پروژه دانشجویی مقاله تاریخ هنر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تاریخ هنر در pdf دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تاریخ هنر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تاریخ هنر در pdf

تاریخ هنر

هنر ابتدایی

هنرهای بدوی

هنر بین النهرین

هنر آکد

هنربابل

هنر مصر

هنر هند

هنر یونان باستان

آثار بجا مانده از هنر یونانیان

هنر باختر در دوره نوزآیی ( رنسانس )

کلاسیسم

شیوه ی باروک

شیوه ی رومانتیسیسم

شیوه امپرسیونیسم

قرن بیستم و جلوه هایی از نوگراسمبولیسم

کوبیسیم

اکسپرسیونیسم

سوررئالیسم

هنر تجریدی (آبستره )‌ (انتزاعی)

پیکره سازی نوگرا

پیکره سازی و نقش برجسته

سفالگری

نقاشی

کاشیکاری در عهد هخامنشی

فلزکاری در عهد هخامنشی

مرصع کاری در عهد هخامنشی

هنر ساسانیان

نقوش برجسته طاق بستان

هنر ایران بعد از اسلام

هنر سلجوقی

خوشنویسی و تذهیب عهد سلجوقی

جلد سازی در عهد سلجوقی

یکی شیوه جلد سوخته و دیگری جلد ضربی

سفالگری در عهد سلجوقی

تاریخ هنر ایران

هنر اشکانى و پارتى

آثار سفالى و فلزى

هنر ساسانى

کاخ سروستان، ساسانیان

طاق بستان، کرمانشاه، دوره ساسانیان

تاریخ گرافیک;

تاریخچه گرافیک ایران

منابع

تاریخ هنر

انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیده‌اند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش می‌جویند

آنچه در هنر به نظر اصل است ،‌ زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکل‌های مختلفی درک می‌کنند

بعضی هنر را آینه واقعیت‌های موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب می‌آورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده‌ اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی می‌گویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه می‌گوید ،‌ اثر چه ارزشی می‌تواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف می‌زنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ،‌ یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروه‌ها بعد از قرن‌ها بحث می‌دانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروه‌ها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند

بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ،‌ هنرها شاخه‌های مختلفی را تشکیل داده‌اند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخن‌ها را فقط با بعضی ابزارها می‌توان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،‌صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، ‌زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان می‌شود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی‌ است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر در‌نمی‌آورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به ‌خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،‌اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که می‌طلبد ،‌باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدم‌ها هدیه کنیم . این می‌تواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دوره‌ای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران

یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،‌بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر می‌گذارند . امروز هر کسی می‌داند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامی‌بینیم ،‌در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق می‌کند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود می‌گذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرن‌ها انجام داده‌اند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما می‌کارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس می‌تواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،‌یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پرده‌ها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ،‌ طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشته‌ها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ‌،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب می‌آید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ،‌ یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم می‌کند . درهر زمینه‌ای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،‌ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقه‌مند هستند درآن رشته دست به تجربه‌های شخصی بزنند، ‌در نظر گرفته شود. راهنمایی‌های سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده می‌شود

 هنر ابتدایی :

     مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است

     هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود

در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم پیکر ( فیگور ) حیوانات آنطور که در نقاشیهای غار لاسکو فرانسه دیده می شود طبیعت گرایانه (ناتورالسیمتی) است . طوری که نقاش سعی کرده حرکت پیکر حیوان را تا حد امکان طبیعی و نزدیک به واقعیت نشان دهد . گر چه پیکرها بسیار نزدیک به طبیعت و درست کشیده شده اند ، ترتیب و آرایش آنها برروی دیوارها نشان می دهد که هنرمند به هیچ وجه در بند رابطه تصاویر با یکدیگر نبوده است و هیچ تنظیمی در مورد کمپوزیسیون ( ترکیب بندی ) صورت نگرفته است

 هنرمند شکارگر از سطوح نامنظم و دست نخورده دیوارها یعنی از برجستگی و فرورفتگی ها و لبه ها با مهارت استفاده کرده است تا به شکلهای خود واقعیت بیشتری بدهد . بطور مثال یک برآمدگی دیوار که در داخل طرح یک گاومیش قرارمی گیرد می تواند حجم شکم جانور را القاء کند

هنرهای بدوی :

     درمیان فرهنگ های مختلف بشری فرهنگ سرخ پوستان ، اسکیموها و برخی سیاه پوستان را اغلب بدوی ( پریمی تو ) می نامند . مردم در این فرهنگ ها در تماس مستقیم با طبیعت زندگی می کنند و برای ارتباط با نیاکان واقعی و اساطیری خویش و همینطور با عالم وجود از آیین ها و مراسم روحانی و نیز دست ساخته های جادویی استفاده می کنند از این رو قسمت عمده آثار هنری آنها جنبه مذهبی دارد که در این میان تندیس های خلاصه و اغراق شده از پیکره آدمی دارای اهمیت بسزایی است . این مردم چون علاقه خاصی به حفظ سنت های خویش داشتند در آثارشان صورتک هایی ( ماسک هایی ) نیز مشاهده می شود . صورتکها تقریباً همیشه ارواحی را بطور تمثیلی و نمادین ( سمبلیک ) مجسم می کنند . بدین معنی که مردم با استفاده از صورتک خود را به شکل ارواح نیاکان موجودات اساطیری قهرمانان ، حیوانات و خدایان طبیعی در می آورند
آثار سیاه پوستان افریقایی و آنچه به هنر آفریقایی مشهور است در واقع آثاریست که توسط سیاهان مناطق استوایی قاره آفریقا بوجود آمده است . در این میان تندیسهای چوبین شهرت بیشتری دارند . در اغلب تندیسهای آفریقایی پیکر انسان به طرزی تجویدی (آبستره ) و دور از واقع نشان داده می شود .( آبستره : برداشت شخصی از یک موضوع ) اما باید اشاره کنیم که گاهی شیوه های طبیعت گرایانه نیز در کار تندیس سازان سیاه پوست بروز می کند . مثلا در یک مجسمه مفرقی که بی تردید تندیس یکی از پادشاهان باستانی نیجریه است . پیکر شاه با حجم پردازی واقع گرایانه ارائه می شود

     آثار سرخپوستان امریکایی و آثار حکاکی و نقاشی روی صخره نیز در میان آثار سرخپوستان اولیه اهمیت دارد . تصور می شود که اینگونه نمایشها و حکاکی ها اکثراً در مکانهایی جای گرفته که از آنها برای اجرای مراسم دسته جمعی ویا سبک اعمال مذهبی خصوصی استفاده می شده است . در بعضی نمونه های صخره نگاری نقوش تازه ای روی نقش های قبلی کشیده شده اند که حاکی از تکرار مراسم در همان مکان است

هنر بین النهرین :

     با حضور سومریان و آغاز تاریخ مکتوب ، جادوی کهن جای خود را به مذهب خدایان داد . خدایان توفان ، آسمان ، آب ،ماه ، خورشید ، عشق و باروری . از نمونه های بدست آمده از آثار سومریان معلوم می شود که هنرمندان سومری برای ساختن تصاویر و پیکرهای انسانی قواعدی ابداع کرده بودند . چشم های بزرگ پیکره های هل اسمرو دارک از جمله خصوصیات هنر پیکره سازی سومری است . در پیکره های کوچک روی یک جعبه تدابیر تصویری دیگری می بینیم . پیکره ها به نحوی قرار گرفته اند که همانند یک نوار فیلم توالی صحنه ها را نشان می دهند . این صحنه ها عبارتند از صحنه های پیروزی نظامی و مناظر بعد از آن ، اکثر پیکره ها نیم رخ هستند . اما چشمها همچنان که در هنر خاور نزدیک معمول است تمام رخ و بسیار بزرگند . هنرمند همه حالتها و زاویه دیدهایی را که ممکن است به پنهان شدن یا مبهم شدن بخش های مشخصه پیکرها بیانجامد از کار خود دور می کنند .مثلاً وقتی پیکری در وضعیت نیم رخ کامل قرار می گیرد معمولاً باید یک دست و یک پا از نظر پنهان شود . بدن نصف پهنای واقعیش را داشته باشد و چشم بطور کامل دیده نشود . اما هنرمند سومری همه این قواعد را زیر پا می گذارد . او از بعد نمایی و دید خاصی استفاده می کند که نمونه آن را در گاوهای غار لاسکو دیده ایم

هنر آکد :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تأثیر صور خیال ادبی بر نگارگری مکتب شیراز د

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تأثیر صور خیال ادبی بر نگارگری مکتب شیراز در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تأثیر صور خیال ادبی بر نگارگری مکتب شیراز در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تأثیر صور خیال ادبی بر نگارگری مکتب شیراز در pdf

چکیده

پیوند کتابت و نگارگری از دیرباز

لزوم به کارگیری نماد در ادبیّات و نگارگری

صورخیال، اسطوره

اثرپذیری نگارگری از صور خیال ادبی

نگاره های مکتب شیراز و پیوند آن با صور ادبی

نگارگری وادبیات ترجمان یکدیگر

منابع

چکیده

 خیال از عناصراساسی شکل گیری یک اثرهنری است.صورت های خیالی که هنرمندان برای بیان مقاصد واندیشه های خود به کار می گیرندعموما ریشه در باورهای اساطیری وفرهنگی دارد.ازاین رو میان صورت های خیالی هنرهای مختلف نوعی قرابت  وخویشاوندی برقراراست وغالبا هنرهای مختلف دربکارگیری صورت های خیالی تحت تاثیر یکدیگر هستند

ادبیات ونگارگری از دیرباز در خدمت یکدیگر بوده اند.در حاشیه ی نسخ خطی برای بیان روشن تر متن ادبی از تصاویرنگارگری استفاده می شدودر حقیقیت نگارگری بیان تجسمی متن ادبی بوده ومفاهیم ادبی را با زبان خط ورنگ به تصویر می کشیده است.در مقابل ادبیات نیز بیان ذهنی وانتزاعی صورت نگاری بوده است

در مکتب شیراز این نمود عینی تر می شود وهنرمندان شیراز به منظور ایجاد ارتباط بیشتر بین متن ادبی وتصویر،شعررادر چهارطرف یابالا وپاین تصاویر می نوشتند

 کلید واژه‌ها: ادبیات  ـ نگارگرـ صورخیال ـ نماد

  پیوند کتابت و نگارگری از دیرباز

          مینیاتور (miniature ) را اروپائیان عموماً در مورد تک چهره های کوچکی که در سده ی 18 روی عاج با آبرنگ نقاشی می شد به کار می بردند که در این صورت از ریشه ی لاتین minor به معنای کاستن و کوچک کردن مشتق شده است. لیکن در اصل این واژه را به تصاویر کتب خطی اطلاق می کردند که در اینصورت، از کلمه ی لاتینی miniare یعنی رنگ کردن با سرنج ریشه گرفته است. (مقدم اشرفی،19:1367 )

    ارزش زینتی نسخ خطی با کیفیت نگاره های آن برآورد می شد.کتابت ونگارگری پیوندی دیرینه دارند به این معنی که بااتمام کتابت ،کار نقاش آغاز می شد. او در سلسله مراتب تهیه کنندگان نسخه خطی بعد از خوشنویس قرار داشت. نگارگری ایرانی در عرصه هنر کتاب آرایی رشدکرده، و از اینرو با نگارشگری پیوند بی واسطه داشته است. در آن روزگار به منظور انتشار آثار منظوم و منثور سخنوران بزرگ، متون را باخط خوش می نگاشتند، و سپس این وظیفه را برعهده نقاش می گذاشتند که او بنابر انتخاب خود و یا طبق سنت معمول بخش هایی از متن را به تصویر درآورد و برکتاب بیفزاید

  از آنجاییکه نقّاشان غالباً خطّاط هم بودند با جوهر و روح کار خوشنویس آشنایی کامل داشتند.نقاش وخوشنویس هر دودر جهت انتقال اندیشه سخنور می کوشیدند ودر این راستا نقش وخط مکمّل یکدیگر بودنداز این رو همبستگی وارتباطی ریشه ای بین نقش وخط برقرار گردید. ارتباط بنیادی بین عمل نوشتن و عمل نقش کردن آنچنان بود که در زبان فارسی، فعل نگاریدن یا نگاشتن – و لغات و کلمات مشتق از آن ها – هر دو معنا را می رساند . وظیفه ی نگارگر ترسیم وتجسم نگاشته های کاتب بود.اما از آنجایی که کلام ادیبان عموما آمیخته به انواع استعارات وصورت های خیالی وانتزاعی بود،ترسیم این عقایددر قالبی تجسمی دشوار می نمود با اینهمه نگارگران توانستند بازبان  خط ورنگ صور ذهنی را به صور عینی تبدیل کنند.از آنجایی که شاعران ونگارگران دیدگاه های زیبایی شناسی،اعتقادی وفکری مشترک داشتندزبان خط ورنگ توانست ترجمان خوبی برای ترسیم افکار واندیشه های شاعران باشد

لزوم به کارگیری نماد در ادبیّات و نگارگری

   هدف از آفرینش ادبی وهنری عینیّت بخشیدن به زیبایی است.درنگاه شاعروهنرمند قلمروزیبایی باجهان معنی قرین است

   درادبیات عرفانی زیبایی صفتی وابسته به جهان مادی نیست و به تن آدمی بستگی ندارد بلکه جمال خاصیّتی است روحانی و مربوط به روح و جز باسلاح روشنایی درونی آن را نمی توان دریافت. نگارگران نیززیبایی راامری روحانی می دانستند.برحسب نظر عموم نگارگری ایران از مانیگری سرچشمه می گیرد.زیرا مانی از تصاویری برای مصوّر ساختن کتب دینی سود می جست که این تصاویر شباهتی تام با صور نگارگری دارد از این روعموما منشا این هنر را نزد مانی می جویند. مانویان آسیای مرکزی هرچه را زیبا و جمیل بودمورد پرستش قرار می دادند. درمیان مانویان هنر نقاشی جنبه ی تربیتی قوی داشته است: «وظیفه ی این هنر آن بوده است که توجه را به عوالم بالا جلب نماید: عشق و ستایش را به سوی «فرزندان نور» متوجه سازد و نسبت به «زاده های تاریکی»ایجاد نفرت نماید. تذهیب کاری کتاب های مذهبی که نزد مانویان رواج بسیار داشته در حقیقت صحنه ای از نمایش «آزادکردن نور و روشنایی» به شمار می رفته است. در این راه مانویان برای نمایش روشنایی درآثارخوداز فلزات گرانبها بهره جویی می کردند».موضوع به کاربردن فلزاتی چون طلا و نقره که به فراوانی در مینیاتور ایرانی متداول گردید دنباله ی مستقیم همان سنت هنر مانوی به شمارمی رود. استعمال این فلزات همانطور که اشاره شد برای منعکس کردن نور و ایجاد پرتوهایی است که با روح بیننده وارد تبادل معنوی خاص می گردند. بنابراین اگر وضع سایه و روشن در نقّاشی های ایرانی از آغاز کنار گذاشته شده است در مقابل هنرمند ایرانی هرگز از نمایش روشنایی و نور محض که در بیان هنرمندان نقّاش بدان از رنگ تعبیر شده است غافل نبوده است.(تجویدی، 41:1352)

          باتوجه به آموزه های دین مانوی ،نگارگری زیبایی رادرامورقدسی می جوید.آن هنگام که هنردر پی بیان مفاهیم عمیق درونی و قدسی است نمی تواند به زبانی واقع گرایانه متوسّل گردد دراین هنگام گویاترین زبان برای بیان امور معنوی،زبان نماد ونشانه است. درهنراسلامی تقلید یا توصیف طبیعت هدف هنرمندنیست بلکه هنرمند برآن است تاتصویری خیال انگیز، شاعرانه و نمادین ازانسان و محیط اوترسیم کند.در نگارگری نمونه آفرینی آرمانی موردتوجّه نگارگر بوده واوهرچیز را درهیاتی نمادین به نمایش می گذارد

   نگاره های ایرانی در فضایی مثالی ترسیم می شوند.عالم مثال از این جهت که علّت عالم مادی است همواره موردتوجه هنرمند ایرانی بوده است. این عالم  به این جهت که بین دو عالم مجرّدومعقول ، و مادی و محسوس قراردارد دارای هر دو خواص مادی (از جهت قابل رؤیت  بودن) و غیرمادی (از جهت غیرقابل لمس بودن) است. در ترسیم این فضای مثالی محدودنبودن به زمان و مکان مادی سبب می شود نگارگر قادر باشد در یک زمان اشیاء رااز چند زاویه ی مختلف رؤیت کند.مطلق نبودن زمان در این فضا سبب ترسیم تمامی اوقات (حتی صحنه های شب) در نوری یکدست و یکنواخت شده است. عدم محدودیّت به زمان و مکان فیزیکی در نگارگری ایرانی امکانات بیان بصری بیشتری در اختیار هنرمند نگارگر قرار می دهد.در نگارگری صورت ها و اشکال طبیعی و محسوس باید به منزله ی نمادهای سازنده ی اصول مابعدالطبیعی درک شوند. به عنوان مثال شکل مارپیچ یا حرکت اسپیرالی که در ساختار کلی بسیاری از نگاره ها وجود دارد دارای پیامی مفهومی است.بدین صورت که انقباض و انبساط مستمر و حرکت به سوی درون و برون ،تصویری از تداوم بین عالم کبیر و عالم صغیر را ارائه می کند. (گودرزی، 89:1386) از این رو به کار گرفتن نماد برای گنجاندن مفاهیم عالم مثال در قالبی قابل فهم، ضروری می نماید. یکی ازعناصر اساسی در تصویرپردازی و نمادسازی یک اثر هنری،صور خیال است

 صورخیال، اسطوره

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تأثیر معنویت در خوشنویسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تأثیر معنویت در خوشنویسی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تأثیر معنویت در خوشنویسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تأثیر معنویت در خوشنویسی در pdf

چکیده

مقدمه

خوشنویسی و معنویت

تقدس خوشنویسی و جایگاه آن در عرفان اسلامی

نتیجه

منابع

چکیده

خوشنویسی هنری است که می تواند ذوق و استعداد و انرژی افزوده جوان در راستای بسیار زیبایی قرار داده و بدین ترتیب با به کمال رساندن پیام های هنری و جنبه های اجتماعی ،معنویت را در جامعه گسترش دهد

بر کسی پوشیده نیست که در میان عرصه‌های هنر اسلامی خوشنویسی از آن جهت حائز اهمیت است که این هنر در دامان قرآن کریم پا به عرصه وجود گذاشته، چنانکه این هنر مقدس رابطه‌ای نزدیک با طهارت روح، تهذیب نفس و جاودانگی وجدان خوشنویس دارد

همراهی هنر خوشنویسی با مضامین دینی، فرهنگی، اخلاقی، عرفانی و کتابت قرآن کریم عامل و زمینه اعتلای این هنر را فراهم آورده و این هنر جزیی از دین و فرهنگ است و با کلام وحی و مفاهیم آن ارتباط دارد

 مقدمه

عاشقی هنر و کاسبی هنر، 2 مقوله متفاوت هستند که هنرمندان در دنیای ماشینی و مدرن باید مواظب باشند تا اسیر اهداف آن که همانا دوری از اصالت ها و هویت هاست نشوند که متأسفانه ناخواسته بحث آداب معنوی در هنر کمرنگ شده که این بیشتر شامل هنرهای مدرن است و هنرمندان هنرهای سنتی همچنان به آداب معنوی عشق می ورزند ولی به لحاظ ارتباط کم مردم با هنرهای سنتی این دلباختگی آنان را کمتر مشاهده می کنند و کاسبی هنر که مختص هنرهای مدرن است بیشتر خودنمایی می کند و در این میان هنرمند نما با هنرمند واقعی در نگاه عام یکی به نظر می رسند که باید تلاش کرد و تأثیرات آداب معنوی را در هنر خوشنویسی  نشان داد

 خوشنویسی و معنویت

در تاریخ هنر ایرانی – اسلامی، هیچ‌یک از هنرها به اندازه هنرخوشنویسی مستعد پذیرش رنگ و بوی قداست نبوده است

 شاید بتوان گفت که هم جواری این هنر با کلام وحی سبب شده تاخوشنویسی تا به این اندازه قدسی و معنوی جلوه داده شود. هنرمندان برای دستیابی به صورت متعالی درتلاش بودند و همین تلاش‌ها سبب شد تا هنرخوشنویسی به تعبیری به یک آیین قدسی بصری درآید. کلام آسمانی توسط خوشنویس صورت زمینی می‌گرفت و همین ترجمان وحی سبب تعالی هنرخوشنویسی شد. در واقع خوشنویسی صورتی بود تا معانی کلام الهی جاودانه شود وهمین ارتباط بین صورت و معنا باعث شد تا خوشنویسی اگر نتواند هم سنگ معنای آسمانی باشد لااقل ظرف مناسبی باشد تا معانی عوالم باقی مظروف آن شود

اگر کسی بخواهد خوشنویسی را از چنین منظری به نظاره نشیند به حکم عقل و فطرت باید به آغاز و پیدایی این هنر رجوع کند؛  آغازی که مسلمانان آن را به کاتب وحی، امیرالمومنین علی(ع) نسبت می‌دهند. علاوه براین سرآغاز شگفت، بسیاری ازعرفا وحکما طی سالیان متمادی به شرح قداست و کرامت این هنرپرداخته‌اند و ازآن جاست که خوشنویسی بیش از آنکه به چشم ممارست و تمرین هنری دیده شود، به چشم ریاضت و سیر و سلوک نگریسته می‌شود و خوشنویس را از آن رو هنرمند می‌دانند که در فرهنگ و سنت ایرانی-  اسلامی، هنرمند کسی است که به فضل و کمال آراسته باشد

در این مفهوم خوشنویس هنرمندی است که با جهد و تلاش بسیار و با توشه معرفت،  راه تعالی و کمال را می‌پیماید و هرچه فضل او افزونترباشد، خطوطی که می‌نگارد از صلابت و پختگی بیشتری برخورداراست و از همین منظر خط و کتابت، محلی است برای تجلی روح هنرمند خوشنویس

تقدس خوشنویسی و جایگاه آن در عرفان اسلامی :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تأثیر ادیان بر هنر چین در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تأثیر ادیان بر هنر چین در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تأثیر ادیان بر هنر چین در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تأثیر ادیان بر هنر چین در pdf

چکیده

رابطه ی دین و هنر

هنر دینی و هنر غیردینی

بررسی نمونه های تأثیر دین بر هنر

نوشته‌ی گلایل پژند

نتیجه

دین و اسطوره و تأثیر آن بر هنر

پی نوشت

منابع

چکیده

رابطه ی دین و هنر

دین، از جهت ماهیت درونی و باطنی، حقیقتی آرمانی و متعالی است که ذاتا مطلوب بشر است و هر انسانی، بالطبع در آرزوی دستیابی به آن است. این حقیقت که – به «کمال مطلق» تعبیر شده است-، بر تمام زندگی انسانی که در جستجوی کمال است، تأثیر می گذارد و او را در یک نظام عقیدتی و رفتاری که مجموعه ای از هست ها و نیست ها و بایدها و نبایدها و بهترین ابزار و راه برای دست یافتن به آن کمال مطلق است، قرار می دهد.(2)

امروزه، هم تأثیرات ادیان الهی و هم غیر الهی در هنر، مورد بحث قرار می گیرد؛ چرا که از دیدگاه پژوهشگران معاصر، دین، مجموعه ای از اصول ثابت، احساسات و حرکات جمعی است که فرد را عمیقا تحت تأثیر قرار می دهند و در کارهای روزمره ی او، مخصوصا خلق اثر هنری، جلوه گر می شوند.(3)

شافتس بری (Shafts Bury) در تعریف هنر و زیبایی شناسی آن می گوید: «زیبایی، فقط به وسیله ی روح، شناخته می شود و خداوند، زیبای اصلی است».(4) فیخته (Fikhteh)، به نوعی، حرف او را تأیید نموده، می گوید: «هنر، ظهور و بروز روح زیباست و مقصدش تعلیم و تربیت. مقصود از هنر، تربیت متوازن سراسر وجود انسان است».(5) اما هگل (Hegel)، هنر را «تحقق همانندی تصور زیبایی با حقیقت زیبایی» می داند که «در کنار دین و فلسفه، راهی برای درک و بیان عمیق ترین مسائل انسانی و عالی ترین حقایق روح است.»(6) در این میان، لئو تولستوی، در تعریفی زیبا از هنر می گوید: «برای این که هنر را دقیقا تعریف کنیم، پیش از همه، لازم است که به آن، همچون یک وسیله ی کسب لذت ننگریم؛ بلکه هنر را یکی از ملزومات حیات بشری بشناسیم».(7) پیداست که همه ی این تعاریف، تعریف «هنر متعهد به آسمان» یا «هنر متعالی» است

با مد نظر قرار دادن تعاریف بالا، می توان هنر را «شکلی نو و دل پذیر و نمودی پرجاذبه از حقیقتی اصیل و ماهیتی آرمانی» دانست که ریشه در فطرت پاک انسان دارد و او را از «آنچه هست» به سوی «آنچه باید باشد»، راهنمایی می کند. به عبارتی، می توان چنین نتیجه گرفت که هنر متعالی، مانند دین، سعی دارد تا با توجه دادن انسان به فطرت پاک و الهی خود، همان اهداف دین (یعنی تقویت و تصحیح رابطه ی انسان با: خدا، خود، همنوعان و جهان هستی) را محقق سازد

هنر دینی و هنر غیردینی

آیا تقسیم پذیری هنر، به دینی و غیردینی (غیر متعهد به دین) درست است؟ یا این که اصلا این نوع تقسیم بندی، وجود خارجی ندارد؟ نظرات در این باره مختلف اند. عده ای معتقدند که دین، هنر را محدود کرده و به نوعی آن را در خود، حل نموده است. در عین حال، گروهی دیگر، نظر بر این دارند که هنر را هنگامی می توان هنر نامید که در راه دین، قدم بردارد و تلاش کند تا انسان به هدف دین – که همان رشد و تعالی انسان است-، نزدیک شود. از این دیدگاه، هنر، یک ابزار است و هر هنری که از جنسی جز این باشد، جادو و تزویر و شعبده است.(8)

تیتوس بورکهات (Titus Burkhart)، فریتیوف شووان (Frithjof Schuon) و ارسطو، شخصیت های برجسته ای هستند که از تقسیم بندی هنر به دینی و غیردینی، دفاع می کنند. آنها اعتقاد دارند که هنر، خوب است، به شرطی که احساسات خوب را ترویج کند. هنر نباید راستی و راستگویی را از دست بدهد و گناه و فساد را ترویج کند.(9)

تولستوی که شاید بتوان او را از بارزترین شخصیت های مدافع هنر دینی – اخلاقی دانست، در این زمینه می گوید: «تنوع احساساتی که ناشی از شعور دینی اند، بی پایان است و همه ی این احساسات، تازه اند؛ زیرا شعور دینی، جز نشانی از رابطه ی جدید انسان با جهان در جریان نظام خلقت، چیز دیگری نیست».(10) و در جایی دیگر، ضمن انتقاد از هنر غیردینی می گوید: «احساس لذت جنسی – که فرودست ترین احساسات است و نه تنها در دسترس انسان قرار دارد، بلکه همه ی حیوانات نیز بدان دسترسی دارند-، موضوع اساسی تمام آثار هنری عصر جدید را تشکیل می دهد».(11)

علامه محمدتقی جعفری نیز ضمن تأکید و تأیید بر هنر دینی و انتقاد از هنر غیر دینی، هنری را متعهد می داند که «آنچه هست» را به سود «آن چه باید بشود» تعدیل کند.(12) افرادی که معتقد به دسته بندی هنر به دینی و غیردینی هستند، یک سری ویژگی ها را بر می شمارند و بیان می کنند که همراه بودن هر یک از این خصوصیات، با هنر، باعث دینی شدن آن هنر می گردد. این ویژگی های برشمرده شده، عبارت اند از: کارکرد هنر؛ مکان اثر هنری؛ موضوع و یا شمایل نگاری اثر هنری؛ معنویت و عقاید هنرمند در خلق اثر هنری؛ حمایت یک اجتماع دینی از یک اثر هنری.(13)

در عین حال، نمی توان منکر این شد که در طول تاریخ، برخی از ادیان، بعضی هنرها را از صحنه ی جامعه حذف کرده اند و در قبال آن، به توسعه ی هنرهای دیگر پرداخته اند؛ به گونه ای که هر زمان در یک مرکز دینی، عناصر معتقد به کلام، بر عناصر معتقد به ماده، چیره شده، تصویرشکنی، شمایل شکنی و در نتیجه، عدم رشد هنرهایی مانند نقاشی و مجسمه سازی را سبب شده است. در مقابل، خوش نویسی و تذهیب – که جزو هنرهای تزیینی به حساب می آیند -، درخشش بیشتری یافته اند.(14)

دکتر غلامرضا اعوانی، معتقد است که فهم های ظاهری و سطحی از دین در بعضی از جوامع، موجب شده است تا برخی ادیان، هنر را کنار بگذارند.(15) این بیرون راندن هنر و هنرمندانگی از بستر زندگی افراد، موجب رکود و رخوت در آفرینندگی و زایندگی در اندیشه ی انسان ها می شود(16) که نمونه ی بارز آن، در عصر حاضر را می توان در مکاتب فکری افراط گرایانه ای مانند القاعده و طالبان و; مشاهده نمود

در یک تقسیم بندی کلی، روابطی را که بین دین و هنر می توانند به وجود بیایند؛ به این صورت می توان ترسیم کرد: ارتباط اقتدارگرایانه که دین بر هنر چیرگی پیدا می کند و در آن، هنر، با توجه به جایگاه ثانوی ای که یافته است، در خدمت خواسته های دین قرار می گیرد. در این جا هنر را می توان «تبلیغات دیداری» تعریف کرد؛ اما هنگامی که دین و هنر، قدرت یکسان دارند و سعی دارند که بر یکدیگر چیره شوند، رابطه ی تقابل، بین آنها به وجود می آید و رابطه ی جدایی خواهانه، بین دین و هنر، هنگامی رخ می دهد که هر دو، مستقل از هم و بی توجه به هم عمل کنند. در مقابل این نوع رابطه، گاه، دین و هنر، آن گونه در هم ادغام می گردند که تشخیص این مطلب که هنر از کجا آغاز می شود و سنت دینی، کجا پایان می یابد، دشوار می شود.(17)

بررسی نمونه های تأثیر دین بر هنر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله اعتماد به نفس در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اعتماد به نفس در pdf دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اعتماد به نفس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اعتماد به نفس در pdf

مقدمه;;;;

چگونه اعتماد به نفستان را باز یابید؟ ;;;;;

اعتماد به نفس چیست؟;;;;

چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟;;;

چه کسانی در معرض ابتلا به آن هستند؟;;;;10

شخصیت دارای اعتماد به نفس بالا؟;;;;;;..18

10 قدم تا اعتماد به نفس;;;;;;;;;;;;;;21

مهارت های افزایش اعتماد به نفس;;;;;;;;;;;22

علائم کمبود اعتماد به نفس;;;;;;;;;;25

علائم کمبود اعتماد به نفس;;;;;;..26

ایجاد اعتماد به نفس;;;;;;;;;.28

چگونه اعتماد به نفس خود را بالا ببریم;;;;;;;;;;;..30

اعتماد به نفس فرزندان خود را افزایش دهیم;;;;;;;;34

مقدمه:

تصویری که هر فرد از خود در ذهن دارد، از کودکی شکل می‌گیرد و واکنش‌ها و رفتارهای اطرافیان در شکل‌گیری این تصویر نقش مهمی دارند

علاوه بر این، هر فرد تصویری دلخواه از خود در نظر دارد که هرچقدر تصویر خویشتن وی به آن نزدیک‌تر باشد، اعتماد به نفس بیشتری کسب خواهد کرد. عزت‌نفس یا احساس ارزش به خویشتن درواقع تایید و پذیرشی است که شخص نسبت به خود احساس می‌کند

اکنون با این تعاریف به نکاتی اشاره خواهد شد که برای افزایش اعتماد به نفس فرزندانمان، هرگز نباید آنها را به زبان بیاوریم. این متن را بخوانید و چند بار آن را مرور کنید. به طور یقین در تربیت کودک‌تان موثر خواهد افتاد.

نام‌گذاری بد

نام‌گذاری روی فرزندان یکی از شایع‌ترین رفتارهای والدین است که تاثیرات فراوانی روی شخصیت آنها به جای می‌گذارد. واژه‌های <بچه بد>، <احمق>، <تنبل> و <لال> کاربردی‌ترین مثال‌هایی هستند که می‌توان به آن اشاره کرد. والدین باید بدانند استفاده از چنین کلماتی، به کودک می‌آموزد که دارای چنین خصیصه‌هایی است و در نتیجه اعتماد به نفس فرزندتان را از بین می‌برد. اگر کودکی به صفت <زشت> نام‌گذاری شود، ممکن است از حضور در جمع و بازی با دیگران خودداری کند

همچنین کاربرد واژه <کمرو> نه تنها باعث اجتماعی‌تر شدن کودک نمی‌شود بلکه کودک را تشویق می‌کند تا از ارتباط با همسالان و بزرگ‌ترها خودداری کند. اکنون ممکن است بپرسید برای تغییر رفتار کودک‌مان چه بگوییم. شما می‌توانید با گفتن جملات مثبت، توجه کودک را معطوف به رفتاری کنید که باید تغییر کند. به طور مثال بگوییم: <این اتاق نامرتب و به هم ریخته است> یا <کاغذ و مدادهایت روی زمین پخش شده و باید جمع‌ شود.>

از خود راندن

به این جملات منفی که به وسیله برخی والدین به کار می‌رود توجه کنید: <ای کاش به دنیا نمی‌آمدی> یا <هیچ‌کس تو را دوست ندارد.>

این دو جمله نمونه بارزی از جملات منفی برای طرد کردن کودکان است. طرد کردن بچه‌ها، نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست. دقت کنید برای یک کودک دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده به معنی دوست داشته نشدن از طرف همه افراد است. آنچه یک کودک باید بداند این است که پدر و مادرش بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که با کودکان‌تان هر روز گفتگو کنید. کودکتان را در آغوش بگیرید و از کاربرد جمله <دوستت دارم> اجتناب نکنید

منفی‌بافی

لیاقت چیزی را نداری یا جات تو زندونه

جملات بالا را خواندید. پس این نکته را بدانید که کودکان با کلمات و جملاتی که به آنها گفته می‌شود، بزرگ می‌شوند. بنابراین از به کار بردن چنین جملاتی که آینده کودک را می‌سازد خودداری کنیم. ذکر نتایج پژوهشی در زندان خالی از لطف نیست. در این تحقیق، پژوهشگری با شماری از زندانیان مصاحبه کرد و از آنها پرسید که به چند نفر از آنها هنگام کودکی گفته شده که زندانی خواهند شد؟ و با کمال تعجب دریافت که به‌طورتقریبی پاسخ همه آنها به این سوال مثبت بود. بازهم تکرار می‌کنیم، والدین باید آینده خوبی را برای کودکان ترسیم و پیش‌بینی کنند، بنابراین باید سعی کنیم جملات مثبت به کار ببریم

محکوم کردن

به این جمله با دقت فکر کنید <تو دلیل دعوای من و پدرت هستی.>

مقصر دانستن کودک هنگام مشکلات به این معنی است که او به دلیل کاری که دیگران انجام داده‌اند، سرزنش شود. متاسفانه کوکان، هدف آسان و در دسترس برای به گردن گرفتن تقصیر دیگر اعضای خانواده هستند. اگر بچه‌ها باید یاد بگیرند که مسوولیت کارهایشان را به عهده بگیرند، ما باید نمونه‌ای از مسولیت‌پذیری در برابر اشتباهات و ضعف‌هایمان باشیم. بنابراین اگر عصبانی شدید، پس از خونسردی، از فرزندتان معذرت بخواهید و به طور مثال بگویید: <ببخشید دعوات کردم، امروز خسته بودم.>

انتظارات نابجا

دانش‌آموز شما اگر در درسی 17 بگیرد چه می‌گویید. یکی از این نوع واکنش‌ها این است <نمره‌ات 17 شده، پس 3 نمره دیگر چی شد؟ تو فقط باید 20 بگیری.> توجه کنیم که والدینی که از فرزندان خود انتظارات بی‌جا دارند، آنها را مجبور می‌کنند که بهترین بازیکن باشند یا در مدرسه نمره 20 بگیرند. پیامی که پشت این عمل پنهان شده، این است که تو در مدرسه به اندازه کافی خوب نیستی. در حالی که داشتن انتظار بی‌جا، اعتماد به نفس دانش‌آموز را سلب می‌کند. به‌طور قطع می‌پرسید هنگامی که دانش‌آموزمان 17 می‌گیرد چه بگوییم؟ شما می‌توانید با تاکید بر نکات مثبت بگویید: <خیلی عالی است که نمره‌های 20 زیادی در کارنامه‌ات داری، اشکالی ندارد که نمره 17 گرفتی چون تو تمام سعی خود را کردی و هر انسانی ممکن است اشتباه کند، سعی کن اشتباهاتت در آینده کمتر شود، تازه لزومی ندارد همیشه 20 بگیری.>

مقایسه کردن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   201   202   203   204   205   >>   >