پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی فرش کرمان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی فرش کرمان در pdf دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی فرش کرمان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی فرش کرمان در pdf

سوابق تاریخی
ساختار
طرحهای رایج
طرح سبزی کار
رنگ بندی
ابعاد
وضعیت فعلی
رنگرزی
کاربرد مواد رنگزا
روناس از لحاظ شیمیایی
تقلب در روناس
تهیه آلیزارین خالص
یافته های تحقیق در ارتباط با رنگرزی پشم با روناس
«خواص شیمیایی پشم
خواص فیزیکی پشم
نحوه رنگرزی پشم با روناس
در کتاب رنگرزی سنتی به روش سادهچنین می آید که
روش دیگری که تورج ژوله پیشنهاد می کند این است
طرز دندانه کردن پشم
طرز رنگرزی
محتویات حمام رنگ
«طرز دندانه کردن پشم
محتویات حمام رنگ اول
محتویات حمام دو
روش دندانه قبل از رنگ
نتیجه گیری
منابع و مآخذ

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی فرش کرمان در pdf

آذرپاد، حسن و حشمتی رضوی، فضل الله، فرشنامه ایران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران،

دانشگر، احمد، فرهنگ جامع فرش یادواره (دانشنامه ایران)، سازمان چاپ و انتشارات یادواره اسدی، تهران،

ژوله، تورج، پژوهشی در فرش ایران، انتشارات یساولی، تهران،

صور اسرافیل ، شیرین و ژوله، تورج، آشنایی با طرحهای فرش ایران و جهان، مؤسسه فرهنگی هنری شقایق روستا، تهران،

گزارش دورنمای فرشبافی در کرمان، مجله قالی ایران، شماره 12 و 11، اردیبهشت و خرداد

نصیری، محمد جواد، سیری در هنر قالیبافی ایران، مؤلف، تهران،

واثق راوری، فاطمه، سکوت فرش کرمان شکست، مجله قالی ایران، سال سوم، دوره دوم، ش 34 و 33،

هانگلدین، آرمن، قالیهای ایرانی، اصغر کریمی، فرهنگسرا، تهران،

یساولی، جواد، مقدمه ای بر شناخت قالی ایران، فرهنگسرا، تهران،

سوابق تاریخی

کرمان استانی واقع در مناطق مرکزی و خشک ایران هر چند سلسله کوههای نسبتاً بلند در سمت شمال غربی خود دارد ولی هیچ رودخانه پر آبی در آن جاری نیست همین کمبود آب و مناطق لم یزرع کوهستانی و شن زارهای این سامان، سبب شده تا بیشتر اهالی این منطقه به جای کشت و زرع، به هنر و صنعت قالیبافی روی آورند.این ناحیه از ایران از دیر باز یکی از مراکز مهم فرشبافی کشور ما به شمار می رفته و تاریخ فرشبافی کرمان به قرنها پیش و قبل از دوران صفویه می رسد.  قطعه ای از یک تخته فرش بافته شده در این شهر که در موزه حضرت امام رضا علیه السلام در مشهد نگهداری می شود بر سابقه ای لااقل در حد پانصد سال بافندگی در زمینه فرش های گره دار کرمان شهادت می دهد.  در روند تاریخی قالیبافی کرمان می توان نقاط اوج و حضیض متعددی را سراغ گرفت بطوریکه هنر قالیبافی کرمان نقطه اوج خود را در زمان صفویه و مرحله حضیض خود را در اوایل دوره قاجاریه، یعنی زمانی که آقا محمد خان قاجار به لحاظ مساعدت اهالی کرمان با لطفعلی خان، دست به کشتار هولناک اهالی آن زد، سپری کرده است. بنابراین، به احتمال قریب به یقین هنر فرشبافی در کرمان، از زمان صفویه و با حمایت آنان در این منطقه نضج گرفته است. چه اسکندر خان منشی، مؤلف عالم آرای صفوی و منشی شاه عباس، در این کتاب به قالی کرمان اشاره دارد و شاردن نیز که در سالهای 1666 و 1672 میلادی به ایران مسافرت کرده، این موضوع را تأیید کرده است

اما با تمامی اینها از منابع و آثار تاریخی چنین بر می آید که عمده آثار این دوره کرمان منسوجات بوده است نه قالی. بطوریکه تا اواسط دوره قاجار، کرمان یکی مهم ترین و بزرگترین مراکز تولید انواع منسوجات به خصوص پارچه های ابریشمی بوده است که از مهمترین آنها شالهای پشمی و پارچه های ساده کرباس و پته های زیبا را می توان نام برد

شروع انقلاب صنعتی و ورود انواع پارچه های نساجی و ماشینی، که منجر به کاهش تولید انواع منسوجات دستی گردید، عامل اصلی گرایش به هنر قالیبافی کرمان است.  در واقع دوران بعد از انقلاب صنعتی اروپا، یکی از پر رونق ترین ادوار قالیبافی کرمان است. آقای یساولی معتقد است: حرفه قالیبافی در کرمان بطور جدی از قرن نوزدهم میلادی به همت تجار تبریزی شکل گرفت. آنان چون میزان تولیدات این منطقه را در جهت صدور به کشورهای اروپایی از طریق تبریز و ترکیه کافی نمی دانستند با ایجاد کارگاههای متعدد، آغازگر دوره ای درخشان از هنر قالیبافی این منطقه بودند.  در اواخر دوره قاجاریه شرکت های خارجی و برخی از افراد محلی نقش حمایت کنندگی تجار تبریزی را عهده دار می شوند. این شرکت ها خود مستقلاً شروع به تولید فرش و به دنبال آن ترسیم نقشه های قالی نمودند. در همان زمان در حدود 150 طراح در فرش کرمان کار می کردند که برخی برای شرکت های مذکور و برخی بطور مستقل به کار نقشه کشی فرش مشغول بودند.  بعدها به علت وقوع جنگ جهانی اول، بحرانهای اقتصادی سال 1929 میلادی و کسادی ناگهانی در بازارهای خارجی موجب توقف سفارشات خارجی شد و این امر رفته رفته کار قالیبافی کرمان را کند کرد. علیرغم رفع بحران در کشورهای اروپائی و امریکا، شرکتهای خارجی دیگر به اهداف گذشته شان تمایلی نشان ندادند. گر چه فرشبافی در کرمان دیگر آن رونق گذشته را نیافت، لیکن مردم قانع کرمان به حفظ دست آوردهای گذشته همت گماشتند و ویژگیهای خاص این حرفه را حفظ کردند

با تمامی این افت و خیزها امروزه نام کرمان با قالی آن مترادف است. فرشهایی که در این منطقه بافته شده زینت بخش موزه های معتبر جهان است. هنوز تمیزی و لطافت اجناس با نام قالی کرمان در ذهن اشخاص تداعی می کند

ساختار

اغلب قالی های کرمان از نوع خاص سه پود می باشد. به عبارتی بین رجهای بافت، 3 پود دیده می شود که اولی و سومی ضخیم و دومی نازک است. البته قالیهای دو پود اول ضخیم و پود دوم نازک نیز به طور پراکنده دیده می شوند

در محدوده جغرافیایی کرمان هر دو نوع گره قالی ایران کاربرد دارد در منطقه شهری باف کرمان، گره مورد استفاده گره فارسی است که در بافت قالیهای ظریف بکار می رود و در مناطق روستایی باف، هم گره فارسی و هم گره ترکی رایج است از طرفی دیگر گره های جفتی و در دهه های اخیر بی گره بافی (کمانش) هم در کرمان رایج شده است. این نوع بافت های تقلبی در فرش های جدید بافت کرمان و بی سلیقه گی برخی از بافندگانی که فرش های کم دوام با حاشیه ای کج و کوله و موج دار و شیرازه های زشت به بازار می فرستند باعث عقب افتادگی فرش خوش سابقه کرمان در بازارهای بین المللی شده است

مواد اولیه مصرفی در فرشهای کرمان چون بیشتر مناطق فرشبافی است و استفاده از پشم برای پرز و نخ پنبه ای برای تار و پود فرش رایج می باشد برای پرزها از پشم محلی استفاده می کنند که با دوام و دارای حالت ابریشمی بوده است ولی از آنجائی که تقاضا رو به افزایش رفته، آنها به پشم هایی که از خراسان و یا کرمانشاه وارد می شده و یا به پشم های خشک تر تبریز توسل جسته اند

در حال حاضر، در کرمان از دارهای عمودی (ایستاده) استفاده می شود که البته این دارهای عمودی از نوع  چرخان می باشد و تنها در مناطق عشایری این استان است که دارهای افقی (خوابیده) به کار می روند. رجشمار فرشها نیز متغییر و از 35 تا 80 رج می باشد

طرحهای رایج

ابتدا نظری بر روند تطور و تکامل نقوش قالیهای کرمان خواهیم داشت که می توان آن را به سه دوره تقسیم کرد

1 دوره نخست یا عصر ترمه: این دوره همزمان با زوال شالبافی در کرمان است. در این زمان بازرگانان تبریز برای حفظ قالیبافی در نقاطی مانند هریس، تبریز، مشهد، اراک و کاشان کارگاههای قالیبافی دایر کردند و در برخی نقاط به قالیبافان محلی سفارشهایی دادندو در نقاطی مانند کرمان به خرید قالی پرداختند که این کار موجب گسترش قالیبافی در کرمان شد. طراحان قالی در کرمان در این موج تازه گسترش قالیبافی، طرحهایی براساس نقشه شالهای کرمان یعنی نگاره های “بته جقه” و کاربردهای گوناگون آن تهیه می کردند. کاربرد نام عصر ترمه به خاطرالهام گرفتن از همین شالهای ترمه می باشد

2 عصر بازگشت: این دوره در واقع دوره بازگشت به نقوش سنتی می باشد. با پایان یافتن جنگ جهانی اول و تغییر سلیقه بازار در آمریکا، تغییر اساسی در طرحهای کرمان بوجود آمد و نقش و نگاره های صفوی مورد تقلید هنرمندان کرمان قرار گرفت. نقشه های اسلیمی و گلهای شاه عباسی و نقشهای قاب قرآنی و ترنج و لچکهای انبوه رایج شد.  در اواخر این دوره باز هم بعلت بحران اقتصادی در آمریکا و توقف خرید ها و سفارشات، شاهد تمایل طراحان به نقوش قبلی هستیم

3 عصر گوبلن: وجه تسمیه این دوره بخاطر تأثیر گرفتن نقوش قالیها از طرحهای فرانسوی بنام “گوبلن” می باشد، در واقع می توان گفت طرحهای قالی در این دوره اصالت خود را از دست می دهند. نقشهای “اوبوسن” و “ساونری” که همگی گوبلن خوانده می شوند، یکسر از فرانسه می رسید و بر دست نقاشان کرمانی باسمه برداری می شد و به کارگاه می رفت شاید بتوان گفت که در همین دوره است که موتیفی به نام “گل فرنگ” وارد قالی های ایران می شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان در pdf دارای 112 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان در pdf

فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
فرآیند تاریخی موضوع

فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
پیشینه تحقیق
مروری بر ادبیات تحقیق
چهارچوب نظری تحقیق
مدل علّی تحقیق
فرضیه های تحقیق
متغییرهای تحقیق
تعاریف نظری و عملی متغییرها
تعیین ابعاد و شاخص ها

فصل سوم: مبانی روش شناسی تحقیق
قلمرو تحقیق
روش تحقیق
تکنیک گردآوری داده ها
ابزار گردآوری داده ها
سوالات تحقیق
جامعه آماری
حجم نمونه

فصل چهارم: آمار توصیفی و استنباطی
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
ارائه پیشنهادها و راه حل ها
کتابنامه

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی کارکردهای مثبت طلاق از نظر زنان مطلقه شهر کرمان در pdf

1 فورد ، دبی ، جدایی معنوی ، ترجمه سوسن اورعی ، تهران ، انتشارات
2 ساردوخانی ، باقر ، طلاق پژوهشی درشناخت واقعیت و عوامل آن ، تهران ، انتشارات
3 مطهری ، مرتضوی ، نظام حقوق زن در اسلام ، تهران ، انتشارات
4 شاملو ، بهداشت روانی ، رشد ، انتشارات ، فصل چهارم
5 حقاین زنجاین ، حسین ، طلاق یا فاجعه انحلال خانواده ، دفتر نشر فرنگ اسلامی ، انتشارات
6 برنز ،والچاک ، ترجمه : فرزانه طاهری ، طلاق از دید فرزند ، چاپ پنگوئن ، انتشارات
7 مجله زن در منظر مطبوعات
8 بولتن مرجع فمنیسم ، سردبیر مهدی مهریزی تهیه کننده مدیر مطالعات اسلامی المهدی
9 اینترنت
10 صدیق ، غلامحسین ، جامعه شناسی مسائل اجتماعی جوانان

 

مقدمه

تا توانی پا منه اندر فراق           ابعض الاشیاء عندی الطلاق 1

آنچه درسیرت پیشوایان دین مبین اسلام مشاهده شده این است که حتی الامکان سعی داشته اند از طلاق پرهیز نمایند و اگر به ندرت طلاقی صورت گرفته علت منطقی و معقولی داشته است . چنانچه امام محمد باقر (ع) زنی را اختیار می کند که بسیار مورد عاقه ایشان بوده است در طول زندگی زناشویی حضرت متوجه می شوند که این زن با حضرت امیرالمومنین  علی (ع) دشمنی داشته و بغض آن حضرت را در دل دارد نهایتا            ً حضرت امام باقر (ع) همسر خود را طلاق می دهد . وقتی که از امام سئوال می شود که با وجود علاقه ای که به همسرتان داشته اید چرا او را مطلقه کردید ؟ پاسخ دادند

« نخواستم قطعه ای از آتش های جهنم در کنارم باشد »

طلاق در عین اینکه امری مغبوض و مورد نفرت است و زیان های عظیم برای فرد و جامعه در پی دارد . خالی از فواید و مزایا نیست ، نخستین فایده آن این است که از زندان زندگی خانوادگی دریچه ای به سوی فضای آزاد و باز می گشاید. به هنگامیکه در خانه ای سازش و الفت نباشد آن خانه جهنمی سوزان و حتی از آن نیز خطرناک تر و وحشت انگیزتر است . اگر بنا بود زن و شوهر در عین نفرت نسبت به هم مجبور به زندگی می بودند مرگ بر این زندگی ترجیح داشت مفاسدی پدید می آمد که موجب بدبختیهای عظیم می شد و حتی ممکن بود درمواردی به شرف و عزت آدمی لطمه وارد سازد

طلاق می تواند زمینه ای برای آگاهی و تنبیه فرد باشد و او را از وضعی که در آن است بیدار کرده و هوشیار سازد. معمولاً پس از طلاق اندیشه ها تعدیل ، فکرها منظم تر و از ادامه اشتباهات جلوگیری به عمل می آید

بیان مسأله : 1

طلاق پدیده ای ناپسند است و یکی از مشکلات جوامع بشری که متاسفانه روزبه روز در حال افزایش است . طلاق را از مهمترین پدیده های حیات انسانی تلقی می کنند این پدیده اضلاعی به تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامع انسانی دارد . طلاق یک پدیده روانی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی است همچنین طلاق یک پدیده ارتباطی است بدینسان که در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم ، درست  طبیعی است پیوند زناشویی نیز استثناء نیست . پیوندهای ازدواج به زودی برقرار می شود و به زودی نیز قطع می گردد . پدید طلاق پدیده ای  دقیقاً چند عاملی است بدینسان که هرگز یک عامل به تنهایی نمی تواند موجبات پیدایی آنرا فراهم کند در بسیاری از خانواده ها زن و شوهر و حتی فرزندان آنها قادر نیستند بدون جنجال با یکدیگر گفتگو کنند و غالباً مردها به واسطه تربیت و فرهنگی که ریشه تاریخی در سرزمین ما دارد برای زن نه تنها ارزش قائل نیستند بلکه خود را رئیس خانواده ، عقل کل و صاحب امتیاز و مالک زن و فرزند خود می پندارند و حتی اعمال خشونت به زن را جزئی از حقوق طبیعی خود می دانند و به این واسطه زنان نیز اعتماد به نفس خود را از دست می دهند و غالباً وضعیت خود را پذیرفته اند و زورگویی ها ، توهین ها و تحقیرها و حتی کتک های شوهر را تحمل می کنند

هنوز در مناطقی از کشورها قیود خانوادگی ، آداب و رسوم و سنت های دیرپای اجتماعی حتی در بدترین شرایط مانع از دادخواهی زنان است در مناطقی از ایران زنان از شدت فشار زندگی و جفای مردان دست به خودکشی می زنند و در مواردی هم زنان در جستجوی رهایی دست به دامن قانون می شوند و از همس خود جدا می شوند

طلاق هر چند پدیده ای  ناپسند است ولی واقعیتی اجتماعی که در مواردی نیز حتی گریز ناپذیر و مفید و لازم است که نیازمند برخورد صحیح می باشد به طلاق می توان به عنوان پابان همه چیز به عنوان آغاز یک زندگی جدید و پرشور همراه با روابط سالمتر نگریست . همچنین طلاق را می توان به عنوان یک برد و نه باخت نگاه کرد . بسیاری از زنان مطلقه از این شکست در روابط خود درس می گیرند و راهی برای روابط جدید و امکانی برای موقعیت های آینده می دانند . برای بسیاری از این زنان طلاق تجربه ای سرشار از رحمت است بسیاری از این زنان که اینک زندگی سرشار از رنج و مشقت به واسطه ی طلاق رهایی می یابند انگیزه ای جدید برای ادامه زندگی پیدا می کنند و اگر نگرش ها به این امر واقع گرایانه نباشد سطح وسیعی از زنان را از نظر روحی دچار مشکل می کند

تا به حال تحقیقات زیادی راجع به طلاق عوامل و پیامدهای آن شده است هدف در این تحقیق تاکید بر جنبه های مثبت طلاق از دیدگاه زنان مطلقه است

اهمیت تحقیق

زن در جامعه ما هنوز به عنوان موجودی که وابسته به مرد و نه یک انسان مستقل شناخته می شود و همین امر باعث عدم اطمینان لازم به این قشر از سوی جامعه است . زنان دچار فقدان اعتماد به نفس شده و ترس در میان آنها رسوخ پیدا کرده و مشکلات اقتصادی فراوانی دارند . فرهنگ غلط در خصوص زنان مطلقه مشکلات جدیدی را برای زنان ایجاد کرده است که این فضا زنان ما را رنج می دهد

زن مطلقه باید با دید باز و بدون در نظر رفتن افکار و دیدگاههای غلط به صورت منطقی با این معضل برخورد  نماید و خود را اسیر قیود غلط جامعه ناشی از تفکرات جاهلانه بکنند

مسلماً نقش زنان در تغییر این فرهنگ و نگرش ها نقشی اساسی  و اصلی است و جامعه باید آگاهی های لازم را به زنان بدهد تا بتوانند به راحتی مشکلات را شناسایی کنند و به صورت منطقی با آنها برخورد کنند

اگر زمینه های قانونی و اجتماعی به گونه ای باشد که زن بتواند به حقوق خود دست یابد بسیاری از خلأ ها جبران می شود

توجه به نیازهای عاطفی زن پس از طلاق می تواند کمک بزرگ یبه سلامت معنوی زنان مطلقه باشد . مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است . اداراک کنند زنان بیشتر احتمال می رود که آن را به عنوان نقط پایانی بر یک فرایند طولانی قلمداد کنند به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی ر ا دربار طلاقشان گزارش می کنند

این تحقیق سعی بر آن دارد تا با تاکید بر جنبه های مثبت طلاق برروی زنان مطلقه قدمی هر چند کوتاه  در راه تغییر نگرش منفی جامعه نسبت به طلاق و خصوصاً زنان مطلقه بردارد

اهداف تحقیق

هدف اصلی در این تحقیق این است که داشتن پشتوانه مالی چه نقشی در نگرش مثبت زنان مطلقه به طلاق دارد

اهداف فرعی :

تحصیلات زنان مطلقه چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد ؟

داشتن حضانت فرزند چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد ؟

گرفتن مهریه چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد؟

شاغل بودن زنان مطلقه چه نقشی در نگرش مثبت به طلاق دارد ؟

فرآیند تاریخی طلاق1

کلمه طلاق از نظر لغوی به معنای مطلق شدن و جدایی می باشد ولی در کل به  معنای نتیجه و آخرین چاره ناسازگاری ، تفرقه ، تنفر ، اختلاف نظر ، برآورده نشدن توقعات و انتظارات زوجین و همچنین عدم آشنایی زوجین به نقش ها و وظایف خود است

مسأله طلاق در مسیحیت

مذاهب سه گانه ( کاتولیک ، ارتودکس ، پروتستان ) که اکثریت قرب به اتفاق پیروان دین مسیح از این 3 مذهب خارج نیستند دید خاصی به این مسأله مهم خانوادگی داشتند

مذهب کاتولیک طلاق را حرام می داند و تحت هیچ عنوان حتی در صورت خیانت زن و شوهر پیوند زناشویی را قابل انحلال نمی داند و تنها راهی که اصحاب کلیسا در صورت خیانت در پیان زناشویی پیشنهاد می کند این است که تفرقه جسمانی بین آن دو برقرار شود یعنی جدا از یکدیگر زندگی کند اما هیچ کدام از زن و مرد نمی توانند مجدداً ازدواج کنند

اما دو مذهب ارتودکس و پروتستان طلاق را در موارد نادری جایز می دانند در مورد خیانت در زناشویی اما بعد از وقوع طلاق زن و شوهر هر دو از ازدواج حتی با افراد بیگانه محروم می باشند!

همان طور که ملاحظه می کنید کشیشان چه مشکلاتزیاد طاقت فرسایی برای پیروان خود ایجاد کرده اند و چطور آنان را به سوی زنا و فحشا سوق داده و بردامنه اختلاف خانوادگی و آمارجنایت و خیانت افزوده اند به طوریکه دانشمند مسیحی فرانسوی مسیو بلانیول در کتاب « مکنون مدنی فرانسه » می نویسد

« قانون کلیسا در مورد عدم جواز طلاق کاری انجام داد که زن و شوهر همواره بسوزند و بسازند و در اجباری همواره باقی باشند»

ولتر نویسنده و شاعر شوخ طبع و طنز گوی فرانسوی در سخنان اعتراض آمیز خود به قوانین کلیسا چنین می گوید

« ازدواج و طلاق در این جهان تقریباً با هم متولد شده اند جز اینکه شاید چند روزی ازدواج جلوتر متولد گردید

بدین معنی که پس از زناشویی و گذشت چند روز کار زن و شوهر به زد و خورد و طلاق کشید »

«این حقیقت است که ازدواج و طلاق با هم به دنیا آمده اند و هر دو از قدیم بوده اند و هر دو برای بشر ضروری و لازم اند. »

از این رو در تمام قوانین و تواریخ ملل قدیم یونان ، ایران باستان ، آیین یهود و قوانین حمورابی مسأله طلاق وجود داشته و غالباً در دست مرد بوده و زن اختیاری در آن نداشته

طلاق در آیین برهما :

در آیین برهما طلاق جایز و به عهده مرد بوده و در مواردی مانند نازایی امری لازم شمرده می شود


 

1 .مولوی

1 . finding problem

1 . turgets

1 . Historical Process

1 . حقوق و حدود زن در اسلام


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

» نظر

پروژه دانشجویی مقاله جنسیت و زیبایی شناسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله جنسیت و زیبایی‌ شناسی در pdf دارای 305 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جنسیت و زیبایی‌ شناسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله جنسیت و زیبایی‌ شناسی در pdf

چکیده
مقدمه
چکیده و ساختار مطالب
فمینیسم
تاریخ هنر از منظر فمینیسم
1- هنرمندان و هنر: مختصری از تاریخ مفاهیم
مبانی مفهومی
ایده هنرمند: اسلاف باستانی
میمیس: توهم و واقعیت
بحث از موزها در باب خلاقیت
هنرورزی: افراد و گروه‌ها
هنرهای زیبا و تصور مدرن از هنرمند
نبوغ
نظریه‌های بیانگری در هنر
خلاصه

2- لذات زیبایی شناسانه
زیبایی شناسی
ذوق و زیبایی
آراء برک در باب زیبایی
آراء کانت در باب احکام ذوقی
ذوق چه کسی؟
نظریه‌های مربوط به نگرش زیبایی شناسانه
نقدهای فمینیستی در مورد درک زیبایی شناسانه
خلاصه
3- آماتورها و حرفه‌ای‌ها
آموزش و پرورش: چه کسی می‌‌آموزد؟
موسیقی
اجرا
سرایش
نبوغ و فردیت
ادبیات
نوشتن و فروختن
دگربار فردیت
نقاشی
دیدن
پرسپکتیو خطی
بازنگری گذشته
خلاصه
4- جنسیت عمیق: ذوق و خوراک
حواس پنجگانه
لذات محسوس و زیبایی شناسی 155 ذهنیت و عینیت
دفاعی از ذائقه
خوراک و / در/ به عنوان هنر
آیا پخت و پز یک صورت هنری است؟
خوراک در هنر
خوراک به عنوان رسانه هنری
خلاصه
5- چیست هنر؟ (هنر چیست؟)
تعاریف و زمینه‌هایشان
هنر و ضد هنر
نظریه نهادی
هنر به عنوان یک آیینه: آرتور دانتو
آثار فمینیستی و مفاهیم متغیر هنری
رسانه و پیام
بدن هنرمندان
خلاصه
6- لذات دشوار : والایی و اشمئزاز
ملاحظه مجدد ذهن و جسم
بار دگر والایی
لوسی ایریگاری: ذهنیت جنسیت مدار
اشمئزاز به عنوان یک واکنش زیبایی شناسانه
اشمئزاز و فروافتادگی: جولیا کریستوا
اشمئزاز: مضمون و ایهام
خلاصه
یادداشت‌ها
فهرست تصاویر
واژه نامه
نمایه
منابع و مأخذ مقدمه
Abstract

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله جنسیت و زیبایی‌ شناسی در pdf

_ Battersby, Christine, Gender and Genius: Towards a Feminist Aesthetics,

_ Encyclopedia of Aesthetics, by Michael Kelly, Oxford University Press, New York 1998, Oxford, (4 volumes)

_ Gouma Peterson, Thalia, and Patricia Mathews. The Feminist Critique of Art History, Art Bulletin, ( September 1987 )

_ Korsmeyer, Carolyn, “Perceptions, Pleasures, Arts”, Princeton,

_ Lippard, Lucy R. The Pink Glass Swan, New York,

_ Nochlin, Linda. “Why Are There No Great Women Artists”, Women, Art, and Power and other Essays, New York,

_ Parker, Rozsika & Pollock, Griselda. Old Mistresses: Woman, Art, and Ideology, New York,

 

چکیده و ساختار مطالب

در این رساله ترجمه فصولی از کتاب «جنسیت و زیبایی شناسی»[1] به تالیف «کارولین کورس مایر»[2] ارائه شده است. کارولین کورس مایر، استاد فلسفه دردانشگاه بوفالو ، دانشگاه ایالتی نیویورک[3] و نیز مولف کتاب «معنا بخشیدن» به ذوق : طعام و فلسفه[4]» (1999) و ویراستار کتب متعدد دیگری در حوزه‌های زیبایی شناسی و فمینیسم می‌باشد

سبک نگارش کورس مایر دراین کتاب، روان و قابل فهم است و مطالعه آن برای دانشجویان فلسفه، علاقه‌مندان به مطالعات جنسیتی و تحقیقات در زمینه هنرهای بصری و نظریه‌های مربوط به هنر، آسان و سودمند می‌باشد؛ علاوه براین نامبردگان، تمام افراد دیگری نیز که به نوعی علاقه‌مند به مطالعه در مورد تاثیر جنسیت بر نظریه‌های مربوط به هنر هستند، قادر خواهند بود تا به سهولت از این کتاب استفاده کنند

هرگونه نارسایی و کمبود در متن برعهده اینجانب (مترجم) می‌باشد، و بخشی از مشکلات پیش آمده حین ترجمه متن، مستقیماً ناشی از عدم وجود واژه‌های جایگزین مناسب در زبان فارسی، معادل واژه‌های تخصصی موجود (در زبان انگلیسی) در زمینه زیبایی شناسی و فمینیسم بوده است. سعی اینجانب در ترجمه این کتاب بر امانتداری نسبت به متن استوار بوده و در عین استفاده از روش ترجمه لفظی، همواره در حفظ معنا نیز کوشا بوده‌ام و با اینکه هیچ‌گونه دخل و تصرف در متن را جایز ندانسته‌ام، ولیکن در پاره‌ای از موارد به قصد رساندن معنا به خواننده، از توضیحات اضافی که در پاورقی‌ها آمده است دریع نکرده‌ام

دامنه بحث کورس مایر در این کتاب بسیار وسیع بوده و جنبه‌های مختلف زیبایی شناسی از جمله جنبه‌های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی را دربرمی‌گیرد. این کتاب در متن اصلی خود شامل 6 فصل می‌باشد که در این رساله تنها ترجمه 5 فصل نخست آن، ارائه شده است

هر فصل از کتاب به بحث در مورد موضوعات و متفکران مهم در حوزه هنر می‌پردازد و نقش جنسیت را در فهم ما از خلاقیت، نبوغ و کیفیات زیبایی شناسانه بررسی می‌کند. نظریه‌های مربوط به فیلسوفان تاثیر گذار متعددی، از جمله افلاطون، کانت و هیوم که ایده‌های فلسفی حاوی مفاهیم جنسیتی را ابداع کرده و اشاعه داده‌اند، در این فصول مورد بررسی قرار می‌گیرد. نظریه پردازان معاصری از جمله لوسی ایریگاری[5] و جولیا کریستوا[6] نیز در ارتباط با عملکرد جنبش‌های هنری فمینیستی معرفی می‌شوند و نظریات ایشان مورد بررسی قرار می‌گیرد. مولف (کارولین کورس مایر) همچنین توجه خود را در بخش‌هایی از کتاب به موضوعات غیر ارتودوکسی نظیر طعام و ارتباط آن با زیبایی شناسی معطوف می‌کند

این کتاب حاوی توضیحات تصویری برگرفته‌ از آثار هنری مربوط به گذشته و دوره معاصر می‌باشد و از این طریق مفاهیم غالباً دشوار را به نحو ساده‌تری توضیح می‌دهد

نظریه‌ها و چارچوب‌های مفهومی مرتبط با هنر و زیبایی شناسی به طور مفصل در این کتاب مورد بحث قرار می‌گیرند. موضوعات مذکور، از نظر گاهی فمینیستی، یعنی با توجه به نقشی که جنسیت در شکل گیری و به کارگیری ایده‌های مربوط به آثار هنری، خلاقیت و ارزش زیبایی شناسانه داراست، مورد بررسی قرای می‌گیرند. چنین رهیافتی گویای این نکته است که تصاویر، بازنمایی ها و بیانگری ایده‌ها، نه تنها به دلیل زیبایی، استعداد هنری یا ارزش‌های ذاتی که دارند، بلکه همچنین به دلیل نمایش وضعیت اجتماعی و قدرت نیز از اهمیت بسیاری برخوردارند

در این کتاب، مفهوم جنسیت و تاثیر آن برموقعیت اجتماعی و فرهنگی و ارتباط آن با مراحل پیشرفت و تکامل هنر به طور اخص ارزیابی می‌شود. مولف اهمیت قابل توجهی برای هنر و ذوق زیبایی شناسانه قائل است و آنها را امور قدرتمندی در زمینه شکل‌گیری شخصیت اجتماعی و فردی و ارزش‌های فرهنگی می‌داند، لذا مباحث گسترده‌ای در زمینه قدرت و کیفیت ارزش‌های زیبایی شناسانه در حوزه مفاهیم اجتماعی و جنسیتی مطرح می‌کند

زیبایی‌شناسی[7] به عنوان یک علم، بدون شک دارای نظمی فلسفی می‌باشد و لیکن این انتظام فلسفی هرگز محدود به نظریه‌ها یا نقادی‌های هنری نیست و فلسفه هنر[8] نیز به عنوان یکی از فلسفه‌های مضاف، محدوده وسیعی از علم زیبایی شناسی را به خود اختصاص می‌دهد[9]قصد بر این است که «فلسفه هنر» در مورد تمامی انواع هنرها مباحثی ارائه دهد، هر چند که واژه «هنر»[10] واژه‌ای است با قابلیت انعطاف بسیار بالا که محدود کردن حوزه استفاده از آن امر دشواری به شمار می‌رود. امروزه واژه هنر (مخصوصاً) در زبان انگلیسی یادآور هنرهای تجسمی همچون نقاشی، طراحی و مجسمه‌سازی می‌باشد[11]هنرهای نامبرده را معمولاً به عنوان هنرهای زیبا[12] می‌شناسیم، بدین ترتیب بسیاری از آثار زنان که عمدتاً محصولاتی خانگی از جمله گلدوزی، سوزن دوزی، قلاب بافی و حتی آشپزی می‌باشند، از حیطه هنر (زیبا) خارج مانده‌اند؛ مولف دراین کتاب مباحث بسیار تازه‌ای در زمینه ارتباط کوشش و تلاش زنان در خانه و مفهوم هنر و اثر هنری مطرح می‌کند. در عین حال، انواع مختلف هنرها، تا سرحد امکان در این کتاب به طور جداگانه و به مقدار مساوی مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ البته به دلیل محدود بودن امکان بحث در مورد تمام هنرهای زیبا، مولف به بحث در مورد چند نوع اصلی این هنرها از جمله نقاشی، موسیقی، ادبیات و بخشی از هنرهای نمایشی می‌پردازد و از این طریق، تاثیر جنسیت را در فضای پرپیچ و خم زیبایی شناسی تحلیل می‌کند

امروزه مراجعه به مساله جنسیت و بحث در مورد آن در حوزه مباحث فمینیستی شایع است ولیکن بحث‌های تخصصی در مورد اهمیت و تاثیر جنسیت در حوزه زیبایی شناسی (از یک دیدگاه فمینیستی ) همچنان دچار نقصان بوده و تحقیقات و مطالعات بیشتری دراین زمینه لازم به نظر می‌رسد. البته در کشور ایران به ندرت مطالعه مستقل و معتبری در این زمینه انجام گرفته است، لذا ارائه ترجمه این کتاب، تقریباً اولین تلاش در زمینه بازگشایی مباحث مربوط به جنسیت (در ارتباط با هنر) به شمار می‌آید

مطالعه مفهوم جنسیت در ارتباط با علم زیبایی شناسی صرفاً به معنای تحقیق در مورد زنان هنرمند نیست بلکه چنین مطالعه‌ای شامل تحلیل مفاهیم پایه‌ای و بعضاً متضاد و بررسی معانی دارای نوسان و متغیر مربوط به شالوده‌های ارزشی در زمینه‌های مختلف تاریخی و فرهنگی نیز میشود. تحلیل جنسیت از لحاظ فلسفی در سطوح مختلفی قابل اجرا است که البته رعایت بی‌غرضی فلسفی در تمامی این سطوح از لوازم بحث‌های نظری بوده و ضروری به شمار می‌آید، مولف درهمین راستا، مواردی را ارائه می‌دهد که این بی‌غرضی فلسفی از جانب فیلسوفان و نظریه پردازان به کرات نادیده گرفته شده است

شوپنهاور اشاره می‌کند که زنان فاقد خلاقیت هنری می‌باشند[13]، اظهاریه وی آشکارا در ارتباط با جنسیت مطرح شده است و تحت مباحث مربوط به تحلیل جنسیت قرار می‌گیرد. در مواردی هم تبعیضات جنسیتی (از لحاظ هنری) در نظریه‌‌های مختلف، مخفی باقی مانده‌اند که مولف در این کتاب پرده از آنها برمی‌دارد و نقادانه به بررسی و تحلیل آن‌ها می‌پردازد؛ این موارد شامل نظریه‌های مختلفی در رابطه با مفاهیمی همچون زیبایی[14]، ذوق[15] و نبوغ[16] می‌شوند

البته کاملاً مشهود است که ابعاد جنسیتی نظریه‌های مختلف چه در حوزه هنر و چه در حوزه فلسفه، در نگاه نخست قابل رویت نیستند و برای رسیدن به درک عمیق تری از این امور، موشکافی‌های نقادانه بیشتری لازم است مولف در جای جای کتاب از واژه جنسیتی[17]استفاده می‌کند و از این طریق نشان می‌دهد که چگونه اصطلاحات مبنایی در فلسفه هنر و نظریه‌های هنری، بعضاً با توجه به جنسیت و یا کاملاً بی‌غرضانه به کار رفته‌اند. یک مفهوم جنسیتی (یا جنسی شده)، آن مفهومی است که دارای انحرافی پنهانی به سمت وارد کردن (یا دلالت ضمنی بر) مفهوم جنسیت باشد، در این موارد ایده مطرح شده صرفاً مربوط به افراد مذکر یا حتی درموار خاصی صرفاُ مربوط به افراد مونث می‌شود

مولف در این کتاب، جنسیت پنهان در ایده‌ها و نظریات را برای خواننده آشکار می‌کند و مراحل این پدیده (یعنی جنسی شدن ایده‌ها و نظریات) را در سطوح مختلف نشان می‌دهد، محدودیت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز که در طول تاریخ، زنان را از ورود به حوزه‌های هنری محروم کرده‌اند، در این کتاب مطرح و تحلیل می‌شوند

این تحقیق عمدتاً برمبنای مفاهیم پایه‌ای در نظریات زیبایی شناسی (از جمله نظریات مربوط به هنر، هنرمند، ذوق و امر والا) انجام شده است. هدف نهایی این تحقیق ارائه یک زیبایی شناسی  فمینیستی یا شاخه‌ای از هنر به عنوان «هنر زنانه» نیست، چرا که زنان نیز دارای گوناگونی‌های بسیار بوده  و بسته به شرایط فرهنگی، دوره تاریخی و موقعیت اجتماعی که دارند، تحت گروهها و دسته‌های مختلفی‌ طبقه‌بندی میشوند، لذا انتظار کشف یا پایه‌گذاری یک فلسفه هنر یا علم زیبایی شناسی مخصوص به زنان که در همه امور و مفاهیم دارای مبانی و نظریات مشترکی باشد، کاملاً انتظاری بیهوده و غیر عقلانی است

قصد مولف دراین کتاب، ارائه یک نوع دیدگاه جدید است که بتوان از طریق آن بار دیگر هنر، فلسفه و زیبایی شناسی را مورد بررسی قرار داد؛ نتیجه این تحقیق از چنین منظری (یعنی از منظر فمینیستی و در ارتباط با جنسیت) می‌تواند کاملاً به نتایج متفاوت و بعضاً متضادی ختم شود، همانطور که در فلسفه نیز مشاهده می‌کنیم که فیلسوفان و نظریه‌پردازان مختلف با روش فلسفی (که می‌توان آن را یک روش شناخته شده و هماهنگ دانست) به نظریات و نتایج کاملاً متفاوتی دست می‌یابند

حوزه مباحث مطرح شده در این کتاب محدود به «فلسفه غربی»[18]می‌باشد ، فلسفه غربی شامل سنت‌های نظری است که از طریق نظریه‌های مطرح شده در اروپا شکل گرفته‌اند. در سه فصل اول به مباحث تاریخی خواهیم پرداخت و تمرکز اصلی ما در این سه فصل بر روی نقد مفاهیم نظری و کشف تبعیضی خواهد بود که در این نظریات غالباً به سود جنس مذکر ایراد شده‌‌اند

در این فصول روش‌های متعددی معرفی می‌شوند که می‌توان توسط آن‌ها، ایده‌های جنسی شده را در بطن نظریات مربوط به هنرمندان، هنرهای زیبا و ارزش زیبایی شناسانه مورد تشخیص و ارزیابی قرار داد

روش بحث دراین فصول با تکیه بر تحلیل نظام دوتایی (ثنوی) امور متضادی است که به نحوه تفکر ما در مورد موضوعات مختلف فلسفی نظم می‌بخشند. این انتظام‌های دوتایی شامل ثنویت  بین ذهن و جسم ماده و صورت ، عقل و احساس، فرهنگ و طبیعت و بسیاری ثنویت‌های دیگر از جمله امور دوتایی همچون مونث و مذکر، زنانه و مردانه می‌شوند

مولف در ابتدای این تحقیق به بررسی مفهوم سنتی هنرمند می‌پردازد و توضیح می‌دهد که چگونه مفهوم «خالق هنری» به شدت دچار تاثیرات جنسیتی شده است و غالباً دراشاره به ایده‌آل‌های مردانه به کار می‌رود. در این مرحله آشکار می‌شود که علی‌رغم حضور زنان هنرمند در طول تاریخ و مشارکت ایشان در پیشرفت تاریخ هنر، معیار یا الگوی شناسایی هنرمند همچنان یک خالق مذکر است، یعنی هنرمند خلاق مذکری که از نبوغ برخوردار است

این مفاهیم دارای تاریخچه خاصی هستند و در دوره رنسانس و در اروپا شکل گرفته و در دوره رمانتیک به اوج رسیده‌اند. حتی امروزه نیز تاثیرات قابل توجهی برنحوه تفکر ما دارند

اموری که ما امروزه آن‌ها را به طور کلی هنرهای زیبا می‌نامیم، درون حوزه‌ای متناهی قرار دارند، حوزه‌ای که  به طور سنتی شامل هنرهایی از جمله معماری، مجسمه‌سازی ، نقاشی، شعر و موسیقی می‌شود. با شکل‌گیری تدریجی مفهوم هنر زیبا در دوره رنسانس، در حین قرن هفدهم، بعضی از انواع فعالیت‌ها همچون قلاب دوزی و گلدوزی از حوزه «هنر» خارج ماندند و به عنوان «پیشه»[19]شناخته شدند

این امور از لحاظ سنتی مربوط به پیشه، مهارت و صنعت بوده و شامل بسیاری از محصولات خانگی می‌شوند که توسط زنان متعلق به طبقه‌های مختلف اجتماعی و به قصد زیباسازی و تزئین محیط خانه و یا ایجاد آسایش بیشتر در خانه ساخته شده‌اند محدود شدن ایده هنر به هنرهای زیبا ، نتایج قابل توجهی به بار آورده و بسیاری از محصولات ساخته دست زنان را تحت تاثیر قرار داده است.چرا که در نظریه‌های مربوط به هنرهای زیبا هرآنچه که به قصد استفاه روزمره ساخته شده باشد، از حوزه هنر خارج خواهد ماند. هنر زیبا درمهم‌ترین شکل خود می‌بایست برآمده از نبوع باشد و نه محصولی از مهارت. طبق این رویکرد، هنر زیبا به خودی خود دارای معناست و تنها به دلیل خصوصیات ذاتی خود دارای ارزش شناخته می‌شود، بدین ترتیب بسیاری از آثار و محصولات خانگی ساخته زنان، هرچند زیبا، که دارای کارکردی روزمره و کاربردی هستند از نائل آمدن به شأن هنری و قرار گرفتن در طبقه هنرهای زیبا محروم خواهند ماند

در فصل دوم به مفهوم «زیبایی شناسی» به عنوان واژه‌ای ارزشی که در برگیرنده هنر، زیبایی طبیعی و توانایی قضاوت در مورد کیفیت زیبایی شناسانه و قوق ذوق است، می‌پردازیم ذوق مفهومی است که درکنار مفاهیمی چون زیبایی و والایی، نخستین نظریه مدرن زیبایی شناسی را شکل داد، مفاهیم مذکور به طور کلی دارای دلالت‌های ضمنی در زمینه‌های جنسیتی می‌باشند

«زیبایی» واژه‌ای است که معمولاً با جنس مونث ارتباط نزدیکی دارد، در حالیکه «والایی»[20] بر قدرت رعب‌آور طبیعت و نبوغ هنری (که عموماً به مرد اختصاص داده شده است) دلالت دارد. این واژه‌ها درسیر تاریخی پیشرفت و تکامل خود برامور جنسیتی بیشماری دلالت داشته‌اند

فصول مقدماتی این کتاب عمدتاً بر روش‌های شکل‌گیری یک نظریه و چگونگی حضور تبعیضات جنسی در مفاهیم هنری از جمله مفهوم خلاقیت و مشرب‌های زیبایی شناسانه تاکید می‌ورزند. درفصل سوم، تحلیل این امور گسترش می‌یابد و تاثیر آن‌ها در نظریه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این فصل به اثار و نتایج عملی نظریه های فلسفی در زندگی روزمره افراد در جوامع مختلف توجه می‌شود و محدودیت‌هایی که زنان (به ویژه زنان هنرمند) در مسیر پیشرفت خود با آن‌ها مواجه بوده‌اند مخصوصاً در قرون هجده و نوزده (یعنی زمانی که مفهوم هنر زیبا درمیان طبقه متوسط و بالای اجتماعی به اوج خود رسیده بود و ایده‌آل‌های مربوط به زنانگی و نزاکت و برازندگی دچار محدودیت‌های خاص شده بودند) مورد تحلیل قرار می‌گیرد

فصل چهارم در مسیر گزارش تاریخی وارد می‌شود و مرکز تحلیل خود را متوجه سطح عمیق‌تری می‌کند و پس زمینه‌ای برای تحقیق در مورد علم زیبایی شناسی ارائه می‌دهد: چه معیارهایی برای تشخیص تعلق یک موضوع به حوزه فلسفه وجود دارند؟ آثارهنری از لحاظ سنتی همیشه موضوعاتی برای مباحث فلسفی بوده‌اند، همچون قوه تمیز دهنده ذوق درمورد مسائل زیبایی شناسانه، ولیکن این امور بر چه مبانی استوارند؟

ذوق به معنای لفظی کلمه (قوه ذائقه) هرگز موضوعی برای تفحص فلسفی نبوده است همچنین غذا خوردن نوشیدن و امور مربوط به آنها نیز (جز در موارد اندکی که معطوف به مسائل اخلاقی بوده‌اند ) همواره خارج از حوزه فلسفه بوده‌اند. این موضوعات و فعالیت‌های مربوط به آن‌ها، آشکارا دارای اهمیت خاصی در زندگی انسان هستند ولیکن به ندرت به عنوان موضوعاتی برای مباحث جدی فلسفی تلقی شده‌اند. فصل چهارم این کتاب، برای نخستین مرتبه، از منظری فلسفی به این مباحث می‌پردازد و دراین زمینه مباحث گسترده‌ای در توضیح حواس پنجگانه آدمی و ارتباط آن‌ها با دریافت هنری ما از آثار گوناگون، ارائه می‌دهد

فصل پنجم به هنرمندان فمینیستی می‌پردازد که آگاهانه از میراث گذشته خود در جهت ارتقاء وضع کنونی و حتی وضع آینده استفاه کرده‌اند. تلاش‌های مختلف هنرمندان و نظریه پردازان و یا فیلسوفان جهت ارائه تعریفی  از هنر در این فصل مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در همین فصل، مباحثی نیز در مورد هنر وضد هنر ارائه می‌شود و نظریه آرتور دانتو[21]به طور مفصل در همین راستا ذکر می‌شود. در انتهای این فصل کوشش هنرمندان و نظریه پردازان فمینیست جهت تغییر مفاهیم هنری به تفصیل مورد بررسی قرار می‌گیرد

در آخرین فصل از این کتاب، جنبه های خاصی از بعضی هنرهای فمینیستی و ارتباط آن‌ها با ایده های فلسفی در حال تغییر در باب ذهن و جسم مورد بررسی قرار می گیرد. توجه به جسم و تأثیر آن در تجربه، عاطفه و ذهنیت از موضوعات اصلی مورد بحث در فصل ششم هستند. کورس مایر در این فصل بار دگر به مفهوم والایی و امر والا باز می‌گردد و این بار مفهوم اشمئزاز و امر مشمئز کننده را به عنوان جایگزینی معاصر و پسا مدرن برای مفاهیم کلاسیک مذکور ارائه می دهد

تمامی فصول کتاب با ارائه خلاصه‌ای از همان فصل پایان می‌یابند لذا خواننده قادر است تا در پایان هر فصل مطالب آن فصل را جمع‌‌بندی کرده و درک کلی تری از مفاهیم ارائه شده به دست آورد

تمامی مطالب داخل کروشه ]     [، حاضر در متن را اینجانب به عنوان مترجم و برای رساندن معنا به خواننده اضافه کرده‌ام و برخی از مطالب ذکر شده در پاورقی‌ها را نیز به قصد توضیح بیشتر افزوده‌ام، سعی و تلاش من در ترجمه این کتاب، گشایش دریچه‌ای به فضای پرپیچ‌و خم هنر زنانه و روشن‌کردن مسیری برای پژوهشگران آتی در این زمینه بوده است، هرگونه نقص و کمبودی در این زمینه کاملاً برعهده اینجانب بوده که امیداورم محققان و مترجمان محترم دیگر با استفاده از مطالب ارائه شده در این رساله، به مراتب بالاتری در زمینه زیبایی شناسی فمینیستی و تاثیر جنسیت برهنر دست یابند

در بخش دوم پیشگفتار که در صفحات آتی ملاحظه خواهید کرد، چکیده‌ای از فلسفه و هنر فمینیستی (از لحاظ تاریخی و ساختاری) ارائه‌ داده‌ام، تا ذهن خواننده پیش از مطالعه متن اصلی، اندکی با مفاهیم و موضوعات مورد بحث در کتاب آشنا شود و با چشم اندازی عمیق‌تر و دقیق‌تر به بررسی موضوعات نسبتاً جدیدی که کمتر مورد بحث و موشکافی‌های دقیق فلسفی قرارگرفته‌اند، بپردازد

فمینیسم

دراین بخش از پیشگفتار، تاریخچه و ساختار فلسفه فمینیستی در حوزه زیبایی شناسی را مورد بررسی قرار داده و شاخه‌ها و شعب مختلف این فلسفه را به تفصیل بازگو می‌کنیم و به توضیح نحوه پیشرفت فلسفه فمینیستی در زمینه هنر و رهیافت‌های موجود در این زمینه می‌پردازیم

عالم هنر در اواخر قرن بیستم شاهد حضور بی‌سابقه زنان هنرمند بوده است، حضور این زنان (چه به دلیل پیشرفت استعداد‌هایشان، چه به دلیل برخورد مناسب جامعه، جهت برخورداری و استفاده ایشان از تسهیلات فرهنگی و اجتماعی) به نحو شایسته‌ای در این دوره تاریخی به ثبت رسیده و مورد توجه واقع شده است. تاثیر ایشان در هنر دوره خود، از حوزه محصولات کاربردی و خانگی بسی فراتر رفته و نسبت به گذشته در حوزه‌های وسیع‌تری، مورد توجه و تحلیل زیبایی شناسانه واقع شده است

حین پیشرفت نظریه‌های فمینیستی در مورد هنر و فلسفه هنر و نیز مورد بحث قرار گرفتن آثار هنری زنان در حوزه‌های مختلف زیباشناسی ، دو رویکرد متفاوت از جانب نظریه پردازان فمینیست شکل گرفته است . ایشان از طرفی به جنبه‌های درونی آثار و از طرف دیگر به جنبه‌های بیرونی، برای مثال، وضعیت اجتماعی خالق اثر پرداختند. بدین ترتیب دو بعد متفاوت در زمینه‌ پرداختن به هنر و آثار هنری از جانب فمینیست ها شکل گرفت

رویکرد نخست Gynesis نام دارد و موضوع مورد بحث آن هویت مجزای زنانه‌ای است که در جنبه‌های بارز هنر آزادانه زنان نهفته است. رویکرد دیگر Gender theory (یا نظریه جنسیت) نام دارد و طبق آن معتقدیم که مبنای هویت‌ هنری زنان توسط نقش فعال ایشان در حوزه‌های فرهنگی شکل می‌گیرد (و نه توسط صور بیانگرانه هنر ایشان)

این دو رویکرد، حین جستجو برای کشف معیارهایی جهت تشخیص استعدادهای هنری زنان ، هر کدام از روش متفاوتی استفاده می‌کنند؛ رویکرد نخست (Gynesis) از روش طبیعت گرا استفاده می‌کند و به جنبه‌های ذاتی هویت هنری زنان می‌پردازد در حالیکه رویکرد دوم Gender theory) ) هویت زنانه را محصول نظام اجتماعی می‌داند و از طریق بحث در مورد عناصر تاثیر گذار خارجی به نتیجه می‌رسد. علاوه براین، نظریه جنسیت Gender theory)) سرانجام به تولید یک «فلسفه هنر فمینیستی»[22] می‌انجامد، در حالیکه Gynesis  مواد و عناصر لازم برای بحث از «زیبایی شناسی فمینیستی»[23]را فراهم می‌کند

در اینجا لازم است که توضیحی در مورد تفاوت موجود بین فلسفه هنر و زیبایی شناسی (به عنوان یک علم) ارائه بدهیم؛ گفته پگی براند[24] در این زمینه بسیار رسا و قابل فهم می‌باشد، وی اظهار می‌کند که توجه علم زیبایی شناسی[25] برخصوصیات و جنبه‌های درونی اثر (هنری) متمرکز است، طبق مبانی علم زیبایی شناسی، می‌توان اظهار کرد که خصوصیات درونی یک شی هستند که آن شی را تبدیل به اثر هنری کرده و ارزش زیبایی شناسانه آن را تعیین می‌کنند

فلسفه هنر، از طرف دیگر، جنبه‌های خارج از اثر را مورد توجه قرار می‌دهد، در اینجا عناصر و جنبه‌های خارجی (نسبت به شیء) هستند که وضعیت و اهمیت آن شیء به عنوان یک اثر هنری و نیز منبع ارزشی آن را شکل می‌دهند

طبق (نظریه) Genesis جنبه‌های مشخصی از آثار هنری مخلوق زنان را می‌توان بیانگری ها و بازنمایی‌های طبیعی این زنان به شمار آورد. برای مثال می‌توان از نمونه‌هایی از اثار هنری نام برد که در آنها زنان با استفاده از بدن خویش (به عنوان ابزار کار) آثاری خلق کرده‌اند و یا تکنیک‌های مختلف را با استفاده از خصوصیات زنانه خود به کار گرفته‌اند، تمامی این امور را می‌توان لهجه‌هایی زنانه و در عین حال طبیعی دانست که کاملاً جنبه فردی دارند و «فردیت»[26] را دراثر (هنری) به اوج می‌رسانند. این موارد، درحوزه هنر موسیقی یاهنرهای تصویری و تجسمی، از جمله فیلم، سینما و نقاشی به وضوح قابل تشخیص می‌باشند

طبق رویکرد Gynesis ،  احتمال تعلیق و یا نادیده انگاشتن حالات زنانه بیانگری از جانب زنان هرگز انکار نمی‌شود، ولیکن اعتقاد براین است که با جلوگیری از حضور این حالات زنانه در فرایند آفرینش هنری، خلاقیت زنان در این زمینه به مقدار قابل توجهی کاهش یافته و دچار رقت خواهد شد. طبق این رویکرد، زنان می‌بایست جهت رسیدن به هنر آزادانه، به بازسازی بیانگری‌ها و بازنمایی‌های نمادین طبیعت خود بپردازند. و توجه خود را متمرکز براموری کنند که طی تاریخ مرد سالارانه ، از حوزه توجه خارج مانده بودند

حواس لامسه، ذائقه و شامه از منظر Genesis نسبت به حواس سامعه و باصره درهنر فمینیستی ، دارای اولویت بوده و از اهمیت بیشتری برخوردارند و امور مربوط به حواس لامسه ، ذائقه و شامه بیشتر از امور مربوط به آن دو حس دیگر، مورد توجه علم زیبایی شناسی فمینیستی می‌باشند. کورس مایر در فصل چهارم کتاب «جنسیت و زیبایی شناسی» به تفصیل در مورد حواس پنجگانه و نقش آن‌ها در هنر و فلسفه هنر فمینیستی به بحث می‌پردازد

نظریه جنسیت (Gender theory) رویکرد Genesis را محکوم به ذات گرایی[27] کرده و وجود یک طبیعت زنانه (از لحاظ روان شناسی پدیدار شناسی، زیست‌شناسی یا از هر نظر دیگری) را انکار می‌کند

نظریه جنسیت، وضعیت زنان را تجسمی از تاثیرات محیطی (خارجی) می‌داند و نه محصول طبیعی اعمال ایشان. طبق این نظریه، آثار هنری زنان و مردان، به طور مساوی، محصولات حوزه‌های مختلف تاریخی و اجتماعی هستند، یعنی محصول حوزه‌هایی که این هنرمندان در آنها به فعالیت پرداخته و آثار خود را بروز داده‌اند

طبق نظریه جنسیت ، نمی‌توان یک شیء رادر قاب قرار داد و بدین شکل، آن را از زمینه‌ اجتماعی و فرهنگی خود جدا نمود و سپس مورد بررسی زیبایی شناسانه قرار داد، طبق این نظریه، اثر قاب شده هرگز قادر به جدایی از خالق خود و شرایطی که طی آن خلق شده است، نخواهد بود

در نظریه جنسیت، آثار و روش‌های زنان و مردان (هنرمند) با یکدیگر مقایسه می‌شوند تا معلوم شود که چگونه تبعیض‌ها و ناهماهنگی‌های تخریب گر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، زنان را در طول تاریخ تحت تاثیر خود قرار داده‌اند

به طور خلاصه می‌توان گفت که Gynesis به بررسی عناصر و خصوصیات ذاتی و درونی زنان و آثار ایشان می‌پردازد و علت عدم حضور شایسته زنان در تاریخ هنر را با توجه به این موارد می‌جوید در حالیکه Gender theory (یا نظریه جنسیت) با توجه به نقش عوامل بیرونی (اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و …) به توضیح این مساله و یافتن راه حلی برای توقف تبعیض‌های موجود علیه زنان می‌پردازد

تاریخ هنر از منظر فمینیسم


 

[1]- gender and aesthetics

[2]- Carolyn Korsmeyer

[3]- Buffalo, State University of New York

[4]- Making sense of taste: Food and Philosophy (1999)

[5]- Luce Irigaray

[6]- Julia Kristeva

[7]- Aesthetics

[8]- philosophy Of Art

[9] – البته در بخش دوم مقدمه، توضیح مختصری در مودر تفاوت موجود بین زیبایی‌شناسی و فلسفه هنر ذکرشده است

[10]- Art

[11] – در این کتاب، در مورد مراحل تاریخی شکل‌گیری واژه هنر و معنای آن به طور مفصل مباحثی مطرح می‌شوند

[12]- Fine Arts

[13] – رجوع شود به بیانات شوپنهاور . فصل سوم ترجمه صفحه

[14]- Beauty

[15]- Taste

[16]- Genius

[17]- Gendered:جنسی شده

[18]- Western Philosophy

[19]- Craft

[20]- Sublimity

[21]- Arthur Danto

[22]- A Feminist Philosphy Of Art

[23]- Feminist Aesthetic

[24]- Peggy Brand

[25]- Aesthetics

[26]- Subjectivity

[27]- Essentialism


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

» نظر

پروژه دانشجویی مقاله عشایر استان فارس در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عشایر استان فارس در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عشایر استان فارس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله عشایر استان فارس در pdf

مقدمه    1
زموم کردن    1
کردان فارسی    2
ایلات فارسی    3
قشقایی ها    5
طوایف ایل قشقایی    8
ایلات خمسه    10
پنج ایل خمسه    
ایل اینانلو    10
ایل بهارلو    11
ایلات عرب    12
ایل باصری    14
ایل نفر    15
کهگلویه    15
ایلات کهگلویه    16
گروه آقاجری    16
گروه باوی    17
گروه جاکی    17
طایفه چهاربنیچه    17
طایفه لیراوی    19
ایلات و بلوک ممسنی    21
ایلات کوچنده‌ی ممسنی    22
منبع  27

 مقدمه:

   اگر بخواهیم گذشته‌ی عشایر ایران را مورد مطالعه قرار دهیم بدون شک باید مطالعه را از منطقه‌ی فارس آغاز کنیم. زیرا این منطقه از آغاز دوران اسلامی و حتی قبل از آن عشایر نشین بوده است و ایلات و عشایر در آن زندگی می کردند. ما این نوشته ها را از کلمه هایی شروع می کنیم که ممکن است برای شما ناآشنا باشد

زموم کردان

منشأ این کلمه از اینجا گرفته شده است که در گذشته عشایر ایران برای بهره‌وری بهتر از مراتع سردسیر و گرمسیر دو تا ده سیاه چادر را در جایگاه مشخصی کنار هم بر پا می‌داشتند که در مناطق کردنشین به جمع این سیاه چادرها که واحد مستقلی را تشکیل می دهند زومه گفته می شود و عشایر کرد هنوز این واژه را به کار می برند

در سالهای کم باران و خشک تعداد خانوارهای هر زومه به حداقل و در سالهای پرباران به حداکثر می رسد ولی معمولا تعداد سیاه چادرهای در هر زومه از ده تجاوز نمی کند. معمولاً خانوارهای هر زومه با هم خویشاوند هستند و سرپرستی هر زمه به دست یک نفر به نام سرزومه است که زیر نظر سرپرستان رده بالاتر خود انجام وظیفه می کند

زومه آخرین تقسیمات در رده بندی کردهای جلالی است که به طور متوسط درهرزومه 9 خانوار زندگی می‌کنند وهرخانوار دارای حدود 135 رأس‌دام است

کردان فارس

کردان فارس نامی است که جغرافیدانان قدیم (سده‌های پیشین) به عشایر فارس داده اند ومنشأ این نام این است که در سال شانزدهم هجری قمری وقتی عربها جلگه های جنوبی عراق کنونی را تخسیر کردند و باز هم پیشروی کردند، هنگام عبور به سمت شرق ایران کردهای کوچنده را در سیاه چادرهایی می دیدند و وقتی به فارس رسیدند دیدند عشایر این منطقه نیز در سیاه چادرهایی این چنین زندگی می کنند. به همین علت آنان را کردان فارس نامیدند و هر که در این سیاه چادرها زندگی می کرد کرد خواندند

ایلات فارس

مساحت منطقه‌ی فارس (استان فارس به علاوه قسمت هایی از استان های اطراف که در قدیم کلا منطقه فارس نامیده می شد) حدود صد هزار مایل مربع (حدود 256 هزار کیلومتر مربع) تعیین شده است که در دو سوم این منطقه بیش از چهل طایفه زندگی می کنند و این طوایف در تابستان به سمت شمال و در زمستان به سوی جنوب حرکت می کند و این عبورها برای روستائیان منطقه مناطق تجاری زیادی دارد ولی باعث خسارات نیز می شود و هر دفعه عبور کوچ نشینان باعث ویرانی کشتزارهای کنار جاده می شود و از این جهت معمولاً در کنار جاده ها زمین‌های بایر و مزارع متروک دیده می‌شود

ایلات فارس به دو گروه آبادی نشین و کوچنده تقسیم می شوند که البته گروه اول یعنی آبادی نشین ها در ابتدا کوچنده بوده اند و چون سود و نفع آبادی نشینی و یکجانشینی را بیشتر از کوچ می دیدند روستا نشین شدند که اکثر آنها یا دهقان و یا کاسبند

عشایر استان فارس دارای گروه هایی هستند که دو گروه آنها قشقایی ها و ایلات خمسه هستند. قبایل دیگر اهمیت کمتری دارند که از بین آنها می توان لرهای کهگلویه و ممسنی ها را نام برد

توجه: نامهایی که برای منطقه‌ی ناحیه‌‌ی زندگی طوایف و عشایر به کار برده می‌شود نامهای قدیمی هستند و ممکن است اکنون به کار برده نشوند

قشقایی ها

این ایل که از مهمترین گروه های کوچنده منطقه فارس محسوب می شود، مشتمل بر دوازده طایفه است. بعضی از صاحب نظران، قشقایی ها را از مغول هایی می دانند که در زمان سلطنت چنگیزخان از ترکستان مهاجرت کرده اند و در زمان نادرشاه در فارس سکنی گزیده اند. بدون هیچ ادعایی و به احتمال قوی قشقایی ها دنباله قبیله ای قدیمی در ترکیه آسیایی (شرق ترکیه) به نام قبیله خلج هستند که بخشی از این ایل بزرگ به قسمت های مختلف تقسیم و در منطقه فارس پخش شده اند. به همین جهت نام «قشقایی» که در زبان ترکی به معنای «فراری، فرار کرده» است به آنها اطلاق شده است

بر این اساس و به قولی تیره ای از ایل قشقایی در شمال منطقه فارس مستقر و در بلوک قونقری آبادی نشین شده است. این تیره هنوز نام قدیمی «خلج» را دارد و افراد آن گویش ترکی خود را نیز حفظ کرده اند. در یکی از تقسیمات تیره کوچنده دیگری که خود به چند شاخه تقسیم شده است نیز «خلج» نامیده می شود

 زندگی کوچنده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله شناسایی و تیپلوژی سازه های آسیب پذیر مناطق

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله شناسایی و تیپلوژی سازه های آسیب پذیر مناطق شهری و روستایی در برابر زلزله در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله شناسایی و تیپلوژی سازه های آسیب پذیر مناطق شهری و روستایی در برابر زلزله در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله شناسایی و تیپلوژی سازه های آسیب پذیر مناطق شهری و روستایی در برابر زلزله در pdf

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

ادبیات و پیشینه تحقیق

جامعه آماری;

روش تحقیق

فصل دوم

تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

زلزله

اثرات کلی زمین لرزه ها

الف) حرکات مستقیم سازه ها

ب) گسلهای سطحی زمین

ج) امواج جذر و مدی;

د) جاری شدن سیل، آتش سوزی، انفجار گاز و غیره

چگونه زلزله بر ساختمان اثر می کن؟

عوامل تشدید کننده آسیب پذیری ساختمان

مطالعه بافت بیرونی روستا و شهر

پراکندگی و تراکم واحد روستایی و شهری;

بررسی تأثیر روابط اجتماعی در بافت روستا و شهر

مطالعه کالبدی بافت روستا و شهر

آشنایی با سازه های شهری و روستایی;

سازه های آجری;

سازه های فلزی;

سازه های مرکب فولادی و بتن مسلح

سازه های بتن مسلح

اهداف مقاوم سازی;

آسیب پذیری های قابل پیش بینی;

مقاوم سازی لرزه ای سازه های با مصالح بنایی;

روشهای مقاوم سازی;

انتقادات;

پیشنهادات;

چرخه مدیریت بحران

مرحله پیشگیری;

مرحله آمادگی;

الف )آمادگی در برابر خطر Preperednes

ب)تخفیف خطر   Mitigation

نتیجه گیری

منابع

فصل اول

مقدمه

همانطور که مستحضر هستید، ایران یکی از 10 کشور بلاخیز جهان است که هر ساله خسارات مادی و جانی بسیار سنگین را متحمل می شود

اکثر زلزله های گذشته ایران بیشتر از ماهیتی روستایی برخوردار بوده و سازه های آسیب دیده و خراب شده عموماً ساز های یک طبقه خشتی، سنگی، آجری و از نظر سکونت به صورت تک خانوار بوده اند

بعد از وقوع این زلزله ها، عملیات امداد و نجات به صورت خودامدادی و با وسایل ابتدایی نظیر بیل و کلنگ صورت می گرفته و به ندرت نیاز به عملیات پیچیده جستجو با کمک تجهیزات مکانیکی پیشرفته بوده است

متأسفانه در حال حاضر در صورت وقوع زلزله در هر یک از شهرهای بزرگ لرزه خیز ایران مثلاً تهران، تبریز، مشهد با توجه به آسیب پذیری لرزه ای سازه های ساختمانی آنها، ابعاد خرابیهای سازه ای بسیار گسترده و تعداد افراد محبوس در آوارهای ایجاد شده، بسیار زیاد خواهد بود که اهمیت شناسایی تیپ لوژی سازه های آسیب پذیر در مناطق شهری و روستایی را بیش از پیش مورد توجه قرار می دهد

با شناسایی سازه های آسیب پذیر و تخریب و بازسازی مجدد آنها می توان از برزو فاجعه ای انسانی تا حد زیادی کاست

زلزله

انرژی آزاد شده در اثر عوامل مختلف (حرکت پوسته زمین) آتش فشانها، که باعث لغزش جرمهای زیادی از سنگ ها در طول صفحه گسل می شود

 اثرات کلی زمین لرزه ها

الف) حرکات مستقیم سازه ها

حرکات مستقیم سازه ها، حرکتی است که مستقیماً از طریق اتصال سازه به زمین حاصل می شود دو اثر اصلی این حرکت عبارتند از یک اثر بی ثباتی که به علت تکان بوجود آمده و یک اثر بی ثباتی که به علت نیروی اینرسی  است که موجب آن سازه با حرکت ایجاد شده مقابله می نماید

 ب) گسلهای سطحی زمین

ممکن است شامل شکافها، حرکتهای عمودی، نشست کلی یک منطقه، حرکات زمین و غیره باشد

 ج) امواج جذر و مدی

حرکات زمین می توانند امواج عظیمی را بر سطح دریاها ایجاد کند که این نیز می تواند خسارات عمده ای به مناطق حاشیه ساحلی وارد نماید

 د) جاری شدن سیل، آتش سوزی، انفجار گاز و غیره

گسل ها با حرکات زمین ممکن است موجب خسارات به سدهای آب مخازن آب، کناره رودخانه ها خطوط لوله کشی و غیره شود که به دنبال آن احتمال دارد انواع مختلفی از حوادث ناگوار را به بار آورد

 چگونه زلزله بر ساختمان اثر می کن؟

زمین هنگام وقوع زلزله تکان می خورد و بطور ناگهانی و به سرعت به جلو و عقب حرکت می کند. این حرکت ممکن است در هر امتدادی باشد. یک حرکت بالا و پایین نیز بخصوص در مجاورت مرکز زلزله وجود دارد. پی های ساختمان با زمین حرکت می کند. ولی اینرسی بقیه ساختمان باعث تأخیر کمی در به حرکت درآوردن قسمتهای بالاتر ساختمان می گردد. این تأخیرات که در ساختمان ترک ایجاد می شود که نمونه بارزی از خسارات زلزله می باشد. نیرویی که زلزله  بر ساختمان وارد می کند بستگی به حرکت زمین و وزن ساختمان دارد. هرچه ساختمان سنگین تر باشد، نیروی وارده بر آن بیشتر خواهد بود و به همین دلیل است که ساختمانهای سبک وزن و به خصوص سقف های سبک در مناطق زلزله خیز مطلوب است

ساختمانهایی که برای تحمل نیروی زلزله طراحی نشده اند، در اثر زلزله آسیب های گوناگون با درجات مختلف می بینند

عوامل تشدید کننده آسیب پذیری ساختمان

1-    وزن زیاد ساختمان (بتنی)

2-    مقاومت کم مصالح در برابر کشش و برش

3-    ضعف و یا احیاناً فقدان اتصالات اجرایی ساختمان

4-    کیفیت ضعیف اجرای ساختمان

5-    ایجاد خستگی و در نتیجه از دست رفتن مقاومت با گذشت زمان و طولانی شدن نوسانات زلزله «خستگی ناشی از بارگذاری و باربرداری»

 مطالعه بافت بیرونی روستا و شهر

عوامل بسیاری بر بافت بیرونی روستا و شهر تأثیرگذار است که یکی از مهمترین عوامل، محیط طبیعی است که خود نیز شامل اقلیم و اوضاع جغرافیایی مثلاً کوهها، رودها، مراتع و چشمه ها می شود

در بخش اقلیم مثلاً بافت بیرونی شهر یزد که در منطقه گرم و خشک واقع شده با کردستان که در ارتفاعات است بسیار متفاوت بوده یا در بحث اوضاع جغرافیایی مثلاً روستایی که در وسط دو رشته کوه قرار گرفته ممکن است شکل خطی داشته باشد و روستایی که در دشت واقع شده می تواند به اشکال منظم و نامنظم با گستردگی متفاوت بوجود آورد

 پراکندگی و تراکم واحد روستایی و شهری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >