پروژه دانشجویی مقاله در مورد مهارت خود گویی هنگام مواجهه با مشکل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد مهارت خود گویی هنگام مواجهه با مشکلات در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد مهارت خود گویی هنگام مواجهه با مشکلات در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد مهارت خود گویی هنگام مواجهه با مشکلات در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد مهارت خود گویی هنگام مواجهه با مشکلات در pdf :

مهارت خود گویی هنگام مواجهه با مشکلات

1- آماده شدن برای مواجهه با مشکلات :
شما می توانید از طریق حرف زدن با خود به شیوه ای که کنترل و تسلط شما بر اوضاع افزایش دهد، خودتان را برای مبارزه با مشکلات آماده کنید. ابتدا فکر کنید که چگونه باید با موقعیت مقابله کنید . همچنین برای استفاده از سیستمهای حمایتی خود ، روشهای موثری را انتخاب کنید و از بزرگ جلوه دادن مسائل و ناراحتیها ،قبل از وقوع آنها بپرهیزید . با تذکر جملات تقویت کننده به خود اطمینان دهید تا آمادگی واقعی داشته باشید .
نمونه جملات :

نشستن و غصه خوردن درباره مشکل هیچ دردی را درمان نمی کند .
با استفاده از مهارتهای حل مسئله ، خودم نقشه مناسبی را آماده می کنم .
تجربه خوبی برایم خواهد بود و خودم را ناراحت نمی کنم .
احتمالاً مشکل جدی است ، اما به هر حال از عهده اش بر می آیم .

شما می توانید در ذهنتان ، نتیجه خوشایند و مثبت مقابله خود را مجسم کنید و اگر هنگام مرور ذهنی موقعیت استرس زا، احساس اضطراب یا خشم کردید، از مهارتهای آرام سازی استفاده کنید.
* فرمایش اسلام در آماده شدن برای مشکلات : با توجه به اینکه خداوند بر هر چیزی تواناست «ان الله علی کل شی ء قدیر » اگر به او تکیه کنیم و متوسل شویم بیشترین انرژی را به ما خواهد داد. « و علی الله فلیتوکل المومنون » و با یاد آوری و تکرار تقویت کننده هایی مثل :
«توکلت علی الله ، لاحول و لاقوه الا بالله ، حسبی الله و نعم الوکیل ، نعم المولی و نعم النصیرو;» کاملاً با روحیه ای مقاوم و مطمئن آمادگی پذیرش و حل هر مشکلی پیدا خواهیم کرد ، وقتی به مفهوم واقعی توکل که استفاده از وسیله و تکیه بر خالق باشد ، عمل کنیم .

2- مواجه شدن با مشکلات :
* یاد بگیرید به شیوه زیر با خود در مورد مشکلات حرف بزنید :
من یک مقابله کننده هستم و می دانم که می توانم از عهده این موقعیت برآیم .
طبق نقشه خود عمل می کنم ، نمی گذارم افکار منفی حواسم را پرت کنند.
باید آرام باشم و توجهم را بر کاری که باید انجام دهم متمرکز کنم .

* روشنگریهای قرآن : « الا بذکر الله تطمئن القلوب » من می دانم تنها منبع آرامش ، یاد آوری، توجه و توکل به اوست . الان موقع استفاده از این سرچشمه نور است . من مطمئنم که خدا مرا رها نخواهد کرد چرا که خودش به من وعده داده « ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم » خدایا من تحفه ناچیزم را در طبق اخلاص گذاشتم و تقدیم شما بهترین یار و یاورم نمودم ، در این مشکل و بحران خودت به فریادم برس و من فقط ترا به عنوان قدرتمندترین یاری گر می شناسم و قبول دارم . « ایاک نستعین »

3- تامل در تجربه های کسب شده :
وقتی مشکلی را از سر راه برداشتید برای مدتی درباره آنچه راکه از آن آموختید ، تأمل کنید . بهتر است به اشتباهات خود پی ببرید و از خود بپرسید که چطور می توانید از آن کمال استفاده را داشته باشید ؟ ولی زیاد خرده نگیرید . ما باید خود را به عنوان موجودی جایز الخطا که پیوسته در حال یادگیری چیزهای جدید است بپذیریم . با این حال لازم است به نکات مثبت خود نیز توجه کنیم . اغلب افراد بدون در نظر گرفتن موفقیتهای خود فقط به جنبه های منفی عملکردشان توجه می کنند . با ارج نهادن به مثبتها و تصحیح خطاها ، می توانیم تجربیات خود را شکل دهیم . جملات زیر را با خود باز گو کنید

آنقدرها هم که فکر می کردم بد نبود .
عملکردم نسبتاً خوب بود می توانم در نوبت های بعدی بهتر عمل کنم .
زندگی پر از مشکلات است من می توانم یاد بگیرم با آنها مقابله کنم .
مشکلات زندگی فرصتی است تا مهارتهای خود را بکار گیرم .
با کمی تامل در می یابیم که در امتحان بندگی و پستی و بلندیهای زندگی ، افرادی موفق ترند که از راهکارهای مهم امتحان گیرنده، (خداوند ) بیشتر استفاده کنند و در فراز و نشیب حیات آن را سر لوحه خویش قرار دهند . عمل نمایند و اطمینان و اعتماد کامل به کار ساز بودن آن در خوشبختی دو جهان را داشته باشند . در بحث مربوطه حدیث رسول الله (ص) چراغ پر فروغی است « لایلدغ المومن فی حجر واحد مرتین » مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود یعنی مومن از تجربیات خود استفاده صحیح می کند و شکست را پله ی ترقی می داند . و همچنین در بحث توبه، گذشته نادرست و اشتباه خود را با عملکرد جدید جبران می کند و دیگر جایی برای غصه و افسوس نمی گذارد و ترسی از آینده ندارد . چون طبق معیار های تبیین شده حرکت می کند و بهترین یاری دهند ه به همراه دارد . « ولا خوف علیهم و لا هم یحزنون »
• استفاده از چرخه آگاهی :
اطلاعات حسی
اقدامات
خواسته ها

وقتی مشکلی ظاهر می شود یکی از راههای استفاده از چرخه آگاهی ، حرف زدن از طرف خود در باره مشکل است. راه دیگر به کار بستن مهارت های خاص حرف زدن برای بیان کردن آگاهیتان است.
مثلا”حرف زدن با خود : با خودگویی یک بازتاب خصوصی و تک گویی درونی است که شما در باره گذشته حال و آینده یک مشکل دارید.
اقدامات قبلی که انجام داده اید و اقدامات کنونی که در حال انجام است و اطلاعات حسی و اقدامات آتی که انجام خواهد گرفت.
• مهارت های حرف زدن : اگر تصمیم دارید که اطلاعات خود را بر اساس چرخه آگاهی در میان بگذارید در این جا شش مهارت اساسی حرف زدن که به شما کمک می کند تا با صراحت بیشتر حرف بزنید ارائه می شود.
1 از طرف خودتان حرف بزنید.

2 اطلاعات حسی خود را توصیف کنید.
3 افکارتان را بیان کنید.
4 احساسات خود را در میان بگذارید.
5 خواسته ها یتان را بیان کنید.
6 اقدامات خود را مطرح کنید.
از طرف خود تان حرف بزنید: حرف زدن از طرف خود نخستین مهارت و اساس سایر مهارتهای حرف زدن است. حرف زدن از طرف خود نشان می دهد که شما مسئولیت آنچه را می گویید می پذیرید. حرف زدن از طرف خود به این معنی نیست که شما فقط روی فعالیتها و علایق و دلواپسی های خودتان تاکید می کنید بلکه ممکن است آگاهی خود را در باره هر نوع محتوایی بیان کنید: این آب و هوا مرا مبهوت کرده است: ( تاکید روی موضوع ) امروز دندانم شکست ( تاکید روی خودتان ) داستانتان مرا مجذوب کرد ( تاکید روی دیگران ) و غیره ;.
1 مسوولیت پذیری زیاد : ( عبارت تو ) : راه دیگر برای حرف زدن، حرف زدن از طرف دیگران است. وقتی شما از طرف دیگری حرف می زنید کلماتی مثل شما، ما یا همه را به کار می برید. مسئولیت پذیری کم: ( عبارت های بی نام ) : راه دیگر حرف از طرف خود ( حرف زدن به جای هیچ کس ) است. این پیام ها فاقد شفافیت و قدرت هدایت هستند و می توانند شما را با حدس زدن در باره اینکه گوینده واقعا” کیست و معنی پیام چیست به حال خود رها کنند.
2 اطلاعات حسی را توصیف کنید: برای توصیف اطلاعات حسی شما می گویید چه چیزی می بینید، می شنوید، لمس می کنید، می چشید، استشمام می کنید یعنی اطلاعات شما از دنیای بیرون ، در موقعیتهای بین فردی/ اجتماعی، توصیف اطلاعات حسی بدان معنی است که راجع به اعمال ( رفتارهای کلامی یا غیر کلامی ) خاص شخص دیگر حرف می زنید نه اعمال خودتان. مستند سازی ( ارتباط دادن مشاهدات به تعبیرها و تفسیرها): مستندسازی صرفا” به معنای فراهم سازی اطلاعات حسی خاص با کمک افکار شماست.

3 بیان افکار : بیان افکار عبارت است از عمل گفتن افکار، اعتقادات، تعابیر و تفاسیر و یا انتظارات شما. بیان روشن و واضح افکار، مهم است. زیرا فکر کردن یک فرآیند مداوم است.
4 در میان گذاشتن احساسات: به معنای بیان و ابزار مستقیم عواطف و هیجان های شماست. این نوع عبارت ها به ارتباط شما چاشنی اضافه می کند.
5 طرح خواسته ها: بیان خواسته ها و تمایلات به دیگران اجازه می

دهد که بدانند شما تمایل دارید چه چیزی باشید، چه کار کنید و چه چیزی داشته باشید.
بیان خواسته هایی برای خود، شریک زندگی و ما: بیان خواسته ها همچنین متضمن تشخیص روشن آن چیزی است که برای کسی می خواهید.
خواسته هایی برای من- خودم: ( می خواهم کمی استراحت کنم) (می خواهم شما به حرف های من گوش کنید) ( می خواهم امشب شام را بیرون بخورم ) .
خواسته هایی برای افراد دیگر( ان ) – همسرم: ( دلم می خواهد جای تو باشم و صاحب ماشین شما شوم ) ( دلم می خواهد احساس کنید که از شما تقدیر شده است ) ( دلم می خواهد در صورت تمایل شغلت را عوض کنی )

خواسته هایی برای ما – رابطه ما : ( دلم می خواهد جای ما باشید و بتوانید به یکدیگر احترام بگذارید ) ( دلم می خواهد اوقات خوشی را با هم بگذرانیم ) ( ای کاش بتوانیم پول بیشتری به دست بیاوریم. بیان شفاهی خواسته هایتان ( علایق همسرتان و رابطه شما ) برای دیگری نیروی قدرتمندی است که علایق شخصی را افزایش می دهد.
6 . بیان اقدامات : بیان اقدام، توصیف کننده رفتار شماست. چه کار کرده اید، چه کار می کنید، یا چه کار خواهید کرد. به علاوه بیان اقدام به دیگران نشان می دهد که شما از رفتارتان آگاه هستید. و همچنین به دیگران اجازه می دهد که معنای رفتار شما را درک کند. علت خمیازه کشیدنم این است که تا پاسی از شب خواب به چشمانم نرفت، من از گفت و گو خسته نمی شوم.
طرح اقدامات موجب اعتماد و اطمینان می شود: بیان اینکه در آینده چه کار خواهید کرد به دیگران اجازه می دهد که بدانند شما آدم پاسخگو و مسئولی هستید.

ارسال پیام های واضح تر: کلید حرف زدن موثر در باره مشکل این است که از تمام مهارت های حرف زدن به هر نحو و شکلی برای بیان کامل و روشن تجربه تان استفاده کنید . نیازی نیست که جمله طولانی باشد. با این حال، وقی حرف می زنید و یا بیش از چند جزء از چرخه آگاهی را با هم ترکیب می کنید. مثال: من مطمئن نبودم ( احساس ) که می خواهم بروم ( خواسته )، بنابراین راجع به آن حرفی نزدم ( اقدام تا اینکه هفته گذشته برای اولین بار به آن اشاره کردید ( اطلاعات حسی ) .
توجه کردن به خودتان: اولین قدم برای توجه به خود، توجه به تجربه تان است. یعنی ارزش دادن و اعتماد کردن به آنچه بدن، ذهن و روحتان به شما می گویند. شناختن خود همان خودخواهی و خودخوری نیست. خودآگاهی در استفاده کردن، از شخصی ترین منابع و ذخایری است که شما برای رشد و بهبود تفاهم و خردورزی در زندگی و رابطه تان به کار می بندید.
• استفاده از زیرانداز مهارت های چرخه آگاهی :
اطلاعات زمینه ای: زیراندازهای مهارتها، ابزارهایی هستند که به شما کمک می کنند تا مهارتهای ارتباطی را بهتر و سریعتر یاد بگیرید. زیرانداز چرخه آگاهی برای سازماندهی بیان آگاهیتان ساختاری عملی فراهم می کند. از زیرانداز مهارتهای چرخه آگاهی استفاده کنید:

• برای حرف زدن از طرف خود : 1- بازنگری موقعیت یا وضعیت قبلی 2- انعکاس دادن موضوع فعلی 3- پیش بینی کردن روایداد بعدی
• برای ارسال پیام های روشن تر: 1- مرور ذهنی چیزی که میخواهید بگویید 2- بیان واضح، مستقیم و دقیق آگاهی خود.
• برای هدایت / آموزش مهارت ها : 1- پرداخت به مشاهده 2- بیان آگاهی 3- دادن بازخورد مشاهده کردن/ آموزش دادن شخص روی زیرانداز مهارت های چرخه آگاهی برای مشاهده کردن : 1- به مهارت ها بپردازید. 2- جستجو کنید ( دقت – کاربرد واضح مهارت ها ) 3- توجه کنید به 1- الگو 2- کامل کردن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد شناخت قرآن در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد شناخت قرآن در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد شناخت قرآن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد شناخت قرآن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد شناخت قرآن در pdf :

شناخت قرآن

شناخت قرآن، برای هر فرد عالم به عنوان یک عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک مؤمن، ضروری است. برای یک عالم انسان شناس و جامعه شناس، از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است و از آنجا که با توجه به تاریخ، هیچ کتابی به اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسان ها تأثیر نگذاشته است، قرآن خود به خود وارد حوزه بحث جامعه شناسی می شود. معنای این سخن این است که تحقیق درباره جهان و به خصوص شناخت جوامع اسلامی در این چهارده قرن، بدون شناخت قرآن میسر نیست.
ضرورت شناخت

قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه که به زندگی او حرارت و معنی می دهد، قرآن است.
قرآن مثل بعضی کتابهای مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزی در مورد خدا و خلقت مطرح نموده و حداکثر یک سلسله اندرزهای ساده اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشه ها را از منابع دیگر اخذ کنند، قرآن اصول اندیشه هایی را که برای یک انسان با ایمان و صاحب عقیده لازم است و نیز اصول تربیت و اخلاق و نظامات

اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها تفسیر و توضیح و احیاناً اجتهاد و تطبیق اصول بر فروغ را بر عهده سنت و یا اجتهاد، گذاشته است. استفاده از هر منبع دیگر، موقوف به شناخت قبلی قرآن است. قرآن معیار و مقیاس سنجش همه منابع دیگر، از جمله حدیث و سنت است. رسول اکرم و ائمه اطهار علیه السلام می فرمودند: «احادیث ما را به قرآن عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطق نبود، بدانید ساختگی و جعلی است.»

اقسام شناخت قرآن
الف ـ شناخت سندی یا انتسابی: در این نوع شناخت می خواهیم بدانیم که انتساب کتاب مورد نظر به نویسنده آن چه اندازه قطعی است. اولین مرحله در شناخت یک کتاب، این است که ببینیم آنچه در دست ماست، از نظر اِسناد به نویسنده اش، چقدر اعتبار دارد. آیا اَسناد همه آن درست است، یا آنکه فقط درصدی از آن از نظر انتساب قابل تأیید است؟ بعلاوه به چه دلیل می توان بعضی را قطعاً نفی و بعضی را قطعاً اثبات و پاره ا ی را مشکوک تلقی کرد؟
قرآن از این نوع شناخت بی نیاز است و از این نظر کتاب منحصر به فرد جهان قدیم محسوب می شود. در میان کتاب های قدیمی، کتاب دیگری نمی توان یافت که پس از قرن ها تا این حد بدون شبهه باقی مانده باشد. قرآن بر نسخه و نسخه شناسی پیشی گرفته و جای کوچک ترین تردیدی نیست که آورنده همه این آیات، محمدبن عبدالله است که آنها را به عنوان معجزه و کلام الهی آورده و کسی نمی تواند ادعا کند و یا احتمال بدهد که نسخه دیگری از قرآن وجود داشته و یا دارد.
هیچ مستشرقی نیز قرآن شناسی و مقایسه نسخه های قدیمی را شروع نکرده، چرا که برای قرآن چنین نیازی نیست. قرآن گذشته از اینکه یک کتاب مقدس آسمانی بوده، اساسی ترین برهان صدق دعوی پیامبر و بزرگترین معجزه او محسوب می شود. بعلاوه قرآن بر خلاف تورات، به تدریج

در طول بیست و سه سال نازل شد و از همان آغاز نزول، مسلمین آیات قرآن را فرا می گرفتند و حفظ و ضبط می کردند و چون آن را کلام خدا می دانستند نه سخن بشر، برایشان مقدس بود و به خود اجازه تغییر کلمات و یا پس و پیش کردن آن را نمی داند. با توجه بـه آیاتی نظیر « وَ لَوتَقَو”َلَ علینا بَعضَ ألأَقاوِیلِ لأخذنَا مِنهُ بِالیَمینِ ثمً لَقَطَعنا مِنهُ
ألوَتِینَ»1 و آیات دیگری که عظمت دروغ بستن بر خدا را آشکار می کند، احدی اجازه دست بردن

در آیات قرآن را به خود نمی داد. از سوی دیگر جنبه ادبی و هنری فوق العاده قوی قرآن، که از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می شود، باعث جلب توجه مردم و اهتمام به فراگیری آن می گردید. همچنین پیامبر اکرم از همان روزهای اول، عده ا ی از نویسندگان را برای کتاب قرآن انتخاب کردند که به «کتاب وحی » معروفند. نگارش کلام خدا از همان آغاز از جمله علل قطعی حفظ و مصون ماندن آن از تحریف بود. به این ترتیب قرآن قبل از آن که تحریف در آن راه یابد، متواتر شد و به مرحله ا ی رسید که دیگر انکار یا کم و زیاد کردن حتی یک حرف از آن، غیر ممکن شد.
یادآوری یک نکته لازم است که در اثر توسعه سریع قلمرو اسلام و دور بودن عامه مسلمین از مدینه که مرکز صحابه و حافظان قرآن بود، خطر تحریف عمدی یا اشتباه نسخه های قرآنی در نقاط دور

افتاده وجود داشت، ولی هوشیاری مسلمین مانع این کار شد و در همان نیم قرن اول با استفاده از صحابه و حافظان قرآن، نسخه هایی تصدیق شده از مدینه به اطراف فرستادند و جلو اشتباه کاری را مخصوصاً از طرف یهود که قهرمان چنین کارهایی به حساب می آیند برای همیشه گرفتند.
ب ـ شناخت تحلیلی: در این مرحله، تشخیص اینکه این کتاب مشتمل بر چه مطالبی است و چه هدفی را تعقیب می کند، و در آن دو دسته سؤال مطرح است: دسته اول پرسش ها مربوط می شود به نگرش این کتاب نسبت به جهان، انسان، حیات، مرگ وغیره یا به عبارت جامع تر، به جهان بینی

کتاب و به اصلاح فلسفه خودمان، « حکمت نظری » که می توان به « دید کتاب » ن

یز تعبیر کرد.
دسته اول سوال ها درخصوص این است که کتاب چه طرحی برای آینده انسان دارد وانسان وجامعه را براساس چه الگویی می خواهد بسازد ، که ازاین الگو به « پیام کتاب » تعبیر می شود.
این نوع شناخت ، مربوط به محتوا است ودرباره هر کتابی می توان از این منظر بحث کرد . ممکن است کتابی از « دید » و «‌ پیام » خالی باشد ویا تنها « دید » داشته باشد ونه پیام ویا آنکه هر دورا دارا باشد.

درباب شناخت تحلیلی قرآن ، چگونگی عرضه مطالب ونوع استدلال ها وسبک ارائه مطالب نیز مطرح است ؛ یعنی اینکه مثلاً آیا دیدی فیلسوفانه ویا به اصطلاح امروز عالمانه دارد؟ آیا قضایا را عارفانه نگاه می کند ویا آنکه سبک مخصوص به خود دارد؟ آیا چون قرآن نگهبان ایمان است وپیامش ایمانی است، به عقل ، به چشم رقیب می نگرد ومی کوشد جلوی تهاجم عقل را بگیرد ودست وپایش را ببند ویا به عکس همواره به چشم یک حامی ومدافع به عقل می نگرد واز نیروی آن استمداد می کند؟ این سوالات ونظایر آن که درشناخت تحلیلی طرح می شود، ما را با ماهیت قرآنی آشنا می سازد .
ج ــ شناخت ریشه ا ی : بعد از احراز صحت استناد کتاب به نویسنده اش و تحلیل وبررسی محتوای کتاب، درمرحله سوم به این مطلب پرداخته می شود که آیا مطالب ومحتویات آن ، حاصل فکر وابداع نویسنده آن است یا آنکه از اندیشه دیگران وام گرفته شده است .چنین شناختی فرع بر شناخت تحلیلی است . پس از مطالعه تحلیلی، پای مقایسه وشناخت تاریخی به میان می آید.
برای شناخت ریشه می باید تمام محتویات قرآن را با تمام کتابهای دیگر موجود درآن زمان به

خصوص کتابهای مذهبی مقایسه کرد ودر این مقایسه تمام شرایط وامکانات از قبیل میزان ارتباط شبه جزیره عربستان با سایرنقاط ، تعداد افراد باسواد وغیره را درنظر گرفت وارزیابی کرد که آیا آنچه درقرآن است درکتابهای دیگر یافت می شود یا نه ؟ واگر پیدا می شود به چه نسبت هست ؟ وآیا نقل مطالب مشابه ، شکل اقتباس دارد ، یا آنکه مستقل است وحتی نقش تصحیح اغلاط

آن کتابها وروشن کردن تحریفات آنها را ایفا می کند؟ 1
اصالتهای سه گانه قرآن
مطالعه درباره قرآن ، ما را با اصالتهای سه گانه این کتاب آشنا می کند . اولین اصالت قرآن ، اصالت انتساب است ؛ یعنی بدون پی جویی نسخه های قدیمی، روشن است که آنچه امروز به عنوان قرآن تلاوت می شود ، همان کتابی است که حضرت محمد بن عبدالله به جهان عرضه کرده است . اصالت دوم، اصالت مطالب است ؛ یعنی معارف قرآن التقاطی نیست ، بلکه ابتکاری است . اصالت سوم ، اصالت الهی است ؛ یعنی این معارف به حضرت رسول افاضه شده است وایشان صرفاً‌ حامل پیام وحی بوده اند. ازآنجا که شناخت ریشه ا ی قرآن مبتنی بر شناخت تحلیلی آن است، بحث را با شناخت تحلیلی شروع می کنیم ، تا به «‌اصالت الهی » یعنی معجزه بودن قرآن، که عمده ترین اصالت های قرآن است ، برسیم .
شرایط آشنایی با قرآن
یکی از شرایط ضروری شناخت قرآن آشنایی با زبان عربی است . بدون دانستن زبان عربی ، آشنایی با قرآن امکان پذیر نیست . شرط دیگر ، آشنایی با تاریخ اسلام است . این کتاب برخلاف تورات وانجیل ـ که یکباره نازل شده اند ـ درطول 23 سال دوران زندگی پیامبر ، درخلال جریــان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آشنایی با قرآن – 1و2- صص 18-9
پرهیجان تاریخ اسلام ، نازل شده است واز همین رو، آیات قرآن ، به اصطلاح شأن نزول دارند. شأن نزول معنای آیه را محدود نمی کند، بلکه دانستن شأن نزول تا حد زیادی درروشن شدن مضمون آیات ، مؤثر وراهگشاست .
شرط سوم، آشنایی با سخنان پیامبر اکرم است. آن حضرت به نص خود قرآن، مبین و مفسر

این کتاب است. 1 و آنچه از پیامبر رسیده، ما را در تفسیر قرآن یاری می دهد. برای شیعیان روایات معتبری از ائمه اطهار علیه السلام رسیده، همان اعتبار روایات معتبر نبوی را دارد، به همین دلیل روایات موثق ائمه، کمک بزرگی در راه شناخت قرآن است.
نکته مهم در بررسی قرآن، این است که در درجه اول می باید قرآن را به کمک خود قرآن شناخت. آیات قرآن مجموعاً یک ساختمان به هم پیوسته را تشکیل می دهند و معانی آیات باید در کنار

یکدیگر فهمیده شوند. آیات قرآن برخی مفسر برخی دیگر است و همان گونه که برخی مفسران بزرگ گفته اند، ائمه اطهار علیه السلام این روش تفسیری را تأکید کرده اند، چرا که قرآن در بیان مسائل، شیوه ا ی مخصوص به خود دارد و در بسیاری موارد اگر آیه ا ی بدون عرضه بر آیات مشابه، اخذ شود، مفهومی پیدا می کند که با مفهوم همان آیه در کنار آیات هم مضمون دیگر، بکلی متفاوت است.
به عنوان نمونه ا ی از شیوه خاص قرآن، می توان از آیات محکم وآیات متشابه نام برد. تصور عوامانه درباره این آیات، این است که مطالب در آیات محکم، ساده و صریح و در آیات متشابه، به صورت معما و رمز مطرح شده است. بر این اساس مردم تنها حق تدبر در آیات محکم را دارند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- « وانزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم » یعنی : « وما این ذکر]= قرآن[رابرتونازل کردیم تا آنچه راکه به سوی مردم نازل شده است ،برای آنها روشن سازی.» (نحل/44)
و آیات متشابه اساساً قابل شناخت نیستند. قهراً سؤال می شود که فلسفه آیات متشابه چیست و چرا
قرآن آیاتی را که قابل شناخت نیستند، عرضه کرده است؟
پاسخ این است که نه معنای محکم، صریح و ساده است و نه معنای متشابه، معما و رمزگونه. قرآن خودش را کتابی روشنگر وقابل فهم برای همه که آیاتش همه نور و هدایت است، معرفی می کند. سر مطلب در آیات محکم و متشابه این است که برخی از مسایل بخصوص وقتی سخن از غیب و ماورای طبیعت است، با قالب الفاظ قابل بیان نیستند و از آنجا که زبان بیان قرآن همین زبان بشری است، ناگزیر آن موضوعات لطیف و معنوی با عباراتی که بشر برای موضوعات مادی به کار می برد، بیان شده اند. مسائل در بعضی آیات به گونه ا ی طرح شده که برای جلوگیری از سوء فهم باید حتماً به کمک آیات دیگر تفسیر گردد و غیر از این راهی وجود ندارد. قرآن برای جلوگیری از مشتبه شدن آن معانی عالی و شامخ با معانی مادی، می فرماید: متشابهات را به محکمات ارجاع دهید.1
برخی آیات قرآن محکم هستند؛ یعنی دارای آن چنان استحکامی که نمی توان آن ها را از معنی خود خارج کرد ومعانی دیگری نتیجه گرفت . این آیات ام الکتاب ، یعنی آیات مادرند ومرجع آیات متشابه به حساب می آیند. آیات متشابه برای فهمیدن وتدبر کردن است ، اما باید به کمک آیات محکم درآن ها تدبر کرد وبدون کمک آیات مادر، آنچه از متشابهات اخذ شود، درست ومعتبر نخواهد بود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- « هوالذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب واخرمتشابهات » « اوکسی است که این کتاب رابرتونازل کرد،که قسمتی ازآن ،آیات محکم است،که اساس این کتاب می باشدوقسمتی ازآن متشابه ». (آل عمران/7) ]«ام» دراصل به معنی محل رجوع وبازگشت می باشد.[
آیا قرآن شناختنی است ؟
درتحلیل محتوایی قرآن ، نخستین سوال این است که آیا میتوان درمطالب ومسایل قرآن تفکر وتدبر کرد، یا آن که این کتاب اساسا‌ً برای شناختن ، عرضه نشده وصرفاً برای تلاوت وثواب بردن وتیمن وتبرک است ؟ شاید این سوال بی مورد تصور شود؛ زیرا دراین که قرآن کتابی برای شناخت است کسی تردید نمی کند. اما از آنجا که دردنیای اسلام به علل مختلف جریانهای نامطلوبی درموضوع شناخت درقرآن پیش آمده ، که درانحطاط مسلمین تأثیر به سزایی داشته ومتأسفانه هنوز هم ریشه های آن افکار منحطط وخطرناک درجامعه ما وجود دارد، لازم می دانیم کمی دراین باره توضی

ح بدهیم . سه چهار قرن پیش دربین علمای شیعه ، افراد معروف به « اخباریان » پیدا شدند که معتقد بودند قرآن حجت نیست . اینها از میان منابع چهارگانه فقه که از طرف علمای اسلام به عنوان معیار شناخت مسائل اسلامی عرضه شده بود ، یعنی قرآن ، سنت ، عقل واجماع ، سه

منبع را قبول نداشتند.اجماع را رسم سنی ها وغیر قابل اتباع می دانستند درخصوص عقل می گفتند : یا این همه خطای عقل ، اعتماد برآن جایز نیست . اما در مورد قرآن محترمانه ادعا می کردند که قرآن بزرگتر از آن است که ما آدمهای حقیر بتوانیم آن را مطالعه کنیم ودر آن بیندیشیم فقط پیامبر وائمه حق دارند درآیات قرآن غور کنند. ما فقط حق تلاوت آیات را داریم . اخباریان تنه

ا مراجعه به اخبار واحادیث را جایز می دانستند . شاید تعجب کنید اگر بدانید در بعضی از تفاسیری که توسط این افراد نوشته شد ، اگر حدیثی ذیل آیه وجود نداشت ، چنانکه گویی آن آیه از قرآن نیست ، از ذکر آیه خودداری می کردند . این عمل نوعی ظلم وجفا بر قرآن وخروج از مسیر آن بود.
گروه دیگری نیز به جز اخباریان بودند که قرآن را دور از دسترس عامه می دانستند .از جمله اشاعره، که معتقد بودند شناخت قرآن ، عبارت است از تدبر در آیات قرآن نیست ، بلکه معنای آن فهم معانی تحت اللفظی وظاهر آیات ورها کردن باطن است . آنها به دلیل برداشت عوامانه از قرآن وتعطیل کردن عقل ، خیلی زود ازجاده درک صحیح منحرف شدند واعتقادات نادرستی مانند تجسم ( جسم بودن خدا ) ، امکان رؤیت خدا با چشم ، وگفتگو با خدا بازبان بشری وصدها اعتقادات انحرافی دیگر پیدا کردند.
درمقابل گروهی که قرآن را رها کرده بودند ، گروهی پیدا شدند که قرآن را وسیله رسیدن به اهداف واغراض خود قراردادند . اینان درزمینه ا ی که منافعشان اقتضا می کرد، به تأویل آیات قرآن می پرداختند ومسائلی را به قرآن نسبت می دادند که کاملاً با روح قرآن بیگانه بود . درمقابل هر اعتراضی پاسخشان این بود که باطن آیات را تنها ما می دانیم واین معانی از شناخت باطن آیات بدست آمده اند.قهرمانان این جریان درتاریخ اسلام ، دو گروهند . اول اسماعیله یا باطنیه ودوم متصوفه . اسماعیلیان شیعه شش امامی هستند وبه واسطه باطنی گری خیانت های زیادی درتاریخ اسلام مرتکب شدند وتقش بزرگی در ایجاد انحراف درمسائل اسلامی داشتند.
بعد از اسماعیلیه ، متصوفه درزمینه تحریف آیات وتأویل آنها مطابق عقاید شخصی خود، ید طولا

یی داشته اند. برای نمونه ، از تفسیر های تحریف گونه می توان به داستان حضرت ابراهیم وذبح پسرش اسماعیل اشاره کرد، که متصوفه می گفتند : مقصود از ابراهیم ، ابراهیم عقل است ومقصود از اسماعیل ، اسماعیل نفس است ؛ یعنی عقل ، قصد داشت تا نفس را ذبح کند.
روشن است که چنین برداشتی بازی کردن با قرآن وشناخت انحرافی آن است . پیامبر اکرم درباره چنین برداشت های مبتنی برامیال شخصی از قرآن کریم ، فرمود:
« من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّءُ مقعده فی النار »1 .

راه وسطی را که قرآن دربرابر جمود وخشک اندیشی اخباریان ونیز درمقابل برداشت های ناروای باطنیه ومانند آنها پیشنهاد می کند، عبارت از تأمل وتدبر بی غرض ومنصفانه است . قرآن علاوه برمومنین ، مخالفین را هم به جای جبهه گیری به تفکر درآیات خود، فرا می خواند . دربرخی آیات، هدف از انزال قرآن ، تدبر وتذکر بیان شده است 2 این آیات ودهها آیه دیگر ، درتأکید برتدبر درقرآن، جواز تفسیری قرآن را تأیید می کنند .وقتی منصفانه وبی غرض درقرآن تأمل شود به این نتیجه می رسیم که هیچ ضرورتی ندارد که بتوان همه مسائل آنرا حل کرد. قرآن ازاین حیث شبیه طبیعت است ؛ یعنی چه بسیار رازها وجود دارد که حل نشده ودر شرایطی فعلی نیز برای ما امکان حل آنها وجود ندارد ، اما این مسایل درآینده حل خواهد شد . بعلاوه درشناخت طبیعت ، انسان باید اندیشه خود را با طبیعت ، آنگونه که هست ، مطابق کند ، نه آنکه طبیعت را آنگونه که می خواهد تفسیر کند . قرآن نیز مانند طبیعت کتابی است که برا ی یک زمان نازل نشده است . درغیر این صورت اگر همه رازهای آن درگذشته کشف می شد ، این کتاب جاذبه وتازگی واثر بخشی خود را از دست می داد. همانطور که ائمه اطهار ، توضیح داده اند قرآن تنها برای یک زمان ویک مردم نازل نشده است ، بلکه برای همه زمانها وهمه مردم است واستعداد تفکر وتدبر وکشف جدید همیشه برا ی قرآن هست . درحدیثی از پیامبر اکرم نقل شده است که مثل

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- هرکس قرآن را براساس امیال خودتفسیرکند ،جایگاهش درآتش مهیا شده است. (عوالی اللئالی- ج4-ص104)
2- « کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبر وایاته ولیتذکراولوا الالباب » یعنی :« این کتابی است پربرکت،که برتونازل کردیم تا درآیات آن تدبرکنند وخردمندان متذکرشوند.(ص/29)

قرآن،مثل خورشید وماه است ومثل آن دو همیشه در جریان است1یعنی ثابت ویکنواخت نیستند. 2
فصل اول ــ شناخت تحلیلی قرآن
قرآن درباره مطالب بسیاری بحث کرده است ودراین میان، روی بعضی از مطالب زیاد تکیه کرده وروی برخی کمتر. از جمله مسائلی که درقرآن مورد بحث قرار گرفته ، جهان وخدای جهان است. باید ببینم قرآن خدا را چگونه می شناساند . فیلسوفانه یا عارفانه ؟ آیا به سبک تورات وانجیل اس
مسأله دیگر ، مسأله جهان است . باید بررسی کنیم که دید قرآن درباره جهان ، چگونه است ؟ آیا خلقت وجهان را عبث وبازیچه می داند یا آن را برحق می داند؟ آیا جریان جهان را براساس یک سلسله سنن می داند یا آن را بی قاعده وگزاف می شمارد؟ باید نظر قرآن درباره انسان نیز تحلیل شود . آیا قرآن انسان را حقیر می شمارد یا برای اوکرامت وعزت قایل است؟ آیا قرآن برای جامعه انسانی شخصیت واصالت قایل است یا آنکه فرد را اصیل می داند؟آیا جامعه مانند افراد انسان ، موت وحیات دارند یا نه؟ نظر قرآن درباره تاریخ ونیروهای محرک تاریخ چیست ؟ وتأثیر فرد درتاریخ تا چه اندازه است ؟ مسائل دیگری مانند نظر قرآن درباره خودش ونیز سخنی که قرآن درباره پیامبر دارد، تعریف مؤمن وصفات مؤمنین و … درقرآن مطرح است که هر کدام از این بحث ها ، شعبه ها وشاخه هایی دارد که درجای خود می آید .
قرآن چگونه خود را معرفی می کند؟
برای تحلیل محتوای قرآن ، بهتر است ابتدا نظر خود قرآن ، درباره خودش را بررسی کنیم . اولین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آشنایی با قرآن – ج1و2- صص 30-19
2- « یجری کما یجری الشمس والقمر » (بحارالانوار-ج35-ص404).
نکته ا ی که قرآن درباره خودمی گوید ، این است که این کلمات وعبارات، سخن خداست . قرآن تصریح می کند که پیامبر انشا کننده قرآن نیست ، بلکه آنچه را توسط روح القدس یا جبرئیل به اذن خدا بر او القا شده است ، بیان می کند.

قرآن ، رسالت خود را هدایت مردم وراهنمایی آن ها برای خروج از تارکی ها به سوی نور معرفی می کند. 1بدون شک یکی از مصادیق این ظلمات ، جهالت ها ونادانی هاست وقرآن بشررا از این ظلمات به روشنایی علم می برد. اگر ظلمت ها تنها در نادانی خلاصه می شد، فلاسفه هم

می توانستند این مهم را به انجام برسانند، ولی ظلمت های دیگری چون منفعت پرستی ، خودخواهی وهوا پرستی که ظلمت هایی فردی واخلاقی اند ونیز ظلمت های اجتماعی ، نظیر ستم وتبعیض و… وجود دارد که به مراتب خطرناکتر از ظلمت نادانی است2ومبارزه با آنها از عهده علم خارج است وبر عهده قرآن وسایر کتابهای آسمانی است . 3
آشنایی با زبان قرآن
منظور از تلاوت ، تنها ثواب بردن ، بدون درک معانی آن نیست . بلکه خواندن ، مقدمه ا ی ا

ست برای درک معانی آن . درک معانی قرآن ویژگی هایی دارد که باید به آن توجه داشت . یک
وظیفه قرآن ، تعلیم اندیشه های تازه است . دراین جهت مخاطب قرآن ، عقل انسان خواهد بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- «الرکتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور;» یعنی :« این کتابی است که برتونازل کردیم، تامردم را ازتاریکی ها(ی شرک وظلم وجهل) به سوی روشنایی (ایمان وعدل وآگاهی) ; درآوردی .» (ابراهیم/1).
2- قرآن همواره ظلمات راجمع می آورد ونوررا مفرد ذکرمی کند؛ یعنی راه راست یکی بیشتر نیست ومسیرانحراف وگمراهی متعدد است .
3- « ولقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور» « ماموسی را با آیات خود فرستادیم؛(ودستوردادیم) که: قومت را ازظلمات به نوربیرون آر.» (ابراهیم /5) ازاین آیه استفاده می شودکه این تاریکی، همان تاریکی ستم فرعون وفرعونیان است ونور،نورآزادی وعدالت .
وقرآن با زبان منطق واستقلال با او سخن می گوید. اما به جز این زبان ، قرآن زبان دیگری دارد که
مخاطب آن دل است وزبان آن احساس . یکی از متعالی ترین غرایز واحساسات انسان

حس مذهبی وفطرت خداجویی اوست . سروکار قرآن با این حس شریف وبرتر است . قرآن کریم نیز در توصیف خود، برای خود دو زبان قایل می شود . گاهی خود را کتاب تفکر ومنطق واستقلال معرفی می کند وگاهی کتاب احساس وعشق . قرآن نه تنها غذای عقل واندیشه ، که غذای روح هم هست . برای آشنایی وانس با قرآن ، آشنایی با این دوزبان لازم است وعدم تفکیک آنها مایه بروز خطا خواهد شد.
قرآن بر موسیفی خاص خودش تأکید زیادی دارد ، نوعی از موسبقی که اثرش دربرانگیختن

احساسات عمیق ومتعالی انسان از هر موسیقی دیگر بیشتر است . قرآن درخطاب بر پیامبر می گوید: « درحالی که به عبادت ایستاده ا ی قرآن را ترتیل کن.»1 « ترتیل » ، یعنی قرائت قرآن ، نه آن قدر تند که کلمات مفهوم نشود ونه آن قدر جدا از هم که رابطه ها ازبین برود. می گوید: قرآن را با تأنی ودر حالی که به محتوای آیات توجه داری بخوان .
درمیان مسلمان ها یگانه چیزی که مایه نشاط وکسب قدرت روحی وپیدا کردن خلوص وصفای باطن بوده، همان موسیقی قرآن است . ندای آسمانی در اندک مدتی از مردم وحشی شبه جزیره عربستان، مؤمنانی ثابت قدم بوجود آورد که توانستند با بزرگترین قدرت های زمان درافتند وآنها را از پا درآورند . مسلمانان ، قرآن را نه فقط به عنوان یک کتاب درس وتعلیم که همچون یک غذای روح ومایه کسب نیرو وازدیاد ایمان می نگریستند. پیامبر نیز تنها وبی هیچ پشتیبان درحالی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ورتل القرآن ترتیلاً (مزمل/4).
که تنها قرآن را دردست دارد، قیام می کند، اما همین قرآن برای او سرباز وسلاح ونیرو فراهم می کند ودشمن را دربرابرش خاشع وخاضع می گرداند.

وقتی قرآن زبان خود را زبان دل می داند، منظورش آن دلی است که می خواهد با آیات خود، آن را صیقل بدهد وتصفیه کند وبه هیجان بیاورد . این زبان ، غیر از موسیقی است که احیاناً‌ احساسات شهوانی را تغذیه می کند ویا حس سلحشوری را تقویت می کند این همان زبانی است که از اعراب بدوی، مجاهدینی می سازد که برای آنان منافع شخصی ومسائل فردی درکار نبود ودر همه لحظات ، با عمق هستی در ارتباط بودند ، شبهایشان به عبادت می گذشت وروزهایشان به جهاد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات رو

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر در pdf دارای 74 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر در pdf :

روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر

فصــل اول
« بدون تبلیغات که بطور مداوم به توسعه خدمات و کالاها می افزاِید امروز ثروتمندترین ملتی نبودیم که تاکنون به وجود آمده است.»
«لوتر . اچ. هرجز»
مقدمه:
سیصد سال پیش در طول کم و بیش نیم سده انفجاری رخ داد که امواج آن سراسر کره زمین را به لرزه درآورد، جوامع را در هم ریخت و تمدنی نوین آفرید. این انفجار انقلاب صنعتی بود.
جهانی بود که در آن انقلاب صنعتی ناگهان ظاهر شد و ضد تمدنی عجیب، قدرتمند و فوق العاده پر انرژی خلق کرد، نظام صنعتی چیزی بیشتر از دودکشها و خط تولید کارخانه ها و تولید انبوه بود. یک نظام اجتماعی غنی و چند وجهی را تشکیل می داد که بر تمام جنبه های زندگی اثر گذارد و همه ویژگیهای گذشته را مورد یورش قرار داد.
خیزش بسوی نظام جدید انرژی با پیشرفت عظیم تکنولوژی همگام بود از ج

مله تکنولوژی صنعتی و اقتصادی جوامع.
جریان یافتن انبوهی اطلاعات در جوامع نیاز مبرم بود و این امر از عهده کانالهای پیشین ساخته نبود. در همه رسانه های همگانی از جمله روزنامه و تلویزیون و ;
ما دیگر بار شاهد اصول اساسی کارخانه ها در تولید بودیم. یعنی همگی آنها مهر پیامهای واحدی را به ذهن میلیونها انسان می زدند، درست به همانگونه که کارخانه ها محصولات واحدی را برای استفاده میلیونها خانه تولید می کنند. بنابراین در کشورهای صنعتی، اعم از سرمایه داری و یا سوسیالیستی یک سپهر اطلاعاتی پیشرفته بوجود آمد، یعنی مجاری ارتباطی که از راه آن پیامهای فردی و همگانی را می توان به مثابه کالا یا مواد خام بخوبی توزیع کرد.
انقلاب صنعتی از یک طرف یک نظام اجتماعی که به سان شگفت آوری یکپارچه بود ایجاد کرد که تکنولوژیهای خاص خود، نهادهای اجتماعی ویژه و مجاری ارتباطی مختص خود را که همگی به یکدیگر مرتبط بوده اند را دارا بود. اما از سوی دیگر یگانگی جامعه را از هم درید و شیوه ای از زندگی مملو از تنشهای اقتصادی و تعارضهای اجتماعی و ناراحتیهای روانی ایجاد کرد.

همانطور که جوامع صنعتی به ساختن اقتصاد ملی خود پرداختند یک تغییر بنیادی در آگاهی عمومی ظاهر شد. بنابراین افقهای ذهنی بتدریج گسترش یافت. رسانه های همگانی جدید مردم را در معرفی اطلاعات و تصورات ذهنی تازه درباره سرزمینهای دوردست قرار دادند. تحت تأثیر این تحولات آگاهی ملی شکل گرفت. عده ای از مردم برای فروش کالاهای خود یا تبلیغات سیاسی، جامعه ها را زیر بمباران تبلیغی قرار دادند. میتوان گفت تبلیغات به خودی خود نه خوب است و نه بد، بسته به استفاده ایست که از آن می شود.

تبلیغات یا علنی صورت می گیرد یا غیر علنی، یعنی یا مستقیماً تلقین می شود و از همان ابتدا هدف مبلغ روشن است یا در فاصله زمانی نسبتاً طولانی مقصود ظاهر می شود. روانشناسان خود نظر مثبتی نسبت به تبلیغات ندارند، بخصوص تبلیغات و آگهی های تجاری که از نظر آنها موجب پیدایش مد و شیدایی اجتماعی می شود. البته تبلیغات فرهنگی و سیاسی نیز اگر صادقانه نباشد بعلت بازیچه قرار دادن احساسات و باورهای مردمی و تغییر دادن ارزشهای اجتماعی بنفع طبقه یا دسته و گروهی، خود امری مرسوم است. روانشناسان تبلیغات از هر نوعی را القاء فکری

و تحمِیل عقاید و منحرف کردن ذهنها به سمت و سویی که یک گروه برتر مایل است میدانند. چه خوب است که بینندگان آگهی ها چندان تحت تأثیر زیبایی تبلیغ قرار نگرفته و با تعمق و اندیشه، نه از روی بی حوصلگی و کمبود به تبلیغات بنگرند که بعد نادم و پشیمان نشوند.
بر همین اساس می توان گفت که عصر، عصر تبلیغات است و تبلیغات توانسته تمام ارکان و فرهنگ جامعه های گوناگون را دگرگون سازد و افراد خواسته یا ناخواسته در هر نقطه از جهان تحت تأثیر جنبه های گوناگون تبلیغات قرار دارند. گاهی اوقات رسانه ها با پیامهای دروغین و ارائه الگوهای خودخواسته، آنچنان از همه طرف مردم را بمباران تبلیغاتی می کنند که فرصت اندیشیدن و انتخاب کردن را از افراد سلب می نمایند. در چنین جهانی، آدمی دیگر مختار نیست بلکه تنها می تواند آنچه را که مبلغین در بوقها دمیده اند برگزیند و چون یک عروسک هر لحظه به سمت و سویی حرکت کند و الفاظی بکار ببرد که به آنان آموخته شده نه آنچه را که خود دریافته است. در چنین جوامعی بجاست که سطح آگاهی مردم را بالا ببریم و به آنان صبر و حوصله و تحمل القاء کنیم. بایستی این تفکر را در آنها تقویت کرد که در تصمیم گیری برای زندگی خویش عجله نکنند و به خود و به افکار خود استعداد خویشتن آنقدر بها بدهند که خود را مقدم بر هر پدیده بی روح دیگر بدانند.
« چارلز لیند بلام ، یکی از چهره های برجسته علوم سیاسی آمریکا، حل رابطه میان حکمرانان و مردم را از سه راه ممکن می داند: اجبار، مبادله و اقناع. در قرن حاضر یعنی قرن بیست و یکم، استفاده از زور و روشهای جبری آشکار به تدریج رنگ می بازد و تفوق ساز و کارهای بازار بر اقتصادهای دولتی، ابزارهای اقتصادی دولتها برای سلطه بر شهروندان را نِیز محدود می سازند. از سوی دیگر گسترش روزافزون انواع رسانه های همگانی و حضور فراگیر آنها در عرصه های گوناگون زندگی اقناع را به بهترین و مؤثرترین ابزار حل مناسبات میان حاکمان و مردم و نیز میان آحاد مختلف مردم تبدیل کرده است ».

طرح مسأله تحقیق :
تحولات اجتماعی و اقتصادی قرنهای هجدهم و نوزدهم، سبب پیشرفت و تکامل مطبوعات شد. در حکومتهای دموکراسی آزادی گرا، به مطبوعات در کنار ارگان سه گانه مقننه، قضائیه و مجریه، عنوان « رکن چهارم دموکراسی» داده شد.
در واقع از اواسط قرن نوزدهم به سبب توسعه مدارس و دادن حق رأی در انتخابات به عموم افراد، مطبوعات که تا آن موقع فقط در قشر کوچک مردم باسواد نفوذ کرده بودند. میدان گسترده تری پیدا کردند. در همین دوران توسعه صنعتی کشورهای غربی باعث افزایش جمعیت شهرها و دگرگونی وضع اجتماعی میشد، تأسیس کارخانه ها و افزایش فعالیتهای صنعتی، اهالی روستاها را که در

شرایط خاص روابط خانوادگی زندگی می کردند، به شهرها کشاند و به زندگی گروهی توده وار واداشت. چنین مردمی که از نقاط مختلف به شهر روی آوردند، هر چند به هیچ روی یکدیگر را نمی شناختند ولی به سبب داشتن وضع اجتماعی یکسان دارای احساس واحد شدند.
خوبست بدانیم که پیوند اجتماعی افراد دراین جامعه های بزرگ بر خلاف پیوند لفظ مستقیم در جامعه های کوچکتر، پیوند فکری و روحی است. همان پیوندی که در جامعه شناسی به ارتباطات ثانوی معروف است. این طرز زندگی و این روحیه با نتایج اجتماعی زیر و رو کننده خود در سرنوشت

مطبوعات نیز تأیید قاطع گذاشت. قبل از پدیده توده وار شدن جوامع، روزنامه ها تنها یکی از راههای ارتباط اجتماعی بود ولی مهمترین راه آن بشمار نمی رفت.
در آن موقع مطبوعات فقط دو وظیفه داشتند. از یک سو اطلاعات موجود را در همه جا پراکنده می کردند و از سوی دیگر اندیشه ها و عقایدی را که در جامعه ها پدید آمدند اشاعه می دادند. با این دو عمل مطبوعات در واقع چیزی از خود نمی نوشتند بلکه آنچه از پیش وجود داشت را انتشار می دادند.
در جامعه های صنعتی، مطبوعات نقش مهمتری بدست آوردند و در واقع به عامل اصلی ارتباط اجتماعی تبدِیل شدند، در یک چنین جامعه هایی مطبوعات وظیفه یافتند که بعنوان مهمترین وسیله ارتباطی، به زبان همه مردم تبدیل شوند.
اما نباید فراموش کرد که ایجاد و تکامل صنعت چاپ و بهره برداری از آن برای تکثیر کتابها و روزنامه ها در تاریخ وسایل نوین ارتباطی یک نقطه عطف محسوب می شود.
پیدایش صنعت چاپ در قرن پانزدهم میلادی، در واقع سرآغاز تحولات بزرگی بود که آثار آن در پنج سده اخِیر در فنون انتشاری و ارتباطی نمایان گشت. به عقیده مک لوهان، اختراع خط الفبایی، صنعت چاپ اروپایی و وسایل ارتباطی الکترونیکی معاصر نظِیر تلویزیون و رادیو را باید اساس تحولاتی دانست که در طول تاریخ بشر در فرهنگ جامعه ها پدید آمده اند. بنظر مک لوهان اختراع خط الفبایی و مخصوصاً توسعه چاپ، نوع زندگی را از بین می برد و فرهنگ را نیز دگرگون می سازد. فردگرایی ، ملی گرایی ، گسترش سوادآموزی و آموزش مدرسه ای و ایجاد صنایع جدید که، کهکشان گوتنبرگ را تشکیل می دهند همه از مظاهر صنعت چاپ هستند.
باید یادآوری کنیم که در افزایش تعداد صفحات مطبوعات آگهی های بازرگانی نقش مهمی دارند و در کشورهای دارای اقتصاد آزاد، روزنامه ها و مجله ها موقعی می توانند میزان خبرها و مطالب سرگرم کننده را بالا ببرند که به موازات آن، میزان آگهی ها نیز افزایش یابد. در این صورت، چون اصولاً مقاصد انتفاعی مطبوعات هدفهای اجتماعی آنها را تحت الشعاع قرار می دهند، مدیران مطبوعات نمی توانند تنها با توجه به نیازهای خوانندگان بر تعداد صفحات بیفزایند.
معمولاً پژوهشهای انگیزشی که در بازاریابی کاربرد دارد شامل دو مرحله است:

1- کشف انگیزه های مصرف کننده که ممکن است به محصول ربط داشته باشد.
2- تغییر شکل محصول به نحوی که توانایی آنها برای ارضای نیازهای کشف شده مشخص تر باشد.
اولین عامل شامل تلاش برای شناختن نیازهای پیش آگاه و یا ناخودآگاه است. بنابر تعریف، شخص از این نیازها آگاهی ندارد، اما آنها می توانند تأثیرات پویایی بر رفتار آگاهانه او داشته باشند . نیازها موقتاً خفته هستند، اما می توان آنها را به جریان انداخت تا به فروش محصولات کمک شود و از این راه مرز تازه ای گشوده می شود.
دومین عامل در تحقیق انگیزشی شکل دهی محصول است تا اینکه انگیزه های کشف شده را

تحریک کند. بعبارت دیگر به محصول شخصیت و موقعیت مناسبی نسبت داده می شود. افزایش فروش شدیداً با افزایش اطلاعات درباره انگیزه های افراد ارتباط دارد.

هدف پژوهش:
هدفهای کلی و جزئی که در این تحقیق مد نظر قرار دارند عبارتند از :
1) هدف کلی: روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر
2) هدف جزئی: روشن ساختن جایگاه تبلیغات در روزنامه ها از منظر مخاطبان به ویژه دانشجویان. (تبلیغات روزنامه ای از چه جایگاهی بین مخاطبان برخوردار است)

اهمیت پژوهش:
نقش و اهمیت تبلیغات
تبلیغات در تحولات عمومی جهان، در همه امور جاری فعالیتهای بشری اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فردی و گروهی تأثیر فراوان دارد.
تبلیغات در تمام تار و پود زندگی انسانها گره خورده است. تبلیغات در وجه مثبت خود یک ضرورت و در حقیقت بوجود آورنده ارتباطات لازم و منطقی است. اگر چه اثرات تبلیغات پیوسته بادوام نیست و پیوسته با مقاومتها و ضد تبلیغها مواجه می شود، اما به هر حال بسیاری از اهداف مبلغین، گر چه بطور مقطعی، تحقق مییابد در مجموع می توان اینطور بیان کرد که، تبلیغات با وجوه متضاد خود هم می سوزد و هم می سوزاند، آگاه می کند و گمراه می کند. موجب ترقی و تعالی و پیروزی می شود و باعث خمودی و شکست و فراموشی می شود. اما به هر چه که هست حضور دارد و روزگار بدون تبلیغات سپری نخواهد شد.
در دنیای پرهیاهو و ملتهب امروز ضروری است تا هر فرد اطلاعات کافی از اوضاع و احوال اجتماعی و جهانی دوران خود داشته باشد و نسبت به رویدادها و جریانهای مختلف دارای اطلاعات و بینش لازم باشد تا در امواج پر تلاطم و سهمگین حوادث بتواند موقعیت خود را درک کند و راه زندگی موفق و سعادتمند را بیابد و به ویژه آنکه در بازار پر رونق مکاتب مختلف جهانی و گرایشهای فکری و خرقه ای، هر گروه و دسته ای تلاش دارد تا مانند صیادی ماهر دام خود را بگسترد و افراد جامعه خصوصاً قشر جوان آن را طعمه خود قرار دهد. در این آشنایی با فرهنگهای گوناگون ، همچنین روشهای نفوذ فرهنگها و تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر و شناخت فرهنگ مهاجم و سلطه گر لازم می آید تا در افزایش سطح آگاهی و بینش لازم در رویارویی با جریانهای فرهنگی از هوشیاری و دقت بیشتری برخوردار باشیم. تبلیغ از همان صیغه مبالغه است و به واقع بهتر، واضح تر و بلیغ تر نشان دادن هر ایده ای یا هر فکر و کار و فعالیتی می باشد. تبلیغات واقعاً متبلور کردن یک موضوع است حالا آن موضوع می تواند یک موضوع اقتصادی باشد و یا یک فکر اجتماعی و فرهنگی. هر چه باشد تبلیغ اصولاً با بشر به دنیا می آید و با او نیز از دنیا می رود. وسایل ارتباط جمعی با دارا بودن توانایی ها و ویژگیهایی قادرند تأثیر بسزایی بر افکار عمومی بگذارند و سبب تغییر الگوها و رفتارهای مردم بشوند و از آن جمله تبلیغات تجاری است که جا پای محکمی را برای خود در بین شؤون زندگی مردم باز کرده است و تأثیرات و تغییراتی را در عادات و رفتار مردم موجب شده است.

از بین وسایل ارتباطی، امروزه بیش از همه سخن از رسانه های گروهی به میان آورده می شود. وسایلی شگرفت که مظهر ارتقای تکنولژیک انسانند دارای بیشترین تأثیر فرهنگها از میان تمامی ابزار و فنون جدیدند و این وسایل بر خلاف انتظار، پدیده های خنثی و صرفاً کاتالیزور نیستند، خود عنصری نوپدید می آوردند و بر تمامی ارکان جامعه مؤثرند. در کل مجموعه این وسایل (خانواده وسایل ارتباطی)خوانده می شوند که در این میان نباید از تأثیر روزنامه ها در آگاهی رساندن و تبلیغات به مخاطبان غافل بمانیم .

 

هدف تحقیق :
منظور از هدف، عبارتست از نقطه ای که برای رسیدن به آن تمام نیرویمان را متمرکز می کنیم. هدف عبارت است از جهتی که برای قرار گرفتن در مسیر آن باید تمام منابع خویشتن را متمرکز کنیم. جهت تبلیغ عبارت است از فراهم آوردن موجبات ارتقاء سطح تفکر مردم و تأمین زمینه های لازم از نظر آگاهیهای حیاتی بطوری که با تجهیز نیروی انسانی و افزایش درجه آگاهی و کارایی مردم حل مشکلات امکانپذیر باشد.
« از آنجایی که کار و وظیفه اصلی تبلیغات در صحیح ترین عبارت است از عرضه کردن نوعی خدمات آموزشی و ارشادی است و هر اندازه که انجام این امر با کیفیت بهتری صورت گیرد به همان اندازه در تغییر اوضاع اجتماعی توفیق بیشتری حاصل می شود. هدف از طرح و اجرای تبلیغات، ایجاد تحولاتی مطلوب در سطح فکر و میزان معلومات و بالاخره نحوه برخورد و نگرش جامع در مقابله با مشکلات، مسائل و پدیده هاست. »

ضرورت تحقیق :
اینک در قرن بیست و یکم تبلیغات که در آغاز ، چنانکه اشاره شد مفهوم پخش و منتشر کردن و شناساندن و جنبه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی داشت، امروزه با محفوظ داشتن معانی دیرین خود، با پیدا کردن شکل و محتوا یا اشکال و اهداف خاص در دست یغماگران بین المللی ، بصورتی سازمان یافته و گسترده به عامل بسیار مهمی در اثرگذاری و دگرگون سازی افکار و آرای عامّه مردم درآمده است؛ که با فراهم ساختن بسترهای مناسب و جلب بیشترین شمار ممکن از افراد وگروهها، و القای یک اندیشه و یا تلقین پیوستن به یک حزب یا دسته و جمعیتی، و یا تحمیل پاره فرهنگ یا عنصر و عناصری از خرده فرهنگ و تعمیم اندیشه و عمل سیاسی ، اجتماعی، فرهن

گی گروهها و اقوام و ملل را بسویی و بویژه به تعهدی فعال می خواند یا میراند.
بدین ترتیب تبلیغات در مفهوم ساده و به ظاهر بی غرضانه اش از سوی نظریه پردازان مشرق زمین از جمله دریان کور (Derien court) «تکنیکی عملی شمرده می شود که هدف از آن، تأثیر ٍدیرپا و استفاده عقلانی و هوشمند از اجزاءهای لازم جهت فراهم ساختن شرایط ضروری برای پیوستن انسانها به یک اندیشه ، یک آیین ، و به دست آوردن هواداری و پشتیبانی فکری و معنوی آنان و برانگیختن و واداشتشان به انجام عملی معین است. اهمیت و جایگاه تبلیغات و نقش مؤثر آن در تمام ابعاد و زمینه های زندگی مسأله ای نیست که بر اهل نظر پوشیده باشد. امروزه از قدیمی

ترین و اسطوره ای ترین آیین ها گرفته تا جدیدترین مکتبها همه در فکر یافتن راههای نو و افقهای تازه ای برای جذب طرفداران بیشترند و با استخدام شیوه ها و ابزارهای پیشرفته سعی در راه یافتن به بارارهای جدید برای عرضه افکار خویشند.
در این تحقیق بررسی نگرش دانشجویان ارتباطات نسبت به تبلیغات در حیطه روزنامه ها و مطبوعات مهمترین نکته مورد پژوهش و بحث در مقوله تبلیغات است.
در کشور ما، اگر چه تبلیغات کالاهای تجاری در صدا و سیما از دهه های پیشین آغاز شده بود، اما در سالهای نخست پس از دوران جنگ و یک دوران طولانی توقف در روند کلی تبلیغات تجاری آگهی ها با شتاب برنامه ها و شکبه های مختلف رادیو و تلویزیون بخش قابل توجهی از صفحات روزنامه ها و قسمت عمده ای از در و دیوار شهر را تسخیر کردند چندان که تبلیغات تجاری به یک «پدیده شگرف» مبدل شد.
حال که این پدیده شگرف در وجه مثبت خود یک ضرورت است پس ضروری می نماید که، بررسیهای موشکافانه تری در این زمینه صورت پذیرد تا مخاطبان بیش از پیش به جایگاه ارزشی تبلیغات در رسانه های گروهی واقف شوند.

سؤالات پژوهش

1) آیا بین کمیت مطلوب و کیفیت تبلیغات رابطه مستقیمی وجود دارد؟
2) آیا اغراق در تبلیغ بر وظیفه اطلاع رسانی این ابزار تأثیر منفی می گذارد؟
3) آیا نوع نگارش مطالب باعث برجسته شدن و توجه مخاطب می شود؟

4) آیا تبلیغات پی در پی و مکرر در روزنامه ها به اهمیت تبلیغات می افزاید؟
5) آیا ابعاد متن (بزرگی یا کوچکی) در تبلیغات اثرگذار است؟
6) آیا اطلاع رسانی هنوز هم در مقوله تبلیغات از اولویت ویژه برخوردار است؟
7) آیا در عصر ارتباطات و با گسترش روزافزون وسایل الکترونیکی ارتباطی هنوز مطبوعات جایگاه ویژه در اطلاع رسانی و تبلیغ دارند؟

فرضیه های تحقیق
1 بنظر می رسد بین نوع تبلیغات و تأثیری که بر مخاطب می گذارد رابطه معناداری وجود دارد.
2 بنظر می رسد بین سطح آگاهی و بینش مخاطبان و برداشت آنها از تبلیغات رابطه معناداری وجود دارد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نگاه اسلام به ورزش و تربیت بدنی در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نگاه اسلام به ورزش و تربیت بدنی در pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نگاه اسلام به ورزش و تربیت بدنی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نگاه اسلام به ورزش و تربیت بدنی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نگاه اسلام به ورزش و تربیت بدنی در pdf :

نگاه اسلام به ورزش و تربیت بدنی

اسلام به عنوان دین کامل به ورزش جسم در جهت تمام و تکمیل کردن ابعاد وجودی انسان، اهمیت لازم را داده و بر جنبه‌های مختلف آن از جمله شخصیت‌سازی کودکان، اهمیت جسم، مسابقه و نام بردن و تاکید کردن بر برخی از ورزش‌ها، سنگ تمام را گذاشته است.
شخصیت سازی کودکان:

اگر چه در علم روانشناسیِ شخصیت در زمان ما به نکات جالبی در ساختار انسان از جمله بازی‌های کودکانه مطالبی گفته شده و با دقت به بررسی این قسمت مهم از زندگی آدمی پرداخته‌اند لیکن به لحاظ ساختار انسان مدار دین اسلام، از همان آغاز این موضوع مورد توجه قرار گرفته است.
در قرآن کریم می‌خوانیم: «ارسله معنا غدا یرتع ویلعب و انا له لحافظون»

« ای پدر[ فردا او را با ما به ]صحرا‌ بفرست که در چمن و مراتع بگردد و بازی کند و البته ما از هر خطری او را محافظت می‌کنیم».
این گذر قرآن کریم بر امری طبیعی است که برادران یوسف از آن استفاده کردند و به پدر اصرار کردند که او را با خود به صحرا ببرند، در ضمن روایتی در آیین تربیت فرزندان، امام صادق علیه السلام نیز بر این امر تصریح می‌فرمایند: «طفل هفت سال بازی کند، هفت سال خواندن و نوشتن بیاموزد و هفت سال حلال و حرام را یاد بگیرد». در امر تربیت توصیه‌ی ائمه‌ی معصومین (علیهم صلواه الله)، همراهی با کودکان در بازی با اوست:

امام المتقین حضرت علی علیه السلام می‌فرماید:
«رحمت خدا بر پدری که در راه نیکی و نیکوکاری به فرزند خود کمک کند، به او احسان نماید و چون کودکی، رفیق دوران کودکی وی باشد و او را عالِم و مؤدب بار آورد».

نگرش اسلام به مسابقات ورزشی:
مسابقه همواره از حس برتری جویی انسانها نشأت گرفته و این خود، نوعی پیشی گرفتن و جلو افتادن تلقی می‌شود اسلام که دینی است انسان ساز، به این امر توجه کامل دارد و از این حس طبیعی در جهت ارتقاء روحیه‌ی الهی و معنوی، بهره برده است و آنان را به سوی انجام کارهای خیر دعوت و تشویق کرده است:
«ولکل وجهه هو مولیها فاستبقواالخیرات» «و هر کسی را راهی است به سوی حق پس در کارهای نیک از یکدیگر پیشی بگیرید».
یا در جای دیگر در اوصاف بندگان راستین خداوند می‌فرماید:

«اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون» «چنین بندگانی درسعادت و خیرات تعجیل می‌کنند و اینان هستند که در کارهای نیک سبقت می‌جویند».
مسابقات ورزشی و سیره‌ی پیامبر (ص)
با نگرش به زندگانی پیامبر (ص) به این نکته می‌رسیم که ایشان مسابقات را تأیید می‌فرمودند، امام صادق علیه السلام می‌فرمایند شخصی اعرابی به مدینه آمد و به پیامبر خدا (ص) پیشنهاد مسابقه‌ی شترسواری کرد، پیامبر (ص) قبول فرمود، در این مسابقه، شتر پیامبر (ص)، از شتر اعرابی عقب ماند، پیامبر (ص) به اصحاب فرمود: شما این شتررابالا بردید و خداوند دوست داشت که او را پایین بیاورد. کوهها برای کشتی نوح، گردن فرازی کردند و کوه جودی، تواضعش بیشتر از همه بود، به همین جهت، خداوند کشتی نوح را بر کوه جودی فرود آورد.

ائمه‌ی ما نیز در این امر از پیامبر اسلام (ص) تبعیت داشته‌‌اند، در تاریخ آمده است هشام بن عبدالملک از امام باقر علیه السلام خواست تا در مسابقه‌ی تیراندازی شرکت کند (و قصد او تخفیف مقام امامت بود) امام علی علیه السلام نیز پذیرفتند:
امام (ع) کمان را برداشت و هدف را نشانه گرفت و دقیقا تیر را بر هدف زد، سپس تیر دیگری خواست و طوری نشانه روی کرد که دقیقا تیر دوم بر تیر اول سوار شد و به همین ترتیب تیر سوم را بر تیر دوم و تیر چهارم را بر تیر سوم;. در امر مسابقه در فقه ما نیز جواز بعضی ورزش‌ها (برای مسابقه) اعلام شده است.
ورزش های مورد تأکید در اسلام:

با بررسی متون اسلامی روشن می شود که ورزشهایی چون تیراندازی، سوارکاری، شنا، شمشیرزنی، کشتی، مبارزه با نیزه و وزنه برداری، مورد تأکید اسلام قرار گرفته‌اند و به لحاظ اهمیت آنها به طور گذرا به این متون می‌پردازیم:

تیراندازی: ورزش تیراندازی با کمان یکی از پربهاترین ورزش‌ها در نظر اسلام و متون دینی ماست؛ تا جائیکه در قرآن کریم نیز از آن نام برده شده است: «و ما رمیت إذا رمیت ولکن الله رمی» ([ای پیامبر] تو تیر نیانداختی بلکه خداوند تیر انداخت) پیامبر اسلام (ص) نیز در مورد این ورزش مهم می فرمایند:
«احب اللهو إلی الله تعالی إجراء الخیل والرمی» «بهترین بازیها در پیشگاه خداوند تعالی اسب دوانی و تیراندازی است».
و یا در حدیث دیگری فرموده‌اند:

«همانا زمین بر شما گشوده می‌شود و دنیا شما را کفایت خواهد کرد پس هیچ یک از شما هنگامی که سرگرم تیراندازی است احساس عجز و سستی نکند.»
اسب سواری: ورزش سوارکاری از جمله ورزشهایی است که در متون دینی ما اعم از قرآن و روایات در باره‌ی آن سخن به میان آمده است از نمونه‌های آن موارد زیر است:
«و شما [ای مؤمنان] در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا کنید و تا آن حد که می‌توانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خود فراهم سازید».
و در حدیثی پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:

«مسابقه به جز در اسب سواری، شتر سواری و تیراندازی جایز نمی‌باشد».
شنا: شنا نیز در زمره‌ی ورزش‌هایی است که بر یادگیری آن تاکید شده است تا جاییکه پیامبر اکرم (ص) آنرا جزء حقوق فرزندان نسبت به پدر قرار داده است و فرموده:
«حقِ فرزند بر پدرش آن است که نوشتن، شنا کردن، تیرانداختن را به او بیاموزد و او را جز با غذایِ خوب و حلال تغذیه نکند».
کشتی: دیگر از ورزشهایی که در روایات در مورد آن سخن رفته ورزش کشتی است، در بحارالانوار، مرحوم مجلسی (ره) داستانی را در مورد کشتی گرفتن امام مجتبی و امام حسین (علیهماالسلام) آورده که عینا نقل می‌نمایم:

امام صادق علیه السلام فرمود:
«یکی ازشبها پیامبر اکرم (ص) همراه امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) وارد خانه‌ی حضرت فاطمه (س) گردید، پیامبر اکرم (ص) به فرزندانش فرمود؛ برخیزید و با یکدیگر کشتی بگیرید، دو کودک برخاستند و به کشتی گرفتن مشغول شدند، حضرت فاطمه (س) که برای انجام کاری به خارج از منزل رفته بود، به خانه بازگشت و و صحنه‌ی کشتی فرزندان را مشاهده نمود و شنید که پیامبر (ص) امام حسن (ع) را برای پیروزی در مسابقه تشویق می فرماید، پس حضرت زهرا (س) با تعجب گفت: آیا برای پیروزی، یکی از ایندو را تشویق می‌کنید؟! آن هم تشویق فرزند بزرگتر برای مغلوب کردن فرزند کوچکتر!

پیامبر (ص) فرمود: دخترم آیا رضایت نداری به اینکه من فرزندم حسن (ع) را برای پیروزی بر فرزندم حسین (ع) تشویق کنم در حالی که دوستم جبرئیل امین نیز فرزندم حسین (ع) را برای پیروزی بر فرزندم حسن (ع) تشویق می نماید».

در ورزش‌ها نیز مِلاک و ارزش، الهی شدن است و با اخلاق بودن لذا پیامبر (ص) در مورد ورزش کشتی فرمودند: « همانا کسی در کشتی پیروز است که هنگام غضب بر نفسش مسلط باشد».

به همین مقدار اکتفا می‌کنیم که اجمال و خلاصه ای است از بهایی که اسلام برای ورزشکاری قائل است. نوشتار حاضر با این دیدگاه که ورزش در اسلام ارزشمند است و اهمیت به ترتیب بدنی مورد نظر می‌باشد مهیا گردیده ولی ذکر این نکته که هدفمندی کار را روشن می‌نماید لازم است که دیدگاه اسلام به ورزش نیز مانند هر مقوله و واقعیت دیگر انسان سعادتمند است، انسانی که مقرر شده درزمین و حیات دنیوی با ارزش‌های اخلاقی جانشین خداوند سبحان گردد و در حیات جاوید در جوار رحمت الهی به سعادت و حیات پاک ابدی برسد.

به همین روی طی صفحات آینده به اخلاق ورزشی یک کماندار، آیین و آداب انسانی – الهی این ورزش مهم (در نظر اسلام) خواهیم پرداخت، امید این است که پرورش جسم و تعالی روح در خوانندگان و مخاطبان به خصوص ورزشکاران در این رشته موجب جلب رحمت واسعه‌ی خداوندی گردد و همگان را به سعادت دنیا و آخرت برساند.
شاد و سلامت و سعادتمند باشید.

«گفتار چهاردهم – در آداب تیر و کمان در ادبیات کهن پارسی»
برای حسن ختام این نوشتار مناسب دیدم که با رجوع به متون غنی پارسی چند کلامی در آداب کمانداری و تیر و کمان بازگو نمایم:
نیک سهل است زنده بی جان کرد کشـته را بـاز زنده نتوان کرد
شـرط عقل اسـت صبـر تـیر انداز که چو رفت از کمان نیاید باز

کاشفی سبزواری در فصل پنجم از باب هفتم فتوت نامه‌ی سلطانی در قبضه‌ی کمان حرب (جنگ) چنین می نویسد:
بدان که کمان داری علم شریف است و در او قواعد و ارکان بسیار بیان کرده‌اند و ما از جمله آنچه لایق این مختصر باشد بیاریم:
اگر پرسند که کمان داری از که مانده؟ بگوی در این امت (مسلمانان) از سید الشهداء حمزه که پیوسته تیرانداختی و گفته‌اند که حضرت رسالت (ص) تیرانداخته‌اند و در آن که آن حضرت کمان به دست گرفته‌اند هیچ تردیدی نیست;.

اگر پرسند که کماندار را اول چیزی که دربایست (شایسته) است چیست؟ بگوی استاد مشفق که اگر کسی را استاد نبود (به خود) در این کار نتوان شروع نمود و اگر نماید به هیچ جا نرسد و از او هیچ کار نیاید. ; اگر پرسند که کمان به چه تمام شود؟ بگوی زه که کمان بی زه ناقص باشد.
اگر پرسند که روح کمان کدام است؟ بگوی زه برکمان به جای روح است در بدن.

اگر پرسند که غذای کمان چیست؟ بگوی آتش که چون در کمان کژی پیدا شود زود آن را به آتش راست کنند تا فاسد نگردد;
اگر پرسند که آینه‌ی کماندار کدام است؟ بگوی نشانه که از اول کشیدن، کمان و پیوستن تیر تا آخر گشادن چشم را بر او باید دوخت و به جای دیگر مشغول نباید ساخت، این نکته‌ای چند بود از علم کمان داران ;.

• اصول تیراندازی:
1-هواشناسی
هنگام تیراندازی باید هوا نه گرم و نه سرد باشد و باران و برف و باد هم نباشد زیرا در این مواقع تیراندازی مناسب نیست و تیر خوب به نشان نمی‌توان انداخت.
2-شیوه ی ایستادن

باید تیرانداز چنان بایستد که پهلوی چپ با پای راست، برابر هدف باشد و کعب پای راست مقابل پاشنه‌ی پای چپ و میان هر دو پای یک گام بیشتر فاصله نباشد و باید نوک یا سرپای چپ را به زمین سخت و محکم نگهدارد و پاشنه را کمی از زمین بلند کند و این در صورتی است که ایستاده بخواهد تیراندازی کند ولی اگر بخواهد نشسته تیر بیندازد، باید پای راست را خم کند و پای چپ را ستون نماید و برافرازد. چنانکه فردوسی فرموده است:
ستون کرد چپ را و خم کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست

و اگر بخواهد از بالا به پایین (از فراز به نشیب) تیراندازد باید «مرفق» دست چپ را بر زانوی چپ تکیه دهد تا دست نلرزد.
3-شیوه قبضه گرفتن

باید تیرانداز به قدری تمرین کند که در موقع کمان گرفتن کف دستش آبله نکند و انگشت ابهام وی زخم نشود و تا ول نزند و نلرزد و انگشتان به یکدیگر نپیچد و از یکدیگر باز نباشد. هرکدام از این علتها (اشکالات) اگر ظاهر شود، تیراندازی درست انجام نخواهد شد;
4-دست درست داشتن:

باید دست چپ که کمان را گرفته با ساعد راست باشد زیرا اگر بالا باشد تیربلند می‌افتد و اگر پایین‌تر باشد تیر به راست می‌خورد، توضیح آنکه تیرانداز باید «کباده» بسیار بکشد تا ستون فقرات قائم شود و بازوان نیرو گیرد و نلرزد، تا ستون قایم نشده اگر تیرانداز، تیراندازی کند عیبهای بسیار پدید آید.
5-مسافت دانستن:

باید چشم تیرانداز «اندازه گیر» باشد که به مجرد نگاه کردن، حدس بزند که مابین او و هدف یا دشمن چه مقدار فاصله هست;
6-کمان کشیدن

تیرانداز باید هنگام کمان کشیدن اندکی زانو را فراخ کند ولی کمر را خم نکند و نیز در وقت کمان کشیدن هم باید دم فرو بندد و تمام حواس خود را به زور تازه آورد تا به آن اندازه که باید کمان را کشید، کشیده شود و آن هشت قبضه‌ی تیر است و نیز حد کشید کمان رسیدن زه و سوفار تیر است به گوش (و در صورت امکان رسانیدن) و پیکان به شست دست چپ که کمان را گرفته است. چنانکه فردوسی گفته است:
چو سو فارش آمد به پهنای گوش ز چرم گوزنان برآمد خروش
چو بوسید پیکان سراگشت اوی گذر کرد از شهره پشت اوی
7-گشاد دادن

گشاد دادن یعنی رها کردن تیر، فردوسی می‌فرماید:
چو او از کمان تیر بگشاد شست تن رستم و رخش جنگی بخست
«خواجه حافظ» به طور کنایه گوید:
بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ که چنین کشنده‌ای را نَکِشد کس انتقامی

تفریح و ورزش پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله): عَلِّمُوا أوْلادَکُم السَّباحَهَ وَالرِّمایهَ. به فرزندانتان شنا و تیراندازی تعلیم دهید.
تیر اندازی کنید وسواری کنید ، اگر تیراندازی کنید بیشتر دوست دارم که سواری کنید ، هر چیزی که مرد بدان سرگرم شود بیهوده است جز آنکه مردی با کمان خود تیر اندازد یا اسب خود را تربیت کند یا با زن خود بازی کند ، همه اینها حق است و هرکس تیراندازی آموزد و آنرا ترک کند حق معلم خود را ادا نکرده است.
شنا و تیراندازی

جوانان و نوجوان ، برای رشد و کمال روحی و جسمی هم به فعالیتهای بدنی نیاز دارند و هم به طراوت و شادابی روح. باید تفریحات سالم را ، بگونه‌ای برای جوانان فراهم کرد که هم وقت آنها را پر کند و بیکار و سرگردان نمانند و هم در رشد جسمی و روانی آنان تاثیر داشته باشد.
حضرت علی علیه السلام به دو نوع از سرگرمیهای خوب اشاره می‌فرماید: “علـِّموا اولادکم ، السباحه و الرمایه.”
به کودکان و نوجوانان خود ، شنا و تیراندازی بیاموزید. (البته قابل ذکر است که در زمان حضرت علی علیه السلام تیراندازی و فراگیری آن امر مهمی بود اما در این زمان شاید فراگیری موارد دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.)
تیراندازی رایاد بگیرید و فرزندانتان نیز بیاموزید. « پیامبر اکرم»

پـِینت‌بال (Paintball)
یک نوع بازی گروهی که در آن چندین نفر در دو گروه رقیب با سلاحهایی که گلوله‌های رنگ پرتاب می‌کنند به مبارزه برای تسخیر پرچم گروه مقابل می‌پردازند.
پینت بال را می‌شود در فارسی در قیاس با تیراندازی، «رنگ‌اندازی» نامید.

پینت بال یک توپ(گلوله) ژلاتینی (از جنس ژلاتین کپسول دارویی) است. که داخل آن با رنگ خوراکی پر شده است و پس از سلیک توسط تفنگ (مارکر مخصوص این ورزش) و برخورد به هدف ترکیده و رنگ آن پخش می‌شود که این نشانه مورد هدف قرار گرفتن است. به سادگی می‌توانید تصور کنید در نگاه اول این ورزش به مانند یک میدان جنگ واقعی است که هر کس که مورد اصابت قرار گرفته و رنگی شود از بازی حذف می‌شود تا یک تیم کاملاً تیم دیگر را حذف کند. این تنها یکی از 100‌ها سناریوی (داستان) تعریف شده این ورزش است و یا حتی خود شما با توجه به سلیقه شخصی خود یک سناریو تعریف کنید. از این ورزش به دلیل هیجان زیاد آن به عنوان مهیج‌ترین ورزش جهان یا شطرنج زنده به دلیل فکری بون آن یاد می‌شود .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان در زبان شناختی در pdf دارای 89 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان در زبان شناختی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان در زبان شناختی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان در زبان شناختی در pdf :

بخشی از فهرست پروژه دانشجویی آفازی (آنومی) فراهم کردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان در زبان شناختی در pdf

معیار سازی تست نامیدن در مقوله‌های اسامی و افعال
1-1 بیان مسئله
2-1 کاربردهای عمومی
3-1 تعریف مفاهیم

فصل دوم (مباحث نظری)
1-2 مقدمه
2-2 مدل پردازش واژگانی
3-2 مکانیسم‌ها
- سطح بازشناسی
- پردازش معنایی
- برونداد واژگان
4-2 آسیب‌ها
- سطح بازشناسی
- درونداد واژگانی
- پردازش معنایی
- برونداد واژگانی
5-2 کاربردهای کلینیکی مدل‌واژگانی
- جدول ارزیابی تکالیف واژگانی

فصل سوم (معرفی تست)
1-3 مقدمه
2-3 موارد کاربردی مجموعه
3-3 ساختار تست
- انتخاب گزینه
- طبقه‌بندی اطلاعات قراردادی
- شکل دستوری افعال در مجموعه
4-3 ساختار لیست‌های تطبیق داده شده
- بسامد
- سن فراگیری
- میزان آشنایی
- شاخصهای دیگر
- قابلیت تصویر
- پیچیدگی بینایی
5-3 زیرگروه لیست‌ها
6-3 اطلاعات بدست آمده از شرکت‌کنندگان سن بدون آسیب مغزی
7-3 نحوه استفاده و اجرای این مجموعه بعنوان یک وسیله ارزیابی
8-3 فرمهای معرفی
9-3 راهنمائی‌هایی برای ارزیابی و آزمودن بیماران آفازیک
10-3 ارزیابی رفتارهای بیمار آفازیک

فصل 4 (اجرای تست)
1-4 ساختار تست شی و عمل
- شماره آیتم
- هدف
- پاسخ اولیه
- مدت زمان ارائه پاسخ
- یادآوری
2-4 شرایط تحصیلی و سنی شرکت‌کنندگان
3-4 جداول ارزیابی
- نامیدن اسامی
- نامیدن افعال

فصل 5 (بحث و نتیجه‌گیری)
1-5 تهیه جدول آماری
2-5 نتیجه‌گیری
3-5 جداول نتایج
• تست نامیدن اسامی
• تست نامیدن افعال

واژه‌نامه
منابع

از آن جائیکه عمومی‌ترین و رایج‌ترین عارضه و علامت در آفازی، آنومی یا نام پریش است، نیاز به یک آزمون استاندارد در این زمینه (به طور خاص) احساس می‌شود. از این رو هدف ما از تهیه تست مذکور، فراهم کردن منبعی برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان – زبان شناختی می‌باشد. بعلاوه از آنجا که بیشتر تست‌های به کار برده شده در این زمینه بر نامیدن اسامی تأکید دارند، در تمرینات بالینی به نوعی نیاز به ارزیابی کاملتر شناخت فصل احساس می‌شود و تأکید بر طراحی در جاهایی وجود دارد که بطور خاص، نقایص فعلی را مورد توجه قرار می‌دهند

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   96   97   98   99   100   >>   >