پروژه دانشجویی مقاله عدل در لغت ( مقدماتی ) در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عدل در لغت ( مقدماتی ) در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عدل در لغت ( مقدماتی ) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله عدل در لغت ( مقدماتی ) در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله عدل در لغت ( مقدماتی ) در pdf :

عدل در لغت ( مقدماتی )
این بخش به دو قسمت تقسیم می شود .
قسمت اول : بررسی معنای عدل از دیدگاه لغت
قسمت دوم : بررسی معنای دو کلمه مترادف قسط و عدالت از دیدگاه لغت
قسمت اول : بررسی معنای عدل از دیدگاه لغت
کلمه عدل مصدر عَدَلَ یعدل بمعنای داد و داوری ، دادگر ، میزان ، برابری است که در قرآن 27 بار از این کلمه استفاده شده است . ( 1)

نکته ادبی : گاهی کلمه عدل بکار برده می شود و فعل از آن اراده می شود مثلا می گویند : زیدٌ عدلٌ یعنی زید عین عدل است . این نوع استعمال از باب مبالغه است که دقت زیاد جناب زید در رعایت عدالت را می رساند ( 2 ) بقول شاعر
نه ظلـم اسـت این که عین عدل و علم است
نه جور است این که محض لطف و عقل است ( 3 )
نکته : از آیات قران چنین به دست می آید که واژه عدل و مشتقات آن به معانی دیگری نیز آمده اند که ما بدانها اشاره می کنیم
معنای اول : به معنای عوض و بدل >>> خداوند در آیه 48 سوره مبارکه بقره و آیه 70 سوره انعام می فرماید : و لا یقبل منها شفاعه و لا یوخذ منها عدل یعنی در روز قیامت نه شفاعتی پذیرفته می شود و نه عوضی پذیرفته میشود .
معنای دوم : به معنای معادل یک چیز >>> خداوند در آیه 95 سوره مبارکه مائده می فرماید : او طعام مسکین او عدل ذلک صیاما یعنی اگر کسی در حین احرام شکار کند کفاره او یا طعام مستمندان است و یا معادل آن چند روز ، روزه است
معنای سوم : به معنای انحراف >>> خداوند در آیه 135 سوره مبارکه نساء می فرماید : فلا تتبعوا الهوی ان تعدلوا یعنی تبعیت نکنید هوای نفستان را که در آن صورت از راه حق منحرف می شوید.
لازم بذکر است که در آیات 1 سوره مبارکه انعام و 60 سوره مبارکه نحل به همین معنا وارد شده است .
قسمت دوم : بررسی معنای دو کلمه مترادف قسط و عدالت از دیدگاه لغت
واژه قسط : قسط به معنی سهم و بهره و نصیب است و به معنی دادگری و برابر سازی آمده است که در قران 23 بار بکار رفته است (4 ) .
و در مفردات راغب گفته شده : قسط به معنای اجرای عادلانه است که اجرای آن موجب عدل و انصاف می باشد ( 5) .
نکته : کلمه قسط و مشتقات آن در آیات الهی به یک معنای دیگر هم آمده است که ما به آن اشاره می کنیم
قسط به معنای عدول کننده >>> خداوند در آیه 14 سوره مبارکه جنّ می فرماید : انا منا مسلمون و منا القاسطون یعنی بعضی از ما تسلیم شده هستند و بعضی دیگر عدول کننده ازحق هستند .
در تفسیر مجمع البیان گفته شده : قاسط به معنای عدول کننده از حق است بر خلاف مقسط که به معنای عدول کننده به سوی حق است ( 6 )
نکته ادبی : هر گاه دو واژه عدل و قسط در کنار هم بیایند واژه عدل معنای عام خود را داشته و قسط معنای عدالت اجتماعی را دارد . اما اگر این دو واژه جدای از هم استعمال شوند معنای وسیعی پیدا می کنند بمانند دو واژه فقیر و مسکین که هر گاه با هم باشند معنای خاصی را داشته و هر گاه جدا بیایند معنای وسیع تری را پیدا می کنند ( 7 )
نظر نهائی در باره استعمال این دو واژه در کنار هم : به طور کلی هر گاه این دو کلمه جدای از هم ذکر شوند به معنای رعایت عدالت در همه چیز و همه کار و همه چیز را در جای خویش قرار دادن است ( 8 )
واژه عدالت : عدالت یک دیگر از کلمات مترادف عدل است ، در لغت دو معنا دارد
معنای اول : استقامت
معنای دوم : عادل بودن و دادگری ( 9 )
به طور کلی این کلمه در اصطلاح شرعی استقامت بر طریق حق یا اجتناب از آنچه که در دین از آن نهی شده است را می گویند (10) بقول شاعر
پایداری به عدل و داد بُوَد *** ظلم و شاهی چراغ باد بُوَد
عدل و عمر دراز هم زادند *** عاقلان چنین خبر دادند (11)

*********************************************************
( 1 ) عدالت اجتماعی در اسلام نوشته سید جمال الدین موسوی
( 2 ) البهجه المرضیه نوشته جلال الدین سیوطی
( 3 ) گلشن راز اثر شیخ محمود شبستری رحمه الله قسمت مثنوی
( 4 ) الحیاه ج6 ص 572
( 5 ) مفردات راغب ذیل واژه قسط
( 6 ) تفسیر المیزان ذیل تفسیر آیه 14 سوره مبارکه جنّ
( 7 ) تقویت مبانی اعتقادی ص 213 نوشته محمد علی نکونام
( 8 ) تفسیر نمونه ج 6 ص 143
( 9 ) معارف و معاریف نوشته مصطفی حسینی دشتی ج4 ص 154
( 10 ) معارف و معاریف نوشته مصطفی حسینی دشتی ج4 ص 154
( 11 ) مثنوی جام جم اثر اوحدی مراغه ای

عدالت در قرآن
در ادامه در مورد عدالت در قرآن مطالبی است که در هشت بخش آمده است.
بخش اول : عدل در لغت و بررسی دو واژه مترداف آن
بخش دوم : بررسی معانی چهارگانه عدل
بخش سوم : تقسیمات مختلف برای عدالت
بخش چهارم : بررسی اقسام عدالت بر اساس آیات الهی
بخش پنجم : بررسی مصادیق عدل تشریعی در آیات الهی
بخش ششم : علل گرایش به عدل بر اساس آیات الهی
بخش هفتم : آثار عدل بر اساس آیات الهی
بخش هشتم : موانع اجرای عدل بر اساس آیات الهی

بررسی معانی چهار گانه عدل
به طور کلی برای عدل چهار معنا متصور است ( 1 )
معنای اول : موزون بودن >>> مجموعه ای را در نظر بگیرید که تمام اجزاء آن برای انجام یک کار هدفمند فعالیت میکنند . باید شرائط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود و تنها در این صورت است که مجموعه می تواند آثار مطلوبی از خود به نمایش بگذارد .
به عنوان مثال اگر جامعه ای قرار است باقی بماند باید متعادل باشد یعنی هر چیز در آن بقدر لازم ( نه بقدر مساوی ) وجود داشته باشد ، یک اجتماع متعادل به کارهای فراوان : اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، قضائی ، احتیاج دارد و این کارها باید میان افراد تقسیم شود و برای هر کدام از آن کارها به آن اندازه که لازم و ضروری است افراد گماشته شوند.
مفسرین در تفسیر آیه شریفه والسماء رفعها و وضع المیزان گفته اند : مقصود اینست که در ساختمان جهان رعایت تعادل شده است ، در هر چیزی از هر ماده ای به قدر لازم استفاده شده و فاصله ها اندازه گیری شده است کما اینکه در حدیث نبوی به همین معنا اشاره شده است که فرمود : بالعدل قامت السماوات والارض همانا آسمانها و زمین به موجب عدل برپاست ( 2 )
معنای دوم : تساوی و نفی هر گونه تبعیض >>> این معنا به دو نحو متصور است
نحوه اول : نفی تبعیض یعنی همه را با یک چشم نگاه کردن و با همه در هر شرائطی بالسویه برخورد کردن است . این معنا عین ظلم است .
نحوه دوم : نفی تبعیض یعنی رعایت تساوی در زمینه استحقاق های متساوی یعنی به هر کسی به اندازه استحقاقش بهره داده شود . این معنا ؛ معنای درستی است { اما باید در نظر داشته باشیم که این معنا به معنای چهارم بر می گردد که عرض خواهیم کرد }
معنای سوم : رعایت استحقاقها در افاضه وجود >>> این معنا را فلاسفه ذکر کرده و گفته اند : هر موجودی در هر مرتبه ای که هست از نظر قابلیت استفاضه ، استحقاقی خاص به خود دارد . ذات مقدس حق که کمال مطلق و فیاض علی الاطلاق است ، بهر موجودی آنچه را که برای او ممکن است از وجود عطا می کند .
معنای چهارم : رعایت حقوق افراد >>> عطا کردن به هر ذی حقی ، حق او را و ظلم که در مقابل اوست عبارتست از پامال کردن حقوق و تجاوز و تصرف در حقوق دیگران . این است مفهوم عدالت بشری که وجدان هر فرد آن را تائیید میکند .
بر اساس همین معناست که حضرت امیر علیه السلام فرمودند : العدل یضع الامور فی مواضعها یعنی عدل قرار دادن هر چیزی در جای خود را گویند . ( 3 )
همچنانکه مولوی در اشعار خود می گوید :
عدل چبود ؟ وضع اندر موضعش *** ظلم چبود ؟ وضع در ناموضعش
عدل چبود ؟ آب ده اشجار را *** ظلم چبود ؟ آب دادن خار را ( 4 )
ملاحظه : در قرآن از هر چهار معنا سخن بمیان آورده است ( البته به غیر از معنای دوم به نحوه برداشت اول که معنای آن مساوی با ظلم بود ) که در بخش های بعدی مفصل در مورد آن سخن خواهیم گفت .
*********************************************************
( 1 ) کتاب عدل الهی نوشته شهید مطهری رحمه الله ، انتشارات صدرا ص 60 با تغییر متن کتاب
( 2 ) تفسیر صافی ذیل آیه 7 سوره الرحمن ( به نقل از کتاب عدل الهی )
( 3 ) نهج البلاغه حکمت 437
( 4 ) مثنوی معنوی اثر جلال الدین بلخی

تقسیمات مختلف برای عدالت
تقسیم اول : برخی عدالت را دو قسم دانسته اند
قسم اول : عدالت فردی >>> انسان از دروغ و غیبت و گناهان دیگر اجتناب نموده و در انجام سائر گناهان پافشاری نکند و کسی که دارای این صفت باشد عادل است و طبق مقررات اسلامی میتواند قضاوت کند و یا حکومت اسلامی را به عهده گیرد .
قسم دوم : عدالت اجتماعی >>> انسان نسبت به حقوق دیگران افراط و تفریط روا ندارد و همه را در برابر قانون الهی مساوی ببیند و در اجراء مقررات دینی از حق تجاوز نکند و تحت تاثیر عواطف واحساسات قرار نگیرد ( 1)
نکته : اگر فردی عدالت فردی را برای خود ایجاد نکند از عهده عدالت اجتماعی هرگز بر نیامده و طبق مقررات اسلامی نمی تواند قضاوت کند و یا حکومت اسلامی را به عهده گیرد .
بر همین اساس مرحوم شیخ بهائی در اشعار خود اجرای عدالت اجتماعی توسط فرد گنهکار را به تمسخر گرفته ومی فرمایند :
با همه خود بینی و کبر و منی
لاف تقوی و عدا لت می زنی
***
سر به سر ، کار تو در لیل و نهار
سعی در تحصیل جاه و اعتبار
***
دین فروشی از پی مال حرام
مکر و حیله ، بهر تسخیر عوام
***
وین عدا لت با وجود این صفات
هست دائم بر قرار و بر ثبات ! (2)

تقسیم دوم : برخی عدالت را بر سه قسم دانسته اند
قسم اول : عدالت میان بندگان و خالق هستی >>> در قبال این همه نعمتی که خداوند به بشر داده بطوری که قابل شمارش نیست ، پس البته حقی واجب بر بندگان است که باید به ازای آن عدالت فی الجمله حاصل شود ( یعنی در مقابل آن نعمات اسراف و زیاده روی نکرده و شکر آن را به جای آورند که به رعایت مجموع اینها عدالت بین بنده و خدا می گویند )
قسم دوم : عدالت میان بندگان >>> این نوع عدالت ، عدالتی استکه در میان مردم از نسبت بعضی با بعض دیگر حاصل می شود مانند رد امانات و انصاف دادن در معاملات و تعظیم بزرگان و پیران و فریاد رسی مظلومان و دستگیری ضعیفان
قسم سوم : عدالت در جمیع صفات ظاهره و باطنه >>> این نوع عدالت ، بدین معناست که هر فردی در تمام صفات ظاهره و باطنه ؛ خواه مخصوص او باشد و یا میان او و فرد دیگری باشد را رعایت کند (3 )
تقسیم سوم : تقسیم عدالت از دیدگاه آیات الهی
به طور کلی آیات قرآن از دو نوع عدالت سخن می گویند ( 4 )
قسم اول : عدالت تکوینی >>> این نوع عدالت در آیات الهی از برهان نظم و آیاتی که مربوط به آن است به دست می آید که ان شائالله به طور مفصل در بخش بعدی بحث خواهیم کرد
قسم دوم : عدالت تشریعی >>> این نوع عدالت دارای دو معنای کلی است که معنای دوم آن مصادیق زیادی در آیات الهی دارد که ان شائالله به طور مفصل در بخش بعدی بحث خواهیم کرد .

*******************************************************
( 1 ) آموزش دین نوشته سید محمد حسین طباطبائی ص 220 _ 221
( 2 ) مثنوی نان و حلوا اثر مرحوم شیخ بهائی رحمه الله
( 3 ) معراج السعاده نوشته مرحوم ملا احمد نراقی ص 51 و 52 و 53 مطبوعاتی حسینی چ سوم 1375
( 4) آموزش کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 بخش عدل الهی

اقسام عدالت در آیات الهی
به طور کلی در آیات الهی از دو نوع عدالت سخن بمیان آمده است .
نوع اول : عدالت تکوینی نوع دوم : عدالت تشریعی
توضییح عدالت تکوینی
عدالت تکوینی بدین معناست که خداوند به هر موجودی به اندازه شایستگی های او از مواهب نعمتها عطا می کند و هیچ استعداد و قابلیتی را در این حوزه بی پاسخ و مهمل نمی گذارد ( 1 )
یکی از آیاتی که میتواند از مصادیق بیان عدالت تکوینی باشد ، آیه 18 سوره مبارکه آل عمران است که می فرماید : شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و اولوا العلم قائما بالقسط یعنی خداوند گواهی می دهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحب دانش گواهی می دهند در حالیکه ( خداوند ) قیام به عدالت دارد .
توضیح : منظور از شهادت خداوند در این آیه شریفه شهادت عملی و فعلی است نه شهادت قولی . یعنی خداوند با پدید آوردن جهان آفرینش که نظام واحدی در آن حکومت می کند و قوانین ان در همه جا یکسان و به صورت یک واحد بهم پیوسته است عملا نشان داده که آفریدگار جهان یک خدا بیش نیست . ( 2 )
دو نکته مهم در باب عدالت تکوینی
نکته اول : عدالت تکوینی از طریق برهان نظم ثابت می شود ( 3 ) لذا ما برای اثبات عدالت تکوینی در قرآن به چند نمونه از برهان نظم در آیات الهی اشاره می کنیم
برهان نظم در همه هستی >>> خداوند در آیه 194 سوره مبارکه آل عمران می فرماید : ان فی خلق السماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب یعنی همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز برای خردمندان نشانه هائی است ( 4 )
در ترازوی فلک نیست خلاف کم و بیش
نتوان یافت در این دائره موئی پس و پیش ( 5 )
برهان نظم در بخشی از عالم هستی >>> خداوند در آیه 190 سوره مبارکه آل عمران می فرماید : و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم به تنتشرون یعنی و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید ؛ سپس ناگاه شما به صورت بشری هر سو پراکنده شدید ( 6 )
برهان نظم در ایجاد حیات >>> خداوند در آیه 20 سوره مبارکه روم می فرماید : یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی یعنی خداوند زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد ( 7 )
خلاصه : از طریق آیاتی که در باب نظم در قرآن کریم وارد شده است در میابیم که خداوند درعالم هستی عدالت تکوینی را پیاده کرده است .
نکته دوم : یکی از اقسام عدل که خداوند در آیات الهی از آن بحث می کند ، عدل جزائی است .
تعریف عدل جزائی >>> خداوند در مقام پاداش و کیفر بندگان خود ، جزای هر انسانی را متناسب با اعمالش مقرر می کند کما اینکه خداوند در آیه 26 سوره مبارکه نباء می فرماید : جزاءً وفاقا یعنی جزاء و پاداش الهی موافق و مطابق با اعمال آنهاست .

*** علت اینکه ما عدل جزائی را زیر مجموعه عدل تکوینی قرار دادیم آنست که مجازات اخروی رابطه تکوینی با اعمال انسانها دارد *** ( 8 )
تذکر : بجهت اهمیت عدل جزائی خداوند متعال آیات زیادی را در این باره در قران کریم وارد کرده است که به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند
دسته اول : آیاتی که به طور کلی مسئله عدل جزائی را مطرح می کنند >>> مثلا آیه 25 سوره مبارکه آل عمران که می فرماید : و وفیت کل نفس ما کسبت و هم لا یظلمون یعنی هر کس را به آنچه که کرده جزاء کامل دهیم و ستم نبینند .
نکته : از همین دسته از آیات است ، آیه 47 سوره مبارکه الانبیاء که می فرماید : در قیامت به عدل حکم می شود و به احدی ظلم نمی شود .
دسته دوم : آیاتی که عدل جزائی درباره اعمال خوب انسانها را مطرح میکنند >>> مثلا آیه 7 سوره مبارکه زلزال که می فرماید : فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره یعنی هر کسی که ذره ای خوبی انجام دهد آن را ( پاداش آن را ) خواهد دید .
نکته : تمام آیاتی را که نعمات بهشتی را در قبال اعمال خوب مومنین معرفی میکنند از همین دسته از آیات هستند که آیه 4 سوره مبارکه یونس را میتوانیم از همین دسته از آیات بدانیم .
دسته سوم : آیاتی که عدل جزائی درباره اعمال بد انسانها را مطرح میکنند >>> مثلا آیه 8 سوره مبارکه زلزال که می فرماید : و من یعمل مثقال ذره شراً یره یعنی هر کسی که ذره ای بدی انجام دهد آن را ( جزای آن را ) خواهد دید .
نکته : تمام آیاتی را که سختیهای دوزخ را در قبال اعمال بد کافرین و مشرکین معرفی میکنند از همین دسته از آیات هستند که آیه 54 سوره مبارکه یونس را میتوانیم ازهمین دسته از آیات بدانیم .
چون بکاری جو نروید غیر جو *** قرض ِ تو کردی ز که خواهی گرو
جرم بر خود نِه که تو خود کاشتی *** با جزا و عدل حق کن آشتی
متهم کن نفس خود را، ای فتی *** متهم کم کن جزای ِ عدل را ( 9 )
توضیح عدل تشریعی
عدل تشریعی دو معنا دارد ( 10)
معنای اول : خداوند هر کسی را به اندازه استطاعتش مکلف می سازد کما اینکه به همین معنا در ایه 286 سوره مبارکه بقره اشاره کرده و فرمود : لا یکلف الله نفساالا وسعها یعنی خداوند تکلیف نمی کند مگر به اندازه وسع و توان آدمی .
معنای دوم : وضع قوانین و تکالیفی که باعث به کمال رسیدن انسانها می شود که مصادیق آن در آیات الهی عبارتند از :
عدالت در اقتصاد ، عدالت در شهادت دادن ، عدالت در قضاوت ، عدالت در مورد یتیمان ، عدالت در مورد همسر ، عدالت در سخن گفتن ، که ان شائالله در بخش بعدی از تمام این موارد به تفصیل سخن خواهیم گفت .
تذکر : معنای دوم عدل تشریعی به همین موارد ذکر شده محصور نمی شود بلکه هر چه را خداوند در قالب وضع قانون و تکلیف در آیات قرآن بیان کرده است شامل عدل تشریعی به معنای دوم می شود اما بجهت اینکه بحث ما در باب عدالت است به ذکر مواردی که مستقیما از آنها تعبیر عدل و عدالت شده است اشاره می کنیم .

************************************************************
( 1) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 316 بحث عدل الهی
( 2 ) تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیه 18 سوره مبارکه آل عمران
( 3 ) اصول عقائد ( ویژه طلاب و دانشجویان ) نوشته رضا استادی
( 4) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 48
( 5 ) دیوان شهریار ج 3 صفحه 283
( 6 ) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 49
( 7 ) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 51
( 8) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 316 بحث عدل الهی
( 9 ) مثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدین بلخی
( 10 ) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 316 بحث عدل الهی

مصادیق عدل تشریعی در آیات الهی ( 1 )
همچنانکه در بخش قبلی عرض کردیم عدل تشریعی به معنای دوم ( یعنی وضع تکالیفی که انسان را به کمال می رساند ) دارای مصادیق زیادی در آیات الهی می باشد که ما دراین قسمت به یکی از آن مصادیق یعنی عدالت در اقتصاد پرداخته و آن را توضییح می دهیم
عدالت در اقتصاد
اقتصاد در لغت : از ماده قصد به معنای عدل است و آن عبارتست از توسط در امور مختلف بین افراط و تفریط است ( 1 )
اقتصاد در اسلام : نظام اقتصادی اسلام بر اساس عدل است یعنی طوری برنامه ریزی شده است که حق هیچ کس از بین نرود و هر صاحب حقی به حق خود برسد . بر همین اساس است که خداوند متعال در آیه 9 سوره مبارکه الرحمن می فرماید : و اقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان یعنی و باید که وزن را با رعایت عدالت بر قرار نموده و کم و زیاد نکنید
قرآن کریم بعض از معاملات اقتصادی را بر اساس بی عدالتی و ظلم دانسته که ما به سه مورد اشاره می کنیم
کم فروشی : آیات 1 و 2 و3 سوره مبارکه مطففین >>> ویل للمففین * الذین اذاکتالوا علی الناس یستوفون * و اذا کالوهم و او وزنوهم یخسرون یعنی وای بر کم فروشان ، کسانی که وقتی برای خود کیل می کنند حق خود را کامل می گیرند و زمانیکه میخواهند برای دیگران کیل یا وزن کنند کم می گذارند .
نکته : آیات 85 سوره مبارکه هود و 35 سوره مبارکه اسراء نیز در مورد کم فروشی هشدار داده و مردم را از آن منع کرده اند .
ربا : آیه 130 سوره مبارکه آل عمران >>> یا ایهالذین آمنوا لا تاکلو الربا اضعافا مضاعفه یعنی ای کسانی که ایمان آوردید ربا مخورید که دائم سود بر سود افزائید
یا در آیه 279 سوره مبارکه بقره ربا خواری را نوعی جنگ با خدا و رسول معرفی کرده و می فرماید : فان لم تفعلوا فادنوا بحرب من الله و رسوله یعنی اگر ربا را رها نکنید پس بدانید که در حقیقت اعلان جنگ با خدا و رسول کرده اید .
تذکر : ما برای عدم اطاله کلام در باب عدالت در قرآن ، معنای ربا و اقسام آن و همچنین احکام مربوط به آن را ذکر نکردیم . دوستان برای اطلاع بیشتر می توانند به رساله های عملیه مراجعه کنند .
رشوه : آیه 188 سوره مبارکه بقره >>> و لا تاکلوا اموالکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون یعنی اموال خود را در بین خود به باطل نخورید و برای خوردن مال مردم قسمتی از آن را به طرف حکام به رشوه و گناه سرازیر نکنید با آنکه می دانید این عمل حرام است
روایت : و اما الرشا فی الحکم فهو کفر بالله العظیم یعنی رشوه دادن کفر به خدای عظیم است ( 2 )
خلاصه : در آیاتی که ذکر شد ، کم فروشی و معامله به ربا و رشوه دادن نوعی بی عدالتی به حساب آمده تا حدی که خداوند در بعض موارد روی آورندگان به این نوع معاملات را نفرین کرده و از بعض دیگر تعبیر به محارب با خدا و رسول معرفی کرده است . و همچنین میتوان از این آیات چنین استفاده کرد که اقتصاد در اسلام بر پایه عدالت بوده و خواهان آنست که حق هیچ ذی حقی پایمال نشود .
************************************************
( 1 ) مکارم الاخلاق نوشته محمد تقی فلسفی ص 4
( 2 ) عدالت اجتماعی نوشته محسن قرائتی ص 32

مصادیق عدل تشریعی در آیات الهی ( 2 )
همچنانکه در بخش قبلی عرض کردیم عدل تشریعی به معنای دوم ( یعنی وضع تکالیفی که انسان را به کمال می رساند ) دارای مصادیق زیادی در آیات الهی می باشد که ما دراین قسمت به یکی از آن مصادیق یعنی عدالت در شهادت پرداخته و آن را توضییح می دهیم
عدالت در شهادت
یکی از شروط هفت گانه ای که در فقه برای شهادت ذکر شده عدالت فرد است ( 1 )
در آیات الهی نیز به مساله رعایت عدل در شهادت توصیه شده است که ما به آن آیات اشاره می کنیم
عدالت شاهد به هنگام وصیت >>> خداوند در سوره مبارکه مائده آیه 106 می فرماید : یا ایها الذین آمنوا شهاده بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم آخران من غیرکم یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید زمانیکه مرگ یکی از شما فرا رسد در موقع وصیت باید دو نفر عادل را به شهادت بطلبد
ملاحظه : همچنانکه می بینید خداوند می فرماید : شما به هنگام وصیت ، دو نفر عادل را برای شهادت انتخاب کنید تا اینکه اگر بعد از مرگ میان وارثین اختلافی صورت گرفت آنها به عدالت شهادت دهند .
عدالت شاهد به هنگام طلاق >>> خداوند در سوره مبارکه طلاق آیه 2 میفرماید : فاذا بلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف و فارقوهن بمعروف و اشهدوا ذوا عدل منکم یعنی پس زمانیکه آن مدت ( مدت عدّه ) به سر رسید یا بطرز شایسته ای با آنها زندگی کنید و یا بطرز شایسته ای از آنها جدا شوید و ( بهنگام رجوع مجدد و یا بهنگام جدا شدن ) دو مرد عادل را به شاهد بگیرید .
ملاحظه : مفسرین گفته اند : مرد ها امر شده اند به اینکه در موقع طلاق و موقع رجوع دو شاهد عادل بگیرید تا زن رجوع بعد از انقضاء عده را انکار نکند و مرد طلاق دادن را انکار نکند ( 2 )
عدالت شاهد برای تائیید کفاره احرام >>> خداوند در آیه 95 سوره مبارکه مائده می فرماید : یا ایها الذین آمنوا لا تقتلوا الصید و انتم حُرُم و من قتله منکم متعمدا فجزاء مثل ما قتل من النعم یحکم به ذوا عدل منکم یعنی ای مومنین ؛ شکار را در حال احرام به قتل نرسانید و هر کس از شما عمدا آن را به قتل برساند باید کفاره ای معادل آن از چهار پایان بدهد ، آن کفاره ای را که دو نفر عادل ، معادل بودن آن را تائیید کنند .
توضیح : اینکه فرمود همانند همان شکار صید شده ، شما باید کفاره بدهید ، مراد همانندی در شکل و اندازه حیوان است مثلا اگر شتر مرغی در حال احرام صید کرد باید در عوض کفاره را از شتر انتخاب کند و یا اگر آهو صید کرد باید گوسفند کفاره بدهد ( 3 ) همچنانکه در آیه شریفه ملاحظه فرمودید خداوند می فرماید شما وقتی میخواهید کفاره بدهید باید دو نفر عادل را بیاورید تا تائیید کنند که این کفاره از جهت شکل و اندازه برابر با همان حیوانی استکه صید شده است
عدالت شاهدان قیامت >>> خداوند برای اینکه به بندگان ثابت کند که در فردای قیامت عدل و قسط را رعایت می کند چند شاهد عادل می آورد که ما به آنها اشاره می کنیم
1_ خود خداوند >>> در آیه 44 سوره مبارکه یونس می فرماید : فالینا مرجعهم والله شهید علی ما یفعلون یعنی بازگشتشان بسوی ماست سپس خداوند آگاه است بر آنچه که آنان انجام میدهند
ملاحظه : در آیه 49 سوره مبارکه کهف می فرماید : و لا یظلم ربک احداً یعنی پروردگارت به هیچ کس ستم روا نمی دارد ( بلکه به عدالت رفتار می کند ) . این آیه شریفه رعایت عدالت از ناحیه خداوند را به صورت مطلق مطرح کرده که هم شامل دنیا و هم شامل آخرت و حسابرسیهای آن میشود . یقینا خدائی که به طور مطلق به عدالت رفتار می کند ، در مقام شهادت نیز به عدالت شهادت می دهد .
2_ پیامبر و امام هر امتی >>> خداوند در آیه 89 سوره مبارکه نحل می فرماید : یوم نبعث فی کل امه شهیداً علیهم من انفسهم و جئنا بک شهیداً یعنی بیاد آورید آن روزی را که از هر امتی گواهی از خودشان بر آنها مبعوث می کنیم و تو را بر آنها ( مسلمانان که امت رسول الله هستند ) گواه و شاهد می گیریم
ملاحظه : هدف اصلی پیغمبران استقرار عدل در جهان است پس باید خودشان و جانشین آنها عادل باشند تا بتوانند عدالت را در جامعه پیاده کنند . یقینا افراد عادلی بمانند انبیاء و ائمه در روز قیامت نیز به عدالت شهادت می دهند
3 _ اعضاء و جوارح آدمی >>> خداوند در آیه 24 سوره مبارکه نور می فرماید : یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون یعنی قیامت روزی استکه بر علیه آنها زبانها و دستها و پاهایشان شهادت می دهند .
ملاحظه : خداوند در آیه 26 سوره مبارکه فصلت می فرماید : قالو لجلودهم لمَ شهدتم علینا قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شی ء یعنی کافران به پوستهایشان می گویند : چرا بر علیه ما شهادت می دهید . در جواب می گویند : ما را خداوند به نطق در می آورد . یقینا اعضاء و جوارحی که به فرمان عادل حقیقی به سخن در آمده اند یقینا به عدالت شهادت خواهند داد .
4_ زمین >>> خداوند در آیه 4 سوره مبارکه زلزال می فرماید : یومئذ ٍ تحدث اخبارها یعنی روزی که زمین اخبار خود ( اعمال آدمی بر روی زمین ) را باز گو می کند
روایت : در مساجد در قسمتهای مختلف نماز بخوانید ، زیرا هر قطعه زمینی در روز قیامت برای کسی که روی آن نماز خواند گواهی می دهد ( 4 )
ملاحظه : زمین نیز بمانند اعضاء و جوارح آدمی به فرمان عادل حقیقی به سخن در می آیند که یقینا زمین نیز در این صورت به عدالت شهادت می دهند .
خلاصه : از آیاتی که ما ذکر کردیم چنین بر می آید که عدالت در مقام شهادت آنقدر از دیدگاه الهی مهم است که هم آن را در دنیا در بعضی از امورات شرط کرده است و هم در قیامت از شاهدان عادل برای اثبات به عدالت رفتار کردن خود در برابر گناهکاران استفاده می کند .

**************************************************************
( 1 ) آموزش دین نوشته سید محمد حسین طباطبائی ص 288 _ 289
( 2 ) تفسیر مجمع البیان ذیل تفسیر آیه 2 سوره مبارکه طلاق
( 3 ) تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیه 95 سوره مبارکه مائده
( 4 ) لئالی الاخبار ج5 ص 79

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک در pdf :

ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک

چکیده
امروزه با افزایش رقابت در بازارهای جهانی، شرکت¬ها به دنبال دستیابی به مزیت رقابتی برای فتح بازارهای محصول خود می¬باشند. در چنین محیطی، مدیران دیگر نمی¬توانند تنها بر اطلاعات مرسوم ارائه شده از طریق حسابداری مدیریت تکیه نمایند بلکه نیاز به اطلاعاتی بلندمدت و با نگاهی به رقبا دارند. بنابراین مدیران، اطلاعات مورد نیاز در مورد بازارهای محصولات شرکت، بهای تمام شده رقبا، ساختار بهای تمام شده آنها و کنترل راهبردهای واحد تجاری در این بازارها طی چند دوره را از طریق حسابداری مدیریت راهبردی کسب می¬نمایند. در این میان، نگاه مدیریت به سمت فنون این حوزه می¬باشد تا بتواند به مزیت رقابتی دست یابد.
در این مقاله به طور مختصر، فنونی که در اکثر تحقیقات در این حوزه طبقه‌‌‌بند

 

ی شده است، مورد بحث و بررسی قرار می¬گیرد.
واژه های کلیدی
حسابداری مدیریت راهبردی، بهایابی، فنون حسابداری مدیریت راهبردی.

مقدمه
معمولاً توسعه و بکارگیری فنون حسابداری مدیریت راهبردی به موضوع نیاز به اطلاعات خارجی برای مواجه-شدن با شرایط عدم اطمینان محیط و همچنین برای حمایت از تصمیمات راهبردی، مربوط می¬شود. اگر ادبیات حسابداری را مورد بازنگری قرار دهیم، به خوبی می¬توان جهت¬گیری خارجی حسابداری مدیریت راهبردی را درک نمود. این جهت¬گیری خارجی را می¬توان به شیوه¬های زیر تفسیر نمود:
1 رقبا: سیموندز (1981) در چارچوب مفهومی خود، اهمیت اطلاعات رقبا را

(در ارتباط با بهای تمام شده، قیمت¬ها، سهم بازار و غیره) در توسعه و کنترل راهبرد واحد تجاری، مبنا قرار می¬دهد. بعدها نویسندگان مختلفی، نقشی را که اطلاعات رقبا بازی می¬کند و می¬تواند ما را به مزیت رقابتی رهنمون سازد، شناسایی نمودند (برامویچ، 1990؛ وارد، 1992).
2 فروشندگان و مشتریان: در رویکرد تحلیل ارزش، شانک و گوین¬داراجان (1993)، مفید بودن اطلاعات خارجی که شرکت را قادر می¬سازد تا به بهترین نحو از ارتباطات ب

ا فروشندگان و مشتریان استفاده کند، افشاء می-سازند.
3 بازار: بر عرضه¬ی محصول به منظور برآورده ساختن نیازهای مشتریان تمرکز می¬کند؛ اما در این میان، هزینه-های مؤلفه¬های محصول را نیز مورد توجه قرار می¬دهد (برامویچ،1990).
همچنین ممکن است به عنوان ارضاء نیازهای مشتریان از طریق دستیابی به یک بهای تمام شده/سود مطلوب یا عملکرد تفسیر شود.
درنتیجه، بر طبق این معیارها، 14 فن حسابداری مدیریت راهبردی در کارهای تحقیقاتی گذشته شناسایی شده است (کراونز و گویلدینگ، 2001).
این فنون عبارتند از: بهایابی/ مدیریت بر مبنای فعالیت، بهایابی بر مبنای مؤلفه¬های محصول، معیارسنجی و بهینه¬کاوی، کنترل موقعیت رقابتی، اندازه¬گیری یکپارچه¬ی عملکرد، ارزیابی بهای تمام شده رقبا، ارزیابی عملکرد رقبا بر مبنای صورت¬های مالی منتشر شده، حسابداری مشتری، بهایابی چرخه عمر، بهایابی کیفیت، بهایابی راهبردی، قیمت¬گذاری راهبردی، بهایابی هدف، بهایابی زنجیره ارزش. باید تأکید شود که معیار پذیرفته شده برای تعیین اینکه آیا رویه حسابداری مدیریت واجد شرایط حسابداری مدیریت راهبردی است یا نه، به میزان ارتباط رویه حسابداری به نیازهای مدیرانی که مسئولیت مدیریت راهبردی شرکت را به عهده دارند ربطی ندارد بلکه به میزان مربوط بودن یک رویه حسابداری مدیریت به جهت¬گیری راهبردی آن بستگی دارد.

در ادامه به شرح مختصری درباره هر یک از این فنون پرداخته می¬شود:
1) بهایابی/ مدیریت بر مبنای فعالیت : عبارت است از رویکردی که درآن هزینه¬ها بر مبنای عوامل اجرایی و ساختاری بهای تمام شده به فعالیت¬های خاص تخصیص می¬یابند. این فن بر پایه فعالیت¬های انجام شده توسط شرکت قرار گرفته است. فعالیت¬ها مستلزم استفاده از منابع می¬باشند و محصولات/خدمات مستلزم استفاده از این فعالیت¬ها. فعالیت¬ها به عنوان عوامل اصلی هزینه¬های غیرمستقیم در نظر گرفته می¬شوند (کوپر و همکاران، 1992).

تمرکز راهبردی بهایابی بر مبنای فعالیت شامل مدیریت فعالیت¬ها از طرق ممکن در جهت شناسایی فعالیت¬هایی است که به نائل شدن به مزیت رقابتی کمک می¬کنند (پالمر، 1992).
شایان ذکر است که برخی از نویسندگان، بهایابی بر مبنای فعالیت را جزئی از فنون حسابداری مدیریت راهبردی نمی¬دانند. به اعتقاد آنان، تمرکز بهایابی بر مبنای فعالیت بر دقت تخصیص هزینه است و نه حمایت راهبردی. با این وجود، این فنون ممکن است در برآورده ساختن نیازهای سازمان تأثیر داشته باشند، به خصوص هنگامی که بهای تمام شده وضعیتی رقابتی را فراهم می¬سازد.
2) بهایابی بر مبنای مؤلفه¬های محصول : عبارت است از بهایابی بر مبنای مؤلفه¬های خاص محصولات که مشتریان، خواهان آن خصوصیات هستند.
این نوع بهایابی توسط لانکستر تئوریزه شده که بر اساس آن محصولات، مجموعه¬ای از مؤلفه¬ها هستند که کالاهایی را تشکیل می¬دهند تا توجه مشتریان را به خود جلب نمایند. برامویچ (1990) نظریه توجه به ویژگی¬های محصول را بهبود بخشید و عنوان “موضوعات هزینه” را به آن اطلاق نمود. نمونه¬هایی از مؤلفه¬های محصول شامل متغیرهای عملکرد عملیاتی، قابلیت اطمینان، درجه تکمیل و اصلاح، همچنین عوامل خدمت¬رسانی مثل توافقات تضمین محصول، اطمینان از عرضه و خدمات پس از فروش می¬باشد. مؤلفه¬ها، محصولات را از هم متمایز می¬کنند و تناسب مؤلفه¬های محصول با مذاق مشتریان، سهم بازار یک شرکت را تعیین می¬کند. بنابراین از این طریق می¬توان جهت¬گیری خارجی (بازار) را تفسیر نمود.
در این فن، برامویچ امکان بررسی مؤلفه¬های محصول را به عنوان هدف بهای تمام شده مطرح می کند.

3) معیارسنجی و بهینه¬کاوی : عبارت است از مقایسه¬ی عملکرد شرکت با معیاری ایده¬آل. این فن شامل شناسایی بهترین رویه¬ها و مقایسه¬ی عملکرد سازمان با این رویه¬ها در جهت بهبودبخشی می¬باشد. انواع متفاوتی از معیارسنجی وجود دارد که به طور کلی همه آنها، جهت¬گیری راهبرد خارجی را در برابر رقبا، مبنا قرار می¬دهند (میلر و همکاران، 1992).
4) کنترل موقعیت رقابتی : کنترل موقعیت رقابتی اولین بار توسط سیموندز (1986) مطرح شد و رویکردی کل-نگر برای ارزیابی رقباست. تحلیل موقعیت رقبا در صنعت از طریق ارزیابی و کنترل روندهای موجود در فروش رقبای اصلی، سهم بازار، حجم تولید، بهای تمام شده هر واحد و بازده فروش را کنترل موقعیت رقابتی گویند. این اطلاعات می¬تواند مبنایی را برای ارزیابی راهبرد بازار رقبا فراهم سازد. سیموندز به وسعت این اندازه¬های حسابداری توجه می¬کند چرا که این فن، دیدگاه رقابتی بیشتری نسبت به ارزیابی صرفاً مبتنی بر سهم بازار دارد.

5) سنجش یکپارچه ی عملکرد : عبارت است از توجه توأم به معیارهای مالی و غیرمالی که می¬توان آن را مشخصه¬ی سیستم یکپارچه¬ی اندازه¬گیری عملکرد دانست (کراس و لینچ، 1989؛ نانی و همکاران، 2002).
این معیارها، در برگیرنده کنترل عواملی برای دستیابی به رضایت مشتری و مزیت رقابتی می¬باشند. ارزیابی متوازن به این فن تعلق دارد و نقش آن در چرخه¬ی مدیریت راهبردی به طورگسترده در 4 دیدگاه، مطرح شده است (کاپلن و نورتون، 2000 ، 1999، 1996؛ ملینا و سلتو ، 2001).
در ارزیابی متوازن، مدیران عملکرد واحدهای تجاری راهبردی را از چهار دیدگاه اصلی شامل رضایت مشتری، عملکرد مالی، فرآیندها و عملیات داخلی شرکت و یادگیری و نوآوری محاسبه می¬نمایند.
6) ارزیابی بهای تمام شده رقبا : عبارت است از تهیه¬ی اطلاعات منظم و برآوردی به روز و زمان¬بندی شده از بهای تمام شده (ساختار) هر واحد رقبا. برخی از طرفداران آن عبارتند از: سیموندز (1981)، پورتر (1985)، جونز (1988)، برامویچ (1990)، و وارد (1992). دلیل توجه به این روش، شاید ناشی از نرخ رو به رشد سرمایه¬گذاری-های پیشرفته فن¬آوری باشد. جونز (1988) به ارائه مورد متقاعدکننده¬ای می¬پردازد مبنی بر اینکه تعهد بلندمدت مربوط به چنین سرمایه¬گذاری و تلاش در جهت ارتقای وضعیت رقابتی، نیاز به آگاهی از هزینه¬های رقبا را برجسته می¬نماید. او رویکردی سیستماتیک برای ارزیابی بهای تمام شده رقبا معرفی می¬کند که ارزیابی تسهیلات تولیدی رقبا، صرفه¬جوئی¬های ناشی از مقیاس، ر

وابط دولتی و طراحی تکنولوژیکی محصول را در بر می¬گیرد. علاوه بر این روش¬ها، وارد (1992) به توصیف “منابع غیرمستقیم” اطلاعات رقبا می¬پردازد. مثال¬هایی از منابع غیر مستقیم اطلاعات عبارت است از: مشاهده فیزیکی، عرضه¬کنندگان دو جانبه، مشتریان دو جانبه و کارکنان (به ویژه کارکنان قبلی رقبا).
7) ارزیابی عملکرد بهای تمام شده رقبا بر مبنای صورت¬های مالی منتشر شده : این روش عبارت است از تحلیل کمی صورت¬های مالی منتشرشده¬ی رقبا به عنوان

قسمتی از یک ارزیابی کلیدی مزیت رقابتی رقیب. صورت-های مالی یکی از منابع مربوط در زمینه ارزیابی رقبا می¬باشد. این فن که به توضیح روش¬های سنتی و معمول می-پردازد، در تحولات اخیر صورت گرفته در هیأت استانداردهای بین¬المللی حسابداری نیز نفوذ کرده و بدین¬سان مقایسه¬ی آسان¬تر بین شرکت¬های کشورهای مختلف را امکان¬پذیر می¬سازد. مون و بیتز (1993) چارچوبی کلی را طرح¬ریزی کردند که می¬تواند برای صورت¬های مالی منتشر شده رقبا به عنوان بخشی از ارزیابی منابع کلیدی مزیت رقابتی، قابل بکارگیری باشد. این تحلیل می¬تواند رویه¬های نظارتی در سطوح فروش، سود و همچنین تغییرات دارایی و بدهی را شامل شود.
8) حسابداری مشتری : عبارت است از تحلیل صورت گرفته در جهت ارزیابی سود، فروش یا هزینه¬های ناشی از مشتریان یا گروهی از آنان. این فن، مشتری یا گروهی از آنها را به عنوان واحدی از تحلیل حسابداری مورد توجه قرار می¬دهد. از آنجا که این فن به طور وسیع در ارتباط با ” بازاریابی مبتنی بر رابطه ” می¬باشد، این رویکرد حسابداری به عنوان فن حسابداری مدیریت راهبردی طبقه¬بندی شده است.
9) بهایابی چرخه عمر : عبارت است از ارزیابی هزینه¬های مربوط به تمام مراحل عمر خدمت یا محصول. به طور کلی این مراحل ممکن است شامل طراحی، معرفی، رشد، بلوغ، افول و در نهایت، کنارگذاری باشد. چشم¬انداز شفاف و بلند¬مدت آن و همچنین بازارمداری¬ این فن، آن را به بخشی از فنون حسابداری مدیریت راهبردی تبدیل کرده است.
10) بهایابی کیفیت : کیفیت محصول، یکی از پیش¬شرط¬های رقابت در بازار است. این فن، هزینه¬ها را به عنوان هزینه¬های ناشی از پیشگیری، ارزیابی و اهمال¬

های داخلی و خارجی طبقه¬بندی می¬کند. از طرفی رقابت مدرن مستلزم هزینه¬های محیطی و ایمنی نیز می¬باشد. در رویکردی راهبردی، این فن می¬بایست از پیگیری کیفی، پشتیبانی نماید. گزارش¬های هزینه کیفیت به منظور جلب توجه مدیریت به لزوم اولویت بخشیدن به مشکلات کیفی ارائه می¬شود.
11) بهایابی راهبردی : عبارت است از استفاده از داده¬های بهای تمام

شده مبتنی بر اطلاعات بازاریابی و راهبردی، درجهت توسعه و شناسایی راهبردهای برتری که منجر به ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار خواهند شد. به تدریج سیستم¬های بهایابی به سمت فرآیند مدیریت راهبردی سوق پیدا کرده¬اند؛ به این معنی که سیستم¬های بهایابی می¬بایست آشکارا، راهبرد و تعقیب مزیت رقابتی بلندمدت را مورد توجه قرار دهند.
12) قیمت¬گذاری راهبردی : تحلیل عوامل راهبردی در فرآیند قیمت¬گذاری کاملاً با حسابداری رقیب در ارتباط می¬باشد. سیموندز (1982)، این فن را جزئی از حسابداری مدیریت راهبردی می¬داند. قیمت¬گذاری راهبردی استفاده از اطلاعات رقیب را مدنظر قرار می¬دهد. به عنوان نمونه¬هایی از این اطلاعات می¬توان به عکس¬العمل¬های رقبا به تغییرات قیمت، کشش قیمت، صرفه¬جویی¬های ناشی از مقیاس تولید انبوه و تجربه، در فرآیند قیمت¬گذاری اشاره نمود. قیمت¬گذاری راهبردی هم به بازار توجه می¬کند و هم به رقبا.
13) بهایابی هدف : بهایابی هدف، یک راهبرد مبتنی بر بازار است. بدین معنی که محصول یک شرکت بر مبنای سطوح قیمتی که منجر به ایجاد بهترین مزیت رقابتی برای آن محصول می¬شوند، قیمت¬گذاری خواهد شد. در واقع در این روش، بهای تمام شده هدف از قیمت هدف استخراج می¬شود؛ یعنی مبلغ سود مورد نظر از قیمت هدف کسر می¬گردد. به عبارت دیگر بر اساس این فن، بهای تمام شده هدف از تفاوت بین قیمت محصول و سود مورد نظر بدست می¬آید. در نتیجه، طراحی محصول به منظور تحقق چنین بهای تمام شده¬ای صورت می¬گیرد.
14) بهایابی زنجیره ارزش : عبارت است از رویکردی مبتنی بر فعالیت که هزینه¬ها به فعالیت¬های مورد نیاز برای طراحی، تدارک، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات پس از فر

وش یا ارائه¬ی خدمت در طول زنجیره ارزش صنعت تخصیص می¬یابند. بهایابی زنجیره ارزش در بردارنده¬ی توجه به روابط با فروشندگان و مشتریان برای دستیابی به کارایی بالاتر می¬باشد. تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش به مدیر کمک می¬کند تا مشخص نماید که کدام یک از فعالیت¬ها یا گام¬هایی را که در مورد محصول بر می¬دارد جنبه¬ی رقابتی ندارد، در چه مواردی می¬توان هزینه¬ها را کاهش داد و کدام دسته از فعالیت¬ها را باید به خارج از

شرکت سفارش داد. همچنین مدیریت می¬تواند با این تجزیه و تحلیل، راه¬هایی را شناسایی نماید که ارزش محصول، از نظر مشتری، افزایش یابد و این کار از طریق اجرای مراحل تجزیه وتحلیل زنجیره¬ی ارزش میسر می¬گردد.
نتیجه گیری:
جهت¬گیری خارجی، آینده¬نگر و ایجاد مزیت رقابتی پایدار، کانون توجه حسابداری مدیریت راهبردی می¬باشد. با افزایش رقابت جهانی، توجه به بکارگیری فنون حسابداری مدیریت راهبردی افزایش یافته است.
اگر چه کلیه فنون مطرح شده در این مقاله به منظور بکارگیری حسابداری مدیریت راهبردی مفید می¬باشند، اما به نظر می¬رسد استفاده از بهایابی هدف، عملی¬ترین روش موجود باشد. با این وجود، دسترسی کامل به اطلاعات راهبردی به ویژه اطلاعات مربوط به رقبا، در عمل، دشوار و یا حتی غیرممکن است. افزون بر این، استفاده از حسابداری مدیریت راهبردی نیاز به بررسی و گردآوری اطلاعات مربوط به زنجیره ارزش و محرک¬های مربوط و دوره عمر محصول دارد. از سوی دیگر، جمع¬آوری این اطلاعات تنها توسط حسابداران مدیریت، ممکن نبوده و نیاز به همکاری سایر متخصصان از جمله مهندسان، مدیران تولید و فنی، مدیران

بازاریابی و فروش نیز دارد. حسابداری مدیریت راهبردی دامنه¬ی گسترده¬ای از مدیریت را در بر می¬گیرد و تنها مختص به حسابداران مدیریت نیست.
با افزایش فضای رقابتی در بازار ایران، استفاده از فنون حسابداری مدیریت راهبردی مورد توجه قرار خواهد گرفت. با وجودی که برخی از این فنون در حال حاضر نیز بکار گرفته می¬شوند، اما برای بکارگیری حسابداری مدیریت راهبردی، ضروری است حس

ابداران از حوزه¬ی تخصصی خود فراتر روند و در مدیریت عمومی بنگاه، تدوین راهبرد کلان بنگاه، توسعه بازار و محصول، مشارکت نمایند.

منابع و مآخذ فارسی:
1) سنت¬جان، کارون؛ هریسون، جفری؛ (1382)، “مدیریت استراتژیک”، بهروز قاسمی، تهران: انتشارات هیأت.
2) فخاریان، ابوالقاسم؛ (1382)، “حسابداری مدیریت استرتژیک”، مجله حسابدار، شماره¬ 155، مهر ماه، سال هفدهم، صص44-48
3) نمازی، محمد؛ (1386)، “چالش¬ها و فرصت¬های حسابداری مدیریت”، مجله حسابدار، شماره180، بهار، سال بیست و یکم، صص 3-12
4) نمازی، محمد؛ (زمستان 1377 و بهار 1378)، ” بررسی سیستم هزینه¬یابی بر مبنای فعالیت، حسابداری مدیریت و ملاحظات رفتاری آن”، بررسی¬های حسابداری و حسابرسی، شماره 26 و 27، سال هفتم.
منابع و مآخذ انگلیسی:
1) Blocher, Chen and Lin; (2002), “Cost Management”, (2 Edition), McGraw-Hill.
2) Bromwich, M.; (1990), “The case fo

r strategic management accounting: the role of accounting information for strategy in competitive markets”, Accounting, Organizations and society, 15(1/2), pp. 27-46.
3) Chen, R.C. and C.H. Chung; (2002), “Cause-Effect Analysis for Target Costing”, Management Accounting Quarterly, Winter.
4) Cooper, R., R.S. Kaplan, R.S. Maisel, E. Morrissey and R.M. Oehm; (1992), “Implementing Activity-based C

ost Management – Moving From Analysis To Action”, Ima, New York.
5) Cravens, K. S. and C. Guilding; (2001), “An empirical study of the application of strategic management accounting techniques”, Advances in management accounting, 10, pp. 95-124.
6) Cross, K. and R. Lynch; (1989), “Accounting for competitive performance”, Journal of Cost Management, Spring, pp. 20-28.
7) Hoffjan, A. and A. Wompener; (July.2006), “Comparative Analysis of Strategic Management Accounting in German-And English-Language”, Science and Business Research, V. 58, pp. 234-258.
8) Jones, L.; (1988), “Competitor cost analysis at Caterpillar”, Management Accounting, October, pp. 32-38.
9) Kaplan R.S. and D.P. Norton; (1996 a), “Using the balanced scorecard as a strategic management system”, Harward Business Review, January-February, pp. 75-85.
10) Kaplan, R.S. and D.P. Norton; (2000), “The Strategy-Focused Organization”, Harvard Business School Press, Boston.

11) Lord, B.; (1996), “Strategic management accounting: the emperor’s new clothes”, Management Accounting Research, Vol. 7, No. 3, pp. 347-366.
12) Malina, N.A. and F.H. Selto; (2001), “C

ommunicating and controlling strategy: an empirical study of the effectiveness of the Balanced Scorecard”, Journal of Management Accounting Research, Vol. 13, pp. 47-90.
13) Mille

r, G., A. De Meyer and J. Nakane; (1992), “Benchmarking Global Manufacturing”, Business One Irwin, Illinois.
14) Moon, P. and K.

Bates; (1993), “Core analysis in strategic performance appraisal”, Management Accounting Research, 4 (4), pp. 139-152.
15) Nanni, A. J., J. R. Dixon and T. E. Vollman; (1992), “Integrated performance measurement: management accounting to support the new manufacturing realities”, Journal of Management Accounting Research, Fall, pp. 1-19.
16) Palmer R. J.; (1992), “Strategic goals and the design of strategic management accounting systems”, Advances in Management Accounting, 1, pp. 179-204.
17) Porter, M.; (1985), “Competitive Advantage”, Free Press, New York.
18) Roslender, R.; (2002), “Integrating Management Accounting and Marketing in the pursuit of competitive advantage: The case for Strategic Management Accounting”,Critical Perspectives on Accounting, Vol. 13, pp. 255-277.
19) Roslender, R. and J.S. Hart; (2003), “In search of strategic management accounting: theoretical and field study perspectives”, management Accounting Research, Vol. 14, pp. 255-279.

20) Shank, J.K. and V. Govi

ndarajan; (1993), “Strategic cost management: the new tool for competitive advantage”, New York: Free Press.
21) Simmonds, K.; (1981), “Strategic Management Accounting”, Management Accounting, (UK), April, pp. 26-29.
22) Simmonds, K.; (1982), “Strategic Management Accounting for Pricing: A Case Example”, Accounting and Business Research, 12 (47), pp. 206-214.
23) Simmonds, K.; (1986), “T

e Accounting Assessment of Competitive Position”, European Journal of Marketing, 20 (1), pp. 16-32.
24) Ward, K.; (1992), “Strategic Management Accounting”, Butterworth-Heinman, Oxford.
25) Wilson, R.M.S.; (1995), “Strategic Management Accounting”, In Ashton, D., Hopper, T. and Scapens, R. (Eds), Issues in Management Accounting, Vol. 2, Prentice-Hall Europe, London, pp. 159-90.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مجلس شورای اسلامی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مجلس شورای اسلامی در pdf دارای 5 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مجلس شورای اسلامی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مجلس شورای اسلامی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مجلس شورای اسلامی در pdf :

مجلس شورای اسلامی

مجلس شورای اسلامی رکن اصلی قوه مقننه در نظام جمهوری اسلامی ایران است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل شده و مصوبات آن در صورت تأیید شورای نگهبان برای اجرا به قوه مجریه ایران و قوه قضائیه ابلاغ خواهد شد . تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 290 نفر می‌باشد.
در برخی مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد که در خواست این مراجعه به آراء عمومی نیز باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
ریاست مجلس در حال حاضر به عهده علی اردشیر لاریجانی است.
پیشینه مجلس در ایران
اولین مجلس شناخته شده در تاریخ ایران به زمان اشکانیان باز می‌گردد. در این دوران مجلس مهستان از میان بزرگان و اشراف ایرانی تشکیل می‌شده‌است. پس از حمله اعراب به ایران بساط مجلس در حکومت‌های ایران برای بیش از هزار سال برچیده شد.

در زمان ناصرالدین شاه وی در چند مورد مجوز تشکیل مجالسی را صادر کرد. از جمله مجلس 25 نفره «مصلحت خانه» یا به اختصار «مجلس مشورت» و مجلس وکلای تجار .
مجلس شورای ملی
تشکیل اولین مجلس ملی کشور به انقلاب مشروطه باز می‌گردد که فرمان تشکیل آن در روز 16 مرداد سال 1285 توسط مظفرالدین شاه به امضا رسید. مجلس شورای ملی از 1285 تا 1368 در حدود 83 سال به حیات خود ادامه داد تا اینکه سرانجام در جریان بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1368 نام آن از مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی تغییر پیدا کرد.
تعریف مجلس شورای اسلامی
بر طبق اصل 62 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب می‌شوند تشکیل می‌گردد. دوره نمایندگی در این مجلس چهار سال است که انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دوره قبل برگزار شود، به طوری که کشور در هیچ زمان بدون مجلس نباشد.
عده نمایندگان مجلس دویست و نود نفر است و از تاریخ همه‏پرسی سال 1368 پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها حداکثر بیست نفر نماینده می‌تواند اضافه شود. زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نمایند و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می‌کنند. محدوده حوزه‏های انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین می‌کند.
پس از برگزاری انتخابات، جلسات مجلس شورای اسلامی با حضور دو سوم مجموع نمایندگان رسمیت می‌یابد و تصویب طرحها و لوایح طبق آیین‏نامه مصوب داخلی انجام می‌گیرد مگر در مواردی که در قانون اساسی نصاب خاصی تعیین شده باشد. برای تصویب آیین‏نامه داخلی موافقت دو سوم حاضران لازم است.
در زمان جنگ و اشغال نظامی کشور به پیشنهاد رییس جمهور و تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان و تأیید شورای نگهبان از انتخابات نقاط اشغال شده یا تمامی مملکت برای مدت معینی متوقف می‌شود و در صورت عدم تشکیل مجلس جدید، مجلس سابق همچنان به کار خود ادامه خواهد داد.
مذاکرات مجلس شورای اسلامی باید علنی باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود. تنها در شرایط اضطراری و در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب کند، به تقاضای رییس جمهور یا یکی از وزراء یا ده نفر از نمایندگان، جلسه غیر علنی تشکیل می‏شود. مصوبات جلسه غیر علنی در صورتی معتبر است که با حضور شورای نگهبان به تصویب سه چهارم مجموع نمایندگان برسد. گزارش و مصوبات این جلسات باید پس از بر طرف شدن شرایط اضطراری برای اطلاع عموم منتشر گردد..
وظایف و اختیارات و محدودیت‌های مجلس
• مجلس شورای اسلامی در عموم مسایل در حدود مقرر در قانون اساسی می‌تواند قانون وضع کند.
• مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. تشخیص این امر بر عهده شورای نگهبان است.
• شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است.
• لوایح قانونی پس از تصویب هیأت وزیران به مجلس تقدیم می‌شود و طرحهای قانونی به پیشنهاد حداقل پانزده نفر از نمایندگان، در مجلس شورای اسلامی قابل طرح است.
• طرح‏های قانونی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان می‌کنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه عمومی می‌انجامد، در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تأمین هزینه جدید نیز معلوم شده باشد.
• مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.
• عهدنامه‏ها، مقاوله‏نامه‏ها، قراردادها و موافقت‏نامه‏‏های بین‏المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
• هر گونه تغییر در خطوط مرزی ممنوع است مگر اصلاحات جزیی با رعایت مصالح کشور، به شرط این که یک طرفه نباشد و به استقلال و تمامیت ارضی کشور لطمه نزدند و به تصویب چهار پنجم مجموع نمایندگان مجلس شورای اسلامی برسد.
• هرچند برقراری حکومت نظامی ممنوع است اما در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتا محدودیتهای ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمی‌تواند بیش از سی روز باشد و در صورتی که ضرورت همینان باقی باشد دولت موظف است مجددا از مجلس کسب مجوز کند.
• گرفتن و دادن وام یا کمکهای بدون عوض داخلی و خارجی از طرف دولت باید با تصویب مجلس شورای اسلامی باشد.
• استخدام کارشناسان خارجی از طرف دولت ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصویب مجلس شورای اسلامی.
• بناها و اموالی دولتی که ملی اعلام شده باشد قابل انتقال به غیر نیست مگر با تصویب مجلس شورای اسلامی آن هم در صورتی که انتفای آن منحصر به فرد نباشد..

ساختمان قدیمی مجلس در میدان بهارستان (در سال 1334)

نخستین ساختمان مجلس شورای اسلامی که بین سال‌های 1357 تا 1382 بکار می‌رفت. این ساختمان پیش از انقلاب مرکز مجلس سنا بود.

مجلس شورای اسلامی که برای نخستین بار در سال 1383 از آن استفاده شد

• مجلس نمی‌تواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیأتی واگذار کند ولی در موارد ضروری می‌تواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با به کمیسیون‏های داخلی خود تفویض کند، در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین می‌نماید به صورت آزمایشی اجرا می‌شود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود.
• رییس جمهور برای هیأت وزیران پس از تشکیل و پیش از هر اقدام دیگر باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
• در هر مورد که حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رییس جمهور و یا هر یک از نمایندگان از وزیر مسئول، درباره یکی از وظایف آنان سوال کنند، رییس جمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رییس جمهور بیش از یک ماه و در مورد وزیر بیش از ده روز به تأخیر افتاد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی.
• نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌توانند در مواردی که لازم می‌دانند هیأت وزیران یا هر یک از وزرا را استیضاح کنند، استیضاح وقتی قابل طرح در مجلس است که با امضای حداقل ده نفر از نمایندگان به مجلس تقدیم شود. هیأت وزیران یا وزیر مورد استیضاح باید ظرف مدت ده روز پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و به آن پاسخ گوید و از مجلس رأی اعتماد بخواهد. در صورت عدم حضور هیأت وزیران یا وزیر برای پاسخ، نمایندگان مزبور درباره استیضاح خود توضیحات لازم را می‌دهند و در صورتی که مجلس مقتضی بداند اعلام رأی عدم اعتماد خواهد کرد. اگر مجلس رأی اعتماد نداد هیأت وزیران یا وزیران یا وزیر مورد استیضاح عزل می‌شود. در هر دو صورت وزرای مورد استیضاح نمی‌توانند در هیأت وزیرانی که بلافاصله بعد از آن تشکیل می‌شود عضویت پیدا کنند.
• در صورتی که حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رییس جمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوه مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند، رییس جمهور باید ظرف مدت یک ماه پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و در خصوص مسایل مطرح شده توضیحات کافی بدهد. در صورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رییس جمهور، اکثریت دو سوم کل نمایندگان به عدم کفایت رییس جمهور رأی دادند مراتب جهت اجرای بند ده اصل یکصد و دهم به اطلاع مقام رهبری می‌رسد.
• هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضاییه داشته باشد، می‌تواند شکایت خود را کتبا به مجلس شورای اسلامی عرضه کند. مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی دهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه و یا قوه قضاییه مربوط است رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعلام نماید و در موردی که مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه برساند.
شرایط داوطلبین شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی
همانگونه که گفته شد نامزدهای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی باید مورد تایید نهادهای مربوط قرار گیرند. این نهادها به دو گروه تقسیم می‌شوند. اول هیئت‌های اجرایی که وابسته به دولت و وزارت کشور هستند و دوم شورای نگهبان.
هیئت‌های اجرایی برای هر داوطلب هفت شرط را مورد بررسی قرار می‌دهند و در صورت احراز تمامی این شروط از جانب داوطلب وی را برای تایید صلاحیت به شورای نگهبان معرفی می‌کنند. شرایط هفت گانه به شرح زیر است:
1 داشتن سلامت جسمانی در حد نعمت بینایی، شنوایی و گویایی
2 عدم سوء پیشینه و محکومیت قضایی
3 عدم سوء شهرت در حوزه انتخابیه
4 داشتن حداقل 30 سال کامل سن
5 داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل آن (بنا بر یک تبصره افراد دارای مدرک کارشناسی که سابقه پنج سال کار در حد کارشناسی را داشته باشند نیز مجاز به ثبت نام هستند.)
6 اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی آن
7 اعتقاد و التزام عملی به اسلام و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه
پس از هیئت‌های اجرایی نوبت به شورای نگهبان می‌رسد که به تایید صلاحیت داوطلبین شرکت در انتخابات مجلس بپردازد. در صورتی که شورای نگهبان نیز صلاحیت داوطلبی را تایید کرد وی می‌تواند در انتخابات شرکت کند.
شرایط، حقوق و محدودیت‌های نمایندگان
• سوگند: نمایندگان برگزیده که پس از تایید صلاحیت از جانب نهادهای مسئول در انتخابات به پیروزی دست پیدا کردند، در اولین گام باید در صحن مجلس سوگندی را ادا کنند که در آن به کتاب قرآن قسم می‌خورند. متن این سوگندنامه به شرح زیر است:
« بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم
من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد می‌کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می‌نمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم، ودیعه‏ای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم، از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته‏ها و نوشته‏ها و اظهارنظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم. »
نمایندگان اقلیت‌های مذهبی نیز همین سوگند را ذکر می‌کنند و تنها به جای قرآن نام کتاب مقدس خود —اوستا، انجیل یا تورات— را بر زبان می‌آورند.
• هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسایل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید.
• سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست.
• نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی‌توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‏اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده‏اند تعقیب یا توقیف کرد.‏

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله الگو برداری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله الگو برداری در pdf دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله الگو برداری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله الگو برداری در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله الگو برداری در pdf :

الگو برداری

“Benchmarking”

چکیده
امروزه یکی از عوامل اصلی برای بقاء در بازار رقابت جهان

ی، رضایت مشتری می باشد و بدین جهت است که گسترش روز افزون ایده «مشتری مداری» را، در شعارهای تبلیغاتی بسیاری از شرکتها می توان بوضوح مشاهده کرد.
حرکت به سمت مشتری مداری از طریق مدیریت کیفیت جامع (TQM) تبلور و تحقق می یابد.
هدف مدیریت کیفیت جامع، بهبود مستمر بوده که بهبود مستمر بر حذف ضایعات و حذف دوباره کاری تاکید دارد که این خود باعث سوق دادن شرکت ها در جهت پذیرش مفهوم “نقص صفر” که بر انجام دادن درست کارها دربار اول اشاره دارد ، می شود.
این کار انجام شدنی نیست مگر اینکه از تجربه کسانی که در آن حیطه بهترین هستند استفاده نمود که به این کار الگو برداری گفته می شود.
بنابراین یکی از ابزارهای مهم مدیریت کیفیت جامع ، الگو برداری می باش

د که با توجه به قابلیت هایش از جایگاه ویژه ای برخوردار است .
در این راستا ابتداً به تشریح الگوبرداری پرداخته سپس انواع آن و مراحل انجام آن و موانع و مزایای الگوبرداری تشریح خواهد شد. و در پایان تجربه شرکت زیراکس در زمینه الگو برداری بیان خواهد شد.
کلید واژه ها :

الگوبرداری، مدیریت کیفیت جامع، بهبود مستمر، مفهوم نقص صفر

مقدمه
توجهی که در چندین سال اخیر سازمانهای تولیدی و خدماتی بزرگ در دنیا به ابزارهای نوین مدیریت و کاربرد آنها نشان داده اند، نشانگر نقش کارآمدی است که این ابزارها در موفقیت هر سازمان ایفاء می کنند. در این میان الگو برداری یا محک زنی یکی از ابزارهای مهم مدیریت کیفیت جامع به شمار می آید.
مدیران باید بدانند کدام بخش موثرترین و بهترین روش را بکار می گیرد تا موفق باشد و پس از آن مدیران باید تمامی تلاش خود را در جهت هماهنگ کردن بخشهای مختلف سازمان بر اساس آن الگوی بهتر و نمونه (Best in class) بکار گیرند.
الگو برداری، فرآیند یادگیری پیوسته ای است که برای اندازه گیری و فهم عملیات خود، مقایسه آن با سایر سازمانهائی که به لحاظ برتری در عملکرد شناخته شده اند، استقرار برنامه ها و طرح هایی برای اکتساب آنها و تغییر عملیات خود به منظور دستیابی به تجارب آنها و گذشتن از سقف عملکرد آنها می باشد.
موثرترین راه برای دستیابی به تغییر موثر در فرآیندها، یادگیری از تجربه موفق و مثبت دیگران است. الگوبرداری در واقع یادگیری از دیگران است به کمک این ابزار از دانش و تجربه دیگران در جهت رسیدن به اهداف شرکت استفاده کرده و با تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف سازمان خود بهترین راه بهبود عملکرد را پیدا کنیم .
کنفوسیوس استفاده از اندیشه را والاترین راه ، استفاده از تجربه خود را تلخترین راه و استفاده از تجربه دیگران را آسانترین و با صرفه ترین راه می داند.

نکته مهم این است که الگوبرداری را نباید با تقلید کورکورانه (Capy catling) اشتباه گرفته در الگو برداری یک موفقیت اندازه گیری شده قبلی به عنوان یک استاندارد عالی برای یک فرآیند سازمان شناخته شده است که به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست مدیران جهت بهبود مستمراست که پرش های ناگهانی و سریع مورد نیاز یک سازمان برای بهتر بودن را

فراهم می کند.
در الگوبرداری فرآیندهای کلیدی بهبود پیدا کرده، زمینه های عدم رضایت مندی مشتری و کارکنان شناسائی و حذف می گردد و فرآیندهای که هزینه های آنها بیش از منافع آنها با شند حذف گردیده و از تکنولوژی روز در فرآیند عملیات استفاده می شود که همه این عوامل باعث رسیدن شرکت به اهداف خود می گردد و به لحاظ حذف فرآیندهای سعی و خطا ، مدیران تغییرات لازم را در عملکردهای شرکت های برتر به فراخور شرایط سازمان خود بکارگرفته که در نتیجه آن هزینه ها کاهش یافته و کیفیت افزایش پیدا می کند. در این شرایط بهبود مستمر که هدف مدیریت کیفیت جامع می باشد در سازمان اتفاق می افتد.

الگوبرداری باعث می شود نوآوری و تغییر در سازمان به صورت چشم بسته انجام نشده بلکه با دیدی باز و آگاهانه صورت بگیرد و برای اینکه الگوبرداری نتایج مطلوب داشته باشد بایستی بین سه عامل زمان ، منابع و ایده آل طلبی تعادل برقرار کنیم. ایده آل طلبی زیاد، منجر به یاس و نامیدی و ایده آل طلبی کم، منجر به استفاده ناقص از قابلیت های بالقوه الگوبرداری می شود.

بیان مسئله :

پیشرفت و تحولات سریع جهانی شرکتها را ناگزیر از افزایش بهره وری و بهبود مستمر کرده که لازمه این کار به کارگیری مکانیسم هایی می باشد که موجبات رسیدن شرکتها به این هدف را فراهم می سازد.
در جامعه به اصطلاح صنعتی کشورمان بیشتر شرکتها، از مکانیسم

های سنتی در جهت توسعه شرکت استفاده می کنند که با استفاده از این مکانیسم های سنتی نمی توان همپای رقبای خارجی و داخلی در عرصه تجارت جهانی رقابت نمود بلکه شرکتها بایستی با استفاده از تکنیکهای مدیریت کیفیت جامعه در جهت توسعه شرکت استفاده نماید. بنابراین در این تحقیق نقش الگوبرداری به عنوان یکی از تکنیکهای مدیریت کیفیت جامع مورد بررسی قرار می گیرد.

اهداف تحقیق:
هدف از این تحقیق تبیین جامع مبانی نظری مرتبط با الگوبرداری، انواع، مزایا و موانع و مراحل انجام الگوبرداری می باشد.

انواع الگوبرداری :
الگو برداری داخلی : مقایسه درون شرکتی. برای مثال مقایسه شعبه ها فروشگاه ها زنجیره ای رفاه با یکدیگر
الگو برداری رقابتی : مقایسه بین شرکتها.برای مثال مقایسه شعبه های فروشگاههای زنجیره ای رفاه با شهروند
طبقه بندی فوق ، بر اساس اینکه چه کسانی الگو برداری می شوند انجام شده است.
طبقه بندی زیر ، بر اساس اینکه در الگوبرداری چه چیزهایی مقایسه می شود انجام می شود:
الگوبرداری عملیاتی : مقایسه فرآیند ها و کارکرد های مشابه در صنعت مشابه
الگوبرداری عمومی : مقایسه فرآیند ها و کارکرد های مشابه در صنعت غیر مشابه
الگوبرداری استراتژی : مقایسه استراتژی های سازمانی با یکدیگر. برای مثال مقایسه استراتژیهای خرید یک شرکت یا استراتژی خرید شرکت دیگر
الگو برداری فرآیندکاری : مقایسه فرآیند کاری شرکت ها با یکدیگر. برای مثال مقایسه فرآیند تولید یک محصول خاص در دو شرکت

پیش نیازهای الگوبرداری :
برای اینکه الگوبرداری به صورت موفقیت آمیز صورت بگیرد بایستی یک

سری پیش نیازها مورد توجه قرار گرفته و برآورده شوند از جمله این پیش نیازها، زمان، منابع مالی، توانایی شرکت و قابلیت آن در اجرای الگوبرداری، تمایل شرکتهای الگو و نمونه به دادن اطلاعات خودشان جهت الگوبرداری و تمایل خود شرکتها به تغبیر، حمایت و پشتیبانی مدیریت و کارکنان از جمله پیش نیازهایی می باشد که بایستی قبل از اجرای الگوبرداری وجود داشته باشند تا الگوبرداری صورت بگیرد.

مراحل اصل در الگوبرداری :

1 – طرح ریزی : شناخت عوامل کلیدی موفقیت ، انتخاب فرآیندی که باید مورد الگو برداری قرار گیرد ، مستند سازی فرآیند مزبور، تشکیل گروه الگوبرداری ، تعیین معیارهای ارزیابی و شاخص های مقایسه، عواملی هستند که در طرح ریزی باید مشخص گردد.
2 – جستجو : یافتن طرف مقابل محک زنی .
در این فاز بایستی طرف مقابل ایده آل را پیدا کرده و توافق ایشان نسبت به مشارکت در مطالعه الگوبرداری کسب می گردد.
3 – مشاهده : شناخت و مستندسازی فرآیند مورد بررسی در طرف مقابل از دو جنبه محتوای فرآیند و نتایج عملکرد صورت می گیرد.
هدف از فاز مشاهده ، مطالعه طرف / طرف های مقابل الگوبرداری برای شناخت کیفیت عملکرد طرف مقابل در فرآیند مورد مطالعه است .
دیدن در این فاز به تنهائی کافی نیست بلکه دانستن چرایی و چگونگی داشتن کیفیت عملکرد طرف مقابل درآن سطح نیز برای یادگیری و بهبود بایستی مشخص شود.
4 – تحلیل : در این فاز داده ها و اطلاعات مرتب و نرمالیزه می شود سپس با توجه به اطلاعات شکاف عملکردی ( تفاوت یا فاصله عملکرد شرکت با طرف مقابل) تعیین و در نهایت علل و عوامل بروز شکاف عملکرد مشخص می شود.
5 – انطباق : مطابقت دادن بهترین تجارب با در نظر گرفتن شرایط خاص

سازمان و اعمال تغییرات مورد نیاز به تناخور شرایط موجود در سازمان انجام میشود.
در این فاز اهداف عملیاتی بهبود به گونه ای که با سایر برنامه های بهبود شرکت تناسب داشته باشد تعیین و برنامه استقرار فعالیت های بهبود طراحی و اجرا می گردد و با پیشرفت برنامه ها تعدیلات لازم نسبت به انحراف انجام می گردد. لازم بذکر است که

بر پیشرفت برنامه ها بایستی نظارت کافی صورت بگیرد و در نهایت با ارائه یک گزارش نهایی الگوبرداری خاتمه می یابد.

فواید الگوبرداری :
– پیشگیری از دوباره کاری ( حذف فرآیند سعی و خطا و به تبع آن کاهش هزینه ها )
– تسریع در فرآیند تغییر و بازسازی سازمانی.
– ایجاد احساس ضروت به تغییر در جهت بهبود عملکرد با مشاهده شدن شکاف ها.
– هدف گذاری دقیق.
– پاسخگوئی به خواسته های مشتریان.
– افزایش کیفیت محصولات .
– کاهش قیمت تمام شده محصولات.
– ابزارهای برای سنجش عملکرد سازمان.
– ارتقاء تفکر خلاق.

مخارج الگوبرداری:
مخارج الگوبرداری شامل هزینه های آموزش ودستمزد نیروی انسانی

، هزینه بازدید و دریافت اطلاعات از شرکت های موفق می باشد.

موانع الگوبرداری:
– الگوبرداری موارد بی اهمیت.
– غرور و تکبر و بتبع آن احساس عدم نیاز به رویکرد نظامند.
– عدم ارائه اطلاعات از طرف شرکت ها رقیب و پیشرو.

– نداشتن صبر و حوصله در مراحل مختلف خصوصاً در مراحل اولیه الگوبرداری که می تواند از آفت های آن باشد.

تجربه شرکت زیراکس:
این شرکت در اواخر دهه 1970 در ورطه ورشکستگی بوده که در آن زمان با مقایسه وضع خود با شرکت های ژاپنی که در صنعت چاپ پیشرو بودند دریاب که:
– ضایعات موجود در 100 ماشین، 7 برابر بدتر از ضایعات شرکت های ژاپنی است .
– زمان عرضه محصول به بازار ( از پروسه تولید تا خروج )، 2 برابر طولانی تر است .
– نسبت های کارکنان به تولید، 2 برابر بوده است.
بنابر این هزینه سرانه تولیدشان با قیمت فروش شرکت های ژاپنی برابری می کرد که با الگو برداری توانست نقش محوری از دست رفته خود را پیدا نموده و در سال 1994 در صنعت چاپ حتی از شرکتهای ژاپنی پیشی گیرد.

نتیجه گیری:
الگوبرداری یکی از موثرترین شیوه ها در جهت بهبود مستمر در سازمان بوده و یکی از ابزارهای مهم مدیریت کیفیت جامع (TQM) به حساب می آید.
استفاده از تجربیات دیگران باعث جلوگیری از وقوع هزینه های دوباره کاری ( هزینه های که در مراحل سعی و خطا بر شرکت تحمیل می شود ) می شود و در نتیجه آن هزینه ها کاهش ، کیفیت افزایش پیدا می کند بنابر این شرکتها بایستی در هر سطحی ازعملکرد که باشند بایستی به وضع موجود قانع نباشند و تحلیل حساسیت نموده و با توجه به منابع و عامل زمان بهینه ترین استفاده از منابع در جهت رسیدن به اهداف شرکت انجام نماید.

منابع فارسی:

محمد پور زندی ، حسین ، نرازیابی ، حسابدار شماره 149
اخوان ، پیمان ، الگوبرداری ، تدبیر ، شماره 143

عزیز عالی ور – حسابدار صنعتی – جلد اول نشریه مشاره 158 سازمان حسابرسی .
منابع لاتین:
– Andenson, Bjorn and pettersen , per – Gaute , the Benchmarking Handbook, chapman & Hall,1996.
– Zairi, Mohamad and Leonard , pavl , practical Benchmarking:The complete Guid.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله عاق والدین در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عاق والدین در pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عاق والدین در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله عاق والدین در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله عاق والدین در pdf :

عاق والدین

مقدمه :
عقوق از نظر لغوی به معنای شکافتن و بریدن است و عقوق والدین به معنای نافرمانی از والدین، بی‌احترامی نسبت به آنان، کوچک‌شمردن و قطع ارتباط با آنهاست.
عاق والدین کسی است که با برخوردهای ناشایست موجب نگرانی و نارضایتی آنان را فراهم سازد.
روایات فراوانی در مذمت عقوق والدین از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است که به دو نمونه از آنها اشاره می‌شود:
پیامبر می‌فرماید:«از عقوق والدین بپرهیزید زیرا بوی بهشت از پانصد سال راه به مشام می رسد ولی هیچ گاه به کسانی که در حق والدین کوتاهی و کم لطفی دارند و ناراحتی و نارضایتی آنان را فراهم می سازند نمی رسد.»
• امام صادق علیه السلام می‌فرماید:«هر کس که با خشم به والدین خود نگاه کند خداوند نمازش را قبول نمی کند هر چند که آنان در حق وی ظلم و کوتاهی کرده باشند.»
• مجلسی در شرح کافی می گوید: عقوق والدین به این است که فرزند حرمت آنها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آنها را به سبب گفتار یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در مواردی که از نظر عقل و شرع مانعی ندارد از آنها نافرمانی کند که از گناهان کبیره محسوب می شود .
1 رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود : خداوند را دو ملک است که یکی از آنها می گوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار و دیگری می گوید : خدایا عاق والدین را به سبب اینکه به آنها غضب نمودی، هلاک کن و البته دعای ملک هم مستجاب است.
2 حضرت امام هادی علیه‌السلام می فرمایند : عقوق والدین کمی مال و آبرو و عمر را در پی دارد و به ذلت در دنیا می کشد.
3 آیا در زندگی باعث رنجش و آزردگی پدر و مادر شده اید ؟اگر جواب شما مثبت است تا دیر نشده جهت رضایت پدر و مادر خود تلاش کنید زیرا در روایت از پیامبر ذکر کردیم که رضایت خداوند در رضایت والدین است .
4 مواردی که اطاعت از پدر و مادر واجب است
5 سفر واجب و سفر مستحب بدون رضایت پدر و مادر حرام است (نماز هم در این سفرها تمام است(
6 در واجب کفائی (اگر کسانی آن را انجام دهند از گردن من ساقط است) اگر شرکت فرزند موجب اذیت پدر و مادر بشود در این صورت نباید فرزند آن واجب کفائی را انجام دهد و بیشتر بشود .
7 روزه مستحبی اولاد اگر سبب اذیت پدر و مادر بشود حرام است
8 اعتکاف فرزند بدون رضایت پدر و مادر اگر موجب ناراحتی آنان باشد باطل است .
9 اگر رفتن به نماز جماعت موجب ناراحتی پدر و مادر شود جماعت را ترک کند .
10 نذر و عهد اولاد بدون رضایت پدر و مادر باطل است مگر در واجبات و یا ترک حرام باشد .
11 اگر پدر و مادر فرزند خود را به کاری امر کنند و وقت نماز برسد باید نماز را به تاخیر بیندازد و امر آن را اطاعت کند .
آنچه را خداوند از آن نهی فرموده است، برای سلامتی مادی و معنوی انسان زیان‌آور است. هیچ گناهی بدون خسران و ضرر نخواهد بود هر‌چه گناه شنیع‌تر باشد زیانبارتر است.
عقوق والدین نیز آثار و عواقب ناگواری برای فرد و جامعه دارد که نخست مفاسد اجتماعی و سپس زیانهای فردی آن را می‌آوریم:

مفاسد اجتماعی:
امام رضا «علیه‌السلام» می‌فرماید خداوند عقوق والدین را حرام فرمود به جهت اینکه:

1- فرزندان را از احترام به فرمان خدا و احترام به پدر و مادر باز می‌دارد.
2- کفران نعمت انجام می‌گیرد. (چرا که پدر و مادر از نعمتهای بزرگ الهی‌اند.)
3-سپاس‌گزاری و شکر‌گزاری از میان می‌رود.
4-موجب کمی و نابودی نسل بشر می‌گردد
5- احترام و حق‌شناسی نسبت ایشان کاستی می‌یابد
6-قطع رحم می‌شود (و خانواده‌ها از هم می‌پاشد.)
7-پدر و مادر‌ها از فرزند دار‌شدن دلسرد می‌گردند.
8-بی‌میلی آنان نسبت بر تربیت فرزند را در پی دارد .
زیانهای فردی:
1-ذلت و درماندگی:
در زمان پیامبر اکرم «صلی ‌الله‌ علیه‌و ‌آله‌و‌سلم»، جوان ثروتمندی پدر خویش را آزرده ساخت و از مال هنگفتش او را بهره‌ای نداد. بر اثر این کار زشت خداوند تمام اموالش را نابود کرد بطوری که به نان شب هم محتاج شد و همراه فقر و تنگدستی، مریضی هم به او روی آورد و ذلیل و در‌مانده گشت. وقتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از این جریان مطلع شد فرمود: «ای کسانی که پدر و مادرتان را آزرده می‌سازید!
از حال این جوان (نگونبخت) عبرت بگیرید و بدانید همان‌طور که در دنیا سرمایه او از کفش رفت، در آخرت نیز هر درجه‌ای در بهشت داشت تبدیل به درکه‌ای در جهنم شد. »

امام هادی «علیه‌السلام» نیز می‌فرماید:
«العقوق یعقب القله ویودی إلی الذله »؛
«جفا کردن به پدر و مادر، کمبود و پریشانی در پی دارد و منجر به خواری و ذلت می‌گردد.»

2-رد شدن نماز:
امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هر کس به پدر و مادر خویش نگاه خشمگین افکند، هر چند آنان به او ستم کرده باشند خداوند نمازش را نمی‌پذیرد »
از این روایت استفاده می‌شود که اگر پدر و مادر به فرزند ظلم و ستم هم بکنند باز هم فرزند حق ندارد با ایشان بد رفتاری کند، چه رسد به اینکه آنان به او بدی هم نکرده باشند
3-محروم شدن از نظر لطف خدا:
پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: «به سه نفر خدای متعال نظر مرحمت نمی‌کند.

1-آنکه کاری انجام دهد و منت زیاد بگذارد
2-جفا ‌کار به پدر و مادر
3-معتاد به شرابخوری »
بر‌خوردار نشدن از بوی بهشت:
یعقوب‌بن شعیب می‌گوید: امام صادق «علیه‌السلام» فرمود: «روز قیامت پرده‌ای از پرده‌های بهشت کنار می‌رود و هر صاحب روحی بوی بهشت را (حتی) با 500 سال فاصله استشمام می‌کند. مگر یک گروه. پرسیدم آنها کیستند؟ فرمود: آزاردهندگان پدر و مادر » رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: «نسبت به مادر و پدر، نیکو‌ کار باش، جایگاهت بهشت است و اگر جفا‌کار شدی با جهنم بساز »

در اسلام عاق والدین حرام و از گناهان کبیره است. عاق و عقوق در فرهنگ عرب ضد رحمت و به معنای عصیان، سرپیچی از اطاعت، ترک مهرورزی، ترک نیکی، خفیف شمردن و بی احترامی کردن و بی حرمتی و بی ادبی و خلاصه انجام هر کاری که باعث آزار و اذیت کسی شود، خواه این آزار و اذیت ناشی از کلام و خواه ناشی از انجام رفتار شخص باشد. از پیامبر خدا(ص) نقل شده که فرمود : من را برای رحمت مبعوث ساختند نه عقوق: ان الله بعثنی بالرحمه لا بالعقوق (اصول کافی، باب بر والدین) پس عاق والدین یعنی عصیان و مخالفت با خواسته های عقلی و شرعی پدر و مادر.

از نظر اسلام یکی از واجبات موکد و وظیفه هر متدینی احسان، قدر شناسی و انجام خواسته های معقول و مشروع والدین به ویژه مادر است و ترک آن از گناه کبیره محسوب می شود. چنانچه قرآن کریم می فرماید: قدرشناس من و پدر و مادرت باش. ان اشکر لی و لوالدیک (13رعد، 13) فرمان خدا بر این قرار گرفته است که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید. و قضی ربک ان لا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا (17اسراء،24) و بالوالدین احسانا(29عنکبوت، 7)

خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است. مهمترین وظایف اخلاقی انسان ها نسبت به یکدیگر در زندگی اجتماعی وفای به تعهدات اجتماعی، قدر شناسی، احسان و نیکی و اجتناب از آزار به یکدیگر است. کسی که نسبت به پدر و مادر خود ابتدایی ترین وظایف را انجام ندهد نباید به او نام انسان نهاد. او موجودی جبار و ستمگر و شقی و عصیانگر است. خداوند در قرآن کریم کسانی را که به والدین خود نیکی نمی کنند را با همین توصیف ها مورد خطاب قرار داده است:

حضرت عیسی خود را مامور می داند که به مادر نیکی کند تا نشان دهد که جبار و شقی نیست. و برا بوالدتی و لم یجعلنی جباراًً شقیاً. (سوره مریم19، آیه 34) حضرت یحیی نیز با همین انگیزه که جبار و عصیانگر نباشد به پدر و مادر خویش نیکی دارد. و برا بوالدیه و لم یکن جباراً عصیاً. (مریم19، آیه 15)
خداوند در قرآن کریم به انسان جبار، شقی و عصی وعده عذاب داده و آنان را اهل دوزخ معرفی کرده است. آنجا که می فرماید : کل جبار عنید من ورائه جهنم.(14ابراهیم، 15)، الذین شقوا ففی النار;(11هود، 106)، و من یعص ;یدخله نارا;(4نساء، 14) شهید دستغیب دلیل کبیره بودن این گناه را همین وعده عذاب قرآن در مورد این سه گروه دانسته است.

آنکه قدر شناس پدر و مادر خود که به صورت ملموس به او خدمت کرده اند و او را به این حد رسانده اند، نبود؛ چگونه می توان انتظار داشت که قدر شناس پیامبر و ائمه باشد و یا حتی قدر شناس و شاکر خداوند متعال باشد.

پیامبر اکرم(ص) می فرماید: کسی که پدر و مادر خود را ناراحت کرده و یا به خشم آورد خدا را ناراحت کرده و به خشم آورده است: من اسخط والدیه فقد اسخط الله و من اغضبهما فقد اغضب الله (مستدرک) و می فرمایند هر که والدین خود را بیازارد مرا آزرده است و آنکه مرا بیازارد خدا را آزرده خاطر ساخته است: من آذی والدیه فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فهو ملعون (مستدرک)

آنکه تمرین قدر شناسی ندارد بعید است دیندار قابلی باشد. باید قدر شناسی را آموخت و به کار بست. فهمید قدر شناسی چیست و قدر نشناسی کدام است. چه چیزی عاق والدین محسوب می شود و چه چیز اینگونه نیست؟

قرآن کریم می فرماید: به پدر و مادر خویش نیکی کن، و اگر هریک به پیری رسیدند به آنها اف مگو، با آنان سخنان نیکو و با ادب بگو، بال تواضع و مهر بر آنان بگستر و بگو خدایا بر آنان رحم کن آنگونه که آنان در کودکی بر من رحم آوردند . بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و قل لهما قولاً کریماً و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیراً (17اسراء،24-25)
– بالوالدین احسانا ً: وظیفه احسان و نیکی بی منت است.نیکی نکردن و نیکی با منت یا نیکی پس از در خواست آنان و یا بدرفتاری با آنان مثل اینکه در صورت نیاز آنان، هزینه زندگی آنان را ندادن. دوری کردن از آنها، آزار رساندن و یا زدن، همه از مصادیق عاق است.
– اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف: با عصبانیت با پدر و مادر پیر خود سخن نگو. حتی کمترین عبارت یا صوتی که ناشی از بی حرمتی به آنان باشد مثل اف بر زبان مران (اِاِاِاِ، وای، آه، وَه)

– لا تنهرهما: پرخاشگری کردن با والدین به هر نوع سخن آزار دهنده گفتن یا با آنان سخن ناشی از عصبانیت بر زبان راندن.
– قل لهما قولاً کریماً: سخن با ملایمت و از سر رحمت و کرامت قول کریم است. سخن تند خویانه با قول کریم سازگار نیست.
– و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه: غمگین ساختن آنها با رفتارهای ناشی از نامهربانی عاق والدین است. بی احترامی و عدم تقدم آنان، نگاه خیره و تند، رفتار تکبرآمیز در مقابل آنان، نمونه ای از آن است.

– قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیراً: خیر خواهی و دعا در حق آنان تشکری است که فرد در مقابل رفتارهای محبت آمیز پدر و مادر انجام می دهد.

حد اطاعت عدم خروج از جاده توحید است ولی در آن حالت نیز باید با آنها به خوبی رفتار کرد و به آنها بی احترامی نکرد. و ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی دنیا معروفا ً(31لقمان، 15) احسان به پدر و مادر استثنا پذیر نیست. حتی عقیده به غیر توحید، غیر مسلمانی یا غیر شیعی داشتن پدر و مادر مجوز بد رفتاری یا عدم احسان به پدر و مادر نیست.

در احسان یا عقوق تفاوتی بین حیات یا ممات والدین نیست. فراموشی آنان پس از مرگ از مصادیق عاق والدین است. پس از مرگ نیز باید هر کاری از دست شخص بر می آید برای آنها انجام دهد. مثل عمل به وصیت آنها، دعا و طلب آمرزش برای آنها، انجام اعمال عبادی و مستحبی برای آنان. صدقه برای آنان یا عدم انجام آن از مصادیق عقوق والدین است.
در حرمت نهادن بر پدر و مادر آثار و نتایج بسیار نقل شده است از جمله اینکه این کار کفاره گناهان است. هر نظر مهر ورزانه بر پدر و مادر ثواب حج دارد. هر شب خدمت به آنان برابر یک سال جهاد در راه خداست، رضایت والدین رضایت خدا و دعای ملائکه را به دنبال دارد.

آثار و بازتابهای عاق والدین تنها عذاب آخرت نیست بلکه امور بسیاری مترتب بر عاق والدین می شود که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1- لعنت خداوند در دنیا و آخرت بر کسی است که عاق والدین کند. خشم آنان خشم خدا و نفرین ملائکه را به همراه دارد.
2- پیامبر اکرم(ص): خداوند با کسانی که عاق والدین می کنند سخن نمی گوید و نظر رحمت به او نخواهد کرد.(مستدرک، کتاب نکاح، باب 75)

3- پیامبر اکرم(ص) می فرماید: چنین کسی آمرزیده نمی شود.(بحار الانوار)
4- پیامبر اکرم(ص) می فرماید: نماز چنین کسی قبول نمی شود.
5- سوء عاقبت و عدم گفتن شهادتین نتیجه دیگر عاق والدین است.
6- کمی مال، کمی عمر نتیجه دیگر آن است.

7- حضرت یوسف(ع) به دلیل اینکه به احترام پدر از اسب پیاده نشد نبوت از نسل او بیرون رفت.
8- اگر عاق والدین باعث نفرین والدین شد، نفرین آنان نسبت به فرزند زود مستجاب می شود.
9- بیماری و ذلت در دنیا نتیجه دیگر عاق والدین است.

(آزردن و رنجانیدن پدر و مادر)
عقوق والدین بدترین و شدیدترین انواع قطع رحم است، زیرا نزدیکترین و خاصترین ارحام به سبب ولادت تحقق مى‏یابد و بنابراین حق پدر و مادر را دو چندان مى‏سازد.عقوق والدین مانند قطع رحم یا ناشى از کینه و خشم است و یا از بخل و حب دنیا، و بدین ترتیب از رذائل یکى از دو قوه غضب و شهوت است.از این رو آنچه بر مذمت قطع رحم دلالت دارد بر ذم عقوق نیز دلالت مى‏کند، و چون این شدیدترین و بدترین انواع قطع رحم است آیات و اخبار بسیار در نکوهش آن رسیده است، چنانکه خداى تعالى مى‏فرماید:

«و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا، اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما» . (اسراء، 23) «پروردگار تو فرمان داد که جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید، هر گاه یکى از ایشان یا هر دو نزد تو به پیرى رسند، به آنها اف (سخن ناخوش) مگو و بر آنها بانگ و فریاد مزن، و با ایشان گفتار خوش و نیکو بگو» .
و رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «کن بارا و اقصر على الجنه، و ان کنت عاقا فاقصر على النار» . «[با پدر و مادر] نیکو رفتار باش و در بهشت جاى گیر، و اگر عاق باشى در آتش دوزخ خواهى بود» .

و از امام محمد باقر علیه السلام روایت است که: «قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فى کلام له: ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنه توجد من مسیره الف عام، و لا یجدها عاق، و لا قاطع رحم، و لا شیخ زان و لا جار ازاره خیلاء.انما الکبریاء لله رب العالمین‏» .

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در ضمن گفتارى فرمود: «زنهار از عقوق والدین حذر کنید که بوى بهشت از هزار سال راه شنیده مى‏شود، ولى عاق والدین و قطع کننده رحم و پیر زناکار و آن که از روى تکبر جامه خود را [بلند کند که] بر زمین کشد آن را نشنوند.کبریا و بزرگى از آن پروردگار جهانیان است‏» .

و پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «من اصبح مسخطا لابویه اصبح له بابان مفتوحان الى النار» .
«هر که صبح کند در حالى که بر پدر و مادر خود خشمگین باشد، دو در جهنم به روى او گشوده است‏» .
و از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود: «ان ابى نظر الى رجل و معه ابنه یمشى و الابن متکى‏ء على ذراع الاب، قال: فما کلمه ابى مقتا له حتى فارق الدنیا» .

«پدرم مردى را دید که پسرش همراه او بود و پسر بر بازوى پدر تکیه کرده بود، فرمود: پدرم با آن پسر براى بدى آن کارش سخن نگفت تا از دنیا رفت‏» .

و حضرت صادق علیه السلام فرمود: «من نظر الى ابویه نظر ماقت، و هما ظالمان له، لم یقبل الله له صلاه‏» .
«هر که به پدر و مادر نگاه تند و خشم آلود کند، اگر چه به وى ستم کرده باشند، خداوند نمازش را نمى‏پذیرد» .
و فرمود: «اذا کان یوم القیامه کشف غطاء من اغطیه الجنه فوجد ریحها من کانت له روح من مسیره خمسمائه عام الا صنفا واحدا» .

«چون روز قیامت‏شود پرده‏اى از پرده‏هاى بهشت‏برداشته شود، و هر که روح داشته باشد بوى آن را از پانصد سال راه مى‏شنود مگر یک دسته‏» ، پرسیدند آنها کیستند؟ فرمود: «العاق لوالدیه‏» «عاق والدین‏» .
و فرمود: «لو علم الله شیئا هو ادنى من اف لنهى عنه، و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ان ینظر الرجل الى والدیه فیحد النظر الیهما» .

«اگر خداوند چیزى را کمتر و پست‏تر از اف گفتن مى‏دانست از آن نهى مى‏فرمود، و اف گفتن کمترین مرتبه عقوق است، و از جمله عقوق تند نگاه کردن به پدر و مادر است‏» .

از امام کاظم علیه السلام پرسیدند: اگر کسى به یکى از فرزندان خود گوید: پدر و مادرم فداى تو باد، آیا اشکال دارد؟ فرمود: «اگر پدر و مادر او زنده باشند این را از عقوق مى‏دانم، و اگر مرده باشند باکى نیست‏» .

اخبارى که در ذم عقوق والدین رسیده بسیار است، و در یکى از اخبار قدسى آمده: «به عزت و جلال و بلندى شانم سوگند! اگر عاق والدین مثل همه انبیا عمل کند از او نمى‏پذیرم‏» .و نیز روایت است که: «نخستین چیزى که خداوند در لوح محفوظ نوشت این بود: منم خدائى که جز من خدائى نیست، هر که پدر و مادر از او راضى باشند من نیز از او راضى هستم، و هر که پدر و مادر بر او خشمگین و از او ناخشنود باشند من نیز بر او خشمناک و از او ناخشنودم‏» .

و از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم روایت‏شده که فرمود: «همه مسلمین در روز قیامت مرا خواهند دید مگر عاق والدین و شرابخوار و کسى که نام مرا بشنود و بر من صلوات نفرستد» .

و از اخبار و تجربه ثابت‏شده که دعاء پدر نسبت‏به فرزند رد نخواهد شد و البته مستجاب خواهد شد.و اخبار دلالت دارد که سکرات مرگ و عذاب قبر بر کسى که مادرش از او ناخشنود باشد سخت‏خواهد بود.در اسرائیلیات آمده است که: «خداى تعالى به موسى وحى فرمود که هر که با پدر و مادر خود نیکوئى کند و با من عقوق نماید او را نیکوکار مى‏نویسم، و هر که با من نیکى کند و عاق والدین باشد او را عاق خواهم نوشت‏» .

 

احسان به والدین تا چه حد لازم است؟ عاق والدین کیست؟
احسان به پدر و مادر امرى است که عقل و شرع بر ضرورت آن تصریح نموده است. از نظر عقل شکر منعم یعنى قدردانى و تشکر از کسى که نعمتى به انسان رسانده، لازم است. با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکى و احسان به فرزند هستند و از جان و مال خود براى پرورش او مایه گذارده‏اند، سزاوارترین انسان‏ها براى احترام و قدردانى‏اند و بهترین احترام و قدرشناسى، محبت و اطاعت از آن‏ها است. نقشی که پدر و مادر در به وجود آمدن فرزند خود دارند، به هیچ وجه براى فرزند نسبت به پدر و مادر جبران‏پذیر نیست. کدام حق بالاتر از حق حیات؟ امام زین العابدین(ع) مى‏فرماید: «حق مادرت آن است که بدانى او به گونه‏اى تو را حمل کرد که هیچ کس فردى را چنین حمل نکرده و چنان ثمره‏اى از قلبش را به تو داده است که هیچ کس به کسى نمى‏دهد. او با وجود گرسنگى تو را سیر نمود و با وجود تشنگى تو را سیراب کرد و تو را پوشاند، در حالى که خود برهنه بود;: تو نمى‏توانى سپاس را به جاى آرى، مگر به یارى و توفیق الهى».
اما دلیل شرع، آیات و روایات فراوانى است که بر ضرورت نیکى به پدر و مادر تأکید دارد. اهمیت احترام به پدر و مادر و نیکی کردن به آنها در سطحی است که قرآن کریم در 9 مورد از آن سخن آورده است. در سه جا، احسان به پدر و مادر را در کنار توحید و یکتاپرستی ذکر می کند مثلا در آیه 36 سوره نساء می فرماید: «واعبدوالله ولا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا؛ و خدا را بپرستید، و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید«
علامه طباطبایى در تفسیر آیه می گوید: «معلوم مى‏شود مسئله احسان به پدر و مادر بعد از مسئله توحید، واجب‏ترین واجبات است، هم چنان که مسئله عقوق (نفرین) بعد از شرک ورزیدن به خدا از بزرگ‏ترین گناهان کبیره است، به همین جهت این مسئله را بعد از توحید و قبل از سایر احکام اسم برده، نه تنها در این آیات چنین کرده، بلکه در موارد متعددى از کلام خود همین ترتیب را به کار بسته است».
هم چنین خداوند در سه آیه دیگر، احسان به پدر و مادر را به عنوان وصیت الهی مطرح می کند مانند آیه 8 سوره عنکبوت که می فرماید: «و وصینا الانسان بوالدیه حسنا؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند».
نیز در سه مورد ، تکریم و نیکی به پدر و مادر را از زبان پیامبران الهی(ع) نقل می کند . که از آن جمله آیه 41 سوره ابراهیم است : «ربنا اغفرلی ولوالدی و للمؤمنان یوم یقوم الحساب؛پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در آن روزی که حساب برپا می شود بیامرز»
وظایف و مسؤولیت‌های فرزندان:
1 اطاعت و فرمانبرداری از پدر و مادر.

2 نیکی و احسان و خدمت به پدر و مادر.
3 سخن رنجش آور به پدر و مادر نگفتن .
4 بر سر والدین داد و فریاد نکردن (بلکه با آنها با سخن نیکو صحبت نمودن(.
5 بال تواضع و فروتنی را برای والدین ، فرو آوردن .
6 حتی المقدور نیازهای والدین را برآوردن .
7 احترام والدین را نگه داشتن که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود:
أ) جلو والدین ، پاهایش را دراز نکند.
ب) در مناسبت‌های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر، هدیه به آنها بدهد.
ج) از شوخی‌های نابجا و زدن حرف‌های زشت پیش آنها پرهیز کند.
د) در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کند.
ه) در کارهای خانه به آنها کمک کند.

رسول خدا(ص) درباره حق پدر بر فرزند فرمود: 1- پدر را با اسم صدا نزند. 2- پیش رویش راه نرود. 3- قبل از او ننشیند. 4- به پدر ناسزا نگوید.
حضرت زهرا (ع) در مورد فلسفه‏ احسان به والدین مى‏فرماید: «خدا نیکى به پدر و مادر را لازم کرد براى این که شما را از غضب خود مصون بدارد».
هر چند پدر و مادر رفتار صحیحی با فرزند نداشته باشند، فرزند موظف به گرامیداشت والدین و کسب رضایت آنان است و نمی تواند مقابله به مثل نماید. فردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت : پدر و مادری دارم که با آن‌ها رابطه خوبی دارم، ولی آن‌ها مرا با حرف و طرز برخوردشان می آزارند. پاسخ آنان را نمی دهم، ولی می خواهم آنان را ترک کنم و مدتی نزدشان نروم. حضرت فرمود : در این صورت خداوند تو را فراموش خواهد کرد. مرد عرض کرد: پس چه کنم؟ حضرت فرمود: به کسی که تو را محروم ساخت، ببخشای و با کسی که با تو قطع رابطه کرد، پیوند برقرار کن و از کسی که به تو ستم کرد، درگذر. اگر چنین کنی، خداوند سبحان پشتیبان تو خواهد بود.

اگر پدر و مادر در حق فرزند کوتاهی کنند و ظلمی انجام دهند، سبب نمی شود که فرزند هم درباره آنان به وظیفه اش عمل نکند. امام باقر(ع) می‌فرماید: «سه چیز است که خداوند درباره آن‌ها برای مخالفت رخصت نفرموده است: رد امانت به نیکوکار و بد کردار،‌ وفا به پیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار، خوش رفتاری با پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بد کردار».
از این روایت و روایات دیگر استفاده می‌شود که والدین چه مؤمن باشند و چه کافر، چه نیکوکار و چه معصیت‌

کار باید مورد احترام قرار گیرند. امام‌رضا(ع) می‌فرماید: «نیکی به والدین واجب است گرچه مشرک باشند، ولی در معصیت خدا نباید آنان را اطاعت کرد».
بنابراین، نیکی و احسان به پدر و مادر و فراهم کردن خشنودی آنان حتی اگر کافر باشند لازم است و سعادت دنیا و آخرت را به همراه می آورد ، چنان که امام صادق(ع) به جوان نومسلمان، در حق مادر مسیحی اش توصیه فرمود.
قرآن مجید تنها در یک مورد مخالفت با پدر و مادر را جایز دانسته و آن صورتی است که پدر و مادر فرزند را به شرک فرا خوانند، ولی در سایر موارد به رفتار پسندیده توصیه نموده است.

مهر و مودت به والدین به دوران حیات آن‌ها اختصاصى ندارد بلکه باید پس از فوت آن‌ها نیز ادامه داشته باشد. امام باقر(ع) مى فرماید: «بنده اى د رحال حیات پدر و مادرش به آن‌ها نیکوکار است، ولى پس از مرگ آن‌ها را فراموش مى کند و بدهى ایشان را نمى پردازد و براى آن‌ها طلب رحمت نمى کند. خداوند او را جزء عاق والدین ثبت مى نماید اما بنده دیگرى در حال حیات عاق والدین است ولى پس از مرگ با دعا و استغفار آن‌ها را یاد مى کند، خداوند او را نیکى کننده به والدین ثبت خواهد فرمود«.

بى توجهى به این امر مهم و بى احترامى به پدر و مادر و نافرمانى از آنان، که از آن به عاق والدین تعبیر می‌‌شود از گناهان کبیره محسوب مى‏شود، تا جایى که پیامبر اکرم (ص) آن را در ردیف شرک به خدا از بزرگ ترین گناهان قرار داده است.
قرآن مجید در مورد نافرمانی از والدین مى فرماید: «پروردگارت فرمان داده که تنها او را بپرستید و نسبت به پدر و مادر نیکى کنید. هرگاه یکى از این دو یا هر دو نزد تو به سن پیرى برسند، بر آن‌ها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آن‌ها بگو و بال‌هاى تواضع خود را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر»

امام صادق(ع) مى فرماید: «اگر چیزى کم تر از “اُف” بود، خداوند از آن منع مى فرمود و این کلمه از پست ترین عقوق و نافرمانى است، حتى نگاه تند به پدر و مادر کردن از اقسام عاق شدن است».
در روایت دیگر یکى از مصادیق عاق والدین، اندوهگین کردن آن‌ها ذکر شده است؛ امام صادق(ع) مى فرماید: «کسى که پدر و مادرش را محزون کند، نافرمانى آن‌ها را کرده است».

علامه مجلسى مى گوید: «عقوق والدین به این است که فرزند حرمت آن‌ها را رعایت نکند و بى ادبى نماید و آن‌ها را با گفتار یا رفتارى برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایى که عقلاً و شرعاً مانعى ندارد، از آن‌ها نافرمانى نماید و این عقوق گناه کبیره است».

از روایات استفاده می شود که قطع ارتباط یا برخورد خشم آلود با ارحام و خویشان به خصوص پدر و مادر کم ترین اثرش در دنیا این است که باعث فقر شدید و گرفتار شدن به اذیت اشرار، کوتاه شدن عمر و بروز مرگ ناگهانی و نابهنگام می شود. در آخرت چنان از رحمت الهی دور می گردد که بوی بهشت (که از مسافت هزار سال راه به مشام می رسد) به مشام چند گروه از جمله عاق والدین یا کسی که با ارحام قطع رابطه کند، نخواهد رسید

اما این گناه مانند گناهان دیگر قابل بخشش است. اگر والدین زنده هستند، مى‏توان با عذرخواهى و احسان، گناه گذشته را جبران کرد و اگر از دنیا رفته‏اند، با طلب مغفرت و دادن خیرات و صدقات مى‏توان رضایت آن‏ها را جلب کرد. در این صورت اثر وضعی گناه از بین خواهد رفت.

فرزندان نیز بر پدر و مادر حق دارند. والدین و فرزندان دارای حقوقی متقابل می باشند که بخشی از آن در بیان مبارک امام علی(ع) آمده است: «ان للولد علی الوالد حقا و ان للوالد علی الولد حقا فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی کل شیء الا فی معصیه الله سبحانه و حق الولد علی الوالد ان یحسن اسمه، و یحسن ادبه و یعلمه القرآن؛ فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقی است؛ پس حق پدر بر فرزند آن است که پدر را در هر کاری جز معصیت خدا اطاعت کند اما حق فرزند بر پدر سه چیز است: 1- برای او نام نیک انتخاب کند. 2- خوب تربیتش کند. 3- و قرآن تعلیم دهد».

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >