پروژه دانشجویی مقاله بهر هوشی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بهر هوشی در pdf دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بهر هوشی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بهر هوشی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بهر هوشی در pdf :

بهر هوشی

جهت داده شده از IQ
IQ در اینجا جهت داده می شود . برای کاربردهای دیگر IQ را ببینید .
بهر هوشی یا IQ نمره ای مشتق شده از یک مجموعه تستهای استاندارد است که برای اندازه گیری توانایی های ادراکی فرد بسط یافته اند . تست IQ به شیوه ای که خط کش بلندی را اندازه می گیرد (قطعی) هوش را اندازه گیری نمی کند ، بلکه در عوض به شیوه ی اندازه گیری سرعت (نسبی) است .

برای افراد حاضر در شرایط رایج دنیای گسترش یافته ، IQ بسیار برماندپذیر است ، و با دوره ی نوجوانی تأثیر محیط خانواده بر IQ قابل ردیابی نیست . نمرات تست IQ با برآوردهای ساختار مغز و عملکرد آن و همچنین اجرای امور ساده ای مرتبط است که هیچکس نمی تواند طی چند ثانیه آن را تکمیل کند
IQ با موفقیت دانشگاهی مرتبط است ، همچنین نتایج مهم زندگی مثل موفقیت شغلی ، پیشرفت اقتصادی

اجتماعی ، و آسیب شناسی های اجتماعی را پیش بینی می کند . کارهای اخیر رابطه بین IQ و سلامتی ، عمر طولانی ، و سواد عملی را نشان می دهند .
محتویات
1 . تاریخچه
2 .پراکندگی نمرات IQ
3 . IQ و فاکتور کلی هوش
4 . ژنتیک در مقابل محیط 1 ـ 4 محیط

2 ـ 4 رشد
3 ـ 4 تأخیر ذهنی
4 ـ 4 IQ ، تحصیل ،و درآمد
5‌ ـ 4 پسرفت
5 . IQ و مغز 1 ـ 5 سایز مغز و IQ

2 ـ 5 مناطق مغزی مرتبط
6 ـ تأثیر FIYnn
7 ـ ارتباطات و وابستگی های IQ
1 ـ 7 سرعت و IQ
2 ـ 7 مذهب و IQ
3 ـ 7 سلامت و IQ
4 ـ 7 رشد اقتصادی و IQ
8 ـ صحت عملیاتی
9 ـ سیاست عمومی
1 ـ 9 کاربرد IQ در سیستم قانونی ایالات متحده

10 . صحت و انجام تستهای خاص
11 . ساختار اجتماعی

1 ـ 11 سوء برآورد انسان
2 ـ 11 عقیده ی انجمن روان شناسی امریکا
12 . بهبود IQ
13 . مناقشه
14 . ماده ی پایانی
1 ـ 14 همچنین ببینید
2 ـ 14 روابط خارجی
3 ـ 14 منابع

تاریخچه

تلاشهای اخیر تستهای ذهنی تلاشهای ببر فرانیس گالتون (1863) و جیمز کاتل 1 (1888) را در بر می گیرد . این تستها بیشتر از تستهای ذهنی تستهای جسمی بوده است . اهمیت آنها در گسترش این ایده است که IQ یک فرد قابل اندازه گیری است و از فرد به فرد متفاوت است . همچنین آنها پراکندگی های نرمالی از تستهای ذهنی پیشنهاد کردند که در جمعیت بزرگتری نتیجه می دهد .

1 . GALton
2 . (jemzkatel)

آلفرد بینت و همکارش تئودورسیمون مقیاس بینت ـ سیمون را در 1905 ابداع کردند ، که برای شناسایی دانش آموزان استفاده می شد که از کمک اضافی در مدرسه بهره می بردند . فرض آنها این بود که نمرات پایین تر نیاز به تدریس بیشتر را نشان می دهد نه عدم توانایی در یادگیری را . تفسیر هنوز توسط بعضی دانش آموزان ادامه دارد .

بینت به طرز چشمگیری ادعایی نکرد که تستش به درستی هوش را اندازه می گیرد . در این مقاله”مترهای نوین برای تشخیص سطح هوشی افراد غیر طبیعی ” می گوید که :
“این مقیاس به درستی امکان اندازه گیری هوش را نمی دهد ، چون کیفیتها و ویژگی های هوشی روگذار پذیر نیستند ، و بنابراین مثل سطوح خطی قابل اندازه گیری نیستند ، اما برعکس در میان یک طبقه بندی ، یک سلسله مراتب هوشهای مختلف هستند ؛ و برای ضرورتهای عمل این طبقه بندی با یک اندازه گیری برابر است . “
(http : //psychclassic . yorku . ca / Binet / binet . httm)

در سال 1910 ، هنری اچ گودارد سه طبقه بندی را برای “عقب افتاده” بر مبنای نمرات IQ پیشنهاد کرد : احمق (IQ 70 ـ 51) ، (IQ 50 ـ 26) ، و کانا(IQ 25 ـ 0) . این رده بندی استاندارد تحقیق هوش برای چند دهه است .
در سال 1916 ، روانشناس دانشگاه استانفورد یعنی ترمان” بازنگری استانفورد از تست بینت ـ سیمون” را منتشر کرد ، که در اصل به عنوان تست استانفورد ـ بینت شناخته شد . این به رایجترین تست اجرایی برای چند دهه تبدیل شد . واژه ی “بهر هوشی” که در آن نمره ی هر دانش آموزی بهرهی سن ذهنی تست شده اش با سن واقعی اش است ،توسط ترمان از پیشنهاد 1912 روان شناس آلمانی ویلیام استم اتخاذ شده بود . این به تست پالایش یافته ی گسترش یافته توسط رابرت یرکس برای تقویت ارتش ایالات متحده منتهی شد .

امروزه ، متداولترین تست اجرایی IQ تست WISCIII است ، در اصل توسط دیوید و شلر در سال 1974 گسترش یافته است . تست III – WISC از 10 نوع سؤال تشکیل شده که با دشواری و نوع مهارتی طبقه بندی شده است (مقیاسهای عملی و کلاسی) . یک ورژن ویرایش شده ، WISC IV ، در سال 2003 منتشر شد و مرتباً در برآوردها کاربرد دارد . گرچه ، تفسیر ترکیبات مختلف مقیاسهای فرعی هنوز در دست تحقیق است . نوع مورد توجه دیگر تست IQ مقیاس بِیلی از رشد جنین است که به عنوان بهترین ابزار سنجش رشد ادراکی در نوزاد تصور می شود .

امروزه ، تستهای غیر رسمی IQ رایج اند ، اما در بهترین برآورد دقیق هستند . این تستها مجوز کارشناسی ندارند و محدودیتهای قابل ملاحضه ای مثل تعداد کم سؤالات و کمبود محدوده ی زمانی از جمله محدودیتهای آن است .
پراکندگی نمره ی IQ
454
هیچ یک از تعاریف فوق یک توضیح کاملاً رضایت بخش از رفتار غیر طبیعی فراهم نمی کند . در اکثر مثالها تمامی چهار معیارها آماری ، اجتماعی ، تعادل پذیری رفتار ، و درماندگی فردی ـ در تشخیص آسیب شناسی روان کاربرد دارند . تعریف رسمی غیر طبیعی (نابهنجاری) که بر مبنای عدم توانایی فرد برای قضاوت بین درست و غلط ، فرد را دیوانه اعلام می کند برای اهداف تشخیصی رضایت بخشی کمتری از هر معیار فوق دارد . باید تأکید شود که دیوانگی واژه ی قانونی است و در بحث آسیب شناسی روان مورد استفاده ی روان شناسان نیست .
دشواری در توصیف بهنجاری
تعریف بهنجاری دشوارتر از نابهنجاری است ، مخصوصاً در یک تغییر سریع و جامعه ی پیچیده ای مثل ما . به طور سنتی روان شناسان بر تطبیق فرد با محیط تمرکز کرده اند . رفتارهای شخصیتی نرمال آنهایی هستند که به افراد در تطبیق با دنیایی که آن را دریافته اند کمک می کند ـ تا با دیگران کنار بیایند و در جامعه موقعیت مناسب پیدا کنند . بیشتر روان شناسان حالا احساس می کنند که واژه ی” تطبیق” اگر با هماهنگی با کار و تفکرات دیگران برابر باشد ، برای توضیح شخصیت سالم

ارتباطات منفی بسیاری در بر دارد . آنها بیشتر بر ویژگی های مثبت تری مثل فرد گرایی ، خلاقیت و تحقق پتانسیل فرد متمرکز می کنند . برای مثال ، ما سُلو تصور کرد خود واقع انگاری بالاترین انگیزه های انسانی باشد . بیشتر افراد خود واقع انگار (صفحه ی 392 ) به عنوان افراد سالم ذهنی تلقی می شوند .
از سوی دیگر ، افراد کمی قادرند پتانسیل خود را تا حدی که خود واقع انگاران ماسلو بدست آورد

ه اند ، کشف کنند (مثل مارتین لوتر کینگ( ، پاولف کازالز ، آولای استونسون ، والینور روز ولت ) . بیشتر ما زندگی های نسبتاً منظمی را رهبری می کنیم که با تقاضاهای نامحدود و غیر قابل شمارش موجودیت روزانه محدود شده است . با این حال به عنوان نامتعادل یا بیمار روانی تصور نمی شویم . اکثر افراد معیار مارسلو را برآورد نمی کنند .
علی رغم کمبود توافق در تعریف شخصیت نرمال ، اکثر روان شناسان با ویژگی های ذیل به عنوان شاخصی از سلامتی ذهنی درست توافق دارند . این ویژگی ها بین سلامتی ذهنی و بیماری ذهنی تفاوت نمی گذارد ؛ اینها رفتارهایی را نشان می دهند که فرد نرمال مقدار بیشتری از فرد شناخته شده به عنوان نابهنجار آن ها را دارد .

آی کیو و نژاد
سه استراتژی مهم برای تحت الشعاع قرار دادن یک موضوع شامل معرفی چیزهای نامربوط ، تحریک تعصب او ، و برانگیختن تمسخر ;. بر جن ایوانس ، تاریخ طبیعی پرت و پلا
آی کیو نمایانگر “بهره ی هوشی” است . آی کیوی یک فرد تصور می شود برآوردی از هوش فرد باشد . هر چه امتیاز IQ بیشتر باشد ، هوش بیشتر است . گرچه ، این نادرست است چون فرض می کند که فقط یک نوع هوش وجود دارد . اکثر افراد فکر می کنند که افرادی با حافظه ی خیالی ، بعضی با ذهنهای ریاضیاتی ، بعضی با نبوغ موسیقی ، برخی با مهارت مکانیکی ، بعضی با واژگا

ن خوب وجود دارند ، بعضی در درک تشبیهات ، بعضی در ترکیب ، بعضی در یکدست کردن و غیره خوبند . بعضی افراد در بیش از یکی از این رفتارها عالی اند . دقیق ترین ادعایی که یک فرد می تواند در مورد تستIQ داشته باشد آن است که این تست IQ را می سنجد .
تحقیق در مورد IQ و نژاد توسط آرتور جنسن ، ویلیام شاکلی ، هرنستین و موری (منحنی بِل) و دیگران هیچ رابطه ی قابل توجهی را میان نژاد و هوش نیافته اند . آنها روابطی میان نژاد و هوش یافته اند ، که برای حمایت از این عقیده ی کلی استفاده شده که بعضی نژادها به طور عقلانی در پایین دیگر نژادها هستند تعداد کمی انکار می کنند که نژادهای متعددی وجود دارد یا این که تفاوتهای شخص فیزیکی و فرهنگی میان گروههای مختلف نژادی وجود دارد . از زمان انتشار مقاله ی 1972 ریچارد لوانتین ” سهمیه بندی تنوع انسانی” در بیولوژی تکاملی این عقیده که نژاد یک ساختار اجتماعی است را اکثر دانشمندان پذیرفته اند . آن دیدگاه را آرماندماری لروی مورد چالش قرار داد . یعنی کسی که بحث می کند خطای نوانتین این است که :
وی به یک ژن در یک زمان نگاه کرده و نتوانسته نژادها را ببیند . اما اگر بسیاری ـ چند صد

تا ـ ژن مختلف همزمان با هم تصور شوند . آن گاه انجام چنین کاری بسیار راحت است . در واقع ، پژوهش 2002 توسط دانشمندان در دانشگاه کالیفرنیای واستانفورد اثبات کرد که اگر یک نمونه از افراد از سرتاسر جهان توسط کامپیوتر به 5 گروه بر مبنای شباهت ژنتیکی طبقه بندی شوند . گروههایی که حاصل می شوند برس اروپا ، آسیای شرقی ، امریکا و استرانها هستند کم و بیش نژادهای اصلی انسان شناسی سنتی .
اساساً ، دیدگاه لِروی یک بازگشت به دیدگاهی است که قبل از رواج دیدگاه لوانتین برتری

داشت . یک عقیده ی متداول شده است که نژاد به طور ژنتیکی به شیوه ای مشابه مثلاً ، رنگ چشم ، تعیین می شود . داشتن یک ژن خاص یا مجموعه ژنها بدان معناست که شما چشمان آبی دارید . همچنین ، داشتن یک مجموعه از ژنها یک تورا قفقازی می کند . همیشه پذیرفته شده که تشکیل ژنتیک فرد یک فاکتور مهم در هوش فردی در نواحی خاص در ویژگی های فیزیکی است که با نژادهای مختلف ، رنگ پوست ، پهنای بینی ، شکل چشمهاو غیره همراه است . گرچ

ه ، باید با تفاوت فوق العاده در هوشها میان افراد هر نژاد مشخص شود ، که محیط زیست نسبت به نژاد عامل تعیین کننده ی بسیار مهمتری است ـ حداقل در مسافت کوتاه گرچه ، در طول مسافت طولانی مثلاً در دوره های هزار ساله ، محیط زیست یقیناً تعیین می کند که ویژگی های فیزیکی در گروه تحول پیدا می کنند . به نظر می رسد این به طور حتمی بگوید که هر چه تفاوتهای ژنتیکی در میان نژادها وجود دارد به احتمال زیاد به علت انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی است . همچنین به نظر می رسد که به طور حتمی دلالت می کند که عقیده ی نژاد خالص یک عقیده ای

پوچ است . حتی اگر قشریان درست بگویند و آدم و حوای اولیه وجود داشته باشد نمی توان ادعا کرد که نژاد خالص باشد . هر نژاد با توجه به فرآیندهای طبیعی از قبیل انتخاب طبیعی تحول و تکامل می یابد .
داده هایی در مورد نژاد
با توجه به علوم نویسنده و بورا بلوم حدود 15 درصد اختلاف ژنتیکی در بین هر دو فرد وجود دارد ، کمتر از نیمی از آن حدود 6 درصد ، با گروه بندی های نژادی شناخته شده توجیه می شوند . بنابراین یک فرد سفید پوست تصادفی انتخاب شده می تواند به راحتی به لحاظ ژنتیکی به یک فرد آفریقایی نزدیکتر از یک سفید پوست دیگر باشد . (بلوم 1)

جوزف گریوز ، یک بیولوژیست تکاملی افریقایی ـ امریکایی در دانشگاه ایالت آریزونا ـ غرب در Tempe ، ذکر می کنند که اکثر افراد و محققانی که می کوشند بین توانایی های مختلف طبیعی و رنگ پوست رابطه ی بنیاد بگذارند وراثت شناس نیستند .
این افراد ژنتیکهای تکاملی را نمی شناسند . آنها در مورد موضوعات جالب نژاد و بیولوژی صحبت می کنند . و فکر می کنم چون ، هیچ نژاد واقعی وجود ندارد ، تعجب می کنم این موضوعات چه هستند . این مرا عصبانی می کند که مجبورم از تحقیقاتم زمان بگیرم (در ژنتیک شناسی پیری) تا در مورد چیزهایی
1 . BLoom

بحث کنم که حتی نیازی به بحث ندارند (بلوم) .
سی ، لورینگ بریس ، انسان شناس در دانشگاه میشیگان ، ادعا می کند که” نژاد یک کلمه ی چهار حرفی بدون مبنای واقعیت زیست شناسی است” (بلوم) .
البته ، ویژگی های فیزیکی مثل رنگ پوست ، شکل پلک ، رنگ چشم ، بافتار مو وغیره به طور ژنتیکی تعیین شده است . همچنین درست است که استعداد فرد برای نوع خاصی از هوش عمدتاٌ به فاکتورهای ژنتیکی بستگی دارد . تا جایی که می دانم ، هیچ کس هنوز رابطه ی میان ژنهای تعیین کننده ی مثلاً استعداد موسیقی یا قدرت تجسم یا تفکر انتزاعی ، و ژنهای تعیین کننده ی مجموعه خصوصیات فیزیکی ای که اکثر افراد به عنوان اروپایی و افریقایی شناخته می شوند ، نیافته اند . اگر می خواهید بفهمید که چرا آسیایی ها در دانشگاههای کالیفرنیا بسیار نشانگرند در حالی که سیاهان و اسپانیایی ها کمتر از حد نشانگرند ، احتمالاً برای پاسخ ژنتیکی بیهوده جستجو کرده اید . آنهایی که به چنین چیزهایی علاقمند هستند بهتر است به ساختار خانوادگی ، سنتهای قومی ، و شرایط اجتماعی نگاه کنید .

ارتباطات جعلی
برای مرتبط کردن نژاد و هوش به اسم علم و متوجه کردن جهان به شما یک شاهکار کوچک نیست . آیا می تواند امتیازات ، آمار ، باشد که افراد را تحت تأثیر قرار می دهد ؟ احتمالاً نه . حتی پیچیده ترین آنالیز آماری که بین phlogiston و ether رابطه ای را اثبات می کند امروزه شنونده ای ندارد . پس ، چرا نژاد / هوش شنوایی کمی دارد ؟ هر فرد منطقی چگونه می تواند مفاهیمی مثل آریایی یا خلوص نژادی را جدی بگیرد ؟ احتمالاً بعضی افراد این چیزها را وابسته به بنیانگذاری قدرت ادعا

می کنند . عضوی از یک نژاد خالص بودن یک روش سریع و ساده برای بنیانگذاری تفوق یک فرد اسعضویت آسان است . شما در آن متولد شده اید . نژاد درست بودن به فرد حق برتری می دهد و عدم تساوی را بدون در نظر گرفتن نقصهای فرد توجیه می کند . همچنین تبعیض نژادی را توجیه

می کند ، چون اگر افراد درون پایه موفق هستند ، باید افراد واقعاً عالی را از وراثت حقیقی شان فریب داده باشند . همین طور اعتقاد به چیزهایی در مورد خود را که صحت عینی و واقعی ندارد را توجیه می کند . یک انسان واقعاً دون مقام می تواند تفکر در مورد خودش به عنوان فرد ممتاز را بدلیل عضویت نژادی اش توجیه کند . وی می تواند هر شکست یا ناکفایتی را توجیه کند و آنها را به امتیاز غیره منصفانه ی اعطا شده به کسانی نسبت دهند که او دون رتبه تصور می کند . او حتی

می تواند خود را به تفکری فریب دهد که رنگ غیر سفید پوستش سفید است . اینکه او تا حدی

استحقاق دارد در موفقیتهای هر فردی در نژاد سفیدش سهیم باشد . (از من انتظار داشته اند که سفید را در چندین فرم مربوطه به نژادم چک کنم ، هر چند در مقایسه با یک ورق سفید کاغذ ، رنگ پوست من به وضوح سفید نیست ، بلکه قهوه ای روشن است . تعداد کمی افراد سفید پوست دیده ام که سفیدند حداقل در نواحی پوست که در اصل در معرض دید هستند سفید نیستند . در واقع افراد سفید ـ زالها ـ از تمام نژادها هستند . )

اگرچه ، حتی اگر چنین چیزی مثل نژاد خالص وجود داشته باشد ، این حقیقت در نظر گرفتن آن نژاد برتر از نژادهای دیگر را توجیه نمی کند . ممکن است فرد حتی برای حقارت چنین نژادی دلیل بیاورد . طبیعت به وضوح خاستار تنوع است . شانس بقاء تحت شرایط متفاوت و متغیر به محض متنوع تر شدن گونه ها افزایش می یابد . شباهت بسیار زیاد به معنای فاجعه ی نژادی ، انقراض است ، در حالی که تفاوت به معنای بقای بعضی اعضای گونه هاست اگر فاجعه ای وارد شود . همچنین ، یک گونه با تفاوت های هوشی متعدد همچنین افرادی با درجات مختلف این هوشها می تواند علامتی از برتری باشد ، حداقل به لحاظ بقای بالقوه ی نژاد .

آیا مطالعاتی بدون ارزشند که اثبات می کنند آفریقایی ـ آمریکایی ها یا آسیایی ها به طور متفاوتی از آمریکاییهایی به اصطلاح “سفید پوست” در تست استاندارد IQ عمل می کنند ؟ به عبارتی دیگر آیا کار افرادی مثل هرنستین و موری بی ارزشند . نه . این داده های ارزشمندی است ، اما همچنین به علت تاریخ سیاسی تبعیض نژادی ما انفجاری هم هستند . چنین اطلاعاتی به طور غیر قابل اجتنابی توسط برتری گرایان سفید پوست مورد استفاده قرار می گیرند برای اهداف سیاس

ی اشان تحریف می شوند و برای اصلاح روابط نژادی در آمریکا استفاده نمی شوند بلکه برای تحریک نزاع نژادی بیشتر به کار می روند . چنین اطلاعاتی عمدتاً شامل وابستگی است . و در حالی که روابط می بایست دانشمندان تجربی معمولی از افراد بی اهمیت ار قانع کنند ، برای محقق نژادی روابط قلب و روح کارشان محسوب می شود . جنجالی که منحنی بِل ایجاد کرد سریعاً خاموش شد چون حماسه ای مداومی در آنجا رخ داد که ارزش سرگرمی و سیاسی اش را به زور ستاند . آزمون او جی سمپوسون . در واقع ، هرنستین و موری ، در فصل به فصل ، خاستار اصطلاحات سیاسی

 

برای بهبود موقعیت اجتماعی سیاهان در آمریکا هستند . اینها فراخوانهای ریاکارند ، ولی با این حال با این عقیده که شرایط اجتماعی سیاهان در آمریکا به علت فاکتورهای ژنتیکی است ناسازگار است . اگر ژنها به طبقه محروم سیاهی از جوانان تبهکاری منتهی شود که یکدیگر را روزانه تقریباً در هر شهر آمریکایی می کشند ، آنگاه در فراخوانی برنامه های حرفه ای یا تحصیلی ارزشی ندارد ، در تأکید بر تغییر توجه برای زنان و مردان سیاه پوست در خانواده هایشان سودی ندارد ، حتی در فراخوان برتری گرایی لوئیس فاراخان با راهپیمایی میلیونی اش هم سودی وجود ندارد .

کسی نمی تواند انکار کند که اکثریت مردان جوانی که یکدیگر را در جنگهای تبهکاری می کشد اغلیت هستند . اما فرد می تواند انکار کند که دلیل خشن بودن آنها و غیر اخلاقی بودنشان به دلیل نژادشان است . این اشتباه است و اهانتی به اکثریت سیاهان و دیگر اغلیتهایی است که پاک نهاد هستند ، افرادی که جاودانگی کمتری دارند کسی نمی تواند تکذیب کند که اغلیت ها به عنوان یک گروه کم سودند و در دانشگاها و کالج های ما و در حرفه ها و فعالیت های تجاری ماهرانه کمتر از حد نشانگرند . اما فرد می تواند تکذیب کند که دلیل کم نمایانگری اغلیتها بدان علت است که نژاد آنها ایشان را به لحاظ ژنتیکی دون و ناتوان از رقابت با “سفید” پوستان آمریکایی

یا وکیل یا معلم یا مکانیک اتومبیل و غیره کار نمی کنند ، و این به علت نژادشان است .
احتمال دارد که روزی قادر باشیم به افرادی از نژادهای مختلف نظر بیندازیم و آنها را به عنوان انسان ببینیم بدون از دست دادن این نظر که چه چیزی در مورد عضویت نژادی یا قومی خاص ومنحصر به فرد است . لازم نیست که کوررنگ باشیم . نباید تلاش کنیم که تفاوهت های نژادی را نادیده بگیریم اما باید در دیدگاه درست درک شود : مهم در شکل دهی ما ، اما نامرتب به موقعیتمان به عنوان انسانی توانمند هم در بالاترین رفتار اخلاقی و عقلانی و هم در گمراهی وحشی و بی لیافتی ابلهانه .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین در دشت سلم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین در دشت سلماس در pdf دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین در دشت سلماس در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین در دشت سلماس در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین در دشت سلماس در pdf :

هدف اصلی این تحقیق شناخت و ارزیابیعلّت افت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین دردشت سلماس میباشد بدین منظور کلیه اطلاعات جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نقشه های افت آب زیرزمینی و پدیده نشست در قسمتهای مختلف دشت محاسبه شده است. نتایج تحقیقات نشان میدهد در دشت سلماس به میزان 70 متر افت آبهای زیر زمینی وجود دارد که دلیل آن وجود چاه های آب به منظور آبیاری اراضی کشاورزی می باشد. افزایش تعداد و تخلیه بیش از حد منابع آب زیر زمینی دشت سلماس از طریق چاههای بهره برداری بیانگر اعمال استرس و کسری مخزن غیر قابل جبران طی سالهای90-80میباشد. همچنین در دشت سلماس نشست زمین با افت سطح آب زیرزمینی و همچنین اکفیرهای محصور و نیمه محصور که از مواد آبرفتی تحکیم نشده و نیمه تحکیم شده تشکیل یافته باشند ارتباط زیادی دارد.

واژههای کلیدی

دشت سلماس، افت آب زیرزمینی، نشست زمین

-1 مقدمه

خطر نشست بر اثر افت آب های زیرزمینی یک خطر جهانی است و در مقیاس جهانی مورد توجه قرار گرفته است. در دهه های اخیر حالت تصاعدی این پدیده همراه با اوج صنعتی شدن، شهر نشینی شدن و پمپاژ بی رویه از آبهایزیرزمینی جهت مصارف کشاورزی مشاهده شده است. با توجه به اینکه نشست زمین معمولاً در محدوده بزرگی صورت میپذیرد معمولاً مقابله با آن مشکل می باشد.

آبخوان محدوده مطالعاتی دشت سلماس براساس داده های سطح آب چاههای مشاهده ای از نوع آزاد و تحتفشار می باشد طبق اطلاعات بدست آمده در سال آبی 90 در این دشت 25 دهنه چشمه بوده و دارای 57رشته قنات میباشد، متاسفانه با توجه به شرایط مورفوکلیماتیک، خشکی فزاینده محیط، برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی و استفاده غیراقتصادی از آبهای کشاورزی، حجم ذخایر آبهای زیرزمینی به حداقل ممکن رسیده و کیفیت و ویژگیهای هیدروشیمیائی آن تنزل یافته و شور شده است.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله نقش تولید علم در توسعه یافتگی جوامع، موانع و راهکارهای تولید علمی در گروه پزشکی ایران در pdf :

افزایش دسترسی به آموزش عالی و حرکت به سوی همگانی کردن آن، از پیش شرطهای اساسی توسعه علوم و فناوری در کشور است. در این مقاله سع شده است با بررسی افزایش تقاضا برای بهره مندی از آموزش عالی در علوم پزشکی، تبیین مفهوم همکاریهای علمی بین‌المللی و بررسی تاثیر آن بر توسعه علمی، موانع اصلی تحقق آن در ایران مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهکاریهایی برای رفع این موانع و ارتقای سطح علمی ارائه گردد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق حمل و نقل در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق حمل و نقل در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق حمل و نقل در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق حمل و نقل در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق حمل و نقل در pdf :

جابجایی و انتقال دادن انسانها و یا اموال و کالا ها از جایی به جای دیگر در قلمرو حمل و نقل قرار می گیرند. این مسئله در واقع یکی از مشغله های مهم انسانی از ابتدایی ترین تا پیشرفته ترین مراحل توسعه بوده است.راهها و وسائط نقلیه دو رکن اساسی حمل و نقل می باشند .در گذشته که انسان مسافات زیادی پیموده و یا از پا و یا سر انسان بعنوان وسیله حمل و نقل استفاده می کرد نیازش به راه محدود بود اما از زمانی که به تولیدات زیاد پرداخت نیاز به ایجاد راههای بهتر و جاده هایی با مشخصات فنی و مناسب احساس کرد .تا اینکه امروزه استفاده از وسایل نقلیه غول پیکر و سریع السیر و راههایی در زمین و هوا و دریا با کیفیتهای بسیار بالا امری غیر قابل اجتناب گردیده است.
ملل شرق با توجه به قدمتشان دارای گنجینه های ارزشمندی از تمدن بشری هستند و شهر نیز به عنوان یکی از این آثار و در واقع مهد آثار مختلف تمدن در این جوامع مطرح است. کشور ایران نیز بدین سابقه طولانی تمدن از این آثار بی بهره نبوده است. راه و راهسازی در میان ایرانیان چه در دوران باستان و چه در دوره های پس از آن همواره یک ضرورت بوده است. بر همین اساس باید علل گرایش ایرانیان را به راه سازی و به تبع آن توسعه و افزایش مهارت آنها در این بخش تا اندازه زیادی ناشی از شرایط و ویژگیهای حاکم بر سرزمین ایران دانست.
سیر تحول شهر سازی و شبکه حمل و نقل در ایران را می توان به سه دوره عمده تقسیم نمود:
1 ـ دوران باستان 2 ـ بعد از ظهور اسلام 3 ـ عصر جدید

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مقاله همسر آزاری در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مقاله همسر آزاری در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مقاله همسر آزاری در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مقاله همسر آزاری در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مقاله همسر آزاری در pdf :

همسر آزاری

همسرآزاری از آسیب های اجتماعی پنهان است که معمولاً در محیط بسته خانه شکل گرفته و سبب عدم اطمینان و از هم گسیختگی کانون خانواده می شود. قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده، در مرحله نخست، زنان و پس از آن کودکان و سالمندان و سرانجام مردان هستند.
همسرآزاری معضلی است که در قرون اخیر بیش از هر زمان دیگری در جوامع مورد توجه و بررسی کارشناسان قرار گرفته و شاید بهترین دلیل برای توجه به این امر، مطرح شدن مسئله حقوق زنان و آگاهی این قشر از حقوق و مزایای خود در برابر همسرانشان است.

مقوله همسرآزاری از جمله اخبار داغی است که اگر هر روز هم در صفحات حوادث روزنامه ها دیده نشود، دست کم هر چند روز یک بار با مطالبی به صورت گزارش یا مقاله های گوناگون به آن پرداخته می شود.

در اینجا کوشیده ایم تا با نگاهی گزارش گونه و تحلیلی این مسئله را مورد بررسی قرار داده و به نکات و راه کارهای تازه ای در این باره اشاره کنیم.
پدیده ای با عنوان آزار همسر و فرزندان مقوله ای است که به طور طبیعی در هر جامعه ای به صورت های گوناگون وجود دارد.

خشونت فیزیکی و بدنی مانند صدمه زدن به اشیای منزل و ضرب و شتم همسر یا خشونت روانی و کلامی مانند تحقیر، بهانه جویی نسبت به چهره و شرایط جسمانی زن و ابراز تنفر نسبت به بستگان وی و همچنین خشونت اجتماعی شامل منع اشتغال و تحصیل، ممنوعیت ارتباط با بستگان حتی به صورت تلفنی که بیشتر در استان های غربی کشور شایع است. خشونت اقتصادی مانند نپرداختن خرجی و در نهایت صدمات و آزارهای جنسی از طریق تحمیل نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وی به خاطر اعتیاد و غیره، مهم ترین و شایع ترین انواع همسرآزاری مردان نسبت به زنان است.

به طور کلی از هر 10 زن، پنج نفر و از 10 مرد، سه نفر یا بیشتر مورد آزار روحی و جسمی توسط همسر خود قرار می گیرند که آمار آزار جسمی در زنان بیشتر است. برای ریشه یابی چرایی و عوامل موثر در ایجاد و شکل گیری همسرآزاری، ابتدا باید تعریف جامع و مانعی برای آن ارائه داد.
برای همسر آزاری مصادیق بسیاری می توان یافت که نمونه بارز آن علاوه بر آن چه پیش از این نیز گفته شد، ضرب و شتم همسر است.عوامل گوناگونی مانند نوع جامعه پذیری فرد، نحوه پرورش وی، فقر فرهنگی و مسائل اقتصادی در همسرآزاری نقش زیادی دارند.

دکتر محمدرضا شمس انصاری ریشه های همسرآزاری را علاوه بر اختلالات روحی و روانی زوجین، فشارهای محیطی نیز می داند و می گوید: «فشارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی و نیز به دلیل این که فرد قادر نیست به خوبی از پس اداره زندگی خود برآید، سبب ایجاد انگیزه برای آزار همسر به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه می شود. اختلالات شخصیتی و زمینه های ژنتیکی هم از دیگر عوامل همسرآزاری است.»

این روان پزشک پزشکی قانونی می افزاید: «گاهی زن و شوهر پیش زمینه ذهنی داشته و تحریک پذیر می شوند و از نظر فکری منتظر جرقه ای برای آزار یکدیگرند. علاوه بر اینها، مهریه های سنگین و بعضاً غیرقابل پرداخت و دخالت اطرافیان نیز به این امر دامن می زند.»

دکتر شمس انصاری عدم علاقه و وابستگی زوجین به هم را نیز یکی دیگر از این عوامل می داند. وی بر این باور است که آزار همسر لزوماً آگاهانه صورت نمی گیرد و ادامه می دهد: «در بیشتر مواقع فرد نمی داند که حرکات و رفتارش برای طرف مقابل آزاردهنده است. از سویی هم مشاهده کتک ها، ناسزاها و رفتارهای ناشایست در خانواده و نیز داشتن افکار خرافی و نادرست از جمله شک به همسر و ترس از خیانت وی در خانواده، سبب نقش بستن این عوامل در ضمیر ناخودآگاه فرد و تأثیر در زندگی وی می شود.»پژوهشگران نیز بر این باورند که در حقیقت، ریشه همسرآزاری تک علتی نبوده و عوامل بسیاری به ویژه اعتیاد و الکلیسم با آن رابطه ای نزدیک دارند.

همسرآزاری همان که پیشتر هم گفته شد، خاص یک جامعه نبوده و معمولاً هم زنان بیش از مردان قربانی چنین آزارهایی می شوند. به طوری که در انگلستان از هر 10 زن یک زن به حد مرگ از شوهر خود کتک می خورد. در ایالت متحده نیز در هر 15 ثانیه زنی مورد تهاجم قرار می گیرد و این به روشنی نشان می دهد که خشونت علیه زنان، حتی در کشورهای به اصطلاح پیشرفته نیز وجود دارد.

در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، همسرآزاری و به ویژه زن آزاری، بخشی از فرهنگ و روال طبیعی زندگی بوده و زنان نیز آن را به عنوان یک مسأله عادی در زندگی خود پذیرفته اند. برای نمونه، به کار بردن جملاتی مانند مرد اگر زنش را کتک نزد مرد نیست یا غیرت ندارد و ; خود سبب ایجاد فرهنگ همسرآزاری در این جوامع می شود. در عربستان زن از حق و حقوق پایینی برخوردار است؛ تا آنجا که حق رأی، رانندگی، وکالت و; را ندارد و البته به آن معترض نیست! گاه همسران، به ویژه مردان چنین می اندیشند که با آزردن همسر خود و اختیار کردن همسر دیگری، زندگی شان بهتر خواهد شد و از این واقعیت غافلند که امکان دارد زندگی تازه از آنچه که پیش از این بود هم بدتر باشد.
این حقوقدان بر این باور است که در حقیقت برخی خشونت ها علیه همسر نسبی بوده که به فرهنگ یک جامعه بستگی دارد و نمی توان آن را به تمام جوامع ت

عمیم داد. وی در این باره می افزاید: «نظر به این که بیشتر خشونت ها علیه زنان صورت می گیرد، هر قدر زنان از حقوق خود آگاه تر باشند، این موضوع نیز کمرنگ تر می شود. در واقع می توان گفت که با اصلاح قوانینی که به ضرر و زیان زنان است، این مسئله کمتر می شود.»

اصولاً هرچه فرهنگ ضعیف تر و سواد کمتر باشد، آزار همسران نسبت به هم بیشتر و به صورت آزار جسمی شایع است. در طبقات مرفه و تحصیل کرده این معضل بیشتر به صورت آزار روانی وجود دارد که عوارض آن، گاه از آزار جنسی به مراتب بدتر است. همسرآزاری به طور کلی بیشتر متوجه زنان است؛ اما گاه مردانی که سن بالا و قدرت بدنی کمتری دارند یا دارای نقص و ایراد جسمی هستند نیز ممکن است توسط همسر خود که از آنان جوان تر است، مورد آزار قرار گیرند. به گفته دکتر خرمشاهی، بر اساس پژوهش های انجام شده، زنانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند به طور تقریبی 11 درصد بی سواد، 48 درصد دارای سواد ابتدایی، 38 درصد دیپلم و سه درصد بالاتر از دیپلم بوده اند.

همسرآزاری آسیبی است که به آسانی می تواند مقدمه ای باشد برای ابتلا به بیماری های صعب العلاج روحی و روانی. ایجاد انواع دردهای معده، پادرد، سردرد، ریزش مو، بیماریهای قلبی و همچنین افسردگی، بیماریهای روانی و; پیامد آزار و اذیتی است که همسران به صورت ناخواسته یا خودخواسته به یکدیگر روا می دارند.

دادگاه خانواده، راهی برای رهایی افراد- به ویژه زنان- برای مبارزه با آزار همسر و حفظ بنیان خانواده به خاطر فرزندان ابتدا راه حل صبر و بردباری پیش گرفته و در نهایت برای رهایی به دادگاه خانواده می روند؛ اما همیشه هم انگیزه مراجعه به دادگاه جدایی از همسر نیست و همیشه هم ماجرا به نفع فرد شاکی تمام نمی شود در پژوهشی که بر روی مراجعان به دادگاه خانواده صورت گرفته است، 60 نفر از صد نفر زنی که مورد آزار شوهرانشان قرار گرفته بودند، به دادگاه مراجعه کرده و 31 درصد آنها صرفاً برای طلاق، 60 درصد تنها برای زهرچشم گرفتن و تنبیه شوهر و الباقی به خاطر تشکیل پرونده و ایجاد سابقه برای اتفاقات احتمالی در آینده به آنجا آمده بودند.

در راهروهای دادگاه خانواده زنانی به چشم می خورند که هر یک با چهره های نگران و توأم با تشویش و اضطراب در پی احقاق حقوق خود آمده اند.این روزها دادگاه های خانواده چنان مملو از این زنان است که جایی برای راه رفتن ندارند. در پزشکی قانونی نیز چه بسیار زنانی دیده می شوند که آمده اند تا آثار ضرب و جرحی که بر آنان وارد شده را در آنجا ثبت و حق خود را طلب کنند.

زنی 42 ساله که به دادگاه خانواده آمده بود، می گفت: «10 سال است که با شوهرم ازدواج کرده ام که کارگر خانه ما بود. پس از ازدواج، دو دانگ از خانه ام را به نامش کردم. پس از چندی چون بچه دار نشدم، مرا تهدید کرد که اگر بقیه خانه را به نامش نزنم، دوباره ازدواج خواهد کرد تا بچه دار شود. من ساده وقتی این کار را کردم، متوجه شدم وی پنج سال است که ازدواج مجدد کرده و حالا به دنبال این هستم که خانه را از او پس بگیرم. او به اندازه ای آزارم می دهد تا مهرم را ببخشم و مرا طلاق دهد.»

زنی 24 ساله با گریه می گفت: «پس از ازدواج متوجه شدم که شوهرم الکلی و معتاد به مواد مخدر است. هنگامی که اعتراض کردم، مرا خام کرد و شبی به من گفت که تو هم استفاده کن. من هم چند بار پس از استفاده، احساس کردم که دارم عادت می کنم. روزی متوجه شدم که شوهرم به من خیانت کرده است. وقتی اعتراض کردم، به من گفت که اگر اعتراض کنی به خانواده ات می گویم که حشیش مصرف می کنی;»

مردی 39 ساله که با چهره ای برافروخته در راهروی دادگاه خانواده با کلافگی قدم می زد، می گفت: «از شش ماه پیش، همسرم دائماً در فکر بود و با من بدرفتاری می کرد تا او را طلاق دهم. من به خاطر پسر دوساله ام که نمی خواستم بی مادر شود، این کار را نکردم.»

وی نگاهی به دوروبرش می اندازد و می گوید: «همسرم غذا نمی پخت، به کارهای خانه نمی رسید و همه اش داد و فریاد به راه می انداخت. روزی به خانه آمدم و دیدم که به همراه بچه از خانه رفته و تا امروز در هر جا سراغ آنها را گرفته ام، کسی از آنها خبری ندارد و نتوانسته ام پیدایشان کنم.»
مسئولان مراجع قضایی کشور، عوامل بسیاری را از جمله مهریه های سنگین باعث به وجود آمدن چنین معضلاتی می دانند. قاضی حسینی ضمن بررسی این عوامل می گوید: «مهریه های سنگین که این روزها وجود دارد، گاه سبب اختلاف و درگیری زوجین با همدیگر می شوند، علاوه بر آن، مرد برای خلاص شدن از پرداخت مهریه، به قدری زن را مورد آزار قرار می دهد تا مهرش را ببخشد و جانش را رها سازد!»

رئیس شعبه 261 دادگاه خانواده می افزاید: «برای انسان اعم از زن و مرد، قانون ضوابط و مقررات ویژه ای مشخص کرده و البته بالاتر از قوانین جاری هر کشور، بحث مسائل اخلاقی و پای بندی به مسائل دینی و اعتقادی است. چنانچه از چارچوب ترسیم شده در تعاریف قانونی، اخلاقی و اعتقادی به ضرر شریک زندگی حرکت شود، با این رفتار موجبات رنجش خاطر وی را فراهم می کند.»

قاضی حسینی بر این باور است که برخی علل همسرآزاری ازدواج های هوسی و زودگذر است که دو طرف به اندازه کافی از یکدیگر شناخت ندارند و پس از مدتی به آزار هم روی می آورند.
از لحاظ آماری معمولاً برای همسر آزاری اطلاعات درستی در دست نیست،چرا که دست کم در کشور خودمان، زنانی که مورد آزار و تهاجم قرار می گیرند؛ اغلب به خاطر حفظ آبرو و بنیان خانواده یا وساطت فامیل این مسئله را کتمان کرده و حتی به دادگاه خانواده نیز مراجعه نمی کنند. عده ای هم از ترس بیشتر شدن آزارها، سکوت را به اعتراض ترجیح می دهند.
هر چند برای رهایی از آزار همسر راه های گوناگونی از جمله استفاده از قانون از طریق مراجعه به دادگاه های خانواده وجود دارد؛ اما این روش همیشه هم کارساز نبوده و تنها به صورت مقطعی بر این معضل سرپوش می گذارد.

کارشناسان بر این باورند که فرد همسرآزار، به ویژه فردی که به طور ناخودآگاه همسرش را آزار می دهد؛ اگر به خود نیاید، همواره این رویه را ادامه خواهد داد.
تجربه نشان داده که بهترین راهکار برای هر معضل و مسئله ای، در وهله نخست پیشگیری از آن و عوامل ایجاد کننده آن است. از این رو لازم است که هم خانواده ها و هم جامعه برای ایجاد و شکل گیری یک فرهنگ درست و ریشه یابی چرایی چنین معضلاتی بکوشند.
بالا بردن سطح آگاهی افکار عمومی از طریق رسانه، بهبود و ثبات اقتصادی، تربیت افراد و آموزش از کودکی و انجام مشاوره با کارشناسان می توانند از برخی مشکلات در خانواده بکاهند، باید به جوانان آموخت که نخست چرا و با چه هدف و منظوری تصمیم به ازدواج گرفته و ازدواج می کنند. در ثانی صرف ازدواج کردن و شروع زندگی مشترک آن قدرها مطرح نیست که حفظ و ادامه منطقی آن.
همسران باید به این باور برسند که شریک زندگی آنها نه تنها دشمنشان نیست؛ بلکه یگانه کسی است که در نهایت آنها را حمایت خواهد کرد و می توانند در شادی و غم مرهمی باشند بر روی زخم های یکدیگر و به هم تکیه کنند:
ما زمانی بهترین یاران عالم بوده ایم
در صف شادی و غم پشت سر هم بوده ایم
بی تعارف ما زمانی عاشق هم بوده ایم
روی زخم یکدگر همواره مرهم بوده ایم;
آنها باید بدانند که در دنیای ماشینی امروز، بستگان و فرزندان هر قدر هم که به آنها علاقه مند باشند و خود را موظف به رسیدگی به والدین در زمان پیری بدانند، باز هم نمی توانند جای خالی یک همسر خوب را برای والدین خود پر کنند.
اگر حسن نیت، عدم حساسیت های بیجا، همدردی و صداقت در بین زوجین وجود داشته باشد و طرفین ضمن انعطاف پذیری با یکدیگر هماهنگ شوند، کمتر شاهد خشونت و دعوا در خانواده ها خواهیم بود. در عین حال با چنین رویه ای در محیط خانواده، آموزش های غیرمستقیمی نیز درباره نحوه برخورد و رفتار با همسر به فرزندان داده می شود. بدین ترتیب آنها به طور ناخودآگاه می آموزند تا در آینده در زندگی مشترک خود چگونه با همسران شان به درک متقابل برسند.
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان بزرگترین رسوایى حقوق بشر در عصر جدیداست. این جمله اى است که یکى از مسؤولان سازمان عفو بین الملل بر زبان مى آورد ومعتقد است که این معضل فراگیر و شامل تمام فرهنگ ها و جوامع فقیر و غنی مى شود.
معضلى جهانى که البته از دیدگاه مدافعان حقوق بشر، قابل توقف ودرمان پذیر است، مشروط بر آنکه دولت ها همکارى کنند ؛ قوانین اصلاح شوند؛ زنان به حقوق خویش آگاه شوند ویک نهضت جهانى در حذف خشونت علیه زنان شکل گیرد تا خشونت در خانواده ، خصوصى تلقى نشود وخشونت در چارچوب جنگ ها وبحران ها نیز موضوعى ملى به شمار نیاید.
درسال 1993 براى نخستین بار جامعه بین المللى حقوق بشر، رسماً خشونت علیه زنان را حتى در زندگى خصوصى خانواده ها، به عنوان یکى از موارد نقض بنیادین حقوق بشر به رسمیت شناخت. در همان سال در کنفرانس جهانى حقوق بشر در وین، حقوق زنان ودختران به عنوان جزء لاینفک حقوق بشر اعلام شد و خشونت جنسى و همه اشکال آزار و بهره کشى جسمى، جنسى و روانى ناشى از تبعیض ، تعصب فرهنگى و قاچاق بین المللى زنان، مغایر با کرامت و حرمت انسان شناخته شد.
پروانه هاى فراموش ناشدنى
تعیین روز جهانى مقابله با خشونت علیه زنان به 25 نوامبر 1981 ، یعنى 24 سال قبل بر مى گردد.دراین تاریخ و در اولین جلسه بزرگ فمنیست هاى آمریکاى لاتین، که در بوگوتا پایتخت کلمبیا برگزار شده بود، 25 نوامبر سالروز قتل «خواهران میرابال» به دست رژیم نظامى مورد حمایت آمریکا در دومنیکن به عنوان روز جهانى مقابله با خشونت علیه زنان انتخاب شد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   111   112   113   114   115   >>   >