پروژه دانشجویی پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه در pdf دارای 97 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه در pdf

تشخیص مفاهیم 21-
برنامه ریزی ، نظارت بر اجرای برنامه ها 26-
ارزشیابی از دوره های آموزشی 39-
نحوه تهیه گزارش های مورد نیاز یک آموزشگاه 42-
برقراری روابط انسانی و اصول ارتباطات 56-
نظارت بر امور مالی آموزشگاه 65-
تهیه محتوای مربوط به خلاقیت و نوآوریهای مدیر 75-
نحوه پیشگیری از حوادث و رعایت نکات ایمنی و بهداشت محیط کار 95-
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی پروژه ارزشیابی مهارت شغلی مدیر آموزشگاه در pdf

1- اصول برنامه ریزی آموزشی – ترجمه فرشید مشایخ
2- اندازه گیری و سنجش در امور تربیتی – تألیف دکتر علی اکبر سیف
3- مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی ودرسی – مولف منبع: دکتر علی تقی پور ظهیر
4- اصول برنامه ریزی آموزشی – تألیف عظیمی
5- مدیریت استراتژیک – مولف: دکتر لطف الله فروزنده دهکردی

 

تعریف مدیریت

تعاریف مدیریت غالباً اصالت را یا به فرد و گروه اجتماعی و یا به سازمان می دهند. برای مثال: ” فالت ” (Follett) مدیریت را ” هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران ” می داند. این تعریف نه تنها با آموزشهای نظریه نئوکلاسیک همخوانی ندارد، بلکه می تواند برای توجیه یک نظام استثماری مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این ذهنیت فلسفی و یا دیدگاه خاص گوینده است که تعریف او را با سوگیری مواجه می سازد. اصالت هم با فرد و هم با سازمان است ولی با توجه به نوع و ماهیت سازمان، تنها میزان اهمیت هر یک از‌ آن دو فرق خواهد کرد. با در نظر گرفتن مطلب فوق، تعریفی از مدیریت در زیر ارائه می شود: ” مدیریت عبارت از توانایی پرورش و هماهنگ سازی فرآیند های خود رهبری اعضای سازمان در ارتباط و همسو با اهداف سازمان است. ” این تعریف بر چند پیش فرض زیر استوار است

ـ کارکنان قابلیت رشد شخصی و حرفه ای و نیز توانایی اداره کردن خویش را دارند

ـ کارآیی و اثر بخشی سازمان در گرو رشد و در نتیجه تلاش بیشتر کارکنان است

ـ سازمان و اهداف آن راهنمای عمل مدیریت و کارکنان است

ـ نقش مدیر یک نقش حرفه ای است و نه صرفاً تجربه اندوزی در حین عمل

ـ مدیریت به عنوان یک فرآیند مشارکتی در نظر گرفته شده است. فرآیندی که نقش مدیر در آن کمرنگ است و بیشتر نقش یک پشتیبان، تسهیل گر و هماهنگ کننده را دارد

در سالهای بین 1910 تا 1930 مدیریت آموزشی را به عنوان هدایت امور و بازرسی آنها می دانستند. در این دوران معلمان بدون گذراندن دوره خاصی وارد این حرفه می شدند و وظیفه مدیر، نظارت بر کارهای معلمان، از نزدیک بود. در سال های بین 1930 تا 1940 به مدیریت و رهبری مبتنی بر آزادمنشی توجه شد و منظور از آن ترغیب معلمان به انجام دادن چیزی بود که مدیر مد نظر داشت. در سالهای بین 1940 تا 1950 مدیریت آموزشی را امر و کوششی تعاونی می دانستند. به نظر آنان تمام افراد شاغل در یک مدرسه در حال رهبری و هدایت یکدیگرند. در نتیجه به جای کلمه « بازرسی » عباراتی از قبیل: « کمک متقابل »،‌ « مشورت کردن با هم »، « طرح ریزی به کمک هم » یا حتی « گفتگو کردن با یکدیگر در باب بهترکردن وضع « تعلیم و تعلم » را به کار می بردند. طبق این مفهوم، وظیفه مدیر یا رهبر آموزشی عبارت از فراهم ساختن تسهیلاتی است که افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجارب یکدیگر بهره برند

برخی، وظایف مدیران مدارس را در هفت زمینه اصلی برشمرده اند

پرسنل آموزشی، پرسنل دانش آموزی، رهبریت مدرسه و محله، توسعه تدریس و مواد درسی، مدیریت امور مالی ـ اداری، ساختمان مدرسه و وظایف عمومی

و بعضی دیگر وظایف مدیران مؤسسات آموزشی و مدارس را در شش گروه به شرح زیر طبقه بندی نموده اند

برنامه آموزشی و تدریس، امور دانش آموزی، امور کارکنان آموزشی، روابط مدرسه ـ اجتماع، تسهیلات و تجهیزات آموزشی و امور اداری و مالی

وظایف مدیردر امور دانش آموزان

وظایف و خدمات اداری و سرپرستی دانش آموزان عبارتند از

1- پذیرش، ثبت نام، گروه بندی آنان و نگهداری آمارهای حضور و غیاب، سوابق و اطلاعات شخصی و تحصیلی دانش آموزان

2- شناسایی تواناییها، علایق و نیازهای دانش آموزان و پرورش آنها

امروز علاوه بر نیازهای آموزشی ـ تحصیلی دانش آموزان، به تأمین نیازهای بهداشتی ـ روانی، زیستی ـ فیزیولوژیک و رشد شخصیتی آن ها توجه بیشتری مبذول می شود. برای مثال: بهره گیری از مشارکت دانش آموزی (Student government ) که امروزه به عنوان یکی از ویژگیهای مدارس اثر بخش مطرح است. مدیر و کارکنان در یک مدرسه اثر بخش می دانند که هدف اصلی مدرسه ایجاد یک برنامه آموزشی است که بتواند منافع و نیازهای اجتماعی،‌ فردی و آموزشی دانش آموزان را بر طرف سازد

وظایف مدیر درامور کارکنان

همانطور که در مدیریت نیروی انسانی مطرح می شود، هر عضو سازمان به دلیل نقشی که در آن ایفا می کند از جایگاهی خاص برخوردار است و مدیر به عنوان کارگردانی محسوب می شود که علی رغم این که ممکن است در تمام زمینه ها تخصص نداشته باشد، اما باید توانایی و مهارت هماهنگ سازی فعالیت های تمام اعضا در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده را دارا باشد. بنابراین توفیق عملکردهای مدیریتی در گرو همدلی و همکاری تمام اعضای سازمان است و از این رو رفتار مدیر در بهادادن به نقش هر یک از اعضاء از طریق توجه به نیازهای شخصیتی،‌ امنیتی و اجتماعی و دفاع از حقوق آن ها حائز اهمیت فراوان است

مدیر مدرسه باید کادر اداری و آموزشی مناسب و هماهنگی را برای مدرسه تدارک ببیند. در این مورد،‌ انتخاب معلمانی متناسب با زمینه اجتماعی ـ فرهنگی منطقه و نیز انتخاب معاونانی برخوردار از برخی ویژگی ها و مهارت های مدیریتی، ضروری است و بر مبنای انتظارات بیان شده، از عملکرد کارکنان ارزشیابی به عمل آورد و هر گونه پاداش دهی و تشویق را بر نتایج ارزشیابی مبتنی سازد. قضاوت درباره ‌نحوه کار معلم از طریق نمرات دانش آموزان در آزمون های پیشرفت تحصیلی، مبنای کافی و عینی را شامل نمی باشد. در چنان رویه ای تأکید همواره روی حقایق آموخته شده می باشد و دیگر موارد مربوط به آموزش و پرورش که ممکن است مهمتر و اساسی تر از آموزش آن حقایق باشد از نظر مخفی می ماند. مثلاً مهارت و کاردانی، که معلم در هدایت و پرورش عاطفی و اجتماعی دانش آموزان به کار می برد، مورد توجه قرار نمی گیرد. ارزشیابی از کار اعضای آموزشی باید به گونه ای باشد که معلمان صادق و خدمتگذار از معلمان کم تحرک تشخیص داده شوند. گاهی اوقات لازم است به موضوعاتی فراتر از انجام وظیفه روزمره اندیشید. اگر چه معلمان معمولاً با دعوت مدیران در جلسات شرکت می کنند، ولی آمادگی قبلی و اظهار علاقه به مسائل شورا و شرکت فعال و مسؤولانه در جلسات ارزش بیشتری از فقط شرکت کردن دارد

 یکی از وظایف عمده مدیر نسبت به کارکنان، تشویق آنان برای مشارکت در تصمیم گیریهاست. به ویژه تصمیماتی که به سرنوشت کاری آنان مربوط می شود. اهمیت دادن به شورا در مدرسه، در مفهوم واقعی یعنی نظر خواهی از جمع، قدرت تصمیم گیری دادن به جمع و مبنا قراردادن نظرات جمع در تصمیمات. پس از اخذ تصمیم، اجرای آن نیازمند قدرت رهبری است؛ از ایجاست که موضوع وحدت مدیریت و رهبری به میان می آید. فرض بر آن است که رهبر اثر بخش، انجام وظایف را تضمین می کند و در همان حال، همکاران را کمک می کند تا احساس کنند که نیازهای اجتماعی شان تأمین می شود. امروزه دیدگاه های مختلفی درباره اهمیت نقش رهبری در مدیریت وجود دارد که یکی از این دیدگاه ها مدیر را در نقش « Super Leader  » معرفی می کند. « مدیر در نقش ابر رهبری تلاش می کند تا دامنه مشارکت همکارانش را تا آن حد گسترش دهد که هر همکار بتواند به شکل خودرهبر (Self Directed) درآید. این الگوی رهبری بر این فرض استوار است که چنانچه کارکنان به این مرحله برسند، خود و سازمان حداکثر بهره گیری را از توانایی ها و ظرفیت های آنان به دست می آورند »

مدیریت موفق مستلزم برخورداری از توان رهبری و یا قدرت نفوذ در دیگران است. با استفاده از « قدرت مقام » که ناشی از حکم مدیریت است،‌ مدیر قادر می گردد تا خواسته هایش را به سرعت برآورده سازد و تا هنگامی که قدرت تنبیه و پاداش دهی دارد، این قدرت کارآیی خواهد داشت. به عبارت دیگر، با دور شدن مدیر از محیط کار،‌ کارها روال عادی خود را می یابند. اما در استفاده از « قدرت شخصی » یا قدرت نفوذ، کارکنان نه از روی ترس و اجبار، بلکه به طور داوطلبانه و از روی میل، شخصیت و نظرات مدیر را می پذیرند و خود را نسبت به خواسته های او متعهد احساس می کنند. پاسخ به پرسش های زیر که به تعریف عملیاتی « قدرت مقام » و « قدرت شخصی » می پردازند، می تواند مدیران را نسبت به توان رهبری خود آگاه سازد

قدرت شخصی

- آیا خواسته هایتان را با تکیه بر دور اندیشی و استدلال اعمال میکنید؟

- آیا از آستانه تحمل بالایی برخوردارید؟

- آیا خواسته هایتان را به صورت دوستانه بیان می کنید؟

- آیا در تصمیمات شورای مدرسه، فقط یک رأی را برای خود قائلید؟

- آیا با انجام ارزشیابی بر اساس عملکرد، همکاران را به کار تشویق می کنید؟

- آیا به آزادی اندیشه به عنوان یک اصل در بروز خلاقیت در افراد باور دارید؟

- آیا قبل از اجرای تصمیمتان آن را در شورا مطرح می سازید؟

قدرت مقام

- آیا خواسته هایتان را با تکیه بر حکم مدیــریت اعمال می کنید؟

- آیا اغلب، همکاران را تهدید به توبیخ کتبـــی می نمایید؟

- آیا خواسته هایتان را به صورت آمرانه بیان می کنید؟

- آیا در تصمیمات شورای مدرسه، « حق وتو » را برای خود حفظ می کنید؟

- آیا همکاران را با تهدید به کاهش امتیاز ارزشیابی به کار تشویق می کنید؟

- آیا همواره علاقه مندید که همکاران اندیشه های متعارف را مطرح سازند؟

- آیا همواره تلاش می کنید آنچه را که درست می دانید به همکاران بقبولانید؟

وظایف مدیـــــر در زمینه بــــرنامه آموزشــــی و تدریس

بخش مهمی از اثر بخشی مدیریت آموزشگاهی به روند درست فعالیت های آموزشی در مدرسه مربوط می شود. یعنی به منظور تحقق اهداف آ‚وزشی، هر یک از ندست اندرکان مدرسه سهمی از این فعالت ها را بر عهده دارند و تسهیل جریان یاددهی ـ یادگری و نظارت بر حسن اجرای امور آموزشی بر دوش مدیر خواهد بود. الته همانگونه که قبلاً توفیق عملکردهای مدیریتی را در قالب یک فرآنید مشارکتی ذکر کردیم،‌موفقیت نظارت آموزشی نیز در مشارکت و درونی بودن آن است. زیرا بر خلاف گذشته مدرسه به عنوان” نظام آرایه آموزش ” ‌تلقی می شد، هم اینک مدارس بع نوان اجتماعات یادگیری( Learning Communties) محسوب می شوند. اجتماع به وسیله کانونهایی شناخته می شود که این کانونها گنجینه ای از ارزشها، ‌احساسات و اعتقادات هستند و زمینه مشترک لازم ار برای پیوستن افراد به یک هدف مشترک فراهم میکنند. در مجموع این کانونها توضیح میدهند آنچه را که برای مدرسه ارزشمند است و یک سری از هنجارهایی را فراهم می سازند که رفتار را هدایت میکند و به زندگی اجتماع مدرسه معنی میدهد

در مدارس، هنجارهای اجتماع‌ با هنجارهایی که تدریس را به عنوان یک حرفه تخصصی توسف میکنند در آمیختهه شده اند و این دو سری هنجارها مبنایی را برای آنچه که باید انجام شود و چگونه انجام شود، فراهم میکنند. در این معنی، تدریس از یک عمل فردی به یک اقدام جمعی( Colective Practice) تبدیل میشود. در اقدام جمعی، معلمان نه تنها با مهارت تدریس میکنند، بلکه در صورت نیاز درخواست کمک میکنند. بصیرت و دانش خود از تدریس را با یکدیگر در میان می گذارند، موفقیت مدرسه را بر موفقیت کلاس درس ترجیح می دهند. در اقدام جمعی، همکارهای توأم با برابری، ‌به عنوان یک نماد قداست حرفه یا مطرح می گردد. اگر قرار باشد که تدریس، یک امر جمعی تلقی شود بایستی« اقتدار حرفه ای » و « اقتدار اخلاقی »، نیروی محرکه عملیات تعلیماتی را تشکیل دهد. در آن صورت است که راهنمایی تعلیماتی از درون دست اندرکاران تعلیم و تربیت به خصوص معلمان و مدیران نشأت خواهد گرفت و راهنمایی تعللمیاتی آن چنان که امروزه شناخته شده است، از بیرون بر آنان تحمیل نخواهد شد. تلقی برخی از مدیران از وظایف مدیرت آموزشگاهی، عبارت از وظایف مدیرت به طور عام برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی،‌ رهبری و کنترل ‌است و از این جهت در درک برخی از این نوع وظایف دچار سو‍‍‍‍ء تعبیر هستند. مثلاً حیطه کنترل را به جنبه های غیر آموزشی محیط کار نیز ربط می دهند که چه بسا این تلقی مشکل آفرین باشد

 وظایف مدیــــران در امــــور اداری و مالــــــی 

آماده کردن بودجه مدرسه، ایجاد یک سیستم حسابرسی داخلی، نظارت بر خریدهای مدرسه، حسابرســـی پولهـای مدرسه، حسابرسی متعلقات مدرسه و نظارت بر انجام بی دردســر کارهای اداری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله آغاز تمدن و مدنیت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله آغاز تمدن و مدنیت در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله آغاز تمدن و مدنیت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله آغاز تمدن و مدنیت در pdf

عوامل کلی تمدن
ماقبل تاریخ و آغاز مدنیت
1_ ‌فرهنگ عصر دیرینه سنگی (حجر قدیم): منظور از مطالعه ماقبل تاریخ – داستان علم باستان شناسی
2- صنعت و هنر در عصر دیرینه سنگی: افزارها – آتش – نقاشی – مجسمه‌سازی
3 – مرحله انتقال از ماقبل تاریخ به تاریخ
1- پیدایش فلزات: مس – مفرغ- آهن
3- تمدنهای گم‌شده: پولینزی- آتلانتیس
4- گهواره‌های مدنیت : آسیای میانه- آنائو- خطوط انتشار
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله آغاز تمدن و مدنیت در pdf

1 آینده‌ی نامعلوم تمدن؛ آرنولد توین‌بی؛ اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1355ه.ش
2 برخورد تمدنها؛ هانتیگتون؛ تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378ه.ش
3 بررسی تاریخ تمدن؛ توین‌بی؛ تهران: امیرکبیر، 1376ه.ش
4 تاریخ اسلام؛ علی اصغر حلبی؛ تهران: اساطیر، 1365ه.ش
5 تاریخ تمدن؛ علی شریعتی؛ تهران: قلم، 1378ه.ش
6 تاریخ تمدن؛ ویل دورانت؛ تهران- نیویورک: فرانکلین
7 علل عظمت و انحطاط رومیان؛ منتسکیو؛ تهران: امیرکبیر، 1345ه.ش
8 فصلنامه‌ی قبسات؛ تهران: زمستان 1378ه.ش
9 مقدمه‌ی ابن خلدون؛ ابن خلدون؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1366ه.ش

 

عوامل کلی تمدن

تمدن را می‌توان، به شکل کلی آن، ‌عبارت از نظمی اجتماعی دانست که در نتیجه وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان‌پذیر می‌شود و جریان پیدا می‌کند. در تمدن چهار رکن و عنصر اساسی می‌توان تشخیص داد، که عبارتند از: پیش‌بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی، و کوشش در راه معرفت و بسط هنر. ظهور تمدن هنگامی امکان‌پذیر است که هرج و مرج و ناامنی پایان پذیرفته باشد، چه فقط هنگام از بین رفتن ترس است که کنجکاوی و احتیاج به ابداع و اختراع به کار می‌افتد و انسان خود را تسلیم غریزه‌ای می‌کند که او را به شکل طبیعی به راه کسب علم و معرفت و تهیه وسایل بهبود زندگی سوق می‌دهد

تمدن تابع عواملی چند است که یا سبب تسریع در حرکت آن می‌شود، یا آن را از سیری که در پیش دارد بازمی‌دارد. در نخستین مرحله، عامل زمینشناختی را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. تمدن را می‌توان گفت دوره فترتی است که میان دو دوره یخچالی فاصله می‌شود. هرگاه موج سرمایه جدیدی برخیزد، تمام ساخته‌های بشریت در زیر یخ و سنگ مدفون می‌شود و دایره زندگی به گوشه‌ای از کره زمین محدود می‌گردد. اگر دیو زمین لرزه، که فقط حسن نیت او به انسان اجازه ساختن شهرها را می‌دهد، شانه خود را مختصری بجنباند، آنچه رشته‌ایم پنبه می‌شود و انسان و هرچه ساخته است در شکم زمین به خواب ابدی فرو می‌رود

اکنون شرایط جغرافیایی تمدن را مورد نظر قرار می‌دهیم. حرارت مناطق استوایی و فراوانی انگلها، که نتیجه این حرارت است، از دشمنان سرسخت تمدن به شمار می‌رود. این‌گونه نواحی سرزمین کسالت و بیحالی و ناخوشی و جوانی یا پیری پیشرس است؛ در این نقاط، هنر و هوش بشری میدان فعالیت پیدا نمی‌کند؛ تمام نیروها از امور غیرضروری و غیرمفیدی که مجموع آنها مدنیت را تشکیل می‌دهد منصرف می‌شود و بر روی مسئله راضی کردن حس گرسنگی و غریزه تولیدمثل متمرکز می‌گردد. باران از ضروریات تمدن است، زیرا آب، حتی بیش از نور آفتاب، در پیدایش زندگی و پیشرفت آن تأثیر دارد. طبیعت و مزاج اسرارآمیز عناصر ممکن است سبب خشک‌شدن و مرگ نواحی وسیعی شود که سابق بر این در آنها، حرف و صنایع پیشرفت قابلی داشته، چنانکه این امر درباره بابل و نینوا اتفاق افتاده است؛ همچنین ممکن است سبب آن شود که سرزمینهایی همچون انگلستان یا باب پوجت که از خطوط مواصلات بزرگ دور افتاده‌اند، نیرومند و صاحب ثروت گردند. اگر در زمینی مواد کافی و محصولات غذایی فراوان باشد، اگر رودخانه‌ها سبب تسهیل وسایل حمل و نقل شود، اگر بریدگی سواحل به اندازه‌ای باشد که کشتیهای بازرگانی بسهولت بتوانند در آن سواحل لنگر اندازند، و بالاخره اگر ملتی، مانند ملتهای آتن و کارتاژ و فلورانس و ونیز، در معبر خطوط بزرگ مواصلات جهانی قرار گرفته باشد، در آن صورت، می‌توان گفت عامل جغرافیایی، که به تنهایی نمی‌تواند سازنده تمدن باشد، به چنین سرزمینی لبخند می‌زند، و ملتی که در آن سکونت دارد آزادانه پیش می‌رود و ترقی می‌کند

اهمیت عوامل و اوضاع و احوال اقتصادی بیشتر است. ممکن است ملتی از تشکیلات سیاسی محکم برخوردار و مالک روحیه اخلاقی عالی باشد، و حتی مانند هندیشمردگان امریکا بهره‌ای از ذوق صنعتی داشته باشد، ولی هرگاه زندگی او از مرحله شکار تجاوز نکند و امید زیستن او بر پایه لرزان و غیرثابت تعقیب صید متکی باشد، هرگز نخواهد توانست از سدی که دو عالم تمدن و بربریت را از یکدیگر جدا می‌سازد عبور کند. ممکن است در یک اجتماع ایلی و قبیله‌ای-‌ مثل بدویان عربستان-‌ به شکل استثنایی، افراد نیرومند و باهوشی یافت شود که صاحب مزایای اخلاقی، از قبیل شجاعت و نجابت و کرم، باشند، ولی هرگاه در این اجتماع خمیرمایه نخستین فرهنگ و تمدن، که تأمین خوراک است، وجود نداشته باشد، تمام هوشها باید به مصرف موفقیت در شکار برسد، یا در راه حیله‌های تجارتی به کار افتد، و هرگز از این حد تجاوز نمی‌کند و ظرافت و نازک‌کاری، و به طور خلاصه هنرهای عالی، که معرف تمدن است، از آن میان به ظهور نمی‌رسد. نخستین قدم در راه تمدن، کشاورزی است، و فقط هنگامی که انسان در سرزمینی، به قصد کشاورزی در آن، و ذخیره کردن غذا برای روز مبادای خود، مستقر شود و آتیه خود را تأمین کند فراغ خاطر و احتیاج متمدن شدن را احساس خواهد کرد؛ هنگامی که در پناه چنین امنیتی، از حیث آب و خوراک، قرار گرفت، به فکر ساختن کلبه و معبد و مدرسه می‌افتد؛ آنگاه ممکن است اسبابهایی اختراع کند که نیروی تولید او را فزونی بخشد، یا سگ و خر و خوک را اهلی کند، و بالاخره به فکر اهلی کردن خویش و تسلط بر نفس برآید و راه آن را پیدا کند که با نظم و آهنگی کارهای خود را انجام دهد و مدت بیشتری بر روی زمین زیست کند، و فرصت آن را به دست آورد تا میراث فرهنگی و اخلاقی نژاد خویش را برای نسلهای آینده باقی گذارد

وقتی فرهنگ عمومی به حد معینی برسد، فکر کشاورزی تولید می‌شود، و تنها تمدناست که انسان را به فکر ایجاد مدینه و شهر (city) می‌اندازد. از یک لحاظ، تمدن با سجیه و خصلت مؤدب بودن و حسن معاشرت یکی می‌شود، و این حسن معاشرت، خود، صفای اخلاقیی است که در شهر (civitas) دست می‌دهد، و خود ساکنین شهر چنین لفظی را وضع کرده‌اند. در شهر است که-‌به حق یا به باطل- نتیجه ثروت و هوشمندی مردم مزارع و دهات اطراف شهر گرد می‌آید، و در همین‌جاست که روح اختراع وسایل آسایش زندگی و تجمل و خوشگذرانی و راحت‌طلبی را فراهم می‌سازد. بازرگانان در شهر به یکدیگر می‌رسند و کالای مادی و فکری خود را با هم مبادله می‌کنند. در محل برخورد راههای بازرگانی و در شهرهاست که عقل مردم بارور می‌شود و نیروی خلاق آن آشکار می‌گردد. بالاخره، در شهر است که دسته‌ای از مردم از غم تولید اشیای مادی می‌آسایند و به فکر ایجاد علم و فلسفه و ادبیات و هنر می‌افتند. آری، مدنیت در کلبه برزگر آغاز می‌کند، ولی در شهر به گل می‌نشیند و بار می‌دهد

نژاد در ایجاد تمدن تأثیری ندارد؛ تمدن در جاهای مختلف، یا در نزد ملتهایی که رنگهای گوناگون دارند، آشکار می‌شود، خواه در پکن باشد خواه در دهلی، ممفیس یا بابل، راونا یا لندن، پرو یا یوکاتان. نژاد تمدن را نمی‌سازد، بلکه تمدن است که ملتها را خلق می‌کند، زیرا اوضاع و احوال جغرافیایی و اقتصادی،‌ فرهنگی را به وجود می‌آورد، و این فرهنگ نمونه خاصی را ایجاد می‌کند. فرد انگلیسی تمدن انگلستان را ایجاد نمی‌کند، بلکه از تمدن انگلستان است که فرد انگلیسی ساخته می‌شود. هنگامی که این فرد انگلیسی به نقطه دوری مانند تمبوکتو می‌رود و تمدن خود را همراه می‌برد و در آنجا نیز لباس شب‌نشینی و شام‌خوردن مخصوص را می‌پوشد، این دلیل آن نیست که تمدن خود را در این نقاط به صورت جدید خلق می‌کند، بلکه نشانه آن است که حتی در این نقاط دور افتاده هم نمی‌تواند از زیر تلسط آن تمدن خارج شود. اگر شرایط مساوی در نژاد دیگری، جز انگلیسی، شبیه به انگلستان باشد، نتایج مشابهی به دست می‌آید، و به همین جهت است که می‌بینیم ژاپن قرن بیستم رفتار انگلستان قرن نوزدهم را تجدید می‌کند. تأثیری که نژاد در تمدن دارد این است که پیدایش آن غالباً پس از زمانی است که ریشه‌های نژادی مختلف با یکدیگر می‌آمیزند و بتدریج ملتی که به صورت نسبی حالت تجانسی دارد از آن میان بیرون می‌آید

 این شرایط مادی یا زیستی، که مورد بحث قرار دادیم، برای پیدایش تمدن ضرورت دارد، ولی شروط کافی برای تولد آن به شمار نمی‌رود؛ لازم است بر آنها عوامل دقیق روانی افزوده شود،‌ و نیز لازم است نظمی سیاسی، ولو بسیار ضعیف و نزدیک به هرج و مرج، مانند آنچه در رم و فلورانس در دوره رنسانس بود، برقرار گردد؛ باید مردم کم‌کم احساس کنند که سر هر پیچ راه زندگی، مرگ یا مالیات جدیدی در انتظار آنها کمین نکرده است. ناگزیر باید وحدت زبانی تا حدود معینی وجود پیدا کند تا مردم بتوانند براحتی افکار خود را با یکدیگر مبادله کنند. و نیز لازم است که قانونی اخلاقی از راه معبد یا خانواده یا مدرسه یا غیر آن برقرار شود، تا کسانی که در میدان بازی زندگی مشغولند، و حتی آنان که در خارج به تماشا نشسته‌اند، آن را بپذیرند، و به این ترتیب، رفتار مردم با یکدیگر تحت انتظام درآید و هدفی در زندگی ایجاد شود. حتی شاید لازم باشد که در میان مردم،‌ در عقاید اساسی و ایمان به غیب، یا به چیزی که کمال مطلوب است، وحدتی ایجاد شود، چه در این صورت پیروی از اصول اخلاقی از مرحله سنجش میان نفع و ضرر کار تجاوز می‌کند و به مرحله عبادت درمی‌آید، و زندگی، علی‌رغم کوتاهیی که دارد، شریفتر و پرفایده‌تر می‌شود. در آخر کار باید گفت که وسایلی تربیتی نیز باید در کار باشد که، با وجود سادگی و ابتدایی بودن، فرهنگ را از نسلی به نسل دیگر انتقال دهد. نسل جدید باید میراث قبیله و سنتهای اخلاقی و زبان و معارف آن را مالک شود- خواه از راه تقلید باشد، خواه به وسیله تعلیم، خواه از راه تلقین- زیرا تنها همین میراث است که او را از مرحله حیوانی به مرحله انسانی می‌رساند

از بین رفتن این عوامل- و حتی گاهی فقدان یکی از آنها- ممکن است سبب انقراض تمدن شود:‌ انقلاب زمینشناختی شدید یا تغییر عظیم وضع آب و هوا؛ بیماری همه‌گیری که جلوگیری آن از اختیار بشر خارج است و نصف مردم را از بین می‌برد-‌ همان‌گونه که در روم قدیم در زمان حکومت آنتونیها اتفاق افتاد- یا مرگ سیاه (طاعون) که عامل اساسی از بین رفتن دوره ملوک‌الطوایفی اروپا گردید؛ استثمار بیش از اندازه زمین دهات به وسیله مردمی که در شهر زندگی می‌کنند و به امید قوت و غذایی که از خارج به آنها می‌رسد به سر می‌برند؛ نقصان مواد طبیعی از قبیل سوخت یا مواد خام؛ تغییر مسیر راههای بازرگانی به گونه‌ای که کشوری را در بیرون راههای تجارتی جهانی قرار دهد؛ انحطاط عقلی یا اخلاقی که در نتیجه زیستن در شهرهای پر از لهو و لعب و وسایل تحریک اعصاب دست می‌دهد، یا نتیجه پشت پا زدن به اصول قدیمیی است که زندگی مردم بر آن جریان داشته، بدون آنکه بتوانند اصول جدیدی جانشین آن سازند؛ ضعیف شدن نژاد، در نتیجه اختلال اعمال جنسی یا افراط در لذت‌طلبی یا فلسفه بدبینی، که سبب خوارشمردن کوشش و فعالیت می‌شود؛ از میان رفتن افراد برجسته که نتیجه نازادی و تقلیل تدریجی خانواده‌هایی است که بهتر می‌توانند میراث فرهنگی نژاد را از شر زوال محفوظ بدارند؛ تمرکز مرگ‌آور ثروتها که نتیجه آن جنگ طبقات و انقلابات خانمانسوزو تباه‌کننده مایملک عمومی است. همه اینها از عواملی هستند که ممکن است سبب مرگ و فنای تمدنی شوند، زیرا تمدن نه امری است که جبلی انسان باشد، ‌و نه چیزی که نیستی در آن راه نداشته باشد، بلکه امری است که هر نسلی باید آن را به شکل جدید کسب کند، و هرگاه توقف قابل ملاحظه‌ای در سیر آن پیدا آید، ناچار پایان آن فرا می‌رسد. انسان با حیوان تنها اختلافی که دارد در مسئله تربیت است، و در تعریف تربیت می‌توان گفت: وسیله‌ای است که مدنیت را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌سازد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانشآموزان با پژ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانش‌آموزان با پژوهش در pdf دارای 156 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانش‌آموزان با پژوهش در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانش‌آموزان با پژوهش در pdf

1- بیان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشی

منابع فصل اول 

2- نگاهی تاریخی  

1-2- آئین مدرسی مانع کنجکاوی علمی  

1-1-2- سنت گرایی و یکسونگری مانع تحقیق و پژوهش علمی  

3-2- محیط خانواده وروحیه تحقیق و پژوهش   

1-3-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

2-3-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

4-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی  

1-4-2- روش تدریس قالبی  

2-4-2- تعلیم و تربیت نقلی  

3-4-2- تعلیم و تربیت بانکی  

4-4-2- فقدان روح پرسشگری  

5-4-2- مطرح نشدن مجهولات

6-4-2- روش تدریس معلم محوری  

7-4-2- فقدان آموزش روشهای تحقیق در مدارس  

8-4-2- وضع نامطلوب کتابخانه‌های مدارس  

9-4-2- فقدان روحیه تحقیق در بین معلمان 

10-4-2- فقدان نشریات علمی و تحقیقی به زبان دانش‌آموزی

5-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی  

1-5-2- ترویج روحیه اکتشاف و مشاهده‌گری

2-5-2- روش تعلیمی حل مسأله

3-5-2- هماهنگی روش تعلیمی حل مسأله با چگونگی شکل‌گیری رشته‌های علمی  

4-5-2- انتخاب الگوی تدریس متناسب با شرایط رشد دانش‌آموزان 

5-5-2- دادن کار پروژه‌ای به دانش‌آموزان

6-5-2- توسعه و تجهیز کتابخانه‌ها و آزمایشگاه‌ها

7-5-2- اجتناب از مطالعه بی‌هدف  

8-5-2- مدرسه و نماد هویت پژوهشی  

جمع بندی و تلفیق آثار و نظرات موجود 

منابع فصل دوم 

1-3- نظریه گشتالت  

2-3- نظریه میدانی  

3-3- نظریه یادگیری اجتماعی  

4-3- نظریه انتقادی و دیالکتیکی  

5-3- نظریه سیستمها

6-3- نظریه زیست بوم خلاقیت و پژوهش   

7-3- نظریات انگیزشی روحیه تحقیق و پژوهش   

8-3- چارچوب نظری  

منابع فصل سوم 

فصل چهارم 

روش تحقیق 

1-4- روش تحقیق

2-4- تعریف واژه ها و مفاهیم

3-4- نحوه اندازه گیری متغیرها

4-4- جامعه مورد مطالعه

5-4- حجم نمونه

6-4- روش نمونه گیری

7-4- روش گردآوری اطلاعات

8-4- اعتبار ابزار گردآوری اطلاعات

8-4- روایی ابزار گردآوری اطلاعات

9-4- شیوه های تحزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم 

یافته های تحقیق 

فصل ششم 

خلاصه ، نتیجه گیری و ارائه راهکارها

2- نگاهی تاریخی

رشد و ترقی روحیه تحقیق و پژوهش در افراد جامعه نیاز به بسترهای مساعد اجتماعی، مذهبی و سیاسی دارد، اگر از منظر تاریخی به این موضوع بنگریم، بعضی از اقدامات و تصمیمات فضای جامعه را راکد و بسته می‌کند، جلوی هر نوع خلاقیت و نوآوری را گرفته و تا مدتها جامعه در وضع ثابت و یکنواخت باقی می‌ماند، نمونه مشهور در این مورد وضعیت اروپا در قرون وسطی است

هربرت جورج ولز (H.W.Wells) مؤلف مشهور کتاب ”کلیات تاریخ“ درباره عدم بردباری کشیشان قرون وسطی با اندیشه‌های نوین علمی می‌نویسد. ”کشیشان و اسقفان مردمی خشک و جزمی و پیرو مقررات کلیسا بودند و تا هنگامی که به پگاه کاردینالی می‌رسیدند. چنان برای رسیدن به هدف‌های نزدیک خو گرفته بودند که هرگز چشمشان به افقهای دورتر و فکرشان به اندیشه‌های پهناور جهانی نمی‌رسید و برای چیرگی نیروی کلیسا که همانا نیروی آنان شمرده می‌شد بر آدمیان می‌کوشیدند

این نابردباری و پرخاشگری کلیسا تنها وابسته به امور دینی نبود، گروهی پیران خودکامه و سختگیر و ریاکار و نادان و بدخواه که در شورای کلیسا اکثریت داشتند بر هر دانشی جزء دانش خویش با بدگمانی می ‌نگریستند و هر نوع فکر و اندیشه‌ای را می‌خواستند اصلاح کنند و گرنه مردود بود. آنان علم را محدود می‌خواستند و بر آن رشک  می‌بردند، هر نوع کوشش فکری جزء در حوزه آنان تنفر ایشان را بر می‌انگیخت.[1]

اصحاب کلیسا آشکار ابراز می‌کردند که انسان باید از تجسس و تحقیق دست بکشد و به حقارت و ضعف خویش در مقابل ایمان و عقیده و در بر الهامات و معجرات اعتراف نماید و به آئین مسیح چشم بسته ایمان بیاورد، کلیسا می‌کوشید که عقل و علم را در خدمت ایمان و مسیحیت در آورد، روحانیون برای تحکیم موقعیت خود و جلوگیری از افشای حقایق کسانی را که از طریق تتبع و تحقیق به کشف مسائل مجهول توفیق می‌یافتند یا با استدلالی محکم، ‌بطلان نظریات پیشینیان را ثابت می‌کردند، با حربه تفکیر و حبس کیفر می‌دادند و چه بساء منادیان حق و حقیقت را به دستور رهبران به وضعی فجیع محکوم به مرگ می‌ساختند.[2]

به عقیده  شریعتی متد در قرون وسطی کلی، ذهنی و قیاسی بود، متد ذهنی یعنی روش کشف قواینن و نوامیس طبیعت یاجامعه و تاریخ بشر به طریق عقلی، منطقی و ذهنی، یعنی همین قدر که مجهولی به بدیهیات اولیه برگردانده می‌شد معلوم بود و احتیاج به بررسی و تحقیق نداشت، متفکری که این متد را دارد، احتیاج به تجربه. و مطالعه در جزئیات و شناخت طبیعت و آزمایشگاه ندارد، می‌نشیند و راجع به هستی فکر می‌کند و قوانینی که در منطق انسان و در تعقل مجرد وجود دارد، کشف می‌کند و بر طبق آن قوانین دنیا را مطالعه می‌کند، بدون اینکه خودش در طبیعت نزدیک شود و یا در طبیعت مطالعه کند.[3]

در قدیم برای تحقیق روی زمین، روی درخت، روی انسان، روی جانور، روی آسمان احتیاج به نگاه کردن مستقیماً در معرض دید قرار دادن، تجربه کردن و مشاهده کردن نبود، بلکه گوشه خانه می‌رفتند، کتاب‌ها را دور خودشان جمع می‌کردند، پرده‌ها را می‌کشیدند و در تنهاییی به اندیشیدن خالی می‌پرداختند و این می‌شد کتاب طبیعیات درباره جانوارن، بدون اینکه جانور را دیده باشند، درباره سیارات بدون اینکه سیارات را نگاه کرده باشند درباره خلقت زمین، بدون اینکه کوچکترین تجربه‌ای در این مورد داشته باشند.[4] ; متد منطقی غیر تجربی، غیر مشاهده‌ای که همه متفکرین گذشته با این متد می‌اندیشیدند راه به جایی نمی‌برد، برای اینکه متد تحقیق منطقی درون گرایانه است ; این متدولوژی، این جور اندیشیدن به کلیات و ذهنیات، فقط منطق خالی و پرداختن به مسائل از طریق تعقل صرف، بدون توجه به جزئیات مانع پیشرفت علم بوده است.[5]

بعد از پایان قرون وسطی و با اصلاحاتی که در مذهب مسیحیت به عمل آمد. بویژه گرایش پروتستانیسم در مقابل علم، گرایش کاملاً مساعد و مناسب و فعال و پذیرا داشته است، همچنانکه ماکس وبر[6] نشان داده است در نظر پروتستانها علم خداوند  و مشیت‌های وی را نمی‌توان درک کرد، مگر با آگاهی بر کارها خداوند، علمی که مورد توجه پروتستانها قرار گرفت، در ابتدا فیزیک و سپس سایر علوم طبیعی و خصوصاً ریاضیات بود ; روبرت مرتون نیز با توجه به تجزیه و تحلیل‌های ماکس وبر در تأیید آن عقیده دارد که در قرن هفدهم، هیجدهم و نوزدهم پوریتانیها، به نحو کاملاً چشمگیر در پیشرفت علمی انگلستان، آلمان و ایالات متحده سهیم بوده‌اند، یوریتانها، همچنین در غنی کردن برنامه‌های علمی مدارس پیشر قدم بوده‌اند.[7]

زهد اخلاقی در مذهب پروتستاتیسم  کالون متضمن سه وظیفه بود

1-    کار : مبارزه با تنبلی، بیکارگی و مشارکت مثبت در تجلی عظمت و جلال خداوند

2-    داشتن زندگی سخت و دشوار : دوری از رفاه و لذت، دوری از زندگی پر تجمل و اسراف

3-    توجه به علم تجربی : آموختن علم تجربی وسیله‌آی برای درک آثار پروردگار است، مطالعه در زمینه علوم طبیعی باعث می‌شود تا بزرگی و فرزانگی خداوند بر مؤمن آشکار گردد. [8]

روحیه‌ای که در فوق تشریح شد، توسط نیرومندترین عنصر فرهنگی یعنی مذهب نتایج مهمی را در بر داشت، طرد هر گونه تفکر جادویی و خرافاتی، تکیه بر کنترل نفس، توجه و گرایش به آگاهی‌های علمی و تجربی، روحیه تحقیق و پژوهش را نهادینه کرد وتوسعه علمی و صنعتی را در اروپا و آمریکا به ارمغان آورد

در دنیای  اسلام هر چند در ابتدای گسترش آن، مسلمین به فکر مسائل نظامی، لشکرکشی  و تثبیت حاکمیت خود بودند ; اما تحولات بعدی که در مرکز امپراطوری اسلام پیش آمد، بغداد قرن نهم (بویژه با شروع خلافت بنی عباس) در درون خود ملیت‌های مختلف همچون ایرانیان، اعراب، سریانیان و ترکان را در خود جای داده بود و مهمتر اینکه اندیشه‌ها، متفکرین مختلف و دانشمندانی از چهار گوشه امپراطوری گسترده اسلام در آن جمع شده بودند، عالمانی که بعضاً یهودی، مسیحی، زرتشتی و حتی دهری (ماتریالیست) بودند

در چنین فضایی بود که رنسانس یا عصر طلایی اسلام شروع به تبلور نمود ; علم گرایی و علم پروری مسلمین شهره آفاق گردید و زمینه‌های رشد و گسترش فعالیت‌های علمی در جهان اسلام به سرعت شکل گرفت، و پنج حوزه مختلف مراکز علمی که همگی در شرق بودند به نحوه چشمگیری به اشاعه علم و تحقیق مبادرت می‌کردند، چین، هندوستان، ایران شمال بین النهین (سوریه امروزی) و حوزه اسکندریه (مصر) در هر یک از این حوزه‌ها یک یا چند شعبه از علوم بر دیگری رحجان داشت. در حوزه اسکندریه فلسفه و ریاضیات، در حوزه ایران طب و کشاورزی، در حوزه هندوستان نجوم و ستاره‌شناسی موقعیت برتری داشتند این مراکز به مثابه ستونی بودند که پایه‌های عصر طلایی علمی اسلام بر روی آن استوار گردید، در زمان اغلب خلفای عباسی روحیه تحقیق و پژوهشگری ادامه داشت و در زمان هارون الرشید و مأمون به اوج خود رسید، از مترجمین و محققین قدردانی می‌شد، گاهی در ازای هر کتابی که بعضی از دانشمندان (چنین ابن اسحاق و;) از یونانی ترجمه می‌کردند،  هموزن آن زر می‌دادند، بیت الحکمه اقدام مهم دیگری بود که در آن به عنوان یک مرکز علمی دانشمندان زیادی به امر ترجمه، نسخه‌بردراری از روی کتب و علاوه بر آن مرکزی بود برای بحث و مجادله علمی، بیت الحکمه در عصر خودش معتبرترین و غنی‌ترین منبع علمی دنیا به شمار می‌رفت.[9]

بسیاری از دانشمندانی که در عصر طلایی در بغداد گرد آمده بودند، از مناطق دیگر دنیای آن روز، راهی مرکز امپراطوری اسلام شده بودند. از آنجا که حکومت کمتر درصد مداخله تفتیش و تفحص در خصوص اعتقادات شخصی دانشمندان بر می‌آمد، لذا دانشمندانی که مسلمان نبودند، با اطمینان خاطر می‌توانستند در بغداد به فعالیت بپردازند همچنین حکومت اصرار چندانی برای تحمیل عقاید خاصی (اعم از مذهبی، فلسفی یا سیاسی) به دانشمندان نداشت که این خود عامل مثبت دیگری برای جذب و جلب آنان بود. حضور صدها دانشمند مسیحی، یهودی و زرتشتی در جهان اسلام، بویژه در مرکز آن بغداد، بهترین گواه تأیید این مدعاست.[10] به عقیده نهرو دوران خلافت عباسی مخصوصاً از جهت علاقه و توجهی که به علوم نشان می‌دادند اهمیت خاصی دارد، عرب‌ها روح علمی تحقیق و تکاپو داشتند و به این جهت آنها پدران علوم جدید شمرده می‌شوند.[11]

به عقیده جورج سارتون ”پیش از سده دوازدهم، مسلمانان در شرق و غرب بطور چشمگیری برتر ازدیگران بودند و در پیشاپیش بشریت قرار داشتند، ولی از سده دوازدهم به بعبد بتدریج به دنیای لاتین (غرب) منتقل شد ; پس از پایان قرون وسطی شرقیان در همان جا ماندند و غربیان هر چه سریعتر از طریق کشف به پیش تاختند

1-2- آئین مدرسی مانع کنجکاوی علمی

جورج سارتون معتقد است، مردم شرق و غرب در معرض بزرگ آئین مدرسی قرار گرفتند، مردم غرب از آن به در آمدند، ولی شرقیان شکست خوردند ; مردم غرب علاج را یافتند (علاج رهایی از آئین مدرسی)، یگانه علاج، یعنی روش تجربی را، اما مردم شرق از پذیرفتنش غفلت کردند و یا آنرا کاملاً نشناختند.[12]

مهدی فرشاد آئین مدرسی را به عنوان یکی از موانع اصلی روحیه کنجکاوی و پژوهشگری علمی می‌داند، زمانی که هر نوع بحث و محض در مسائل علمی و اصولاً تعلیم و تربیت علوم غیر دینی و فلسفه در مدارس حوزه خلافت از جمله ایران ممنوع شده بود و فقط آموزش مطالب دینی مجاز بود، آنچه که در تاریخ علم بنام آئین مدرسی خوانده می‌شود گرایشی در جهت اعتقاد به اولویت الهیات بر معقولات مشخص بوده است. در آئین مدرسی علم دنیا می‌باید در خدمت الهیات در آید و شناخت پدیدارهای جهان معطوف به شناخت منبع علمی باشد. علوم عقلی در آئین مدرسی مکمل باورهای منقول دینی است و تعقل و اندیشه‌ علمی در مسیر کلی اعتقادات مذهبی جریان پیدا می‌کند. در آئین مدرسی، آنطور که در، ازنای تاریخ تمدن بشر پدید آمده‌اند، تفکر آزاد و پرسش‌های بنیادی در باب مسائل دینی و به سئوال گذاشتن اصولی که مبانی دین را تشکیل می‌دهند مطرود است و فلسفه به عنوان سمبل عقل گرایی و گرایش مستقل و غیر وابسته به اعتقادی خاص مطرود واقع میگردد و در نظر یک معتقد به آئین مدرسی، گمراه کننده شمرده می‌شود. در جهان اسلام، خاصه از سده‌های یازدهم میلادی (پنجم هجری) به بعد آئین مدرسی رونق بیشتری یافت و این رونق بتدریج به اشراف کامل الهیات بر طبیعیات انجامید.[13]

 1-1-2- سنت گرایی و یکسونگری مانع تحقیق و پژوهش علمی

در مکتب اسلام اساس فقه بر روی چهار پایه قرآن، سنت، عقل و اجماع قرار دارد، فقهایی که در کاربرد و استفاده از رأی بسیار احتیاط کرده و به تعبیر امروزه با کل مسئله رأی، استنباط، قیاس، عقل واجتهاد برخوردی محافظه کارانه داشتند بنام اصحاب حدیث مشهور شدند، زیرا اتکاء آنان بیشتر و حتی الامکان به حدیث و سنت رسول الله (ص) بود تا اجتهاد و استنباط، در سر دیگر طیف، آندسته از فقها قرار داشتند که محدودیت چندانی برای رأی و نظرشخصی قائل نبودند، این دسته بنام اصحاب الرأی شهرت یافتند. چون برای رأی حساب زیادی باز می‌کردند. در میان این دو قطب، چهار مشرب عمده فقهی در نزد اهل سنت بوجود آمد، اگر از اختلاف کوچکتر و فقهی بگذریم. شاید بتوان گفت که تفاوت زیربنایی چهار مشرب حنفی،مالکی، شافعی، جنبی خلاصه می‌شود در میزان یا درجه استفاده از قیاس و استنباط (عقل) از یکسو و سنت و حدیث از سوی دیگر، به این معنا که در مذهب حنفی در مجموع قیاس، رأی یا استنباط و عقل از اعتبار زیادتری برخوردارند. در حالیکه در منتهی الیه طیف یعنی در مذهب حنبلی تأکید اصلی بر روی سنت و حدیث می‌باشد

هر چه از مذهب حنفی به سمت مذاهب دیگر می‌رویم، عنصر تفکر یا عقل گرایی کم رنگ شده و بجای آن اتکاء به سنت و حدیث افزایش می‌یابد، به لحاظ زمانی هر قدر به شروع عصر خاموشی علم و تحقیق نزدیکتر می‌شویم، از حنفی گری دوره شده و به حنبلی‌گری نزدیکتر می‌شویم.[14]

 از میان خلفای عباسی کسی که بیش از همه در خاموش شدن چراغ علم نقش داشت، المتوکل بود (247-232 ه . ق) (861-847 م) زیرا در دوره این خلیفه اتکائ به سنت و حدیث افزایش یافت، مسعودی مورخ اهل سنت در مروج الذهب می‌آورد که چون خلافت به متوکل رسید، امر به ترک نظر و مباحثه و جدول و ترک اعتقاداتی که در ایام خلفای قبلی (معتضم وواثق) وجود داشت کرد و مردم را به تسلیم و تقلید فرمان داد و شیوخ محدثین (علماء حدیث) را به تحدیث و اظهار سنت و جماعت خواند، او میلی عظیم نسبت به اهل سنت و حدیث داشت و مخالفت با اهل نظر را اغاز کرد، متوکل با عقیدت مأمون و معتصم وواثق مخالفت کرد و جدال و مناظره در آراء را ممنوع ساخت و هر که را بدین کار دست زد مجازات نمود و امر به تقلید داد و روایت و حدیث را آشکار کرد، و بقول مرحوم حائری خلاقیت و کنجکاوی اولیه مسلمین جای خود را به یکسونگری و حاکمیت سفت و سخت سنت داد.[15]

در جهان تشیع نیز دو گرایش اصلی ”اخباریین“ و ”اصولیون“ وجود داشته است، اخباریین حق رجوع مردم عادی را به قرآن ممنوع دانستند و مدعی شدند که تنها پیامبر و امام حق رجوع به قرآن دارند، دیگران باید به سنت یعنی اخبار و احادیث رجوع کنند، این گروه رجوع به اجمال و عقل را نیز جایز ندانستند زیرا مدعی شدند که اجماع ساخته و پرداخته اهل سنت است، عقل هم به دلیل اینکه جایزالخطاست قابل اعتماد نیست، پس تنها منبعی که باید به آن رجوع کرد اخبار و احادیث است و تفسیر به رأی و به تبع آن اجتهاد را منع کردند.[16] در مقابل اصولیون معتقدند که استفاده مسلمین از قرآن به صورت مستقیم است، معنی تفسیر به رأی که نهی شده این نیست که مردم حق ندارند با فکر و نظر خود قرآن را بفهمند، بلکه مقصود این است که قرآن را براساس میل و هوای نفس و مغرضانه نباید تفسیر کرد، اصولیون می‌؛ویند خود قرآن تصریح می‌کند و فرمان می‌دهد که مردم در آن ”تدبر“ کنند و فکر خود را در معانی بلند قرآن به پرواز در آورند، پس مردم حق دارند که مستقیماً معانی آیات قرانیه را در حد توانایی بدست آورند و عمل نمایند.[17]  و به همین دلیل است که علم اصول سر و کارش با محاسبات عقلی و ذهنی است و موشکافی زیادی دارد وعلمی پویا متغیر و متحول است.[18] بنابراین در اعتقادات ”اصولیون“ به عنصر دینی ”اجتهاد“ توجه زیادی می‌شده است

به عقیده شریعتی اجتهاد بر جسته‌ترین شاخصه روح علمی و بینش اعتقادی اسلام است، و موجب می‌شد که اندیشه اسلامی در قالب‌های ثابت زمان متحجر نشود و فهم مذهبی و قوانین و احکام دینی بصورت سنت‌های راکد و تعبدهای موروثی و اعمال تکراری و عبث و بی‌روح در نیاید ; و همواره نو و مترقی بماند و پیشاپیش زمان همواره در حرکت و کمال باشد و نه تنها از زمان عقب نیفتد، که زمان را نیز با خویش به جلو براند  و از رکود و توقف روح اجتماعی و فکر علمی جامعه اسلامی مانع گردد و هدفش نه تنها تطبیق احکام اسلامی با احتیاجات نوین و هماهنگی با حرکت زندگی جدید، بلکه خلق این احتیاجات و تحریک زندگی باشد و این بود که علمای بزرگ اسلامی خود بزرگترین علمای غیر مذهبی به شمار می‌آمدند و مدارس اسلامی در عین حال کانون‌های علوم طبیعی و علوم انسانی بودند.[19]

اجتهاد دروازه‌ای بود بر مدینه روح و فرهنگ مذهبی که قافله زمان از آن گذر داشت و دری بر دارالعلم اسلامی که همواره هوای تازه به درون می‌آورد، کوشش آزاد و مستقل علمی است در راه شناخت متکامل و مترقی زمان شناس مجتهدان آگاهش ; استخراج و استنباط مدام حقایق نوین بر حسب تکامل اندیشه و علوم بشری ; اجتهاد پا به پای نیازهای اجتماعی پیش می‌آید و با اجتهاد فکری درذهن متحول و متکامل هر عصری تجلی نوینی دارد و بر حسب قدرت فهم‌ها و عمق احساس‌ها و پیشرفت علوم، ابعاد نوتر و بطون پنهانی‌تر آن نمودار می‌شود.[20]

هدف از بررسی این مختصر  نگاه تاریخی این بود، که نشان داده شود، جریان‌های کلان سیاسی، فرهنگی که در سطح جامعه وجود دارند در ایجاد و یا منع روحیه تحقیق و پژوهش در نظامهای آموزشی تأثیر می‌گذارند. تقریباً در تمامی کشورها نظامهای سیاسی ودینی متغیر مستقل بوده اند و نظامهای آموزشی متغیر وابسته، بنابراین جهت‌گیریهای نظام سیاسی و دینی در نظام آموزشی آشکار می‌شده است. همچنانکه در قرون وسطی به علت موضع‌گیریهای کشیشان بر علیه دانشمندان و صاحبان آراء و اندیشه‌ها و غلبه متد قیاسی وذهنی بجای متد تجربه و مشاهده روحیه علم و تحقیق متوقف شده بود و بعدها رویکردهای موجود در مذهب پروتستان (توجه به علوم تجربی برای درک آثار خداوند) آنرا متحول کرده در جهان اسلام نیز آئین مدرسی و اصحاب التحدیث و اخباریگری و اشاعره و منع اجتهاد، تفکر آزاد و پرسش‌های بنیادی در باب مسائل هستی را مطرود می‌دانست، غلبه این گرایش موجب خاموش شدن چراغ علم و تحقیق می‌شد، در هر مقطعی فقه پویا، عنصر اجتهاد و جریان اصولگیری و معتزله و اصحاب الرأی غلبه داشت و با آئین مدرسی مقابله شده است، زمینه برای خلاقیت، کنجکاوی علمی و همراهی با پیشرفت‌های علمی زمان فراهم شده است

این وضعیت در زمان حاضر نیز می‌تواند مصداق داشته باشد، یعنی جهت‌گیری کلان نظام سیاسی و دینی بر نظام آموزشی تأثیر می‌گذارد، حکومت می‌تواند فضای جامعه را برای ابراز نظر و بیان عقیده پیرامون مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و طبیعی باز نگه دارد و معلمان و استادان بتوانند آزادانه ابراز اندیشه کنند، در اینحالت دانش‌آموزان و دانشجویان نیز روح پرسشگری پیدا می‌کنند و روح کنجکاوی در آنها نهادینه می‌شود و بر عکس جهت‌گیریهای حکومت و نظام دینی می‌تواند فضایی را بوجود آورد که معلمان و استادان سرخورده شوند و با خودسانسوری و ترس به ابراز عقیده و نظر بپردازند، در جنین فضایی دانش‌آموزان و دانشجویانی که در این جامعه و نزد این معلمان آموزش می‌بینند روح کنجکاوی و پرسشگری را از دست می‌دهند، آنچه در تاریخ تجربه شده است، می‌تواند جنبه‌های مثبت و منفی آن دوباره تجربه شود، به همین دلیل است که مورخان می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود، یعنی اگر همان شرایط قبلی ایجاد شود، همان آثار و تبعات بر آن مترتب است

 3-2- محیط خانواده وروحیه تحقیق و پژوهش

جامعه‌پذیری فرد در امور مختلف و درونی کردن ارزشها و هنجارها از محیط خانواده شروع می‌شود، خانواده اولین نقش در پرورش روحیه کنجکاوی و جستجوگری کودکان و نوجوانان دارد، اولین ارتباط کودک با محیط اطراف از طریق والدین و دیگر اعضای خانواده است، افکار، ارزشها. نقطه نظرات و دیدگاه‌ها نسبت به انسان و جهان در خانواده پایه‌گذاری می‌شود، غنای فرهنگی حاکم بر خانواده می‌تواند جهان‌بینی و جهان اجتماعی فرد را توسعه دهد و در جهت درک روابط علی و معلولی پدیده‌های اجتماعی و طبیعی گام بردارد و بر عکس فقر فرهنگی محیط خانواده جهان‌بینی و جهان اجتماعی فرد را بسته و محدود نگه می‌دارد و از درک روابط علی و معلولی بین پدیده‌ها در سنین شکل‌گیری شخصیت علمی محروم می‌ماند

 1-3-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

در خانواده‌ای که والدین به نظرات کودکان و نوجوانان بی‌توجه باشند، حقوق و نیازمندیهای کودک را درک نکنند و انتظارات مطابق با رشد جسمی، و عقلی فرزندان نداشته باشند، اموری خارج از توان فرزندان به آنها تحمیل شود، اعتماد به نفس در آنها رشد نکند، به سئوالهای آنها پاسخ داده نشود و به عنوان فضول و پر حرف در محیط خانواده شناخته شوند، زمینه‌های تربیتی این خانواده برای صلاحیت‌های علمی کاهش می‌یابد، در چنین خانواده‌هایی تعامل و گفت و شنود دو جانبه وجود ندارد و نهی کردن و امر کردن دستوری و یک جانبه از بالا به پائین همواره انجام می‌گیرد

بچه‌ها بدون اینکه چرایی امور را درک کنند، باید آنرا انجام دهند، در نتیجه قوه عقل و استدلال و حس کنجکاوی که پیش زمینه‌های رشد علمی و پژوهشی هستند، نه تنها شکوفا نمی‌شود بلکه خشکانده می‌شود

بر زبان راندن کلمات نکن، نرو، نگو، بچه‌ها را مأیوس و افسرده می‌کند و باعث از بین رفتن روحیه اعتماد به نفس می‌شود، چنین افرادی همشه تابع و آماده دستور می‌شوند، بدون اینکه از خود ابتکار و خلاقیتی نشان دهند، دراین خانواده‌ها بایک موجود صاحب فکر و اندیشه مانند اشیاء رفتار شده است و فردی که شیء گونه تربیت شده باشد، همچون اشیاء می‌شود و نمی‌تواند پیرامون مسائل مختلف از محیط پیرامون سئوال کند

خانواده‌آی که فرصت برای مطالعه مجلات، روزنامه‌ها و کتاب‌های غیردرسی در آن فراهم نباشد، کتابخوانی و عضویت در کتابخانه‌ها و انجمن‌های علمی و ادبی مانند عضویت در کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان بصورت فرهنگ در نیامده باشد، زمینه برای روی آوری به علم جویی و پژوهشگری در سنین نوجوانی و جوانی فراهم نمی‌شود

 2-3-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران در pdf دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران در pdf

پیشگفتار                                     2
آشنایی   با مفاهیم   اولیه  رنگ                          3
آشنایی با هارمونی  رنگ ها                             4
رنگرزی                                     5
نوع  الیاف                                    6
رنگرزی از  لحاظ  عملی                              8
آزمایش  ثبات   رنگ                             10
رنگ بخشیدن  به  اشیاء                              14
آشنایی   با   مواد  رنگ دار گیاهی                          14
مواد   رنگ دار حیوانی                              16
کاربرد  دندانه  در  رنگرزی                              19
ثبات  رنگ  طبیعی                                 20
دلایل   اقتصادی    استفاده  از  رنگ  های  طبیعی                 22
رنگرزی  طبیعی  در  شهرها                             24
نتیجه گیری                                 31
منابع                                     32

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران در pdf

ژوله  ،  تورج ،  کتاب پژوهش  در  فرش   ایران  ،  تهران  1381 ،   نشر  یساولی
صور اسرافیل ،  شیرین  ،  کتاب   رنگ های   ایرانی  ،  1378ف نشر  موسسه  تحقیقات   فرش  دستبافت
آتین  ،  جوهانز ،  کتاب  رنگ ،  ترجمه  محمد حسین  حلیمی ، 1367ف انتشارات   فرهنگ  و ارشاد   اسلامی
اوکتایی  ،  ناصر ،  کتاب  هنر   رنگرزی  با   گیاهان  ،  1363ف  نشر  خود کفائی
یاوری  ،  حسین ،  کتاب  مبانی   شناخت   قالی  ایران  ،  1384 ،  نشر  ماهنامه   قالی  ایران
وزری ،  منصور  ،  کتاب  هنر   و  صنعت  رنگرزی  ،  1355 ،  نشر  رز

پیشگفتار

سخن گفتن   از  ارزش  ها   و  خرده   فرهنگ   های  ملی   در عصر  سلطه   ماهواره  و   اینترنت   و  رباطها   سخت    دشوار    اما  به نظز    میر سد   که دنیا   یک  رنک   آینده    بدون فرهنک ها و  رنگ  ها  ملی  وقومق    دنیای   سخت   اندوه باری   است 

و  این   باری  سخت  بر دوش   ما  به عنوان   یکی   از  مل   کوچک   و  رو  به  رشد   عالم   می  نهد    که ثابت   کنیم    همراه   شدن    با کروان   جهانی  تمدن  لزوما   نباید    از  راه حل  های جهانی   بگذرد   و گاه  حفظ میراث ها   و سرمایه های  ملی   می تواند  به عنوان   را محلی   را  بهتری   باشد .  یکی از این  ارزش  ها  برای ما فرش  دست باف   است اما  مشکل   آن جاست   که ما  باید   ابتدا    خود  باور   کنیم    دفاع  و حفظ  ارزش   به نام  فرش   دست  باف  نه ئتنها   سنت  گرایی    و تعصب   نیست   بلکه  نگرش   عملی   و تحلیلی   (  یعنی  آن جه  متاسفانه   تا  به  این  زمان  فراموش   شده است ) نشان میدهد  که حضور  و بقاء فرش  دست باف   نمی  پرد ازیم   زیر اول  آنکه حضور  و  بقاء فرش  دست  باف  در بازارهای   بین  المللی   و علیرغم   حضور  صدها   نوع تولید مشابه   و ارزان   تر خود   توجیه   گر  ارزش اقتصادی    آن  حداقل  تا  به   این زمان   است  .    دیگر   آن   که  با هر   تحلیل   فرش   دست  باف   ارزش اقتصادی   خویش   است  مدیون   بار هویتی   و ملی یگانه   و استثنایی   خویش  است

  آشنایی با مفاهیم اولیه رنگ

دنیای   اطراف ما  سراسر   رنگ است .  بدون  رنگ همه   چیز  تهی   به نظر می رسد   . آسمان  کوهف دریا  ،  جنگل  و  ;  هر  رنگی   نماد  و   نشانهای    به همراه دارد   .  در  طبیعت  هر کجا   که  زرد  و  سیاه  توامان  به کار رفته   باشند    نشان  دهنده ی   خطر   هستند  . قرمز  نشانه ی   خون و  سبز  نشانه ی  زندگی   ،  سر سبزی و  خرمی 

 رنگ است ز نظر   پزشکی  ،  هنری  ،  فیزیکی  ، شیمیایی   و  صنایع   مورد توجه فراوانی قرار گرفته است . کاربرد  هر رنگی   به تنهای  و یا  ب  همراه با رنگ دیگر ، منظور خاصی   را  به  بیننده  القا می کند  رنگهای پدید ه ی   قابل  تحسینی هستند  خصوصاً  زمانی   که به طلوع  و یا غروب آفتاب  نظیر  کنیم  و یا در مقابل  تابلوی  رنگارنگی  بایستیم . رنگها نقش مهمی در زندگی  عاطفی ئ   معنیوی  مات بازی  میکنند . رنگها پرزرق و برق  ما رادچار  هیجان و با  آشفتهئمی شازد   و  رنگهای ملایم    و هماهنگ   بر  ایمان    خوشایندند

 انسان    در تمام    دو رانها    با  رنگ   سرو کار  داشته    و  به نحو  شایسته ای  از  آن استفاده  نموده است  . مصریها   ،  یونانیان   و ارانیان    رنگ  را  به طرق   مختلف   در زینت   لباسها  و تزئین    ساختمانها    به کار    می بردند    به طور   کای  رنگ ها در تمامی   احوال   و زمانها   توجه انسان  را  جلب  نموده و   می نمایند . انیان   می کوشد    تا اسرار    و رموز    ان  را بشناسد    و در  زندگی    خود   به کار گیرد 

 آشنایی با هارمونی  رنگ ها

 رنگ ها به دو  دسته تقسیم می شودند

1-    رنگ های طبیعی  اعم  از معدنی  ،  گیاهی و حیوانی

2-   رنگ های مصنوعی و شیمیایی

هدف اصلی رنگرزی عبارتست   از  تثبیت    یک  ماده ی  رنگ دار  بر  روی سطح  اتکاء ( زمینه) به طوئری که   این سطح اتکا بتواند  به طور  دایم  بوسیله ی  ماده ی رنگین  پوشیده  شود . یک ماده ی رنگین موقعی  می تواند مورد استفاده قرار گیرد که بصورت  محکمی بر روی سطح اتکاء چسبیدگی پیدا  نماید و  یا داخل   الیاف    نقوذ   برگشت    نا پذیری    ایجاد  کند    هب طوری   کهوحصول    رنگ   شده   بتواند    در برابر  عوامل   مختلف   مثل   ساییدگی   ،  شستشو   ،  عوامل  جوی ،  نور خورشید ،  حرارت   رطوبت ، گردو  خاک  و  مواد   شیمیایی   مقاومت   کند  و  رنگ آن زود از بین  نرود  . 

  رنگرزی

رنگرزی عملی  است که  طی  آن ماده   رنگی [1] در شرایط  معینی از  درجه    حرارت   و  زمان  ب رنگ الیاف    و  یا   کالای   منسوج   از   نوع  معینی    اثر   می کذارد   و آن    را رنگ  می کند .    در صنعت   نساجی   که  رنگرزی   فرش را نیز شامل  میشود    رنگ  به   طور اعم   به کلیه    مواد  طبیع ی    و  یا  شیمیایی   که  قابلیت   رنگرزی  الیاف   و  یا  منسوجات رادارند اطلاق   میشود   . درگذشته   رنگ عمدتاً  به  مواد  طبعی     که این   خاصیت    و کاربرد    داشتند   اطلاق   می شد   .  به  رغم   تفاوتی   که در مقایسه    روش های   سنتی    با روشهای مدرهن   به  علت   کاربرد    برخی   مواد  سنتی   در  رنگرزی   با  رنگ  های    طبیعی    دیده  می شود   ،  ماهیت   عملکرد   و  نتایج   به  دست آمده از  رنگ های  طبیعی  توجیه   علمی دارد   و کاملا   منطبق   با  روش   های  تجربی    رنگرزی    با  رنگ  طبیعی   ،  پایه   گذار   روش های   نوین   علمی    رنگرزی   با  رنگ های   صنعتی   بوده است

 با  توجه   به  این    تعریف  در اینجا   ابتدا   به  بیان    علمی   و پایه  ای    رنگرزی  الیاف    پرداخته  می شود  و سپس   نگاه ویژه ای  به  رنگ های  طبیعی  و گیاهی   که  در  فرش   ایران   جایگاه   باارزشی   دارد  انداخته   خواهد  شد

  نوع  الیاف

 ( به  صورت   خام  و   ریسیده   شده )

الیاف  طبیعی  

  معمولاً   به  الیافی   اطلاق   می  شود   که  در   نساجی   کار برد    دارد   ولی   از  نظر    علمی    به  الیاف   معدنی   و  حیوانی   و گیاهی    تقسیم    می  شود   که 

 الف  -  الیاف   معدنی   :  این   نوع  الیاف    اصطلاحا  پنبه  کوهی  یا  پنبه نسوز   نامیده    شده   و مصرف   صنعتی   دارد  بهترین  مصرف  آن  برای   پارچه های   ضد  حریق   است

ب  -  الیاف  گیاهی  :   که مهمترین   کاربرد    را در  صنایع   نساجی   داشته   و  ساختمان  انها   عمدتاً   سلولزی   است   وبه  گروه های  زیر   تقیم  می شود

_الیاف   دانه ای                 : پنبه

_الیاف ساقه ای                  :  کتان  -  چتایی  – کنف

_الیاف برگی                      :  سیسال  و مانیلا

_الیاف میوه  ای                 : نارگیل

پ – الیاف حیوانی  :  که  ممکن  است  از  حیوان   گرفته   شود   نظیر   پشم  -   مو- کرک   که این  الیاف  آن ها  معمولاً  از  نوع   کوتاه   است  [2]و  یا  به  وسیله  حیوانی  تولید   می شود  مانند  ابریشم   که  دارای   رشته های  بلند    و  مداوم    است [3]

ساختماتن   الیاف حیوانی    معمولاً  پروتئنی   بوده   و  برای  آنکه   در  تولیدات   نساجی   و  یا  فروش    به  کاروند   تبدیل   به  نخ   می شوند 

 الیاف مصنوعی 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله فلج مغزی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله فلج مغزی در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله فلج مغزی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله فلج مغزی در pdf

چکیده
مقدمه
تعریف فلج مغزی
علل فلج مغزی
انواع فلج مغزی
عوارض فلج مغزی
درمان فلج مغزی
منابع

 

چکیده

فلج مغزی حالتی است که با خصوصیاتی نظیر فلج ، ضعف ، عدم هماهنگی و یادگیری نابهنجاری های حرکتی همراه است . این علایم به علت صدمات وارده بر مغز کودک قبل از این که به رشد کافی برسد به وجود می آید

عوامل بوجود آورنده ی فلج مغزی در سه دوره ی قبل از تولد ، هنگام تولد و بعد از تولد دسته بندی شده اند که عامل ضربه یا فشار بر مغز در هر سه مرحله تاثیر بیشتری نسبت به سایر عوامل داشته است

مشهورترین طبقه بندی کودکان فلج مغزی نظریه دنهوف می باشدکه عبارتند از : همی پلژی (احساس احساس درد در یک طرف بدن )

دی پلژی (فلج دو طرفه )

کوادری پلژی ( فلج دو دست و دو پا )

پارا یلژی ( فلج نیمه تحتانی بدن یا فلج هر دو پا )

آمار نشان می دهد از هر 1000 کودک در حدود 5/ 1 مورد آن به فلج مغزی دچارند و تعداد مبتلایان در بین مردان بیش از زنان و در بین سفید پوستان بیش از سیاه پوستان است

فلج مغزی در آمریکا پیش از 500000 نفر را تحت تاثیر قرار داده بیشتر به عنوان صدمات مغزی که قبل یا حین تولد رخ می دهد

مقدمه

فلج مغزی یک اصطلاح چتر مانند است برای توصیف یک گروه بیماریهای مزمن که در سالهای اول تولد ظاهر می شود و ناشی از نقص و تنزل حرکات که در طول زمان بهتر نمی گردد بکار می رود . این بیماریها با نقص رشد ویا تخریب حرکات برای کنترل حرکت در مغز همراه است

فلج مغزی به معنای معمولی کلمه یک بیماری به حساب نمیاید. فلج مغزی واگیر نیست، پیشرفت نمی کند و درمانی غیر از توانبخشی نیز ندارد. با وجود این که اغلب تصور می شودکه این یک شکل حرکتی است که بر اثر آسیبهای مغزی زمان تولد ناشی می شود، اما واقع امر این است که مکانیسم آن خیلی پیچیده تر می باشد. به منظور استفاده های عملی، میتوان فلج مغزی را سندرمی دانست که دارای علایمی از قبیل

ناهنجاریهای حرکتی

ناهنجاریهای روانی

تشنج

اختلالهای رفتاری

ناشی از آسیب مغزی می باشد، دانست. این علائم ممکن است آن قدر خفیف باشد که تشخیصشان با اشکال صورت گیرد و یا آن قدر عمیق باشد که فرد بطور کامل زمین گیر شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >