سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر م

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هدف و کایزن در pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هدف و کایزن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هدف و کایزن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هدف و کایزن در pdf :

تکنیکهای نوین هزینه یابی : هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، هدف و کایزن

چکیده
سودآوری، رویا و آرزوی تمامی شرکت‌ها ومدیران است، اما مانعی بزرگ به نام هزینه‌ها، می‌تواند آنها را دست‌نیافتنی کند. همان مقدار که صاحبان شرکت‌ها به هزینه‌ها حساسیت نشان می‌دهند، مشتریان نیز احساس مشابه نسبت به واژه “قیمت “دارند. در دنیای کسب و کار، هرچه شرایط رقابتی‌تر می‌شود، اهمیت مسائلی نظیر کیفیت، قیمت و زمان تحویل، به‌شدت افزایش می‌یابد. با توجه به اهمیت قیمت گذاری محصولات برای شرکتها و رضایت مندی مشتریان از یک سو و بقاء شرکتها در رقابت جهانی ، استفاده ار تکنیکهای نوین هزینه یابی را برای شرکتها ملزم

ساخته است که از حیث اهمیت در این مقاله به سه نوع از این تکنیکهای نوین هزینه یابی که شامل: هزینه‌یابی برمبنای فعالیت (ABC) هزینه‌یابی برمبنای هدف (TC)، هزینه‌یابی کایزن می باشند اشاره می شود .
هزینه یابی برمبنای فعالیت از این باور سرچشمه می گیرد که محصولات، فعالیتها را م

صرف می کنند وفعالیتها منابع را. در این روش، هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، برمبنای استفاده هریک از محصولات از فعالیتها، به محصولات تخصیص داده می شود . هزینه یابی هدف یک ابزار راهبردی قوی است که سازمان را همزمان قادر به یافتن سه بعد،کیفیت، هزینه و زمان می کند. و هزینه ها را قبل از وقوع کنترل می کند. همچنین هزینه یابی هدف فرهنگی را مقدور می دارد که به مشتری ارزش می دهد. و همه فعالیتهای هزینه یابی هدف را نیازهای مشتریان هدایت میکند. هزینه یابی کایزنی یعنی حفظ سطوح هزینه فعلی برای تولید محصولات در جریان ساخت و انجام کار سیستماتیک برای کاهش مستمر هزینه ها تا سطح مطلوب و هدف آن پیگیری سرسختانه فعالیت‌های کاهش هزینه در تمام مراحل ساخت و به منظور کمک به حداقل کردن فاصله بین سود هدف و سود تخمینی است.

واژه های کلیدی : هزینه یابی ، بهای تمام شده ، سودآوری ، رضایت مشتریان

مقدمه
با گسترش روزافزون مباحث مربوط به سازمان تجارت جهانی و پیوستن تدریجی کشورها مختلف به این سازمان لزوم توجه به تکنیکهای مدیریت هزینه بیش از پیش احساس می شود. کشورهایی که به این پیمان می پیوندند به دنبال ساز و کارها و ابزارهایی هستند

که بتوانند به دوام و بقاء اقتصادی آنها در بازار پر رقابت جهانی کمک کنند و بتوانند پیش از ورود به این رقابت همه جانبه، قابلیت های مناسب و آمادگی لازم را کسب نمایند. در بازار یک پارچه دنیای آینده، کسانی قادر به رقابت هستند و می توانند به دوام و بقاء واحد های تجاری خود امیدوار باشند که بتوانند کالاهایی با مزایای رقابتی ، تولید و به بازار عرضه کنند. عرضه کنندگانی که بتوانند محصولاتی را با کیفیت و کارکرد مشابه اما با قیمت های پایین تر به بازار ارائه کنند، گوی سبقت را از دیگر رقبا خواهند ربود و سهم خود را در بازار افزایش خواهند داد[3] . سودآوری، رویا و آرزوی تمامی شرکت‌ها ومدیران است، اما مانعی بزرگ به نام هزینه‌ها، می‌تواند آنها را دست‌نیافتنی کند. وقتی نمودارها، نشانگر روند صعودی هزینه‌های سازمان هستند، نه تنها نشان می‌دهند که سلامت سازمان در خطر است بلکه زنگ‌ خطر را برای مدیران به صدا درمی‌آورند. هزینه، برای مدیران و سهامداران، واژه‌ای دوست‌داشتنی نیست. همان مقدار که صاحبان شرکت‌ها به هزینه‌ها حساسیت نشان می‌دهند، مشتریان نیز احساس مشابه نسبت به واژه “قیمت “دارند. در دنیای کسب و کار، هرچه شرایط رقابتی‌تر می‌شود، اهمیت مسائلی نظیر کیفیت، قیمت و زمان تحویل، به‌شدت افزایش می‌یابد. مهمترین تکنیک هایی که می توانند مؤسسات را در این راه کمک کنند سیستم های هزینه یابی هدف ، هزینه یابی بر مبانی فعالیت و کایزن می باشند.
هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر تکنیک های هزینه یابی در موفقیت شرک

تها در عرصه رقابت جهانی می باشد. زیرا در بازر جهانی تنها شرکتهایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند و به فعالیت خود ادامه بدهند که بتوانند محصولاتی تولید کنند که ضمن داشتن کیفیت و کارکرد مناسب و قابل رقابت با رقبا، بهای تمام شده کم تری داشته باشد. در مورد هر یک از تکنیک های هزینه یابی فوق تحقیقات زیادی انجام شده و مقالات زیادی به رشته تحریر درآمده که از جمله :
دستگیروعرب یار محمدی (1384) با بررسی موانع بکارگیری هزینه یابی ه

دف در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در تهران به این نتیجه رسیدند که شرکتهایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند که بتوانند محصولاتی را تولید کنند که ضمن داشتن کیفیت مناسب ، بهای تمام شده کم تری داشته باشند. و همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهدکه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هیچ یک ار عناصر هزینه یابی هدف اجرا نمی شود[3].
شالچی (1385) با بررسی و طراحی الگوی بهای تمام شده خدمات بانکی به روش ABC در بانک مسکن به این نتیجه رسیده که محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول و خدمات، نیازمند اطلاعاتی است که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به مراتب بهتر از یستم های سنتی حسابداری مدیریت فراهم می آورد و همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که بدلیل فقدان یک سیستم بهای تمام شده مناسب، بهای تمام شده خدمات بانکی دقیقاً برآورد نمی شود [5]. خوش طینت و جامعی (1380)با بررسی هزینه یابی هدف، شناخت، کار

برد و ضرورت بکارگیری آن به نتیجه رسیدند که مکانیزم هزینه یابی هدف در فضای رقابتی کاربرد دارد و وجود بازار رقابت برای کسب قیمت به منظور رسیدن به هزینه و سود هدف الزامی است[2].
هزینه یابی هدف
هزینه یابی هدف یک تکنیک مدیریت هزینه است که به طور عمده تمرکز خود را بر مدیریت هزینه محصولات آتی تولیدی معطوف می کند. در هزینه یابی هدف نگرش این است که چون پس از طراحی یک محصول بخش عمده ای از هزینه های آن تعهد می شود، کاهش هزینه امکان پذیر نیست مگر با طراحی مجدد محصول. در این تکنیک قبل از مرحله طراحی به مدیریت هزینه توجه می شود تا محصولی با بهای تمام شده از پیش تعیین شده تولید تا سود مورد نظر مدیریت تأمین شود. هزینه یابی هدف یک تکنیک تعیین و اندازه گیری بهای تمام شده نیست ، بلکه یک برنامه جامع کاهش هزینه است که حتی قبل از اولین مراحل تولید یک محصول است. هزینه یابی هدف به دنبال شناسایی هزینه های تولید یک محصول پیشنهادی است، تا وقتی محصول به فروش می رسد سود دلخواه و مورد نظر ایجاد کند. در سیستم های رایج، یک محصول پس از طراحی و تولید، هزینه یابی شده و پس از تعیین بهای تمام شده آن، سود مورد نظر به آن افزوده و با قیمت تعیین شده به بازار عرضه می شود. اما در دنیای پررقابت آینده، تولید کننده نمی تواند بدون لحاظ نمودن بهایی که مشتری حاضر به پرداخت است به تولید و عرضه محصول بپردازد. هزینه یابی هدف یک مهندسی معکوس است که در ابتدای مراحل طراحی محصول نتایج احتمالی را با تحقیقات بازار پیش بینی کرده و سعی دارد محصولی با بهای تمام شده مشخص که هم تأمین کننده سود مورد نظر مدیریت و هم تأمین کننده نیازهای مشتری(از لحاظ قیمت، کیفیت و کارکرد) باشد را ارائه کند. لذا باید هزینه ها و بهای تمام شده را به سطحی رساند که با فرض قیمت از پیش تعیین شده فروش و حداقل سود انتظاری، هزینه ها از سطح و میزان پیش بینی شده فزونی نباید. آنچه کار مدیریت بنگاه را در این معامله دشوارتر می سازد. این است که کاهش و کنترل هزینه ها باید با حفظ و حتی گاهی ارتقاء کیفیت نیز همراه باشد. به همین لحاظ می گوی

ند، هزینه یابی هدف بخشی از فرآیند مد‍یریت جامع برای بقاء سازمان در

محیط رقابت فزاینده است[3].
معادله سود و هزینه را به طور ساده می‌توان به صورت «سود برابر است با قیمت فروش منهای هزینه‌ها» بیان کرد.
هزینه‌ها- قیمت = سود
در تفکر هزینه‌یابی سنتی، پس از محاسبه هزینه‌های تولید، سود مورد انتظار به آنها اضافه شده و قیمت فروش تعیین می‌شود.
مثلا، اگر هزینه‌ کالایی 1000 واحد پولی است و شرکت بخواهد 20 درصد سود حاصل کند، قیمت فروش آن را 1200 واحد پولی تعیین خواهد کرد. در دیدگاه هزینه‌یابی برمبنای هدف، شرایط به گونه‌ای دیگر است. در این تفکر، فلسفه مدیریت برهزینه حاکم است. در شرایط رقابتی، یک شرکت نمی‌تواند قیمت تعیین کند بلکه قیمت برای او تعیین می‌شود. بنابراین در معادله بالا، قیمت در دست شرکت نیست و ازمیان سه متغیر سود، قیمت و هزینه، تنها دو متغیر سود و هزینه باقی می‌ماند. بنابراین، شرکت باید بتواند با یافتن راهکاری میان سود وهزینه، توازن لازم را

برقرار کند. حال اگر شرکت سود هدف خود را X تعریف کند، حداکثر هزینه‌ای که می‌تواند متحمل شود، برابر است با: (سود هدف- قیمت رقابتی= هزینه هدف) ، این دیدگاه، چیزی نیست جز هزینه‌یابی هدف [1].

با مرور تحقیقات و مقالات مختلف در زمینه هزینه یابی هدف مشخص گردید شش اصول عمده هزینه یابی هدف عبارتند از :
1- هزینه یابی قیمت بازار 2- تمرکز بر مشتری
3- تمرکز بر فرآیند طراحی 4- عملکرد متقابل
5- زنجیره ارزش 6- هزینه یابی بر مبانی فعالیت
1- هزینه یابی قیمت بازار: شدت رقابت، بیان کننده میزان توجهی است که واحد اقتصادی در فرآیند هزینه یابی بر مبنای هدف باید به آن بپردازد. با انتقال فشار رقابتی، به طراحان محصول و تهیه کنندگان قطعات. احتمال واقع شدن محصول جدید در اقدام به تولید آن در منطقه بقا افزایش می یابد. در سیستم هزینه یابی هدف برای بدست آوردن هدفهای هزینه، قیمت بازار به کار گرفته می شود. و هزینه های هدف با استفاده از فرمول زیر محاسبه می گردد[2]. حاشیه فروش مطلوب – قیمت بازار = هزینه هدف
2- تمرکز بر مشتری: توجه به نیاز مشتری و در نظر گرفتن وضعیت شرکت از نظر رقابتی امری ضروری است در هزینه یابی هدف یکی از رویکردها این است که طراحان به تشریح نیازها و خواسته های مشتری در خصوص کیفیت قیمت و زمان به طور همزمان در تصمیمات محصول و فرآیند می پردازد. کیفیت محصول و بهبود کارکرد تنها در صورتی امکان پذیر است که[2]:
محصولات، انتظارات مشتری را برآورد سازد.
مشتریان حاضر باشند بابت آن محصول، پولی بپردازند .
سهم بازار یا حجم فروش افزایش یابد.

3- تمرکز برفرآیند طراحی:
در سیستمهای هزینه یابی هدف هزینه ها قبل از وقوع مورد نظارت و کنترل قرار می گیرند.
سیستم هزینه یابی هدف مهندسان تولید را به اثر هزینه محصول، فناوری و طرح فرآیند تولید و چالشهایی که در این زمینه وجود دارد متوجه می سازد.
سیستمهای هزینه یابی هدف موجب می شود وظایف مشترک کلیه بخشهای شرکت در زمان طراحی مورد تحلیل و آزمون قرار گیرد. در نتیجه تغییرات مهندسی یا مراحل تولید قبل از رسیدن محصول به مرحله تولید. انجام می شود.

در سیستم هزینه یابی هدف مهندسی همزمان محصولات و مراحل تولید (به جای مهندسی ترتیبی) باعث کاهش دوره زمانی تولید می شود. زیرا امکانی را فراهم می آورد تا برای هر مشکلی بتوان قبل از شروع تولید راه حلی ارائه کرد[1] .
4- عملکرد متقابل: در سیستم هزینه یابی هدف گروههای عملیاتی و تولید را اعضای بخش طراحی و مهندسی تولید، خط تولید، فروش و بازار یابی، واحد تدارکات، دایره حسابداری

صنعتی، دایره خدمات و پشتیبانی تشکیل می دهد و از افراد خارج سازمان، از قبیل تأمین کنندگان قطعات، مشتریان، فروشندگان، توزیع کنندگان، ارائه کنندگان خدمات و عرضه کنندگان مواد اولیه نیز بهره گرفته می شود. مسئولیت این گروهها از مرحله طراحی اولیه محصول شروع و تا تولید ادامه می یابد. عملکرد متقابل می تواند زمان عرضه محصول را کاهش دهد[2].
5- زنجیره ارزش: تمامی عناصر زنجیره ارزش از قبیل تأمین کنندگان قطعات، فروشندگان، توزیع کنندگان و ارائه کنندگان خدمات در هزینه یابی هدف مدنظر قرار می گیرد. هزینه یابی هدف تلاشهای مربوط به کاهش هزینه را از طریق ایجاد یک رابطه همکاری با اعضای خارج از سازمان بر سراسر زنجیره ارزش انجام می دهد. هزینه یابی هدف بر اساس منافع دراز مدت و متقابل تولید کنندگان و سایر عناصر زنجیره ارزش طراحی می شود[2].
6- هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC)
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابداری به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش سه سازه اصلی به شرح زیر بود:
سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ; رخ داد.
سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت.
سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیر

ان می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند[5].
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی

می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد. اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید[5].
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و اصول اساسی هزینه یابی هدف می باشد که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند[5].
در ادبیات حسابداری تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
• می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
• هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود» [6].
هزینه یابی مبتنی بر فعالیت از این باور سرچشمه می گیرد که محصو

لات، فعالیتها را مصرف می کنند وفعالیتها منابع را. در این روش، هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، برمبنای استفاد

ه هریک از محصولات از فعالیتها، به محصولات تخصیص داده می شود .در واقع، هزینه یابی مبتنی بر فعالیت، شیوه ای است که براساس آن، هزینه محصول به عنوان جمع هزینه فعالیتهایی که به خاطر ساخت آن محصول انجام میشود، به دست میآید[7].
کایزن
کایزن یک شیوه مدیریتی ژاپنی است که براساس دیدگاههای دکتر دبلیو . ای . دمینگ و دکتر جی.ام.جوران (اساتید رشته مدیریت در آمریکا) شکل گرفته است و بعدها با استفاده توسط ژاپن کلید قدرت مند رقابت آنها گردید[4].
مفاهیم کایزنی
ایمایی کسی که اصطلاح کایزن را در سال 1986 ارائه داد، آن را به عنوان مداخله همه افراد ، مدیریت ارشد، مدیران میانی، کارگران، برای بهبهود و پیشرفت تعریف

می‌کند. کایزن به مفهوم بهسازی و بهبود مستمر برسه بعد استوار است:
بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات
به صفر رسانیدن ضایعات
تأمین رضایت مشتری
به منظور دستیابی به این اهداف همه اعضای سازمان باید در م

ورد بهینه سازی مستمر در خود احساس تعهد نمایند.
در فلسفه کایزن به رضایت مشتری توجه خاصی می شود و فرض را بر آن می‌گذارد که تمام فعالیت‌ها و بهبودها باید به رضایت مشتری منجر گردد. برای دستیابی به این هدف از روشهای سه‌گانه زیر استفاده می شود که به مثلث جوران معروف است:
1) کنترل کیفیت
2) بهبود کیفیت
3) تضمین کیفیت
کایزن روی تغییرات تدریجی در فرایندها تأکید دارد و در مقایسه با دیگر روش‌ها بسیار کم هزینه است، اما در مجموع به تحولات شگرفی می‌انجامد. فلسفه کایزن بر این اصل استوار است که شیوه زندگی انسان، شغلی ، اجتماعی ، خانوادگی، می‌باید پیوسته بهبود یابد. پیام استراتژی کایزن را می‌توان در این جمله خلاصه کرد:
«حتی یک روز را نیز نباید بدون ایجاد نوعی بهبود در یکی از بخش‌های شرکت یا سازمان سپری کرد».
کایزن به اصطلاحات جزئی به عمل آمده در وضع موجود از

طریق تلاش‌های بی وقفه مربوط است و نوآوری به اصلاحات کلی ناشی از سرمایه گذاری وسیع در تکنولوژی اطلاق می گردد. می‌توان عنوان کرد که رضایت خاطر دشمن شماره یک کایزن است. اعتقاد به اصلاح و بهسازی در عمق جان ژاپنی‌ها ریشه دوانیده است و این باور را می‌توان در ضرب‌المثل سالخوردگان ژاپنی یافت که می‌گویند: اگر

شخصی را بعد از سه روز دیدید باید به دقت بررسی کنید که در این مدت چه تغییراتی در او بوجود آمده است. این گفته بر این مطلب تأکید دارد که هر شخصی در هر لحظه باید تغییر و البته بهبود یابد[4].
کایزن شیوه برخورد مدیران ژاپنی و برداشت خاص ایشان از مدیریت کیفیت جامع (TQM) است که در حال حاضر در 600 شرکت ژاپنی بکار گرفته شده است.کایزن همانند کنترل کیفیت و سیستم پیشنهادی به عنوان یک روش جهت دستیابی به توسعه در بسیاری از کشورهای دنیا شناخته شده است. ماهیت عملیات کایزن دارای پیچیدگی و دستورالعمل‌های پیچیده نیست و تقریباً نیاز به زمان جهت تجهیز و راه‌اندازی ندارد، این سادگی باعث می‌شود که تمامی کشورها، بدون توجه به نوع و حجم فعالیت‌های خود بتوانند از این شیوه استفاده کنند.
برخلاف هزینه‌یابی هدف که از کاهش هزینه‌ها در مرحله طراحی و توسعه محصول حمایت می‌کند و به دنبال کاهش هزینه‌ها به سطحی پایین‌تر از سطح هزینه‌های قبلی در مرحله تولید محصولات موجود است ، در سیستم هزینه‌یابی کایزن از کارگران انتظار می‌رود که بطور مداوم هزینه‌ها را کاهش دهند و کارایی را بالا ببرند. هزینه‌یابی استاندارد بر رسیدن به بهای تمام شده استانداردی که مدیریت تعیین می‌کند تمرکز دارد در حالیکه هزینه‌یابی کایزن روی کاهش مداوم هزینه‌ها متمرکز است.
جامعه صنعتی در حال پیشرفت و ورود به عصر اطلاعات و ارتباطات است. بنابراین همواره باید به دنبال یافتن راه‌حل‌های کاراتر و سودبخش‌تر برای تولید محصول و انج

ام خدمات باشیم، در دنیای رقابتی اخیر بهای تأخیر در بکارگیری روش‌های اصلاح شده مدیریتی کمتر از بهای تأخیر بکارگیری آخرین تکنولوژی‌ها نیست.
مراحل اجرای طرح کایزن به شرح زیر است:
شناخت مشکلات و وضع موجود
چاره جویی
تجزیه و تحلیل مشکل
ردیابی یا مشخص نمودن علل مشکل

پیش بینی و مشخص نمودن تدابیر لازم
به اجرا درآوردن راه حل
ارزیابی نتایج
کایزن و هزینه یابی
هزینه یابی کایزنی یعنی حفظ سطوح هزینه فعلی برای تولید محصولات در جریان ساخت و انجام کار سیستماتیک برای کاهش مستمر هزینه ها تا سطح مطلوب و هدف آن پیگیری سرسختانه فعالیت‌های کاهش هزینه در تمام مراحل ساخت و به منظور کمک به حداقل کردن فاصله بین سود هدف و سود تخمینی است. این رویکرد هم از نظر مفهومی و هم از منظر روش اجراء با مدیریت هزینه که در سیستم هزینه‌یابی استاندارد اعمال می شود، متفاوت است[4]. دو نوع هزینه یابی کایزنی کلی وجود دارد که هر کدام به زیربخش‌هایی قابل تفکیک است:
الف) هزینه یابی کایزنی در سطح شرکت
ب) هزینه یابی کایزنی برای محصول مشخص
جهت بهبود مستمر و تدریجی با بهره‌گیری از مشارکت کارکنان که جهت رسیدن به هدف کاهش هزینه می‌باشد می‌بایست مراحل زیر را انجام داد.
1-کلیه فعالیتهایی که هزینه زا هستند ولی ازش افزوده ندارندباید حذف شوند.(muda)
2-فعالیتهایی که به شکلی در جایی دیگر به صورت موازی انجام می شوند با همدیگر تلفیق می شوند.(muri)
3-آن دسته از فعالیتهای که برای تکمیل وبهبود سطح کیفی محصول وخدمات لازمند به فعالیتهی سازمان اضافه شوند.(mura)
اتلاف (مودا) از نگاه ژاپنی‌ها به هر فعالیتی اتلاق می‌شود که برای سازمان ایجاد هزینه‌ می‌کند ولی ارزش افزودهای تولید نمی‌کند. به عبارتی مودا مجموعه فعالیتهایی است

که از نظر مشتری نهایی ارزش ندارد و مشتری تمایلی به پرداخت پول برای این فعالیت ندارد طبق نظریه تایی چی اوهنو معاون تولید شرکت تویوتا موارد زیر را به عنوان مودا معرفی کرده است :
1- مودای تولید بیش از نیاز بازار
2- مودای انتظار و تأخیر کارکنان
3- مودای حمل‌ونقل‌وجابجایی وسایل و تجهیزات و کالای نیمه ساخته و ساخته

4- مودای حرکتهای اضافه در محیط کار
5- مودای انبار (موجودی اضافی)
6- مودای ایراد در فرایند
7- مودای تولید ضایعات و دوباره‌کاری

کاهش هزینه‌ها از طریق حذف اتلافات موجود صورت می‌گیرد. به منظور کاهش هزینه‌ها باید به توسعه فعالیتهای هفت‌گانه پرداخت : 1- بهبود کیفیت 2- بهبود تولید 3- کاهش موجودی انبار 4- کوتاه‌سازی طول خطوط تولید 5- کاهش زمان توقف و خرابی دستگاهها و تجهیزات 6- کاهش فضای مورد استفاده 7- کاهش زمان آغاز تا انجام عملیات .
همچنین علاوه بر اتلاف (مودا)، عدم تطابق و موارد اختلاف‌زا (مورا) و شرایط خستگی‌زا و طاقت‌فرسا (موری) در سازمان وجود دارند هرگاه در جریان عملیات ارسال قطعات؛ استفاده از دستگاهها و برنامه تولید نقصانی ایجاد شد مورا اتفاق افتاده است.
مثال : اگر کارگری در خط تولید وظیفه‌ای به صورت تکرار انجام می‌دهد و کار را برای نفر بعدی می‌فرستد اگر زمان عملیات یکی از دیگر بیشتر باشد عدم تطابق (مورا) به اضافه اتلاف (مودا) رخ می‌دهد، زیرا روند عملیات به مخاطره می‌افتد در اینجا باید از ساز و کارهای کایزن برای رفع اختلاف بهره گرفت. خستگی یا طاقت‌فرسا (موری) به معنای شرایط طاقت‌فرسا برای کارکنان؛ تجهیزات و فرایند کاری است برای مثال اگر کارگری تازه کار بجای کارگری خبره و با تجربه استخدام شود و آموزش لازم را نبیند کار برای او طاقت‌فرسا می‌شود. که لازم است برای اینگونه کارکنان دوره‌ای آموزشی برقرار کرد. بنابراین اتلاف (مودا)؛ عدم تطابق (مورا) و طاقت‌فرسا (موری) با یکدیگر فهرست را برای تشخیص موارد غیرعادی و نقص بوجود می‌آورند.

مراحل هزینه‌یابی کایزن
کاهش هزینه‌ در شرکتهای ژاپنی شامل کاهش در هزینه‌های ثابت و متغیر است، اما بدلیل وجود هزینه‌های ثابت برای رشد و پویایی کارخانه، تأکید اساسی بر روی کاه

ش هزینه‌های متغیر است.

(A) بهای تمام شده واقعی یک اتومبیل در دوره قبل = جمع بهای تمام شده دوره قبل ÷ کل تولید واقعی
(B) برآورد بهای تمام شده در این دوره = (A) × برآورد تعداد تولید دوره جاری
(C) بهای تمام شده مورد نظر کایزن دوره جاری = (B) × نسبت کاهش هزینه مورد نظر به کل هزینه برآوردی
(D) نسبت تخصیص
= هزینه‌ای که مستقیماً بوسیله هر واحد تولید کنترل شده ÷ کل هزینه کنترلی کارخانه
جمع هزینه کایزن برای هر کارخانه = (C) × (D)

مقایسه هزینه‌یابی کایزن و هزینه یابی هدف
هزینه‌یابی کایزن در هدف اصلی خود که کاهش هزینه می‌باشد همانند هزینه‌یابی هدف می‌باشد با این تفاوت که هزینه‌یابی کایزن بر روی کاهش هزینه‌ها در طول مرحله ساخت تمرکز دارد اما هزینه‌یابی هدف بر روی کاهش هزینه‌ها در مرحله طراحی و برنامه‌ریزی تأکید دارد. در هزینه‌یابی هدف بحث اصلی طراحی تولید و کاهش هزینه‌های تولید است ولی در هزینه‌های کایزن بحث در فرایند تولید است.
مشکلات موجود در بکارگیری سیستم هزینه یابی هدف در ایران

مکانیزم هزینه یابی هدف در فضای رقابتی کاربرد دارد و وجود بازار رقابت برای کسب قیمت به منظور رسیدن به هزینه و سود هدف الزامی است. در شرایط کنونی ح

اکمیت نوسانات اقتصادی بر کشور، امکان تعیین قیمت هدف اگر غیر ممکن نباشد، بسیار مشکل است. دیگر اینکه طرز فکر مشتری مداری در اقتصاد ایران رایج نشده است و مشتری حق انتخاب محدود دارد. همچنین فقدان روحیه کار گروهی و مستقر نبودن سیستمهای صحیح بهای تمام شده از جمله عوامل دیگری است که مانع به کارگیری سیستم هزینه یابی هدف می باشد.
نتیجه گیری
در یک نتیجه گیری کلی می تون بیان نمود که در بازار جهانی، رقابت میان شرکت ها و بنگاه ها پیچیده و فشرده شده و مشتریان نیز در انتخاب فرآورده ها و خدمات دلخواه خود ، قدرت اختیار بیشتری یافته اند. اکنون برخلاف گذشته در اثر سرعت پیشرفت فناوری و فرآورده ها و خدمات مشابه فراوان تر و گزینه های خرید مشتری بیشتر شده است. در این شرایط شرکت هایی می توانند در عرصه رقابت باقی بمانند و به فعالیت خود ادمه بدهند که بتوانند محصولاتی را تولید کنند که ضمن داشتن کیفیت و کارکرد مناسب و قابل رقابت با رقبا، ب

های تمام شده کم تری نیز داشته باشند تا بتوانند سهم خود را در بازار حفظ و افزایش دهند و سود مورد نظر خود را نیز کسب نمایند.
ابزاری که می تواند این ویژگی را تأمین نماید سیستم هزینه یابی هدف و کایزن می باشد که هزینه یابی بر مبنای فعالت نیز جزء اصول اساسی هزینه یابی هدف می باشد .
پیشنهادات

1- با توجه به اینکه تمرکز بر مشتری راهنمایی برای کاهش بهای تمام شده محصولات است، از این رو پیشنهاد می شود شرکت ها به طور مداوم با مشتریان خود جهت دریافت نظرات آنها ارتباط برقرار سازند و نظرات آنها را در طراحی محصولات مورد توجه قرار دهند.
2- با توجه به اهمیت چند مهارتی ساختن نیروی انسانی در دنیای رقابتی امروزی و نقش آن در افزایش کیفیت و کاهش هزینه محصولات به شرکت ها پیشنهاد می شود به چند مهارتی ساختن نیروی انسانی خود اقدام نموده و کارگروهی را جایگزین کار سنتی و فردی نمایند.
3- هزینه یابی بر مبنای فعالیت سیستمی است که باعث کاهش هزینه ها و هم چنین محاسبه دقیق تر بهای تمام شده محصولات می شود، از اینرو به شرکت ها پیشنهاد می شود که هزینه یابی برمبنای فعایت را جایگزین سیستم های سنتی نمایند.
منابع
1- حجازی، رضوان (1382)« مدیریت هزینه یابی بر مبنای هدف » مجله دانشگاه علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، شماره1 .
2- خوش طینت، محسن و اشرف جامعی (1380)«هزینه یابی هدف، شناخت، کاربرد و ضرورت بکارگیری آن» مجله حسابرس شماره 10
3- دستگیر، محسن و جواد عرب یار محمدی (1384)« بررسی موانع بکارگیری هزینه یابی هدف در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در تهران» فصلنامه بررسی های حسابداری و حسابرسی شماره39 .

4- سلیمی، محمد حسین، ماساکی ایمایی « کایزن کلید موفقیت

رقابتی ژاپنی » مرکز نشر دانشگاه صنعتی امیر کبیر.
5- شالچی ،افشین(1385) « بررسی و طراحی الگوی بهای تمام شده خدمات بانکی به روش ABC در بانک مسکن» پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.
6- عالی ور، عزیر « حسابداری صنعتی ، مفاهیم و کاربردها در هزینه یابی »جلد اول ، انتشارات سازمان حسابرسی ، نشریه 158
7- عرب مازار یزدی، محمد وناصری، مهدی(1384)«امکان سنجی طراحی مدل محاسبه بهای تمام شده سپرده های بانکی به روشABC در بانک رفاه» فصلنامه بررسی حسابداری و حسابرسی.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله انتقال قدرت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله انتقال قدرت در pdf دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انتقال قدرت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله انتقال قدرت در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله انتقال قدرت در pdf :

انتقال قدرت

کلاچ وسیله ایست برای انتقال حرکت چرخشی از یک شفت به شفت دیگر. کلاچ در واقع یک وسیله قطع کردن و یا وصل کردن است که در سیستم‌های انتقال نیرو بکار می‌رود. اصولاً در سیستم‌های انتقال نیرو، توان و نیروی تولید شده در موتور برای استفاده به شکلی دیگر و یا استفاده در جایی دیگر نیاز به جابجایی و انتقال دارد. حال برای آنکه بتوان بر روی این انتقال نیرو کنترلی را اعمال کرد. ساده‌ترین راه استفاده از یک کلاچ است تا هر زمان که نیاز به توقف انتقال نیرو باشد، این عمل انجام پذیرد.
کلاچ یک اتصال اصطکاکی میان موتور اتومبیل به عنوان منبع تولید توان و جعبه دنده اتومبیل برقرار می‌کند. در حالی که کلاچ اتومبیل درگیر است توان از موتور به جعبه دنده و از آنجا به چرخها انتقال می‌یابد. لیکن گاهی لازم می‌شود که دنده مورد استفاده در جعبه دنده ماشین بر حسب شرایط جاده و سرعت حرکت ماشین تغییر کند. برای آنکه بتوان این تغییر را به راحتی انجام داد، ابتدا لازم است که توان را از چرخ دنده‌های موجود در جعبه دنده قطع کرد. برای قطع کردن این ارتباط توانی میان جعبه دنده و موتور از کلاچ استفاده می‌شود. این کار برای راننده اتومبیل می‌تواند به‌راحتی فشاردادن یک پدال به کمک پای خویش باشد. لیکن فشار دادن این پدال پایی باعث فاصله گرفتن محور جعبه دنده از صفحه در حال چرخش موتور (فلایویل) خواهد شد. بوجود آمدن فاصله، معادل است با قطع ارتباط و انتقال توان. در این حالت راننده برای مدت کوتاهی پدال کلاچ را نگه می‌دارد و در حالی که جعبه دنده تحت هیچ نیروی خاصی قرار ندارد دنده مناسب را انتخاب کرده و جعبه دنده را در آن دنده مطلوب قرار می‌دهد و سپس پدال کلاچ را رها می‌کند. در این حالت انتقال توان از موتور به جعبه دنده دوباره از سر گرفته خواهد شد.
ویژگیهای لحاظ شده در طراحی بهینه کلاچ
جهت طراحی بهینه کلاچ باید موارد گوناگونی را در نظر گرفت که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
– انتقال ماکزیمم گشتاور : طراحی کلاچ باید بگونه ای باشد که بتواند 125 تا 150 درصد ماکزیمم گشتاور تولیدی موتور را منتقل کند.
– درگیری و خلاصی تدریجی : کلاچ و سیستمهای عملگر آن باید بگونه ای طراحی شوند که حین خلاصی و درگیری صفحات کمترین تکان را به خودرو منتقل کند.
– پخش سریع حرارت تولید شده : حین درگیری کلاچ بعلت وجود لغزش در ابتدای امر، گرمای زیادی تولید می شود که باید به طرقی دفع شود.
– بالانس دینامیکی : چون کلاچ عضو دوار متحرک است، بنابراین در سرعتهای زیاد جهت جلوگیری از بوجود آمدن نیروهای جانبی باید از لحاظ دینامیکی بالانس باشد.
– استهلاک نوسانات : طراحی کلاچ باید به گونه ای باشد که سبب از بین رفتن نوسانات انتقالی از موتور به سیستم انتقال قدرت و نوسانات انتقالی از چرخها به موتور شود.
– ابعاد کلاچ : از لحاظ ابعادی، کلاچ باید کمترین فضای ممکن را اشغال کند.
– اینرسی : قطعات متحرک کلاچ باید کمترین اینرسی ممکن را داشته باشند.
– سادگی در تعویض و تعمیر : تعویض قطعات و تعمیر آنها باید به سادگی صورت گیرد.
– سهولت در عملکرد کلاچ نزد راننده : عمل کلاچ گیری و تعویض دنده نباید برای راننده حالت خسته کننده و طاقت فرسایی داشته باشد.
انواع کلاچ
بدون لغزش : این نوع کلاچها دو حالت دارند؛ حالت خلاصی و حالتی که کلاچ کاملاً درگیر است. بنابراین در این حالت لغزش یا سایش در کلاچ به هیچ عنوان مشاهده نمی شود. (شکل1-1)
یکطرفه : این کلاچها در گردش از یک طرف همانند کلاچ بدون لغزش عمل می کند، اما اگر چرخش در جهت مخالف صورت گیرد دو صفحه کاملاً روی هم سر می خورند و هیچگونه انتقال نیرویی صورت نمی گیرد؛ بنابراین در این کلاچها گشتاور تنها از یک طرف منتقل می شود. (شکل1-1)

شکل1-1 (الف)کلاچ بدون لغزش (ب)کلاچ یکطرفه
اصطکاکی : اساس عملکرد این کلاچها درگیری دو صفحه دارای ضریب اصطکاک نسبتاً بالاییست که این درگیری سبب انتقال نیرو از یکی از صفحات به صفحه دیگر می شود. انواع مورد استفاده این نوع کلاچها شامل دیسکی، مخروطی، صفحه ای و تسمه ای می باشد.
هیدرولیک : در این نوع کلاچها نیرو از یکی از صفحات به سیال و سپس از سیال به صفحه متحرک مورد نظر منتقل می شود.
از میان انواع کلاچهای فوق تنها دو نوع آخر در خودروهای امروزی مورد استفاده قرار می گیرد .
کلاچ اصطکاکی
این نوع کلاچها به پنج نوع عمده زیر تقسیم می شوند :
– کلاچ مخروطی
– کلاچ تک صفحه ای
– کلاچ چند صفحه ای
– کلاچ نیمه گریز از مرکز
– کلاچ گریز از مرکز

کلاچ مخروطی Con Clutch) )
در این کلاچها همانگونه که از اسم آن پیداست سطوح اصطکاکی به شکل مخروطی هستند. هنگامی که کلاچ در گیر می شود، گشتاور از طریق فلایویل که سطح داخلی آن به شکل مخروطی است به سطح مخروطی دیگری که درون فلایویل جای می گیرد منتقل می شود. (شکل1-2) برای خلاص کردن کلاچ نیز سطح مخروط خارجی کمی از درون فلایویل بیرون کشیده می شود تا تماس دو سطح قطع شود.

شکل1-2 کلاچ مخروطی
مزایا : برای فشار یکسان وارده بر پدال، نیروی اعمالی برروی سطوح اصطکاکی در این حالت بزرگتر از نیروی محوری اعمال شده نسبت به کلاچ صفحه ای است.
معایب : اگر زاویه مخروط کوچکتر از حدود 20 درجه انتخاب شود، ممکن است حالت خود قفلی پیش بیاید و جدا کردن دو سطحی که با هم در حالت چرخش هستند مشکل شود.

کلاچ تک صفحه ای (Single Plate Clutch)
در این نوع کلاچ، صفحه اصطکاکی بین فلایویل و صفحه فشارنده نگهداشته می شود و نیروی اعمالی توسط صفحه فشارنده سطوح را به هم می چسباند. این نیروی اعمالی از طریق یک پدال که بوسیله پای راننده فشرده می شود بوجود می آید. (شکل1-3) این نیرو سبب فشرده شدن انگشتی متصل به صفحه فشارنده می شود و بدین ترتیب نیرو از پای راننده به صفحه اصطکاکی منتقل می شود. (شکل1-4)

شکل1-3 کلاچ تک صفحه ای
مزایا : در این نوع کلاچ تعویض دنده نسبت به کلاچ مخروطی آسانتر است، زیرا جابجایی پدال در این حالت کمتر است و همچنین مانند کلاچ مخروطی مشکل قفل شدن در این حالت وجود ندارد.
معایب : فنرها در این نوع کلاچ نسبت به حالت مخروطی باید سختی بیشتری داشته باشند و در نتیجه نیروی فشارنده بزرگتری مورد نیاز است.

شکل1-4 (الف)اجزا یک کلاچ تک صفحه ای (ب)نمونه یک کلاچ تک صفحه ای با فنر فشاری
کلاچ تک صفحه ای با فنر دیافراگمی (Diaphragm Spring Clutch )
اساس کار این نوع کلاچها همانند کلاچ تک صفحه ای است با این تفاوت که در اینجا بجای فنرهای پیچشی از فنر دیافراگمی استفاده می شود؛ این فنرها در حالت عادی به شکل مخروط ناقص هستند، اما هنگامی که فشرده می شوند حالت تخت به خود می گیرند. (شکل1-5)

شکل1-5 فنر دیافراگمی و نمونه ای از کلاچ دیافراگمی
مزایا : به علت ذخیره انرژی در امتداد شعاعی طرح نهایی این کلاچ در امتداد محوری به مراتب کوچکتر و جمع و جورتر خواهد بود. فنر دیافراگمی در مقایسه با فنرهای تخت کمتر تحت تاثیر نیروی گریز از مرکز قرار می گیرند، لذا برای استفاده در دورهای بالاتر مناسب تر می باشند. در این طرح فنر دیافراگمی هم بعنوان فنر فشارنده و هم بعنوان قطعه ناخنی عمل می کند، لذا این قطعات از سیستم حذف شده اند و باعث کاهش وزن کل و سر و صدای سیستم می شوند. در مورد فنر مارپیچی رابطه نیرو و جابجایی فنر خطی است. لذا با سایش صفحات اصطکاکی، به نسبت مقدار نیروی فشارنده آنها نیز کاهش می یابد. در حالیکه در مورد فنر دیافراگمی این رابطه غیر خطی بوده و می توان آن را به نحوی طراحی نمود که حساسیت کمتری به سایش داشته باشد. (شکل1-6)
معایب: نیروی فنر دیافراگمی نسبت فنرهای پیچشی کمتر است، بنابراین فقط در ماشینهای سبک می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

شکل1-6 منحنی نیرو-جابجایی برای فنرهای مارپیچی و دیافراگمی
عملکرد این کلاچ همانند کلاچ تک صفحه ای است با این تفاوت که در اینجا بجای یک صفحه کلاچ، به تناسب گشتاور انتقالی مورد نظر از چندین صفحه اصطکاکی استفاده می شود. (شکل1-7) این امر باعث می شود که کلاچ بتواند گشتاور بزرگتری را منتقل کند. بنابراین این کلاچها بیشتر در خودروهای سنگین یا خودروهای مسابقه ای که به انتقال گشتاور بزرگتری نیاز دارند، مورد استفاده قرار می گیرد.

شکل1-7 نمونه ای از کلاچ چند صفحه ای
کلاچ نیمه گریز از مرکز (Semi-Centrifugal Clutch )
در این نوع کلاچها، فنرها برای انتقال گشتاور در سرعتهای معمولی طراحی می شوند، در حالیکه در سرعتهای بالاتر نیروی گریز از مرکز به انتقال گشتاور کمک می کند. (شکل1-8) در این کلاچها نیروی گریز از مرکز از طریق وزنه هایی بوجود می آید که همراه سایر اجزا دوار کلاچ می گردند. (شکل1-9)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ت

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای در pdf دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای در pdf :

بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی سهام (تمرکز و ترکیب) بر ارزش شرکتهای
پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

در تحقیق حاضر شواهدی دال بر تأثیر سرمایه گذاران مدیریتی بر ارزش شرکتها فراهم آمده است. در این تحقیق نگرشهای مختلف یعنی فرضیه نظارت فعال و فرضیه همگرایی منافع در خصوص مالکیت مدیریتی مورد آزمون قرار گرفته است. برای بررسی سطح مالکیت مدیریتی و همچنین تمرکز مالکیت مدیریتی فرضیه های جداگانه ای تدوین گردیده و برای هریک از این فرضیات، یک مدل رگرسیون خطی چندگانه براساس متغیر های وابسته تعریف شده است. جامعه آماری

پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 95 شرکت طی سالهای 1383 تا 1387 می باشد. برای بررسی فرضیات از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون مقطعی چندگانه استفاده شده است. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر عد

م وجود هر گونه رابطه معنادار بین تمرکز مالکیت مدیریتی و ارزش شرکتها بوده از سوی دیگر نتایج مربوط به آزمون اثرات سطح مالکین مدیریتی نشان دهنده وجود رابطه معکوس و معنادار بین نسبت مالکیت مدیریتی و ارزش شرکتها می باشد.
واژه های کلیدی: مالکیت مدیریتی، تمرکز مالکیت، ارزش شرکت

1 موضوع و اهمیت تحقیق
پایه و اساس مطالعات حاکمیت شرکتی تئوری نمایندگی است، موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروهها و چگونگی مواجهه شرکت ها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان

مطرح شده است. این موارد به طور کلی تحت عنوان تئوری نمایندگی بیان می شود در تئوری نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. تعیین نوع ساختار مالکیت به عنوان یک ابزار کنترلی در شرکت ها می باشد، ابعاد تعیین کننده نوع مالکیت شرکت ها مانند توزیع مالکیت، تمرکز مالکیت، وجود سهامداران اقلیت و عمده در ترکیب مالکیت شرکت، قابل نقد و بررسی هستند. از اینرو عموما اینگونه تصور می شود که ساختار مالکیت شرکت ها ممکن است به تغییر رفتار شرکتها منجر شود این امر از فعالیت های نظارتی که سرمایه گذاران مختلف در این ساختار انجام می دهند نشات می گیرد [11] در بررسی های انجام شده بر حول محور نوع مالکیت، به مطالعه نقش انواع مختلف مالکیت نظیر مالکیت دولتی، مالکیت نها

دی، مالکیت شرکتی، مالکیت انفرادی و فامیلی، مالکیت خارجی، مالکیت مدیریتی و انواع دیگر مالکیت بر ارزش شرکت ها و بازدهی آنها پرداخته شده است. هدف اصلی

اق بهادار تهران است.
2 مروری بر تحقیقات پیشین
ما دراین تحقیق نگرشهای مختلف را در ساختار های مذکور مورد بررسی قرار دادیم. یکی از این نگرشها فرضیه نظارت فعال می باشد. زمانی که مدیر، کنترل بخش قابل توجهی از سهام شرکت را در اخنیار داشته باشد ممکن است از خود رفتارهایی نشان دهد که مغایر با هدف به حداکثر رساندن ارزش شرکت باشد. نگرش دیگر، فرضیه همگرایی منافع اس

ت، وقتی مدیر، مالک درصد پایینی از سهام شرکت است معمولا تحت تاثیر نیروهای بازار و اعمال نظارت کارآمد در جهت به حداکثر رساندن ارزش موسسه حرکت می کند.ترکیب این دو نگرش منجر به ایجاد یک رابطه غیر خطی بین نسبت مالکیت و ارزش شرکت می شود
جنسن و مکلینگ (1976) تحقیقات زیادی درزمینه توزیع مالکیت و تاثیر آن بر ارزش شرکت انجام داده اند، دریکی از این مطالعات، آنها پیش بینی کرده اند که ارزش شرکت تابعی از چگونگی تخصیص سهام بین افراد درونی و بیرونی شرکت است[8] همچن

ین در تحقیق دیگری (1993) بیان می کنند که تملک بیشتر سهام توسط هیات مدیره سبب بهبود ارزش شرکت می گردد[7]

 

جایش کومار(2004) در بررسی که در کشور هند انجام داد تاثیر نوع ساختار مالکیت را بر ارزش شرکت شرکتها مورد بررسی قرار می دهد و¬ به این نتیجه می رسد که مدیران بیشترین تاثیر را بر عملکرد شرکت دارند درحالیکه سهامداران خارجی بر عملکرد شرکت تاثیر گذار نبودند[6].
آرین چاپل(2004) نشان داد که حدود شرکت های فعال در بورس بلژیک دارای ساحتار مالکیت متمرکز هستند زیرا تمرکز مالکیت یکی از راههای اعمال کن

ترل بر شرکت هاست[5].
شلیفر و ویشنی(1986) در تحقیق خود به این نتیجه دست می یابند که وجود سرمایه گذاران نهادی در ساختار مالکیت شرکتها به دلیل افزایش نظارت مؤثر، اثر مثبت بر ارزش شرکت دارند[10]. همچنین مورک، شلیفر و ویشنی (1998) در مطالعه دیگری تحت عنوان مالکیت مدیریتی و ارزیابی بازار به این نتیجه دست می یابند که بین مالکیت مدیریتی و ارزش بازار دارائی های مؤسسه رابطه ای وجود ندارد درحالیکه طبق فرضیه همگرایی منافع این رابطه وجود دارد[9].
یحیی حساس یگانه در تحقیق خود رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت را مورد بررسی قرارداد و به وجود یک رابطه مثبت بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت و همچنین عدم وجود رابطه معنادار بین تمرکز مالکیت نهادی و ارزش شرکت دست یافت [2]. محمد نمازی در تحقیقی تأثیر ساختار مالکیت را بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داده و در یک طبقه از این ساختار، مالکیت مدیریتی بررسی شده و به این نتیجه دست یافته که این طبقه از ساختار مالکیت به صورت معنادار و منفی بر عملکرد شرکت تأثیر می گذارد [4]. همچنین محمد علی بابایی نیز در تحقیق خود تأثیر ساختار مالکیت را بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داده و یافته نهایی تحقیق وی مؤید آن است که ترکیبی از دو بخش خصوصی و دولتی در ترکیب مالکیت شرکت در افزایش سودآوری شرکت مثمرالثمر بوده است و همچنین عملکرد شرکتهای مورد بررسی بیشتر تحت تأثیر شرایط اقتصادی کشور و نوع صنعت است تا اینکه متأثر از اقدامات و تصمیمات مدیریتی باشد [1]. شاپور محمدی و همکارانش در تحقیق خود اثر ساختار مالکیت را بر بازدهی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داده اند و به این نتجه رسیده اند که یک رابطه خطی مثبت و معنادار بین

دو عامل تمرکز مالکیت و بازدهی شرکتها وجود دارد درحالیکه بین مالکیت متمرکز و ارزش شرکتها رابطه معنادار وجود ندارد همچنین در این تحقیق اثرات نوع مالکیت نیز مورد آزمون قرار گرفته است [3].

3 اهداف و فرضیه های تحقیق

در این تحقیق برای بررسی تاثیر ساختار مالکیت مدیریتی بر ارزش شرکت، نسبت و همچنین تعداد مالکین موجود در ساختار سرمایه شرکت مورد بررسی قرار می گیرد که با توجه به نگرشهای مختلف یعنی فرضیه نظارت فعال و فرضیه همگرایی منافع در خصوص مالکیت مذکور، فرضیه های تحقیق تدوین گردیده که به شرح زیر است:
فرضیه 1- بین سطح مالکین مدیریتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه 2- بین درجه تمرکز مالکین مدیریتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد
4 جامعه آماری و نمونه آماری
جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده

در بورس اوراق بهادار ایران است که دارای شرایط زیر باشند:
1 پایان سال مالی آنها 29 اسفند ماه باشد و از سال 1383 تا سال 1387 دربورس فعال باشند.
2 اطلاعات مالی مورد نیاز به ویژه یادداشت های پیوست صورت های مالی جهت استخراج داده ها موجود باشد.
3 شرکت ها طی قلمرو زمانی تحقیق، تغییر سال مالی نداشته باشند.
با توجه به شرایط مذکور تعداد 95 شرکت در دوره زم

انی 1383 تا 1387 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق داده های مربوط به 95 شرکت عضو نمونه از منابعی همچون ره آورنوین، سایت بورس، نرم افزار تدبیر پرداز و ; استخراج گردید.سپس با استفاده از نرم افزار Excel و نرم افزار Spss آزمونهای آماری لازم انجام گرفت.
5 روش ها و ابزار های تحقیق
دراین تحقیق برای مطالعه اثر تمرکز و نوع مالکیت بر ارزش شرکت ها از روش داده های تلفیقی استفاده شده است. تحقیق حاضر، تحقیقی توصیفی بوده که از جنبه هدف، کاربردی می باشد و برای آزمون وجود رابطه بین متغیرها و همچنین معنادار بودن مدل های ارائه شده برای متغیر های وابسته از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. برای این منظور مدل های ارائه شده برای هر یک از فرضییات تحقیق به صورت زیر می باشد.

مدل تحقیق- این مدل برای فرضیه های تحقیق طراحی گردیده است.

Val= ارزش شرکت
MGROWN= نسبت مالکیت مدیریتی
MGRCONC= در جه تمرکز مالکیت مدیریتی
PB= شاخص رشد (این شاخص از طریق نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری آن محاسبه شده است).
SIZE= اندازه شرکت (لگاریتم طبیعی مجموع ذارایی های شرکت i در دوره نمونه).
DEBT= اهرم (از طریق نسبت بدهی بلند مدت به مجموع دارایی ها محاسبه شده است).
Loss= متغیر مصنوعی (اکر شرکت زیان داشته باشد، یک در غیر این صورت صفر)
CROWTH= درصد تغییر در مجموع داراییهای شرکت i در پایان سال t نسبت به سال t-1
it= جزء ناشناخته
CONC= متغیر تمرکز مالکیت است که عبارت است از چگونگی توزیع سهام بین سهامداران و هرچه تعداد سهامداران کمتر باشد مالکیت متمرکزتر خواهد بود. ذر تحقیق حاضر به منظور محاسبه نسبت تمرکز مالکیت از شاخص هرفیندال- هیرشمن استفاده شده اس

ت. این شاخص یک شاخص اقتصادی است واز مجموع مجذور درصد سهام متعلق به سهامداران شرکت ها به دست می آید و برای تمرکز مالکیت مدیریتی به صورت زیر محاسبه می شود:
نسبت تمرکز مالکیت مدیریتی
حاصل شاخص مذکور اگر بین 0 تا 1 بود، هر چقدر به 1 نزدیک باشد بیانگر تمرکز و در مقابل، هر چه به صفر نزدیک باشد، بیانگر عدم تمرکز خواهد بود

 

6 یافته های تحقیق
در جدول شماره 1، آمار توصیفی متغیر های مورد آزمون آورده شده است. در این جدول شاخص های آماری، تعداد مشاهدات، میانگین و انحراف معیار نشان داده شده است.
جدول 1 آمار توصیفی داده های تحقیق
انحراف معیار میانگین تعداد مشاهدات شاخص آماری
95/0 976/3 475 PB
871/0 506/4 475 SIZE
177/0 256/0 475 DEBT
167/0 278/0 475 CROWTH
282/0 573/0 475 COROWN
212/0 25/0 475 CONC

نتایج حاصل از آزمون فرضیه تحقیق
در جدول شماره 2 نتایج حاصل از آزمون فرضیه های 1 و 2 که در قالب مدل تحقیق طراحی گردیده، آورده شده است. با توجه به جدول شماره 2 از میان متغیر های کنترل، متغیر هایPB.، SIZE، DEBT،CROWTH در سطح معنی داری 95% معنادار شده اند. از طرفی آماره F نشان دهنده معنی داری کلی مدل رگرسیون برازش شده در سطح اطمینان 95% است. با توجه به نتایج مذکور ضریب متغیر MGROWN(نسبت مالکیت مدیریتی) منفی به دست آمده است که بیانگر رابطه معکوس بین نسبت مالکیت مدیریتی و ارزش شرکت بوده ولی چون در سطح اطمینان 95% معنادار شده است نشان دهنده تایید فرضیه اول می باشد. همچنین با توجه به نتایج مذکور ضریب متغیر MGRCONC (در جه تمرکز مالکین مدیریتی) چون در سطح اطمینان 95% معنادار نشده است بیانگر رد فرضیه دوم می باشد به عبارتی بین تمرکز مالکیت مدیریتی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود ندارد.
جدول 2 جدول ضرایب، آماره F و value-p مدل فرضیه تحقیق
آماره F آزمون دوربین-واتسن value-p ضریب متغیرها
877/4 21/2 169/0 187/0 مقدار ثابت
01/0 02/2 PB
02/0 17/0 SIZE
025/0 98/2- DEBT
01/0 355/0 LOSS
0126/0 45/2 CROWTH
032/0 89/3- MGROWN
983/0 107/0- MGRCONC

7 . بحث و نتیجه گیری
براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تغییر در نوع ساختار مالکیت باعث تغییر رفتار در شرکتها می شود. در تحقیق حاضر، مالکیت مدیریتی به عنوان یک طبقه از این ساختار مورد بررسی قرار گرفته است. و مالکیت مدیریتی به نوعی رابطه معک

وس با ارزش شرکت دارد. به عبارتی هدف این نوع مالکیت کمتر کسب منفعت و سود بالا می باشد بنابراین وجود آنها در ساختار مالکیت شرکتها باعث می شود که عملکرد آنها ضعیفتر گردد. (این نتایج با یافته های مورک، شلیفر و ویشنی مطابقت می کند ). علاوه بر موارد مذکور در خصوص تمرکز مالکیت، هیچ گونه رابطه معناداری بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت یافت نشد که این خود به عبارتی نشاندهنده رد فرضیه همگرایی منافع نیز می باشد.( این نتیجه برخلاف یافته های تحقیق آرین چاپل است که برای شرکتهای فعال در بورس بلژیک انجام داده است).
8 پیشنهادات
• با توجه به نتایج تحقیق، سرمایه گذاران بایستی در تصمیم گیری خود جهت انتخاب سرمایه گذاری به نوع مالکیت شرکتها توجه و دقت بیشتری نمایند و سرمایه گذاری خود را در سهام شرکتهایی انجام دهند که مالکیت به دنبال کسب بازدهی بالا بوده و همچنین تمرکز مالکیت نیز در آن بالا باشدد
• می توان با انتخاب ساختارهای دیگر مالکیت همین تحقیق را به صورت گسترده تری انجام داد.
• پیشنهاد می شود با انتخاب متغیر های دیگر، رابطه بین انواع مالکیتها با ارزش شرکتها بررسی گردد.

منابع فارسی:
1- بابایی، محمدعلی و ژیلا احمدوند (1387). “بررسی تأثیر ساختا مالکی

ت بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”، فصلنامه تحقیقات مالی، شماره 26: 60-41
2- حساس یگانه، یحیی و همکاران (1387). “بررسی رابطه بین سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت”، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره 52: 122-107
3- محمدی، شاپور و همکاران (1388). “بررسی اثر ساختا مالکیت (تمرکز و ترکیب) بر بازدهی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”، فصلنامه تحقیقات مالی، شماره 28: 88-69
4- – نمازی، محمد، کرمانی، احسان(1387) “تاٌثیر ساختار مالکیت

بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران”مجله بررسیهای حسابداری و حسابرسی ، دانشگاه تهران، شماره 53 صص100-83

منابع لاتین:
5- Ariane chapelle,(2004). “Block investments and the race for corporate control in Belgium”, universite liber de Bruxells, Belgium
6- Jayesh Kumar (2004) “Does Ownership Structure Influence Firm Value: Evidence from India”, India Gandhi Institute of Development Researchs India.
7- Jensen,M.(1993).” The modern industrial revolution, exit and the failure of internal control systems”, Journal of Finance, vol 48, pp: 830-870
8- Jensen,M .C. and Meckling, W.H.(1976).” Theory of the firm: managerial behavior, agency costs and ownership structure”, Managerial and Decision Economics, vol 25. pp:537-557
9- Morck,R.,Shleifer, A.,& Vishny, R. (1998),” Management Ownership and Market valuation”. Journal of Financial Economics, vol 20, pp: 290-300
10- Shleifer, A. and Vishny, R. (1986) “ Large shareholders and corporate control”, Journal of political Economy, vol 94, pp: 460-480

11- Velury, U. and D.S. Jenkins (2006). “Institutional Ownership and The Quality of Earnings”

Journal of Business Research, 59: 1043-1051.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله ماشین های DC در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ماشین های DC در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ماشین های DC در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ماشین های DC در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ماشین های DC در pdf :

ماشین های DC

ماشین های DC به انواع زیر تقسیم می شوند که هر کدام می توانند در حالت موتوری یا ژنراتوری استفاده شوند:
انواع ماشین های DC:
• تحریک مستقل
• تحریک شنت
• تحریک سری
• تحریک کمپوند
ماشین های DC فوق از لحاظ ساختاری , می توان گفت که تفاوتشان در تحریک آنهاست.اما از لحاظ کاربردی , هر کدام از آنها کاربرد خاصی را با توجه به مشخصه های گشتاور-سرعت(در حالت موتوری) و ولتاژ-جریان(برای حالت ژنراتوری) دارند.

ماشین های کمپوند به انواع زیر تقسیم بندی می شوند:
1-کمپوند بلند:
• فوق کمپوند
• کمپوند تخت
• زیر کمپوند
2-کمپوند کوتاه:
• فوق کمپوند
• کمپوند تخت
• زیر کمپوند
« انواع ماشین های AC »
ماشین های AC به ماشین های سنکرون و آسنکرون(القایی) تقسیم می شوند.
عموما از ماشین های القایی در حالت موتوری و از ماشین های سنکرون در حالت ژنراتوری بهره برداری می کنیم.
از آنجایی که در حالت موتوری سرعت های متفاوتی را نیازمندیم , از موتور القایی استفاده می کنیم و به دلیل اینکه در ژنراتورها به فرکانس ثابتی (به نوعی به سرعت ثابت) نیاز داریم از ژنراتور های سنکرون استفاده می کنیم.
چیزی حدود 95 درصد ژنراتور های دنیا را ژنراتور های سنکرون تشکیل داده اند.
از ماشین های القایی , استفاده محدودی به عنوان ژنراتوری می شود, به طور مثال در نیروگاههای بادی که سرعت باد در اختیار ما نیست , از آنها استفاده می شود.

مصارف جزئی تر هر کدام از ماشین ها را انشاءالله در پست های بعدی ارائه خواهم کرد.

نکته قابل توجه : ماشین های الکتریکی , تنها به موتور و ژنراتور محدود نمی شوند , بلکه ترانسفورماتورها و; را نیز شامل می شود.

کنترل ماشینهای AC , DC

به منظور کاهش خطای انسانی و افزایش کارایی سامانه هچارهای به جزامروزه ماشینهای الکتریکی نقش عمده‌ای در زندگی بشر دارند. مقوله الکترونیک قدرت نیز در تغذیه، بهره‌برداری و کنترل ماشینهای الکتریکی از اهمیت بسیار برخوردار است.می‌توان گفت که دانش علمی وفنی این دو موضوع مکمل یکدیگر هستند. در این تحقیق توضیحاتی درتحلیل و تشریح کار ماشینها و عملکرد آنها و همچنین در شرایطی که با مبدل‌های الکترونیک قدرت تغذیه و کنترل می‌شوند، در نوع خود شایدکم نظیرباشد. اصول مشترک و اساسی محرکه‌های الکتریکی (موتور مبدل تغذیه کننده آنها) را در بر می‌گیرد. موتورهای dc تغذیه شده با یکسو کننده‌های کنترل شده و برشگرها، موتورهای القایی قفس سنجابی کنترل شده با اینورترها، کنترل‌کننده‌های ولتاژ ac و سیکلوکنورترهای، موتورهای القایی رتور سیم پیچی شده با کنترل از طرف رتور. هر دو نوع سیستم‌های کنترل حلقه باز و حلقه بسته بحث شده‌اند. در فصل اول درمورد موتورهای جریان سیستم DC بحث شده است که برخی از کاربردهای مهم این محرکه‌ها عبارتند از: غلطکهای نورد را منابع فلزی، غلطکهای کاغذ، ماشین‌های ابزار و موتورهای کششی نظیر قطارها. در فصل دوم و سوم درمورد کنترل موتورهای DC با یکسوکننده‌های قابل کنترل با برشگرها توضیح داده شده است و در فصل چهارم کنترل حلقه بسته محرکهای DC مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. موتورهای القایی بخصوص موتورهای قفس سنجابی مزایایی نسبت به موتورهای dc دارند که در مورد این موتورها در فصل پنجم بحث شده است. کنترل موتورهای القایی با کنترل کننده‌های ولتاژ AC و محرکه‌های موتور القایی کنترل شده با فرکانس در فصلهای ششم و هفتم به آنها پرداخته‌ایم. در فصل آخر نیز محرکه‌های موتور القایی رتور سیم‌بندی شده با کنترل قدرت لغزش بحث شده است.

ماشین DC
ماشین جریان مستقیم یک وسیله تبدیل انرژی با کاربرد بسیار در صنعت است که توانایی تولید گشتاور و راه‌اندازی بالا و متغیر برای بارهای مورد استفاده را دارد. ماشین‌های جریان مستقیم به دلیل استفاده از نیروی الکتریکی DC در خودروها، درصد زیادی از تولید ماشین‌های الکتریکی را به خود تخصیص می‌دهند. همچنین این نوع ماشین در کاربردهای صنعتی که کنترل دقیق سرعت و گشتاور مورد نیاز است، استفاده‌های فراوان دارد.
کموتاسیون
برای تبدیل کمیت چرخان (گردش آرمیچر) به کمیت مستقیم (ولتاژ و جریان) و ساکن نگه‌داشتن نیروی محرکه مغناطیسی آرمیچر به کموتاتور نیاز است. مهترین کار کموتاتور همان طور که گقته شد یکسوکردن کمیت متناوب در پیچک آرمیچر به کمیت مستقیم در جاروبک‌های یک ژنراتور می‌باشد.

نیروی محرکه تولید شده در آرمیچر
ولتاژ یکسوشده به وسیله جمع‌کردن عرض موج‌های تولیدشده از پیچک‌های سری به وجود می‌آید. هرچه تعداد پیچک‌های سری افزایش یابد مقدار ولتاژ DC افزایش و تضاریس موج کاهش می‌یابد، اما به طور کلی شکل موج ولتاژ یکسوشده توسط جاروبک نمی‌تواند به شکل موج ولتاژ مستقیم تولیدشده از یک باتری برسد.
میانگین ولتاژ تولیدشده در یک پیچک با تعداد دور NC از رابطه زیر به دست می‌آید:
EC = 2NCpn
که در آن p تعداد قطب، شار عبوری و n سرعت چرخش روتور است.
اگر C را تعداد کل پیچک‌های آرمیچر و a را تعداد مسیرهای موازی بین جاروبک‌ها بدانیم تعداد پیچک‌های سری بین جاروبک‌ها C / a می‌شود و با احتساب Z به عنوان هادی‌های موجود در آرمیچر، نیروی محرکه موجود در آرمیچر این‌گونه محاسبه می‌شود:
با محاسبه ضریب سیم‌پیچی kw، که برای ماشین‌های DC معمولاً تنها از ضریب توزیع kd تشکیل شده‌است، ولتاژ القایی آرمیچر بدین‌گونه خواهد بود:

گشتاور ماشین جریان مستقیم
با توجه به برابری توان‌های تبدیل‌شده و با احتساب شرایط ایده‌آل تبدیل توان، گشتاور مکانیکی ماشین این گونه محاسبه می‌شود: که با توجه به آن که مقادیر Z ،p و a برای ماشین ثابت است، نشان می‌دهد که گشتاور رابطه‌ای مستقیم با تغیرات Ia و دارد.

تحریک آرمیچر
ماشین جریان مستقیم به جز دز مواردی که از مغناطیس دائم در روتور خود استفاده می‌کند برای تبدیل انرژی الکتریکی به مکانیکی و یا بالعکس به یک سیم پیچ تحریک که جریان مستقیم از آن عبور می‌کند، احتیاج دارد. به این سیم‌پیچ، سیم‌پیچ میدان گفته می‌شود.

تحریک جداگانه
پیچک تحریک جداگانه که از صدها دور سیم نازک تشکیل شده، به منبع خارجی یا جداگانه‌ای از آرمیچر متصل است و ولتاژ آن منبع هیچ‌گونه وابستگی با ولتاژ آرمیچر ندارد.

تحریک خودی
تحریک سیم‌پیچ میدان به وسیله آرمیچر ماشین را تحریک خودی می‌نامند. در این ماشین قطب‌های میدان باید پس‌ماند مغناطیسی داشته باشند تا هنگام چرخش آرمیچر ولتاژ پس‌ماندی در جاروبک‌ها تولید شود.
1 تحریک سری: سیم پیچ میدان در این نوع ماشین از سیم‌های ضخیم با دور اندک (مقاومت کم) تشکیل شده که به طور سری به آرمیچر متصل شده‌است و جریان میدان سری به جریان آرمیچر بستگی دارد.
2 تحریک شنت: پیچک میدان از سیم‌های نازک با تعداد دور زیاد تشکیل شده که به طور موازی به آرمیچر متصل شده‌است.
3 تحریک کمپوند: شامل هر دو سیم‌پیچ تحریک سری و تحریک شنت می‌باشد، البته در مواقعی به جای تحریک شنت از تحریک جداگانه استفاده می‌شود. در صورتی که شار میدان تحریک سری در جهت شار میدان تحریک شنت باشد ماشین را کمپوند اضافی و در غیر این صورت به آن ماشین کمپوند نقصانی می‌گویند.

راه‌اندازی موتور جریان مستقیم
در لحظه شروع راه‌اندازی سرعت موتور صفر است و بنابرین نیروی ضد محرکه Ea نیز صفر می‌باشد، در نتیجه با اعمال ولتاژ پایانه Vt به دو سر ماشین جیان عبوری از آرمیچر از رابطه در ماشین‌های سری و در ماشینهای سری و کمپوند به دست می‌آید که در این صورت جریان ورودی زیادی وارد موتور می‌شود که نتایج زیر را دربر دارد:
1- ایجاد جرقه زیان‌آور هنگام کموتاسیون
2- آسیب‌دیدن سیم‌پیچ آرمیچر و از بین رفتن عایق بر اثر گرمای بیش از اندازه
3- گشتاور راه‌اندازی بالا و شتاب سریع که به قسمت‌های متحرک ماشین آسیب می‌رساند.
4- افت زیاد ولتاژ تغذیه
بنابراین برای راه‌اندازی مناسب ماشین لازم است که جریان راه‌اندازی محدود شود، که این کار با قرار دادن مقاومت خروجی بر سر مدار آرمیچر انجام می‌شود. البته این مقاومت باید به تدریج از سر راه مدار برداشته شود، زیرا در هنگام کار عادی ماشین باعث کاهش سرعت کار ماشین و تلفات سلفی انرژی و در نتیجه کاهش بازدهی ماشین می‌شود.
از انواع راه‌اندازهای سری می‌توان راه‌اندازهای سه‌سر، راه‌اندازهای چهارسر و راه‌اندازهای اتوماتیک را نام برد.

چگونگی راه‌اندازی موتور
راه‌اندازی موتورهای جریام مستقیم با قراردادن مقاومت در مدار ارمیچر انجام می‌گیرد که این مقاومت خود از مقاومت‌های کوچک‌تری که هر کدام در بخش مجزایی هستند تشکیل می‌شود و هر کدام از این اجزا به تدریج در هنگام راه‌اندازی از مدار ماشین خارج می‌شود تا مقاومت موجود در مدار آرمیچر تنها مقاومت آرمیچر یا مقاومت سیم‌پیچ سری باشد. روش دیگری نیز وجود دارد

طراحی راه‌انداز
مقاومت راه‌انداز بین دکمه‌های مختلف یک راه‌انداز به قسمت‌های نامساوی تقسیم می‌شود تا از ضربات غیرعادی جریان به خصوص در آخرین دکمه اتصالی جلوگیری شود. در این فرایند جریان ماکزیمم آرمیچر Ia1 باید به گونه‌ای باشد تا کموتاسیون خوب به وجود بیاید (جرقه‌های خطرناک هنگام کموتاسیون رخ ندهد).

ماشین DC دارای قابلیت انعطاف زیادی است و میتوان با اتصالات مختلف مدتر تحریک آن به مشخصه های گوناگون گشتاور و سرعت و ولتاژ جریان دست یافت.

از ماشینهای dc می توانیم به صورت موتور یا ژنراتور بهره برداری کرد. اما امروزه برای ایجاد برق dc از سیستمهای یکسو ساز الکترونیک قدرت استفاده می شود لذا ژنراتورهای dc رفته رفته جای خود را در صنعت از دست می دهند. در حالیکه موتورهای dc به خاطر امکان کنترل سرعت خوب کاربرد فراوانی دارند
امروزه همچنان موتورهای dc بزرگ در صنایع نورد، نساجی،چاپ، جرثقیل سازی کاربرد فراوان دارند موتورهای dc کوچک هم در سیستمهای کنترل به وفور یافت می شوند. که می توان از تاکومتر(سرعت سنج) نام برد.

ماشینهای الکتریکی از دو بخش اساسی تشکیل شده اند:

الف)قسمت متحرک ودوار به نام رتور

ب) قسمت ساکن به نام استاتور

بین این دو قسمت ،شکاف هوایی وجود دارد .
استاتو و رتور از مواد فرومغناطیسی ساخته می‌شوند تا چگالی شار بیشتر گردد و در نتیجه اندازه و حجم ماشین کمتر شود.
نکته: اگر شار در رتور و استاتور متغیر با زمان باشد ،هسته اهنی لایه‌به‌لایه ساخته می‌شود تا جریان گردابی کاهش یابد.
در بسیاری از ماشینها محیط داخلی استاتور و محیط بیرونی رتور حاوی شیارهای متعددی است که داخل آنها هادی‌ها جاسازی میشوند، این هادیها بهم وصل می شوند و سیم پیچی حاصل می شود.به سیم پیچی هایی که در آنها ولتاژ القا می شود ،سیم پیچی آرمیچر اطلاق می گردد. به سیم پیچ هایسی که ار آنها جریان میگذرد تا میدان مغناطیسی و شار اصلی را پدید آورند، سیم پیچ تحریک یا سیم پیچ میدان گفته می شود.
سیم پیچ آرمیچر تامین کننده تمام قدرتی است که تبدیل شده و یا انتقال می یابد. قدرت نامی سیم پیچ آرمیچر،‌هم در ماشین های DC و هم در ماشین های AC فقط با جریان متناوب کارمی کند.

انواع ماشین‌های الکتریکی:

1- ماشین جریان مستقیم
2- ماشین القایی
3- ماشین سنکرون
ماشین جریان مستقیم :(DC)

در ماشینهای DCسیم پیچ تحریک بر روی استاتور قرار دارد و رتور حاوی سیم پیچ آرمیچیر است. از سیم پیچی تحریک جریان DC می گذرد تا شار درون ماشین شکل گیرد.

ولتاژ القا شده در سیم پیچی آرمیچر یک ولتلژ متناوب است برای یکسو کردن ولتاژ متناوب در پایانه رتور از کموتاتور و جاروبک استفاده می شود. استاتور می تواند بگونه ای باشد که سیم پیچ تحریک بیش از دو قطب ایجاد نماید.
نکته: می توان یک ماشین DC را معادل یک ماشین AC دانست که یکسو کننده مکانیکی به آن اضافه شده است.سیم پسچ تحریک فقط یک میدان مغناطیسی برای ما ایجاد میکند.

انواع ماشینهای جریان مستقیم:

1- ژنراتورهای ( مولد ) DC
2- موتورهای DC

 

انواع ژنراتورهای DC :
1-مولد DC با تحریک جداگانه :
سیم پیچ میدان این ژنراتور به وسیله یک منبع ولتاژ مستقل تحریک میشود.
این ژنراتور هنگامیکه یک حوزه وسیعی از تغییرات ولتاژ خروجی مورد نیاز باشد استفاده میشود.
کاربرد : بدلیل قابلیت تنظیم ولتاژ در محدوده وسیع در تنظیم دور موتورها وتحریک مولدهای بزرگ در نیروگاهها مورد استفاده قرار میگیرد.
2-مولد شنت :
سیم پیچ میدان با سیم پیچ آرمیچر موازی بسته میشودو به همین دلیل به آن سیم پیچ شنت یا موازی میگویند. تعداد حلقه های سیم پیچ شنت بسیار زیاد است و جریان این سیم پیچ کم حدود 5 درصد جریان اسمی آرمیچر میباشد. ( جریان باید کم باشد تا در جریان اصلی اثر کمی بگذارد.)
کاربرد: از این مولد در شارژ باطری ها و تامین برق روشنایی اضطراری و تغذیه سیم پیچ مولد های نیروگاهی استفاده می شود.
3- مولد سری: که سیم پیچ میدان (سیم پیچ سری تحریک) با سیم پیچ آرمیچر سری بسته می شود. سیم پیچ سری دارای تعداد حلقه های کمتر بوده ولی جریان عبوری آن نسبتاُ زیاد است.(زیرا جریان آن همان جریان اصلی است) تا معادل mmf سیم پیچ شنت تولید شود.
کاربرد مولد سری :
بدلیل داشتن گشتاور راه اندازی زیاد در وسایل حمل و نقل مانند مترو و جرثتقیلهای برقی استفاده میشود.
4-مولد کمپوند :

اگر از هر دو سیم پیچ شنت وسری جهت تحدیک مولد استفاده شود، مولد DC یا کمپوند میگویند ، که دارای دو نوع کمپوند اضافی و نقصانی میباشند.

کمپوند اضافی :
اگر نیرو محرکه مغناطیسی سیم پیچ سری ، نیرو محرکه مغناطیسی سیم پیچ شنت را تحریک کند، مولد کمپوند اضافی گویند. که دارای دو نوع شنت بلند و شنت کوتاه میباشد

مولد کمپوند اضافی بسته به تعداد دورهای سیم پیچ سری میتواند یکی از سه حالت زیر باشد :
الف) فوق کمپوند : (تعداد دهر سیم پیچ سری زیاد است) در مواردی استفاده میشود که بایستی ولتاژ بار ثابت باشد. ولی به علت وجود فاصله بین مولد و مصرف کننده در سیمها افت ولتاژ به وجود می آید. در این حالت افزایش ولتاژ خروجی مولد، افت ولتاژ خط را جبران میکند و به مصرف کننده ولتاژ ثابت میرسد.

ب)تخت : نیروی محرکه مغناطیسی سیم پیچ سری و موازی با هم برابر بوده و جایی استفاده میشود که نیاز به ولتاژ ثابتی باشدو فاصله بین مولد و مصرف کننده کم باشد

ج)زیر کمپوند : اثر آمپر دور سیم پیچ سری ناچیز می باشد(ـبه علت تعداد دور کم سیم پیچ سری) و در تحریک مولد های نیروگاهی نقش موثری دراد
کمپوند نقصانی :

کمپوند نقصانی هنگامی که شار سیم پیچ سری باعث کاهش و نقصان اثر شار سیم پیچ شنت شود و در جوشکاری قوس الکتریکی استفاده می شود.

تذکر : کمپوند نقصانی و کمپوند اضافی دارای دو نوع شنت بلن و شنت کوتاه می باشند
که اگر سیم پیچ سری با سیم پیچ ارمیچر با هم سری بسته شوند شنت بلند گفته و اگر سیم پیچ شنت با سیم پیچ ارمیچر موازی قرار گیرد شنت کوتاه می گویند.

ژنراتورها
ژنراتورها همواره یکی از مهمترین عناصر شبکه قدرت بوده و نقش کلیدی در تولید انرژی و کاربردهای خاص دیگر ایفاء کرده است . ساخت اولین نمونه ژنراتور (سنکرون) به انتهای قرن 19 برمی گردد. مهمترین پیشرفت انجام شده در آن سالها احداث اولین خط بلند انتقال سه فاز از لافن به فرانکفورت آلمان بود. در کانون این تحول ، یک هیدروژنراتور سه فاز 210 کیلو وات قرار گرفته بود. عیلرغم مشکلات موجود در جهت افزایش ظرفیت و سطح ولتاژ ژنراتورها، در طول سالهای بعد تلاشهای گسترده ای برای نیل به این هدف صورت گرفت. مهمترین محدودیتها در جهت افزایش و سطح ولتاژ ژنراتورها ، ضعف عملکرد سیستمهای عایقی و نیز روشهای خنک سازی بود .در راستای رفع این محدودیتها ترکیبات مختلف عایقهای مصنوعی، استفاده از هیدروژن برای خنک سازی و بهینه سازی روشهای خنک سازی با هوا نتایج موفقیت آمیزی را در پی داشت به نحوی که امروزه ظرفیت ژنراتورها به بیش از 1600DC افزایش یافته است. در جهت افزایش ولتاژ ، ابداع پاورفرمر در انتهای قرن بیستم توانست سقف ولتاژ تولیدی را تا حدود سطح ولتاژ انتقال افزایش دهد. به نحوی که برخی محققان معتقدند در سالهای نه چندان دور ، دیگر نیازی به استفاده از ترانسفورماتورهای افزاینده نیروگاهی نیست.
همچنین امروزه تکنولوژی ژنراتورهای ابررسانا بسیار مورد توجه است، انتظار می رود با گسترش این تکنولوژی در ژنراتورهای آینده ، ظرفیتهای بالاتر در حجم کمتر قابل دسترسی باشند.ژنراتورها:ماشین هایی هستند که انرژی مکانیکی را از محرک اصلی به یک توان الکتریکی در ولتاژ و فرکانس خاصی تبدیل می نماید.کلمه سنکرون به این حقیقت اشاره دارد که فرکانس الکتریک این ماشین با سرعت گردش مکانیکی شفت قفل شده است ، ژنراتورسنکرون برای تولید بخش اعظم توان الکتریکی در سرتاسر جهان به کار می رود.

دو اصل فیزیکی مرتبط با عملکرد ژنراتورها وجود دارد. اولین اصل فیزیکی اصل القائی الکترومغناطیسی کشف شده توسط مایکل فاراده دانشمند بریتانیایی است. اگر یک هادی در یک میدان مغناطیسی حرکت کند یا اگر طول یا حلقه ی القائی ساکنی جهت تغییر استفاده شود. یک جریان ایجاد میشود یا القاء می شود. اگر یک جریان از میان یک کنتاکتور که در میدان مغناطیسی قرار گرفته ، عبور کند میدان ، نیروی مکانیکی بر آن وارد می کند.

ژنراتور ها دارای دو اصل هستند: قسمتها و میدان که آهنربای الکترو مغناطیسی با سیم پیچ هایش و آرمیچر و ساختاری که از کنتاکتورحمایت می کند و کار قطع میدان مغناطیسی و حمل جریان القاء شده ژنراتور یا جریان ناگهانی به موتور را دارد است . آرمیچر معمولا” هسته ی نرم آهنی اطراف سیم های القائی که دور سیم پیچ ها پیچیده شده اند ، است .
ژنراتور ها از دو قسمت تشکیل شده اند: قسمت متحرک را رتور و قسمت ساکن آن را استاتور می گویند . رتور ها نیز از نظر ساختمان دو دسته اند: ماشین های قطب صاف و ماشین های قطب برجسته.

همچنین ژنراتورها بسته به آنکه نوع وسیله گرداننده رتور آنها چه نوع توربینی باشد به صورت زیر تقسیم می شوند:1) توربو ژنراتورها: در این وسیله گرداننده رتور ، توربین بخار است و چون توربین بخار جزء ماشین های تند گرد است بنابراین توربوژنراتور دارای قطب های صاف بوده و این ماشین توانائی ایجاد دورهای بسیاربالا را در قدرت های زیاد دارد امروزه اغلب توربوژنراتورها را دو قطبی می سازند چون با افزایش سرعت گردش کار توربین های بخار با صرفه تر وارزان ترتمام می شود.2)

هیدرو ژنراتور ها : در آن وسیله گرداننده رتور توربین آبی است و چون توربین آبی دارای دور کم است بنابراین هیدروژنراتور دارای قطب برجسته بوده و دارای سرعت کم می باشد.3) دیزل ژنراتور ها : در قدرت های کوچگ و اظطراری وسیله گرداننده رتور دیزل است که در این موره هم قطب های رتور آن برجسته می باشد.ساختمان و اساس کار ژنراتور سنکرون:در یک ژنراتور سنکرون یک جریان DC به سیم پیچ رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور تولید شود. سپس رتور مربوط به ژنراتور به وسیله محرک اصلی چرخانده میشود ، تا یک میدان مغناطیسی دوار در ماشین بوجود آید.این میدان مغناطیسی ، یک ولتاژ سه فاز را در سیم پیچ های استاتور ژنراتور القاء می نماید.

در یک ماشین دو عبارت در توصیف سیم پیچ ها بسیار مورد استفاده است یکی سیم پیچ های میدان و دیگری سیم پیچ های آرمیچر. بطور کلی عبارت سیم پیچ های میدان به سیم پیچ هایی گفته می شود که میدان مغناطیسی اصلی را در ماشین تولید می نماید و عبارت سیم پیچ های آرمیچر به سیم پیچ هایی اتلاق می شود که ولتاژ اصلی در آن القاء می شود . برای ماشین های سنکرون ، سیم پیچ های میدان در رتور است.
رتور ژنراتور سنکرون در اصل یک آهنربای الکتریکی بزرگ است . قطب های مغناطیسی در رتور می تواند از نوع برجسته یا غیر برجسته باشد . کلمه برجسته به معنی قلمبیده است و قطب برجسته ، یک قطب مغناطیسی خارج شده از سطح رتور می باشد. ازطرف دیگر ، یک قطب برجسته یک قطب مغناطیسی هم سطح با سطح رتور است . یک رتور غیر برجسته یا صاف معمولا” برای موارد 2 یا 4 قطبی بکار می روند . در حالی که رتورهای برجسته برای 4 قطب یا بیشتر مورد استفاده هستند. چون در رتور میدان مغناطیسی متغیر است برای کاهش تلفات ، آن را از لایه های نازک می سازند. به مدار میدان در رتور باید جریان ثابتی اعمال شود ، چون رتور می چرخد ، نیاز به آرایش خاصی برای رساندن توان DC به سیم پیچ های میدانش دارد برای انجام این کار 2 روش موجود است :

1) تهیه توان DC از یک منبع بیرونی به رتور با رینگ های لغزان و جاروبک .
2) فراهم نمودن توان DC از یک منبع توان DC که مستقیما” روی شفت ژنراتورهای سنکرون نصب می شود.ساختمان و اساس کار ژنراتور سنکروندر یک ژنراتور سنکرون یک جریان dc به سیم پیچ رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور اعمال می گردد تا یک میدان مغناطیسی رتور تولید شود. سپس روتور مربوط به ژنراتور به وسیله یک محرک اصلی چرخاند می شود، تا یک میدان مغناطیسی دوار در ماشین به وجود آید . این میدان مغناطیسی یک ولتاژ سه فاز را در سیم پیچ های استاتور ژنراتور القاء می نماید.

در یک ماشین دو عبارت در توصیف سیم پیچ ها بسیار مورد استفاده است: یکی سیم پیچ های میدان و دیگری سیم پیچ های آرمیچر. بطور کلی عبارت سیم پیچ ها ی میدان به سیم پیچ هایی گفته می شود که میدان مغناطیسی اصلی را در ماشین تولید می کند. عبارت سیم پیچ های آرمیچر به سیم پیچ هایی اطلاق می شود که ولتاژ اصلی در آن القاء می شود

برای ماشین های سنکرون، سیم پیچ های میدان در رتور است.روتور ژنراتور سنکرون در اصل یک آهن ربای الکتریکی بزرگ است. قطب های مغناطیسی در رتور می تواند از نوع برجسته و غیر برجسته باشد. کلمه برجسته به معنی (قلمبیده )است و قطب برجسته یک قطب مغناطیسی خارج شده از سطح رتور می باشد. از طرف دیگر یک قطب برجسته، یک قطب مغناطیسی هم سطح با سطح رتور است. یک رتور غیر برجسته یا صاف معمولاً برای موارد 2 یا چهار قطبی به کار می روند. در حالی که رتور های برجسته برای 4 قطب یا بیشتر مورد استفاده هستند. چون در رتور میدان مغناطیسی متغییر است برای کاهش تلفات، آن را از لایه های نازک می سازند. به مدار میدان در رتور باید جریان ثابتی اعمال شود. چون رتور می چرخد نیاز به آرایش خاصی برای رساندن توان DC به سیم پیچ های میدانش دارد.برای انجام این کار 2 روش موجود است :1- از یک منبع بیرونی به رتور با رینگ های لغزان و جاروبک .

2- فراهم نمودن توان DCاز یک منبع توان DC ، که مستقیما” روی شفت ژنراتورسنکرون نصب میشود.رینگ های لغزان بطور کامل شفت ماشین را احاطه می کنند ولی از آن جدا هستند. یک انتهای سیم پیچ DC به هر یک از دو انتهای رینگ لغزان در شفت موتور سنکرون متصل است و یک جاروبک ثابت روی هررینگ لغزان سر می خورد . جاروبک ها بلوکی از ترکیبات گرافیک مانند هستند که الکتریسیته را به راحتی هدایت می کنند ولی اصطکاک خیلی کمی دارند و لذا روی رینگ ها خوردگی بوجود نمی آورد. اگر سمت مثبت منبع ولتاژ DC به یک جاروبک و سر منفی به جاروبک دیگروصل می شود. آنگاه ولتاژ ثابتی به سیم پیچ ، جدااز مکان و سرعت زاویه ای آن ، میدان درتمام مدت اعمال می شود. رینگ های لغزان و جاروبک ها به هنگام اعمال ولتاژ DC چند مشکل برای سیم پیچ های میدان ماشین سنکرون تولید می کنند آنها نگهداری را در ماشین افزایش می دهند ، زیرا جاروبک بایدمرتبا” به لحاظ سائیدگی چک شود. علاوه برآن ، افت ولتاژ جاروبک ممکن است تلفات قابل توجه توان را همراه با جریان های میدان به دنبال داشته باشد . علیرغم این مشکلات رینگ های لغزان روی همه ماشین های

سنکرون کوچک تر بکار میرود. زیرا راه اقتصادی تر برای اعمال جریان میدان موجود نیست .در موتور ها و ژنراتورهای بزرگ تر ، از محرک های بی جاروبک استفاده می شود تا جریان میدان DC را به ماشین برسانند یک محرک بی جاروبک ، یک ژنراتور AC کوچکی است که مدار میدان آن روی استاتور و مدار آرمیچر آن روی رتور نصب است خروجی سه فاز ژنراتور محرک یکسو

 

شده و جریان مستقیم توسط یک مدار یکسو ساز سه فاز که روی شفت ژنراتور نصب است حاصل می شود که بطور مستقیم به مدار میدان DC اصلی اعمال میگردد. با کنترل جریان میدان DC کوچکی از ژنراتور محرک (که روی استاتور نصب می شود) می توان جریان میدان را روی ماشین اصلی و بدون استفاده از رینگ های لغزان و جاروبک ها تنظیم کرد. چون اتصال مکانیکی هرگز بین رتور و استاتور بوجود نمی آید ، یک محرک جاروبک نسبت به نوع حلقه های لغزان و جاروبک ها ، به نگهداری کمتری نیاز دارد. برای اینکه تحریک ژنراتور بطور کامل مستقل از منابع تحریک بیرونی باشد، یک محرک پیلوت کوچکی اغلب در سیستم لحاظ میگردد . محرک پیلوت ، یک ژنراتور AC کوچک با مگنت های (آهن ربا ) دائمی نصب شده

بر روی شفت رتور و یک سیم پیچ روی استاتور است . این محرک انرژی را برای مدار میدان محرک بوجود می آورد که این به نوبه خود مدار میدان ماشین اصلی را کنترل می نماید . اگر یک محرک پیلوتروی شفت ژنراتور نصب شود آن گاه هیچ توان الکتریکی خارجی برای راندمان ژنراتور لازم نیست .بسیاری از ژنراتور های سنکرون که دارای محرک های بی جاروبک هستند ، دارای رینگ های لغزان و جاروبک نیز هستند بنابراین یک منبع اضافی جریان میدان DC در موارد اضطراری در اختیار است . استاتور ژنراتور های سنکرون معمولا” در دو لایه ساخته می شوند : خود سیم پیچ توزیع شده و گام های کوچک دارد تا

مولفه های هارمونیک ولتاژ ها و جریان های خروجی را کاهش دهد .چون رتور باسرعتی برابر باسرعت میدان مغناطیسی می چرخد ، توان الکتریکی با فرکانس 50 یا 60 هرتز تولید می شود و از ژنراتور بسته به تعداد قطب ها باید با سرعت ثابتی بچرخد مثلا” برای تولید توان 60هرتز در یک ماشین دو قطب رتور باید با سرعت 3600 دور در دقیقه بچرخد . برای تولید توان 50هرتز در یک ماشین 4 قطب ، رتور باید با سرعت 1500 دور دردقیقه دوران کند . سرعت مورد نیاز یک فرکانس مفروض همیشه از معادله زیر قابل محاسبه است : Fe : فرکانس = سرعت مکانیکی P =

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت در pdf :

بررسی داراییهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت

چکیده
از آنجایی که داراییهای نامشهود بازاریابی همچون کشش برند، تصویر ذهنی مشتریان از برند و اعتبار شرکت از جمله دارائیهای نامشهودی می باشند که مورد توجه روز افزون قرار گرفته است در این مقاله سعی گرد ید تا با رویکرد حسابداری مدیریت به بررسی چنین دارائیهائی در متن محیط سازمانی و بررسی ابعاد اهمیت آن و دلایل توجه روز افزون به آن توجه گردیده واز آنجائیکه روشهای سنتی حسابداری قادر به تعیین ارزشگذاری دارائیهای نامشهود

متناسب با اهداف بلند مدت شرکتها در عصر حاضر نبوده و نیازمند بازنگری و به روز

رسانی در الگوها و رویکردهای حسابداری می باشند سعی

گردید تا با ارائه نوع شناسی جدید در موضوع به بیان نحوه تعیین این دارائیها از دیدگاه حسابداری مدیریت و ورودیها و خروجیهای فرایند مدیریت دارائیهای نامشهود بازاریابی در عصر حاضر پرداخته شود.
واژه های کلیدی : دارائیهای نامشهود،حسابداری مدیریت,برند ،اعتبار شرکت ،تصویر ذهنی برند ،کشش برند

 

مقدمه :
ایجاد دارئیهای نامشهود بازاریابی همچون تصویر محصول ،اعتبار و کشش برند در ارتباط نزدیک با فعالیتهای بازاریابی دیده می شوند .از آنجائیکه دارائیهای نامشهود نقش کلیدی در تضمین موفقیت تجاری بلند مدت ایفا میکنند لذا با توجه به تعاریفی که حسابد

اران از دارائیها” به عنوان آنچه که مزایای اقتصادی آینده ایجاد می کنند”می نمایند ارزش اقتصادی قابل ملاحظه ای رادارا می باشند.این حقیقت که چنین دارائیهای نامشهود بازاریابی اغلب روشهای حسابداری صریحی را ندارند باعث ایجاد سئوال در خصوص مکفی بودن روش بررسی آنها به شکل مالی ومدیریت انها به شکل عملیاتی می گردد.در این مقاله سعی گردیده است تارویکرد حسابداری مدیریت جهت بررسی چنین دارائیهائی ارائه گردد. و سعی شود تا به این مطلب دست یابیم که علیرغم بسیاری از مشکلاتی که با حسابداری چنین دارائیهائی همراه است سنجش و بررسی منظم، عنصر اساسی فرایند کنترل حسابداری می باشد .
در ابتدا سعی میگردد حسابداری دارئیها نا مشهود را در متن سازمانی بررسی نموده و دلایل رشد اهمیت چنین دارائیهایی را بر شماریم .آنگاه نوع شناسی آن را با دسته بندی مفاهیم آن ایجاد کنیم .
این روش مشکلات همراه با حسابداری دارائیهای مالی و ورودیها و خروجیهای سیستم مدیریت دارائیهای نامشهود بازاریابی را آشکار می سازد.

 

دیدگاه سازمانی
برای فهم بهتر ماهیت مشکلاتی که دارائیهای نامشهود بازاریابی در حسابداری مدیریت با آن مواجه هستند لازم است که جریان را در متن سازمانی آن بررسی نمائیم.چنین گفته شده است که اشتراکات بازاریابی /حسابداری از توجه اندکی که در حوزه توسعه حسابداری مدیریت از ریشه های تولیدی به سمت در نظر گرفتن همه وجوه گرایش بازاریابی می شود لطمه می بیند.(Rayburn 1981 ,Wilson and bancraft 1983 ) محققانی همچون آقای رانتونگوا) Ratnatunga ,1989 ) بدین نتیجه رسید که اگرچه وجوه اشتراک بازاریابی /حسابداری فراتر ازآنچه که در مطالعات قبلی در نظر گرفته شده است توسعه یافته است اما با این وجود هنوز عدم رضایت عمومی از کیفیت

سیستمهای حسابداری در فراهم سازی اطلاعات برای تصمیم گیریهای بازاریابی وجود دارد.
توسعه حسابداری مدیریت به عنوان بدنه مستقل دانش حسابدارای به دوره قبل از سالهای 1925 باز میگردد ویژگی بارز رویه های شرکتی در آن زمان گرایش به تولید بود.(keith,1960 ) از اینرو محققان چندی بر این باورند که وظیفه تولید تاثیر زیادی بر حسابداری مدیریت داشت

ه و از اینرو شروع آن به نیاز حسابداری مالی برای هزینه تولید به هنگام تهیه حسابهای سالانه باز میگردد.ادامه چنین رویکرد غلط تاریخی باعث شده است که ارتباط مستمر حسابداری مدیریت زیر سئوال رود.هاریسون در 1978 در بررسی خود در خصوص توسعه تداخل حسابداری به وظیفه بازاریابی بر این نکته تاکید میکند که اگرچه حوزه تولید به

عنوان ارائه دهنده روشی در ابتدا به حوزه فروش و اکنون به حوزه بازاریابی به شمار رفته است ،اما حسابداری مدیریت روش ثابتی برای همگامی با نیازهای سازمانی که بوسیله چنین تحولات سازمانی ایجاد می شود اتخاذ نکرده است .تقاضاهای سازمانی که از یک حسابدار مدیریریت در حوزه بازاریابی طلب می شوند را نباید کم به حساب آورد .تولید میتواند به عنوان آنچه که در بخش داده(هزینه ) کسب و کار وارد عمل می شود نگریسته بشود در حالیکه بازاریابی در بخش بسیار نامتناهی تر ستاده (دارآمد ) کسب و کار عمل میکند.این تما

یز بدان معنی است که اگرچه کارآئی تولید ممکن است در قالب کاهش هزینه بررسی بشود اما عملکرد بازاریابی باتوجه به تاکید آن بر توسعه موقعیت قوی بازاریابی، تنها بر کنترلهای حسابداری محور آماده تکیه نمیکند. از اینرو بازاریابی با دیدگاه برون نگری و در پی رشد بودن وهمواره فرصت طلبییش میتواند در تعارض با حسابداری مدیریت که دیدگاه درون نگری و کاهش هزینه ای دارد دیده شود.(Wilson,1988 )
ریشه دارائیهای بازاریابی
اصطلاح دارائیهای بازاریابی در دهه های اخیر در ادبیات بازاریابی به طور فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته است.اما با این وجود علاقه کمتری در ادبیات حسابداری بر مشکلات مواجه با آن به هنگام اقدام به گزارش دارئیهای نامشهود بازاریابی یا استنباطهائی که از قصور در انجام چنین اقدامی صورت میدهد، نشان داده شده است.
فعالیتهای مربوط به خرید (شرکتها ) آگاهی حسابداران را از ین مساله بالا برده است که ترازنامه ابزار ارزشیابی بازاریابی نبوده و بر مبنای توافق تاریخی هزینه ، ترازنامه، دارائیهائی راکه به راحتی قابل تعیین نیستند استثنا میکند.چنین دارائیهائی غالبا میتوانند به فعالیتهای وظیفه بازاریابی متصف شده و همانگونه که در نوع شناسی ذیل اشاره میگردد چنین دارائیهائی میتوانند و یژگیهای شرکتی را به خوبی نشان داده و ابزاری در توسعه مزایای رق

ابتی باشند.
در حقیقیت اهمیت نسبی چنین دارائیهایی با اندازه تقاضاهای خرید شرکتی که می شود و آنهم تنها در موقعیتی که چنین خریدهائی موفقیت آمیز بوده حمایت می شود (یعنی مقدار پرداخت شده در خرید شرکت که افزونتر از ارزش واقعی دارائیهای خر اندازه نسبی همچنین تعداد تصاحب شرکتها بیشتری را به خود دید .این دوره همچنین شاهد یک افزایش ثابت در قیمتهای بازاری سهام بود که در افزایش قابل ملاحظه در ارزش ثبت شده سرقفلی به تبع این ادغامها سهیم بوده اند.(Barwis et al ,1989 )
عامل دومی که ممکن است در توجهی که امروزه به دارائیهای بازاریابی نیاز است سهیم باشد ،تغییر در اسراتژی شرکتهادر سالهای اخیر می باشد. اوهمائه (Ohmae,1983 (با اشاره به آمیخته سیاست هیئت مدیره شرکت شل یک تغییر از اقدامات شرکتی به سمت متنوع سازی در آن حوزه هائی که فرصتهای رشد را ضمن ارزیابی کامل نقاط قوت و ضعف شرکت نشان میدهند می بیند .چنین بررسی احتمالا منجر به یک ارزشگذاری افزون از ترازنامه ،ارزشگذاری دارائیهای نامشهود بازاریابی شده است .داویدسون در 1987 چنین تغییری را با تاکید ،حرکت از بازاریابی بازار محور به سمت بازاریابی دارائی محور توصیف میکند .بازاریابی بازار محور بر توانائی شرکت به منظور واکنش سود آور به خواسته های مشتری معطوف است در حالیکه بازاریابی دارائی محور به این امر مربوط است که چگونه یک شرکت میتواند به طور اثربخش دارائیهای خود را برای ارضا خواسته های بازار بکارگیرد.این تمایز مهم می باشد چرا که باعث حرکت از دیدگاه واکنشی کوتاه مدت تر به سمت استراتژی فعالانه بلند مدت تر می گردد.چنین بهبودی، اهمی

ت استراتژیک دارائیهای بازاریابی و نیاز شرکت به توسعه یک سیستم حسابداری جهت انطباق با آن نیازها را بالا می برد.
تعریف دارائیهای بازاریابی
اصطلاح دارائیهای بازاریابی که دارائیهای نامشهود را نیز شام

ل می شود آنچنان به شکل گسترده مورد استفاده قرار میگیرد که یافتن یک تعریف پذیرفته شده به صورت عمومی و دقیق ناممکن است .این مشکل تعریف، از این حقیقت ناشی می شود که دارائیهای بازاریابی مفهوم مزیت رقابتی را تقویت میکند. مفهومی که خود در معرض تفاسیر مختلف بسته به نگرش بررسی کننده و استراتزی شرکت تحت بررسی می باشد. مشکلات بیشتر به هنگام مواجهه با بررسی مزیت رقابتی رخ میدهد به موازاتی که مزیتهای رقابتی تحت تاثیر عوامل محیطی دچار حالت تغییر مداوم میگردند.
اقدامات صورت گرفته به منظور ارزیابی مزیت رقابتی به طور سیستماتیکی ممکن است فرد را به این نتیجه برساند که درجه بالائی ازعدم عینیت وجود دارد .وابستگی شدید بین دارائیهای بازاریابی و مزیت رقابتی می تواند در ریشه مشکل تشخیص حسابداری دارئیهای نامشهود بازاریابی دیده شود. دارئیهای مشهود بر این مشکل با استهلاک هزینه های واقع شده در تحصیل شرکت فائق می شوند .اما با توجه به دارائیهای نامشهود هر کس ممکن است با همان مشکلات ذهنی بودن که در ذات ارزیابی مزایای رقابتی نهفته است دست به گریبان شود.در حالیکه هر کسی ممکن است انتظار داشته باشد که رویکرد معین داخلی حسابداری مدیرت ممکن است محافظت کافی از اعتبار عینی تحمیل شده بوسیله رویکر خارجی حسابدرای مالی به عمل آورد (American accounting association.1972,Rayburn,1981,Wilson and Bancroft,1983 ) مطالعات تجربی نشانگر کمبود در توسعه سیستمهای حسابداری داخلی که ذهنیت نهفته در ارزیابی مزیت رقابتی را عملیاتی می سازند می باشند.به نظر می رسد که ذهنی گرائی مانع بزرگ در تشخیص حسابداری داخلی مزیت رقابتی باشد.
اقدامات برای شناسائی دارائیهای بازاریابی منجر به لیست جامع دارائیهایی مثل آنچه که حسابداران با آن آشنا هستند نشده است. انتظار میرود نویس

ندگان طبقه بندیهای مختلفی بکار برندهمانگونه که به هنگام برخورد با طبقه ای از دارائیهائی که هم دسته بندی مشهود و هم نامشهود را در بگرفته اند بکار میرود.کینگ در 1973 بدون اینکه به طور واضح اصطلاح دارائی بازاریابی را بکار برد به انواع مختلف دارائیها و قوتهای شرکت دو عنوان اطلاق میکند:تخصص بازاریابی و ارتباطات با مشتریان .

 

پیرزی (1986،Piercy ) به دو سته بندی کینگ سهم بازار ،وفاداری به برند ،تخصص لجستیکی و سازمان بازاریابی را اضافه میکند.
نمانکلاتور دیگری بوسیله دیویدسون در 1983 اتخاذ می شودکه 43 دارائی بازاریابی را تحت عناوین افراد ،سرمایه کاری ،تجهیزات سرمایه ای ،فرانشیز مشتری ،شبکه فروش/توزیع/خدمت و مزایای صرف جوئی به مقیاس فهرست میکند.فهرست بندی دارائیهای بازاریابی میتواند مثل هرلیست حسابهای کل سنتی طولانی بوده و به حد کافی گسترده باشد طوریکه هر زنجیره ای را از داراییهای فیزیکی که تلاش بازریابی را تقویت میکنند گرفته تا حسابداری منابع انسانی که برای پرسنل بازاریابی به کار گرفته شده اند، کشیده شده است را پوشش می دهد.
فهرست زیربر پایه شناسائی دارائیهای بازاریابی ،دارائیهای عمده بازاریابی را که بنا به ادعای بعضیها مواجه با روش حسابداری نامناسب هستندشامل می شود:تبلیغات ،موانع ورود ،برندها ،مارکهای تجاری ،سیستمهای اطلاعاتی ،خط تولید ،ایجاد محصولات جدید ،خدمات مشتری ،محافظت از مشتری ، اعتبار ،تصویر ،منطقه فروش ، بازارها ، سهم بازار، ناحیه جغرافیائی و کنترل کانال . Wilson) در 1986)
مشکلی که در مواجهه با احصا دارائیها بازاریابی با آن روبروئیم درجه هم پوشانی در مفاهیم در نظر گرفته شده است. بنابراین به نظر می رسدکه تعریف مجدد دارائیهای نامشهود بازاریابی از دیدگاه حسابداری مدیریت پیش نیازاساسی برای گنجاندن آن در سیستم داخلی حسابداری باشد .نوع شناسی که در پی می آید میتواند به عنوان گام اول در هدایت جریان فوق به منظور تضمین این پیش نیاز به شمارآید.
حسابداری مدیریت برای دارائیهای نامشهود بازاریابی

بسیاری از مباحث بالا از دیدگاه عمومی حسابداری صورت گرفته اند که گاه مخالف دیدگاه حسابداری مدیریت می باشند.همانگونه که مطالعات تجربی نشان می دهند چنین مباحثی مربوط به اقدامات گزارش دهی خارجی بوده و حداقل بکارگیری تکنیکهای حسابداری داخلی که چنین دارائیهایی را شناسائی میکنند در پی دارند.تمایل آشکار حسابداری مدیریت برای اتخاذ آنها نسبت به تمایل اتخاذ اقداما ت حسابداری مالی علت توجه بوده است . زمانیکه هر فردی به این نکته پی می برد که حسابداری مالی به روشی ثابت و همپا

با نیازهای گزارش دهی نظارتی ایجاد شده است، در حالیکه حسابداری مدیریت بیشتر مربوط به کنترل تصمیم گیری داخلی می باشد ،جهت گیریهای مختلف حسابداری مدیریت و مالی آشکارمیگردد . آلن (Allen ,1988 ) تصمیم گیری را به عنوان فعالیتی می بیند که نگاه رو به جلو داشته و و لاجرم بکارگیری ارزشیابی ذهنی در نتایج مورد انتظار را میطلبد.در نظر گرفتن چنین ملاحظه ای برای ارزشیابی دارائیهای نامشهود سریعا آشکار می شود . کالپان (1983 ) اشاره میکند که بر خلاف ماهیت متمایز این دو نگرش حسابداری از لحاظ تئوریکی ، آنها به اقدامات گزارش دهی متمایزی تعیبر نشده اند .او توصیه میکند:
ما نیاز داریم که بررسی نمائیم چرا شرکتها تمایل دارند که برای برنامه ریزی و کنترل داخلی از همان رویه های حسابداری برای اهداف گزارش دهی خارجی استفاده کنند .روشهای محاسبه ارزش دارائیها و استهلاک ،قوانین ارزشگذاری موجودی و رویه های سرمایه ای یا هزینه ای نمودن سرمایه گذاریها در دارائیهای نامشهود میتواند برای متفاوت ساختن گزارش دهی داخلی و خارجی صورت گیرد.شرکت باید بین گزارش دهی داخلی و خارجی آن دسته اقداماتی را انتخاب کند که انگیزه لازم برای حصول به اهداف و استراتژیهای آن را بیشتر میکند .
از آنجائیکه حسابداری مدیریت و حسابداری مالی همان اقدام را در ارتباط با دارئیهای نامشهود اتخاذ میکنند لذا نیاز هست که هر فرد دلیل اساسی حسابداری سرقفلی را تحلیل کند.در حسابداری مالی، قابلیت تفکیک، معیاری است که برای ایجاد تمایز بین سرقفلی ودیگر دارائیها بکار گرفته می شود (کمیته استانداردهای حسابداری ،1989 )
تفاوت بین ارزش بازاری شرکت و ارزش متعارف دارائیهای قابل تفکیک ،سرقفلی اطلاق می شود.دارائی قابل تفکیک دارائی است که میتواند بدون واگذاری کلی شرکت به طور مجزا شناسائی و فروخته بشود .در بریتانیا روش برخورد حسابداری مالی ترجیحی با سرقفلی بدین شکل بود که در برابر ذخایر نوشته می شدند اما در 1990 A

SC پیشنهاد کرد که روش بریتانیا مثل روش USA در ثبت سرقفلی دربرابرسودها در طی دوره ثابت باشد.
با این وجود ، اتخاذ معیارهای قابل تفکیک برای آن شاخه ازحسابداری که مربوط به فراهم سازی اطلاعات برای تصمیم گیری وکنترل می باشد نامناسب است. این بدان علت است که این کار منجر به از دست دادن قابلیت محاسبه با توجه به آن وظایفی که د

ارائیهای نامشهود را مدیریت میکنند میگردد.بالطبع با اقدامات مربوط به نگهداری حسابها فقط برای دارائیهای قابل تفکیک، جلوی بررسی داخلی دارائیهای شرکتی ،که میتواند بیش از 50 درصد دارائیها خالص باشد، گرفته می شود.
در سازمانها از طریق رویه های مربوط به شناسائی مراکز مسئولیت و عملکرد آنها اقدام به کنترل حسابدرای می شود.از آنجائیکه سود آوری مهمترین بعد حسابداری بوده که به طور وسیع در سازمانهای تجاری پذیرفته شده است، اتخاذ سیستم حسابداری که موفق به بررسی سود آوری همراه با سرمایه گذاری در دارائیهای نامشهود نمیگردد ،میتواند باعث شود که اثربخشی کنترل حسابداری مدیریت وظیفه بازاریابی کم تخمین زده بشود.
آلن در 1990 اشاره میکند که سیستمهای کنترل باید طراحی شوند که عملکرد را به طریقی بررسی کنند که دارای ثبات رویه بیشتر با اهداف استراتژیک بلند مدت تر شرکت نسبت به اهداف عملیاتی کوتاه مدت که معمولا در قواعد حسابداری مالی سنتی غلبه میکنند باشد.
نیازبه سنجش عملکرد بلندمدت تر علی الخصوص با توجه به وظیفه بازاریابی مشهود است ، جائیکه فعالیتهائی همچون ایجاد تصویر ،اعتبار،و سهم بازار از عناصر استراتژیکی بلند مدت هستند.کالپان (1984 ) به روشنی مشکل کنترلهای حسابداری کوتاه مدت را و تاثیر آن بر ایجاد دارائیهای نامشهود را شناسائی کرد.
نوع شناسی دارائیهای نامشهود بازاریابی
علیرغم مسائل و مشکلات همراه با تفکیک دارئیهای نامشهود چنین تحلیلی به منظور تسهیل در فهم بهتر و فراهم ساختن چهارچوبی که از طریق آن بتوان ارزش دارائیهای نامشهود بازاریابی را نگریست مرتبط به نظر میرسد. .چنانچه نوع شناسائی دارائیهای نامشهود بازاریابی بتواند ایجاد شود آنگاه بررسی بعدی دارائیها، ممکن است از تاکید بر کنترل هزینه های اختیاری به سمت ایجاد دارائیهای نامشهود منتقل شود.
شکل یک ،گام اول به سمت تعریف دارائیهای نامشهود بازریابی با رویکرد حسابداری مدیریت را ارائه میکند .حصول به این گام از طریق طبقه بندی مجدد مفاهیم مرتبط با بازاریابی که تاکنون به نام دارائیهای بازاریابی اطلاق شده اند می باشد.مفاهیم با استفاده از چهار عنوان طبقه بندی شده اند»ارزش آفرین ، دارائی بازاریابی ،بیانیه ارزش وترکیب دارائیهاینین سرمایه گذاریهایی به عنوان ارزش آفرین نامیده می شوند چرا که آنها می توانند به عنوان ابزاری در ایجاد دارائیهای بازاریابی همچون برند و موانع ورود دیده شوند.واضح است که دارائیهای نامشهود نمیتوانند خودشان را در گرو دیدگاههای سنتی حسابداری ممیزی دارائی قرار دهند .جریان مشکل ساز سنجش دارائیهای نامشهود در طبقه سوم بیانیه ارزش ارائه می شود اقدامات برای محاسبه دارائیهای بازاریابی مربوط است به تفسیر چنین نمونه هائی همچون تصویر ،اعتبار ،اضافه قیمت در ارزش دارائی بازاریابی .
طبقه آخر که ترکیب دارائی بازاریابی اطلاق شده است نیز پیشنهاد میکند که شمولیت مزیت رقابت در فهرستهای قبلی دارائیهای بازاریابی به نظر نادرست می باشد این نامناسب بودن با تفکیک دارائیهای بازاریابی بوسیله این نوع شناسی بیشتر می شود .مزیت رقابتی به صراحت همه دارائیهای شرکت را در برگرفته و شمولیت مجدد آن در فهرست دارائیهای بازایابی محاسبه مضاعف را باعث میگردد .هنگامیکه حسابداری بررسی میکند که آیا یک سازمان واسطه ای میتواند به عنوان یک دارائی مجزای بازاریابی به حساب آید یا یک بیانیه ارزش، محدودیت چنین نوع شناسی آشکار می شود.به همین شکل تبلیغات نیز میتواند به طرق مختلفی طبقه بندی شود .آن میتواند به عنوان یک ایجاد کننده تقاضای کوتاه مدت و یا بلندمدت از طریق ابزارهای اطلاع رسانی و ترغیبی دیده شود.در حالیکه بخشی از تبلیغات مرتبط با ایجاد تقاضای کوتاه مدت ممکن است هزینه شود ،بخش مربوط به ایجاد تقاضای بلندمدت میتواند به عنوان ایجاد کننده دارائیهای بازاریابی همچون وفاداری به برند دیده شود .همانند آنچه که به وضوح از طریق تصویر مطلوب برند و اعتبار برند دیده می شود.
این مثال ساده نشان خواهد داد که تبلیغات با رویکرد بلند مدت باید در حساب وفاداری به برند بدهکار شود که همانند رویه مورد عمل در حسابهای دارائیهای ثابت ممکن است مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.به همین شکل پیگیری یک شعار تبلیغاتی موفق در یک آگهی تبیلغاتی میتواند به عنوان یک دارائی در نوع خود دیده شود چرا که ترجیحا در آینده بکار گرفته میشود.از انجائیکه مسائل تفکیک و مجزا سازی هنوز با توجه به آندسته از دارائیهای که به عن

وان دارائیهای بازاریابی در شکل شناخته می شوند آشکار است ، نوع شناسی، یک دیدگاه اولیه از مشکل تفکیک و مجزا سازی را ارائه میکند .در مثال بالا تبلیغات طراحی شده برای ایجاد وفاداری به برند به طور ضمنی یک مانع ورود را ایجاد کرد.چنانچه وفاداری به برند یک مانع ورود را ایجاد کرده باشد آشکارا محاسبه هر دو غلط خواهد بود چرا که یکی از آنها دچار محاسبه مضاعف خواهند شد.

علیرغم قوت محدود آن ،طبقه بندی دارای ارزشهای چندی نیز می باشد.
1-آن تمرینی است که برای هر اقدام جهت محاسبه دارائیهای نامشهود بازاریابی اساسی است .چنان تعریف مجدد دارائیهای بازاریابی ،مشکلات فهرست بندی ایجاد شده توسط نیاز حسابداری به تفکیک و تجمیع دار ائیها را مشخص تر میکند.بالتبع چنین نوع شناسی ممکن است مشاجره بر سر راه مناسب تفکیک دارائیهای بازاریابی برای مقاصد حسابداری را برانگیزد.
2- آن فهم ما از بعضی از جریانات تئوریک که حسابداری دارائیهای نامشهود را در برگرفته اند می فزاید.به همین دلیل آن به عنوان نقطه ارجاع در مباحث بعدی عمل خواهد شد.از دیدگاه مشخصتر حسابداری مدیریت ،نوع شناسی فوق کاربردهای زیر را دارد:
1-آن علت سرمایه گذاری بازاریابی در خصوص دارائیهای نامشهود بازاریابی را که موجد مزیت رقابتی میگردد را آشکار می سازد.
2- آن درجه وضوح بیشتر برای دارائیهای نامشهود بازاریابی را فراهم می آورد.درجه این شفافیت ممکن است برای دارائیها کافی نباشد تا بتوانند رویه های سنتی حسابداری مالی را برای شناسائی اهداف و بازبینی با اطمینان ارضا کنند.
با این وجود همانگونه که قبلا نیز اشاره شد رویکرد مشخص حسابداری مدیریت، بکارگیری معیار جایگزین می باشد که شناسائی دارائی را بهبود میدهد.به نظر میرسد که حسابداری مدیریت در نقش آن که به عنوان شاخه ای از حسابداری است که اطلاعات برای تصمیم گیری و کنترل داخلی را فراهم می سازد بهتر میتواند با محاسبه دارائیهای نامشهود بازاریا

بی کنار بیاید.
3- زمانیکه فردی این طبقه بندی را درمتن دیدگاههای عمومی پذیرفته شده حسابداری ملاحظه میکند روشی که رویه های حسابداری سنتی موفق به محاسبه دارائیهای بازاریابی به روش واقعی تر نمیشوند آشکار میگردد .
هزینه ها ی بازاریابی به عنوان یک سرمایه گذاری شناسائی نمی شوند اما درحساب سود و زیان ،هزینه منظور میگردند و این باعث می شود که هیچ ارزشی برای دارا
4- حسابداری مدیریت بااهداف گوناگون آن در کنترل سازمانی سهیم میباشد.berry,1980) )
در تلاش برای جداسازی دارائیهای نامشهود بازاریابی از مفاهیم مرتبط ،این نوع شناسی همچنین به شفافیت ورودیها و خروجیهای فرایند مدیریت دارائهیای نامشهود بازاریابی کمک میکند (به طور مثال مدیریت برند). ورودیها به فرایند ارزش آفرینان هستند در حالیکه بیانیه ارزش که در نوع شناسی فوق وجود دارد میتواند خروجی فرایند مدیریت ،دارائیهای بازاریابی را نشان دهند.این روابط در شکل 2 به تصویر کشیده شده اند .پیش نیاز کنترل آن است که خروجیها بررسی و اقدام درست از طرق زنجیره بازخور صورت گیرد.
شکل (1) نوع شناسی دارائی بازاریابی از دیدگاه تئوریک حسابداری(C.Guilding and R.Pike,1990,p.45)
جریانات حسابداری نوع شناسی دارائی بازاریابی

منظور نمودن در هزینه های سرمایه ای

یک دارائی شناسائی نشده در سیستمهای حسابداری سنتی

ویژگیهای دارائی که میتواند به عنوان مبنای ارزشیابی
مورد سنجش قرار گیرد
مخزن ارزش استراتژیک
شکل (2)فرایند مدیرت دارائیهای نامشهود (C.Guilding and R.Pike,1990,p.46 )

ارزشیابی برند-مثالی از ارزشیابی دارائیهای نامشهود بازاریابی
ارزشیابی برند به عنوان مثال عملی ارزشیابی دارائی بازاریابی و بکارگیری حسابداری مدیریت بکار خواهد رفت .برندها یک دارائی مناسب بازاریابی برای بررسی می باشند

چرا که ارزشیابی برند موضوع مباحثات دائمی حسابداری در سالهای اخیر بوده است.برندها دارائیهای بارزش شرکتها هستند که تعاریف مختلفی برای آن ذکر شده است این تعاریف را میتوان به شکل خلاصه در زیر دید که در کلیه این تعاریف 12 موضوع اصلی در خصوص برند مطرح گردیده است .
(de chernatony and Dallomo Riley ,1998,p.385 )

در اهمیت برندها کافی است این گفته از یکی از مدیران باسابقه را ذکر ن

مائیم که در خصوص برند چنین بیان نموده است :
ساختمانها قدیمی شده و خالی از سکنه می شوند ،ماشینها خراب و از کار می افتند ،خودرو ها فرسوده و کهنه می شوند و افراد میمیرند اما آنچه که زنده می ماند برندها هستند (SMIDDY,1983)
مهمترین روشهائی که جهت ارزشیابی برند توسط خبرگان پیشنهاد گردیده و شناسائی شده اند عبارتند از :
1- هزینه (ارزشیابی بر مبنای هزینه های داد های واقع شده در ایجاد یک برند)
2- بازار(ارزشیابی بر مبنای مبلغی که برند میتواند فروخته شود )
3- قیمت اضافی (اضافه بها ):ارزشیابی بر مبنای تخمین ارزش فعلی قیمت اضافی در آمدهای حاصل از برند.این روش بوسیله مولن Mullen و ماینز Mainz در 1989 پیشنهاد شده است و ارزشیابی بر مبنای یکی از نمونه های بیانیه ارزش شناسائی شده در نوع شناسی را نشان میدهد.
4- ارزش فعلی خالص :ارزشیابی بر مبنای تنزیل جریان نقدی مورد انتظار از برند به ارزش فعلی.
5- ارزشیابی بر مبنای کشش برند:در این روش ارزشیابی بر مبنای تخمین کشش برند و سود آوری آن محاسبه میگردد.این شکل از سنجش روشی است که در ارزشیابی برندهای مک دوگال MCDougall بکارگرفته شده است.(penrose and Moorhouse,1989 ).
روش تخمین هفت عامل مرتبط با برند که عبارتند از رهبری ،ثبات ،بازار،بینالمللی بودن ،روند ،حمایت و محافظت را در بر میگیرد.در قالب نوع شناسی ارائه شده هر یک از این عوامل یک بیانیه ارزش را نشان میدهند.
بررسی داخلی ارزش برند یک مقیاس عملکردی را فراهم می سازد .فرنچ French و دیگران در 1965 بدین نتیجه رسیدند که قرار دادن هدفهای قابل سنجش به نتایج بهتر عملکردی منجر می شود.در سایه چنین یافته ای تحقیق برای ارزیابی اینکه آیا لحاظ نمودن ارزش برند در بودجه به روشن سازی اهداف عملکرد برند کمک خواهد نمود یا نه و اینکه به عنوان نیروی انگیزشی برای مدیران برند عمل میکنند لازم میباشد.

کاربرد بیشترتشخیص ارزش برند حسابداری داخلی این هست که ان

ممکن است در ادارک اعضای سازمانی با توجه به اهمیت برندها و توسعه ارزش برند تاثیر بگذارند.(burchell et all,1980 )
تبلیغات – مثالی از ایجاد کننده ارزش(ارزش آفرین )
میتوان مقایسه ای بین روش برخورد ی با هزینه های ایجاد ارزش همراه با دارائیهای بازایابی که عمدتا ناملموس هستند با هزینه هائی که برای سرمایه گذاری در دارائیهای تولیدی بکار گرفته می شوند که عمدتا ملموس هستند انجام داد.دارائیهای تولیدی ،چه به شکل داخلی ایجاد شده باشند (یعنی توسط کارکنان شرکت ایجاد شده باشند)و یا به شکل خارجی خریداری شده باشند ،به حساب دارائی منظور گردیده و در طی عمر مفید تخمینی آنها مستهلک میگردند.استفاده موثر از چنین دارائیهائی ممکن است از طریق بکارگیری شاخصهای عملکرد مالی به عنوان بازگشت سرمایه گذاری بررسی شوند.با در نظر گرفتن دارائیهای نامشهود بازاریابی ،بدلیل اقدام به هزینه منظور نمودن هزینه ای ارزش آفرین ،هیچ ثبت مالی از چنین دارائیهایی صورت نگرفته و بدین شکل جلوی استفاده از مقیاسهای عملکردی حسابداری محورگرفته می شود.
تلاش برای سرمایه منظور نمودن یک جز از هزینه های بازاریابی مثل تبلیغات که بوسیله بعضی از شرکتهای آمریکائی به هنگام تهیه صورتهای میان دوره ای بکار گرفته می شوند، بحثهای مدافعان سرمایه ای نمودن دارائیهای بازاریابی را قوت می بخشد.(Rayburn,1986 )
اگر شناسائی انتقال به دوره آتی یک دارائی در مرحله میان دوره ای مجاز باشد چرا چنین رویه ای در حسابهای داخلی در پایان سال اتخاذ نشود؟ به حساب سرمایه منظور نمودن تبلیغات در مرحله میان دوره ای بوسیله حسابداران امروزه تائید می شود.
نتیجه گیری
این مقاله در صدد برآمده است تا یک دیدگاه حسابداری مدیریت برای دارائیهای نامشهود بازاریابی را ارئه کند.نوع شناسی ارائه شده در مقاله بر مبنای دیگاه تئوریک حسابداری ایجاد شده است تا به گونه ای مفاهیم مرتبط را دسته بندی نمایدکه در اینجا تا حدودی به شکل گسترده بدانها دارائیهای بازاریابی اطلاقنمودیم.نوع شناسی مطالب زیر را به طور مشخص در بر داشت 1)نیاز به تعریف مجدد دارائیهای بازاریابی برای اهداف حسابداری 2)مسائل دسته بندی همراه با چنین دارائیهایی 3)داده و ستانده ها(ورودیها و خروجیهای همراه با فرایند مدیریت دارائیهای نامشهود بازاریابی .

اصول حسابداری مالی برای پذیرش دارائیهای نامشهود مناسب نیستند.مطالعات تجربی نشان میدهند که حسابداری مدیریت یک برخورد مناسب برای شناسائی چنین دارائیهایی ایجاد نکرده است.با توجه به اینکه ادعا می شود که در صورت فقدان هم یک ارزشیابی دارائیها و هم فقدان منظور نمودن در سرمایه هزینه های ارزش آفرین تصمیم گیری بهینه ای

صورت نخواهد گر فت و فرصت برای محافظت از دارائیهای بازاریابی از دست خواهد رفت ،مدافعان رویکرد حسابداری مدیریت با دارائیهای بازاریابی به نظر میرسد دلیل قوی داشته باشند.
نتایج بررسی نشان میدهد که شناسائی حسابداری دارائیهای نامشهود باعث خواهد شد که آنها در جایگاهی که سزاوار آن هستند قرار گیرند.روش برخورد سنتی ح

سابداری با دارائیهای نامشهود ممکن است باعث ایجاد تاثیراتی گردد که

در تعارض با اهداف استراتژیک در ایجاد مزیت رقابتی هستند.زمانیکه از رویکرد حسابداری مدیریت نگریسته شود تعارض اساسی که بین شناسائی دارائی نامشهود بازاریابی و سنجش هدف وجود دارد کمتر به چشم میخورداین بدان دلیل است که دیگر نیاز به تائید م

ستقل از سوی حسابرسی خارجی مطرح نبوده و به هنگام استفاده از ارزشیابی برند در صورتهای مالی منتشره ،این ممکن است یک تکلیف مهم مدیریت داخلی باشد.اگر ما این تاکید کالپان( kalpan,1984 )را بپذیریم که حسابداری مالی نیروی محرکه در توسعه سیاست حسابداری مدیریت است آنگاه به طریق اقوی روشن خواهد شد که با در نظر گرفتن حسابداری دارائیهای نامشهود ،حسابداری مدیریت باید فراتر از سیاستهای مالی خود حرکت کند.برای اثبات این ادعا تحقیقات بیشتری برای بررسی راههای احتمالی برخورد حسابداری با دارائیهای نامشهود بایستی صورت گیرند و تائید چنین روشهائی نیازمند آزمون آنها در این موضوع می باشند که، آیا آنها منتج به تعهد قوی تر سازمانی برای ایجاد و نگهداری از مزیت رقابتی و همینطور باعث ایجاد و محافظت بیشتر از اشتراکات حسابداری و بازاریابی می شوند یا نه ؟ .چنین تعهدی را میتوان به طور نمونه در هرینه های افزایش یافته در آندسته از هزینه هائی که به نام ارزش آفرینان در پیش اشاره نمودیم ملاحظه کرد.

منابع :
1-Accounting Standards Committee (1989),statement of standard accounting practice 22,accounting for Goodwill.
2-Allen D.(198

8),the Hitch-Hiker s guide to strategic financial management ,Management Accounting ,vol.66,p.12-13.
3- Allen D(1990),Creating v

alue ,the Chartered Institute of management Accountants .
4-Barwise P.,Higson C.,Likierman A.and Marsh (1989),Accounting for brands ,the London Business School and the institute of chartered accountants in England and Wales.
5-Berry D.(1977),profit contribution :Accounting and marketing interface ,industrial Marketing Management ,vol.6,no.2,pp.125-128.
6- C. Guilding and R.Pike ,Intangible marketing assets:a managerial accounting perspective ,Accounting and business Research ,1990,vol.21.
7-De chernatony and Dallolmo ,Reily, generating powerfull brands in consumer services and industrial markets , 1998.
8-Davidson

H.,Putting assets first ,marketing,vol. 17 ,pp.35-39.
9-French J.R.P,Kay E. and Meyer H.,Spilt roles in performance appraisal ,1965,Harward Business Review,vol.43,pp.123-129.
10-Kaplan R.S,Measuring Manufacturing Performance :A new challenge for Managerial accountin

g research,Accounting review,1983,vol.58,p.686-705.
11-Miller M.C.,Goodwill –an aggregation issue ,1973,Accounting Review ,vol.48,p.280-291.
12-Mullen M.and Mainz ,Brands Bids and Balance sheets :Putting a price on protected products ,1989,Acquisitions Monthly,April,pp.26-27.
13-Ohmae K, The mind of the strategist:Business planning for competitive advantage,Penguine books,1983.
14-Penrose Nand M Moorhouse ,The valuation of brands ,published by Interbrand Group plcand Rank Hovis Mcdougall.
15-Pierccy N, Marketing asset accounting ,Eurpoean Journal of Marketing ,1986,vol.20,no.1,pp.5-15.
16-Ratnatunga J.t, The impact of financial controls in marketing ,PHD thesis,Bradford Management Center.
17-Rayburn L.G , Marketing cost s –accountants to rescue,Management accounting ,vol.62,no.7,p.32-41.
18-Smiddy P., Brands an asset to be ignored ,Accountancy ,vol.94,no.1079,pp95-96.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >