پروژه دانشجویی مقاله تنیس روی میز در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تنیس روی میز در pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تنیس روی میز در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تنیس روی میز در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تنیس روی میز در pdf :

تنیس روی میز

تاریخچه
به طور کلی آغاز تاریخ تنیس روی میز را می توان از اواخر قرن نوزدهم دانست و این هم زمانی بود که تنیس روی میز جای خود را از اطاقها و زیرزمینهای خصوصی با سالنها

ی مسابقات عوض کرد و بدین ترتیب ورزشی که یک نوع تفریح خصوصی و

خاص طبقه اشراف بود به یک ورزش عمومی تبدیل گشت . زادگاه این ورزش انگلستان است. در سال های 1890-1880 شاهزادگان انگلیسی برای فرار از آفتاب سوزان، به فکر انجام ورزشی افتادند که علاوه بر تحرک بتوان آن را در زیر سقف اجرا کرد. بنابراین شکل کوچکی از تنیس را ارائه کردند که روی میز انجام می شد.
ورزش تنیس روی میز در آغاز در آسیا ، انگلستان یا نزد سرخپوستان آمریکای شمالی و جنوبی به طور ابتدایی بازی می شد. در ابتدا برای بازی دراین ورزش از راکتهای شبکه دار مثل راکت تنیس و توپهای پارچه ای که به صورت گلوله محکم پیچیده شده بود، یا توپ لاستیکی کوچکی که باد می شد استفاده می کردند، تا اینکه کم کم راکتهای شبکه دار جای خود را با راکتهای چوبی دسته بلند و باریک و پوشیده از پوست گوساله دردوطرف تخته راکت عوض کردند. رییس سابق فدراسیون بین المللی تنیس روی میز آقای “ایورمونتا گو” از انگلیس که سالها دراین پست بود منشاء بازی تنیس روی میز را از سرخپوستان می دانست. هنگامی که در سال 1890 “جیمز گیب” انگلیسی، توپ مخصوصی که جنس آن از سلولوئید( تقریباً همجنس توپهای فعلی) بود درست کرد، تحولی بزرگ در این ورزش ایجاد نمود. راحتی و کنترل این توپ در هنگام بازی باعث رونق و معروفیت بیشتر این ورزش گردید و به خاطر صدای پینگ و پنگ که از برخورد راکت با توپ سلولوئیدی ایجاد می شد، نام این ورزش را که به اسم “گوسیما” یا “فلیم فلام” یا “ویف وایف” یا “پیم پام” متداول بود به “پینگ پنگ” تغییر یافت . این اصطلاح در انگستان تحت شماره 19070 به انحصار ثبتی رسید. اما چون این ورزش مقررات و قوانین مخصوصی نداشت، بازیکنان هر کشور به فراخور حال و موقعیت و علاقه خود هر طور که مایل بودند بازی می کردند و طول و عرض میز یا بلندی و کوتاهی آن در نزد کشورهای مختلف متفاوت بود ، یا بلندی و کوتاهی تورمیز یک کشور با تور میز کشورهای دیگر هم سطح نبود. به دلیل همین ناهماهنگی هر کس فقط می توانست روی میز منتخب خود که عادت کرده بود بهتر بازی کند. در آن زمان “لاسچلوپارتمان” مجاری و در

سالهای بعد “شومن واریته” با کفشهای قلابدار و شلوار مشکی و لیوان بود، هنری که امروز فقط تعداد کمی از بازیکنها بدان تسلط دارند.

در سال 1905 یک انگلیسی به نام ” گود” به روی راکتهای چوبی، قطعه ای لاستیک موج دار( دندانه دار) قرار داد و بدین وسیله بازیکنان یاد گرفتند که به آن پیچ ها و سرعتهای گوناگون به توپ بدهند و بدین ترتیب راکتهای روکش لاستیکی دانه دار به سرعت مورد قبول عامه قرار گرفت و جای راکتهای چوب پنبه ای و چوبی را گرفت ونیز راکتهایی ساخته شد که روکشها

ی مخملی داشتند. در آغاز، بازی تنیس روی میز شامل حمله از یک طرف و ضربه ای از طرف دیگر بود که به عنوان جواب این حمله( دفاع) از طرف دیگر میز داده می شد.
از سال 1920 یک تجارتخانه ورزشی برای تبلیغ علامت کالای تجارتی اش از نام پینگ پنگ استفاده کرد و به همین علت بعدها نام این ورزش از پینگ پنگ به تنیس روی میز تغییر داده شد. در سال 1926 فدراسیون بین المللی تنیس روی میز تأسیس شد و با کمک دکتر”لی من” قوانین و مقررات خاص و یکنواخت تنیس روی میز را تصویب کرد. از همین سال مسابقات جهانی تنیس روی میز آغاز شد که اولین دوره آن در لندن برگزار شد. از سال 1939 تا 1946 به علت وقوع جنگ جهانی دوم همه فعالیتها و مسابقات جهانی این ورزش تعطیل شد. درسال 1947 یعنی بعد از جنگ دوم جهانی مجدداً مسابقات جهانی شروع شد و تا کنون بدون وقفه انجام شده است.
از سال 1926 تا 1952 این ورزش که بیشتر با راکتهای تخته ای پوشیده از لاستیک دانه دار در دو طرف چوب راکت و با روش دفاعی بازی می شد را به علت کسب عناوین مختلف قهرمانی توسط اروپایی ها می توان عصر اروپایی ها دانست و دهه سال 1950 را که به دلیل ظهور و درخشش ژاپنی ها و معرفی روشپن هولدر( گرفتن راکت به شکل مداد) و ارائه ضربه های فورهند و بازی تهاجمی نزدیک به میز به وسیله راکتهای اسفنجی و رقص پا

توسط آنها و کسب اغلب عناوین قهرمانی این ورزش، این دهه را نیزعصر ژاپنی ها نامید. ژاپنی ها تا سال 1961 این برتری مطلق را حفظ کردند و همواره ستاره مسابقات جهانی بودند. در سال 1959 جنگ کوتان اولین بازیکن چینی بود که کاپ انفرادی مردان جهان را با خود به پکن برد . از 1961 تا 1967 که چینی ها در مسابقات جهانی حضور پیدا کردند و گوی رقابت را از ژاپنی ها گرفته بودند و قهرمان بی چون و چرای تنیس روی میز دنیا شدند و عناوین انفرادی و تیمی مردان را در مسابقات جهانی 1961 پکن، 1963 پراگ و 1965 لوبلیانا را

به خود اختصاص دادند عصر چینی ها نامیده شد.

در ضمن ، ضربه های لوپ (ضربه های پیچدار و مارپیچی) از سال 1960 توسط ژاپنی ها اختراع شد که با استقبال عامه روبرو شد( این ضربه به وسیله لاستیکهای اسف

نجی دانه دار پشت رو شده و معکوس زده می شود) در طول سالهای 1961 تا 1983 عناوین قهرمانی در اختیار ژاپنی ها ، چینی ها و تا حدی مجاری ها بوده است که از این میان فاتح مطلق همچنان چینی ها بوده اند.

تنیس روی میز در ایران
ورزش تنیس روی میز نخستین بار در سال های 1317 و 1318 توسط خارجی های مقیم آبادان و مسجد سلیمان به ایرانیان معرفی شد. تا سال 1325 که فدراسیون تنیس روی میز تأسیس شد، بازیکنان ایرانی با انجام بازی های داخلی با خارجیان مقیم ایران در این رشته پیشرفت می کردند. هفت سال پس از تأسیس فدراسیون اولین دوره مسابقه های قهرمانی کشور در سال 1332 برگزار شد. در اولین دوره این رقابت ها 3 تیم تهران، آبادان و خراسان در تهران رقابت کردند. در انفرادی امیر احتشام زاده با پیروزی بر هوشنگ بزرگ زاده به مقام قهرمانی دست یافت.
تنیس روی میز ایران در اولین میدان بین المللی که مسابقه های جهانی سال 1957 بود به مقام هفدهم مشترک در میان سی و سه تیم شرکت کننده دست یافت. علی رغم کمبود امکانات در آن زمان، تیم ایران در بازی های آسیایی 1958 توکیو به مقام سوم دست یافت. امیر احتشام زاده و هوشنگ بزرگ زاده چهره های بی رقیب آن زمان تنیس روی میز ایران بودند. امیر احتشام زاده در بین سال های 1332 تا 1348 دوازده بار قهرمان ایران شد.
در بازی های آسیایی 1366 تیم ایران به مقام پنجم دست یافت و هوشنگ بزرگ زاده در رقابت های انفرادی مکان سوم آسیا را به چنگ آورد و صاحب نشان برنز شد. بهترین عنوان ایران در تاریخ حضورش در رقابت های جهانی کسب مقام نهم جهان در سال 1963 است. در سال های 1965 (مقام دوازدهم)، 1967 و 1971 (مقام شانزدهم) برای ما به دست آمد. پس از چندین سال غیبت به علت پیروزی انقلاب اسلامی، تیم ایران در سال 1980 در قهرمانی آسیا شرکت کرد و به مقام یازدهم رسید. اولین حضور ما در مسابقه های قهرمانی آسیا به سال 1972 در اولین دوره این رقابت ها در پکن شرکت کرد و به مقام هفتم رسید.

هر چند در دهه 60 و 70 هم بازیکنان خوبی چون مجید احتشام زاده، فواد کاسب، ابراهیم علیدخت، ابوطالب نجفی و ; در تنیس روی میز ایران حضور داشتند ولی هیچگاه دوران پرشکوه گذشته تکرار نشد.

فدراسیون تنیس روی میز
در سال 1325 فدراسیون تنیس و تنیس روی میز با هم و به ریاست آق

ا خان بختیار تشکیل گردید و کار خود را با برگزاری مسابقات مختلف بین باشگاهها و دستجات آزاد آغاز نمود در سال 1326 شمسی (1947 میلادی) فدراسیون تنیس روی میز ایران به عضویت فدراسیون بین المللی درآمد و در همان سال چهاردهمین دوره مسابقات در پاریس برگزار گردید.
جایزه ای برای مقام نخست مسابقات دوبل (دو نفره)مردان جهان به نام IRANCUP در نظر گرفته شده و از آن زمان تا کنون این کاپ در جریان مسابقات جهانی که هر دو سال یکبار برگزار می گردد به برندگان اهدا می گردد در سال 1332 برای اولین بار مسابقات قهرمانی کشور در تهران برگزار شد در سال 1356 شمسی تیم بانوان ایران در مسابقات جهانی سوئد شرکت نمود.
در سال 1346 فدراسیون تنیس و تنیس روی میز از هم جدا شدند و هر کدام دارای فدراسیون مستقلی شدند.روسای فدراسیون تنیس روی میز از شروع تا حال عبارند از :1- آقا خان بختیار(1326 تا 1327)2- محمد حاجی (1327 تا 1346) 3- غفور آلبا (1346 تا 1348) 4- محسن آروین (1348 تا 1350) 5- امیر امین (1351 تا 1355) 6- امیرمیر صادقی (1358 تا 1359) 7- علی اکبر آرمند (1360 تا 1363) 8- احمد صفوی زاده(1363 تا 1366) 9- علی اکبر آرمند (1366 تا 1370) 10-محمد مجدآرا (1370 تا 1374) 11- شاهرخ شهنازی (1375 تا کنون) بهترین مقام تیمی ایران در بازیهای آسیایی 1958 توکیو(ژاپن) بود که تیم ایران بعد از ویتنام و ژاپن به مقام سومی رسید.بهترین مقام انفرادی در سال 1996 بانکوک بود که آقای هوشنگ بزرگ زاده بدست آورد که مقام سوم مشترکی بود.
بهترین مقام انفرادی نونهالان در سال 1989 در دهلی نو د

ر قسمت انفرادی توسط بهنام رحمت پناه بود بهترین مقام تیمی جوانان آسیا در سال 2001 در هنگ کنگ بود و اما آخرین خبر که تیم ملی پینگ پنگ در سال گذشته عنوان 38 را در جهان به خود اختصاص دهد.

چگونگی بازی
فرد آغاز کننده، با استفاده از راکت باید به گونه ای به توپ ضربه بزند که ابتدا توپ به نیمه ی زمین خود و پس از عبور از روی تور، به نیمه ی زمین فرد مق

ابل برخورد کند. در ضربه های بعدی توپ باید فقط در نیمه ی زمین طرف مقابل به زمین بخورد.
ترتیب بازی
این ورزش می تواند به صورت انفرادی ( تک به تک ) یا گروهی ( دو به دو ) انجام شود. در بازی های انفرادی، زننده سرویس، یک سرویس صحیح را اجرا می کند. سپس گیرنده ی سرویس یک برگشت صحیح را اجرا می کند و به همین ترتیب زننده و گیرنده به طور متناوب به توپ ضربه می زنند.
در بازی های دو نفره، ابتدا زننده سرویس، یک سرویس صحیح را اجرا می کند. سپس گیرنده ی سرویس توپ را برگشت داده، بعد، هم بازی زننده ی سرویس یک برگشت صحیح انجام می دهد. پس از آن نفر دوم گیرنده ی سرویس، توپ را بر می گرداند. به این ترتیب هر بازیکن به نوبت و به طور متوالی به توپ ضربه می زند تا یک نفر خطا کرده، طرف مقابل امتیاز کسب کند.
سرویس درست
در آغاز یک سرویس، توپ باید بدون حرکت روی کف دس

ت آزاد زننده سرویس قرار داشته باشد. دست بازی، دستی است که راکت را می گیرد و دست آزاد، دستی است که راکت نمی گیرد. سپس زننده سرویس توپ را تقریباً با حالت عمودی و به سمت بالا بدون چرخش پرتاب خواهد کرد؛ به صورتی که توپ پس از رها شدن حداقل 16 سانتی متر بالا بیاید.
زمانی که توپ پایین آمد، زننده سرویس به نحوی ضربه می زند که توپ ابتدا با زمین خود و سپس بعد از عبور از روی تور مستقیماً با زمین حریف برخورد کند.
توپ باید کروی شکل و قطر آن 40 میلی متر باشد.

وزن توپ 2/7 گرم است. جنس توپ از سلولوئید یا م

واد پلاستیکی مشابه و رنگ آن سفید مات یا نارنجی مات و بدون انعکاس نور است.
در بازی های دو نفره ابتدا توپ باید به نیمه سمت راست زمین زننده سرویس و گیرنده ی سرویس برخورد کند. بازیکن باید طوری سرویس بزند که داور یک کمک او قادر به مشاهده ی رعایت مقررات صحیح از جانب او باشند.

هر مسابقه ی تنیس روی میز یک داور و یک کمک داور دارد که کمک داور در زمان تصمیم گیری های ویژه به داور کمک می کند.

گیم
بازی از پنج گیم یازده امتیازی تشکیل می شود. هر بازیکن یا زوجی که زودتر به امتیاز 11 دست یابد، برنده گیم خواهد بود، مگر آن که به امتیاز مساوی 10 دست یابند. در این صورت برنده، بازیکن یا زوجی خواهد بود که دو امتیاز پی در پی بیش تر از حریف خود کسب کند.
امتیاز
در موارد زیر بازیکن یک امتیاز کسب می کند:
– اگر حریف او نتواند یک سرویس صحیح اجرا کند.
– اگر حریف او نتواند یک برگشت صحیح اجرا کند.
– اگر حریف مانعی غیر از راکت بر سر راه توپ ایجاد کند.
– اگر حریف دو مرتبه ی متوالی به توپ ضربه بزند.
– اگر بدن بازیکن به میز ( سطح بازی ) بر خورد کند؛ به طوری که میز را حرکت دهد.
– اگر بدن بازیکن با تور برخورد کند.
– اگر دست آزاد بازیکن به میز ( سطح بازی ) برخورد کند.
– در مسابقه های دو نفره اگر بازی کنان خارج از نوبتی که اولین زننده ی توپ و اولین گیرنده ی توپ تعیین شده است به توپ ضربه وارد کنند.
میز
سطح روی میز که سطح بازی نامیده می شود، باید به صورت مستطیل بوده، طول آن 2/74 متر و عرض آن 1/52 متر باشد. ارتفاع پایه های میز بای

د 76 سانتی متر باشد. سطح بازی باید دارای رنگی یک نواخت و به صورت تیره و مات و بدون بازتاب نور باشد. خط سفید کناره ی میز به عرض 2 سانتی متر موازی با طول میز و خط سفید انتهایی به عرض 2 سانتی متر موازی عرض میز کشیده می شود. سطح بازی با یک تور عمودی به دو قسمت مساوی تقسیم می شود. هر زمین

با یک خط میانی سفید به عرض 3 میلی متر، به دو قسمت مساوی به نام « نیم زمین » تقسیم می شود.
مجموعه ی تور
مجموعه ی تور شامل تور، ضمائم آن، پایه ها و گیرنده هایی است که مجموعه ای تور به میز متصل می کند. تور باید با طنابی که طرفین آن به دو پایه ی عمودی به ارتفاع 15/25 سانتی متر بسته شده متصل شود. ارتفاع تور از سطح میز باید 15/25 سانتی متر باشد.
توپ
توپ باید کروی شکل و قطر آن 40 میلی متر باشد. وزن توپ 2/7 گرم است. جنس توپ از سلولوئید یا مواد پلاستیکی مشابه و رنگ آن سفید مات یا نارنجی مات و بدون انعکاس نور است.
راکت

راکت نمی تواند به هر شکل، اندازه و وزن مورد استفاده قرار بگیرد. تیغه و سطح آن باید صاف و محکم باشد. چوب راکت ( تیغه ) باید از چوب طبیعی باشد. برای استحکام تیغه ی راکت از موادی مانند الیاف کربن، الیاف شیشه یا کاغذ فشرده استفاده می کنند. سطح راکت باید یک نواخت بوده و دارای ضخامت یکسانی باشد. یک طرف راکت به رنگ قرمز روشن و مات و طرف دیگر آن سیاه و بدون انعکاس نور باشد. هر طرف تیغه یا چوب راکت که برای ضربه زدن به توپ مورد استفاده قرار می گیرد باید از جنس لاستیک معمولی آج دار باشد. لاستیک آج دار معمولی عبارت است از یک لاستیک بدون منفذ از نوع طبیعی یا مصنوعی که آج های آن به طور یکنواخت قرار گرفته اند.

قوانین تنیس روی میز
یک مسابقه شامل سه گیم از پنج گیم و یا چهار گیم از هفت گیم خواهد بود.
– بین هر دو گیم بازیکنان اجازه دو دقیقه استراحت دارند.
– هر بازیکن یا زوج بازیکن می توانند در طول مسابقه یک بار درخواست مهلت استراحت قانونی (یک دقیقه) نمایند.
– بازیکنی که زودتر از حریف به امتیاز 11 برس

د، برنده گیم خواهد بود مگر اینکه 10-10 مساوی شوند که در این صورت بازیکنی برنده خواهد شد که 2 امتیاز بیشتر به دست آورد.مثلاً 16-18 شود.
– برای شروع بازی حق انتخاب سرویس، دریافت و یا میز با قرعه کشی با سکه تعیین می شود.
– برنده ی قرعه می تواند سرویس یا دریافت سرویس یا میز را انتخاب کند.اگر برنده ی قرعه، زدن سرویس را انتخاب کند، حق انتخاب میز (زمی

ن) با حریف خواهد بود.
– پس از هر دو امتیاز، نوبت سرویس به حریف می رسد و این روشش تا پایان هر گیم ادامه می یابد.
– اگر بازیکنان در شرایط 10-10 مساوی قرار گیرند، به جای دو سرویس، بازی به صورت یک سرویس-یک سرویس ادامه می یابد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله پنج موتور رشد اقتصادی در 1000 سال آینده در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پنج موتور رشد اقتصادی در 1000 سال آینده در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پنج موتور رشد اقتصادی در 1000 سال آینده در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پنج موتور رشد اقتصادی در 1000 سال آینده در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پنج موتور رشد اقتصادی در 1000 سال آینده در pdf :

پنج موتور رشد اقتصادی در 1000 سال آینده

مقدمه:
چهار موج متوالی که در طول تاریخ منشا تغییرات و تحولات اقتصادی بوده اند، از کشاورزی، انقلاب صنعتی، جامعه خدماتی و انقلاب اطلاعات نشات گرفته اند. در هزار سال آینده بشر حداقل پنج موج دیگر را تجربه خواهد کرد که نیروی محرکه آنها افزایش اوقات راغت، علوم مربوط به حیات، مواد فوق پیشرفته، عصر جدید هسته ای و عصر جدید فضا خواهند بود.
هر کدام از نیروهای تغییرات مربوط به چهار موج اول باعث بوجود آمدن عزم حرکت و تحولی در طول سالیان دراز گذشته شده است و افراد مطلع و محققان زیادی

این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند. عصر کشاورزی بطور عمده متکی به کاشت و برداشت محصولات از زمین بود. در این دوره به استفاده از حیوانات نیز می توان اشاره کرد. شغلهای مربوط به کشاورزی در ایالات متحده در دهه 1880 از لحاظ کمی اوج گرفت. اما شغلهای مربوط به عصر صنعتی که مشخصه اصلی آن تمرکز بر روی تولید انبوه بود، در دهه 1930 اوج گرفت. موج سوم که با نام عصر خدمات شناخته شده است شغلهای مربوط به دوره خود را ایجاد کرد که نقطه شروع اوج گرفتن این مشاغل در اواسط دهه 1950 در ایالات متحده امریکا بود. عصر اطلاعات که ظهور فناوریهای ارتباطات و رایانه باعث بوجود آمدن آن شده است هم اکنون نیز در حال رسیدن به نقطه اوج خود در زمینه اقتصاد و اشتغال زائی می باشد ولی بطور نسبی می توان برتری و تسلط این دوره را تا 20 سال آینده تصور کرد.
دو دهه زمان کوتاهی برای شروع تفکر نسبت به موج بعدی تغییرات نیست. سئوال اینجاست که موج بعدی تغییرات چه تحولاتی را به همراه خواه

د داشت؟ تغییر و تحولات جاری بطور عمده با ظهور شرکتهای فراملی جدید پدیدار شده و رهآورد این ظهور بهبود و همچنین نزول در آمدها و نرخ اشتغال زائی می باشد که در نتیجه ساختار دهی دوباره به اقتصاد و تاثیر گذاری بر اقتصاد جهان

 

بوجود می آیند. جایگزینی فناوریهای جدید به جای قسمتها و بخش های تولیدی و خدماتی ضربه سختی به ساختار اقتصادی فعلی بوده و در آینده نیز خواهد بود.
برنامه ریزی برای چگونگی تقابل و رودرروئی با چنین تغییرات بنیادینی از ضروریات مهم هر سازمانی جهت کاهش خسارتهای احتمالی است. بقای کل صنایع و رشد اقتصادی آینده بستگی به قرار داشتن در صف مقدم فناوریهای نوظهور دارد. پنج موج تحولا

تی که نام برده شد، هر کدام دوره ای از چیرگی و تسلط را تجربه کرده و سپس دوره زوال را تجربه خواهند کرد، درست مثل چهار موجی که قبلا” عنوان شد. هر کدام از این امواج تحولات ابتدا بعنوان بزرگترین عامل اشتغال زائی و سپس بعنوان یکی از بزرگترین تولیدات ناخالص ملی مطرح خواهند شد. تحقیقات دقیق نشان می دهد که نیروهای محرکه مربوط به تغییرات بنیادین اقتصادی در طول دهه ها و یا حتی قرن ها تجمع یافته و سپس باعث اوج گرفتن تحولات در دوره زمانی کوتاهتری شده و موج تغییرات را به نقطه اوج آن می رسانند. هر کدام از این پنج موج تحولات اقتصادی که بنظر در شرف وقوع می آیند، هم اکنون نیز با مطالعه نیروهای پیشران مربوطه قابل شناسائی و تخمین می باشند.
عصر اوقات فراغت : چیره و غالب تا سال 2015
کسب و کارهای مرتبط با اوقات فراغت مثل سینما، ویدئو و سالنهای موسیقی و غیره تا سال 2015، 50% تولید ناخالص ملی اکثر کشورهای پیشرفته را به خود اختصاص خواهند داد. سرگرمیهای بزرگ شامل فیلم، تلویزیون، انتشارات، موسیقی، هتل، و شهر های بازی در صف اول عصر زمان فراغت قرار دارند. یکی از علائمی که مقصد حرکت هر ملتی را نشان می دهد، حقیقت کوچکی است که از انتخابهای آنها استنباط می شود. برای نمونه در سال 1996، پانزده میلیون امریکائی از سرزمین والت دیسنی (Disney Land) واقع در آناهیم (Anaheim) دیدن کردند در حالیکه تنها 8/10 میلیون نفر (بدون در نظر گرفتن مسافرتهای تج

اری) به پایتخت امریکا مسافرت کرده اند. در این حال، سرمایه گذاران زرنگ و باهوش، شروع به تغییر جهت سرمایه گذاریهای خود از شرکتهای تولیدی – صنعت

ی به سمت شرکتهای فراملی و فعال در زمینه دنیای سرگرمی کرده اند.
همانطور که جامعه در طول هر کدام از اعصار گذشته با پیشرفت مواجه شد، بر میزان اوقات فراغت بشر افزوده شد. زمانی که انقلاب کشاورزی حدود ده هزار سال پیش بوقوع پیوست، بشر آن زمان دیگر نیازی به صرف وقت و زمان خود برای شکار و ذخیره سازی گوشت حیوانات نداشت. لذا شاید 10% از طول عمر خود را صرف فعالیتهای سرگرم کننده کرد. بین سالهای 6000 قبل از میلاد مسیح تا 1500 میلادی، صنعتگران و پیشه وران و تولیدات آنها باعث شد تا دیگران زمان بیشتری برای اوقات فراغت خود پیدا کنند و تا آن زمان حدود 17% از زمان متوسط عمر خود را دراین امور صرف کردند. در قرن هیجدهم ظهورماشین آلات قدرتمند مثل موتور بخار باعث تسریع اقدامات تولیدی و افزایش زمان 23 درصدی اوقات فراغت شد. تا دهه 1990، ماشین های الکتریک سرعت تهیه هر چیزی را ازتهیه غذا گرفته تا مسائل مربوط به حمل و نقل را بیشتر کرده و در نتیجه مردمان جوامع پیشرفته توانستند 41% از زمان فعالیتهای روزمره خود را به امور سرگرمی و تفریحات موجود اختصاص دهند. تا چندی قبل از سال 2015 میلادی، فناوریهای جدید و تعدادی از روندهای فعلی برای افراد جوامع پیشرفته امکان استفاده از50% درصد اوقات کاری خود در زمینه سرگرمی و تفریح را مهیا خواهند کرد. متوسط ساعات کاری در هفته بطور پیوسته از 72 ساعت در اواخردهه 1700 به 8/69 ساعت در سال 1859 و از 40 ساعت در دهه 1990 به 3

0 ساعت در بعضی از کشورهای اروپائی در سال 2005 کاهش یافته است.
امروزه در کشورهائی که دولتهایشان در کنترل احزاب موسوم به حزب کارگر می باشند، حتی صحبت از 24 ساعت کار در هفته نیز در جریان است. در این میان، تعطیلات رسمی نیز بطور پیوسته در حال افزایش می باشند. در سال 1998 تنها ده روز بعنوان تعطیل رسمی در امریکا بحساب آمده که ادارات دادگاههای فدرال تعطیل های بیشتری داشتند. در دیگر کشورها حتی 18 روز بعنوان تعطیلی رسمی و سالیانه وجود دارد که مناسبات نژادی، قبیله ای و مذهبی مشوق افزایش این تعطیلات می باشند. بسیاری بر این باورند که در نهایت ایالات متحده نیز شاهد افزایش تعطیلات رسمی خواهد بود. مرخصی ها نیز طولانی تر خواهد شد. بعنوان مثال، امریکائیها امروزه تنها دوازده روز حق مرخصی دارند و پیش بینی می شود که این تعداد به 40 رو

ز در سال 3000 میلادی برسد. کارگران فنلاندی در سال 1993 از 5/37 روز مرخصی برخوردار بودند. در مقایسه با ایالت متحده، کشورهای اروپای غربی از تعطیلاتی تا دو تا سه برابر برخوردار هستند. برای نمونه، تعداد روزهای مرخصی در هلند بطور متوسط 5/32 روز در ایتالیا 32 روز و در آلمان 30 روز می باشد. غیبت و عدم حضور در سر کار نیز با استفاده از حقوق و مزایا و یا بدون استفاده از آن در حال افزایش است.
امروزه کارمندان و کارگران زودتر خود را بازنشسته می کنند متوسط سن بازنشستگی درآمریکا در بین سالهای 1950 تا 1955، 67 سال بوده و در بین سالهای 1985 تا 1990 به 63 سال رسیده است. در سال 1994 سن بازنشستگی به 60 سال کاهش یافت. با این وجود، سن بازنشستگی دوباره افزایش خواهد یافت. سن مشمول شدن برای دریافت بیمه های تامین اجتماعی تا سال 2022 از 65 تا 67 افزایش خواهد یافت. تا سال 2025 بدلیل بهبود شرایط زندگی، طول عمر افراد افزایش یافته و آنها زندگی طولانی تر و سالم تری را تجربه خواهند کرد. لذا پیش بینی می شود که سن بازنشستگی به 70 سال برسد. برای یک لحظه تصور کنید که طول عمر بشر به 160 سال رسیده است. اگر 60 سالگی سن بازنشستگی باشد ، آنگاه شخص مورد نظر یک قرن باقیمانده را چگونه خواهد گذراند؟
طلیعه اقتصاد مربوط به اوقات فراغت در پهنه خلق و خوها، دیدگاهها و فعالیتهای جدید بشر ظهور خواهد کرد. افراد جامعه آینده بجای خرید کالا، مشتاق به صرف هزین

ه برای کسب تجربه عملی خواهند بود. کسب وکارهائی که ماجراجوئی و هیجان را بعنوان کالای اصلی خود به خریداران ارائه می کنند، در این زمان با رشد بسیار چشمگیری مواجه خواهند شد. مردمان جوامعی مثل امریکا خواستار مشاهده و دیدن سایر قسمتهای جهان خواهند بود. در این میان ، چین بعنوان یکی از مکانهای پر جاذبه توریستی در جهان تا سال 2020 خواهد بود. برای بعضی از افراد صرف اوقات فراغت در جهت پرورش پتانسیل های درونی خود شاید گزینه اصلی باشد. افراد بیشتری وقت خود را صرف مسائل روحی و ذهنی کرده و روشهای قدیمی سیر و سلوک در جستجوی معنی زندگی دوباره جان تازه ای خواهند یافت. اما بنظر می رسد بیشتر افراد وقت فراغت خود را صرف ورزش و سرگرمی های تفریحی بک

نند.
عصر علوم مربوط به حیات: چیره و غالب تا سال 2100
علوم مربوط به زیست شناسی تا سال 2100 بر فعالیتهای اقتصادی چیره شده و تا حدودی نیز در قرن بعدی ادامه پیدا خواهد کرد. کد گشائی ژن انسان و سایر ارگانیسمها فصل جدیدی ازتحولات بالقوه را ایجاد میکند. آشکار شدن اسرار حیات که یکی از معماهای بزرگ بشر در همه اعصار بوده است، در این دوره آغاز می شود. درک و فهم طرح اولیه حیات، به مهندسان ژنتیک این امکان را خواهد داد که فرایند تکامل گیاهان و درختان، حیوانات و نوع بشر را به کنترل خود در آورند. تا اوایل سال 2020 قدرتهای سیاسی – اقتصادی باعث بزرگترین تقسیم بندی های اخلاقی و نژادی در طول کل حیات بشر خواهند شد. اصلاح نژادی یا به عبارت دیگر کنترل هوشمندانه بشر نسبت به تکامل خودش یکی از مباحث جنجال برانگیز در آن زمان خواهد بود. سازمانهای مذهبی در کنار سایر منتقدان، تلاشهای بی امانی را برا ی مقابله با فناوریهای اصلاح ژنتیک خواهند کرد. چنین مقاومتی در برابر پیشرفتهای مشابه علوم زیست شناسی دیده شده است. سالهایی نه چندان دور رهبران کلیسا پیوند زنی گیاهان و درختان را همچون کفرگوئی تقبیح می کردند. در قرون گذشته نیز، رهبران مذهبی کالبد شکافی مرده ها را غیر اخلاقی، زشت و موهن می دانستند ولی در نهایت مهندسی ژنتیک به این موانع فائق خواهد آمد. زیرا منافع این فناوری از جمله ریشه کن کردن بیماریهای ارثی، افزایش طول عمر، افزایش تولید غذا و مواد خوراکی و بهبود اثر بخشی مواد داروئی بسیار مهمتر از آن است که توسط گروهها و یا اشخاص

ی مورد انکار قرار گیرد. هم اکنون موضوع از بین بردن بیماریهای ارثی در دسترس بشر قرار گرفته است. بیش از 4000 ژن که در ارتباط مستقیم با مشکلات وراثتی می باشند، شناخته شده اند.
امروزه شرکتهای تجاری صفحات کوچک و لغزنده ای را تولید کرده اند که به راحتی با DNA واکنش داده و بیماری ژنتیکی احتمالی را تشخیص می دهند. این صفحات کوچک در حقیقت نقش یک آزمایشگاه بسیار کوچک را بازی می کنند. با استفاده از این امکانات سلولهای جنینی انسان جهت شناسائی مشکلاتش مثل تصلب بافتهای تخمدان در جن چنین تشریح کرد که جنین هائی با مشکلات ژنتیکی از جنین های سالم جدا شده و از بین می روند. در حقیقت این عمل را می توان نوعی سقط جنین و یا قتل عمدی افراد بالقوه مریض برشمرد.
نوزادان سفارشی که هزینه بالائی برای والدین دارند در نهایت نفع زیادی در زمینه سلامتی و زندگی بدون مشکل را خواهند داشت. چنین موضوعی در نهایت به یک هنجار اجتماعی تبدیل می شود. اسپرم ها و تخمک هائی که با جراحی جدا شده و در آزمایشگاهها با هم ترکیب می شوند در نهایت جنین تقویت شده ای را تولید می کنند. این جنین تولید شده در نهایت به بدن مادر برگردانده می شود. کنترل زاد و ولد به یک عمل بسیار ساده ای تبدیل شده و در بسیاری از مناطق جهان به اجرا گذاشته خواهد شد که تبعات اقتصادی عظیمی خواهد داشت.
افزایش طول عمر انسان به 120 تا 160 سال مشکلات دیگری را بوجود خواهد آورد. چطور افراد یک جامعه دوره بازنشستگی صد ساله را تحمل خواهند کرد؟ به نظر می رسد که جوامع می بایست در این شرایط چاره ای برای مسئله خودکشی و پوچ گرائی بیاندیشند.
فناوری زیستی باعث افزایش محصولات کشاورزی خواهد شد. محصولاتی که توسط مهندسی ژنتیک طراحی شده اند، توانائی رشد در محیط های نامناسب را پیدا کرده و محصول نهائی دارای مواد مقوی و مغذی خواهد بود. بطور مثال امروزه گوجه فرنگی هائی بطور مصنوعی و با مهندسی ژنتیک پرورش می یابند که مقاومت بالائی در برابر فاسد شدن و حتی صدمات ناشی از حمل و نقل های خشن دارند. هورمونهای رشدی که در آزمایشگاهها تولید شده اند به گاوها تزریق شده و باعث افزایش میزان شیر دهی آنها می شود. تمامی این موارد به مفهوم افزایش بسیار زیاد تولید و عرضه مواد ضروری می باشد.
مهندسی ژنتیک هم اکنون نیز قادر به تولید غذاداروها می باشد طوری که این مواد حاوی واکسن و یا سایر مواد داروئی بوده و لذا باعث افزایش ایمنی بد

ن در برابر بیماریها می شوند. گیاهان و مواد رستنی شاید به زودی طوری طراحی شوند که فقط محصول نهائی را تولید کنند یعنی بعنوان مثال با استفاده از زیست فناوری می توان بدون اینکه ریشه، بدنه، برگ، ساقه و یا حتی دانه ای وجود داشته باشد، آب پرتقال تولید کرد.
در نهایت باید گفت که اصول ژنتیک برای شبیه سازی اعضای بدن انسان بکار گرفته شده و یا حتی مکانیسم پیر شدن را کشف و متوقف خواهد کرد. احتمال فناناپذیری برای انسان چندان دور از ذهن نیست. افزایش جمعیت جهان و نرخ تولیدی بالا از مشخصه های اقتصادی این دوره می تواند باشد.
مواد فوق پیشرفته: سال 2200 تا 2300

فناوریهای مواد پیشرفته از جمله توانائی جداسازی و ساخت مجدد مواد در سطح اتمی وزیر اتمی دگرگونی بنیادینی را در علم مواد ایجاد خواهد کرد. اما تا رسیدن به این مرحله زمان قابل توجهی پیش روی ماست. این فناوریها ممکن است در سالهای 2200 تا 2300 به نقطه اوج خود برسند. علوم مربوط به مواد فوق پیشرفته قادر به حل هزاران هزار معماهای مربوط به حالتها و پیکر بندی مواد خواهد شد.
فشار یکی از عوامل موثر در شکل گرفتن مواد می باشد. نتیجه آزمایشهائی که به تازگی انجام گرفته حاکی است که ایزوتوپ های کربن در فشار دویست هزار اتمسفر به شکل گلوله های بیضوی در می آیند که می توان آنها در دمای محیط توسط واکنشهای مخصوصی تبدیل به الماس کرد. گاز هیدروژن نیز در فشار 5/2 میلیون اتمسفر تبدیل به فلز می شود. در این حالت این گاز صد برابر سوختهای فعلی ظرفیت تولید نیروی محرکه دارد. لذا هیدروژن در این دوره سوخت اصلی خواهد بود. تغییر دما از درجه بسیار داغ تا بسیار سرد نیز عامل بسیار موثری در خواص مکانیکی مواد می باشد. در درجه حرارت بسیار پایین، یعنی نزدیک صفر مطلق، بسیاری از مواد خاصیت ابر رسانائی پیدا می کنند و در نتیجه جریان الکتریسیته را بدون مقاومت از خود عبور می دهند. امروزه تحقیقات آزمایشگاهی سعی در تولید ابر رساناها در دماهای محیط دارند. واضح است که با مخلوط کردن عناصر آلیاژی درست در شرایط آزمایشگاهی مناسب رسیدن به چنین موادی امکان پذیر است. پتانسیل ذخیره انرژی در ابر رساناها بسیار بالا است. تحقیقات در این زمینه ممکن است روزی باعث ایجاد سیستم حمل ونقل بر اساس سوختهای ابر رسانه ای شود. موضوع انرژی در این دوره در کانون توجه همه اقتصاددانان خواهد بود.
رسیدن به درجه حرارتهائی معادل 1870000 درجه فارنهایت با کمک اشعه های لیزر به آسانی امکان پذیر شده است. در چنین درجه حرارتی اکثر مواد تبدیل به پلاسما شده و می توانند براحتی در فرایندهای جوش هسته ای بکار گرفته شوند. از دهه 1950 تعداد زیادی از انواع لیزرها تولید شده است. یکی از این اشعه ها در سال 1996 با انرژی خروجی 130 تریلیون وات تولید شد که اتمهای ساطع شده از این اشعه رفتاری مثل امواج

نور را به نمایش گذاشتند. قویترین نوع لیزر، یعنی لیزر با الکترون آزاد، توسط شتاب دهنده های خطی تولید می شود که انرژی الکترون را تبدیل به لیزر می کند. کاربردهای عملی لیزر از ارتباطات مخابراتی تا جراحی های پزشکی باعث دگرگونی کلی در همه صنایع شده است.
توسعه و تولید مواد مصنوعی با سرعت سرسام آوری ادامه داشته و به همین صورت نیز ادامه خواهد یافت. پلاستیک هائی مثل وینیل (Vinyl

) و پلی استایرن (Polystyrene) که در سال 1828 کشف شدند، باعث بوجود آمدن صنایع بسیار مهمی در قرن بیستم شدند. پلاستیکهائی با خواص هدایت الکتریکی، اپوکسی رزین ها و تفلون برای وسائل آشپزخانه باعث سهولت در بعضی فعالیتهای روزمره زندگی شدند. کشف مواد جدید تقریبا” هر روز اتفاق می افتد و اخبار روزانه در کشورها حاوی مطالبی در این موارد هستند. بیش از ده میلیون ترکیب شیمیائی تاکنون شناخته شده و به این آمار روزانه چهار صد هزار ترکیب جدید اضافه می شود.
مواد طراحی شده تنها به مواد غیر آلی محدود نمی شوند. بلکه مواد مصنوعی آلی نیز به وفور وجود دارند. بعنوان مثال ماده متداول در تصفیه خانه ها یعنی قند و شیرین کننده ها را در نظر بگیرید. این مواد شیرین کننده را دانشمندان در اواخر قرن نوزدهم کشف کردند و شیرین کننده ای را که با مهندسی ژنتیک ساخته شده است نیز در دهه 1990 به بازار ارائه دادند. امروزه بسیاری معتقدند که بیش از هزار نوع ماده شیرین کننده طبیعی و مصنوعی در تصفیه خانه ها وجود دارد. یک شیرین کننده مصنوعی بیش از 50000 برابر شیرین تر از شکر های معمولی در آشپزخانه هاست. با ایجاد امکانات تولیدی بسیار کوچکی در حد چند صد متر مربع و تولید شیرین کننده های مصنوعی می توان محصول معادل با تولیدات صدها کارخانه ها ی قند و شکر سازی با هزاران کارگر تولید کرد. لذا چنین امکانات کوچکی جایگزین هزاران هکتار زمین و چند هزار کارگر خواهد شد. مهمترین موضوع اینکه اینگونه شیرین کننده ها در کنترل قند خون، چاقی و بهبود سلامتی نیز موثر بوده و باعث افزایش طول عمر انسانها می شود.
فناوری نانو یا تولید ابزارآلات و ماشینها در ابعاد مولکولی نیز در حال اوج گرفتن و اعمال تغییرات ودگرگونیهای اساسی است. فناوری نانو مواد کمتری را بکار برده، انرژی کمتری را مصرف کرده، و تولید زباله را نیز به حداقل خواهد رساند. لوله های آزمایشگاهی با قطر داخلی ده میلیونیم یک متر با استفاده از نانو لوله های کربنی تولید شده اند و همچنین موتورهای الکترواستاتیک به کوچکی هفتاد میکرون و با سرعت 240000 د

ور در دقیقه و گاهی اوقات 600000 دوردر دقیقه نیز در آینده ای نزدیک تولید خواهند شد. این موتورها در جراحی های بسیار ریز مثل برش شریانها و یا حتی برداشتن چربیهای رسوب کرده در جداره رگها بکار گرفته می شوند. ظهوردستگاههائی که حاوی عامل تولید کننده ای همانند DNA باشند، نیز در آینده بوجود خواهند آمد. در این حالت این دستگاهها قادر به تولید مثل بوده و بطور خود به خود به تعدادشان افزوده خواهد شد. علوم مواد فوق پیشرفته حتی ابعاد کوچکتر از نانو را نیز مورد بررسی قرار داده و گام به گ

ام به سمت درک درست و کامل ساختار اصلی اتمها حرکت خواهد کرد. تا کنون بیش از 300 ذره زیر اتمی کشف شده و بنظرمی رسد که شناخت تمامی ذرات زیر اتمی نیاز به زمان بسیار طولانی تر دارد.
عصر جدید هسته ای (سالهای بین 2500-2100)
طلیعه عصر جدید اتمی با پدیده جوش گرما هسته ای پا به عرصه وجود خواهد گذاشت. جوش هسته ای از هیدروژن بصورت بی حد وحصر استفاده کرده و لذا نیاز به انرژی را بطور گسترده تامین خواهد کرد. در این عصر انسان با شبیه سازی واکنش هسته ای خورشید توانائی تولید نامحدود انرژی را بدست خواهد آورد. نیاز به انرژی های گرما هسته ای با توجه به تمام شدن صنایع نفتی در سالهای بین 2050 تا 2100 به حداکثر خود خواهید رسید. (انستیتو نفت امریکا میزان ذخایر نفت خام در کره زمین را در حدود 2 تریلیون بشکه تخمین زده است که حداکثر تا 95 سال دیگر قابل استحصال خواهد بود). سالهای قبل از 2050 اقتصاد دنیا دوباره به سوی ذغال سنگ گرایش پیدا خواهد کرد. سپس حول و حوش سالهای 2250 تا 2500 میلادی ذخایر ذغال سنگ نیز تمام شده و با توجه به اینکه نفت نیز کاملا” از بین رفته است، لذا نیاز به منبع انرژی دیگر یک ضرورت خواهد بود. جوش هسته ای هیدروژن می تواند تا 50 میلیون سال انرژی کل دنیا را تامین کند. آب اقیانوسها تا عمق 3 متر از سطح، به اندازه کافی یکی از ایزوتوپهای هیدروژن به نام دوتریم (Deuterium) را داراست که بهترین ماده اولیه راکتورهای جوش هسته ای با هیدروژن می باشد. استحصال هیدروژن از لایه سطحی زمین نیز به این میزان هیدروژن اضافه شده و منبع لایزالی برای انرژی در آینده خواهد بود. البته دریافت هیدروژن از سایر کرات و خارج از جو زمین نیز یکی دیگر از منابع تامین هیدروژن می باشد که فراتر از نیاز بشر برای تامین می باشد. همچنین هزینه تبدیل دوتریم به ترتیتیم (Tritium) که ایزوتوپ دیگری از هیدروژن بوده و قدرت تامین انرژی در حدود چهار برابر بیشتر از دوتریم را داراست، چندان زیاد نیست. برای مقرون به صرفه بودن استفاده از جوش هسته ای، نوآوری هائی در حوزه هائی م

انند شیمی پلاسما، فیزیک، توسعه محفظه هایی با مقاومت بالای حرارتی، لیزر و تصفیه بهینه مواد خام، نیاز حتمی است. اما این مشکلات غیر قابل حل نیستند. موضوعاتی که باید مد نظر قرار گیرند، همانا فرایندهای قانونگذاری، ساخت و دیگر اقدامات مربوط به شروع عملیاتهای ساخت می باشد. با در نظر گرفتن همه موارد زمان زیادی می بایست صرف تحقیقات شود. به نظر می رسد که افتتاح اولین موسسه تولید انرژی با جوش هسته ای هیدروژنی در سالهای 2025 بوقوع بپیوندد. دیگر منابع تولید انرژی مثل صفحات فوتوولتائیک (Photovoltaic) که انرژی خورشیدی

را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند نیز در ا

ین دوره وجود خواهند داشت ولی سهم کوچکتری از تولید انرژی را به خود اختصاص خواهند داد. بعنوان مثال قدرت باد در سال 1997 تاحدود 7630 مگاوات در ایالات متحده برق تولید کرد. با وجود اینکه رقم تولید انرژی چندان بالا نیست ولی این گونه روشهای تولید انرژی همچنان به راه خود ادامه خواهند داد. انتظار می رود سلولهای سوختی تا سال 2025 توجیه اقتصادی پیدا کرده و در بیشتر نقاط جهان مورد استفاده قرار گیرد.
عصر جدید فضا: سالهای 2500 تا 3000
شرکتها و موسسات اقتصادی فعال در خارج از کره زمین در سالهای 2500 بیشتر فعالیتهای اقتصادی را به خود اختصاص خواهند داد. قرن هاست که بشر با تلسکوپ و سایر وسائل این چنینی مشغول رصد کردن فضای بیکران خارج از جو زمین می باشد. فیزیک نجومی و رشته های مطالعاتی مشابه بطور گسترده و مداوم در حال کشف اسرار بیشتری از کهکشانها بوده و اطلاعات بیشتری در اختیار بشر قرار می دهند. سفینه های فضائی هم اکنون مشغول کند و کاو فضای بیرون از جو زمین هستند. کهکشان راه شیری که زمین نیز جزئی از این کهکشان می باشد، در حدود 200 تا 400 میلیارد سیاره دارد. بطور کلی تخمین زده می شود که کل کائنات در حدود 125 میلیارد کهکشان داشته باشد. با وجود چنین ابعاد عظیمی از کائنات، کسب و کارهای فعال در زمینه مطالعات فضائی در حال ساختن امکاناتی برای مسافرتهای فضائی یا به عبارت دیگر توریسم فضائی هستند. به موازات گردشگری در سایر مدارات فضائی، استفاده از منابع طبیعی سایر سیارات نیز در کانون توجه شرکتها و موسسات اقتصادی قرار دارد. استخراج مواد معدنی و خام از سایر سیارات مثل کره ماه گزینه هائی است ک

ه در آزمایشگاههای این شرکتها در حال بررسی است. فناوریهای زیادی جهت رسیدن به عصر جدید فضا ضروری است که تا تحقق کامل آنها زمان زیادی باید منتظر شد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله روشهای تعلیم حضرت علی (ع) در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله روشهای تعلیم حضرت علی (ع) در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله روشهای تعلیم حضرت علی (ع) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله روشهای تعلیم حضرت علی (ع) در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله روشهای تعلیم حضرت علی (ع) در pdf :

چکیده
ارتباطات میان‌انسانی معصومین (اعم از پیامبر اکرم و ائمه طاهرین (ع)) با مخالفان خود، دربردارنده درس‌هایی گران‌بها در حوزه تربیت اخلاقی برای مربیان تربیت است؛ برخوردهایی که حتی در مواردی منجر به هدایت شخص مخالف و پیوستن او به جمع مؤمنان گشته است. این نوشتار، با بررسی رفتار عملی امام علی (ع) در مواجهه با مخالفان از یک سو، و تحلیل سخنان و گفتار ایشان درباره چگونگی رفتار با مخالف از سوی دیگر، به استخراج مهم‌ترین اصول و روش‌های تربیتی در مواجهه با مخالف می‌پردازد.

واژگان کلیدی: امام علی (ع)، نهج‌البلاغه، اخلاق ارتباطات، اخلاق دینی، ارتباط با مخالف، اصول و روش‌های تربیتی.

مقدمه
مهم‌ترین مفروضات این پژوهش را می‌توان در دو نکته خلاصه نمود که یکی از آنها در ارتباط با رفتار امام و جایگاه وی در جامعه و دیگری مربوط به فهم کلمات و سخنان ایشان، یا اعمال و رفتار ایشان که برای ما در قالب کلمات و جمله‌ها نقل شده‌اند، می‌باشد.در فرض نخست، این نکته را مسلم می‌گیریم که امام علی (ع) همانند دیگر امامان معصوم، دارای نقشی هدایتی در هرگونه برخورد و مواجهه با مردم است و این مسئله، اختصاصی به پیروان و موافقان ایشان ندارد؛ چراکه امامان نیز به‌اقتضای اینکه جانشین پیامبر اسلام (ص) و برگزیدگان خداوند برای راهنمایی بشرند، موظف به ابلاغ دستورات الهی و تلاش در جهت هدایت تمامی بشرند.
شاهد این مسئله، در جای‌جای زندگانی این ذوات مقدس و در قالب نمونه‌هایی روشن ـ از مناظره با منکران و ملحدان گرفته تا ابراز محبت و لطف به مخالفان و دعوت آنان به بازگشت به‌سوی راه صحیح ـ قابل مشاهده است.همچنین، نقش هدایتی در اینجا دربردارنده دو بعد است؛ ابلاغ دستورات الهی به‌عنوان تضمین‌کننده سعادت و هدایت، و ارشاد و راهنمایی و تلاش عملی در حد توان، به‌منظور یاری مخاطب برای پیمودن راه سعادت و هدایت. به بیان دیگر، امامان همچون پیامبر اکرم (ص)وظیفه دارند علاوه بر آگاهی‌بخشی، در جهت عملی پیروی از معلومات و آگاهی‌های مخاطبان نیز آن مقدار که تکلیف دارند، تلاش کنند.
فرض دوم که به چگونگی استفاده از کلام آن بزرگان مربوط می‌گردد، اعتبار و پذیرش اصول کلی دلالت لفظ بر معانی مقصود متکلم است. این اصول که در نخستین بخش از دانش اصول فقه (مباحث الفاظ) به‌تفصیل بیان گشته، تعیین‌کننده دایره دلالت و مفاد سخنان معصومان یا افعال آنان‌که از طریق الفاظ برای ما نقل شده‌اند، می‌باشد.
ازجمله مهم‌ترین این اصول که به‌ویژه در این پژوهش بارها مورد تأکید قرار می‌گیرد، قرینه بودن حوادث پیرامونی صدور یک سخن یا رفتار از معصوم و زمان و مکان خاص صدور در فهم معنای مقصود از گفتار یا رفتار است؛ بدین معنا که برای فهم صحیح یک روایت یا عمل خاص امام (ع)، باید دریابیم این گفتار یا رفتار در چه زمان و مکانی، و در چه شرایطی و خطاب به چه کسانی گفته شده یا رخ داده است.
همچنین، افزون بر آن اصولی که به دلالت الفاظ بر معانی و چگونگی آن می‌پردازند، توجه به دلالت سیاق کلام بر معنا یا معانی خاص نیز از پیش‌فرض‌های فهم سخنان معصومین (ع) است. سیاق کلام، به‌معنای لحن کلی گفتار یا چینش خاص کلمات و جملات و نحوه ترکیب آنهاست که در مواردی به‌عنوان دلیل یا مؤید معنایی خاص از میان معانی متعددِ محتمل مورد استفاده قرار می‌گیرد و علاوه بر اینکه در علم اصول فقه مورد بحث و بررسی قرار گرفته، (به‌عنوان نمونه بنگرید به: المظفر، 1379: 105 ـ 101) در غالب کتب تفسیری نیز مورد توجه و عنایت ویژه است.
محدوده این پژوهش خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار امام علی (ع) در کتاب نهج‌البلاغه می‌باشد. همچنین همان‌گونه که قبلاً نیز اشاره شد، این پژوهش تنها به‌دنبال یافتن «اصول و روش‌های تربیتی ارتباط با مخالف» در این کتاب است. به بیان دیگر، هرچند در کتاب نهج‌البلاغه به اصول و روش‌های تربیتی بسیاری اشاره شده است، اما دایره این پژوهش تنها بخشی از این اصول و روش‌ها را که در تلاقی دو ساحت تربیت اخلاقی و تربیت اجتماعی و سیاسی به چگونگی ارتباط با مخالف می‌پردازند، دربر می‌گیرد (تصویر شماره 1) و همین مسئله باعث محدود بودن اصول و روش‌های تربیتی در این پژوهش، به عرصه‌ای خاص و جزئی از تربیت گشته است.

این پژوهش با بررسی شرایط صدور قول یا فعل امام علی (ع) و تحلیل آنچه پیرامون این اقوال و افعال در نهج‌البلاغه نقل شده، به بازشناسی اخلاق ارتباط با مخالف و برخی اصول و روش‌های رویارویی تربیتی با وی می‌پردازد. دو روش عمده مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از:
الف) روش تحلیل گفتار: مقصود از این روش ـ در برابر روش تفسیر متن ـ تحلیل کلام و سخن امام (ع) از لحاظ بررسی نقش گوینده و متن در مقام تربیت و اثرگذاری بر مخاطب است. درواقع در این روش، ما از منظر بیرونی متن، به ارزیابی شیوه تربیتی و اثرگذاری گفتار، حالات گوینده، چگونگی کلام، خصوصیات مخاطب و آثار پیام می‌پردازیم. (اعرافی، 1379: 19)
ب) روش رفتارشناسی: در این روش، به بررسی رفتارها و سیره‌های عملی پرداخته می‌شود؛ چراکه امام علی (ع) و دیگر پیشوایان معصوم دارای نقشی الگویی‌اند و علاوه بر این نکته عام، برخی از اعمال آنان به‌صورت ویژه در موقعیت تربیتی از آنان سر زده است. (همان: 20)
فرایند انجام پژوهش نیز بدین صورت بوده که پس از اتخاذ مفروضات، تبیین مفاهیم کلیدی و تعیین روش پژوهش، محدوده پژوهش (کلیه خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار نهج‌البلاغه) به‌دقت مورد مطالعه قرار گرفته و با توجه به دو روش ذکرشده، آن دسته از سخنان و رفتارهای امام (ع) که در مواجهه با مخالفان بوده، تحلیل و بررسی شده‌اند و براساس ملاک تمایز بین اصول و روش‌های تربیتی (کلی بودن و ناظر بودن به ملاحظات عام رفتارهای تربیتی یا جزئی و عینی بودن و ناظر بودن به یک رفتار خاص)، اصول و روش‌های تربیتی از آنها استنباط شده است.
همچنین، توجه به این نکته نیز شایسته است که استدلال قطعی به مدلولات این احادیث، پیش از هر چیز نیازمند بررسی و تأیید صدور آنهاست؛ ولی با توجه به محدودیت‌های این پژوهش از یک سو، و تلقی به قبول کتاب شریف نهج‌البلاغه و به‌ویژه، تأیید مضمون عمده یافته‌های این پژوهش در دیگر منابع معتبر نقلی و عقلی از سوی دیگر، در این مقطع بررسی سندی و صدوری روی آنها انجام نشده و فقط از جهت دلالت مورد بررسی قرار گرفته‌اند.یافته‌های این پژوهش در قالب دو بخش اصول تربیتی و برخی شیوه‌های تربیتی در رویارویی با مخالف تقدیم می‌شود.

مفهوم‌شناسی
لازم است پیش از ورود به تحقیق، مفاهیم اساسی آن به‌اجمال تبیین شوند.
یک. اخلاق ارتباطی
«اخلاق ارتباطی» در پژوهش حاضر به‌معنای مجموعه‌ای از رفتارهای مبتنی بر ملکاتِ فاضله نفسانی است که در موقعیت‌های ارتباط با دیگری بروز و ظهور می‌یابند. بر این اساس، «اخلاق ارتباطی» عمدتاً ناظر به حوزه روابط بین فردی بوده و بخشی از حوزه وسیع‌‌ترِ «اخلاق اجتماعی» به‌شمار می‌آید.
دو. مواجهه
مقصود از «مواجهه» در عنوان تحقیق، هرگونه کنش و رفتار زبانی و غیر زبانی است که در بسترِ ارتباطی بین امام (ع) با دیگر اشخاص یا مردم روزگار ایشان اتفاق افتاده است. با این بیان، هرگونه عکس‌العمل امام (ع) (اعم از لفظی و عملی) در برابر کسانی که دارای اعتقادات یا رفتار اجتماعی ـ سیاسی متفاوت با امام بوده‌اند، نوعی مواجهه و رویارویی تلقی می‌شود.
سه. مخالفت
منظور از «مخالفت» در عنوان «مخالف»، هر نوع اختلاف‌نظر دینی، فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی با امام علی (ع) است که به‌صورت عملی نیز ابراز شده باشد. قید دوم این تعریف، یعنی ابراز این اختلاف است که عنوان مخالفت را محقق می‌سازد. بدین‌ترتیب، فقط کسانی به‌عنوان مخالف تلقی می‌شوند که در یک موضع‌گیری عملی در برابر امام، اختلاف‌نظر خود را به‌عنوان مخالفت ظاهری، اعتراض، درگیری و جنگ ابراز کرده باشند؛ در این صورت است که امام نسبت به این دیدگاه یا رفتار مخالف، عکس‌العمل نشان می‌دهند. همچنین، با این تبیین روشن می‌شود که این پژوهش شامل آن دسته از اصحاب امام (ع) که در مواردی نسبت به دستورات ایشان نافرمانی یا سستی داشته‌اند نیز نمی‌شود.
با توجه به تعریفی که از مخالف ارائه شد، معاویه بن ابی‌سفیان نیز از مخالفان امام (ع) به‌شمار می‌رود؛ ولی با توجه به گستردگی و تنوع برخوردهای امام با معاویه و اختصاص حجم قابل توجهی از سخنان امام به معاویه و رفتار و کردار او، تحلیل اخلاق ارتباطی امام (ع) در این مواجهات نیازمند تتبع و تدقیق فراوان است که از حوصله این نوشته کوتاه خارج بوده و به همین منظور، این پژوهش به بررسی مواجهات امام با معاویه نمی‌پردازد و آن را به تحلیل‌های تفصیلی‌تر موکول می‌نماید.
چهار. اصول تربیتی
اصطلاح «اصول تربیتی» در تعریف کلی، به‌معنای مهم‌ترین قواعد، توصیه‌ها و بایدهای کلی است که به‌منزله راهنمای عمل، سامان‌دهنده و هدایت‌کننده تمامی تدابیر و فعالیت‌های تربیتی مربی است. (شریعتمداری، 1385: 11؛ اعرافی، 1387: 34؛ باقری، 1385: 87) «روش‌های تربیتی» نیز عبارتند از راهکارها، دستورالعمل‌ها و توصیه‌های جزئی و عینی که در پرتو اصول، به شیوه‌های عملی تربیتی می‌پردازند.به بیان دیگر، هرچند اصول و روش‌ها هردو از یک سنخ بوده و دستورالعمل‌هایی ناظر به فعالیت‌ها و تدابیر تربیتی‌اند، اما مهم‌ترین تفاوت آنها در این است که اصول، توصیه‌هایی کلی‌اند و روش‌ها، دستورالعمل‌هایی عینی و جزئی‌اند که در پرتو اصول، قابلیت کاربرد دارند. (همان: 88)
به‌عنوان نمونه، همان‌گونه که «ابراز محبت به متربی» یکی از اصول تربیتی است، «هدیه دادن» روشی تربیتی است که به‌صورتی جزئی، به یک رفتارِ عینی تربیتی اشاره دارد که در پرتو اصل ابراز محبت، به‌عنوان دستورالعملی جزئی، مصداقی برای آن اصل کلی خواهد بود. در تعبیری دیگر، روش‌ها به مربی می‌آموزند که برای دستیابی به اهداف تربیتی چگونه باید عمل نمود؛ درحالی‌که اصول، چارچوب کلی عمل و فعالیت مربی برای رسیدن به اهداف را ترسیم می‌کنند. (ابراهیم‌زاده، 1389: 47 ـ 46)
توجه به این نکته نیز ضروری است که یک روش تربیتی لزوماً وابسته به یک اصل تربیتی خاص نیست؛ بلکه چه‌بسا یک روش تربیتی می‌تواند مصداق و دستورالعملی عینی برای چند اصل متفاوت بوده و تأمین‌کننده ملاحظات تمامی آن اصول باشد. به‌عنوان نمونه در مثال فوق، روش هدیه دادن همان‌گونه که در پرتو اصل «ابراز محبت» معنا می‌یابد، می‌تواند در ذیل اصلِ «تکریم شخصیت متربی» نیز جای گیرد. به همین خاطر، در تبیین اصول و روش‌های تربیتی نباید لزوماً به‌دنبال مندرج نمودن هر روش در ذیل یک اصل بود؛ بلکه مهم‌ترین عامل تمایز اصل و روش، انتزاعی و کلی بودن اصل، و عینی و جزئی بودن روش می‌باشد. به بیان دیگر، اصول، قاعده‌های عام تربیت‌اند و روش‌ها، راهکارهایی جزئی.1
همچنین اشاره به این نکته ضروری است که با توجه به تمرکز پژوهش حاضر بر اخلاق ارتباطی، اصول و روش‌های تربیتی استخراج‌شده در این پژوهش تنها ناظر به یکی از حوزه‌های تربیت، یعنی حوزه «تربیت اخلاقی» در عرصه ارتباطات میان‌فردی هستند و تنها به «اصول و روش‌های تربیتِ اخلاقی در عرصه ارتباط با مخالفان» می‌پردازند.
اصول تربیتی امام علی (ع) در مواجهه با مخالف
در این بخش، مجموعاً چهار اصل تربیتی استخراج گشته که عبارتند از:
اصل اول: تفاوت در نوع برخورد با اشخاص و جریان‌های مختلف
ویژگی‌های متفاوت افراد و گروه‌ها نیازمند آن است که رابطه و تعامل با آنها نیز براساس همین خصوصیات صورت گیرد. از سخنان و رفتارهای امام علی (ع) در نهج‌البلاغه نیز به‌دست می‌آید که ایشان با توجه به عوامل ذیل، برخوردهای متفاوتی با اشخاص و گروه‌های مختلف داشته‌اند:
یک. نیت و قصد مخالف از مخالفت

یکی از تقسیم‌بندی‌های جالب توجه مخالفین از دیدگاه امام این است که مخالفی که در طلب حق است و به بیراهه می‌رود، با کسی که اساساً به‌دنبال باطل است و برای آن آگاهانه تلاش می‌کند، یکسان نیست و باید با هرکدام از این دو گروه، تعامل متفاوتی داشت. ایشان می‌فرمایند:پس از من خوارج را مکشید (با آنها جنگ نکنید)؛ زیرا کسی که خواستار حق بوده و به طلب آن برخاسته و به خطا رفته، همانند کسی نیست که به طلب باطل برخیزد و به آن دست یابد [مراد معاویه و اصحاب اوست]. (نهج‌البلاغه: خ 61)

این تفکیک نشان‌دهنده این است که امید به هدایت افرادی که ناآگاهانه به راه خطا رفته و به مخالفت برخاسته‌اند، بیشتر از مخالفان آگاه و متعمد است؛ چراکه دسته اول درواقع خواهان حق و حقیقت است و در تعیین مصداق آن دچار اشکال شده است. توجه به این نکته، در مواجهات امروزین ما با مخالفان سیاسی ـ اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت است.
دو. سابقه، تجارب و معلومات قبلی مخالف

پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت، امام علی (ع) در موارد متعددی با خوارج سخن گفته و آنها را به راه راست دعوت نمودند. در یکی از این موارد، امام (ع) شخصاً به اردوگاه خوارج در حومه کوفه رفته و این‌گونه با آنان رفتار نمودند:امام از آنان پرسید: آیا همه شما با ما در صفین بوده‌اید؟ گفتند: برخی بوده‌اند و برخی نبوده‌اند. امام گفت: این دو دسته از هم جدا شوند؛ آنکه در صفین حاضر بوده در یک دسته و آنکه در صفین نبوده در گروهی دیگر، تا با هر دسته جداگانه سخن گویم ; . (همان: خ 122)

صرف‌نظر از سخنان حضرت با این دو گروه، (که قسمت‌هایی از آن در دیگر بخش‌ها تحلیل خواهد شد) صرف تفکیک بین این دو گروه و اینکه باید با هر کدام، به سخن ویژه خود اتمام حجت نمود، نشان‌دهنده این است که سابقه اشخاص و تجارب قبلی آنان به‌وجود آورنده زمینه‌هایی در آنهاست که باعث می‌شود رفتار و مواجهه با آنان براساس آن زمینه‌ها متفاوت باشد.
سه. شرایط روحی و روانی مخاطب در هنگام مواجهه
پیش از آغاز جنگ جمل، امام (ع) به طرق مختلف تمام تلاش خود را جهت جلوگیری از برافروخته شدن آتش درگیری صرف نمودند؛ از جمله این تلاش‌ها، ارسال نمایندگانی به سران سپاه مقابل بود. عبدالله بن عباس یکی از این نمایندگان بود که امام (ع) وی را نزد زبیر فرستادند تا او را به پیروی از ولایت امام بازگرداند. ایشان پیش از ارسال عبدالله بن عباس به وی فرمودند:
طلحه را ملاقات مکن که اگر به دیدارش روی، او را چون گاوی خواهی یافت که شاخ‌ها آخته است. او را عادت چنین است که مرتکب کارهای صعب شود و پندارد که آسان است. پس از زبیر دیدار کن که نرم‌خوی‌تر است. او را بگوی که دایی‌زاده‌ات می‌گوید مرا در حجاز شناختی و در عراق به‌جای نیاوردی؛ چه چیز تو را از آنچه بر تو آشکار شده بود، رویگردان نمود؟ (همان: خ 31)
این عبارات، به‌روشنی بیانگر اهمیت وضعیت روحی مخاطب در صلاحیت وی نسبت به دریافت پیام یا ارشاد و راهنمایی است؛ تا آنجاکه حتی شاید در مواردی شرایط وی به‌گونه‌ای باشد که هرگونه ارتباط و گفتگوی رودررو یا حتی با واسطه، نه‌تنها هیچ تأثیری نداشته باشد، بلکه عامل تحریک وی برای مخالفت و دوری بیشتر از هدایت باشد. به بیان بهتر، از این سخن و مشابهات آن برمی‌آید که گاهی اوقات، متربی اصلاً آمادگی لازم برای پذیرش تربیت را ندارد و به همین خاطر، هیچ کاری از دست مربی برنمی‌آید.
چهار. جایگاه مخالف و موقعیت زمانی و مکانی ابراز مخالفت
جریان خوارج، یکی از مهم‌ترین جریان‌های مخالف در عصر امام بوده است. پیروان این جریان در موارد و موقعیت‌های مختلفی به ابراز این مخالفت و سر دادن شعار معروف خود، یعنی «لا حکم الا لله» پرداخته‌اند و جالب اینکه امام (ع) نیز در هر موقعیتی، به تناسب حال به آنان پاسخ داده‌اند. به‌عنوان نمونه، در مواردی که ابراز مخالفت در موقعیتی جمعی و به هدف اهانت به امام یا تنقیص مرتبه یا جایگاه ایشان بوده، برخوردی قاطع و اسکاتی صورت گرفته است. یکی از این موارد، خطاب امام به شخصی به نام بُرج بن مسهر طائی است.

وی که از شعرای خوارج و تبلیغ‌کنندگان آنان بود، (ابن ابی‌الحدید، 1404: 10 / 130) در اجتماعی با صدای بلند آن‌گونه که امام بشنوند، ندای «لا حکم الا لله» سر داد. امام خطاب به وی گفتند:خاموش شو، ای مردی که دندان‌های پیشین تو افتاده است. خدا چهره‌‌ات را زشت گرداند. به خدا سوگند، حق آشکار شد و در آن وقت حقیر و ناتوان و پوشیده آواز بودی. تا آنگاه که باطل نعره زد، آشکار شدی، آن‌سان که شاخ بُز نر آشکار شود. (نهج‌البلاغه: خ 184)از دیگر موارد این‌گونه برخوردها، برخورد امام با اشعث بن قیس است.

اشعث که سرکرده منافقین عصر امیرالمؤمنین (ع) و از رهبران جریان حکمیت بود، روزی در مسجد کوفه درحالی‌که امیرالمؤمنین (ع) مشغول خطابه درباره فتنه حکمیت و گمراهی مردم به‌خاطر عدم پیروی از دستورات امام بود، (ابن ابی‌الحدید، 1404: 1 / 297) در میان سخنان ایشان به اعتراض برخاست و خطاب به امام گفت: «آنچه تو می‌گویی به زیان توست، نه به سودت.» در این حال، امام نگاه تندی به وی کرد و فرمود:

تو چه دانی که چه چیز به سود من است و چه چیز به زیان من. لعنت خدا بر تو باد و لعنت لعنت‌کنندگان. ای که خود و پدرت همواره دروغی چند به هم می‌بافته‌اید. ای منافق فرزند کافر، به خدا سوگند، که یک‌بار در زمان کافریت به اسارت افتاده‌ای و یک‌بار در زمان مسلمانیت، و در هر بار نه توانگریت تو را از بند اسارت رهانید و نه جاه و منزلتت. مردی که شمشیرهای کین را بر قوم خود رهنمون شود و مرگ را بر سر آنان رانَد، سزاوار است که خویشاوندانش دشمن دارند و بیگانگان از شر او ایمن ننشینند. (نهج‌البلاغه: خ 19)

همان‌گونه که واضح است، هدف اساسی امام در این دو برخورد، اسکات طرف مقابل و معرفی وی به‌عنوان فردی گمراه‌کننده به دیگران است؛ به‌خصوص که این نوع مخالفت نه به روشی منطقی، بلکه در قالب اعتراضی به حاکمیت و در جهت تنقیص امام ابراز شده است. شاید این برخوردهای امام بدین معنا نیز باشد که دیگر امیدی به هدایت این افراد نیست؛ لذا باید تلاش کرد دیگران از انحراف آنان آگاه شده، توسط القائات نادرستشان آلوده نشوند.مهم‌ترین شاهد بر این مدعا، این نکته است که امام (ع) در موقعیت‌های دیگر که شرایط مناسب فراهم بوده، به بحث و استدلال پیرامون مسئله خوارج و حکمیت می‌پردازد که به دو مورد آنها اشاره می‌شود:

حضرت (ع) وقتی شنید که خوارج می‌گویند «لا حکم الا للّه» فرمود:سخن حقی است که به آن باطلی خواسته شده. آری، حکم جز از آن خدا نیست، ولی اینان می‌گویند که امارت و حکومت ویژه خداوند است و بس، و حال آنکه، مردم را امیر و فرمانروایی باید، خواه نیکوکار و خواه بدکار، که مؤمن در سایه حکومت او به کار خود پردازد و کافر از زندگی خود تمتع گیرد، تا زمان هریک به‌سر آید و حق بیت‌المال مسلمانان گرد آورده شود و با دشمن پیکار کنند و راه‌ها امن گردد و حق ضعیف را از قوی بستانند و نیکوکار بیاساید و از شر بدکار آسوده ماند. (همان: خ 40)

در روایت دیگر آمده است که چون سخن ایشان در باب حکمیت را شنید، فرمود:حکم خدا را در باره شما انتظار می‌کشم؛ در حکومتی که نیکان بر سر کار باشند، پرهیزگار به طاعت حق مشغول است و در حکومت امیر ظالم، بدکردار از زندگی تمتع می‌جوید. تا زمان هریک به پایان آید و مرگش فرا رسد. (همان)

همچنین در جایی دیگر خطاب به خوارج چنین فرمود:; آیا آنگاه که از روی حیله‌گری و فریب و مکر و نیرنگ قرآنها را برافراشتند، شما نگفتید که اینان برادران و هم‌کیشان ما هستند که به کتاب خدا پناه برده‌اند و از ما می‌خواهند که خطاهای گذشته آنها را ببخشاییم و مصلحت آن است که از آنان بپذیریم و اندوه از دلشان بزداییم؟ من به شما گفتم که این کاری است که بیرونش ایمان است و درونش تجاوز و ستم؛ آغازش رحمت و مهربانی است و پایانش پشیمانی. شما در کار خود ثابت بمانید و از همین راه که تاکنون می‌رفته‌اید، بروید؛ دندان به هم بفشارید، به میدان جهاد بتازید و به آن آواز التفات مکنید که اگر پاسخش گویند، گمراه کند و اگر نگویند، سبب حقارتش شود.

ولی آن کار ‌ـ حکمیت ‌ـ انجام پذیرفت و شما خود از کوشندگان آن بودید ; من کار بدی نکرده‌ام و شما را در کارتان فریب نداده‌ام و به اشتباه نینداخته‌ام. بزرگان شما دو مرد را برگزیدند و ما از آن‌دو پیمان گرفتیم که از قرآن تجاوز نکنند؛ ولی آن‌دو گمراه شدند و حقیقت را، با آنکه به چشم می‌دیدند، رها کردند؛ میلشان به ستم بود و به ستم گراییدند. ما پیش از آنکه رأی ناصواب خود را آشکار کنند و حکمی ظالمانه دهند، از ایشان پیمان گرفته بودیم که در حکمیت، حق و عدالت را رعایت کنند ; . (همان: خ 122)همان‌گونه که از این دو مقطع و بیانات امام در خطبه‌های دیگر (همچون خطبه 58 و 127) آشکار است، امام در این موارد با توجه به مساعد بودن شرایط به تبیین مسئله حکمیت و شعار خوارج و مناقشه پیرامون آن پرداخته‌اند.
اصل دوم: خیرخواهی و حسن‌نیت در برخورد با مخالف

از اصول مهم اخلاقی در اسلام، خیرخواهی و حسن‌نیت و پرهیز از حس انتقام‌جویی و کینه، حتی در رویارویی با مخالفان و دشمنان است. امام (ع) علاوه بر آنکه پیش از آغاز هرگونه مواجهه نظامی، نهایت سعی خود را برای حل‌وفصل امور به طریقی مسالمت‌آمیز و احتراز از درگیری می‌نمودند، در دیگر موقعیت‌های حین جنگ و پس از آن نیز به یاران خود می‌آموختند که از روحیه انتقام‌جویی فاصله گیرند و هدایت و خیر طرف مقابل را خواستار باشند. در روز جنگ جمل، وقتی امام بر کشته دو تن از سپاه جمل به نام‌های طلحه و عبدالرحمن بن عتاب گذر کرد، فرمود:

ابومحمد در اینجا غریب افتاده است. به خدا سوگند که خوش نداشتم قریش، کشته در زیر نور ستارگان افتاده باشند ; آنان برای کاری که لایق آن نبودند گردن کشیدند؛ ولی گردن‌هایشان شکسته شد و به مقصود نرسیدند. (همان: خ 219)همچنین، این‌گونه نقل شده که وقتی امام (ع) در ایام جنگ صفین شنیدند برخی اصحاب ایشان به سپاه شامیان ناسزا می‌گویند، کلماتی فرمودند که از آن جمله است:; به‌جای آنکه دشنامشان دهید، بگویید: بار خدایا، خون‌های ما و آنها را از ریختن نگه دار و میان ما و ایشان آشتی انداز و آنها را که در این گمراهی هستند، راه بنمای؛ تا هرکه حق را نمی شناسد، بشناسد و هرکه آزمند گمراهی و دشمنی است، از آن باز ایستد. (همان: خ 206)

اصل سوم: رعایت ادب، احترام و اصول اخلاق عمومی در رویارویی با مخالف
اختلاف‌نظر با دیگران و حتی انحراف فکری و عملی آنان به هیچ وجه توجیه‌کننده زیر پا گذاشتن ادب و اخلاق در مواجهه با آنان نیست و این نکته در روایات متعددی (در منابع غیر از نهج‌البلاغه نیز) مورد تأکید قرار گرفته است. افزون بر این، رفتار ائمه (ع) در برخورد با مخالفان که بعضاً بی‌ادبی‌ها و جسارت‌هایی نیز می‌کردند، بهترین شاهد بر این اصل است؛ تا آنجا که این مواجهه مؤدبانه و از سر لطف، در موارد متعددی منجر به پشیمانی طرف مقابل و هدایت او نیز می‌گشته است. هنگامی که امام علی (ع) در جنگ صفین شنیدند برخی یاران ایشان، نزدیکان معاویه را دشنام می‌دهند، سخنان کوتاهی ایراد نمودند که به‌خوبی روشنگر این اصل است:

آنان را دشنام مدهید؛ چراکه دوست ندارم که شما دشنام‌دهنده باشید. ولی اگر به توصیف اعمال و بیان حالشان بپردازید، سخنتان به صواب نزدیک‌تر و عذرتان پذیرفته‌تر است ; . (همان)نکته جالب توجه در این فقره، راه‌حل جایگزین امام است که از یاران خود می‌خواهد به‌جای دشنام دادن، به توصیف و بیان احوال و اشتباهات طرف مقابل بپردازند. این مسئله باعث می‌شود از طرفی، مخالفت از روی آگاهی و حقیقت‌جویی و فارغ از تعصب و هیجانات روانی زودگذر ناشی از ناسزاگویی باشد و از سوی دیگر، حس خیرخواهی و هدایت دشمن در اصحاب امام زنده گردد.

همچنین، امام در سفارشی به سپاهیان خود پیش از جنگ صفین، آنان را ملزم به رعایت اصول انسانی و اخلاقی، حتی در هنگام مبارزه می‌نماید:; کسی را که پشت کرده و می‌گریزد، مکشید و آن را که از پای افتاده است، آسیب مرسانید و مجروح را زخم مزنید و زنان را میازارید و آنان را به خشم میاورید، هرچند آبروی شما بریزند یا امیرانتان را دشنام دهند. ; حتی در زمانی که زنان مشرک بودند، ما را گفته بودند که از آنان دست بازداریم ; . (همان: ن 14)

اصل چهارم: به‌سوی مخالف رفتن و تلاش جهت هدایت او
از برخی نقل‌های تاریخی درباره رفتار امام و بعضی بیانات ایشان این‌گونه استفاده می‌شود که در صورت مهیا بودن شرایط و آمادگی مخالف، نباید منتظر بود که او به‌سراغ مربی بیاید، بلکه باید به‌صورت فعال نزد وی رفت و در جهت راهنمایی او تلاش نمود. در برخی برخوردهای امیرالمؤمنین (ع) با خوارج نیز نقل شده است که امام منتظر مراجعه خوارج و پاسخ‌گویی به اشکالات ایشان نمی‌ماندند و در مواردی خود به اردوگاه و یا جمع آنان رفته، آنان را موعظه می‌نمودند؛ از آن جمله، واقعه‌ای است که طی آن، امام (ع) خود به اردوگاه خوارج در خارج کوفه رفتند تا آنان را به پذیرش حکومت دعوت نمایند. (همان: خ 122)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله روبات های مسیر یاب در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله روبات های مسیر یاب در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله روبات های مسیر یاب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله روبات های مسیر یاب در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله روبات های مسیر یاب در pdf :

روبات های مسیر یاب

معرفی روبوت های مسیر یاب
در این بخش سعی داریم ابتدا وظایف و فعالیت های روبوت های مسیر یاب را برای شما شرح دهیم و امیدواریم بتوانیم اطالاعات جامعی را در اختیار شما قرار دهیم:
روبوت های مسیر یاب معمولا به دو دسته ی ساده و ویژه(عکس بالا) تقسیم بندی می شوند که در بخش ساده روبوت ها توانایی دنبال کردن یک خط را دارا می باشند که این از توانایی های عمومی روبوت های مسیر یاب است اما ویژگی هایی که روبوت های مسیر یاب ویژه را از روبوت های ساده متمایز می کند توانایی عبور کردن از مسیر های سخت و دشوار است که در این حالت روبوت می تواند از مسیر هایی مثل دست انداز ، چاله ی آب ، شیب 45 درجه و; عبور کند.
آشنایی با نحوه ی فعالیت روبوت ها ی مسیر یاب
هر چند روبوت های مسیر یاب می توانند در طرح ها و انواع مختلف ساخته شوند اما در مجموع فلسفه ی کار آن ها مشابه است. به طوری که در همه ی روبوت های مسیر یاب اطلاعات توسط میکرو کنترلر از حسگر ها گرفته می شود و بعد از پردازش دستورات لازم به موتور ها انتقال می یابد و این عمل به طور متناوب تکرار می شود که در این بین آی سی های الکترونیکی و قطعات مختلف قرار می گیرند.

بخش های مختلف روبوت های مسیر یاب
روبوت های مسیر یاب به طور کلی از سه بخش مکانیک ، الکترونیک و نرم افزار تشکیل می شود که در اینجا به شرح وظایف و معرفی قسمت های مختلف آن می پردازیم:
مکانیک : این بخش از مهمترین بخش های روبوت های مسیریاب است به طوری که در صورت نقص در این بخش قسمت های الکترونیم و نرمافزار هم کارآیی خود را از دست می دهند. این بخش از قسمت های مختلف تشکلی می شود که در اینجا به شرح آن ها می پردازیم:
مهمترین قسمت بخش مکانیک شاسی یا بدنه است می تواند هر صفحه ای باشد البته سبک و در صورت امکان عایق.
و قسمت دیگر چرخ ها هستند چرخ ها از قسمت های مهم روبوت های مسیر یاب می باشند که در انتخاب آن ها باید نکات مهمی از جمله اندازه قطر چرخ ها ، اندازه عرض چرخ ها و میزان اصطحکاک با زمین رعایت شود.
البته در روبوت های مسیر یاب معمولا از دو چرخ اصلی و ثابت استفاده می شود که به موتور ها متصل است

و از یک یا دو چرخ به عنوان چرخ هرزگرد که در جلوی روبوت تعبیه می شود

الکترونیک : این قسمت یکی از مهمترین قسمت های روبوت است که البته قسمتی است که بیشترین زمان را نیاز دارد که خود از قسمت های مختلف تشکیل می شود و در اینجا آن ها را نام می بریم:
1- برد اصلی
2-برد سنسور
3-کنترل موتور ها
در اینجا به توضیح کوتاهی در مورد هر یک از این قسمت ها می پردازیم:
1- برد اصلی : این برد همانطور که از نامش پیداست جز اصلی ترین قسمت های روبوت است که وظیفه اخذ اطلاعات ، پردازش اطلاعات و صدور دستور های لازم به دیگر قسمت ها را بر عهده دارد. به طوری که اطلاعات مورد نیاز را از سنسور ها گرفته و بعد از پردازش آن ، دستورات لازم را با توجه به Programing به موتور ها صادر می کند.
2-برد سنسور: این برد یکی از قسمت های ربات است که نیاز به ظرافت کاری زیادی دارد . سنسور ها به همراه اتصالات مربوط به سنسور ها باید بر روی این برد قرار گیرد .
3- کنتل موتور ها : موتور ها معمولا در هنگام طبقه بندی در قسمت مکانیک قرار می گیرند اما کنترل آن ها در قسمت الکترونیک قرار می گیرد . اما از آن جا که کنترل موتور ها از اهمیت فراوانی برخوردار است ، ما موتور ها را هم در این بخش به شما معرفی می کنیم. کنترل موتور ها به توانایی های موتور و اطلاعات پردازش شده بستگی دارد.
در اینجا هر یک از این قسمت ها را به تفصیل بیان می کنیم
1- برد اصلی : ما در برد اصلی باید از المان هایی استفاده کنیم که بتوانیم اطلاعات مورد نیاز را از فرستنده سنسور ها دریافت نماییم و سپس بتوانیم با استفاده از میکرو کنترولر ها اطلاعات را پردازش کرده و بوسیله چند آی سی دستورات لازم را به موتور ها صادر نماییم .
پیشنهاد می شود برای در یافت اطلاعات از فرستنده سنسورها از apamp ها استفاده کنیم و بهتر است برای تنظیم ولتاژ apamp ها از پتانسیومترها استفاده کنیم بدین ترتیب می توانیم با اتصال apamp ها به میکروکنترلر اطلاعات را از سنسورها دریافت نماییم .

بررسی سیستم روبات مسیریابی :
بر روی زمین خطی سیاه رنگ متمایز از زمینه روشن تصور کنید . پهنای این خط در حدود دو سانتی متر و طول انرا نامحدودبا پیچ وخمهای فراوان تصورکنید تئوری میگوید وقتی نور به جسمی کدر یا سیاه رنگ برخورد می کند قسمت بیشتری از نورجذب ان می شود و مقدار کمی از ان باز تابیده میشود و وقتی نور به جسمی روشن و سفید بتابد قسمت زیادی از نور را باز می تاباند و قسمت کمی را جذب می کند پس میتوان سفید یا سیاه بودن دو جسم را با اندازه گیری نوربازتابیده شده ازان حدس زد کافی است یک منبع نورانی داشته باشیم که نور رابه طرف جسم مورد نظر بتاباند ودرهمان حال یک سنسورنوری میزان نور بازتابش را اندازه گیری کند مطمئنا برای دو جسم با رنگهای مختلف یا دو جسم سفید وسیاه میزان باز تابش متفاوت ثبت خواهد شد.
انجام ازمایش بالا درتاریکی ممکن است به نتایج خوبی منجر شود اما در محیطی مثل محیط اتاق انواع و اقسام منابع نوری را داریم .همچنین باید در نظر داشته باشیم که سنسورنوری مابرروی روباتی قرار دارد که همواره در حال حرکت است و نسبت به منابع نوری در اتاق درزاویه های تاریک و روشن واقع میشود اگر محیط با لامپهای فلورسنت روشن میشود.
مساله از این هم بدتراست چون لامپهای فلورسنت در هر ثانیه صد بار روشن وخاموش میشوند و سنسورها این مطلب را حس خواهند کرد اگر تلویزیون هم در محیط روشن باشدحرکت تصاویر نور محیط را دچار تغییر خواهد کرد.

راه حل چیست؟
راه حل اول :
راه حلی که ما پیشنهاد میکنیم استفاده ازدو نوع نور است دراصل استفاده از دو طیف نوری مجزا. سعی میشود نور اتاق نور لامپهای فلورسنت باشد وازلامپهای معمولی رشته ای و نور خورشید حتی المقدور اجتناب شود .
نور لامپهای فلورسنت در اصل درطیف نزدیک به نورماورابنفش قراردارد که با ماده فسفرسانس میزانی ازان را به نور مرئی تبدیل می کنند با این وجود لامپهای فلورسنت نور قرمز یا مادون قرمز ندارند.درصد نور مادون قرمزتولیدی توسط این لامپها بسیارناچیزاست درعوض لامپهای رشته ای به میزان زیادی نورمادون قرمز ونورقرمزدارندونور ماورابنفش تولیدی توسط لامپهای رشته ای بسیار ناچیز و قابل صرفنظراست روی این اصل ما درسیستمی که قرار است مسیر سیاه رادرزمینه سفید تشخیص دهد از لامپهای مادون قرمز استفاده می کنیم دیودهایLED وجود دارند که در طیف مادون قرمز کار می کنند این دیودها نور مادون قرمز غیرمرئی تولید می کنند .
سنسورهای نور مادون قرمز هم در بازار یافت میشوند سنسورهایی که فقط با نور مادون قرمز تحریک میشوند طبق قراری که با هم گذاشتیم در اتاق فقط از لامپهای فلورسنت استفاده می کنیم که در طیف مادون قرمز تداخلی ایجاد نمی کنند .
راه حل دوم:
راه حل دیگری هم هست که دقیق تر عمل می کند و این حساسیت های بی مورد را ندارد اما روش پر هزینه ای می تواند یاشد صرفنظر از اینکه نور اتاق حاوی کدام یک از طیف های نوری است منبع های نوری مسیر یاب به صورت لحظه ای کار میکنند سعی می شود میزان نور برخوردی به یک سطح نیمی از یک مقدار مبنا باشد .
برای لحظه ای کوتاه دیود نور گسیل را روشن می کنیم و میزان نوری را که منعکس شده را اندازه میگیریم حال دیود نور گسیل را خاموش می کنیم و بلافاصله دوباره سطح نور موجود را اندازه گیری میکنیم این مقادیر را توسط AD به صورت دیجیتال به یک پردازنده می دهیم تا از همدیگر کم کند. تفاوت بین دو سطح نوری بیانگر تیره یا روشن بودن سطح مورد نظر می تواند باشداز روش دوم برای جاهای دیگر هم می توان استفاده کرد .
فرض کنید می خواهید میزان دوری یا نزدیکی به دیواری را تخمین بزانید روش بالا می تواند به یک روبات میزان دوری یا نزدیکی به یک دیوار را نشان دهد بدون اینکه روبات به میزان نور محیط ونور موجود حساس باشد.
نحوه تشخیص مسیر چگونه است ؟

ساده ترین کار استفاده از فقط یک چشم الکترونیکی برای تشخیص مسیر سیاه و سفید می باشد. در برنامه نرم افزاری برای روبات اینطور تعریف می کنیم که تا وقتی بر روی مسیر سیاه قرار دارد به سمت جلو حرکت کند هر گاه که مسیر سیاه را گم کرد با توجه به حالت قبلی برای یافتن مسیر به سمت چپ یا راست حرکت کند .
روش بالا مستلزم این است که روبات همواره موقعیت خود را همواره محاسبه و نگهداری کند اگر تعداد چشمها را به سه عدد افزایش دهیم کار راحتتر پیش می رود و به احتمال زیاد احتیاجی به محاسبه موقعیت روبات نباشد زیرا چشم مرکزی همواره باید روی مسیرسیاه قرارداشته باشد ودوسنسور کناری مسیرسفید را رویت کنند هر گاه هرکدام ازسنسورهای کناری خط سیاه را رویت کرد باید روبات به سمت مخالف اصلاح مسیر کند.
هر چقدر تعداد چشمها را زیادتر کنیم برنامه پچیده ترمیشوداما قدرت تشخیص مسیر صحیح بالاتر می رود و امکان مانور بیشتری خواهد بود.
شرح سخت افزاری مدار تشخیص مسیرمداری که در شکل یک مشاهد می کنید داری چهار طبقه است از چهار چشم الکترونیکی یعنی چهار عدد سنسور نور مادمن قرمز استفاده شده است هر سنسور مادون قرمز به طور جداگانه همراه با یک عدد LED مادون قرمز درون یک استوانه فلزی قرار دارد که از یک طرف باز است و به طرف مسیر سیاه وسفید قرارمی گیرد علت اینکه سنسورهارا از هم جدا کرده ایم این است که نور هر LED مادون قرمزبه سنسورمربوط به خودش ارتباط داشته باشد واز تداخل های نوری با سایر سنسورها جلوگیری شود.
ازسه عدد سنسور در یک ردیف و از سنسور چهارم در پشت سر انها استفاده شده است .

شرح عملکرد روبات

روباتی که در اینجا تصمیم به تو ضیح نحوه ساخت آنرا دارم بروی زمینه سفید بدنبال خط مشکی حرکت میکند. میکروکنترلر مورد استفاده در روبات ATmega8 می باشد. و کدهای برنامه روبات با استفاده از نرم افزار BASCOM ایجاد شده اند.

روبات شامل دو موتور در طرفین خود می باشد، که جهت حرکت به جلو هر دو موتور را روشن می کند، زمان دور زدن به چپ موتور سمت چپ خاموش و موتور سمت راست روشن می شود و برای دور زدن به سمت راست موتور سمت راست خاموش و موتور سمت چپ روشن می شود. البته موتورهای بکار رفته DC موتور بوده و جهت کاهش سرعت و در نتیجه کنترل دقیق تر روبات از موتورهایی با گیربکس سرخود استفاده شده، که قیمت آن در بازار جمهوری تهران 7000 تومان است در صورتی که به این نوع موتور دسترسی ندارید میتوانید از موتورهای اسباب بازی گیربکس دار استفاده کنید، در غیر این صورت بایستی خودتان گیربکس را بسازید دقت داشته باشید که دور نهایی چرخش چرخهای روبات 60 دور بر دقیقه باشد.

برای تشخیص مسیر از دو LED پر نور استفاده شده که سطح مسیر حرکت را روشن می کنند و انعکاس نور به فتو رزیستورهای قرار گرفته در زیر روبات برخورد می کند. اگر روبات روی خط باشد مقدار نور منعکس شده حداقل بوده و در نتیجه مقدار مقاومت آن افزایش میابد و ولتاژ دو سر آن افزایش می یابد و میکروکنترلر از روی این تغییر ولتاژ متوجه وجود خط می گردد.(در غیر این صورت نور منعکس شده زیاد بوده، مقدار مقاومت فتورزییستور کاهش میابد و ولتاژ دوسر آن کاهش میابد.)پس همانطور که ذکر شد میکرو کنترلر تغییرات ولتاژ فتورزیستور را احساس میکند. من برای این کار از مبدل های درونی آنالوگ به دیجیتال میکرو استفاده کردم. البته دو عدد فتورزیستور به همراه دو LED جهت تشخیص طرفین مسیر استفاده شده.

برنامه روبات به زبان BASIC نوشته شده در محیط BASCOM :

$regfile = “m8def.dat”
$crystal = 8000000

Config Portd = Output ‘Portd used for control motor
Config Adc = Single , Prescaler = Auto
Start Adc ‘Start Analog to Digital Converter

Dim S1 As Word ‘S1 Right Sensor
Dim S2 As Word ‘S2 Left Sensor

Portd = 0
Wait 3

Do

S1 = Getadc(3) ‘Read Sensor 1
S2 = Getadc(5) ‘Read Sensor 2
‘portd.0 right motor
If S2 > 400 Then Set Portd.0
If S2 < 300 Then Reset Portd.0

‘portd.2 left motor
If S1 > 400 Then Set Portd.2
If S1 < 300 Then Reset Portd.2

Loop
End ‘end program

لیست قطعات مدار روبات:
میکرو کنترلر ATmega8 یک عدد

–آی سی رگولاتور7805 یک عدد

–آی سی ULN2803 یک عدد

–موتور 5 ولتی با گیربکس و دور بر دقیقه 60 دو عدد

–رله 5 ولتی دو عدد
–دیود 1N4001 دو عدد

–مقاومت 10کیلو اهمی دو عدد

–مقاومت 330 اهمی دو عدد

–فتورزیستور کوچک دو عدد

–دیود نورانی سفید پر نور دو عدد

–خازن 330 میکروفاراد دو عدد

–برد هزار سوراخ 115 در 65 سانتی متر

.::لیست قطعات مکانیک روبات::.

–چرخ ماشین اسباب بازی کوچک دو عدد

–فولی ضبط صوت جهت چرخ وسط یک عدد

–پیچ اسپیسر (Spacer) سه سانتی به همراه مهره چهار عدد

–ترمینال برق چهار خانه یک عدد

–تخته سه لا 12 در 12 سانتی متر

مراحل ساخت مکانیک روبات :

 

ساخت ربات های مسیر یاب کاری نسبتا ساده میباشد ، برای ساخت ربات شما نیاز به دانش برنامه نویسی برای پردازنده و رباتیک برای ساخت قسمت متحرک دارید ، شما همچنین باید طریقه کار با سنسور ها را بدانید ، در ادامه شما را با کلیه مراحل ساخت ربات مسیر یاب اشنا میکنیم .
یک ربات مسیر یاب از بخش های کلی زیر تشکیل میشود که در ادامه هر یک را بررسی میکنیم :
بدنه ربات
مدار تغذیه
قسمت حرکت
بخش سنسور ها و فرمان
پردازنده و برنامه نویسی
بدنه ربات:
برای بدنه ربات ، شما میتوانید از هر جسمی استفاده کنید اما این جسم باید دارای شرایط زیر باشد:
– سبک باشد
– محکم باشد
– امکان سوار کردن اجزا روی ان وجود داشته باشد.
– امکان ایجاد تغیر در شکل ان باشد .
-جمع جور باشد.
با توجه به مطالب بالا بهترین گزینه برای بدنه ربات پلاستیک میباشد ، شما میتوانید از شاسی ماشین های اسباب بازی یا از شاسی های اماده موجود در بازار استفاده کنید . در یک ربات معمولا پردازنده و قسمت فرمان در وسط بدنه ، موتور ها در طرفین ، سنسور ها در جلو ، و باطری در عقب قرار میگیرد . همچنین کلیه اجزا توسط پیچ و مهره یا چسپ حراراتی یا .. (بهتر است از پیچ و مهره استفاده شود )محکم به بدنه چسبانده میشوند . برای حفاظت از پردازنده در مقابل نویز یک روکش فلزی روی قسمت فرمان قرار میگیرد . همچنین برای جلوگیری از دستگاری مدارات و اجزای ربات حتما برای بدنه یک روکش مناسب تهیه کنید ، بطوری که فقط چرخ ها بیرون باشد و بس .

>>>> من خودم از برد ربات به عنوان بدنه استفاده میکنم و همه اجزا رو محکم روی فیبر لحیم میکنم

توجه >>>
1- از انجا که در هنگام حرکت ، ربات لرزش خفیفی دارد ف به هیچ وجه از چسب حراراتی برای جسابندن موتور ها و سایر قطعات استفاده نکنید ، در صورت استفاده از پیچ مهره حتما از مهره فنر در زیر مهره استفاده شود .

RE: اموزش ساخت ربات مسیر یاب

قسمت حرکت :
این قسمت در اقلب ربات ها مشتر ک هست و بسته به امکانات موجود میتوانید از هر روش استفاده کنید .
1- سیستم حرکت چهار چرخ (اگه اسمش این نیست بگید )

در این روش ربات دارای چهار چرخ میباشد ، چرخ های سمت راست توصط چرخدنده های به هم متصل شده اند ، دو چرخ سمت چپ نیز همین گونه اند ، برای گردش ربات ، چرخ های یک سمت برعکس میچرخند ، مثلا فرض کنید ربات به سمت راست گردش میکند ، در این صورت چرخ های سمت راست ، برعکس میچرخد ، چرخ های سمت چپ نیز به صورت عادی گردش میکند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله دولت و رشد اقتصادی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دولت و رشد اقتصادی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دولت و رشد اقتصادی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله دولت و رشد اقتصادی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله دولت و رشد اقتصادی در pdf :

دولت و رشد اقتصادی

1 – بر اساس مبانی نظری و تجربی، مهمترین توجیه دخالت‌های دولت، تلاش در جهت رفع کاستی‌های بازار در زمینه تخصیص بهینه منابع با توجه به ویژگی‌های ساختار اقتصاد داخلی و تحولات اقتصاد جهانی است.

در تنظیم دخالت‌ها، تبیین هدف، سطح و حوزه دخالت‌ها در چارچوب برنامه‌های هدفمند و زمان‌بندی شده و در راستای ارتقاء رقابت و رقابت‌پذیری اقتصاد بسیار دارای اهمیت است. در غیر این صورت دخالت‌های دولت بیش از آنکه موجب رفع موانع، کاستی‌ها و اختلالات بازارها شود خود با تبدیل به عامل اختلال، از کارایی تخصیص منابع کاسته و رشد اقتصادی را پایین نگه خواهد داشت.

2 – در ادبیات اقتصادی متغیر هزینه‌های دولت به تولید ناخالص داخلی، به عنوان شاخص اندازه دولت، شاخص مناسبی جهت اندازه‌گیری مقیاس فعالیت‌های دولت و همچنین بررسی نقش دولت در رشد اقتصادی نیست. زیرا شاخص مذکور تنها ابعاد بودجه‌ای وظایف دولت را نشان می‌دهد. در حالیکه بخش عمده‌ای از حوزه عملکرد دولت در اقتصاد به صورت دخالت‌های غیربودجه‌ای است که می‌تواند رشد اقتصادی و حتی کارایی هزینه‌های دولت را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. اعمال تصدی و مالکیت دولت، تنظیم سیاست‌ها، تدوین قوانین و ایجاد نهادها، تنظیمات و مقررات دولتی، بوروکراسی دولت همگی از نوع دخالت‌های غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ملی است به طوری که میزان، جهت و کیفیت این دخالت‌ها در تعیین اندازه بهینه دولت و همچنین در تاثیر نقش دولت در رشد اقتصادی بسیار بااهمیت است.

3 – در تبیین اندازه واقعی دولت در اقتصاد ملی باید به تمامیت حضور دولت در اقتصاد توجه داشت. حضور دولت در اقتصاد با سه مکانیزم خود را نمایان می‌سازد. مکانیزم اول کانال هزینه‌های دولت است که بر اساس مقدار و ترکیب هزینه‌ها، و همچنین چگونگی تامین منابع مالی، اقتصاد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. مکانیزم دوم میزان مالکیت‌ها و تصدی‌های دولتی است که ساختار اقتصادی را از جهت منابع تحت اختیار و همچنین حوزه فعالیت‌های بخش خصوصی تعیین می‌کند. و مکانیزم سوم نقش دولت در تنظیم سیاست‌ها، قوانین و مقررات است که محیط قانونی، نهادی و حقوقی فعالیت‌های اقتصادی را شکل می‌دهد.
مکانیزم‌های ایجاد اختلال توسط دولت
4 – بخشی از کانال‌های اختلال زایی دولت در حوزه‌های مختلف به شرح زیر است:
الف- حوزه سیاستگذاری
• تخصیص سیاسی منابع، بازتوزیع درآمد از طریق یارانه‌های ناکارا، شیوه‌های تورم زای تامین کسری بودجه دولت، سیاست‌های مالیاتی ناکارا
• دخالت در کارکرد تخصیصی بازارهای مالی (چون تخصیص اعتبارات گزینشی و سهمیه بندی اعتبار، کنترل نرخ بهره) و دخالت در کارکرد حاکمیتی بازارهای مالی (چون مالکیت دولتی و چگونگی تنظیم ورود به بازار)
• اعمال محدودیت‌های تجاری ناکارا و مستمر به صورت موانع تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای بدون توجه به ارتقاء رقابت پذیری، ساختار تجارت خارجی با اعمال سیاست درون‌نگر جایگزینی واردات، و بی‌ثباتی و نوسان در سیاست‌های تجاری
• نظام ارزی مبتنی بر نرخ‌های ارز دوگانه و چندگانه در سال‌های گذشته، انتخاب لنگر نرخ ارز برای کنترل هدف تورم و تعهدات قوی نسبت به هدف نرخ ارز و تثبیت آن و در نتیجه کاهش رقابت پذیری اقتصاد

• انعطاف ناپذیری در بازار نیروی کار، نبود مکانیزم‌های تخصیص مجدد نیروی کار (ناکارایی نظام تامین اجتماعی و نظام آموزشی)، و وجود نیروی کار بزرگ و سازمان یافته در صنایع مورد حمایت و در بخش عمومی
• سیاست قیمت گذاری برای قیمت برخی از نهاده‌ها

ب- حوزه تنظیمات
• تعدد قوانین و مقررات
• مقررات سخت و دشوار و غیر قابل انعطاف (مانند ملزومات اخذ مجوز برای شروع یک فعالیت قانونی)
• کنترل قیمت‌ها و‌ایجاد محیط رانتی برای بنگاه‌ها فارغ از هرگونه دغدغه (اعم از رقابت، بهبود کیفیت محصول، کاهش هزینه تولید) و تولید محصولات کم کیفیت و گران در مقایسه با تولیدات خارجی

• حمایت‌های غیرهدفمند و زمان‌بندی نشده به بهانه حمایت از تولید داخلی و حفظ اشتغال، موانع توسعه رقابت در بازارهای داخلی و ناکارآمدی و تساهل سیاست ضدانحصار

ج- حوزه مالکیت و تصدی
• ضعیف بودن کارایی بنگاه‌های دولتی در بازارهای رقابتی یا بازارهایی که مستعد رقابت پذیری هستند
• امکان تعریف اهداف غیراقتصادی برای بنگاه‌های دولتی

• بالا بودن هزینه‌های مبادلاتی مداخله دولت در فرایند تولید و سایر تصمیمات بنگاه،
• کم اهمیت بودن انضباط حاکم از جانب بازارهای سرمایه و تهدیدات ناشی از بحران‌های مالی برای بنگاه‌های دولتی در مقایسه با بنگاه‌های خصوصی

• ناکارآمدی بنگاه‌های دولتی به جهت اتکای بنگاه‌های ناموفق به بودجه دولت
5 – در این مطالعه برای بررسی ابعاد دخالت‌های غیربودجه‌ای دولت در اقتصاد ایران، شاخص مهم «اختلال دولت» ساخته شد. محاسبه سری زمانی شاخص اختلال دولت این امکان را فراهم می‌سازد تا نقش دولت در تحولات رشد اقتصادی ایران، در کنار سایر تعیین کننده‌های رشد، به درستی تبیین گردد. شاخص مذکور از سه جزء اصلی شاخص‌های اختلال «سیاستگذاری»‌، «تنظیمات» و «مالکیت» دولت و در مجموع بر اساس 38 متغیر محاسبه و مقدار آن بین صفر (کمترین اختلال) و ده (بیشترین اختلال) مورد اندازه گیری قرار گرفت. شاخص فوق درجه اختلال‌زایی دولت را در اقتصاد ایران از کانال‌های مخالف نشان می‌دهد.

6 – محاسبه روند تحولات شاخص اختلال براساس داده‌های سال‌های 81-1338 نشان می‌دهد که دخالت‌های اختلال زای دولت در اقتصاد ایران از سال 1357 تا 1378 به طور فزاینده‌ای ادامه داشته است به طوریکه مقدار شاخص که بین صفر (کمترین اختلال) و ده (بیشترین اختلال) رتبه بندی شده است، از مقدار 2 در سال 1357، به مقدار 7 در سال 1381 افزایش یافته است که نشان دهنده سطح بالایی از اختلال دولت در اقتصاد ایران را نشان می‌دهد. در سا‌ل‌های اخیر با توجه به پارادایم فکری دولت در اجرای سیاست‌های اقتصادی از یک سو، و افزایش درآمدهای ارزی نفت و نتایج اقتصادی و اقتصاد سیاسی حاصل از این پدیده، به نظر میرسد که سیاست‌های اختلال زای دولت، در چارچوب تداوم بخش مهمی ‌از مکانیزم‌های بخش قبل، تشدید یافته باشد. در حوزه سیاست‌های مالی گسترش هزینه‌های دولت به جهت افزایش درآمدهای ارزی نفت و تامین کسری بودجه از حساب ذخیره‌ارزی، به همراه تضعیف نهادهای نظارتی، تخصیص سیاسی منابع را بیش از دوره‌های قبل دامن زد. در حوزه سیاستهای پولی و اعتباری با هدف حمایت از تولید و اشتغال، حجم وظایف تکلیفی بانکها گسترش و نرخ سود بانکی بطور دستوری کاهش یافت که منجر به افزایش بی‌سابقه نقدینگی گردید. با نبود فضای کسب و کار و پایین بودن نرخ‌های بازدهی حقیقی در بازارهای مالی، سیاست‌های مذکور موجب افزایش منابع عاطل جامعه گردید که هم اکنون نیز به عنوان یک تهدید بالقوه برای بازارهای مختلف بشمار می‌آید. در حوزه سیاست‌های ارزی و تجاری، از واردات با پشتوانه درآمدهای سرشار ارزی نفت به عنوان ابزاری برای اجرای سیاست‌های ضد تورمی‌استفاده شد. از سوی دیگر با تثبیت نرخ ارز در فضای روند فزاینده تورم، تحولات نرخ ارز حقیقی موجب شد تا رقابت‌پذیری اقتصاد کاهش یابد. در حوزه کاهش تصدی‌ها و مالکیت دولت اگرچه سیاست‌های کلی اصل 44 چارچوب قانونی مناسبی را در سال‌های اخیر فراهم نمود ولی با نادیده انگاشتن اهداف، الزامات و شرایط اجرای موفق آن، سیاست مهم خصوصی‌سازی تبدیل به یک سیاست مردمی‌سازی بنگاه‌های دولتی با هدف باز توزیع درآمد براساس توزیع سهام عدالت گردید.
7 – بررسی تجربی اثرات شاخص اختلال محاسبه شده بر رشد، رابطه معکوس اختلال دولت را با رشد اقتصادی در اقتصاد ایران نشان می‌دهد . نتایج را می‌توان به شرح زیر خلاصه نمود:
• شاخص اختلال دولت بر رشد اقتصادی اثر منفی دارد به طوریکه بخش مهمی‌از رشد پایین اقتصاد ایران با سطوح بالای اختلال دولت قابل توضیح است.

• ضریب اهمیت نسبی یا وزن اجزای شاخص ترکیبی اختلال دولت نشان می‌دهد که در بین سه جزء اصلی شاخص ترکیبی‌، شاخص اختلال سیاستگذاری با 55‌درصد دارای بیشترین وزن است و پس از آن شاخص‌های مالکیت و تتنظیمات به ترتیب با 27 و 18‌درصد، اوزان تشکیل دهنده شاخص ترکیبی کل اختلال دولت هستند.

• مقایسه ضرایب اهمیت نسبی اجزای شاخص اختلال سیاستگذاری دولت نشان می‌دهد که شاخص اختلال سیاست‌های پولی و اعتباری با وزن 35‌درصد بیشترین ضریب اهمیت را دارا می‌باشد. پس از آن شاخص اختلال سیاست‌های تجاری و نرخ ارز با 25‌درصد در درجه دوم اهمیت نسبی قرار دارد. اوزان شاخص‌های اختلال سیاست‌های بازار کار‌، مالی و قیمت‌گذاری به ترتیب معادل 14‌، 13 و 13‌درصد محاسبه شده است. نکته قابل توجه در مورد وزن اختلال سیاست مالی آن است که به علت تسلط سیاست مالی بر سیاست پولی در اقتصاد ایران‌، بخشی از اختلال‌زایی این سیاست به جهت چگونگی تامین مالی مخارج‌، در اختلال سیاست پولی محاسبه شده است.

8- نتایج فوق در جهت‌گیری انجام اصلاحات به منظور کاهش اختلال دخالت‌های دولت بسیار تعیین‌کننده است زیرا اولا نشان می‌دهد که آثار منفی دخالت‌های دولت به طور عمده از کانال سیاست‌های اقتصادی دولت است. ثانیا‌، وزن اختلال دولت از کانال مالکیت و تصدی بیش از تنظیمات دولتی است.

9 – به منظور تحقق رشد اقتصادی بالا و پایدار در کشور، با توجه به درجه اهمیت اجزای اختلال دخالت‌های دولت، اولویت اصلاحات اقتصادی می‌بایست ابتدا بر کاهش اختلالات سیاستگذاری دولت و سپس بر کاهش مالکیت‌ها و تصدی‌های دولتی و جایگزین کردن آن با تنظیمات دولتی باشد.

10 – تغییر دولت‌ها با فرض تداوم سیاست‌های اختلال‌زا، راه‌حل اساسی تخقق توسعه اقتصادی ایران نیست. کشور در برهه حاضر نیازمند تبیین واقعی جایگاه دولت در کنار دو عنصر اصلی دیگر یعنی جامعه مدنی و بخش خصوصی است. وظیفه دولت فراهم کردن عدالت، آرامش و محیطی مساعد برای توسعه از طریق برقراری حاکمیت قانون، تنظیم قوانین و مقررات لازم، توسعه زیرساخت‌های نهادی و فیزیکی، و تضمین حمایت اجتماعی و حقوق مدنی است. وظیفه جامعه مدنی نیز فراهم کردن

آزادی، برابری، مسوولیت‌پذیری و ابراز وجود از طریق سازماندهی و آموزش، بسیج گروه‌ها برای مشارکت در زندگی اقتصادی و اجتماعی، و تسهیل تعاملات سیاسی و اجتماعی است. و بالاخره وظیفه بخش خصوصی نیز فراهم کردن مبانی رشد و توسعه اقتصادی از طریق ایجاد اشتغال و درآمد، تولید و تجارت، توسعه منابع انسانی، ارائه خدمات و طراحی و به روزرسانی مستمر استانداردها و هنجارهای مربوط به بنگاه‌ها است.

 

سیاست ها و برنامه هایی که دولت برای رسیدن به اهداف عدالت محورانه خود در عرصه اقتصاد تدوین کرده یا در حال تدوین آن است، تا چه میزان قابل تحقق و پایدار است؟ آیا برنامه های دولت برای اجرای عدالت در اقتصاد ناشی از اقتدار قانونی و سلطه آن بر منابع مالی و مادی است یا با منطق اقتصادی و براساس الگوی قابل مطالعه و دارای استمرار در آینده همراه است؟ تعدد و تنوع برنامه های دولت برای تحقق عدالت در اقتصاد بیم ها و امیدها را افزون می کند و این پرسش جدی تر مطرح می شود که دولت با تسلط بر اقتصاد نوید عدالت و برابری در استفاده از فرصت ها و امکانات را برای همگان خواهد داد یا هیولای بازگشت دولت بر اقتصاد زنده خواهد شد؟ مقاله زیر در پی پاسخ به این پرسشهای مطرح شده است.
توزیع سهام عدالت، منطقه ای شدن تسهیلات بانکی، تقسیم بودجه سالیانه کشور متناسب با محرومیت ها، توسعه صنایع استان ها از محل سهم فروش نفت یا توزیع استانی درآمدهای نفتی، تأسیس صندوق مهررضا و; به عنوان سرفصل مهمترین برنامه هایی است که دولت برای رسیدن به عدالت در پیش گرفته است. طرح های یادشده از دو زاویه متفاوت به لحاظ ماهیت وجودی قابل ارزیابی است؛ چرا که این سکه دو رو دارد؛ وجه نخست آن نشان دهنده عزم دولت در پیگیری و تحقق وعده های خویش است و نوعی رفتار و رویکرد عمل گرایانه و نتیجه خواهی ملموس را دنبال می کند و کمترین خلل در عزم دولت دیده نمی شود. از این زاویه دولتمردان کنونی با شناخت از کاستی ها و نواقص موجود در توزیع منابع درآمدی و ثروت در اختیار دولت تلاش دارند تا به اصلاح فرآیند کنونی و باز توزیع این منابع با رویکرد دستیابی اکثریت مردم با محوریت سطح درآمدی دهک های پایین اقدام نمایند. در این شرایط می توان نقش دولت و دولتمردان را این گونه تعریف کرد: دولت ایران ثروتمند است که متکفل اکثریت شهروندانی است با سطح درآمدی متوسط و متوسط رو به پایین. دولتمردان قصد دارند ثروت موجود در دست دولت را با سازوکارهای ویژه بین مردم توزیع کنند، لازم است نسل جدیدی از مدیران معتقد به سیاست های دولت روی کار آیند تا این فرآیند جدی تر و در فرصت لازم اجرا شود .

دولت هم در راه نیل به عدالت، منابع درآمدی ناشی از ثروت های ملی نفت و گاز و; و منابع بانکی را به نمایندگی از مردم در اختیار گرفته و به گونه ای سیاست گذاری می کند که همگان به طور مساوی و برابر از آن بهره مند شوند، دولت وام ارزان قیمت می دهد تا جوانان ازدواج کنند، شغل بیابند، تولیدکنندگان آسوده تر منابع مالی مورد نیاز را تأمین کنند، تولید داخلی اهمیت و اولویت می یابد، مصرف کالاهای خارجی محدود می شود و دولت حافظ منافع ملی است. این رویکرد در نهایت به نقش حداکثری دولت در اقتصاد می انجامد و تنظیم معادلات اقتصادی و تجاری با دستور و برنامه دولت تعادل لازم را خواهد یافت.

گسترش حیطه اختیارات و وظایف دولت در نتیجه این فرآیند طبیعی است و افزایش سطح هزینه های جاری و عمرانی دولت برای پاسخ دادن به مطالبات شهروندان ضروری خواهد بود هر چند دولت مصمم باشد در بلندمدت اقتصاد را به مردم واگذار کند. لازمه خدمتگزاری دولت و ارایه بهینه خدمات دولتی براساس این تعریف، تدوین و تصویب قوانین، مقررات و آیین نامه های خاص جهت ایجاد و تقویت پایه های حقوقی را ضروری و فوری جلوه می دهد و دولت برای جلوگیری از سوءاستفاده ها و رانت جویی ها و مفاسد چاره ای جز بستن منافذ و مداخل اهتمامی ندارد، قوانین واردات و صادرات دوباره اصلاح شده، قوانین کار و استخدام دگرگون می شود، سازوکار توزیع منابع بانکی تغییر می کند، مدیران شرکت های دولتی و بانک ها و معاونان وزارتخانه ها و سازمان ها هماهنگ می شوند و دولت هماهنگی راه برای عدالت ورزی را هموار می بیند.

اما روی دیگر سکه چگونه است؟ دولت ثروتمند است، ساز و کارهای توزیع درآمد به دلیل محدودیت منابع درآمدی به سستی گراییده و رابطه گرایی فزونی می یابد، الزام توجیه اقتصادی وقتی در بهره مندی از تسهیلات و اعتبارات آلوده به توصیه های سیاسی و منطقه ای می شود، درآمدهای توزیع شده به سادگی خرج امور جاری و غیرضروری می شود یا راهی بازار دلالی و تجاری زودبازده با سوددهی بیشتر می شود و سرمایه ها به جای تبدیل شدن به عامل سرمایه گذاری

مولد و پایدار دچار جا به جایی منطقه ای، سوق یابی به حوزه های غیرمولد و اشتغال زا و البته تورم زا بدل می شود، نسل جدید مدیران بی بهره از تجربه گذشته ها راه آزمون و خطا پیش می گیرند و هزینه مدیریت اقتصادی کشور افزایش می یابد و; از این رو دوباره مغالطه تاریخی تکرار می شود دولت حجیم می شود، پرخرج می شود، فربه تر شدن بدنه دولت فساد می آفریند، بوروکراسی ایجاد می کند و فرصت تصمیم سازی و تصمیم گیری از بین می رود و ناکارآمدی اقتصاد دولتی عیان می شود. دولت ثروتمند است و مردم فقیر خیل بیکاران جوان با آرزوهای فرو خورده، نسبت به اقتصاد ایران و واقعیت های آن تردید پیدا می کنند. چرا چنین است؟ راه خروج از این دور باطل چگونه است؟ آیا اقتصاد ایران به پایان رسیده است؟
نفی یا اثبات در اقتصاد

واقعیت این است که در نیت دولت های گذشته و کنونی ایران پس از انقلاب برای ارایه خدمات بهتر به مردم نمی توان تردید کرد اما همواره انتخاب روش ها باعث ایجاد تردید در کارآمدی دولت ها نسبت به تعهدات اعلام شده در قبال شهروندان شده است. دولت ها پس از انتخاب به نفی روش های گذشته به جای نقد آنها و اثبات ایده ها و برنامه های خود با تکیه بر اقتدار قانونی و نه الگوی علمی و کارشناسانه روی می آورند و شکست سیاست ها و برنامه ها را فقط ناشی از اجرای ناقص آنها و ضعف دولتمردان و مجریان قلمداد می کنند و کمتر می اندیشند که شاید اصل سیاست ها و برنامه ها دچار خطا و تناقض ماهوی بوده است و فرقی نمی کند این سیاست ها و برنامه ها در کدام دوران و به دست کدام دولت اجرا شود.

امروزه نظریه ای در عالم سیاست مطرح می شود مبنی بر این که «حکومت خوب، حکومتی است که کمتر حکومت کند» این نظریه اگر چه در برخی جوامع روبه رشد به دلیل ضعف بنیادین در نهادهای مدنی و فقدان شفافیت در رابطه دولت و شهروندان و توانایی های هر کدام مورد تردید برخی صاحب نظران قرار گرفته است اما به نظر در عالم اقتصاد و نقش آفرینی دولت در اقتصاد می توان آن را تسری داد به این مفهوم که «اقتصاد خوب، اقتصادی است که دولت کمتر در آن دخالت کند.»

اقتصاد دولتی و یا دولت مداخله گر در اقتصاد در ذات خود غیراقتصادی است و نمی توان امید داشت که این اقتصاد به مردم خدمات خوب ارایه دهد. حتی اگر دولتی در مقاطع خاص صادقانه و شفاف و عادلانه این اقتصاد را راه ببرد. این تهدید جدی است که دولت های بعدی اقتصاد را به گونه ای دیگر راه ببرند که شهروندان کمترین حضور و مشارکت را در آن داشته باشند چرا که اصل دخالت دولت و لوازم آن پذیرفته شده و نهادینه شده است. نمی توان به فرض صادق بودن، عادل بودن و شفاف بودن یک دولت با عمر زمانی مشخص بر نقش حضور مداخله جویانه دولت در اقتصاد مهر تأیید زد.

از زاویه دیگر برنامه ها و سیاستهای دولت برای واگذاری امور اقتصادی به مردم بدون تعریف مشخص از ابعاد اقتصاد در دست دولت نظیر حجم دارایی ها و مالکیتها، روشهای واگذاری، ساختار جمعیتی و شهروندی، شناسایی افراد برخوردار یا غیربرخوردار و; تردیدها نسبت به موفقیت برنامه ها و تداوم آن در بلند مدت را تشدید می کند.
راه میانه و دولت مطلوب
شاخصهای اقتصاد ایران به ویژه ساختار حقوق و سیاست اقتصاد احتمال توفیق نسبی، با روی آوردن به اقتصاد خرگوشی چین یا اقتصاد لاک پشتی ژاپن را نفی می کند. اقتصاد دولتی ایران اگر بخواهد سرعت حرکت خود را براساس مدل لاک پشتی ژاپنی تنظیم کند حجم نارضایتی های مردمی، بازماندن از عرصه رقابتی جهانی، تأثیر پذیری از معلولها و تشدید آزمون و خطاها پیام های سنگین را نصیب آینده سازد و اگر بخواهد مدل خرگوشی چینی را در پیش گیرند و سرعت را فدای دقت در تصمیم گیری سازد با تلفات سنگین مواجه می شود. اولین قربانیان آن، خود عدالت خواهد بود، نفی رشد اقتصادی به بهانه عدالت یا طرد عدالت به بهانه رشد، تأخیر یا تعجیل در حرکت و تعیین جهت حرکت، بی توجهی به منابع و ذخایر واقعی اقتصاد و لحاظ نکردن محدودیتها و درآمد قلمداد کردن ثروتهای ملی به عنوان سرمایه دولت راه خطا خواهد بود. با این حال می توان سیاستهای دولت کنونی را به نوعی تداوم برخی سیاستها و برنامه های گذشته جمعی رسیدن به عدالت مطلوب قلمداد کرد که قالب و شکل دیگر یافته و هنوز نقدهای جدی بر آن وارد است از جمله اینکه:
اول: روح کلی حاکم بر پاره ای از برنامه های ارائه شده دستوری و ناشی از اقتدار قانونی دولت است و نسبت به اقتصادی بودن و اجرایی بودن آنها تردید وجود دارد.

این ایراد بر فرمانهای توزیع سهام عدالت و توسعه استانها با استفاده از منابع بانکی از حیث اجرا و منطقه ای شدن تسهیلات، تأسیس صندوق مهررضا و; از حیث اقتصادی بودن وارد می شود. آیا الگوی مشخص اقتصادی برای رسیدن به اهداف کمی و کیفی پس از اجرایی شدن این برنامه ها وجود دارد یا اینکه نوعی ایده ها و ابتکارات براساس سازوکار توزیع منابع بدون مشخص بودن پیامدهای واقعی آن در حال شکل گیری است؟

دوم: به نظر می رسد با این نگرش حاکم بر برنامه های اعلام شده و تداوم آن در سیاستهای آینده باید منتظر نقش حداکثری دولت در اقتصاد ملی بود هر چند اندیشه اصلی حکایت از برگرداندن اقتصاد به مردم دارد. دخالت دولت در بازار پولی کشور و یا توزیع سهام عدالت خارج از سازوکارهای اقتصاد بازار و رقابتی و آزاد تنها تقویت کننده دیدگاه اقتصاد دولتی و شبه دولتی است و این با منطق حاکم بر برنامه چهارم و سیاستهای مدون سند چشم انداز 20ساله همخوانی ندارد.

سوم: مبهم بودن و کلی بودن نهفته در بطن و ماهیت برنامه های اعلام شده هم مزید بر علت است چرا که تعاریف علمی و عملی از محرومیت های استانی و نحوه شناسایی گروه های هدف در توزیع سهام عدالت، دشواری در تنظیم رابطه دولت با نظام بانکی و استقلال یا وابستگی آن از دولت، تعریف فعالیتهای مردمی و; نه تنها شفاف نیست بلکه در درون خود دچار تناقض مفهومی است و تضاد در اجرا را به همراه خواهد داشت.

چهارم: تن دادن به سیاستهای آزمون و خطا به نظر می رسد دامن دولت کنونی را هم گرفته است چرا که تجربه صندوق هایی نظیر صندوق مهررضا و فقدان کارآمدی جدی و تحقق واقعی اهداف اولیه پیش روست صندوق مسکن جوانان و چندین سیاست حمایتی دیگر و موازی کاری موجود در نهادهای حمایتی دولتی و عمومی هنوز درس عبرت نگرفته ایم که این بار شکل و نام تغییر داده و حال آنکه ماهیت همان است همان.
دولت کنونی به نظر برای کارآمدی و موفقیت در اهداف و برنامه

های اقتصادی خویش نیازمند تعریف مشخص از اندازه دولت، میزان حضور و دخالت آن در اقتصاد، تدوین استراتژی کلان از درآمدهای ملی ناشی از ثروت عمومی به ویژه درآمدهای حاصل از انرژی نفت و گاز، تفکیک ماهوی سیاستهای اقتصادی از حیث برنامه ای بودن یا بودجه ای بودن، شناخت علمی از اقتصاد ایران و منطقه و جهان و تعامل منطقی با سایر قواست. اقتصاد ایران بیش از آنکه محدود به دولتمردان خوب شود نیازمند دولت خوب است، دولتی که کمتر در اقتصاد دخالت کند و سهم خود را از این دخالت بپردازد نه این سهم بخواهد و سهم شهروندان را هم در اختیار بگیرد؛ در غیر این صورت برنامه های اجرایی دولت بدون توجه به واقعیتهای اقتصادی و الزامات اقتصاد ایران با چالش مشروعیت و کارآمدی مواجه خواهد شد
اما توقف و تأخیر در اجرای برنامه ها و عملی ساختن شعارها و وعده ها دولت را گرفتار نارضایتی عمومی و کاهش سطح مطلوبیت و مقبولیت مردمی می سازد. این چالش از آنجا ناشی می شود که دولت سلطه بالایی بر اقتصاد ایران دارد و مردم جیره خوار این اقتصاد محسوب می شوند و همه چیز را از دولت می خواهند آن هم با کیفیت برتر و قیمت کمتر. اگر با کمتر از قیمت تمام شده کالاها و خدمات دولتی عرضه شود، چه بهتر! به نظر راه دیگری هم وجود دارد؛ راه میانه با دولتی کارآمد و کوچکتر و اقتصادی جهت دار به سمت مشارکت فعالانه و رقابتی از سوی مردم. در گذر از این راه میانبر دولت به جای توزیع دستوری منابع و امکانات محدود؛ به گونه ای عمل خواهد کرد که ضریب امنیتی اجتماعی و تأمین اجتماعی مردم در وجوه مختلف آن افزایش یافته و سطح و میزان مخاطرات و پیامدهای ناشی از برنامه ها با اتخاذ سیاستهای حمایتی روشن و معین و زمان بندی شده کاهش می یابد. توزیع منابع و امکانات در مسیر رشد واقعی اقتصاد و رونق تولید و اشتغال زایی صورت می گیرد تا سرانجام دولت نقش حامی منطقی اقتصاد بخش تعاونی و خصوصی و ناظر بر فعالیت ها در مرحله اجرا و طراح و مغز متفکر در ترسیم راهبردها و تنظیم فعالیتها در جهت راهبردها و سیاستهای کلان در سطح اعمال حاکمیت را ایفا کند.
نگاه دولت به اقتصاد باید به آینده باشد نه محدود به چند سال آینده. بنا نهادن برنامه و سیاستهای جدید بر ساختارهای ضعیف و ناکارآمد اقتصاد دولت زده آینده ای خواهد ساخت چون گذشته، چون اکنون و آینده ای چون دیروز و امروز درخشان نخواهد بود. رشد اقتصادی یک هدف کمی است برای رسیدن به توسعه کشور که در ذات خود می تواند عدالت آور باشد و یا ضد عدالت اما عدالت هدف کیفی است. و نه ابزار کمی هر چند می توان جهت ارزیابی و سنجش آن شاخصهایی کمی برای آن ترسیم کرد. رشد اقتصادی در تقابل با عدالت اجتماعی و اقتصادی نیست بلکه لازمه رسیدن به سطح مطلوب از عدالت است و باید به الزامات و شاخص های رشد اقتصادی متناسب با شرایط جامعه تن داد. نقش دولت نه هل دادن رشد اقتصادی و نه کنترل فیزیکی منابع درآمدی و اعتبارات است و توزیع دستوری آن با رویای عدالت. دولت باید به تدریج از اقتصاد کنار بکشد و جهت رشد را به سمت توسعه سوق دهد و پیامد توسعه را به عدالت هدایت کند. مالیاتها را واقعی و شفاف و عملیاتی سازد، نفت را به موتور توسعه و منبع سرمایه گذاری تبدیل کند، نظام تأمین اجتماعی را گسترش و تعمیق دهد، قوانین را ساده و شفاف سازد. انحصار خود را بشکند و انحصارات اختصاصی غیردولتی را محدود تر سازد و; دولت اگر ماهیگیری بلد است آن را یاد مردم دهد نه اینکه ماهی صید شده را به آنها دهد؛ هرچند مردم خود ماهیگیری بلدند اگر دولت دریا را آزاد کند و ناظر ماهیگیری باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   116   117   118   119   120   >>   >