سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله بیماری کرونر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بیماری کرونر در pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بیماری کرونر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بیماری کرونر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بیماری کرونر در pdf :

بیماری کرونر

بیماری کرونر قلبی به صورت مشکلاتی از قبیل دردهای آنژینی و انفارکتوس (حمله قلبی) بروز می‌کند. آنچه که سبب بروز بیماری قلبی می‌شود، تشکیل تدریجی رسوب‌های چربی یا پلاک‌ها در لایه داخلی دیواره سرخرگ‌ها می‌باشد. این رسوب‌ها سبب محدودکردن عبور خون می‌شوند که این پدیده را تصلب شرایین یا سخت شدن رگ‌ها (آترواس

کلروز) می‌نامند.
در این بیماری هیچ علامت واضحی وجود ندارد‌‌، اما این تا هنگامی‌ است که آسیب به سرخرگ‌ها آنقدر جدی شود که جریان خون به قلب محدود شده و سبب بروز درد شود. مسدود شدن کامل یک سرخرگ خون‌رسان به قلب، منجر به حمله قلبی ناگ

هانی و کشنده می‌شود. روش‌های متداول جهت پیشگیری از تصلب شرایین شامل کاهش فشارخون، دریافت رژیم غذایی کم‌چربی، کاهش وزن اضافی و ترک سیگار می‌باشد. به برخی افراد نیز جهت کاهش کلسترول خون، دارو داده می‌شود.
تحقیقات نشان می‌دهند که ارتباط مستقیمی‌ میان رژیم غذایی و بیماری قلبی وجود دارد و با دریافت یک رژیم غذایی سالم می‌توان سلامتی قلب و دستگاه گردش خون را حفظ کرد.
چه غذاهایی برای قلب مفید هستند؟
کلم برگ، کلم قرمز، گل کلم، کلم بروکسل، بروکلی، ‌شلغم، چغندر، اسفناج، مارچوبه، لوبیا سبز، نخود سبز، لوبیا قرمز، لوبیا چشم بلبلی، نخود خشک و عصاره مخمر دارای ویتامین‌های گروه ب خصوصا اسیدفولیک هستند. تحقیقات متعددی نشان داده‌اند که اسید فولیکی که بطور طبیعی در مواد غذایی یافت می‌شود، می‌تواند سبب کاهش ماده‌ای در خون به نام هموسیستئین شود و به این ترتیب از ابتلا به تصلب شرایین پیشگیری کند. دانشمندان بر این باور هستند که این ماده مستقیما به دیواره رگ‌ها آسیب می‌رساند و سبب تشکیل رسوب‌های چربی می‌شود. تخمین زده شده است که افزایش دریافت روزانه اسید فولیک به میزان 100 میکروگرم، سبب کاهش مرگ‌ مرتبط با بیماری های قلبی به میزان 7 درصد در مردان و 5 درصد در زنان می‌شود.
در جوامعی که مصرف کننده مقادیر فراوانی از ماهی‌های روغنی هستند، مشاهده شده است که شیوع بیماری‌های کرونر قلبی کمتر از جوامعی است که مقدار خیاد،

حلوا، شیر، کیلکا، و اوزون‌برون دارای اسیدهای چرب مفید می‌باشند. دانشمندان معتقد هستند که این مواد باعث کاهش خطر انعقاد خون و همچنین ممانعت از افزایش چربی‌های مضر خون می‌شوند.

 

مصرف ماهی حداقل 3 بار در هفته، برای افرادی که دارای سابقه بیماری قلبی و همچنین افرادی که مایل به پیشگیری از ابتلا به این بیماری هستند توصیه می‌شود.
جو دوسر، حبوبات، سیب و گلابی غنی از فیبر محلول هستند که به کاهش سطوح کلسترول خون کمک می‌کنند. ‌سیر نیز اثر مشابهی دارد. افزایش کلسترول خون، به خصوص ال دی ال (کلسترول بد)، یکی از عوامل خطر عمده در بروز تصلب شرایین است. مصرف منظم چنین غذاهایی به کاهش ال دی ال کمک می‌کند.
روغن زیتون، ‌روغن کانولا، مغزها و دانه‌ها حاوی نوعی از اسیدهای چرب به نام موفا هستند که به کاهش سطح ال دی ال کمک می‌کنند.
میوه‌ها و سبزی‌ها حاوی ویتامین‌های آنتی اکسیدان (ضد سرطان)، مواد معدنی و مواد مغذی مفیدی هستند که سبب متوقف‌کردن آسیب ناشی از عمل مواد سرطان‌زا به دیواره سرخرگ‌ها می‌شوند.
مصرف حداقل روزانه 3 واحد از این غذاها توصیه می‌شود. سه چهارم لیوان آب میوه یا سبزی‌ها به عنوان یک واحد محسوب می‌شود که معادل یک عدد میوه متوسط یا یک لیوان سبزی خرد شده خام یا نصف لیوان پخته است.
از چه غذاهایی باید پرهیز کنیم؟
گوشت و فرآورده‌های آن، لبنیات پرچربی و کره، ‌غنی از نوعی چربی هستند که باعث افزایش سطح ال دی ال در خون می‌شوند. مصرف این غذاها را باید به حداقل رساند.
همچنین مصرف کیک و بیسکویت به علت نوع چربی بکار رفته در آن‌ها سبب افزایش سطح ال دی ال می‌شود.
انواع غذاها و سوپ‌های آماده مصرف و یا کنسرو شده، ‌غذاهای بیرون از منزل، سوسیس و کالباس و گوشت‌های نمک سود شده و بطور کلی گوشت و فرآورده‌های آن و همچنین تنقلات شور، سرشار از نمک (سدیم کلراید) هستند. دریافت زیاد سدیم با فشارخون بالا ارتباط دارد که از عوامل خطر جدی در بروز بیماری قلبی می‌باشد. کاهش مصرف

این نوع غذاها و نمک طعام سر سفره به کاهش فشارخون کمک می‌کند.

راههای کاهش بیماری‌کرونر

بیماری کرونر یک بیماری چند علتی است اما رژیم‌ غذایی احتمالاً اصلی‌ترین عامل محیطی آن به شمار می‌آید. پایه و اساس بیماری کرونر تصلب شرائین است که در طی سالیان متمادی ایجاد می‌شود.
لخته‌ی خونی (ترومبوز) که به مدت چندین ساعت روی پلاک آتروسکلروز قرار می‌گیرد معمولاً موجب بروز یک واقعه‌ی بالینی می‌گردد و در نتیجه بیمار به علت سکته‌ی قلبی آنژین صدری توسعه یافته یا تغییرات الکتروکاردیوگرافی بدون نشانه ‌و به طور ناگهانی می‌میرد.
هر یک از این سه فرایند تا حدودی تحت تأثیر اجزای مختلف رژیم‌غذایی قرار می‌گیرند.
استرکلسترول ماده‌یی است که در تصلب شرائین نقش دارد و در پلاک آتروسکلروزی جمع می‌شود. کلسترول و سایر لیپیدهای موجود در پلاک مانند رنگ دانه‌های زرد کاروتنوئیدی موجود در خون به وسیله‌ی لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL) منتقل می‌شوند.
آتروم ممکن است به دلیل افزایش تراز کلسترول پلاسما همراه با مصرف زیاد چربی‌های حیوانی ایجاد شود. مقادیر زیادی از این کلسترول درداخل ماکروفاژهای تغییر شکل یافته وجود دارد. البته این سلولها فقط وقتی که LDL اکسید شده باشد مقادیر زیادی از LDL اکسید شده را برمی‌دارند. اکسیداسیون LDL احتمالاً در درون دیواره‌ی سرخرگ اتفاق می‌افتد. افرادی که از نظر ژنتیکی میزان بیشتری از LDL کلسترول (هیپرکلسترول فامیلی) دارند برای ابتلا به بیماری کرونر قلب زودرس مستعدتر هستند. این میزان ابتلا در افراد هموزیگوت دارا

 

ی تراز کلسترول پلاسما تا چهار برابر حد طبیعی افزایش می‌یابد و همه‌ی آنها تا قبل از بیست‌سالگی دچار بیماری کرونر قلب می‌شوند.

عوامل خطر:
سه مورد از عوامل خطر که کاملاً به اثبات رسیده‌اند عبارتند از:
-1 افزایش تراز کلسترول توتال پلاسما و LDL کلسترول

-2 استعمال سیگار
-3 فشارخون بالا
• به طور طبیعی تقریباً سه چهارم کلسترول توتال پلاسما در LDL کلسترول قرار دارد و افزایش تراز کلسترول توتال موجب افزایش درصد میزان LDL کلسترول می‌شود.
اجزای غذایی که بر تراز LDL کلسترول پلاسما اثر می‌کنند:

نوع چربی غذایی:
نوع چربی اجزای رژیم ‌غذایی عامل اصلی است که تراز LDL کلسترول پلاسما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در رژیم‌غذایی چربی‌ها عمدتاً به شکل‌تری گلیسرید (تری آسیل گلیسرول) هستند که عبارتند از سه اسید چرب که به گلیسرول متصلند؛ فراوانترین اسیدهای چرب تعیین کننده ترازLDL کلسترول پلاسما هستند. اسیدهای چرب اشباع شده میزان LDL کلسترول پلاسما را افزایش می‌دهند و عمدتاً شامل اسیدهای چرب 12 کربنه (لوریک)؛ 14 کربنه (میریسیتیک)؛ 16 کربنه (پالمیتیک) هستند. اسید پالمیتیک فراوانترین اسید چرب اشباع در غذاهاست ولی ممکن است توانایی کمتری در افزایش تراز LDL کلسترول پلاسما داشته‌ باشد. اسید چرب 18 کربنه (استئاریک) دارای تأثیر کم یا فاقد اثر روی افزایش تراز LDL کلسترول پلاسما است. اسیدهای چرب چند غیر اشباع (با دو اتصال دوگانه و بیشتر) تراز LDL کلسترول پلاسما را کاهش می‌دهند. فراوانترین آنها در غذا اسید لینولنیک (18:2) است که به خانواده‌ی اسیدهای چرب غیر اشباعی امگا شش تعلق دارد. در حد فاصل اسیدهای چرب اشباع شده و اسیدهای چرب چند غیر اشباع، اسیدهای چرب تک غیر اشباع قرار گرفته‌اند. شکل طبیعی (سیس) اسید اولئیک (18:1) اثر کمی روی کاهش تراز کلسترول پلاسما دارد. مولکولهای سیس در محل باندهای دوگانه دچار خمیدگی می‌شوند. در هر حال، اگر شکل اسید چرب 18:1 (اسید آلائیدیک) باشد در محل باند دو گانه حالت مستقیم (ترانس) دارد و از نظر بیولوژیکی مانند اسید چرب اشباع شده عمل می‌کند. میزان اسیدهای چرب اشباع نشده ترانس موجود در چربی‌های طی خوراکی به وجود می‌آیند.

کلسترول و فیتوسترولهای رژیم‌غذایی:
کلسترول تنها در غذاهای با منشا حیوانی یافت می‌شود. کلسترول رژیم غذایی در مقایسه با چربی‌های اشباع شده، تراز کلسترول پلاسما را به میزان کمتری افزایش می‌دهد. علت این است که تقریباً نیمی ازکلسترول پلاسما از طریق رژیم ‌غذایی

وارد بدن می‌گردد و نیم دیگر در کبد از استات سنتز می‌شود. هنگامی که کلسترول بیشتری از رژیم غذایی جذب می‌شود سنتز درونزای آن قطع می‌شود. روغنهای گیاهی نیز دارای استرولهایی از نوع فیتوسترولها نظیر بتا سیتوسترول، کامپسترول و برازیکاسترول هستند. این‌گونه استرولها در هنگام جذب با کلسترول رقابت کرده و مانع از جذب آن می‌گردند.
اضافه وزن:
تراز کلسترول توتال، LDL وتری‌گلیسرید پلاسمای افراد دارای اضافه وزن افزایش می‌یابد. در این افراد کاهش وزن از طریق رژیم ‌غذایی و یا ورزش معمولاً تراز کلسترول خون را کاهش می‌دهد. اضافه وزن به ویژه چربی شکمی احشایی یک عامل خطر مستقیم برای ایجاد بیماری کرونر قلب محسوب می‌گردد.
فیبر غذایی:
اثر فیبر غذایی به نوع آن بستگی دارد. فیبر گندم (نان تهیه شده از آرد کامل گندم) تراز کلسترول پلاسما را کاهش نمی‌دهد. دریافت مقادیر زیادی از انواع فیبرهای چسبنده (محلول) مانند پکتین، گوار و فیبر جو دو سر به علت جلوگیری از جذب مجدد اسیدهای صفراوی و ایجاد تعادل منفی استرول، تراز کلسترول پلاسما را تا حدودی کاهش می‌دهد. دریافت روزانه 5 گرم از انواع فیبرها تراز کلسترول پلاسما را به میزان تقریباًً 5% کاهش می‌دهد.
سبزی‌ها و میوه‌ها دارای 1% پکتین هستند، از این رو مصرف روزانه 4 سهم از آنها تقریباً 5 گرم فیبر را تأمین می‌کند. آرد جو دو سر، سبوس جو دو سر و حبوبات دارای مقداری فیبر محلول بوده و دریافت زیادشان ممکن است به کاهش تراز کلسترول پلاسما کمک نماید.
پروتئین گیاهی:

 

اغلب غذاهای تهیه شده ازگیاهان به جز حبوبات (و به ویژه سویا) دارای مقدار کمی پروتئین هستند. معمولاً هنگامی که پروتئین سویا جانشین پروتئین‌ حیوانی می‌شود، کاهشی در تراز کلسترول توتال و LDL کلسترول ایجاد می‌شود.
قهوه:
قهوه دارای مقادیر کمی از دی‌ترپن‌ها، کافستول و

کاهوئول است که موجب افزایش تراز کلسترول توتال و LDL کلسترول پلاسما می‌گردد. نوشیدن روزانه چندین فنجان قهوه‌ی دم کرده یا قهوه‌ی جوشانده ممکن است تراز کلسترول پلاسما را افزایش دهد ولی قهوه‌ی صاف شده یا فوری این کار را نمی‌کند چون دی ترپن‌های آن گرفته شده است.

HDL کلسترول:
یک عامل پیشگیری کننده‌ی بالقوه در جوامع با تراز بالای کلسترول توتال و LDL کلسترول بالای پلاسما است. چگونگی عملکرد آن به این صورت است که کلسترول رسوب کرده در بافتهای محیطی از جمله شریانها را به حرکت درآورده و آن را برای مصرف به کبد منتقل می‌کند. تراز HDL کلسترول پلاسما در زنان در دوران بارداری به علت فعالیت استروژن بالاتر است که این معمولاً دلیل عمده‌ی ابتلای زنان به بیماری کرونر در سنین پیری است. تراز پایین HDL کلسترول پلاسما اغلب با افزایش میزان تری‌گلیسرید پلاسما ارتباط داشته و اختلال چنین عملکرد متابولیکی ممکن است خطری برای بیماری کرونر باشد. تراز HDL کلسترول پلاسما در افراد دارای اضافه وزن، بیماران دیابتی، افراد سیگاری و همچنین با دریافت رژیم‌ پر کربوهیدرات (یعنی با مقدار کم چربی) کاهش می‌یابد. در عوض با کاهش مصرف الکل، انجام فعالیت بدنی متوسط یا سنگین، کاهش وزن بدن و مصرف رژیم پرچربی افزایش می‌یابد. هنگامی که شخص رژیم مصرفی خود را از رژیم غذایی غربی به یک رژیم غذایی کم چربی (یعنی رژیم پرکربوهیدرات) تغییر دهد تراز L

DL کلسترول رژیم‌ او کاهش می‌یابد. این امر به خاطر کاهش مصرف درصد اسیدهای چرب اشباع شده است (اثر مفید) از سوی دیگر تراز HDL کلسترول پلاسمای فرد نیز کاهش می‌یابد که این چندان مفید نیست.
اگر به جای این تغییر رژیم غذایی، مقدار دریافت چربی تغییر نکند ولی چربی‌های تک غیر اشباعی و چند غیر اشباعی جانشین چربی‌های اشباع شده شوند تراز LDL کلسترول پلاسما کاهش می‌یابد بدون اینکه کاهش در میزان HDL کلسترول پلاسما ایجاد گردد. با تغییر نوع چربی دریافتی خطر بیماری کرونر کمتر می‌‌شود ولی برای کنترل وزن بهتر است ک
تری گلیسرید پلاسما:
هرگاه تری‌گلیسرید پلاسمای فرد بالا باشد، اولین سوال این است که آیا هنگام خونگیری به منظور انجام آزمایش خون فرد مورد نظر ناشتا بوده است یا خیر؟ سوال دیگر این است که آیا افزایش تراز تری‌گلیسرید پلاسما نشان دهنده‌ی سایر فاکتورهای خطر مرتبط با آن از قبیل افزایش تراز کلسترول پلاسما، اضافه وزن، فقدان ورزش، عدم تحمل گلوکز، کاهش تراز HDL کلسترول پلاسما یا سایر بیماری‌های متابولیک (بیماری کلیه، هیپوتیروئیدیسم) می‌باشد؟ همانطور که می‌دانیم بیشترین مقدار تری‌گلیسرید پلاسما موجود در خون (به صورت ناشتا) ناشی از سنتز کبدی VLDL (لیپوپروتئین با چگالی بسیارکم) و درونزا است و بنابر نتایج بررسی‌های انجام شده به عنوان یک فاکتور خطر بیماری کرونر قلب است. در صورتی که قسمت عمده‌ی‌تری گلیسرید نمونه‌های خون گرفته شده در طی روز ناشی از مصرف یک غذای چرب باشد که به صورت شیلو میکرون وارد جریان خون می‌شود بنابراین درونزا است.
نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که هیپرتری گلیسریدمی با افزایش تراز کلسترول پلاسما، اضافه وزن یا چاقی، عدم تحمل گلوکز، فقدان ورزش و یا کاهش تراز HDL کلسترول ارتباط دارد و هنگامی که این عوامل کنترل می‌گردند افزایش تری گلیسرید پلاسما به شدت کلسترول بالا به عنوان یک فاکتور خطر محسوب نمی‌گردد ولی در اغلب زنان تراز تری گلیسرید پلاسمای بالا به عنوان یک فاکتور خطر مستقل تشخیص داده می‌شود.
مراقبت ‌از هیپر تری‌گلیسریدمی شامل بررسی و کار کردن روی عواملی است که معمولاً با آن مرتبط هستند. درمان غیر دارویی تری‌گلیسرید بالا شامل ورزش، کاهش وزن وکاهش مصرف الکل است. برای این منظور کاهش دریافت کربوهیدرات توصیه نمی‌گردد چون باعث افزایش مقدار دریافت چربی می‌گردد که خود سبب افزایش میزان چربی خون در طی روز می‌شود. افرادی که تراز چربی خون پس از غذای آنها مرتب افزایش می‌یابد در معرض افزایش خطر بیماری کرونر قلب هستند. روغن ماهی یک مکمل غذایی است که تراز تری‌گلیسرید خون را قویاً کاهش می‌دهد و هم چنین مصرف منظم ماهی چرب سبب کاهش میزان تری‌گلیسرید پلاسما می‌شود.
آنتی‌اکسیدانها:
فرضیه‌ی اکسیداسیون LDL در مورد ایجاد ضایعات آترومی در قشر داخلی دیواره‌ی سرخرگ ثابت کرده است که هر گاه LDL آنتی‌اکسیدان محلول در چربی بیشتری را حمل نماید، آنها تاحدودی اثر حفاظتی در مقابل بیماری کرونر قلب ایجادمی‌نمایند. آنتی‌اکسیدان اصلی در LDL، آلفاتوکوفرول (ویتامین E) بوده و میزان آن با افزایش دریافت افزایش می‌یابد.

نتایج به دست آمده از دو بررسی آینده‌نگر نشان داد که دریافت مقدار زیاد ویتامین E سبب کاهش خطر بیماری کرونر قلب می‌گردد. نتایج کارآزماییهای کنترل شده حاکی از آن است که مکمل‌های بتا کاروتن (آنتی‌اکسیدان دیگری که روی LDL حمل می‌گردد) تأثیری در پیشگیری از بیماری کرونر قلب ندارد.
سایر عوامل خطر:
فشارخون بالا و اضافه وزن دو عامل مهم خطرساز این بیماری می‌باشد. در بسیاری از بررسی‌های آینده‌نگر، افزایش تراز دو فاکتور انعقادی خون یعنی فاکتور هفتم و فیبرینوژن در بیماری کرونر قلب مشخص شده است. درطی افزایش چربی خون پس از مصرف یک غذای چرب، فعالیت فاکتور هفتم (VII) افزایش می‌یابد و درافراد دارای تراز تری گلیسرید خون بالا این فاکتور به صورت مداوم افزایش فعالیت نشان می‌دهد. میزان فیبرینوژن پلاسما در افراد سیگاری و چاق بالاست. بیماری‌های عروقی (کرونر، عروق مغزی ومحیطی) از جمله عوارض بالینی یک اختلال متابولیکی ارثی یعنی هموسیستینوری هستند.
عمل پلاکت و لخته شدن خون:
در بیماران دارای نشانه‌های بیماری کرونر، تست‌های عملکرد پلاکت معمولاً نشانگر فعال بودن پلاکت است. تست‌های موجود در مورد عملکرد پلاکت عوامل خطر بیماری کرونر را پیشگویی نمی‌کنند. البته فعال شدن پلاکت‌ها یک پدیده‌ی غیر مستقیم در سکته‌ی قلبی یا آنژین صدری قابل بازگشت است و بنابراین هر نوع رژیمی که تجمع پلاکت‌ها را کاهش دهد خطر بیماری کرونر قلب را کاهش خواهد داد. در اسکیموها به عل

 

 

ت مصرف زیاد روغن دریایی

 

بیماری کرونر قلب به ندرت دیده می‌شود بنابر نتایج بررسی‌های انجام شده روغن ماهی یک جانشین دارویی برای آسپیرین است که لخته شدن خون را کاهش می‌دهد.
مصرف ماهی مخصوصاً ماهی‌های چرب 2 یا 3 بار در هفته به پیشگیری از ابتلا به بیماری کرونر قلب کمک می‌کند. روغن‌های چند غیر اشباعی امگا شش نیز اثر مهار کننده روی عملکرد پلاکت‌ها دارند. این روغن‌ها فعالیت کمتری دارند ولی میزان مصرف روغن دانه‌های گیاهی نسبت به روغن ماهی در بین مردم بیشتر است.
بی‌نظمی‌های خطرناک ضربان قلب:
یکی از دو علت مرگ دربیماری کرونر قلب، بی‌نظمی‌ خطرناک ضربان قلب است. بیش از نیمی از موارد مرگ پیش از درمان و دریافت دارو اتفاق می‌افتد. تحقیقات نشان داده است که در گروه تغذیه شده با روغن چند غیر اشباع در مقایسه با گروه تغذیه شده با روغن اشباع یا تک غیر اشباع بی‌نظمی ضربان قلب کمتری وجود دارد. گروه دریافت کننده‌ی روغن ماهی نسبت به گروه گیرنده‌ی روغن آفتابگردان (اسید لینولئیک امگا شش) در برابر بی‌نظمی‌ ضربان قلب مقاومتر بودند. روغن تخم ترب یا کانولا دارای اسید لینولنیک بوده و این اسید چرب امگا سه گیاهی بی‌نظمی‌ضربان قلب را کاهش می‌دهد. اسید ایکوزاپنتانوئیک (امگا3 ) و روغنهای گیاهی امگا3 مانند اسید لینولنیک و امگا 6 مانند اسید لینولئیک از بی‌نظمی‌ ضربان قلب ایجاد شده به وسیله‌ی مواد شیمیایی که برای بافت قلب انسان خطرناکند جلوگیری می نمایند.
چندنکته:
به سیگاری‌ها توصیه می‌شود که به ترک سیگار مبادرت ورزند زیرا نیکوتین سبب افزایش ضربان قلب، افزایش فشارخون و افزایش نیاز بافت قلب به اکسیژن می‌شود. با مصرف سیگار توانایی خون در حمل اکسیژن کاهش می‌یابد. عوامل سرطان‌زای دود سیگار به دیواره سرخرگ‌ها آسیب می‌رسانند. استراحت و شل‌کردن عضلات، ‌جهت کاهش میزان استرس لازم است. استرس از طریق افزایش هورمون‌های استرس (از جمله آدرنالین) سبب تولید و افزایش کلسترول می‌شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تراکم جمعیت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تراکم جمعیت در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تراکم جمعیت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تراکم جمعیت در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تراکم جمعیت در pdf :

تراکم جمعیت
تراکم جمعیت راهی است برای سنجش جمعیت در واحد مساحت یا واحد حجم که تا کنون بارها در مورد موجودات زنده به ویژه آدمی به کار بسته شده است.
فرمول بدست آوردن تراکم:

سازمان ملل: جمعیت جهان تا سال 2050 به 9 میلیارد نفر خواهد رسید
________________________________________

سازمان ملل اعلام کرد: جمعیت جهان تا سال 2050 با 40% افزایش به 1/9 میلیارد نفر خواهد رسید. اما بطور تقریبی می توان گفت تمامی این رشد جمعیت مربوط به کشور های در حال توسعه و جهان سوم و به خصوص در 50 کشور فقیر جهان می باشد.
در این گزارشات آمده است که انتظار می رود که تا سال 2050 جمعیت کشور های جهان سوم از 3/5 میلیارد نفر به 8/7 میلیارد نفر برسد اما جمعیت کشور های پیشرفته همچنان 2/1 میلیارد نفر باقی بماند. دبیر کمیسیون بخش جمعیت سازمان ملل می گوید: “بدین

ترتیب یک تراکم جمعیت را در کره زمین شاهد خواهیم بود.” البته بیشتر این جمعیت در کشور هایی متمرکز خواهند شد که از نظر تامین مسکن، امکانات آموزشی و بهداشتی با مشکل مواجه هستند.
پیش بینی می شود که آمریکا به عنوان اولین کشور مهاجرپذیر ج

هان، سالانه پذیرای 1/1 میلیون مهاجر باشد که با این تفاسیر جمعیت امریکا که در سال 2005، 298 میلیون نفر است تا سال 2050 به 394 میلیون نفر برسد. بر طبق همین آمار، رشد جمعیت در 8 کشور جهان _هند، پاکستان، نیجریه، کنگو، بنگلادش، اوگاندا، ایالات متحده امریکا، اتیوپی و چین_بین سالهای 2005 تا 2050 نیمی از رشد جمعیت در کل جهان را شامل شود.
امروزه میزان متوسط باروری در هر زن 6/2 نوزاد است که تا سال 2050 به 2 نوزاد برای هز زن کاهش خواهد یافت. جمعیت هند در اواخر دهه اخیر از جمعیت چین پیشی خواهد گرفت چرا که میزان متوسط باروری در هند برای در هر زن 3 کودک و در چین در هر زن 7/1 کودک است. در فاصله سال های 2000 تا 2005 میزان متوسط باروری در 35 کشور از 148 کشور در حال توسعه جهان، 5 کودک در هر زن بوده است که 30 کشور از این 35 کشور را کشورهای فقیر جهان تشکیل می دهد. روند کاهش جمعیت در چندین کشور در مجاور صحرا

ی بزرگ افریقا و شمال آسیا کندتر از آنچه قبل از این پیش بینی شد، می بوده است.
رابطه‌ی افزایش جمعیت با رشد و توسعه
نیروی انسانی یکی از ارکان مهم توسعه و پیشرفت در

امر تکنولوژی و صنعت هر جامعه محسوب می‌شود
کشورهای متمدن و پیشرفته جهان با توجه به کار و تلاش فراوان و استفاده بهینه از نیروی‌انسانی خود نقش مهمی در پیشرفت جامعه ایجاد می‌کنند و این توسعه و پیشرفت نشأت گرفته از وجدان کاری و تلاش برای بهتر اداره کردن جامعه و پیشرفت و مدرنیزاسیون جامعه خود نقش فعال ایفا می‌کنند و این میسر نمی‌شود مگر با کار فراوان کشورهای پیشرفته‌ای مانند فرانسه، آلمان و ژاپن با دادن انعام و جایزه به خانواده‌هایی که فرزندان زیادی متولد می‌کنند و نیروی کار فراوانی را به جامعه عرضه می‌دارند می‌توانند کارگشا باشند این مطلب را گفتم که مقدمه‌ای باشد برای صحبت‌های اخیر ریاست جمهوری درباره ازدیاد جمعیت.
آیا آقای رئیس جمهور که در صحبت‌های خودشان فرمودند ایران اسلامی ظرفیت بیش از 12 میلیون نفر جمعیت را دارد. آیا فکری به حال تربیت فرهنگی و رشد امکاناتی که در جامعه وجود دارد نیز کرده‌‌ایم منکر این بخش از صحبت‌های ایشان نیستم. امروزه ما چقدر توانسته‌ایم به نیروهایی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند اشتغال‌زایی را به وجود آوریم.
چرا سن ازدواج در جامعه بالا رفته ما باید فکری به حا

ل اینان کنیم تا بتوانند زندگی بدون دغدغه‌ای داشته باشند و بعد از آن می‌توان فرزندان صالحی را تحویل جامعه داد و تحصیلات کلاسیک را پشت سر بگذارند و به عنوان نیروی فعال، پویا و دینامیک مشکلات جامعه را حل کنند، نه این‌که سربار جام

عه باشند.
آقای رئیس جمهور! آیا می‌دانید چند نفر معتاد در جامعه وجود دارد شما که دم از ازدیاد جمعیت می‌زنید چرا بسیاری از اساتید دانشگاه را و دانشجویانی که دوره‌های بالای علمی را می‌خواهند طی کنند ستاره‌دار معرفی می‌کنید.
شرایط ادامه تحصیل را از آنان می‌گیرید شما اگر می‌گویید ازدیاد جمعیت، چقدر بودجه برای کارهای تحقیقاتی دانشگاه مدنظر گرفته‌اید ما با کنار زدن دانشجویان موفق و اساتید خبره و گذاشتن افراد ناکارآمد در لیست‌های کلیدی نمی‌توانیم زمینه‌ی پیشرفت برای جوانان فراهم آوریم و ازدیاد جمعیت نیز برای ما نه این‌که مشکل‌گشا نیست بلکه خطرآفرین هم هست امروزه معضلات و بزهکاری اجتماعی که در کشورهای بزرگ وجود دارد و عدم امنیت روانی و جانی مردم و نبودن کنترل لازم نه این‌که مشکلات ما را حل نمی‌کند بلکه باعث افزایش آن نیز می‌شود.
آیا مراکز بهداشت درمان جوابگوی جمعیت کشور ایران می‌باشد که ما به فکر ازدیاد آن افتاده‌ایم ما حرف از ازدیاد جمعیت می‌زنیم اما فکری به حال نخبگان و متفکران جامعه که در المپیادهای مختلف شرکت می‌کنند و عده زیادی از آنان چون زمینه رشد و بالندگی در ایران برای آن‌ها مقدر نمی‌باشد به کشورهای دیگر می‌روند، اقتصاد و صنعت جوامع دیگر را احیا می‌کنند، آیا این‌ها درد نیست.
رئیس‌جمهور محترم، ما به فکر ازدیاد جمعیت هم بودیم، اما اگر زمینه‌ی تلاش، کار و خلاقیت در جوامع خودمان وجود نداشته باشد چه فایده‌ای برای جامعه دارد؟ آیا فکری هم به حال تورم اقتصادی کرده‌اید؟
در شهرستانی که جمعیتی بالغ بر 200 هزار نفر جمعی

ت دارد و دارای یک بیمارستان می‌باشد، آن هم بدون تجهیزات و امکانات پزشکی زندگی می‌کنیم.
آیا ما حاشیه‌نشینان خلیج‌فارس با در دست داشتن منابع گازی باید باز هم مشکل بیمارستان داشته باشیم؟ هنوز در این دو شهرستان کنگان و دیر م

دارس کپری- استیجاری وجود دارد.
پس این همه جمعیت چرا؟!!

جمعیت و پراکندگی آن
براساس آخرین نتایج آمارگیری جمعیت در آبان سال 1375، جمعیت کشور 60/05 میلیون نفر است که 36/8 میلیون نفر (61/3درسد) آن شهری و 23 میلیون نفر (38/3درسد) در نقاط روستایی و بقیه غیرساکن هستند.
تحول رشد جمعیت ایران
جمعیت ایران طی هفتاد سال اخیر از حدود 10 میلیون نفر در سال 1300 شمسی به 60 میلیون نفر درسال 1370 رسیده است. میزان این افزایش در تمام دوره¬ی 70 ساله یکسان نبوده و رشد شتابان آن ازسال 1330 آغاز و تنها طی 40 سال حدود 3/5 برابر شده و از 17 میلیون نفر به 60 میلیون نفر رسیده است.
با توجه به روند جمعیت گذشته و سرشماری¬های انجام شده، رشد سالیانه¬ی جمعیت تحول چشمگیری داشته است. بیشترین رشد جمعیتی در خلال سال¬های 1355 تا 1365 کشور به علت مهاجرپذیری کشور به ویژه ازافغانستان بوده است و پس از آن با کوشش¬های به عمل آمده تا سال 1375 رو به کاهش گذارده است. میزان رشد جمعیت بین سال¬های 70 تا 75 به میزان 1/47 درسد برآورد شده است. رشد سریع جمعیت در ایران،

اثر برنامه‌ریزی¬های اقتصادی، اجتماعی را خنثی و موضوع کنترل جمعیت را بطور جدی مطرح کرده است.
رشد طبیعی جمعیت کشور ایران در حال حاضر حدود 1/41 درسد در سال است؛ یعنی در هر سال نیم میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده می‌شود.
از نظر تعداد جمعیت، ایران در میان کشورهای همجوار در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1358 به ترتیب پس از پاکستان، ترکیه و مصر در مقام چهارم قرار دا

شت، ولی به دلیل افزایش سریع جمعیت ایران در سال¬های اخیر، جمعیت کشور ما از سال 1371 به مرتبه دوم پس از پاکستان رسیده است. بنابراین ضرورت تنظیم رشد جمعیت برای کشورهای در حال توسعه¬ی جهان، به ویژه ایران امری حیاتی است.
ساخت جنسی و سنی
در آبان 1375، از 60055488 نفر جمعیت کشور، 30515159 نفر مرد و 295040329 نفر زن بوده‌اند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر 103 به دست می‌آید. به عبارت دیگر، درمقابل هر 100 نفر زن، 103 نفر مرد وجود داشته است.
75/6 درسد جمعیت کل کشور را جمعیت ده ساله و بیشتر تشکیل می‌دهد. از جمعیت 10 ساله و بیشتر روستایی 37/6 درسد فعال و از این جمعیت فعال 90/6 درسد شاغل و مابقی بیکاراند.
ساخت سنی جمعیت ایران همانند دیگر کشورهای در حال توسعه، بسیار جوان است به طوری که 56 درسد جمعیت کشور را افراد کمتر از 20 سال تشکیل می‌دهند.
نوع خانوار و پراکندگی آن
در آبان 1375، از کل خانوارهای معمولی کشور،99/69 درسد را خانوارهای معمولی ساکن تشکیل می‌داده‌اند. از این تعداد، 64/12 درسد در نقاط شهری و 57/35 درسد درنقاط روستایی سکونت داشته‌اند. در کل کشور، میانگین تعداد افراد در خانوارهای معمولی

،4/77 نفر به دست آمده است.
این میانگین برای خانوارهای شهری، 4/56 نفر، برای خانوارهای روستایی،5/14 نفر و برای خانوارهای غیرساکن،5/43 نفربوده است.
توزیع جمعیت
توزیع مکانی جمعیت درسطح کشور ناموزون بوده و عوامل جغرافیایی، بسیار متأثر است. هرچند دردهه‌های اخیر این تأثیر تا حدودی کاهش یافته است، اما هنوز عامل عمده در پراکندگی جمعیت ایران محسوب می‌شود. نیمه¬ی غربی به دلیل برخورداری از مح

یطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، از تراکم جمعیت بیشتری برخورداراست. تمام استان¬های این بخش به جز ایلام، تراکم بیشتری از تراکم متوسط کشور یعنی 35 نفر در کیلومترمربع دارند. با توجه به متوسط تراکم جمعیت کشور، نواحی کم تراکم و پرتراکم جمعیت از نظرجغرافیایی معنی‌دار خواهد بود. بدین ترتیب نیمه¬ی شرقی کشور از تراکمی کمتر از تراکم متوسط کشور برخوردار است. کمبود منابع آب دراثر بارش کم، وجود زمین¬های کویری و شوره‌زار، کمبود زمین با خاک مناسب و وجود اقلیم خشک و نامناسب از عوامل اصلی این تراکم ناچیز جمعیت است. پرتراکم‌ترین استان ایران استان تهران است که درسال 1370 حدود 370 نفر درهر کیلومتر مربع جمعیت داشته است.
آماری جالب از جمعیت کره زمین!
1:جمعیت یک منطقه به معنای تعداد افرادی است که در یک بازه زمانی مشخص در آن منطقه زندگی میکنند.جمعیت تحت تاثیر مرگ افراد تولد و یا مهاجرت آنها تغییر میپذیرد.تفاوت حاصل از مرگ و تولد در افراد یک جامعه به معیار رشد طبیعی معروف میباشد.دولتها در دوره های متناوب نسبت به سر شماری اقدام میکنند.در کشورهائی مانند ایران هند و امریکا این سرشماری هر ده سال یکبار و در کانادا هر پنج سال یکبار انجام میگیرد.
در حال حاضر بیش از شش و نیم میلیارد انسان بر روی ک

ره زمین زندگی میکنند.100 سال گذشته به عنوان قرنی که بالاترین میزان رشد جمعیت را داشت شناخته شده است.جالب است بدانید فقط در 38 سال یعنی از سال 1961 تا 1999 جمعیت کره زمین به دو برابر رسید.جمعیت در سال 1961 سه میلیارد نفر و در سال 1999 شش میلیارد نفر بر آورد شده است. این سرعت بالای رشد جمعیت انفجار جمعیت نیز خوانده میشود.
2: آماری تخمینی از جمعیت جهان در 400 سال اخیر تا

سال 2050
سال 1750: 791 میلیون نفر
سال1850: : 1،262،000،000 نفر
سال1950: 2،518،629،000نفر

سال 2050 (تخمینی) : 8،918،724،000 نفر
همواره آسیا بیشترین جمعیت دنیا را به خود اختصاص داده است و بیشترین رشد جمعیت در قرن گذشته نیز مربوط به قاره امریکا میباشد.
قاره اقیانوسیه نیز همواره کمترین جمعیت دنیا را داشته است.در سال 1750تقریبا 2میلیون نفر ساکن اقیانوسیه بودند که در حال حاضر بیش از 35 میلیون نفر ساکن آن هستند.
3:مقایسه جمعیت قاره ها در سال 2050:
آسیا 5،217،202،000 نفر
افریقا 1،803،298،000 نفر

اروپا 653،323،000 نفر
امریکای جنوبی 767،685،000 نفر

امریکای شمالی 447،931،000 نفر
اقیانوسیه 45،815،000 نفر

4:پدیده شهر نشینی(مهاجرت به شهرها) :

در طول تاریخ همواره مردم علاقه به مهاجرت به شهرها داشته اند.اما در یک قرن گذشته (و شاید بیشتر) این پدیده رشد ویژه ای پیدا کرده است.برای مثال در سال 1880فقط 20درصد مردم انگلیس در شهر ها زندگی میکردند ولی در حال حاضر بیش از 95 در صد انگلیسیها

ساکن شهر ها هستند.در سال 1960 فقط 2 شهر نیو یورک و توکیو در جهان دارای جمعیت بالای10میلیون نفر بوندند در حالیکه این نرخ امروزه به 25 شهر رسیده است.و از این بین 15 شهر در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته اند.
نتیحه سیل مهاجرت مردم به شهر ها باعث میشود که در سال 2030بیش از 5 میل

 

یارد نفر در دنیا که شامل 61 در صد از مردم میباشد ساکن شهر ها باشند.
5:آماری از 10 شهر پرجمعیت دنیا در سال 2006 :
1:توکیو (ژاپن، آسیا):34،200،000 نفر
2:میکزیکو سیتی (مکزیک،امریکای شمالی) : 28،000،000
3: سئول (کره جنوبی، آسیا): 22،830،000 نفر
5:سائو پائولو(برزیل،امریکای جنوبی): 20،200،000 نفر
4: بمبئی (هند،آسیا) : 19،850،000 نفر
6: دهلی (هند،آسیا) : 19،700،000 نفر
7:نیو یورک (سال 2005،ایالات متحده،امریکای شمالی): 19،254،630
8: شانگهای (چین،آسیا): 18،150،000
9: لوس آنجلس (ایالات متحده،امریکای شمالی) 18،000،000
10: ازاکا (ژاپن،آسیا) :16،800،000 نفر
6: دلایل افزایش جمعیت دنیا:
یکی از دلایلی که جمعیت دنیا امروزه تا این حد افزایش داشته است میتواند افزایش طول عمر مردم باشد.در واقع انسانها در عصر حاضر بیش از سایر قرون عمر میکنند و این نیز میتواند به علل مختلفی بستگی داشته باشد و از آن جمله میتوان به داروهای جدید و مدرن، بهداشت بهتر، برداشت بیشتر و اصلاح محصولات کشاورزی، توانائی حمل و نگه

داری مواد غذائی تا کیلومترها و در مسافات دور و ; اشاره کرد.
امروزه امید به زندگی نیز تا حد زیادی افزایش داشته است تا جائیکه در ژاپن امید به زندگی 81 سال میباشد.
7: به آمار زیر دقت نمائید:
در سال 2006 در هر ثانیه 4.1 نفر انسان متولد میشود در حالیکه در هر ثانیه 1.8 انسان فوت میشود. رشد طبیعی جمعیت با این حساب 2.4 نفر انسان در ثانیه و 74281173 نفر در هر سال میباشد.
8: ده کشور پر جمعیت دنیا در سال 2006:
1:چین 1،313،973،713 نفر
2: هند 1،095،351،995 نفر
3: ایالات متحده 298،444،214 نفر
4:اندونزی 245،452،739 نفر
5:برزیل 188،078،227 نفر
6:پاکستان 165،803،560 نفر

7:بنگلادش 147،365،352 نفر
8:روسیه 142،893،540 نفر
9:نیجریه 131،859،731 نفر
10:ژاپن 127،463،611 نفر
9:ده کشور کم جمعیت دنیا در سال 2006
1:واتیکان 932 نفر
2:تووالو 11،810 نفر
3:ناورو 13،287 نفر
4:پالائو 20،579 نفر
5:سن مارینو 29،251 نفر
6:موناکو 32،542 نفر
7:لیختن اشتاین 33،987
8:اس.تی.کیت 39،129 نفر
10:باربودا 69،108 نفر
10:در سال 2000 نرخ رشد 1.4 در صد معادل 91 میلیون نفر در سال بود که در سال 2006 به 1.14 در صد یعنی 74 میلیون نفر در سال کاهش داشته است.
81 درصد از افراد بالای 15 سال سواد پا پا یه ای خواندین و نوشتن را دارند.
هر زن 2.6 فرزند دارد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله حضانت اطفال در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حضانت اطفال در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حضانت اطفال در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله حضانت اطفال در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله حضانت اطفال در pdf :

حضانت اطفال

تعریف: حضانت در لغت به معنای پروراندن، پرستاری، دایگی و تیمارداری و در اصطلا‌ح حقوقی عبارت است از نگهداری مادی و معنوی طفل توسط کسانی که قانون مقرر داشته و قائم به ارکان زیر است: 1- حضانت مخصوص ابوین و اقربای طفل است و میان اقربا رعایت طبقات ارث نمی‌شود. 2- به موجب ماده 1168 قانون مدنی نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است. 3- حفظ مادی (جسم) و تربیت اخلا‌قی و معنوی طفل مناسب با شؤون او 4- اهلیت قانونی برای حضانت طفل. از نظر قانونی حضانت به معنای مواظبت و نگهداری و مراقبت از حال صغیر است که غالباً برعهده پدر و مادر می‌باشد؛ چراکه از نظر محبت و علا‌قه نسبت به فرزند سزاوارتر از دیگری هستند. قانون مدنی

هم از این امتیاز قانونی استفاده کرده و در ماده 1171 آورده است: «در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است، خواهد بود؛ هرچند متوفا پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشند.»مطابق مواد 1180 و 1181 قانون مدنی، طفل صغیر تحت ولا‌یت قهری پدر و جد پدری است و هریک از پدر و جد پدری نسبت به اولا‌د خود ولا‌یت دارند. حضانت یا نگهداری اطفال حق و تکلی

فی است که پدر و مادر برابر قانون نسبت به طفل خود دارند؛ اما شیر دادن ک

ودک از لوازم حضانت محسوب نمی‌شود؛ یعنی مادر مجبور نیست که فرزند خود را شیر دهد؛ مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر از شیر مادر ممکن نباشد. «براساس ماده 1168

قانون مدنی نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.» رأی شماره 117 مورخ 31 شهریور 1373 شعبه 7 دیوان عالی کشور بدین ترتیب مادر مجبور نیست فرزند خود را شیر دهد. قرآن مجید هم به این امر توجه داشته و در آیه 6 سوره طلا‌ق فرموده است: «و ان کن اولا‌ت حمل فانفقوا علیهن حتی یعضن حملهن فان ارضعن لکم;»؛ اگر زن حامله باشد تا وقت وضع حمل نفقه دهید؛ ‌ آن‌گاه اگر فرزند شما را شیر دهد. ماده 1176 قانون مدنی نیز بر همین مبنا اشعار می‌دارد: «مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر دهد؛ مگر در صورتی که تغذیه به غیر شیر مادر ممکن نباشد.» حقوق و تکالیف زیر از لوازم حضانت است: 1- تربیت طفل: پدر و مادر در صورت قدرت و استطاعت در حدود توانایی خود باید به تربیت فرزندان خود بپردازند. (ماده 1178 قانون مدنی) 2- تنبیه طفل: ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند؛ اما به استناد این حق نمی‌توانند او را خارج از حدود تأدیب، تنبیه نمایند.‌(ماده 1179 قانون مدنی) 3- اطاعت طفل: در مقابل هر حقی یک تکلیف هم وجود دارد. بر این اساس قانونگذار در ماده 1177 قانون مدنی فرزند را مکلف نموده که مطیع پدر و مادر خود بوده و در هر سنی که باشند، به آنها احترام گزارد. «صدور رأی به حضانت افراد کبیر فاقد وجهه قانونی است.» رأی شماره 115 مورخ 8 مهر 1371 شعبه 7 دیوان عالی کشور حضانت طفل با چه کسی است؟ مطابق ماده 1169 اصلاحی مصوب 1382 مجلس شورای اسلامی و تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام قانون مدنی برای حفاظت و نگهداری طفلی که والدین او جدا از یکدیگر زندگی می‌کنند، مادر تا سن 7 سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است. ا‌ین

قاعده مربوط به زمانی است که پدر و مادر هردو در قید حیات باشند، والا‌ در صورت فوت یکی از آنها حضانت برعهده کسی است که زنده می‌باشد. «چنانچه مادر متعهد تأدیه مخارج اطفال ذکور شود، با این قید که تا زمان رشد و بلوغ آنان پدر، اطفال مزبور را از مادر مطالبه نکند، این تعهد و قید به نفع مادر بوده و مانعی است برای پدر در مطالبه اطفال و بر این موض

وع دلا‌لت ندارد که در صورت صرف‌نظر مادر از قیدی که به نفع او شده، باز هم ملزم به نگهداری اطفال باشد.» حکم شماره 363 مورخ 8 خرداد 1334 شعبه 4 دیوان عالی کشور (مجموعه متین، قسمت حقوقی، ص 155) در ماده 1173 اصلا‌حی مصوب 11 آبان 1376 قانون مدنی آمده است: «هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلا‌قی پدر و مادری که طفل تحت حضانت آنهاست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلا‌قی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا قیم او و یا رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.» موارد زیر از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلا‌قی هری

ک از والدین است: 1- اعتیاد زیان‌آور به الکل، مواد مخدر و قمار 2- اشتهار به فساد اخلا‌قی و فحشا 3- ابتلا‌ به بیماری‌های روانی به تشخیص پزشکی قانونی 4- سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به روی آوردن به مشاغل ضداخلا‌قی مانند فساد و فحشا، تکدی‌گری و قاچاق 5- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف. از این ماده چنین استنباط می‌شود که شخصی که مکلف به نگهداری طفلی است، به واسطه عدم لیاقت یا فساد اخلا‌قی شایسته حضانت نمی‌باشد. «حضانت با وجود شرایط قانونی، حق مادر است نه اولویت.» حکم شماره 2551 مورخ 21 آبان 132

1 شعبه 6 دیوان عالی کشور (مجموعه متین، قسمت حقوقی) تکالیف والدین در مقابل فرزندان خود از دیدگاه قانون: یکی از مهم‌ترین وظایف پدر و مادر، حضانت و تربیت فرزندان و حرفه‌آموزی به آنها تا حد امکان، فراهم آوردن وسایل تحصیل و مواظبت در اموالشان است، به‌گونه ای که بیکار و مهمل نمانند. در ماده 1178 قانون مدنی هم تصریح شده است: «ابوین مکلف هستند در حد توانایی خود به تربیت اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.»برابر این ماده پدر و مادر تکلیف دارند تا آنجا که برایشان امکان‌پذیر است، به تربیت و تأدیب فرزندان خود اهتمام نموده و در این‌خصوص اهمال ننمایند و از آنجا که فرزندان سرمایه‌های آینده جامعه می‌باشند، باید در حفظ و تربیت آنها به نحو صحیحی اقدام کنند و هرگاه از آنان خطایی سر زند، به تنبیه و ملا‌متشان بپردازند؛ البته تنبیه نمودن فرزندان نباید از حدود قانونی فراتر رود. در ماده 1179 قانون مدنی به همین امر تصریح شده و آمده است: «ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند؛ اما به استناد این حق نمی‌توانند طفل خود را خارج از حدود تأدیب، تنبیه نمایند.» از مفهوم ماده مذکور استنباط می‌شود که این تنبیه صرفاً برای جلوگیری از انحراف فرزند اعمال می‌شود و از این حد باید به گونه‌ای استفاده گردد که با تنبیه پشیمانی عاید نشود. تفاوت حضانت با ولا‌یت قهری پدر نسبت به فرزند از نظر حقوقی: ولا‌یت قهری از حقوق اصلی پدر و جد پدری

است و به منظور تعلیم و تربیت و تأدیب و اداره اموال فرزند پیش‌بینی شده و اختیاری است مطلق که به پدر اعطا گردیده است.در ماده واحده مربوط به حضانت مادران آمده است: «حضانت فرزندان صغیری که پدرانشان به مقام والا‌ی شهادت رسیده یا فوت کرده باشند، با مادران آنها خواهد بود؛ مگر این که دادگاه صالح حکم به عدم صلا‌حیت مادر صادر کند.»این ماده واحده در واقع تأکیدی است بر ماده 1171 قانون مدنی که برابر آن در صورت فوت پدر یا ش

هادت او حضانت به مادر داده می‌شود. بنابراین هزینه متعارف زندگی این فرزندان که از اموال موروثی‌شان و یا از طریق بودجه نهادهای انقلا‌بی پرداخت می‌شود، در اختیار مادران آنها قرار می‌گیرد؛ مگر این که دادگاه براساس آگاهی و تحقیق خود به عدم صلا‌حیت مادر حکم صادر نماید. در این صورت حدود هزینه متعارف را دادگاه تعیین و به مادر یا نماینده قانونی او پرداخت خواهد کرد. اهمیت حضانت اطفال به روایت قانون و آیات قرآن: ماده 1173 اصلا‌حی قانون مدنی می‌گوید: «هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلا‌قی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلا‌قی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا قیم او و یا رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.» موارد زیر از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلا‌قی هریک از والدین است: 1- اعتیاد زیان‌آور به الکل، مواد مخدر و قمار 2- اشتهار به فساد اخلا‌قی و فحشا 3- ابتلا‌ به بیماری‌های روانی به تشخیص پزشکی قانونی 4- سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به روی آوردن به مشاغل ضداخلا‌قی مانند فساد و فحشا، تکدی‌گری و قاچاق 5- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف. ماده 1174 همان قانون می‌گوید: «در صورتی که به علت طلا‌ق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هریک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمی‌‌باشد، حق ملا‌قات فرزند خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملا‌قات و سایر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلا‌ف بین ابوین با محکمه است.» با توجه به این موارد ملا‌حظه می‌شود که خان

واده هسته اجتماع و طفل کانون این هسته را تشکیل می‌دهد؛ زیرا کودک در درون خانواده پرورش می‌یابد و اجتماع را به وجود می‌آورد. از این رو چنانچه به وضع اطفال و خواسته‌ها، امیال و مقتضیات کودکی آنان توجه شود، بی‌شک قسمت اعظم تبهکاری‌هایی که در جوامع به وقوع می‌پیوندد، از میان خواهد رفت. بنابراین مسأله نگهدا

ری و تربیت اطفال و اداره امور مالی و معنوی آنان در این سن اقتضای توجه و دقت بیشتری را دارد. اسلا‌م به موضوع کودکان توجه خاصی را مبذول داشته و سعی نموده با قوانین آسمانی خود عواطف انسان‌ها را برانگیخته و برای این قشر معصوم اجتماع، موقعیتی شایسته به وجود آورد. در آیه 233 سوره بقره آمده است: «والوالدات یرضعن اولا‌دهن حولین کاملین لمن اراد ان یتم الرضاعه و علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف لا‌تکلف نفس الا‌ وسعها;»؛ مادران باید 2 سال تمام فرزندان خود را شیر دهند. آن که خواهد فرزند را شیر تمام دهد، برعهده صاحب فرزند (پدر) است که خوراک و پوشاک مادر را به حد متعارف بدهد و هیچ کس را تکلیف جز به‌اندازه طاقت نکنند. در آیه 6 سوره طلا‌ق نیز آمده است: «; و ان کن اولا‌ت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن فان ارضعن لکم فاتوهن;»؛ یعنی به زنان مطلقه اگر حامله هستند تا وقت وضع حمل نفقه دهید. آن‌گاه که فرزند شما را شیر دهند، اجرتشان را با قرارداد متعارف میان خود بپردازید. خداوند همچنین در آیه 151 سوره انعام می‌فرماید: «لا‌تقتلوا اولا‌دکم من املا‌ق نحن نرزقکم و ایاهم و لا‌تقربوا الفواحش ما ظهر منها;»؛ هرگز فرزند خود را از بیم فقر نکشید. شما و آنها را روزی می‌دهیم و دیگر به کارهای زشت آشکار و پنهان نزدیک نشوید.بدین ترتیب حضانت در فقه امامیه عبارت است از ولا‌یت و سلطنت بر تربیت طفل و آنچه متعلق به اوست، مانند خوابانیدن وی در رختخواب، نظافت و شست‌وشو و سرکشی کردن به او و موضوعاتی مانند‌آن. در حقوق مدنی ایران مبنای حقوقی حضانت همان‌‌گونه که در ماده 1168 قانون مدنی آمده است هم حق و هم تکلیف ابوین است؛ اما این حق مطلق نبوده و اعمال آن موکول به داشتن صلا‌حیت اخلا‌قی پدر، مادر و جد یا شخص ثالث دیگر، مقیم بودنشان در محل سکونت طفل و سرانجام کوشش آنها در مواظبت از مولی‌علیه است. در ماده 1178 قانون مذکور نیز آمده است: «ابوین مکلف هستند در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند.» بنابراین حضانت حقی نیست که صرفاً به خاطر استفاده پدر، مادر و جد یا شخص ثالث دیگر که عهده‌دار حضانت طفل هستند تأسیس شده باشد؛ بلکه حقی است که غایت آن مصلحت جامعه بوده و وظیفه‌ای است که براساس آن قانونگذار، والدین را در نگهداری و تربیت طفل، نسبت به دیگران برتری و سلطه قانونی داده است.در نتیجه می‌توان گفت که حضانت ترکیبی است از حق و تکلیف؛ حق است به دلیل اختیاراتی که به سرپرست طفل می‌دهد

و حق تقدمی‌است که برای او به وجود می‌آورد و اما تکلیف است به جهت این که هدف از ایجاد آن حفظ حقوق عمومی‌به ویژه رعایت مصلحت طفل می‌باشد نه حفظ منافع سرپرست؛ بلکه صلا‌حیت اعمال حق حضانت در حقوق مدنی ایران از ابتدای تولد طف

ل تا هنگام بلوغ او توأمان برعهده پدر و مادر است. قبول حضانت مادر امری است که مورد قبول قانونگذار ایران می‌باشد؛ زیرا به موجب ماده 1171 قانون مدنی، در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است، خواهد بود؛ هرچند متوفا پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد. از این رو اگر پدر طفلی ولو یک‌روزه فوت کند، مادر او خواهد توانست حضانت او را تا هنگام خروج از حجر تصدی نماید. لا‌زم به یادآوری است که مسأله اولویت والدین در اجرای حق حضانت، هم مربوط به زمان ازدواج و هم مربوط به زمان پس از انحلا‌ل نکاح می‌باشد و این موضوع به عنوان یک قاعده آمره پذیرفته شده است.

ضمانت اجرای حضانت در حقوق ایران
ضمانت اجرای حضانت در حقوق ایران به نحو اختصار عبارت است از:
1- ضمانت اجرای جلوگیری از اعمال حق حضانت
ماده 632 قانون مجازات اسلا‌می‌در این مورد گفته است: «اگر کسی از دادن اطفالی که به او سپرده شده است، در موقع مطالبه اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند، امتناع کند به مجازات حبس از 3 ماه تا 6 ماه یا به جزای نقدی از یک میلیون و 500 هزار ریال تا 3 میلیون ریال محکوم خواهد شد.»
2- ضمانت اجرای خودداری از اعمال حضانت

ماده 1172 در این خصوص می‌گوید: «هیچ یک از ابوین حق ندارند، در مدتی که حضانت طفل به عهده اوست، از نگهداری او امتناع کند، در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی‌العموم نگهداری

طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده اوست، الزام کند;»

3- ضمانت اجرای عدم مواظبت از طفل
ماده واحده ماده 1173 اصلا‌حی قانون مدنی (که به نحو مشروح توضیح داده شد) تکلیف را روشن نموده است.
در مورد مسؤولیت حقوقی کسی که نگهداری یا مواظبت

از مجنون یا صغیر قانوناً به او سپرده شده، هرگاه تقصیری در نگهداری و مواظبت آنها نموده و زیانی به آنها وارد شود، مسؤول جبران زیان وارده خواهد بود. در این مورد ماده 633 قانون مجازات اسلا‌می‌گفته است: «هرگاه کسی شخصاً یا به دستور دیگری طفل یا شخصی را که قادر به محافظت از خود نمی‌باشد، در محلی که خالی از سکنه است، را نماید به حبس از 6 ماه تا 2 سال و یا جزای نقدی از 3 میلیون تا 12 میلیون ریال محکوم خواهد شد.»

با توجه به موارد مذکور چکیده عناوین مارالذکر جهت اجرای مفاد آن برای طرفین ضروری است:
1- عدم تسلیم طفل به کسی که حضانت بر عهده اوست، 3 تا 6 ماه حبس و تا 3 میلیون ریال جریمه را در پی دارد.

2- عدم مواظبت از طفل یا انحطاط اخلا‌قی مانند اعتیاد، اشتهار به فساد، تکرار ضرب و تکدی‌گری موجب سقوط حضانت و مستوجب مسؤولیت مدنی است.
3- در صورت ممانعت از استرداد طفل، ممانعت کننده به حبس محکوم شده تا عمل استرداد انجام شود.
4- منع ملا‌قات طفل برای طرف دیگر تا 2 بار جزای نقدی و برای بار سوم موجب سلب حضانت می‌گردد.
5- در صورت امتناع از پذیرش حضانت، دادگاه طرف مقابل را الزام و اگر الزام میسر واقع نشد، حضانت به شخص ثالث واگذار و با هزینه پدر و مادر اداره خواهد شد.
6- فاسد بودن مادر مانع ملا‌قات فرزند نخواهد شد؛ زیرا ملا‌قات فرزند حق فطری و طبیعی یک مادر است.
7- تعیین زمان و میزان ملا‌قات در صورت نبود توافق طرفین با دادگاه است.
8- در صورت بالا‌ رفتن هزینه زندگی، مادری که حضانت طفل بر عهده اوست، می‌تواند از دادگاه تقاضای افزایش نفقه را بنماید.
توضیح اینکه با رسیدن سن بلوغ (در پسر 15 سال تما

م قمری و در دختر 9 سال تمام قمری) دادگاه خود را فارغ از رسیدگی درخصوص حضانت دانسته و فرزندان حق انتخاب ادامه زندگی نزد یکی از والدین را خواهند داشت که در هر صورت تأمین مخارج زندگی با پدر خواهد بود.

تنبیه طفل
شکی نیست که پدر و مادر به عنوان والدین و مربی

کودک برای تربیت و تأدیب و جلوگیری از انحراف او می‌

توانند تا حدی که شرع انور اسلا‌م به آن اشاره داشته است، از تنبیه (حدود 3 ضربه و در برخی روایات، تا 6 ضربه که جای آن سرخ یا کبود نشود) استفاده کنند؛ اما این بدان معنا نیست که ضرب و شتم و اعمال خشونت بر فرزند برای تربیت بی‌اشکال است و تأثیر منفی ندارد.
اصل اساسی و اولیه اسلا‌م که نقش تربیتی و اصلا‌حی عظیمی دارد، همان تشویق و تحریک و ترغیب به کارهای خوب است که متأسفانه خانواده‌ها به دلا‌یل مختلف به آن کم توجهی می‌کنند. قانون هم در صورتی این اختیار را به والدین داده است که پا از حدود مجاز فرا نگذارند، در غیر این صورت تنبیه آنان حالت غیرقانونی پیدا نموده و به مانند سایر افراد به مجازات‌های قانونی محکوم خواهند شد؛ زیرا ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند؛ اما به استناد این حق نمی‌توانند طفل خود را خارج از حدود، تأدیب و تنبیه نمایند.
اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و محجورین که به منظور تأدیب یا حفاظت آنها انجام می‌شود، باید در حد متعارف و معمول و صرفاً در جهت تأدیب و تربیت طفل صورت گیرد، همان طور که شق اول ماده 59 قانون مجازات اسلا‌می‌هم در این مورد تأکید کرده است.
بنابراین همان‌طور کهآورده شد، والدین و مربی کودک جهت تربیت و تأدیب و برای جلوگیری از انحراف وی می‌توانند تا حدی که شرع مقدس به آن اشاره داشته است، عمل نمایند.
حدود تنبیه، متأسفانه در قانون ما به طور واضح و شفاف تبیین و مطرح نشده و تعریفی از آن که حد و مرز تنبیه را مشخص نماید، در قانون نیامده است که والدین تا چه حد و با چه وسیله ای مجاز به تنبیه هستند، قانون تنها به یک مورد اشاره مختصر نموده و موارد دیگر را احصا و یا لا‌اقل روشن نکرده است.
در این زمینه روایاتی از ائمه داریم که حدود تنبیه طفل را روشن نموده و پدر را در صورت تنبیه طفل که منجر به سرخ یا کبود شدن بدن کودک گردد، به پرداخت دیه محکوم نموده است.
از جمله وصایای حضرت پیغمبر (ص) این بود که فرمود: «برای تأدیب بیش از 3 ضربه نزن و اگر چنین کردی، روز قیامت قصاص خواهی شد.»
با تعمق و دقت نظر در شرایطی که در روایات بدان اشاره شد و همین طور سخنان گهربار معصومین (ع)، تنبیه یک اصل حکیمانه است نه شیوه خشونت‌آمیزی برای جبران ناتوانی‌های والدین در تربیت کودک، حتی در روایات داریم که والدین مجاز نیستند کودکان کمتر از 7 سال را حتی برای وادار کردن به نماز کتک بزنند؛ زیرا اسلا‌م دین رأفت و مهربانی است و چنانچه دستورهای حکیمانه آن را سرلوحه زندگی قرار دهیم، بی‌تردید زندگی مناسبی

خواهیم داشت.
در نهایت هرگاه قانون حدود تنبیه را تبیین و احصا نکند، همچنان راه برای سوءاستفاده افراد و تضییع حقوق کودکان باز خواهد بود. در ماده 1173 اصلا‌حی مصوب سال 76 قانون مدنی آمده است: «هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلا‌قی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلا‌قی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند;» ملا‌حظه می‌گردد در این قانون نیز به تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف اشاره شده و حال آن که حد متعارف در پرده‌ای از ابهام قرار گرفته است که امیدواریم هرچه سریع‌تر شاهد رفع خلأهای قانونی، اجرایی و حمایتی از کودکان باشیم.

در پایان بحث متذکر می‌شوم که والدین به هیچ وجه نمی‌توانند فرزندان خود را خارج از حدود تأدیب، تنبیه نمایند. همچنین مطابق شق 5 ماده 1173 اصلا‌حی مصوب 76 قانون مدنی که در بحث حضانت آورده شده است، نمی‌توانند طفل خود را خارج از حد متعارف مورد ایراد ضرب و جرح قرار دهند.

بنابراین در صورتی که ابوین طفل خارج از حد متعارف و موارد قانونی اشاره شده، نسبت به تنبیه طفل خود اقدام نمایند که در نتیجه منجر به ایراد ضرب و جرح و یا قتل طفل شود، به تناسب نتیجه حاصل شده از ارتکاب جرم، به مثابه سایر مجرمان به تحمل مجازات‌های قانونی محکوم خواهند شد. در ماده 1179 قانون مدنی آمده است: «ابوین حق تنبیه طفل خود را دارند؛ ولی به استناد این حق نمی‌توانند طفل خود را خارج از حدود تأدیب، تنبیه نمایند.»

حضانت نگهداری و تربیت طفل است به گونه ای که صحت جسمانی و تربیت وی با توجه به نیازمندیهای حال و آینده او، و وضع و موقعیت والدین طفل تأمین گردد. مسأله حضانت و اولویت هر یک از پدر و مادر برای نگهداری و سرپرستی طفل بیشتر زمانی مطرح می گردد که آنها از هم جدا می شوند، مشهور فقها و به تبع آن قانون مدنی ایران برآنند که مادر برای حضانت فرزند پسر تا 2 سال و برای دختر تا 7 سال شایسته تر است.
در حقوق فرانسه نیز حضانت تحت عنوان «ولایت ابوینی» مطرح شده است که علاوه بر سرپرستی کودک، ولایت بر اموال او را نیز در بر می گیرد. ظاهراً حضانت برای مادر حق و برای پدر حق و تکلیف است؛ اگر چه نظرات مخالف نیز در این زمینه وجود دارد. مهمترین مسأله در بحث حضانت، حفظ مصلحت طفل است که مورد نظر قانونگذار بوده است؛ به همین جهت چنان که ابوین شایستگی و شرایط اخلاقی لازم را دارا نباشد، این حق از آنها سلب و به فرد شایسته ای که دادگاه معین می کند، اعطا می شود.

نگارنده در این مقاله بر آن است که بطور موجز به بررسی حقوق و تکالیف والدین در قبال فرزندان از دیدگاه قانون مدنی ایران و فرانسه، بپردازد و در پایان بـعضی از

مفاد اعلامـیه جـهانـی حقوق کودک را ارزیابی کرده، نتایجی را

ارائه نماید.

واژگان کلیدی
حضانت، حق، تکلیف، سقوط حضانت، ولایت ابوینی، تعلیم و تربیت خانواده هسته اولیه و شالوده جامعه بشری است؛ به همین جهت حمایت از خانواده و تأمین حقوق افراد آن، از سوی دولتها و قانونگذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا باید دولت ها برای حفظ و تأمین نظم اجتماع و سلامت جامعه، بر روابط افراد در چهار چوب خانواده نظارت داشته باشد و آن گاه که ظلمی بر کسی ـ بخصوص کودکان ـ می رود، اعمال قدرت نمایند.
البته صرفاً با وضع قوانین نمی توان حقوق افراد، بویژه کودکان را که موضوع بحث است، تأمین نمود؛ بلکه برای رسیدن به جامعه مطلوب علاوه بر قانون، باید زمینه اجرایی قانون را نیز فراهم ساخت.
دولت (حکومت) نیز باید ضمن حفظ حریم خصوصی خانواده و تأیید حقوق افراد، بنا به وظیفه خویش از ایشان حمایت کند. و با آگاهی دادن به جامعه و بالا بردن سطح فرهنگ جامعه، شناساندن ارزش های اخلاقی و اجتماعی، زمینه اجرای قوانین حمایتی را فراهم سازد.

حضانت در لغت و اصطلاح
حضانت کلمه ای عربی و در لغت به معنای پروردن است و در اصطلاح عبارت است از نگهداری مادی و معنوی طفل توسط کسانی که قانون مقرر داشته است (لنگرودی، 1368، ج 1، ش1720). معانی دیگر همچون «زیر بال گرفتن، در برگرفتن، در دامان خود پروراندن و پروراندن» نیز برای حضانت ذکر شده است ( معین ، 1371، ج 1، ص1360).
وجه تسمیه حضانت برای پروراندن و امر نگهداری طفل این است که «الحضن» در لغت عربی، زیر بغل تا تهیگاه یا سینه و فاصله دو بازو را گویند و چون مادر، طفل را در بین بازوان و سینه (آغوش) قرار می دهد، گفته می شود که حضانت نموده است (معلوف، 1374، ص 139).

حضانت حق است یا تکلیف والدین؟

اگر به پیروی از اصطلاح مرسوم، حضانت را مطلقاً حق بدانیم، با توجه به مبنی و جوهر حق که عبارت است از «سلطه و اختیاری که حقوق هر کشور به منظور حفظ منافع اشخاص به آنها می دهد» (کاتوزیان، 1349، ش195)، در آن صورت والدین در اعمال آن مختارند و تعهدی در قبال طفل و جامعه نخواهند داشت و می توانند قرارداد خصوصی درباره آن منعقد کنند و ضمن آن حق خویش را ساقط یا به دیگران انتقال دهند. ولی اگر حضانت را مطلقاً حکم قانونگذار یا تکلیف ناشی از این حکم بدانیم با توجه به اینکه «حکم عبارت است از اوامر نواهی قانونگذار که یا به طور مستقیم کاری را مباح یا واجب و ممنوع می دارد یا آثار حقوقی خاص براعمال اشخاص بار می کند» (همو)، در آن صورت اولویت والدین در اعمال آن نسبت به دیگران مورد نظر قرار نخواهد گرفت؛ بلکه اولویت در زمره احکام یا قوانین امری قرار می گیرد.
ولی قانونگذار در ماده 1168 قانون مدنی، حضانت را هم حق و هم تکلیف ابوین قرار داده است که نتایج تکلیف بودن حضانت عبارت است از: 1ـ بی اعتباری قرارداد راجع به واگذاری یا اسقاط آن و پرداخت وجه التزام از سوی پدر و مادر؛ 2ـ مکلف در برابر دیگران مسؤول اعمال طفل قرار می گیرد؛ 3ـ در صورت استنکاف از انجام تکلیف، می توان مکلف را ملزم نمود. این نکته در ماده 1172 قانون مدنی ذکر شده که هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل بر عهده اوست، از نگهداری او امتناع کند و در صورت امتناع می توان او را ملزم نمود (کاتوزیان، 1371، ج 2، ش 378 – 383) البته باید مصلحت طفل نیز رعایت شود. شناسایی حق حضانت برای پدر و مادر مانع از آن است که دادگاه بتواند ـ جز در موارد مقرر در قانون ـ آنان را از این حق محروم سازد (ماده 1175 ق.م). همچنین پدر و مادر می توانند اجرای حق خود را از دادگاه بخواهند و نمی توانند در قبال اجرای تکالیف خود بر حضانت دستمزد بگیرند؛ چون تکلیف آنهاست.
اکثر فقهای شیعه معتقدند که حق نگهداری و حضانت را مادر می تواند از دوش خود بردارد (نجفی، 1367، ج 31، ص 284)، ولی پدر هرگز نمی تواند، یعنی اگر مادر امتناع کرد، پدر به پذیرش مجبور است، یعنی حضانت برای مادر حق، اما برای پدر حق و تکلیف است؛ اما صاحب جواهر به نقل از شهید در قواعد می گوید: «اگر مادر از نگهداری فرزند امتناع نماید، پدر در نگهداری اولویت دارد و اگر هر دو امتناع کنند، ظاهر آن است که اجبار پدر لازم است، و از بعضی اصحاب آمده است که اجبار پدر واجب می باشد. این نگاه به مسأله بهتر است زیرا اگر به غیر از این حکم شود، لازم می آید که حق فرزند تضییع شود» (همو).

اعراض از حق حضانت
آیا دارنده حق حضانت می تواند از آن اعراض کند یا خیر؟ با توجه به ماده 959 ق.م ایران که مقرر داشته: «هیچ کس نمی تواند به طور کلی حق تمتع و یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند» و ماده 960 قانون مذکور که «هیچ کس نمی تواند از خود سلب حریت و یا در حدودی که مخالف قوانین و اخلاق حسنه باشد از استفاده حریت خود صرف نظر کند».
برای والدین حق اعراض از «حق حضانت» امکان پذیر نیست و ماده 1172 نیز همین معنا را صریحاً بیان کرده که «هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل بر عهده آنهاست از نگاهداری او امتناع کنند زیرا این تنها حق سرپرست نیست بلکه امتیازی است در زمره تکالیف (کاتوزیان، 1349، ش 195).
حضانت از روی تسامح، تعبیر به حق شده، و در واقع تکلیفی است که از طرف قانونگذار به پدر و مادر تحمیل شده و در نتیجه قابل اسقاط و واگذاری نیست و نمی توان به موجب قرارداد منتقل کرد یا شرط ضمن عقد خارج لازم، آن را ساقط یا منتقل نمود، بلکه تکلیفی است که قانونگذار به جهت حفظ مصلحت طفل و جامعه بر عهده والدین او گذاشته و جز در

مواردی مانند انحرافات اخلاقی و ثبوت عدم لیاقت آنها که قانونگذار معین کرده، این حق از آنها قابل سلب نیست. لازم به ذکر است در مواردی که پدر و مادر بنا

بر رعایت مصالح طفل بصورت معقول و معروف اقدام نمایند، ورود به حریم خانه ایشان و دخالت دولت و حاکمان در نوع اعمال وظایف والدین در نگاه و اندیشه حقوقی اسلام جایز نیست؛ زیرا این نوع دخالت موجب آسیب پذیری فرزند و نیز بر هم خوردن شاکله طبیعی و اخلاقی خانواده است. در هیچ یک از مکاتب قانونگذاری دولت نمی تواند پرستاری شایسته و یا حاکمی باشد که حکم او از نفوذ لازم در عرصه خانواده برخوردار است. زیرا حضانت یک پشتوانه محبت طبیعی و مأمنی از عشق و فداکاری لازم دارد و با قوانین آمرانه حقوقی یا حکومتی به شکل صحیح سامان نمی پذیرد. مگر آنکه به واسطه عدم شناخت صحیح والدین از وظایف یا آسیب پذیری طفل از رفتار آنان نیاز به بازرسی یا نظارت دولت یا حاکم داشته باشند.

حق تقدم پدر و مادر در حضانت
ماده 1169 قانون مدنی ایران مقرر داشته که «برای نگهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت و پس از انقضاء این مدت، حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آنها با مادر خواهد بود».
قانونگذار در این ماده برای آنکه بین پدر و مادر بر سر انتخاب روش لازم برای نگهداری و تربیت او اختلاف روی ندهد، چاره ای اندیشیده است که به اعتبار آشنا بودن به طرز نگهداری طفل، تا دو سال در پسر و تا هفت سال در دختر، مادر را برای نگهداری از طفل بر پدر مقدم داشته است و در این مدت هر عملی که مادر برای نگهداری طفل لازم بداند، انجام خواهد داد و پدر نمی تواند او را منع نموده، یا روش دیگری را بر او تحمیل کند. زیرا تجانس روحی و اخلاقی مادر و آشنایی او به طرز نگاهداری و تربیت کودک در سنین مزبور بیش از پدر است؛ ولی پس از دو سال در پسر و

هفت سال در دختر تربیت اجتماعی را لازم دارند و قدرت پدر نوعاً برای تربیت طفل در این سنین بیش از مادر است. البته نباید از نظر دور داشت که هرگاه مادر یا پدر برای حضانت طفل برگزیده می شود، دیگری باید او را معاضدت و همراهی نماید. البته این حکم قانون است و این مسأله که آیا این حکم، همیشه منطبق با مصلحت طفل است، خود بحث جداگانه ای می طلبد که در این موجز نمی گنجد.

حضانت طفل در صورت جدایی ابوین یا فوت آنها
در صورتی که عقد ازدواج بین ابوین طفل، منحل گردد یا در اثر ناسازگاری بدون ان

حلال نکاح، آنان در محل های جداگانه سکونت کنند، این حق تقدم همچنان باقی است و نمی توان ادعا کرد که پس از جدایی زن و شوهر، دادگاه اختیار کامل دارد تا طفل را به هر کدام که می خواهد یا دیگران بسپارد (کاتوزیان، 1371، ج2، شماره 399 ).
طفل نزد کسی می ماند که در حضانت او بوده است و طرف دیگر نمی تواند بخواهد که طفل در حضانت او قرار بگیرد. البته در این مدت طرف دیگر، حق ملاقات طفل خود را دارد که این مطلب در ماده 1174 قانون مدنی ذکر شده و تعیین زمان و مکان ملاقات در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است.
در صورت فوت یکی از ابوین، مطابق با ماده 1171 قانون مذکور، «حضانت طفل، با آنکه زنده است خواهد بود. هر چند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد».
در این مورد، طرف دیگر زنده، مقدم بر دیگران در حضانت طفل می باشد

و حکم این ماده در موردی هم که پس از فوت پدر ولایت به جد پدری می رسد، قابل اجرا است. در این زمینه «ماده واحده قانون واگذاری حق حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران آنها» مصوب 6/5/1364 مقرر داشته است که «حضانت فرزندان صغیر یا محجوری که پدرانشان به مقام والای شهادت رسیده و یا فوت شده باشند، با ما

دران آنها خواهد بود و هزینه متعارف زندگی این فرزندان چنانچه از اموال خودشان باشد، در اختیار ولی شرعی (وصی یا جد پدری) است و اگر از طریق بودجه دولت یا از بنیاد شهید پرداخت می شود در اختیار مادرانشان قرار می گیرد مگر آنکه دادگاه صـالح در موارد ادعای عدم صلاحـیت مادر حکم به عدم صلاحیت بکند;».

اما در صورت فوت پدر و مادر حضانت به جد پدری و در صورت نبودن او به وصی واگذار می شود. ولی هرگاه از این گـروه کـسی نباشد، حضا

نت با قیـم منصوب دادگاه است و در تعیین قیم نیز مطابق ماده 1232 ق.م خویشان کودک با داشتن صلاحیت مقدم هستند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران و آلمان در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران و آلمان در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران و آلمان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران و آلمان در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران و آلمان در pdf :

بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران و آلمان

مقدمه
امروزه تجارت مواد مخدر و سوء استفاده از آن یکی از اساسی ترین چالشهای سیاسی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی، خانوادگی و ; در همه جوامع می باشد. علیرغم همه پیشرفت های تکنولوژیکی و فرهنگی ظاهرا علاقه تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان در سطوح مختلف سنی، اجتماعی و فرهنگی به مواد مخدر نسبتا زیاد است. رفع این معضل پیچیده چند وجهی و عمیق اجتماعی به آسانی امکان پذیر نمی باشد. آمارهای جهانی نشان می دهد که علیرغم

تمامی فعالیت های آگاهسازی، پیشگیری، درمان و توانبخشی، گستره استفاده از مواد رو به افزایش است. در حدی که امنیت سیاسی اقتصادی و اجتماعی بسیاری از کشورهای جهان را به خاطر انداخته است. گزارش های جهانی در مورد بازار سوء مصرف مواد، حکایت از آن دارد

که یک راه حل مطلوب و ایده آل که بتوان آن را به عنوان نسخه برای همگان به کار برد، وجود ندارد. اما مهم آن است که اطلاعات روزآمد و در دسترس متخصصان و برنامه ریزان در سطوح منطقه ای و بین المللی قرار گیرد تا بتوان در برنامه ریزی های صحیح و اصولی از آنها استفاده نمود. مقاله حاضر بررسی دو گزارش جهانی بازار مواد مخدر از دیدگاه های مختلف اقتصادی، نظامی، بازار مصرف و ; می باشد که به وسیله دفتر کنترل مواد مخدر سازمان ملل تهیه گردیده است و جهت همکاری بین المللی در اختیار دست اندرکاران قرار داده شده است.
بررسی جامع وضعیت مبارزه با مواد مخدر در ایران

هر سال در 26 ژوئن مصادف با پنجم تیر ماه، کشورهای مختلف جهان روز جهانی مبارزه با مواد مخدر را همراه با شعاری که از سوی دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC) تعیین می شود، گرامی می دارند و به بیان چالش های موجود در حوزه مواد مخدر، اعلام

اقدامات انجام شده در کشورشان در این زمینه و نیز تشریح راهکارهای برطرف سازی این چالش ها می پردازند.
به مناسبت این روز، هر ساله کنفرانس بین المللی مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد به مدت یک هفته در مقر دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل برگزار می شود تا اهمیت عزم سیاسی ملت ها در امر مبارزه با پدیده خانمان سوز و شوم مواد مخدر بیش از پیش نمایان شود

و در این راستا، برنامه هایی چون پیشگیری از اعتیاد از طریق آموزش، نقش رسانه ها در بازگشت معتادان به دامان اجتماع، ریشه کنی مزارع غیرمجاز خشخاش، نابودی شبکه های عمده قاچاق مواد مخدر، همکاری های حقوقی کشورها در زمینه مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر و غیره، به کشورهای مختلف درگیر پدیده اعتیاد و قاچاق مواد مخدر گوشزد می شود.
اما آنچه که اهمیت تعیین روزی به عنوان روز جهانی مبارزه با مواد مخدر را مشخص می کند، اهمیت ماهوی پدیده اعتیاد و عوارض فراوان این پدیده برای جوام

ع است.
اعتیاد، یک بیماری اجتماعی همراه با عوارض جسمی و روانی است که هزینه های مالی و معنوی بسیاری به کشورها تحمیل می کند، آن گونه که اعتیاد به موادمخدر را می توان یکی از مهم ترین مشکلات اجتماعی و اقتصادی جوامع برشمرد که عوارض ناشی از آن، تهدیدی جدی برای جامعه بشری، محسوب و موجب رکود اجتماعی در زمینه های مختلف می شود و ویران گری های حاصل از آن، زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی

و اخلاقی از جمله گسترش جرائم اجتماعی است.
در این میان، با توجه به سود کلانی که از پراکنده کردن ویروس های آلودگی به این بیماری نصیب سودجویان می شود، پدیده قاچاق موادمخدر نیز در این حوزه عرض اندام می کند که به اعتقاد تحلیل گران اجتماعی، این پدیده، بیش از آن که فعالیتی سوداگرانه و تجاری در عرصه مافیای اقتصاد بین المللی محسوب شود، ابزاری موثر در گسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان بر کشورهای توسعه نیافته به شمار می رود.
این نیز درحالیست که کارشناسان، پدیده موادمخدر را مهم ترین انحطاط اخلاقی جوامع می دانند; چرا که متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر در جامعه امروزی تا آنجاست که حتی قشر متفکر و تحصیلکرده را نیز به سمت خود کشانده است.
حال، اگرچه اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه به طور کامل ریشه کن نخواهد شد، اما مهار آن از طرقی چون انجام اقدامات پیشگیرانه، درمانی و کاهش آسیب موثر، امریست که همواره از سوی مسوولان و مردم بر ضرورت آن، صحه گذارده شده است.

بر اساس آمار جهانی، هم اکنون در جهان 214 میلیون معتاد به انواع مواد مخدر و اعتیادآور وجود دارد که سهم ایران از این میان، حدود یک میلیون و 200هزار نفر است

.
بنابر برخی اسناد موجود، سابقه آشنایی بشر با مواد مخدر حدود چهار هزار سال پیش از میلاد برآورد شده است و سازمان ملل متحد اعلام می کند که اکنون، 26میلیون نفر، مصرف کننده سخت مواد مخدر در جهان هستند.
گزارشUNODC می افزاید، در سال گذشته میلادی، یک نفر از هر 20 نفر در گروه سنی 15 تا 64 سال، حداقل یک بار نسبت به مصرف مواد مخدر اقدام کرده است.
همچنین سالانه مصرف مواد روانگردان و دخانیات پنج میلیون نفر، مصرف الکل بیش از پنج میلیون نفر و مصرف داروهای غیرمجاز حدود 200 هزار نفر در جهان را به کام مرگ می برد.
گزارش سازمان ملل در مورد بزرگ ترین تولیدکننده موادمخدر جهان یعنی افغانستان حاکیست که این کشور در سال گذشته میلادی، رکورد کشت خشخاش را شاهد بوده و تولید غیرقانونی خشخاش در افغانستان از سال 2005 تقریبا دو برابر شده است.

در مورد مصرف اعتیادآورهای جدید و مواد صنعتی نیز که غالبا کشورهای توسعه یافته و صنعتی را درگیر کرده است، آمارها نشان می دهد که متوسط مصرف این مو

اد در کشورهای توسعه یافته ای چون آلمان بین سال های 1999 و 2006، دو برابر شده که این موضوع نیز از افزایش نگرانی ها از مصرف اعتیادآورهای جدید و صنعتی در کنار مواد مخدر سنتی که غالبا کشورهای در حال توسعه را درگیر کرده، حکایت دارد.
به اعتقاد سازمان ملل، وابستگی به مواد، یک بیماری است که باید مثل هر بیماری دیگری از آن پیشگیری شود و یا تحت درمان قرار گیرد.
اما سابقه ورود و رواج مواد مخدر و اعتیاد در ایران به عنوان نزدیک ترین همسایه افغانستان (بزرگترین تولید کننده مواد مخدر جهان)، را می توان به دوره صفوی و هم زمان با رسوخ دول استکباری و در راس آن ها، انگلیس به کشورهای توسعه نیافته و جهان سوم آن زمان، از جمله ایران، بازگرداند.
با شروع حکومت قاجار، «تریاک کشی» چنان در ایران رواج یافت که حتی تصویر ناصرالدین شاه را بر حقه های وافور منقوش کردند و از این طریق با رسمیت بخشیدن به کشت خشخاش، مصرف تریاک تاحدی در کشور رواج پیدا کرد که برای اولین بار در کرمان مرغوب ترین نوع محصول خشخاش مورد کشت قرار گرفت.
فعالیت پزشکان و مستشاران خارجی و رواج شایعه های مربوط به خواص بی شمار تریاک و لزوم استفاده از آن به عنوان مسکن درد و درمان بیماری به ویژه برای مردم فقیر که به امکانات بهداشتی دسترسی چندانی نداشتند نیز سبب آغاز کشت وسیع خشخاش در نواحی گوناگون ایران و رواج مصرف آن شد، به طوری که در بیمارستان کرمان که با نظارت دو پزشک انگلیسی اداره می شد، تریاک رایج ترین داروی تجویزی بود که بعدها به داروی عمومی و خانگی تبدیل شد.
پس از آن، انگلیس شماری از ماموران هندی معتاد را

به ایران فرستاد تا هرچه بیش تر مصرف مواد مخدر را رواج دهند و بدین سان در سال1851، قاچاقچیان در لباس دراویش هندی، وارد خراسان

و کرمان شدند و به ترویج تریاک کشی پرداختند و استعمار از این راه جامعه ایران را به مواد مخدر آلوده کرد.
بعد از این مرحله در زمان حکومت سلسله پهلوی، سطح زیر کشت خشخاش تا میزان 33 هزار هکتار افزایش یافت و علاوه بر تریاک های سناتوری که اسباب عیش طبقه اشراف و ثروتمندان، وکلا و نمایندگان مجلس، درباریان و خوانین بود، برای اولین بار، مرزهای کشور به روی هروئین گشوده شد و از حدود سال 1340، جوانان در معرض تهدید جدی مواد مخدر قرار گرفتند.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع کشت خشخاش در کشور، استکبار جهانی که شکست عظیمی را از انقلاب اسلامی متحمل شده بود، نسبت به افزایش زمینه های گرایش جوانان کشور به مواد مخدر و اعتیاد اقدام کرد که در این زمینه، فشار بر ایران با قاچاق مواد مخدر از طرق گوناگون به داخل کشور از مهم ترین اقدامات انجام شده در این زمینه محسوب می شود; چرا که موادمخدر سالانه حدود 600 میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می کند که این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما و بسیاری دیگر از کشورهای بزرگ دنیاست.
در این بین، با توجه به همسایگی ایران با افغانستان و قرار گرفتن کشورمان در مسیر ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به اروپا، ایران تنها کشوری بوده که همواره در معرض تهدیدهای مواد مخدر ناشی از تولید این مواد در افغانستان بوده و بزرگ ترین لطمات را در این حوزه متحمل شده است.
در راستای برطرف کردن این لطمات، پس از قطع پرداخت یارانه تریاک در سال 1359، مقابله فیزیکی گسترده با مواد مخدر و کنترل مرزها بیش از پیش مورد توجه قرار گر

فت تا سرانجام با منع کشت خشخاش، شورای انقلاب، قانون جدیدی را تصویب کرد که در آن، خط مشی اساسی و همه جانبه ای برای مبارزه با قاچاقچیان، استعمال کنندگان و طرق درمان اعتیاد مشخص شد.
در ادامه این مرحله نیز، در راستای مقابله با ورود مواد مخدر به داخل کشور و پیشگیری از توسعه جمعیت معتادان، با تشکیل ستاد مبارزه با مواد مخدر به ریاست رییس جمهوری در سال 1367 و تصویب قانون جدید مبارزه با مواد مخدر مطابق مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1368 و نیز با ورود نیروهای انتظامی به این حوزه، مبارزه با مواد مخدر شکل رسمی تری به خود گرفت.
از آن زمان به بعد، اقدامات ایران به ویژه در حوزه مقابله فیزیکی و مرزی

با قاچاقچیان و رود مواد مخدر به کشور با جدیت پیگیری شد و از آن جمله اهدای حدود چهار هزار شهید تا کنون در حوزه مبارزه مرزی با مواد مخدر، حکایت از عزم ایران در انسداد مرزها برای مبارزه با ورود مواد مخدر به داخل کشور و نیز جلوگیری از ترانزیت این مواد به کشورهای اروپایی در عرصه مبارزه فیزیکی با مواد مخدر دارد.
در عین حال مبارزه فیزیکی و مرزی با مواد مخدر در کشورمان، از آغاز دهه 80 به طور ویژه به مرحله مبارزه نرم با مواد مخدر در بخش های پیشگیری و درمان نیز وارد شد، آن گونه که بیش از 600 هزار معتاد تاکنون به طور تدریجی تحت درمان قرار گرفته اند و در زمینه پیشگیری نیز، اقدامات آموزشی مختلفی از طریق رسانه های دیداری و شنیداری به ثمر نشسته است.
ایران با داشتن 945 کیلومتر خط مرزی با افغانستان، شامل 709 کی

لومتر مرز خشکی و 236 کیلومتر مرز آبی، بزرگ ترین و نزدیک ترین همسایه به این کشور است که به واسطه همین وسعت در خط مرزی مشترک، متوجه بیشترین آسیب ها از حجم بالای تولید مواد مخدر نیز بوده است.
شاید اگر هر کشور دیگری در معرض چنین آسیبی قرار داشت، چشم به دریافت کمک های بین المللی برای مسدود کردن مرزهایش می دوخت و صد البته، انتظار برای دریافت این کمک ها بیشتر می شد اگر این کشور همسایه، در مسیر ترانزیت مواد به اروپا نی

ز قرار داشت.
اما اکنون می بینیم که ایران که در طول 30 سال گذشته، همواره از راه های جدید در مسیر قاچاق مواد مخدر به داخل و ترانزیت مواد مخدر قرار داشته، بدون چشم داشت، کمر به همت خود بسته و نه تنها برای جلوگیری از ورود مواد مخدر به داخل کشور، بلکه حتی با هدف پیشگیری از ترانزیت این مواد به کشورهای اروپایی، در مسیر انسداد کامل مرزهای شرقی با افغانستان گام برداشته است.
آن گونه که احداث 80 کیلومتر دیوار، 160 برجک دیده بانی مرزی، 460 کیلومتر کانال در مرزها، دو برابر کردن نیروهای مرزی، به کارگیری بیش از 10 هزار نفر در قالب یگان های تعقیب افراد و نیز تشکیل پلیس ویژه مبارزه با مواد مخدر از این قبیل اقدامات است.
سردار سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم مشاور رییس جمهوری و دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در رابطه با مجموع اقداماتی که توسط ایران در مبارزه با مواد مخدر انجام شده است، در گفت وگویی اظهار کرد: ما برای مقابله با این موضوع تنها در طول س

ه سال گذشته، 800 میلیارد تومان در مرزهای شرقی کشور هزینه کردیم.
وی با بیان این که میزان کشفیات مواد مخدر در ایران نیز به دو برابر افزایش یافته است، افزود: بنابر ادعای سازمان ملل متحد، از هفت هزار و 700 تن مواد مخدر تولیدی افغانستان در سال 2008، سه هزار تن مواد مخدر به ایران وارد شده که از این میزان، یک هزار تن یعنی معادل یک سوم، توسط ماموران انتظامی، وزارت اطلاعات، گمرک و بسیج کدرصد است.
او از موفقیت 80 درصدی در حوزه مبارزه با مواد مخدر که نشانه پیشرفت چشمگیر ایران در امر مبارزه است نیز، خبر داد و در ادامه، تقویت نیروهای مرزی، تقویت پلیس مبارزه با مواد مخدر، تصویب افزایش اعتبارات انسداد مرزها و ایجاد ابتکارات جدید در روند مبارزه را از اقدامات مهم حوزه مقابله با عرضه برشمرد.
سردار احمدی مقدم همچنین اظهار کرد: جلوگیری از تولید مواد مخدر در افغانستان از عهده جمهوری اسلامی ایران خارج است، اما می توان با انسداد کامل مرزها از ورود مواد مخدر به کشور جلوگیری کرد، در عین حال ایران همواره هدف جلوگیری از ترانزیت مواد مخدر به اروپا را نیز مدنظر داشته است.
دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر کشور که سال گذشته را سال «پیشگیری» در حوزه اعتیاد نامید و این نامگذاری را به سال جاری نیز بسط داده است، مقابله صرف مرزی و انتظامی با مواد مخدر را برای کشور ناکافی دانست و گفت: با نگاه به این اصل، از چند سال اخیر، مبارزه نرم با مواد مخدر در حوزه های پیشگیری، درمان و کاهش آسیب معتادان نیز شدت گرفته است; آن گونه که با توجه به افزایش ظرفیت های درمانی کشور در حوزه اعتیاد، ما امروز مدعی درمان تمامی یک میلیون و 200 هزار معتاد رسمی شناخته شده کشور تا پایان سال جاری هستیم.
به گزارش ایسنا، طبق آمارهای اعلامی، تاکنون علاوه بر درمان بیش از 600 هزار معتاد کشور، حدود پنج میلیون از گروه های در معرض خطر از جمله دانش آموزان، دانشجویان، سربازان و گروه های شاغل چون کارگران و کارمندان، تحت آموزش پیشگیری از اعتیاد قرر گرفته اند.
در حوزه کاهش آسیب معتادان نیز، اقداماتی چون نصب خودپردازهای سرنگ و لوازم استریل و نیز توزیع سرنگ های استریل بین معتادان تزریقی در مناطق پرخطر و پاتوق ها از طریق گروه های فعال آتریچ (گروه های سیار کاهش آسیب اعتیاد) و توسعهDIC ها (مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد) در مناطق آسیب خیز شایان ذکر است.
آنچه که تاکنون درباره عملکرد شاخص ایران در حوزه مبارزه با مواد مخدر عنوان شد، نه صرفا به اذعان مقامات و مسوولان داخلی، بلکه به اعتراف نمایندگان مجامع بین

الملل بوده است; چرا که «پیشتاز بودن ایران و قرار داشتن کشورمان در خط مقدم مبارزه با اعتیاد»، امروز تنها یک شعار نیست که بر زبان مقامات ایرانی جاری می شود، بلکه حقیقتی است که نهادهای بین المللی خود با صراحت و قاطعیت بر آن صحه می گذارند.
در این ارتباط «آنتونیو ماریا کاستا» معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور مبارزه با مواد مخدر پس از بازدید از استحکامات مرزی شرق کشور، درباره اقدامات ایران برای مبارزه جامع با مواد مخدر، خود را قدردان زحمات ایران برای مسدود کردن مرز افغانستان دانست و با بیان این که هیچ کشور دیگری را سراغ ندارد که چنین کارهایی را کرده باشد، اظهار کرد: ایران عمده منابع مورد نیاز برای مبارزه با مواد مخدر را از منابع داخلی تامین می کند و این مورد در دنیا بی سابقه است.
وی با اشاره به این که من هر بار که به ایران می آیم، مشاهده می کنم میزان حرفه ای بودن پلیس ایران افزایش چشمگیری داشته است، در پاسخ به برخی اتهامات مبنی بر این که «خودداری از اعطای کمک های بین المللی به مبارزه ایران با مواد مخدر، منجر به این خواهد شد که ایران مسیر خود را برای قاچاق این مواد به اروپا باز گذارد»، اظهار کرد: اروپا هیچ وقت تصورش این نبوده که مواد مخدر به راحتی از ایران عبور کند، لذا قدردان زحماتی که ایران در خط مقدم مبارزه با مواد مخدر متحمل شده، است.
معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور مبارزه با مواد مخدر با بیان این که من وظیفه خود می دانم که جامعه جهانی را از فعالیت های ایران، مطلع و حمایت های بیشتری را برای ایران فراهم کنم، به احتمال افزایش تولید محصول خشخاش و مواد مخدر افغانستان

در سال جاری میلادی اشاره کرد و گفت: با توجه به بارش ها و حاصل خیزی زمین های این کشور در سال جاری، احتمال تولید محصول وجود خواهد داشت.
وی همچنین با تاکید بر این که زمانی که جامعه جهانی درک بهتری از زحمات ایران داشته باشد، مطمئنا مشارکت بیشتری برای مبارزه با مواد مخدر بین کشورهای دیگر و ایران برقرار می شود، گفت: «به جمهوری اسلامی ایران تبریک می گوییم که بهترین نیروی پل

یس دنیا را در اختیار دارد و با همه توان با معضل مواد مخدر قاطعانه برخورد می کند.»
البته اذعان نمایندگان مجامع بین الملل به ویژه سازمان ملل متحد به نقش سازنده جمهوری اسلامی ایران در امر مبارزه همه جانبه با مواد مخدر به اینجا ختم نمی شود.
«روبرتو آربتریو» نماینده دفتر مبازره با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در ایران نیز فعالیت کشورمان در مبارزه با مواد مخدر، کشف و کاهش تقاضای این مواد را فوق العاده توصیف کرد و با تاکید بر این که «ایران در صدر مبارزه با مواد مخدر در جهان قرار دارد»، تصریح کرد: ایران در عمل به تعهدات خود به ویژه در تخصیص اعتبارات و نیروهای انسانی در مبارزه با مواد مخدر مناسب عملکرده است.
وی با یادآوری این که ایران تاکنون با دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل در زمینه تقویت این مبارزه همکاری و مشارکت جدی داشته است، عنوان کرد: به همکاری با کشور متعهدی چون ایران که تا این حد، خود را به مبارزه جامع با مواد مخدر و بلای اعتیاد متعهد می داند، افتخار می کنم.
اما جمع بندی این گزارش را پس از تشریح وضعیت فعلی مبارزه با مواد مخدر در کشورمان، به بررسی برخی راهکارهای اصلی موجود در زمینه تقویت همه جانبه این مبارزه اختصاص می دهیم.
در راستای بررسی راهکارهای مبارزه با مواد مخدر در کشور می توان گفت که مقابله با اعتیاد، بیش از هر عامل دیگر، به یک عزم ملی نیاز دارد; چرا که صاحب نظران و اندیشمندان، حل معضل اعتیاد و پدیده مواد مخدر را به مبارزه ای فراگیر و پیوسته در ابعاد نظامی، انتظامی، سیاسی، اقتصادی و به ویژه فرهنگی نیازمند می دانند.
اهمیت تبلیغ همگانی درباره ضدارزش بودن مصرف مواد مخدر نیز نباید دور از ذهن بماند، زیرا بی شک امروز وظیفه تبلیغ در این زمینه، به رسانه ها محدود نمی شود، بلکه ب

اید در همه سطوح اجتماعی از جمله مدرسه و خانواده انجام شود.
البته تبلیغ برضد پدیده اعتیاد و مبارزه با مواد مخدر باید کارشناسانه صورت گیرد، زیرا تبلیغات و مبارزاتی که بدون ضابطه و درک شرایط اجتماع انجام شود، نتیجه عکس به بار خواهد آورد.
در عین حال، منفور کردن مصرف مواد مخدر در ذهن آحاد جامعه، تنها با

آموزش های علمی و نوین شکل خواهد گرفت و تاثیر آن، به گفته پژوهش گران علوم اجتماعی به مراتب از استفاده از ابزار تهدید و اعمال قانون بیش تر است.
از این رو، به نظر می رسد که این مساله باید به صورت یک واحد درسی در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود و با توجه به نقش بی بدیل آموزش و پرورش در پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان که جزو گروه های در معرض خطر اعتیاد محسوب می شوند، آموزش و پرورش باید در این زمینه پیشگام باشد.
نقشی که به اذعان بسیاری از کارشناسان، متاسفانه به دلیل بی توجهی آموزش و پرورش به ارائه آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان به عنوان یکی از عوامل اصلی بازدارنده از گرایش به اعتیاد و نیز، گنجاندن پیشگیری از اعتیاد در کتب درسی یا اطلاع رسانی در مورد مواد مخدر و عوارض آن به دانش آموزان با ابزارها و راه های نوین و جذاب، کمرنگ مانده است.
در عین حال، از دیگر راهکارهای موثر در پیشگیری از اعتیاد، افزایش آگاهی خانواده ها در این زمینه است و والدین باید بدانند که فرزندانشان هر اندازه صالح باشند، به اقتضای سن خویش و کنجکاوی ناشی از بی تجربه بودن، ممکن است به انحراف کشیده شوند.
همچنین تقویت پلیس مبارزه با مواد مخدر و نیز اتمام انسداد مرزهای شرقی کشورمان به عنوان مبادی ورود و ترانزیت این مواد، از دیگر راهکارهایی است که در بخش سخت افزاری مبارزه باید مورد توجه جدی قرار گیرد که البته به گفته فرمانده نیروی انتظامی کشور، با تمهیدات اندیشیده شده، انسداد کامل مرزهای شرقی تا دو سال آینده به اتمام خواهد رسید تا سوداگران مرگ دیگر حتی فکر استفاده از معابر کشورمان برای قاچاق و ترانزیت مواد مخدر را به خود

راه ندهند.
در پایان بخشی از برنامه های گسترده کشورمان برای گرامی داشت سال روز مبارزه با مواد مخدر نیز یادآوری می شود.
طبق اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر، یکی از برنامه های مطرح شده در روز جهانی مبارزه با مواد مخدر، بزرگداشت روز پنجم تیر، سالروز جهانی مبارزه با مواد مخدر

است که در این روز ضمن ارائه گزارش جامعی از مجموع اقدامات انجام شده توسط ایران در حوزه مبارزه با مواد مخدر، از دست اندرکاران و فعالان حوزه مبارزه با مواد مخدر تجلیل به عمل خواهد آمد.
از دیگر برنامه های روز جهانی مبارزه با مواد مخدر، برپایی نمایشگاه مبارزه با مواد مخدر در آبان ماه سال جاری است و در این نمایشگاه که به مدت 10 روز برگزار می شود، تمامی سازمان های مرتبط با حوزه مبارزه با مواد مخدر همچون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی و سازمان های غیردولتی و دیگر دستگاه های عضو حضور دارند و عملکرد سازمانی خود را به نمایش می گذارند.
شایان ذکر است که هر سال در سالروز جهانی مبارزه با مواد مخدر، علاوه بر تشریح دستاوردهای ایران در راه این مبارزه، حجم عظیمی از مواد مخدر کشف شده در مبادی ورود نیز به عنوان نمادی از مبارزه مستقیم و جدی با این مواد به آتش کشیده می شود تا شاید این نماد بتواند تصویرگر نابودی کامل مواد مخدر در جهان در آینده نزدیک باشد.
مرگ و میر ناشی از اعتیاد به مواد مخدر در آلمان رو ب

ه افزایش است
مرگ های ناشی از اعتیاد به مواد مخدر در آلمان افزایش

یافته است.
به گزارش شبکه اول تلویزیون دولتی آلمان، «آ.اِر.دِ» مواد مخدر مصنوعی، بویژه هروئین و سایر مخدرهای کشنده، تاثیر زیادی در افزایش مرگ و میر در جمهوری فدرال آلمان داشته است.
این گزارش با بیان آنکه آمار مرگ های بر اثر اعتیاد از چهار سال گذشته در آلمان بار دیگر افزایش یافته است، افزود: تنها در سال 2013 قربانیان مرگ ناشی از اعتیاد در آلمان، هزار و دو نفر شدند که هر چند در مقایسه با آمار هزار و سیصد و سی یک مرگ سال 2009 میلادی، کمتر است اما در مقایسه با سال 2012 رشد داشته است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله راهکارهای مشارکت فراگیر و فعال کارکنان مدر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله راهکارهای مشارکت فراگیر و فعال کارکنان مدرسه در مشاوره تربیتی و تحصیلی در pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله راهکارهای مشارکت فراگیر و فعال کارکنان مدرسه در مشاوره تربیتی و تحصیلی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله راهکارهای مشارکت فراگیر و فعال کارکنان مدرسه در مشاوره تربیتی و تحصیلی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله راهکارهای مشارکت فراگیر و فعال کارکنان مدرسه در مشاوره تربیتی و تحصیلی در pdf :

راهکارهای مشارکت فراگیر و فعال کارکنان مدرسه در مشاوره تربیتی و تحصیلی

راهکارهای نوین تعلیم و تربیت

مقدمه:
اهمیت مسائل دینی و پیاده نمودن این مسائل از جمله حجاب که در جامعه کنونی از هر سو در معرض تیرهای سهمگین تهاجم فرهنگی میباشد موردی است که دشمن پس از ناکام ماندن 8 سال جنگ تحیلی بر کشور ما که کشور جوانی میباشد به فکر حمله از

جهت دیگری نمود و آن تهاجم فرهنگی و تابع مُد و تابع نظریات خود قرار دادن جوانان این مملکت بود. همان روش کهنهای که در عهد رضاخان تجربه کرد و جهت پیشرفت کار خود ابتدا از حجاب زنان شروع نمود و کمکم توانست برای خود پایگاهی ایجاد نماید، پس همین امر انگیزهای بود جهت بررسی مسائل مربوط به حجاب بانوان در جامعه کنونی و راههایی که بتواند ما را به فطرت خداگونه خود بازگرداند.

چگونه است که بسیاری از دانش آموزان کلاسهای بالاتر و حتی مقاطع بالاتر، با اینکه سالها تحت تعلیم و آموزش قرار میگیرند هنوز تا حد بسیار با مسائل اعتقادی دینی بیگانه هستند.
چرا حتی بسیاری از بزرگسالان ما که بعضاً دارای مدارک بالاتر نیز میباشند هنوز احساس نمیکنند که دین برای زندگی آنهاست، آنهم برای تمام زندگی.
سؤالاتی که ذهن مرا بخود مشغول کرده این است که چگونه دانش آموزی که از اول راهنمایی تا کنون مسائل دینی را جزء درسهای مدرسه خوانده است و در خانواده و محیط

اجتماعی هم با آن برخورد داشته است هنوز یک انسان بدون انگیزه است و مسائل اعتقادی در زندگی او آن گونه که زیبنده یک دختر مسلمان است مطرح نمیباشد.

 

جمع آوری اطلاعات (شواهد)
برای بررسی بهتر مسئله لازم دانستم که با چند نفر در زمینه کارم مشورتهایی داشته باشم، سعی نمودم نظرات حداکثر افراد را در کارم دخالت دهم، لذا با مربی پرورشی مدرسه خودمان و معلم دینی به مصاحبه و گفتگو پرداختم و چگونگی کارم را توضیح دادم و از آنها راهنمایی خواستم، ارشادات آنها در تسهیل کارم نقش اساسی داشت. گروه بعدی مدیر و معاونین مدرسه بود، که با آنها صحبت نمود، آنها نیز این کار را پر زحمت و در عین حال بسیار مفید دانسته و البته نظرات و پیشنهاداتی ارائه نمودند که از آنها نیز استفاده شد. چند تن از مشاوران پایههای مختلف و اول

یاء دانش آموزی نیز کسانی بودند که در این مورد با آنها مشورت شد، آنان نیز آنرا مفید دانسته، چند نفر از کادر محترم اداره آموزش و پرورش نیز کار را دیده و آنها را مورد تأیید قرار دادند.
انتخاب راههای پیشنهادی:
راه حلی که برای نقصان یا رفع این مورد به نظرم رسید این بود که در کلاسی که درس

میخواندم به فعالیت پرداخته و در ساعات بحث و گفتگو یا صحبتهای دوستانه افکار دوستان را به سمت پژوهش و تفسیر که باعث تفکر و تعقل در آیات گردد و استفاده از نهج البلاغه و حدیث و داستان زندگی علما و خوابهای روحانی و معنوی آنان و دوستان و سخنان علمای بزرگ کمک بگیرم، تا همکلاسیها با علاقه هم به مسائل درسی پرداخته و هم به رعایت صحیح حجاب بپردازند. مبنای کار من در این زمینه تفکر بوده است که دانش آموزان در طول دوران تحصیل یکساله خود روزی یک مطلب را در زندگی پیاده نمایند طولی نخواهد کشید که تمام مسائل دینی مخصوصاً حجاب را عملاً در زندگی خود پیاده نموده، پس با این دیدگاه چند راهحل در نظر گرفته و آنان را آزمودم.
راهحلهایی که سبب ایجاد انگیزه خودباوری دینی و رعایت حجاب در بین دوستان گردد.
1- تفکر و تعقل پیرامون آیات درس عفاف کتاب دین و زندگی2 در مواقع خارج از ساعات درسی و بحث و گفتگو پیرامون آنچه که تفکر نمودن و بیان نظرات و عقاید خود در گروه همکلاسیها
2- شرکت در نماز جماع و تشویق دوستان به این امر
3- خود به عنوان یک الگوی عملی سعی نمودم مواردی که لازم است یک دختر مسلمان رعایت کند، انجام دهم.
4- نوشتن تحقیق پیرامون مسئله با همکاری دوستان و همکلاسیها و ارسال آنان از طریق مدرسه با همکاری بزرگوارانه مدیر محترم مدرسه به ناحیه و استان.
5- با کمک مدیر و اولیای دانش آموزان نشست پرسش و پاسخ با علماء بزرگ
برپایی و برگزاری جلسات ادعیه
– معرفی دوستان به پژوهشگاه معلم استان جهت استفاده آنان از منابع عل

می آن پژوهشگاه با کمک کارت عضویت ماردم.

مرحله اول

اجرای آزمایش
ابتدا همکلاسیهای خود را که 22 نفر بودند و در درس دین و زندگی گروهبندی شده بودند به صورت همان گروهها قرار داده و در ساعات دینی یا پرورشی و یا بیکاری هر گروه پیرامون مسئله حجاب به بحث و گفتگو و بیان نظرات و عقاید گروه پرداخته و در هنگام اذان ظهر در نماز جماعت شرکت مینمودم و دوستان را به این امر تشویق مینمودم و هنگام صحبت بسیار آرام صحبت میکردم و با ظاهر مرتب و آراسته به مدرسه میرفتم و با احترام کامل با دانش آموزان صحبت میکردم و همیشه سعی مینمودم در مسائل درسی یک قدم از کلاس جلوتر باشم و بتوانم یک الگوی عملی برای همکلاسیهایم باشم.
اجرای عمل انتخاب شده:
همکلاسیهای من در خارج از محیط مدرسه به گونهای که نشانه تمدن غرب میپنداشتند بیرون میرفتند و افراد انگشت شماری در نماز جماعت مدرسه شرکت مینمودند و رفتارها و کلمات نامطلوب را از خود نشان میدادند.

در مرحله بعد:
در کنار روش قبل (مانند تفکر و تعقل در آیات و استفاده از منابع پژوهشگاه استان که قبلاً دوستان را به آن پژوهشگاه جهت تحقیق معرفی نموده بودم و پیاده نمودن روش ایجاد خلاقیت و نوآوری در کلاس و سخنان شیرین و معنوی دبیر دینی و پرورش و ایجاد بحث و گفتگو در هنگامیکه دبیر محترم اجازه میداد و به اقتضای کلاس و حضور فعالتر دوستان گویای نقش دین در زندگی آنان بود.
در مرحله بعد:
هر روز صبح یک آیه یا حدیث پیرامون حجاب بر روی تخته کلاس و قراردادن مسابقه ختم قرآن در بین دوستان و ختم صلوات جهت سلامتی امام زمان(عج) و تسبیح دست دانش آموزان در محیط مدرسه گویای پیشرفت کار در مدرسه بود.
مرحله آخر:
با توجه به محتوای درس دینی که مسائل حجاب و آیات و احادیث درس فعالیت دوستان در کلاس و خارج از کلاس و تشکیل نمایشگاهی با همکاری دبیر محترم دینی و پرورشی نمایشگاه از کارها و خلاقیتهای دوستان که سعی مینمودم منابع علمی را برای آنان معرفی کنم و یا ب مدیر محترم آموزشگاه انجام گرفت با دوستان به بحث و گفتگو میپرداختیم. گفتگوی دوستان گویای این بود که فعالیتهای انجام شده در این زمینه مؤثر بوده است، مدیر محترم مدرسه و دبیر دینی و پرورشی نیز در صحبتهایشان از این وضع اظهار رضایت میکردند، و دوستان در رفتارهای ظاه

ری و رعایت حجاب خود با تفکر و تعمل برخورد مینمودند و شوق بسیاری برای انجام فرائض از خود نشان میدادند و ظاهر آنان بسیار متین و باوقار بود.
گردآوری اطلاعات (شواهد 2 )
گرچه از رفتارها و اظهار نظرهای همکلاسیها و مدیر و معلمان محترم پیدا بود که تغییر و تحول در رفتارهای ظاهری و خودباوری دینی بوجود آمده است، برای اینکه دقیقاً مشخص شود که روشهای بکار گرفته شده مؤثر بوده است یا نه تصمیم گرفتم درباره آنچه انجام دادهام اطلاعات عینی و موثق جمع آوری کنم.
در گفتگویی با معلمان و مدیر مدرسه راههایی را برای مطلع شدن از نتایج کار پیشبینی کردیم.
از آن جمله بود:

1- نظر خواهی کتبی از همکلاسیها درباره موضوع
2- نظرخواهی شفاهی در جلسه بحث و گفتگو از والدین و شورای دانش آموزی درباره روشهای بکار گرفته شده.
3- نظرخواهی مشاورین اهل فن درباره نمونههایی از گزارشها و روش بکار گرفته شده.
4- مقایسه رفتارهای ظاهری و پایبندی به حجاب پیش از آموزش و پس از آموزش.

شواهد جمع آوری شده در این مرحله نشان داد که راههای پیشنهادی مناسب بودند و همکلاسیها از روشها اظهار رضایت میکردند. رفتارهای ظاهری و نمرات درس دینی هم نشان دهنده این واقعیت بود.
در فرآیند آموزش در کلاس قبل از آموزش درصد نمرات همکلاسیهایم پایین بود، اما بعد از آموزش نمرات تمامی دوستان و رفتارهای ظاهری و خودباوری دینی آنان صددرصد تغییر نموده و در درس دینی میانگین نمرات بسیار خوب بود که در بررسی میانگین زیر نشان داده شده است.
میانگین نمرات بعد از اجراء طرح میانگین نمرات قبل از اجراء طرح
18 13

19 16
20 15
از بررسی میانگین نمرات و فعالیتهای معنوی همکلاسیها در مراحل پس از انجام طرح به انجام فرائض رغبت بسیار داشته و میانگین نمرات درس دینی از نمرات قبل از طرح بیشتر بوده است. جهت دستیابی به اطلاعات عینی موثق در روشهای بکار گرفته شده پس از نظر خواهی کتبی از همکلاسیهایم درباره اجرای طرح نتایج ذیل بدست آمد. تعداد همکلاسیهایم 22 نفر میباشد و آخرین امتیاز برای هر سوال 100 میباشد.

تجزیه وتحلیل دادهها:
با بررسی دقیق پرسشنامه و محاسبه هر امتیاز و هر سؤال این نتایج حاصل گردید.
خیلی زیاد کم خیلی کم
تا چه اندازه رعایت حجاب را دوست دارید. 74% 26% ــ ــ
2- رعایت حجاب برای شما در زندگی مفید است؟ 81% 19%
3- رعایت مسائل دینی در چه حد خداشناسی شما را بالا می برد؟
4- تشویق و تقدیر اطرافیان در رعایت مسائل دینی در شما چقدر مؤثر است؟ 0

جمع آوری دادهها:
جمعآوری دادهها میتوانست از دو طرق مصاحبه و پرسشنامه صورت گیرد ولی روش پرسشنامه مطلوبتر به نظر میرسد. در این پریش نامه اسامی افراد خواسته نشده، ولی افراد میتوانستند در پایان نظرات و پیشنهادهای خود را بدهند. در روش مصاحبه، ممکن بود فرد مصاحبه شونده

پاسخهای درست ندهد و با توجه به عامل زمان این روش خودبخود منتفی شود.
خیلی کم کم زیاد خیلی زیاد
ــ ــ 20 % 80 % تا چه اندازه اسلام بیان کننده احکام اساسی لازم برای سعادت بشر است؟
ــ ــ ــ 100 % اعتقاد به خدا در حل مشکلات زندگی کمک میکند؟
ــ ــ 10 % 90 % اعمالی که انجام میدهیم در آخرت حساب و کتاب دارد.
ــ ــ 10 % 90 % به عنوان وظیفه دینی چقدر مقید به رعایت حجاب خود هستید؟
ــ ــ 15 % 85 % نماز ما را از انجام عمل زشت و گناه باز می دارد.

ــ ــ 25 % 75 % کسب علم یک وظیفه دینی است.
ــ ــ ــ 100 % برای حل مشکلات به اولیای خدا توسل میکنید؟
ــ ــ ــ 100 % حضرت فاطمه (س) را الگوی خود میدانید؟
ــ ــ 20 % 80 % کتابهای دینی را مطالعه میکنید؟
تجزیه و تحلیل درصدها:
الف) با بررسی دقیق پرسشنامهها و محاسبه هر امتیاز حاصل گردید که بالاترین امتیاز مربوط به:
– تشویق و تقدیر از دانش آموزان
– اعتقاد به خدا در حل مشکلات زندگی
– توسل به اولیاء خدا برای حل مشکلات
– حضرت فاطمه (س) بهترین الگوی عملی
– حساب و کتاب اعمال در آخرت
– مقید به رعایت حجاب
– بالا بودن درجه خداشناسی با رعایت مسائل دینی
– بازداری نماز از اعمال نادرست و گناه
– اسلام بیان کننده احکام اساسی برای سعادت بشر است.

نتایج:
از آنچه گذشت میتوان به نتایج زیر اشاره نمود.

با اجرای این روشها:
– دانش آموزان به رعایت مسائل اعتقادی علاقه مند شدند و نشاط و شوق آموختن و عمل نمودن به آنها بالا رفته است.
– اکثر همکلاسیها در انجام فعالیتهای مذهبی فعال شدند.
– اکثر دانش آموزان در درس دینی فعال شدند.
– خود پنداره دانش آموزان درباره رعایت حجاب دگرگون شد و اکثر همکلاسیها به خودباوری رسیدند که انجام فرائض دینی دست وپاگیر نخواهد بود، بلکه لذت بخش هم هست.
– مشارکت در ماین همکلاسیها و مسئولین مدرسه افزایش یافت.
– این شکل کار زمینههای رشد اجتماعی-مذهبی همکلاسیها را افزایش داد.
– عادت به مطالعه و پژوهش و تحقیق بیش از پیش در میان هملاسیها گسترش یافت.
– علاوه بر علاقه به درس دینی و رعایت مسائل مربوط به حجاب نشاط و شوق عمل نمودن به باورهای دینی، با مهارت سخنرانی بسیاری از هملکلاسیها و شرکت در مسابقات مختلف فرهنگی تربیتی آنان بیشتر شد.

نمونه ای از روشهای تربیتی قرآن
قرآن کریم کتاب انسان سازی است. این بحر بیکران علم و معرفت و کتاب جا

وید حضرت حق تعالی، سرشار از روشهای متعدد تربیتی برای کمال انسان است.
در نوشته حاضر، نویسنده کوشیده است به نمونه هایی از روشهای تربیتی قرآن کریم، اشاره داشته باشد.
اینک مطلب را باهم ازنظر می گذرانیم.

مفهوم تربیت

تربیت به معنای پرورش انسانها در راستای ایجاد و تصحیح رفتارهای اجتماعی است. از این رو، هرچند که از برخی جهات ارتباط تنگاتنگی با حوزه اخلاقی نیز پیدا می کند که ایجاد فضایل و منش های پسندیده عقلانی و عقلایی و شرعی در خود شخص است ولی توجه به دیگری و اجتماع و رفتارهای اجتماعی در آن اصالت می یابد. از این روست که تربیت را به معنای پرورش دیگری و فعلیت بخشیدن استعدادها و قوای درونی دانسته اند. مربی می کوشد تا با توجه به استعدادها و قوای موجود در شخص از راه به کارگیری روش های خاص آن را به فعلیت برساند.
خداوند در آیات بسیاری خود را به عنوان رب العالمین معرفی می کند که به معنای پرورش دهنده است. خداوند افزون بر آفریدگاری به نقش پروردگاری نیز توجه می دهد؛ زیرا پروردگاری به معنای تربیت و پرورش هر آفریده ای به گونه ای است تا به کمال شایسته و لایق خویش دست یابد. این روش ها شامل مجموعه ای از کنش ها و واکنش های تکوینی و یا آموزه های دستوری است. روش هایی که می توان آن را از حوزه فتنه ها و بلاها و ابتلائات تا حوزه های امتحان و آزمایش و مانند آن ردگیری و شناسایی کرد.

کمال طلبی انسان
انسان ها به طور طبیعی می کوشند تا خود را از نقص برهانند و به کمال برسانند. حتی نوجوانانی که به نظر رفتارهای شکننده و خطرسازی را در پیش می گیرند در راستای دست یابی به کمال گام برمی دارند هرچند که ممکن است که در شناخت مصداقی امر کمالی و یا غیرکمالی اشتباه کرده و به خطا روند. انسان در حوزه اخلاقی می کوشد منش های خویش را به گونه ای درآورد که از نقص به دور و فضیلت های انسانی را در خود نهادینه کند. بخشی از امور اخلاقی و فضایل منشی انسان اختصاصی و مربوط به ذات آدمی است و به نظر می رسد که بازتاب اجتماعی آن کم باشد ولی برخی از آن ها ارتباط با حوزه اجتماعی می یابد که بیشترین اصول و فضایل اخلاقی را دربر می گیرد. از این روست که عالمان علم اخلاق و تربیت از مجموعه ای همانند سخن می گویند و تنها اختلاف میان فضایل اخلاقی و تربیتی در آن است که شخص در علم اخلاق می کوشد تا فضایل را شناسایی و آن را در خود نهادینه کرده و به شکل منش خویش درآورد. از این روست که می توان گفت که در حوزه خودسازی قرار می گیرد. اما اصول تربیتی ناظر به رفتارهای اجتماعی آدمی است و از این روست که دیگر سازی و یا مسایل و اصول اخلاقی مرتبط با جامعه و رفتاری مراد و منظور در علوم تربیتی است.

دانش رشدی
در قرآن داستان هایی از پیامبران گزارش شده است که آنان برای آموزش رفتارهای اجتماعی و کمال یابی به سراغ دیگرانی رفته اند که به نظر ایشان الگوهای عینی و عملی بودند. اکتسابی بودن رفتارها و هنجارهای اجتماعی عامل مهمی است که مردمان را به سوی استادانی رهنمون می سازد که می توانند آدمی را در ایجاد و یا تصحیح رفتارهای درست اجتماعی یاری رس

انند. هنگامی که سخن از آموزش به میان می آید تنها دانش های نظری مراد نیست بلکه دانش هایی نیز مراد و منظور است که آدمی را به رفتارهای درست رهنمون می سازد. از ای دانش به دانش رشدی و کمالی نیز یاد می شود. حضرت موسی(ع) برای دست یابی به رفتارهای درست اجتماعی همراه و همگام با عالم ربانی می شود که از دانش رشدی و لدنی برخوردار بوده است.
آن حضرت(ع) نشان می دهد که تغییر رفتاری تنها اختصاص به زمان خاصی ندارد و انسان در هر سن و یا سطح علمی باشد نیازمند بهره گیری از دانش های رفتاری و مربیان و استادانی است که بتوانند با کنترل و نظارت نزدیک رفتاری آن را شناسایی و ارزیابی و تحلیل خود را از رفتار بیان دارند. به سخن دیگر هر چند که آدمی در برخی از سنین به سادگی و آسانی می تواند رفتارهای خویش را بازسازی و تصحیح نماید و یا در سطوح علمی و سنی پایین تر نیازمندی بیش تری به آموزش و تربیت دارد ولی نیاز به استاد و آموزش و پرورش اختصاصی به سن و یا سطح خاص علمی ندارد و انسان همواره می بایست نیازمندی خویش را به آموزش و پرورش تقویت کند.

رابطه علم و عمل
استاد علامه حسن زاده آملی می فرماید: انسان حد یقف ندارد و هیچ زمان و سنی و سطح علمی نمی بایست به این باور برسد که به پایان راه رسیده است و دیگر نیازی به بالا رفتن ندارد. به نظر ایشان کسی که به این باور رسیده باشد که دیگر نیازی به آموزش و پرورش ندارد به بیماری کم اشتهایی و بی اشتهایی معنوی دچار شده است و می بایست او را درمان کرد؛ زیرا انسان آفریده و عمل خداوندی است که او بی نهایت است و حد و اندازه ای را نمی توان تصور کرد که در آن پایانی است. خداوند می فرماید: کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی براساس شخصیت و ذات خویش عمل می کند که این حکم و قانون شامل خداوند نیز می شود و از آن جایی که خداوند بی نهایت است عمل او که وجود انسانی است نیز بی نهایت است و آدمی می بایست همواره در جست وجوی بیش تر کمالات علمی و عملی باشد و حدیقفی را برای خود تصور نکند. امیرمؤمنان علی(ع) به فرزند خویش محمد حنفیه می فرماید: ارق فارق؛ بخوان و بالا رو؛ به این معنا که عمل کتبی خداوند که قرآن است را بخوان و بر درجات شناختی و ذاتی خویش بیافزا؛ زیرا قرآن نیز عمل خداوندی است که بی نهایت است و انسان می تواند با خواندن آن هر دم به معنا و درجه و مرتبه ای برسد که پیش از آن نرسیده است.
این خواندن و خوانش می بایست همراه با عمل باشد؛ زیرا عمل است که دانش را به ش

کل علم حضوری جزو ذات بشر می سازد. هرگاه دانشی ذاتی شود و از راه عمل صعود کند: العمل الصالح یرفعه، در آن زمان دریچه دیگری از معرفت و شناخت به روی او گشوده می شود و به معرفت تازه ای دست می یابد و این گونه است که با هر دانش و عمل به آن در حوزه

رفتاری می توان دریچه ای دیگر از دانش گشود و به زاویه تازه ای دست یافت که پیش از آن بر آن نایستاده بود. به سخن دیگر هر دانشی با رفتار و عمل است که آدمی را به درجه ای بالاتر می برد و در آن جاست که آدمی می تواند امور دیگری را ببیند و بشناسد.
به هر حال رفتار آدمی تاثیر به سزایی در ترقی ذات و دست یابی به دانش ها و کمالات تازه دارد. البته از آن جایی که دانش ها و معرفت های آدمی همانند رفتارهای وی دو دسته متضاد می باشد می بایست در پی دانش ها و رفتارهایی بود که از آن به دانش های مفید و رفتارهایی صالح و نیکو یاد می شود. از این روست که حضرت موسی(ع) خواستار دانش های رشدی می شود که قابل عمل باشد و درهای تازه ای از علم و دانش و شناخت و بصیرت را بر وی بگشاید. (کهف آیه 66)
رفتارهای صالح و نیک برخاسته از دانش های رشدی و کمالی است. بنابراین در اصل تربیت می بایست به این نکته توجه شود که تنها دانش های رشدی و کمالی را به تربیت شونده انتقال داد و از او خواست تا آن را به شکل عملی در خود تقویت کند.
بنابراین ممارست اصلی اساسی در آموزش و پرورش قرآنی است. قرآن بر این اساس همواره هر آموزه ای را زمانی تجویز می کند که شخص با تکرار و ممارست توانسته است آن را به شکل منش خویش درآورد. شاید تجربه نبوی در ایجاد امت الگوی عصر خویش بر این اساس و پایه بوده است و قرآن از آن به نزول تدریجی برای آموزش امت یاد می کند.
در آیات چندی چون 192 سوره شعراء و آیه 80 سوره واقعه و 9 سوره حدید سخن از روش تربیتی تدریجی است که از آن به نام تنزیل یاد می شود. تنزیل به معنای نزول تدریجی آموزه های وحیانی است که در یک فرآیند زمانی اتفاق می افتد. شخصی که در تحت آموزش و پرورش تدریجی قرار می گیرد گام به گام آموزش ها را دریافت و با پرورش آن در خود به شکل منش ثابت رفتاری درمی آورد. هدف از تدریجی بودن آموزش و پرورش آن است که شخص با ممارست آن را به شکل ثابت درآورد.
آزمون های پیاپی می تواند برای تثبیت آموزش و پرورشی که انجام شده است موثر باشد. از این روست که هر از گاهی شخص تربیت شونده با آزمون هایی مواجه می شود تا آن چه آموخته و یا عملیاتی کرده را در خود بروز و ظهور دهد. در آیه 155 و 157 سوره بقره سخن از آزمون ها

ی مختلف برای شناخت اهل اهتدا و راه یافته گان است. شخصی که در مسیر هدایت است و می کوشد تا با بهره گیری از آموزش های استادان تربیتی خود را چنان که شایسته خود و جامعه انسانی است بسازد در هنگام آزمون ها خود و توانایی خویش را محک می زند و به

این راه و روش توانایی های خویش را می سنجد و به داوری می گذارد. خداوند در آیه 164 و 165 سوره انعام بیان می دارد که امکانات و مزایای هر انسانی وسیله آزمون او از سوی خداوند مطرح می شود تا هر شخصی با فعلیت بخشی توانایی ها بالقوه در هنگام آزمون های سخت و دشوار راه رشد و تکامل را بپیماید.

رابطه ابتلا با پرورش استعدادها
در حقیقت هرگونه بلا و ابتلایی را نمی بایست شر دانست و با آن معامله شر نمود؛ بلکه از جمله بلایا و ابتلائات آن دسته از بلایایی هستند که در راستای پرورش استعدادها و ظهور و بروز آن انجام می شود. چنان که این مسئله برای حضرت ابراهیم(ع) پیش آمده و خداوند در آیه 124 سوره بقره به آن اشاره کرده است.
بسیاری از مردم نسبت به آزمون ها برخورد منفی و سلبی داشته و واکنش درستی در برابر آن انجام نداده و موضع گیری منفی بروز می دهند؛ زیرا به نظر ایشان هرگونه آزمونی در راستای خوار و ذلیل کردن وی است که در سوره فجر به این نگرش منفی مردمان نسبت به آزمون ها اشاره شده است. درهمین سوره بیان می شود که برخی آزمون هایی را کرامت و تکریم خویش می شمارند که آن ها نیز این گونه نیست؛ زیرا هدف از آزمون ها حتی اگر به شکل خیر و کرامت باشد و یا به شکل از دست دادن نعمتی صورت گیرد به قصد اهانت و یا تکریم نیست بلکه هدف اصلی از آزمون دست یابی اشخاص به کمالات و بروز و ظهور قوا و استعدادهای ایشان است. به نظر می رسد که حتی آن دسته از بلایا که در دنیا به شکل مجازات و تنبیهات می باشد نیز برای بازگردان شخص به مسیر تکاملی است.
براین اساس است که خداوند تنبیهات و مجازاتی را به عنوان مجازات پرورشی یاد می کند. از این رو نمی توان هرگونه مجازاتی را مجازات تعذیبی شمرد بلکه می توان آن را در دسته تنبیهات و تذکرات الهی دسته بندی کرد.
هر مربی می بایست در هنگام خطا تربیت شونده او را آگاه و متنبه کند که مجازات محدود و متعین یکی از راه های بیدار کردن و هوشیار نمودن شخص است.

روش تشویق از دیگر روش هایی است که قرآن برای تربیت افراد از آن بهره می گیرد و به دیگران می آموزد که از آن بهره گیرند.

در روش های تربیتی قرآن تشویق بر تنبیه و انذار مقدم است. (انعام آیه 147 و فصلت آیه 43) از مربیان نیز می خواهد که نسبت به تربیت شوندگان در عمل رفتاری را نشان دهند تا آنان از آن پند گیرند. در حقیقت آموزش و پرورش عملی بسیار مفید و سازنده است.
در گذشته هر شخصی که به جایگاهی دست می یافت می کوشید تا دستگیر دیگران شود و به حکم امر به معروف و نهی از منکر راهنمای علمی و عملی دیگران شود. از این رو بود که در گذشته انسان های کامل بیش تری پدید می آمد و استادان خود را موظف می دانستند تا شاگردانی اخلاقی و کامل تربیت کنند. درس های کوچک و افراد با استادان به نوعی زندگی می کردند. از استاد میرزاهاشم قزوینی حکایت می شود که وی شاگرد خویش را به میان مردم می برد تا در عمل کنش ها و رفتارهای او را زیرنظر گیرد و می گفت که برخی از این آموزش ها نمی تواند در اتاق و بیرون از جامعه انجام پذیرد.
پرورش عملی
اگر به روش خضر(ع) نیز توجه شود این گونه بوده است که وی به جای این که آموزش رشدی خویش را به مجموعه ای از دانش های مفهومی و انتقال آن به شکل علم حصولی اکتفا و بسنده کند، حضرت موسی(ع) را با خود به میان جامعه می برد و در عمل هم خود کارها و رفتارهای خاص آموزشی را در پیش می گیرد و هم شاگرد را به کار عملی وادار می سازد. در داستانی که قرآن گزارش می کند حضرت موسی(ع) ناچار می شود که تن به کار سپارد و کارگری مجانی و رایگان بکند و بی مزدی به دستور استاد دیواری را بنا گذارد. این پرورش عملی بو دکه روش خضری(ع) و حضرت موسی(ع) از آن به آموزش و پرورش رشدی و الهی یاد می کند.
آموزش ها در هر علم و دانشی می بایست افزون بر دانش های نظری که از راه گفت وگو و جدل احسن و استدلال انجام می شود به شکل عملی صورت گیرد. آن چه دانشی را پایدار و به شکل علم حضوری و ذاتی در می آورد شکل عملی آن است. به نظر می رسد که در حوزه ها و مراکز آموزشی کنونی کم تر به آموزش های عملی توجه می شود. آن چه در دانشگاه ها و حوزه های کنونی تدریس می شود علم اخلاق و علم تربیت است نه پرورش اخلاقی و تربیتی افراد. استاد علامه حسن زاده آملی همواره هنگام تدریس شرح فصوص الحکم ابن عربی و مصباح الانس به شاگردان خویش تاکید می کردند آن چه در این کلاس ها آموخته می شود مفاهیم عرفانی است که دانش تعلیمی است و آن چه باید تحقق یابد و انسان را محقق به عرفان کند دانش رشدی و پرورشی است که می بایست زیر نظر استاد انجام شود.
در گذشته هر استادی شاگردی را با خود همراه داشت و یا شماری از شاگردان به شکل نوکر حتی شبانه روز او را همراهی می کردند و این گونه است که حضرت امیرمومنان(ع) می فرماید: انا عبد من عبید محمد (ص) من بنده ای از بندگان و نوکری از نوکران محمد(ص) هستم. روش آموزشی رشدی که در آن زمان به کار می رفت موجب می شد تا

 

شاگردان همه رفتارها و کنش ها و واکنش های استاد را در هنگام خشم و خوشی و سختی و راحتی زیرنظر داشته باشند و استاد نیز شاگردان خویش را نظارت مستقیم نماید. این گونه است که حتی در آموزش های رسمی نیز موفق بودند و استاد آیت حق حائری یزدی به عنوان نمونه از 500 شاگرد خویش سیصد مجتهد مسلم تحویل اجتماع داد که بسیاری از ایشان الگوهای رفتاری و اخلاقی زمانه خویش بودند. هم چنان که استاد سیدقاضی طباطبایی از استادان معروف که هنوز شاگردانی از ایشان چون آیت الله بهجت باقی مانده اند توانسته است ده ها استاد مسلم و عارف کامل و مکمل تحویل اجتماع دهد.
بنابراین نظارت مستقیم و کنترل رفتارهای شاگردان از نزدیک از اصول اصلی آموزش و پرورش قرآنی است که در داستان های بسیاری بدان اشاره شده است و تجربیات نیز به خوبی تاثیر آن را نشان داده است. در حالی که در دانشگاه ها و حوزه های امروز این روش تربیتی به کلی به فراموشی سپرده شده است و کلاس های اخلاق و حتی آموزش های دینی به صورت هزاری برگزار می شود و شاگردان خاص و خصوصی وجود ندارد.
اکنون دیگر نمی توان رفتار عملی استادان را در حوزه های خانوادگی و اجتماعی ردگیری کرد و آنان را الگوهای عینی و عملی خویش قرارداد. این گونه است که بسیاری از آموزش ها به شکل قول بی عمل و بی نظارت است.
این ها بخشی از روش های تربیتی قرآن است که در این مجال کوتاه بدان پرداخته شده است و روش های قرآنی را می توان به بیش از 50 مورد برآورد کرد که امید است تا در آینده و در نوشتاری دیگر بدان ها پرداخته شود. باشد با بهره گیری از این روش های قرآنی بتوانیم در الگوسازی و جامعه پذیری نسل های آینده نقش سازنده و مفیدی داشته باشیم و با عمل به آموزه های قرآنی از مشکلات گوناگون کنونی در آموزش های تربیتی رهایی یابیم.

روشهای تربیت دینی:
مقصود از روشها ، فنون ، شیوه ها و دستور العملهای جزئی است که اهداف آموزش را به ثمر می رسانند .برخی از این روشها عبارتند از :

1ـ روش غیر مستقیم
نتایج استفاده از روشهای غیر مستقیم بسیار مفید تر از روش مستقیم است چرا که در روش مسقیم تذکرات زیاد و متوالی سبب لجاجت و مقاومت منفی می شود و بیان ایرادات و نصایح . احساسات کودک را جریحه دار می کند . علاوه بر این احساس غرور ، خودخواهی و احساس خفت ناشی از پذیرش خطا سبب مقاومت روحی فراگیر می شود.9
روش الگویی ، روش استفاده از مثال ، قصه گویی ، یادآوری نعمات الهی ، نمایشی از جمله روشهای غیر مستقیم هستند.10
در سیره بزرگانی چون آیت ا; بهجت نیز روش غیر مستقیم بسیار دیده می شود . ایشان هیچ گاه به طور مستقیم به شخص نمی فرمایند این کار را بکن یا نه . بلکه در ض

من داستان یا حدیثی قصور و اشتباه اطرافیان را گوشزد می نمایند.11
2ـ استفاده از روشهای فعال
در این روش مشارکت کودکان مد نظر است و مزیت آن تأثیر عمقی آن است ، فعالیت گروهی بچه ها ، واگذاری مسئولیت به ایشان ، وضع قوانین توسط آنها و نظارت و قضاوتشان در مورد افراد خاطی از موارد مهم و موثر است.12

3ـ روش تربیت تلقینی
تلقین مثبت به خود و دیگران از روشهای مورد استفاده در تربیت اسلامی است ، حضرت امام خمینی (ره ) در این مورد می فرمایند : « یکی از چیزهایی که برای انسان مفید است تلقین است ; یک مطلبی که باید در نفس انسان تاثیر بکند با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا می کند به همین جهت اگر استفاده از روش تلقین در تعلم و تربیت به صورت منفی و تحمیل نباشد بلکه به شیوه مثبت ، آگاهانه و آزادانه انجام پذیرد بسیار مطلوب و موثر خواهد بود.13

شیوه آموزش برخی مفاهیم دینی:
مفهوم دین : در سالهای اول دبستان از پرداختن به معنا و مفهوم واژه دین باید اجتناب کرد زیرا کودکان در این دوره علاقه ای به طرح این مباحث ندارند و فقط باید به تعریف ساده ای بسنده کرد .
مفهوم دعا : در مورد دعا باید چند نکته را در نظر داشت : دعاها باید متناسب با سن و حوزه درک کودک باشد تا لذت بیشتری ببرد . همچون دعاهای کوتاه و دسته جمعی مثل سرود و مناجات که در روح کودکان موثر است . دیگر اینکه دعاها هر چند وقت یکبار عوض شوند تا تازگی و تأثیر داشته باشند.14

در ضمن باید عوامل عدم استجابت دعا را برای کودکان بیان کرد تا شبهه ایجاد نشود که چرا دعایشان مستجاب نمی شود .

مفهوم نماز :
زمینه نماز در روح پاک کودکان و فطرت سلیم آنها موجود است و باید آن را باور کنیم . از سنین نخست دبستان باید کودکان را به تدریج با نماز آشنا کرد و آنها را به گزاردن نماز تشویق و ترغیب نمود . قبل از تعلیم باید مفهوم خدا و دعا برای کودک تبیین شده باشد و علت نماز خواندن را نیز بداند . برای این کار می توان از آموزشهای ساده استفاده کرد البته پرداختن به آموزش برخی دیگر از مفاهیم دینی شیوه های خاص خود را دارند که باید از نظم خاصی برخوردار باشند .آموزش اصول دین و دلایل ساده ای برای آنها،پرداختن به خداشناسی،معاد ،وقوع و ضرورت آن ،نبوت و نیاز انسان به آن از مسائل مهم علاقه مند کردن کودک به خدا و پیامبران و امامان است.15
نتیجه:
هر چه والدین ، معلم یا مربی که تربیت یا قسمتی از تربیت کودک را بر عهده دارند با ویژگیهای کودکان ، نکات روانشناسی و تربیتی آنان آشناتر باشند در امر آموزش م

وفق تراند .
شیوه های آموزش باید اصولی و علمی کاربردی باشند . در آموزش مفاهیم دینی باید عوامل تأثیر گذار را شناخت و آنها را در راستای بهتر شدن امر آموزش جهت داد و از سخنان معصومین ـ علیهم السلام ـ بهره جست ؛ چرا که اگر دیر شود قلب او مشغول به چیزهای دیگر شده و سخت می گردد و دیگر تربیت او امکان پذیر نبوده یا بسیار مشکل و کم اثر خواهد شد . الگوهای رفتاری کودک باید در درجه اول خودشان مسائل اخلاقی و دینی را رعایت کنند چرا که کودکان الگو پذیران خوبی هستند و معمولا از پدر و مادر خود الگو می گیرند .
در آموزش بیشتر باید از روشهای غیر مستقیم استفاده کرد تا موجب مقاومت روحی در کودک نشود و همچنین روشهای فعال بسیار موثر هستند . زهرا مستمند

پی نوشتها:
1- مقدسی پور ، علی ؛ اصول و روشهای آموزش مفاهیم دینی به کودکان ، ماهنامه معرفت ، شماره 75 ، ص 36 .
2- باهنر ، ناصر ؛ آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد ، شرکت چاپ و نشر بین الملل ، پاییز 1380، صص 78 ـ 79 .
3- همان ، صص 164 ـ 166 .
4- همان ، صص 172ـ 173 .
5- مطهری ، محمد رضا ؛ محبت نیاز اساسی کودکان ، ماهنامه پیام زن ، ش 119 ، صص 62ـ 65 .
6- باهنر ، ناصر ؛ صص 156 ـ 162 .
7- مظاهری ، حسین ؛ تربیت فرزند از نظر اسلام ، انتشارات روحانی ، قم ، 1378 ، صص 95ـ 112 .
8- قائمی ، علی ؛ نقش پدر در تربیت فرزند ، انتشارات امیری ، تهران ، 1370 ،
9- قائمی ، علی ؛ نقش مادر در تربیت فرزند ، انتشارات امیری ، تهران ، 1370 ،
10- مقدسی پور ، علی ؛ همان ، صص 38 ـ 40 .
11- باهنر ، ناصر ؛ همان ، ص
12- مقدسی پور ، علی ؛ همان ، ص 41 .
13- فریادگر توحید ، موسسه انتشاراتی انصاری ، قم ،1379 ، ص 56 .
14- موگهی ، عبدالکریم ؛ روشهای تربیت دینی ، ماهنامه فرهنگی یاس، 1380 ، پ 8 ، ص 42 .
15- باهنر ، ناصر ؛ همان ، صص 146 ـ 246 .

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >