سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله تحقیق مبانی کامپیوتر در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تحقیق مبانی کامپیوتر در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحقیق مبانی کامپیوتر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تحقیق مبانی کامپیوتر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تحقیق مبانی کامپیوتر در pdf :

تحقیق مبانی کامپیوتر

مقدمه :

حافظه در دنیای کامپیوتر است . روش دستیابی به این نوع از حافظه ها تصادفی است ، چون می توان به هر سلول حافظه مستقیما” دستیابی پیدا کرد . در مقابل حافظه های RAM ، حافظه هایSAM(Serial Access Memory)وجود دارند. حافظه های SAM اطلاعات را در مجموعه ای از سلول های حافظه ذخیره و صرفا” امکان دستیابی به آنها بصورت ترتیبی وجود خواهد

داشت. ( نظیر نوار کاست ) در صورتیکه داده مورد نظر در محل جاری نباشد هر یک از سلول های حافظه به ترتیب بررسی شده تا داده مورد نظر پیدا گردد. حافظه های SAM در مواردیکه پردازش داده ها الزاما” بصورت ترتیبی خواهد بود مفید می باشند ( نظیر حافظه موجود بر روی کارت های گرافیک ). داده های ذخیره شده در حافظه RAM با هر اولویت دلخواه قابل دستیابی خواهند بود.

 

مبانی حافظه های RAM
حافظه RAM ، یک تراشه مدار مجتمع (IC) است که از میلیون ها ترانزیستور و خازن تشکیل می گردد .در اغلب حافظه ها با استفاده و بکارگیری یک خازن و یک ترانزیستور می توان یک سلول را ایجاد کرد. سلول فوق قادر به نگهداری یک بیت داده می باشد. خازن اطلاعات مربوط به بیت را که یک و یا صفر است ، در خود نگهداری خواهد کرد.عملکرد ترانزیستور مشابه یک سوییچ بوده که امکان کنترل مدارات موجود بر روی تراشه حافظه را بمنظور خواندن مقدار ذخیره شده در خازن و یا تغییر وضعیت مربوط به آن ، فراهم می نماید.خازن مشابه یک ظرف ( سطل) بوده که قادر به نگهداری الکترون ها است .

بمنظور ذخیره سازی مقدار” یک” در حافظه، ظرف فوق می بایست از الکترونها پر گردد. برای ذخیره سازی مقدار صفر، می بایست ظرف فوق خالی گردد.مسئله مهم در رابطه با خازن، نشت اطلاعات است ( وجود سوراخ در ظرف ) بدین ترتیب پس از گذشت چندین میلی ثانیه یک ظرف مملو از الکترون تخلیه می گردد. بنابراین بمنظور اینکه حافظه بصورت پویا اطلاعات خود را نگهداری نماید ، می بایست پردازنده و یا ” کنترل کننده حافظه ” قبل از تخلیه شدن خازن، مکلف به شارژ مجدد آن بمنظور

نگهداری مقدار “یک” باشند.بدین منظور کنترل کننده حافظه اطلاعات حافظه را خوانده و مجددا” اطلاعات را بازنویسی می نماید.عملیات فوق (Refresh)، هزاران مرتبه در یک ثانیه تکرار خواهد شد.علت نامگذاری DRAM بدین دلیل است که این نوع حافظه ها مجبور به بازخوانی اطلاعات بصورت پویا خواهند بود. فرآیند تکراری ” بازخوانی / بازنویسی اطلاعات” در این نوع حافظه ها باعث می شود که زمان تلف و سرعت حافظه کند گردد.

سلول های حافظه بر روی یک تراشه سیلیکون و بصورت آرائه ای مشتمل از ستون ها ( خطوط بیت ) و سطرها ( خطوط کلمات) تشکیل می گردند. نقطه تلاقی یک سطر و ستون بیانگر آدرس سلول حافظه است .حافظه های DRAM با ارسال یک شارژ به ستون مورد نظر باعث فعال شدن ترانزیستور در هر بیت ستون، خواهند شد.در زمان نوشتن خطوط سطر شامل وضعیتی خواهند شد که خازن می بایست به آن وضغیت تبدیل گردد. در زمان خواندن

 

Sense-amplifier ، سطح شارژ موجود در خازن را اندازه گیری می نماید. در صورتیکه سطح فوق بیش از پنجاه درصد باشد مقدار “یک” خوانده شده و در غیراینصورت مقدار “صفر” خوانده خواهد شد. مدت زمان انجام عملیات فوق بسیار کوتاه بوده و بر حسب نانوثانیه ( یک میلیاردم ثانیه ) اندازه گیری می گردد. تراشه حافظه ای که دارای سرعت 70 نانوثانیه است ، 70 نانو ثانیه طول خواهد به منظور تا عملیات خواندن و بازنویسی هر سلول را انجام دهد.
سلول های حافظه در صورتیکه از روش هائی بمنظور اخذ اطلاعات موجود در سلول ها استفاده ننمایند، بتنهائی فاقد ارزش خواهند بود. بنابراین لازم است سلول های حافظه دارای یک زیرساخت کامل حمایتی از مدارات خاص دیگر باشند.مدارات فوق عملیات زیر را انجام خواهند داد :

• مشخص نمودن هر سطر و ستون (انتخاب آدرس سطر و انتخاب آدرس ستون )
• نگهداری وضعیت بازخوانی و باز نویسی داده ها ( شمارنده )
• خواندن و برگرداندن سیگنال از یک سلول ( Sense amplifier)
• اعلام خبر به یک سلول که می بایست شارژ گردد و یا ضرورتی به شارژ وجود ندارد ( Write enable)
سایر عملیات مربوط به “کنترل کننده حافظه” شامل مواردی نظیر : مشخص نمودن نوع سرعت ، میزان حافظه و بررسی خطاء است .
حافظه های SRAM دارای یک تکنولوژی کاملا” متفاوت می باشند. در این نوع از حافظه ها از فلیپ فلاپ برای ذخیره سازی هر بیت حافظه استفاده می گردد. یک فلیپ فلاپ برای یک سلول حافظه، از چهار تا شش ترانزیستور استفاده می کند . حافظه های SRAM نیازمند بازخوانی / بازنویسی اطلاعات نخواهند بود، بنابراین سرعت این نوع از حافظه ها بمراتب از حافظه های DRAM بیشتر است .با توجه به اینکه حافظه های SRAM از بخش های متعددی تشکیل می گردد، فضای استفاده شده آنها بر روی یک تراشه بمراتب بیشتر از یک

سلول حافظه از نوع DRAM خواهد بود. در چنین مواردی میزان حافظه بر روی یک تراشه کاهش پیدا کرده و همین امر می تواند باعث افزایش قیمت این نوع از حافظه ها گردد. بنابراین حافظه های SRAM سریع و گران و حافظه های DRAM ارزان و کند می باشند . با توجه به موضوع فوق ، از حافظه های SRAM بمنظور افزایش سرعت پردازنده ( استفاده از Cache) و از حافظه های DRAM برای فضای حافظه RAM در کامپیوتر استفاده می گردد.

ما ژول های حافظه

تراشه های حافظه در کامییوترهای شخصی در آغاز از یک پیکربندی مبتنی بر Pin با نام (DIP(Dual line Package استفاده می کردند. این پیکربندی مبتنی بر پین، می توانست لحیم کاری درون حفره هائی برروی برداصلی کامپیوتر و یا اتصال به یک سوکت بوده که خود به برد اصلی لحیم شده است .همزمان با افزایش حافظه ، تعداد تراشه های مورد نیاز، فضای زیادی از برد اصلی را اشغال می کردند.از روش فوق تا زمانیکه میزان حافظه حداکثر دو مگابایت بود ، استقاده می گردید.
راه حل مشکل فوق، استقرار تراشه های حافظه بهمراه تمام عناصر و اجزای حمایتی در یک برد مدار چاپی مج

زا (Printed circut Board) بود. برد فوق در ادامه با استفاده از یک نوع خاص از کانکنور ( بانک حافظه ) به برد اصلی متصل می گردید. این نوع تراشه ها اغلب از یک پیکربندی pin با نام Small Outline J-lead ) soj ) استفاده می کردند . برخی از تولیدکنندگان دیگر که تعداد آنها اندکاست از پیکربندی دیگری با نام Thin Small Outline Package )tsop) استفاده می نمایند. تفاوت اساسی بین این نوع پین های جدید و پیکربندی DIP اولیه در این است که تراشه های SOJ و TSOR بصورت surface-mounted در PCB هستند. به عبارت دیگر پین ها مستقیما” به سطح برد لحیم خواهند شد . ( نه داخل حفره ها و یا سوکت ) .

تراشه ها ی حافظه از طریق کارت هائی که ” ماژول ” نامیده می شوند قابل دستیابی و

استفاده می باشند.. شاید تاکنون با مشخصات یک سیستم که میزان حافظه خود را بصورت 32 * 8 , یا 16 * 4 اعلام می نماید ، برخورده کرده باشید.اعداد فوق تعداد تراشه ها ضربدر ظرفیت هر یک از تراشه ها را که بر حسب مگابیت اندازه گیری می گردند، نشان می دهد. بمنظور محاسبه ظرفیت ، می توان با تقسیم نمودن آن بر هشت میزان مگابایت را بر روی هر ماژول مشخص کرد.مثلا” یک ماژول 32 * 4 ، بدین معنی است که ماژول دارای چهار تراشه 32 مگابیتی است .با ضرب 4 در 32 عدد 128 ( مگابیت) بدست می آید . اگر عدد فوق را بر هشت تقسیم نمائیم به ظرفیت 16 مگابایت خواهیم رسید.

نوع برد و کانکتور استفاده شده در حافظه های RAM ، طی پنج سال اخیر تفاوت کرده است . نمونه های اولیه اغلب بصورت اختصاصی تولید می گردیدند . تولید کنندگان متفاوت کامپیوتر بردهای حافظه را بگونه ای طراحی می کردند که صرفا” امکان استفاده از آنان در سیستم های خاصی وجود داشت . در ادامه (SIMM (Single in-line memory مطرح گردید. این نوع از بردهای حافظه از 30 پین کانکتور استفاده کرده و طول آن حدود 3/5 اینچ و عرض آن یک اینچ بود ( یازده سانتیمتر در 2/5 سانتیمتر ) .در اغلب کامپیوترها می بایست بردهای SIMM بصورت زوج هائی که دارای ظرفیت و سرعت یکسان باشند، استفاده گردد. علت این است که پهنای گذرگاه داده بیشتر از یک SIMM است . مثلا” از دو SIMM هشت مگابایتی برای داشتن 16 مگابایت حافظه بر روی سیستم استفاده می گردد. هر SIMM قادر به ارسال هشت بیت داده در هر لحظه خواهد بود با توجه به این موضوع که گذرگاه داده شانزده بیتی است از نصف پهنای باند استفاده شده و این امر منطقی بنظر نمی آید.در ادامه بردهای SIMM بزرگتر شده و دارای ابعاد 25 / 4 * 1 شدند( 11 سانتیمتر در 2/5 سانتیمتر ) و از 72 پین برای افزایش پهنای باند و امکان افزایش حافظه تا میزان 256 مگابایت بدست آمد.

بموازات افزایش سرعت و ظرفیت پهنای باند پردازنده ها، تولیدکنندگان از استاندارد جدید دیگری با نام dual in-line memory module)DIMM) استفاده کردند.این نوع بردهای حافظه دارای 168 پین و ابعاد 1 * 5/4 اینچ ( تقریبا” 14 سانتیمتر در 2/5 سانتیمتر ) بودند.ظرفیت بردهای فوق در هر ماژول از هشت تا 128 مگابایت را شامل و می توان آنها را بصورت تک ( زوج الزامی نیست ) استفاده کرد. اغلب ماژول های حافظه با 3/3 ولت کار می کنند. در سیستم های مکینتاش از 5 ولت استفاده می نمایند. یک استاندارد جدید دیگر با نام Rambus in-line memory module ، RIMM از نظر اندازه و پین با DIMM قابل مقایسه است ولی بردهای فوق ، از یک نوع خاص گذرگاه داده حافظه برای افزایش سرعت استفاده می نمایند.

اغلب بردهای حافظه در کامپیوترهای دستی (notebook) از ماژول های حافظه کاملا” اختصاصی استفاده می نمایند ولی برخی از تولیدکنندگان حافظه از استاندارد small outline dual in-line memory module) SODIMM استفاده می نمایند. بردهای حافظه SODIMM دارای ابعاد 1* 2 اینچ ( 5 سانتیمنتر در 5 /2 سانتیمنتر ) بوده واز 144 پین استفاده می نمایند. ظرفیت این نوع بردها ی حافظه در هر ماژول از 16 مگابایت تا 256 مگابایت می تواند باشد.

بررسی خطاء
اکثر حافظه هائی که امروزه در کامپیوتر استفاده می گردند دارای ضریب اعتماد بالائی می باشند.در اکثر سیستم ها ،” کنترل کننده حافظه ” درزمان روشن کردن سیستم عملیات بررسی صحت عملکرد حافظه را انجام می دهد. تراشه های حافظه با استفاده از روشی با نام Parity ، عملیات بررسی خطاء را انحام می دهند. تراشه های Parity دارای یک بیت اضافه برای هشت بیت داده می باشند.روشی که Parity بر اساس آن کار می کند بسیار ساده است . در ابتداParity زوج بررسی می گردد. زمانیکه هشت بیت ( یک بایت) داده ئی را دریافت می دارند، تراشه تعداد یک های موجود در آن را محاسبه می نماید.در صورتیکه تعداد یک های موجود فرد باشد مقدار بیت Parity یک خواهد شد. در صورتیکه تعداد یک های موجود زوج باشد مقدار بیت parity صفر خواهد شد. زمانیکه داده از بیت های مورد نظر خوانده می شود ، مجددا” تعداد یک های موجود محاسبه و با بیت parity مقایسه می گردد.درصورتیکه مجموع فرد و بیت Parity مقدار یک باشد داده مورد نظر درست بوده و برای پردازنده ارسال می گردد. اما در صورتیکه مجموع فرد بوده و بیتparity صفر باشد تراشه متوجه بروز یک خطاء در بیت ها شده و داده مورد نظر کنار گذاشته می شود. parity فرد نیز به همین روش کار می کند در روش فوق زمانی بیت parity یک خواهد شد که تعداد یک های موجود در بایت زوج باشد.
مسئله مهم در رابطه با Parity عدم تصحیح خطاء پس از تشخیص است . در صورتیکه یک بایت از داده ها با بیت Parity خود مطابقت ننماید داده دور انداخته شده سیستم مجددا”سعی خود را انجام خواهد داد. کامپیوترها نیازمند یک سطح بالاتربرای برخورد با خطاء می باشند.برخی از سیستم ها از روشی با نام به error correction code)ECC) استفاده می نمایند. در روش فوق از بیت های اضافه برای کنترل داده در هر یک از بایت ها استفاده می گردد. اختلاف روش فوق با روش Parity در این است که از چندین بیت برای بررسی خطاء استفاده می گردد. ( تعداد بیت های استفاده شده بستگی به پهنای گذرگاه دارد ) حافظه های مبتنی بر روش فوق با استفاده از الگوریتم مورد نظر نه تنها

قادر به تشخیص خطا بوده بلکه امکان تصحیح خطاهای بوجود آمده نیز فراهم می گردد. ECCهمچنین قادر به تشخیص خطاها در مواردی است که یک یا چندین بیت در یک بایت با مشکل مواجه گردند .
انواح حافظه RAM
• Static random access . memory)SRAM) . این نوع حافظه ها ازچندین ترانزیستور ( چهار تا شش ) برای هر سلول حافظه استفاده می نمایند. برای هر سلول از خازن استفاده نمی گردد. این نوع حافظه در ابتدا بمنظور cache استفاده می شدند.
• Dynamic random access memory)DRAM) . در این نوع حافظه ها برای سلول های حافظه از یک زوج ترانزیستورو خازن استفاده می گردد .
• Fast page mode dynamic random access memory)FPM DRAM) . شکل اولیه ای از حافظه های DRAM می باشند.در تراشه ای فوق تا زمان

• تکمیل فرآیند استقرار یک بیت داده توسط سطر و ستون مورد نظر، می بایست منتظر و در ادامه بیت خوانده خواهد شد.( قبل از اینکه عملیات مربوط به بیت بعدی آغاز گردد) .حداکثر سرعت ارسال داده به L2 cache معادل 176 مگابایت در هر ثانیه است .

• Extended data-out dynamic random access memory)EDO DRAM) . این نوع حافظه ها در انتظار تکمیل و اتمام پردازش های لازم برای اولین بیت نشده و عملیات مورد نظر خود را در رابطه با بیت بعد بلافاصله آغاز خواهند کرد. پس از اینکه آدرس اولین بیت مشخص گردید EDODRAMعملیات مربوط به جستجو برای بیت بعدی را آغاز خواهد کرد. سرعت عملیات فوق پنج برابر سریعتر نسبت به حافظه های FPM است . حداکثر سرعت ارسال داده به L2 cache معادل 176 مگابایت در هر ثانیه است .Synchronous dynamic random access memory)SDRM) از ویژگی “حالت پیوسته ” بمنظور افزایش و بهبود کارائی استفاده می نماید .بدین

 

منظور زمانیکه سطر شامل داده مورد نظر باشد ، بسرعت در بین ستون ها حرکت و بلافاصله پس از تامین داده ،آن را خواهد خواند. SDRAM دارای سرعتی معادل پنج برابر سرعت حافظه های EDO بوده و امروزه در اکثر کامپیوترها استفاده می گردد.حداکثر سرعت ارسال داده به L2 cache معادل 528 مگابایت در ثانیه است .

Rambus dynamic random access . memory )RDRAM) یک رویکرد کاملا” جدید نسبت به معماری قبلی DRAM است. این نوع حافظه ها از Rambus in-line memory module)RIMM) استفاده کرده که از لحاظ اندازه و پیکربندی مشابه یک DIMM استاندارد است. وجه تمایز این نوع حافظه ها استفاده از یک گذرگاه داده با سرعت بالا با نام “کانال Rambus ” است . تراشه های حافظه RDRAM بصورت موازی کار کرده تا بتوانند به سرعت 800 مگاهرتز دست پیدا نمایند.

• Credit card memory یک نمونه کاملا” اختصاصی از تولیدکنندگان خاص بوده و شامل ماژول های DRAM بوده که دریک نوع خاص اسلات ، در کامپیوترهای noteBook استفاده می گردد .

• PCMCIA memory card .نوع دیگر از حافظه شامل ماژول های DRAM بوده که در notebook استفاده می شود.
• FlashRam نوع خاصی از حافظه با ظرفیت کم برای استفاده در دستگاههائی نظیر تلویزیون، VCR بوده و از آن به منظور نگهداری اطلاعات خاص مربوط به هر دستگاهاستفاده می گردد. زمانیکه این نوع دستگاهها خاموش باشند همچنان به میزان اندکی برق مصرف خواهند کرد. در کامپیوتر نیز از این نوع حافظه ها برای نگهداری اطلاعاتی در رابطه با تنظیمات هارد دیسک و ; استفاده می گردد. VideoRam)VRAM) یک نوع خاص از حافظه های RAM بوده که برای موارد خاص نظیر : آداپتورهای ویدئو و یا شتا ب دهندگان سه بعدی استفاده می شود. به این

 

نوع از حافظه ها multiport dynamic random access memory) MPDRAM) نیز گفته می شود.علت نامگذاری فوق بدین دلیل است که این نوع از حافظه ها دارای امکان دستیابی به اطلاعات، بصورت تصادفی و سریال می باشند . VRAM بر روی کارت گرافیک قرار داشته و دارای فرمت های متفاوتی است. میزان حافظه فوق به عوامل متفاوتی نظیر : ” وضوح تصویر ” و ” وضعیت رنگ ها ” بستگی دارد.
به چه میزان حافظه نیاز است ؟
حافظه RAM یکی از مهمترین فاکتورهای موجود در زمینه ارتقاء کارآئی یک کامپیوتر است . افزایش حافظه بر روی یک کامپیوتر با توجه به نوع استفاده می تواند در مقاطع زمانی متفاوتی انجام گیرد. در صورتیکه از سیستم های عامل ویندوز 95 و یا 98 استفاده می گردد حداقل به 32 مگابایت حافظه نیاز خواهد بود. ( 64 مگابایت توصیه می گردد) .اگر از سیستم عامل ویندوز 2000 استفاده می گردد حداقل به 64 مگابایت حافظه نیاز خواهد بود.( 128 مگابایت توصیه می گردد) .سیستم عامل لینوکس صرفا” به 4 مگابایت حافظه نیاز دارد. در صورتیکه از سیستم عامل اپل استفاده می گردد به 16 مگابایت حافظه نیاز خواهد بود.( 64 مگابایت توصیه می گردد). میزان حافظه اشاره شده برای هر یک از سیستم های فوق بر اساس کاربردهای معمولی ارائه شده است . دستیابی به اینترنت ، استفاده از برنامه های کاربردی خاص و سرگرم کننده ، نرم افزارهای خاص طراحی،انیمیشن سه بعدی و;مستلزم استفاده از حافظه مراتب بیشتری خواهد بود.

حافظه از قسمت های ضروری و اساسی رایانه به شمار می رود .
همان طور که انسان برای نگهداری اطلاعات مورد نیاز خود علاوه بر حافظه درونی خویش از ابزار های مختلف دیگری همانند کاغذ ، تخته سیاه ، نوار ضبط صوت نوار ویدئو و
; استفاده می کند رایانه ها هم میتوانند از انواع مختلف حافظه استفاده کنند.به طور کلی دو نوع حافظه داریم:
حافظه اصلی

(Main memory) که به آن حافظه اولیه (Primary storage) و درونی (Internal memory) نیز می گویند.
حافظه جانبی که به آن حافظه ثانویه
Secondary storage) ) و کمکی (Auxiliary storage) نیز گفته می شود.
حافظه اصلی

کلیه دستورالعمل ها و داده ها ،برای این که مورد اجرا و پردازش قرار گیرند اول باید به حافظه اصلی رایانه منتقل گرند و نتایج پردازش نیز به آنجا فرستاده شود

.حافظه اصلی رایانه از جنس نیمه هادی (الکترونیکی)است و در نتیجه ، سرعت دسترسی به اطلاعات موجود در آن ها در مقایسه با انواع دیگر حافظه بالاست وقیمت آن ها نیز گرانتر است.حافظه های اصلی نیز به دو دسته تقسیم می شوند:
حافظه های فقط خواندنی

(Read Only Memory))ROM) : CPU معمولا اطلاعات موجود در این نوع حافظه را تغییر نمی دهد ، بلکه فقط می تواند اطلاعات آن را بخواند.هنگام خاموش شدن نیز این اطلاعات از بین نمی رود و ثابت می ماند. BIOS (Basic Input Output System) نیز در این حافظه قرار می گیرد.این حافظه نیز به چند دسته تقسیم می شود:PROm(Programmable ROM) : فقط یک بار می توان روی آن نوشت و آن هم فقط با دستگاه مخصوص prom programmer ، وقابل تغییر نیست.EPROM(Erasable PROM) : در واقع همان prom است که می توان با اشعه فرا بنفش آن را پاک کرد و با prom programmer آن را بار ها برنامه ریزی کرد.FLASH ROM / EEPROOM(electrically erasable prom) : نوع جدیدی از Eprom است با این تفاوت که پاک کردن اطلاعات آن به وسیله اعمال پالس الکتریکی صورت می گیرد . ومزیت آن نسبت به انواع دیگر این است که پاک کردن وبرنامه ریزی آن بدون جدا کردن تراشه (IC)”integrated circuit” از برد اصلی رایانه صورت می گیرد .

2
حافظه های خواندنی / نوشتی (RAM یا)R/WM) “RANDOM ACCESS MEMORY” ،2 “READ / WRITE MEMORY” : به ای نوع حافظه ها فرار(VOLATILE) نیز می گویند که هم می توان در آن نوشت و هم از آن خواند.اطلاعات با قطع برق از بین می رود .
RAM
ها اغب به دو نوع عمده تقسیم می شوند :پویا یا دینامیک(DRAM) “DYNAMIC RAM ” وایستا(SRAM) “STATIC RAM”.
v
DRAM در این نوع حافظه اطلاعات باید به طور مرتب تجدید(refresh) شود وگرنه از بین خواهد رفت.( البته رایانه خود به صورت اتوماتیک اطلاعات را تجدید می کند.)
SRAM :
سرعت این نوع حافظه بیشتر از نوع دینامیک است . از این نوع حافظه در حافظه پنهان یا کش (cache) که بین حافظه اصلی و پردازشگرقرار دارد ، به منظور بالا بردن سرعت انتقال داده و دستورالعمل ها ، استفاده می کنند.
به دلیل چگالی
(تعداد سلول حافظه در واحد سطح نیمه هادی) بیشتر داده ها و ارزان تر بودن رم دینامیک نسبت به رم استاتیک ، از این نوع رم به عنوان حافظه اصلی رایانه استفاده می شود.
حافظه جانبی
از حافظه های جانبی برای ذخیره اطلاعات استفاده می شود.این نوع حافظه چون ازعناصر غیر الکترونیکی ساخته شده اند از حافظه های اصلی ارزانتر و کند تر هستند.

حافظه های اصلی روی برد و حافظه های جانبی خارج از برد نصب می شوند
.برای نگهداری اطلاعات در حافظه جانبی نیاز به انرژی نیست ، اما برای ثبت آن در حافظه نیاز به انرژی داریم ؛ به همین علت با قطع برق اطلاعات موجود در حافظه جانبی از بین نمی رود.

حافظه های جانبی نیز به چند دسته تقسیم می شوند که مهمترین آنها حافظه های مغناطیسی وغیرمغناطیسی هستند
.
حافظه های مغناطیسی از مغناطیس برای ذخیره اطلاعات استفاده می کنند
.حافظه های غیر مغناطیسی : شامل :
کارت و نوار کاغذی
:از کارت های منگنه شده و رنگ شده ونوار های کاغذی سوراخ شده ، به عنوان محلی برای ذخیره اطلاعات استفاده می شد لیکن امروزه جز در موارد خواص از این حافظه ها استفاده نمی شود. برای مثال از کارت های رنگ شده (سیاه شده) در آزمون های چند جوابی مثل کنکور و مسابقات استفاده می شود .
کارت ها به وسیله دستگاهی به نام کارت خوان خوانده می شود وسپس به حافظه کامپیوتر منتقل می شود.دیسک های نوری : برای خواندن ونوشتن در این حافظه ها از اشعه لیزر استفاده می شود.
الف
– CD “Campact Disk” : این دیسک ها از صفحه دایره شکلی به قطر 12 سانتی متر ساخته شده اند ومیتوانند تا حدود 680 میلیون بایت اطلاعات نگهداری کنند. به نوع متداول آن که فقط قابل خواندن است (دیسک فشرده فقط خواندنی یا سی – دی – رام “CD – ROM” ) می گویند. برروی نوع دیگری از آن که CD-R “CD-Recordable” نامیده می شود ، می توان به وسیله دیسک گردان های مخصوص (CD-Recorder) تنها یک بار نوشت. روی نوعی از آنها که CD-RW “CD-Rewritable” نام دارد می توان با استفاده از دیسک گردان های خاصی(CD-Rewriter) به دفعات ، اطلاعات جدید نوشت.

(البته رایتر های موجود در بازار به عنوان سی دی رایتر و سی دی رکوردر قابل استفاده می باشند.)
ب – DVD :نوع جدیدی از دیسک هاست که شبیه به سی دی اما با ظرفیت چندین برابر می باشد. و ظرفیت های مختلف در حالت های یک رو – یک لایه ، دو رو – دولایه ،دورو- دولایهو ; را دارا می باشد.
ج – انواع دیگری ازاین نوع حافظه ها ، به شکل ظاهری سی دی وبا نام های مختلف ازجمله بلو ری وباظرفیت های بسیار بالا تولید و وارد بازار شده است.حافظه های مغناطیسی : در این نوع از حافظه ها ، می توان اطلاعات را به صورت نقاط مغناطیس شده نوشت ویا خواند .این اعمال ، به وسیله شاخک های خاصی که به آنها هد می گویند ، انجام می پزیرد . head از یک سیم پیچ هسته دارکوچک تشکیل شده است.
برای جلوگیری از پاک شدن یا از بین رفتن اطلاعات حافظه های مغناطیسی باید آن ها را دور از میدان مغناطیسی نگهداری کرد.
نوار مغناطیسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله برنامه ریزی ویژوال بیسیک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله برنامه ریزی ویژوال بیسیک در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله برنامه ریزی ویژوال بیسیک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله برنامه ریزی ویژوال بیسیک در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله برنامه ریزی ویژوال بیسیک در pdf :

برنامه ریزی ویژوال بیسیک

مقدمه
visual Basic (که زین پس آن را VB خواهیم خواند) از زبانهای برنامه نویسی تحت Windows می باشد که برای کدنویسی از دستورات زبان Basic سود می برد.
VB (مانند تمام زبانهای برنامه نویسی تحت ویندوز) با استفاده از تمام امکانات زیبای ویندوز (که باعث فراگیرشدن این سیستم عامل زیبا و توانمند در میان کاربران شده است)، طراحی محیطی زیبا و قدرتمند را برای پروژه مورد نظر، بسیار ساده می نماید.

در حال حاضر، به جرأت می توان گفت که یکی از انتخاب

های اصلی برنامه نویسان حرفه ای در سطح جهان برای تهیه پروژه های با قابلیت های ویژه، VB می باشد، خصوصاً از VB6 که مایکروسافت عملاً با افزودن توانایی های متنوع بسیار به VB، حتی حاضر شد از دیگر زبانهای معروف تحت ویندوز خود مانند

 

Visual C++ و Visual Foxpro بگذرد و سعی در هدایت تمام برنامه نویسان به سوی VB داشته باشد.
در حال حاضر که به تهیه این جزوه همت گماردم، نسخه آزمایشی VB.net در بازار وجود دارد ولی عموماً برنامه نویسان ازVB6 استفاده می کنند و لذا ما نیز این نسخه ازVB را برای آموزش انتخاب می کنیم، هر چند تمام خوانندگان عزیز می دانند که عموماً با فراگیری یک نسخه از یک برنامه، فراگیری نسخه های بعدی آن کار چندان دشواری نخواهد بود.
هنگامی که VB اجرا می شود، توسط پنجره ای (شکل1)، نوع پروژه ای که می خواهید طراحی کنید از شما خواسته می شود.

همان طور که ملاحظه می فرمایید، انواع مختلفی از پروژه ها در این پنجره وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها خواهیم پرداخت، ولی فعلاً نوع استاندارد پروژه های VB یعنی نوع Standard EXE را انتخاب و آن را باز(Open) می کنیم. این نوع پروژه (که غالب پروژه ها را در بر می گیرد) برای تهیه برنامه های کاربردی(Applications) مورد استفاده قرار می گیرد.
پس از باز کردن پروژهStandard Exe ، پنجره اصلیVB (شکل 2 ) برای این نوع پروژه باز می شود:

این پنجره، علاوه بر آنچه عموماً در پنجره های ویندوز می بینیم (مانند Title Bar وMenu Bar)، شامل چند بخش بسیار مهم می باشد:
1- یک فرم(Form) خالی با عنوان (Caption)برابر Form1 وجود دارد. ا

ین همان فرمی است که بلافاصله پس از اجرا (Run) شدن برنامه، روی صفحه نمایش، قرار می گیرد (این پیش فرض قابل تغییر است).
2- نوار ابزار Standard Buttons که دکمه هایی با کاربرد معمولاً بیشتر را شامل می شود. تعدادی از این دکمه ها را در ویندوز می شناسید (مانند Copy, Paste, Undo, Redo, Open وSave) و برخی دیگر را در ادامه خواهیم دید.
3- پنجره ای سمت چپ تصویر دیده می شود. این پنجره شامل برخی از

کاربردی ترین کنترلهای قابل دیدن (VCL) می باشد. در ادامه با VCLها آشنا خواهیم شد و از آنها بسیار بهره خواهیم برد. به این پنجره Tool Bar (جعبه ابزار) گفته می شود.
4- در سمت راست تصویر سه پنجره دیگر دیده می شود. در بالا، پنجره پروژه (Project)، سپس پنجره مشخصات(Properties) و در پایین، پنجرهForm Layout قرار دارد. پنجرهProject شامل نام تمام اجزای پروژه مانند فرمها، ماژولها(Moduls)،Activex ها و ; می باشد. مثلاً اگر در پروژه ای چند فرم وجود داشته باشد و بخواهیم به فرم دیگری برویم، کافی است نام آن را در این پنجره دابل کلیک نماییم. پنجره Properties، برخی از مشخصه(Property) های مربوط به VCL ای که انتخاب شده (Select) باشد را نمایش می دهد که می توان آنها را در هنگام طراحی(Design Time) تغییر داد (سایر مشخصه ها باید در هنگام اجرا(Run Time) تنظیم شوند.) در پنجرهForm Layout نیز می توان مکان قرار گیری Form هنگام اجرای برنامه(Run Time) بر روی صفحه نمایش را تعیین کرد (همچنین این کار را توسط کدنویسی نیز می توان انجام داد و عموماً همین روش هم توصیه می شود و لذا عموماً حتی می توان این پنجره را به کل بست).
مفاهیم بنیادی

درVB، شئ (Object) های بسیاری وجود دارد مانند فرمها، دکمه ها، برچسب ها، تصاویر و ; . همانطور که می دانیم هر شئ(Object) دارای یک سری مشخصات(Properties) می باشد. به عنوان مثال اگر یک اتومبیل را به عنوان یک شئ در نظر بگیریم، این اتومبیل دارای مش

خصاتی چون رنگ خاص، وزن خاص، طول و عرض و ارتفاع خاص، میزان خاص مصرف بنزین و ; می باشد که در تمایز دو اتومبیل از هم، همین مشخصات هستند که به ما کمک می کنند.
درVB نیز هر Object دارای یک تعداد مشخصه (Property) می باشد. به عنوان مثال یک دکمه(Button) دارای مشخصاتی چون عرض(Width) و ارتفاع(Height) خاص و یا یک عنوان(Caption) خاص و ; می باشد.

برخی شئ(object) ها درVB، فقط در کدنویسی قابل دسترسی هستند(مانند شئADODB که در آینده با آن آشنا خواهید شد) اما برخی دیگر علاوه بر زمان کدنویسی، در زمان طراحی (Design) نیز می توان آنها را بر روی فرمها و در جای دلخواه قرار داد و آنها را تنظیم (Set) نمود. به اشیاء نوع اخیر، کنترل (Control) گفته می شود.
کنترل ها خود دو گونه اند، برخی علاوه بر زمان طراحی (Design) در زمان اجرا (Run Time) نیز دیده می شوند، به این نوع کنترل در اصطلاح(Visual Control) VCL گفته می شود که بیشترین انواع کنترلها را در بر می گیرند (مانند دکمه ها، جدولها، برچسبها و بسیاری دیگر که در ادامه خواهند آمد) اما برخی دیگر از کنترل ها فقط در هنگام طراحی (Design) دیده می شوند و در هنگام اجرا تنها عمل خاصی انجام می دهند و خود دیده نمی شوند (مانند کنترلTimer)، به این نوع کنترلها،Non-Visual Control گفته می شود. باید توجه داشته باشیدکه کنترلهایNon-Visual، ذاتاً درRun Time دیده نمی شوند ولی ممکن است بنابر نیازی و در زمانی خاص از اجرا، خودمان برای یک یا چند VCL نیز مقدار مشخصه Visual آنها را برابرFalse قرار دهیم که مسلماً در این حالت با وجود اینکه در آن زمان، این کنترلها دیده نمی شوند ولی VCL بودن آنها تغییری نکرده است.
کنترل ها (اعم ازVCL ها و غیر آن) معمولاً دارای تعدادی Event می باشند. Event ، رویداد یا رخدادی است که توسط کاربر و معمولاً با استفاده از ماوس یا صفحه کلید برای یک کنترل خاص روی می دهد.مثلاً یک کنترل ممکن است دارای رویداد (Event) Click باشدکه این نوع رویداد زمانی که کاربر در هنگام اجرای برنامه (Run Time) بر روی آن کنترل خاص کلیک نماید رخ می دهد.برخی Event های معمول دیگر برای کنترلها عبارتند از: DoubleClick (زمانی که بر روی آن کنترل داب

ل کلیک شود) ، MouseMove (زمانی که نشانگر ماوس بر روی آن کنترل قرار دارد) ، KeyPress (زمانی که کلیدی از صفحه کلید زده شد) ، KeyDown (زمانی که کلیدی از صفحه کلید پایین بود) ، KeyUp (زمانی که کلید زده شده برداشته شد) ، MouseDown ، MouseUp و ; که در ادامه با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد.

برای هر Event (رویداد) می توان یک Event Procedure داشت. Event Procedure پاسخی است که یک کنترل زمانی که یک Event رخ می دهد، از خود نشان می دهد. در واقع Event قطعه برنامه ای است که زمانی که بر روی یک کنترل، یک Event رخ می دهد، به طور اتوماتیک اجرا می شود.
کنترلها معمولاً علاوه بر یک سری مشخصات (Properties) و یک سری رویداد (Event) ، دارای تعدادی نیز متد (Method) می باشد. متدها عملیاتهای تعریف شده ای هستند که توسط آنها یک عمل خاص بر روی کنترلها انجام می شود.
توجه داریم که تفاوت متدها و Event Procedure ها در این است که متدها توسط VB ، شناخته شده اند و عملشان همیشه ثابت است، اما Event Procedure ها توسط برنامه نویس و به دلخواه او تهیه می شود، بنابراین Method های مشابه بر روی کنترلهای متفاوت، پاسخ مشابهی

دارد ولی ممکن است Event های مشابه بر روی کنترلهای متفاوت با توجه به Event Procedure های مخصوص هر یک، متفاوت باشد (مثلاً رویداد Click برای یک کنترل، کاری انجام دهد و برای کنترلی دیگر، کاری دیگر).
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت اینست که Procedure ها به طور مستقیم اجرا نمی شوند بلکه فقط زمانی که نامشان فراخوانی شود اجرا می شوند. بنابراین مثلاً در مورد Eی که آن Event خاص (که باعث فرا خوانی Event Procedure مربوط می شود) روی ندهد، این کدها اجرا نخواهند شد.
اولین پروژه و آشنایی با برنامه نویسی بوسیله VB

به عنوان اولین پروژه، قصد داریم فرمی داشته باشیم با دو دکمه Message و Exit که اگر در دکمه Message کلیک شد، پیغامی نمایش داده شود و اگر دکمه Exit کلیک شد از برنامه خارج شود(شکل3):

ابتدا فرمی که بر روی صفحه نمایش باز است (فعلاً به نام Form 1 ) را به اندازه دلخواه در می آوریم و در حالی که Select است، از پنجره Properties (سمت راست تصویر) ، مشخصه (Property) های زیر را چنین Set می کنیم:
1- مشخصه Name آن را به frmFirstProject تغییر می دهیم.
2- مشخصه Caption آن را به First Project تغییر می دهیم.

مشخصه Caption معمولاً عنوانها را تغییر می دهد. مثلاً در مورد فرمها، آنچه در این مشخصه Set شود در Title Bar از آن فرم دیده می شود یا در مورد دکمه ها، آنچه در این مشخصه قرار داده شود، آن چیزی است که بر روی دکمه ( به عنوان نام دکمه ای که ُکاربر می بیند) دیده می شود.
مشخصه Name یکی از مهمترین مشخصه هایی است که باید بر

ای تمام کنترلها Set شود. آنچه در این مشخصه قرار گیرد، نامی است که VB آن کنترل را به این نام می شناسد (و خصوصاً در هنگام کدنویسی و برای دسترسی به کنترلها، بسیار مورد استفاده واقع می شود). به طور پیش فرض VB برای هر کنترل یک Name در نظر می گیرد، اما در پروژه های واقعی ، معمولاً تعداد کنترلها آنقدر زیاد می شوند که نامهای پیش فرض به سختی در ذهن می ماند. برای این منظور بهتر است به کنترلها، نامهایی را نسبت دهیم که از جهتی با او متناسب باشد. لذا بهتر است اولاً در نام آنها چیزی باشد که نشان از نوع آن ک

نترل باشد و عبارتی نیز باشد که بیانگر موضوع یا کار فعلی آن باشد. به عنوان مثال شما می بینید که ما در مشخصه Name از form ، گفتیم که قرار دهیم: frmFirstProject که frm به خاطر تشخیص Form بودن آن است و First Project به خاطر تشخیص اینکه

این فرم برای First Project است. یا مثلاً به فرض اگر بخواهیم دکمه ای به نام Exit بر روی فرمی داشته باشیم، من ترجیح می دهم که نام آن را cmdExit بگذارم که cmd را از Command Button گرفته ام. توجه داریم که این نامی است که VB آن را می شناسد وگرنه برای زیبایی کار Caption این دکمه را همان Exit می گذاریم و این نام گذاری به زیبایی پروژه ما لطمه ای وارد نمی کند.
برای ادامه، دو دکمه (Command Button) بر روی فرم قرار می دهیم (که برای این منظور از پنجره Controlها که در سمت چپ تصویر است، کنترل Command Button به شکل را دابل کلیک می کنیم و یا با یک Click و انتخاب آن، بر روی فرم، به اندازه دلخواه Drag & Drop می کنیم) و جای آنها را به مکان دلخواه مورد نظر (به وسیله Drag & Drop آنها) تغییر می دهیم. آنگاه برای یکی از آنها:

1- مشخصه Name را به cmdMessage تغییر می دهیم.
2- مشخصه Caption را به Message تغییر می دهیم.
و برای دیگری تغییر می دهیم:
1- مشخصه Name را به cmdExit .
2- مشخصه Caption را به Exit .
که پس از این، شمای ظاهری (Interface) برنامه کامل شده است و باید به

کدنویسی آن پرداخت.
اگر بر روی دکمه Exit دابل کلیک کنید (البته هنوز در Design Time هستیم و نه Run Time)، Event Procedure مربوط به رویداد Click (Event) از آن را به صورت زیر باز می کند:

Private Sub cmdExit_Click ()

End Sub

که هر دستوری که در این Procedure (یعنی بین خط Private و خط End Sub) نوشته شود، در زمان اجرا، وقتی کاربر روی دکمه Exit کلیک می کند، این دستورات اجرا خواهند شد.
دستوری که باید در cmdExit_Click نوشته شود بسیار ساده است:

Private Sub cmdExit_Click ()
End
End Sub
دستور End هر جایی از برنامه که اجرا شود فوراً اجرای برنامه را متوقف و از آن خارج می شود.
حال اگر به ترتیبی که در بالا ذکر شد، Event Procedure مربوط به رویداد click از دکمه Message را نیز باز می کنیم و آن را به صورت زیر تغییر می دهیم:
Private Sub cmd, Message – Click

MsgBox “The first project was done successful” و و “Thanks”
End Sub
پروژه مورد نظر آماده شده شده است. دستور MsgBox (مخفف Message Box )باعث می شود تا یک کادر پیغام بر روی صفحه نمایش ظاهر شود و تا زمانی که دکمه OK از آن را فشار دهیم، پیغامی را نمایش دهد. در این دستور پارامتر اول، پیغام مورد نظر را به صورت string (یک داد

ه متنی) دریافت می کند (در VB هر عبارتی که بین دو علامت ” ” قرار گیرد، string فرض می شود) و پارامتر سوم نیز به عنوان Message Box (که در Title Bar آن آورده خواهد شد) را به صورت متنی دریافت می کند. توجه داریم که بین هر دو پارامتر از علامت کاما (,) استفاده می کنیم و بنابراین در دستور MsgBox برنامه مان برای اینکه پس از پارامتر اول، پارامتر سوم را وارد کنیم بین آن دو پارامتر، دو بار کاما گذاشته ایم.
حال برنامه تان را اجرا کنید و نتیجه کار را ببینید (اجرای برنامه در VB توسط کلید F5 صورت می گیرد.
ذکر چند نکته:
1- اگر بخواهید فشردن ALT+X همان عمل دکمه Exit را انجام دهد(ایجاد(Hot key) ، کافی است در Caption این دکمه چنین بنویسید: E&xit که در این صورت در زمان اجرا، زیر حرف x یک underline (زیر خط) می کشد که در ویندوز این حالت نشانگرHot key داشتن آن حرف است ، همین کار را هم در مورد دکمه Message انجام دهید.
2- در هنگام کدنویسی اگر چند حرف اول یک کلمه شناخته شده VB (مانند نام کنترلها و یا Property ها، Method ها و ;) را بنویسیم و CTRL+Space را فشار دهیم، اگر تنها یک کل

مه با حرف اول برابر آنچه شما نوشته اید پیدا کند، بقیه حروف را خود، کامل می کند و اگر تع

دادی کلمه با این مشخصات پیدا کند، لیست آنها را نمایش می دهد که می توانید یا یکی از آنها را انتخاب کنید (بر روی کلمه از لیست بروید و کلید space را بزنید) و یا تعدادی از حروف آن را بنویسید تا محدوده کلمات مشابه کوتاهتر شود. این کار را حتماً امتحان کنید!
3- زمانی که یک فرم باز می شود، به ترتیب چهار Event بر روی آن رخ می دهد:

Initialize

Load

Activate

Got focus
که زمانی که رویداد اول رخ می دهد، هنوز object های روی فرم ایجاد نشده اند و قابل دسترسی نیستند. این object ها در load ساخته می شوند، اما هنو

ز فرم نمایش داده نشده است. وقتی فرم نمایش داده می شود، رویداد Activate و وقتیfocus به آن داده می شود، رویداد Got focus روی می دهد. (منظور از گرفتن focus اینست که آن کنترل خاص که در اینجا فرم است، کانون تمام پیامها شود، مثلاً اگر کلیدی زده شد به آن فرستاده شود و ;).
4- برای ذخیره کردن پروژه از منوی فایل و گزینه Save استفاده می شود که باید تمام فرمها، ماژولها، ; و اصل پروژه را جداگانه ذخیره کرد. لذا اگر شما برنامه First Project راsave کنید، یکبار نام فرم را save می کند (با پسوند.frm) و یکبار فایل پروژه را

(با پسوند.VBP).

تغییر متغیر ها
به اطمینان، قبلاً در برنامه نویسی (لااقل در Basic که پیش فرض بحث ما معرفی شده بود) از متغیرها زیاد استفاده کرده اید. در برخی زبانهای برنامه نویسی (مثل Basic) ، نوع متغیرهای بکار رفته در برنامه، لازم نیست از قبل تعریف شده باشد و در هنگام اجرا، کامپایلر، خود، آن را به نوع مورد نیاز (مثل Integer برای برای داده های عددی صحیح، یا String برای نوع داده رشته ای و کاراکتری و ;) تعریف و اجرا خواهد کرد. اما در برخی دیگر (مانند زبان برنامه نویسی Pascal)لازم است، نوع داده متغیرهای بکار رفته، در جایی از برنامه (و عموماً قبل از استفاده از آن) تعریف شوند.
در VB، از آنجا که VB از Basic برای کدنویسی استفاده می شود، به طور معمول، نیاز به تعریف نوع داده ها نیست. اما از آنجا که امروزه برنامه نویسان ترجیح می دهند که از کامپایلری برای برنامه نویسی استفاده کنند که او را به تعریف تمام متغیرها مجبور کند (زیرا اگر چنین نباشد، اگر او به اشتباه دستوری را غلط تایپ کند (مثلاً بجای then بنویسد Then) ، کامپایلر آن را به عنوان متغیری فرض می کند و در واقع بدون اینکه ما خطایی را دریافت کنیم، در روند برنامه مان مشکل پیدا می شود و خطایی رخ می دهد که شاید تشخیص علت آن سخت تر شود) ، می توانیم VB را موظف سازیم تا ما را مجبور به تعریف نوع داده متغیرها نماید.
اگر در ابتدای هر یونیت (Unit) عبارت Option Explicit نوشته شود، VB ما را مظف می کند که در آن یونیت، هر متغیری که بخواهیم استفاده کنیم، آن را قبل از استفاده، تعریف نماییم (لذا بهتر است ابتدای همه Unitها عبارت مذکور باشد) . یونیت (Unit) ها، بخش هایی از برنامه اند که در آنها کدنویسی می شود. مثلاً هر فرم، دارای یک Unit مخصوص به خود است که تمام Event Procedureهایی که تا بحال می نوشتیم، در آن قرار می گرفت.
همچنین اگر از منوی Tools گزینه Options را اتنخاب کنیم، و از

لبه General (Tab Sheet) ، گزینه Require Variable Declare را چک مارک بزنیم، از این پس، VB هر فرمی که ایجاد می شود، به طور پیش فرض عبارت Option Explicit را در ابتدای آن خواهد نوشت و در واقع همیشه ما را موظف می سازد که متغیرها ر

ا تعریف نماییم.
برای تعریف متغیرها از دستور Dim به شکل کلی زیر استفاده می شود:
Dim variableNames As variablsType
به عنوان مثال دستور Dim a,b As Integer متغیرهایی را به نام a,b از نوع داده Integer (نوع داده عددی صحیح) تعریف می کند و سپس از آن می توانیم متغیر a را در برنامه مقداردهی نماییم.
متغیرها را می توان در سه سطح تعریف نمود (Space of Variables) :
1- سطح پروسیجر (procedure Level) :
اگر متغیری در یک Procedure (و معمولاً ابتدای آن) تعریف کنیم، آن متغیر را فقط در همان Procedure می توان استفاده نمود و در واقع برای همان Procedure خاص تعریف شده است.
2- سصح فرم (Form Level) :در سطح فرم (یعنی در ابتدای Unit مربوط به فرم و پس از عبارت Option Explicit) ، متغیرها می توانند به دو نوع تعریف شوند:
2-1- تعریف به صورت Private (شخصی) :
اگر متغیری در سطح فرم به صورت Private و به شکل کلی:
Private variableNames As variableType
تعریف شود، آن متغیر فقط در تمام Procedureهای فرم قابل استفاده است و در فرم های دیگر قابل دسترسی و استفاده نمی باشد (مگر اینکه در آنها هم جداگانه تعریف شده باشد) .
2-2- تعریف به صورت Public (عمومی) :

اگر متغیری در سطح فرم، به صورت Public و به شکل کلی:
Public variableNames As variableType
تعریف شود، در این صورت آن متغیر علاوه بر دسترسی در همان فرم (بوسیله نام آن متغیر) ، در فرمهای دیگر (در واقع در کل پروژه) قابل دسترسی خواهد بود. فقط در صورت نیاز به استفاده در فرمهای دیگر لازم است نام فرمی را که متغیر در آن

تعریف شده است ذکر شود (البته اگر آن فرم load باشد) و سپس پس از یک نقطه (Dot) نام آن متغیر آورده شود. به عنوان مثال اگر در ابتدای یونیت مربوط به Form1 نوشته شده باشد:
Public Number As Integer
و بخواهیم در فرمی دیگر، به آن مقداردهی کنیم، لازم است چنین بنویسیم:
Form1.Number = 15
توجه: اگر در سطح فرم از Dim برای تعریف استفاده شود، به طور پیش فرض آن را Private در نظر خواهد گرفت.
3- سطح ماژول (Module Level) :
ماژولها بخشی از پروژه هستند که متغیرها، توابع و Procedureهای عمومی (Global) را در آن تعریف می کنیم. اگر تعریفی (مثل تعریف نوع داده متغیر یا یک Procedure) با Private انجام گیرد، فقط در همان ماژول قابل استفاده می باشد و اگر با Public صورت گیرد، در هر فرمی و بدون نیاز به نوشتن نام ماژول در ابتدای آن، قابل استفاده خواهد بود. نکته ای که باید توجه داشت اینکه اگر بخواهیم از متغیریا Procedureای که در یک ماژول به صورت Public تعریف شده است، در ماژولی دیگر استفاذه کنیم، ذکر نام ماژول در ابتدای آن به همراه یک نقطه (Dot) ضروری است.
معمولاً از تعریف Public در ماژول زمانی استفاده می کنیم که بخواهیم متغیر یا Procedureای به صورت Global (عمومی) در سراسر پروژه استفاده شود. شاید بگویید می شود در هر فرمی که به آن نیاز داریم، همانجا متغیر را تعریف می کنیم، پس چه نیازی به ماژول داریم؟
هر چند این کار باعث می شود که برنامه خطای دستوری از ما نگیرد اما در اینصورت وقتی از فرمی به فرم دیگر می رویم مقدار موجود در آن متغیر، پس از

تعریف مجدد، دوباره Null (تهی) می شود، در حالیکه اگر از یکبار تعریف Public در ماژول استفاده کنیم، پس از مقدار دهی در جایی از پروژه، تا مقداردهی مجدد، این مقدار در تمام پروژه قابل دسترسی است.
برای افزودن یک ماژول به پروژه کافی است از منوی Project گزینه Add Module را انتخاب کنید و آن را (با پسوند .BAS) save نماییم.

همانطور که ملاحظه می فرمایید، ماژولها تنها بخش کدنویسی (Unit) دارند بر خلاف فرمها که یک بخش Interface (ظاهری) داشتند که کنترلها را به صورت Visual روی آن قرار می دادیم و یک بخش کدنویسی (Unit) که کدهای مربوط به Event Procedureها را در آن می نوشتیم. همچنین ملاحظه می فرمایید که با توجه به وظیفه ماژولها، معمولاً در کل پروژه اولاً به یک ماژول نیازمندیم ثانیاً به بیش از یک ماژول احتیاجی پیدا نمی کنیم.
نکته: علاوه بر متغیرها می توانیم از ثوابت (Constants) نیز در پروژه استفاده کنیم. ثوابت، بخشی از پرونده اند که هنگام تعریف، مقداردهی می شوند و تا پایان پروژه مقدارشان ثابت می ماند. برای تعریف ثوابت از دستور Constant استفاده می شود به عنوان مثال:
Const PI As single = 3.14

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله علم ستاره شناسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله علم ستاره شناسی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله علم ستاره شناسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله علم ستاره شناسی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله علم ستاره شناسی در pdf :

علم ستاره شناسی
مقدمه:

ستاره شناسی چیست؟ آیا آن را می‌توان شاخه‌ای از علوم قرار داد یا بیشتر به فلسفه نزدیک است؟ شاید امروزه ستاره شناسی بخشی از علوم هستند که کاربردهای مستقیمی چون علوم پزشکی و یا مهندسی ندارند) باشد، اما بی گمان در گذشته چنین نبوده است. امروزه ستاره شناسی را بخشی از علوم در نظر می‌گیرند که به مطالعه و درک پدیده‌های آسمانی می‌پردازد.

درک پدیده‌های آسمانی ، بخشی از تلاش سیری ناپذیر انسان در راه درک و شناخت نظم حاکم بر تمام طبیعت چه نقشی در زندگی بشر دارد، بحثی است که، شاید هرگز نتوان پاسخی عینی و مستقیم برای آن یافت. چرا که شاید پاسخ این سؤال خیلی شخصی باشد، اما آنچه مهم است، پاکی ، عظمت و دست نخوردگی اجرام بزرگ و دور دست عالم است که آن قدر وسوسه انگیزند که هر کسی را به مطاله خود فرا می‌خوانند و ستاره شناسی حاصل این فراخوان بزرگ است.

تعریف و ارتباط با علوم دیگر
اگر به دنبال یک تعریف مشخص از ستاره شناسی نوین باشیم، می‌توان آن را چنین بیان کرد؛ مطالعه موضع ، ساختار و چگونگی تحول (از آغاز تا پایان) اجرام آسمانی. در این زمینه ، علومی به کمک ستاره شناسی می‌آیند که هر یک پاسخگوی بخشی از پرسشهای این علم هستند. فیزیک بخش عمده‌ای از مشکلات ستاره شناسان را برطرف کنند، شیمی ، ریاضیات و مکانیک نیز از جمله علومی هستند که ارزشهای فراوانی برای ستاره شناسی و ستاره شناسان دارند. در سالهای اخیر حتی علمی مانند زیست شناسی به کمک ستاره شناسی آمده است و بحث موجودات برون زمینی ، مسأله پیدایش حیات و نیز امکان زندگی در دیگر کرات آسمانی ، رابطه روز افزون این دو علم را طلب می‌کند.

سایر علوم ، بخصوص علوم کاربردی (مانند شاخه‌های گوناگون مهندسی) نیز بحث فضاپیماها ، تلسکوپهای زمینی و فضایی غول پیکر را تکمیل می‌کند و از این طریق در گسترش ستاره شناسی قدم بر می‌دارد. رابطه ستاره شناسی و سایر علوم را در ادامه این سلسله مباحث و به تدریج متوجه خواهید شد و بی گمان در ادامه مسیر ستاره شناسی حتما متوجه می‌شوید که در هیچ حالتی قادر به حذف ارتباط یک یا چند رشته از علوم دیگر با ستاره شناسی نخواهید شد.

اهداف و سرانجام
اکنون می‌دانید که ستاره شناسی چه هدفی را پیش رو دارد، شناخت اجرام آسمانی. اما سوال اساسی که بسیاری از افراد در ذهن دارند این است که آیا عاقبت ستاره شناسی ، تنها برآوردن نیازهای درونی و حسی افراد را در بر دارد یا آنکه ، فواید دیگری از این علم پر هزینه ، عاید جوامع بشری می‌شود؟ پاسخ دادن به پرسش فوق کار چندان ساده ای نیست. چرا که نیاز به داشتن اطلاعات جامع از علوم مختلف دارد. اما آنچه را که می‌توان بطور حتم و یقین بیان کرد، خدماتی است که ستاره شناسی به فیزیک ارائه کرده است.

اگر فیزیک را به دو بخش فیزیک کلاسیک و فیزیک نوین تقسیم بندی کنیم، برای هر بخش یک مفهوم و یک قانون اساسی می‌توان نام برد. در بخش فیزیک کلاسیک ، قوانین مکانیک نیوتن و در بخش فیزیک مدرن ، قوانین انیشتین (نسبیت خاص و عام) حاکمیت بی رقیبی دارند. در هر دو مورد (قوانین مکانیک نیوتنی و قوانین نسبیتی) بخشی از اثبات قوانین مذکور به عهده ستاره شناسی بوده است.

یعنی قسمتی از قوانین فوق با استفاده از رصدهای نجومی اثبات شده است (اثبات نجومی هر دو قانون را در درسهای آینده ذکر می‌کنیم.) از دیگر خدمات اخترشناسی می‌توان به بحث پیدایش حیات روی زمین اشاره کرد، اینکه آیا بطور کلی حیات سیاره ما زمین منشا آسمانی پاسخگویی آن خواهد پرداخت و کاربردهای دیگر خواهید کرد.
ستاره شناس کسیت و چه وظایفی دارد؟
ستاره شناسی را شناختیم، شاید ستاره شناسی تنها علمی باشد که هنوز می‌توان دو بخش حرفه‌ای و آماتور در آن فعالیت کرد. افراد آماتور ، کسانی هستند که بر حسب علاقه به این علم زیبا می‌پردازند و البته تحصیلات عالیه و شغل اصلی آنها در زمینه ستاره شناسی نیست، چنین افرادی در تاریخ نجوم زیاد بوده و هستند. سوزن بان قطار ، پزشک ، رمان نویس ، مدرس علوم دینی ، زمین شناس ، میکروبیولوژیست و ; ، اینها شغل بعضی از افرادی است که به نجوم آماتوری به عنوان یک سرگرمی علمی جدی روی آورده‌اند و پیشرفتهای فراوانی هم در این علم داشته‌اند. و اما ستاره شناس حرفه‌ای کسی است که تحصیلات دانشگاهی او در زمینه شاخه‌های مختلف ستاره شناسی است و به ستاره شناسی به عنوان یک شغل نگاه می‌کند.
ارتباط ستاره شناسی حرفه‌ای و آماتوری
رابطه ستاره شناسی حرفه‌ای وآماتوری نیز در خور توجه است، در ابتدا برای بسیاری این گمان بوجود می‌آید که ستاره شناسی آماتوری ، مغلوب ستاره شناسی حرفه‌ای است و هیچ کاری وجود ندارد، در حالی که قضیه چیز دیگری است. یعنی حیطه فعالیت این دو گروه کاملا از هم جداست و به عبارتی ستاره شناسان آماتور و حرفه‌ای بطور ضمنی باهم در مورد نوع عملکردشان به توافق رسیده‌اند.

بسیاری از دنباله دارها ، سیارکها ، ستارگان انفجاری جدید (نواخترها و ابرنواخترها) توسط ستاره شناسان آماتور کشف شده‌اند. در حالی که این نوع اکتشافات در بخش ستاره شناسی حرفه‌ای یا اصلا انجام نمی‌شود و یا اگر انجام شود کاملا تصادفی است.
ستارهبطور کلی ستارگان دارای مراحل مختلف جنینی ، کودکی و جوانی و پیری هستند. پس از اکتشاف برابری جرم و انرژی توسط انیشتین ، دانشمندان تشخیص دادند، که کلیه ستارگان باید تغییر و تحول یابند. هر ستاره هنگامی که نور (انرژی) پخش می‌کند، مقداری از ماده خویش را مصرف می‌کند. ستارگان همیشگی نیستند، روزی به دنیا آمده‌اند و روزی هم از دنیا خواهند رفت. ستارگان گویهای بزرگی از گاز بسیار گرم هستند که بواسطه نورشان می‌درخشند.

در سطح دمای آنها هزاران درجه است و در داخل دمایشان بسیار بیشتر است. در این دماها ماده نمی‌تواند به صورتهای جامد یا مایع وجود داشته باشد. گازهایی که ستارگان را تشکیل می‌دهند بسیار غلیظتر از گازهایی هستند که معمولا بر سطح زمین وجود دارند. چگالی فوق العاده زیاد آنها در نتیجه فشارهای عظیمی است که در درون آنها وجود دارد. ستارگان در فضا حرکت می‌کنند، اما حرکت آنها به آسانی مشهود نیست. در یک سال هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آنها نمی‌توان ردیابی کرد، حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظه‌ای در آنها مشهود نمی‌افتد.
نقش و الگوی آنها در حال حاضر کم و بیش دقیقا همان است که در هزار سال پیش بود. این ثبات ظاهری در نتیجه فاصله عظیمی است که میان ما و آنها وجود دارد. با این فواصل چندین هزار سال طول خواهد کشید تا تغییر قابل ملاحظه‌ای در نقش ستارگان پدید آید. این ثبات ظاهری مکان ستارگان موجب شده است که نام متداول (ثوابت) به آنها اطلاق شود. اختر فیزیکدانان بر این باورند که در بعضی کهکشانها ، از جمله کهکشان راه شیری ، ستارگان نوزاد بسیاری در حال تولد هستند، افزون بر آن که پژوهشگران اظهار می‌دارند تکامل ، تخریب و محصول نهایی یک ستاره ، به جرم آن بستگی دارد. در واقع سرنوشت نهایی ستاره که تا چه مرحله‌ای از پیشرفت خواهد رسید با جرم ستاره ارتباط مستقیم دارد.
نحوه تشکیل ستاره
گوی آتشین مورد نظر در نظریه انفجار بزرگ ، حاوی هیدروژن و هلیوم بود، که در اثر انفجار بصورت گازها و گرد و غباری در فضا بصورت پلاسمای فضایی متشکل از ذرات بسیاری از جمله الکترونها ، پروتونها ، نوترونها و نیز مقداری یونهای هلیوم به بیرون تراوش می‌کند. با گذشت زمان و تراکم ماده دربرخی سحابیها شکل می‌گیرند. این مواد متراکم رشد کرده و توده‌های عظیم گازی را بوجود می‌آورند که تحت عنوان پیش ستاره‌ها معروفند و با گذشت زمان به ستاره مبدل می‌شوند. بسیاری از این توده‌ها در اثر نیروی گرانش و گریز از مرکز بزرگ و کوچک می‌شوند، که اگر نیروی گرانش غالب باشد، رمبش و فرو ریزش ستاره مطرح می‌شود و اگر نیروی گریز از مرکز غالب شود، احتمال تلاشی ستاره و شکل گیری اقمار و سیارات می‌رود.
مقیاس قدری
همه ستارگان به شش طبقه روشنایی که قدر نامیده می‌شود، تقسیم شده‌اند. روشنترین ستارگان دارای قدر اول و کم نورترین ستارگان که توسط چشم غیر مسلح قابل روءیت بودند به عنوان ستارگان قدر ششم و بقیه ستارگان داراب قدرهای بین 16 – 1 هستند. قدر یک ستاره عبارت است از: سنجش لگاریتمی از روشنایی ستارگان ، اگر قدر یک ستاره را با m نمایش دهیم، داریم:

(قدر ظاهری) 25logL + Cte = m-

که مقدار ثابت Cte همان صفر مقیاس قدری است.

روشنایی ستاره
مقدار انرژی تابیده شده از ستاره به واحد سطح زمین را روشنایی یک ستاره می‌نامند. مقدار ثابت (صفر مقدار قدری) را طوری انتخاب می‌کنند که قدر ستاره چنگ رومی (Vega) برابر صفر شود. علامت منفی در فرمول نشان می‌دهد که قدر روشنایی ستاره بالا باشد، دارای قدر پایین خواهد بود.
رنگ ستارگان
هر وسیله‌ای که برای آشکارسازی نور بکار می‌رود دارای حساسیت طیفی است. مثل چشم انسان که اولین وسیله‌ای است برای آشکارسازی نور و حساسیت چشم برای نورهای مختلف یکسان نیست. هر وسیله دیگری هم که برای اندازه گیری نور بکار می‌رود مثل فیلمهای عکاسی برای نورهای با طول موجهای متفاوت ، دارای حساسیت یکسان نیست. پس روشنایی یک جسم بستگی به نوع وسیله اندازه گیری شده دارد. بر این اساس قدرهای مختلفی داریم، که یکی از آنها قدر دیدگانی و دیگری قدر عکسبرداری می‌باشد.
طیف ستارگان
هنگام مطالعه طیف ستارگان (یا همان بررسی کیفی ستارگان) مشاهده می‌شود که اختلاف فاحشی بین ستارگان وجود دارد. از آنجایی که وجود هر خط سیاه در طیف ستاره بیانگر وجود یک عنصر شیمیایی ویژه در اتمسفر آن ستاره است، شاید به نظر می‌رسد که علت اختلاف در طیف ستارگان بخاطر اختلاف در مواد شیمیایی سازنده ستارگان باشد. ولی در نهایت چنین نیست، بلکه علت اختلاف طیف ستارگان دمای ستارگان می‌باشد. چون ستارگان دارای دماهای متفاوتی هستند، طیف آنها نیز متفاوت است.

اندازه گیری دمای ستارگان
در مورد ستارگان امکان اندازه گیری دمای جنبشی (دمایی که توسط دماسنج اندازه گیری می‌شود) وجود ندارد. زیرا نمی‌توانیم ترمومتر را در قسمتهای مختلف ستاره قرار داده و این دما را اندازه گیری کنیم. از طرفی لایه‌های مختلف ستاره دارای دماهای مساوی هستند و هر چه از لایه‌های خارجی به طرف لایه‌های داخلی حرکت کنیم دما افزایش می‌یابد. بنابراین تعریف دمای منحصر به فردی که مربوط به هر لایه از ستاره باشد غیر ممکن است.
اندازه گیری فراوانی عناصر در ستارگان
در حالت کلی مشاهده خطوط طیفی مربوط به یک عنصر در طیف یک ستاره دلیل بر وجود آن عنصر در اتمسفر این ستاره است و برعکس این ممکن نیست. یعنی عدم حضور خطوط طیفی یک عنصر در طیف یک ستاره دلالت بر عدم وجود آن عنصر در اتمسفر ستاره را ندارد، زیرا علاوه بر حضور یک عنصر لازم است، شرایط فیزیکی (دما و فشار) برای تشکیل خطوط طیفی آن عنصر برقرار باشد، تا بتوانیم خطوط طیفی آن عنصر را مشاهده کنیم. با توجه به اینکه شدت خطوط جذبی بستگی به فراوانی آن عنصر دارد، بنابراین می‌توانیم از روی شدت خطوط طیفی ، فراوانی عناصر را در ستارگان تعیین کنیم.
جرم ستارگان
اطلاعات مربوط به جرم ستارگان از مسائل بسیار مهم به شمار می‌رود. تنها راهی که برای تخمین جرم یک ستاره در دست داریم آن است که حرکت جسم دیگری را که بر گرد آن دوران می‌کند مورد مطالعه قرار دهیم. ولی فاصله عظیمی که ما را از ستارگان جدا می‌کند، مانع آن است که بتوانیم سیارات متعلق به همه آنها را ببینیم و حرکت آنها را مورد مطالعه قرار دهیم. عده زیادی ستاره موجود است که جفت جفت زندگی می‌کنند و آنها را منظومه‌های مزدوج یا دو ستاره‌ای می‌نامند. در چنین حالات بایستی حرکت نسبی هر یک از دو ستاره مزدوج مستقیما مطالعه شود، تا از روی دوره گردش آنها جرم نسبی هر یک بدست آید. در حضور ارتباط میان جرم و نورانیت ستارگان ، نخستین بار بوسیله سرآرتورادینگتون اظهار شد که نورانیت ستاره‌ها تابع معینی از جرم آنها است، و این نورانیت با زیاد شدن جرم به سرعت ترقی می‌کند.
منابع انرژی ستارگان
برای هر ستاره‌ای سه منبع انرژی را می‌توان نام برد که عبارتند از:

انرژی پتانسیل گرانشی
می‌توان فرض کرد که خورشید یا ستارگان در حال تراکم تدریجی هستند و بدین وسیله انرژی پتانسیل گرانشی خود را بصورت انرژی الکترومغناطیسی به محیط اطراف تابش می‌کنند.
انرژی حرارتی
می‌توان فرض کرد که ستارگان و خورشید اجرام بسیار داغ آفریده شده‌اند و با تابش خود به محیط اطراف در حال سرد شدن هستند.
انرژی هسته‌ای
می توان فرض کرد که در ستارگان هسته‌های سبکتر همجوشی کرده و انرژی آزاد شده در این همجوشی منبع انرژی ستارگان را تأمین می‌کند، یا می‌توان فرض کرد که در ستارگان هسته‌های سنگینتر از طریق واپاشی به هسته‌های سبکتر تبدیل شده و انرژی آزاد شده از این واپاشیها انرژی ستارگان را تأمین می‌کند.

مرگ ستارگان
سه طریق برای مرگ ستارگان وجود دارد. ستارگانی که جرم آنها کمتر از 14 برابر جرم خورشید است. این ستارگان در نهایت به کوتوله‌های سفید تبدیل می‌شوند. ستارگانی که جرم آنها بیشتر از 14 برابر جرم خورشید است، در نهایت به ستارگان نوترونی و به سیاه چاله‌ها تبدیل خواهند شد. دیر یا زود سوخت هسته ای ستارگان به پایان رسیده و در این صورت ستاره با تراکم خود انرژی گرانشی غالب آمده و این تراکم (رمبش) تا تبدیل شدن الکترونهای آزاد ستاره به الکترونهای دژنره ادامه پیدا می‌کند، که در این صورت ستاره به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل شده است. برخی از ستارگان از طریق انفجارهای ابرنواختری به ستارگان نوترونی تبدیل می‌شوند. ستارگانی که بیشتر از 14 و کمتر از سه برابر جرم خورشید دارند، به ستاره نوترونی تبدیل شده و آنهایی بیشتر از سه برابر جرم خورشید دارند، عاقبت به سیاه چاله تبدیل می‌شوند. سیاه چاله آخرین مرحله مرگ ستاره می‌باشد
تلسکوپ
هزاران سال بود که مطالعه ستارگان فقط از راه چشم انجام می‌گرفت. خوشبختانه ، عدسی سازان آلمانی در اوایل قرن هفدهم میلادی (قرن یازدهم شمسی) تلسکوپ را اختراع کردند. آنها دریافتند که با ترکیب دو عدسی می‌توان اجسام دور دست را درشت‌تر نشان داد. گالیله ، دانشمند ایتالیایی ، تلسکوپ را در اخترشناسی بکار برد و توانست چندین کشف مهم انجام دهد. او چهارمین سیاره (مشتری) را کشف کرد و همچنین نشان داد که راه شیری از میلیونها ستاره کم نور تشکیل یافته است.

تلسکوپ گالیله
خیلی‌ها فکر می‌کنند که گالیله تلسکوپ را اختراع کرده است، اما واقعیت این است که یک عینک ساز هلندی اول دوربین را ساخت. در واقع گالیله اولین کسی بود که در ایتالیا ساختن دوربین را یاد گرفت و با آن به آسمان نگاه کرد. برای این کار هم از پادشاه و کلیسا و ; هدیه گرفت و یک مستمری بسیار زیاد سالیانه هم به او اختصاص دادند. باز هم بر خلاف تصور خیلی‌ها ، دوربینی که گالیله با آن کار می‌کرد از دو عدسی محدب (یکی شیئی و یکی چشمی) ساخته نشده بود، بلکه عدسی شیئی (جلویی) محدب بود و عقبی یا شیئی ، مقعر بود که باعث می‌شد تصویر حقیقی تشکیل بشود و جلوتر از جایی که هست دیده شود. دوربینهای کوچک قدیمی که ممکن است شما هم داشته باشید، همین طوری هستند.
مشخصات تلسکوپ
به این تلسکوپهایی که از دو عدسی محدب استفاده می‌کنند “شکستی” یا “انکساری” می‌گویند. یعنی نور را می‌شکنند (در سرعتش تغییر ایجاد می‌کند) و با این کار نور را کانونی می‌کنند. تلسکوپ در واقع وسیله‌ای است که بخاطر جمع آوری نور بیشتر (نسبت به چشم انسان) اهمیت دارد نه به دلیل بزرگنمایی. در واقع چشم انسان کمتر از یک سانتیمتر مربع برای جذب نور (در واقع عصبهای حسی برای احساس نور) دارد. پس اگر قطر شیئی تلسکوپی مثلا 10 سانتیمتر باشد، بیشتر از سی برابر چشم آدم نور جذب می‌کند. این باعث می‌شود که اجرام خیلی کم نورتر هم دیده شوند.

پس هر چه قطر شیئی بزرگتر باشد، تلسکوپ بهتری خواهیم داشت. مشکلی که در این بین وجود دارد این است که شیشه‌هایی را که به عنوان شیئی استفاده می‌شود، نمی‌شود از یک حدی بزرگتر ساخت. خود شیشه ، نور زیادی را جذب می‌کند و تا اندازه‌ای باعث تجزیه نور هم می‌شود. هر چند که با کمک راه حلهایی توانسته‌اند عدسیهای بزرگی را تراش بدهند، اما باز هم این کار محدودیت زیادی دارد. اسحاق نیوتن اولین کسی بود که راه حلی برای این مشکل پیدا کرد.

نیوتن که روی نور آزمایشهای زیادی انجام داده بود، برای جمع آوری نور بیشتر (و در واقع کانونی کردن یک سطح) به جای عدسی از آینه مقعر استفاده کرد. آینه‌های مقعری که سطح آنها اندود شده‌اند. به این ترتیب ، مشکل شکست نور و ابیراهی رفع می‌شد. به کمک همین تکنولوژی است که ما امروزه می‌توانیم تلسکوپهای غول پیکر بسازیم و در اعماق آسمان جستجو کنیم. البته بعدها انواع دیگری از تلسکوپها هم بوجود امدند که اساس کار انها بر روی استفاده از آینه مقعر است و تغییرات دیگری دادند که به این بجث مربوط نمی‌شود.
کاربردهای تلسکوپ
کار اصلی تلسکوپ ، جذب تابشهای رسیده از سیاره‌ها ، ستارگان و کهکشانها است. این تابشها ممکن است به شکل موج نوری ، علامتهای رادیویی و یا اشعه ایکس باشند. برای هر تابش تلسکوپ ویژه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. اخترشناسان ، با استفاده از تلسکوپ می‌توانند بسیار بیشتر از توانایی چشم ، تابشهای اجسام کم نور را آشکار کند.

برای مثال ، بزرگترین تلسکوپ نوری جهان که در روسیه است، آینه‌ای به قطر 6 متر دارد. قدرت دید آن به هنگام مشاهده ستارگان ، یک میلیون برابر قدرت چشم انسان است. همچنین تلسکوپ می‌تواند تابش حاصل از یک جسم را در مدت کمتری جمع کند. هزاران هزار ستاره کم نور را اصلا نمی‌توانیم ببینیم. در حالی که تلسکوپ ، در مدت چند ساعت عکس آنها را به دست می‌آورد.
انواع تلسکوپ
• تلسکوپ شکستی
• تلسکوپ بازتابی
• تلسکوپ رادیویی
• تلسکوپ اشعه ایکس
تلسکوپ در ایران
در دهه 30 هجری شمسی ، اولین تلسکوپ به ایران آمد. سید جلال تهرانی ، محقق ایرانی بود که در لندن مطالعه و زندگی می‌کرد. او در دهه سی به ایران بازگشت و همراهش یک تلسکوپ یازده سانتیمتری شکستی هم با خود آورد. این تلسکوپ همراه کلی وسایل نجومی و ساعت آفتابی و ; الآن در موزه آستان قدس رضوی در مشهد است. آیا می‌دانستید که شما می‌توانید با یک تلسکوپ آماتوری حداقل از 40 میلیون تا 500 میلیارد سال نوری در فضا ببینید؟!
تلسکوپ فضایی هابل
تلسکوپ فضایی هابل (HST) از بسیاری جهات توانمندترین تلسکوپ اپتیکی است که تا کنون ساخته شده است. این تلسکوپ بزرگترین تلسکوپ نیست، آینه اصلی آن با قطر 24 متر در مقایسه با تلسکوپ کک در هاوایی که 10 متر قطر دارد کوچکتر است. ولی این تلسکوپ ، که در مداری به فاصله 500 کیلومتری سطح زمین قرار دارد، از اثرات مختل کننده جو زمین به دور است. این امر امکان می‌دهد تا جزئیات دقیقتری نسبت به تلسکوپهای مستقر در زمین دیده شوند و نیز طول موجهایی مثل فرابنفش که به سطح زمین نمی‌رسند قابل مشاده باشند.

تاریخچه تلسکوپ فضایی هابل
این تلسکوپ به نام اختر شناس آمریکایی ، اووین هابل که در دهه 1920 به دو کشف عمده در اختر شناسی نایل آمد. نام گذاری و عملا تمام کهکشهانها در حال دور شدن از ما هستند (یعنی عالم در حال انبساط است). کشف اخیر به مفهوم مهبانگ به عنوان سرآغاز انبساط عالم منجر شد. در طرح اصلی که به درستی برای HST1 در نظر گرفته شده‌اند، عبارتند از مطالعه کهکشانها و مطالعه مهبانگ.
مشخصات تلسکوپ فضایی هابل
تلسکوپ HST تقریبا 14 متر طول 5 متر و 11500 کیلوگرم وزن دارد. این تلسکوپ طوری طراحی شده است که از تمام ظرفیت سفینه فضایی که آن را در 25 آوریل 1990 در مدار قرار داد استفاده کند. صفحه‌های خورشیدی که در مدار برافراشته شده‌اند و 10 متر طول دارند، توسط آژانش فضایی اروپا فراهم شدند. نوری که لوله تلسکوپ را بپیماید و به آینه اصلی برخورد کند که بازتابیده می‌شود و به آینه کوچک دومی که در مرکز لوله قرار دارد بر می‌گردد.

این آینه نور را به طرف آینه اصلی بر می‌گرداند و از سوراخی که در مرکز آن قرار می‌گذارند. این طرح اپتیکی را تلسکوپ کاسگرینی نوع ریچی – کرتن می‌نامند. در پشت سوراخ چهار سنجش افزار علمی عمده قرار دارند که عبارتند از دو دوربین عکاسی و دو طیف نگار ، هر دو دوربین عکاسی می‌توانند تصویرهایی مرئی و فرابنفش گرفته ، دوربینها طوری طراحی شده‌اند که تفکیک بسیار بهتری نسبت به آنجه بر روی زمین قابل دستیابی است بدست می‌دهند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با وسایل باغبانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با وسایل باغبانی در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با وسایل باغبانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با وسایل باغبانی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با وسایل باغبانی در pdf :

آشنایی با وسایل باغبانی

ماشین آلات چمن زنی به دو دسته تقسیم می شوند:
1- دستگاه چمن زنی: که بدون احتیاج به ایجاد نیروهای حاصل از سوخت می باشد و با کمک نیروی رو به جلوی اعمال شده کار می کند. دارای 1 غلطک جهت خواباندن 2- تیغه ی هلیسی و در محیطهای کوچک بکار می رود.( تیغه ی هلیسی یا مارپیچی)

 

2- دستگاه چمن زنی موتوری: با استفاده از سوخت بنزین قادر به حرکت است و دارای بخش ه9ای زیر می باشد:
*- بخش بنزین
*- بخش روغندان: دارای تیغه نشان دهنده روغن

 

*- بخش جمع آوری بقایای گیاهی
*- بخش دسته یا تکیه گاه و گاز دستی
*- بخش تنظیم کننده ارتفاع تیغه
*- بخش تیغه
نحوه روشن کردن: اول گاز را گر

فته و بعد کشتی را کشیده و باعث روشن شدن دستگاه می شود.
دستگاه سم پاشی پشتی: جهت سم پاشی مزارع در سایزهای کوچک بکار می رود و در سایزهای بزرگتر از سم پاشی موتوری یا سم پاشیهایی که پشت تراکتور وصل می شوند استفاده می کنند.
بخش، مخزن، پمپ دستی، بند حمایل، بخش نازل( بخش تنظیم مواد سمی)، سرلانس یا سرنازل و درجه تنظیم فشار.
آبپاش معمولی: برای تامین رطوبت گیاهان در گلخانه خانگی
الکاریز:برای تهیه مخلوطهای خاکی (الک ریز)
متر: برای اندازه گیری فاصله بین درختان
چاقوی پیوندی: بخش: تیغه فولادی- برای پیوند بکار برده می شود.چسب لاتکس: برای ترمیم شکاف درختان بعد از پیوند بکار برده می شود.
چسب حشره گیر: بیشتر به عنوان تله در گلخانه ها مصرف می شود و به عنوان حشره کش طبیعی بی ضرر می باشد.
قیچی باغبانی: جهت هرس درختان بکار می رود و بسته به اندازه درخت سایز قیچی فرق خواهد کرد و دارای بخش ثابت و محرک است.
قیچی رس بوته: جهت جاد اشکال بر روی درخ

تچه های زمینی بکار می رود.
اره: جهت برش قطعات بزرگتر درختان بکار می رود.
طناب پلاستیکی: برای تنظیم فاصله بین ردیف های درختان
دستگاه کنترل دما: اختلاف بین شب و روز بین

9-3 درجه می باشد.( نشان دهنده ی اختلاف دمای بین شب و روز که استاندارد آن بین 9-3 درجه سانتی گراد است.)

ترازوی گلدان: 1- سفالی 2- پلاستیکی 3- فیبری
پوکه باغبانی: برای ترکیبات خاک و از خصوصیات آن جذب بیشتر آب و نیز عاری از هر نوع آفات و بیماریها می باشند.
خاک برگ: بهترین برگ جهت تهیه خاک برگ، برگ چنار است.
خزه اسپاگرام: محیط ریشه زایی- حفظ کننده رطوبت
کلدر: برای کشت و کار و ایجاد پشته
شن کش: جدا کننده سنگ از خاک

موضوع گزارش: شناسایی انواع گیاهان

انواع گیاهان:

1- علفی 2- خشبی

گیاهان خشبی:
دارای دیوارهای چوبی هستند که باعث استحکام گیاه می شوند به عبارتی در این گیاهان وجود چوب از عوامل اصلی استحکام گیاه است و این گیاهانبر روی تنه شاخه های فرعی و جانبی قرار دارند.
2- تعدادی از آنها به صورت خزنده هستند و تمایل به پخش بر روی زمین دارند.
3- تعدادی دیگر از این گیاهان به صورت درختچه هستند، ما نمی توانیم تنه اصلی را از بقیه شاخه ها جدا کنیم یک تعداد از این گیاهان چوبی به صورت بالا رونده هستند یعنی اگر تکیه گاهی داشته باشند می توانند به راحتی به این تکیه گاه بسته شوند و مناظر بسیار جالبی را برای ما بوجود آورند.

1- درخت زردآلود: به عنوان یک گیاه خشبی یا چوبی باغبانی به حساب می آید که جزء درختان میوه مناطق معتدله است دارای تنه مشخص است چوب تنه به رنگ قهوه ای روشن، شاخه های فرعی متعدد، برگها به صورت متناوب چوبهایی که به صورت جوان هستند تا حدودی به سمت سرخی می گرایند.
2- پیچ اناری: گیاه جزء گیاهان خشبی بالا رونده است جزء پیچهای بالا رونده در باغبانی به شمار می آید و برگها به صورت مرکب شانه ای فرد می باشد نحوه نگهداریش و تربیت آن بستن شاخه های خبشی بر روی تکیه گاه یا آلاچیق های تزئینی می باشند جالب است بدانید برگ های مرکب بر روی ساقه نیز به صورت متقابل قرار گرفته است.
3- سرو خزنده: از تیره مخروطیان یا سوزی برگان است دارای برگهای همیشه سبز، برگها به صورت فلی روی هم قرار می گیرند ساقه خبشی ولی تمایل به بالا رفتن ندارد بلکه تمایل در توسعه بر روی سطح پوششی خاک می باشند.

4- زرشک زینتی: این گیاهان جزو گیاهان زینتی فضای سبز می باشند و دارای شاخه های خبشی ولی هیچ کدام از لحاظ قطر و ضخامت برتریت ندارند و ظاهر کلی گیاه به رنگ قرمز می باشند و در فضای سبز کشت توده ای، این گیاه منظره بسیار جالب

از لحاظ یکنواختی بوجود می آورد. تکثیر آن نیز از طریق قلمه های خشبی و نیمه خشبی است دارای گلهای زرد رنگ است که ارزش چندانی ندارد،گلهای قرار گرفته بر روی ساقه این گیاه بیشتر به فرم فراهم دیده می شوند( چند برگ در یک بند) تنه گیاه خاردار است(یکی از نکته های شناسایی گیاه) و گیاهی است رس شونده یعنی می توانیم با رس به فرم دلخواه در آوریم.
5- شیر خشت: گیاهان چوبی درختچه ای و هم خزنده است. جالب است که برگها به صورت متقابل بر روی ساقه قرار گرفته اند و از جوانه های کناری این به رنگ سرخ نسبتا تیره به چشم می خورد جزو گیاهان متحمل کم آبی است.

گیاهان علفی:
1- گیاهان شمعدانی: دارای برگهای نسبتا کروی و کناره های چین خورده و دارای برگ های ساده، نحوه قرار گرفتن برگها بر روی ساقه بصورت متناوب، بوی خاصی از برگها و تنه آن به مشام می رسد. تکثیر آن از طریق گیاهان علفی به صورت قلمه است گل دهی در مقابل نور خورشید فراوان صورت می گیرد.
2- کلنوس یا سن یوسف: ساقه بصورت چهار گوش، برگها بصورت متقابل قرار گرفته اند و دارای برگ ساده رنگ آمیزی برگها در این گیاه بر ارزش تزئینی آن می افزاید به شرطی که در مقابل نور مستقیم باشد تکثیر آن از طریق قلمه های علفی می باشد.
3-اختر یا کانا: از خانواده موزاسه می باشد و دارای گلهای نسبتا زیبا و نامنظم، یکی از ویژگیهای گلهای این گیاهان برگهای آن بصورت بزرگ، کشیده و نوک تیز می باشد که به صورت متناوب بر روی گیاه قرار می گیرد جزء گیاهان علفی دائمی بشمار می آیذ و همچنین یک گیاه ریزوم دار است. تکثیر آن از طریق ازدیاد ریزوم دار است. تکثیر آن از طری

ق ازدیاد ریزوم است. ریزوم ها در واقع به معنای ساقه های زیر زمینی می باشد. بهتر است ریزوم های گیاه را در پایان فصل رویشی از خاک درآورده در محل شروع فصل کاشت یک ماه قبل از انتقال ریزوها را که در داخل ماسه قرار گرفته اند آبیاری می کنیم تا جوانه های خفته بیدار شده و شروع به رشد کنند.
موضوع گزارش: آماده سازی گیاهان برای فصل سرما و گرفتن بذر

شرح:
در این جلسه تمامی گیاهان یکساله موجود در محوطه جلوی مهمانسرا جمع کردیم، گیاهان مثل گل جعفری را بعد از اینکه جمع کردیم از آنها گرفتیم و نحوه گرفتن بذر به این صورت است که گلهایی را که کاملا رسیده اند و بذرهای آنها د

ر حال ریزش است. جدا کرده و در داخل نایلون بسته بندی کردیم و علت جمع آوری گیاهان یکساله آن است که ممکن است در سال بعد در آن مکان آن گیاه کشن نشود و اگر آنرا جمع نکنیم بذرهای آنهانیز ریخته و در سال آتی دچار مشکل خواهیم شد.

 

موضوع گزارش: گلخانه

تشریح:
گلخانه به محیط هایی اطلاق می شود که از آن دما، رطوبت و میزان گاز co2 به صورت کلیمایتزه یا کنترل شده می باشد و دارای انواع مختلفی می باشند که در مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرند از آن جمله:
1- گلخانه های یک طرفه
2- گلخانه های نیمه دو طرفه
3- گلخانه های دو طرفه و قوسی
4- قوسی با دیوارهای عمودی
5- قوسی نوک دار با دیوار های شیب دار
6- قوسی نوک دار با دیوارهای عمودی
7- گلخانه بام مشتی
8- گلخانه دندانه یا سقف آلونکی
9- گلخانه های قوسی به هم پیوسته و انفرادی
گلخانه های یک طرفه: گلخانه هایی هستند که دیواره شمالی آن از دیواره جنوبی آن بلندتر بوده و زاویه ی را با سطح زمین ایجاد می کند که باعث جذب بیشتر نور می شود و بیشتر جنبه نمایشی دارد و از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد در یک طرف آن چهار چوب های فلزی قرار دارند که جهت نمایش گلها از آن استفاده می شود

و در طرف دیگر سکوهای از دیاد قرار دارند که جهت ازدیاد گیاهان استفاده می شود مثلا برای قلمه زنی که گلخانه خود دانشگاه از این نوع بوده است و تنها گلخانه ای که در مناطق کوهستانی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است گلخانه های قوسی می باشند که هم نور بیشتری جذب می کند و هم هزینه ای که جهت درست کردن راهروی آن حدود 75 سانتی متر و فاصله میله ای هر یک از چهار چوب ها حدود 3 متر از همدیگر می باشد و پوشش آن از طریق پلی اتیلن uv دار می باشد چون در مقابل نور خورشید قدرت مقاومت بیشتری دارد و چهارچوب آن بهتر از آهن گالوانیزه می باشد.

احداث گلخانه
گلخانه مکانی محصور شده نبستا شفاف یا شفاف برای تنظیم رشد گیاه و جلو انداختن رشد آن اسکلت گلخانه که از جنس گالوانیزه ( فولاد با پوشش گالوانیزه گلخانه های قوسی با دیوارهای کناری ، ممکنه بدون دیواره هم باشند. تاج گلخانه به بلندترین نقطه گلخانه گفته می شود بیشترین ائتلاف از تاج گلخانه، امتداد گلخانه در ازای گلخانه ( شمال و جنبو) روکش پلاستیکی uv دار که پاره نمی شود و از اشعه ها وراء بنفش جلوگیری می کند رایج ترین اسکلت، اسکلت فلزی از جنس گالوانیزه( فولادی) است. ابتدا محل قرارگیری میله مشخص می شود خاک محل مربوط گود شود تا استحکام میله برای مدتی باقی بماند برخی از مهمترین ابعاد گلخانه کمانی مخصوص پرورش صیفی جات است فاصله میله های از هم 12 الی14 متر مطلوبش 3 متر بعد از نصب میله های عمودی ،ناودانی است.
عرض دهانه کمان حداقل 6 متر و حداکثر 8 متر و

حد مطلوبش 7 الی 5/7 متر است طول گلخانه 25 الی 30 متر حداقل 20 متر و حداکثر50 متر بیشتر شود نمی توان دمای آن را تامین کرد ارتفاع کف تا تاج گلخانه 5/3 الی 80/3 متر حداقل 30/3 و حداکثر 4 متر ( برای صیفی جات)
ارتفاع کف تا سیم های 5/2 الی 80/2 متر حداقل 20/2 و حداکثر 3 متر از سطح زمین جهت نگهداری بار تاج فشاری که وارده می شود از طر

یق سیم هالت قطر لوله های کمان اصلی 2 الی5/2 اینچ است می توان از 5/1الی5/3 هم استفاده شود قطر مطلوب منقول سیم های قیم 5/1 الی 3 اینچ می باشد در جهت شمالی جنبوی بوده جهت باید بهس متی باشد که حداکثر نور استفاده می شود و استقرار از عرض باید به گونه ای باشد که کمترین وزش باد باشد. پوشش پلاستیکی از پلاستیک مقاوم به اشعه uv استفاده می شود چون در نقاطی که شدت آفتاب زیاد است پلاستیک بتدریج کدر شده از ابین می رود پس از پلاستیکی که 6 دوره کاشت و 2تا4 سال ضخامت دارد استفاده می شود که عرض 4 متر دارد با عرض باز شده 8 متر هر لایه حدود نیم متر روی لایه دیگر می افتد باید درزها در جهت موافق باد باشند. و دماسنج هم سطح با گیاه آویزان می شود بر روی دماسنج باید یک رطوبت سنج وصل شود Co2 مورد نیاز برای محصولات گلخانه ای 1000 تا1400 pmm است هوای اطراف ما 30pmm و co2 دارد.
دی اکسید کربن عامل اصلی فتوسنتز و برای افزایش کیفیت محصول باید Co2 را تامین کرد و یا از طریق کپسولهایی و یا شمردن کاه روی سطح 10 الی 15 سانتی متر در صورت وجود رطوبت کافی آسایش می شود.
هر100 متر مربع یک فن 1300 تا1400 دور لازم است درهر سه متر مربع یک تنگستن + یک فتوسنت وصل می شود بهترین آبیاری مثلا برای خیار گلخانه ای آبیاری قطره ای است و خاک مناسب سبک و معمولی ( درسی) و دارای زهکشی مناسب باشد و با پودرهای پوسیده دامی تقویت شود بهترین PH خاک 6الی5/6 است ولی تا 7PH محصول خوبی بدست می آید.
سیستم های تهویه از جمله سیستم Fau and paa از موارد مهم در تهویه گلخانه می باشد تهویه کناری و سقفی و استفاده از هواکش.
کاهش رطوبت گلخانه با استفاده از بادزنهای برقی باز گذاشتن دریچه های گرم کرون گلخانه ها و پوشش راهرو با سیمان است برای جلوگیری از شدت نور زیا

د شیشه ها را گل پاشی و رنگ پاشی یا از حصیر های چوبی یا از محلول آهک استفاده می شود. و یک پوشش دیگر بنام مش(Mesh) پلاستیکی های طوری ظریف که بصورت متری هستند استفاده می شود.

انواع برگ 1) ساده 2) مرکب
اگر از یک پهنک تشکیل شده و انشعابی در روی پهنک دیده

نشود برگ ساده و اگر بریدگیهایه رگبرگ اصلی برسد برگ مرکب گفته می شود.
برگ مرکب: مثال اقاقیا و خرما. برگ ساده: مثل برگ انجیری گروه گل سرخیان میوه های ریز گل سرخیان (زالزالک) و سه نوع برگ متقابل، متناوب و فراهم داریم که به شرح زیر می باشد:
پیچ متقابل و ساده که پیچ بالا رونده است یا سرزد فراهم و یکی هم به ژاپنی که در قسمت زینتی است.
و از گیاهان باغی زرد آلو و بید و توت سفید و بوداعغ که برگ ساده دارند.
از سوزنی برگیان کاج مشهد و کاج نوئل هستند برگهای شکل مثل سروخمره ای
پیچ شانه ای مرکب فرو مثل پیچ گلی سین که با شاخه های چوبی هستند ، برگ مرکب مثل اقاقیا گل سرخ و پیچ اناری که بالا رونده و دارای شاخه های چوبی شده است برگ گردد شانه ای فرد و برگ بیدی برگ ساده و غلاف دار است.

انواع میوه
تعریف میوه: تخمدان تلقیح شده و رشد یافته را میوه می گوییم.
که از سه قسمت برون به میانبر و درون بر تقسیم می شود. انواع مختلفی دارد که به شرح زیر می باشد:
بسته میوه هایی که برون بر نازک میانبر گوشتی و درون بر ژل

ه ای داشته باشند گفته می شود مثل گوجه فرنگی ، خیار، کیوی، زالزالک ، فلفل خوراکی ،کدو، که کدو و خیار از نوع بسته سخت می باشند.
برون بر نازک درون بر گوشتی و میانبر گوشتی مثل آلبالو و زردالو آلو بادام و گردو سنجد.
میوه خشک نا شکوفا میوه هایی که شکاف بر نمی دارد و مثل

آفتابگردان ، فندق و میوه گلسرخ.
میوه خشک شکوفا مثل نیام( لوبیا) و کپسول کالا و اطلسی ایرانی.
یک نوع بسته مرکب هیریدیدم مثل لیمو ترش که میانبر اسفنجی درون بر غشایی و برون بر چربی دارد.

میوه های ساده خشک: میوه های ساده خشک ممکن است شکوفا یا نا شکوفا باشند که به طور معمول در زمان رسیدن باز شده و بذر زیادی را ازاد می سازند که عبارتند از:
1- نیام: که از یک برچه تشکیل شده و به شکل غلافی است که پس از رسیدن از دو پهلو باز می ود( لوبیا و باقلا)
2- برگه: که از یک برچه تشکیل شده که با یک شیار شکفته می شود و مثل زبان درقفا.
3- خورجین: که از دو برچه تشکیل شده که از دو حجره طولی توسط یک دیوار نازک غشایی به دو قسمت تقسیم می شود(خردل)
4- کپسول: که از دو یا چند برچه تشکیل شده که به هم پیوسته اند و شکفته شده و بذرها را آزاد می کنند.( شقایق)

میوه های خشک نا شکوفا عبارتند از:
الف- فندقه: که از یک برچه تشکیل شده و بذرها رها شده ای دارد ( آفتابگردان)
ب) فندقه بالدار: فندقه بالدار که گاهی از دو برچه تشکیل شده است(افرا،زبان گنجشک نارون)
ج) خشکبار: فندقه بزرگی که درون بر سخت و چوبی دارد مثل

گردو و فندق
د) گندمه: که از یک برچه و یک بذر تشکیل شده و فرابه در همه قسمتها به بذر چسبیده است مثل ذرت

5- فندقه تغییر شکل یافته: که از یک یا چند برچه تشکیل شده که هر کدام به طور معمول حاوی یک بذر هستند برچه ها هنگام رسیدن از هم جدا می شوند اما هر کدام بذر خود را نگه می دارند( هویچ و کرفس)

انواع ریشه
1- ریشه نابجا Advoutitious . 2- ریشه افشان fli berous roots
3- ریشه راست tap roots . 4- ریشه اصلی prim ary roots
5- ریشه ثانویه secouh davy roots.

ساقه و ضمایم آن: ساقه از سه بخش طوقه Crom ، گره node، جوانه bud
تشکیل شده است.

انواع جوانه:
1- جوانه انتهایی 2- جوانه جانبی Axillary bud , termiual bud
محل اتصال ساقه به ریشه که در سطح خاک است طوقه گفته می شود در روی ساقه برگها جوانه ها و برآمدگیهای به نام گره دیده می شود ، گره به محلی گفته می شود که برگ یا برگها از آنجا به ساقه متصل می شوند فاصله دو گره متوالی را میان گره می گویند.
در روی ساقه دو نوع جوانه دیده می شود جوانه جانبی که در محل زاویه ای که دمبرگ یا ساقه می سازد قرار دارند این جوانه ها ممکن است خاستگاه محورهای فرعی یا کل باشند هر جوانه به وسیله پولکهایی که همان برگهای تغییر شکل یافته اند حفاظت می شود.
جوانه انتهایی اغلب در نوک ساقه اصلی یا شاخه ها پدید می آید و به جوانه های جانبی شباهت دارد ولی کمی بزرگتر است جوانه انتهایی با تولید به انتهای جدید موجب افزایش طول ساقه می شود.
ساقه های هوایی( درخت زرد آلو)
ساقه های خرنده ( کدو، توت فرنگی، گوجه فرنگی، خیار، هندوانه، خربزه)
ساقه های بالا رونده( پیچک کل سرخ رونده، رز رونده، پیچ ان

اری، پیچ هین الدوله
ساقه های ذخیره ای ( پیازی) ( پیاز)

مومضوع گزارش: تهیه قلمه از رز

 

وسایل مورد نیاز:
1- قیچی باغبانی
2- چاقو
3- بیلچه
تکثیر گیاهان:
1- روش جنسی از طریق بذر
2- روش غیر جنسی از طریق:
الف- قلمه زنی ( علفی ، خشبی، چوبی)
ب- نیمه خشبی( گل سرخ15-10 سانتی متر) و نیمه چوبی
ج- پیوند
د- خوابانیدن
ه-کشت بافت
نحوه انجام:
ابتدا گیاهی را که می خواهیم از آن قلمه تهیه کنیم انتخاب می کنیم و بعد قلمه های جوان را انتخاب می کنیم و بهترین قلمه، قلمه ای است که نه از قسمت های بسیار پیر انتخاب شود و نه از قسمت های خیلی جوان یعنی انتهایی بلکه باید ما بین این دو قسمت انتخاب شود و بعد آن را برش داده و بهترین اندازه برای قلمه زنی 10 الی15 سانتی متر است و بهترین زمان قلمه برداری بعد از باریدن حداقل اولین برف می باشد تا اینکه ساقه حالت ارغوانی پیدا کند و همه مواد غذایی خود را در داخل ساقه جمع کند و هنگام برش قلمه ابتدا ساقه مورد نظر را برش داده و بعد برگ های آن را حذف می کنند به جز برگ انتهایی که این کار برای آن است که قطبیت ساقه از بین نرود و ما دچار مشکل نشویم و بعد اگر بخواهیم ساقه را به چندین ساقه تقسیم کنیم بهتر است قسمت پایین قلمه ها به حالت مورب و قسمت بالای آن به حالت صاف برش داده شود تا هنگام کشت دچار مشکل نشود و بعد آن را درداخل بسترها

ی کشت، کشت می دهند و بهترین دما برای آنها دمای 25 درجه سانتی گراد به عنوان پادما و دمای 10 درجه سانتی گراد جهت خود گیاه می باشد و در داخل ماسه کشت می شود و آب به اندازه نیاز به آن داده می شود و نتیجه بعد از سه الی

 

چهار ماه بدست می آید.

موضوع گزارش: تهیه قلمه از کاکتوس و گل ناز

وسایل مورد نیاز
– قیچی
– چاقو
– گلدان

نحوه انجام
ابتدا گیاه کاکتوس مورد نظر را انتخاب می کنیم و بعد هر یک از جوانه ها را به عنوان یک شاخه در نظر می گیریم و به وسیله چاقو یا قیچی آنرا جدا می کنیم و از زیر محل بند ساقه گیاه و آنرا به مدت یک هفته در مقابل پنجره دور از نور آفتاب قرار می دهیم تا آب خود را از دست بدهد و بعد آنرا در داخل گلدان که با ماسه پر شده است کشت

می دهیم و مقدار آب آن باید بسیار کم باشد و در غیر اینصورت گیاه آب اضافی جذب کرده و سیاه می شود و بعد از کشت آنرا در دمای 10 درجه قرار داده و به آن پادما می دهیم و نتیجه آن نیز بعد از یک الی دو ماه مشخص می شود و مقدار دمایی

که به عنوان پادما استفاده می شود 20 الی 25 درجه است. اما گل ناز را از زیر محل بند ساقه گیاه را از گیاه اصلی جدا کرده و برگهای اضافی آن را قیچی می کنیم و داخل گلدان در ماسه می کاریم.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله پراش صوتی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پراش صوتی در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پراش صوتی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پراش صوتی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پراش صوتی در pdf :

پراش صوتی
بازتابش ، شکست و پراش فیزیک امواج صوتی عینا مانند بازتاب ، شکست و پراش نور صورت میگیرد. زیرا آثار امواج نوری از بسیاری جهات شباهت به آثار امواج صوتی دارند و تنها فرق موجود این است که طول موج فیزیک امواج نورانی نسبت به طول موج فیزیک امواج

صوتی بسیار کوچک میباشد. ولی قوانین هندسی آنها کاملا با هم شباهت دارد.

وقتی که بین منبع صوت و گوش مانعی قرار دهیم بر حسب بزرگی و کوچکی مانع نسبت به طول موج ، ممکن است آثار مختلف پیدا شود. اگر فیزیک امواج صوتی به جدار محکمی که در آن سوراخی تعبیه شده است برخورد کنند، قسمتی از فیزیک امواج که به سطح دیواره برخورد میکنند منعکس میگردند و قسمت دیگر که به لبه جداره و یا به لبه سوراخ برخورد میکنند ممکن است پراشیده شوند.

مشاهده پدیده تفرق در زندگی روزمره

 

پدیده تفرق فیزیک امواج صوتی در مشاهدات روزانه ما زیاد است. مثلا وقتی اشخاص در مقابل دهنه بوقی شکل بلندگو واقع میشوند، آنهایی که در وسط و در نزدیکی محور قرار دارند، تمام صداها را میشنوند، ولی آنهایی که در اطراف محور و خارج از میدان بوق

شده‌اند فقط آن کلمات و با قسمتی از موزیک را میشنوند که با صدای بم ادا نشده باشد. همچنین وقتی دو نفر در اطاقی مکالمه میکنند اگر در دیوار مشترک با اطاق مجاور ، سوراخ کوچکی باشد ممکن است صدای آنها را در اتاق مجاور تشخیص داد. در صورتیکه اگر درب همان دو اطاق باز باشد آنکه در همسایگی واقع است ممکن است درست صدای مکالمه در هم

ان اطاق مجاور را بخوبی و مانند سابق نشنود.

همینطور وقتی که در سینما یا تئاتر پشت سر شخص چاق یا قد بلندی بنشینم ، به گونه‌ای که مشاهده صحنه برای ما مقدور نباشد باز صدای آرتیستها را میشنویم. فیزیک امواج صوتی که به بدن آن شخص میرسند قسمتی جذب شده و قسمتی منعکس میگردند و قسمتی که به حدود اطراف بدن او برخورد میکنند، به واسطه پدیده پراش در پشت سر او در هر نقطه که گوش ما قرار گیرد قابل شنیدن میباشند.

یک آزمایش ساده

قطعه‌ای از نمد را که تقریبا به مساحت یک متر مربع باشد اختیار کنید و در وسط آن سوراخی به قطر 15 سانتی متر ایجاد نمائید. اگر یک فرفره آلمانی (نوعی فرفره است که در جدار آن چند سوراخ وجود دارد، وقتی که میچرخد، تولید صدا میکند) را در فاصله 30 سانتی متری از سوراخ بچرخانیم در هر جایی که در پشت نمد قرار گیریم صدای آن به آهستگی و

به طور یکنواخت شنیده میشود. و اگر خود را در مقابل سوراخ طوری قرار دهیم که فرفره را با چشم خود ببینیم، صدای آن از وقتی که خود را در جای دیگر قرار دهیم بلندتر شنیده نمیشود. تنها وقتی در ناحیه پشت قطعه نمد صدای قویتر شنیده میشود که نمد را از میان برداریم و این مطلب برای این است که در صورت اخیر انرژی صوتی بیشتری در گوش ما داخل میشود.

 

اگر بجای فرفره ، یک ساعت جیبی قرار دهیم (طول موج امواجی که ساعتها تولید میکنند از یک الی هشت سانتی متر تغییر میکند) در این حالت برای اینکه صدای تیک تیک آن را در پشت قطعه نمد بشنویم باید خود را در روی محور قرار دهیم، به گونه‌ای که ساعت از پشت نمد قابل رویت باشد. وقتی که این شرط حاصل شد‌، صدای آن عینا مانند وقتی شنیده میشود که نمد وجود نداشته باشد و چون در خارج محور واقع باشیم صدای ساعت تقریبا دیگر شنیده نمیشود.

شرایط پراش

– فرض کنید فیزیک امواج صوتی به سطح دیواری که سوراخی در آن تعبیه شده

است، برخورد میکنند. امواج صوتی را با طول موج معینی در نظر میگیریم. هرگاه طول موج نسبت به قطر سوراخ بزرگ باشد، چون طبقه متراکم (موج) به دیوار برسد، قسمت کوچکی از آن که از سوراخ عبور میکند خود مانند مرکز صوت شد. و با آن طرف جدار طبقات کروی متراکم و منبسط ، پشت سر هم بمرکز سوراخ درست میشوند. نتیجه اینکه در پشت مانع در همه جا صدا وجود خواهد داشت.

– برعکس اگر طول موج نسبت به قطر سوراخ کوچک باشد ، فیزیک امواج در حی

ن عبور از سوراخ عینا به همان حالت باقی میمانند. بدیهی است که در این حالت قسمتی از موج تابشی که با دیوار برخورد میکند، خود به خود حذف میگردد، و فقط قسمت مواجه با سوراخ از آن عبور می کند.

– بنابراین در حالت اول ، در هر نقطه از پشت جدار که واقع باشیم، صدای منبع آهسته‌تر ولی به یک اندازه شنیده میشود، در صورتی که در حالت دوم ، فقط اگر در ناحیه مقابل سوراخ باشیم صدای منبع را به خوبی میشنویم و در خارج آن صدای منبع مسموع نیست. علت اینکه در حالت اول صدا آهسته‌تر شنیده میشود، آنست که انرژی صوتی که از سوراخ عبور میکند روی سطح کروی توزیع شده و ضعیف میگردد، در صورتی که در حالت دوم تمام مقدار انرژی صوتی که از سوراخ عبور میکند روی فیزیک امواج با سطوح کوچک در پشت مانع متمرکز میباشند.
ساز و کار صوت
برای تولید و انتشار امواج آکوستیکی ، ارتعاشهای مختلفی وجود دارند. ارتعاشهایی را که سبب تولید و انتقال موجهای صوتی می‌شوند، بر حسب حدود فرکانس‌شان طبقه بندی می‌کنند. ارتعاشهای صوتی که در ایجاد صدا موثرند، و با گوش شنیده می‌شوند، دارای فرکانسی بین 20 تا 20000 هرتز است.

دگر آهنگش (Modulated)

 

انرژی آکوستیکی که همراه گفتار است از ماهیچه‌های سینه نشات می‌گیرد. این ماهیچه‌ها هنگام انقباض هوا را از ششها به سوی اجزای مختلفی که ساز و کار صوتی ا تشکیل می‌دهند، روانه می‌سازد. این جریان دائم هوا را می‌توان حامل انرژی دانست که باید از حیث سرعت و فشار برای تولید صوت دگر آهنگیده شود. این تغییر لازم به یکی از دو طریق اساسی که به تولید صوتهای با صدا و بی‌صدا منجر می‌شود، انجام می‌گیرد.

 

صوت با صدا

صوت با صدا ، شامل حرکات حروف مصوت گفتار معمولی و همچنین آهنگهای مخصوص صداهای آوازه خوانی است. عامل اصلی دگر آهنگش صوتهای صدادار نای است که تارهای صوتی در عرض آن کشیده شده‌اند.

ساختمان تارهای صوتی

تارهای صوتی تشکیل از دو نوار پرده مانند که دیافراگمی شکاف دار را درست می‌کنند، تشکیل یافته است، و به واسطه باز و بسته شدن این شکاف در اثر ارتعاش جریا

ن هوا دگر آهنگیده می‌شوند. طول سوراخ وسط دیافراگم که هنگام عمل به شکاف تبدیل می‌گردد، در مردان 25 سانتیمتر و در زنان 15 سانتیمتر است و کششی که تار

های صوتی با آن کشیده می‌شوند، فرکانس اصلی دگر آهنکش را معین می‌کنند.

وظیفه تارهای صوتی

عمل تارهای صوتی این است که تغییرات سرعت و فشار جریان دگر آهنگیده را به شکل منحنی دندانه اره‌ای در می‌آورد. وقتی منحنی دندانه اره‌ای را به کمک سری فوریه (Fourier) تجزیه کنیم دیده می‌شود که تعداد زیادی هارمونیکهایی که از حیث فرکانس با هم ارتباط دارند، در آن منحنی قرار گرفته‌اند.

شبکه آکوستیکی

حفره‌های متعددی که در حکم تشدید کننده هستند و همچنین سوراخهای بینی و حفره‌های گلو و دهان بر روی هم یک شبکه آکوستیکی را تشکیل می‌دهند که موجهای

فشار را دوباره دگر آهنگیده می‌کنند. بسیاری از این پارامترها را می‌توانیم به میل خود کنترل کنیم، یعنی با تغییر دادن وضعیت زبان یا تغییر شکل لبها می‌توان تعداد زیادی صوت با صدا تولید کرد.

صوتهای تنفسی

همچنین ساز و کار صوتی می‌تواند صدا را بدون استفاده از تارهای صوت

 

ی تولید کند. اینگونه صوتها را صوتهای تنفسی می‌نامند. مثلا اگر هوا را بطور دائم با فشار توام با تنفس از ششها خارج می‌سازیم، صدایی مانند هیس تولید می‌شود که شبیه به صدای فرار بخار است. ظاهرا این صدا به واسطه اغتشاشی است که در جریان هوا هنگام عبور از مسیر نامنظم دستگاه صوتی پیدا می شود.

صوت بی صدا

اینگونه صوتها شامل صامت‌های بی صدای مالشی (frictive) مانند f و s و همچنین صامت‌های بی صدای ایستی (stop) مانند p و t و k هستند. در اینجا ارتعاش اساسی اینگونه تولید می‌شود که لبها ، دندانها و زبان ، جریان هوا را دگر آهنگیده می‌کنند. تجزیه انواع صوتهای بی صدا وجود نواری از فرکانسهای پیاپی را بیشتر در قسمت بالای فرکانسهای قابل شنیدن قرار دارند، آشکار می‌سازد.
سایه صوت (OMBRE ACOUSTIQUE)
آیا سایه صوت قابل مشاهده است؟

سایه صوت چه شکلی تشکیل می‌شود ؟

آیا سایه صوت را می‌توان همانند سایه نور تشخیص داد؟

چرا هنگام مکالمه با تلفن هر چند بلند حرف بزنیم باز صدای رسیده به طرف مقابل چندان تغییر نمی‌کند؟

چرا صوت موسیقی که ما در خارج از تالار می‌شنویم، به اندازه صدای داخل تالار برای ما جذاب نیست؟

بین صوت و نور ظاهرا جزئی اختلاف مشاهده می‌شود که لازم است راجع به آن توضیح دهیم. می‌دانیم که صوت و نور هر دو ماهیت موجی دارند و اکثر آنچه را ک

ه در مورد امواج نوری مشاهده می‌کنیم ، در مورد فیزیک امواج صوتی نیز قابل مشاهده است.

علل تشکیل سایه صوت

از جمله چیزهایی که وجودش در مورد فیزیک امواج نوری بخوبی قابل روئیت و مشاهده است سایه نور است. در صورتی که در فیزیک امواج صوتی معمولا سایه واضح مشاهده نمی‌شود. علت حقیقی این امر این نیست که امواج صوتی در برخورد با مانع ، تولید سایه نمی‌کنند. زیرا در عمل مانعی که ابعادش به اندازه طول موج صوت بزرگ باشد، در دسترس ما نیست.

پراش نور

بزرگی طول موج نور در حدود اعشار میکرونی می‌باشد. بنابرین ، هر گونه مانعی ولو کوچک هم که باشد ابعادش نسبت به طول موج نور بی‌نهایت بزرگ است. مثلا ابعاد در ، دیوار ، پرده و دسته صندلی ، برگ درختان و غیره هر کدام میلیونها دفعه و بیشتر بزرگتر از طول موج نور می‌باشند و البته وقتی مانع خیلی کوچک و یا باریک شود ، مثلا به کوچکی سوزن و یا به باریکی رشته مویی باشد. دیگر نمی‌تواند برای نور ، سایه خوبی درست کند. و د

ر این حالت پدیده دیفراکسیون حادث می‌گردد و در پشت مانع بطریق خاصی نور مشاهده می‌شود.

دیفراکسیون صوت

طول موج صداهای انسانی در حدود متر است (برای حرف ز

دن معمولی مردان طول موج از 25 -3 متر و برای حرف زدن معمولی زنها طول موج از 12 متر تا 15 متر تغییر می‌کند) بنابرین مثلا دیواری که دارای ده متر باشد. نسبت به طول موج چندان بزرگ نیست و نمی‌تواند برای آن حائل خوبی باشد و از این جهت در اثر دیفراکسیون صوت صدای صحبت کننده از پشت آن شنیده می شود.

نمایش سایه صوت

اگر نت صوت خیلی زیر باشد مشاهده سایه آن آسانتر است. و می‌توان در آزمایشگاه با آنها سایه صوت را درست کرد. مثلا ممکن است با سوت گالتن (سوتی است که طول موج آن در حدود دسیمتر و اعشار آن می‌باشد) با بکار بردن مقوایی به ابعاد متر تا اندازه سایه صوت را قابل مشاهده نمود.

می‌دانیم که هر نوع صوتی با مشخصات سه گانه خود یعنی شدت ، ارتفاع ، طنین مشخص می‌گردد. و چون هر گونه صدایی مخلوط از صدای اصلی و هارمونیکهای آن و در نتیجه مخلوطی از صداهایی با ارتفاع مختلف می‌باشد. و لذا وقتی مانع در جلو فیزیک امواج صوتی قرار می‌گیرد ممکن است بعضی از آن صداها زیرترند بکلی متوقف گردند و برای آنها تولید سایه شود و یا بطور ناقص به پشت مانع برسند. بنابراین عمل مانع نسبت به صداهای زیر و بم یکسان نمی‌باشد. نتیجه اینکه ممکن است در خلا ، دیوار مشخصات صوتی که در جلوی آن

درست شده است موجود نباشد. و بطور خلاصه صدا در رسیدن به پشت مانع تغییر نماید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >