پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در م

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی در pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی در pdf

چکیده  
مقدمه  
مفهوم شناسی پژوهش  
اسراف از منظر اسلام  
آثار و پیامد‌های اسراف  
مدیریت انرژی  
عوامل مؤثر بر مصرف  
نقش آموزش در اصلاح الگوی مصرف  
راهکارهای اصلاح الگوی مصرف  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصلاح الگوی مصرف با تأکید بر نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی در pdf

سبحانی نژاد، مهدی و افشار، عبداله، تبیین جایگاه، نحوه و چگونگی اصلاح الگوی مصرف اوقات فراغت خانواده‌های ایرانی به منظور ارائه راهکارهای عملیاتی بهره مندی جامع با عنایت به تعالیم دینی اسلام، مقاله رتبه اول گروه فرهنگی همایش: همایش سراسری نقش خانواده در اصلاح الگوی مصرف، پذیرفته شده برای چاپ در مجموعه مقالات همایش، دانشگاه جامع امام حسین(ع)، 1388

فصیحی هرندی، فریبا، بررسی عملکرد مدیریت مصرف انرژی الکتریکی در ایران و سایر کشورها و اولویت بندی آن از دیدگاه مدیران عالی صنعت برق ایران، پایان نامه کـارشـناسی ارشـد مـدیـریت اجـرایی، موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت، 1382

محمدمحمدی ری‌شهری، میزان الحکمه ی، ترجمه ی حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، بی‌تا

معین، محمد، فرهنگ فارسی، به اهتمام، عزیزالله علی‌زاده، ج1 (6 جلدی)، تهران، ثامن، 1385

Badran A,  Towards the sustainable use of energy.  Proc. 1st World Renewable Energy Congress, 23-28 September 1990, Reading, UK

Belk, R. W, &Pollay, R. W, Image of ourselves: The good life in twentieth century advertising. Journal of Consumer Research, 1985, 11: 887-

Borna, H., Dyhr-Mikkelsen, K., Evaluating energy efficiency campaigns targeted at children: towards a best practices methodology. ECEEE, Summer Study, 2003, 1191-

Borgmann, A, The moral complexion of consumption. Journal of Consumer Research, 2000, 26, 4: (418-422)

Dias, R. A, Mattos, C.R, Balestieri, J.A.P., Energy education: breaking up the rational energy use barriers, Energy Policy 31, 2004, 1339-

Firat, A.F &Venkatesh, A, Liberatory postmodernism and the reenchantment of consumption, Journal of Consumer Research, 22, v3, 2001, 239-

Garg HP, Kandpal TC. Post-graduate level teaching programme in energy engineering: Experiments for the laboratory component. Report submitted to UNESCO/ROSTSCA, New Delhi,

Garg HP, Renewable energy-education in India. Proc. regional follow up seminar on education and simulation in the®eld of renewable energy in South and South East Asia, 18±22 March 1996, New Delhi, India. p.15±35 T.C. Kandpal, H.P. Garg/Applied Energy 64,

Jennings, P, Lund, C, Renewable energy education for sustainable development. Renewable Energy 22, 2001, pp:113-

McVeigh LC, Training in solar energy curriculum development, Report submitted to UNESCO, Paris

Schmuk, P, Kasser, T, & Ryan, M, Intrinsic and extrinsic goals:  Their structure and relationship to well-being in German and U.S. college students. Social Indicators Research, 50, 2, 2000, pp: 225-

UNCED, United Nations Commission on Environment Development, The global partnership for environment and development: a guide to Agenda 21, Geneva. In: Jennings, P., Lund, C(2001), Renewable energy education for sustainable development,  Renewable Energy 22, 1992, pp: 113-

Zinkhan, G.M., &Prenshaw, P.J, Good life images and brand name associations. Advances in Consumer Research, 21, 1994, p

Zografakis, N., Dasenakis, D, Katantonaki, M, Kalitsounakis, K, Paraskaki, I., 2007, Strengthening of energy education in Crete. In: Proceedings of SECOTOX Conference and the International Conference on Environmental Management, Engineering, Planning and Economics, Skiathos, 24-28 June, pp: 2933-

چکیده

اصلاح الگوی مصرف و تصحیح رفتار اسراف گرایانه دغدغه حدود دو دهه مقام معظم رهبری است که بارها نسبت به این موضوع هشدار داده و سرانجام سال 1388 را به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف مطرح کردند. اینک در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامی، که به شعار پیشرفت و عدالت مزین گشته، بیش از پیش نیازمند اصلاح الگوی مصرف جهت نیل به ایجاد عدالت و پیشرفت هستیم؛ اصلاحی که می‌تواند نقش اساسی در ایجاد عدالت و پیشرفت در کشور داشته باشد.

این پژوهش نقش آموزش در مدیریت مصرف انرژی کشور را به عنوان یکی از مؤلفه‌های تحقق بخش اصلاح الگوی مصرف در کنار مؤلفه‌های آگاهسازی و اطلاع رسانی از وضعیت میزان تولید مصرف انرژی در کشور، فرهنگ‌سازی، طراحی برنامه‌های آموزشی مصرف انرژی در مقاطع گوناگون آموزشی، مدیریت مصرف، پرهیز از تجمل‌گرایی و مصرف‌زدگی را مورد بحث قرار داده است.

کلید واژه‌ها: آموزش، مدیریت مصرف، انرژی، اصلاح الگوی مصرف.

 

مقدمه

سالانه بخش زیادی از منابع انرژی کشور به دلایلی چون مناسب نبودن فناوری، ارزان بودن انرژی، عدم دقت در مصرف از بین می‌رود. این امر موجب شده که علاوه بر کاهش منابع خدادادی انرژی کشور، موجب افزایش آلودگی و صرف هزینه‌های سنگین به منظور استحصال، تولید، انتقال و توزیع انرژی گردد، نتیجه آن، عدم امکان دستیابی به اهداف تعیین شده در چشم انداز 20 ساله توسعه کشور خواهد بود. بر اساس سند چشم انداز 20 ساله، آینده کشور تا سال 1404، به گونه ای ترسیم شده که «ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اوّل: اقتصادی، علمی و فن‌آوری، در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین‌الملل»1 یکی از چالش‌های کنونی در دستیابی به اهداف این سند، تأمین انرژی مطمئن برای رشد اقتصادی پرشتاب است. این مشکل نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته هم سوی است. از این‌رو، تلاش می‌شود با تدوین استاندارد و نظارت کافی بر مصرف انرژی و با اعمال روش‌های گوناگون از قبیل اطلاع رسانی از میزان مصرف انرژی، راهنمایی در زمینه مصرف صحیح انرژی و تعدیل قیمت حامل‌های انرژی، مصرف انرژی را در کشور کنترل کرده و نیازهای زیست محیطی و توسعه زیربنایی را فراهم نمایند

آموزش مدیریت مصرف، آگاهسازی مردم از فرایند تولید انواع انرژی، میزان مصرف سرانه مردم کشور ما نسبت به سایر کشورها ـ حتی کشورهایی که جمعیتی به مراتب بیشتر از ما دارند و برابری میزان مصرف کشور ما نسبت به این کشورها در برخی از اقلام مصرف انرژی ـ و;، جملگی از مواردی است که ضرورت اطلاع رسانی به مردم و آموزش استفاده صحیح و بهینه از انرژی را بیان می‌کند

آنچه در این مقاله بررسی می‌شود. آموزش مدیریت مصرف و یا اطلاع رسانی و آگاهسازی جهت کاهش مصرف نیست؛ چرا که یکی از شاخص‌های اصلی رشد هر جامعه‌ای میزان مصرف مردم آن کشور است، بلکه هدف این است که از طریق آموزش روش‌های صحیح مصرف، مردم را نسبت به اهمیت استفاده صحیح و بهینه از انرژی آگاه نماید

 

مفهوم شناسی پژوهش

«اصلاح الگوی مصرف» عبارت است از: نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور به گونه‌ای که موجب ارتقای شاخص‌‌های زندگی مردم و کاهش هزینه‌‌ها شده و زمینه‌ای برای گسترش عدالت عمومی شود. «اصلاح مصرف» با «اصلاح الگوی مصرف» با یکدیگر تفاوت دارند، نباید آن دو را با هم خلط نمود.2 از سوی دیگر، «اسراف» در معانی گزاف کاری کردن، در گذشتن از حد میانه و نیز تلف کردن مال، ولخرجی کردن، افراط و تبذیر  به کار رفته است. «صرفه جویی» را نیز اندازه نگاه داشتن در خرج، پس انداز کردن و اقتصاد تعریف شده است

«مصرف کردن» یعنی استفاده درست و به اندازه از منابع طبیعی برای زنده ماندن و زندگی کردن.  مصرف بیش از حد، دارای بار منفی در جامعه بوده و آثار مهمی بر زندگی سازگار با محیط‎زیست جوامع باقی می‎گذارد4 شواهد امید بخشی وجود دارد مبنی بر اینکه سبک زندگی ساده، افراط‌گرایی اقتصاد نوین را رّد کرده و مصرف کنندگان را درگیر زندگی سازگار با محیط زیست می‎کند

پدیده مصرف گرایی و اسراف، که در نقطه مقابل مصرف بهینه قرار دارد، یکی از بزرگترین آفات‌ها و آسیب‌های فردی و اجتماعی و از گناهانی است که مورد نهی شدید خدای متعال واقع شده است و مقابل اعتدال و میانه روی در مصرف قرار گرفته است. به طور کلی اسراف هرگونه زیاده روی در کمیت و اتلاف منابع را دربرمی‌گیرد. یکی از علل اصلی آسیب‌‎های محیط زیستی و اجتماعی، مصرف‎گرایی است. مصرف‎گرایی، اصطلاحی است که برای توصیف آثار و پیامدهای جمع آوری اموال و خرید مواد برای افزایش خوشبختی و موقعیت اجتماعی به کار می‎رود.6 مصرف گرایی عامل تخریب رشد، توسعه و از بین رفتن منابع ملی است؛ زیرا میل به مصرف بی‌رویه نیازی کاذب است که گاه به تقلید از دیگران، تبلیغات، شرایط مادی یا تغییرات ساختار جامعه ایجاد می‌‌شود

اسراف از منظر اسلام

دین مبین اسلام بهره‏ بردارى مشروع از نعمت‌هاى الهى و امکانات زندگى را مباح، روا و اسراف و زیاده ‏روى را حرام و ناروا مى‏داند. این به این دلیل است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد. در این صورت، فرد اسراف کار به اجبار از اجراى مسئولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمى‏ماند و از این رهگذر، بر پیکر جامعه ضربه مى‏زند. دین اسلام، دین اعتدال، میانه روی و دوری از افراط و تفریط است

از منظر تعالیم دین اسلام، نه تنها مصرف کردن امری مذموم و ناپسند نیست، بلکه مورد تشویق هم واقع می‌شود. البته با رعایت شرایط خاصی همانند

1 اطعام مستمندان: «پس بخورید از آن و به مستمندان و فقیران طعام دهید»(انعام:144)

2 عدم اسراف: «و بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید».(اعراف:30)

3 میانه روی: امام علی(ع) می‌فرمایند: «هر کس در زندگی میانه رو باشد، پیوسته بی نیاز خواهد بود و میانه ‌روی کمبودهایش را جبران می‌کند»

4 عدم تبذیر: امام عسکری (ع) می‌فرمایند:میانه روی ‌اندازه‌ای دارد. اگر از آن مقدار بگذرد، خسیسی و بخیلی است

در قرآن کریم واژه ی «اسراف‏» و مشتقات آن بارها به کار رفته است، در بیست و سه مورد لفظ «اسراف‏» استعمال شده که در هر مورد، این واژه مفهومى ویژه دارد. در غالب موارد، مقصود از «اسراف»، جنبه‌‏هاى اخلاقى، عقیدتى و تجاوز از حدود الهى است، تنها در چهار مورد، اسراف جنبه مالى را شامل مى‏شود. قرآن کریم در این زمینه می‌فرمایند: «این‏گونه براى اسرافکاران اعمالشان زینت داده شده است»(یونس:12)؛ «اطاعت فرمان مسرفان نکنید»(شعرا:15) «و به راستى فرعون برترى ‏جویى (و طغیان) در زمین روا داشت و او از اسراف‏کاران بود»(یونس:83)«آنان که در هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه تنگ مى‌گیرند، بلکه بین این دو راه اعتدال را انتخاب مى کنند».(فرقان:67)

«به درستى که خداوند ستمکاران را هدایت نخواهد کرد»(انعام:144)؛ «خداوند مسرفان را دوست ندارد»(اعراف:30)؛ «خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدایت نخواهد کرد»(غافر:28)

خداوند در جایی دیگر مى فرماید: «از رفتار رؤساى مسرف ستمگر پیروى نکنید» (شعرا:151)؛ «پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستى ایمان نیاوردند جز فرزندان قبیله او، آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش که مبادا در صدد فتنه و قتلشان برآیند که فرعون آن روز در زمین بسیار علو و سرکشى داشت. البته او از ستمکاران و سخت متعدى و مسرف بود»(یونس:83)

آثار و پیامد‌های اسراف

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابنسینا در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابن‌سینا در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابن‌سینا در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابن‌سینا در pdf

چکیده  
مقدمه  
الزام سیاسی  
مشروعیت  
عدالت  
فلسفه سیاسی اسلامی  
ابن سینا وآثارسیاسی  
سیاست عادله نبی  
فضیلت و سعادت  
اجتماع و قانون عادله  
سنت عادله و اعتدال مدنی  
استخلاف نبی  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله الزام سیاسی در فلسفه سیاسی ابن‌سینا در pdf

ابراهیمی دینانی، غلامحسین، نصیرالدین طوسی فیلسوف گفتگو، تهران، هرمس، 1386،

ابن سینا، اشارات وتنبیهات، شرح خواجه نصیرالدین طوسی، قم، البلاغه، 1380 ج

ـــــ ، الهیات نجات، ترجمه یحی یثربی، تهران، فکر روز، 1377،

ـــــ ، دانش نامه علایی(بخش دوم: علم الهی)، مقدمه وتصحیح محمدمعین، تبریز، دانشگاه بوعلی،

ـــــ ، رسایل، ترجمه ضیاءالدین دری، تهران، کتابخانه مرکزی،

ـــــ ، کتاب السیاسه، بیروت، دارالعرب، بی تا،

افلاطون، مجموعه آثار، ج 2، کتاب جمهوری، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی،

پوپر، کارل، جامعه باز ودشمنان آن، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران،

طباطبایی جواد، زوال اندیشه سیاسی درایران، تهران، کویر،

شکوری، ابوالفضل، فلسفه سیاسی ابن سینا، تهران، عقل سرخ، 1384،

طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، جامعه مدرسین،

فارابی، فصول منتزعه، متن، ترجمه وشرح از حسن ملکشاهی، تهران، سروش،

فیرحی، داوود، قدرت، دانش ومشروعیت دراسلام، تهران، نی،

کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، کویر، 1387،

لاریجانی، صادق، «حکمای اسلامی و قضایای اخلاقی»، معرفت، ش 7، 1372

مصباح‌یزدی، محمدتقی مجموعه آثار مشکات، (4-3/6نظریه سیاسی اسلام)، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،

ملاصدرا(صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی)، الشواهد الربوبیه فی منهج السلوکیه، بیروت، المرکزالجامعی للنشر، بی‌تا

چکیده

این مقاله با رویکرد تحلیلی، به بررسی فلسفه سیاسی از منظر ابن‌سینا و بر محور مسئله الزام سیاسی سامان یافته که «عدالت» را به عنوان مبنای فلسفی- اخلاقی اقتدار توصیف می‌کند. انسان در تفکر فلسفی- سیاسی ابن‌سینا، مدنی بالطبع و محتاج تعامل است. تعامل، محتاج قانون است و قانون باید«عادلانه»باشد تا تأمین کننده مصالح واقعی انسان باشد.«شریعت عادله الهی»، منبع و معیار حقیقی و کامل «عدالت» است، به این دلیل که منشأ و منبعی عالم، حکیم و عادل دارد. در عین حال، اجتماع و شریعت عادله محتاج سرپرست و مجری عادل است. نبی، یا امام عادل، نمونه کامل انسانی برای اجرای سالم و صادق شریعت عادله خواهد بود. «عدالت»، دلیل اخلاقی مردم برای اطاعت از حکومت/ حاکم عادل اسلام است.

کلید واژه‌ها: الزام سیاسی، عدالت، فلسفه سیاسی، ابن‌سینا، فضیلت، سعادت، شریعت عادله و نبی عادل.

 

مقدمه

اصولاً هر وقت تأمل فلسفی اندیشمندان در مورد هستی نظام سیاسی و مبانی فلسفی و اخلاقی آن صورت گیرد، مسئله «الزام سیاسی» پدیدار می‌شود. در واقع، الزام سیاسی رابطه اخلاقی خاصی است که بین اعضا و جامعه سیاسی آن موجود است.1 چیستی و چرایی«الزام سیاسی»بنیادی‌ترین مسئله فلسفه سیاسی است. سئوال اصلی الزام سیاسی این است که چرا و به کدام استدلالِ فلسفی، وجود یک حکومت، حق و مشروع می‌شود؟ چه دلیل فلسفی وجود دارد که شهروندان به لحاظ اخلاقی موظف به پذیریش اقتدار یک حکومت و اطاعت از آن باشند؟ به عبارت دیگر، از نظر عقلی و بر اساس کدام ارزش اخلاقی، شهروندان موظف‌اند( باید) از دستورات یک حکومت پیروی کنند؟ بنابر این، مسئله «توجیه»، هسته اصلی معضل فلسفی الزام سیاسی را تشکیل می‌دهد

نوشته حاضر متمرکز بر مباحث فلسفی ـ اخلاقی است، از این‌رو، دیدگاه یکی از فلاسفه سیاسی مسلمان را در خصوص مسئله الزام سیاسی و مبانی اخلاقی آن، توصیف و تحلیل خواهد کرد. مبحث «الزام سیاسی» و شناخت مبانی آن هرچند مهم است، اما متأسفانه در فلسفه سیاسی اسلامی کمتر به آن توجه شده است، به خصوص آنکه جنبه اخلاقی این بحث، مهجوریت بیشتر دارد، از این‌رو، پرداختن به مسئله الزام و توصیف و تحلیل عقلانی دیدگاه‌های فلاسفه مسلمان، ضرورت جامعه علمی ما می‌باشد

براساس منطق سعادت و فضیلت اسلامی، سؤال مهم الزام سیاسی این است که از نظر ابن‌سینا مبنای الزام سیاسی حکومت/حاکم اسلامی چیست؟ فرضیه اصلی نوشته، «عدالت» را مبنای الزام سیاسی معرفی می‌کند، زیرا عدالت در نگاه فلاسفه مسلمان، جامع فضایل و نقطه اصلی تحصیل فضیلت حاکم و حکومت است. «عدالت» یکی از اصول بنیادین اخلاق است که بنیان فلسفی و دینی محکمی برای الزام سیاسی (توجیه اخلاقی اقتدار) دارد

 

الزام سیاسی

«الزام سیاسی»3 در فارسی به «تعهد» و «تکلیف سیاسی» ترجمه شده است.4 این واژه در خارج از مباحث فلسفه سیاسی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل هیچ تحلیل زبان عرفی از آن ممکن نیست وجود داشته باشد.5 «الزام سیاسی» به معنای تعهد اخلاقی شهروندان به انجام دستورات و قوانین حکومت است. این مفهوم در معنای خاص خود با این پرسش هنجاری مرتبط است که«چرا و بنا به کدام دلایل اخلاقی «باید» از دولت اطاعت کرد؟» کدام دلایل اخلاقی شهروندان را وا می‌دارد تا به قوانین و دستورات دولت گردن نهند؟

این دسته از سؤال‌ها از سوی آن دسته از فیلسوفان مطرح شده که معقتدند زور و اجبار، موجد حق اخلاقی برای اعمال قدرت نیست و باید دلایل اخلاقی قانع‌کننده‌ای باشد که هم هستی و مشروعیت دولت به عنوان یک قدرت عمومی برتر و در هرحال اجبارآمیز در جامعه سیاسی، و هم دلایل حدود و شرایط اطاعت شهروندان را توجیه کند. الزام سیاسی با اقناع درونی شهروندان برای اطاعت از یک قدرت سیاسی مشروع سروکار دارد و نه اجبار بیرونی و رابطه اقتداری، و الزام آوری را بر پایه دلایل اخلاقی بین فرد با دولت و جامعه سیاسی برقرار می‌کند، زیرا مشکل اصلی، یافتن دلایل تصدیق اخلاقی اقتدار حکومت است؛ اقتداری که به‌طور کلی مستلزم دو امر است: الف- وجود الزام به اطاعت از دستورهای صادره از سوی شخص یا گروهی که اقتدار (و نه قدرت صرف) دارند. ب- شخص یا گروه از حق صدور دستورات وحق اطاعت شدن بهره‌مند باشد. [

امر دوم، بیانگر ضرورت توجیه اخلاقی دستور حاکم و التزام به اطاعت از فرامین حکومت است. و البته روشن است که این مسله، فراتر از پذیرش مصلحت آمیز دستورات حکومتی به دلایل ناشی از ترس یا منفعت شخصی شهروندان خواهد بود، زیرا به حق اخلاقی وحقوقی فرمانروایی و الزام اخلاقی شهروندان به اطاعت از حکومت اشاره دارد. در چنین صورتی این مسئله قابل طرح است که «الزام سیاسی و دلایل اخلاقی اطاعت از دولت را چگونه می‌توان توجیه یا تبیین کرد؟» این مسئله کانون نظریه پردازی در باره الزام سیاسی را تشکیل می‌دهد

همان گونه که ‌آمد، واژه «الزام سیاسی» در خارج از مباحث فلسفه سیاسی کاربرد زیادی ندارد، از این‌رو، این اصطلاح، واژه‌ای نسبتاً فنی است که در ماهیت خودش بیانگر «طرح فیلسوفان» است. در پی این مسئله دست کم سه پرسش عمده در باب الزام سیاسی وجود دارد

الف. در قبال چه کسی یا چه چیزی الزام‌های سیاسی داریم؟

ب. گستره و حدود این الزام‌ها چیست؟

ج. تبیین یا توجیه این الزام‌ها چیست؟

هرچند دو پرسش اولی به لحاظ عملی مورد تأکید است، اما از نظر علمی، پرسش سوم اهمیت فلسفی دارد. در واقعیت امر، دو پرسش اولی، زمینه و مقدمه پرسش سوم به شمار می‌آید، زیرا پرسش سوم به این نکته اشاره می‌کند که مبانی یا توجیه الزام‌های سیاسی چیست؟ بنابراین، توجیه، هسته اصلی معضل فلسفی الزام سیاسی را تشکیل می‌دهد

در بسیاری از موارد به جای واژه «نظام سیاسی»، از واژه «حکومت» یا «جامعه سیاسی» استفاده می‌شود. تمام این واژه‌ها بیانگر یک حقیقت است، هرچند ممکن است تفاوت‌های ظریفی را نمایان کنند. معمولاً دولت و ارتباط نظام‌مند اعضای آن با یکدیگر بر اساس شرایط عضویت افراد است.8 البته تأکید بر الزام سیاسی و لزوم اطاعت از آن به معنای غفلت از الزام افراد نسبت به قانون خاص آن حکومت نیست، زیرا زندگی مدنی، خود مستلزم حداقل پایبندی به نظم عمومی و التزام به قانون است؛ با این فرض که اگر این التزام، عمق عقلانی و اخلاقی نیابد، در سطح التزام صوری باقی می‌ماند. الزام سیاسی نسبت به تمام ابعاد و گستره نظام سیاسی فراگیر بوده و تمام الزامات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی ناشی ازحکومت / نظام سیاسی را در بر خواهد داشت

مشروعیت

با دقت در مسئله الزام سیاسی به روشنی درمی‌یابیم که هرنوع بحث از الزام سیاسی، مستلزم بحث پیشین از مشروعیت یا legitimacy است، زیرا مبحث الزام سیاسی، رابطه وثیقی با این مفهوم دارد. بر این اساس، شهروندان زمانی ملزم به اطاعت از یک نظام سیاسی خواهند بود که در مرحله اول، نظام موصوف را حق و مشروع بدانند و سپس با توجه به حقانیت آن به قبول فرمانروایی و اطاعت از آن ملتزم باشند

مشروعیت سیاسی با نگاه فلسفی به معنای «توجیه حقانیت فرمانروایی و دلیل عقلانی قبول حاکمیت یک نظام/فرد است»9 نظریه‌های مشروعیت فلسفی در پاسخ به سؤال مربوط به «چیستی وچرایی حق فرمانروایی و قبول سلطه سیاسی» ارائه می‌شوند؛ یعنی سؤال این است: دلیل اصلی «باید» اطاعت از حکومت چیست؟ 10 «الزام سیاسی» شامل حقانیت فلسفی و به‌خصوص ارزش اخلاقی با هم است. فرمانروایی هرچه باشد عین قدرت (محض) نیست. فرمانروایی مربوط به شایستگی حکم راندن است و قدرت صرف برای تأمین این شایستگی کافی نیست

اصطلاح «الزام سیاسی» و «مشروعیت»(بر اساس تلقی فلسفی) هم افق بوده و هم‌پوشانی دارند، البته با این تفاوت که الزام سیاسی، عام‌تر از مشروعیت است؛ هرجا الزام سیاسی وجود دارد، مشروعیت شرط قبلی آن است، اما ممکن است نظام مشروعی فرض شود که در مورد خاص، فاقد الزام سیاسی باشد، زیرا ممکن است نافرمانی مدنی گروهی از شهروندان در مورد نظام مشروع نیز مصداق یابد.12 در مورد الزام سیاسی، تمرکز اصلی بر توجیه اخلاقی می‌باشد؛ یعنی مردم از نظر اخلاقی زمانی موظف به اطاعت از یک حکومت/‌حاکم‌اند که حد‌اقل‌هایی از مشروعیت/ حق فرمانروایی را داشته باشد

مشروعیت جامعه شناختی به مقبولیت نظام سیاسی و کارآمدی نظری و عملی آن در عرصه عمل نظر دارد. از این‌رو، سؤال این است که مردم چرا ازحکومت خودشان اطاعت می‌کنند،13 نه آنکه چرا «باید» اطاعت کنند؟ ماکس وبر جامعه‌شناس معر.ف آلمانی بحث های منسجم و نظام‌مندی درباره مباحث مشروعیت جامعه شناختی، ارائه کرده است. تحلیل وی از مشروعیت با استفاده از مطالعات تاریخی و جامعه‌شناختی در تاریخ تفکر اجتماعی ـ سیاسی جوامع صورت می‌گیرد. ماکس وبر سیادت مشروع را منحصر در سه نوع: عقلایی ـ قانونی، کاریزمایی و سنتی می‌داند

عدالت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تمایز عدالت در ادبیات لیبرالیستی و ادبیات ا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تمایز عدالت در ادبیات لیبرالیستی و ادبیات اسلامی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تمایز عدالت در ادبیات لیبرالیستی و ادبیات اسلامی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تمایز عدالت در ادبیات لیبرالیستی و ادبیات اسلامی در pdf

چکیده  
مقدمه  
عدالت در ادبیات لیبرالیستی  
عدالت در ادبیات اسلامی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تمایز عدالت در ادبیات لیبرالیستی و ادبیات اسلامی در pdf

نهج البلاغه، 1385، ترجمه عبدالمحمد آیتی، چ هفدهم، تهران، فرهنگ اسلامی

آربلاستر، آنتونی، 1377، لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، چ سوم، تهران، مرکز

افلاطون، 1380، مجموعه آثار (کتاب جمهوری)، ترجمه محمدحسن لطفی، چ سوم، تهران، خوارزمی

برلین، آیزیا، 1390، آزادی و خیانت به آزادی، ترجمه عزت اله فولادوند، چ سوم، تهران، ماهه

بوردو، ژرژ، 1378، لیبرالیسم، ترجمه عبدالوهاب احمدی، تهران،، نی

داوری اردکانی، رضا، 1383، فرهنگ، خرد و آزادی، چ دوم، تهران، ساقی

راولز، جان، 1383، عدالت به مثابه انصاف، ترجمه عرفان ثابتی، تهران، ققنوس

ساندل، مایکل، 1374، لیبرالیسم و منتقدان آن، ترجمه احمد تدین، تهران، علمی و فرهنگی

غنی نژاد، موسی، 1372، سراب عدالت از دیدگاه هایک، نامه فرهنگ، ش 10 و 11، ص 42 ـ 49

فیض کاشانی، محسن، 1402ق 1980م، تفسیر الصافی، چ دوم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات

قمی، شیخ عباس، 1427ق، سفینه البحار، چ چهارم، تهران، اسوه

مجلسی، محمدباقر، بی تا، بحارالانوار، چ سوم، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی

مطهری، مرتضی، 1386، مجموعه آثار، تهران، صدرا

موحد، محمدعلی، 1384، در هوای حق و عدالت، چ سوم، تهران، کارنامه

میل، جان استوارت، 1375، رساله درباره آزادی، ترجمه جواد شیخ الاسلامی، چ چهارم، تهران، علمی و فرهنگی

ـــــ، 1388، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نی

چکیده

مفروض بنیادین در این گفتار مبتنی بر تمایز جوهری میان دو مکتب معرفتی ـ عقیدتی اسلام و لیبرالیسم است. اسلام مکتب وحیانی و لیبرالیسم ایدئولوژی انسانی است. در بیان تمایز ذاتی میان این دو مکتب، مطالعه‌ای تطبیقی در موضوع عدالت انجام شده است. در این مطالعه، معلوم گردید که مفهوم بنیادین و اصیل در لیبرالیسم، آزادی فردی است. به هر میزان که لیبرالیسم بر آزادی‌های فردی پافشاری کرده، عدالت بیشتر به حاشیه رفته است. اما در اسلام، پس از اصل توحید، عدالت در کانون تفکر اسلامی جای دارد. مؤمنان به عدالت‌ورزی فرا خوانده شده‌اند. بنیاد حکومت اسلامی بر عدالت است. چنان‌که امیر مؤمنان علی(ع) بیعت با مردم مدینه را تنها به شرط اقامه قسط و عدل پذیرفتند

کلیدواژه‌ها: عدالت، آزادی فردی، منفعت‌گرایی، اقتدار، قانون

 

مقدمه

اسلام و لیبرالیسم دو نظام معرفتی ـ عقیدتی مستقلی هستند که به دلیل تمایزهای بنیادی نمی توان یکی را به دیگر تأویل برد، یا وصفی برای یکدیگر تلقی کرد. تأویل اسلام به لیبرالیسم و بعکس، یا توصیف اسلام به لیبرالیسم (اسلام لیبرالی) و لیبرالیسم به اسلام (لیبرالیسم اسلامی)، بدون فروکاستن و فرسایش مبانی نظری ممکن نیست. اسلام آیین الهی است که در فرایند نزول وحی به دست بشر رسیده است و در پردازش آن حتی رسول خدا هیچ نقشی نداشته است: ما ینطق عن الهوی إن هو الا وحی یوحی (نجم: 4). بنیاد معرفتی اسلام بر خدامحوری استوار است و انسان مخلوق و بنده خدا است و بر پایه شریعت الهی، حیات این جهانی خود را سامان می دهد. در مقابل، لیبرالیسم ایدئولوژی انسانی است که در شکل گیری آن تجربه بشری دخالت مستقیم دارد. به همین دلیل، بر خلاف اسلام، که باید آن را فهمید، لیبرالیسم را باید طراحی و ایده پردازی کرد. بنیاد معرفتی لیبرالیسم بر انسان محوری و فردیت استوار است. لیبرالیسم، هرگونه مرجعیت دین وحیانی را برنمی تابد و آن را نفی یا انکار می کند. انسان و جامعه لیبرال، نظام حقوقی و حیات دنیوی خویش را بر این پایه قرار می دهد. بر این اساس، منطقی به نظر می رسد که رویکرد اسلام و لیبرالیسم در موضوع مهمی چون عدالت، تمایز ذاتی و بنیادین با یکدیگر داشته باشند

ازآنجا که محدود کردن دامنه تحقیق امر ضروری است، بحث با این پرسش اساسی پی گیری می شود که عدالت در هر دو نظام معرفتی ـ عقیدتی اسلام و لیبرالیسم، تا چه اندازه جدی گرفته شده است؟ آیا عدالت به طور یکسان در کانون اندیشه اسلامی و لیبرالیستی جای دارد؟ آیا اسلام و لیبرالیسم در ساماندهی های سیاسی و اجتماعی به یک اندازه دغدغه عدالت محوری را دارند؟ پاسخی که در این تحقیق آمده، تأکید بر این فرض است که آن گونه که عدالت در اسلام اصالت و نقش محوری دارد، در لیبرالیسم چنین نیست. عدالت در لیبرالیسم بر خلاف اسلام، جدی گرفته نشده است

 

عدالت در ادبیات لیبرالیستی

در ادبیات لیبرالیستی، بیشترین واژه ای که توجه اذهان را به خود جلب می کند، واژه آزادی است. کمتر واژه ای همچون آزادی در ادبیات لیبرالیستی موضوعیت دارد. سازمان ادبیات سیاسی و اجتماعی با محوریت آزادی است. مقصود از آن، آزادی های فردی است. جان استوارت میل در تعریف آزادی گفته است

آزادی حقیقی ـ به مفهومی که واقعاً شایسته این نام باشد ـ همین است که ما باید آزاد باشیم که منافع خود را به هر راهی که خود می پسندیم، تعقیب کنیم مشروط بر اینکه در ضمن این تعقیب نکوشیم به منافع حقه دیگران لطمه بزنیم، یا اینکه از کوشش آنها برای تحصیل منافعی که با مصالح مشروع ما اصطکاک ندارد، جلوگیری کنیم (میل، 1375، ص50)

ژرژبوردو، تعریف ساده شده آزادی را اینگونه بیان کرده است: آزادی توانایی ای است موجود در هر انسان برای عمل کردن بر طبق اراده خاص خویش، بی آنکه ملزم به تن دادن الزامات دیگری جز آنچه برای آزادی دیگران ضروری است باشد (بوردو، 1378، ص47). برداشت و تعریف اغلب نویسندگان و روشنفکران لیبرال از مفهوم آزادی، تقریباً به این دو تعریف نزدیک است. دغدغه اصلی آنان تأمین و حراست آزادی های فردی است. به طوری که کارل پوپر در کتاب جامعه باز و دشمنان آن و آبزایا برلین در آزادی و خیانت به آزادی، درباره دشمنان آزادی سخن گفته اند. چنین دغدغه ای در ادبیات لیبرالیستی، نسبت به عدالت منقود است. تألیف اثری درباره دشمنان عدالت برای لیبرال ها چندان جذاب نبوده است. به تعبیر دکتر رضا داوری، اکنون آزادی لفظ و مفهومی هر جایی شده و عدالت در حجاب و حصار خود بنیادی بشر و ایدئولوژی ها و خطابه های متعلق به دوره جدید پوشیده و محجوب گشته است (داوری اردکانی، 1383، ص225). هرچند خود وی هم گرفتار همین سلطه لیبرالی شده و در عنوان کتاب خود، به جای عدالت، آزادی را برمی گزیند

مفهوم آزادی را نمی توان در ادبیات لیبرالیستی نادیده گرفت؛ زیرا موجب انکار لیبرالیسم می شود. ولی در مورد عدالت این چنین نیست. عدالت در اندیشه لیبرال قابل چشم پوشی است؛ هر فردی آزاد است هرگونه که مایل است، زندگی خود را انتخاب کند. اگرچه این انتخاب، عادلانه نباشد. افراد مجازند عالمی را برای خود بسازند که با عدالت سازگاری نداشته باشد. تنها چیزی که آزادی فرد را تحدید می کند، آسیب رساندن و اضرار به دیگران است. چنین حدی برای آزادی لزوماً به معنای عدالت نیست؛ زیرا هر آسیب نرساندن و عدم اضراری عدالت نیست. طبیعی است که وقت عدالت در اندیشه سیاسی لیبرال جدی گرفته نشود، نابرابری های سیاسی و اجتماعی به معضلی جبران ناپذیر تبدیل خواهد شد. چنان که امروزه جوامع لیبرال گرفتار آن شده اند. به عقیده ژرژبوردو، لیبرال ها بسیار دیر با این انتقاد مواجه شدند: هنگامی که لیبرالیسم با تبدیل شدن به آموزه ای غالب به تحمیل نظمی اجتماعی پرداخت که در آن آزادی به سبب پدید آوردن بی عدالتی ها شکل اصلی خود را از دست داد (بوردو، 1378، ص 37)

امروزه، قانون ریزی های لیبرال، به دلیل تحمیل تبعیض نژادی و نابرابری بر جامعه، از خلأ عادلانه بودن رنج می برند. به طوری که این امر در نظر برخی، نشان دهنده نیاز به مفهومی از عدل است که با آن بتوان خود قوانین را مورد قضاوت قرار داد (آربلاستر، 1377، ص 112)

تمام تلاش جان راولز در نیمه دوم قرن بیستم این است که بتواند لیبرالیسم را با مفهومی از عدالت (عدالت به مثابه انصاف) آشتی دهد. سؤال وی این است که چگونه می توان برداشتی از عدالت را برای رژیمی مبتنی بر قانون اساسی طراحی کرد که هم بذاته قابل دفاع به نظر برسد و هم طرفداران بالفعل و بالقوه آن بتوانند این برداشت را تأیید کنند (راولز، 1383، ص 73). درواقع، جان راولز پروژه تعدیل لیبرالیسم را بر عهده گرفته است؛ تعدیلی که ناظر به طبقه  ای است که بیشترین سود را از نظام لیبرالیستی برده است. بورژوازی پیروزمندانه توانست در این آموزه تضمینی سزاوار خویش بیابد و با معرفی لیبرالیسم به مثابه ایدئولوژی، ستمگری هایش را توجیه کرد (بوردو، 1378، ص37). جان راولز، وظیفه خود دانسته به عنوان فیلسوف سیاسی بر مسایل به شدت مناقشه برانگیز و مورد اختلاف تمرکز کند. وی تضاد جدی میان دعاوی آزادی و دعاوی برابری در سنت لیبرالیستی مشاهده کرده است. به عقیده وی: مناقشه های حدود دو قرن گذشته نشان می دهد که هیچ گونه توافقی عمومی درباره مناسب ترین طرز آرایش نهادهای اساسی مدافع آزادی و برابری شهروندی دموکراتیک وجود ندارد (راولز، 1383، ص22). جان راولز، ریشه بی اعتنایی به عدالت را در مکتب فایده گرایی دانسته که در سنت لیبرالیسم نشو و نما یافته است. به عقیده وی، ویژگی تکان دهنده دیدگاه مکتب فایده گرایی در مورد عدالت این است که برای این مکتب اهمیتی ندارد. مگر به صورت غیرمستقیم که این مجموعه رضامندی چگونه میان افراد توزیع گردد (ساندل، 1374، ص61)

لیبرال ها همواره از ناحیه دولت احساس خطر و نگرانی می کنند. دولت شرّ لازمی است که باید مهار شود. اما شرّ بودن دولت، نه از آن روست که ممکن است بی عدالتی کند، بلکه چون موجب تحدید آزادی های فردی می شود، نگران کننده است. دولت واقعیتی جزء من مستقل و نماد اقتدار است. اقتدارگرایی هم به معنای باز بودن نامحدود اقتدار دولتی است؛ چون هر دولتی بالقوه ظرفیت اقتدارگرایی را در خود دارد؛ تهدیدی برای محدود سازی آزادی فردی به شمار می آید. ازاین رو، دولت مطلوب از نگاه لیبرالیسم سیاسی، آن است که قلمرو هرچه وسیع تری را برای حقوق فردی در نظر بگیرد و خود را به دخالت در آن قلمرو مجاز نداند. بعکس، نامطلوب ترین دولت آن است که مرزی میان زندگی خصوصی و زندگی عمومی قایل نباشد و بخواهد در همه چیز دخالت کند (موحد، 1384، ص231). همین نگرانی از اقتدار، موجب فاصله گرفتن برخی از لیبرال ها با ایده برابری خواهی نزدیک شود؛ زیرا برابری خواهی دولت دستاویزی برای رفتاری نابرابر با شهروندان می شود. به عقیده فریدریش هایک، ایده برابری را که از قبول عام برخوردار است و در ظاهر با دموکراسی موافقت دارد، به وقت خود می تواند آرمان های بنیادین آزادی و ارزش فرد را از اساس ویران کند و زندگی را بی معنا و تهی سازد. وی این گزاره که می گوید: همه افراد برابر زاده می شوند، نادرست دانسته است (ساندل، 1374، ص135)

برداشت لیبرالیستی از مفهوم عدالت، شباهت زیادی با تعریف ثراسوماخوس سوفسطایی دارد. منفعت شخصی تلازم ذاتی با اندیشه آزادی دارد، بلکه اصالت نفع انگیزه اصلی در شکل گیری اندیشه لیبرال است. ایده آزادی راهی برای تأمین منافع شخصی است. به همین دلیل، میان لیبرالیسم و فایده گرایی همپوشانی و همخوانی زیادی برقرار است. آن گونه که از جان استوارت میل نقل شد، آزادی حقیقی یعنی تأمین منافع خود از هر راهی که خود می پسندیم. پس بنیاد اندیشه آزادی بر نفع خواهی خود استوار است. اگر هم دولت تهدیدی برای آزادی به شمار می رود، چون منافع شخصی فرد را مورد تهدید قرار می دهد. همواره اقتدار از اتباع خود انتظار دارد که منافع شخصی را فراموش کرده، به نفع اقویا عمل کنند. هرچند این تبعیت در چارچوب قانون باشد. حال، اگر عدالت عبارت از: تبعیت و عمل به قانون است، معنای دیگر آن عبارت از: به سود و نفع اقتدار عمل کردن است. عدالت از ما می خواهد به نفع خود عمل نکنیم، بلکه به نفع اقویا و حاکمان عمل کنیم؛ زیرا حاکمان قوانین را به نفع خود وضع می کنند. بدین ترتیب، در نگاه فایده گران لیبرالی چون جان استوارت میل، عدالت به مثابه معضلی برابر اصالت نفع به شمار می رود. او عدالت را در سراسر تاریخ تفکر فلسفی، مانعی برای پذیرش فایده گرایی دانسته است

در تمامی اعصار تفکر فلسفی، یکی از بزرگ ترین موانع در مقابل پذیرش اینکه فایده یا خوشبختی معیار درستی و نادرستی اخلاقی است، از انگاره عدالت ناشی شده است. احساس نیرومند و درک ظاهراً روشنی که این واژه با سرعت و قطعیتی شبیه شمّ غریزی احضار می کند، آن را در نگاه اکثریت متفکران چنان می نمایاند که گویی به کیفیتی ذاتی در اشیاء اشاره دارد. این امر نشان می دهد که امر عادلانه باید همچون چیز مطلقی در طبیعت و ماهیت موجود باشد که به طور کلی متمایز از تغییر و تنوع و مصلحت است و از منظر نظری، متضاد آن است، اگرچه در بلندمدت، هرگز از آن واقعاً منفک نیست (میل، 1388، ص123)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن در pdf

چـکیده    
مقدمه    
1 نماز یا مکاء و تصدیه؟    
معناى مکاء و تصدیه    
انگیزه مشرکان از مکاء و تصدیه    
2 دُعاى جاهلى    
حجّ جاهلى    
3 تلبیه جاهلى    
4 احرام جاهلى    
5 طواف عریان    
6 سعى جاهلى    
7 پرهیز از خوردن گوشت قربانى    
8 . مالیدن خون قربانى به دیوار کعبه    
9 وقوف در مزدلفه به جاى عرفات    
10 وقوف در منا و تفاخر به آباء    
نتیجه    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله عبادت هاى جاهلى از منظر قرآن در pdf

1 طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، (م 310 ق) تحقیق صدقى جمیل عطار، بیروت، دارالفکر، 1415 ق

2 شیخ طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، (م 460 ق)، تحقیق احمد حبیب قصیر عاملى، قم، مکتب الاعلام الاسلامى، 1409 ق

3 النحاس، ابوجعفر، معانى القرآن، (م 338 ق)، تحقیق محمد على صابونى، جامعه ام القرى، 1409 ق

4 ابن منظور، لسان العرب، (م 711 ق)، قم، نشر ادب الحوزه، 1405 ق

5 فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، (م 175 ق)، به تحقیق مهدى مخزومى وابراهیم سامرائى، ایران، مؤسسه دارالهجره، 1409 ق

6 سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور، (م 911 ق)، جده، دارالمعرفه، 1365 ق

7 قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمى، (م 329 ق) تصحیح سید طیب جزائرى، قم، مؤسسه دارالکتاب، 1404 ق

8 ابن جوزى، ابوالفرج عبدالرحمان، زاد المسیر فى علم التفسیر، (م 597 ق)، بیروت، دارالفکر، 1407 ق

9 طباطبایى، علامه سید محمد حسین، المیزان، (م 1402ق)، قم، نشر جامعه مدرسین

10 ابن کثیر الدمشقى، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، (م 774 ق)، بیروت، دارالمعرفه، 1412 ق

11 طبرانى، سلیمان بن احمد ،کتاب الدعاء، (م 360 ق)، تحقیق مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1413 ق

12 حمیرى، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، (م 218ق) تحقیق محمد محى الدین عبد الحمید، مصر، مکتبه محمد على صبیح و اولاده

13 طبرسى، فضل بن الحسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن(م 560 ق)، بیروت، مؤسسه الأعلمى، 1415 ق

14 کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، (م 329 ق) به تحقیق على اکبر غفارى، تهران، دارالکتب الاسلامیه. 1388 ق

15 بنت الشاطى، مع المصطفى(صلى الله علیه وآله).(م 1410 ق)، بیروت، دارالکتب العربى، 1392 ق

16 بغدادى، محمد بن حبیب، المحبّر، (م 245 ق)، نسخه خطى در نزم افزار معجم فقهى

17 بغدادى، محمد بن حبیب، المنمقّ فى اخبار قریش،( م 245 ق)، تصحیح خورشید احمد فاروق [بى جا]، عالم الکتاب، 1964 م

18 هندى، علاء الدین على المتقى بن حسام الدین ،کنز العمال (م975 ق)، تحقیق شیخ بکرى حیانى و شیخ صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق

19 طبرانى، سلیمان بن احمد،المعجم الکبیر، ( م 360 ق)، تحقیق حمدى عبد المجید سافى، قاهره، مکتبه ابن تیمیه،[بى تا]

20 ثعالبى، عبدالرحمان بن محمد، تفسیر الثعالبى (الجواهر الحسان)،( م 875ق)، تحقیق عبدالفتاح ابوسنه و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1418 ق

21 شریف مرتضى، على بن الطاهر، ، امالى المرتضى،(م 436 ق)، تحقیق سید محمد بدر الدین نعسانى، قم، مکتبه آیه الله النجفى، 1403 ق

22 فخر رازى، التفسیر الکبیر، تهران، دار الکتب العلمیه، [بى تا]

23 نیشابورى، مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح،(م261 ق)، بیروت، دارالفکر، [بى تا]

24 بخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح البخارى، (م 256 ق)، بیروت، دارالفکر، 1401 ق

25 نسائى،احمد بن شعیب، سنن النسائى، (م 303 ق)، بیروت، دارالفکر، 1348 ق

26 ابن جارود،سلیمان بن داود، مسندابى داود الطیالسى، (م 204 ق)، بیروت، دارالحدیث، [بى تا]

27 حاکم نیسابورى، المستدرک على الصحیحین،(م 405 ق)، تحقیق یوسف مرعشلى، بیروت، دارالمعرفه، 1406 ق

28 انصارى قرطبى، محمد بن احمد ، الجامع لاحکام القرآن، (م 671 ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق)

29 جصاص، احمد بن على رازى، احکام القرآن، (م 370 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415 ق

30 الطریحى، فخر الدین، تفسیر غریب القرآن، (م 1085ق)، تحقیق محمد کاظم طریحى، قم، نشر زاهدى، [بى تا]

31 واحدى نیسابورى، على بن احمد، اسباب نزول الآیات، (م 468 ق)، قاهره، مؤسسه الحلبى، 1388 ق

32 معرفت، محمد هادى، التمهید فى علوم القرآن،، قم، نشر جامعه مدرسین، 1416 ق

33 مجاهدبن جبر مکى مخزومى، التفسیر (م 104 ق)، تحقیق عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتى، اسلام آباد، مجمع البحوث الاسلامیه،[بى تا]

34 عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشى، (م 320 ق)، تحقیق سید هاشم رسولى، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، [بى تا]

35 شریف مرتضى، رسائل المرتضى، (م 436 ق)، تحقیق سید مهدى رجایى، قم، دارالقرآن، 1405 ق

36 ابن ابى عاصم، الآحاد و المثانى، (م 287 ق)، تحقیق فیصل احمد جوابره ریاض، دارالدرایه، 1411ق

37 ابن قتیبه دینورى، عبدالله بن مسلم، غریب الحدیث، (م 276 ق)، تحقیق عبدالله جبورى، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق

38 حمیرى بغدادى، ابوالعباس عبدالله، قرب الاسناد(م 300 ق)، قم، مؤسسه آل البیت، 1413 ق

39 ثابت بن دینار، ابوحمزه، تفسیر القرآن الکریم،(م 148 ق)، تحقیق عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم، نشر الهادى، 1420 ق

40 مسلم، صحیح مسلم بشرح النووى، بیروت، دارالکتاب العربى، 1407 ق

41 طبرانى، سلیمان بن احمد، مسند الشامییّن (م 360 ق) تحقیق حمدى عبدالمجید سلفى، بیروت، مؤسسه الرساله، 1417 ق

42 طبرسى، فضل بن الحسن، تفسیر جوامع الجامع،(قرن 6)، قم، نشر جامعه مدرسین، 1418 ق

43 ابن حجر عسقلانى، شهاب الدین، فتح البارى شرح صحیح البخارى، (م 852ق)، بیروت، دارالمعرفه للطباعه و النشر،[بى تا]

44 یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب بن واضح، تاریخ الیعقوبى، (م 292 ق)، بیروت، دارصادر،[بى تا]

45 زمخشرى، محمود بن عمر، الفائق فى غریب الحدیث، (م 538 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، [بى تا]

46 طبرانى، سلمیان بن احمد ،المعجم الأوسط، (م 360 ق)، تحقیق ابراهیم حسینى، [بى جا]، دارالحرمین، [بى تا]

47 هیثمى، نورالدین ،مجمع الزوائد و منبع الفوائد (م 807 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق

48 طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (م 310 ق)، بیروت، اعلمى، [بى تا]

49 ابن ابى الحدید،، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، (م 656 ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، [بى جا]، داراحیاء الکتب العربیه، 1378ق

50 نسائى، احمد بن شعیب، فضائل الصحابه، (م 303 ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، [بى تا]

51 مالک بن انس، کتاب الموطّأ، (م 179 ق)، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1406 ق

52 ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل (م 241 ق)، بیروت دار صادر،[بى تا]

53 راوندى، قطب الدین، فقه القرآن، (م 573 ق)، تحقیق سید احمد حسینى، قم، مکتبه آیه الله النجفى، 1405 ق

 

چـکیده

جاهلیت از منظر قرآن کریم در ابعاد و محورهاى گوناگونى قابل بحث است. یکى از این محورها که در آیات قرآن انعکاس یافته، چگونگى انجام مراسم دینى و عبادت هاى مردم عصر جاهلى، به ویژه عرب ساکن در جزیره العرب است. از آن جا که بشر به لحاظ نیاز و زمینه فطرى نمى تواند فارغ از عبادت باشد، عرب جاهلى نیز مراسم عبادى خاصى داشتند که به صورت فردى یا جمعى انجام مى شد. هر چند اصل این عبادات، غالباً در تعالیم ادیان آسمانى پیشین، به ویژه دین حنیف ابراهیمى(علیه السلام) ریشه داشت، اما آنان در چگونگى انجام آن دچار کژى ها و تحریفاتى شده بودند که گاه شکل خنده آور و پوچى را براى یک عبادت پدید آورده بود. در این مقال با بهره گیرى از روایات تفسیرى کژى هاى عبادى مردم جاهلى را در حدّى که قرآن کریم گزارش کرده بررسى مى کنیم

واژگان کلیدى: جاهلیت، عبادت جاهلى، تاریخ جاهلیت، قرآن و جاهلیت

مقدمه

عصر جاهلى، یعنى دوره اى که جوامع بشرى بر اثر دور ماندن از عصر انبیا و رسوخ عقاید و عادت هاى غلط و خرافى داراى وضعیتى مى شوند که مناسب ترین عنوان براى آن، واژه “جاهلیت” است. این وضعیت تنها مخصوص عربِ ساکن در جزیره العرب پیش از ظهور اسلام نیست، بلکه شامل جوامع مختلفى مى شود که در برخى ویژگى ها مشترک اند. بنابر بعضى روایات، دوران مابین ظهور انبیا به دوره جاهلیت موسوم است.2 دلیل این امر مى تواند نکته یاد شده در فوق باشد که همان دورىِ تدریجى از تعالیم انبیاى پیشین و کهنه شدن آموزه هاى وحیانى و رسوخ عقاید خرافى است

امروزه براى اطلاع و شناخت درست از وضعیت مشترک جوامع جاهلى، راهى جز وحى و گزارش هاى مرتبط با منابع وحیانى وجود ندارد. قرآن کریم به عنوان تنها کتاب دست ناخورده آسمانى، امروزه مى تواند به بشر در راستاى کشف ویژگى هاى مشترک جوامع جاهلى، یارى فراوانى برساند. ویژگى هاى جامعه جاهلى در قرآن و سنّت عمدتاً درباره سه محور کلى است: 1 دین و اعتقادات، 2 شرایع دینى، 3 اخلاق فردى واجتماعى

در محور اول، قرآن کریم وضعیت اعتقادى و دینى مردم جاهلى را با دقت بررسى کرده است. گزارش قرآن کریم در این باره را مى توان به مقولاتى چون کفر، شرک، گمان باطل و افترا بر خدا، تکذیب رسولان الهى و انکار معاد، ناظر دانست. درمحور دوم، قرآن کریم به رفتارهاى دینىِ ناشى از اعتقادات درونى پرداخته که به شرایع دینى نامبردار است. مردم جاهلى بر اساس برخى عوامل، از جانب خود رفتارهاى دینى را ساخته و پرداخته بودند یا رفتارهاى دینى ناشى از منابع وحیانى را دچار تحریف ها و خرافات کرده و بدان پاى بند بودند. و بالأخره، محور سوّم از ویژگى هاى جاهلى، اخلاقیات و عادت هاى فردى و اجتماعى است

آن چه در این مقال در پى بررسى قرآنى آن هستیم بخشى از محور دوّم، یعنى وضعیت عبادت هاى مردم جاهلى است. نفسِ انجام عبادت ها، امرى فطرى است و ریشه در نهاد انسان ها دارد، اما چگونگى انجام آن ممکن است دچار کژى و تحریف شود. آنچه در پى مى آید نگاهى است به عبادات مردم جاهلى جزیره العرب که به گونه اى در قرآن کریم انعکاس یافته است، هر چند در حدّ اشاره; از این رو در بررسى وضع عبادت هاى جاهلى از روایات تفسیرى و نیز تاریخى بى بهره نبوده ایم

1 نماز یا مکاء و تصدیه؟

نماز که یکى از مهم ترین جلوه هاى عبادت و زیباترین نمادهاى عبودیت است بر اثر جهل جاهلان، گونه اى تأسف بار و مسخره آمیز یافته بود. قرآن کریم ضمن آیه شریفه 35 سوره انفال، نماز جاهلى را این چنین توصیف کرده است

وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ; (آن ها که مدعى هستند ما هم نماز داریم) نمازشان نزد خانه (خدا) چیزى جز سوت کشیدن و کف زدن نبود، پس بچشید عذاب (الهى) را به خاطر کفرتان

معناى مکاء و تصدیه

مُکاء از مکا یمکو و به معناى سوت کشیدن و صفیر است، لذا در حجاز به پرنده اى که صدایى شبیه صفیر دارد «مَکّاء» مى گفتند. این سوت کشیدن، گاه با نهادن دست بر دهان و گاه بدون آن تحقق مى یافت

تصدیه نیز مصدر از صدّى یصدّى و از ریشه صدى، به معناى صداى منعکس شده از کوه است. و مراد از آن، صداى حاصل از به هم خوردن صفحه دو دست بر روى هم است که از آن به “تصفیق”نیز تعبیر مى شود; یعنى کف زدن3 البته برخى نیز مدعى شده اند تصدیه در اصل، تصدده بوده و دال به یاء تبدیل شده، و از ریشه صدّ و به معناى بازداشتن و منع کردن است و مراد از آن، ممانعت مشرکان از زیارت مسلمانان نسبت به بیت الله الحرام است.4 اما چنین معنایى علاوه بر آن که تکلّف تغییر یک حرف به حرف دیگر را به همراه دارد با ظاهر و سیاق آیه نیز سازگار نیست، چرا که آیه در صدد بیان عملى عبادى توسط مشرکان است که یک جزء آن، سوت کشیدن(مکاء) بوده و طبیعتاً جزء دیگر باید با آن هم سنخ باشد. در حقیقت، آیه در صدد بیان فعل لغو و بیهوده اى است که مشرکان به عنوان نماز در کنار بیت الله الحرام انجام مى داده اند. علاوه بر این در آیه قبل از این آیه به «صدّ عن المسجد الحرام» توسط مشرکان اشاره شده است; لذا ضرورتى در تکرار همین معنا در آیه بعد نیست. برخى نیز تصدیه را به معنى طواف به سمت چپ (الطواف على الشمال) دانسته اند5 که دلیل قابل قبولى این معنا را همراهى نمى کند

بنابر آن چه گذشت، آیه شریفه، در صدد نفى و محکوم کردن رفتار مشرکانى است که مسلمانان را از زیارت بیت الله و انجام مناسک عبادى مربوط به خانه خدا بازداشتند. این جلوگیرى همراه این ادّعا بوده که آنان سزاوارتر به عبادت در کنار بیت الله الحرام هستند، از این رو، خداوند در جمله اى تحقیرآمیز، گونه عبادت آنان را در کنار بیت الله الحرام به چالش کشیده و به طور ضمنى رفتارهاى عبادى مشرکان و مسلمانان را در معرض تطبیق و مقایسه قرار داده است، و قصد آن دارد که عدم صلاحیت مشرکان را ـ با چنان عبادتى ـ در منع مسلمانان از بیت الله الحرام اثبات، و انحراف عبادى آنان را محکوم کند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله نقاشی کودکان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نقاشی کودکان در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نقاشی کودکان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله نقاشی کودکان در pdf

« مقدمه »    
تاریخچه و بررسی نظری    
مطالب اساسی در خصوص نقاشی کودکان و مفاهیم آن    
کودک و محیط او    
نقش معلم    
شیوه های انگیزش    
چگونه نقاشی کنیم    
موضوع نقاشی و شخصیت کودک    
نقاشی کودکان ، روش برای کاربرد تست و سنجش کودکان    
نقاشی و ارتباط آن با مفاهیم دینی و قرآن    
اصولی را که مربیان در کارهای هنری با کودکان باید رعایت کنند    
آموزش نقاشی    
نقاشی آزاد    
وسایل نقاشی    
مدادرنگی    
روشهای مختلف آموزش نقاشی    
نقاشی با انگشتان    
نقاشی باخط و نقطه    
نقاشی بامرکب سیاه    
نقاشی با گلوله کاغذی    
چاپ با برگ    
چاپ با قوطی کبریت    
مشکلات موارد نقاشی    
استفاده از عناصر مختلف در تدریس هنرنقاشی    
ایجاد و شجاعت و از بین بردن ترس در کودکان    
بردن به طبیعت و استفاده از آن برای نقاشی    
نقاشی و زندگی عاطفی کودک    
بررسی برون افکنی از طریق خط ، فضا و رنگ    
1 خط    
2 فضا    
3 رنگ    
نماد رنگها    
موضوع نقاشی و شخصیت کودک    
1 شکل آدم    
2 خانه    
3 درخت    
4 خورشید و ماه    
5 حیوانات    
نقاشی خانواده    
فاصله بین اشخاص نقاشی    
کمبود محبت    
نقاشی کودکان عقب مانده ذهنی    
نقاشی کودکان منزوی و درخود فرورفته    
نقاشی کودکان مضطرب    
احساس تقصیر و افسردگی در نقاشی    
نقاشی و روان درمانی    
تفسیرنقاشی    
فهرست منابع    

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله نقاشی کودکان در pdf

کارهای دستی و هنری کودکان لیلی انگجی ، منوچهر ترکمان – انتشارت مدرسه
روانشناسی بازی ، دکتر محمدعلی احمدوند – انتشارات پیام نور
آشنایی با مهارتهای مربی قرآن کودک، مجید غلامی – زهرا حمیدیان
مقدمه ای بر روانشناسی نقاشی کودکان گلین توماس  ترجمه محمدتقی فرامرزی
هنر نقاشی در ابتدایی،  سیده فاطمه ذبیحی
نقاشی برای دانش آموزان دبستانی ، مرکز نشر کتابهای طراحی و نقاشی در ایران
نقاشی کودکان و مفاهیم آن ترجمه عبدالرضا صرافان

« مقدمه »

میل به نقاشی از دوران کودکی در انسان پدیدار می شود. شاید بتوان گفت با ما به دنیا می آید . همه شما تاقبل از رفتن به کودکستان بدون شک دیوارهای منزلتان را خط خطی کرده اید. اگر هم اکنون به کودکانی که در خانه شما هستند توجه کنید این تمایل غریزی را در آنها خواهید دید. یک مداد و یک ورق کاغذ ، وسیله ای است که کودک را ساعتها سرگرم می کند و نیروی اندیشه و تخیل او را به کار می اندازد

دست کودک شکلهای مهمی برصفحه ی کاغذ نقش می زند که برای ما بیگانه اند ولی این تصاویر بیگانه اولین و بی پیرایه ترین واکنش ذهنی و حسی کودک در برخورد با محیط را در برمی گیرد . کودک سعی می کند دنیای اطراف خود را آن گونه که حس می کندبه ما نشان دهد ، نه چنان که ما می بینیم و بنابرعرف و عادت شناخته ایم . بزرگترها خط خطی کردن بچه ها را جدی نمی گیرند. و چه بسا آنها را از بازی با قلم و رنگ باز می دارند. غافل از این که این عمل غریزی اولین اقدام کودک در شناخت واقعیات و ایجاد ارتباط بادیگران است . کودک با این وسیله سخن می گوید . و آنچه را که حس کرده و نمی تواند با زبان بگوید ، به وسیله ی خط و رنگ بیان می کند . خواندن این الفبای تصویری کارآسانی نیست ودرک آن برای بسیاری از انسانها مشکل است

شک نیست که هنرنقاشی تنها برای سرگرمی کودکان و وقت گذرانی نیست بلکه وسیله ای است که آنان نقش واقعی خود را درجهان دریافته و شخصیت خود را پرورش می دهند

نباید فراموش کرد که هدف از آموزش نقاشی در دوره قبل از دبستان تربیت نقاش نیست ، اگرچه مربی ضمن آموزش این هنر متوجه استعداد بعضی از کودکان در زمینه نقاشی می شود ، وظیفه مربی خوب و آگاه قبل از هرچیز تشویق کودکان و توجه به پیشرفت ذهنی و عقلانی آنهاست

امید است مربیان محترم بااستفاده از دستورالعملهای مندرج در این کتاب درجهت شکوفا کردن استعدادهای کودکان قدمهای موثری بردارند

تاریخچه و بررسی نظری

مطالعات جدید در خصوص نقاشی های کودکان از قرن نوزدهم آغاز می شود. بخش بزرگی از نخستین پژوهش های انجام شده در خصوص نقاشی کودکان به شکلی جامع توسط هریس (Harris ) بازنگری شده است . ( 1963 )

به نظر می رسد بسیاری از محققان تاحدودی چنین فرض کرده اند که نقاشی کودک نسخه ای از تصویری است که در ذهن کودک شکل گرفته و به همین علت نقاشی های کودک در حکم پنجره ای به درون دنیای اندیشه ها و احساس های او هستند

مطالب اساسی در خصوص نقاشی کودکان و مفاهیم آن

آیا تاکنون به نقاشی های کودکان نگریسته و اندیشیده اید که این نقاشی ها بازیابی از کدامین گوشه های اذکار و احساسات آنهایند نقاشی های کودکان جاذبه ای صریح دارند. ساده و گیرا ، سرشار از زندگی و شخصیت هستند. اما اگر دقیق تر بگوییم در می یابیم که این نقاشی ها جزئیاتی مرموز و حتی اضطراب آور در خود دارند

نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمی تواند به لفظ بیاورد از طریق نقاشی به ما انتقال می دهد. بررسی و درک زبان نقاشی اطلاعات ارزنده ای را در اختیار والدین ، مربیان ، روان شناسان و همه کسانی می گذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمزجهان کودک هستند. کودک همه مسائل زندگی خود را به واسطه نقاشی به تحریر درآورد خود را می آزماید. و (( من )) خویشتن را بنا می کند. ( هنرنقاشی در ابتدائی )

کودکان بیش از آنچه ما تصور می کنیم کنجکاو ، هوشیار و دارای قوه تشخیص هستند کودکان همه چیز را به شکل ساده و ابتدایی می بینند و آنها را به همان سادگی به تصویر می کشند نقاشی های آنان فاقد نظم بزرگترهاست

رنگهای تند و خالص و به اصطلاح زننده بکار می برند. عناصر نقاشی را روی هم ونامنظم ترسیم می کنند و به طورکلی نقاشی آنها خیلی شلوغ و درهم به نظر می رسد . لذا هیچگاه نباید از آنها انتظار داشت که اصول و قواعد نقاشی را رعایت کنند

مربی باید به نقاشی های کودکان توجه دقیق مبذول داشته و درباره جزئیات هریک از تصاویر درهم و مبهم آنان توضیح بخواهد و به حرف ها ، دلایل و تصورات کودکانه آنها با دقت و حوصله گوش دهد. زیرا این آثار ساده گویای دنیای شیرین و آرزوهای آنان است . در دنیای ذهنی کودکان که شبیه دنیای قصه هاست ،همه چیز هیات انسانی دارد. حیوانات ، گیاهان و اشیاء باهم حرف می زنند و حرکات و رفتارشان نظیرانسانهاست. درحقیقت تخیل کودکانه به همه چیز جرات انسانی می بخشد

نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب و وسیله تکامل اوست . نقاشی به کودک امکان می دهد تااطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند مربی باید در این راستا کاری کند تا قوه ابتکار کودکان را با مشارکت و کار گروهی و بیان موضوعات عمومی تقویت کند. باید باعث شود که شخصیت کودک ساخته شود و او به پختگی فکری برسد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >