونوفسکی (Jacob Bronowski) داشته باشیم که این دو « در یکدیگر سهیم اند و این مهم تراز تفاوت های مضامینی واقعی است که از یکدیگر جداشان می کند » (طلا مینایی ،2536 :9)

نظامی از جمله شاعرانی است که از گونه ای مختلف هنر در اشعار خود بهره برده و به آن ها پرداخته است . او به گونه ای در باب هنرهای مختلف سخن می گوید که گویی خود هم آن ها را تجربه کرده است . کاربرد واژه ها و اصطلاحات هنری در ادب فارسی ، پیشینه ای دیرین دارد اما هنر نظامی در به کارگیری شخصیت های هنری در اشعار است . اگر چه این شخصیت ها ، ساخت نظامی نیست و در اثار پیش از او نیز می توان ردپایی از آن ها به دست آورد ، اما باید پذیرفت که این شخصیت ها در منظومه های نظامی ، رنگ و بوی دیگری می یابند و به نوعی ، دست پرورد نظامی محسوب می شوند که از بافت کلی داستان جدا نیستند

هنر در آثارنظامی ، « به معنای بسیاری از قبیل حسن و شجاعت و حرفه و پیشه و فنون رزمی و سخنوری و شاعری و پیکرتراشی و نوازندگی و تقوی و حتی هر عمل به ظاهر بد ، که منتهی به خیری باشد ، به کار برده شده » (فرشبافیان صادقی ، 1372 : 104 ) و با این توصیف روشن می شود که در اشعار نظامی ، هم نگاه جامع و سنتی به هنر دیده می شود و هم نگرش خاص به آن درونمای این تحقیق ، هنر به معنای خاص را در برمی گیرد اما در ابتدا بایسته است ، نگاه کلی نظامی به هنر را بررسی کنیم

خلاقیت هنری و آفرینش دوبار طبیعت ، یکی از سنجه های تمیز بین انسان هاست و نظامی نیز آن را معیار برتری انسان ها بر یکدیگر می شمارد

نجوید کسی بر کسی برتری                                ز هر پایگاهی که والا بود

مگر از طریق هنر پروری                                    هنرمند را پایه بالا بود

(نظامی ،[ بی تا ] 1 : 25 )

او اعتقاد دارد که هنر لطیفه ای است که آن را نمی توان در پس پرده ای نهفت چرا که خود را در وجود آدمی پدیدار می کند

هنر تابد از مردم گوهری                    چو نور از مه و تابش از مشتری

(همان : 38)

نظامی خود هنرمند است و شاید به همین دلیل ، سخنانی مطرح می کند که امروزه هم مصداق دارند . او به صراحت به ارتباط بالندگی هنر در وجود هنرمند و میزان اقبال مردم اشاره دارد ؛ همانگونه که پسند مردم ، هنر را پرورده می کند ، هنر بدون نواخت جامعه ، فرجامی جز تباهی نخواهد داشت

گر هنری در تن مردم بود                   چون نپسندی هنری گم بود

گر بژسندیش دگرسان شود                 چشم آن آب دو چندان شود

مردم پروره به جان پرورند                   گر هنری در طرفی بنگرند

(نظامی ،1384 :425)

از طرف دیگر ، تشخیص و تمییز هنر و اهل هنر را ، در گرو تجربه و تحقیق می داند که این توان در وجود همه کس یافت نمی شود

قدر اهل هنر کسی داند      آنکه عیب از هنر نداند باز

کاو هنرنامه ها بسی خواند         زو هنرمند کی پذیرد ساز

(نظامی ،1344:20)

باور داشت نظامی این است که هنر در سرشت همه وجود دارد اما شرط دیدن هنر ، داشتن دید هنربین است

در همه چیزی هنر و عیب هست      عیب مبین تا هنر آری به دست

(نظامی ، 1384 : 367)

نکت آخر این که ، از دیر باز ، بی هنران در قاعد هرم جامعه و در اکثریت بوده اند و عرصه را بر هنرمندان که رأس این هرم را تشکیل می دهند تنگ میدان می کرده اند و نظامی هم به مانند بسیاری از اهل فضل ، از جفای آن ها که با دست بازی نااهلانه به سوی هنر ، آن را از شأن و شکوه حقیقی به سقوط رهنمون می شوند ، شکوه دارد

خاک زمین جز به هنر پاک نیست    وین هنر امروز در این خاک نیست

گر هنری سر ز میان بر زند     بی هنری دست بدان در زند

کار هنرمند به جان آورند    تا هنرش را به زبان آورند

(همان :429)

 هنر به معنای خاص از دیدگاه نظامی

شاید بتوان گفت نمایی از هنر آنچه در گذشته خنیانگری نامیده می شد ، در آثار نظامی جلوه نموده است ؛ چه خنیاگری « شامل موسیقی ، آواز ، شعر ،داستان سرایی و رقص می باشد که در ارتباط با امور بزمی ، رزمی ، درمانی ، دینی و ماوراءالطبیعه ، تولد ، عروسی ، عزاداری ، جشن های سالیانه و دیگر مراسم انجام می گیرد ». ( امان اللهی ، 1387 : 15 )

نشسته به رامش زهر کشوری       غریب اوستادی و رامشگری

نواساز خنیانگران شگرف      به قانون اوزان برآورده حرف

بریشم نوازان سعدی سرود   به گردون برآورده آواز رود

سرایندگان ره ژهلوی   ز بس نغمه داده نوا را نوای

همان ژای کوبان کشمیر زاد   معلق زن از رقص چون دیو باد

ز یونانیان ارغنون زن بسی     که برند هوش از دل هر کسی

(نظامی ، [بی تا] 2 : 5- 284)

افزون بر آن ، رگه هایی از برخی هنرها که هگل در « نظام هنرها » از آن ها نام می برد ، که رسالت آشکار کردن توان های نهان روح را بر عهده گرفتند و آن را به شکل های متفاوتی به انجام رساندند ( احمدی ، 1374 : 106 ) در آثار نظامی یافت می شود که ما به تفکیک موسیقی ، نقاشی ، معماری ، شعر و آواز و خوشنویسی را بررسی کرده ایم

الف ) موسیقی در اشعار نظامی

« موسیقی را با جملاتی نظیر علم صداها » ،« هنر صداها » و یا صداهایی که دارای ریتم (sounds series  of) ملودی یا آهنگ و ساخت (structure) هستند ، تعریف می کنند « (رفیع پور ، 1375 :35)

پیشین ارتباط انسان و موسیقی به ماجرای خلقت باز می گردد ؛ در آن هنگام که روح از ورود به کالبد آدمی سرباز می زد ، او را با نوای موسیقیایی در تن جای دادند

;پس فرمان الهی شرف نفاذ یافت که روح به جسد آدم نقل کرده ، متمکن شود .از آنجا که لطافت و نزاهت روح بود و اکنون دارد از تحویل به جسد آدم علی نبینا و علیه السلام متوهم و متنفر بود . چون رحمت پروردگار دربار ابوالبشر نامتناهی بود . ندای عزت به جبرئیل علیه السلام رسید که به لطایف الحیل روح را به مسکن ابدی او راه نماید . روح الامین به فرمان رب العالمین به درون پیکر مطهر حضرت ابوالبشر در آمده ، به آواز حزین و مقام راست کلم « درآ در تن » ادا فرمود . مقارن این حال روح به درون حضرت خیرالخلایق آدم علیه السلام درآمد ; (منسوب به ارموی .1322 : 110)

بررسی تاریخ نشان می دهد که خنیاگران و موسیقی دانان از جایگاه ویژه ای در جامع ایرانی برخوردار بوده اند تا جایی که در برخی نظام ها ، طبق اجتماعی خاصی را تشکیل داده اند . بسامد بالای استفاده از اصطلاحات موسیقی و یاد کرد روایت هایی از سرگذشت خنیاگران در ادبیات فارسی ، نمود دیگری از جایگاه والای آنان در اجتماع است

نوا بازی کنان در پرد تنگ       غزل گیسو کشان در دامن چنگ

به گوش چنگ در ابریشم ساز       فکنده حلقه های محرم آواز

« تمامی کوشش موسیقی ایرانی در طول قرن ها ، ایجاد انسانی متعادل بوده است » ( فلامکی ، 1369 : 122 ) ؛ و هدف نظامی هم جز این نیست . او « با اطلاع کافی و جامع از ابزار موسیقی ، چگونگی نواختن ، طرز ساختن ، جنس و نوع مواد سازنده ، کاربرد آن ها در موقعیت های مختلف ، زیر و بم نواها و بسیاری اطلاعات دیگر از موسیقی ، این ابزارها را به خوبی به کار گرفته و تصاویری بکر آفریده است » ( امین ، 1385 :27) در داستان خسرو و شیرین ، آن جا که دو دلداده با سخن گفتن ره به جایی نمی برند ، نظامی با ظرافت وهنرمندی ، باربد و نکیسا را به عنوان رمز گوی آن دو وارد عرصه می کند تا مصداق این کلام هاینریش هانیه (Heinrich Heine) باشد که « هر جا که کلام نتواند پیش رود ، موسیقی آغاز می شود » ( احمدی ،1374 : 1 )

باربد نوازنده ای است که در موسیقی صد دستان داشته و نظامی ، سی لحن او را ذکر کرده است

در آمد باربد چون بلبل مست    گرفته بربطی چون آب در دست

ز صد دستان که او را بود در ساز   گزیده کرد سی لحن خوش آواز

ز بی لحنی بدان سی لحن چون نوش    گهی دل دادی و گه بستدی هوش

(نظامی ،1383 : 190)

و نکیسا هنرمندی است که زمانه در لحن آواز از او خوشگوتری را به یاد ندارد

نکیسا نام مردی بود چنگی ندیمی خاص ،امیری سخت سنگی

کز او خوشگوتری در لحن آواز    ندید این چنگ پشت ارغنون ساز

ز رود آواز موزون او بر آورد       غنا را رسم تقطیع او بر آورد

(همان : 357)

شکوه های شیرین که از زبان نکیسا بیان می شود ، معقول و پذیرفتنی است ؛ به همین دلیل ، خسرو نیز به موسیقی پناه می برد تا ساحت خود را از ننگ بی وفایی مبرا کند . دو رازگوی از زبان دو دلداده سخن آمیخته با هنر می گویند و عرص سخن را که تنگ میدان شده بود ، فراخی می بخشند

برخی بر این باورند که « هیچ گونه قراردادی برای تعبیر و تفسیر صوت های عرضه شده بین نوازنده و شنونده وجود ندارد » (قطبی ، 1352 : 122 ) و « موسیقی در قلب پدید نمی آورد مگر آنچه در قلب است » (فارمر ، 1366 : 81 ) به همین دلیل ، خسرو و شیرین . نوای موسیقی را بر مقتضای روحیات و حالات درونی خویش برداشت می کنند و از اینجاست که خواننده انتظار وصال این دو را در وجود خویش پررنگ تر می یابد

« اغانی ساختن افلاطون بر مالش ارسطو » داستان دیگری است که در آن سخن از موسیقی است . ارسطو ادعا می کند که از همه داناتر است و افلاطون این سخن را برنمی تابد و درپی اثبات خود بر می آید که نتیج این تلاش ، خلق نواهای موسیقی برگرفته از موسیقی افلاک است که تأثیر بی مثالی دارد

خطی چارسو گرد خود در کشید       نشست اندر آن خط نوا برکشید

دد و دام را از بیابان و کوه      دوانید بر خود گروها گروه

دویدند هر یک به آواز او    نهادن سر بر خط ساز او

همه یک یک از هوش رفتند پاک     فتادند چون مرده بر روی خاک

نه گرگ جوان کرد بر میش زور       نه شیر ژیان داشت پروای گور

دگر نسبتی را که دانست باز     در آورد نغمه به آن جفت ساز

چنان کان ددان در خروش آمدند      از آن بیهشی باز هوش آمدند

نظامی ،[بی تا] :67)

ارسطو بعد از شنیدن آواز افلاطون ، ترتیب اغانی می دهد اما موسیقی او تنها موجودات را بیهوش می کند ، بدین دلیل دوباره به افلاطون روی می آورد تا جان بخشی موسیقی او را بیاموزد اما افلاطون پیش از هوش آوردن حیوانات ، ارسطو را بیهوش می کند . در این جا فضل جای دیگر نشسته است و موسیقی دانی افلاطون ، تنها دلیلی است که دوباره ارسطو را به شاگردی او وا می دارد

درست است که افلاطون در موسیقی دستی داشته و اختراع ارغنون را به او نسبت می دهند ؛ اما خارخاری در وجود نظامی است که او را در سرودن این اشعار به وسواس بیشتر وا می دارد و به گونه ای دلنشین ، دامن او را بر میتابد تا دربار موسیقی و مطالب پیرامون آن ، داد سخن دهد

ب ) نقاشی در اشعار نظامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق سوء تغذیه در نوجوانان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق سوء تغذیه در نوجوانان در pdf دارای 162 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق سوء تغذیه در نوجوانان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق سوء تغذیه در نوجوانان در pdf

کلیات

 مقدمه

 فصل اول : تغذیه

 تغذیه

 تاریخچه غذا

 عهد قدیم تا دوران آگاهی

هرم غذایی

 فصل دوم: گروههای غذایی

 ویتامین ها

 کربوهیدارتها

 چربی ها

 امگا- 3 و امگا-

پروتئین ها

  املاح معدنی

آهن

 سدیم و پتاسیم

 کلسیم

ید

 روی

آب

 فصل سوم: اهمیت تغذیه

 تغذیه در دوران بلوغ

 ویژگی های رفتاری تغذیه در نوجوانان

 اهمیت تغذیه در دختران

 تأثیر تغذیه در خوجوانان در موفقیت جامعه

 توصیه های تغذیه ای

 اهمیت صبحانه و میان وعده ها

 فصل چهارم: عوارض ناشی از تغذیه نادرست

 جسمی

 مشکلات ناشی از تغذیه ناسالم

 چاقی

 منشاءچاقی

عوارض رژیم های نادرست

 کم خونی ناشی از فقر آهن

 کم خونی مگالوپلاستیک

 کم خونی پرنی سیوز

   کم خونی همولتیک

کم خونی ناشی از کمبود مس

 کربوهیدارت ها و پوسیدگی دندان

 گواتر

 کمبود ویتامین A

کمبود ویتامین B

کبمود پروتئین

 روانی

 افسردگی

 افسردگی جوانان

 افسردگی و تغذیه

 فصل پنجم: مصاحبه

 مصاحبه با دکتر حسینی متخصص تغذیه

فصل ششم: جمعبندی

 فصل هفتم: پیوست

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق سوء تغذیه در نوجوانان در pdf

منابع و ماخذ
1-راز شادابی و تندرستی ، آدل دیو یس، ترجمه دکتر سیاوش آگاه ، نشر سعدی
2-چکیده ی بیو شیمی ، ترجمه پاسالار پروین ، انتشارات و چاپ دانشگاه ، چاپ
3-بیو شیمی ، مولفان ، پسلار پروین ، ایزدی پانته آ ، نشر دیباگران تهران چاپ
4-چگونه جوان بمانید و عمر طولانی نمایید ، تقوی محمد رضا ، انتشارات مهشید ، چاپ
5-خوراک در مانی ، رجحان محمد صادق ، نشر خیام ، سال انتشار 1364
6-مبانی زیست شناسی ، مترجم زرینی غلم رضا ، انتشارات فاطمی چاپ
7-غذا ویتامین ها ، مترجم سالک محمود ، انتشارات پیدایش چاپ 1376
8-تغذیه کامل ورزشی ، ترجمه شاههوردیان رو بن ، نشر علم و حرکت سال انتشار 1381
9-اسرار به دنیا آوردن فرزندان زیبا ، صارم بافنده فرحناز ، انتشارات کتاب درمانی چاپ1380
10-نسخه شفا ء 2صانعی صفدر نشر حافظ نوین سال انشار 1380
11-رژیم غذایی و طول عمر ، صانعی صفدر انتشارات حافظ نوین چاپ 1370
12-کم خونی های تغذی ای ، نوشته صادقی پور حمید رضا ، پیشوا حمیده نشر پونه چاپ 1379
13-تغذیه و دیابت ، طالقانی فاطمه ، نشر آبی سال انتشار
14-نسخه حکیم ، عباد زاده کرمانی محمد ، انتشار گلی ، چاپ 1373
15-اعجاز طب گیاهی در معالجه امراض کاظمی با ویلی علی اکبر ، نشر زر قلم ، چاپ
16-اعجاز میوه ها و سبزی ها ، هور مری حسین چاپ طاهری ، سال انتشار 1360
17-دایره المعرف پزشکی خانواده ، همت خواه فرهاد ، سال انتشار 1380
18-اصول در مان طبیعی ، مهدین مهرداد ، سال انتشار 1380
19-اسیدهای آمینه 158 از اعجاز 32
20-رژیم غذایی دکتر مهدی نوری

 خلاصه

غذا نیاز انسان را به ماده و انرژی تأمین می کند ماده برای ساختن بافتهای جدید و رشد بدن لازم است و به این علت تغذیه مقوله بسیار مهمی است مخصوصاً در نوجوانان که هم در سن رشد هستند و هم دارای فعالیت بسیار زیاد

 غذاها شامل موارد زیر است

1- هیدراتهای کربن 2- چربی ها 3-  پروتئین 4- مواد معدنی و ویتامین ها و آب هیدارت های کربن انرژی زا هستند و مقدار آنها در غذاهای مختلف متفاوت است. چربی ها هم مانند هیدراتهای کربن انرژی زا هستند و به دو نوع گیاهی و جانوری وجود دارد چربی ها برای بدن ضروری هستند زیرا بدن را گرم نگه می دارد و درساختار سلول هم شرکت دارند اما مصرف بیش از حد آنها خطر ابتلاء به بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد. بدن انسان قادر به ساختن همه پروتئین های مورد نیاز بدن نیست به این علت باید حتماً از  پروتئین استفاده شود زیرا کمبود پروتئین باعث بروز بیماری کواشیورکور می شود

نیاز حیاتی بدن به آب که بسیار آشکار است انسان بیشتر آب موردنیاز بدنش را از آشامیدن آب و مابقی را از آب موجود در غذاها بدست می آورد انسان بدون آب زنده نخواهد ماند

 هرچند بدن املاح معدنی را به مقدار کم و اندک نیاز دارد اما نبود این مواد باعث بوجود آمدن بیماریهایی مثل: آنمی( کمبود آهن) گواتر( کاهش ید)

بدن قادر به ساختن هیچیک از ویتامینها نیست اما منابع غذایی که ویتامن ها در آب یافت می شود فراوان است کمبود ویتامین باعث بیماریمختلف( جسمی و روانی) می شود که درا دامه به شرح آنخواهیم پرداخت

اهداف تحقیق

 در این بخش تلاش ما بر مطالعه اهداف زیر بوده استک

 1- بررسی مواد غذایی موردنیاز بدن

2- گروههای غذایی و میزان نیاز بدن به آنها

3- نقش مواد غذایی در جسم نوجوانان

4- نقش مواد غذایی در روح و روان نوجوانان

 5- – بررسی بیماری هایی که در اثر تغذیه نادرست بوجود می آیند

 سئوالات تحقیقی

 تحقیق ما در جهت پاسخ به سئوالهای زیر بوده است

1-   مواد غذایی موردنیاز بدن چیست؟

2-   گروههای غذایی ومیزان نیاز بدن به آنها در چه اندازه است

3-   نقش مواد غذایی در جسم نوجوانان چیست؟

4-    نقش مواد غذایی در روح و روان نوجوانان چیست؟

5-    چه بیماریهایی در اثر تغذیه نادرست بوجود می آید؟

 

مقدمه

حمد و سپاس خدای را که شالوده ای از وجود الهی خویش را در ابعاد گوناگون به انسان ابوالبشر نازل نموده است

و آفرین بر آفریننده زیبایی ها که والاترین خلق کائنات و هستی او انسان و انسانیت شاهکار اوست

 و اوست راهنمای روح و اندیشه بشر شفای دردهای روح و جسم همگان بهترین راهنما از مُلک تا ملکوت – پرکننده خلاء های عمیق زندگی و دریای معرفت بی انتها ونور هدایت بدون خاموشی

 اوست که آموخت خوردن و آشامیدن را و بخشید گوهر معرفت را به روح

 ودوباره حمد و سپاس و ستایش فقط او را که با سخاوت کامل بخشید ویژگی شعور به ا نسان و او را متمایز کرد و یاد داد تا بداند غذای روح و جسم را

 پس ای انسان تأمل و دقت کن، این همه شگفتی را که برای هدایت توست

 و شکراین همه نعمت جسم و روح تغذیه مناسب آنهاست

 

 فصل اول

 تغذیه

تغذیه علمی است که رابطه میان رژیم غذایی و وضعیت سلامت و بیماری را مطالعه می کند نیاز انسان به غذا یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که مهمترین عامل بقای زندگی و طول عمر می باشد.احتیاج به غذا دائمی است و ارگانیسم را مجبور

می کند تا برای بدست آوردن غذا و رفع گرسنگی کوشش کند. تغذیه صحیح و متعادل نه تنها پدیده رشد را میسر می سازد و به تندرستی وطول عمر می انجامد بلکه با تأثیر روی اعصاب وروان سبب رشد فکری و نمو نیروهای روانی می گردد

 

نقش غذا در بدن

غذا با مواد جامد یامایعی گفته می شود که از راه دهانی مصرف می شوند و علاوه بر برطرف کردن حس گرسنگی نیازهای بدن را نیز تأمین می کند این نیازها عبارتند از

 انرژی که برای ادامه کار دستگاههای مختلف بدن از قبیل: قلب، ریه، دستگاه گوارش وعضلات و همچنین انجام فعالیتهای روزانه مثل ایستادن، راه رفتن، ورزش و درس خواندن لازم است

 تأمین مواد اولیه برای رشد و نمو( بخصوص در کودکان، نوجوانان و زنان باردار )

ترمیم و جانشین کردن سلول ها و بافتهای مختلف بدن که در اثر افسردگی از بین می روند

مواد مغذی

 غذاها از مواد مغذی یعنی کربوهیدراتها، پروتئین ها، چربیها، ویتامین ها، مواد معدنی و آب تشکیل شده اند که همه برای حفظ سلامت بدن مهم هستند این مواد کم وبیش در غذاها وجود دارند نقش مواد مغذی مختلف در بدن عبارتند از

کوبوهیدارتها و چربیها منابع عمده تأمین انرژی هستند

 پروتئین ها نقش سازندگی دارند و برای ساخته شدن و نگهداری سلول ها و بافتهای بدن موردنیاز هستند پروتئین ها بعلت نقش ویژه خود در رشد بدن در برنامه غذایی نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است

 ویتامین ها و مواد مغذی در مقایسه با کربوهیدارتها و پروتئین ها به مقدار کمتری مورد نیازند اما به همان اندازه در حفظ سلامت بدن، تنظیم واکنش شیمیایی و اعمال حیاتی بدن نقش دارند برخی از مواد اجزای ساختمانی بافت ها را تشکیل می دهند مثل کلسیم در استخوانها و دندانها و آهن در خون

 آب سالم و فیبر( الیاف گیاهی) نیز از جمله اجزای یک رژیم غذایی مناسب می باشند

 نیازهای تغذیه ای

غذاها از مواد مغذی تشکیل شده اند و تغذیه صحیح یعنی خوردن و  دریافت مقدار لازم وکافی از هریک از این مواد مقدار مناسب این مواد مغذی که برای حفظ سلامت لازم است نیازهای تغذیه ای نامیده می شوند این نیازها با توجه به شرایط جسمی،محیطی، و فردی متفاوتن و براساس سن، جنس، شرایط فیزیولوژیک اندازه بدن و میزان فعالیت فرد تعیین می شوند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی ب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI در pdf دارای 145 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI در pdf

فصل اول

1-1:مقدمه

1-2: موضوع پژوهش

1-3: هدف پژوهش

1-4:فایده واهمیت پژوهش

1-5: فرضیه های پژوهش

1-6:تعریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم

پیشینه پژوهش

الف:مبانی نظری

ب:تحقیقات انجام شده

فصل سوم

3-1: مقدمه

3-2:جامع آماری

3-3: نمونه و روش نمونه گیری

3-4:ابزار اندازه گیری

3-5:روش آماری

فصل چهارم

تحلیل داده ها

فصل پنجم

5-1: بحث و نتیجه گیری

5-2:محدودیت های تحقیق

5-3:پیشنهادات تحقیق

5-4: خلاصه تحقیق

منابع

پیوست

آزمون شخصیتی چندوجهی مینه سوتا(MMPI)

چکیده تحقیق

در این تحقیق به بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اینکه دو گروه 85 نفری نمونه های تحقیق، زنان سردمزاج و زنان عادی گزینش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گیری قرارگرفت. در نهایت پس از محاسبه شاخص های آماری، از آزمون t استودنت گروههای مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضیه تحقیق مبادرت ورزیده شد. با توجه به فرآیند آزمون فرضیه مشخص گردید که همه فرضیه های تحقیق رد و فرضیه های صفر تحقیق تایید گردیدند

1-1:مقدمه

بی تردید میتوان گفت یکی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانکه با اندکی توجه در صحبت های روزمره متوجه فراوانی کاربرد این مفهوم می شویم. کاربردهایی که براساس معانی وتعابیر مختلف قرار دارند گاه دلالت بر صفات و ویژگی های بارز افراد اعم از مثبت معمولی و منفی می نمانید و گاه نشاندهنده مقام و مهارت های اجتماعی هستند

کاربرد دیگر واژه شخصیت زمانی است که توانش های فرد برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران مورد نظر است.موارد ذکر شده غالبا قضاوت های سطحی و محدود در مورد افراد را بدنبال دارند.اما نظر خبرگان این زمینه یعنی روان شناسان چیز دیگریست

در تعاریفی که از شخصیت شده تنوع و اختلاف بسیاری به چشم می خورد که ناشی از نظریه های گوناگونی است که نظریه پردازان درباره چگونگی تشکیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر،1373ص121)

ابتدا باید گفت تمام افراد صرفنظر از خصوصیات مطلوب و نامطلوبشان دارای شخصیت هستند. آنچه موجب تمایز آنها میشود چگونگی ومنحصر بفرد بودن شخصیتهاست. این تفاوت ها را با ابزارهای گوناگونی که در خود بحث خواهیم نمود میتوان شناسایی کرد

شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که معرف ترکیبی از اعمال افکار، هیجانات، و انگیزش های فرد به گونه ای بی همتاست و هیچ دو فردی دارای شخصیت یکسانی نیستند. هر چند که شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراکی نیز می باشند شخصیت یک فرد نسبتا ثابت باقی می ماند اما دو عامل رشد و تجربه می توانند آن را تغییر دهند

شخصیت، مفهومی است که به ویژگی های مشخص و ملموس و واکنش های فرد در موقعیت های مختلف اطلاق می شود. واژه شخصیت ترجمه کلمه پرسونالیتی است که خود از پرسونا ی لاتینی به معنای ماسک اقتباس شده است نقابی که بازیگران تئاتر به فراخود نقش خود بر چهره می زده اند و بتدریج به خصوصیات اخلاقی و روانی افراد اطلاق شده است. در حالی که امروزه روانشناسان این مفهوم را به عنوان صفات معتبر و پایدار افراد آدمی به کار می برند

منظور از شخصیت مجموع کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر بفرد می‌کند. کیفیت های موروثی یا ذاتی تغییر ناپذیرند و فاقد جنبه اخلاقی بوده و مزاج نامیده می شوند در حالی که کیفیت های اکتسابی که منش می نامیم حاصل تجربیات فرد می بانشد و تاحدی تغییر پذیرند و تفاوت های این حوزه است که مشکلات اخلاقی را پدید می آورد و بیانگر مرحله ای است که فرد در هنر زیستن بدان رسیده است

آلپورت که از او به نام بنیانگذار مطالعات نوین شخصیت نام می برند معتقد است شخصیت سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد است که رفتارها و افکار خاص او را تعیین می‌کند

گیلفورد، چنین اظهار می دارد که شخصیت الگوی منحصر بفرد صفات شخصیتی است. بالاخره کتل معتقد است که شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می‌کند. در مجموع باید گفت این سه به ترکیبی از اعمال ،افکار هیجانات وانگیزش های مشخص که در تعامل او با دیگران نمایان می شود توجه داشته اند

در این باب هنری مورد نظری متفاوت ارائه داده است و به جای اینکه مانند آلپورت و آیزنک به صنعت و تیپ توجه نماید موضوع نیازهای را مطرح نموده و معتقد است آچه موجب شخصیت وپدیداری آن میشود انگیزه ها هستند که این  انگیزه ها را می توانیم در باب نیازها بررسی کنیم.شخصیت یک سازه است که نمی توانیم آن را ببینم یا تعریف شخصی برایش ارائه دهیم اما با شناسایی عناصری که به میزان و کیفیت متفاوت آن را تحت تاثیر قرار می دهند و موجب تغییر و دگرگونی و رشد آن           می گردند می توانیم به سنجش این سازه بپردازیم. برای این کار از روش های مختلفی چون تست های فرافکن و روان تحلیلی و‌آزمون های صفات شخصیت و آزمون های عینی استفاده می شود. معروف ترین آزمون فرافکن در جهان تست رور شاخ می‌باشد که تاکنون بش از هزار اثر تحقیقی در مورد آن در دنیا انتشار یافته است

این ابزارها در طی فرآیند شناخت شخصیت افراد و تفاوت های فردی همچنین میتوانند نشان دهنده موارد اختلال ونابهنجاری نیز باشند. زیرا در بعد شخصیت نیز چون دیگر ابعاد وجودی انسان گاه شاهد نابهنجاری ها واختلالاتی هستیم

وقتی صفات شخصیتی انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده واختلال کارکردی قابل ملاحظه یا ناراحتی ذهنی بوجود می آورند تشخیص اختلال شخصیت گذارده می شود (سیاسی ،1371،ص 141)

بحث سبب شناسی و درمان و طبقه بندی اختلالات شخصیت در دیدگاههای مختلف تعابیر متفاوتی را داراست که در این مختصر نمی گنجد

یکی از اساسی ترین مباحث روان شناسی نظریه های شخصیت است. تا نتوانیم یکی الگویی برای انسان ارائه دهیم نمیتوانیم روی آن کار کنیم. شخصیت یک سازه است که میتوان آن را در بطن نظریه های دیگر نگاه کرد و به همین دلیل براساس رویکردهای مختلف تعاریف متفاوتی هم برای آن ذکر کرده اند

در اینجا تنها از نظریاتی چند  از جمله فروید می گوئیم که شاید اولین واستوارترین ونافذترین تئوری منش را به منزله یک سیستم کوشش ها که ماخذ رفتار است پایه گذاری کرد

دیدگاه روان کاوی بنا به شرایط خاص آن زمان که دوران اتمیزم یا تجربه گرایی بود شخصیت را به شکل تفکیک شده وعناصر متشکله مورد بررسی قرار داده است. فروید ابتدا شخصیت را متشکل از سه جزءخود آگاه، نیمه خود آگاه وناخودآگاه دانسته و سپس تجدید نظر نموده و آن را شامل سه ساخت بنیادی به نام های نهاد ، خود و فراخود عنوان کرد. هر یک از این بخش ها وظیفه خاصی را به عهده دارد. اما تاثیر متقابل آنها در یکدیگر مهمترین عامل در تعادل شخصیت است وتعامل و تعارض پویای این سه ساخت تعیین کننده رفتار است(قرچه داغی، 1372،ص 98)

مروری گذرا نیز به دیدگاه رفتار گرایی داریم: الگویی که رفتارگرایان بر آن اساس شخصیت را توجیه می کنند همان الگوی یادگیری محرک-پاسخ و الگوی محرک-ارگانیزم-پاسخ است. در الگوی اول شخصیت فرد را صرفا ذاییده نوع پاسخ هایی می دانند که فرد در قبال محرک های مختلف محیطی از خود نشان می‌دهد. در الگوی دوم نوع تعبیر و تفسیر و برداشت فرد از محرک ها عامل مهمی در تعیین نوع پاسخ ها و چگونگی رفتار و شخصیت او به شمار می آید. در قالب نظریه رفتاری محرک ها وعوامل محیطی نقش قاطع و تعیین کننده ای در تغییر و تکوین شخصیت دارند و شخصیت افراد تابع محیطی قرار می گیرد که در آن رشد می یابند

جدای از تعاریفی که برای شخصیت ارائه شده در پاره ای دیدگاههای به طبقه بندی هایی نیز بر می خوریم که در اینجا برای رعایت ایجاز تنها به نمونه هایی بسیار اندک بسنده می کنیم. این تقسیم بندی ها گاه دارای پیشینه تاریخی کهنه هستند. از این جمله تقسیم بندی بقراط است که همان چهار مزاج معروف دموی،صفراوی، سوداوی و بلغمی می‌باشد. پس از وی جالینوس نیز بر همین پایه به نتایجی رسید. پس از بقراط معروف ترین طبقه بندی ها از آن کرچمر وشلدن می‌باشد. این تحقیقات همه مبتنی بر مشاهده تفاوت های فردی در ساختار بدنی وتلاش برای ارتباط دادن این تفاوت ها با شخصیت است. رویکرد دیگر مشاهده خصایص شخصیتی افرادد مختلف و تلاش برای طبقه بندی آنها بر اساس سنخیتشان بدون توجه به خصوصیات بدنی آنهاست. تقسیم بندی یونگ که مبتنی بر تیپ درونگرا و برونگرا است و تقسیم بندی آیزنگ که شخصیت فرد را در دو بعد درونگرایی-برونگرایی واستواری- نااستواری هیجانی تحلیل می‌کند از این دست می باشند.فروم،شخصیت را متشکل از دو عنصر مزاج و منش      می داند و چنین عنوان می‌کند که قضاوت ارزشی در مورد مزاج ها تابعی است از متغیر سلیقه در حالی که منش ها  جنبه اخلاقی دارند و چنانچه معتقد به نسبی گرایی باشیم خواهیم دید که تفاوت های منشی نیز مربوط به سلیقه اند و تفکیک میان این دو از اهمیت خاصی برخوردار است. فروم سنج های شخصیتی فوق را که هر یک دارای ویژگی های خاصی هستند مطرح می‌کند: تیپ پذیرا تیپ استثمارکننده،تیپ بازاری، تیپ احتکاری، تیپ مولد، و تیپ ناشیستیک. او معتقد است که شکل های مختلفی از این سنخ ها را ممکن است افراد داشته باشند اما یک تیپ بیشتر عمل می‌کند وآن شکل شخصیتی را می سازد. گوناگونی شکل های شخصیتی معلول عوامل چندی است این عوامل موجب دگرگونی و رشد شخصیت می شوند

آدمی، تکامل و رشد خود را به صورت تغییرات محسوس یا نامحسوس نشان می‌دهد. انسان ها در اثر گذشت زمان و تبدیل موقعیت ها تغییر می کنند. دگرگونی هایی را که در اثر مرور زمان به وقوع می پیوندد به رشد نسبت می دهیم اما  تغییراتی که در اثر موقعیت های گوناگون در انسان به وجود می آید نشان دهنده انعطاف پذیری شخصیت می‌باشد و سازگاری نام دارد(قرچه داغی، 1372،ص99)

رشد در اثر دگرگونی و شدن حادث می گردد و ما آنگاه می توانیم صحبت از رشد شخصیت نمائیم که به تغییر وانعطاف پذیری آن قائل باشیم. پس ابتدا می پردازیم به مسا له ثبات در برابر انعطاف پذیری.دو دسته اعتقاد هست که یکی ثبات شخصیت را مطرح می‌کند و معتقد است شخصیت فرد از همان کودکی شکل می گیرد مانند نظریات فروید. اما گروه دیگری هستند که انعطاف پذیری را قبول دارند و می گویند شخصیت ثبات ندارد مثل اریکسون که قائل به رشد در طول زندگی است

رشد شخصیت از نظر بسیاری از دانشمندان متفاوت است.مثلا از دیدگاه فروید شخصیت به وسیله رویدادهای گذشته زندگی تعیین می شود واما یونگ اعتقاد د ارد که رویدادهای گذشته در تاریخچه نژادی و نوعی فرد و در زندگی او موثر بوده و به شخصیتش شکل می بخشد و نه تنها شخصیت انسان را محصول گذشته می داند بلکه آینده را با تمام اهداف و آرزوهایش در آن موثر می داند و به نظر او انسان همیشه در حال رشد بوده وکوشش وی جهت رسیدن به چیزی در آینده است(پارسا ،1371،ص107)

در مبحث عوامل بر شخصیت باز شاهد همان بحث قدیمی وراثت و محیط هستیم. از یک طرف وراثت گرایان هستند که می گویند نود درصد رفتارهای مان منتج از ژن های ماست که منظور اطلاعاتی است که از طریق DNA انتقال پیدا می‌کند یعنی سلول های متفاوت جنسی و در انتها ساخت یک انسان جدید و نمودار شدن یک صفات مشخص. از طرف دیگر محیط گرایان هستند و رفتارگرایان مانند واتسون که معتقدند هر چه هست محیط است و این ذهن لوح سفیدی است که به مرور به واسطه تاثیرات محیطی نقوشی روی آن بسته می شود. گفتنی است این گروه اختلالات شخصیتی را نیز نتیجه عوامل نامساعد محیطی و نابهنجاری های جامعه می دانند. این دو دیدگاه افراط و تفریط دارند ودیدگاه درست تر این است که تعامل بین این دو موجب می شود یک سری صفات از راه وراثت منتقل شوند و در اثر میان کنش با محیط شخصیت ساخته شود. از میان معتقدان به تعامل محیط و وراثت ریموند. بی .کتل را می توان نام برد

شخصیت سازه ای است که با بالا رفتن سن آدمی پیچیدگی بیشتری می یابد به طوری که هر چه زمان می گذرد رفتارها و واکنش های کلی کودک شکلی اختصاصی تر به خود می گیرند و نهایتا شخصیت سازمانی پویا و پایدار می شود که حاکم بر رفتار فرد است و به نسبت انسجام و وحدت درونی خود در موقعیت های مختلف واکنش های مقتضی از خود نشان می‌دهد(شفیع آبادی، 1373،ص115)

در این فرآیند رشد و تحول عوامل بسیاری دخلیند که در بحث وراثت می توان مفاهیمی چون:هوش ،استعداد،یادگیری ،حافظه ،خلاقیت ،انگیزش پذیری و… را مطرح نمود.همچین نحوه عملکرد غدد درون ریز از اهمیت بالایی برخوردار است. در مجموعه عوامل محیطی، ابتدا محیط قبل از تولد را داریم که تحت تاثیر عواملی چون رحم مادر، تغذیه و بهداشت تن و روان مادر قرار دارد. سپس به محیط بعد از تولد می رسیم که عناصری چون: والدین، خانواده، تغذیه، مدرسه، فرهنگ و وضعیت اقتصادی اجتماعی را در بر می گیرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   176   177   178   179   180   >>   >