پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تأثیر نماز در بهداشت روانی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تأثیر نماز در بهداشت روانی در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تأثیر نماز در بهداشت روانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تأثیر نماز در بهداشت روانی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد تأثیر نماز در بهداشت روانی در pdf :

تأثیر نماز در بهداشت روانی

تآثیر نماز بر بهداشت روانی:
هر انسان طبیعی در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر می برد و تآثیر خواب بر روان و جسم انسان از دانسته های مسلم علم پزشکی است . بطوریکه امروزه تغییرات خواب انسان از پیش آگهی های مهم و قابل توجه در زمینه ابتلا به بیماریها ، به حساب می آید .

به عنوان مثال ، در اشخاص مبتلا به افسردگی ، میزان خواب به نحو چشمگیری ، افزایش و یا به ندرت کاهش می یابد . تغییرات خواب انسان در بیماریهای جسمی نیز بسیار چشمگیر است . بخصوص اگر تآثیر ناراحتی های روان انسان بر جسم او را در نظر داشته باشیم .و به یادآوریم که بیش از 60 درصد مراجعه کنندگان به بیمارستانهای عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند .

به این ترتیب ایجاد بهداشت خواب ، در واقع یک رکن مهم بهداشت روانی و جسمی به حساب می آید و هر عاملی که در تنظیم بهداشت خواب مؤثر باشد ، پیشگیری کننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی است.

امروزه تخستین اصلی که در ایجاد بهداشت خواب ، ائسط جدیدترین منابع علمی دنیا توصیه می شود بیدار شدن هر صبح سر یک موقع مشخص از خواب است .
یک نگاه کلی به جدول اوقات شرعی ، نشان می دهد ، که وقت نماز صبح ، در تمام طول سال ، با در نظر گرفتن ، تغییرات ناشی از حرکات وضعی و انتقابی زمین اساسی ترین گام را دز جهت رعایت بهداشت خواب و در نتیجه آن ، سلامت بدنی و تعادل روانی برداشته است .

تآثیر نماز بر بیماری افسردگی:

حدیثی از حضرت علی :
خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد به او کم خوابی و کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند .
دانش پزشکی ظرف چند دهه اخیر موفق به اکتشاف مهمی پیرامون خواب شده است و آن کشف بخشی مهم در طول خواب انسان به نام خواب REM بوده است . پس از آنکه حدود 45 دقیقه از به خواب رفتن انسان گذشت ، مرحله REM آغاز می شود و به مدت کوتاهی حدود 10 تا 15 دقیقه ادامه می یابد
در طول مرحله REM از خواب ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملاً بی حرکت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری کامل را نشان می دهد . بطوریکه در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است.

در طی درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره بالا می رود و حرکات سریعی در چشمان خرد دیده می شود که وجه تسمیه این مرحله نیز می باشد ( مرحله حرکات سریع چشم) و چنانچه شخص را دز این حالت بیدار کنیم به احتمال بسیار قوی ابراز می کند که در حال خواب دیدن بوده است .
مرحله پس از 10 تا 15 دقیقت متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و له طور دوره ای و بطور منظم تکرار می شود . با این وجود کل دوران در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک صبح به وقوع می پیوندد.

امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانیده است که در بیماری افسردگی یکی از تظاهرات مهم،افزایش یافتن طول خواب نسبت به میران طبیعی است . بطوریکه شخص افسرده به میزانی بیش از سایر اشخاص خواب می بیند . یعنی زمان بیشتری را در مرحله بسر می برد.

از این جها یک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ایجاد داروهایی است که کاهش دهنده مرحله خواب باشند . (‌از جمله داروهای ضد افسردگی 3 حلقه ای )علاوه بر این یک روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها برای کاهش میزان می باشد . زمان نماز صبح که در سوره مبارکه اسراء با عنوان ان قران الفجر کان مشهودا از آن نام برده شده اس و مورد تآکید فراوان می باشد . بگونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش دادن قابل ملاحضه میزان خواب در اشخاص می شود . چرا که خواندید قسمت اعضم خواب در حوالی صبح بوقوع می پیودند و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگلاهی کند در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب را گرفته است .

از این جهت بیداری صبحگاهی برای نماز خود به تنهایی م یتواند به عنوان واکسنی در پیشگیری از افسردگی و حتی دارویی در درمان افسردگی مطرح باشد
لازم به توضیح است که خواب در حد تعادل برای سلامت و رفع خساگی لازم است اما زیادی آن منجر به مشکلات مختلف از جمله افسردگی می شود و نقش نماز بعنوان متعادل کننده میزان مطرح است.

تآثیر نماز بر شادابی جسم و روان:
حدیثی از پپامبر اکرم :
مومن ؟ شوخی کند و لبخند بر دهان باشد و منافق بد خلق و گره ابرو.
.امروزه ضرب المثل ایرانی خنده بر هر درد بی درمان دواست مصداق کاملاً علمی پیدا کرده است . دانش پزشکی در قرن حاضر به وضوح میداند ، اشخاصی که اصطلاحاً یک لب و هزار خنده گفته می شوند ، نسبت به آنان که به اصطلاح با خودشان نیز قهزند ! و نسبت به زندگی بدیبن و عبوس هستند ، بسیار کمتر دچار بیماری جسمی و روانی می شوند .

به این ترتیب هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند ، در واقع به سلامتی جسم و روان او کمک کرده است. اما نکته بسیار مهمی که دانش طب به بشر آموخته است ، این مطلب ایت که شادابی و افسردگی انسان در سلسله اعصاب مرکزی انسان است و ما این مطلب را در ادامه مباحث 40 نکته پزشکی پیرامون نماز از جمله مبحث تعادل ناقلهای عصبی روشن تر خوایهم کرد.

اما در اینجا ذکر همین نکته کافی است که مثلاً افزایش یک ماده شیمیایی به نام دوپامین در بدن سبب می شود ، که انسان بدون آنکه خود بخواهد ، دچار ناراجتی و کاهش این ماده نیز سبب شاد شدن غیر ارادی انسان خواهد شد .

بعنوان مثال ، عصبانیت و ناراحتی غیر ارادی و بدون علت صبحگاهی که حالت شدید آن بعنوان ملانکولی یا همان مالیخولیا ( افسردگی درونزاد صبحگاهی ) شناخته می شود ، در اثر تغییرات و کم و زیاد شدن همین مواد شیمیمایی بوقوع می پیوندد.

اما از جمله این مواد شیمیایی داخل بدن که به صورت غیر ارادی سبب شادی انسان می شود و به او شعف و شنه بی نظیر می بخشد ، ماده ای به نام کورتیزول می باشد ..که میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی بشدت افزایش می یابد و در صورت بیداری انسان در این ساعات ،‌لذت و شعف سرمست کننده ای نصیب او می شود که بی شک بر زندگی او در تمام طول روز تآثیر گذار است.

افزایش کورایزول در ساعات صبح و ارتباط آن با سرخوشی صبحگاهی ، که امروزه از مسلمات پزشکی است ، در واقع ائوجیه قابل توجهی بر همه مضامینی که در فرهنگ و ادب و عرفان پیرامون اسرار سحر معرفی می شوند ارائه می دهد .
از نمونه توجه بسیار به سرخوشی و شادابی سحرگاهی و تآثیر آن در زندگی انسان در اشعار خواجه شیرین سخن شیراز حضرت حافظ بسیار می توان یافت :

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
ضرب المثل ایرانی مشهور که منسوب به بزرگمهر می باشد . یعنی : سحر خیز باش تا کامروا باشی نیز اشاراتی نغز به تآثیر بیداری صبحگاهی بر زندگی شادکامانه و سعادت آمیز دارد .
به این ترتیب واضح است ، امر واجب نماز صبح با ارزانی داشتن بیداری صبحگاهی به انسان تقدیم کنده شادابی جسم و روان به ا می باشد . یک نتیجه مهم این شادابی ،سلامت جسم و روان خواهد بود .

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم

تآثیر نماز بر بیماری فشار خون:
افزایش فشار خون یکی از شایعترین دلایل مراجعه به پزشک در سرتاسر دنیاست . بعنوان مثال یکی از جدیدترین آمار ها ، در ایالات متحده آمریکا، شاغترین بیماریی که افراد را ناگزیر بع استفاد از دارو، می کند افزایش فشار خون ذکر کرده است ،به علت عوارش خطرناک و متعددی که این بیماری در بسیاری از اغضای بدن از جمله قلب و مغز و کلیه و چشم و ;. دارد ، سعی و اهتمام فراوانی در دانش پزشکی برتی پیشگیری و کنترل این بیماری در پیش گرفته شده است.
در تمامی منابع معتبر علمی ، برای پیشگیری از ابتلا به افزایش فشار خون و همچنین کنترل تعداد زیادی از بیماران که افزایش فشار خون در حد خفیف یا متوسط دارند ، رعایت برخی اصول و استفاده از درمانیهای غیر دارویی توصیه می شود . درمانهای غیر دارویی ضمن آن که هزینه چنانی را بر بیمار تحمیل نمی کنند . در پایین آوردن فشار خون و ممانعت از برز و پیشرفت آن مؤثرند .

از جمله چهار درمالن اولیه و بسیار مهم غیر دارویی که در منابع جدید علمی برای کنترل فشار خون مورد
توجه قرار می گیرند ، عبارتند از : 1- کاهش دادن اضطراب و استرس عا 2- کاهش یا عدم مصرف الکل
3- کم کردن وزن 4- انجام ورزش های سبک بطور منظم در شبانه روز .

اما با توجه به نقش بسیار مهمی که نمازهای واجب یومیه ، در ایمن کردن انسان در مقابل استرس ها و مشکلات گوناگون زندگی ایفا می کنند ( از جمله تآثیر نماز بر اضطراب ) و نیز با توجه به الزامی که نماز به شخص نمازگزار مبنی بر عدم مصروف مشروبات الکی می دهد ، می توان این امر را قدم مؤثری در پیشگیری و کنترل فشار خون تلقی کرد .

از طرفی نماز با حرکات موزون و قیام و قعود و رکوع و سجود منظمی توام است که قابل قیس کامل با یک نرمش سبک روزان مشابه آنچه که در درمانهای غیر دارویی فشار خون توصیه می شود ، می باشد . همچنین اگر به یاد آوریکم که مسلمان نمازگزار رو به قبله مکتبی نماز می خواند که خدای آن مکتب از پرخوری و شکمبارگی بیزار است و مثلاً عالمان فربه و چاق را دشمن می انگارد متوجه خواهیم شد که هر چهار درمان غیر دارویی مذکر ، برای کنترل و پیشگیری افزایش فشار خون ، در ورای احکام نورانی نماز نهفته است . هر چند که مادر ادامه مباحث 40 نکته پزشکی پیرامون نماز ، اشارات دیگری در این مورد خواهیم داشت و فی المثل پیرامون تآثیر نماز بر احساس امنیت روانی سخن خواهیم گفت .

تآثیر نماز بر آرامش عضلات
گروهی از نویسندگان مسلمان ، کوشیده اند ، در حرکات حین نماز اعم از قیام و قعود و رکوع و سجود جنبه های از نرمش عضلانی و ورزش بدنی را بجویند و آن را با نرمش های متداول دیگر که منجر به استراحتی و آمادگی عضلانی می شوند ، مقایسه کنند . اما دیدگاه ما به آرامش عضلانی ناشی از نماز ، از دریچه دیگری است .

دانش پزشکی امرزوه به اثبات رسانیده است کع اگر شخصی در ساعت حدود 10 شب بخوابد و حدود ساعت 5 صبح از خواب بیدار شود ( یعنی حدود 7 ساعت خواب ) در ساعت حدود 1 بامداد ، در بدن او برخی مواد شیمیایی شبه مورفین که به عنوان گروهی اندورفین ها و آنکفالین ها نامگذاری شده اند ، ترشح می شوند که این مواد اثر مستقسم بر روی قسمتهای مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند و منجر به راحتی عضلانی ، در طول روز آینده برای فرد می شوند.
اما چنانچه شخص در ساعت حدود 12 شب بخوابد و صبح روز بعد ساعت 10 صبح از خواب برخیزد ( یعنی حدود 10 ساعت خواب ) اندروفین ها و آنکفالین ها

برخلاف حالت گذشتع افزایش ترشح کافی پیدا نمی کنند و در نتیجه این امر ، سبب می شود با این که این شخص حدود 3 ساعت بیشتر از شخص قبلی خوابیده است ، از آرامش و استراحت عضلانی به اندازه کافی بهره مند نشوند .
و درست به همین علت است که هر چه خواب انسان بیشتر ادامه پیدا کند ومثلاً تا ساعت 10 صبح به دراز بکشد ، احساس خستگی و کوفتگی عضلانی پس از آن بیشتر خواهد بود .

و اما فریضه نماز با اثر درخشان و بی نظیری که در ایجاد بهداشت خواب دارد در این مورد نیز نقش بسیار مؤثری ایفا می کند . چرا که نماز صبح ضمن ایجاد الزام و وجوب برای سحر خیزی ، انسان را خود بخود به سوی آرامش عضلانی ناشی از مواد شیمیایی دور نزاد ، سوق می دهد.

بزرگان عرصه غلم و اندیشه مانند استاد شهید مرتضی مطهری (ره )‌نیز برنامه زندگی خود را مبنای خوابیدن در ساعت حدود 10 شب و برخاستن از خواب ، حدود نیم ساعت قبل از اذان صبح تنظیم کرده بودند تا از مواهب خدادادی و بی حد و حصر نماز ، حداکثر فیض و بهره را ببرند.
نکات پزشکی درباره نماز
نکته اول :
تاثیر نماز بر بهداشت خواب :
هر انسان طبیعی در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر می برد و تاثیر خواب بر روان و جسم انسان از دانسته های مسلم علم پزشکی است . بطوریکه امروزه تغییرات خواب انسان از پیش آگهی های مهم و قابل توجه در زمینه ابتلا به بیماریها ، به حساب می آید.
به عنوان مثال ، در اشخاص مبتلا به افسردگی ، میزان خواب به نحو چشمگیری، افزایش و یا به ندرت ، کاهش پیدا می کند . تغییرات خواب انسان در بیماریهای جسمی نیز بسیار چشمگیر است بخصوص اگر تاثیر ناراحتی های روان انسان بر جسم او را در نظر داشته باشیم و به یاد آوریم که بیش از 60 درصد مراجعه کنندگان به بیمارستانهای عمومی ، در واقع از یک مشکل روانی رنج می برند.
به این ترتیب ایجاد بهداشت خواب ، در واقع یک رکن مهم بهداشت روانی و جسمی به حساب می آید و هر عاملی که در تنظیم بهداشت خواب موثر باشد ، پیشگیری کننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی است .
امروزه ، نخستین اصلی که در ایجاد بهداشت خواب ، توسط جدیدترین منابع علمی دنیا توصیه می شود “ بیدار شدن هر صبح سر یک موقع مشخص از خواب است ” (1)
یک نگاه کلی به جدول اوقات شرعی ، نشان می دهد ، که وقت نماز صبح ، در تمام طول سال ، با در نظر گرفتن تغییرات ناشی از حرکات وضعی و انتقالی زمین ، زمان ثابتی است و اقامه کننده نماز صبح ، با برخاستن پس از اذان در واقع اساسی ترین گام را در جهت رعایت بهداشت خواب و در نتیجه آن ، سلامت بدنی و تعادل روانی برداشته است .
نکته دوم
تاثیر نماز بر بیماری افسردگی :
حضرت علی (ع) :
“ خداوند هر گاه خیری بر بنده اش بخواهد به او کم خوابی و کم خوری و کم حرفی را تلقین می کند .” در مقاله گذشته از تاثیر نماز بر بهداشت خواب به نکته ای اشاره کردیم . حال در ادامه همان موضوع باید گفت که دانش پزشکی ظرف چند دهه اخیر موفق به اکتشاف مهمی پیرامون خواب شده است و آن کشف بخشی مهم در طول خواب انسان به نام خواب REM بوده است .(1) پس از آنکه حدود 45 دقیقه از به خواب رفتن انسان گذشت ، مرحله REM آغاز می شود و به مدت کوتاهی حدود 10 تا 15 دقیقه ادامه می یابد .

در طول مرحله REM از خواب ، به طرز اسرار آمیزی تمام عضلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملا بی حرکت می شود و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب ، حالت بیداری کامل را نشان می دهد . بطوریکه در این حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است .
در طی REM درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره بالا می رود و حرکات سریعی در چشمان فرد دیده می ش

ود که وجه تسمیه این مرحله نیز می باشد ( مرحله حرکات سریع چشم RAPID EYE MOVEMENT) و چنانچه شخص را در این حالت بیدار کنیم به احتمال بسیار قوی ابراز می کند که در حال خواب دیدن بوده است

مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و بطور منظم تکرار می شود . با این وجود کل دوران R EM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد.
امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده است که در بیماری افسردگی یکی از تظاهرات مهم ، افزایش یافتن طول خواب REM نسبت به میزان طبیعی است . بطوریکه شخص افسرده به میزانی بیش از سایر اشخاص خواب می بیند . یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM بسر می برد .

از این جهت یک مبنای مهم در تولید داروهای ضد افسردگی ایجاد داروهایی است که کاهش دهنده مرحله REM خواب باشند .( از جمله داروهای ضد افسردگی 3 حلقه ای) علاوه بر این یک روش درمانی جدید برای بیماران افسرده ، بیدار نگه داشتن آنها ، برای کاهش میزان REM می باشد . زمان نماز صبح که در سوره مبارکه “ اسراء ” با عنوان “ ان قران الفجر کان مشهودا ” از آن نام برده شده است و مورد تاکید فراوان می باشد . بگونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش دادن قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شوود . همانطور که خواندید قسمت اعظم خواب REM در حوالی صبح بوقوع می پییوندد و چنانچه شخص خود را ملزم به بیداری صبحگاهی کند در حقیقت جلوی ورود خود به مرحله قابل توجهی از خواب REM را گرفته است .

از این جهت بیداری صبحگاهی برای نماز خود به تنهایی می تواند به عنوان واکسنی در پیشگیری از افسردگی و حتی دارویی در درمان افسردگی مطرح باشد . لازم به توضیح است که خواب REM در حد تعادل برای سلامت و رفع خستگی لازم است اما زیادی آن منجر به مشکلات مختلف از جمله افسردگی می شود و نقش نماز بعنوان متعادل کننده میزان REM مطرح است.
نکته سوم
تاثیر نماز بر شادابی جسم و روان :
پیامبر اکرم (ص):
“ مومن ، شوخ و لبخند بر دهان باشد و منافق بدخلق و گره بر ابرو .”
امروزه ضرب المثل ایرانی “ خنده بر هر درد بی درمان دواست ” مصداق کاملا علمی پیدا کرده است . دانش پزشکی در قرن حاضر به وضوح می داند اشخاصی که اصطلاحا یک لب و هزار خنده گفته می شوند ، نسبت به آنان که به اصطلاح با خودشان نیز قهرند ! و نسبت به زندگی بدبین و عبوس هستند ، بسیار کمتر دچار بیماری های جسمی و روانی می شوند .
به این ترتیب هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند ، در واقع به سلامتی جسم و روان او کمک کرده است . اما نکته بسیار مهمی که دانش طب به بشر آموخته است ، این مطلب است که شادابی و افسردگی انسان پیش از آنکه تحت کنترل اراده او باشد ، زیر فرمان تغییرات مواد شیمایی در سلسله اعصاب مرکزی انسان است و ما این مطلب را در ادامه مباحث “ 40 نکته پیرامون نماز ” از جمله مبحث “ تعادل ناقلهای عصبی ” روشن تر خواهیم کرد .
اما در اینجا ذکر همین نکته کافی است که مثلا افزایش یک ماده شیمیایی به نام “ دو پامین ” در بدن سبب می شود ، انسان بدون آنکه خود بخواهد ، دچار ناراحتی و کاهش این ماده نیز سبب شاد شدن غیر ارادی انسان خواهد شد .(1)
بعنوان مثال ، عصبانیت و ناراحتی غیر ارادی و بدون علت صبحگاهی که حالت شدید آن بعنوان ملانکولی یا همان مالیخولیا ( افسردگی درونزاد صبحگاهی ) شناخته می شود ، در اثر تغییرات و کم و زیاد شدن همین مواد شیمیایی بوقوع می پیوندد.
اما از جمله این مواد شیمیایی داخل بدن که به طور غیر ارادی سبب شادی انسان می شود و به او شعف و نشئه بی نظیر می بخشد ، ماده ای به نام “ کورتیزول می باشد که میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی بشدت افزایش می یابد (2) و در صورت بیداری انسان در این ساعات ، لذت و شعف سرمست کننده ای نصیب او می شود که بی شک بر زندگی او در تمام طول روز تاثیر گذار است.
افزایش کورتیزول در ساعات صبح و ارتباط آن با سرخوشی صبحگاهی ، که امروزه از مسلمات پزشکی است ، در واقع توجیه قابل توجهی بر همه مضامینی که در فرهنگ و ادب و عرفان پیرامون “ اسرار سحر ” معرفی می شوند ارائه می دهد .
از نمونه توجه بسیار به سرخوشی و شادابی سحرگاهی و تاثیر آن در زندگی انسان در اشعار خواجه شیرین سخن شیراز حضرت حافظ بسیار می توان یافت
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
ضرب المثل ایرانی مشهور که منسوب به بزرگمهر می باشد یعنی : “ سحر خیز باش تا کامروا باشی ” نیز اشاراتی نغز به تاثیر بیداری صبحگاهی بر زندگی شادکامانه و سعادت آمیز دارد .

به این ترتیب واضح است ، امر واجب نماز صبح با ارزانی داشتن بیداری صبحگاهی به انسان تقدیم کننده شادابی جسم و روان به او می باشد و یک نتیجه مهم این شادابی ، سلامت جسم و روان خواهد بود .

صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم

بررسی اثر بخشی نماز در ارتقای بهداشت روان خانواده ها: ورود به گنجینه بزرگ نشاط وسلامت انسان ها به آرامش و سلامت روانی نیاز دارند.
زیرا در سایه آرامش می توانند به رشد و کمال، اهداف عالی و سجایای اخلاقی برسند. از سویی دیگر، سلامت روانی در گرو جلوگیری از علل و عوامل شرایط

تنش زا نهفته است. به یقین می توان گفت آرامش روانی و عاطفی مهم ترین نیاز روزافزون همه انسان ها در گستره جهان است. زیرا غالب افراد در دنیای امروز به ویژه در غرب از ناامنی روانی، اضطراب و افسردگی رنج می برند و اگر انسان در پی درمان واقعی خویش است باید خودفریبی نکرده و در پی راه حل های بیهوده نباشد. اگر به ریشه های بیماری های روانی جامعه دقت کنیم، به یکی از علل آن یعنی ضعیف بودن ارتباط انسان ها با خدا، انجام ندادن فرایض معنوی و اقامه نکردن نماز می رسیم.
مطالعه درباره سلامت روانی خانواده، ابعاد آن و عوامل پیش بینی کننده و ارتقادهنده آن به علت اهمیت فراوان همیشه توجه روان شناسان، فلاسفه و پزشکان را به خود جلب کرده است. در طول تاریخ عقاید درباره دین، سلامت و عوامل تنش زا، الگوهای تأثیرگذار بر آنها و شیوه های پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری ها تغییر کرده است. اکنون دیدگاه «زیستی، روانی و اجتماعی» دیدگاه نظری برجسته ای است که فرض اساسی آن تأثیر متقابل عوامل زیست شناختی، روان شناختی، معنوی و اجتماعی در تعیین سلامت و بیماری است. این الگو، محور زمینه روبه رشد روان شناسی سلامت و دین است که بر مراقبت از سلامت با تأکید بر انجام فرایض دینی نظیر نماز و ارتقای آن تمرکز کرده است. یکی از اهداف حوزه روان شناسی سلامت و دین، بررسی عوامل روان شناختی و اجتماعی نظیر برپایی نماز، سطوح تنیدگی و صفات شخصیتی است که بر پیشگیری و درمان بیماری اثر می گذارد.

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت، حالت تندرستی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و نه صرفاً فقدان ضعف یا بیماری. از دیدگاه الگوی زیستی، روانی و اجتماعی سلامت چیزی است که فرد از طریق توجه به نیازهای زیست شناختی، روحی، روانی و اجتماعی آن را به دست می آورد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد تفسیر آیه الکرسی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد تفسیر آیه الکرسی در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد تفسیر آیه الکرسی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد تفسیر آیه الکرسی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد تفسیر آیه الکرسی در pdf :

تفسیر آیه الکرسی

بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وال الطاهرین وعجل فرج ال محمد
اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ ب ِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ 255بقره

اللّه، که جز او معبودى نیست، زنده و برپادارنده است. نه خوابى سبک او را فرا گیرد و نه خوابى سنگین. آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهششفاعت کند. گذشته و آینده آنان را مى‏داند. و به چیزى از علم او احاطه پیدا نمى‏کنند مگر به مقدارى که او بخواهد. کرسى (علم و قدرت) او آسمان‏هاو زمین را در برگرفته و نگهدارى آن دو بر او سنگین نیست و او والا و بزرگ است
نکته ها
به مناسبت وجود کلمه‏ى «کرسى» در آیه، رسول اکرم صلى الله علیه وآله این آیه «آیهالکرسى» نامید. در روایات شیعه و سنى آمده است که این آیه به منزله‏ى قلّه قرآن است و بزرگترین مقام را در میان آیات دارد. همچنین نسبت به تلاوت این آیه سفارش بسیار شده ا ست، از على علیه السلام نقل کرده‏اند که فرمود: بعد از شنیدن فضیلت این آیه، شبى بر من نگذشت، مگر آنکه آیهالکرسى را خوانده باشم.

در این آیه، شانزده مرتبه نام خداوند و صفات او مطرح شده است. به همین سبب آیهالکرسى را شعار و پیام توحید دانسته‏اند. هر چند در قرآن بارها شعار توحید با بیانات گوناگون مطرح شده است، مانند: «لااله الاّ اللّه» ، «لااله الاّ هو» ، «لااله الاّ انت» ، «لااله الاّ انَا» ، ولى

در هیچ کدام آنها مثل آیهالکرسى در کنار شعار توحید، صفات خداوند مطرح نشده است.
صفات خداوند دو گونه‏اند، برخى صفات، عین ذات او هستند و قابل تجزیه از ذات الهى نمى‏باشند. مانند: علم، قدرت و حیات. امّا برخى صفات که آنها را صفات فعل مى‏نامند، مربوط به فعل خداوند است، مثل خلق کردن و عفو نمودن. منشأ اینگونه صفات، اراده الهى است که اگر بخواهد خلق مى‏کند، ولى درباره‏ى صفات ذات این را نمى‏توان گفت که اگر خداوند بخواهد مى‏داند و اگر نخواهد

نمى‏داند. اگر بخواهیم صفات ذات را تشبیه کنیم، باید بگوئیم عالم و قادر بودن براى خداوند، نظیر

مخلوق بودن براى انسان است. هرگز صفت مخلوق بودن از انسان جدا نمى‏شود، همانگونه که هرگز صفت علم از خداوند جدا نمى‏شود.
کلمه «اله» درباره هر معبودى بکار مى‏رود، خواه حقّ و یا باطل، «أفرایت مَن اتّخذ الهه هواه» ولى کلمه «اللّه» نام ذات مقدّس الهى است. معبودانِ غیر از خدا، از آفریدن مگسى عاجزند؛ «لن یخلقوا ذباباً» و آنان که به پرستش غیر خدا مى‏پردازند، ا ز بلنداى توحید به دره‏هاى خوفناک سقوط مى‏کنند. «ومن یشرک باللّه فکانّما خرّ من‏السماء فتخطفه الطّیر»

«لااله الاّ اللّه» اوّلین صفحه شناسنامه‏ى هر مسلمان است. اوّلین شعار و دعوت پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز با همین جمله بود: «قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا» همچنان که فرمود: «من قال لااله الاّ الله مخلصاً دخل الجنّه واخلاصه بها ان تحجزه لا اله الاالله عمّا حرمّ اللّه» هرکس خالصانه شعار توحید سر دهد، وارد بهشت مى‏شود و نشان اخلاص او آن است که گفتن »لااله الاّ اللّه« وى را از حرامهاى الهى دور سازد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «قول لااله الاّاللّه ثمن الجنه» گفتن »لااله الاّ اللّه« بهاى بهشت است. همچنان که امام رضا علیه السلام در حدیث قدسى نقل کرده‏اند: «کلمه لااله‏الاّاللّه حصنى» کلمه‏ى توحید، دژ مستحکم الهى است.

آرى، توحید، مایه‏ى نجات و رستگارى انسان است. البتّه همانگونه که مى‏گویند هرکس به دانشگاه یا حوزه علمیه قدم گذاشت، دانشمند شد. یعنى به شرط اینکه تمام دروس لازم را بخواند. گفتن «لااله الاّ اللّه» نجات دهنده است، امّا با داشتن شرایطش که در جاى خود بدان اشا ره خواهد شد.
اعتقاد به توحید، همه‏ى قدرت‏ها و جاذبه‏ها را در چشم انسان کوچک و حقیر مى‏کند. نمونه‏اى از آثار تربیتى توحید همین است که مسلمانان در برابر پادشاهان و صاحبان قدرت سجده نمى‏کردند. در دربار نجاشى پادشاه حبشه، پناهندگان مسلمان گفتند: «لانسجد الاّ للّه» ما به غیر خدا سجده نمى‏کنیم. دحیه کلبى یکى دیگر از مسلمانان در کاخ قیصر روم، سج

ده نکرد و در جواب کاخ نشینان گفت: «لااسجد لغیراللّه» من براى غیر خداوند سجده نمى‏کنم.
آرى، توحید انسان را تا آنجا بالا مى‏برد که حتّى بهشت و دوزخ نیز براى او مطرح نمى‏شود. امامان معصوم علیهم السلام نیز براى تربیت چنین انسان‏هایى تلاش مى‏کردند. على علیه السلام فرمودند: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حراً» ، بنده دیگرى مباش که خد اوند تو را آزاد آفریده است.
لازم است مسلمانان هر روز و در هر جا با صداى بلند، اذان بگویند وفریاد آزادى از بندگى خدایان دروغین و طاغوت‏ها را سر دهند. و گوش نوزادان خود را قبل از هر صدایى، با طنین توحید «لااله الاّ اللّه» آشنا سازند.
«هوالحىّ»

در فراز هفتادم دعاى جوشن کبیر، حىّ بودن خداوند را اینگونه مطرح مى‏کند:
«یا حیّاً قبل کلّ حىّ، یا حیّاً بعد کلّ حىّ، یا حىّ الذّى لیس کمثله حىٌّ، یا حىّ الذّى لایشارکه حىٌّ، یا حىّ الذّى لایحتاج الى حىّ، یا حىّ الذّى یمیت کلّ حىّ، یا حىّ الذّى یرزق کلّ حىّ، یا حیّا لم یرث الحیوه من حىّ، یا حىّ الذى یحیى الموتى، یا حىّ یا ّ قیوم» آرى، خداوند زنده است، قبل از هر زنده‏اى و بعد از هر زنده‏اى. در زنده بودن، وى را نظیر و شریکى نیست و براى زنده ماندن، نیازمند دیگرى نیست. او زندگان را مى‏میراند و به همه زنده‏ها روزى مى‏بخشد. او زندگى را از زنده‏اى دیگر به ارث نبرده، بلکه به مردگان نیز زندگى مى‏بخشد. او زنده و پا برجاست.

معناى حیات درباره ذات پروردگار با دیگران فرق مى‏کند و مانند سایر صفات الهى، از ذات او جدایى ناپذیر است و در آن فنا راه ندارد؛ «و توکّل على الحىّ الّذى لایموت» او در حیات خویش نیازمند تغذیه، تولید مثل، جذب و دفع، که لازمه حیات موجوداتى همچون انسان و حیوان وگیاه است، نیست. «یا حىّ الذى لیس کمثله حىّ»
«القیّوم»

«قَیّوم» از ریشه‏ى «قیام»، به کسى گفته مى‏شود که روى پاى خود ایستاده و دیگران به او وابسته هستند. کلمه‏ى «قیّوم» سه مرتبه در قرآن آمده است و در هر سه مورد در کنار کلمه «حَىّ» قرار دارد.
قیام او از خود اوست، ولى قیام سایر موجودات به وجود اوست. و مراد از قیّومیّت پروردگار، تسلّط و حفاظت و تدبیر کامل او نسبت به مخلوقات است. قیام او دائمى و همه جانبه است، مى‏آفریند، روزى مى‏دهد، هدایت مى‏کند و مى‏میراند و لحظه‏اى غافل نیست.

هر موجود زنده‏اى براى ادامه‏ى حیات، نیازمند منبع فیض است. همچون لامپى که براى ادامه‏ى روشنى، نیاز به اتصّال برق دارد. تمام موجودات براى زنده شدن باید از «حىّ» تغذیه شوند و براى ادامه‏ى زندگى باید از «قیّوم» مایه بگیرند.
امام على علیه السلام مى‏فرماید: «کلّ شى‏ء خاضع له و کلّ شى‏ء قائم به» هر چیزى تسلیم او و هر چیزى وابسته به اوست. نقل کرده‏اند که در جنگ بدر رسول خدا صلى الله علیه وآله مکّرر در سجده مى‏گفتند: «یا حىّ یا قیّوم»

«لاتأخذه سنهٌ و لانوم»
امام صادق علیه السلام فرموده‏اند: «ما من حىّ الاّ و هو ینام خلا اللّه وحده» هیچ زنده‏اى نیست مگر اینکه مى‏خوابد، تنها خداوند از خواب بدور است.

خداوند حىّ است و نیازمند خواب و چُرت نیست. خواب، زنده‏ها را از خود منقطع مى‏کند تا چه رسد به دیگران، ولى خداوند خواب ندارد و همواره بر همه چیز قیّومیّت دارد.
«له ما فى السموات و ما فى الارض»
مالک حقیقى همه چیز اوست و مالکیّت انسان در واقع عاریتى بیش نیست. مالکیّت انسان، چند روزه و با شرایط محدودى است که از طرف مالک حقیقى یعنى خداوند تعیین مى‏شود. حال که همه مملوک او هستند، پس چرا مملوکى مملوک دیگر را بپرستد؟ دیگران نیز بندگانى همچون ما هست ند؛ «عباد امثالکم» طبیعت، ملک خداست و قوانین حاکم بر آن محکوم خداوندند. اى کاش انسان‏هاهم از مِلک او و هم از مُلک او بهتر استفاده مى‏کردند. اگر همه چیز از خدا و براى خداست، دیگر بخل و حرص چرا؟ آیا خداى خالق، ما را رها کرده است؟ «أیحسب الانسان ا ن یترک سدى»
امام کاظم علیه السلام از در خانه‏ى شخصى بنام «بُشر» مى‏گذشت، متوّجه سر و صدا و آواز لهو ولعبى شدند که از خانه بلند بود. از کنیزى که از آن خانه بیرون آمده بود پرسیدند صاحبخانه

کیست؟ آیا بنده است؟! جواب داد: نه آقا، بنده نیست آزاد است. امام فرمود: اگر بند ه بود این همه نافرمانى نمى‏کرد. کنیز سخن امام را وقتى وارد منزل شد به صاحبخانه باز گفت. او تکانى خورد و توبه کرد.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: اوّلین درجه تقوا و بندگى خدا آن است که انسان خودش را مالک نداند.
«من ذا الذى یشفع عنده»
مشرکان، خداوند را قبول داشتند؛ «لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض لیقولنّ اللّه» ولى بت‏ها را شفیع مى‏دانستند: «ویقولون هؤلاء شفعاء» آیهالکرسى، این پناهگاه موهوم را در هم مى‏کوبد و مى‏گوید: کیست که بدون اجازه‏ى او بتواند شفاعت کند؟ نه تنها هستى براى اوست، کارآیى

هستى نیز با اذن اوست. با خیال و توهم شما، مخلوقى شفیع دیگرى نمى‏شود. شفاعت در قیامت وجود دارد، ولى با حساب و کتاب و با اذن خداوند. اگر از کسى عملى سر مى‏زند، با اذن و اراده خداوند بوده و قیّوم بودن او خدشه بردار نیست تا بتوان در گوشه‏اى دور از خواست او کارى صورت داد.

شفاعت آن است که یک موجود قوى به موجود ضعیف یارى برساند. مثلاً در نظام آفرینش، نور، آب، هوا و زمین، دانه‏ى گیاه را یارى مى‏کنند تا به مرحله درخت برسد. در نظام کیفر و پاداش نیز، اولیاى خدا گنهکارى را یارى مى‏رسانند تا نجات یابد. ولى هرگز این امد ادها نشانه‏ى ضعف خداوند و یا تأثیرپذیرى او نیست. زیرا خود اوست که مقام شفاعت و اجازه آن را به اولیاى خود مى‏دهد. و اوست که نظام آفرینش را به نوعى آفریده که وقتى دانه در مسیر رستن قرار گرفت، با نور و هوا و خاک رشد مى‏کند.

به هر حال عوامل مادّى و کمک‏هایى که انسان از مخلوقات مى‏گیرد، در پرتو اذن اوست و در چهار چوب قوانینى است که او حاکم کرده است. به همین دلیل افرادى از شفاعت شدن محرومند؛ «فما تنفعهم شفاعه الشافعین» چنانکه نور، حرارت، آب و خاک، دانه‏اى را رشد مى‏د هند که قابلیّت رشد داشته باشد. حساب شفاعت از حساب پارتى‏بازى و توصیه‏هاى بى‏دلیل دنیوى در جوامع فاسد، جدا است. شفاعت، براى جلوگیرى از یأس و ناامیدى و ایجاد پیوند مردم با اولیاى خداست. شفاعت، پاداشى است که خداوند به اولیاى خود مى‏دهد و بهره‏گیرى از آن در روز قیامت، تجسّمى از بهره‏گیرى انسان، از نورِ علم و هدایت انبیا و اولیا در دنیاست.
شفاعت کننده، قدرت مستقلى در برابر قدرت خداوند نیست، بلکه پرتوى از اوست ومقام شفاعت مخصوص کسانى است که او بخواهد. لذا نباید بت پرستان با شعار؛ «هؤلاء شفعائنا» (708) خیال کنند که بهره‏مند از شفاعت خواهند شد.

یادآورى این نکته لازم است که عبادت غیر خداوند شرک است، ولى دعوت و خواندن غیر خدا، همه جا شرک نیست. جملات: «یدعوک» ، «یدعوکم» ، «یدعون» ، «ندع» و «دعاء الرسول» که در قرآن آمده است، هیچ یک با شرک ربطى ندارد. لکن هر دعوتى ارزشمند نیست، بیمار اگر پزشک را صدا زند، حقّ است و اگر فالگیر را صدا زند باطل است.
«یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم»

خداوند همه‏ى واقعیّات را مى‏داند و شفاعت نزد پروردگار، تلاش براى اثبات بى‏گناهى شخصى نیست، بلکه شفاعت، تلاش براى نجات و عفو است. آگاهى خدا باید موجب شود که اندکى انسان حیا کند، او از درون سینه‏ها خبر دارد و از رازهاى پنهانى و آشکار با خبر است، از درون رحم مادران خبر دارد که نوزاد پسر است یا دختر. علم روز قیامت و اندازه هر چیزى را مى‏داند. (714) در حالى که علم ما انسان‏ها محدود است. ما صدا را تا حدّى مى‏شنویم، دیدنى‏ها را تا حدودى مى‏بینیم، اسرار را نمى‏دانیم، مگر آن قسمتى را که خداوند اراده کند و ا جازه دهد.

«وسع کرسیّه السّموات والارض ولایؤده حفظهما و هوالعلى العظیم»
در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است: مراد از «عرش»، علومى از خداوند است که انبیا و رسل را به آنها آگاه کرده است ولى «کرسى»، علومى هستند که آنها را هیچ کس نمى‏داند.
برخى «کرسى» را کنایه از قدرت و حکومت خدا مى‏دانند که آسمان‏ها و زمین را در برگرفته است. با

آنکه جهان بس وسیع است و زمین نسبت به آن همچون حلقه انگشترى در بیابان، ولى با همه اینها حفظ و نگهدارى آنها براى خداوند سنگین نیست. آیه الکرسى به مردم مى‏فهماند که خداوند نه تنها مالکِ عالَم و عالِم به تمام مملوک‏هاى خود است، بلکه سراسر هستى با همه‏ى مخلوقاتش، تحت سلطه و قدرت اوست. و مردم قدرت نامحدود خالق را با قدرت مخلوق مقایسه نکنند. زیرا خستگى، از عوارض ماده است، امّا توانایى خداوند عین ذات اوست. «ان ر بّک هو القوى العزیز» على علیه السلام مى‏فرماید: خداوند را، نه گذشت زمان پیر و فرسوده مى‏کند و نه خود دگرگون گشته و تغییر مى‏یابد.

آرى، توجّه به قدرت نامحدود خداوند، در روح مؤمن آرامش ایجاد مى‏کند و مؤمن با آن خویشتن را در مصونیّت و امان مى‏یابد.
هر یک از صفات خدا: قَیّوم، حَىّ، علیم، قَدیر و عظیم، نقش سازنده‏اى در تربیت انسان دارد. زیرا بهترین مکتب آن است که به پیروان خود امید و عشق بدهد، سرنوشت و آینده آنان را روشن کند و پیروانش نیز بدانند که هر لحظه زیر نظر هستند، لغزشهایشان قابل عفو است و حاکم آنان مهربان است.
خلاصه آنکه خدایى سزاوار پرستش است که زنده و پابر جا و نستوه باشد، گرفتار ضعف و خستگى و دچار خواب و چرت نگردد، احدى بدون اراده او قدرت انجام کارى را نداشته باشد. همه چیز را بداند و بر همه چیز احاطه و تسلّط داشته باشد. این چنین خدایى مى‏تواند معبود و محبوب باشد و به چنین خدایى مى‏توان توکّل کرد و عشق ورزید و به او امیدوار بود. خدایى که قرآن اینگونه معرفى مى‏کند، با خداى انجیل و تورات تحریف شده قابل مقایسه نیست. آن کسانى که در بن‏بست‏هاى تنگ و تاریک نظام مادّى جهان گرفتار شده‏اند، چگونه مى‏اندیشند؟ « الحمدللّه الّذى هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدى لولا ان هدانا اللّه>>

پیامها
1 هیچ موجودى جز او، ارزش معبود شدن ندارد. «لااله الاّ هو»
2 حیات واقعى و ابدى وهمه‏ى حیات‏هاى دیگر از آن اوست. «الحى»

3 همه چیز دائماً به او بستگى دارد ولحظه‏اى از تدبیر اوخارج نیست. «القیوم»
4 همه چیز از اوست.«له ما فى السموات;»
5 نه تنها هستى از اوست، کارایى هستى نیز از اوست. «من ذا الّذى یشفع»
6 با خیال و توهّم شما، چیزى شفیع و واسطه نمى‏شود. «من ذا الّذى»
7 احدى از او مهربان‏تر نیست. علاقه ومهربانى هر شفیعى از اوست. «الاّ باذنه»
8 خداوند بر همه چیز ودر همه حال آگاه است، پس از گناه در برابر او حیا کنیم. «یعلم مابین ایدیهم وما خلفهم;»
9 او بر همه چیز احاطه دارد، ولى دیگران بدون اراده او حتّى به گوشه‏اى از علم او احاطه ندارند. «لا یحیطون بشى‏ء من علمه»

10 حکومت و قدرت او محدود نیست. «وسع کرسیّه»
11 حفاظت هستى براى او سنگین نیست. «ولایؤدهL
12. کسى که از هستى حفاظت مى‏کند، مى‏تواند ما را در برابر خطرات حفظ کند. «حفظهما» و لذا براى حفاظت، سفارش به خواندن آیه الکرسى شده است
شماره ها مال ماءخذ وادرس می باشند چون طولانی بودندوخسته می شدید ذکر نکردم .
والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
والحمدوالله رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وال الطاهرین وعجل فرج ال محمد
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیم 256بقره
در (پذیرش) دین، اکراهى نیست. همانا راه رشد از گمراهى روشن شده است، پس هر که به طاغوت کافر شود و به خداوند ایمان آورد، قطعاًبه دستگیره محکمى دست یافته، که گسستنى براى آن نیست. وخداوند شنواى دانا است

نکته ها
ایمان قلبى با اجبار حاصل نمى‏شود، بلکه با برهان، اخلاق و موعظه مى‏توان در دلها نفوذ کرد، ولى این به آن معنا نیست که هر کس در عمل بتواند هر منکرى را انجام دهد و بگوید من آزادم و کسى حقّ ندارد مرا از راهى که انتخاب کرده‏ام بازدارد. قوانین جزایى اسلام همچون تعزیرات، حدود، دیات و قصاص و واجباتى همچون نهى از منکر و جهاد، نشانه آن است که حتّى اگر کسى قلباً اعتقادى ندارد، ولى حقّ ندارد براى جامعه یک فرد موذى باشد.

اسلامى که به کفّار مى‏گوید: «هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین» اگر در ادّعاى خود صادقید، برهان و دلیل ارائه کنید. چگونه ممکن است مردم را در پذیرش اسلام، اجبار نماید؟
جهاد در اسلام یا براى مبارزه با طاغوت‏ها و شکستن نظام‏هاى جبّارى است که اجازه تفکّر را به ملّت‏ها نمى‏دهند و یا براى محو شرک و خرافه‏پرستى است که در حقیقت یک بیمارى است و سکوت در برابر آن، ظلم به انسانیّت است.
مطابق روایات، یکى از مصادیق تمسک به «عروه الوثقى» و ریسمان مح

کم الهى، اتصال با اولیاى خدا و اهل‏بیت علیهم السلام است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله به حضرت على علیه السلام فرمودند: «انت العروه الوثقى»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به فلسفه های تعلیم و تربیت در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به فلسفه های تعلیم و تربیت در pdf دارای 175 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به فلسفه های تعلیم و تربیت در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به فلسفه های تعلیم و تربیت در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله نگاهی به فلسفه های تعلیم و تربیت در pdf :

نگاهی به فلسفه های تعلیم و تربیت

تفکر فلسفی در تعلیم و تربیت (ویراست دوم ) نوشته متیو لیپمن ، انتشارات دانشگاه کمبریج:این کتاب به نحو بسیار مناسبی این موضوع را برجسته می سازد که چرا وضع ((فکر کردن )) را باید درمدارس بهبود بخشیم . همچنین به طرق مختلفی شرح می دهد که معلمان چگونه می توانند شاگردانشان را به فکر و بحث های فکرزا ترغیب کنند. این کتاب به چهار بخش تقسیم می شود. بخش اول تصویر تاریخی مفصلی از بحث های فلسفی درباره ((فکر کردن )) فراهم می آورد که قسمت اعظم آن مبتنی بر دیدگاه های جان دیویی راجع به تعلیم و

تربیت است . آرای متفاوت در مقدمه تاریخی ]کتاب[ معرفی و وصف می شود سپس پیش زمینه مباحث جاری و مسائل مربوط به آموزش یا تفکر روز را فراهم می کند.بیشتر مباحث به مباحث فلاسفه ایالات متحده مربوط می شود. اما موضوعات مشابهی به فلاسفه بریتانیا نسبت داده می شود. لیپمن ماهیت و ویژگی های اشکال مختلف تفکر را وصف می کند و نظر خودرا درباره این که تعلیم و تربیت چگونه باید هدفش را تصحیح کرده و ساختار تمرین را برای تقویت الگوی تاملی و تعلیمی تغییر دهد، اظهار می دارد. این بخش که به بحث درباره موانع و بدفهمی های عمومی راجع به تعلیم و تربیت – که برای رشد و بالا بردن معرفت در شاگردان ضروری است -می پردازد، بخشی جذاب و بحث انگیز است .بخش دوم کتاب بر اهمیت

((مشارکت در تحقیق ))(1) تاکید دارد. لیپمن اهمیت مکالمه ]یا گفتگو[ و مبانی مبادله تجارب به واسطه گفتگو را جهت بسط و تعمیم این نوع مشارکت فکری برجسته می سازد. مذاکره و چانه زنی بر سر برداشت ها، تامل درباره دلایل یا گزینه ها و ارزیابی تفاسیر ]یا تعابیر[ برای معطوف ساختن توجه شاگردان به مسائل اجتماعی ، معنوی ، اخلاقی و فلسفی ، مورد تاکید قرار می گیرد. لیپمن به تفصیل و بطور ویژه ای این امر را بررسی می کند که چگونه این رهیافت به احتمال قوی می تواند مثلا باتقویت استعدادهای کودکان جهت انجام

قضاوت های آگاهانه و توام با نکته سنجی ، شیوه ای برای تقلیل خشونت باشد. توصیف های روشنی از سازماندهی تاسیس و تشکیل یک چنین جامعه ]یا مشارکت در[تحقیق ای با معرفی پنج مرحله گام بگام شیوه کار (که وجوه مشترکی با سایر برنامه های فکری نهادینه دارد) دراین بخش وجود دارد. لیپمن رهیافت تعلیمی ای را که برای ایجاد نتایج مطلوب

روانشناختی لازم است بروشنی توضیح می دهد.بخش سوم کتاب شامل بحثی درباره استلزامات عاطفی و شناخت است . لیپمن به بررسی نحوه تاثیرعواطف بر تفکر و نیز این موضوع که تفکر چگونه باید در اطراف حول عواطف باید بسط یابد، می پردازد. این آرا روشن گر عقیده او درباره تفکر مراقبتی (2) (یا سقراطی / مامایی (3)) است ، که او آنرایک محور جانشین برای تفکر عاطفی می خواند.این کتاب شرح می دهد که چگونه فرهنگ واژگان مناسبی باید برای قادر ساختن کودکان به تفکر، بحث ویادگیری درباره عواطف نوشته شود تا آنها بتوانند برای درک و فهم ارزش ها تعلیم یابند. لیپمن افعال ذهنی (فرایندهای فکری که به نتایجی منجر می شوند) و حالات ذهنی (نحوه فکر – حالات روحی ) را مشخص می کند و توضیح می

دهد که چگونه این موارد در رشد ذهن نقش دارند. سپس بحث خود را به شرح چهار نوع مهارت فکر یعنی تحقیق ، استدلال ، سازماندهی اطلاعات و تاویل و ترجمه ، بسطمی

دهد.بخش آخر کتاب به اصلاح و بهبود تفکر در کلاس های درسی می پردازد. لیپمن به کرات به چند بعدی بودن شناخت که می تواند و می باید مابین تفکر انتقادی ،تفکر خلاق و تفکر مراقبتی ، نضج یابد، تصریح و تاکید دارد.او بحث خود را به توضیح هر یک از این موارد و توصیف مجدد دیدگاهش نسبت به فلسفه آموزشی می کشاند. کندوکاو و تحقیق انتقادی بر تامل و تعمق استوار است ، به موازینی چون دقت و سازگاری تاکید دارد و تفکر تحلیلی را (بسان یک متخصص یا خبره ) پرورش می دهد; اما جنبه خلاق بر توانایی فنی و تخیل جسورانه (بسان یک هنرمند) اهمیت می دهد، و سومین جنبه ، یعنی تفکر مراقبتی ، بالابردن قدرت درک ارزش ها را (بسان پدر یا مادری دلسوز و مراقب ، یا طراح محیط زیستی با لاحظه وفکر)

کانون کار خود قرار می دهد. دقت و مراقبت درمورد این که چه مسائلی اهمیت دارند در تفکرخلاق یا تفکر انتقادی جایگاه ویژه ای دارند و بنابراین معلمانی که این سه شکل تفکر را ترویج می دهند می توانند موجب رشد قوه قضاوت و داوری شاگردان شوند.لیپمن به این نتیجه می رسد که باید از رشته مستقلی که جنبه های عمومی و کلی تفکر انتقادی را تعلیم می دهد، حمایت کرد، چون در غیر این صورت ، برای معلمان مشکل خواهد بود که در رشته های خاص علت اهمیت تفکر را به دانش آموزان خود منتقل کنند. او چنین دوره تحصیلی را در فلسفه وصف می کند، البته نه در معنای سنتی و آکادمی اش بلکه در نوع مبتنی بر داستان و حکایت که تمرکزش برگفتگو، تعمق و تقویت قوه قضاوت و داوری است .

لیپمن استدلال می کند که محوریت قوه داوری باید به روشنی قابل رویت باشد، چرا که اکثریت قریب به اتفاق معلمان ، فلسفه را مجموعه ای حاصل از یکسدسته ، پرسشها و پاسخ ها تصور می کنند. تلاش برای دگرگون ساختن طرح کتابهای درسی جهت تشویق دانش آموزان به تامل و تفکر انتقادی ، همچنین صحه گذاردن به تنوع آرا، حمایت از بحث آزاد و تبادل نظر جهت تقویت قوه قضاوت در درون و میان رشته ها،با ناشیگری (یا کورمال کورمال گشتن ) و نتایج تصادفی گره خورده است (Pege290). لیپمن شرح می دهد که چگونه یک زیربنای تربیتی که تعریف روشنی دارد، برای حمایت از فعالیت های فکری خاص و دست آخر نسبت به پرورش استعداد داوری فرد، بسیار حیاتی است .در صورتی که ارجاعات بیشتری به آثار

معاصر نویسندگان دیگر در همین حوزه به عمل می آمد، برای تایید و بسط پیشنهادات لیپمن مفید واقع می شد. لیپمن اگر چه به جایگاه شوق و علاقه در تفکر اشاره می کند اما معلوم نیست اثر پرآوازه گلمن (4) (1996) در زمینه هوش عاطفی را در نظر دارد یا نه . این اثربا بحث های مدللی بر آن است که هوش عاطفی ، بسیار مهمتر از طبقه اجتماعی یا آی کی یوی خام فرداست . مطالعه مک کینز(5) (1999) درباره ((مهارت های فکری در کلاس های مبتنی بر تفکر)) استدلال برای اعمال تغییرات کنید مورد نیاز و بسیار در فلسفه کلاس های درس و نیز در زمینه تمرین هایی که مشارکت های فکری موثر و بیشتری ایجاد می کنند، مورد تایید قرار می دهد. مک گینز همچنین نحوه کار سه شکل متفاوت برنامه های فکری (و میزان

موفقیت آنها را) شرح می دهد. شواهدی که او ارائه می دهد، منازعه برنامه های فکری ویژه در درون رشته های تحصیلی بر علیه تزریق فنون تربیتی مناسب را تشریح می کند.لیپمن توانایی های فکری را برای انجام قضاوت های معقول و آگاهانه ارزیابی می کند. در بررسی تاثیر این موضوع به تفکر شاگردان ، اگر او بحث خود را به کار استرنبرگ (6) (1997) در زمینه گونه های تفکر که خواستگاه ها، کاربردها و فایده های تفکر بی طرف (7) را تعیین می کند، تعمیم می دارد، استدلالش برای افزودن آن به دوره های درسی مدارس قوی تر می شد.
این کتاب برای افرادی که درگیر تدریس فلسفه ، روابط شهروندی یا تفکر در رشته های درسی خاصی (همچون تفکر در جغرافی یا تفکر در علم ) هستند، می تواند منبع مفیدی باشد.

این کتاب مجموعه مکملی برای کتاب رابرت فیشر(8)(2000)، تعلیم تفکر: کندکاو فلسفی در کلاس درس ، که ارائه دهنده ابزاری عمل گرایانه برای معلمان رشته های تحصیلی مختلف است ، فراهم می کند. نوشته دبای
طرح اولیه چهارچوب(مبانی) فلسفی و دینی تربیتی
مقدمه
بررسی و نقد مطالعات و تحقیقات انجام شده برای ایجاد اصلاح و دگرگونی در نظام آموزش و پرورش ایران در چندین دهه گذشته نشان می دهد که این مطالعات بر مبنای مشخص و مدونی متناسب با نظام ارزشی و فکری کشور ما نبوده است. به همین سبب، این فعّالیّتها و مطالعات فاقد انسجام مبنایی بوده است. بنابر این در اجرا دچار مشکلات اساسی بوده و حتی به تغییرات و مسائل نامطلوب منجر شده است که گسست و چند پارگی در نظام آموزشی را می توان از جمله نتایج آن بر شمرد. به سخن دیگر، به دلیل عدم التزام به مبانی فلسفی ودینی مشخص در انجام مطالعات و پروژه های معطوف به تغییر و تحول عموماً؛ اصلاحات در نظام آموزشی به برنامه‏ها و طرحهای متضاد و پراکنده و تقلید ناشیانه از تجربه های دیگر کشورها برای حل مسائل و مشکلات و در نهایت تشدید و افزودن ضعفها و نارساییهای بسیار منجر شده ست.

اقتباس، از رویکردهای اساسی نظام آموزشی کشور ما در یک صد و پنجاه سال اخیر بوده است، اما از اقتباسهای خود، سود آنچنانی نبرده‌ایم؛ زیرا تجربه های آموزشی کشورها برخاسته از فرهنگ و ارزشهای آن جامعه است و اقتباس سطحی و روبنایی به مثابه پیوند دو عضو از دو اندام نامتجانس است؛ لذا تقلیدها و اقتباسهای بدون مبنا و چهارچوب فلسفی و ارزشی ، نه تنها مسائل مربوط به نظام آموزشی را اساساً رفع نکرده‌است، بلکه گاه منجر به شکل گیری مسائل جدید هم شده است [1].

این در شرایطی است که در کشورهای توسعه یافته به ویژه در مغرب زمین نظریه پردازان تعلیم و تربیت بر اساس فرهنگ و فلسفه اجتماعی خود، اقدام به نظریه پردازی نموده اند تا فعّالیتهای کارگزاران نظام آموزشی با الهام ازآن نظریّه‌ها در سطوح گوناگون تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرا، انسجام یابد.(مرجانی،1380) ‍‍

از سوی دیگر از آنجا که نظام تعلیم وتربیت نیازمند مواجهه علمی وعقلایی با مسائل خود می‏باشد، لذا محتاج بهره مندی از دانشهای مرتبط با آن مانند جامعه شناسی آموزش و پرورش، روانشناسی تربیتی، مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی و آموزشی و مانند اینهاست. بر این اساس، باید این بهره مندیها مبتنی بر یک چهارچوب انسجام بخش باشد تا مطالعات، سیاستها و برنامه‌ها از انسجام درونی برخوردار شوند.

سند ملّی آموزش وپرورش (رسمی) کشور؛ سندی است که بر اساس پژوهشها و مطالعات زیادی تدوین خواهد شد. با توجه به اهمیت غیرقابل انکار این سند در هدایت فعّالیّتهای نظام رسمی آموزش وپروش در سالهای آینده؛ لازم است، سند ملّی بر مبنای فلسفی و دینی مقبول نظام اجتماعی کشور استوار شود واین به نحو اولی مستلزم آن است که مطالعات و پژوهشهای انجام شده در موضوعات مختلف سند ملی، بر مبنایی منسجم استوار شود که مانند سخت هسته‌ای، انسجام بخش تمامی عناصر و فعّالیّتهای معطوف به تدوین سند

ملّی باشد. بنابراین، کمیته مطالعات نظری بر اساس طرح کلی کمیته مطالعات نظری بند( 4-2-1 ) [2] تدوین چهارچوب فلسفی و دینی (که پس ازاین به نام مبانی از آن یاد می شود)حاکم بر مطالعات طرح تدوین سند ملّی را در دستور کار قرار داده است. شایان ذکر است که این چهارچوب بر اساس دیدگاه جمعی از صاحب نظران اعتبار یابی نیز خواهد شد و نسخه نهایی آن به زودی در اختیار محققان مرتبط با سند ملّی قرار می گیرد.

مبانی چیست؟
مبانی تعلیم و تربیت از موقعیّت آدمی، امکانات و محدودیتهایش و نیز از ضرورتهایی که حیاتش را همواره تحت تاثیر قرار داده است، بحث می کند( شکوهی ، مبانی و اصول آموزش و پرورش ). بنابراین آنها از بنیادی‌ترین قضایا و گزاره‌های فلسفه تعلیم و تربیت به طور خاص و علوم تربیتی به طور عام به شمار می روند.

مبانی تعلیم و تربیت بر دو گونه اند . برخی مبانی علمی هستند که از دانشهای مرتبط با تعلیم و تربیت مانند جامعه شناسی آموزش و پرورش و روانشناسی تربیتی و مانند اینها سرچشمه می گیرد. به این دانشها می توان دانش مدیریت، اقتصاد ، تاریخ ، زیست شناسی ومردم شناسی را افزود و بعضی دیگر، مبانی فلسفی هستند که از آبشخور دیگری سرچشمه می‌گیرند. دین، ایدئولوژی و فلسفه اجتماعی مقبول، منبع الهام بخش مبانی فلسفی تعلیم و تربیت به شمار می روند. بین دو گروه مبانی پیش گفته، تعامل وجود دارد که در یک شکل آن، مبانی فلسفی ودینی به مانند ملاک و معیاری برای گزینش نظریّه‌های علمی در تعلیم و تربیت، عمل می نمایند.

چهارچوب فلسفی دینی طرح تدوین سند ملّی آموزش و پرورش، شامل گزیده ای از مهمترین مفروضه‌ها و مبانی توصیفی متافیزیکی است که از منابع فلسفی(با رویکرد اسلامی) و دینی الهام گرفته و شامل بخشهای هستی شناسی، انسان شناسی، شناخت شناسی و ارزش شناسی است. شایان ذکر است، که در تدوین این مبانی، به منابع معتبر مختلف دینی و فلسفی مراجعه شده است [3].

مبانی فلسفی و دینی چه جایگاهی در تدوین سند ملّی به عهده دارد؟
این مبانی در فرایند تدوین سند ملّی آموزش و پرورش نقشهای زیر را می تواند ایفا نماید:
• انسجام بخشی به مطالعات مورد نیاز برای تدوین سند ملّی

آدمی پیوسته تلاش می نماید پدیده ها را در طرحهای کلی وعام معنا بخشد؛ لذا در جستجوی چهارچوبهایی است تا بتواند یافته های پراکنده خود را متحد و منسجم سازد. در حوزه تعلیم و تربیت با توجه دانشهای گوناگون تأثیرگذار، نیاز به یافتن طرحهای کلی و چهارچوبهای انسجام بخش ضرورت می یابد. مبانی فلسفی از گذشته های دور نقش مهم و اساسی را در تعلیم و تربیت به عهده داشته اند و در بیشتر موارد، نظریات تربیتی وامدار نظریه‌های فلسفی بوده اند. اما در حال حاضر به دلیل وجود دانشهای تجربی زیاد و مرتبط با تعلیم و تربیت

می تواند نقش هماهنگ کننده و وحدت بخش را در داده های مختلف و مرتبط با تعلیم و تربیت نیز ایفا نماید(شکوهی، مبانی و اصول آموزش و پرورش ). این مبانی می تواند مانند سخت هسته موجب هماهنگی درونی نتایج مطالعات و درنهایت سند ملّی را فراهم آورد. در واقع این مبانی از شکاف بین دکترین تعلیم و تربیت و دیگر مؤلفه‌های سند ملّی جلوگیری می کند. دکترین مهمترین مطالعات کمیته مطالعات نظری طرح تدوین سند ملّی است. این دکترین در واقع حاصل ترکیب و تلفیق الگوهای نظری خُرد در حوزه ساحتها [4] و زیر نظامهای اصلی

[5]ست.
• سازگاری و هماهنگی سند ملّی با نظام ارزشی جامعه
برای این که سند ملّی جنبه عملیاتی پیدا نماید و به درستی در بدنه اجتماع مستقرشود نیاز مند آن است که پیوندهای محکم با ارزشهای اساسی و مقبول جامعه اسلامی ایران داشته باشد. چهار چوب فلسفی و دینی می تواند با ایجاد این پیوند ارزشی زمینه اجرایی شدن سند را فراهم آورد.
• ملاک ارزیابی و نقد مبانی نظریه ها و راهبردهای پیشنهادی

از آنجا که کمیته‌های مطالعاتی سه گانه سند ملّی، طرحهای مطالعاتی زیادی را در حوزه های گوناگون انجام می دهند؛ ناگزیر باید نظریه و رویکردهای مختلفی را مورد نقد وبررسی قرار دهند. این مبانی می تواند، نقش ملاک ارزیابی و نقد این نظریّه‌ها و رویکردها و هم چنین پیامدها و نتایج آنها را به عهده گیرد. به سخن دیگر، از آنجا که داده‌های علمی به صورت خام در تعلیم و تربیت قابل استفاده نیست و در صورت استفاده بی تردید به ناسازواری در نظام آموزش و پرورش می‌انجامد؛ لذا قبل از آن که این داده‌ها در موقعیتهای تربیتی به کار رود، باید از صافی ملاحظات فلسفی بگذرد(شکوهی ،مبانی و اصول آموزش و پرورش). از آنجا که الگوهای نظری مرتبط با هر ساحت و خرده نظام دارای مبانی متافیزیکی هستند؛ می توان با بررسی و تصریح مبانی فلسفی نظریه ها، آنها را نقد و حتی گزینش نمود.
• نقد وضع موجود

بدون در نظر گرفتن مسائل کلی فلسفه ، سیاستهای موجود آموزش و پرورش را نمی توان مورد انتقاد قرار داد (نلر، ترجمه بازرگان ،1377). از آنجا که نقد وضع موجود مهمترین فعّالیّت کمیته‌ مطالعات محیطی و کمیته مطالعات مؤلفه‌های اصلی است؛ بی تردید بدون در نظر داشتن نظریّه یا ملاکها مشخص این کار امکان پذیر نمی باشد. این مبانی می تواند به عنوان ملاکهای مفهومی، یا بخشی از ملاکهای مفهومی برای نقد وضع موجود و نقد الگوهای نظری و رویکردهای مورد قبول و جاری، استفاده شود.
• تصویر وضع مطلوب

تدوین سندهای راهبردی بدون تصویر وضع مطلوب امکان پذیر نیست. این مبانی می تواند در تصویر وضع مطلوب و حتی تدوین خرده نظریه های ساحتهای تربیت و زیر نظامها مورد استفاده قرار گیرد؛ زیرا نظریه های علمی مستقیماً حاوی مضامین تربیتی نیستند و بدون بازبینی قبلی از دید فلسفی ، امکان کاربرد آنها در عمل تربیتی وجود ندارد.(نلر ،ترجمه بازرگان،1377). بر این اساس، مبانی فلسفی نتایج دانشهای تجربی مرتبط با تعلیم و تربیت را در عرصه عمل و نظر تربیتی قابل استفاده می نماید. بنابراین مبانی پیش گفته در تصویر وضع

مطلوب به دو صورت به کار می رود. در یک حالت، گزاره های آن منبع الهام بخش در استنتاج اصلها [6] ، رویکردها [7]، روشها و راهکارها می شود. این گزاره‌ها که در بخشهای متفاوت تنظیم شده است ؛ در صورتی که مقدمه استدلال قرار گیرند، از آنها اصول ، روشها و راهکارهای مناسب به دست می آید. در حالت دیگر، هر محقق می تواند ضمن تحلیل و بررسی مبانی مرتبط با هر اصل ، روش و یا راهکار و مقایسه آنها با مبانی مورد نظر به عنوان ملاک و معیار، به انتخاب اصول ، روش و راهکار و رویکردهای مطلوب دست زند.

اصول و مبانی بخش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و تربیتی
نقش فلسفه در فعالیت های تربیتی
فلسفه نظامی از مفروضات مرتبط با هم است که به طور آگاهانه یا ناخودآگاه آن قدر اساسی و کلّی هستند که شایستگی و توانایی عمل در هر حوزه ای را دارند. انسان به عنوان موجودی اندیشمند و آگاه، اندیشه و آگاهی خود را از راه فلسفه و فعلیت فلسفی به دست می آورد. فلسفه در تمام فعالیت های زندگی بشر نقش اساسی ایفا می کند. فعالیت های تربیتی هم از جمله فعالیت های زندگی است که خواه ناخواه متأثر از فلسفه است.

بی اوتانل اسمیت و دیگران(1983) بر نقش فلسفه در ابعاد زیر تأکید ویژه‌ای دارند؛
– تنظیم اهداف و مقاصد تربیتی
– انتخاب وسازماندهی دانش
-تنظیم فعالیت ها و انتخاب روش‌ها و راهبردهای آموزشی و ارزشیابی
-تحلیل کلمات، واژه ها و مفاهیم آموزشی

تنظیم و تعین اهداف و مقاصد آموزشی به شدت متأثر از تعریف ما از جهان و انسان است. این که معلم یا برنامه‌ریز با چه دیدگاهی به جهان و انسان بنگرد و مفروضات متافیزیکی او چه باشد اهداف و مقاصد تربیتی وی را تحت تأثیر قرار می دهد.

انتخاب و سازماندهی دانش، از جمله فعالیت های یک معلم یا برنامه ریز درسی است. معلم یا برنامه ریز درسی باید تبیین کند که از دیدگاه وی دانش چیست؟ چه دانشی مهم و با ارزش است یا به عبارت دیگر محتوای تربیتی و درسی برتر و ارزشمند از نظر او چه محتوایی است و ملاک‌های انتخاب و گزینش آن چیست؟ پس از پاسخ به این پرسش ها امکان انتخاب و سازماندهی دانش فراهم خواهد شد.

تنظیم فعالیت‌ها و انتخاب روش‌ها و راهبردهای آموزش و ارزشیابی و یا به عبارت دیگر تعیین اینکه بهترین روش آموزش کدام است؟ تابعی خواهد بود از اینکه منظور و تعریف ما از شناخت و یادگیری چیست؟ پس از تعریف شناخت و یادگیری، معلم یا برنامه ریز درسی ابزار، روش و راهبرد به دست آوردن شناخت و سنجش میزان آن متناسب با اهداف تربیتی مشخص می سازد.

نقش فلسفه در تحلیل واژه‌ها، معانی و افکار نیز قابل توجه است. علوم ونظریه‌های علمی سرشار از واژه‌ها یا مفاهیم است که به طور نظام وار و منطقی به هم ارتباط و انجام دارند. یک معلم یا برنامه‌ریز نیز مانند یک فیلسوف باید قادر باشد در مباحث، گفت وگوها و آموزش خود واژه ها و مفاهیم را تحلیل کند و به عبرت دیگر با روشن ساختن معانی واژه ها و توضیح استدلال موجود در آنها بتواند تدریس اثر بخشی را طراحی و اجرا نماید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله رفتار شناسی کاربردی گوسفند در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله رفتار شناسی کاربردی گوسفند در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رفتار شناسی کاربردی گوسفند در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله رفتار شناسی کاربردی گوسفند در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله رفتار شناسی کاربردی گوسفند در pdf :

مشخصه های رفتاری منحصر به فرد و جالب توجهی در گوسفند مشاهده شده است که با بقا و تکثیر آن در شرایط محیطی خاص و مناسب در ارتباط است. گوسفند داران موفق به خوبی با مفهوم رفتار شناسی گوسفند آشنا هستند و از علم و دانش موجود برای ارتقاء مدیریت خود بهره می برند. به مطالعه علمی رفتار شناسی حیوانات و اتولوژی(شناخت الگوهای رفتاری جانوران) می گویند. در این مقاله به بررسی جنبه های مختلف اتولوژی گوسفند نظر جفت گیری، عادات تغذیه ای و دوران بعد از تولد می پردازیم. البته این مقاله جامع نیست زیرا حوزه بررسی بسیار گسترده است. در اینجا بیشتر بر مشخصه های خاص رفتاری تمرکز می کنیم.
اصول رفتار شناسی گوسفند
در سالهای اخیر رفتارشناسان اطلاعات ارزشمندی در رابطه با رفتار شناسی گوسفند ارائه کرده اند. در ادامه به شرح و بیان پیشنهادهای مدیریتی در این رابطه می پردازیم. مطالعه این مطالب نمونه تازه ای در مقابل پرورش دهندگان می گشاید. قبل از پرداختن به مسائل مربوط به تحقیق رفتارشناسی کاربردی گوسفند به چند اصل ضروری است. از جمله آنها چند تعریف و بیان شرح مختصری از حالات و خصیصه هایی از گوسفند است که با کمک آنها با محیط تعامل و ارتباط دارد. همچنین توجه به این مشخصه ها از آنجا حائز اهمیت است که منجر می شود به علت تفاوت رفتاری گوسفند با سایر جانوران پی ببریم.
رفتار در واقع واکنش حیوان به محیط است

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر ایران د

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر ایران در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر ایران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر ایران در pdf :

چکیده

حل مشکلات توسعه نیافتگی شهری در کشورهای در حال توسعه به تنهایی از عهده دولت ساخته نیست.ضرورتهایی مانند ناکارامدی دستگاههای دولتی، کمبود منابع مالی و افزایش خواست مردم برای مشارکت در امور و فشار سازمانهای بینالمللی، به عنوان مشکلات مطرح شده درون شهرها میباشد. اما فعالیت مطلوب درون شهرها، بستگی به وجود شرایط مناسبی در چهار عرصه دولت، شهرداری، سازمانهای غیردولتی، و دولت محلی دارد.به لحاظ نظری دولتی که در ساختار و سیاستها و برنامهها ظرفیتی برای پذیرش مشارکت و همکاری بازیگرانی چون سازمانهای غیردولتی ندارد، بدیهی است که عرصه چندانی برای فعالیت این سازمانها فراهم نیست.همچنین در نظام کنونی اداره امور کشور که نهادهای محلی مانند شهرداری وابستگی شدید به دولت از نظر مسائل مالی و اداری دارند، عرصه چندانی برای آنها به جهت داشتن ابتکارات مدیریتی و ظرفیتسازی و ایجاد انعطاف سازمانی برای همکاری با سازمانهای غیردولتی در دسترس نیست. لذا مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی درصدد آن است که نقش و جایگاه دولت محلی را در توسعه شهری با تأکید بر ایران مورد بررسی قرار دهد.

واژهگان کلیدی : دولت محلی، شهر، توسعه شهری، مشارکت، نهادهای محلی

-1 استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران
2 – دکتری جغرافیای سیاسی و مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداریهای شیراز

3 – کارشناسی ارشد جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

1

.1 مقدمه

اهمیّت مسائل شهری هیچ گاه به اندازه امروز، نمایان نبوده است.اکنون پس از قرنها، شهرها به عنوان مهمترین ثمرات تلاش-های تکنولوژیکی، هنری، فرهنگی و اجتماعی انسان به حساب میآیند ].در حال حاضر[ یکی از عوامل ایجاد نشاط و سرزندگی در شهرهای کوچک و بزرگ، تنوع در آنهاستنواحی. متفاوت، خصوصیات، فعّالیّتها، اندازهها، کاربریها و عملکردهای متفاوتی دارند.بعضی مکانها زنده و شلوغ و مکانهای دیگری آرام و دور افتادهاند.در این شهرها ترکیبات پیچیدهای وجود خواهند داشت: نواحی پرتراکم، نواحی یادمانی و باز، نواحی نرم (فضای سبز)، نواحی سخت (ساختمانها)، نواحی کهن، نواحی جدید، نواحی با ساختمانهای بلند و نواحی با ساختمانهای کوتاه، مراکز خرید و تجاری، مناطق تفریحی و گذران اوقات فراغت، و باید این تنوع را شناخت تا بتوان ویژگیهای مرتبط مناطق را تعریف کرد.در دنیای امروز با تحولاتی که در نحوه زندگی بشر روی داده و برای زندگی انسانها در قرن بیستویکم و دورههای زمانی پیشرو، طراحی فرایندهای شهری امروزی، که بتواند پاسخگوی سلایق و خواستههای مردم امروزی باشد متفاوت و زیاد است.در روند شهرنشینی، هنر شهرسازی باید آن گونه که مسلئل روز و آینده بشر ایجاب میکند کارایی داشته باشد.به طوری که »راهبرد های طراحی یک شهر کوچک یا بزرگ باید همواره ناظر بر سه حوزه اصلی و محوری باشند : -1 حفظ بهترینهای گذشته؛ -2 توجه به نیازهای فعلی؛ -3 تدارک آینده مناسب.)«تیبالدز،» (88: 1387در حال حاضر یک میلیارد نفر زاغهنشین در جهان وجود دارد که تبعات حضور این تعداد، عدم دسترسی 2 میلیارد و 400 میلیون نفر به امکانات بهداشتی، محرومیت 121 میلیون کودک شامل 65 میلیون دختر و 56 میلیون پسر از تحصیل، بیسوادی 575 میلیون زن، عدم دسترسی 50 درصد زنان کشورهای در حال توسعه به مامای تخصصی و پزشک، دسترسی تنها 14 درصد زنان به کرسیهای پارلمانی و وجود 800 میلیون نفر گرسنه است.)«بحیرایی و اسدی، (32 :1388 همه این موضوعات و حل آنها در گرو داشتن نظام مدیریتی کارامد و مطلوب به همراه شهروندمداری در درون شهرها میباشد.که این خود با ایجاد نظام شورایی درون شهرها و الگوی دولت محلی قابل دسترس است.

.2 سؤال و فرضیه تحقیق

این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع و اسناد کتابخانهای و سایتهای اینترنتی در صدد است تا به این سوال که الگوی دولت محلی چگونه به توسعه شهری کمک مینماید و رابطهی بین دولت محلی و توسعه شهر چگونه است؟ و این رابطه در ایران چگونه میباشد؟ پاسخ لازم را ارایه نماید؛ بر این اساس فرضیه تحقیق این است که الگوی دولت محلی در توسعه شهرها در قرن بیستویکم با توجه به ساختار شکل گرفته در نظام جهانی و روند ارتباطات میان شهرها، این الگو می-تواند نقش و کارکرد مطلوبی را در توسعه شهرها ایفاء نماید.البته الگوی دولت محلی در ایران شکل نگرفته و توسعه شهرها روند مطلوبی را ندارند.
.3 مبانی نظری

.3,1 دولت محلی

2

دکتر دره میرحیدر در کتاب مفاهیم بنیادی در جغرافیای سیاسی، حکومت محلی را یک سلسه نهادهایی که به منظور حفظ و نگاهداشت روابط اجتماعی در سطح محلی (زیرملی) تأسیس میشوند، و این نهادها شامل دولت محلی1، قوه قضاییه محلی، مقامات جواز دهنده و ; میباشند؛ تعریف میکند و دولت محلی را پایینترین ردهی تشکیلاتی دولتی به منظور ساماندهی امور محلی (تکتک شهرها، شهرکها و جماعتها) میداند.(میرحیدر ،(51 :1386براساس تعریف سازمان ملل متحد حکومت محلی تقسیمبندی سیاسی یک کشور و یا یک ایالت (در سیستم فدرال) است که به وسیلهی قانون ایجاد شده و کنترل اساسی امور محلی مانند وضع مالیات را در دست دارد که هیئت اداره کنندهی آن موجودیت خود را با انتخابات محلی به دست میآورند.در این تعریف چند نکتهی کلیدی مورد توجه است : .1 حکومت محلی باید به وسیلهی قانون ایجاد شده باشد؛ .2 این قانون باید بر امور محلی کنترل اساسی داشته باشد؛ . 3 هیئت اداره کننده، منتخب مردم محل باشد.(مقیمی،(340 : 1387 از دید تاریخی شایان ذکر است که قرنها قبل از پیدایی سیستمهای سیاسی امروزی، حکومتهایی در سطح واحدهای ارضی
کوچک وجود داشتهاند.این حکومتهای کوچک محلی، در شرق و به ویژه در خاورمیانه، دارای سوابق تاریخی طولانی بوده-اند.تحول تدریجی این حکومتهای محلی، کوچک بوده که بعدها برای نخستین بار در تاریخ موجد امپراتوریهای بزرگی در این منطقه شدهاند . در اروپا نیز سابقهی تاریخی حکومتهای محلی به مراتب کهنتر و ریشهدارتر از سابقهی حکومتهای ملی است.در آمریکا نیز قدمت حکومتهای محلی از حکومت ایالات بیشتر است.در این کشور، میتوان چگونگی تحولی که حکومت محلی را به حکومت ایالتی و سپس به حکومت مرکزی یعنی به حکومت فدرال آمریکا تبدیل کرده، مشاهد نمود.در اواخر قرن پانزدهم، اولین گروه کوچک مهاجران در این منطقه از جهان پیاده شدند، سپس به تدریج گروههای دیگری به آنان پیوستند و یا در قسمتهای دیگری از سرزمین پهناور آمریکا ساکن شدند.هر یک از این گروههای کوچک طبق آداب و رسوم، طرز تفکر اجتماعی، سیاسی و مذهبی خویش برای تنظیم روابط میان خود، حکومتهای محلی متناسب با نیازمندیهای گروه تشکیل دادند.این حکومتهای کوچک محلی به تدریج موجب پیدایی واحدهای بزرگتر شدند، تا بهتر به توانند منافع اقتصادی و سیاسی آنها را در قلمرو وسیعتری حفظ نمایند .به دنبال چنین تحولاتی بود که سرانجام در هنگام جنگهای استقلال، ابتدا از اجتماع سیزده ایالت مستقل قبلی، کنفدراسیون ایالات متحدهی آمریکا و سپس در سال 1788 میلادی کشور آمریکا به صورت فدرال در آمد.(قالیباف،(85 -86 :1391 در طبقهبندی انواع حکومت، مرسوم است که صاحب نظران بین حکومت متمرکز و حکومت فدرال فرق میگذارند.گرچه

حکومتهای فدرال که غولهایی مانند کانادا، استرالیا، برزیل و شوروی سابق را شامل میشوند، بیش از نیمی از خاک جهان را در بر میگیرند؛ اما سه چهارم کشورهای جهان دارای قانون اساسی واحدی هستند.حکومت متمرکز در سنت تمرکزگرای فلسفهی سیاسی فرانسه، در عقیده به این که قدرت تنها بایستی برای سهولت ادارهی امور واگذار شود و این که اجزای سرزمینی حکومت باید در تمام جوانب، تابع یک مرکز سیاسی باشند، ریشه دارد؛ اما در فدراسیونها، سطحی از دولت محلی دارای وجودی ضمانت شده در نظام سیاسی است.برای مثال حکومت فدرال آمریکا نمیتواند به عنوان مثال بزرگراه بسازد، بیمهی اجتماعی و دستمزد بیکاری را بپردازد و یک سرویس بهداشت ملی را ایجاد کند، زیرا این وظایف در قانون اساسی ذکر نشده و بر عهدهی ایالتها میباشد.(مویر، (251 -252 :1379 دولتهای محلی به عنوان یک بازیگر در عرصه بینالمللی و یا عاملی است که به مشکلات و مشوقهای جدید در مورد آنچه که

روند جهانی شدن به ارمغان آورده است، واکنش نشان میدهد؛ از جمله اهداف تأسیس و یا کاربرد الگوی دولت محلی میتوان

1 – Local Government

3

به : تبادل اطلاعات و دانش، دادن یا گرفتن کمک مادی، لابی دولت مرکزی و یا سازمانهای بینالمللی، دفاع از منافع محلی و
یا پیشنهاد سیاستهای مشترک شهری در فرایندهای یکپارچه سازی منطقهای، نام برد.(( Salomon,2009: 10 حکومت
محلی به عنوان جزیی از ساختار حکومت و دولت مرکزی از نظر جغرافیای سیاسی بر شناسایی واقعیتی به نام امور محلی تأکید
دارد.بدین معنی که فضاهای جغرافیایی در مقیاس خود ویژگیها و اموری دارند که حوزهی اثرگذاری و نفوذ آنها محدود و
انحصاری است، به بیان دیگر از مرزهای جغرافیایی مقیاس میکرو فراتر نمیرود.(قالیباف،(70 :1391
جدول شماره : 1 برخی از ویژگیهای حکومت محلی
ویژگیها توضیحات
انتخابی بودن هرچند در برخی نواحی که وسعت کمی دارند، حکومت محلی جلسات
خود را به صورت ساده و با شرکت تمام اهالی تشکیل میدهد، ولی در
بیشتر نواحی، کارگزاران محلی (مسئولان حکومت محلی) نمایندگانی
هستند که به وسیلهی اعضاء جامعه در یک فضای انتخاباتی مناسب،
انتخاب میشوند.این اعضای منتخب برای ادارهی امور عمومی محل،
ستادی متشکل از کارگزاران و کارمندان تمام وقت، شامل مهندسان،
حسابداران، معلمان، کارمندان دفتری، مأموران نظافت را تشکیل می-
دهند.
سازمانی با هدفهای چندگانه هر حکومت محلی وظایف متعدد و متنوعی دارد تا بتواند خدمات مورد
نیاز مردم محل را فراهم آورد.کارگزاران محلی در حوزههای مختلف،
مانند تأمین امکانات مورد نیاز مؤ سسات آموزشی و مدارس، ایجاد خانه-
ی سالمندان، مراکز بازآموزی معلولین، خدمات آتش نشانی، جاده
سازی و نگهداری جادهها، مدیریت ترافیک، کنترل محیط از طریق
مقررات ساختوساز و توسعه محل، ارایه خدمات بهداشتی و ; فعالیت
میکنند.
فعالیت در مقیاس محلی هر حکومت محلی فقط در حوزه ی خود مسئلویت دارد.قلمرو فعالیت
بعضی از حکومتهای محلی، محدود است (حکومتهای محلی در
روستاها و شهرهای کوچک)، اما برخی در مقیاس وسیعتر فعالیت می-
کنند (حکومتهای محلی در شهرهای بزرگ).
ساختار تعریف شده حوزه اقتدار، اختیار و روابط حکومت محلی تعریف شده است و وظایف
هر جزء در قالب روابط تعریف شده مشخص میشود.
حکومت محلی تابعیت از اقتدار ملی اقتدار ملی عمولاً از طریق پارلمان اعمال میگردد.بر این اساس،
موجودیت حکومتهای محلی از قانونگذاری پارلمان نشأت می-
گیرد.حکومتهای محلی به این ترتیب، تابع قانون ملی هستند.چنانچه
حکومتهای محلی خارج از چارچوب قانونی عمل کنند، مورد مآخذه
قرار میگیرند.
خودگردانی اگرچه حکومتهای محلی براساس مسئولیتهایی که به وسیلهی
پارلمان به آنها داده شده، انجام وظیفه میکنند، ولی نباید آنها را به
عنوان عوامل حکومت مرکزی در سطح محلی فرض کرد.
سیستم نرخ گذاری مالیاتی برای انجام خودگردانی نیاز به منابع درامدی است که از محل عوارض و
مالیاتها کسب میشود.حکومتهای محلی دارای نظام مالیاتی هستند
4

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   146   147   148   149   150   >>   >