پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دو

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوت‌پرستی» در مشاوره اسلامی و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) در pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوت‌پرستی» در مشاوره اسلامی و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوت‌پرستی» در مشاوره اسلامی و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) در pdf

چکیده  
مقدمه  
1 رازداری  
الف. رازداری در مشاوره اسلامی  
ب. رازداری در ACA  
2 تقوا  
الف. تقوا در مشاوره اسلامی  
ب) تقوا در ACA  
3 رعایت حیا و عفاف و پرهیز از رابطه جنسی با مُراجع  
الف. رعایت حیا و عفاف و دوری از شهوت‌پرستی و رابطه جنسی نامشروع با مُراجع در اسلام  
ب. پرهیز از رابطه جنسی با مُراجع در ACA  
نتیجه‌گیری  
1 مقایسه رازداری در اسلام و ACA  
2 مقایسه تقوا در اسلام و ACA  
3 مقایسه رعایت عفاف و دوری از شهوت‌پرستی و رابطه جنسی با مراجع در اسلام و ACA  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله مقایسه مسائل اخلاقی «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوت‌پرستی» در مشاوره اسلامی و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) در pdf

نهج‌البلاغه، نسخه صبحی‌صالح، قم، دارالهجره، 1414

پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، 1382

تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366

حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل‌الشیعه، قم، مؤسسه آل‌البیت‰، 1409

حسینیان،‌ سیمین، اخلاق در مشاوره و روانشناسی، تهران، نشر کمال تربیت، 1387

راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی‌ غریب‌ القرآن، بیروت، دارالشامیه، 1416

صابری یزدی،‌ علی‌رضا و انصارى محلاتی، محمدرضا، الحکم الزاهره، قم، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1375

طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، تهران، مرتضوی، 1362

عبدخدائی، محمدهادی، اخلاق پزشکی، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371

عطائی، محمدرضا، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، مشهد، آستان قدس رضوی، 1369

فراهیدی، خلیل ابن احمد، کتاب العین، قم، هجرت، 1410 ق

فلسفی، محمدتقی، الحدیث – روایات تربیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379

کوری، جرالد و کوری، نظریه و کاربست مشاوره و روان‌درمانی، ترجمه یحیی سیدمحمّدی، تهران‌، ارسباران، 1387

گلدارد، دیوید، مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره، ترجمه سیمین حسینیان، تهران، کمال تربیت، 1378

مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، لبنان، بیروت، مؤسسهالوفاه، 1404

نوابی‌نژاد، شکوه، راهنمایی و مشاوره گروهی، تهران، جهاد دانشگاهی تربیت معلم، 1370

نوری، حسین، مستدرک‌الوسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت‰، 1408ق

American Counseling Association (ACA) Code of Ethics; 2005, www.counseling.org

Barke, C. A., “until death do we part: An exploration in to confidentiality following the death of client”, Professional Psychology: Research and Practice, v26, 1995, p 278-

Kagle J.D., Kopls, S.,”Confidentiality after Tarasoff”, Health and Social Work in Education, v19(3), 1994, p 217-

Kitchener, K.S., “Intuition, Critical evaluation and ethical principles: The foundation for ethical decisions in counseling psychology”, The Counseling Psychologist, v 12, 1984, p 43-

Welfel, E. R., Psychologists as ethics educator: success, Failures, and unanswered questions”, Professional psychology: Research and practice, v 23, 1992, p 182-

چکیده

مشاوره اسلامی و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA)1 به‌رغم وجوه ‌اشتراک‌‌هایی در سه مسئله مهم «رازداری»، «تقوا» و «دوری از شهوت‌پرستی»، تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای دارند که مقاله حاضر در صدد تبیین آنهاست. «رازداری» از اموری است که در هر دو نظام اهمیت زیادی دارد؛ اما «موارد نقض رازداری» که در ACA بدان‌ها اشاره شده است، از نظر اسلام کمتر، و با قیود بیشتری جایز است. «تقوا» و خدامحوری مهم‌ترین اصل در مشاوره اسلامی است. در حالی‌که در نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا، به‌جای خدامحوری، قانون‌محوری مورد توجه می‌باشد. در نوع رابطه جنسی با مُراجع و یا رعایت عفاف و دوری از شهوت‌پرستی نیز، این دو نظام تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای دارند. افزون بر آن، نظر اسلام در سه حیطه ذکرشده ACA، حرمت دوچندان آزار جنسی مُراجع و عدم جواز رابطه جنسی در صورت آسیب‌رسانی به مُراجع یا فرایند درمان است

در مجموع، اسلام و ACA به «رازداری» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان مشاوره می‌نگرند و «آزار جنسی» مراجع را جایز نمی‌شمارند. اسلام شرط مهم مشاور را «تقوا» برمی‌شمارد که در ACA بدان توجه نشده است

کلید واژه‌ها: مشاوره اسلامی، اخلاق، رازداری، تقوا و رابطه جنسی

 

مقدمه

مشاور نقش اساسی در مشاوره دارد و مهم‌ترین نقش وی، به ارزش، اخلاق و نوع رفتارش مربوط می‌شود. رعایت مسائل اخلاقی در مشاوره آن‌قدر مهم است که امام صادق(ع) می‌فرماید: «مشورت شایسته نیست؛ مگر با شرایط آن و هر که آنها را بداند، خوب است، وگرنه زیانش بر مشورت‌خواه بیش از سودش باشد».2 با وجود تأکید فراوان بر مشاوره و اهمیت آن در متون اسلامی، امام صادق(ع) در صورت عدم رعایت حدود مشاوره، نبود آن را بهتر از بودنش برمی‌شمارد و زیان آن مشاوره را بر مراجع، بیشتر از خیر آن می‌داند. از این روی، امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «با وجود غفلت در خود راهنما، چگونه گمراه هدایت می‌شود؟!».3 همچنین در جای دیگر می‌فرمایند: «هر که راهنمایى را از غیر أهل آن طلب می‌کند، گمراه مى‏شود»4 و یا «هرکه از گمراه راهنمایى جوید، از راه واضح کور گردد»

بدین منظور، تأثیر ارزش‌های مشاور در فرآیند مشاوره، از مسائل مهم اخلاقی در این حوزه به‌شمار می‌آید. به عقیده کوری و کوری6 مداخله‌های درمانی‌ متکی بر ارزش‌های اساسی است و مسئله تأثیر ارزش‌های مشاور بر درمان‌جو، اشارات اخلاقی دارد. هدف‌ها و روش‌های درمان، جلوه‌هایی از زندگی مشاور است و مشاوران ارزش‌های خود را به وسیله اهداف درمان که نسبت بدان‌ها متعهّدند، انتقال می‌دهند.7 از این‌روی، ضرورت رعایت مسائل اخلاقی در مشاوره از یک‌سو و تأثیر ارزش‌های جوامع بر قوانین از سوی دیگر، متخصصان این عرصه را به تدوین نظام‌نامه‌های اخلاقی در حیطه مشاوره و روان‌شناسی، با توجه به ارزش‌های جوامع کشاند

تاریخچه شکل‌گیری اصول اخلاق حرفه‌ای و کمیته‌های اخلاقی در زمینه مشاوره در غرب، به سال 1961 میلادی برمی‌گردد. انجمن روان‌شناسی امریکا (APA)8 اصول اخلاقی را در سال 1953 ارائه کرد و اصلاحات بعدی در سال‌های 1959، 1981، 1992، 2002 و سرانجام در سال 2005 صورت گرفت. سپس نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا (ACA) که شباهت زیادی در موضوع‌های اخلاقی با نظام‌نامه روان‌شناسی این کشور دارد، تدوین شد. پس از آن، این نظام‌نامه‌ها در کشورهایی مثل کانادا، بریتانیا، ایرلند، نیوزلند، ژاپن و ایتالیا مورد توجّه قرار گرفت. در ایران نیز «نظام‌نامه اخلاقی انجمن روان‌شناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران» در سال 1385 توسّط کمیسیون تخصصی شورای مرکزی سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره تدوین شد

با نگاه به این نظام‌نامه‌ها، درمی‌یابیم که مسائل مشترک آنها بیشتر از تفاوت‌هایشان است؛ موضوع‌هایی چون: احترام به حقوق مُراجع، رازداری، پرهیز از روابط شخصی و دوگانه، صلاحیت حرفه‌ای و غیره، از جمله مسائلی است که با تعبیرها و توضیح‌های نه‌چندان متفاوتی در همه‌ آیین‌نامه‌ها دیده می‌شود؛ اما از جمله تفاوت‌های مهم مسائل اخلاقی در مشاوره اسلامی و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا، که در اسلام و ACA مورد توجه، و همچنین مورد ابتلای بیشتر مشاوران است، در سه حیطه «رازداری»، «تقوا» و «نوع رابطه جنسی با مُراجع» نمایان می‌‌شود. این مقاله در صدد مقایسه این سه موضوع در دو نظام یادشده است

1 رازداری

برای تشخیص بهینه مشکلات مُراجع و تأثیر حداکثری درمان، مُراجع باید به رازداری مشاور اطمینان داشته باشد. طبیعی است که نقض رازداری از طرف مشاور، احساس عدم اعتماد در مُراجع را تقویت می‌کند. این امر در اسلام و نظام‌نامه اخلاقی انجمن مشاوره امریکا مورد توجه است

الف. رازداری در مشاوره اسلامی

در اسلام، «رازداری»، به‌منزله یکی از ارکان اساسی مشاوره و یکى از اصول اخلاقى و تربیتى به‌شمار می‌آید. این امر در متون دینی به سه صورت 1 لزوم رازداری؛ 2 پیامدهای منفی رازدارنبودن؛ 3 موارد نقض رازداری بیان شده است

لزوم رازداری

در متون اسلامی به‌منظور پراهمیت‌ جلوه‌دادن «رازداری»، به‌ شکل‌های زیر بر این امر تأکید شده است

رازداری شرط اساسی مشاور

امام صادق(ع) یکی از شرایط چهارگانه مشاور را «رازداری» بر‌شمرده‌اند: «چهارمین شرط انتخاب مشاور این است که اگر رازت را به او بگویى، مثل خودت آن را دانسته و نهان دارد».10 از امیرالمؤمنین(ع) نیز روایت شده است: «کسی‌که مورد مشورت قرار گرفته است، امانت‌دار است».11 این حدیث شریف با جمله اسمیه بیان شده و نشان‌دهنده تأکید بیشتر در لزوم امانت‌داری در مشاوره است. مهم‌ترین مصداق این امانت‌داری در مشاوره، امانت‌داری رازهای مُراجع است

رازداری وظیفه شرعی

امیر المؤمنین(ع) ضمن توصیه‌هاى اخلاقى و حکومتى به مالک اشتر، تأکید مى‌کنند که تو به‌عنوان والی، بیش از هر کس سزاوار حفظ اسرار مردم هستى: «مردم عیوبى دارند که رهبر امّت در پنهان‌داشتن آن از همه سزاوارتر است.»12 امام در ادامه با اشاره دوباره به لزوم پوشش رازهای مردم چنین می‌فرماید: «پس هر مقدار که مى‏توانى زشتى‏ها را بپوشان، تا خداوند نیز آن‌چه را که دوست دارى بر مردم پوشیده ماند، بپوشاند».13 این حدیث شریف بیانگر تکلیف دوچندان رازداری از سوی کسانی است که خاصی دارند

رازداری و کمال دین

«رازداری» آن‌قدر مورد اهتمام دین است که امام رضا(ع) آن را سنّت خداوند برشمرده‌اند و رازدار‌نبودن را نشانه بی‌ایمانی می‌دانند: «شخص، مؤمن نیست مگر اینکه در او سه روش باشد؛ یکى را از خدا فراگیرد و یکى را از پیامبر و سومى را از امام؛ اما روشى را که از خدا مى‏آموزد این است که سر نگهدار باشد(زمر: 46)».14 با توجه به این حدیث شریف، مؤمن باید در کتمان سرّ خود و مردم به صفت خداوند تمسّک جوید؛ همان‌طور ‌که خداوند تعالی به تمام عالم علم دارد و با این وسعت، کتمان می‌کند، مؤمن نیز باید آن‌قدر سعه صدر داشته باشد که سّر خود و دیگران را‌ آشکار نسازد و امانت‌داری را در این زمینه رعایت کند

رازداری در مشاوره و اجتماعات گروهی

باید بدین امر توجه داشت که «رازداری»، تنها از شرایط مشاوره فردی نیست؛ بلکه باید در مشاوره گروهی و جمع خانوادگی و دوستان وهمکاران نیز مورد توجه باشد. در توصیه‌های رسول خدا(ص) به ابوذر آمده است: «ای اباذر! آنچه در مجالس مى‏گذرد امانت است و علنى کردن سّر مسلمان خیانت مى‏باشد»

پیامدهای عدم رعایت رازداری

از دیدگاه اسلامی، نقض رازداری در مشاوره آثار نامطلوب فراوانی دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از

تباهی کارها و نرسیدن به نتیجه مطلوب

در حدیث شریفی رازدار نبودن موجب تباهی کار و از بین رفتن نتیجه مطلوب معرفی شده است: «هر کس سّر تو را آشکار ساخت، کار تو را ضایع کرده است».16 در واقع، فاش‌کردن سّر، مانع رسیدن به نتیجه مطلوب و کامل کارها می‌شود

. از بین رفتن اعتماد در اثر خیانت

فاش‌کردن سرّ مردم نوعی خیانت در امانت است و این امر موجب از بین‌ رفتن اعتماد می‌شود. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: «ای اباذر! آنچه در مجالس مى‏گذرد امانت است و علنى کردن سّر مسلمان خیانت مى‏باشد».17 این نوع خیانت (نقض رازداری)، آشکارترین و مهم‌ترین خیانت در مشاوره به‌ شمار می‌آید. در حدیث دیگر امام صادق(ع) خیانت را در مقابل «امین‌ بودن» قرار می‌دهد: «سزاوار نیست کسى را که امین دانسته‏اى متّهم سازى و خائنى را که آزموده‏اى، امین بدانی»؛18 از این‌روی، نقض رازداری نوعی خیانت است که از تبعات آن، دوری از امانت و از بین رفتن اعتماد مراجع می‌باشد

ریختن آبروی مُراجع

از امام صادق(ع) در حرام‌بودن افشای سّر مؤمن چنین روایت شده است: «به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود: آرى؛ عرض کردم: یعنى شرم‌گاهش؟ فرمود: آن‌گونه که فکر مى‏کنى نیست؛ بلکه مراد از عورت، افشاى سرّ مؤمن است»

موارد نقض رازداری از دیدگاه اسلام

با توجه به توجه شدید اسلام به رازداری، می‌توان دریافت مهم‌ترین اصل، رعایت این امر در مشاوره است و به‌جز موارد بسیار ضروری، نمی‌توان به نقض رازداری اقدام کرد. برخی از موارد ضروری به شرح ذیل است

امنیت جانی یا عرضی فرد دیگر

از مجموعه متون اسلامی می‌توان دریافت که حفظ جان افراد، از مهم‌ترین امور است؛ تا جایی‌که خداوند متعال قتل ناحق یک شخص را همانند قتل تمام انسان‌ها برمی‌شمارد: «هر کس کس دیگر را نه به قصاص قتل کسى یا ارتکاب فسادى بر روى زمین بکشد، چنان است که همه مردم را کشته باشد»(مائده: 32). بنابراین، حفظ جان افراد بر همه چیز مقدم است. همچنین رسول خدا(ص) در زمینه اهتمام به حفظ عرض و ناموس برادران دینی می‌فرماید: «کسى که آبروى مؤمنى را نگه‌ دارد، بر خداست که او را از آتش آزاد کند»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهتگیری دینی (درونی و بیرونی)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf

چکیده  
مقدمه  
سؤال‌ها و فرضیه‌های پژوهش  
روش تحقیق  
جامعه و نمونه  
ابزار جمع‌آوری داده‌ها  
تجزیه تحلیل داده‌ها  
یافته‌ها یافته‌های توصیفی  
بررسی سؤال‌ها و فرضیه‌های پژوهش  
متغیر وابسته: سلامت روان  
بحث و نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf

اوتادی، مریم، «تاثیر اشتغال زنان بر سلامت روان همسرانشان»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، 1380
بهرامی احسان، هادی و تاشک، آناهیتا، «ابعاد رابطه جهتگیری مذهبی و ارزیابی مقیاس جهت‌گیری مذهبی»، روانشناسی و علوم تربیتی، سال سی و چهارم، شماره 2، 1383، ص 63-41
بهرامی احسان، هادی و دیگران، «رابطه بین ابعاد جهت‌گیری مذهبی، سلامت روانی و اختلالهای روان‌شناختی»، مجله روانشناسان ایرانی، دوره دوم، شماره 5، 1384، ص 42-35
بهرامی، فاضل و رمضانی فرانی، عباس «نقش باورهای مذهبی درونی و بیرونی در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان»، مقالات پژوهشی، دوره ششم، شماره 1، 1384، ص 47-42
بیانی، علی اصغر، و دیگران، «بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی با اضطراب و افسردگی در دانشجویان»، مجله علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی، سال دهم، شماره سوم (پیاپی، 39)، 1389، 2114-209
جان‌بزرگی، مسعود، «بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت با و بدون جهت‌گیری مذهبی بر مهار اضطراب و تنیدگی»، پایان نامه دکتری، تهران دانشگاه تربیت مدرس، 1378
جان‌بزرگی، مسعود، «جهت‌گیری مذهبی و سلامت روان»، پژوهش در پزشکی، دوره سی و یک، شماره چهارم، 1386 ص 350-345
جعفری، علیرضا، «رابطه جهت‌گیری مذهبی (درونی- بیرونی) با شیوه های مقابله با استرس در دانشجویان»، فصلنامه علوم رفتاری،1 (1)، 1384، ص 114-91
خدارحیمی، سیامک و جعفری، غلام رضا، «نقش مذهب بر بهداشت روانی، روان درمانی و روانشناسی بالینی»، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره چهارم، سال اول، 1378، ص 185-197
عبادی، غلام حسین و معتمدین، مختار، « بررسی ساختار عاملی آزمون باورهای غیرمنطقی جونز در شهر اهواز»، دانش و پژوهش در روانشناسی، سال هفتم، 1384، ص 92-73
عباسی، مهدی و جان‌بزرگی، مسعود، «رابطه ابعاد جهت‌گیری مذهبی با پایداری هیجانی»، روانشناسی دین، سال سوم، شماره سوم، 1389، ص 18-5
غرایی، بنفشه و دیگران « بررسی ارتباط سلامت روان با مذهب درونی و بیرونی در شهر کاشان»، فصلنامه علمی- پژوهشی روانشاسی دانشگاه تبریز، سال سوم، شماره دهم، 1387، ص 65-88
کاویانی، حسین و دیگران، «مصاحبه و آزمونهای روانی»، تهران: انتشارات سنا، 1380
کجباف، محمدباقر و رئیس پور، حفیظ اله، «رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روان در بین دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه اصفهان»، دوفصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی، سال اول، شماره دوم، 1387، ص 43-31
لهسایی زاده، عبدالعلی و دیگران، «بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی و سلامت روانی مهاجران براساس مدل آلپورت و راس: نمونه مورد مطالعه قصر شیرین»،مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال سوم، 1385، ص 149-169
مختاری، عباس، «بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی و مولفه های خودپنداشت با میزان تنیدگی در دانشجویان دانشگاه تهران و تربیت مدرس»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، 1379
مطهری، مرتضی، « مقدمه ای بر جهان‌بینی اسلامی “انسان و ایمان“»، جلد اول، تهران: انتشارات صدرا، 1379
مولوی، حسین، «روایی ساختاری ملی و پایایی پرسشنامه سلامت عمومی در دانشجویان ایرانی»، مجله پژوهشهای روان‌شناختی پاکستان، جلد 17، شماره 3 و 4، 1383
نوغانی، فاطمه و دیگران، «تاثیر آموزش فرهنگ دینداری بر میزان افسردگی» فصلنامه حیات، سال دهم، شماره 23، 1383، ص 56-49
باقری، نوابه، « بررسی رابطه میان باورهای غیرمنطقی و سلامت روان معلمان مقطع راهنمایی و ابتدایی شهرستان چالوس در سال تحصیلی 80 – 81»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم دانشکده روانشناسی، 1380
شفیع آبادی، عبدالله، و ناصری، غلام رضا، نظریه های مشاوره و روان درمانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1378
گردی، فلور، و دیگران، «رابطه سلامت روانی با تفکر غیرمنطقی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی»، پژوهش های روانشناختی، دوره 8، شماره 3و 4، 1384 ص 61-45
صادقی، نادر، «بررسی و مقایسه تحریفات شناختی و تفکرات ناکارآمد در مردان معتاد به مواد مخدر و افراد بهنجار»، پایان نامه دوره کار شناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم، 1380
اتکینسون، ریتال و همکاران، زمینه روانشناسی، مترجم، محمد تقی براهنی، انتشارات رشد، تهران، 1381
ریچارد پی. هال جین و سوزان کراس ویتبورن، آسیب شناسی روانی، مترجم، یحیی سید محمدی(1384)،جلد دوم، انتشارات نشر روان، تهران، 2003

Allport. G, “Behavioral Science: Religion and Mental Health”, Journal of Religion and Health; 2: 1963, 187-92
Allport, G.W., & Ross J.M. (1967). Personal Religious Orientation Prejudic, Journal of Personality and Social Psychology, Vol. 5. 432-
Alves, R. R. N., Alves, H. N., Barboza, R. R. D., & Souto, W. M. S, “The influence of religiosity on health”Ciência & Sade Coletiva, 15(4) ,2010, 2105-2111
Baker, M., & Gorsuch, R,” Trait aپروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf iety and intrinsic-extrinsic religiousness” Journal for the scientific Study of Religion,1982, 119-
Cheung, P. & Spears, G, “Reliability and validity of the Cambodian version of the 28-item general health guestionnaire” Social psychiatry psychiatric and epidemiology,1994, 95-
Dalgalarrondo, P,”Religious affiliation and mental health in Brazil” Acta psiquitrica y psicolgica de América latina, 40(4) ,1994, 325
Dew, R., Daniel, S., Goldston, D., McCall, W., Kuchibhatla, M., Schleifer, C., et al, “A prospective study of religion/spirituality and depressive symptoms among adolescent psychiatric patients” Journal of affective disorders, 120(1-3) ,2010, 149-
Ellis, A, ” Changing rational-emotive therapy (RET) to rational emotive behavior therapy (REBT)”Journal of Rational-Emotive and Cognitive behavioral Therapy Psychotherapy, 13: 1995, 85-
Feldman, R.S, “ Understanding Pyschology” New York: Mc Graze Hill,
Goldberg, D.P. & Hillier,V.F, “A scaled version of general health guestionnaire”, psychological Medicine; 9: 1979, 131-
Hasanovi, M., & Pajevi, I, ” Religious moral beliefs as mental health protective factor of war veterans suffering from PTSD, depressiveness, aپروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf iety, tobacco and alcohol abuse in comorbidity”,Psychiatria Danubina, 22(2), 2010, 203-
Koenig, H. G., Hays, J. C., George, L. K., Blazer, D. G., Larson, D. B., & Landerman, L. R, “Modeling the cross-sectional relationships between religion, physical health, social support, and depressive symptoms” The American Journal of Geriatric Psychiatry, 1997
Neeleman, J., Halpern, D., Leon, D., & Lewis, G, ” Tolerance of suicide, religion and suicide rates: an ecological and individual study in 19 Western countries” Psychological medicine, 27(05),1997, 1165-
O’Connor, D. B., Cobb, J., & O’Connor, R. C, ” Religiosity, stress and psychological distress: no evidence for an association among undergraduate students”, Personality and individual differences, 34(2), 2003, 211-
Palmer, R. F., Katerndahl, D., & Morgan-Kidd, J, ” A randomized trial of the effects of remote intercessory prayer: interactions with personal beliefs on problem-specific outcomes and functional status”, The Journal of Alternative and Complementary Medicine, 10(3), 2004, 438-
Parker, M., Roff, L. L., Klemmack, D. L., Koenig, H. G., Baker, P., & Allman, R. M, ” Religiosity and mental health in southern, community-dwelling older adults” Aging & Mental Health, 7(5), 2003, 390-
Pressman, P., Lyons, J. S., Larson, D. B., & Strain, J. J, ” Religious belief, depression, and ambulation status in elderly women with broken hips” The American journal of psychiatry , 1990
Shreve-Neiger, A. K., & Edelstein, B. A, “Religion and aپروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf iety: a critical review of the literature“, Clinical Psychology Review, 24(4), 2004, 379-
Thoresen, C. E., & Harris, A. H. S,Spirituality and health: What’s the evidence and what’s needed”,Annals of Behavioral Medicine, 24(1),2002, 3-
Woods, P.J,” Irrationality, profiles for anger and aپروژه دانشجویی تحقیق بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی در pdf iety”, Journal of Rational-Emotive Therapy, vol. 3, No. 2,
Cash, T.F,” The Irrational Beliefs Test: Its relationship with congnitivebehavioral trait and depression”, Journal of Clinical Psychology, vol. 40, No.6,1984, pp.1399-
Ellis, A,“Overcoming destructive beliefs, feelings, and behaviors”, Amherst, NY: Prometheus Books,

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان و باورهای غیرمنطقی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بوده‌اند. نمونه‌ای به حجم 216 نفر به پرسش‌نامه‌های سلامت عمومی، باورهای غیرمنطقی اهواز و جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) آلپورت پاسخ داده‌ا‌ند. داده‌ها با شاخص‌های آماری، چون میانگین، انحراف معیار، همبستگی، رگرسیون، و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شده‌اند. نتایج نشان می‌هد که جهت‌گیری دینی درونی رابطه منفی و معناداری با خرده‌عامل بی‌مسئولیتی هیجانی دارد و نیز رابطه مثبت و معناداری بین جهت‌گیری دینی درونی و سلامت روان وجود دارد که این دو رابطه قادر به پیش‌بینی هستند. همچنین جهت‌گیری دینی درونی و بیرونی به ترتیب رابطه‌های مثبت و منفی معناداری با نشانه‌های اضطراب داشته که این رابطه قابل پیش‌بینی است و عامل‌های باورهای غیرمنطقی می‌توانند سلامت روان دانشجویان را پیش‌بینی کنند. آزمون مانووا نشان می‌دهد که تفاوت معناداری بین دانشجویان زن و مرد، کارشناسی و کارشناسی ارشد از لحاظ جهت‌گیری دینی وجود ندارد. درمجموع می‌توان گفت تنها جهت‌گیری دینی درونی می‌تواند سلامت روان و باورهای غیرمنطقی را بهبود بخشد.

کلیدواژه‌ها: دین درونی، دین بیرونی، سلامت روان و باورهای غیرمنطقی.

 

مقدمه

یکی از موضوعاتی که از دیرباز در حوزه مطالعات و تحقیقات روا‌ن‌شناسی درباره هیجانات منفی و فراهم آوردن سلامت روان مطرح بوده، بررسی تأثیر دین‌داری و معنویت‌گرایی است و در حال حاضر، مطالعات نسبتاً قابل توجهی وجود دارد که چگونگی تأثیر دین‌داری و معنویت را بر سلامت جسمی و روانی مد نظر قرار می‌دهند.1 در اولین تحقیقات نظام‌مند آماری در حوزه روان‌شناسی دین، فرانسیس گالتون مشهور‌ترین کار خود را درباره تأثیر عینی نیایش حاجت‌مندانه انجام داد. از این پس، تحقیقات در حوزه دین‌داری و موضوعات همبسته با دین ادامه یافت و به تولید نظریه‌های بسیار و احیاناً با نتایج متفاوت منجر شد

روبرت آمونز (1999م) معتقد است که دین تا حدودی به این علت که یک‌پارچگی شخصیت را فراهم می‌سازد، موجب افزایش بهزیستی می‌شود.3 نوغانی و همکاران (1383) از آموزش مجموعه معارف و فرائض دینی (نماز، روزه و مناجات) و تأثیر آن در جهت تسکین افسردگی بهره برده و به این نتیجه رسیده‌اند که 55 درصد از افرادی که در این بررسی شرکت کرده‌ا‌ند، پس از انجام عبادت‌ها احساس آرامش بهتری داشته‌اند.4 یافته‌های دیگری حاکی از ارتباط معنادار بین مذهب و سلامت روان هستند.5 با وجود این، پژوهش‌های‌ دیگری نیز وجود دارند که بر عدم رابطه بین مذهب و سلامت جسمانی و روانی یا رابطه منفی مذهب با متغیرهای یاد شده تأکید کرده‌اند

با توجه به اینکه در تحقیقات مختلف، آثار مثبت نگرش مذهبی بر سلامت جسمانی و روانی تأیید شده و در موارد دیگر چنین آثاری یافت نشده و حتی بر آثار منفی آن نیز تأکید شده است، در خصوص ناهمسانی این یافته‌ها یک فرضیه این است که عوامل متفاوتی به چگونگی تأثیر دین‌داری و بهزیستی روانی کمک می‌کند. بنابراین، یافته‌های ناهمسان ضرورتاً ارتباط میان بهزیستی و دین‌داری را نفی نمی‌کنند، بلکه موقعیت‌هایی را مشخص می‌کنند که ارتباطات در آنها قوی‌تر است. از جمله باید بین نوعی از جهت‌گیری دینی که به سلامت روانی کمک می‌کند و نوعی که با بهزیستی کمتر رابطه دارد یا ندارد، تفاوت قائل شد.7این مسئله محققان دیگر را بر آن داشته تا تأثیر انواع مذهب را بررسی کرده و مذهب درونی را از مذهب بیرونی تفکیک کنند.8 برای مثال، باتسون و همکارانش یافته‌های 115 مطالعه در مورد همبستگی میان دین‌داری و بهداشت روانی را تجزیه و تحلیل کرده و دریافته‌اند که 37 مورد از این مطالعات، نشان‌دهنده همبستگی مثبت میان دین‌داری و بهداشت روانی، و 47 مورد نشان‌دهنده ارتباط منفی است و 31 مورد نیز هیچ‌گونه همبستگی نشان نداده‌اند. این پژوهشگران، نتایج این مطالعات را به صورت جداگانه بر دین‌داری درونی و برونی تحلیل کرده‌اند. نتایج تحلیل 115 مطالعه باتسون و همکاران بر دین‌داری درونی و بیرونی نشان می‌دهد که جهت‌گیری مذهبی درونی، همبستگی مثبت با بهداشت روانی دارد، اما جهت‌گیری مذهبی برونی غالباً همبستگی منفی با بهداشت روانی دارد

برخی از محققان10 در پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که مذهب می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در اثرگذاری بر موقعیت‌های تنیدگی‌زا داشته باشد. به عبارت دیگر، جهت‌گیری مذهبی درونی اثر رویدادهای غیرقابل کنترل، میزان اضطراب و افسردگی را کاهش می‌دهد. بررسی ارتباط تنیدگی، افسردگی و اضطراب با مذهب نیز نشان داده است که رابطه منفی بین مذهبی بودن و اضطراب وجود دارد.11 در پژوهش جعفری12 در بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی با شیوه‌های مقابله مشخص شده است که دانشجویان دارای جهت‌گیری مذهبی درونی بیش از دانشجویان دارای جهت‌گیری مذهبی بیرونی، از شیوه‌های مقابله‌ای مسئله‌محور استفاده کرده‌اند. همچنین دانشجویان دارای جهت‌گیری مذهبی بیرونی بیش از دانشجویان دارای جهت‌گیری مذهبی درونی از شیوه‌های مقابله‌ای هیجان‌محور استفاده ‌کرده‌اند.13 غرایی و همکاران14 در پژوهشی درباره ارتباط سلامت روان با مذهب درونی و بیرونی به این نتیجه رسیده‌اند که رابطه معناداری بین مذهب درونی با سلامت روان وجود دارد، ولی این ارتباط در مذهب بیرونی مشاهده نشده است. همچنین تفاوت معناداری بین دو جنس از لحاظ نوع مذهب مشاهده نشده است. درخصوص مقایسه هریک از زیرگروه‌های مقیاس سلامت روان با مذهب درونی نیز کلیه این مقیاس‌ها رابطه معناداری با مذهب درونی داشته، ولی مذهب بیرونی صرفاً با نمره‌های مقیاس افسردگی وخیم، ارتباط داشته است.15 بهرامی و رمضانی فرانی16 نیز در پژوهشی درباره نقش جهت‌گیری مذهبی(درونی و بیرونی) بر سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان به این نتیجه رسیده‌اند که رابطه همبستگی معناداری بین جهت‌گیری مذهبی با سلامت روان و افسردگی سالمندان وجود دارد؛ بدین معنا که هرچه نمره‌های جهت‌گیری مذهبی به جهت بیرونی افزایش می‌یابد، نمره‌های اختلال در سلامت روان و افسردگی بالا می‌رود و هرچه نمره‌ها به سمت جهت‌گیری مذهب درونی تمایل می‌یابد، نمره‌های اختلال در سلامت روان و افسردگی کاهش می‌یابد.17 لهسایی‌زاده و همکاران (1385) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه جهت‌گیری مذهبی و سلامت روانی مهاجران براساس مدل آلپورت و راس» به این نتیجه رسیده‌اند که ضریب همبستگی بین جهت‌گیری درون‌دینی با سلامت روان 79/0 و برون‌دینی 75/0- است و یافته‌های پژوهش آنها پیش‌فرض نظریه آلپورت در مورد رابطه بین سلامت روانی و دین‌داری و ارتباط آن با سلامت روانی مهاجران را تأیید می‌کند

محور دوم پژوهش حاضر را نقش جهت‌گیری دینی در باورهای غیرمنطقی و نقش این باورها در سلامت روان تشکیل می‌دهند. همان‌طور که گفته شد، در بسیاری از تحقیقات، رابطه بین جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با سلامت روان به اثبات رسیده و همچنین در تحقیقات دیگری نیز مشخص شده است که باورهای غیرمنطقی بر سلامت روان تأثیر منفی می‌گذارند. برای مثال، گردی و همکاران در پژوهشی تحت عنوان «رابطه سلامت روانی با تفکر غیرمنطقی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی» به این نتیجه دست یافته‌اند که سطح سلامت روانی آزمودنی‌ها با میزان تفکرات غیرمنطقی آنها به‌طور کلی، و با انواع توقع تأیید از دیگران، انتظار بیش از حد از خود، واکنش به ناکامی، بی‌مسئولیتی هیجانی، بیش‌دلواپسی اضطرابی، اجتناب از مشکل، و درماندگی برای تغییر معکوس و با کمال‌گرایی معنادار بوده است.19 همچنین نتایج پژوهشی نشان می‌دهد که حالت و میزان بالای اضطرابی که دانشجویان احساس می‌کنند، در موقعیت‌های همراه با فشار روانی بیشتر، با باورهای غیرمنطقی آنها مرتبط است.20 در پژوهش دیگری که روی دانشجویان انجام شده، نشان می‌دهد که باورهای غیرمنطقی برای کنار آمدن با مسائل، به افزایش فشار روانی و پیامدهای منفی منجر می‌شود.21 از آنجا که دین‌داری تأثیر بسیاری بر بالا رفتن سلامت روان افراد دارد و باورهای غیرمنطقی هم یکی از مهم‌ترین عامل‌های پایین بودن سلامت روان است، می‌توان اینچنین استنباط کرد که دین‌داری می‌تواند باورهای غیرمنطقی را به‌طور قابل ملاحظه‌ای کاهش دهد. بنابراین، شناسایی عوامل تأثیر‌گذار بر باورهای غیرمنطقی و سلامت روان و ارتباط این دو مقوله مهم روان‌شناختی با یکدیگر حائز اهمیت است، زیرا سلامت روانی در قالب پدیده‌ای روانی ـ اجتماعی مستلزم درک و تفسیر درست از امور مرتبط بوده و هر فرهنگی هم براساس معیارهای خاص خود در پی سلامت روانی است

اخیراً در روان‌شناسی و روان‌پزشکی «شناخت» جایگاه ویژه‌ای در سبب‌شناسی و
درمان اختلالات هیجانی به خود اختصاص داده است و گفته می‌شود که روان‌شناسی دوباره به نقطه آغازین خود بازگشته است.22 روان‌شناسی شناختی برخلاف رفتارگرا
معتقد است که رویدادهای ذهنی صرفاً پدیده‌های همایند نیستند،‌ بلکه فرآیندهای
شناختی، بر رفتار تأثیر دارند. نظریه بک در مورد اختلالات هیجانی بیانگر آن است که اولین مؤلفه در این‌گونه اختلالات، حضور افکار منفی خودکار است. به عقیده بک آنچه بیشتر موجب ناخشنودی افراد می‌شود محتوای فکر آنهاست.23 همچنین فلدمن24 معتقد است که الیس ریشه بسیاری از ناراحتی‌ها و اختلالات رفتاری و روانی انسان را در انواع عقاید و باورهای غیرمنطقی که در مورد جهان پیرامون خود دارد، می‌داند.25 نظریه عقلانی ـ عاطفی ـ رفتاری آلبرت الیس یکی از نظریه‌های شناختی است. این نظریه، انواع باورهای غیرمنطقی را عامل اصلی مشکلات انسانی معرفی می‌کند. باورهای غیرمنطقی باورهایی هستند که بر روان فرد سلطه داشته و عامل تعیین‌کننده چگونگی تعبیر و تفسیر و معنا دادن به رویدادها و تنظیم‌کننده کیفیت و کمیت رفتارها و عواطف‌اند. باورهای غیرمنطقی حقیقت نداشته و با واقعیت منطبق نبوده، باید و حکم برای فرد می‌آورند، تعادل فرد را از بین ‌برده، از ایجاد نظم جلوگیری ‌کرده و از مواجهه موفقیت‌آمیز با حوادث تحریک‌کننده جلوگیری می‌کنند

بنابراین، با مرور پیشینه پژوهشی، پژوهشی که به بررسی نقش باورهای غیرمنطقی بر جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) پرداخته باشد، یافت نشد، ولی همان‌طور که بیان شد، پژوهش‌هایی در مورد نقش جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) بر سلامت روان انجام شده است. گزارش یافته‌های متفاوت درباره نقش مذهب بر سلامت روان و یافت نشدن پژوهشی در مورد نقش جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) بر باورهای غیرمنطقی، سبب شد تا تحقیق حاضر انجام گیرد

 

سؤال‌ها و فرضیه‌های پژوهش

آیا رابطه معناداری بین جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) با باورهای غیرمنطقی و عامل‌های آن وجود دارد؟
رابطه معناداری بین جهت‌گیری دینی با سلامت روان و عامل‌های آن، وجود دارد

رابطه منفی و معناداری بین سلامت روان و باورهای غیرمنطقی وجود دارد

آیا تفاوت معناداری بین جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) در دانشجویان زن ومرد وجود دارد؟

آیا تفاوت معناداری بین جهت‌گیری دینی (درونی و بیرونی) در دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد؟

روش تحقیق

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی نظریه لیمن درباره فلسفه سیاسی اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی نظریه لیمن درباره فلسفه سیاسی اسلامی در pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی نظریه لیمن درباره فلسفه سیاسی اسلامی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی نظریه لیمن درباره فلسفه سیاسی اسلامی در pdf

چکیده  
مقدمه  
نقد تفسیر معیار  
نقش زبان تمثیل  
تحلیل استدلال معتبر  
فلسفه سیاسی تمدنی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی نظریه لیمن درباره فلسفه سیاسی اسلامی در pdf

رضوانی، محسن، 1385، لئو اشتراوس و فلسفه سیاسی اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

لیمن، الیور، 1388، شرق شناسی و فلسفه اسلامی، در: تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه محمد سعیدی مهر، زیر نظر سیدحسین نصر و الیور لیمن، تهران، حکمت

لیمن، الیور، 1383، مقدمه فلسفه اسلامی، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه حسین غفاری، زیر نظر سیدحسین نصر و الیور لیمن، تهران، حکمت

نصر، سیدحسین، 1383، مقدمه فلسفه اسلامی، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه غلامرضا أعوانی، زیر نظر سید حسین نصر و الیور لیمن، تهران، حکمت

Butterworth, Charles E., 1988, “The Study of Arabic Philosophy Today”, Arabic Philosophy and the West: Continuity and Interaction, Edited by Thérèse-Anne Druart, Washington, D. C.: Center for Contemporary Arab Studies, Georgetown University

Leaman, Oliver, 1987, “Continuity in Islamic Political Philosophy”, Bulletin, British Society for Middle Eastern Studies, Vol. 14, No

Leaman, Oliver, 1980, “Does the Interpretation of Islamic Philosophy Rest on a Mistake”, International Journal of Middle East Studies, Vol. 12, No. 4, Dec

Leaman, Oliver, 1996, “Orientalism and Islamic Philosophy”, History of Islamic Philosophy, Edited by Seyyed Hossein Nasr and Oliver Leaman, Routledge

Leaman, Oliver, 1999, A Brief Introduction to Islamic Philosophy, Polity Press

Leaman, Oliver, 2002, An Introduction to Classical Islamic Philosophy, Cambridge University Press, Second Edition

Leaman, Oliver, 2001, An introduction to Medieval Islamic philosophy, Cambridge University Press, Second Edition

Leaman, Oliver, 1997, Averroes and his Philosophy, Routledge & Curzon, Second Edition

Leaman, Oliver, 2006, Biographical Encyclopedia of Islamic Philosophy, Continuum University Press

Leaman, Oliver, 2004, Islamic Aesthetics: An Introduction, University of Notre Dame Press

Nasr, Seyyed Hossein & Leaman, Oliver (Eds.), 1996, History of Islamic Philosophy, Routledge

Strauss, Leo, 1957, “How Farabi Read Plato’s Laws”, Mélanges Louis Massignon, Damascus: Institut Français de Damas, Vol

Strauss, Leo, 1988, Persecution and the Art of Writing, University of Chicago Press

Strauss, Leo, 1988, What is Political Philosophy, University of Chicago Press

چکیده

این مقاله نخستین نوشتاری است که به بررسی نظریه الیور لیمن درباره فلسفه سیاسی اسلامی می‌پردازد. دغدغه اصلی لیمن، نقد تفاسیر و رهیافت‌های موجود درباره مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی است. وی فلسفه سیاسی اسلامی را متأثر از مکتب نوافلاطونی و نوارسطویی می‌داند. بر این اساس، صفت «اسلامی» در این فلسفه را نه به معنای محتوایی، بلکه به معنای تمدنی می‌پذیرد. اما نظریه لیمن در هر دو وجه انتقادی و ایجابی ناموفق است. وی در وجه انتقادی، برداشت درستی از تفاسیر و رهیافت‌های موجود ندارد و در وجه ایجابی نیز به فهم مناسبی از رابطه میان وحی و عقل یا دین و فلسفه دست نیافته است

کلیدواژه‌ها: فلسفه سیاسی، فلسفه اسلامی، فلسفه سیاسی اسلامی، فلسفه سیاسی یونانی، الیور لیمن

 

مقدمه

امروزه مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی بیش از گذشته، مورد توجه محافل علمی غربی است. اندیشمندان و نویسندگان غربی، به نگارش آثار متعدد و برگزاری دوره های متعدد در این زمینه می پردازند. الیور لیمن از جمله این اندیشمندان است که به صورت انتقادی به مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد. پیش از بررسی این نظریه، مناسب است اشاره ای مختصر به زندگی علمی ایشان گردد

الیور لیمن (1950)، دکتری خود را در سال 1979 از دانشگاه کمبریج اخذ کرد. وی پس از مدتی که استاد فلسفه در دانشگاه جان مورز لیورپول انگلستان بود، از سال 2000 استاد فلسفه در دانشگاه کنتاکی است. لیمن علاوه بر تخصص در فلسفه یهودی و فلسفه شرقی، علاقه مند به مطالعه فلسفه اسلامی است و آثاری نیز در این زمینه منتشر کرده است. درآمدی بر فلسفه اسلامی دوره میانه (1985)، ابن رشد و فلسفه او (1988)، تاریخ فلسفه اسلامی (1996)، مقدمه ای کوتاه بر فلسفه اسلامی (1999)، درآمدی بر فلسفه اسلامی کلاسیک (2001)، درآمدی بر زیبایی شناسی اسلامی (2004) و دانشنامه زندگی نامه ای فلسفه اسلامی (2006) از جمله این آثار هستند

از لیمن مقالات کوتاه و بلندی در دانشنامه ها، مجموعه ها و مجلات علمی به چاپ رسیده است. مقاله آیا تفسیر فلسفه اسلامی مبتنی بر یک اشتباه است؟ (1980) و مقاله تداوم در فلسفه سیاسی اسلامی (1998)، دو مقاله مهم وی هستند که به مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی می پردازند. بر این اساس، این مقاله با استفاده از منابع اصلی و مرتبط لیمن، ابتدا نگاهی به نقد ایشان نسبت به مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی در غرب دارد و سپس، به بررسی نظریه ایشان درباره فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد

 

نقد تفسیر معیار

الیور لیمن در برخی از آثار خویش، از طریق نقد رهیافت تفسیری، به مطالعه فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد. یکی از آثار مهم وی در این زمینه، مقاله آیا تفسیر فلسفه اسلامی مبتنی بر یک اشتباه است؟ می باشد که به نقد رهیافت پنهان نگاری اشتراوس و متفکران مشابه در تفسیر فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد. البته بخش زیادی از این مقاله، توصیف و تلخیصی است از دو اثر اشتراوس؛ یعنی کتاب تعقیب و آزار و هنر نگارش (1988) و مقاله فارابی قوانین افلاطون را چگونه مطالعه کرد (1957). لیمن رهیافت تفسیری را تفسیر معیار Standard Interpretation می خواند؛ زیرا این تفسیر در میان مفسران فلسفه اسلامی معیار شده است. به نظر لیمن تفسیر معیار، طرحی برای مواجهه با متون فلسفه اسلامی پیشنهاد می کند که حاوی روشی برای فهم متون فلسفه اسلامی است. براساس تفسیر معیار، مفسر برای فهم متن، صرفاً به توانایی خواندن متن و قدرت پرداختن به نکات فلسفی نیاز ندارد، بلکه آنچه لازم است، کلید فهم شیوه خاصی است که متن بدان شیوه نوشته شده است. آن کلید در توجه به نزاع میان اعتقاد و بی اعتقادی است که در هر دوره فرهنگی و تاریخی و شکل خاصی، که آن نزاع در بافت فرهنگی و تاریخی خاص می گیرد، بسیار مهم است. ازاین  رو، فهم بافتی که فلسفه اسلامی در آن رخ داده نیز بسیار مهم است. مزیت تفسیر معیار، این است که تلاش می کند متن را در بافتی قرار دهد که براساس آن پدید آمده است؛ زیرا بدون آن نمی توان هدف متن را فهمید. البته لیمن اشاره می کند که بحث مقاله مزبور از هر جهت در مخالفت با رهیافت تفسیری نیست، بلکه در مخالفت با این پیش فرض است که بافت و زمینه همواره یکی است. به گونه ای که در آن، نزاع میان دین و فلسفه از اهمیت اصلی برخوردار است (لیمن، 1980، ص 525)

به نظر لیمن، تفسیر معیار بر دو ویژگی مشترک فلسفه اسلامی تأکید می کند: ویژگی اول، مربوط به شرایط نامناسب زمانه است. نویسندگان فلسفه اسلامی اغلب در شرایط نامناسب فعالیت می کردند و به دلیل ملاحظات محتاطانه، مجبور بودند اندیشه های خود را کاملاً به باورهای اسلامی مبتنی سازند. ویژگی دوم، مربوط به پنهان نگاری است. فیلسوفان اسلامی اندیشه های خود را به شیوه ای ارائه دادند که عقاید و مقاصد واقعی آنان پنهان است. بنابراین، هر خواننده ای که خواهان فهم متن فیلسوفان اسلامی است، باید لایه رویین سنتی را بشکافد تا به هسته فلسفی بحث دست یابد (همان). براساس تفسیر معیار، آثار فلسفی به سه دسته تقسیم می شوند: آثار ظاهری، آثار باطنی و آثاری که به ظاهر سنتی اند، اما در باطن دارای ویژگی ای هستند که حکایت از وجوه بحث می کند و فقط کسانی که مناسب و شایسته فهم چنین فلسفه ای هستند، می توانند آن را درک کنند (همان، ص 526). به عقیده لیمن، این راهبرد ظاهراً در پیروی از خداوند در قرآن است که خداوند دو نوع آموزه را ارائه می کند: یکی، آموزه آشکار که همه مؤمنان پذیرفته اند و دیگری، آموزه پنهان که فقط در دسترس کسانی است که قادرند آن را درک کنند (همان)

مسئله دیگری که لیمن علاوه بر پنهان نگاری، به نقد آن در رهیافت تفسیری می پردازد، مسئله رابطه میان دین و فلسفه است. به نظر وی، تفسیر معیار درواقع پاسخی به تفسیر قدیمی فلسفه اسلامی است که براساس آن، فلاسفه اسلامی توانستند به طور کلی دین و فلسفه را آشتی دهند. تفسیر قدیمی به طور وسیع مبتنی بر ماهیت ابن رشدگرایی در اروپای مسیحی است؛ یعنی اینکه فلاسفه اسلامی عقل گرایانی بودند که به پیروی از ارسطو و منطق یونانی، ارزش ها و باورهای جامعه اسلامی را رد می کردند. لیمن مدعی است، هم تفسیر معیار و هم تفسیر قدیمی، پیش فرض مشترکی دارند، مبنی بر اینکه نزاع میان دین و فلسفه، که وجهی از نزاع میان اعتقاد و بی اعتقادی است، موضوع و علاقه دائمی فلاسفه اسلامی است. البته این دو تفسیر، صرفاً در پاسخ به این پرسش تفاوت دارند که چگونه فلاسفه اسلامی، به این موضوع دائمی می پردازند. آیا باورهای فلسفی ضددینی خود را کتمان کنند، یا باورهای فلسفی و دینی را در سازش و هماهنگی واقعی ارائه کنند. بنابراین، فرض مشترک این است که نزاع میان اعتقاد و بی اعتقادی، موضوع تعیین کننده کل فلسفه اسلامی است. به نظر لیمن، این پیش فرض مشترک و اغلب تلویحی، شایسته برخی ملاحظات انتقادی است (همان، ص 527 – 528)

لیمن مدعی است که برخی از وجوه فلسفه اسلامی، با پیش فرض یاد شده ارتباطی ندارد. به نظر وی، باید تأثیری را که فلسفه یونان بر فیلسوفان اسلامی گذاشت، بررسی کرد. علاقه فلاسفه اسلامی به فلسفه یونانی شامل منطق، اخلاق، سیاست و متافیزیک است (همان، ص 531). بنابراین، آنچه فلاسفه اسلامی از فلاسفه یونانی آموختند، محدود به آموزه هایی مانند ازلیت عالم، خلود جسمانی و موارد دیگر نمی شود که به نظر می رسد با وحی اسلامی ناهماهنگ است. آنچه فلاسفه اسلامی از فلاسفه یونانی آموختند، شیوه کاملاً جدید فکر کردن بود؛ اندیشه منطقی که قدرت مفهومی را در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهد. این قابلیت، یعنی اندیشه منطقی را به طور گسترده ارسطو ارائه کرده است. ازاین رو، وی فلاسفه اسلامی را شیفته خود ساخت، البته نه به دلیل آنکه ارسطو مثلاً از نظریه ازلیت عالم یا محالیت خلود جسمانی دفاع کرد. بنابراین، به نظر لیمن آنچه به طور خاص، فلاسفه اسلامی را به خود جلب کرد، شکل بحث بود، نه نتیجه یا مقدمه آن. فلاسفه اسلامی در آثاری که نه برای عموم مردم، بلکه برای سایر فیلسوفان می نوشتند، چندان بحثی از اسلام نمی کردند، نه به دلیل آنکه درواقع مسلمان مؤمن نبودند، بلکه به دلیل آنکه به فلسفه می پرداختند. لیمن پرداختن به فلسفه را متفاوت با پرداختن به اسلام می داند؛ چراکه اسلام دین است، نه فلسفه (همان، ص 528ـ529)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در ع

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست در pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست در pdf

چکیده  
مقدمه  
چارچوب مفهومی  
روش تحقیق  
یافته های تحقیق  
الف. سیمای آماری پاسخ گویان  
ب. ارزیابی طلاب از رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی  
ج. ارزیابی طلاب از حضور روحانیت و حوزه علمیه در عرصه سیاست  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست در pdf

دفتر مقام معظم رهبری، 1375، حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی

فلاح، محمدرضا، 1388، نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست، پگاه حوزه، ش61

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1374، روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی ره، آثار موضوعی، تهران، تبیان

مجتبی زاده، علی، 1391، رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، قم، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

معصومی، علی، 1390، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، معرفت سیاسی، ش1، ص35ـ 64

ـــــ ، 1392، درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی، قم، المصطفی

موسوی خمینی، سیدروح الله، 1379، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره

چکیده

رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز ورود روحانیت به سیاست از موضوعات مهمی است که دیدگاه های گوناگونی را برانگیخته است. هدف این مقاله ارائه تصویری واقع نگر از ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم درخصوص این دو موضوع مهم است. این تحقیق با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه در بین نمونه آماری 650 نفری از طلاب (خواهر و برادر) سطح دو و بالاتر اجرا شده است. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 96 درصد پاسخ گویان قایل به پیوند وثیق سرنوشت نظام اسلامی و حوزه های علمیه اند و بیش از 80 درصد نسبت نظام اسلامی و روحانیت را نسبت حمایت و نصیحت ارزیابی کرده اند. 1/97 درصد پاسخ گویان با ضرورت حضور روحانیت در متن تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه موافق و کاملاً موافق بوده اند. 2/93 درصد بی تفاوتی روحانیت در قبال مسائل سیاسی جامعه را موجب آسیب رسیدن به دین و تنها 6/18 درصد ورود حوزه علمیه در مسائل سیاسی را موجب دین گریزی مردم دانسته اند. همچنین بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای با متغیرهای مزبور نشان می دهد طلاب به رغم تفاوت در ویژگی های زمینه ای، همه در نحوه ارزیابی از رابطه حوزه های علمیه با نظام اسلامی دیدگاه یکسانی ابراز کرده اند

کلیدواژه ها: حوزه، نظام، اسلام، روحانیت، دین، سیاست

 

مقدمه

حوزه علمیه تشیع به عنوان یک نهاد اجتماعی برآمده از متن فرهنگ دینی جامعه اسلامی، در طول حیات دیرپا و پرثمر خود، در تعامل پویا و اثربخش با اقشار گوناگون مردم، همواره افزون بر پاسخ گویی به نیازها و مسائل دینی، گره گشای مشکلات و مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی آنان نیز بوده است. در نتیجه این تعامل پویا و پشتیبانی همراه با اعتماد مردم، نهاد روحانیت و به ویژه علما و بزرگان دین، همواره نقش مهم و تأثیرگذاری در حدوث و پیش برد تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی ایفا کرده اند. این نقش، در دوران معاصر و در جریان وقوع رخ دادهایی همچون جنبش مشروطیت، نهضت تنباکو، مقابله با دخالت بیگانگان و مانند آن برجسته تر شده و با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری روحانیان مبارز و به ویژه برقراری حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، تبلور و اهمیت فزاینده ای یافته است. متناسب با جایگاه رفیع روحانیت و نقش تعیین کننده آن در تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه کنونی (به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت دینی)، به رغم ابراز برخی تردیدها در باب کارآمدی و توانمندی روحانیت و حتی دین در اداره حکومت و تدبیر زندگی اجتماعی، انتظارات از روحانیت به نحو چشم گیری افزایش یافته است، به گونه ای که رهبران انقلاب در مناسبت های گوناگون، درباره سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، وظایف نظام اسلامی در قبال حوزه علمیه، سازوکار حفظ استقلال حوزه علمیه، و مانند آن سخنان صریح و روشنگرانه ای بیان کرده اند. روشن است که برقراری مناسبات مطلوب میان حوزه علمیه و نظام اسلامی، بیش و پیش از همه، در گرو تلقی روشن بدنه حوزه های علمیه از رابطه حوزه و نظام اسلامی و نیز ارزیابی همدلانه آنان از ضرورت حضور روحانیت در عرصه سیاست است. در این میان، نحوه نگرش طلاب به روابط حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز نوع رویکرد آنان نسبت به ورود روحانیت به ساحت سیاست، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینکه ارزیابی طلاب به عنوان بدنه اصلی حوزه، از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟ آنان چه سازوکاری برای تعامل نظام اسلامی و حوزه علمیه قایلند؟ ایشان چه رویکردی در قبال ورود حوزه علمیه و روحانیان به عرصه سیاست دارند؟ و تأثیر بی تفاوتی یا احساس مسئولیت روحانیت در باب مسائل سیاسی را در دین داری یا دین گریزی مردم چگونه ارزیابی می کنند؟ سؤالات مهمی هستند که پاسخ گویی علمی و روشمند به آنها، می تواند ضمن ترسیم تصویری روشن از واقعیات موجود مسئولان را در سیاست گذاری و برنامه ریزی واقع نگرانه در این باره نیز یاری رساند

با وجود اهمیت سؤالات مزبور و ضرورت پاسخ دهی روشمند به آنها، بررسی پژوهش های موجود نشانگر فقدان تحقیقاتی است که با روش میدانی و مطالعه نظرات واقعی طلاب، درصدد پاسخ گویی به این سؤالات برآمده باشند. با وجود این، برخی پژوهش ها و منابع وجود دارند که به ابعادی از موضوع این مقاله پرداخته اند که از جمله می توان به این نمونه ها اشاره کرد: کتاب رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، کتاب روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی، کتاب حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، مقاله تعامل روحانیت و دولت اسلامی، مقاله نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست. این پژوهش ها جملگی از سنخ پژوهش های اسنادی بوده و یافته های هیچ یک مبتنی بر داده های میدانی حاصل از روش پیمایش نیست. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری مقتضی از محتوای منابع مزبور، کوشیده است تا با گردآوری داده های مورد نیاز از طریق روش پیمایش و تحلیل آماری داده ها، تصویری روشن از نگرش طلاب حوزه علمیه قم درباره ورود روحانیت به امور سیاسی و نیز رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی ترسیم کند. روشن است که با توجه به مطالعه چگونگی ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از موضوعات مزبور، یافته های این مقاله می تواند مسئولان امر را نسبت به نوع قضاوت بدنه حوزه در ارتباط با آنها آگاه سازد

به اختصار، این مقاله درصدد پاسخ گویی به سؤالات ذیل است

1 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟

2 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از ورود روحانیت و حوزه علمیه به عرصه سیاست چیست؟

چارچوب مفهومی

مکتب اسلام مبتنی بر سه اصل مبدأ، معاد و رهبری الهی برای همه ابعاد مادی و معنوی بشر به مقتضای جامعیت، و در هر عصری به مقتضای خاتمیت و جاودانگی آن، برنامه و دستورالعمل دارد. در این میان، رهبری الهی به عنوان موهبتی الهی و پیونددهنده دو اصل دیگر، هیچ گاه از انسان دریغ نشده است. روحانیت به عنوان جریان تداوم بخش رهبری الهی و نظام اسلامی، به عنوان یکی از لوازم حیات اجتماعی، دو نهاد اسلامی دیرپا و متلائم هستند (معصومی، 1392)

در باب سازوکار تعامل نهاد روحانیت و دولت اسلامی، رهیافت های گوناگونی وجود دارد که می توان برحسب نوع تلقی از مفهوم روحانیت و دولت اسلامی، رابطه بین دین و جامعه، اسلام و حکومت، اسلام و روحانیت، و روحانیت و جامعه را به چهار رویکرد کلان تقسیم کرد

رویکرد نخست روحانیت را تابع دولت اسلامی و در خدمت آن دانسته و بر آن است که به سبب اسلامی بودن دولت، به حکم وظیفه دینی، همه، از جمله روحانیت و حوزه های علمیه باید از دولت اسلامی اطاعت کنند

رویکرد دوم با حاکم دانستن روحانیت بر دولت اسلامی، دولت را مجرای اجرای حدود الهی و روحانیت را عامل اجرای آن می داند. بنابراین، دولت اسلامی آنگاه محقق می شود که روحانیت به عنوان رهبر دینی در رأس آن باشد

رویکرد سوم با جداانگاشتن دین و سیاست، عرصه حضور و مأموریت روحانیت و دولت را متفاوت و متمایز می داند

سرانجام رویکرد چهارم به رغم پذیرش پیوند دین و سیاست، قایل به دولت اسلامی منهای روحانیت است (معصومی، 1390). روشن است که هر یک از رویکردهای مزبور ارزیابی متفاوتی از رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به عرصه سیاست دارند

با عنایت به تنوع رویکردهای موجود و عدم امکان تلفیق آنها و نیز ضرورت اتخاذ رویکرد واحد و منسجم در بررسی علمی، در تدوین چارچوب مفهومی این تحقیق، رهیافت امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای مبنا قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر با ابتنا بر رهیافت امام و رهبری در باب رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست، بر آن است تا با بهره گیری از روش پیمایش، ضمن شناسایی روشمند نحوه ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم نسبت به این دو مقوله مهم، میزان تلائم نگرش آنان با اندیشه امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای در این خصوص را نیز بررسی نماید

آیت الله خامنه ای در پیام ها و سخنرانی های گوناگون، به ویژه در دیدار با حوزویان، فهرستی از مهم ترین موضوعات مرتبط با حوزه های علمیه را به تفصیل بیان کرده است. از زمره مهم ترین این موضوعات، می توان به مناسبات حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست اشاره کرد. در ادامه، با استناد به متن سخنرانی ایشان در دیدار با طلاب و استادان حوزه علمیه در تاریخ 29 مهر 1389، دیدگاه رهبری واکاوی و بخشی از چارچوب مفهومی مناسب برای طراحی سؤالات پرسش نامه ارائه شده است

آیت الله خامنه ای در تبیین سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، معتقدند: نسبت روحانیت و حوزه هاى علمیه با نظام اسلامى، نسبت حمایت و نصیحت است. حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح (حسینی خامنه ای، سخنرانی مورخ 29 مهر 1389)

ایشان با بیان این نکته که طرح بحث استقلال حوزه نباید زمینه را برای بروز مغالطه ضرورت فاصله گیری حوزه از نظام اسلامی و عدم حمایت از آن ایجاد کند، می فرمایند

در اینجا هم مراقب باشید یک مغالطه دیگرى به وجود نیاید؛ استقلال حوزه ها به معناى عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقى نشود ; بعضى ها می خواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطه حوزه را با نظام قطع کنند.

ایشان با مقابل قرار دادن وابستگی و استقلال، اظهار می دارند: وابستگى غیر از حمایت است، غیر از همکارى است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزه ها کمک کند (همان)

آیت الله خامنه ای با جداسازی هزینه های معیشت طلاب از سایر هزینه های مراکز حوزوی، ضمن تأکید بر ضرورت استقلال معیشت طلاب از حکومت اظهار می دارند

معیشت طلاب به صورت سنت، معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز، باید به وسیله مردم اداره شود. مردم بیایند وجوهات شرعى شان را بدهند ; اما مسائل حوزه ها فقط مسئله معیشت نیست. در حوزه ها، هزینه هایى وجود دارد که جز با کمک بیت المال مسلمین و کمک دولت ها امکان ندارد آن هزینه ها تحقق پیدا کند. دولت ها موظفند این هزینه ها را بدهند؛ دخالتى هم نباید بکنند (همان)

افزون بر موضوع رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه، موضوع ورود روحانیت به سیاست نیز همواره محل توجه محافل درون و برون حوزوی بوده و هر کدام به فراخور و تناسب دیدگاه و منافع خویش، به رد یا تأیید آن پرداخته اند. هم در میان حوزویان و هم غیرحوزویان، افراد و جریاناتی هستند که با ورود روحانی به عرصه سیاست مخالفت می کنند. به رغم وجود نظرات موافق و مخالف، به نظر می رسد امروزه فضای غالب در میان طلاب و روحانیان فضای ورود به عالم سیاست و تعامل با آن است (فلاح، 1388)

امام خمینی ره به رغم مخالفت اولیه با حضور روحانیت در مناصب اجرایی، به صراحت،
اظهار داشتند

من از اول ; در مصاحبه هایی که کردم، ; این کلمه را گفته ام که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسائل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز بشود، روحانیون می روند سراغ شغل های خودشان. لکن وقتی که ما آمدیم و وارد در معرکه شدیم، دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مسجدتان، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می رود (موسوی خمینی، 1379، ج 16، ص 349-350).

بنابراین، امام راحل در مواضع بعدی، ضمن تأکید بر پیوند دین و سیاست، به صراحت، با تکلیف دانستن حضور روحانیت در عرصه های گوناگون سیاسی، آنها را با این سخنان، به ورود در این عرصه فرامی خواندند

روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیاز قایل شوند که در حوزه ننشسته اند، بلکه برای اجرای حکم خدا، راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی شده اند. ; ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بی سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم، هرگز فرصت و شرایط بهتر از این نخواهیم داشت (همان، ج 1، ص 292).

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در pdf دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در pdf

چکیده  
مقدمه  
چارچوب مفهومی بنیادگرایی مسیحی  
بنیادگرایی مسیحی؛ سیاست و حکومت در آمریکا  
1 تأثیر آموزه‌های بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده  
1ـ1 حمایت از اسرائیل؛ اولویت سیاست خارجی آمریکا  
2ـ1 بنیادگرایی مسیحی و فروپاشی کمونیسم  
3ـ1 بنیادگرایی مسیحی و سیاست‌های خاورمیانه‌‌ای ایالات متحده  
4ـ1 بنیادگرایی مسیحی و گسترش میلیتاریسم در آمریکا  
نتیجه‏ گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در pdf

احمدوند، شجاع، «اسرائیل و ایدئولوژی صهیونیسم سیاسی»، پژوهش حقوق و سیاست، سال ششم، ش 12، پائیز و زمستان

ال.برگر، پیتر، دین خیزش گر و سیاست جهانی، ترجمه افشار امیری، تهران، پنگان، 1380

السماک، محمد و دیگران، «تخریب بیت المقدس و واکنش مسلمین»، ترجمه قبس زعفرانی، موعود، سال هشتم، ش 46، شهریور 1383

ازغندی، علی‌رضا، نظام بین الملل، بازدارندگی و همپایگی استراتژی، تهران، قومس، 1370

پیشگویی‌ها و آخرالزمان، مجموعه مقالات، تهران، موعود، 1385

جرجیس، فواز. ای، آمریکا و اسلام سیاسی، ترجمه سیدمحمدکمال سروریان، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1382

جوویور، مری، درآمدی بر مسیحیت، ترجمه حسین قنبری، قم، ادیان، 1381

دورانت، ویل، تاریخ تمدن «اصلاح دینی، ج6»، ترجمه فریدون بدره‌ای و دیگران، چ سوم، تهران،‌آموزش انقلاب اسلامی، 1371

دهشیار، حسین، سیاست خارجی آمریکا و هژمونی، تهران، خط سوم، 1381

روستین، لئو، فرهنگ تحلیلی مذاهب آمریکایی، ترجمه محمد بقایی، تهران، حکمت، 1376

زرشناس، شهریار، نیمه پنهان آمریکا، تهران، کتاب صبح، 1381

سایزر، استیون، صهیونیسم مسیحی، ترجمه حمیده بخشنده و قدسیه جوانمرد، قم، طه، 1386

شوایتزر، پیتر، جنگ ریگان، ترجمه علیرضا عیاری، تهران، اطلاعات، 1384

صاحب خلق، نصیر، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، چ دوم، تهران، هلال، 1385

عبدالله‌خانی، علی، کتاب آمریکا، تهران، ابرار معاصر، 1383

فیلیپس، کوین، تئوکراسی آمریکایی، ترجمه شهریار خواجیان، تهران، اختران، 1387

قانون اساسی ایالات متحده آمریکا

کپل، ژیل، اراده خداوند، ترجمه عباس آگاهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370

کگلی، چارلز دبلیو، ویتکوف ،اوجین آر، سیاست خارجی آمریکا؛ الگو و روند، ترجمه اصغر دستمالچی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه، 1382

گارودی، روژه، تاریخ یک ارتداد، ترجمه مجید شریف، چ سوم، تهران، رسا، 1377

لودتکه، لوتراس، ساخته شدن آمریکا، ترجمه شهرام ترابی، تهران، وزارت امور خارجه، 1382

لوران، اریک، جنگ بوش‌ها، ترجمه سوزان میرفندرسکی، تهران، نی، 1382

متقی، ابراهیم، تحولات سیاست خارجی آمریکا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376

مونتگومری وات، ویلیام، حقیقت دینی در عصر ما، ترجمه ابوالفضل محمودی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379

محمدی، منوچهر، استراتژی نظامی آمریکا بعد از یازده سپتامبر، تهران،‌سروش، 1382

وایل، ام. جی. سی، سیاست در ایالات متحده آمریکا، ترجمه ابوذر گوهری مقدم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384

هال سل، گریس، تدارک جنگ بزرگ، ترجمه خسرو اسدی، تهران، رسا، 1377

ـــــ ، یدالله، ترجمه قبس زعفرانی، چ دوم، تهران، هلال، 1385

هلال، رضا، مسیحیت صهیونیست و بنیادگرایی آمریکا، ترجمه علی جنتی، قم، ادیان، 1383

هی وود، اندرو، درآمدی بر ایده ئولوژی‌های سیاسی، ترجمه محمد رفیعی‌مهرآبادی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملی،1379

Auerdach, Jerold, Are we one Jewish Identity in the United States and Israel, New Jersey: Rutgers university press,

Bard, Mitchell G, “Deconstruction George W. Bush’s middle east strategy,” Fall

Domke, David, God willing Political fundamentalism in the white house, London: Pluto press

Froese, Paul and Menken, F. Carson, Social Science Quarterly Aus Holy war: Baler University,

Govern, P.mc, All American: why I believe in Football, God and the War in Iraq, New York: Harper Collins,

The Encyclopedia Americana: Americana Corporation, Vol

Kimball, Charles, When Religion Becomes Evil, New York: Harper Collins e-book

King, Salli B.”A Quaker Response to Christians Fundamentalism,” www.bym-rsf.org

Lewis, Bryan E, How Has Dispensationalist Affected American Policy in the Middle East: Ambridge University,

Lindsay, Hall, The Late Great Planet Earth, Michigan: Zonderran,

North, Gary, Millennialism and Social Theory, Texas: Tyler,

Smith, Robert O, “Toward a Lutheran Response to Christian Zionism, “ continent desk direct for Europe and the Middle East, Elca- Global Mission, March,

Specter, Stephen, Evangelicals and Israel: the Story of American Christian Zionism, New York: Oxford University press,

Iboden, William, Religion and American Foreign Policy, New York: Cambridge University press,

چکیده

بنیادگرایی جنبشی مذهبی است که بازگشت به اصول و بنیادها را مفروض گرفته و عمدتاً خواستار عبور از مدرنیسم و بازگشت به سنت‌ها می‌باشد. تصلّب، تأکید بر جامعیت دین، مخالفت با سکولاریسم و تأکید بر خشونت جهت پیشبرد اهداف، از ویژگی‌های اصلی جریان‌های بنیادگرا و از جمله بنیادگرایی مسیحی است. جنبش‌های بنیادگرا با چنین رویکردی درصدد تأثیرگذاری بر محیط پیرامون خود بوده‌اند

تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزه‌های بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در چهار حوزه حمایت از اسرائیل، فروپاشی کمونیسم، سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا و گسترش میلیتاریسم در این کشور خواهد پرداخت

کلیدواژه‌ها: بنیادگرایی مسیحی، صهیونیسم مسیحی، ایالات متحده امریکا، سیاست خارجی ایالات متحده امریکا

 

مقدمه

بنیادگرایی مسیحی پدیده‌ای نو و محصول دوران مدرن است. این جنبش بین سال‌های 1910 تا 1915 و پس از انتشار سلسله مقالاتی از سوی رهبران محافظه‌کار کلیسا پدید آمد. این حرکت درصدد بود تا مسیحیت را در مقابل تهدیدهایی که از سوی مطالعات انتقادی بر انجیل و همچنین تئوری‌های داروین و در مجموع مشکلاتی که علوم جدید برای مسیحیت ایجاد کرده بود، حفظ کند. بنابراین بنیادگرایی مسیحی واکنشی به مدرنیسم و آموزه‌های اصلی آن است.1 اگرچه بنیادگرایان مسیحی برآنند که این جریان کاملاً مبتنی بر نص (کتاب مقدس) می‌باشد، اما پیدایش آن را به عنوان جنبشی دینی باید در نهضت دین‌‌پیرایی رصد کرد. نهضت دین‌پیرایی باعث احیای گرایش به عهد عتیق شد. حق تفسیر کتاب مقدس از انحصار مقامات کلیسا خارج و در دست عموم قرار گرفت. این جریان کمک فراوانی به رشد بنیادگرایی مسیحی کرد

مقصود از بنیادگرایی جریانی است که به خطاناپذیری کتاب مقدس معتقد است؛ یعنی تمسک به الفاظ انجیل و تورات. به همین دلیل بنیادگرایی مسیحی را به بنیادگرایی صهیونیستی نیز تعبیر می‌کنند، که به مفاهیم تحت‌‌اللفظی کتاب مقدس و پیشگویی‌های تورات در مورد بازگشت یهود به فلسطین اعتقاد دارد. این جریان را در دهه هفتاد قرن نوزدهم «جریان تدبیرگرا» نیز می‌نامیدند

مورخ غربی، ارنست‌.آر.ساندین، معتقد است که احیای بنیادگرایی نشان‌دهنده درگیری جامعه نوین با نظام اعتقادی مبتنی بر تدبیرگرایی و هزاره‌گرایی است؛ به این معنا که پروردگار بدون آگاهی انسان‌ها، تاریخ را به سمت بازگشت دوباره مسیح سوق داده تا بر هزار سال خوشبختی بر جهان حکومت کند. ساندین و متکلّم ایرلندی جان نلسون داربی اعتقاد دارند که در پایان قرن 19 جریان تدبیرگرا، تاریخ را به چند مرحله تقسیم کرد که آخرین مرحله آن بازگشت مسیح برای نجات مسیحیان به سوی بهشت قبل از پایان تاریخ (قیامت) است. در آن موقع جنگی در هرمجدون بین نیروهای خیر و شیطان رخ خواهد داد تا بدین‌گونه مسیح و پیروانش هزار سال بر جهان حکومت کنند

بنیادگرایی مسیحی همچون توتالیتاریسمِ قرن بیستم زائیده مدرنیسم است و به سان همزاد خود رو‌درروی خالق خود ایستاد. تشابه در منشأ پیدایش این دو جنبش، همسانی در شیوه مبارزه را به همراه نداشت. اریک فروم علت ایجاد حکومت‌های توتالیتر را جدایی انسان غربی از پناهگاه‌های اصیل خود می‌‌داند که مسبب چنین روندی مدرنیسم است. در چنین شرایطی انسان رهاشده از همه‌جا، در بیابان مدرنیسم سرگردان شده و به دنبال تکیه‌گاهی است که حکومت‌های توتالیتر همچون فاشیسم و نازیسم و رهبران فرهمندی چون هیتلر و موسولینی به عنوان پشتوانه‌های انسان سرگردان سربرآوردند و مورد اقبال عمومی قرار گرفتند. جنبش بنیادگرایی مسیحی نیز در چنین شرایطی شکل گرفت؛ اما برای تقابل با مدرنیسم راه دیگری را برگزید. توتالیتاریسم در پاسخ به تخریب عناصر هویت‌ساز، با ایجاد تکیه‌گاه‌های جدید، انسان مدرن را به سوی خود فرا خواند، در صورتی که بنیادگرایی مسیحی به دنبال بازسازی عناصر هویت‌ساز پیشامدرن بوده است. بی‌جهت نیست که جنبش بنیادگرایی مسیحی بر مخالفت با سکولاریسم، اندیویدوآلیسم و همچنین تحکیم بنیان خانواده تأکید بسیار دارد. شاید این جنبش به دنبال آن بوده تا خدا، دولت و خانواده را در کادوی بنیادگرایی مسیحی پیچیده و به انسان پسامدرن تقدیم کند. بنیادگرایی مسیحی ضمن تأکید بر عناصر سه‌گانه فوق، دین را محور قرار داده و همه امور را در سایه آن تفسیر می‌کند. چنین نگرش جامعی به دین (با تکیه بر عناصر پیشامدرن) موجب بروز تحولات گسترده در کشورهایی شده که بنیادگرایی در آنها نضج گرفته است. یکی از کشورهایی که جنبش بنیادگرایی در آن رشد یافته و موجب تغییرات گسترده شده، ایالات متحده امریکاست. در این تحقیق ما در پی پاسخ به این پرسش هستیم که بنیادگرایی مسیحی چه تأثیری بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا داشته است؟ بر مبنای این پرسش فرضیه خود را بر این اصل استوار کرده‌ایم که بنیادگرایی مسیحی در چهار حوزه حمایت از اسرائیل، فروپاشی کمونیسم، سیاست‏های خاورمیانه‌ای آمریکا و گسترش میلیتاریسم بر سیاست خارجی آمریکا تأثیر داشته است. در ذیل به تفصیل به این موضوع می‌پردازیم

 

چارچوب مفهومی بنیادگرایی مسیحی

بنیادگرایی واژه‌ای بحث‌برانگیز و در برخی موارد کاربرد آن مخاطره‌آمیز است، به ویژه در فضایی که برای منکوب کردن رقیب از آن استفاده گردد. از این منظر بحث و بررسی پیرامون این واژه قبل از ارائه چارچوب مفهومی از آن «ره به ترکستان بردن» است

 یکی از بهترین چارچوب‌ها پیرامون واژه بنیادگرایی از جانب چارلز کیمبال ارائه شده است. وی در اثر خود با نام آن‌گاه که مذهب شوم می‌شود، سه ویژگی اصلی را برای تمامی نمونه‌های بنیادگرایی برمی‌شمارد که بر اساس این ویژگی‌ها جریان بنیادگرایی از دیگر جریان‌های مذهبی و سیاسی متمایز می‌شود. ویژگی‌های عمومی جریان‌های بنیادگرا از دیدگاه کیمبال عبارتند از: 1 اعتقاد به آخرالزمان زودرس؛ 2 اعتقاد به جنگ مقدس؛ 3 ادعای کشف حقیقت مطلق. بر این اساس عیار جنبش‌های اجتماعی به لحاظ تعلق به جریان‌های بنیادگرا، با سه محک فوق مشخص خواهد شد

دومین چارچوب ارائه‌شده پیرامون مفهوم بنیادگرایی که در این مجال از آن بحث می‌شود، متعلق به اندرو هی‌وود است. وی از چهار ویژگی اصلی برای مرزبندی بنیادگرایی با سایر جریان‌های دینی و سیاسی نام می‌برد که عبارتند از: پیوند دین و سیاست، تعهد به ارزش‌ها و عقاید بنیادین، ستیز با نوگرایی و روحیه ستیزه‌جویی؛ هی‌وود در میان این ویژگی‌ها، مضمون اصلی بنیادگرایی عدم تمایز میان دین و سیاست را می‌داند.6 به همین دلیل پیتر ال.برگر بنیادگرایی را نقطه مقابل سکولاریزاسیون می‌داند و افول سکولاریزاسیون را در ارتباط مستقیم با پیشرفت بنیادگرایی برمی‌شمارد

تحقیق پیش‌رو ضمن بهره‌گیری از عناصر ارائه‌شده در چارچوب‌های فوق، از پیوند میان دین و سیاست به عنوان شاخصه اصلی جریان‌های بنیادگرا سود برده است و به عبارت دیگر به تبعیت از هی‌وود و برگر وجه اصلی تمایز میان بنیادگرایی با جریان‌های مشابه را جامعیت دین بنیادگر می‌داند. بنیادگرایی دین را از گوشه کنج عزلت بیرون کشیده و به تمامی عرصه‌های زندگی اجتمای و فردی تسری داده است. البته پیوند میان دین و سیاست تنها در کنار دیگر عناصر ارائه‌شده در چارچوب‌های فوق به ایجاد یک جریان بنیادگرا منجر می‌شود و صِرف اعتقاد به پیوند میان دین و سیاست موجب بنیادگرایی یک جنبش سیاسی مذهبی نمی‌شود‌

نکته مهم دیگر اینکه بنیادگرایی جنبشی کاملاً دینی است، بنابراین در جوامعی که به رشد و بالندگی می‌رسند، زمینه‌های دین‌داری به وفور یافت می‌شود؛ اما این نکته به این معنا نیست که در هر جامعه‌ای که دین‌داری رشد کرد درخت بنیادگرایی نیز تنومند می‌شود بلکه مهیا شدن تمامی زمینه‌های ذکرشده برای ایجاد یک جریان بنیادگرا ضروری است، ولی به هر حال جهت بررسی وجود و تأثیر یک جریان بنیادگرا، ابتدا باید زمینه‌های دینی موجود در آن جامعه بررسی شده و سپس این نکته واکاوی شود که آیا بنیادگرایی در چنین فضایی رشد کرده است یا خیر؟

بنیادگرایی مسیحی؛ سیاست و حکومت در آمریکا

تاکنون در میان جهانیان، مسلمانان متهم به بنیادگرایی بوده‌اند. ولی موضوع جدید جریان‌های بنیادگرا در میان مسیحیان مغفول مانده و یا دست‌کم گرفته شده است. کوین فیلیپس در مورد نقش مذهب در سیاست و حکومت ایالات متحده با عبارتی مقصود خود را بیان می‌کند: «بسیار دست‌کم گرفته شده؛» وی حتی معتقد است در مورد انتخابات و چگونگی رأی دادن مردم، اولین پرسشی که در نظر گرفته می‌شود، باید قومی – مذهبی باشد، نه پرسش‌هایی با مبنای اقتصادی، جغرافیایی، فرهنگی و;

برخلاف سایر کشورهای صنعتی، مذهب نقش اساسی در فرهنگ آمریکایی‌ها دارد.9 مطالعات اخیر در آمریکا نشان داده است که تقریباً 4 الی 5 درصد از جمعیت این کشور به خدا اعتقادی ندارند و بیش از 90 درصد مردم آمریکا معتقد به وجود خدا هستند. بنابراین تعداد افرادی که کاملاً ضدمذهب باشند، بسیار اندک است و این تعداد کمتر از تعداد افراد غیرمعتقد در دیگر کشورهای صنعتی است

مطالعه دیگری که در سال‌های اخیر در مورد نقش مذهب در جامعه آمریکا صورت گرفته است، نشان می‌دهد که 82 درصد آمریکایی‌ها خود را اصول‌گرا می‌دانند، درحالی که این نسبت در بریتانیا 55 درصد، در آلمان 54 درصد و در فرانسه 48 درصد است. همین مطالعات نشان می‌دهد که در آمریکا نسبت افرادی که هر هفته به کلیسا می‌روند 44 درصد است، در حالی که در آلمان 18 درصد، در انگلستان 14 درصد و در فرانسه 10 درصد است.11 البته صرف مذهبی بودن یک جامعه به معنای بنیادگرا بودن آن نیست، اما از آنجایی که بنیادگرایی جنبشی کاملاً مذهبی است بنابراین بستر اولیه برای رشد چنین جنبش‌هایی تنها در جوامع مذهبی مهیا است

آمارهای فوق جایگاه مذهب در میان جامعه آمریکا را به خوبی نشان می‌‌دهد. مذهب در میان جامعه آمریکا، جایگاهی رفیع دارد و نه تنها در امور شخصی و خصوصی، بلکه در تصمیم‌سازی‌های سیاسی نیز نقش اساسی دارد. البته فهم این مطلب که آیا در امریکا تأثیرگذاری مذهب بر سیاست و جنگ، از روی اعتقادات قلبی است و یا اینکه از مذهب به عنوان ابزار استفاده می‌شود، کمی مشکل است، اما همان‌گونه که دوتوکویل بیان می‌کند، اینکه همه آمریکایی‌ها به دین معتقدند یا خیر، امر کاملاً محتومی نیست، اما آنان به لزوم مذهب برای بقای نهادهای جمهوری اعتقاد دارند

یکی از پیامدهای عمده رشد بنیادگرایی در آمریکا، پیوند دین و سیاست در این کشور است. تمایل به این اعتقاد که آمریکا همواره کشوری سکولار بوده و دین را به عرصه‌های فردی زندگی انسان‌ها عقب رانده است، همواره در میان پژوهش‌گران مسایل آمریکا مطرح است. این تمایل ممکن است از دو عامل تأثیر پذیرفته باشد. اول اینکه آمریکا به عنوان یک کشور مدرن، عناصر مقوّم مدرنیسم، بخصوص سکولارسیم را پذیرفته است. عامل دوم که باعث کاهش نقش دین در سیاست آمریکا شده، قانون اساسی آمریکاست. نکات ذکرشده در اصلاحیه اول اصل هفتم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا پیرامون «منع کنگره در خصوص ایجاد مذهب»13، باعث شده که بسیاری بر این اعتقاد باشند که چون حکومت از دخالت در حریم مذهب منع شده است، مذهب نیز وارد حریم‌های سیاسی نشده و تنها به امور فردی می‌پردازد

عبارتی در اساس‌نامه دیوان عالی ایالات متحده آمریکا، به طور تلویحی دیدگاه مذهبی مستقر در فرهنگ آمریکایی را بیان می‌دارد. مضمون این عبارت بیان دارد که جامعه مدنی در رابطه با مذهب باید به طور تام و کمال بی‌طرف باشد؛ اما این عبارت تنها سیاست را از ورود به ساحت مذهب باز می‌دارد و به نوعی آزادی مذهبی را تضمین می‌کند؛ اما هیچ‌گاه مانع ورود مذهب به عرصه سیاست نمی‌شود. مردم آمریکا عموماً قانون عدم وجود مذهب رسمی در قانون اساسی این کشور را نوعی بی‌طرفی یا مخالفت با دین نمی‌پندارند. آنها نسبت به خودشان به عنوان کشور و ملتی که تحت مشیت الهی هستند، می‌اندیشند، آنها مذهب را نه تنها برای شخصیت و فرهنگ فردی، بلکه برای جامعه مدنی نیز مفید می‌دانند

کتاب مذهب و سیاست آمریکا از انتشارات دانشگاه کمبریج که توسط جمعی از نویسندگان برجسته تألیف شده است، درباره نقش مذهب در سیاست‌گذاری‌های آمریکا چنین می‌نویسد

پژوهشگران اجتماعی دست‌اندرکار بررسی سیاست‌های قرن بیستم تا همین اواخر فرض می‌کردند که مذهب در آمریکا امری خصوصی است و نفوذ عمومی کمی دارد. نتیجه این فرض چنین است که مذهب ارزش آن را ندارد که جامعه‌شناسان و محققان سیاسی به آن توجه کنند، آن‌گونه که ایشان به نژاد، سطح درآمد، تعلیم و تربیت و دیگر متغیرهای مهم اجتماعی توجه می‌کنند. پژوهش در باب آمریکای قرن نوزدهم، اساس این فرضیه‌ها را به لرزه درآورده است؛ اما تا ظهور راست‌مذهبی، پژوهشگران اهمیت مستمر مذهب در زندگی سیاسی را جدی نگرفته بودند

از زمانی که مهاجران اولیه پای به کیپ کد(Cape cad) نهادند، مذهب به عنوان عامل مهمی در سیاست آمریکا مطرح بوده است. هرچند که این تأثیر پس از روی کار آمدن راست‌مذهبی نمایان‌تر شد، اما همواره دین در آمریکا سیاست را تحت تأثیر خود قرار داده است. عامل مذهب، در انتخابات و میزان رأی‌دهی به سیاست‌مداران و همچنین تعیین سرنوشت منازعات سیاسی در آمریکا نقش مهمی دارد

چنانچه گفته شد، پیوستگی دین و سیاست پس از روی کار آمدن راست‌مذهبی و ائتلاف آن با محافظه‌کاران سیاسی، چهره خود را بیشتر نمایان کرد. دهه 1970 میلادی نقطه اوج این پیوستگی بود. روی کار آمدن رؤسای جمهوری چون کارتر و ریگان که خود را مسیحیان تازه متولدشده می‌دانستند، بسیاری از حقایق را آشکار کرد.17 بخصوص با روی کار آمدن ریگان چهره سیاست آمریکا دگرگون و یا به تعبیر بهتر آشکار شد. رئیس‌جمهور جدید تا حد زیادی از سوی نهضت‌های سیاسی ـ مذهبی حمایت می‌شد که خود را انجیل‌گرا یا بنیادگرا ‌دانسته و کاملاً بر روی صحنه شطرنج سیاسی، در جناح راست قرار می‌گرفتند. همچنین گروه‌های فشار متعددی تشکیل شد که هدف آنها تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر تصمیمات سیاسی آمریکا به منظور مسیحی‌کردن هرچه بیشتر این کشور بود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >