سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله هانری ماتیس در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله هانری ماتیس در pdf دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله هانری ماتیس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله هانری ماتیس در pdf

هانری ماتیس ( 1869 ـ 1954)

ماتیس پس از فوویسم

پیکره سازی ماتیس;

پرواز ماتیس بر روی رنگها

منابع

هانری ماتیس ( 1869 ـ 1954)

هانری ماتیس دو سال پس از تولد بونار به دنیا آمد و تا هفت سال پس از مرگ او زیست. این دو مرد نابغه نه تنها دقیقاً معاصر هم بودند، بلکه به عنوان نقاش وجوه مشترک بسیار نیز داشتند: هردو از بزرگترین رنگ پردازان قرن بیستم بودند، و هردو از دیگری چیزهایی آموختند

با این همه ماتیس ، یکی از پیشتازان تجربه گر نقاشی قرن بیستم ، ظاهرا به نسل بعد و دنیایی دیگر تعلق دارد. او نیز همچون بونار، در ابتدا حقوق خواند ، اما در 1892وارد آکادمی ژولین شد و نزد ا. و.بوگرو ، عضو فرهنگستان ، به آموختن پرداخت

سال بعد در مدرسه هنرهای زیبای پاریس نام نویسی کرد و این بخت خوش را داشت که در کلاس گوستاو مورو به تحصیل بپردازد. مورو گرچه خود یک نمادگرا بود، اما معلمی بود بسیار صمیمی که هنر آموزانش را تشویق می کرد تا با مطالعه مداوم در موزه ها و همچنین به کمک تجربه فردیشان به راهی که خود می خواهند بروند

ماتیس در کلاس او با ژرژ روئو، آلبر مارکه ، هانری ـ شارل مانگن ، شارل کاموئن و شارل گه رن، که همگی شان بعدا در گروه فووها به هم پیوستند ، آشنا شد

ماتیس از رنگ مایه های تیره و مضامین ادبی ای که در آغاز به دست آورده بود ، به آرامی شیوه خود را متحول ساخت. از 1896 رفته رفته به دگا ، تولوز لوترک ، امپرسیونیسم ، باسمه های ژاپنی و بعد رنوار و سزان روی آورد. در 1899 ، در کارگاه کاریه ، که با جنبش نمادگرایی پیوستگی داشت ، با آندره دورن آشنا شد. در همان سال به تجربه درباره پیکر نگاری و نقاشی طبیعت بیجان با رنگ آمیزی غیر توصیفی و برداشت مستقیم از طبیعت پرداخت

کمی پس از آن نخستین کوششهایش در زمینه پیکره سازی به کار بست و چنان قابلیت هایی در این زمینه بروز داد که او را یکی از بزرگترین نقاش پیکره سازان قرن بیستم کرد

در 1901 ، به توسط دورن با موریس دو و لامنک آشنایی یافت و به این ترتیب حلقه فوو تقریبا کامل شد. از میان نقاشیهایی که ماتیس به هنگام هنر آموزی نزد گوستاو مورو در موزه لوور به کپی کردنشان پرداخت ، تصویر طبیعت بیجانی بود اثریان داویدزدوهیم نقاش هلندی قرن هفدهم برداشت ماتیس کپی برداری آزادی بود به مراتب کوچکتر از اصل

این کار را ، که ماتیس روایت کوبیسمی دیگری از آن را حدود 1916 کشید ، می توان تقریباً نمادی دانست از سمت گیری او طی دوران خلاقه اش به سوی حذف ریزه کاریها و ساده کردن خط و رنگ تا حد عناصر اصلی اشیاء. حتی زمانی که او به رنگ پردازی و ظرافت نگاری مفرط روی آورد، که گهگاه چنین می کرد، باز هم این ظرافت کاری مقدمه ای می شد برای روند دیگری از حذف غیر ضروری ها

در سالون انجمن ملی هنرهای زیبا (که به سالون دو لا ناسیونال شهرت دارد ) در 1897 ، میز ناهار (دسر ) را به نمایش گذاشت ، کاری که به ظاهر خیلی سنتی می نماید ، اما یکی از پیچیده ترین و پر استحکام ترین آثار او تا آن زمان بود

این نقاشی ، گرچه دارای رنگ مایه تیره است، ولی با درخشش مایه قرمزی که دارد نشان دهنده توجه او به امپرسیونیست ها ست ؛ و با میز ناگهان کژی یافته اش فضای تصویر را چنان شلوغ و تنگ می نماید که پیشگویی کننده حرکت بعدی او به نوعی ساده سازی معمارانه ایست که در واقع نیای روایت خاص خود او از کوبیسم به حساب می آید

مدل مذکر ، در حدود سال 1900 ، مدل همانست که او برای پیکره برده به کار برده است ـ این روند ساده سازی و تنگ کردن فضا را چندین مرحله و تا جایی که حتی از لحاظ ژرف نمایی ایجاد اندکی اخلال می کند، پیشتر برد و به این ترتیب توانست حس فضای محدودیت یافته را ، به شیوه ای که یادآور تاثیر پذیری او از ون گوگ و سزان است ، القا کند. هرچند که این اثر تقریبا در رنگ مایه قهوه ای همگونی ، با تاکید بر ساخت معمارانه ، کشیده شده است، ولی ماتیس در همان زمان سرگرم نقاشی از مناظر طبیعی و کاوش در شیوه ترکیب رنگ تجزیه یافته امپرسیونیست ها و نقوش انتزاعی رنگین نوامپرسیونیست ها نیز بود

او با کارملینا به گوشه کارگاه و ارائه تمام رخ تصویر به رسم سزان ، و با جلوه دادن پیکر سازانه مدل بر زمینه ای از طرح مستطیل شکل، بازگشت

طی نخستین سالهای قرن بیستم ماتیس به پیکره سازی خود ، به ویژه روی پیکر برهنه ادامه داد . در همان اوان به مطالعات خود در زمینه برهنه نگاری نیز پرداخت. بین سالهای 1902 و 1905 آثارش را در گالری برت ویل ، و بعد در گالری آمبرواز ولارد. به سرعت داشت مهمترین فروشنده آثار نقاشان آوان گارد در پاریس می شد، به نمایش در آورد. هنگامی که سالون آزادمنش تر پاییزی در سال 1905 افتتاح شد ، ماتیس کارهایش را به همراه بونار و مارکه در آنجا به تماشا گداشت. در همین سالون پاییزی به سال 1905 و در اتاقی که به آثار ماتیس ، ولا منک ، دورن و روئو، در میان جمعی دیگر ، اختصاص یافته بود، عبارتی گفته شد که نام جاودانی گروه از آن برخاست. به روایت لطیفه ای، هنگامی که لویی واکسل منتقد چشمش به پیکره ای دوناتلو وار در میان نقاشی های شدیداً رنگ آمیزی شده افتاد فریاد بر آورد : “دوناتلو در میان جانوران وحشی ! ” چه این عبارت در همین مجلس گفته شده باشد یا در 1906 در نمایشگاه نقاشان آزاد، به هر حال نام فووها ( جانوران وحشی ) از این عبارت برخاسته است

کلمه “فووها ” اشاره ویژه ای داشت به رنگ آمیزی دلبخواه و تابناکی که به مراتب غلیظ تر از رنگ آمیزی نوامپرسیونیست ها و رنگ آمیزی غیر توصیفی گوگن و ون گوگ بود، و اشاره ای بود به قلم زنی مستقیم و زمختی که ماتیس و دوستانش طی سال قبل در کولیور و سن تر و به در جنوب فرانسه داشتند تجربه می کردند

فووها آخرین گامها را در راه آ زادی شیوه رنگ آمیزی، برداشتند، راهی که گوگن ، ون گوگ ، سورا، نبی ها و نوامپرسیونیست ها ، به شیوه های گوناگون ، در حال پیمودنش بودند

فووها با استفاده از وسایل مشابه در پی مقاصد متفاوت بودند. آنها می خواستند رنگهای تند را مستقیما از داخل لوله رنگ پیاده کنند، به این معنا که در پی توصیف اشیا طبیعت ، یا ایجاد نوعی گوناگونی در برابر شبکهی چشم نباشند، و نه آنکه مضمونی رمانتیک یا عرفانی تاکید بگذارند، بلکه می خواستند ارزشهای تصویری تازه ای بسازند سوای همه اینها. به این ترتیب ، به یک معنا شیوه رنگ آمیزی گوگن و سورا را به کار می بردند، و آن را آزادانه با توازن خطی خودشان به هم می آمیختند تا به تاثیراتی شبیه آنچه سزان همیشه در پی اش بود دست یابند

تصادفی نیست که ماتیس از میان نقاشان نسل پیشین بیشترین احترام را برای سزان قائل بود

ماتیس پیش از آن ، ترکیب عظیم نوامپرسیونیستی خود را که با برداشت از این بیت منظومه “دعوت به سفر ” اثر بودلر

آنجا همه نظم است و جمال

شکوه است و سکون است و سرور

شکوه و سرور و سکون ، نامیده بود، در نمایشگاه سال 1905 نقاشان آزاد نشان داده بود. او در این اثر، که در راه انتزاع گرایی بسیار فرارفته بود، شیوه منظره پردازی موزائیک وار سینیاک ( که همین تابلو را خرید ) را با مطالعات خود در زمینه پیکره سازی و با سازمانبندی پیکری مبتنی بر شیوه سزان در مجموعه آب تنی کنندگان به هم آمیخت. این نقاشی نخستین نمونه با اهمیت گونه ای از “منظره با پیکر” است که موجب آفرینش چندین اثر بسیار مهم از این دست در چند سال آینده شد

ماتیس در سالون پاییزی سال 1905 ، پنجره باز ، کولیور و تکچهره ای از بانو ماتیس به نام زن کلاه به سر را نیز به نمایش گذاشت. پنجره باز شاید نخستین نمونه کاملا جا افتاده از مضمونی باشد که طی باقی زندگی ماتیس مورد علاقه اش بود

این مضمون به عبارت ساده ، بخش کوچکی از دیوار یا اتاقی است که در اصل همراه با یک پنجره بزرگ است، پنجره ای گسترده رو به دنیای بیرون ـ یک مهتابی با گلدانها و پیچک ها، بعد دریا ، آسمان و قایق ها . در اینجا دیوار داخلی و چارچوب ها مرکب از خطوط عمودی رنگهای سبز ، آبی ، ارغوانی و نارنجی زنده ؛ و دنیای بیرونی مرکب از نقش و نگار شادی است از ضربات کوچک و تابناک قلم مو که از نقطه چین های سبز تا ضربات صورتی ، سفید و آبی در توصیف دریا و آسمان گوناگونی می یابد

در این نقاشی ماتیس دیگر از بونار یا هر نو امپرسیونیست دیگر دور شده و به سوی نمایشی از رنگ آمیزی انتزاعی گراییده است. اما ، همچنانکه همیشه در کارهای ماتیس دیده می شود. القای حسی از یک صحنه واقعی و گذرا همچنان با توانمندی بسیار وجود دارد

تابلوی زن کلاه به سر  موجب خشمی بیش از آنچه پنجره باز او برانگیخت شد، زیرا در آن چیزی آشکارا به دور افکنده شده بود که در پیامدش رنگ به شیوه ای درهم و برهم بر سطح مالیده شده بود آن هم نه فقط در رنگ آمیزی پس زمینه و کلاه ، بلکه حتی در چهره خود زن ، که خطوطی کلی سیمایش با ضربات گستاخانه رنگهای سبز و شنگرفی کشیده شده بود. اندکی پس از آن ماتیس تکچهره دیگری از خانم ماتیس کشید که به یک معنا گستاخانه تر بود، دقیقا به این خاطر که با فشردگی و دقت بیشتری نمایان شده بود

در این اثر که نوار سبز نام دارد ، چهره ای دیده می شود در تسخیر نوار سبز درخشانی که چهره را از خط مو تا چانه به دو بخش تقسیم می کند . در این مرحله ماتیس و همپالکیان فوو او بر نظریاتی تکیه می کردند که به توسط گوگن ، نمادگرایان و نبی ها ارائه شده بود: نقاش آزاد است که رنگش را فارغ از ظاهر طبیعی و برای برپایی ساختاری از ترکیب های رنگی انتزاعی و خطوطی به کار ببرد که بیگانه از زن ، درخت ، یا طبیعت بیجان ، صرفا نقش شالوده ای برای آن ساختار بازی می کند

ماتیس پس از فوویسم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر