پروژه دانشجویی مقاله پروژه آماری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پروژه آماری در pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پروژه آماری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پروژه آماری در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پروژه آماری در pdf :

پروژه آماری

مقدمه:
هدف از طرح این پروژه بررسی وتحلیل ارتباط سیگارکشیدن و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.شاید این سوال به ذهن خیلی ها خطور کند که سیگارکشیدن و داشتن رفتارهای نامناسب می تواند موجب افت تحصیلی دانش آموزان شود.بیشتر خانواده ها این مسأله را مدنظر دارند ومراقب فرزندان خود هستند تا مانع اعتیاد آنها به سیگار ومواد مخدر شوند زیرا از آثار جبران ناپذیر این رفتارها اگاه هستند.
داده های این پروژه از دو دسته دانش آموز سیگاری و غیر سیگاری دوره ی دبیرستان در پایان ترم یک سال تحصیلی جمع آوری شده اند. این داده ها مربوط به معدل این دانش آموزان می باشند. پس ازارزیابی و بررسی داده ها با استفاده از فرمول ها و روابط آماری ونمودارها نتیجه گیری قابل تأملی به دست آمد.

جمع آوری داده ها:
این داده ها از 25 دانش آموز سیگاری و25دانش آموز غیرسیگاری به طریق پرسش نامه جمع آوری شده اند. جدول زیر معدل این دودسته دانش آموز را درپایان ترم یک سال تحصیلی نشان می دهد.

تجزیه وتحلیل داده ها:
برای انجام محاسبات آماری ازشاخص های مرکزی وپراکندگی وسایر فرمول های آمار توصیفی وهمچنین نمودارهای میله ای – هیستوگرام – چند بر فراوانی – دایره ای – جعبه ای و ساقه وبرگ استفاده شده است.

آماره های توصیفی برای دانش آموزان سیگاری

 

آماره های توصیفی برای دانش آموزان غیر سیگاری

 

جدول فراوانی برای دانش آموزان غیر سیگاری جدول فراوانی برای دانش آموزان سیگاری

در جداول فراوانی بالا هر کدام از اعداد ستون اول ((n نماینده دسته ای بصورت (n-.5,n+.5) است.

با توجه به نمودار میله ای؛معدل اغلب دانش آموزان غیر سیگاری بیشتر از معدل دانش آموزان سیگاری است.(ستونهای سمت چپ هر شماره محور افقی ،نشاندهنده معدل دانش آموزان غیر سیگاری است)

نمودار ساقه و برگ برای دانش آموزان سیگاری

نمودار ساقه و برگ برای دانش آموزان غیر سیگاری

با مقایسه این دو نمودار مشخص می شود که فراوانی معدل دانش آموزان غیر سیگاری در اعداد 18و19 بیش از فراوانی معدل دانش آموزان سیگاری است.

نمودار مستطیلی(هیستوگرام) برای دانش آموزان سیگاری
در این نمودار هر کدام از اعداد روی محور افقی نشاندهنده معدل دانش آموزان است.برای مثال عدد 14 نماینده آن دسته از اعداد (معد لهایی)است که بین 135 تا 145 قرار دارند.

نمودار مستطیلی(هیستوگرام) برای دانش آموزان غیر سیگاری

در این نمودارنیزهر کدام از اعداد روی محور افقی نشاندهنده معدل دانش آموزان است.برای مثال عدد 18 نماینده آن دسته از اعداد (معد لهایی)است که بین 175 تا 185 قرار دارند.
در نمودارهای هیستوگرام؛ محور عمودی نشاندهنده فراوانی دسته هاست.

نمودار چندبر فراوانی برای دانش آموزان سیگاری

نمودار چندبر فراوانی برای دانش آموزان غیر سیگاری

با مقایسه این دو نمودار مشخص می شود که فراوانی معدل دانش آموزان غیر سیگاری(در معدل های 18 و19) بیش از معدل دانش آموزان سیگاری است.

نمودار جعبه ای برای دانش آموزان سیگاری

نمودار جعبه ای برای دانش آموزان غیر سیگاری

با مقایسه نمودارهای جعبه ای معلوم می شود که معدل دانش آموزان غیرسیگاری در اطراف 18و19 متمرکزترندواز پراکندگی کمتری برخوردارند و این دلیل بر عملکرد بهتر آنها در امر تحصیل می باشد. در حالیکه معدل دانش اموزان سیگاری در اطراف 15و16و17 متمرکزترند و پراکندگی آنها بیشتر است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تحلیل سازهها در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تحلیل سازه‌ها در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحلیل سازه‌ها در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تحلیل سازه‌ها در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تحلیل سازه‌ها در pdf :

تحلیل سازه‌ها

تحلیل سازه‌ها یا آنالیز سازه‌ها (Structural analysis) یا تئوری سازه‌ها (Theory of structures) یکی از زیر رشته‌ها و زمینه‌های عمده و مدرن در مهندسی عمران، و مهندسی هوافضا می‌باشد.
روشی برای محاسبه میزان تغییر شکل، نیروهای داخلی و عکس العمل‌های تکیه‌گاهی یک سازه است. اطلاعات مورد نیاز برای این محاسبات مشخصات مقاطع سازه و بارهای وارد بر سازه هستند.
سازه‌ها از دو دیدگاه از لحاظ بار‌گذاری[1] قابل بحث هستند:
• بارگذاری دینامیکی

• بارگذاری استاتیکی
همچنین عوامل موثر در تحلیل سازه‌ها شرایط تکیه‌گاهی اتصالات، و قیودآن‌ها می‌باشد

همانطوری که می دانیم در طراحی های مهندسی

هیچ گاه مجاز به استفاده از تمام ظرفیت یک المان نیستیم و این قضیه در مورد تیرها نیز صادق است. تیرها اعضایی هستند که بار وارده بر انها عموما عمود بر محور اصلیشان است و توسط عملکرد خمیده شدن {خمش} بار را تحمل می کنند.تیرها را از لحاظ ائین نامه ایران به 3 دسته فشرده و نیمه فشرده و لاغر تقسیم می کنیم. اینکه تیر ما در

کدام دسته واقع شود توسط جدولی در ائین نامه اورده شده ودر همین حد بسنده میکنم که اگر مقطع موجمد ما در دسته لاغر واقع شد مجاز به استفاده از ان نیستیم مگر با تمهیدات خاص. اگر تیر توانست شرط فشردگی را بر قرار کند به تنهایی نمی توان ان را عاملی باعث تعیین تنش مجاز دانست بلکه عامل بسیار مهمی که کمانش پیچشی – جانبی تیر نام دارد نیز باید چک گردد. همانطور که اصول اولیه خمش از مقاومت مصالح گویاست در بالای تار خنثی در لنگر مثبت فشار و

در پایین ان کشش خواهیم داشت.کشش مشکل ساز نیست ولی فشار چرا; این فشار باعث میگردد که بال و قسمتی از جان چسبیده به بال کمانش کند که به این پدیده کمانش پیچشی جانبی تیر گویند. این پارامتر عاملیست برای کم کردن تنش مجاز تیر.
اصولا در عمل برای اجرای تکیه گاه جانبی برای تیر از را

ه های زیر استفاده میشود:
1.اتصال تیرهای فرعی به اصلی{توسط برش همترازی که در اینده درسش را خواهم نوشت}
2.مدفون شدن تیر در دال بتنی یا طاق ضربی یا اتصال توسط گل میخ به دال بتنی{سقف کامپوزیت در اینده درسش را می دهم}
اگر تیر در سقف مدفون بود که ان را با اتکای جانبی به شمار می اوریم و اگر قرار باشد اتکای جانبی تیر را از اتصال تیرهای فرعی به اصل تامین کنیم باید فواصل تیرهای فرعی را به فواصل مشخصی محدود کرد.
تیرها تنش مجاز خمشی 3

اگر مقدار l b از مقدار حداقل 2 فرمول زیر{فاصله مجاز 2 تکیه گاه جانبی} بیشتر بود شرط سوم درست است.
Lc1 =(635*bf)/F¬y
LC 2 =1400000/((Fy*d)/A¬f)

محاسبه شعاع ژیراسیون قسمت فشاری:
Rt =1.2 * ry
محاسبه ضرایب لاغری
=L/rt
((72*10^5*cb)/Fy)= 1
2 = ((360*10^5*cb)/Fy)
محاسبه شعاع ژیراسیون قسمت فشاری حول محور Y :
Rt = 1.2* rt
محاسبه ضریب تغییرات لنگر Cb :
ابتدا به تعیین علامت نسبت M1/M2 می پردازیم
اگر M1 و M2 هر کدام یک علامت مجزا داشتند انگاه علامت ا

ین نسبت را مثبت می گذاریم و اگر هر دو هم علامت بودند علامت نسبت را منفی می گذاریم و از فرمول زیر این مقدار را محاسبه می کنیم:
Cb = 1.75 + 1.05*(M1/M2) + 0.3 (M1/M2) ^2
البته دوستان توجه داشته باشند که مقدار Cb از یک و از 23 نمی تواند به ترتیب کمتر و بیشتر باشد و اگر شد این مقادیر را انتخاب می کنیم.

البته مقدار Cb شامل 4 تبصره می شود:
1 اگر ممان در وسط دهانه {منظور از دهانه فاصله بین 2 تک

یه گاه جانبی است} بیشتر از 2 طرف بود انگاه مقدار Cb را یک می گیریم.
2 اگر ممان در یک انتها صفر بود Cb را 175 می گیریم.
3 در تیرهای طره این مقدار را 1 می گیریم.
4 در تیر ستون ها در جهت اطمینان این مقدار را یک میگیریم.
بعد از به دست اوردن پارامتر های فوق می توانیم طبق شرایط زیر تنش مجاز خمشی حول محور قوی تیر را بدست اوریم:
اگر مقدار از 1 کمتر بود می توان گفت که اثر لاغری ناچیز است و از ان صرفنظر می گردد و تنش مجاز از رابطه زیر بدست خواهد امد:
Fb x = 0.6*Fy
اگر مقدار از 1 بیشتر یا مساوی بود و از مقدار 2 کمتر بود در این صورت هم اثر لاغری هم اثر تسلیم مشترکا اثر گذار هستند وتنش مجاز از رابطه زیر بدست خواهد امد:
Fbx1 = { 2/3 – ((^2 * Fy)/(1075*10^5 * Cb))} 06 * Fy
اگر مقدار از 2 بیشتر باشد انگاه تماما لاغری اثر گذار است وتنش مجاز از رابطه زیر بدست خواهد امد:
Fbx1 = (120 * 10^5 * Cb) /^2 06 * Fy
حالا باید تنش مجاز خمشی Fbx2 را محاسبه کرد:
Fbx 2 = (840000 * Cb )/((L * d)/Af) 06 * Fy
و حالا از میان Fbx1 و Fbx2 مقدار بیشینه انها را انتخاب میکنیم و به عنوان تنش مجاز دهانه مربوطه انتخاب می کنیم.

 

نظر شما را به این نکته بسیار مهم جلب می کنم که ابتدا Fbx2 را حساب کنید و اگر این مقدار از 06 * Fy بیشتر شد همین مقدار 06 * Fy را به عنوان تنش مجاز خمشی د

هانه مربوطه انتخاب می کنیم و دیگر نیازی به محاسبه Fbx1 نمی باشد.
مطالب گفته شده تا کنون در مورد تیر با مقطع I شکل بود.اگر مقطع تیر ما به

صورت قوطی شکل بود باید شرط فشرده بودن ان توسط جدول کنترل فش

ردگی مقاطع کنترل گردد.اگر مقطع فشرده بود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 066*FY و اگر مقطع فشرده نبود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 06*FY خواهد بود. اگر مقطع شما از 2 ناودانی به هم جوش شده {بدون فاصله} به صورت پیوسته تشکیل شده بود می توانید این مقطع را به صورت قوطی کنترل نمایید. اصولا سعی کنید دهانه

ها را حداکثر به 7 متر محدود کنید.اگر مقطع تیری برای دهانه ای ضعیف بود حتما بررسی کنید که با پلیت تقویتی در محل های مورد نیاز{با توجه به دیاگرام ممان تیر} به چه هزینه ای خواهید رسید وبا افزایش نمره تیر اهن به چه هزینه ای;چونکه تفاوت یک مهندس سازه با یک معمار تجربی در عملکرد اقتصادی انهاست. حداکثر خیز مجاز تیرها را به 240/1 دهانه {بار مرده و زنده} محدود کنی

د. اصولا در تیر ها برش حاکم بر طراحی نیست ولی با این حال با رابطه 04*FY کنترل می گردد وفقط جان تیر اهن در مقابله با برش کار می کند . بای تیر اهن نیز به تحمل خ

مش می پرذازد.
تیرها ( تنش مجاز خمشی 4

مطالب گفته شده تا کنون در مورد تیر با مقطع I شکل بود.اگر مقطع تیر ما به صورت قوطی شکل بود باید شرط فشرده بودن ان توسط جدول کنترل فشردگی مقاطع کنترل گردد.اگر مقطع فشرده بود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 066*FY و اگر مقطع فشرده نبود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 06*FY خواهد بود.

اگر مقطع شما از 2 ناودانی به هم جوش شده {بدون فاصله} به صورت پیوسته تشکیل شده بود می توانید این مقطع را به صورت قوطی کنترل نمایید.

اصولا سعی کنید دهانه ها را حداکثر به 7 متر محدود کنید.اگر مقطع تیری برای دهانه ای ضعیف بود حتما بررسی کنید که با پلیت تقویتی در محل های مورد نیاز{با توجه به دیاگرام ممان تیر} به چه هزینه ای خواهید رسید وبا افزایش نمره تیر اهن به چه هزینه ای;چونکه تفاوت یک مهندس سازه با یک معمار تجربی در عملکرد اقتصادی انهاست.

 

حداکثر خیز مجاز تیرها را به 240/1 دهانه {بار مرده و زنده} محدود کنید.

اصولا در تیر ها برش حاکم بر طراحی نیست ولی با این حال با رابط

ه 04*FY کنترل می گردد وفقط جان تیر اهن در مقابله با برش کار می کند . بای تیر اهن نیز به تحمل خمش می پرذازد.
تیرها ( حل مثال)

سوال) تیری از یک قاب مفصلی مهاربندی شده ساختمانی با سیستم باربری کف تیرچه بلوک جهت طراحی بیرون اورده شده است.
طول تیر 6 متر و طول دیگر پانل 5 متر است.
مقدار بار مرده با توجه به سقف تیرچه و بلوک به میزان kg/m^2 550
مقدار بار زنده برای کاربری مسکونی با توجه به مبحث ششم از مقررات ملی ساختمان kg/m^2 200
تکیه گاه های جانبی در محل تکیه گاه های اصلی واقع شده اند.
این تیر را از نیمرخ IPE طرح نمایید.
FY = 2400 Kg/cm^2
حل) در ابتدا مقدار بار خطی وارد بر تیر را محاسبه می کنیم :
q = (550 * 2.2) + ( 550 * 2.5 ) + ( 200 * 2.5 ) + (200 * 2.5 ) = 3250 Kg/cm^2
محاسبه ممان ماکزیمم وارد بر تیر مذکور :
M max = (q * l^2)/8
Mmax= (3.25*6^2) /8= 14.625 Ton .m
به عنوان یک حدس اولیه از تنش مجاز 1440 Kg/cm^2 استفاده می کنیم
انتخاب مقطع با توجه به تنش مجاز انتخابی : Kg/cm^2 14

40 ( M max / Wx )
( 14.625 * 100000 / Wx ) 1440 Kg/cm^2 Wx = 1015.625 cm^3
با توجه به اساس مقطع به دست امده از IPE 400 با اساس مقطع 1160 CM^3 استفاده می گردد.

کنترل فشردگی مقطع :
Bf / ( 2 * tf ) (545 / Fy )
18 / ( 2 * 1.35 ) = 6.66 545/ 2400 = 1112
مقطع فشرده است
کنترل فاصله تکیه گاه های جانبی :
Lc 1 = ( 635 * bf ) / 2400
Lc1 = ( 635 * 18 ) / 2400 = 23331 m
Lc2 = 14*10^5 / ((d / Af)*Fy)
Lc2 = 14 * 10^5 / ((40 /( 1.35 * 18))*2400) = 354.37 m
Lc = min { 233.31 , 354 .37}
Lc = 233.31 m
Lb = 600 m 23331 m
تیر دچار کمانش کلی می گردد
تعیین تنش مجاز تیر :
تعیین cb :
ممان در 2 انتها بزرگتر است پس cb =1
محاسبه Fb2 :
Fb2 = (84*100000 * Cb ) / ( L * d )/Af
Fb2 = ( 84 * 100000* 1) / ( 600 * 40) / ( 1.35 * 18 ) = 8505 Kg/cm^2
مقدار تنش مجاز خمشی 1440 Kg/cm^2 انتخاب میشود و فرض اولیه صحیح بوده است .
کنترل مقطع انتخابی :
M max / Wx 1440 Kg/cm^2
14.625 * 100000 / 1160 = 1260.77 Kg/cm^2
مقطع انتخابی خوب است و از نظر اقتصادی نیز مناسب است.
کنترل برش مقطع :
محاسبه حداکثر برش وارده در تکیه گاه تیر :
V max = (3.25 * 6 ) /2 = 9.75 ton
تنش مجاز برشی به مقدار 960 Kg/cm^2 است
Fv / (d*tw) 960Kg/cm^2
9.75 * 1000 / ( 40 * .86) = 283.4 kg/cm^2 960 kG/cm^2
تیر از نظر برش نیز فاقد مشکل است
یر ها (تنش مجاز خمشی 2)

 

مسئله تکیه گاه جانبی در تیرها به عنوان عاملی اثرگذار در بدست اوردن تنش مجاز تیرها به شمار می اید. اگر که تیر برای تامین تکیه گاه جانبی خود 2 مورد گفته شده را نداشت باید فاصله بین 2 تکیه گاه اصلی را بعنوان فاصله تکیه گاه های جانبی برداشت زیرا تکیه گاه اصلی می تواند کار تکیه گاه جانبی را نیز انجام دهد. بحث ما در اینجا در مورد مقاطع I شکل است. حالا که با شرط فشردگی در تیرها {نسبت بال ازاد به ضخامت با ل کوچکتر از 2400 / 575 واتصال پیوسته بین بال ها و جان } و تکیه گاه جانبی در تیرها اشنا شدیم اقدام به معرفی تنش های مجاز می کنم. {دوستان توجه داشته باشند که 3 مورد گفته شده درز

یر مربوط به خمش حول محور قوی تیرهاست}
1-اگر که در تیر موجود ما شرط فشردگی صادق بود و تکیه گاه جانبی تیر نیز تامین بود مقدار تنش مجاز خمشی را 066*FY در نظر می گیریم.
2-اگرتیر شرط فشردگی را ارضاء نکرد ولی از لحاظ تکیه

 

گاه جانبی تامین بود انگاه مقدار تنش مجاز خمشی را 06*FY را میگیریم.
3-اگر تیر هر دو شرط فشردگی و داشتن تکیه گاه جانبی را ناقض بود انگاه تنش مجاز خمشی تیر را باید طبق روابط زیر بدست اورد:
ابتدا به معرفی پارامترها می پردازم
L b = فاصله بین 2 تکیه گاه جانبی
r t =شعاع ژیراسیون حول محور y {شامل بال فشاری و قسمتی از جان متصل به بال فشاری}
Ix و = I y به ترتیب ممان اینرسی حول محور X و y هستند
t f = ضخامت بال
t w = ضخامت جان
d ارتفاء کل مقطع
C b = ضریب تغییرات لنگر در طول ازاد بال است
= M 1 لنگر کوچکتر در انتهای تیر
= M 2 لنگر بزرگتر در انتهای دیگر تیر
و1 و 2 = ضرایب لاغری هستند
= Fy تنش تسلیم فولاد مصرفی
Fb 1 و = F b 2 تنش های مجاز خمشی هستند
=W x اساس مقطع تیر اهن

 

=fbx تنش محاسباتی ناشی از بار وارده بر تیر اهن موجود
رون کار بدین شکل است که برای یک تیری که در طول خود دارای تعدادی تکیه گاه جانبی است مقدار تنش مجاز را باید برای هر فاصله بین دو تکیه گاه مجاز بدست اورد و سپس مقدار مینیمم تنش مجاز را انتخاب کرد. البته برای هر دهانه{فاصله بین دو تکیه گاه جانبی} باید هر دو مقدار Fb1 و Fb2 را حساب کرد و مقدار ماکزیمم انها را برای تنش مجاز دهانه انتخاب کرد. ذکر این نکته را لازم می دانم که برای جلوگیری از انجام محاسبات طولانی و زمان گیر ابتدا مقدار تنش مجاز Fb2 را حساب کرده و اگر این مقدار از 06*fY بیشتر شد همین مقدار 06*fY را به عنوان تنش مجاز خمشی دهانه انتخاب کرده و دیگر نیازی به محاسبه fb1 نمی باشد.
مزایا و معایب ساختمانهای فلزی

احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند؛ محور اصلی مسئولیت عبارت است از:
الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد

با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا” بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود، آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد.
مزایای ساختمان فلزی:
مقاومت زیاد: مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است ، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع ، ساختمانهائی که برزمینهای سست قرارمیگیرند ، حائز اهمیت فراوان میباشد .
خواص یکنواخت : فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیق ته

یه میشود ، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواص آن بر خلاف بتن با عوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد ، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخاب ضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود .

دوام : دوام فولاد بسیار خوب است ، ساختمانهای فلزی که در نگهداری آنها دقت گردد . برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود – خواص ارتجاعی : خواص مفروض ارتجاعی فولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد . فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوک بخوبی پیروی مینماید . مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان در محاسبه وارد نمود . حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابل اطمینان نمی باشد .

شکل پذیری : از خاصیت مثبت مصالح فلزی شکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیروی دینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید ،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل این نیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی ،عضو خود خبر داده و ازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند.

پیوستگی مصالح : قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنی صدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد ، ترکهائی که در پوشش بتن پدید می آید ، قابل کنترل نبوده و احتمالا” ساختمان در پس لرزه یا زلزله بعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود .

مقاومت متعادل مصالح،مقاومت : مصالح فلزی

در کشش و فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است .در تغییر وضع بارها، نیروی وارده فشاری ، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشی در انها کوچک است ، در بارهای پیش بینی شده ،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی از ان قرار میگیرند. در ساختمانهای بتنی مسلح

مقاومت بتن در فشار خوب ، ولی در کشش و یا برش کم است. پس در صورتی که مناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابی مینماید.

انفجار : در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلت ساختمان تحمل شده ، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود . نیروی تخریبی انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود ، ولی ساختمان کلا” ویران نخواهد گردید . در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعث ویرانی ساختمان خواهد شد .

تقویت پذیری و امکان مقاوم سازی : اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه ، تغییر مقررات و ضوابط ، اجراء و ;. میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید ، تقویت نمود و یا قسمت یا دهانه هائی اضافه کرد .

شرایط آسان ساخت و نصب : تهیه قطعات فلزی در کارخانجات و نصب آن در موقعیت ، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است .
سرعت نصب : سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنی مدت زمان کمتری می طلبد .

پرت مصالح : با توجه به تهیه قطعات از کارخانجات ، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است .
وزن کم : ‌میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245 تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد ، درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرم برمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد .

اشغال فضا :‌ در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد ، ستون و تیرهای ساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد ، سطح اشغال یا فضا مرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود .
ضریب نیروی لرزه ای : حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمان میشود ، بعبارت دیگر ساختمان برر

وی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاش است ، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند . در قابهای بتن مسلح که وزن بیشتر دارد ، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است . تجربه نشان میدهد که خسارت وارده برساختمانهای کوتاه و صلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند ، زیاد است . درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر ، آنهائی که در زمینهائی نرم ساخته شده اند ، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند . بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریود ارتعاش زمین نسبتا” بزرگ است ، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس در زمینهای سفت با پ

ریود کوچک ، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند.
عکس العمل ساختمانها در مقابل حرکت زلزله بستگی به مشخصات خود ساختمان از نظر صلبیت و یا انعطاف پذیری آن دارد و مهمترین مشخصه ساختمان در رفتار آن در مقابل زلزله ، پریود طبیعی ارتعاش ساختمان است.

معایب ساختمانهای فلزی:

ضعف در دمای زیاد : مقاومت ساختمان فلزی با افزایش دما نقصان می یابد . اگر دکای اسکلت فلزی از 500 تا 600 درجه سانتی گراد برسد ، تعادل ساختمان به خطر می افتد

خوردگی و فساد فلز در مقابل عوامل خارجی : قطعات مصرفی در ساختمان فلزی در مقابل عوامل جوی خورده شده و از ابعاد آن کاسته میشود و مخارج نگهداری و محافظت زیاد است .

تمایل قطعات فشاری به کمانش : با توجه به اینکه قطعات فلزی زیاد و ابعاد مصرفی معمولا” کوچک است ، تمایل به کمانش در این قطعات یک نقطه ضعف بحساب می رسد .

جوش نامناسب : در ساختمانهای فلزی اتصال قطعات به همدیگر با جوش ، پرچ ، پیچ صورت میگیرد . استفاده از پیچ و مهره وتهیه ، ساخت قطعات در کارخانجات اقتصادی ترین ، فنی ترین کار می باشد که در کشور ما برای ساختمانهای متداول چنین امکاناتی مهیا نیست . اتصال با جوش بعلت عدم مهارت جوشکاران ، استفاده از ماشین آلات قدیمی ، عدم کنترل دقیق توسط مهندسین ناظر ، گران بودن هزینه آزمایش جوش و ;; برزگترین ضعف میباشد.

تجربه ثابت کرده است که سو

 

له های ساخته شده در کارخانجات درصورت رعایت مشخصات فنی و استاندارد ، این عیب را نداشته و دارای مقاومت سازه ایی بهتر در برابر بارهای وارده و نیروی زلزله است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله پرورش حس خودارزشمندی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پرورش حس خودارزشمندی در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پرورش حس خودارزشمندی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پرورش حس خودارزشمندی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پرورش حس خودارزشمندی در pdf :

پرورش حس خودارزشمندی

مقدمه :
احساس خود ارزشمندی ، یعنی پذیرفتن شایستگی های خود ، یعنی داشتن احساس رضایت و خشنودی نسبت به استعدادها و توانایی های خود . زمانی که کودک احساس می کند صلاحیت و لیاقت انجام کارهای گوناگون را دارد ، اعتماد به نفس او افزایش می یابد و قادر خواهد بود با اعتماد و ایمانی راسخ تر به اهداف و برنامه هایش برسد . کودکان برای اینکه بتوانند در آینده اداره امور مختلف خود را به عهده بگیرند ، بهتر است از همان اوان خردسالی مهارت ها و توانایی های گوناگونشان را پرورش دهند تا بتوانند به حس خود ارزشمندی و کفایت برسند ( فالون ، 2003 )

 

احساس خودباوری و لیاقت کودکان به میزان اعتماد آنان نسبت به صلاحیت و کارایی شان بستگی دارد . هر چه والدین بیشتر باعث موفقیت و پیشرفت فرزندان خود شوند ، پیام های مثبت بیشتری به آنان منتقل می کنند و استقلال و « خودگردانی » را بیش تر به آنان می آموزند . پدر و مادر می توانند به فرزندشان کمک کندد تا با انجام دادن بخش های ساده ای از وظایف خود ، حس خودباوری ، اتکای به نفس و ارزشمندی را در خود رشد دهند . برای مثال ، آنان ابتدا باید بتوانند عهده دار مسائل

جسمی خود ( مثل : توالت رفتن ، تغذیه و نظافت ، سپس پذیرش مسئولیت های ساده خود ( مثل : تمیز کردن اتاق ، همکاری در انجام وظائف خانگی و انجام تکالیف مدرسه ) و آن گاه شیوه اداره کردن خود در خارج از منزل ( مثل : به مدرسه رفتن و دانستن مهارت های اجتماعی ) را یاد بگیرند . وقتی کودکان بتوانند خودشان را اداره کنند ، به طور حتم افرادی کار آمد ، لایق ، مستقل و شایسته بار خواهند آمد . احساس خودباوری و خودارزشمندی به کودکان کمک می کند تا در محیط درس و مدرسه فعال و پویا باشند و احساس مفید بودن در جمع را تجربه کنند .

نقش والدین در پرورش حس خودارزشمندی کودکان
در طی دوران خردسالی ، چگونگی روابط بین پدر و مادر اهمیتی خاص دارد . در حقیقت آنها هستند که احساس کودک را نسبت به خودش شکل می دهند . آیا کودک را پذیرفته اند ؟ آیا دنیا را مکانی امن و مورد اطمینان برای کودک ساخته اند ؟ آیا کودک برای رفع نیازهای اولیه اش باید مدت ها بی تابی کند و منتظر بماند؟
اغلب پدر و مادرها نسبت به اهمیت تاثیر حس خودارزشمندی بر سلامت روانی فرزندانشان آگاهی دارند . این ویژگی به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا تصویری مثبت و سازنده از خود در ذهن داشته باشند . بر اساس یافته های پژوهشگران ، باورهای فکری کودکان درباره توانایی ها و استعدادهای درونی شان تاثیری شگرف بر عملکرد و پیشرفت های بعدی آنان می گذارد . در حقیقت ، پرورش حس خود ارزشمندی کودک بهترین هدیه ای است که پدر و مادر می توانند به فرزندشان بدهند . این هدیه ، در سراسر عمر کودک می تواند بهترین انگیزه برای فعالیت و پویایی او باشد .

ویژگی ها و صفاتی مثل اعتماد به نفس ، پایداری و خوداتکایی در کودکان ، از احساس رضایت ، خشنودی و حمایتی که آنان از والدین و مراقبین خود کسب می کنند ، سرچشمه می گیرد . کودکان متکی به نفس توانایی مقابله با موقعیت های دشوار در زندگی شان را دارند . تعاملات سالمی که والدین و سایر افراد خانواده با کودکان برقرار می کنند ، موجب رشد و پرورش حس خود ارزشمندی آنها می شود .

روابط ساده خانوادگی به راحتی می تواند حاوی این پیام برای کودک باشد که او فردی ارزشمند است . خنده ، حالت چهره ، شیوه گفتار و حرکات والدین می تواند این حس را به او منتقل سازد ، یا بر عکس ، کلمات و اعمال والدین می تواند به گونه ای باشد که کودک به سادگی دریابد ارزش و اهمیتی نزد پدر و مادرش ندارد . با کمی توجه و دقت به آن چه می گویید و انجام می دهید ، می توانید حس خود ارزشمندی را در کودک به وجود آورید .

کودکانی که احساس می کنند مورد علاقه کسی نیستند ، رفتارهایی متفاوت نسبت به کودکانی که احساس می کنند دیگران دوستشان دارند ، از خود نشان می دهند . آنها نیاز به صرف وقت و انرژی زیادی دارند تا توانایی ها و ارزش هایشان را به دیگران نشان دهند . در مقابل ، کودکانی که می دانند دیگران دوستشان دارند ، نیازی به صرف وقت برای نشان دادن خودشان ندارند . آنها ترسی از شکست ندارند ، زیرا می دانند که حتی اگر شکست هم بخورند ، باز هم مورد محبت ، احترام و پذیرش والدین خودند .

یکی از نکاتی که برای پرورش حس خودارزشمندی کودک باید مد نظر داشت این است که به او برچسب نزنید . اگر کودکی را مدام تنبل ، کودن و دست و پا چلفتی بنامید ، او این صفات را در خود درونی خواهد کرد و خود را آن گونه خواهد دید . اگر خود پندارنده کودک توسط پدر و مادر و اعضای خانواده اش لطمه ببیند ، او خود را فردی ناتوان ، ضعیف و بی دست و پا خواهد دانست که نمی تواند به هدف ها و خواست هایش در زندگی برسد . کودکانی که دچار ضعف عزت نفس اند ، همیشه منتظر قضاوت دیگران درباره کارهایشان می مانند ، زیرا بر این باورند که خودشان کوچک تر از آن اند که بتوانند درست قضاوت و تصمیم گیری کنند .

 

مراحل رشد حس خود ارزشمندی در کودکان

نوزادان ( تولد تا یک سالگی )
خود ارزشمندی در کودکان زیر یک سال را می توان از طریق توجه به نیازهای اساسی و ایجاد حس امنیت اولیه در آنان پرورش داد . زمانی که کودک گریه می کند ، قصد دارد به والدینش بفهماند که گرسنه است ، خوابش می آید ، کهنه اش خیس است یا تنها مانده است . شیوه پاسخ دهی والدین به این گونه نیازهای کودک ، احساس و علاقه آنان را به کودک نشان می دهد . کودکان به ناز و نوازش و در آغوش گرفته شدن احتیاج دارند . آنها دوست دارند یک نفر با آن ها حرف بزند ، برایشان شعر بخواند ، قصه بگوید و سرگرمشان کند . زمانی که نیازهای اولیه این گروه از کودکان ارضا می شود ، حس ارزش ، اعتماد و امنیت در آنان رشد و پرورش می یابد .
نکته اصلی در خصوص شیوه برآورده ساختن نیازهای بنیادی کودکان آن است که چه پیامی به کودک منتقل می کنند . برای مثال ، پدر و مادر می توانند از غذا دادن به کودک به عنوان تجربه و امکانی برای تعامل موثر با کودک استفاده کنند . گفت و گوهای صمیمانه ، آموزش های ملاطفت آمیز و لحن آرامش بخش مادر و پدر همواره بهترین پیامی است که کودک می تواند هنگام رفع نیازهایش از آنان دریافت کند . اعمال و رفتار ما اغلب تاثیرشان بیش تر از کلمات است . حتی اگر تصور می کنید که نوزادان نمی توانند همه کلماتی را که می شنوند ، درک کنند ، ولی می توانند آهنگ صدای گوینده ، لبخندها و ظاهر او را درک کنند . والدین همیشه با استفاده از این گونه شیوه ها محبت ، علاقه و عشق خود را نثار فرزندانشان می کنند .

نوپایان ( 3-2 سالگی )
اولین گام دوران کودکی ، اولین قدم برای مستقل شدن است . در طی سالهای دوم و سوم زندگی ، کودک با مفهوم «من» ، « مال من » ، « می خواهم » و « نه » آشنا می شود . به وجود آوردن محیطی امن و سالم که کودک بتواند به راحتی در آن جا دست به اکتشاف و یافتن پاسخ های خود بزند ، از جمله وظایف پدر و مادر است . زمانی که مادر کودکی او را تشویق می کند تا جورابش را در آورد ، در حقیقت به او اجازه می دهد که توانایی این کار را در خود پرورش دهد . کنجکاوی های نوپایان ،

بی پایان است . آنان می خواهند همه چیز را یاد بگیرند و تجربه کنند . آن ها از باز کردن شیر آب ، انداختن توپ ، کشیدن سیفون توالت ، ریختن تیله ها بر زمین و هزاران کار دیگر ، بسیاری از درس های مشکل را فرا می گیرند . نکاتی که کودک طی 3-2 سال اول زندگی اش می آموزد ، بسیار متنوع ، جالب و لذت بخش است ، به شرط آن که پدر و مادر از هر کدام از این نکات ، کلاس درسی شیرین و آموزنده بسازند . مهارت های زیادی که کودک در این ایام یاد می گیرد ، موجب افزایش لذت یادگیری ، پرورش حس کنجکاوی و افزایش خودباوری کودک می شود .

 

پیش دبستانی ها ( 6-4 سالگی )
برخی از کودکان 6-4 ساله می توانند بسیاری از کارهای شخصی خود را انجام دهند ، غذا بخورند ، لباسشان را عوض کنند ، کارهای دیگران را تقلید کنند و بزرگ تر از سن خود رفتار کنند . حس خودارزشمندی و خوداتکایی آنان بستگی به میزان یادگیری مهارت های جدید آن ها دارد . با بزرگ شدن یک کودک سه ساله و رسیدن او به سن شش سالگی ، کودک موفق به کشف علایق ، استعدادها و مهارت های خود می شود . برای مثال ، اغلب کودکان سه ساله نسبت به کاری که انجام می دهند ، چندان دقتی ندارند . در حالی که یک کودک 6 ساله هنگامی که نقاشی می کشد یا رنگ آمیزی می کند ، تلاش می کند درست بکشد و دقیق رنگ آمیزی کند . او سعی می کند از طریق مقایسه کارش با واقعیت ، مهارت خود را ارتقا دهد .

 

کودکان دبستانی ( 10-7 سالگی )
کودکانی که وارد مدرسه می شوند ، نسبت به توانایی هایشان شناخت بیشتری پیدا می کنند . اغلب آنها انتظارات خیلی بالایی از خودشان – در انجام کارهای کلاسی – طلب می کنند . مدرسه برای آن ها جالب و جذاب است ، زیرا می توانند بسیاری از نقاط ضعف خود را بشناسند و به نقاط قوت تبدیل کنند . کودکان در این سن هنوز تجربه زیادی برای رسیدن به هدف و پیروز شدن ندارند . هم چنین تاکنون کم تر مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته اند . والدین و اعضای خانواده می توانند با فراهم آوردن شرایطی که کودکان بتوانند بدین وسیله دست به کاوش و کند و کاو بزنند ، آن ها را برای تقویت استعدادها و توانایی هایشان کمک و یاری دهند . پیشرفت در یادگیری مهارت های جدید و کسب شایستگی و لیاقت در این مهارت ها ، بهترین راه برای شناخت خود و پرورش حس خود ارزشمندی کودکان است .

احساس صلاحیت و شایستگی
دو رمز داشتن حس خود ارزشمندی ، دوست داشته شدن و کسب صلاحیت و شایستگی است . پدر و مادر می توانند همه روزه با رفتارهای خود به این دو نکته توجه داشته باشند . برای کودک مهم است که به حرف هایش گوش دهند ، احساساتش را جدی بگیرند و زمانی را برای بودن با او صرف کنند . احترام گذاشتن به کودک و حمایت همه جانبه والدین از او به کودک کمک می کند تا بهتر تصمیم بگیرد و نظرها و خواست هایش را بیان کند .

همچنان که کودک بزرگ می شود ، شروع به کشف سایر استعدادها و علاقه مندی هایش می کند . والدین می توانند با ایجاد فرصت هایی برای کودکان در انجام فعالیت های گوناگون مثل : فوتبال ، شنا ، دوچرخه سواری ، نواختن ساز موسیقی یا پیوستن به گروههای مختلف کلاس و ; آنان را یاری کنند تا از تجربیاتی که به دست می آورند ، احساس شادی ، رضایت و خشنودی کنند . سعی کنید همه انواع مهارت ها را مد نظر داشته باشید . هیچ گاه برای شرکت در کلاس و دوره بخصوصی به کودک فشار نیاورید . دوران کودکی ، دورانی است که باید با آرامش سپری شود و کودک همه تجربه هایش را بدون فشار و تنش بیندوزد .

 

روش های پرورش حس خود ارزشمندی در کودکان
روان شناسان و متخصصان تربیت کودک برای تقویت این ویژگی درکودکان چنین پیشنهاد می کنند :
• نسبت به کودکان خود توجه کافی داشته باشید .

به سخنان کودک گوش دهید ، به کارهای او علاقه نشان دهید و او را مهم و با ارزش بدانید . هنگامی که شما علاقه مندانه به حرف های کودک توجه می کنید ، او احساس می کند که شما برایش ارزش و احترام قائل اید . در بسیاری موارد ، کودکان می توانند با کمی صحبت و مشورت با فردی که به آن ها اهمیت بدهد ، مسائل و مشکلاتشان را حل نمایند . سعی کنید صبح ها وقتی بچه ها به مدرسه می روند یا بعد از ظهر که از مدرسه به خانه می آیند ، در منزل باشید . زمانی که کودک استعدادش را در کاری نشان می دهد ( برای مثال ، به عضویت تیم ورزش مدرسه در آمده است ، یا عضو انجمن ریاضی و علوم مدرسه شده است ) ، خود را کنجکاو و مشوق نشان دهید .

 

• کودکتان را با احترام بار آورید .
زمانی که کودک در اتاق حضور دارد ، به او توجه نشان دهید ( حتی اگر سرتان خیلی شلوغ باشد ) . درباره ویژگی های مثبت و ارزشمند او با دیگر افراد خانواده صحبت کنید . تعریف ها و تشویق های خود را طوری مطرح کنید که کودک هم بشنود سعی کنید جلوی دیگران از او انتقاد و عیب جویی نکنید .

• رفتار محبت آمیز با کودک خود داشته باشید .
احساس ، عاطفه و علاقه خود را به صورت حمایت های کلامی و تماس های بدنی به کودک نشان دهید . اغلب کودکان خردسال دوست دارند که پدر و مادر آن ها را بغل کنند ، ببوسند ، و در کنار خود جای دهند . کودکان کمی بزرگتر هم از اینکه در آغوش والدین بروند و حمایت جسمانی از آنان بگیرند ، بدشان نمی آید . سعی کنید برای ارتباط عاطفی برقرار کردن با کودکان خود ، وقت کافی صرف کنید . برای مثال ، برای آن ها یادداشت های کوتاه صمیمانه بگذارید ، با آن ها صحبت های ساده و دوستانه داشته باشید ، یا حتی آنها را در کنار خود بنشانید .

• از کارهای شایسته کودکتان قدردانی کنید .
طوری رفتار کنید که فرزندتان دریابد شما متوجه رفتارهای پسندیده و نیک او هستید . حتی اگر آنها کار بخصوصی هم انجام نداده اند ، باز هم از زحماتی که برای یادگیری ، درس خواندن و ; متحمل می شوند ، قدردانی کنید . این نکته برای آن ها خیلی اهمیت دارد که بدانند شما آن ها را فقط برای خودشان دوست دارید و نه برای برآورده ساختن انتظارات دیگران . برای تقویت خودپنداره کودک ، کافی است او را برای آن چه که هست – و نه آن چه که دوست دارید ، باشد – مورد قدردانی و محبت قرار دهید . پیامی که والدین باید همواره به کودکشان منتقل کنند این است که : (( ما تو را به خاطر خودت دوست داریم ، تو مجبور نیستی در مسابقه یا رقابت خاصی برنده شوی تا ما تو را دوست داشته باشیم .)) احساس شایستگی و ارزشمندی ، ناشی از محبت و توجهی است که والدین نثار کودکانشان می کنند .

• کودکتان را به نظم و انضباط سازنده عادت دهید .
زمانی که کودکی بد رفتاری می کند ، هیچ گاه سخت گیری نکنید . در عوض به او وقت بدهید تا درباره شیوه های درست رفتار کردن خود فکر کند و اشتباهش را تصحیح نماید . کودک به روش های ملایم و احترام آمیز بهتر از خشونت و تندی پاسخ می دهد . تحقیقات نشان می دهند زمانی که والدین درباره بدرفتاری های کودکانشان نرمش به خرج می دهند و شیوه مذاکره را با آنان در پیش می گیرند ، آنها اعتماد به نفس بالاتر و خویشتن داری بیشتری از خود نشان می دهند ، تا زمانی که والدین ، آن ها را مورد شماتت و تنبیه قرار می دهند . در حقیقت زمانی که پدر و مادر یاد می گیرند که گفتار و رفتار خود را کنترل کنند ، موجب خود ادراکی قوی فرزندشان می شوند .

• کودکتان را مسئول و مستقل بار آورید .
ابتدا قوانین را به کودک بیاموزید و سپس از او انتظار داشته باشید که کشف کند و یاد بگیرد . وظایفی برای آنها تعیین کنید و از آنان بخواهید که بدان ها عمل کنند . از کودکان حمایت کنید و شیوه انجام هر کاری را به آن ها بیاموزید ، اما به آن ها فشار نیاورید که هر کاری را درست مثل شما انجام دهند . به آن ها اجازه پیشرفت و تغییر بدهید . همان طور که به کودکان یاد می دهید مستقل باشند ، یاد بدهید که مورد اعتماد هم باشند .

• انتظارات بالا ، ولی واقع بینانه از کودکتان داشته باشید .
خواست هایی معقول ، قابل فهم و متناسب با شرایط کودک از او داشته باشید . کودکان نیاز دارند بدانند که دیگران از آن ها چه انتظاراتی دارند و تا چه اندازه قادرند از عهده انجام آن ها بر آیند . به آنها بگویید که می توانند با موفقیت به هدفشان برسند . نسبت به توانایی های کودکان خوش بین باشید . به آن ها فرصت بدهید تا بتوانند با اتکای به نفس ، به خواست های خود برسند .

• کودکتان را تشویق کنید .
تشویق کودک ، راه پیروزی را بر او می گشاید . هنگامی که کودکان دریابند والدینشان به تلاش های آن ها توجه دارند ، به تلاش و تمرینشان برای موفق شدن ادامه خواهند داد .

• همواره در دسترس کودک باشید .
سعی کنید زمانی که کودک به کمک شما نیاز دارد ، در دسترس او باشید . اما زیاد در کارهای او دخالت نکنید . زمانی برای بودن با کودک و رفع نیازهایش اختصاص دهید .
• با علاقه به سخنان کودک گوش کنید و موقعیت او را درک نمایید .
به کودک اجازه دهید که حرفش را بزند و احساساتش ( آن چه را که برایش مهم است ) را بیان کند . سخنان او را جدی بگیرید و سعی کنید منظور او را درست بفهمید . هنگامی که کودک دریابد سخنان او توسط پدر و مادرش شنیده و درک می شود ، اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهد آورد . والدین می توانند با گوش دادن به کودک او را خوب بشناسند و به آن چه برایش اهمیت دارد ، پی ببرند .

• زمانی که کودک اشتباه می کند ، از سرزنش و توبیخ او بپرهیزید .
رفتار و پاسخی که والدین در قبال اشتباه های فرزندشان نشان می دهند ، تاثیر فراوان بر حس خود ارزشمندی او می گذارد . اگر کودک اشتباهی می کند ، آن را کوچک جلوه بدهید و در صدد رفع آن بر آیید . هنگامی که والدین اشتباه های کودک را می پذیرند و او را هدایت و حمایت می کنند ، اعتماد به نفس کودک تقویت می شود .

• تفاوت های فردی کودکان را بپذیرید و روش آموزش خود را با هر یک از آن ها تطبیق دهید .
هر کودکی دارای نقاط قوت و نقاط ضعف خاص خودش است . بدیهی است با شناخت ویژگی های کودکان می توانید برنامه ای متناسب با نیازها و استعدادهایشان طرح ریزی نمایید . هیچ گاه بچه ها را با یکدیگر مقایسه نکنید ، بلکه سعی کنید ویژگی های تک تک آن ها را در جای خود بررسی کنید . گاهی پدر و مادر برای اینکه انگیزه پیشرفت را در دل کودکانشان رشد دهند ، آنان را با سایرین مقایسه می کنند . در حالی که این مقایسه به رابطه آن ها با یکدیگر و حس خود ارزشمندی آنان لطمه می زند . والدین باید هر کودکی را برای استعداد و توانایی خاص خودش دوست داشته باشند و بپذیرند .

سالها پیش، کارشناسان به والدین به شدت توصیه می کردند که نوزادی که گریه می کند را بغل نکنند ، زیرا این کار سبب لوس شدن او می گردد.
البته امروزه می دانیم که این مساله درست نیست. در واقع ، هر قدر بچه ها بیستر مورد لبخند ، در آغوش گرفتن و توجه و کلمات محبت آمیز قرار گیرند، کمتر گریه خواهند کرد. شما به عنوان پدر یا مادر بیشترین تاثیر را برای ایجاد حس مثبت یا منفی خود ارزشمندی در کودکتان دارید. کودکان وقتی آسیب می بینند که عشق و علاقه ای در میان نباشد. آنها شاید به این نتیجه برسند که تلاش کردن هیچ حاصلی ندارد یا ارزش دوست داشته شدن را ندارند.

برخی مشخصه های احساس قوی خود ارزشمندی در کودکان:
* کودک من دوست دارد چیزهای نو را امتحان کند.
* کودک من نشان می دهد که احساس امنیت می کند.
* کودک من می گوید که او را دوست دارند.
* کودک من نشان می دهد که با اعتماد به نفش و تواناست.

مشخصه های احساس ضعیف خود ارزشمندی در کودکان:
* کودک من معمولاً ناراحت است.
* کودک من ترسو و زودرنج است و هرگز چیزی نو را امتحان نمی کند.
* کودک من معمولاً از دردهایی با منشاء نا مشخص رنج می برد و سرزنده به نظر نمیرسد.
* کودک من دائماً میگوید که کسی او را دوست ندارد و علاقه خود به دیگران را هم نشان می دهد.

مهم است بدانیم که تمامی کودکان، در حین رشد فراز و فرودهایی را در اعتماد به نفس خود تجربه می کنند و با مسایل دشواری روبرو میشوند. خوشبختانه بسیاری از کودکان نوپا و پیش دبستانی دارای حس قوی خود ارزشمندی هستند. زیرا در خانهای پر محبت با انبوهی توجه روبرو هستند. در عین حال برخی از کودکان با موقعیت نامناسب عاطفی و بی اعتنایی از سویی دیگران روبرو می باشند و در اینصورت به پادرمیانی تخصصی نیاز خواهند داشت. اگر کودک شما به طرز واضحی دارای حس ضعیف خود ارزشمندی است، در اسرع وقت با یک متخصص مشورت کنید.

برای ایجاد و تقویت حس خود ارزشمندی در کودکتان، میتوانید در خانه از این فعالیت ها استفاده کنید:

زنگ تفریح شاد : به کودک خود چندین زنگ تفریح پنج تا ده دقیقه ای به عنوان پاداش بدهید. می توانید از تعدادی کوپن استفاده کنید تا شما و کودکتان یادتان باشد تا در یک روز پر مشغله چند دقیقه ای با هم خوش بگذرانید. کوپنها را در یک ظرف قرار دهید و ببینید که در هفته چقدر وقت را با فرزندتان گذرانده اید.

برگه جایزه : وقتی که کودکتان کار خانه یا فعالیت و کاری آموزشی را که متناسب با سن و سالش است را انجام داد کاری کنید که او حس انجام موفقیت آمیز آن دست بدهد. شب هنگام، تعدادی برگه جایزه را در زیر بالش او قرار دهید. جایزه نوشته شده روی برگه نمی بایست دارای ارزش مادی باشد. مثلاً میتوان وعده وقت گذاشتن و توجه نمودن به او را داد.

گالری خاطرات : یک گالری از خاطرات را روی دیوار اتاق خواب کودک یا در اتاق خانواده ایجاد کنید، بطوری که همه بتوانند آنرا ببینند. کودک شما می تواند از عکسها و نقاشی ها برای ایجاد خاطرهای مثبت استفاده کند. هر هفته گالری را تغییر دهید تا تاثیر مثب آن حفظ شود. میتوان خاطرات خوب گذشته را نیز مرور نمود.

یادداشتهای محبت آمیز: جملات کوتاهی را (روی برچسب یا کارت) برای تحسین کودکتان بنویسید و ان را در جایی بگذارید که بتواند آنرا ببیند.

شجره نامه : هر ماه به کودک خود کمک کنید تا با درست کردن یک کاردستی از شجره نامه خانوادگی، در مورد خانواده چیزهایی بیاموزد. از آن کاردستی میتوان به عنوان وسیله تزئینی استفاده نمود.

تقویت حس ارزشمندی و عزت نفس کودک
همه پدر و مادرها، بهترین‌ها را برای فرزند خود می‌خواهند، ولی در عین حال که نیت خیرخواهانه دارند، روش‌هائی را به‌کار می‌برند که با ایده‌آل‌های آن‌ها مطابقت نداشته و آن‌ها را از رسیدن به هدف‌های موردنظرشان دور می‌کند.
آنچه در این مسئله، دارای اهمیت می‌باشد، این است که پدر و مادر برای دستیابی به نیت‌های خیرخواهانه خود، می‌بایست در تربیت فرزندان، روش‌هائی را به‌کار گیرند که موجب افزایش عزت نفس فرزندان خود شده و با محاسن فردی، تقویت نکته‌های مثبت شخصیت آن‌ها و یادآوری توانمندیشان، حس ارزشمندی را در وجود خود افزایش داده و قدم‌های جدی‌تری در راه کسب موفقیت برخواهند داشت.
برخی از نکته‌ها یا راه کارهائی که پدر و مادر را در رسیدن به این اهداف یاری می‌رساند، عبارتند از:
1) ایجاد تغییرهائی در شخصیت خودتان، به‌عنوان الگوهائی برای کودکان، تا آن‌ها متوجه شوند که پدر و مادر نیز دچار اشتباه شده و قادر به تغییر خود می‌باشند. پس کودکان نیز در برابر اشتباه‌های خود، می‌توانند از پدر و مادرشان الگوبرداری نموده و تغییرهائی در شخصیتشان ایجاد نمایند.
2) یادآوری نکته‌های مثبت شخصیت کودکان در طرح شبانه‌روز و قرار دادن برخی از نکته‌های منفی شخصیت آن‌ها در لا به لای نکته‌های مثبتشان.
به این نحو، کودک برای برطرف نمودن نکته‌ها و ویژگی‌های منفی خود، علاقه نشان خواهد داد.
مثال: علی جان! شما که پسر مهربانی هستی، در خرید منزل به مادر کمک می‌کنی، به موقع مسواک می‌زنی، چه قدر خوب است که اتاقت را هم مرتب نمائی تا هم مادر زیاد خسته نشود و هم بیشتر به شما افتخار کند.
3) پرهیز از تکرار باورهای منفی کودکان.
نباید باورها، نکته‌های منفی شخصیت کودکان را بیش از اندازه، تکرار نمود، چون کودکان نیز این باورها را در ذهن خود ثبت کرده و در ناخودآگاهشان حفظ می‌نمایند و به طور مرتب آن‌ها را مرور می‌کنند.
مثال: علی! تو خیلی پسر تنبلی هستی، علی! تو هیچ وقت درس‌خوان نمی‌شوی، همیشه باید در انجام تکالیف به تو تذکر بدهم و ;
این موارد، علی را به این باور می‌رساند که در امور درسی خود پسری تنبل، بدون تلاش و ناموفق است.
4) داشتن انتظارهائی معقول، سنجیده، متناسب با سن و سال، جنسیت، موقعیت، هوش، استعداد، توانائی‌های واقعی خود کودکان، از آن‌ها و پذیرش آن‌ها همان گونه که هستند، نه آن گونه که می‌توانند باشند.
5) اگر تمایلی به تربیت فرزندان خود، به‌عنوان افرادی مسئول، کارآمد و منظم دارید، خودتان نیز باید این موارد را رعایت کرده و الگوهای صحیحی از نظم، مسئولیت پذیری و کارآمدی برای آن‌ها باشید.
6) بر خوبی‌های فردی، کمک‌ها و نقاط قوت فرزندان خود تأکید کنید تا خود آن‌ها نیز احساس مفید بودن را حس کرده و درونی نمایند.
7) درنظر نگرفتن نتیجه کار فرزندان به تنهائی.
به این معنی که تلاش و کوشش‌های قبلی آن‌ها برای رسیدن به نتیجه کارها را نیز درنظر بگیرید و به آن‌ها نیز یادآوری نمائید.
8) ایمان داشتن به کودکان و این که آن‌ها قادر به انجام امور محوله و پذیرش مسئولیت‌های خود خواهند بود.
با این عمل کودکان نیز خودشان را پذیرفته و به توانائی‌های خود اعتقاد پیدا می‌کنند.
9) تمجید به‌موقع کودکان، به منظور دلگرم تر کردن آن‌ها در انجام امور و پذیرش مسئولیت‌های خود.
10) ایجاد رقابت سالم بین خواهرها و برادرها با تأکید بر روی نکته‌های مثبت شخصیت هرکدام و تقویت اعتماد به نفس در آن‌ها.

خود ارزشمندی تجربه توانا بودن برای مقابله با مسائل اساسی زندگی و احساس شایستگی و خودباوری است. خود ارزشمندی از دو مقوله تشکیل یافته:
1) احساس کارآمدی شخص:
به معنای اعتماد به عملکردهای ذهنی و توانایی های خود برای فکر کردن، یاد گرفتن، قضاوت کردن، انتخاب کردن و تصمیم گرفتن و مهم تر از همه به معنای مقابله و غلبه بر مسائل و مشکلات متعدد و مختلف زندگی و کنترل خود است.
2) احترام به خود:
به معنای باور داشتن حق خود برای زندگی کردن و خوشحال بودن و فراتر از آن باور داشتن خود برای ابراز ایده ها، احساسات، خواسته ها، نیازها و سزاوار بودن برای رسیدن به هدف و موفقیت است و خود را شایسته محبت و احترام دیگران دانستن است.
اینکه گفته می شود احساس با ارزش بودن نیاز اساسی هر انسانی است بدین معناست که خود ارزشمندی نقش حیاتی در فرآیند زندگی ایفا می کند و در حقیقت برای بقا و زیستن ضروری است. به نظر راجرز تصویر خویشتن رشد یافته، انسان را به سوی سازگاری با جهان بیرون سوق می دهد.
خود ارزشمندی در واقع به منزله سیستم خودآگاهی ایمن عمل می کند و مقاومت، قدرت و توانایی لازم را برای بازسازی ایجاد می کند و بدون آن رشد روانی فرد مختل می شود و زمانی که احساس خود ارزشمندی پایین است:
– قدرت مقابله و میزان انعطاف پذیری شخص در برابر مشکلات و سختی ها کاهش می یابد.
– شخص دچار آشفتگی، اضطراب و پریشانی می شود.
– شخص خود را درمانده و شکست خورده می پندارد.
– شخص بیشتر می خواهد از غم و اندوه اجتناب کند تا بخواهد شادی و نشاط را تجربه کند.
– موارد منفی بیشتر از موارد مثبت بر فرد حکمرانی و تسلط دارد.
– پیشرفت آنها کمتر از حد واقعی شان است.
– قادر نیستند از موفقیت خود خوشحال شوند و رضایت درونی به دست آورند.
– نسبت به احساسات و افکار خود تردید و از ابراز آن ترس دارند.
– تمایل چندانی برای تعامل با دیگران ندارند و گاه آن را خصمانه تلقی می کنند.
بنا به نظر کوپراسمیت احساس خود ارزشمندی ارزشیابی و قضاوتی شخصی است از شایستگی خود که ویژگی عامل شخصیت است نه یک نگرش لحظه ای برای موقعیت های خاص. به نظر وی والدین مهم ترین عامل رشد احساس خود ارزشمندی سالم در کودکان و نوجوانان هستند.
والدین می بایست اصول ذیل را در رفتار با کودکان و نوجوانان جهت رشد خودارزشمندی رعایت کنند:
1) فرزندان را با عشق و احترام بزرگ کنند و این احساس را در آنها ایجاد کنند که به اندازه کافی خوب و قابل قبول هستند.
2) در محیطی حمایت کننده نقش های مناسب و قابل اجرا را به آنها محول کنند.
3) از آنها متناسب با توانایی هایشان انتظار و توقع داشته باشند.
4) آنها را دچار تناقض نسازند.
5) برای کنترل آنها به رفتارهایی نظیر مسخره کردن، ایجاد احساس گناه، تحقیر کردن و سو»رفتار جسمی متوسل نشوند.
6) از هر فرصتی استفاده کنند تا به آنها نشان دهند که به شایستگی و خوب بودنشان اعتقاد دارند.
7) آنها را برای آشکار ساختن احساسات غیرقابل قبول مجازات نکنند.
8) توانایی خویشتن داری را در آنها پرورش دهند.
9) آنها را به اندازه ای حمایت و محافظت کنند که یادگیری و اعتماد به نفسشان خدشه دار نگردد.
10) احساسات و افکار آنها را ارزشمند و با اهمیت تلقی کنند.
نتیجه گیری :
اعتماد به نفس ومقوله ی خود ارزشمندی، ازاساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت افرادست. علمای اخلاق وروان شناسان اعتماد به نفس را اساس تامین سعادت وآسایش وآرامش آدمی ذکر کرده اند وبرخورداری از اراده واعتماد به نفس قدرت تصمیم گیری وابتکار خلاقیت ونوآوری ، سلامت فکر وبهداشت روان،رابطه ی مستقیمی با میزان چگونگی عزت نفس وحس خودارزشمندی فرد دارد.
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به فرد اجازه می دهد تا ازخود تصویری مثبت داشته باشد وبه توانایی های خود اعتماد کند واین حس عامل مهمی در رشد شخصیت افراد وکسب موفقیت های زندگی اوست. واولین نماد درونی اعتماد به نفس همان رضایت خاطرست از توانمندی هایمان وخود را به عنوان یک موجود ارزشمند پنداشتن است .

منابع :

مجله رشد
مجله پیوند
مجله علوم تربیتی و روان شناسی ، دانشگاه شهید چمران اهواز ( دوره سوم ، سال پنجم ، شماره یک و دوم ) به نقل از دین کیت سیمونتن / ترجمه دکتر حسین شکر شکن.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله اجرای بودجه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اجرای بودجه در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اجرای بودجه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله اجرای بودجه در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله اجرای بودجه در pdf :

اجرای بودجه

بودجه برنامه مالی دولت است که برای یکسال مالی تهیه می شود و حاوی پیش بینی درآمد و برآورد هزینه به منظور انجام عملیاتی است که نیل به سیاستها و اهداف تعیین شده را میسر می سازد . تهیه و تنظیم بودجه از وظائف قوه مجریه ، تصویب آن بر عهده مجلس و اجرای آن نیز در حوزه صلاحیت قوه مجریه است . بحث بودجه همواره در چهارچوب مباحث اقتصادی مطرح بوده و جنبه های حقوقی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در صورتیکه اهمیت دیدگاههای حقوقی خصوصاً در تصویب و اجرای بودجه کمتر از جنبه های دیگر آن نیست به کیفیتی که عنوان حقوق

بودجه ای در بسیاری از کشورهای غربی جا افتاده است هدف ما از این بحث تحلیل حقوقی از تصویب و اجرای بودجه است .
مبحث 1- تصویب بودجه
در بین فعالیتهای پارلمانی مسئله تصویب بودجه محل ممتازی را اشغال می کند . در این امر به تکامل نقش پارلمان مربوط می شود که در آغاز ضرورت وجود مجوز قانونی برای وصول مالیات م

بنای دخالت آنرا در مسائل مالی تشکیل میداد .
صلاحیت مالی مجلس از اهمیت واعتبار سیاسی زیادی برخوردار است بهمین جهت قوانین و مقررات و آیین نامه های داخلی مجالس قانونگذاری در کشورهای مختلف جهان آئین های خاصی را برای رسیدگی به لایحه بودجه در نظر گرفته اند که با دیگر لوایح تفاوت عمده ای دارد .1 بحث های پارلمانی درباره بودجه اقدامات اساسی دولت را در سال مالی پیشین از غربال می گذراند تمام خدمات و سازمانها در فرصت بحث از اعتباراتی که به آنها اختصاص خواهد یافت زیر سؤال قرار می گیردند . در واقع با تصویب بودجه پارلمان حدود و چهارچوب مالی برای خدمات آتی دولت تعیین مینماید .
الف: ویژگیهای لایحه بودجه
برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس و تصویب آن قواعدی در قانون اساسی و قوانین دیگر از جمله قانون محاسبات عمومی پیش بینی شده که دولت
مکلف به رعایت آن است .

1 در صورتیکه در مورد لوایح دیگر چنین ضرب الاجلی تعیین نشده است قوه مجریه بنا به نیازها لوایح مزبور را تهیه و برای تصویب هر موقع که صلاح بداند به مجلس تقدیم مینماید .
چون بودجه بیانگر وضعیت مالی و سیاستهای اقتصادی دولت است لذا نسبت به لایحه بودجه نطق نمایندگان ، اصولاً محدودیتی در مدت و موضوع ندارد و هر نماینده ای باید بتواند هر مقدار بخواهد و راجع به هر موضوع که به بودجه مربوط می شود سخن براند .

2 – چون لایحه بودجه برنامه مالی دولت است و هرخرجی از خزانه ملت باید با نظر و صلاحدید نمایندگان مجلس صورت پذیرد بنابراین نمایندگان مجلس باید وقت کافی برای ارائه نظرات خود نسبت به برنامه مالی دولت داشته باشند و لذا بودجه از لوایحی است که اصولاً درخواست دو فوریتی برای آن پذیرفته نمی شود .
لایحه بودجه یک شوری است یعنی یکبار در مجلس مورد شور واقع می شود و سپس بتصویب می رسد .
3 – ممکن است این سئوال مطرح شود که لایحه باین مهمی چرا باید بصورت یک شوری بتصویب برسد ؟ لایحه بودجه باید بخاطر اهمیتی که دارد دو شوری باشد تا با عجله تصویب نشود . ولی باید دانست در تهیه و تنظیم بودجه از طرفی وقت کافی صرف می شود و از طرفی دیگر لایحه بودجه باید ظرف زمان ثابتی تهیه و تصویب شود . بین زمان تهیه بودجه وسال بودجه نباید فاصله زیادی وجود داشته باشد در غیر اینصورت پیش بینی ها بواقعیت تطابق نخواهند یافت بهمین جهت لایحه بودجه در شش ماه دوم سال جاری تقدیم مجلس می شود و در این حالت چون وقت زیادی برای شروع سال مالی نخواهد ماند مجلس مجبور است در کار خود سرعت بخشد و بودجه را با یک شور ولی با دقت بتصویب بگذارند . البته باید دانست لایحه بودجه قبل از طرح در جلسه علنی بوسیله کمیسیون محاسبات و بودجه مجلس مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد .
نسبت به لایحه بودجه اصولاً با ورقه رأی گرفته می شود .
اصولاً نمایندگان مجلس حق پیشنهاد خرج ندارند و فقط می توانند تقاضای دولت را رد و یا تقلیل دهند در هرحال طبق اصل هفتاد و پنجم قانون اس

اسی طرح های قانون

ی و پیشنهادها و اصلاحاتی که نمایندگان در خصوص لوایح قانونی عنوان می کنند وبه تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه های عمومی می انجامد در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تأمین هزینه جدید نیز معلوم شود .
معمولاً لایحه بودجه بطور کامل از طرف پارلمان رد نمی شود لایحه بودجه اکثراً در مجلس تعدیل میشود ولی اگر مجلس از تصویب بودجه خودداری کرد در واقع با کار و برنامه دولت مخالفت کرده است و بدنبالش سقوط دولت لازم میاید این روش

ی است که تقریباً درهمه ممالک که نظام پارلمانی دارند پذیرفته شده است . موقع تنظیم وتقدیم مجلس نگردد و به تصویب نرسد البته نمیتوان کار کشور را تعطیل کرد . در صورتیکه دولت مورد اعتماد مجلس باشد بوی اجازه داده می شود تا موقعیکه بودجه آماده گردد در حدود یک یا چند دوازده

م اعتبار مصوب بودجه سال قبل را برای یک یا چند ماه اول سال خرج نماید تا در ظرف مدت معقول بودجه تنظیم و تقدیم مجلس گردد .
ب : ویژگیهای قانون بودجه
لایحه بودجه پس از تصویب مجلس بصورت قانون در می آید و برای اجرا به دولت ابلاغ می شود این قانون ویژگیهایی دارد که بشرح پاره ای از آن می پردازیم :
1- قانون بودجه مربوط به یک سال مالی است و با پایان یافتن سال، دیگر اعتبار ندارد و اجرای مقررات آن متوقف می گردد مگر تبصره های بودجه که تا لغو نشده اند به قوت خود باقی می مانند تبصره های بودجه حاوی احکام و دست

ورالعمل های اجرایی است و گرچه برای سال معینی وضع شده لیکن اعتبار آن محدود به سال نیست . لذا پاره ای عملیات مالی که برای تکمیل اجرای قانون بودجه سال معینی تحت عنوان تبصره در نظر گرفته شده در سالهای بعد نیز قابل اجرا است .
2- ارقام برآورد هزینه مندرج در بودجه برای دولت جهت انجام مخارج ایجاد تعهد نمی کند و فقط هنگامی تحت شرایط قانونی ، کالائی و یا خدمتی خریداری شده دولت می تواند از آن استفاده نماید .
3- قانون بودجه فقط برای استفاده دولت است و اشخاص برای حقوق خود و یا برای دعاوی خود علیه دولت نمی توانند از آن استفاده ن

موده و به آن استناد نمایند . مثلاً اگر شخصی بابت کالا یا خدمتی خود را از دولت طلبکار بداند و در بودجه هم برای پرداخت بهای این کالا یا این خدمات اعتباری به تصویب رسیده باشد نمی تواند برای وصول طلب خود با این قسمت از قانون بودجه استناد کند . قانون بودجه در قسمت مخارج ، تعهدی برای مأمورین دولت بنفع اشخاص ایجاد نمی کند ، یعنی اگر برای خرید کالایی یا پرداخت بهای خدمتی مبلغی در بودجه پیش بینی شده باشد کسی نمی تواند باستناد آن دولت یا اداره دولتی مربوط را وادار بخرید کالا یا استخدام نماید و دولت را ملزم نماید به مناسبت اینکه مبالغی در بودجه پیش بینی شده وجوهی پرداخت کند . ارقام خرج فقط اجازه هایی است برای دولت و دستگاههای اداری .
4- قانون بودجه نمی تواند منشأ حقوق و مطالبات دولت باشد بلکه منشأ آنها قوانین مالیاتی گوناگون است یا سایر قوانین و مقرراتی است که برای دولت طلبی بوجود آورده است .1
باید توجه کرد که خود قانون بودجه شرط لازم جهت وصول عایدات نیست برخلاف قسمت هزینه که وجود اعتبار بودجه ای برای خرج ضرورت کامل دارد .
دولت می تواند به استناد قوانین و مقررات مالیاتی و یا احکام محاکم و حتی بدون وجود وتصویب بودجه مطالبات خود را وصول کند و کسی نمی تواند به بهانه عدم تصویب بودجه بدهی خود را بدولت نپردازد .2
5- درمورد درآمدها، برخلاف مخارج تصویب

لایحه بودجه و ذکر ارقام درآمد ایجاد وظیفه و تکلیف برای وزارت دارائی و ادارات وصول درآمد می نماید مثلاً اگر در سال مالی 63 مقرر شد از محل مالیات بردرآمد فلان مبلغ وصول شود ، این تکلیف وظیفه دستگاه مالی است .

6- ارقام بودجه در قسمت درآمد جنبه تخمینی دارد یعنی دستگاه مالیه باید در حول وحوش ارقامی که پیش بینی شده است درآمدها را وصول نماید در حالیکه در قسمت مخارج جنبه تحدیدی دارد یعنی میزان مخارج را مشخص و محدود می سازد بکیفیتی که هیچ دستگاهی حق تجاوز از اعتبار پیش بینی شده در بودجه را ندارد .
مبحث 2 – اجرای بودجه
الف – اصول عمومی اجرای بودجه :
اجرای بودجه در صلاحیت قوه مجریه می باشد و در قلمرو وظائف واختیارات وزارت دارائی قرار می گیرد . البته علاوه بر وزیر مزبور که عرفاً و قانوناً اجرا کننده بودجه است دستگاههای اجرائی دولت مثل وزارتخانه ها و مؤسسات عمومی و نظایر آنها و نیز سازمان برنامه و بودجه هریک قسمتی از اجرای بودجه را برعهده دارند .
1- ابلاغ بودجه :
بودجه برنامه مالی و عمرانی دولت است که پس از تصویب بصورت قانون در می آید و جهت اجرا بدولت ابلاغ می شود و سپس دولت اعتبارات مربوط به هر یک از دستگاهها را بوسیله سازمان برنامه و بودجه به آنها ابلاغ می کند . ابلاغ بودجه در واقع آغاز اجرای بودجه است که از مجلس شروع و به کوچکترین واحدهای اجرائی دستگاهها ادامه مییابد بدین صورت که در هر دستگاه اعتبار و یا اعتبارات واحدهای کوچکتر از بالا به آنها ابلاغ می شود .
2- تخصیص اعتبار: (عبارت است از تقسیط اعتبار در دوره های زمانی معین)1
پس از ابلاغ اعتبارات ، اعتبار هر دستگاه باید در اختیار آن قرار گیرد منتها چون وصول درآمدها و پرداخت هزینه های پیش بینی شده در بودجه طی سال انجام می گیرد و یکنواخت نمی باشد و بستگی به نوع درآمد و هزینه دارد بطوریکه ممکن است قسمت عمده ای از دریافتها در شش ماه دوم وارد خزانه شود در صورتیکه بعلل گوناگون قسمت بیشتری از هزینه در شش ماه اول سال پرداخت شود لذا ایجاد موازنه بین دریافتها و

پرداختها لازم می آید که از طریق تقسیط اعتبار صورت می پذیرد بدین طریق که بدواً دریافتهای دولت را در ماههای مختلف سال پیش بینی می نمایند و به تناسب آن میزان پرداختها را مشخص می کنند برای اینکار معمولاً سال را به دوره های سه ماهه یا چهار ماهه تقسیم می کنند و با در نظر گرفتن امکانات هر دوره اعتبار لازم برای همان

دوره را در اختیار دستگاهها قرار می دهند. بنابراین با تقسیط اعتبار انجام عملیات مالی هیچگاه بخاطر عدم وجود نقدینه در خزانه متوقف نمی شود .
II- اجرای بودجه در دستگاهها :
بودجه بایستی به کیفیتی اجرا شود که پرداختهای انجام شده جهت خرید کالاها و خدمات که مورد استفاده دستگاههای اداری است منطبق با پیش بینی ها و اجازه داده شده بوسیله قانون بودجه باشد . برای تأمین این منظور :
اجرای بودجه را به دو مرحله تفکیک و هر م

رحله را به مأموران مختلف واگذار نموده اند مرحله نخست به تهیه مقدمات پرداخت مربوط می شود که در حوزه صلاحیت مدیران است که ایجاد کننده هزینه می باشند مثل امضاء قرارداد خرید، انتصاب کارمند ، اعطاء کمک . مرحله دوم به پرداخت مربوط می شود که به حسابداران تعلق دارد که در خدمت مدیران می باشند بر همین اساس دو دستگاه جداگانه ای در اجرای بودجه دخالت دارند ، دستگاه اداری، دستگاه حسابداری .
1-اجرای بودجه از نظر اداری :
ارقام بودجه در قسمت مخارج فقط اعتباراتی هستند که بدستگاههای دولتی برای اجرای وظایف آنها داده شده است . برای اینکه مبالغ مزبور به افراد پرداخت شود باید دینی بر دمه دولت محقق شود یعنی کالائی خریداری ویا فردی به استخدام درآید تا از آن اعتبارات استفاده شود یعنی از محل آن پرداخت صورت گیرد .

البته پس از تحقق دین برای پرداخت آن باید اصولی رعایت گردد . برای استفاده از اعتبارات منعکس در بودجه از آغاز عمل تا پرداخت از نظر اداری پنج مرحله در قانون محاسبات عمومی پیش بینی شده ( م 52 ) که به ترتیب عبارت است از : 1- تشخیص 2- تأمین اعتبار 3- تعهد 4- تسجیل 5- حواله
« اختیار و مسئولیت تشخیص وانجام تعهد و تسجیل و حواله بعهده وزیر یا رئیس مؤسسه و مسئولیت تأمین اعتبار و

تطبیق پرداخت با قوانین و مقررات بعهده ذیحساب می باشد » .
البته اختیارات و مسئولیتهای مذکور مستقیماً از طرف وزیر یا رئیس مؤسسه و دیحساب حسب مورد به سایر مقامات دستگاه مربوطه کلاً یا بعضاً قابل تفویض می باشد ولیکن تقویض اختیارات و مسئولیتهای مربوط به وزیر یا رئیس مؤسسه و ذیحساب به شخص واحد و نیز تفویض اختیار و مسئولیتهای وزیر ویا رئیس مؤسسه به ذیحساب ویا کارکنان تحت نظر او مجاز نخوهد بود و در هیچ مورد تفویض اختیار و مسئولیت موجب سلب اختیار و مسئولیت از تفویض کننده نمی باشد ( ماده 53 و تبصره 1 و 2 ) .
1- تشخیص بموجب ماده 17 قانون محاسبات عمومی کشور « عبارت است از تعیین و انتخاب کالا و خدمات و سایر پرداختها که تحصیل یا انجام آنها برای نیل به هدفهای وزارتخانه یا مؤسسه ضروری است » .
پس از ابلاغ اعتبار به دستگاه اجرائی اولین سؤالی که مطرح می شود این است که با این اعتبار چه باید کرد ؟ یعنی مسئول دستگاه ( وزیر

یا رئیس مؤسسه ) برای خرج اعتبار باید ابتدائاً تعیین کند چه کالاها یا خدماتی باید جهت اهداف دستگاه خریداری گردد ؟
2- تأمین اعتبار بموجب ماده 18 قانون محاسبات عمومی کشور « عبارتست از تخصیص تمام یا قسمتی از اعتبار برای هزینه معین » .
این ذیحساب است که مقدار اعتبار مصوب و کیفیت استفاده از آنرا براساس اصول و ابراز حسابداری تعیین و در داخل حد نصاب تصویب شده نگاه می دارد . در صورتیکه ذیحساب انجام خرجی رابر خلاف مقررات تشخیص دهد مراتب را به وزیر یا رئیس مؤسسه مربوطه یا مقامات مجاز از طرف آنان با ذکر مستند قانونی کتباً اعلا

 

م می کند ، هرگاه مراجع مزبور مسئولیت امر را کتباً بعهده گرفتند ، ذیحساب مکلف است وجه را پرداخت و مراتب را با ذکر مستندات قانونی مربوط به وزارت امور اقتصادی و دارائی و رونوشت آنرا جهت اطلاع به دیوان محاسبات کشور گزارش نماید . وزارت امور اقتصادی و دارایی در صورتی که مورد را خلاف تشخیص داد مراتب را جهت اقدامات لازم به دیوان محاسبات کشور اعلام خواهد داشت . اگر براساس گواهی خلاف واقع ذیحساب نسبت به تأمین اعتبار ویا اقدام یا دستور وزیر یا رئیس مؤسسه دولتی یا مقامات مجاز از طرف آنها زائد بر اعتبار مصوب ویا بر خلاف قانون وجهی پرداخت یا تعهدی علیه دولت امضاء شود هریک از این تخلفات در حکم تصرف غیر قانونی در وجوه واموال دولتی محسوب خواهد شد ( ماده 91 و 93 قانون محاسبات عمومی کشور ) .
3- تعهد : صرف تصویب بودجه دینی بر خلاف ذمه دولت ایجاد نمی کند ، تصویب اعتبارات فقط شرط پرداخت دیون دولت می باشد . برای اینکه دینی بر ذمه دولت ایجاد شود انجام یک عمل حقوقی ضروری است عمل حقوقی مزبور تعهد است که به موجب ماده 19 قانون محاسبات عمومی کشور عبارت است از ایجاد دین بر ذمه دولت ناشی از :
الف : تحویل کالا یا انجام دادن خدمت .
ب : اجرای قراردادهای که با رعایت قوانین و مقررات منعقد شده باشد .
ج : احکام صادر شده از مراجع قانونی و ذیصلاح .1
د : پیوستن به قراردادهای بین المللی و عضویت در سازمانها یا مجامع بین المللی با اجازه قانون .1
تعهدات دولت و وزرا محدود به اعتباراتی است که در بودج

ه پیش بینی گردیده است . وزرا و رؤسای موسسات دولتی حق ندارند بیش از اعتباراتی که در بودجه سالانه برایشان تعیین شده است پرداخت وجهی را تعهد نمایند ویا اقدام بعملی نمایند یا سندی بدهند که بموجب آن برای دولت تعهدی زائد بر اعتبار پیش بینی شده در سال ایجاد شود . البته « در مورد آن قسمت از هزینه های مستمر که نوعاً انجام آن از یکسال مالی تجاوز می کند (مثل اجاره و خرید خدمات ) وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی می توانند برای مدت متناسب قراردادهایی که مدت اجرای آن از سال مالی تجاوز می کند ، منعقد نمایند . وزارتخانه ها و مؤسسات مذکور مکلفند در بودجه سالانه ( سال آتی) خود اعتبارات لازم برای پرداخت تعهدات مربوط را براساس اعتبارات منظور نمایند » ( ماده 51 قانون مح

اسبات عمومی کشور ) طبق تبصره ماده مزبور انواع هزینه های فوق الذکر و شرائط آن از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان برنامه و بودجه
تعیین وابلاغ خواهد شد .2
در صورتیکه تعهدی خارج از اعتبار مصوب توسط وزیر ویا رئیس مؤسسه انجام گرفت دولت نمی تواند باستناد اینکه اعتباری در بودجه از این بابت پیش بینی نشده از اجرای آن خودداری کند ، ماده 92 قانون محاسبات عمومی کشور در این خصوص بشرح زیر تعیین تکلیف نموده است « در

مواردیکه بر اثر تعهد زائد بر اعتبار یا عدم رعایت مقررات این قانون خدمتی انجام شود یا مالی بتصرف دولت درآید دستگاه اجرائی ذیربط مکلف به رد معامله مربوط می باشد و در ص

ورتی که رد عین آن میسر نبوده و یا فروشنده از قبول آن امتناع داشته باشد و همچنین در مورد خدمات انجام شده ، مکلف به قبول مورد معامله در حدود اعتبارات موجود یا اعتبارات سال بعد دستگاه اجرائی مربوط قابل پرداخت است واقدامات فوق مانع تعقیب قانونی مختلف نخواهد بود » .3
4- تسجیل : طبق ماده 25 قانون محاسبات عمومی کشور « تسجیل عبارت است از تعیین میزان بدهی قابل پرداخت بموجب اسناد و مدارک اثبات کننده بدهی » در این مرحله از یک طرف بموجب اسناد مثبته ایجاد دین بر ذمه دولت محقق و از طرف دیگر میزان آن معین می

شود . به این معنی اگر دین دولت مربوط به مزدی که در مقابل انجام خدمت پرداخت می گردد ویا پرداخت بهای کالای خریداری شده باشد ، بدواً باید محقق شود که قرارداد استخدامی و قرارداد خرید کالا به موجب قانون انجام گرفته و تشریفات قانونی در هر مورد رعایت شده است و سپس میزان مزد کارمند و بهای کالای خریداری شده معین می شود بنابراین برای هر مورد رعایت دسته ای از قوانین و مقررات ضروری است . مثلاً در مورد پرداخت حقوق کارمندان باید به قوانین استخدامی و از آن جمله تعیین گروه و پایه استخدامی توجه نمود ،یا در مورد خرید کالا باید مقررات مربوط به معاملات و سایر قوانین مربوطه را رعایت نمود . هر تسجیل باید مت

کی به مدارک و اسناد مثبته باشد و اطلاع شخصی را نمی توان ملاک عمل قرارداد وهمه اسناد مثبته اعم از انتشار آگهی مناقصه ویا استعلام بها و غیره باید ضمیمه پرونده و مستند تسجیل باشد.
5- حواله : آخرین مرحله در اجرای بودجه است بموجب ماده 21 قانون محاسبات عمومی کشور « حواله اجازه ایست که کتباً وسیله مقامات مجاز وزارتخانه یا مؤسسه دولتی ویا شرکت دولتی و یا دستگاه اجرائی محل و یا نهادهای عمومی غیر دولتی ویا سایر دستگاههای اجرائی برای تأدیه تعهدات و بدهی های قابل پرداخت از محل اعتبارات مربوط عهده ذیحساب در وجه ذینفع صادر می شود .» صدور حواله شرط لازم برای پرداخت مخارج دولتی است و برای اینکه شخصی بتواند طلب تسجیل شده خود را از خزانه دریافت نماید باید اجازه کتبی مقامات مجاز را در دست داشته باشد ، بنابراین از لحاظ مالی لازم است دقیقاً مقامی که قانوناً صلاحیت صدور حواله را دارد و مسئولیت پرداختهائی را که از خزانه به عمل می آید بعهد اوست مشخص گردد .
مقام مزبور رئیس دستگاه اجرائی مربوطه ویا سایر مقامات مجاز از طرف اوست علاوه برآن شرایط دیگری برای پرداخت حوالجات ضرورت دارد که به قرار زیر است :
1- تطبیق حواله یا اعتبارات و مقررات .
2- مستند بودن حواله .
حواله باید در حدود اعتبارات بودجه ای وزارتخانه یا مؤسسه مربوطه صادر و مستند باسنادی باشد که بدهکاری دولت را مشخص نماید .
برای پرداخت حواله های صادره از محل اعتبارات دستگاه باید درخواس

ت وجه بعمل آید . بموجب ماده 22 قانون محاسبات عمومی کشور « درخواست وجه سندی است که ذیحساب برای دریافت وجه به منظور پرداخت حواله های صادره و سایر پرداختهایی که به موجب قانون از محل وجوه متمرکز شده در خزانه مجاز می باشد ، حسب مورد از محل اعتبارات ویا وجوه مربوط عهده خزانه در مرکز و یا عهده نمایندگی خزانه در استان در وجه حساب بانکی پرداخت دستگاه اجرائی ذیربط صادر می کند » .
در پایان این مبحث متذکر می شویم که مکانیسم اداری به شرحی که در فوق به آنها اشاره شده است برای مصرف اعتبارات دستگاهها عمومیت ندارد . اعتباراتی

تحت عنوان هزینه های پیش بینی نشده و اعتبارات سری در بودجه عمومی دولت منظورمی شوند که مصرف آنها تابع مکانیسم خاصی است (ماده 55 و 57 قانون محاسبات عمومی کشور ) علاوه بر این اعتباراتی که تحت عنوان دیون بلا محل در بودجه وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی پیش بینی می شود در مورد اعتبارات جاری با موافقت وزارت امور اقتصادی و دارائی و در مورد اعتبارات عمرانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و سایر دستگاههای اجرائی با تأیید وزارت برنامه و بودجه قابل مصرف است ( ماده 58 قانون محاسبات عمومی کشور ) .
بطور کلی – مرجع صدور حواله و درخواست وجه در مورد مصرف اعتباراتی که بطور جداگانه در بودجه کل کشور منظور می شود و مستقیماً مربوط به هزینه های دستگاه اجرائی خاصی نمی باشد توسط وزارت امور اقتصادی و دارائی تعیین می شود . ( ماده 56 قانون محاسبات عمومی کشور ) .
در قانون محاسبات عمومی موارد دیگری هم وجود دارد که مرجع صدور حواله جهت مصرف اعتبارات دقیقاً مشخص شده است . ( مجلس و شورای نگهبان ) .
بند دوم – اجرای بودجه از لحاظ حسابداری « عمل پرداخت »
اجرای بودجه از لحاظ حسابداری به پرداخت مربوط می شود یعنی پرداخت مرحله حسابداری اجرای بودجه را تشکیل می دهد . پرداخت عملی است که بوسیله آن سازمان دولتی خود را از دینی که بر عهده دارد بری الذمه می سازد .1
عمل پرداخت بوسیله حسابدار صورت می گیرد که نه تنها صندوقدار دولت است بلکه مأمور پرداخت هم بشمار می رود و باین عنوان کنترل قانونی بودن دستور پرداخت را برعهده دارد یعنی بمحض رؤیت حواله باید ، رسیدگی کند آیا حواله مطابق مقررات تنظیم شده اس

ت ؟ آیا تعهد موجد دین صورت گرفته است بدیگر سخن آیا خدمتی انجام و یا کالائی تحویل گردیده است؟ آیا مبالغ درخواستی در حدود مصوبات بودجه است آیا حواله به امضاء شخصی که طبق قانون صلاحیت صدور آنرا داشته رسیده است و جریان اداری که منجر به صدور حواله شده انجام پذیرفته است ؟
بعنوان صندوقدار دستگاه پرداخت کننده باید اطمینان حاصل کند که مبلغ مورد پرداخت بشخصی پرداخت شود که حقیقتاً طلبکار است . اگر اشتباهی در این زمینه

رخ دهد و وجه به کسی که حقیقتاً طلبکار نیست پرداخت شود ذمه دولت بری نمی گردد لذا از این حیث ممکن است خساراتی به دولت وارد آید . مأمور پرداخت باید از طلبکار دولت سند رسید مبنی بر برائت ذمه دولت از او دریافت کند . پرداخت بدو شکل انجام می پذیرد 1- پرداخت نقدی 2- پرداخت بوسیله چک . از نقطه نظر رعایت اطمینان و بدلایل ملاحظات پولی و جلوگیری از دخل وتصرف در آن پرداخت بوسیله چک مرجع تشخیص داده شده است . ک

ما اینکه بموجب ماده 65 ق م ع کلیه دستگاههای اجرائی مکلفند جز درمواردی که بموجب قوانین و مقررات ترتیب دیگر مقرر شده باشد پرداختهای خود را منحصراً از طریق حسابهای بانکی مجاز انجام دهند و گواهی بانک دائر بر :
1- انتقال وجه به حساب ذینفع
2- پرداخت وجه به ذینفع یا قائم مقام قانونی او
3- حواله در وجه ذینفع یا قائم مقام قانونی او
پرداخت محسوب می گردد .
معمولاً پرداختها بطور عادی و پس از انجام خدمت و تحویل کالا صورت می گیرد . و برای تسهیل این امر حوالجات بنام درخواست تهیه می شود و در اختیار واحدها قرار می گیرد که در آن تمام جریان پرداخت خلاصه و مقاماتی که باید پرداخت را اجازه دهند یا تصویب کنند مشخص می شود .
البته پرداخت بطور عادی در همه حال امکان پذیر نمی باشد و نسبت به بعضی هزینه ها و بر حسب ضرورت پرداخت بنحو دیگر اجازه داده شده است بدین شرح « در مواردی که لازم است قبل از انجام تعهد براساس شرایط مندرج در احکام یا قراردادها طبق مقررات وجهی پرداخت شود می توان به تشخیص مقامات مجاز مبلغی بعنوان پیش پرداخت تأدیه نمود .1 و همچنین در مواردی که بنا به عللی تشخیص ویا تهیه اسناد و مدارک لازم برای تأدیه تمام دین مقدور نبوده ویا پرداخت تمام وجه مورد تعهد میسر نباشد میتوان قسمتی از وجه تعهد انجام شده را تحت عنوان علی الحساب به مقامات مجاز پرداخت نمود .» ( مواد 60 و 61 قانون محاسبات عمومی کشور ) .2
برای اطلاع از موارد پیش پرداخت و علی الحساب به ذکر پاره ای از آنها به شرح زیر می پردازیم . 1
الف) – وجوه مربوط به هزینه مأموریت بر طبق احکام صادره و برای مدتی که در احکام ذکر شده است .
– وجوهی که برطبق قراردادهای منعقده به عنوان پیش پرداخت باید تأدیه گردد . ( مثل پیش پرداخت به پیمانکار برنده مناقصه )
– وجوهی که بابت افتتاح اعتبار اسنادی برای خریدهای خارج از کشور و هزینه های متعلق پرداخت می شود .2

– وجوه مربوط به آبونمان روزنامه و مجله وسایر نشریات مورد نیاز و نظایر آن حداکثر برای مدت یکسال .
– مساعده حقوق و مزایای مستخدمین طبق دستورالعمل وزارت دارایی .
ب) – علی الحساب عموماً در کلیه مواردی پرداخت می شود که پرداخت تمام وجه سند مقدور نباشد ویا تعیین مبلغ قطعی هزینه انجام شده به علت ضرورت بررسی

اسناد آن ، در زمان پرداخت عملی نباشد . مثل پرداخت علی الحساب به پیمانکار دولت که طبق قرارداد کار را تحویل داده است .
بمنظور ایجاد تسهیل در پرداخت هزینه های وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و واحدهای تابعه آنها در مرکز و شهرستانها و خارج از کشور وزارت امور اقتصادی ودارایی وجوه لازم به عنوان تنخواه گردان در اختیار ذیحسابان مربوط و نمایندگی های خزانه در استانها قرار خواهد

 

داد .1 اجرای بودجه در سال مالی که آخر سال شمسی است خاتمه نمی یابد ، زیرا در پایان سال ممکن است مخارجی در جریان باشد که پرداخت آن قبل از حلول سال مالی جدید مقدور نباشد . بنا به همین ملاحظات در قانون محاسبات عمومی مقرراتی جهت راه حل پیش بینی شده است بدین شرح :
اعتبارات عادی و عمرانی ( سرمایه گذاری ثابت ) منظور در قانون بودجه کل کشور تا آخر سال مالی قابل تعهد و پرداخت است و مانده وجوه اعتبارات مصرف نشده هر سال بایدحداکثر تا پایان فروردین ماه سال بعد به خزانه برگشت داده شود . تعهداتی که تا آخر سال مالی مربوط با رعایت مقررات در حدود اعتبار مصوب ایجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهای بعد قابل پرداخت خواهد بود .
– بهای کالا یا خدمات موضوع قراردادهایی که در هر سال مالی برای تأمین احتیاجات همان سال طبق مقررات منعقد و از محل اعتبارات جاری یا عمرانی مصوب تأمین شده است مشروط برآن که پایان مدت قرارداد حداکثر آخر همان سال مالی بوده ولی به عللی که خارج از اختیار طرفین قرارداد ویا یکی از آنها است کلا ً ویا بعضاً در سال مالی بعد به مرحله تعهد می رسد در صورت تأیید وزارت امور اقتصادی و دارایی مطابق این قانون قابل پرداخت است .
– چکهایی که تا پایان سال عهده حسابهای خزانه صادر می شود پرداخت آن سال محسوب می شود . ( ملخص ماده 63 و تبصره های مربوطه ) .
نسبت به اعتبارات مصوب از محل درآمد های اختصاصی چنانچه تعهداتی تا پایان سال مالی با رعایت مقررات در حدود اعتبار مصوب و درآمدهای وصولی مربوط ایجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهای بعد از محل اعتبار منظور در ماد 63 قابل پرداخت است . ( ملخص ماده 64 ) .

مراحل بودجه :
در کــشورهای که در آن بورکراسی حاکم است ومجلس دارند بودجه دارای ((دور بودجه ای )) یاگردش می باشد که ابتدا وانتهای حرکت بودجه در آن معلوم می باشد ، این مراحل عبارتند از:
1- تهیه ، تنظیم وپیشنهاد بودجه .

2- مرحله تصویب بودجه .
3- مرحله اجرای بودجه .
4- مرحله نظارت بربودجه .
1- تهیه وتنظیم وپیشنهاد بودجه : این مرحله مهمترین دور از چرخه کار بودجه ریزی به حساب می آید زیرا سیاست گذاری ها وبرنامه ریزی ها واولویت بخشی فعالیتها وعملیات برای رسیدن به هدفها در این مرحله تبلور پیدا می کند وباید بصورت علمی و دقیق وبا درنظر گرفتن قابلیتهای اجرایی تهیه گردد.
2- تصویب بودجه : نمایندگان مردم با تصویب بودجه کارهای دولت را بررسی وکنترل می نمایند زیرا برنامه های دولت دربودجه تبلور پیدا می کند و قوه مقننه پیش از تصویب ناگزیر است بودجه پیشنهادی دولت را دقیقاً رسیدگی نموده و آن را بمنظور تطبیق با نیازهای جامعه که از طریق افکار عمومی دریافت داشته اصلاح نماید.
3- اجرای بودجه : دراین مرحله بودجه بوسیله قوه مجریه از حالت برنامه به دنیای عمل وواقـــعیتها وارد می شود و مرحله بسیار مهم در چرخه کار بودجه ریزی به شمار می آید زیرا تمام عملیات در مرحله بیش بمنظور اجرای بودجه انجام می گیرد و اگر بودجه به درستی و مطابق با روح

و محتوای آن به اجرای درنیاید تمام تلاشی که برای تنظیم دقیق و کارا بودن آن به کار رفته و آنچه قانون گزاران به تصویب رسانیده اند بیهوده و درست به هدفهای خود نمی رسد.
4- نظارت بربودجه : آخرین مرحله از چرخه کار بودجه مرحله کنترل بودجه است ،مفهوم ساده کنترل عبارتست از مقایسه ومطابقت آنچه که هست با آنچه که باید باشد به عبارت دیگر ، نظارت ، تطبیق بودجه مصوب مجلس نمایندگان مردم است با چگونگی اجرای آن که توسط دولت انجام می شود .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله انقلاب مشروطه ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله انقلاب مشروطه ایران در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انقلاب مشروطه ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله انقلاب مشروطه ایران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله انقلاب مشروطه ایران در pdf :

انقلاب مشروطه ایران

پس از گشوده شدن ایران به وسیله اعراب و انضمام امپراتورى ساسانى به قلمرو خلافت اسلامى، این سرزمین تاریخى استقلال خود را از دست داد، اما با تاسیس سلطنت صفوى در سال 905 هجرى قمرى، استقلال ایران بازگشت و از آن پس ایران به عنوان یک واحد سیاسى کامل در جغرافیاى منطقه و جهان ظاهر شد و ادامه یافت. هرچند این استقلال براى ای

رانیان مغتنم بود اما جز در سده اول صفوى از نظر رشد و توسعه فرهنگى و علمى و اقتصادى و تمدنى چندان اهمیتى پیدا نکرد. برآمدن صفویان مصادف است با 1500 میلادى و آغاز خیزش عظیم و همه جانبه اروپاییان در عرصه سیاست و اقتصاد و علوم و فنون و فلسفه و هنر و تمدن و فرهنگ، اما ایرانیان را از آن رنسانس و تحول عمیق غربى بهره اى نبود.
انحطاط رو به افزایش عصر دوم صفوى به انقراض آن سلسله طولانى و اشغال ایران به وسیله افاغنه و دست اندازى هاى عثمانى انجامید و هرج و مرجى پدید آمد که هفتاد سال طول

کشید.درست در آغاز سده سیزدهم هجرى، نوزدهم میلادى سلطنت قاجار تاسیس شد و در پرتو اقتدار اولیه آن استقلال سیاسى ایران تامین شد اما از نظر تغییر در اندیشه، فرهنگ، اقتصاد و سیاست در جهت اجتماع و نظام حکومتى تحولى رخ نداد و کم و بیش در، بر همان پاشنه چرخید. جنگ هاى طولانى ایران و روس در عصر فتحعلى شاه و شکست هاى پیاپى ایران و در نهایت عقد دو قرارداد سیاه و تباه کننده ایران با روسیه (عهد نامه گلستان و ترکمانچاى) و جدا شدن بخش قابل توجهى از کشور، آخرین رمق را از این ملک ستاند.

اما این همه هیچ بر بیدارى و آگاهى دستگاه سلطنت و سلاطین نالایق قاجار نیفزود و گویا هیچ تغییرى در جهان رخ نداده و از این رو این عصر را «عصر بى خبرى» گفته اند. از اوایل قاجار ارتباط بیشترى با جهان خارج (روسیه، عثمانى، شبه قاره هند) و به ویژه اروپا ایجاد شده بود و این ارتباط و آشنایى تا حدودى فکر تغییر و اصلاح را در بخش هایى از دولتمردان دامن زد. در این

ارتباط از آغاز تا پایان قاجاران پنج دولتمرد اصلاح گر: عباس میرزا، قائم مقام، امیرکبیر، سپهسالار و على خان امین الدوله به عرصه آمدند و دست به اقدامات مهمى نیز زدند اما در نهایت راه به جایى نبرد و بنیادهاى اندیشه و عمل مردمان و جامعه ایرانى دچار تحول نشد. عوامل پیچیده و گوناگونى در شکست این اصلاح طلبان حکومتى نقش داشتند که در یک طبقه بندى کلى مى توان گفت چهار عامل نقش بیشترى داشتند:رگ و 4- کارشکنى روحانیان شریعتمدار و صاحب نفوذ و غالباً ملاک (چون حاج ملاعلى کنى) از موضع دفاع از دیانت و سنت و یا وابستگى به دربار و گاه نیز وابستگى به سفارتخانه ها. البته در این میان عقب ماندگى فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى جامعه و جهل عامه مردم نسبت به عالم جدید و به طور کلى عدم آمادگى لازم در مجموعه ساختارهاى اجتماعى براى پذیرش افکار و آداب مدرن (مدرنیته و نه البته لزوماً مدرنیسم)، از یکسو اقدامات مصلحانه را با مشکل و موانع جدى مواجه مى کرد و از سوى دیگر بهانه هاى لازم براى مقابله با اصلاحات اساسى به دست مرتجعان و سودجویان مى داد.
با وجود شکست اصلاحات حکومتى در درون ساختار قدرت فاسد قاجارى، ایران در آن دوران نه چندان کوتاه نمى توانست یکسره از تحولات شتابان اروپا و دیگر نقاط جهان به دور باشد و هیچ تغییرى نپذیرد و راه اصلاح طلبى در سطوح مختلف جامعه هموار نشود. در اواخر عصر عباس میرزا نخستین گروه جوانان براى تحصیل به اروپا اعزام شدند و شمارى از این افراد کم و بی

ش افکار نوین را به ایران آوردند و یکى از آنان، میرزاصالح نخستین چاپخانه را در تبریز و سپس تهران بنا نهاد و نخستین روزنامه را در تبریز انتشار داد.
حضور سفیران کشورهاى اروپایى در ایران و حضور سفیران ایرانى در اروپا و دیگر نقاط جهان و سفرهاى ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به فرنگ و ترجمه و چاپ و نشر برخى از آثار ادبى و سیاسى و علمى اروپایى و روسى در ایران و به ویژه تاسیس دارالفنون به دست امیرکبیر، جملگى راه نفوذ و رواج اندیشه هاى جدید و تقویت فکر تغییرخواهى و تحول طلبى را در ایران تقویت کرد. در همین ارتباط، جنگ هاى ایران و روس نقش موثرى ایفا کرد. مخصوصاً شکست ایرانیان در این جنگ ها از یک سو زهر تلخ تحقیر را در کام ایرانیان ریخت و از سوى دیگر موجب نوعى بیدا

رى ملى و احیاى همبستگى قومى شد.
رویداد مهم تحریم تنباکو در سال ،1309 بازتابى در این بیدارى و شکلى از مقاومت ملى براى جبران این شکست ها ارزیابى مى شود. روزنامه ها و نشریات مختلف (به ویژه اختر و حبل المتین و قانون و عروه الوثقى)، کتاب هاى خارجى و داخلى (به ویژه کتاب بیدارگر «سیاحتنامه ابراهیم بیگ» اثر زین العابدین مراغه اى)، گویندگان و نویسندگان اثرگذارى چون آخوندزاده، میرزا ملکم خان، سیدجمال الدین اسدآبادى، مستشارالدوله، میرزا آقاخان کرمانى، طالب اف تبریزى و زین العابدین مراغه اى در عصر ناصرى، اندیشه هاى اصلاح طلبانه مدرن را رواج دادند.
به تدریج ترقى خواهى و نوگرایى در شمارى از روحانیان متوسط و میان مرتبه نیز راه پیدا کرد و ورود آنان به عرصه اصلاح طلبى اجتماعى بر عمق و تاثیر جنبش نوین تغییرخواهى افزود و بخشى از توده هاى مذهبى شهرى را وارد عرصه کرد. در این میان نقش کسانى چون میرزا حسن رشدیه، سیدجمال واعظ اصفهانى، میرزا نصرالله ملک المتکلمین، شیخ هادى نجم آبادى، سیدمحمد طباطبایى و سیدجمال الدین اسدآبادى برجسته تر است. به ویژه رشدیه و طباطبایى با تاسیس نخستین مدرسه هاى جدید به سبک غربى پایه گذار تحول در آموزش و اخذ علوم و فنون شدند.

رویدادها

با توجه به عقب ماندگى مزمن و همه جانبه ایران در طول سه سده و ناکام ماندن اندک تلاش هاى اصلاح طلبانه در طول سلطنت قاجار، در دهه دوم سده چهاردهم هجرى قمرى، ایران در آستانه یک تحول اساسى و حتى یک انفجار بزرگ قرار گرفته و راه نجاتى مى جست. این در حالى بود که اروپا و غرب سال هاى آغاز قرن بیستم خود را آغاز کرده و در اوج اقتدار و پیشرف

ت بودند و تقریباً تمام کشورهاى باستانى و صاحب نام جهان دچار تحول شده و دست کم به یک اصلاح و نوسازى حداقلى تن داده بودند.
ناتوانى و فساد حاکمان، فرسودگى و تباهى نظام ادارى و مدیریتى، ستم هاى بى انتهاى شاه و درباریان و شاهزادگان در تهران و حاکمان در ولایات، بى قانونى و بى نظمى فراوان در سراسر «ممالک محروسه ایران»، بى سوادى و جهل عمومى، عقب ماندگى نظام آموزشى، اقتصاد عقب مانده و غیرمولد، فقر عمومى، وفور و چیرگى عقاید و افکار و آداب خرافى و جاهلانه و تشدیدکننده انحطاط در میان عامه مردم و بالاخره مطامع استعمارى و واگذارى انواع امتیا

زات اقتصادى و تجارى و فرهنگى و سیاسى به خارجیان (به همین دلیل این دوران را «عصر امتیازات» نیز نام نهاده اند) و ;، از عوامل ریز و درشت عقب ماندگى ایرانیان به شمار مى آمدند.
با مرگ ناصرالدین شاه با گلوله یک آزادیخواه در سال 1314 ق و سلطنت یافتن مظفرالدین شاه بیمار و سست اراده، گرچه روند انحطاط و آشفتگى و زوال شتاب بیشترى گرفت اما به دلیل بازتر شدن فضاى سیاسى و فرهنگى، اندیشه تغییر و اصلاح در سطح گسترده دنبال شد و تعمیق یافت. در محرم 1321 میرزا على اصغرخان امین السلطان اتابک، «صدر اعظم دیرپا و مستبد و فاسد» برکنار و تبعید شد و شاهزاده عین الدوله به صدارت نشست. اما او نیز در استبداد و خشونت راه سلف خود را در پیش گرفت. از جمله او، برخلاف امین السلطان که همواره مى کوشید با کمک هاى مالى و شیوه هاى دیگر انبوه روحانیان با نفوذ را با خود داشته باشد، با طبقه روحانیان نامهربان شد و مخصوصاً روحانیان صاحب نام و وابسته به اتابک و یا دوست و همراه او مورد خشم آشکار عین الدوله قرار گرفتند و کمک هاى مالى به آنان قطع شد.
در این میان تیره شدن روابط عین الدوله

و سیدعبدالله بهبهانى حادثه ساز شد. بهبهانى از عالمان بانفوذ و مقتدر تهران بود. وى از سال 1309 که در ماجراى تحریم تنباکو تنها عالمى بود که با تحریم مخالفت کرد و در کنار سفارت انگلیس و دربار و اتابک ایستاد، مورد حمایت اتابک بود و از قدرت زیادى در امور اجتماعى و حکومتى برخوردار بود.
وى با برکنارى اتابک مخالف بود و پس از آن نیز مى کوشید تا او را به قدرت بازگرداند. از این رو بهبهانى مورد بى مهرى و کینه عین الدول

ه قرار گرفت و از همان آغاز کشمکشى عظیم در پیدا و پنهان بین آن دو رجل دین و سیاست آغاز شد. زمانى که رسیدگى به مرافعات دولتى که در زمان اقتدار اتابک به بهبهانى ارجاع مى شد، از سوى عین الدوله به شیخ فضل الله نورى، عالم دیگر تهران و رقیب دیرین بهبهانى، ارجاع شد و حتى بهبهانى را از نظر مالى در تنگن

ا قرار داد، رقابت و دشمنى بهبهانى و صدراعظم آشکارتر شد.
اما جرقه انقلاب در محرم 1323 ق زده شد و آن در جریان ماجراى مسیو نوز بلژیکى روى داد. نوز که در سال 1317 به همراهى شمارى از بلژیکیان به ایران آمده و در زمان صدارت امین السلطان رئیس کل گمرکات ایران شده بود، در

یک مجلس جشن اختصاصى خارجیان با لباس عالمان دین (عبا و قبا و عمامه) عکس انداخته بود. البته در آن جشن مردان و زنان خارجى دیگر هرکدام در لباس محلى یکى از اقوام ایرانى ظاهر شده بودند و در این میان نوز و یک مقام دیگر در جامه روحانى درآمده بودند. گرچه عکس مربوط به مدت ها قبل بود ولى در محرم آن سال به دست بهبهانى افتاده بود.
بهبهانى با نشان دادن عکس به مردم اعلام کرد که نوز با این کار به دین و مقدسات و عالمان توهین کرده و خواهان مجازات و اخراج وى و همکارانش از ایران شد. جنبش پدید آمد اما سرانجام راه به جایى نبرد و عین الدوله بر سخت گیرى

ها افزود. از آنجا که در این زمان خواسته بهبهانى فراتر از عزل نوز و حتى دشمنى با عین الدوله بود، در اواخر ماجراى نوز، بهبهانى نزد سیدمحمد طباطبایى، عالم خوشنام و بانفوذ دیگر تهران رفت و از او خواست تا به صف معترضان بپیوندد و

از جنبش علیه عین الدوله حمایت کند. طباطبایى با این شرط که اغراض شخصى کنار رود، همراهى کرد و دست بهبهانى را فشرد. با توجه به اهمیت این پیوند، مورخان تاریخ مشروطه عموماً «اتحاد روسیه» را سرآغاز نهضت مشروطه شمرده اند.
پس از آن حوادث دیگرى روى داد که هرکدام موضوع جدال تازه و چالشى جدى بین گروه علماى معترض با رهبرى طباطبایى و بهبهانى که حالا مى دانستند براى چه مبارزه مى کنند،با صدراعظم و دولت شد و البته هر بار این عالمان بودند که با درایت و هوشمندى از رویدادها به نفع خود بهره مى گرفتند. از جمله حادثه کتک خوردن چند بازارى به اتهام گرانفروشى قند و حمله چماقداران حکومتى به اجتماع علما و مردم در مسجد شاه تهران، منجر به هجرت علما به حضرت عبدالعظیم شد. طباطبایى با گفتن این جمله که «اکنون که به اینجا رسید، کار را یکسره گردانیم و آن کار را که خواستیم سه ماه دیگر کنیم، جلو اندازیم.» دستور داد علما و مردم به عنوان اعتراض به عبدالعظیم بروند و متحصن شوند. این جمله طباطبایى از برنامه ریزى و درایت جنبش علما حکایت مى کند.
در 16 شوال این هجرت و تحصن با حضور شمار قابل توجهى از علما و طلاب و بازاریان و کسبه انجام شد. انتشار اخبار آن به شهرها نیز رسید و در همه جا تحرکى پدید آمد. این تحصن یک ماه طول کشید و سرانجام دولت مجبور شد با قبول خواسته هاى علما به تحصن پایان دهد. از جمله خواسته هاى معترضان این بود که «بناى عدالتخانه اى در ایران که در هر بلدى از بلاد ایران یک عدالتخانه برپا شود که به عرایض و تظلمات رعیت رسیدگى شود.»
علماى معترض با احترام به تهران بازگشتند و به دیدار شاه رفتند و مذاکراتى براى تحقق خواسته هایشان صورت دادند. اما مدت ها گذشت و از عدالتخانه خبرى نشد و پیدا بود که کارشکنى مى شود. طباطبایى چند نامه به شاه و عین الدوله نوشت و بهبهانى یک بار شخصاً به دیدار شاه رفت اما ثمرى نداشت. حوادثى نیز رخ داد که منجر به وخامت اوضاع و تشدید و تعمیق مخالفت علما با دربار شد. از جمله آنها کتک خوردن شیخ محمد واعظ در خیابان به دست ماموران حکومتى و کشته شدن یک طلبه و نیز حمله ماموران به اجت

ماع علما و مردم در مسجد جامع تهران و کشته و مجروح شدن شمارى از مردم و توهین حساب شده. به بهبهانى در این حادثه بود.
سرانجام علما اعلام کردند که به علامت اعتدند اما پس از آن که به قم رسیدند متوقف شده و در آنجا متحصن شدند. همزمان با خروج علما از تهران، به توصیه بهبهانى، شمار زیادى از روحانیان و بازاریان و مردم دیگر در باغ سفارت بریتانیا در قلهک تهران بست نشستند و خواستند تا سفیر آن کشور به آنان امان دهد و در حمایت آنان و تحقق خواسته هایشان و علما اقدام کند. خواسته هاى علماى مهاجر کم و بیش همان ها بود که قبلاً اعلام شده بود. عین الدوله پس از مدتى مقاومت استعفا داد و جایش را به مشیرالدوله داد.
صدراعظم جدید به فرمان شاه به قم رفت تا علم

 

ا را بازگرداند اما آنان گفتند «در مملکتى که عدالتخانه نباشد نمى مانیم.» سرانجام در 14 جمادى الثانى 1324 ق / 13 مرداد 1285 ش فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه صادر شد که در آن صریحاً از «مجلس شوراى ملى» یاد شده بود. ده روز بعد مهاجران بازگشتند و مردم تهران از آنان استقبال بى مانندى کردند. بهبهانى و طباطبایى مستقیم به دیدار شاه رفتند و با وى گفت وگو کردند. پس از تدوین آئین نامه انتخابات پارلمان، در اواسط ماه شعبان انتخابات عمومى برگزار شد و در 18 شعبان مجلس شوراى ملى افتت

اح شد و سراسر ایران در جشن و شادى غرق شد. مجلس با شتاب قانون اساسى را در

51 اصل تصویب کرد به توشیح شاه محتضر رساند.
بدین ترتیب سنگ بناى مشروطیت ایران با استوارى گذاشته شد. اما پس از چندى مظفرالدین شاه درگذشت و ولیعهد مستبد او محمدعلى میرزا از تبریز به تهران آمد و بر تخت سلطنت نشست و مشکلات آغاز شد. محمدعلى شاه، به رغم سوگندش در وفادارى به مشروطه، از همان آغاز سر ناسازگارى گذاشت و کوشید مشروطه و مجلس و قانون را نادیده بگیرد و با همان شیوه سلطنت مطلقه عمل کند. از سوى دیگر هنگام نوشتن متمم قانون اساسى، شیخ فضل الله نورى، که در مهاجرت قم به علما پیوسته بود. علم مشروعه خواهى برافراشت و به مخالفت با اساس مشروطیت برخاست. او به حضرت عبدالعظیم رفت و متحصن شد. اما با پادرمیانى بهبهانى و طباطبایى، تفاهم حاصل شد و او به تهران بازگشت.

 

اما پس از چندى بار دیگر، با تحریک دربار و احتمالاً امین السلطان که به تازگى بازگشته بود، گروهى را دور خود جمع کرد و در میدان توپخانه بلواى عظیمى پدید آورد. کوشش هاى دوسید نیز کارساز نشد. با ترور امین السلطان آشوب توپخانه پایان یافت. در این زمان بود که آخوند خراسانى و دیگر علماى حامى مشروطه نجف فتوا دادند شیخ نورى فاسق است و تصرف او در امور حرام. سرانجام متمم قانون اساسى نوشته شد و به تصویب رسید. مجلس به کار خود ادامه داد. اما به دلایل مختلف، از جمله اختلافات داخلى، با توافق نهایى شاه و روسیه و انگلیس (که پیش از آن بنا به مصالحى و به صورت محدود از مشروطه حمایت کرده و حالا تغییر موضع داده بود) و شیخ فضل الله در جمادى الثانى 1326 ق مجلس مورد حمله قرار گرفت و شمارى از آزادیخواهان دستگیر و عده اى اعدام و چند تنى (از جمله دوسید) تبعید شدند.
با انحلال مجلس و سرکوب آزادیخواهان، شاه رسماً به سلطنت مطلقه بازگشت و حاج شیخ فضل الله مجتهد بلامنازع تهران به عنوان مشاور و مفتى مذهب

ى عالى شاه وارد صحنه شد. اما علماى نجف به حمایت قاطع خود از اعاده مشروطیت ادامه دادند و شاه و استبدادیان را تکفیر کردند و آزادیخواهان نیز در شهرهاى بزرگ به مبارزه و مقاومت دست زدند. سرانجام پس از یک سال مبارزان گیلان و اصفهان به تهران حمله آورده و در تاریخ 24 جمادى الثانى 1327 ق تهران فتح شد و استبداد فروپاشید و محمدعلى شاه به روسیه تبعید شد. شیخ فضل الله و چند تن دیگر اعدام شدند.

معمولاً تا مقطع فتح تهران و تشکیل مجلس دوم را «عصر مشروطه» مى دانند اما به دلایلى و توسعاً مى توان مقطع 1285 تا 1305 ش و تاسیس سلطنت پهلوى را دوره مشروطه دانست، چرا که در تمام این دوران نظم کهن فروپاشیده و مشروطه خواهان کم و بیش مى کوشیدند نظم و نظامى نوین بر وفق آرمان هاى آزادیخواهانه و دموکراتیک بنیان نهند که البته به دلایل عدیده توفیق نمى یابند. در فرجام کار نوبت به رضاخان سردار سپه مى رسد تا نظمى نو پدید آورد اما نه البته کاملاً در چهارچوب مبانى مشروطیت و آزادى و عدالت.

دستاوردها

اکنون جاى این پرسش است که جنبش مشروطه

خواهى ایران در پى چه اهدافى بود و آیا به آنها رسیده است؟ کامیابى ها و ناکامیابى هاى مشروطیت کدامند؟
تدقیق و تحلیل این رویداد مهم و پیامدها و دستاوردهاى آن در درازناى یک قرن در این مجال نمى گنجد اما شاید به کوتاهى تمام بتوان گفت در عام ترین عنوان جنبش مشروطه در پى یافتن راهى براى خروج جامعه ایرانى از بن بست عقب ماندگى تاریخى و گره گشایى از معضل انحطاط تمدنى و فرهنگى بود. روشن تر مى توان گفت مشروطیت در پى آن بود تا پس از چند قرن آشفتگى بر ویرانه هاى کهن نظمى نوین و توسعه اى کامل در چهارچ

وب معیارهاى متعارف غرب و البته با رعایت فرهنگ بومى (ملى و مذهبى) و مصالح ملى ایرانیان بنا نهد، نیز مى توان گفت مشروطه طلبان دنبال آزادى و رهایى بودند.
رهایى از هر نوع سلطه خارجى و رهایى از استبداد داخلى و تامین حقوق ملت از طریق تاسیس دولت مدرن و مقتدر و اجراى عدالت در تمام سطوح. اختلافاتى که هنگام نوشتن متمم قانون اساسى پدید آمد، حکایت از آن داشت که آرمان ها و مضمون مشروطیت بسیار فراتر و عمیق تر از خواست مبهم و کلى «عدالتخانه» است که پیش از این گفته مى شد. واقعیت این بود که مفاهیمى چون آزادى (= حریت)، برابرى (= مساوات)، برادرى (سه شعار معروف انقلاب فرانسه که در ایران آن روزگار بسیار تکرار مى شد)، محدودیت سلطنت، قانون، تفکیک و استقلال قوا، انتخابات، پارلمان، انجمن هاى ایالتى و ولایتى (= شوراها)، مطبوعات آزاد، حق حاکمیت ملى، حقوق ملت و; با تعاریف و مصادیق عینى آنها در غرب، کاملاً جدید بودند و در فرهنگ سنتى (ایرانى _ اسلامى) سابقه نداشتند و لذا پس از پیروزى شیرین نخستین و تدوین متمم قانون اساسى و تاسیس نظام نو، چالشى عظیم آغاز شد و موانع متعدد خود را نشان دادند. کم اطلاعى اکثر مشروطه خواهان از این مفاهیم نو از یک سو و برداشت هاى متفاوت و گاه متعارض آنان از این عناوین از سوى دیگر، بر مشکلات افزود.
اگر آرمان هاى بلند مشروطه را به گونه اى که و

صف شد معیار داورى قرار دهیم، روشن است که مردم ایران نه تنها در آن سه سال اول که حتى پس از یک قرن هنوز به آن اهداف دست نیافته و حتى در مواردى عقب گرد، هم داشته اند. از این رو مى توان گفت جنبش اصلاح طلبانه و به تعبیرى انقلابى مشروطه ادامه دارد. گزاف نیست که بگوییم مهمترین و مبرم ترین هدف آزادیخواهان عصر نخست تاسیس یک دولت مدرن و قدرتمند و ملى بود که بتواند نظم را به جامعه آشفته آن روزگار بازگرداند و در بستر مناسب امکان تحقق آزادى و عدالت و توسعه و رفاه و علوم و فنون و تجدد را د

ر تمام عرصه ها فراهم آورد. اما آنان در طول بیست سال نتوانستند به چنان حاکمیتى دست یابند و لذا راه پیشرفت و اصلاحات اساسى و انقلابى و حتى سطحى مسدود شد.
جنگ جهانى اول و اشغال ایران و تعطیلى شش ساله مجلس سوم، آخرین رمق را از آزادیخواهان و ملیون گرفت و فرصت ها از دست رفت. این آشفتگى کامل راه کودتاى 1299 و به قدرت رسیدن یک نظامى توانا اما مستبد را هموار کرد و پادشاهى پهلوى تاسیس شد. این کودتا و اقتدار جدید پاسخى طبیعى به آن همه بى نظمى و فروپاشى و ناکامى بود، گرچه دولتى دموکرات و مدرن و مطلوب مشروطه طلبان نبوده و از این رو کسانى چون مدرس و مصدق و بهار با سلطنت رضاشاه مخالفت کردند و حتى با اعلام جمهورى نیز مخالفت شد. هر چند مدرس در مخالفتش با جمهورى سردار سپه نیت خیر داشت اما مى توان با حسرت گفت اى کاش در آن زمان ایران جمهورى مى شد، چرا که على القاعده کشور آماده اصلاحات ایران بسیار زودتر به آزادى و عدالت و توسعه و نوسازى دست مى یافت و حداقل به بسیارى از مشکلات و موانع بعدى دچار نمى شد.
با این همه باید گفت که مشروطیت ایران دستاوردهاى مهمى نیز در طول صد سال داشته است. در یک کلام مى توان گفت که اکنون هرچه داریم از برکت مشروطه داریم. یک مقایسه کامل و علمى بین ایران ماقبل مشروطه و مابعد آن، این مدعا را مدلل مى کند. از نیمه دوم عصر صفوى تا مشروطه، ایران یک برهوت است و در آن از علم و فن جدید و ادب و اندیشه نو هیچ خبرى نیست اما پس از مشروطیت است که در شعر و ادب و هنر و فکر سیاسى و اجتماعى و اندیشه دینى و اقتصاد و فرهنگ تحول انقلابى شگرفى روى مى دهد.
آورده اند که در زمان دیدار علماى مهاجر قم با شاه، «شاه خطاب به حاضران گفت بر شما است که در خدمتگزارى به من غفلت نورزید و خاطر ما را همواره از خود خرسند و مشعوف سازید. بهبهانى و طباطبایى در جواب گفتند در حقیقت نه آن است که خدمت اعلیحضرت خواهیم نمود بلکه خدمتى است به خویشتن و ملت خود. احتیاجى نیست که شما از خدماتى که ما براى ملت انجام مى دهیم ممنون باشید.» پیداست که این سخنان اولین بار بود که از زبان عالمان دین شنیده مى شد.

 

به نظر من مهمترین دستاورد نظرى و معرفتى مشروطیت آن بود که براى نخستین بار «مردم» (= ناس) در ایران «صاحب حق» دانسته شدند و به توده مردم این حق داده شد تا به تدبیر امور خود بپردازند و هر نوع نظم و نظامى را که خواستند پدید آورند. این اندیشه تا آنجا قوت و رسمیت یافت که علماى نجف صریحاً فتوا دادند که «این ضرورت مذهب است که در عصر غیبت حکومت مسلمین با جمهور مسلمین است.»
گرچه، مقاومت بى پایان محمدعلى شاه و در نهایت وساطت میانه روان، مشروطه خواهان مجبور شدند در متمم قانون اساسى بنویسند «سلطنت

موهبتى است الهى که به وسیله ملت به شاه تفویض مى شود»، اما همین اندازه هم قدمى به جلو بود و در نهایت به رسمیت شناختن همین حق بود که راه جمهورى و جمهوریت را هموار کرد. البته تلاش فکرى عظیم نائینى در کتاب مهم «تنبیه الامه» سهم زیادى در جا انداختن این اندیشه نوین داشت.
پس از آن بود که مسئله «نفى حق الهى سلطنت» و «تاسیس حاکمیت ملى» بر اساس «راى مردم» چنان بدیهى و قطعى شد که حتى مستبدترین آدم ها و نئوکرات ها کمتر جرات مى کنند در مقام نظر این گزاره دو وجهى سلبى و ایجابى را انکار کنند. اگر مشروطه خواهان موفق شده بودند با این معیار نظامى پدید آورند، ایران امروز به گونه اى دیگر بود و قطعاً ما در مقطع دیگرى از تاریخ کشورمان بودیم.
اما درس مهمى که در این مقطع از تجارب مشروطه و جمهورى اسلامى مى آموزیم، این است که به گمان من، تا زمانى که در حوزه نظر و عمل معضل دیرین «مشروعیت قدرت» و به عبارتى «حق حاکمیت ملى» حل نشود، نمى توان امیدى به تحقق آرمانى هایى چون آزادى، عدالت اجتماعى، قانون، جمهوریت، حقوق ملت، تفکیک قوا، انتخابات آزاد، پارلمان، جامعه مدنى و; داشت. درست است که با مشروطیت استبداد در معناى کهن آن حداقل استبداد مطلقه به لحاظ نظرى براى همیشه دفن شد اما متاسفانه در مقوله مشروعیت استخوان لاى زخم ماند و همین امر امروز هم مشکل آفرین شده است.
بالاخره در متمم قانون اساسى سلطنت موهبت الهى دانسته شد و نائینى نیز به رغم اینکه در نهایت به نفع حکومت عرفى کنار آمده اما با طرح دو مقوله «مشروعیت»، «مقبولیت»، مشروعیت را از آن، دین دانست که از طریق اذن فقیه «در عصر غیبت» قابل حل است. با اینکه انقلاب 57 در استمرار مشروطیت رخ داد و به ویژه جمهورى اعلام شد اما در نهایت با طرح بعضى نظریه هاى فقهى نه تنها این گره گشوده نشد بلکه بر ابهامات افزود و در واقع هنوز هم روشن نیست که چگونه مى توان حق حاکمیت الهى را با حق حاکمیت ملى در یک نظام فقهى _ روحانى محقق کرد. تفاسیر مختلف و متضاد دو جناح درون حاکمیت و معتقد به این گفتمان در این سال ها از این مقررات گواه این مدعا است.
درس دیگرى نیز از مشروطه و تحولات یک قرن اخیر مى آموزیم و آن این است که اگر روزگارى مستشار الدوله راه حل مشکلات مملکت را در «یک کلمه» مى دانست و آن قانون بود و همه به آن پاى مى فشرند، امروز همه نیک دریافته ایم که چنین نیست. زیرا قانون در شرایط خاص و با مقدمات و لوازم و ابزار هاى ویژه مفید خواهد بود. فى المثل به تجربه دریافته ایم تا زمانى که قانون نویسان و یا مجریان قانون به لحاظ تفکر در عصر مادون مدرن زندگى مى کنند و منطقاً به قانون و حاکمیت آن (البته قانون به معناى مدرن آن) اعتقادى جدى ندارند.
صرفاً وجود قانون ولو بسیار پیشرفته، مشکلى را حل

نمى کند، دیده ایم که رندان تردستى پیدا مى شوند که یا با استفاده از ابزار هاى قدرت قانونى مى نویسند و حتى آن را به تصویب مردم مى رسانند که نه تنها تامین کننده آزادى و عدالت و امنیت مردمان نیست بلکه نافى آنها است. و یا قانون خوب و عادلانه را به گونه اى تفسیر و عمل مى کنند که فرجامى و نتیجه اى جز بى عدالتى و نقض آزادى و تضییع حقوق مسلم مردم ندارد. از این رو مى اندیشم که در شرایط کنونى روشنف

کران و نظریه پردازان جامعه ما بیش از همه وظیفه دارند به جامعه بیاموزند که اولاً مشروعیت قدرت و حکومت مردمى و زمینى است و این مشروعیت از طریق مقبولیت و رضایت عمومى و با ابزار هایى چون انتخابات آزاد و پارلمان ملى و یا همه پرسى و شورا ها (یعنى همان ابزار هایى که در قانون اساسى جمهورى اسلامى نیز پذیرفته شده اند) حاصل مى شود .
ثانیاً دموکراسى عمدتاً به محتواى و عمل است نه شکل. و حتى ارزش جمهورى به تحقق لوازم آن است نه نام و عنوان، از این رو اگر همان سلطنت مشروطه واقعاً محقق مى شد، نه انقلابى رخ مى داد و نه جمهورى اعلام مى شد.به هر حال در این صد سال راه پرمخاطره اى طى شده و تجارب گرانبهایى به دست آمده و در مجموع جامعه ایرانى گام هایى به جلو برداشته است. در عصر مشروطه و حتى تا سال هاى اخیر مفاهیمى چون آزادى، دموکراسى، قانونگرایى و عدالت کم و بیش آرمان هاى لوکس و روشنفکرانه اى بودند که عمدتاً در طبقه نخبه و پیشگام مطرح بوده اما امروز این آرمان ها به صورت آشکار و انباشته شده اى در شمار مطالبات عمومى درآمده است و دیگر هیچ حاکمى و حکومتى نمى تواند آنها را نادیده بگیرد. در واقع تناسب اکثریت و اقلیت جابه جا شده است.
اگر تا چندى قبل اکثریت توده در نظر و عمل یا استبدا گرا و واپسگرا بودند و حامى استبدادیان شمرده مى شدند و یا در چالش استبداد- آزادى بى تفاوت مانده بودند و در مقابل – اقلیتى از اهل اندیشه و سیاست و مبارزه حامى و مدافع آزادى و حاکمیت ملى و دموکراسى قلمداد مى شدند. اکنون اکثریت قاطع، البته با درجاتى، مخالف فکر و عمل استبدادى اند و با تمایلات و آراى مستقیم و غیرمستقیم خود در این سال ها نشان داده اند که چرخ زمان به عقب برنمى گردد. دیگر اندیشه و عمل مرتجعانه و مادون جمهوریت جایى در ایران کنونى

و آینده ندارد. این تحول مدیون صدسال تلاش و جهاد مجاهدان راه آزادى و عدالت است و به ویژه تجربه گرانبهاى انقلاب و جمهورى اسلامى سهمى بزرگ در این آگاهى و تکامل داشته است.
به هر حال این راه طى خواهد شد و به کمال مطلوب خواهد رسید اما هشدار که این راه به وسیله مردم و به اصطلاح خودى ها پیموده شود نه با اعمال فشار و خداى ناخواسته دخالت بیگانگان و در پرتو سیاست خاورمیانه اى جدید غرب. ظاهراً هشدار و

درخواست صمیمانه سیدمحمد طباطبایى که تقى زاده او را «روح پاک انقلاب» لقب داده بود، از عین الدوله و مظفرالدین شاه هنوز تازه است و جا دارد که آن را مکرر کنیم و به حاکمان فعلى بگوییم.
وى به عین الدوله مى نویسد: «کو آن همه راز و عهد و پیمان; مى دانید اصلاح تمام اینها منحصر است به تاسیس مجلس و اتحاد دولت و ملت; عجب در این است که مرض را شناخته و طریق علاج هم معلوم و اقدام نمى فرمایید. این اصلاحات عماً قریب واقع خواهد شد لیکن ما مى خواستیم به دست پادشاه و اتابک خودمان باشد الدین شاه منقرض، ایران در عهد آن شاه بر باد رفته; خطر نزدیک و وقت مضیق، و حال این مریض مشرف به موت; حضرت والا را به خدا و رسول قسم مى دهم; این مملکت و این مردم را دسیسه روس، انگلیس و عثمانى نفرمایید.»

منابع :

 

1-تاریخ 18 ساله آذربایجان
2- زندگینامه ستار خان و باقر خان
3- سایتهای اینترنتی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >