پروژه دانشجویی مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی در pdf دارای 87 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی در pdf

چکیده                        
مقدمه                        1
پیشینه تاریخی قزوین                3
انگیزه های انتقال پایتخت                5
وجه تسمیه                    6
نژاد و زبان مردم استان قزوین             6
دین                        8
مفاخر                        9
بناها و یادمانهای تاریخی                9
موقیت جغرافیایی استان قزوین              11
جغرافیای انسانی استان قزوین            12
کشاورزی و دامپروری                13
صنایع و اشتغال صنعتی در استان          14
هنرهای دستی¬وصنایع محلی استان         14
قالیبافی در ادوار پیشین                  15
قالیبافی در قزوین                 16
طبقه بندی فرشهای موجود در قزوین:         17
فرش شهری باف قزوین            17
فرش روستایی باف قزوین         19
طبقه بندی شهرستانها بر اساس نوع بافت:     20
1 _ بوئین زهرا                  20
2 _ اوج                  28
3 _ طارم سفلی              36
4 _ الموت                 43
پیوست                     47
فهرست جداول              81
فهرست منابع                 82

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی در pdf

1-آمیر،پل؛خداوند الموت؛ترجمه منصوری،ذبیح الله؛انتشارات جاویدان؛ تهران

2-آصف زاده،محمد باقر؛قزوین در گذر گاه هنر؛ چاپ اول؛ انتشارات بحرالعلوم؛ پائیز

3-ادواردز،سیسیل؛قالی ایران؛ترجمه صبا؛مهیندخت؛انتشارات فرهنگسرا؛

4- بیات،عزیزالله؛کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران؛ انتشارات امیر کبیر؛تهران؛

5- حصوری،علی؛سیمای قالی ایران؛مجموعه منتشر نشده

6- قدیانی،عباس؛تاثیر فرهنگ و تمدن ایران در جهان؛چاپ اول؛انتشارات فرهنگ مکتوب؛تهران؛

7- گلریز،محمد؛مینودر؛جلد اول؛انتشارات طه

8- دانشگر،احمد؛فرهنگ جامع فرش یادواره دانشنامه ایران؛چاپ اول؛مؤسسه چاپ و انتشارات یادواره اسدی؛بهار

9- نصیری،محمد جواد؛سیری در هنر قالیبافی ایران؛زمستان

10- نور محمدی،مهدی؛سر اغاز عکاسی در قزوین؛چاپ اول؛حدیث امروز؛

11- حضرتی،محمد علی؛قزوین آئینه تاریخ و طبیعت ایران؛سازمان ایرانگردی و جهانگردی استان قزوین؛

12- صحرائی،منیژه؛بررسی طرح و رنگ در دستبافته های منطقه قزوین؛سازمان میراث فرهنگی کشور؛

13- پرهام،سیروس؛دستبافهای عشایری و روستایی فارس؛جلد اول؛تهران؛امیر کبیر؛

14- مجابی،سید علی؛مقدمه ای بر تاریخ فرش دستباف ایران:از ظهور تا پایان قرن نوزدهم؛تهران؛مؤسسه فرهنگی هنری شقایق روستا؛

مقـدمــه

 هنر ودیعه ای است الهی در نزد بشر و قالی بافی جلوه ای است از هنری اصیل و ماندگار که حافظ اصالتها و فرهنگهای مردمان خالق خویش است

همانطور که می دانیم پیشینه قا لیبافی درایران به بیش از 2500 سال قبل میرسد و قدیمی ترین فرش به دست امده از میان یخهای سیبری پازیریک نام دارد که کارشناسان ان را متعلق به ایران دوران هخامنشی می دانند

قالی ایران در شناسایی تاریخ و فرهنگ  وهنر این کشور نامدار نقش جدی و معتبری ایفا نموده است

قالی بافی در ایران نخست در میان ایلات گله دار و روستاییان صاحب حشم شکل کرفت و به تدریج با لیده ورواج یافت

ابتدا این هنر محصول فکر عشایر ویکی از صنایع دستی کوچ نیشنان وروستاییان بود.قالی بافی برای انان نخست جنبه ی شخصی ونیازخصوصی داشته، به تدریج جنبه ی اقتصادی و بازرگانی پیدا کرده  و تبدیل به کالای انبوه بازاری شده است

فرش به عنوان نمودی ازفکرو اندیشه بشری با تغییر شرایط اقلیمی و جغرافیایی ، فرهنگی و اقتصادی و مذهبی با طرحها وسبکهای متفاوتی نمایان می شود. با توجه به این تنوع فراوان در بافت و سبکهای فرش می خواهیم آن را در استان قزوین ودر مورد فرش های روستایی این استان مورد بررسی قرار دهیم

در استان قزوین نیز مانند اغلب نقاط کشورمان هنر فرش بافی متاثراز تفاوتهای فرهنگی واداب ورسوم دیرینه همان منطقه است که این تفاوتها در مناطقی از این استان بسیار معنی دار و قابل مشاهده است

استان قزوین در محدوده استان‌های تهران، گیلان، زنجان و همدان قرار گرفته است. این استان جمعیتی بالغ بر یک میلیون و ششصد هزار نفر را در خود جای داده است. آب و هوای معتدل این استان باعث مهاجرت اقوام ساکن شمال کشور به این استان شده است. مشاغل صنعتی در این استان رو به افزایش است مخصوصاً احداث شهرک‌های صنعتی در حومه استان موجب جذب نیروی کار شده است

این تحقیق برای اولین بار انجام می‌شود و می‌تواند کمکی باشد به تقویت و توسعه صنعت فرش‌بافی دارای شناسنامه مشخص و همچنین حفظ اصالت‌ها و از بین نرفتن فرهنگ‌ها و ثبت شدن آنها

محدودیت‌های بسیاری در این تحقیق وجود داشت. نبود هیچگونه  منابع مکتوب و کتابخانه‌ای، اضمحلال بافندگی در اغلب روستاها به دلیل گرانی مواد اولیه و نداشتن بازار مناسب برای فروش، کهن‌سال بودن بافندگان که هم ترک زبان بودند و هم حافظه ایشان را در یادآوری طرح‌ها و نقش‌ها یاری نمی‌داد، صعب العبور بودن راههاودور بودن بعضی روستاها و نبود وسیله نقلیه، عدم اعتماد روستائیان به محققان و کمک نکردن درپیشبرد مراحل تحقیق و حتی جلوگیری از روند تحقیق از اهم مشکلات بود

پیشینیه تاریخی قزوین

بر اساس نتایج بدست آمده از حفاری‌های باستان‌شناسی در محوطه‌های پیش از تاریخ استان قزوین خصوصاً تپه‌های تاریخی دشت قزوین (قره تپه، تپه زاغه، تپه قبرستان) واقع در جنوب شرقی شهرستان بوئین زهرا، نشان می‌دهد که این منطقه در هزاره 5 و 6 قبل از میلاد، زیستگاه جماعت‌های انسانی بوده است1یافته ها نشانگر مرحله یکجانشینی و کشاورزی در هزاره 7قبل از میلاد و برخورداری ساکنان ان از صنایع اولیه و نظام اجتماعی است .2

اردشیر بابکان معروف به شادشاپور بنای اولیه شهر قزوین را پایه‌گذاری کرد. وی قزوین را برای جلوگیری از تهاجمات دیالمه که ساکن نواحی شمالی قزوین بودند بنا نهاد. این پایگاه نظامی به مرور زمان توسعه یافت و هست اصلی شهر قزوین را به وجود آورد. موقعیت این شهر به عنوان گذرگاه مهم طبرستان (مازندران) و دریای خزر اهمیت فراوان داشته است. 3

از آنجا که قزوین بر سر چهار راه ارتباطی مهم کشور قرار گرفته است ،در طول تاریخ رویدادهای بسیاری دیده و نشیب و فرازهای فراوانی را طی کرده است

به طور مثال در حمله اعراب در سال 24 هـ . ق، این شهر ویران شد و رونق خود را از دست داد و مجدداً در دوران خلافت عثمان و هارون‌الرشید و دیگر فرمانروایان عرب آبادانی خود را باز یافت.

در نیمه اول قرن 5 حسن صباح در الموت قلعه‌ای بنا نهاد و فرقه اسماعیلیان را به وجود آورد و از این قلعه به عنوان پایگاه حکومت اسماعیلیان و ترویج عقاید اسماعیلیه بهره برد. در تاریخ آغاز حکومت اسماعیلیان را 559 هـ . ق بیان می کنند که با تسخیر  دژ تاریخی الموت در سال 654 هـ . ق، توسط هلاکوخان مغول به حکومت اسماعیلیان پایان داده شد[1]

تا زمان حمله هلاکوخان به الموت، سرزمین قزوین همواره شاهد نبردهای طولانی میان سپاه حکومتی و اسماعیلیان بوده است

پس از طی فراز و نشیب های بسیار سر انجام قزوین در زمان شاه تهماسب اول به عنوان پایتخت سلسله صفویان برگزیده شد

قزوین به مدت 82 سال پایتخت ایران بود[2]و در این دوران شاهد رونق و رواج انواع هنر در

این خطه هستیم. سرانجام در سال 999 هـ . ق شاه‌عباس اول پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد

  انگیزه‌های انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان

یکی از دلایل انتقال پایتخت ،داشتن عقیده‌ای خرافاتی است که وقتی سال‌های هجری قمری به 1000 برسد آخر زمان می‌شود و صور اصرافیل خواهد دمید و مردگان از گورها خارج خواهند شد و در پیشگاه خداوند حضور بهم خواهند رسانید[3]

بر اساس همین عقیده شاه‌عباس جوان به گمان اینکه با تغییر پایتخت می تواند خطر سال هزار را دفع کند از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد. وی این تغییر را همچون خاتمه یافتن یک عصر و آغاز یک عصر دیگرمی‌دانست. اما دلیل دیگری هم وجود داشت. شاه‌عباس از آب و هوای اصفهان لذت برده بود. به قول خودش: «در اصفهان فصل سال منظم است و هیچ فصل وارد فصل دیگری نمی‌شود.»

و سرانجام شاه‌عباس به اصفهان تغییر حاکمیت داد و تا 13 صفر هم صبر کرد تا احتمال هر گونه نحوست از میان برود و آن گاه دست به کشور داری زد[4]

وجه تسمیه

زبان‌شناسان نام قزوین را مؤخوذ از واژه «کاسپین Caspian» می‌دانند. این واژه نام دیگر دریاچه خزر است. بنا بر گفته استرابون، اقوامی  که در کنار این دریاچه بزرگ می‌زیسته‌اند، کاسپی «Caspi» خوانده می‌شدند. برخی از مورخین هم لفظ قزوین را از عبارت: «این کش وین» یعنی «بدان کنج بنگر» گرفته‌اند[5].استاد دکتر دبیر سیاقی وجه تسمیه ای را از علی اکبر دهخدا نقل می کند به نظر علمی تر و به حقیقت نزدیکتر می رسد . قزوین مرکب از «کزو» به معنای پسته کوهی و «ین» نسبت است یعنی سرزمین پسته. [6]

 نژاد و زبان مردم استان

مردم قزوین از نژاد آریایی، از خاندان دیلم و زبان آنها دیلمی بوده است. یعنی همچون مردم شهرستان رودبار و الموت کنونی  [7]

به این زبان تاتی هم گفته می شود و زبان‌شناسان این زبان را از خانواده مادی باستان به شمار می‌آورند. پس از استیلای اتراک سلجوقی و مغولان بر این استان، زبان محلی کم‌کم از بین رفته و به حکم ضرورت و اجبار به ترکی تبدیل شد. امروزه زبان مردم این استان بیشتر فارسی است اما به زبان ترکی و تاتی هم تکلم می‌کنند

 در این استان گروه‌های قومی خاصی زندگی می کنند که به لحاظ موقعیت سیاسی و جغرافیایی خاص این منطقه، به این ناحیه مهاجرت کرده اند. این گروها که شامل طایفه‌های متعددی نیز هستند عبارتند از

 1- کردها ولرها:

گروهی کوچ این طایفه‌ها را در زمان صفویه می‌دانند و گروهی معتقدند در زمان قاجار به این منطقه کوچ کرده‌اند. این طایفه‌ها در گذشته کوچ‌رو بوده‌اند

از مهمترین آنها می‌توان: چگینی، غیاثوند، کاکاوند را نام برد

 2- شاهسون:

در زمان حکومت نادرشاه افشار حدود12000خانوار شاهسون به رهبری دو برادر و به منظور حفاظت از مرزهای غربی به دشت مغان عزیمت کردند، در زمان زندیه این عده به شیراز کوچانده شده و سپس آقامحمدخان قاجار آنان را به حوالی قزوین و همدان و ساوه کوچ داد و لیکن امروزه یکجانشین شده‌اند و به کار دامداری و کشاورزی اشتغال دارند

به اعتقاد «هانری فیلد» مؤلف کتاب مردم‌شناسی ایران، قبایل شاهسون از نژاد ترک هستند که در اواخر قرن 18 م به این ناحیه کوچ کرده‌اند

از مهمترین طایفه‌ها می‌توان: اینانلو، رشوند، مافی و بغدادی را نام برد

 3- مراغی‌ها (کله‌بزی‌ها)

در حدود 1200 سال پیش از منطقه مراغه به این ناحیه کوچ کرده‌اند و در چند روستای بخش رودبار الموت و رودبار شهرستان زندگی می کنند. نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالب توجه و در خور توجه ویژه‌ است

 4- تات‌ها

این نژاد که تحقیقات جامعی بر روی آنها صورت نگرفته است ظاهراً جزو اولین گروه‌های مهاجر به این منطقه هستند

 دین

پیش از ورود اسلام  به این سرزمین دین مردم این منطقه زرتشتی بود. تا جایی که گفته می‌شود بناهای اولیه مسجدهای شهر قزوین بر روی آتش کده‌ها ساخته شده است

بعد از اسلام تا زمان صفویه تسنن و آغاز دوران صفویه تشیع، در قزوین به سرعت رو به گسترش نهاد. در حال حاضر 6/99% ساکنان استان مسلمانند و 4% به ادیان دیگر اعتقاد دارند

در گذشته تعداد مسیحیان بیشتر بود و دارای 3 کلیسا در قزوین بودند

 مفاخر

تاکنون رجال و مشاهیر بزرگ و نام‌آوری در زمینه‌های مختلف علمی، هنری، سیاسی و . . . از این سرزمین کهن برخاسته و هر یک توانسته‌اند با خلق آثار و اقدامات ارزشمند، تاثیری به سزا در پیشبرد فرهنگ ملی داشته باشند. شخصیت‌هایی چون: عمادالدین زکریا قزوینی جغرافیدان وصاحب کتاب عجایب‌المخلوقات، حمدا; ‌مستوفی مورخ و شاعر، عبید زاکانی شاعر طنزپرداز، شهید ثالث میرعماد استاد بزرگ خوشنویسی، سیدعبدا; شیخ‌الاسلامی (امجدالوزرا) اولین عکاس شناخته شده قزوین در دوره قاجار، ملاخلیل بن غازی قزوینی (ملاخلیل) فقیه و مفسر دوره صفویه، عمادالکتاب خوشنویس چیره‌دست، سیداشراف‌الدین حسینی(نسیم شمال) طنزپرداز آزادیخواه، عارف قزوینی آزادیخواه و شاعر ملی، علامه دهخدا گردآورنده فرهنگ سترگ دهخدا، به علاوه محمد قزوینی محقق و مصحح متون متون ادبی، علامه سیدابوالحسن رفیعی استاد حکمت و فلسفه، ابوالحسن اقبال آذر (اقبال السلطان) خواننده چیره‌دست آواز ایران، لامع قزوینی شاعر معاصر، محمدعلی رجایی رئیس جمهور شهید و

بناها و یادمان‌های تاریخی

1- مسجد جامع:

این بنا از آثار دوره ملک‌شاه سلجوقی و متعلق به قرن 6 هـ . ق است. گفته می شود این مسجد را بر روی اتشکده ای بنا کرده اند. این بنا از سبک‌های معماری سلجوقیان و صفویان است و دارای تزئینات گچ‌بری بسیار زیبا و خطوط مختلف کوفی، رقاع، ریاحی و ثلث می‌باشد

 2- عمارت چهلستون و عالی‌قاپو:

عمارت سلطنتی چهلستون از آثار دوره شاه ‌تهماسب صفوی است. این عمارت بنایی است دو طبقه که در وسط باغی واقع شده است. (تصویر 1)

بنای عالی‌قاپو از آثار دوره صفوی است. ناگفته نماند که بنای هشت بهشت اصفهان الگویی از عالی‌قاپوی قزوین است

 3- حسینه امینی‌ها:

حسینه امینی‌ها نمونه بارزی است از شاهکارهای هنر معماری، مشبک، گره‌سازی، گچ‌بری، آینه‌کاری، شیشه‌کاری و نقاشی هنرمندان قزوینی که  شکوه تحسین بر انگیزی دارد. ساختمان این حسینه در سال 1275هجری (دوره قاجار) به انجام رسیده و بانی آن حاج محمدرضا امینی است. (تصویر2)

از دیگر بناهای تاریخی این استان می توان به شاهزاده حسین (دوره صفویه)(تصویر 3)،دروازه تهران قدیم،دروازه درب کوشک،برجهای خرقان(دوره سلجوقی)،مقبره حمد الله مستوفی(دوره مغول)،کلیسای وانگ(دوره صفویه)،مسجد النبی(دوره قاجار)،مقبره پیر تاکستان(دوره سلجوقی)،و; اشاره کرد

 موقعیت جغرافیایی استان قزوین

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی رابطه بین ورزش و بهداشت روانی دانشجوی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی رابطه بین ورزش و بهداشت روانی دانشجویان رشته های ادبیات و تربیت بدنی در pdf دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی رابطه بین ورزش و بهداشت روانی دانشجویان رشته های ادبیات و تربیت بدنی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی رابطه بین ورزش و بهداشت روانی دانشجویان رشته های ادبیات و تربیت بدنی در pdf

چکیده

فصل اول

«کلیات تحقیق»

مقدمه

بیان مسأله

اهداف تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

فرضیه ها

متغیرها

تعاریف عملیاتی

بهداشت روانی

فصل دوم

«پیشینه و ادبیات تحقیق» 

هدف بهداشت روانی

ابعاد فعالیتهای بهداشت روانی

عوامل مؤثر در تأمین بهداشت روانی

بهداشت روانی و ورزش;

مراحل رشد و ارتباط آن با ورزش;

نقش بزرگسالان در ورزش کودکان و نوجوانان

نقش مربی در بهداشت روانی

پژوهش در انگیزه، رضایت و تعارض;

بهداشت روانی و اجتماع

عوامل اجتماعی مؤثر در بهداشت روانی

مرکز راهنمایی کودک;

کودکان و جوانان ناسازگار

علل پیدایش رفتار کودک و جوانان ناسازگار

علل عاطفی

تعریف بهداشت روانی و سه سطح پیشگیری

پیشگیری اولیه

پیشگیری ثانویه

پیشگیری ثالثیه

اصول بهداشت روانی

احترام به شخصیت

شناختن محدودیت ها

پی بردن به علل رفتار

«رفتار تابع تمامیت فرد است»

نیازهای اولیه

تحقیقات انجام شده در داخل کشور

فصل سوم

«روش تحقیق»

جامعه مورد مطالعه

حجم نمونه

روش نمونه گیری

ابزار اندازه گیری تحقیق

نمره گذاری آزمون

روش تحقیق

روش آماری مربوط به فرضیه

فصل چهارم

«تجزیه و تحلیل داده ها» 

فصل پنجم

«بحث و نتیجه گیری»

بحث و نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهادات

منابع و مآخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی رابطه بین ورزش و بهداشت روانی دانشجویان رشته های ادبیات و تربیت بدنی در pdf

آزاد – حسین – 1379 – روان شناسی فردی – انتشارات بعثت – تهران

آزاد – علی – 1380 – ورزش در نگاه روان شناسان- انتشارات رهاورد – تهران

بیانی – احمد 1381 – روش تحقیق در علوم تربیتی – انتشارات نی – تهران

شاملو – سعید – 1381 – بهداشت روانی – انتشارات نور – تهران

روح بخش – محمد – 1382 – ورزش و سلامتی – انتشارات تابان – تهران

دلاور – علی – 1379 – آمار استنباطی – انتشارات رشد – تهران

دلاور – علی – 1379 – روش تحقیق در علوم انسانی – انتشارات رشد – تهران

گنجی – همزه -1378 – روان شناسی رشد – انتشارات همت -  تهران

میلانی فر – 1379 – بهداشت روانی – انتشارات ارجمند – تهران

معینی – 1380 – سلامت عمومی – انتشارات فرهنگ – تهران

نور بخش – 1381 – سلامت روان وتنیدگی – انتشارات راهرو – تهران

هدف بهداشت روانی

وظیفه وهدف اصلی بهداشت روانی تأمین سلامت فکر و روان افراد جامعه است برای رسیدن به این هدف، احتیاج به نیروی انسانی فعال و کاردان و همکاری سازمانهای دولتی، برنامه ریز و بودجه برای ایجاد گسترش سازمانهای روان درمانی و بالاخره آموزش بهداشت همگانی در سطح جامعه داریم

به طور خلاصه و فهرست وار، بهداشت روانی دارای 4 هدف اصلی است

1-  خدماتی: جهت سلامت فکر و روان افراد جامعه، پیشگیری از ابتلاء بیماران به بیماریهای روانی، بیمار یابی درمان سریع و پی گیری بیماران ابتلاء به اختلالات عصبی روانی به طور سرپایی و پایبندی کمک های مشورتی به افرادی که دچار مشکلات روانی اجتماعی خانوادگی شده اند

2-   آموزش : آموزش بهداشت روانی همگانی و آشنا ساختن مردم جهت همکاری و استفاده از سرویس های موجود در صورت مواجه با مشکلات روانی

3-   پژوهش : تحقیق درباره علل نحوه شروع پیشگیری و درمان بیماریهای روانی عقب ماندگی ذهنی اعتیاد و انحرافات مانند پژوهش در مدارس، دانشگاهها ، سازمانهای پلیسی، سربازخانه ها، و کارخانه جات مراکز کایابی درمانگاه های عمومی مراکز بهداشت و تنظیم خانواده مادر و کودک و نظایر آن

4-        برنامه ریزی بهداشتی: درباره ایجاد گسترش مراکز جامع و منطقه ای، مراکز بهداشت، مراکز کودکان استثنائی و مراکز مسمومین و مصدومین، مراکز آموزشی جهت بالا بردن کیفیت امور بهداشتی – درمانی و سطح آگاهی مردم به وسیله رسانه های گروهی و آشنا ساختن این مراکز به موجود و ایجاد هماهنگی بین برنامه های خدماتی، آموزشی و پژوهشی. (میلانی فر، 1373) ص

ابعاد فعالیتهای بهداشت روانی

1- پیشگیری : هدف اصلی در این مرحله علیه فعالیتهایی است که از پیدایش یا افزایش مشکلات روحی و اختلافات روانی جلوگیری می کند

2- درمان : در درمان، علاوه بر شناسایی عوامل به وجود آورنده اختلافات فراوانی اعم از جسمی و یا روانی باید به حذف یا کاهش تأثیر این عوامل تا حد ممکن اقدام شود. ضمناً چون فرد مبتلا به اختلالات روانی حتی بعد از درمان و بهبودی از سازمان روانی شخصیتی بی ثبات و آسیب پذیری برخوردار است باید مراقب بود که حتی الامکان عوامل منحل و مزاحم در محیط تعلیل یابد تا سلامت روانی او حفظ شود و از بازگشت احتمالی بیماری جلوگیری به عمل آید

3- بازتوانی: هدف اصلی از فعالیتهای بازتوانی این است که به موازات درمان اختلالات روانی باید توانایی های از دست رفته فرد به وی بازگردانده شود تا بتوانند به گونه ای مفیدی به زندگی خانوادگی و اجتماعی و محیط شغلی خود بازگردد

عوامل مؤثر در تأمین بهداشت روانی

انسانها برای حفظ و تأمین سلامت روانی از جهات مختلف روانی دقیقاً باید تحت کنترل و مراقبت خود و دیگران قرار گیرد این واقعیتها عمدتاً از طریق عوامل زیر انجام می گیرد:  1- خانواده  2- عوامل اجتماعی و فرهنگی  3- خود (احمدی 1373) ص

انگیزه دینداری یک انگیزه روانی است که ریشه در فطرت و سرشت انسانها دارد. زیرا انسان در اعماق وجود انسان انگیزه ای را احساس می کند که او را به تحقیق و تفکر درباره آفریدگار خویش و جهان هستی و چاره جویی او از پناه بردن به او را می دارد و به هنگام فشار مشکلات و گرفتاریهای زندگی از او کمک می خواهند. اصولاً انسان امنیت و آرامش خویش را در حمایت و سرپرستی خداوند از خود می یابد. اگر به رفتار انسان در همه ادوار تاریخ ودرجوامع گوناگون بشری بنگریم این موضوع را به طور آشکار درخواهیم یافت هر چند تصور انسانها در جوامع گوناگون و در طول قرنهای تکامل فرهنگی تفاوتهایی با هم دارند اما تمام این تفاوتهایی که در تصور انسان از ذات خداوند و روش عبادت او مشاهده می شود تنها تفاوت و در روش و تعبیر و تبیین همان انگیزه فطری دینداری است که در اعماق نفس بشر وجود دارد انسان نیاز به چیزی دارد که این استعداد فطری را در او بیدار کند و غبار فراموشی از چهره اش بزداید و آن را در اعماق ناخودآگاهش برانگیزاند تا به طور واضح و آشکار ادراک و احساس می شود و این امر از طریق سازگاری انسان به هستی و نگرش او به شگفتی هایی که خود خدا در وجود خود وی و سایر مخلوقات و کل آفریده است صورت می گیرد از جمله عواملی که به بیداری و فعال شدن انگیزه دینداری در انسان کمک می کند وجود خطرهایی است که در برخی اوقات زندگی، او را تهدید می کند و تمام راه های نجات را در برابرش می بندد به طوری که هیچ گریزگاهی به جز پناه بردن به خدا ندارد. در اینجاست که انسان با همان انگیزه فطری به سوی خدا کشیده می شود و از او برای برطرف کردن خطر، کمک و یاری می جوید. (نجاتی ، 1372) ص

از جمله عواملی که به بیداری و فعال شدن انگیزه ها کمک می کند انگیزه های نامطلوب و یا نگران کننده است که در خود احساس می کند می کوشد آنها را از حوزه شعور و احساس خود دور سازد و این در نهایت، منجر به نابودی و بایگانی آنها در ضمیر ناخودآگاه انسان می شود. اما بسیار اتفاق می افتد انسان همین تمایلات و انگیزه ها را به طور نا خودآگاه و در شکل لغزشهای زبانی و اشتباهات کلامی آشکار می سازد. شواهد نشان می دهد که بشر اولیه فرقی میان بیماری جسمی و روانی قائل نبوده است. تقریباً تمام قبایل ابتدایی عوامل ماوراءالطبیعه را به وجود آورنده حیوانات، اشیاء وانسان می دانستند و اعتقاد داشتند سرنوشت همه چیز از جمله زندگی بشری و نیز اعمال عادی و غیر عادی او را ارواح تعیین می کند. افسانه ها و اساطیر جوامع کهن مانند یونان، روم، مصر، چین و ایران بیانگر این واقعیت است که در جوامع، در مورد چگونگی ایجاد بیماریهای روانی و طرز فکری خرافی و ماوراءالطبیعه وجود داشته است که هنوز در بعضی از جوامع عقب مانده این نوع توجیهات کاملاً مطرح است

 (شاملو ، 1375) ص

به عنوان مثال در دوران اولیه فرهنگ یونان، علاوه بر برداشتهایی از قبیل، دو جریان دیگر وجود داشت یکی روشی بود آمیخته از رسوم و آداب و عقاید مذهبی و تدابیر پزشکی که کشیشان آن زمان جهت مداوای بیماران روانی استفاده می کردند در این روش بیمار را به معبد می بردند و به وسیله مراسم مذهبی دعا و تعبیر خوابهای او و دادن داروهای گیاهی معالجه می کردند در این دوره یکی از اولین نشانه های استفاده از خواب برای درمان بیماران روانی در تاریخ بشر مشاهده می گردد. جریان دیگری در این برهه از فرهنگ یونان وجود داشت این بود که فیلسوفان اولیه یونانی بحث درباره (روان) بشررا صرفاً قلمرو فلسفه می دانستند و به پزشکان حق مداخله در این راه را نمی دادند زیرا از نظر آنها، بیماران روانی افرادی با تفکرات غیر منطقی بودند و چون فیلسوفان قدرت تفکر منطقی داشتند لذا فقط آنها می توانستند طرز فکر بیمار را تصحیح کنند.             (شاملو ، 1375 ) ص

نزدیک به هزار سال نظریه جن زدگی و جن گیری بسط و گسترش یافت بعضی از علائم جسمی ناراحتی های روانی، مانند بی حسی نقاطی از بدن که امروزه از علائم میسری شناخته می شود آن زمان نشانه مسلم جن زدگی روح محسوب می شد. در اواخر قرن وسطی که دوره تفتیش عقاید نامیده می شد. عده ای مأمور یافتن افراد جن زده بودند آنها در تحرک نقاط مختلف بدن با وسایل نوک تیز فلزی تخصص داشتند و بدین وسیله نواحی غیر حساس بدن بیمار یعنی محل سکونت جنها را شناسایی می کردند. اگر بیمار دچار قش می شد با صدایی بلند آیاتی از انجیل را در گوش او می خواندند تا شیطان بترسد و از روح او خارج شود

اگر این روش مؤثر واقع شد دلیل بر عظمت روح بیمار و اگر نمی شد بیماری او جسمانی به حساب می آمده چون بینماران روان تنی ترس زیادی در دیگران ایجاد می کردند اغلب از خانواده و جامعه مطرود بودند و ناچار در کوه و دشت آواره می شدند و در نتیجه هر روز از حالات انسانی دورتر و به ارواح پلیدی که عامه به آن اعتقاد داشتند شباهت بیشتری پیدا می کردند. (شاملو ،  137) ص

اگر چه اعدام، سوزاندن، سنگبار کردن جادوگران و جن زده ها تا اواخر قرن 18 در اروپا ادامه و متداول بوده لیکن از اوایل قرن 16 که آغاز دوره رنسانس یا احیای دانش است. نهضت علمی مخالف این جریان آغاز شد. افرادی مانند مونتن[1] ، ایوز[2] و فروید[3] به وجود ضمیر ناخودآگاه پی بردند کوشیدند تا به جامعه خود بفهمانند که بیماران روانی مانند بیماران جسمی باید به طور انفرادی و با روشهای پزشکی و انسانی مداوا شوند. در اروپا، پزشکی به نام وی یر که در قرن 16 می زیست اولین طبیبی بود که توجه و علاقه خود را معطوف بیماران روانی کرد. او اعتقاد داشت که این افراد مشهور به جادوگر و جن زده بیمارانی با علل طبیعی هستند. مثلاً پدیده های ناشی از بی حسی پوستی صرفاً ناشی از تلقین پذیری است، نه جن زدگی، در حقیقت در اواخر قرن 17 در اروپا، جن زدگی و جادوگری و پدیده های مانند آن به مرور اهمیت خود را از دست داد. در اواسط قرن 18 عقاید علمی، انسانی و پزشکی جای این مفاهیم را گرفت

(شاملو، 1375، ص 88)

در اواخر قرن نوزده در اروپا، این عقیده رواج یافت که همه بیماری های روانی صرفاً معلول عوامل ارگانیک نیستند و باید مجموعه ای از علل ارگانیک و پسیکولوژیک را عامل ایجادکننده آن دانست. این حرکت فکری براساس این حقیقت استوار بود که  استدلال طرفداران عوامل ارگانیک درباره بیماریهایی مانند: نوروزها، اختلالات شخصیت و اغلب بیماریهای روانی فنی جنون پایه و اساس علمی نداشت، آنها براساس یک سلسله فرضیات سست علت امراض روانی را آسیب دیدگی سلولهای مضری دانستند. طرفداران نگرش ارگانیک، ساعتهای متمادی را صرف بررسی و مشاهده تفاوت بین سلولهای مغز بیماران نوروتیک فوت شده و انسانهای سالم می کردند. لیکن هیچ گونه تفاوتی نمی یافتند. پیدایش نظریات و روشهای ارگانیک در سالهای اخیر بخصوص مطالعات که در فصل اتصالات بیوشیمیایی سلسله اعصاب صورت گرفته است می تواند راه گشای مهمی در شناخت و حل بسیاری از معضلات روانپزشکی و روان شناسی مرضی گردد. روشهای تشخیص و درمان فیزیکی در بیماران روانی بخصوص از دهه 1950 استفاده از داروهای آرام بخش انتهای جدیدی در درمان بیماریهای روانی پدید آورد. (شاملو، 1375، ص 89)

بهداشت روانی و ورزش

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله حجاب و عفاف در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حجاب و عفاف در pdf دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حجاب و عفاف در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله حجاب و عفاف در pdf

آرایش معنوی

مقدمه

گل  عفاف

واژه حجاب

تاریخچه ی حجاب

فلسفه ی حجاب

حدود پوشش;

روایات مرتبط با حجاب

حجاب از  نظر قران

بدحجابی

به نام او

آثار فردی و اجتماعی حجاب

راههای مبارزه با بی حجابی و بد حجابی

نتیجه سخن

منابع و مآخذ

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله حجاب و عفاف در pdf

قرآن کریم
تنبیه الخواطر ،
وسائل ، ج 3 ، ص
حجاب بیانگر شخصیت زن ، ص ،
پوشش کاربرد و منافع دیگری نظیر حفظ بدن در برابر سرما و گرما و تعیین جنسیت و هویت صنفی نیز دارد که به موضوع بحث ارتباطی ندارد
الکافی ، ج 5 ، ص
شهید مطهری در کتاب مسأله حجاب عوامل فوق را بررسی و نقد قرار داده است
فروع کافی ، ج5 ، ص
محدث نوری ، مستدرک الوسایل ،ج14 ، ص 255 ، باب

 گل  عفاف

هیچ باغبانی  را سرزنش  نمی کنند که چرا دور باغ  خود حصار و پرچین  کشیده است ، چون باغ بی دیوار ، از آسیب مصون نیست و میوه  و محصولی برای  باغبان  نمی ماند

 هیچ کس هم با نام  آزادی دیوار  خانه خود را بر نمی دارد و شبها  در حیاطش را باز نمی گذارد ، چون خطر  رخنه دزد ، جدی است

 هرچیزی که قیمتی  باشد ، مطمئناً  در صد مراقبت از آن بالا تر می رود ، که نفیس تر  باشد ، بیم ربودن  و غارت بیشتر است  و مواظبت ، لازمتر

 اگر در شیشه عطر  را باز بگذاری  عطرش  می پرد  . اگر رشته  مرواریدت  را در گنجینه  و صندوق نگذاری  و در آن  را نبندی گم می شود . اگر  در  مقابل  پنجره  خانه ات ، توری نزنی از  نیش پشه ها و مزاحمت  مگسها در  امان  نخواهی  بود

 وقتی  راه ورود  پشه ها  را می بندی ، خود را « مصون » ساخته ای نه « محدود» و زندانی  . وقتی  در  خانه  را ی بندی ، یا پشت پنجره  اتاقت  پرده  می آویزی خانه خود را از ورود بیگانه  و نگاههای مزاحم  در  چناه  قرار داده ای ، نه  که خود را در قید ئ بند ئ حصار افکنده  باشی

 اگر برای ایمنی  از  خطر ها و آسودگی از  مزاحمان  ، خود را بپوشانی ، نه کسی ایراد می گیرد ، و اگر هم  ایراد بگیرد  اعتنا  نمیکنی ، چرا  که سنخنش  را بی منطق  و ناآگاهانه  می دانی و می بینی 

 اینکه دل  باید  پاک  باشد  بهانه ای برای گریز جاهلانه  از  همین  مصونیت  است  و آویختن  به شاخه «لاقیدی » و گرنه  از  دل پاک  هم نباید  جز نگاه  و رفتار پاک  برخیزد  . ظاهراً « آینه  باطن است و ; از  کوزه  همان  برون  تراود که در اوست »

زن به خاطر  ارزش و کرامتی که دارد باید محفوظ بماند و خود را حراج نگذارد  و در بازار سوداگران  شهوت ، خود رابه بهای  چند نامه و نگاه و لبخند  نفروشد . زن به خاطر لطافتی که دارد ، نباید در دستهای خشن کامجویان  دیو ست ، که نقاب مهربانی و عشق  به جهره دارند ، پژمرده  شود و پس از آنکه  گل عصمتش  را چیدیند ، او را دور اندازند  یا زیر پایشان  له کنند

زن به خاطر  عصمتی که دارد  و میراث دار پاکی  مریم است ، نباید بازیچه هوس و آلوده   به ویروس گناه گردد . گوهر عفاف و پاکی  ، کم ارزشتر از طلاو پول و محصول  باغ و وسایل خانه نیست

« دزدان  ایمان  و غارتگران  شرف نیز  فراوان  هستند .» سادگی و خامی است که کسی خود را در معرض دید و تماشا نگاهای مسموم و چشمانی  ناپاک قرار دهد و به دلیر یجلو ه گری  بپردازد و خیال  کند  بیمار دلان و رهزنان  عفاف  را به وسوسه نمی اندازند و از زهر نگاهها و نیش په ها شهوت  در اکمام می ماند

بعضی از  « نگاه ها » ، ویروس « گناه» منتشر میکند ، و بعضی  از  چهره ها حشره  مزاحمت جمع می کنند ، خراب کردن  همه دیوار ها و برداشتن  همه پرده ها و با گذاشتن  همه پنجره ها  ، نشانه  ی تیره  اندیشی  است ، نه روشنفکری  علامت  جاهلیت  است نه  تمدن !

 می گویی نه ؟ به طومار کسانی نگاه کن که پس از  رسوایی  و بی آبرویی ، با دو دست پشیمانی  بر سر غفلت  خویش  می زنند  و بر جهالت  خود اعنت  می فرستند  . کسانی که از « جماعت رسوا » نگریزند  « رسوای  جماعت » می شوند !

آنکه  ایمان را به لقمه ای  نان می فروشد ، آنکه یوسف زیبایی را با جند سکه ی بی ارزش عوض کند ، آنکه « کودک عفاف »را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد ، روزی هم « پشت دیوار  ندامت » اشک حسرت  بر دامن  پشیمانی  خواهد ریخت  ، در آخرت  هم در آتش بی پروایی  خود خواهد ساخت . از اول  باید مراقب بود این کاسه ی چینی نشکند و این جام بلورین  ترک بر ندارد

 واژه حجاب

 واژه «حجاب» کلمه ای  عربی  است و در  لغت به معنای  پوشش ، آنچه بدن خود را می پوشانند ، حائل ، منع کردن ، پرده  ، ستر ، نقابی که زنان چهره خود را بدان پوشانند ، منتهای  زمین ، بلندی کوه ، نور و روشنایی  آفتاب یا کناره  آن و ; آمده است

کلمه « حجاب » هم به معنی پوشیدن است و در  لغت  پرده و حجاب و یا حاجب  ، بیشتر  استعمال  آن به معنی  پرده است . این کلمه  از ان جهت به این مفهوم  می  باشد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل  لغت  ، هر پوششی حجاب نیست ، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده  واقع شدن صورت می گیرد . استعمال  کلمه حجاب  در  مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاٌ جدید است . در  قدیم مخصوصاً در  اصطلاح فقها چه در کتاب ااصلوه و چه در  کتاب النکاح که متعرض  این مطلب شدهاند ، کلمه  « ستر » را به کار برده اند نه کلمه  حجاب را

وظیفه  پوشش که اسلام برای  زنان  مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه  بیرون نروند ، پوشش زن در اسلام  این است که زن معاشرت خود با مردان  بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازند . آیاتی که در این باره  هست  ، چه در سوره مبارکه  نور و چه در سوره مبارکه  احزاب ، حدود پوشش و تماس های  زن و مرد را ذکر کرده است  بدون  آنکه  حجاب را به کار برده باشد  . تنها آیه ای که کلمه حجاب در آن بکار رفته  مربوط  به زنان  پیغمبر  اسلام r است

 می دانیم  که در  قرآن کریم  درباره  زنان  پیغمبر r دستورهایی  وارد شده است . اسلام  عنایتی  داشته که زنان  پامبر  چه در  زمان  حیات آن حضرت  و چه بعد از وفات ایشان در  خانه های خود بمانند  و دلیل  آن بیشتر در  جهت منظور های اجتماعی و سیاسی  بوده است . اسلام  می خواسته که « امهات المومنین » که خواه  نا خواه  احترام زیادی در  میان مسلمانان  داشتند ،  از احترام  خود سوء استفاده نکنند و احیاناً ابزار خود خواه  و ماجرا جو در  مسایل سیاسی  و اجتماعی  واقع  نشوند

تاریخچه ی حجاب

تاریخ پوشش انسان و حجاب زنان  با آفرینش  اولین انسانها یعنی  آدم و حوا  آغاز می گردد  . قرآن کریم  در این باره می فرماید 

و آنگاه  که آدم  و حوا از  درخت ممنوعه  چشیدند  پوشش آند از  میان رفت و بسرعت  با برگ  درختان خویش را پوشاندند

 ابن عباس  می گوید : بهد از ذبح قوچ بهشتی  به امر خداوند  متعال حوا از پوست آم جامه بلند « جنه» برای  حضرت آدم  و یک پیراهن  و ورسری بای خویش تههی کرد که با آن  بدنشان  پوشیده شد و از  شرمندگی  نجات  یافتند

 ولی بی حجابی تاریخچه ی قابل طرحی ندارد  ، گرچه در میان اقوام  بدوی  و غیر متمدن  به ندرت  عدم پوشش و بی حجابی وجود داشته است ، ولی  به مقتشای  « النار کالمعدوم » کمیاب  به شمار نمی آید نمی توان  آن موارد کمیاب  را مبدأ تاریخ  بی حجابی قلمداد  نمود  . بی حجابی به شکل اخیر پس از پیدایش انقلاب سنعتی در  غرب آغاز شده است

فلسفه ی حجاب

فلسفه ی حجاب پوشش اسلامی  چند چیز است ، بعضی از آنها جنبه ی روانی  دارد و برخی جنبه ی خانوادگی و بعضی جنبه ی اجتماعی و بعضی ازیک نوع تدبیر غریزی زن برای بالابردن مقام خود ناشی می شود . حجاب در  اسلام از یک مسئله  کلی  تر و اساسی تری ریشه  می گیرد  و آن این است که اسلام  می خواهد انواع التذاذهای جنسی چه بصری و لمسی و جه نوع دیگر ، در محیط  خانوادگی و در کادر  ازدواج قانونی  اختصاص یابد و اجتماع  منحصراً برای کار و فعالیت باشد

پوشش زنان و مردان  قبل از هر چیز خواسته های  فطرت پاک و ساختار وجودی – ذاتی  آنهاست  ، زیرا از  همان آغاز  خلقت بشر هر یک از زن و مرد کوشیده اند تا به  هر نحوه ممکن  خود را بپوشانند بی آنکه  قبلاً این آموزش  راببینند . این موضوع بیانگر آن است که د رنگ های نهاد  انسان عامل باز دارنده و هدایت کننده ای  به نان  « حیا» وجود دارد که می خواهد انسان را از خطرها و انحرافات حفظ کند و او را به راه صحیح ، هدایت نماید  بر همین  اسا در قرآن آمده  هنگامی  که آدم و حوا  پس از چشیدن میوه ی آن درخت بهشتی  که از آن نهی شده بودند  از  بهشت خارج شدند ، خود را برهنه یافتند  و شروع کردند  به قرر دادن برگ های بهشتی بر یکدیگر تا همدیگر را بپوشانند . آدم و حوا قبل از این ماجرا  برهنه  نبودند  بلکه دارای نوعی پوشش بهشتی بودند ولی بر اثر خطا آن کرامت و پوشش از  تن آنها فرو ریخت و پس از هبوط به زمین  سعی کردند همدیگر را بپوشانند .این ماجرای قرآنی بیانگر فطری  بودن  موضوع  پوشش است و اینکه  این دستور از خواستگاه  ساختاری  انسان  سرچشمه می گیرد

 از  سوی دیگر  زن د رآفرینش الهی  نسبت  به مرد  دارای  ظرافت  بیشتری است  ، اگر در  محیطی  بی قانون  قرار بگیرد  و یا در محیطی  که حاکمیت  عقل  و منطق  در آن ضعیف است وارد شود ، از ناحیه مردان  که قدرت  و خشونت  جسمانی  شان بیشتر است مورد ستم قرار می گیرد . حجاب و پوشش برای زن و مرد یک سنگر نیرومند برای  جلوگیری  از  ظلم و تجاوز  به حقوق  همدیگر است . غریزه  خود آرایی  زن ، اگر مهار  نشود  اورا به پوشیدن  لباس های  پر زرقو برق  و استفاده از  زیور آلات  مختلف و بزک های گوناگون وا می دارد  . در این  صورت  حس چشم چرانی مردان  بی بند و بار آنچنان  زن و مرد را به سوی پوچی  و مصرفی زیستن  سوق می دهد که سرانجامش جز گمراهی  و تباهی ، دوری از  علم و معرفت و اخلاق نخواهد بود ، بر همین اساس قرآن پس از  بیان  حفظ عغت چشم  می فرماید : این دستور  برای آنها بهتر و پاکیزه تر است

زن از  نظر حقوق  و شخصیت انسانی ،  با مرد یکسان است و حرمت و کرامت او تا آنجاست که باید به عنوان یک انسان شرفتمند به او نگریسته شود نه به عنوان  یک وسیله جنسی و عاطفی برای جلب صیادان و ; آن بانویی که برهنه  یا بد حجاب از خانه بیرون  می آید ، تا  به خانه برگردد ده ها و صدها  سبکسر او را با چشم  شهوت می نگرد  . چنین  بانویی  در  حقیقت  هویت  خود را فراموش کرده  و به چنگال  هوسبازان  افتاده است  ، آیا چنین  زنی  می تواند در راه صحیح سعادت گام  بردارد ؟

 بنابراین حجاب و پوشش از  جهت حفظ حرمت و کرامت  زن مورد نیاز ضروری  است تاآنجا که امیر مومنان (ع) فرمودند

کسی که کرام  و شخصیت انسانی  ی ، او را استوار نسخت

اهانت و پوجی زندگی اورا ادب خواهد کرد 

 یکی از مهم حشا ، منکرات  و جرایم ویرانگر در جهان غر برهنگی و بی حجابی است . مطابق آمارهای  قطعی  و مستند ، روز له روز  و لحظه به لحظه  بر تعداد  به هم  پاشیدگی خانواده ها ، طلاق ، فرزندان  نامشروع و انحرافات  جنسی  افزوده  می شود  که هر کدام  عاملی  برای انحرافات  گوناگون  خواهد شد

 یکی از  علل  مهم آن این است که بازار برهنگی  و دوری از  حریم عفاف و حجاب و آزادی در  رابط ، زنان را به صورت  کالی مشترک در اورده ، به طوری که دوهمسر تعق به خود ندارند و در  نتیجه قداست پیمان  زناشویی  مفهوم ندارد و به دنبال این ، خانواده ها همچون تار وپود به سرعت متلاشی می شوند و کودکان  بی رپرست  می مانند . همین  وضه اساس اعتیاد ، بزه کاری ، انحرافت  شدید و قتل  و جنایت  را پی ریزی می نماید  و جامعه  را به صورت  افسار  گسیخته  در می آرورد   تا آنجا که آمار طلاق  به بالاترین  در صد رسیده است

 هرگاه پوششی برای زن نباشد و آنها با عشوه گری و جلوه گری آشکار گردند  ، به طور طبیعی  مردان  و به خصوص  جوانان  در  یک حالت تحریک  دائم  قرار  می گیرند و همین موجب  هیجان  عصبی و اضطراب  اعصاب  خواهد شد 

  روشن است که برهنگی و بد حجابی عامل مهمی است که چشم  و گوش  را ناپاک  نموده  و روابط  را نا سالم  می سازد . به عبارت دیگر  ، پوشش غریزه ی جنسی  مردان و زنان  را تعدیل می کند  و آنها را از هواپرسی و پیروی  از  هوای  نفس  ، کنترل می ماید  . ولی  به عکس  اگجر سنگر پوشش شکسته شود و نفس  اماره  میدا  داده  خواهد شد  ، در این هنگام  است  که نفس  اماره  همچون اژدهایی  بی رحم  صاحبش را می بلعد و زندگی  او و جامعه  را متزلزل و نا آرام می سازد  ووضع  روحی  بیمار گونه ای را در انسانها  پدید می آورد

 حدود پوشش

حدود پوشش از  دید  مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری فرمود :  هیچ بحثی  در باره پوشش  زن نباید متاثر از  هجوم تبلیغات غرب  باشد ، دالبته حجاب  زن به چادر منحصر  نمی شود  اما چادر  بهترین  نوع حجاب و نشانه ملی  ماست  و هیچ منافاتی با فعالیت های زنان مسلمان در  مسائل سیاسی ، اجتماعی  و فرهنگی  ندارد

حدود پوشش از دید شهید مطهری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله محمد زکریای رازی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله محمد زکریای رازی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله محمد زکریای رازی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله محمد زکریای رازی در pdf

محمد زکریای رازی

در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی

اخلاق و صفات رازی

استادان و شاگردان

مقاله اصلی فهرست شاگردان محمد زکریای رازی

آثار رازی

پزشکی

رازی در حال درمان یک بیمار

آبله و سرخک;

تشریح

درمان بیماری‌های داخلی

رازی درحال دیدن قاروره (نمونه ادرار بیمار)

جراحی

تغذیه

شیمی و داروسازی

فلسفه

منابع

محمد زکریای رازی

متولد:  شعبان 251 ه.ق. – 27 اوت 865ری

مرگ:  304 ه.خ. – 5 شعبان 313 ه.ق

15 اکتبر 925ری

ملیت: ایرانی

رشته فعالیت:  دانشمند و فیلسوف

محمّد زَکَریای رازی (251 ه.ق. – 313 ه.ق.)[1] پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینه پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و به‌عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است

به گفته جرج سارتن، پدر تاریخ علم، رازی «بزرگ‌ترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود.» این دانشمند ایرانی از آن‌جا که کتاب‌های خود را به زبان عربی می‌نوشت، نزد غربیان به جالینوس عرب[2] نیز مشهور بوده‌است

به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (27 اوت)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نام‌گذاری شده است

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال 251 هجری (865 میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن‌که در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.[3] در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموخته‌است، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند

رازی در تاریخی بین 5 شعبان 313 ه.ق.*[4] الی 313 ه.ق. در ری وفات یافته‌است. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است

در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی

مهم‌ترین سند تاریخی درباره تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشته ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غره شعبان 251 (قمری) ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان 313 ه.ق. ثبت شده‌است. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز به‌طور دقیق آورده‌است.»[5] اما در منابع مختلف تاریخ‌های متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمده‌است

اخلاق و صفات رازی

رازی مردی خوش‌خو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آن‌ها برنمی‌داشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشته‌است. ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود می‌گوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقراء و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان می‌رفت و مقرری‌های کلانی برای آن‌ها گذاشته بود.»[6] رازی در کتابی به نام صفات بیمارستان این عقیده را ابراز می‌دارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصه‌های ویژه‌ای باشد.[7] رازی درباره جاهل عالم‌نما افشاگری‌های متعددی صورت داده‌است و با افراد کم‌سواد که خود را طبیب می‌نامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت می‌کردند به شدت مخالفت می‌کرد و به همین سبب مخالفانی داشت.*[8]

استادان و شاگردان

درباره استادان و پیش‌کسوت‌های رازی میان کارشناسان و تاریخ‌نویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علی بن ربن طبری و ابوزید بلخی می‌دانند اما عده‌ای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد می‌کنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحه 98 از شخصی به نام ایرانشهری به‌عنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام می‌برد اما هیچ نشانی از این شخص به‌دست نیامده‌است. از این نام‌ها به عنوان شاگردان رازی یاد شده‌است: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری

آثار رازی

در مورد آثار رازی در لغت‌نامه دهخدا آمده‌است: «ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یک‌صد و هشتاد و چهار دانسته‌اند. «کتاب‌های رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی می‌شود: 56 کتاب در طب، 33 کتاب در طبیعیات، 7 کتاب در منطق، 10 کتاب در ریاضیات و نجوم، 7 کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، 17 کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، 6 کتاب در در مافوق الطبیعه، 14 کتاب در الهیات، 22 کتاب در کیمیا، 2 کتاب در کفریات، 10 کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یک‌صد و هشتاد و چهار مجلد می‌شود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد.[2] محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی نوشته است. که در سال 1339 به‌وسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در این کتاب فهرست‌های ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده شده‌است و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شده‌است

الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و سایر

پزشکی

 رازی در حال درمان یک بیمار

رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالی‌قدر بود و در زمان خود شهرت به‌سزایی داشت. رازی از زمره پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز به‌کار می‌رود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتاب‌ها و رسالات رازی در سده‌های متمادی بهره برده‌اند. ابن‌سینا رازی را در طب بسیار عالی‌مقام می‌داند و می‌توان گفت برای تالیف قانون از حاوی رازی استفاده فراوان کرده‌است

آبله و سرخک

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مسائل اجتماعی زنان در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مسائل اجتماعی زنان در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مسائل اجتماعی زنان در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مسائل اجتماعی زنان در pdf

چکیده
وضعیت اجتماعی زن در ایران باستان
وضع اجتماعی و حقوقی زن از مهاجرت آریاها به ایران تا دوران هخامنشی
سایه سیاست بر مسائل اجتماعی زنان
مسائل اشتغال و کارآفرینی زنان در ایران
در بعد فرهنگی
در بعد اقتصادى
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله مسائل اجتماعی زنان در pdf

1- حقوق سیاسی – اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران: حسن طغرانگار ناشر: مرکز اسناد انقلاب، چاپ اول، بهار
2- زنان – حقوقی – تاریخ ایران نویسنده: مهدی قرائتی ناشر: پرتو خورشید نوبت چاپ: دوم
3- «زن در نگاه روشنفکران» مقاله ای از مجله حورا
4- زن در تفکر نیچه. قصیده سرا و روشنگران و مطالعات زنان ، مولف شاهنده، نوشین.(1382).

 

چکیده

تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی پس از انقلاب اسلامی ایران ،زندگی زنان را به عنوان نیمی از جمعیت کشور دستخوش تغییرات شگرفی کرده است.پژوهشنامه حاضر با نگاه به وضعیت کنونی زنان ،توانمندی ها ،منابع،فرصت ها و چالش های آنان ،برآن است تا نگاه نزدیک تری به زنان در بستر تحولات ملی و فرا ملی با توجه به مختصات مولفه هایی چون اشتغال ،تحصیلات ،تولید کالاهای فرهنگی ،آسیب شناسی زنان و جهانی شدن داشته باشد

وضعیت اجتماعی زن در ایران باستان

بی شک وضع اجتماعی زن در هیچ دوره و تاریخی از وضع عمومی آن جامعه مجزا نیست. لذا در مورد وضع اجتماعی و حقوقی زن در ایران باستان از قدیم ترین ادوار تا پایان ساسانیان را باید مورد مطالعه قرار داد. بدون تردید سرزمین ایران یکی از قدیمی ترین و کهن ترین مراکز زندگی بشر بوده است

 و اسناد و مدارک در مورد شناسایی وضع زن و همچنین مرد چه در ایران و چه در جاهای دیگر بسیار نارسا و ناچیز است. به طور کلی بررسی نخستین جوامع بشر و ملت ها و اقوام گوناگون فقط به وسیله آثار و وسایل مکشوفه و آنچه از زندگی بشر این دوره به جا مانده امکان پذیر و قابل بررسی است

 ر دورانی که شاید بیش از ده هزار سال قبل از میلاد باشد تغییراتی در وضع اقلیمی ایران به وجود آمد. و انسان غارنشین اندک اندک برای خود خانه ساخت. در این دوران کانون خانواده مرکز قدرت قبیله بود. چون زن هم در خانه و هم در بیرون از خانه با  مرد در کار تولید و رفع حوایج زندگی معاضدت و همکاری داشت و از طرفی تولید و مثل و بچه زاییدن و استمرار نسل به طور فطری و طبیعی بر عهده او بود لذا ارزش  واهمیت زن نسبت به مرد فزونی یافت و تعادل قدرت را  به سود زن متمایل ساخت

ویل دورانت درباره این دوران می نویسد: « در این دوران؛ یعنی دوره مادرشاهی؛ حق فرمانروایی؛ حق قضاوت ؛ حق اداره امور خانواده ؛ و توزیع خورد و خوراک و آنچه زندگی بشر وابسته به آن بود ؛ همه در دست زن بوده است؛ مرد به شکار حیوانات می پرداخت؛ و از جنگل ها و مزارع مواد خوراکی به دست می آورد که آن را در اختیار مادرشاه می گذاشت تا بین افراد قبیله توزیع نماید. اختلاف نیروی بدنی که امروز بین زن و مرد مشهود است در آن رزوگار قابل ملاحظه نبود. این اختلاف نیروی جسمانی بعدها از لحاظ شرایط زندگی و محیط زیست پیدا شد. زن در این دوران از حیث بلندی قامت و نیروی جسمانی نه تنها دست کمی از مرد نداشت؛ بلکه به مقتضای طبیعت موجود کاملا نیرومند بود که می توانست ساعتهای درازی را به کارهای دشوار بپردازد؛ و به هنگام حمله دشمن به خاطر فرزندان و عشیره و قبیله تا سر حد مرگ مبارزه کند.»

دکتر گیرشمن ضمن بحث پیرامون انسانهای ماقبل تاریخ در ایران؛ از نقش زنان در پیدایش تمدن بدوی و ابتدایی آن روزگارسخن می گوید و می نویسد: « در این جامعه  ابتدایی وظایف سنگین به عهده زن گذاشته شده بود. در نتیجه عدم تعادلی بین وظایف مرد و زن ایجاد شد و زن دارای مقامی برتر نسبت به مرد گشت».  نگهداری آتش ؛ نگهبانی خانه ؛ تهیه و پخت غذا ؛ ساختن ظروف سفالی ؛ نگهداری فرزندان باعث اولویت زن نسبت به مرد شد و اداره کارهای قبیله به دست او افتاد. در عین حال سلسله انساب خانواده به نام زن خوانده می شد. این نحوه اولویت و تفوق زن بر مرد به صورت عصر مادر شاهی در فلات ایران شروع شد؛ و همین سیستم که یکی از خصایص ساکنان ایران بود بعدها در آداب آریاهای فاتح وارد شد

علاوه بر رهبری اقتصادی و اجتماعی مقام روحانیت نیز از امتیازات زن بود؛ و ایرانیان مانند همسایگان خود مذهب مادرخدایی داشته اند و در نواحی مختلف ایران پرستش الهه مادر رواج داشت. در میان ابزار و اشیا فراوانی که در لرستان کشف شده؛ مجسمه ای پیدا شده که سر زنی را تمام رخ نشان می دهد. گیرشمن احتمال می دهد که این زن رب النوع اقوام آسیایی است که از آسیای صغیر تا شوش مورد پرستش بوده است و احتمال دارد پرستش ایزد بانوی آناهیتا که بعدا در ایران رواج یافت از اینجا سرچشمه گرفته باشد. چون یکی از کهن ترین تمدن های اولیه بشری تمدن ایلام در غرب فلات ایران است بی مناسبت نیست که از تمدن ایلام نیز سخنی به میان آید. تا قبل از حفریات شوش اطلاعات در مورد تمدن و سوابق تاریخی ایلام سخت محدود بود. مساعی دیولافوآ و دمورگان و سایر مستشرقین موجب کشف و احیای تاریخ و تمدن ایلام گردید

در حدود چهار هزار سال قبل از میلاد در سرزمینی که شامل خوزستان؛ لرستان؛ پشتکوه؛ و کوه های بختیاری است حکومت ایلام رشد  و تکامل یافت. مردم ایلام دولت خود را آنشان یا انزان می خواندند و خط میخی را که دارای سیصد علامت بود و با خط سومری ها شباهت داشت به کار می بردند. مجسمه ملکه ایلام معرف وضع اجتماعی زن در آن روزگار است. این مجسمه اکنون در موزه لوور پاریس است(نگاره 1). به نظر باستان شناسان این ملکه بر اقوام آریایی که در نواحی ایلام و کوه های زاگرس تا حدود کرمانشاه می زیسته اند فرمانروایی داشته است و یکی دیگر از کهن ترین محله های زندگی مردم و تمدن های مکشوفه در حدود « سیالک » کاشان است که در حفریات و کشفیات نیز آثار متعددی از تمدن دوران مادرشاهی به دست آمده است. با به دست آمدن مقدار زیادی دوک نخ ریسی در ناحیه سیالک کاشان معلوم میشود که زنان ایران در حدود چهار هزار اسل قبل از میلاد به کار نساجی می پرداخته اند. همچنین با پیدا شدن مقدار زیادی آلات زینتی از قبیل گردن بند و دست بند و انگشتر که از صدف یا گل یا سنگ می باشد؛ محقق شده حس زیباشناسی نیز در زنان آن زمان به شدت رایج بوده است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >