سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله انگیزه های خداشناسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله انگیزه های خداشناسی در pdf دارای 103 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انگیزه های خداشناسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله انگیزه های خداشناسی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله انگیزه های خداشناسی در pdf :

نخستین مساله تامل انگیزی که توجه انسان متفکر را به خود جلب می کند – و در تاریخ ادیان نیز همواره مورد بررسی قرار گرفته – این است که « اساسا چه انگیزه ای است که انسان را وادار می کند تا پیرامون مسائلی غیرمادی و ناملموس و مسائل خارج از چهارچوب عینیات و حیطه دسترس آدمی ، بویژه درباره « خداشناسی » بیندیشد ؟ آیا این انگیزه تفکر آور ، عاملی دارای واقعیت و برخوردار از اصالت است یا خیر ؟ و آیا در صورت اصالت داشتن ، عامل اصیل « روانی » است ، یا « عقلانی »؟ و یا عوامل دیگری همچون علل و عوامل اجتماعی در این امر دخالت دارد ؟ »
در آغاز بحث ، پیش از پرداختن به تحقق در چگونگی انگیزه ها ، آشنایی کوتاهی با هر یک از عوامل لازم است .
عامل روانی : یعنی سرشت انسان ها به گونه ای آفریده شده است که به طور طبیعی و بدون نیاز به هیچ گونه عامل و انگیزه خارجی و تحمیلی ، یا آموزشی و تلقینی ، به وجود « خدا » توجه دارند و در اعماق روان خویش نسبت به خدایی که آفریدگار و تواناست درک و شناخت پیدا می کنند . به عبارت دیگر ، از این دیدگاه ، انسان ها وجود آفریننده جهان را با راهنمایی سرشت روانی و براساس قطرت خویش احساس می کنند . علاقه پرشوری که « مادران » ، در وجود خویش نسبت به فرزندانشان احساس می کنند چه انگیزه ای دارد ؟ آیا کسی این علاقه را به آنها تحمیل و تلقین کرده ؟ آیا علاقه به فرزند را به آن ها آموزش داده اند ؟ طبیعی است که هیچ عاملی در کار نیست ، جز آن که اساس علاقه مادرانه ، بر مبنای فطرت مادر استوار شده است . انسان نیز بر همین اساس نسبت به آفریدگار خود ، درک و علاقه یی فطری در وجود خویش احساس می کند . و این خود ، به صورت انگیزه یی نیرومند برای جستجوی خالق و گام نهادن در راه خداشناسی جلوه گر می شود .

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق شش سیگما در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق شش‌ سیگما در pdf دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق شش‌ سیگما در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق شش‌ سیگما در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق شش‌ سیگما در pdf :

‌در اواسط‌ دهه‌ 1980، شرکت‌ موتورولا(MOTOROLA) به‌ تلاشی‌ گسترده‌ برای‌ بهبود کیفیت‌ و دستیابی‌ به‌ نقص‌ صفر در تولیدات‌ و خدمات‌ خود پرداخت. چنین‌ وضعیتی‌ را به‌عنوان‌ کیفیت‌ 6 سیگما نام‌ نهاد و یک‌ سیستم‌ سنجشی‌ ایجاد کرد که‌ عملکرد را به‌ سوی‌ کسب‌ رضایت‌ مشتری‌ به‌ عنوان‌ هدف‌ اصلی‌ سوق‌ می‌داد. سیگما حرف‌ هجدهم‌ از حروف‌ الفبای‌ یونانی‌ و اصطلاحی‌ در آمار است‌ که‌ به‌ نمایش‌ انحراف‌ از وضع‌ مطلوب‌ می‌پردازد. شش‌ سیگما را معادل‌ 4/3 نقص‌ در میلیون‌ تعریف‌ کردند و نقص‌ را هر چیز خارج‌ از رضایت‌ مشتری‌ نامیدند. شرکتهای‌ نمونه‌ آمریکایی، امروزه‌ درحد 3 یا 4 سیگما یا به‌ ترتیب‌ معادل‌ 66807 یا 6210 نقص‌ در میلیون‌ به‌ تولید می‌پردازند. برای‌ دستیابی‌ به‌ 6 سیگما، سازمان‌ به‌ کاهش‌ متغیرهای‌ اثرگذاری‌ بر ضایعات‌ موجود در فرایند می‌پردازد به‌نحوی‌ که‌ فرایندی‌ جدید و محصولی‌ نوین‌ در سطح‌ کیفیت‌ 6 سیگما حاصل‌ گردد. بهبود زمانی‌ تحقق‌ می‌یابد که‌ سیستم‌های‌ بهبود فرایند با انضباطی‌ کامل‌ و مبتنی‌ بر شیوه‌DMAIC اجرا گردد. عواملی‌ که‌ زیر چتر شش‌ سیگمای‌ شرکتها قرار می‌گیرند، متفاوتند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی کارآفرینی کارگاه تولید سرنگ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی کارآفرینی کارگاه تولید سرنگ در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی کارآفرینی کارگاه تولید سرنگ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی کارآفرینی کارگاه تولید سرنگ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی کارآفرینی کارگاه تولید سرنگ در pdf :

خلاصه طرح :
در این طرح به بررسی تولید سرنگ پرداخته شده است ، برای بررسی طرح از روش های آماری و اقتصادی و برآورد های مالی استفاده شده است ، این طرح شامل چهار فصل میباشد ، فصل اول به بیان کلیاتی از قبیل مقدمه ، تاریخچه ، مجوز های قانونی مورد نیاز ، وضعیت بازار ، میزان واردات و صادرات و ; پرداخته است ، فصل دوم به بیان روش انجام کار پرداخته است ، بازدید از واحد کاری مشابه ، نیروی انسانی ، نحوه تامین سرمایه و ; از جمله عناوین موجود در این فصل میباشد ، فصل سوم به بررسی طرح از دیدگاه اقتصادی پرداخته است ( طرح توجیهی یا BP ) ، عناوینی از قبیل نیروی انسانی مورد نیاز ، میزان سرمایه گذاری ، مواد اولیه مورد نیاز ، ماشین آلات مورد نیاز و ; از جمله عناوین موجود در این فصل میباشد ، در نهایت فصل چهارم به بیان نتیجه اجرای طرح می پردازد .

فصل اول
کلیات

1- 1 مقدمه :
یکی از روش های مرسوم جهت وارد نمودن مواد دارویی به بدن انسان و حیوانات برای جلوگیری از بیماری ها و همچنین درمان بیماری های مختلف استفاده از آمپول (سرنگ) می باشد .
در هنگام تزریق ، مواد دارویی وارد محفظه ای شده و سپس به بدن موجود زنده تزریق می گردد . شمای کلی سرنگ در شکل 1 ارائه شده است .

شکل 1 شمای کلی سرنگ

سرنگ در اندازه های مختلفی موجود می باشد که از نظر حجم بر حسب سی سی (CC) می توان به سرنگ های 1 ، 2 ، 25 ، 3 ، 5 ، 10 ، 20 و حتی بزرگتر 30 ، 50 ، 100 سی سی اشاره نمود .
سرنگ ها از دو قسمت اصلی بدنه و پیستون ساخته می شوند . در بعضی موارد نیز از یک قطعه اضافی لاستیکی در سر پیستون استفاده می شود که در این صورت سرنگ تحت عنوان سرنگ سه قطعه ای شناخته می شود .
قسمت های مختلف یک سرنگ در شکل 2 ارائه شده است .

شکل 2 قسمت های مختلف سرنگ

در سرنگ های یکبار مصرف ، ماده دارویی قبل از آنکه به بدن تزریق شود به درون سرنگ مکیده می شود و با سطح داخلی سرنگ تماس می یابد ، به این دلیل پلاستیک هایی که در ساخت سرنگ ها مورد استفاده قرار می گیرند می بایست فاقد مواد افزودنی بوده و و تست های استاندارد را نیز جوابگو باشند .

1 – 2 نام کامل طرح و محل اجرای آن :
تولید سرنگ

محل اجرا :

1 – 3 – مشخصات متقاضیان :
نام نام خانوادگی مدرک تحصیلی تلفن

1 – 6 – وضعیت و میزان اشتغالزایی :
تعداد اشتغالزایی این طرح 51 نفر میباشد .

مجوز های قانونی :
تعریف: جواز تاسیس مجوزی است که جهت احداث ساختمان ، تاسیسات و نصب ماشین آلات بنام اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی (زراعی ، باغی ، شیلاتی ، دام و طیور، جنگل و مرتع) صادر میگردد.

مراحل صدور جواز تاسیس :
1- پذیرش درخواست متقاضی صدور جواز تأسیس فعالیتهای صنعتی و تکمیل پرونده توسط مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان و یا مدیریت صنایع کشاورزی و روستائی استان .
2- بررسی پرونده از نظر مدارک و تطبیق با مصادیق والویتهای سرمایه گذاری در واحد صدور مجوز مدیریت صنایع کشاورزی و روستائی .
3- تکمیل پرسشنامه جواز تاسیس ( فرم شماره یک ) توسط متقاضی
4- ارسال پرونده منضم به فرم شماره یک به اداره مربوطه بمنظور بررسی ، اصلاح و تائید فرم پرسشنامه جواز تاسیس با استفاده از اطلاعات طرحهای موجود ، طرحهای تیپ و تجربیات کارشناسی و ارجاع پرونده به مدیریت .
5- ارجاع پرونده توسط مدیریت به واحد صدور مجوز جهت مراحل صدور جواز تأسیس .

شرایط عمومی متقاضیان ( اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی ) دریافت جواز تاسیس
1- اشخاص حقیقی
– تابعیت دولت جمهوری اسلامی ایران
– حداقل سن 18 سال تمام
– دارا بودن کارت پایان خدمت یا معافیت دائم

2- اشخاص حقوقی
– اساسنامه ( مرتبط با نوع فعالیت )
– ارائه آگهی تاسیس و آگهی آخرین تغییرات در روزنامه رسمی کشور

مدارک مورد نیاز:
1- ارائه درخواست کتبی به مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان یا مدیریت صنایع کشاورزی و روستایی استان.
2- اصل شناسنامه وتصویر تمام صفحات آن
3- تصویر پایان خدمت یا معافیت خدمت سربازی
4- تصویر مدرک تحصیلی و سوابق کاری مرتبط با درخواست
5- یک قطعه عکس از هریک از شرکاء
6- تکمیل فرم درخواست موافقت با ارائه طرح صنایع تبدیلی و تکمیلی
7- پوشه فنردار
8- درصورت داشتن شرکت ، ارائه اساسنامه ، آگهی تاسیس و روزنامه ، مرتبط با فعالیت مورد درخواست

اصلاحیه جواز تاسیس :
1- ارسال درخواست متقاضی توسط جهاد کشاورزی شهرستان (متقاضی) به مدیریت و ارجاع به واحد صدور مجوز.
2- دبیرخانه در مورد تغییرات مدیریت ضمن بررسی اصلاحیه صادر و به اطلاع اداره تخصصی میرساند.
3- دبیرخانه در موردی که نیاز به کارشناسی تخصصی دارد درخواست را به اداره تخصصی جهت بررسی و اعلام نظر ارجاع می دهد.
4- اداره تخصصی پس از بررسی وتائید به دبیرخانه صدور مجوز ارجاع میدهد.
5- دبیرخانه صدور مجوز پس از تائید مدیر اقدام به صدور اصلاحیه جواز تاسیس نموده و رونوشت آنرا به بخشهای ذیربط ارسال می نماید.

تعریف:
پروانه بهره برداری مجوزی است که پس از اتمام عملیات ساختمان و تاسیسات و نصب ماشین آلات جهت تولید بنام اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی وسایر صنایع روستایی صادر می گردد.

صدور پروانه بهره برداری :
1- تکمیل فرم درخواست پروانه بهره برداری توسط متقاضی و تائید و ارسال آن توسط جهاد کشاورزی شهرستان به مدیریت.
2- ارجاع به دبیرخانه صدور مجوز جهت بازدید کارشناسان (کارشناس تخصصی و کارشناس نواحی صنعتی و کارشناس تولید) با هماهنگی روسای ادارات تخصصی.
3- تائید رئیس اداره تخصصی و ارجاع به دبیرخانه صدور مجوز.
4- اخذ استعلام از ادارات ذیربط.
5- تهیه پیش نویس پروانه بهره برداری و تائید مدیریت.
6- صدور پروانه بهره برداری و ارسال رونوشت به بخشهای ذیربط.

مراحل صدور توسعه طرح :
1- تکمیل فرم درخواست توسعه طرح توسط شهرستان (متقاضی) و ارسال به مدیریت.
2- ارجاع به دبیرخانه صدور مجوز جهت بررسی و اظهار نظر و بازدید کارشناسان (کارشناس تخصصی و کارشناس تولید) با هماهنگی روسای ادارات تخصصی.
3- دبیرخانه صدور مجوز پس از تائید ادارات تخصصی در کمسیون بررسی طرحها مطرح می نماید و در صورت عدم تایید کمسیون به شهرستان و متقاضی اعلام مینماید و در صورت تایید از ادارات ذیربط استعلام می نماید.

4- ارجاع به اداره تخصصی جهت بررسی طرح توسعه.
5- ارجاع به دبیرخانه صدور مجوز جهت صدور موافقت با توسعه طرح پس از تایید مدیر.
6- ارسال رونوشت به بخشهای و ادارات تخصصی و سازمانهای ذیربط.

فصل دوم
روش انجام کار

گزارش مختصر بازدید از واحد ها تولیدی با خدماتی مرتبط با موضوع پروژه :
بازدید از کارخانه تولید سرنگ
براساس هماهنگی های بعمل آمده در بازدید از کارخانه تولید سرنگ به بررسی سیستم ها و دستگاه ها و ماشین آلات موجود در کارخانه پرداختیم و سیستم مدیریت و روش های تامین مواد اولیه را در کارخانه مورد ارزیابی قرار دادیم ،

جنبه های ابتکاری بودن و خلاقیت به کار رفته شده :
ابتکار و نوآوری در کلیه رشته ها می تواند عامل پیشرفت و توسعه قرار گیرد در بخش صنعت و در تولید سرنگ استفاده از ایده های نو و نوآوری و خلاقیت می تواند به عامل موفقیت تبدیل شود ، طراحی های گرافیکی تبلیغاتی یکی از عوامل پیشرفت و توسعه اقتصادی در کشور های صاحب سبک در صنعت میباشد ، الگوبرداری از این روشها برای معرفی کالا و محصولات می تواند به عنوان یک ایده نو مورد استقیال قرار گیرد .

 

فهرست تجهیزات و ماشین آلات مورد نیاز و برآورد قیمت آنها :

مشخصات نیروی انسانی مورد نیاز از لحاظ مفید بودن و توانایی کار (ارقام به میلیون ریال) :

روشهای بازاریابی و تبلیغات جهت ( جهت فروش کالا )
در زمینه تولید سرنگ می توان از روش های مختلف بازاریابی استفاده نمود ، تبلیغات تلویزیونی ، استفاده از بنر های و تیزر های تبلیغاتی ، استفاده از چاپ پوستر های تبلیغاتی و ارائه روش های تبلیغاتی دیگر برای جذب بازار فروش جزئی و استفاده از روش فرد به فرد برای فروش کلی محصولات در بازار داخلی .

فصل سوم
امور مالی طرح

جدول 1 اندازه و ابعا د سرنگ ها

شکل 3 نحوه درجه بندی سرنگ های یکبار مصرف

جدول 2 برخی از تولیدکنندگان سرنگ در آسیا در سال 2006

جدول 3 واحدهای موجود تولید کننده سرنگ –(میلیون عدد در سال)

جدول 4 روند تولید سرنگ در کشور

جدول 5 طرح های در دست اجرای تولید سرنگ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مدلی جدید برای ارزیابی قابلیت اطمینان نرم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مدلی جدید برای ارزیابی قابلیت اطمینان نرم افزار بر اساس فرایند پواسون ناهمگن در pdf دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مدلی جدید برای ارزیابی قابلیت اطمینان نرم افزار بر اساس فرایند پواسون ناهمگن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مدلی جدید برای ارزیابی قابلیت اطمینان نرم افزار بر اساس فرایند پواسون ناهمگن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مدلی جدید برای ارزیابی قابلیت اطمینان نرم افزار بر اساس فرایند پواسون ناهمگن در pdf :

خلاصه

با توجه به کاربردهای گسترده سیستمهای نرم افزاری در همه جوانب زندگی امروزی ، لزوم تولید نرم افزارهایتقریباً بدون خطا و با کیفیت بالا بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. قابلیت اطمینان نرم افزار یک رهیافت مهم برای ارزیابی کیفیت نرم افزار در نظر گرفته میشود. مدل سازی قابلیت اطمینان نرم افزار بر اساس فرایند پواسون ناهمگن یکی از روشهای کاملاً موفق در مهندسی قابلیت اطمینان نرم افزار میباشد. در این مقاله ابتدا مدل عمومی رشد قابلیت اطمینان نرم افزار را بررسی میکنیم، سپس به ارائه یک مدل تعمیمیافته قابلیت اطمینان نرم افزار، با در نظر گرفتن دو نوع خطای ساده و پیچیده و لحاظ کردن وابستگی بین خطاهای پیچیده و نیز تاخیر زمانی بین کشف و حذف خطاهای پیچیده میپردازیم. برآورد پارامترهای مدل پیشنهادی با استفاده از مجموعه دادههای شکست یک پروژه نرم افزاری واقعی و از طریق نرم افزار MATLAB انجام میشود. در پایان، مدل پیشنهادی را با یک مدل موجود با استفاده از معیارهای مختلف مقایسه میکنیم. نتایج نشان میدهد مدل پیشنهادی بر روی این مجموعه داده بهتر برازش شده، اطلاعات دقیقتری در مورد کیفیت نرم افزار ارائه میکند.

کلمات کلیدی: قابلیت اطمینان نرم افزار ، فرایند پواسون ناهمگن ، خطاهای ساده و پیچیده ، وابستگی خطاها ، تاخیر زمانی

.1 مقدمه

نقش نرم افزارها در دنیای مدرن امروز به سرعت در حال توسعه است. بنابراین؛ دسترسی به کیفیت قابل قبول و رضایت مشتریان اهداف اصلی مهندسین نرم افزار طی فرایند توسعه نرم افزار بهحساب میآیند. یکی از عوامل موثر در تعیین کارایی و کیفیت نرم افزارها تخمین قابلیت اطمینان آنها میباشد. قابلیت اطمینان نرم افزار احتمال اجرای بدون شکست نرم افزار طی زمان معین و در یک محیط مشخص است. در طول 03 سال اخیر تعداد بسیار زیادی از مدلهای رشد قابلیت اطمینان توسعه یافتهاند.

در مدل سازی قابلیت اطمینان نرم افزار پارامترهای ناشناختهای وجود دارند که غالبا با استفاده از روش ماکزیمم درستنمایی (MLE)ٌ یا کمترین مربعات 2(LSM) تخمین زده میشوند2]و.[1

انواع مختلفی از مدلهای رشد قابلیت اطمینان نرم افزار 3(SRGM)، هر یک بر اساس مجموعهای از فرضیات مطابق با مجموعه شرایط تست وجود دارند. بعضی از این مدلها، بسته به ماهیت رخداد رشد در مرحله تست، رشد قابلیت اطمینان را بصورت نمایی و بعضی S شکل نمایش می-دهند5]و4و0و.[1 اگر رشد قابلیت اطمینان یکنواخت باشد مدلهای نمایی در غیر این صورت مدلهای S شکل استفاده میشوند. در مدل نمایی G-O فرض میشود خطاها از یکدیگر مستقل و احتمال کشف خطا در واحد زمان ثابت (مستقل از زمان) است. همچنین خطاها به محض شناسایی حذف و خطای جدیدی در این حین بروز نمیکند (اشکالزدایی کامل).[1] مدل ارائه شده توسط یامادا و همکارانش بر اساس مدل نمایی است با این تفاوت که آنها افزایش مهارت و یادگیری برنامه نویسان را در طول مرحله اشکالزدایی در مدل مشارکت دادند0]و.[2 بنابراین منحنی کشف خطا Sشکل خواهد بود. در مدلهایی که اخیراً توسط پژوهشگران ایجاد شدهاند خطاهای شناسایی شده میتوانند در انواع مختلف تقسیم بندی شوند. دستهبندی خطاها میتواند از جهات مختلفی انجام گیرد. به عنوان مثال میتوان آنها را از لحاظ میزان پیچیدگی و زمان لازم جهت حذف و اصلاحشان در دستههای متفاوت در نظرگرفت.[6] و یا آنها را از لحاظ مستقل و وابسته بودن مورد بررسی قرار داد. هانگ ولین وابستگی بین خطاها و تاخیر زمانی را در مدل رشد قابلیت اطمینان نرم افزار مشارکت دادند8]و.[7 اهبا((Ohba ایده این موضوع که خطاها میتوانند مستقل و یا به هم وابسته باشند را مطرح کرد، با این فرض که خطاهای مستقل بلافاصله پس از شناسایی قابل حذف میباشند اما خطاهای وابسته پیش از حذف خطایی که به آن وابستهاند قابل حذف شدن نیستند.[9] یانگ مشخص میکندکه گاهی ماهها نیاز به تلاش جهت حذف و اصلاح خطاهای کشف شده در سیستم های نرم افزاری بزرگ می-باشد.[13]کاپور در سال 2337 وابستگی خطاها و تاثیر عامل تاخیر را در مدل شکل S مورد مطالعه قرار داد.[11]

در این مقاله مدلی ارائه میشود که در آن خطاهای نرم افزاری از دو منظر میزان پیچیدگی و وابستگی بین آنها به سه نوع خطا تقسیم بندی می شوند. از نظر میزان پیچیدگی، خطاها ابتدا به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم میشوند. خطای ساده به خطایی اطلاق می شود که بلافاصله و بسادگی بعد از شناسایی قابل حذف می باشد. برای خطاهای پیچیده، امکان وابستگی بین آنها را نیز در نظر میگیریم، سپس با توجه به اینکه خطاهای پیچیده بلافاصله بعد از کشف، قابل حذف نیستند و ممکن است ماه ها زمان و تلاش جهت حذف آنها نیاز باشد عامل تاخیر زمان بین کشف تا حذف این نوع خطاها در نظر گرفته می شود. بنابراین در مدل پیشنهادی خطاهای نرم افزاری به سه دسته ساده، پیچیده مستقل و پیچیده وابسته تقسیم می شوند. برای هر دسته، با توجه به نوع خطا مدل مناسب قابلیت اطمینان را پیشنهاد می کنیم و مدل کلی قابلیت اطمینان نرم افزار را برابر با مجموع سه مدل فرض شده در نظر می گیریم.

در این مقاله در بخش2 به توضیح پیرامون فرضیات عمومی در مدلسازی قابلیت اطمینان نرم افزار بر اساس فرایند پواسون ناهمگن 4(NHPP) میپردازیم. در بخش0 مدل پیشنهادی را همراه با پارامترها و فرضیات آن ارائه میکنیم. در بخش4 تخمین پارامترهای مدل پیشنهادی بر روی داده های شکست واقعی یک نرم افزار صورت میگیرد. بخش 5 به مقایسه مدل پیشنهادی با یک مدل پایه در زمینه قابلیت اطمینان نرم افزار می پردازد. سرانجام مقاله در بخش 6 با ارائه نتیجه گیری خاتمه می یابد.

.2 فرضیات عمومی در مدل سازی قابلیت اطمینان نرم افزار

کلیه فرض اساسی در مدلهای قابلیت اطمینان نرم افزار این است که فرایند شکست بوسیله NHPP قابل توصیف است. در اکثر مدلهای رشد قابلیت اطمینان نرم افزار فرضیات کلی زیر را با توجه به فرایند کشف خطا به شرح ذیل در نظر گرفته می شوند.

1 Maximum Likelihood Estimation 2 Least Squared Estimation 3Software reliability growth model
4 Non-Homogeneous Poisson Process

(1) سیستم نرم افزاری محل وقوع شکستهایی با زمان تصادفی، ایجاد شده توسط نقصهای باقیمانده در نرم افزار میباشد.
(2) رخداد کشف/حذف خطا بوسیله NHPP مدل سازی می شود.
(0) تمام خطاها از یکدیگرمستقل بوده و به یک میزان قابل شناسایی میباشند.
(4) تعداد خطاهای کشف شده در هر زمان متناسب با تعداد خطاهای باقیمانده در نرم افزار است.
(5) هر زمان که شکستی رخ میدهد خطایی که منجر به آن شده بلافاصله و به طور کامل حذف میشود و خطای جدیدی در این حین بروز
نمیکند (اشکالزدایی کامل)

فرض کنید تعداد خطاهای کشف شده (شکستهای مشاهده شده) تا زمان و میانگین تعداد خطاهای کشف شده تا زمان t،
5(MVF)باشد. در حقیقت SRM تابع مقدار میانگین یک NHPP است. احتمال این کهدقیقاً شکست در بازه زمانی رخ دهد از رابطه 1 به
دست میآید.
(1) و } {

که در آن تابع شدت شکست نرم افزار (تعداد شکستها در واحد زمان) است.
(2)

بنابراین مدل کلی قابلیت اطمینان مبتنی بر NHPP از حل معادله دیفرانسیل زیر با شرط اولیه m(0)=0 بدست میآید:

(0)

که در آن نشان دهنده تعداد کل خطاهای برآورد شده موجود در نرم افزار قبل از انجام تست میباشد. عبارت متوسط تعداد خطاهای
باقیمانده در نرم افزار تا زمان t را نشان میدهد. نرخ کشف خطا در واحد زمانّ است.
جواب عمومی معادله دیفرانسیل 0 به صورت زیر است:
(4 )
که در آن
و C ثابت انتگرال گیری می باشد

در نهایت قابلیت اطمینان نرم افزار از طریق فرمول زیر بدست میآید:
(5)

برای مثال درمدل نمایی گوئل- آکوموتو داریم: [2]
جدول :1 جزئیات مدل نمایی گوئل و آکوموتو
نام مدل ×تابع مقدار متوسط ×نرخ کشف خطا ×تابع شدت شکست ×تعداد خطاهای باقیمانده
× × × ×
×نمایی
×
.3 مدل پیشنهادی
در این بخش ابتدا پارامترهای مدل و سپس فرضیات آن را ارائه میکنیم و در نهایت مدلسازی این مدل جدید را با توجه به فرضیات ارائه شده انجام می-دهیم.
. 3 1 پارامترهای مدل پیشنهادی
مدل شامل دو نوع پارامتر مستقل از زمان و وابسته به زمان می باشد. پارامترهای مستقل از زمان مدل عبارتند از:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مخزن الاسرار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مخزن الاسرار در pdf دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مخزن الاسرار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مخزن الاسرار در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مخزن الاسرار در pdf :

بند 10 در مدح فخرالدین بهرامشاه بن داود

من که درین دایــــره دهـــربنـد 1 چون گره نقطه شدم شــهربند دستـرس پـــای گشــاییم نیـســت سایه ولی فرّ هماییم نیست2
پــــای فــرو ر فــــته بدیــن خــــاک در بافلکم دست به فتـراک در3
فـــرق به زیـــر قـــدم انـــداخــتــــــم وز سر زانو قدمی ساختم4
گشــته ز بــس روشــنی روی مــن آیــنه دل سر زانوی من
مــن کــه دراین آینه پرداختـم آینه دیده در انداختم
تا زکــــــدام آیــــنه تـــابی رسـد یا زکدام آتـشم آبــی رســـد5
چــون نــظر عـقـل بـه رای درســــت گرد جهان دست برآورد چست
دـیدازان مایــــه که درهمــت اســـت پایه دهی را که ولینعمت است6
شــاه قـــوی طالع فیـــروز چــنگ گلبن این روضه فیروزه رنگ
خضر سکندرمنش چشـمه رای قطـب رصد بند مجسـطی گـــشای7
آنکه زمقصـــود وجود اول اســــت وایت مقصود بدو مُنزَل است
شاه فلک تاج سلیمــان نــــگـین مفخر آفاق ،ملک فخر دین
نسبت داودی او کرده چســـت برشرفش نام سلیمان درست8

1دایره دهر بند : فلک الفلاک است که زمان و دهر در بند اوست و از حرکت او پدید می آید ،به قول حکمای قدیم . 2مصراع دوم یعنی از آفتاب فیض تو دور ودرسایه ام ولی سایه شوم بی فر همای. 3 یعنی پای صورتم درخاک و دست معنی و مضمونم درافلاک است. 4یعنی در حال مراقبه و ماشفه این ابیات ، سرفکرت به زیر انداخته و زانو را قدم سرساختیم. 5 یعنی پس از اینکه سر زانو آینه دل شد وافکار ابکار درآن منعکس گردید،آینه چشم را به اطراف درانداخته و نگریستیم تا ببینیم از آینه ابکار درآن منعکس گردید،آینه چشم را به اطراف درانداخته و نگریستیم تا ببینیم از آینه وجود کدام پادشاه برمن تابشی می شود یا ازکدام آتش صاحب فروغ آبرویی به من می رسد. 6 یعنی پایه دهی را دیده عقل دید که از سرمایه همت برهمه ولینعمت است. 7چشمه رای: یعنی صاف و روشن رای. قطب :مرکز وجود. رصد بند: ستاره شناس و گشاینده مشکلات افلاک . مجسطی: علمی خاص که بطلیموس تألیف کرده 8 پدر ملک فخر الدین داود وجدش اسحق بوده،یعنی نسبت داودی شرف نام و ملک سلیمانی را براو مسلم داشته

رایت اسحاق ازو عـــــالی اســت ضدش اگرهست سماعیلی است1
یکدله2 شش جهـت و هفـــــت گاه نطفه نُه دایره،بهرامشاه
آنکه ز بهرامی او3 وقـت زور گور بود بهره بهرام گور
مفخر شاهـــان به توانا تــــــری نامور دهر به داناتری
خاص کن ملک جهان بر عــــموم هم ملک ارمن وهم شاه روم
سلطنت اورنگ خلافــــت ســـریر روم ستاننده ابخازگیر4
عالم و عــادل تر اهل وجــود حسن ومکرم تر ابنای جود
دین فلک ودولت او اختر اســـــ‍‍‍‍‌‌ِِِت ملک صدف،خاک درش گوهر است
چشمه و دریاست به ماهی و دُر چشمه آسوده و دریای پر5
با کفش این چشــــمه سیمـــــــاب ریز خوانده چو سیماب گریزاگریز
خنده زنان از کمــرش لعـــل ناب برکمر لعل کش آفتاب7
آفت این پنجـــره لاجـورد پنجه درو زد که بدو پنجه کرد8
کوس فلک را جرســـــش بشـکند شیشه مه را نفسش بشکند9
خوب سرآغاز تر ازخـرمی نیک سرانجام تراز مردمی
جام سخا را که کفش ساقی اســـــــت باقی بادا، که همین باقی است
بند 11در خطاب زمین بوس فرماید
ای شرف گوهرآدم به تــو روشـــنــی دیـــده عـالــم به تـو

1 درشرحی دیده شد که ملک اسمعیل بن محمود درآن زمان با ممدوح خصومت داشته واین بیت اشارت بدوست ،و نیز کنایت است از اینکه دشمنان او ملحدند چون اسمعیلیه درآن زمان ملحد خوانده می شدند. 2 یکدله: صاحب عزم و شجاع ودور از دودلی . 3بهرامی او: یعنی شجاعت او زیرا بهرام ستاره مریخ و شجاعان بدو منسوبند. 4 ابخاز:مملکتی است در حدود ارمنستان. 5 یعنی از فیض چشمه ماهی و دریای درّ است اما چشمه آسوده که زود ماهی از آن به دست می آید و دریای پر از درّ. 6 چشمه سیماب ریز: خورشید است. 7 کمر لعل کش آفتاب : منطقه اوست. 8 یعنی هر که با ممدوح پنجه کند، آفت آسمان بدو پنجه خواهد انداخت. 9 یعنی دم او چنان قوی است که شیشه صراحی مانند ماه را به نفخی می شکند.

چرخ که یک پشت ظفر ساز تـست نه شکم آبستن یک راز تست1
گوش دو ماهی زبر و زیر تـو شد صدف گوهر شمشیر تو2
مه که به شب تیغ در انداخته سـت با سر تیغت سپر انداخته ست
چشمه تیغ تو چــو آب فــرات ریخته قَرّابه آب حیات3
هرکه به طوفان تو خوابــش بــرد ور به مثل نوح شد، آبش برد4
جام تو کیخسرو جمشیدهــش روی تو پروانه خورشید کــــش5
شیر دلـی کــن، که دلـــیرافگنــی شیر خطا گفتم ، شیر افگنی
چرخ زشیــران چنیــن بیشــه ای از تو کند بیشتر اندیشه ای6
آن دل و آن زهره کرا در مصاف کز دل و از زهره زند باتو لاف؟
هرچه به زیر فلــــک ازرق اســت دست مراد تو برو مطلق است7
دست نشان هست ترا چــند کــس دست نشین تو فرشته ست و بس8
دور به تو خاتـــم دوران نبشـــت باد به خاک تو سلیـمان نبشـــت9

1 یک پشت : پی درپی، یعنی نه شکم آسمان که درپی درپی ظفر ساز توست، فقط آبستن راز وجود توست و تنها فرزند روزگار تویی.آبستن یک ناز تست: نسخه. 2 . دوماهی:حوت فلک و ماهی زیر زمین. دو گوش ماهی را چون بر روی هم نهی ،صدف پدید می شود. یعنی از زمین تا فلک الافلاک همه گوهر قبضه شمشیر و درحیطه تصرف توست. 3 یعنی چشمه شمشیر تو، که صافی و درخشان جون آب فرات است، قرابه آب حیات دشمن را شکسته و ریخته. 4 یعنی هر کس در طوفان قهر تو ایمن خفت،اگر نوح باشد غرق می شود. خوابش ببرد-آبش ببرد: نسخه. 5 یعنی جام گیتی نمای باده توکیخسروی است جمشید هوش و از باده برهوش تو می افزاید وروی تو شمعی است که آفتاب پروانه سوخته وکشته اوست. 6 یعنی چرخ درمیان شیران بیشه دلیرافگنی از تو بیش از همه می ترسد. 7 مطلق دست: یعنی دست دراز. 8 دست: به معنی مسند است و دست نشان به معنی دست نشانیده که وزرا باشند. دست نشین: یار و دستیار . یعنی وزرا و امرای تو بسیارند اما فرشته از جانب خدای تو را یار و مددکار است و بس. 9 یعنی تادوران است،تو جاودان و خاتم دوران هستی و باد به خاک پای تو یا خاک کشور تو سلیمانی نبشت و عرضه کرد، یعنی تو را به اطاعت آمد.

ایزد کو داد جــوانی و ملــک ملک ترا داد، تو دانیّ و ملک
خاک به اقبال تو زر می شــود زهر به یاد تو شکر می شود
می که فریدون نکند با تو نوش رشته ضحکاک برآرد ز دوش1
می خور می ، 2مطرب و ساقیت هسـت غم چه خوری ؟ دولیت باقیت هست
ملک حفاظیّ و سلاطـین پــناه تاج ستان آمدی و تخت گیر3
چون خلفا گنج فشـانی کــنی تاج دهی ،تخت ستانی کــنی4
هست سر تیغ تو بـالای تــاج از ملکان چون نستانی کنی؟
تختبر آن سر که برو پــای تســت بختور آن دل که درو جای تست5
جغد به دور تو هــمایی کــند سر که رسد پیش تو پایی کند6
منکر معروف هــدایت شــده از تو شکایت به شکایت شده7
در سم رخشت که زمین راست بیخ8 خصم تو چون نعل شده چارمیخ
هفت فلک با گهرت حقـه ای هشت بهشت از علمت شقه ای
هرکه نه درحکم تو باشد ســرش بر سرش افسار شود9 افسرش
در همه فن صاحب یکـفن تویـــی جان دو عالم به یکی تن تویی

1 یعنی باده را بی تو اگر فریدون هم بنوشد،رشته و مار ضحکاک از دوشش برآمده عاقبت هلاکش می کند. 2 می خور: یعنی همی می بنوش. 34 یعنی هر چه سلطنت به تو نرسیده و با شمشیر گرفته ای ولی چون خلفای بغداد که سلطنت میراثی دارند، گنج فشانی می کنی . 5 یعنی برنده تخت سری است که به پای تو ساید و صاحب بخت دلی است که تو در او جای داری. 67 یعنی دردوره سعادت تو جغد شوم همای سعادت شده ومنکر معروف که گمراه صرف است هدایت شده و دست از انکار برداشته وشکایت از ظالم به سبب مقهور ومعدوم شدن خود درپیشگاه عدل تو به شکایت آمده . کنایه از اینکه ظالمی نمانده تا شکایتی باشد. جای مصراع دوم: عدل تو معروف بغایت شده : نسخه. 8 زمین راست بیخ: یعنی پایه و قوام. 9 بر سر افسار شود: نسخه.

گوش سخا را ادب آموز کــن شمع سخن را نفس افروز کن1
خلعت گردون به غلامـی فرســـت بوی قبولی به نظامـی فرست2
گرچه سخن فربه و جان پرور اسـت چونکه به خوان تو رسد لاغر اســت
بی گهر و لعل شد این بحر و کـان گوهرش از کف ده و لعل از دهــان3
وانکه حسود است، براو بیدریغ لعل زپیکان ده و گوهر ز تیغ
چون فلکت طالع مسعود داد4 عاقبت کار تو محمــود بــاد
ساخته و سوخته درراه تو ساخته من، سوخته بدخواه تو
فتح تو سر چون علم افراخـته خصم تو سر چون قلم انداخته

بند 12 در مقام و مرتبت این نامه

من که سراینده این نــوگلـم باغ تــرا نغــمه ســرا بلــبلم5
در ره عشقــت می زنـــــم بر سـرکویــت جرســی می زنــم
عاریت کس نپــذیرفتــه ام آنچه دلــم گفــت بــگو گــفتــه ام6
شعبده ای تازه برانگیــــختم هیــکلی از قالَــب نــور ریــختــم7
صبح روی چنــــد ادب آموخــته پــرده ز ســحر سَحـــَری دوخـته8
مایه درویشی و شاهی درو مخــــزن اســرار الــهی درو

1- یعنی سخا را گوشمال بده تا به وظیفه خود پرداخته و شمع سخن را برافروزد . گوش صبا را، گوش فلک را : نسخه غلط. 2 یعنی برای گردون و گوینده گردون پایه ، که نظامی باشد، خلعت غلامی بفرست و رایحه قبول خاطر خود را نسبت بدین نامه نیز برای نظامی بفرست. 3 یعنی بحر سخا و کان سخن بی گهر و لعل شد . دریا را ازکف گوهر بده و کان را از زبان سخن سنجان لعل ببخش . یعنی سخاوت کن تا سخن پدید آید . 4طالع محمود داد: نسخه. 5 نوگل: مخزن الاسرار است و باغ: باغ مدح. نغز نوابلبلم: نسخه. 6 یعنی هر چه می گویم بکر است. الحق جز نظامی هیچ شاعری را این دعوی نمی رسد. 7-8 یعنی از فیض سحر خیزی لعبت و هیکلهایی ساختم همه صبح رو و ادب آموخته و پرده سحر سَحَری بر اندام دوخته . صبحدمی چند ادب آموختم – پرده سحر سحری دوختم: نسخه.

بر شکر او ننشســته مگــس نی مگس او شکر آلود کس1
نوح درین بحر سپر بفگـــند خضر در ین چشمه سبو بشکند
برهمه شاهان ز پی این جمــال قرعه زدم ،نام تو آمد به فال
نامه دو آمد ز دو نامســـوگاه هر دو مسجل به دو بهرامشاه2
آن زری از کان کهن ریـــخته وین دُری از بحر نو انگیخته
آن به درآورده ز غزنـی علـم وین زده برسکه رومی رقم
گرچه دران سکه چون زراسـت سکه زر من ازان بهتر است
گرکم ازان شــشد بنه و بار من بهتر ازان است خریدار من
شیوه غریب است،مشو نامجـیب گربنوازیش نباشد غریب
کاین سخن رسته پر از نقش باغ عاریت افروز نشد چون چراغ3
اوست درین ده ز ده آبادتر تازه تر ازچرخ و کهن زادتر
رنگ ندارد ز نشانی که هــست راست نیاید به زبانی که هست
خوان ترااین دونواله سَـخُن دست نکرده ست برو دستکُن4
گرنمکش هـست،بخور، نوش باد مرنه ز یاد تو فراموش باد
با فلک آن شب که نشـینی به خوان پیش من افگن قدری استخوان5

1 یعنی مضامین این کتاب دست فرسود شاعران دیگر نیست و من که مگس نحل این شهد وشکرم نیز مضمون هیچ کس آلوده نشده ام. 2 دو ناموسگاه: یکی سنائی و دیگری نظامی است. دو بهرامشاه: یکی بهرامشاه غزنوی است که حدیقه سنائی به نام اوست، دیگری بهرامشاه سلجوقی که مخزن الاسرار به نام اوست وبرقسمتی از روز هم سلطنت داشته. 3 رسته: به فتح راء در اینجا به معنی صف کشیده یا بازار است، یعنی سخن که صف وی یا بازار وی پر از نقش گلهای باغ است، چراغ مانند عاریت افروز نیست و نور و صفای آن از خود و مضامینش بکر است. رسته هر از نقش باغ: نسخه. 4 یعنی این دو سه نواله سخن که من بر خوان تو گذاشتم ،دست آلود کسی نیست. 5 یعنی آن شب که با آسمان بر سر خوان سخن من می نشینی،قدری از عظمت و بزرگی و دولت خود را به پاداش به من ده. استخوان: کنایه از عظمت و نام فلک بردن: کنایه ازآن است که جز فلک کسی همخوان ممدوح نیست.

کاخر لاف سگیــت می زنــــم دبدبه بندگیت می زنم
از ملکانی که وفـــا دیــده ام بستن خود بر تو پسندیده ام
خدمتم آخر به وفایی کشد هم سر این رشته به جایی کشد
گرچه بدین درگـه پاینــــدگان روی نهادند ستایندگان
پیش نظامی به حســاب ایســــتند1 او دگر است، این دگران کیستند؟
من که دراین منزلشــان مانـده ام مرحله ای پیشترک رانده ام2
تیغ ز الماس زبان ساختــم هرکه پس آمد سرش انداختم3
تیغ نظامی که سر انـداز شـــد کند نشد، گرچه کهن ساز شد
گرچه خود این پایه بی همسریست پای مرا هم سر بالاتریست4
اوج بلند است، درو می پـــرم باشد کز همت خود برخودم
تا مگر از روشــنی رای تــو سرنهم آنجا که بود پای تو
گرد تو گیرم به گردون رسـم تا نرسانی تو مرا،چون رسم؟5
بود بسیجیم که درین یـــک دو ماه تازه کنم عهد زمین بوس شاه6
گرچه درین حلقه که پیوســته اند راه برون آمدننم بسته اند
پیش تو از بهر فزون آمـــدن خواستم از پوست برون آمدن

1 یعنی آن ستایندگان از نظامی حساب برده و درپیش او به ادب می ایستند و قدرت را
نشستن ندارند. 2-3 یعنی من که آن شعر را درمنزل خودشان گذاشته و خود مرحله ای پیشتر رانده ام، از الماس سخن تیغی ساختم و هر کس خواست از دنبال من بیاید، سرش انداختم. 4 یعنی گرچه در این پایه که هستم کسی همسر من نتواند شد ولی باز هم درصعود هستم و پای من سر صعود به مقام بالاتر دارد. 5 یعنی گرد و غبار تو را باید دنبال گیرم تا به گردون بتوانم رسید. 6 معنی این بیت با پنج بیت مابعد این است که : چون حلقه کارزار در اطراف گنجه بسته شده، با آنکه از شوق دیدارت درپوست نمی گنجم،شمشیرهای پیش و پس مانع دیدار است. اینک د رخطه شمشیر بند و جنگجوی گنجه خطبه به نام تو می خوانم ولی آب سخن من آنجاست که تویی ومن ریگ ته آبم که اینجا مانده ام.

باز چو دیدم،همـــه ره شــیر بود پیش و پسم دشنه وشمشیر بود
لیک درین خطه شمشـــیر بند بر تو کنم خطبه به بانگ بلند
آب سخن بر درت افشــــانـده ام ریگ منم اینکه به جا مانده ام
ذره صفت پیش تو، ای آفتاب باد دعای سحرم مستجاب
گشته دلم بحـر گــهر ریز تــو گوهرجانم کمر آویز تو
تا شب و روز اسـت،شبـــت روز بـــاد گوهر شاهیت شب افروز باد
این سرِیَت باد به نیــک اختـــری بهترباد آن سریت زین سری1

بند 13 گفتار در فضیلت سخن
جنبــش اول که قــلم برگرفـــــــت حرف نخستین زسخن در گرفت2
نخستین نقشی که از قلم اعلای مشیت الهی بر لوح محفوظ واعیان ثابته نگاشته شد سخن بود . خرد صادر اول است که نخستین آفریده است وجان صادر دوم .
پرده خـــلوت چو برانداخــــتند جلوت اول به سخن ساختند3
چون پرده از جهان غیب برافتاد ، سخن ، نخستین وبرترین موهبتی بود که از پس پرده رخ نمود .
تا ســــخن آوازه دل در نــــداد جان تنِ آزاده به گل در نداد4
تا قوه ناطقه (سخن) مأموریت نیافت که ما فی الضمیر واسرار دل را – که حقیقت جان آدمی است – آشکار کند جان درقالب خاکی نیارمید وتن از گل سرشته نشد وگل (انسان)خاکی برهمه کائنات امتـــیاز نیافــــت .
چون قلم آمد شدن آغــــاز کرد چشم جهان را به سخن باز کرد
سخن ، دیده جهان را روشن ساخت . سخن ، حقیقت خرد وجان را آشکار ساخت سخن تمام هستی است نه بخـشی از آن .
بی سخـــن آوازه عالـــــم نبود اینهمه گفتند وسخن کم نبود
بدون سخن گفتن انسان در جهان معروف نمی شود . واین همه مردم سخن گفتند هنوز هم سخن است عَلّم القرآن ;. عَلّمَهُ البیان – الّذی عَلّمَ بالعلم – عَلَّ الانسان مالم یَعلَمْ
در لغت عشق سخن جان ماست ما سخنیم، این طلل ایوان ماست5
در زبان عشق ، این سخن است که آنِ آدمی وترجمان جان وخرد اوست ورنه تن خاکی آدمی اَطَلَ است ویرانسرایی بیش نیست : این ویرانسرا ، همان محل وهمان کالبد است که به اعتبار (حال) یعنی جان وروح آدمی حرمت یافته است .
خط هر اندیشه که پیوســـته اند بر پرمرغان سخن بسته اند6
سخن ، چومرغان نامه بر اندیشه آدمی است تا آنچه را که می اندیشد به دیگران منتقل کند .
نیست درین کهنه نوخـــیزتر موی شکافی ز سخن تیزتر7
این جهان یا آسمان دیرین سال که با همه دیرینگی ، تازه ترین وگونه گون ترین حوادث را ببار می آورد تحلیل گر ، نکته یاب وحقیقت شناسی چون ، سخن پرورده است .
اول اندیشه ، پسین شمار هم سخن است، این سخن اینجا بدار1
سخن هم آغاز اندیشه وهم پایان آن است وبه تعبیر دیگر علت غایی جهان آفرینش وبویژه انسان ، سخن است ومی توان گفت انسان جز سخن ونفس ناطقه چیزی نیست .
تاجوران تاجورش خوانده اند واندگران آن دگرش خوانده اند2

گه به نوای علمش برکشند گه به نگار قلمش درکشند3
گاهی سخن را چون رایتی نوو پیروزی آفرین برافراشته دارند وگاهی آن را به شیوه خوش آراسته ای برنگارند واز آن وسایل حکمت ودو اوین شهر پدید آرند .
واو زعلم فتح نمایـــنده تر وزقلم اقلیم گشاینده تر
سخن بیش از رایت میدان جنگ ، تضمین کننده ونماینده پیروزی است ونیز بیش از نیزه وشمشیر ، جهانگیر وجهانگشای

1 سری: در اصل سرا بوده و الف به اماله یاء شده. این سری و آن سری : دنیا و آخرت است. 2-3 یعنی قلم بر لوح در اولین جنبش نخستین حرف وی سخن بود، پس اول شاهدی که از خلوت ازل به جلوت درآمده سخن است. 4یعنی تا سخن به آواز دلپسندجان را آواز نکرد، جان در پیکر گل راضی به ورود نشد. 5 یعنی برای ما شاعران سخن جان است و ما درحقیقت سخن هستیم و این جسم و پیکر عنصری که طلل و خرابه ای بیش نیست،ایوان ماست که درآن جای داریم. 6 یعنی خطوط افکار و نامهای اندیشه را مرغ سخن بریدوار به مقصد می رساند. 7 کهنه نو خیزتر: آسمان است که با کهنی نو ترین حوادث از آن برخاسته می شود.

گرچه سخن خود ننماید جمال پیش پرستنده مشتی خیال4
هرچند منزلت سخن نزد ارباب وهموگمان وخیال پرستان وشاعران ناآگاه وگرفتار پرده پندار ، ناشناخته ماند .
ما که نظر بر سخن افگنـده ایم مرده اوییم بدو زنده ایم5
درنظر ما گویندگان حقیقت شناس ، سخن پایه ومایه زندگی است سخن محبوب ومعشوق ماست شیفته وفانی در او وجاودانگی مادراین شیفتگی واشراق نهفته است از این رو برما جلوه کرد وجاودانگی ارزانیمان داشت .
سردپیان آتش ازو تافــتند6 گرم روان آب درو یافتند
سخن چون آتشی است که کاهلان سردپی وسست گام را گرمروی وتیزرفتاری آموزد . وگرمروان طریق معرفت را عزت وشرف ارزانی دارد.
اوست درین ده ز ده آبادتر تازه تراز چرخ و کهن زادتر7
دراین ده زمین وجهان کمین مقام سخن ، از جهان هرچه دراوست برتر والاتر است . دیردیرینگی آن از فلک بیشتر – چه نخستین آفریده عقل یا سخن است – وتازگی آن از فلک بیشتر ، به اعتبار این که پس از آفرینش آدمی که مؤخر از فلک است . جهان هستی در قبضه تصرف اوست .

1 اول اندیشه پسین شمار : ترجمه علت غائی است، یعنی علت غائی ایجاد بشر سخن است . این سخن را برجای دار و متعقد غیر آن مباش. 2 تا جور بودن سخن: به مناسبت این است که زندگانی بشر منوط به سخن است و دانایان و حکمای دیگر آن دگرش از آن خوانده اند که سخن دلیل استوار است ودانا به حجت و دلیل حکم می کند . دادگران دادگرش خوانده اند : نسخه. 3 یعنی گاهی با علم نوای سخن را برمی کشند و نقش پرچمش قرار می دهند وگاهی به نگارش قلمش در می آورند و کتب حکمت و شعر می سازند . گه بلوای علمش: نسخه. 4-5 یعنی هر چند سخن پیش خیال پرستان دور از حقیقت و معنی صورت نمی نماید ولی ما چون نظر بر سخن افگنده و مرده اوییم، به ما رخسار نموده و ما ر ازنده کرده است. مرده : در اینجا به معنی عاشق است ،چنانکه گویند: فلانی کشته و مرده بسیار دارد، یعنی عاشق بسیار دارد. 6 سرددمان آتش او تافتند : نسخه . 7 تازه و از چرخ کهن زادتر : نسخه. 8 یعنی سخن رنگ و نشانه های معمولی را ندارد و به زبان عادی نمی توان آن را وصف کرد.9 یعنی سخن هر جا علم برآرد،با وی حرف و خرده گیری و زبان بدگویی بسیار است. تا سخن آنجا: نسخه. 10 یعنی اگر نه سخن تابنده رشته جان و ایجاد کننده وی بود، جان هرگز سر رشته سخن را نمی یافت.
رنگ ندارد زنشانی که هــست راست نیاید به زبانی که هست8
با نشانهای مرسوم ومتداول نمی توان به کنه ذات وحقیقتش راه جست وبا ابزار زبان والفاظ محدود نمی توان به ساحت آن رسید .
با سخن آنجا که برآرد عـــلم حرف زیاد است و زبان نیز هم9
راستی ودرستی در ذات سخن مندرج است لیکن الفاظ ناسخته شکسته ، دربیان جایگاه ومنزل او ناراست ونارساست .
گرنه سخن رشته جان تافتــی جان سرِاین رشته کجا یافتی؟10
اگر سخن تار وپود جان را نمی سرشت ونمی شنید جان نیز هرگز نمی توانست بر بافته وتار وپود سخن آگاهی یابد وبه تعبیر (وحید) سررشته سخن را دریابد .
ملک طبیعت به سخن خورده اند مهر شریعت به سخن کرده اند1
شاعران وگویندگان بزرگ به موهبت سخنوری برقلمرو وقریحه خویش حکم رانده اند که الشعراء اُمراُ الکلام وبه تعبیری بدین وسیله است که گویندگان بر مُلک طبیعت فرمانروایی یافته اند .
کان سخن ما وزر خویش داشت هر دو به صراف سخن پیش داشت2
یعنی کان زرپاک خود وسخن ما را بیش صراف سخن برد که آیا کدام بهتر است صراف سخن را به زر ترجیح داد هر دو بصراف سخا
کز سخن تــازه و زر کهــن گوی چه به ؟ گفت: سُخن به سُخن3
کان زر پاک (کان از رهگذر تشخیص – یعنی صاحب ومالک معدن) سخن ما وزر پاک خویش را به صراف سخن ، دُر سخن بکر را به زر کهنه تمام عیار ترجیح نهاد وبراین داوری تاکید کرد .
پیک سخن ره به سر خویــش برد4 کس نبرد آنچه سخن پیش برد
پیک سخن – قلم وزبان این راه خطیر را قدم سر پیمودند وگوی سبقت از همگان ربودند .
سیم سخن زن که درم خاک اوست زرچه سگ است؟آهوی فتراک اوست5
تنها بر سیم سخن سکه زدن رواست ودرم را آن اعتبار وکفایت نیست ودر پیشگاه سخن ناچیز وبی ارج نماید وبه منزله آهوی شکار شده ترک بند او (سخن) است .
صدرنشین ترزسخن نیست کس دولت این ملک سخن راست بس
ارجمندتر از سخن و والاتر از آن در جهان هستی (جز ذات پروردگار) متصور نیست واین موهبت واقبال (والائی وصدر نشینی) سخن را مسلم است .
هرچه نه دل،بیخبراست از سخن شرح سخن بیشتر است از سخن
هر چند تنها دل آدمی که از ارزش های سخن آگاه است . با این همه سخن خود بهتر از هر چیز قادر است ارزش خود را آشکار کند وهر چه درباره سخن بگویم هنوز کم است.
تا سخن است،از سخن آوازه باد نام نظامی به سخن تازه باد
با این همه سخن خود بهتر از هر چیز قادر است ارزش والای خود را بنماید وآشکار کند ونام نظامی با سخنانش همیشه زنده است .

بند 14 برتری سخن منظوم از منثور
چـِونـکه نسـخه سـر ســـری هست برِگوهریان گوهری6
نکـته نـگه دار،بـبیـن چون بــود نکته که سنجیده وموزون بود؟7
قافیه سنجان که سخن برکشـند گنج دوعالم به سخن درکشند
خاصه کلیدی که درگنج راســت زیر زبان مرد سخن سنج راست9
آنکه ترازوی سخن سخته کــرد بختوران را به سخن بخته کرد10

1 یعنی شعرا بر ملک طبیعت به سخن پادشاهی کرده اند و بزرگان شرع نامه شریعت را به سخن مسجل و ممهور داشته اند، چه مدار شرع بر کتاب و سنت است و این هر دو سخنند.برگ طبیعت بسجن : نسخه. 2- 3 یعنی کان زرِ پاک خود و سخن ما را پیش صراف سخن برد که آیا کدام بهتر است؟ صراف سخن را برزر ترجیح داد . هردو بصرّاف سخا: نسخه 4 پیک سخن: قلم است و زبان و هر دو به سر راه طی می کنند. 5 یعنی سکه بر سیم سخن زن که درم پیش او خاک پست و زر آهوی فتراک است. 6-7سخن نسخته سرسری: سخن نسنجیده ومنثور،یعنی جایی که سخن نثر در پیش سخندان به قیمت گهر باشد،البته قیمت شعر سنجیده معلوم است چیست. 8 قافیه سنج: شاعر کامل و سخن برکشیدن: سخن بلند پایه گفتن است، و بیهودگی راقافیه پیما خوانند. 9 یعنی زبان شاعر کلید گنج سعادت دو عالم است. 10 بخته : بروزن تخته ،فربه و پرورده. یعنی خداوندی که ترازوی سخن را سنجید و ساخت ،بختوران را سخن پرورش فربهی داد.

بلبل عرشــند ســخن پــروران باز چه مانند به آن دیگـران؟
زاتش فکرت چو پریشان شــــوند با ملک ازجمله خویشان شوند
پرده رازی که سخن پروریـــست سایه ای ازپرده1 پیغمبریست
پیش و پسی بست صف کبــــریا2 پس شعرا آمد وپیش انبیاء
این دونظر محرم یک دوســـتند این دوچو مغز،آنهمه چون پوستند3
هر رطبی کز سـر این خوان بـــود آن نه سخن ،پاره ای ازجان بود4
جـان تراشــیده بـه منـقار گــل فکرتِ خاییده به دندان دل5
چشمه حکمت که سخن دانی اســت آب شده زین دو سه یک نانی است6
آنکه د ر این پرده نواییش هســت خوشتر ازین حجره سراییش هست7
با سر زانوی ولایت ستــان سر ننهد بر سرهرآستان8
چون سر زانو قـدم دل کنــد دردوجهان دست حمایل کند
آید فرقش به سلام قدم حلقه صفت پای و سر آرد به هم
درخم آن حلقه که چســتش کـند جان شکند،باز درستش کند9

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >