سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی تحقیق تاریخچه حسابداری صنعتی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق تاریخچه حسابداری صنعتی در pdf دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق تاریخچه حسابداری صنعتی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق تاریخچه حسابداری صنعتی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق تاریخچه حسابداری صنعتی در pdf :


سیستم قیمت تمام شده (حسابداری صنعتی)
دیر زمانی نیست که با ایجاد و توسعه بی سابقه سازمانهای صنعتی و ازدیاد روزافزون کارخانجات و گردش سریع چرخهای اقتصادی کشور و بالا رفتن میزان عرضه و تقاضا ، مسئولین امور و صاحبان کارخانجات ، با توجه به مشکلات موجود در زمینه قیمت تمام شده واحد محصول و محاسبه قیمت تمام شده واحد محصول و محاسبه سود و زیان دانستند که منحصراً با استفاده از روشهای نوین حسابداری صنعتی که در کشورهای مترقی متداول است و همچنین با استفاده از روشهای نوین حسابداری صنعتی که در کشورهای مترقی متداول است و همچنین با استفاده از روشهای آماری صحیح و تهیه و تنظیم گزارشهای مالی میتوان هزینه تولید را تقلیل و درنتیجه درآمد بیشتری تحصیل نمود .
اصولاً حسابداری صنعتی به راهها و روشهای مقابل اطلاق می شود : جمع آوری و تخصیص هزینه های تاریخی به واحد کالا و دوایر به منظور ارزشیابی موجودیها و تعیین درآمدهای حاصله . معمولاً ، امروزه بدان خاطر حسابداری صنعتی از حسابداری مدیریت قابل تفکیک است که می تواند هدفهای متعددی را تامین نماید . اینک حسابداری صنعتی ، به مسئله جمع آوری و ارائه اطلاعات ، به منظور اتخاذ انواع تصمیماتی اطلاق می گردد

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله فلسفه حجاب در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله فلسفه حجاب در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله فلسفه حجاب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله فلسفه حجاب در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله فلسفه حجاب در pdf :

فلسفه حجاب

لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد، یکی از مسایل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب، قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و ; وجود داشته و اختصاص به اسلام ندارد. این دین مبین، تنها برای آن مرز معین کرده است. اقوام گوناگون از گذشته های دور نظرات مختلفی پیرامون مساله حجاب داشته اند. گروهی زن را به شدت محصور کرده و بعضی نیز، حجاب را مایه اسارتش دانسته اند. کتاب تاریخ تمدن در این باره می گوید: «اگر زنی با هر گروه از مردان سخن می گفت و درددل می کرد؛ یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه سخن می گفت همسایگان می شنیدند؛ شوهرش حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».
در ایران باستان، زنان نسبت به پدر و برادر خود نامحرم بودند. شاید در اینجا این سؤال مطرح شود که پوشش و حجاب از کجا آمده؟ آیا مردان آن را بر زنان تحمیل کرده اند یا اینکه زنان با میل خودشان انتخاب کرده اند؟ نظر دوم منطقی تر است. زیرا زنان با وجود اینکه خود را در مقابل مردان ضعیف می دیدند؛ اما جمال و زنانگی، قوت و قدرت دیگری به آنها بخشید. لذا فهمیدند اگر بدون حجاب باشند طعمه اقویا خواهند شد و تنها با حجاب است که می توانند از چنگال ایشان رهایی یابند و تنها آنها را عاشق خود نموده اما نگذارند به راحتی به عشق خود برسند؛ مگر با رسوم خاص و این خود باعث عزت بیشتر زن و محدود نگه داشتن قدرت مرد بود. پس با حجاب خود را از مهلکه شهوترانی مردان دور نگه داشتند. اما چرا اسلام بر مساله حجاب مهر تایید زد؟ در پاسخ باید به چند علت اشاره کرد:
1.آرامش روانی:
وقتی بین زن و مرد حریم نباشد؛ میل و غریزه ای که در طرفین است افزایش می یابد. غریزه جنسی به گونه ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود؛ سرکش تر می شود و هر چه بر روی آن مهر زده شود مهار می گردد؛ به همین علت مردانی که زنان متعدد می گیرند نه تنها آتش هوس آنها خاموش نمی شود؛ بلکه شعله ورتر شده و آماده ازدواجهای مجدد می شوند. اگر به تاریخ نظری بیفکنیم؛ پادشاهانی را خواهیم دید که با وجود داشتن هزاران زن در حرمسراهایشان، باز هم در آرزوی به دست آوردن زنان جدید بودند.
2. پایداری خانواده:
اگر حجاب با کیفیت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به کسی نگاه نکند و تمام توجهش به مردش باشد؛ عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد کرد و مرد هم اگر این طور باشد؛ زندگیشان بسیار شیرین و با صفا خواهدشد.
3. استواری جامعه:
اگر زن و مرد هر یک به آنچه وظیفه اسلامی آنان است عمل کنند. یعنی زنان با حجاب کامل وارد اجتماع شوند؛ چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مردان هم به کارها و فعالیتهای اجتماعی خود ادامه می دهند. اما بر عکس اگر زنان با لباسهای نامناسب و آرایش بیرون روند؛ نیروی مردان کم شده و به جای کار و فعالیت، نیروی شهوانی در وجود ایشان فعال می شود. زنان هم به جای کار در اجتماع مشغول خودنمایی و هوسبازی می شوند. در این جاست که می بینیم کار اجتماعی پیشرفت نکرده و رو به تنزل می گذارد. به عنوان مثال منشی یک پزشک را در نظر می گیریم. اگر وی زنی پاکدامن و دارای حجاب اسلامی باشد؛ مراجعان بدون چشم چرانی و به چشم یک خواهر محجبه به او نگاه می کنند. اما اگر بدون پوشش کامل اسلامی و دارای ادا و اطوارهای زنانه باشد؛ مردانی که در اتاق انتظار مطب حضور دارند؛ زیر چشمی هیکل او را برانداز کرده و سعی می کنند سر صحبت را با وی باز کنند.
4. حفظ ارزش و مقام زن:
چون مردان خود را نسبت به زنان نیازمند می بینند؛ اگر زن خود را از نظرهای شهوانی آنان دور نگه دارد موجب ارزش او می شود. زیرا مردان با مشاهده مرز میان خواهش و رسیدن به زن، وی را به چشم مروارید گرانبهایی می بینند که به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آسانی نمی توان به آن دست یافت. از نظر اسلام نیز زن هر اندازه عفیف تر باشد؛ ارزش و احترامش بهتر محفوظمی ماند.
به مساله حجاب و پوشش زنان اشکالاتی گرفته شده است. یکی از این اشکالات، مغایرت حجاب با آزادی زن است. مغرضانی که این اشکال را طرح کرده اند عقیده دارند، آزادی حقی است که هر انسانی باید از آن بهره مند شود و حجاب مخالف اصل آزادی زن است.
در پاسخ ایشان باید گفت: بر مردان واجب نیست اعضای بدن خود را غیر از عورتین بپوشانند. اما مردان از جهت اخلاقی تمام بدن خود را در معابر می پوشانند. آیا آنها به خاطر رعایت این حکم اخلاقی، در خانه و اجتماعی آزادی خود را از دست داده اند؟ باید از رسانه های تبلیغاتی و جنجالی غرب سؤال کرد: چرا اگر در کشورهای شما، مردان با لباسهای زیر از خانه بیرون بیایند مجازات می شوند ولی حضور زنان برهنه در معابر عمومی منعی ندارد؟ این جاست که باید بگوییم آنها برای رسیدن به مقاصد شوم خود، چنین سخنان دلفریبی را مطرح می کنند و قصد دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
آیا اسلام زنان را در خانه ها زندانی کرده یا از ایشان خواسته وقتی بیرون می روند؛ لباس مناسب بپوشند، درست راه بروند و هنگام مواجه شدن با مردان، برای حفظ موقعیت خود و اجتماع برخوردی مناسب داشته باشند؟ چنین زنانی از میان گروه زیادی از مردان هم عبور کنند؛ کسی به آنها توجه نمی کند. آیا این اسارت است یا عین آزادی؟ و آیا زنی که با رعایت حجاب، موجب بر هم زدن آرامش خود و اجتماع نشود؛ آزادیش را از دست داده است؟ باید از این منادیان به اصطلاح آزادی سؤال کرد چگونه است که شما زن مسلمان محجبه را زندانی و زن بی حجاب را آزاد می دانید؟ آیا غیر از این است که می خواهید زنان را بازیچه دست مردان هوسباز قرار داده و در لجنزار فساد و تباهی غرق کنید؟ زن محجبه خیلی بهتر از یک زن بی حجاب می تواند در اجتماع کار کند چون برخلاف او که تمام فکرش معطوف جلب توجه مردان است؛ با هدفی والاقدم در صحنه اجتماعی می گذارد و بدون توجه به هوسبازیهای مردان، به آمال و اهداف بلند خود اندیشیده و فعالیت خود را ادامه می دهد. ممکن است گفته شود خیلی از زنان آرایش کرده نیز، در اجتماع مشغول کار هستند. بله ما منکر این مساله نیستیم. اما کار زمانی خوب انجام می شود که با آرامش فکری همراه باشد. آنها که می گویند حجاب نوعی محروم ماندن زنان از فعالیتهای اجتماعی است؛ سخنشان لغو و بیهوده است. زنان با حجاب نه تنها محروم نماندند بلکه با پشتکار بیشتر، در اجتماع مشغول شده و بازدهی کارشان را نیز بالا بردند.

گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند؛ موجب حرص بیشتر مردان می شوند. برتراند راسل یکی از مادی گرایان در این زمینه می گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود؛ مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند؛ رغبت مردان به مرور زمان نسبت به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف تر می شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله ورتر می شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی توجه شود؛ دوباره به عکس دیگری علاقه مند می شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می کند. به همین علت است که می بینیم بی بند و باری در غرب ادامه پیدا می کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می شوند.
در اینجا به تشریح دیدگاه قرآن می پردازیم. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و ;» منظور از غض بصر در این آیات این است که نگاه خیره نکنند. نگاه دوگونه است: 1- آلی 2- استقلالی. نگاه آلی آن نگاهی است که چون ما با یک زن در حال صحبت کردن هستیم؛ به او نگاه می کنیم. اما نگاه استقلالی یعنی مو، لباس و طرز آرایش او مدنظرمان باشد. منظور قرآن از نگاه نکردن، نوع استقلالی آن است. «و یحفظوا فروجهم »، منظور وجوب ستر عورت و خودداری از زنا است. چون در عصر جاهلیت، ستر عورت در میان اعراب معمول نبود. همچنان که بعضی دانشمندان غرب نیز، این عقیده را در کتابهای خود مطرح کرده اند. «ذلک ازکی لهم »، این حفظ برای ایشان پاکیزه تر است از اینکه خود را مکشوف العوره کنند.
« ان الله خبیر ; خدا به آنچه می کنند آگاه است ».
خداوند در ادامه می فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و ;» در این آیه می بینیم فرقی بین زن و مرد از جهت ترک نظر و حفظ فرج نیست. پوشش فقط برای زن است چون مظهر جمال است. گرچه نحوه پوشش زن بر مردان واجب نیست؛ در عمل می بینیم مردان پوششی کاملتر از بعضی زنان دارند.
« و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها»، باید زیور خود را اعم از آرایش و زیورآلات آشکار نسازند مگر زینتهایی که آشکار است» . زینت دو نوع است:
1. زینت آشکار
2.زینت مخفی : (در تفسیر مجمع البیان سه قول آمده) زینت آشکار مثل جامه های رو و زینت مخفی مثل گوشواره و دست بند. قول دوم زینت آشکار مثل سرمه، انگشتر و خضاب دست. قول سوم چهره و دو دست تا مچ.
و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن، باید مقنعه هایشان را بر سینه هایشان بیندازید تا گردن، گوش، سینه و زیرگلو معلوم نشود. و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ; او ما ملکت ایمانهن، زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدرشوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا پسر برادران یا پسر خواهران یا زنان یا مملوکان. البته منظور از زنان در اینجا، زنان مسلمان است و زنان غیر مسلمان نامحرم هستند. چون زنان غیر مسلمان هیچ تعهدی ندارند که محاسن و زیبایی زن مسلمان را برای شوهرانشان توصیف نکنند. لذا زنان مسلمان نیز از توصیف خواهران خود برای مردان خودداری کنند. «او التابعین غیر اولی الاربه »، طفیلیانی که کاری با زن ندارند. او الطفل الذین; کودکانی که از امور جنسی بی خبرند یا توانایی زناشویی ندارند. او ما ملکت ; دو احتمال است:
1. مخصوص کنیزان است
2. مطلق مملوک منظور است. التابعین; شامل دیوانگان و افراد ابلهی است که دارای شهوت نیستند. و لایضربن بارجلهن ; یعنی زنان به منظور آشکار ساختن زینتهای پنهان خود، پای بر زمین نکوبند. (چون زنان عرب خلخال به پا می کردند.) توبو الی الله; ای مردم توبه کنید به سوی پروردگار. رسول خدا فرمود: «من روزی صد بار توبه می کنم.»
و منظور از توبه انقطاع به سوی پروردگار است.
در حقیقت اسلام زن را در سایه حجاب به عرصه می‌آورد تا معلم عاطفه، رقت، لطف، تربیت و محبت و مانند آن باشد ولی دنیای غرب عفاف را از زن می‌رباید تا او به شکل لعبه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند و شخصیت او را نابود سازد و چنین زنی دیگر معلم عاطفه نیست.
بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت‌ها، و آیین‌های جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است، هر چند در طول تاریخ، فراز و نشیب‌های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه‌ حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه بطور کامل از بین نرفته است. دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت می‌دهند.
نویسنده کتاب« زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب می‌نویسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسی‌ آثار و نقوش بدست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می‌شود. از همین دو عقیده عده‌ای که می‌گویند مذهب موجد حجاب می‌باشد، صحت ندارد، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی و تکمیل آن بسیار موثر بوده است.
در واقع یکی از دلایل اساسی فراگیری حجاب در تمام ادیان و مذاهب و حتی اقوام بدوی، فطری بودن عفاف و پوشش است. داستان آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می‌کند.
در تورات می‌خوانیم: چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نماست پس، از میوه‌اش گرفته بخورد و به شوهر خود داد و او خورد آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند عریان‌اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند;» بعد ادامه می‌دهد: آدم ، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رخت‌هایی برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.» (تورات سفر پیدایش، باب 3)
شناخت شخصیت و انسانیت زن تنها در سایه حجاب متبلور می‌شود، این عفت و پوشش است که زن را مقامی والا می‌نهد. در واقع حجاب بر خلاف نظر فمنیست‌ها نوعی تحمیل به زن نیست بلکه زن برای استحکام شخصیت خود شدیدا به آن محتاج است.
زیبایی برای زن سرمایه است، اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال زن حفظ عفاف و حجاب است.
زن نیمی از پیکره یک جامعه را تشکیل می‌دهد و می‌تواند در ابعاد مختلف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نقش آفرین باشد. اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور او را در اجتماع را صادر کرده است. و با احکام و دستورات خردمندانه در چگونگی منش و اخلاق اجتماعی زن جلوی گسترش فساد و ناهنجاری‌های ناشی از اختلاط زن و مرد را گرفته است.
پس حجاب عامل آزادی و امنیت زن در جامعه است نه اسارت او؛ دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی بیش از هر کس دیگری اهمیت حجاب را بعنوان سلاح زنان مسلمان دریافته‌اند و بهمین منظور اولین اقدامی که در راستای جنگ فرهنگی سعی در انجام آن دارند از بین بردن این پوشش و عفاف زنان است چون به روشنی می‌دانند که اگر این گوهر ارزشمند از زنان گرفته شود، منشاء فسادها و ناهنجاری‌های عظیمی در جامعه اسلامی خواهد شد. لذا دنیای غرب با دادن شعارهایی در تساوی حقوق آزادی و حضور زن در اجتماع و نیز ترویج فرهنگ مدگرایی تلاش در منحرف ساختن جوامع انسانی بویژه جوامع اسلامی داشتند و دارد تا از این رهگذر به اهداف پلید خود که غارت منابع ملی و استیلای سیاسی و نفوذ فرهنگی است دست یابند.
اسلام، زنان را به حجاب دعوت می‌کند و از سوی دیگر از عاطفه زن بعنوان یک محور تربیتی و مکمل استفاده می‌کند. در حقیقت اسلام زن را در سایه حجاب به عرصه می‌آورد تا معلم عاطفه، رقت، لطف، تربیت و محبت و مانند آن باشد ولی دنیای غرب عفاف را از زن می‌رباید تا او به شکل لعبه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند و شخصیت او را نابود سازد و چنین زنی دیگر معلم عاطفه نیست.
از این رو اسلام اصرار دارد زن به جامعه بیاید منتهی با حجاب، تا درس عفت و تربیت و محبت دهد نه آموزش غریزه و شهوت.
متاسفانه انسان شناسی غرب از جهان بینی آنها منشا می‌گیرد و چون جهان بینی آنها مادی است، لذا در انسان شناسی هم سهمی از ماورای طبیعت ندارند و انسان را در قلمرو طبیعت و ماده محصور می‌کنند و صرفا تن شناس اند نه انسان شناس. بنابراین کسی که به انسان شناسی از منظر جهان شناسی مادی می‌نگرد هرگز در جهان سیر عمودی و صعودی نخواهد داشت و متاسفانه همواره سیر افقی دارد.
آنچه قابل ملاحظه است، اینست که غرب با ادعا، و شعارهایی که پیرامون آزادی زنان در جوامع خود دارد، چرا دیده می‌شود که تعداد زیادی از زنان غربی روز به روز به اسلام گرایش پیدا می‌کنند؟ اگر این بانوان احساس آزادی کامل می‌کردند که ضرورتی نداشت اسلام بیاورند و خود را محصور به حجاب کنند. پس بدون شک آنان بجهت فقدان آزادی واقعیت در جوامع شان است که به حجاب اسلامی روی آورده‌اند.
در اسلام خواهی در غرب پیش از آنکه یک جریان اجتماعی باشد، یک خواهش و نیاز عمومی است.
یک عطش عمیق به عمق چند قرن و خلاء معنویت در حوزه‌های عمومی جامعه مانند محیط کار، حکومت، دانشگاه مدارس، رسانه‌ها و حتی خانواده ‌اساسی ترین عامل این عطش عمومی است.
و اینست که مشاهده می‌شود جوانان غربی در اوج فناوری و پیشرفت دچار سردرگمی و بحران هویت می‌شوند.
تبلیغ حجاب :
به اعتقاد جامعه‌شناسان هیچ پدیده اجتماعی بدون علت رخ نمی‌دهد، جز آنکه ریشه‌یابی و شناخت علت برخی از آنها چنان دشوار و پیچیده است که گمان می شود علت خاصی ندارد. این پدیده‌ها به سادگی رخ می‌دهد و رشد می‌یابد، اما سامان‌دهی آنها همچون کوهها ناممکن است یا همچون آب است که به‌راحتی بر خاک جریان می‌یابد اما چون در زمین فرو رود، بیرون آوردن آن بسی دشوار است.
موضوع پوشش زنان امروز از زمره همان پدیده‌ها است که در نگاه سطحی علت عمده آن ناآگاهی یا سست اعتقادی و ضعف ایمان است، اما به دیده عمیق‌تر این پدیده برگرفته از عوامل روانی و اجتماعی دیگری است که چاره‌جویی برای آن بدون شناخت دقیق علت بروز آن ممکن نیست. چنانکه پزشک پیش از چاره اندیشی برای درمان بیمار، درصدد شناخت عوامل بیماری و علائم آن بر می‌آید، درد را از علائم آن تشخیص می‌دهد و آنگاه به درمان می‌پردازد، در پدیده‌های اجتماعی نیز بدون شناخت علت دقیق هر پدیده ارائه یک راهکار برای اصلاح همه آنها همانند صدور یک نسخه برای همه دردها است که نه تنها درد و ضایعه را برطرف نمی کند، گاه مشکل را پیچیده‌تر و درمان‌ناپذیر می‌گرداند.
بی تفاوتی زنان و دختران به پوشش اندام، برگرفته از عوامل و انگیزه‌های متفاوتی است که مبلغ بدون شناخت دقیق علت آن نمی‌تواند در طریق اصلاح رفتار فرد گامی مؤثر بر‌دارد. شاید یکی از عوامل بی‌تاثیر شدن اندرزها در این باره همین نکته باشد که معمولا افراد بدون شناسایی انگیزه و علت بد حجابی، با روش و برخوردی ثابت در صدد اندرز و اصلاح بر می‌آیند و چون نتیجه‌ای مشاهده نمی‌کنند، اینان دلسرد و آنان جسورتر می‌گردند و رفته‌رفته از موضوعی عادی، مشکلی بزرگ پدید می‌آید.
در این نوشتار سعی شده است پیرامون برخی از انگیزه‌ها و عوامل مهمتر بد حجابی نکاتی ارائه و آنگاه شیوه کار تبلیغی بیان شود.

منافع حجاب :
پوشش یا حجاب، به صورتی که زیبائیها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانی مردم هرزه و بی تربیت، و آلودگان به شهوت حیوانی، و حالات شیطانی حفظ کند دستوری قرآنی، و قانونی الهی، و تکلیفی انسانی، و برنامه ای اخلاقی است.
حجاب و پوشش اسلامی که بهترین نوع آن چادر است، چادری که یادگار منبع عصمت و عفتی چون فاطمه زهرا (علیها السلام) است، هیچ مانعی در راه دانش طلبی و رشد و کمال زن ایجاد نمی کند، بلکه او را از بسیاری از خطرات، و دامهائی که حیوان صفتان در راه زیبارویان، و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ می کند، و پاکدامنی و سلامت

و عفت و حیای او را برای شوهرش یا اگر ازدواج نکرده، برای

مرد آینده اش محفوظ می گذارد.
گوهر گرانبها و زیبا و پرقیمتی چون زن وقتی در صندوق الهی حجاب قرار داشته باشد، از دستبرد دزدان، و غارتگران، و آلودگان به لجن معصیت و گناه در امان خواهد بود.
زیبارویان جوان، وقتی دیده نشوند، و چهره پاک و معصوم آنان در معرض دیدگان مردم قرار نگیرد، شعله هوسها و هواها، و آتش امیال و غرائز به سرکشی و سوزاندن پاکی یک ملت، و خراب کردن بنای معنویت یک مملکت برنمی خیزد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله دیگ بخار و تاسیسات (رسوب و خوردگی در سمت آ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دیگ بخار و تاسیسات (رسوب و خوردگی در سمت آتش) در pdf دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دیگ بخار و تاسیسات (رسوب و خوردگی در سمت آتش) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله دیگ بخار و تاسیسات (رسوب و خوردگی در سمت آتش) در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله دیگ بخار و تاسیسات (رسوب و خوردگی در سمت آتش) در pdf :

تمام سوخت های تجاری، بجز گازهای طبیعی، شامل موادی هستند که باعث رسوب و خوردگی بر روی سطوح داغ دیگ های بخار می شوند. پاک سازی رسوبات مستلزم خارج کردن مکرر دیگ از سرویس، جهت آماده سازی و بهره برداری موثر از آن است. خوردگی خود نیز منجر به تجمع رسوبات ناشی از خوردگی و بستن دیگ جهت تمیز کردن سطوح و صرف هزینه های سنگین تعمیرات می گردد.

البته همه سوخت ها عامل خوردگی نیستند و نیز همه دیگ ها آسیب پذیر نیستند. با طراحی دقیق و انتخاب مناسب، وقوع این مسایل بطور قابل ملاحضه ای کاهش خواهد یافت و حتی منتفی خواهد شد.

تنها هدف از ارائه این مقاله بررسی مکانیزم های در رابطه با این نوع خوردگی که کمتر از خوردگی آب مورد توجه است و بالاخره پیشنهاد هایی جهت کنترل آنهاست.
روسوب ها در قسمت هایی از دیگ که دمای فلز بالایی دارند به ویژه در داغ کننده های بخار (Super heaters) و پایه های نگهدارنده آنها و در ورودی سطوح حرارتی منطقه کنوکسیون بعد از کوره، به وجود می آیند. ایجاد این رسوب چه در دیگ ها لوله آتشی و چه در دیگ های لوله آبی به قدری است که مستلزم خارج کردن دیگ از مدار طی هفته ها جهت رسوب زدایی است.

زیرا این رسوب باعث گرفتگی لوله های کنوکسیون و معابر عبور گازهای خروجی و منجر به افت فشار شدید و ناتوانی دمنده دیگ از ادامه کار صحیح می گردد و عملا باعث بسته شدن دیگ می شود.

همانطور که در شکل زیر دیده می شود کاهش سطح مقطع لوله باعث افزایش چشمگیر مقاومت در برابر جریان گازها شده است. در این نوع تجمع رسوب، پنج لایه رسوب تشکیل می شود که لایه دوم ذوب شده و باعث جذب ذرات پراکنده خاکستر می شود. بنابراین مکانیزم رسوب با عمل چسبندگی همراه است و در واقع لایه های چسبنده زیرین باعث این عامل بوده اند.

نمونه های عینی این نوع تجمع رسوب در شکل های زیر کاملا قابل روئت است. بطوریکه ابتدای لوله کاملا از وجود خاکستر سوخت انباشته و مسدود شده است، و بدیهی است جریان گازها از لوله ها کاهش خواهد یافت.

سوخت های سنگین خاکستری در حدود 01% دارد. اجزای اصلی تشکیل دهنده خاکستر، اکسید سیلیس و اکسید آلومینیوم هستند که به آسانی ذوب نمی شوند. البته اجزای تشکیل دهنده خاکستر مواد نفتی اکثرا نقطه ذوب پایین دارند و حاوی سدیم و گوگرد هستند.

سایر مواد موجود در خاکستر عبارتند از آهن، کلسیم، سدیم و پتاسیم هستند. که دو عنصر اخیر نقش عمده ای در چسبندگی رسوب به سطوح داغ فلز دارند. این دو از گروه فلزات قلیایی هستند و ممکن است در سوخت به عنوان کلرورها وجود داسته باشند. ماده دیگری که در سوخت بصورت معدنی یا غیر معدنی با سوخت یا خاکستر ترکیب می شوند، گوگرد است. گوگرد بیشتر بصورت اکسید گوگرد (SO2) و مقدار کمی حداکثر 5% به صورت اکسیذ بسیار فعال SO3 می باشد.

عمل احتراق باعث تجزیه این مواد می گردد که همزمان باعث افت دما در معبرهای گاز، مجددا به صورت های دیگربنام سولفات ها (Na2SO4,K2SO4) یا پیرو سولفات ها (Na2S2O7 , K2S2O7) ترکیب می شوند. نقطه ذوب این نمک ها به قرار زیر است:
سولفات سدیم 880 درجه سانتیگراد
پیرو سولفات سدیم 410 درجه سانتیگراد
سولفات پتاسیم 1069 درجه سانتیگراد
پیرو سولفات پتاسیم 300 درجه سانتیگراد

از نمک های فوق پیرو سولفات ها از همه مهمتر هستند. زیرا دمای بخش های خاصی از دیگ، بخصوص داغ کننده های بخار دیگ های لوله آتشی و لوله آبی همواره 300-400 درجه سانتیگراد می باشند. که در این نقاط لایه چسبنده و مذاب تشکیل شده بر سطح فلز، ذرات معلق خاکستر را بر روی خود جذب می کنند.

با تلمبار شدن رسوبات دمای فلز بالا رفته و سایر مواد با نقطه ذوب بالاتر را نیز ذوب می کنند. با زیاد شدن ضخامت رسوبات واکنش ها بیشتری بین اکسید سیلیس، آهن، سدیم و پتاسیم صورت می گیرد و تشکیل گدازه مذاب و فشرده ای می نماید. بنابراین باید سعی کرد سوخت هایی که درصد سدیم و پتاسیم کمتری دارند را استفاده کرد. ولی متاسفانه همواره سوخت، قابلیت احتراق و قیمت، عواملی است که این موضوع را تحت شعاع قرار می دهد. جدول زیر تجزیه خاکستر دو نوع سوخت را نشان می دهد.

سوخت با 01 % خاکستر سوخت با 75 % خاکستر
درصد خاکستر عنصر درصد خاکستر عنصر
36 Si 40 Si
0.3 Al 26.2 Al
1.8 Fe 20.0 Fe
68.9 V 1.5 Mg

171 Ni 3.5 Ca
0.9 Pb 1.1 Ti
7.4 Na 2.9 Na
هرکدام 01 Cu , Ca , Sn 4.8 K

اختلاف میان قلیایی کل، کاملا بچشم می خورد و بنظر می رسد علت اصلی اختلاف رفتاری این دو نوع سوخت باشد. بعضی خصوصیات تشکیل دوده و رسوب را می توان با محاسبه فاکتور رسوب توسط فرمول زیر محاسبه نمود.

در این فرمول مقادیر اجزاء تشکیل دهنده برحسب درصد خاکستر بیان شده است.
گاهی مقدار کلر را جهت شناسایی سریع دوده و رسوب درنظر می گیرند. زیرا فرض بر این است که فلزات قلیایی بصورت کلروها در سوخت وجود دارند. البته این امر فقط تا اندازه ای صحت دارد. سوختی با 09% یا بیشتر کلر همواره رسوب زداست.

اما درصورتیکه مقدار کلر 03% باشد ممکن است تولید رسوب کند یا بی تاثیر باشد. البته همانطوری که ذکر شد غلظت قلیایی، عامل اصلی این مسئله است، و همیشه با کلر موجود در سوخت نیست.

» کنترل رسوبات ناشی از احتراق:
راه های مختلفی در این زمینه وجود دارد که عبارتند از:
1- کنترال دمای فلز: در صورت امکان از بالا رفتن دمای فلز جلوگیری شود. البته در دیگ های لوله آتشی دمای اشباع مسئله ساز نیست، ولی در قسمت های فلزی بخصوص تیوپ پلیت ها در ورودی اولین کانال لوله ها ممکن است ضخامت صفحه لوله زیاد باشد،

که این امر باعث بالا رفتن دمای فلز می شود. همچنین پیش آمدگی انتهای لوله ها (در صفحه لوله) به میان جریان گازها را باید به حداقل رساند و لبه داخلی آنها را گرد ساخت. تیوپ پلیت ها را نیز باید تا حد امکان نازک ساخت و دمای گاز ورودی را تا جایی که می توان باید کاهش داد.

2- فاصله گذاری صحیح بین لوله ها: در دیگ ها بخار باید از نزدیک قرار دادن بیش از اندازه لوله ها کنار هم خودداری شود. همچنین زیاد بودن فاصله ها ممکن است باعث پایین آمدن سطوح حرارتی و افزایش غیر معقول حجم دیگ شود.

3- استفاده از دوده زداها: جهت زدودن دوده ها باید آرایش مناسبی بین دوده زداها درنظر گرفته شود. البته باید توجه کرد که دوده زداها معمولا تنها توانایی دارند دوده های نرم و ترد را بزدایند و قادر به خارج ساختن دوده های چسبنده و سخت نیستند. دوده زداهای صوتی دست آورد جدید هستند که گاهی تاثیرات بسزایی دارند.

4- اختلاط سوخت ها.
5- افزودنی های شیمیایی: با توجه به اینکه رسوب گذاری با واکنش های شیمیایی منجر به تشکیل نمک های با نقطه ذوب پایین می گردد، می توان توسط مواد شیمیایی یا مواد خنثی کننده این اعمال و نتایج آنها را تعدیل بخشید. (جهت مشاوره در این زمینه با شماره تلفن 09188605973 تماس حاصل فرمایید).

» عوامل تشکیل رسوب در دیگ های مایع سوز:
به غیر از عوامل بررسی شده بالا، عواملی دیگر نیز مختص دیگ های لوله آتشی است که به تفضیل در ادامه این مقاله بحث خواهند شد.

از دیگر عوامل موثر در تجمع رسوب در لایه چسبنده در روی دهانه ورودی لوله های دیگ های لوله آتشی، ممکن است بر اثر عملیات ناصحیح واحد های کاتالیستی باشد. در واقع ذرات ریز کاتالیست که شامل سیلیکات های آلومینیوم (Alumino-silicates) هستند و نقش حمالهای کاتالست را برعهده دارند، مانند ذرات جامد گرد و غبار بر روی لوله ها می نشینند.

در واقع این امر بیشتر تصادفی است تا عمومی، و قبل از اینکه عامل ایجاد رسوب باشند، باعث تجمع رسوب می گردند. البته اجزای اصلی و عمده تشکیل دهنده سوخت های نفتی وانادیم، سپس نیکل و سدیم است. دو عنصر اول معمولا به صورت ترکیب عالی در نفت وجود دارند، در صورتی که سدیم ممکن است توسط آلودگی ناشی از آب دریا، یا از طریق عملیات پالایش آب ایجاد شده باشد.

معمولا وانادیم می سوزد و به پنتواکسید V2O5 تبدیل می شود. ولی اگر مقدار هوای اضافی کمتر از 3% باشد باعث تشکیل تترواکسید V2O4 می گردد. پنتواکسید تقریبا نقطه ذوب پایینی در حدود 800 درجه سانتیگراد دارد و معمولا پایین تر از دما ورودی نواحی کنوکسیون بسیاری از دیگ ها در حداکثر ظرفیت است.

پنتواکسید وانادیم به حالت عادی و به حالت مذاب در این گازها وجود دارد و باعث رسوب در روی لوله های خنک تر می شود. سپس این رسوب ها منجمد شده و با سایر مواد مخصوصا سدیم ترکیب می شود و ترکیب های مختلفی از وانادات های سدیم، نظیر متاسدیم Na2OV2O5 با نقطه ذوب 621 درجه سانتیگراد می دهد. تنوع و پیچیدگی ترکیبات وانادیم، گوگرد، آهن و نیکل بسیار زیاد است که ممکن است نقطه ذوب های بسیار کمی داشته باشند و باعث جذب و رسوب ذراتی شوند که قبلا ایجاد شده اند.

» کنترل رسوبات ناشی از سوخت سنگین:
طبیعی است که اگر دمای گازهای حاصل از احتراق کمتر باشد تشکیل رسوب های سنگین نیز کمتر است. و هرچه کوره بزرگتر باشد دمای گازهای ورودی به ناحیه داغ کننده های بخار و ناحیه کنوکسیون کمتر است. بنابراین در دیگ هایی که طراحی صحیحی در ساخت آنها در ایجاد فضای لازم وجود داشته باشد مسئله رسوب کمتر از دیگ های فشرده و کم حجم مشاهده می شود.

در سال های اخیر برنامه ریزی پالایش نفت در پالایشگاه ها بر پایه تولید فرآورده های سبکتر از نفت خام جهت صنایع حمل و نقل قرار گرفته است، بنابراین سوختع های سنگین مواد رسوب زای بیشتری را نسبت به گذشته به همراه خواهند داشت و این سوخت ها در کوره هایی سوزانده خواهند شد که برای آنها طراحی نشده اند و در نتیجه تشکیل رسوب فوق العاده ای در این کوره ها نسبت به گذشته خواهیم داشت.

نمونه چنین اتفاقی در سطوح کنوکسیون فشرده در دیگ های بخاری است که با ظرفیت بالا در کارخانه ساخته شده اند. این دیگ ها امکانات کافی برای تمیز کردن و فضای لازم برای افتادن و جمع شدن رسوبات ندارند. تجمع رسوبات در این دیگ ها منجر به گرفتگی مسیر لوله های جریان گازها می گردد. در ابن نوع دیگ ها دماهای کوره و آرایش آنها را نمی توان تغییر داد، مگر اینکه با کم کردن فوق العاده بار دیگ دمای گازها را تقلیل دهیم که این مورد نیز به هیچ عنوان مقرون بصرفه نیست. بنابراین تنها راه علاج ممکن، استفاده از مواد شیمیایی است.

» دو نوع خوردگی همیشه در سمت آتش تشکیل می شود:
1- خوردگی در دمای بالا.
2- خوردگی در دمای پایین.

خوردگی در دماهای بالا: این مبحث در رابطه با مسائلیست که در بخش های قبل بررسی شد. قابل ذکر است که نمک اتصال دهنده پیروسولفات سدیم در اغلب مواد وجود دارد. این نمک در مقابل فولاد بسیار خورنده است و در صورت تداوم، باعث خوردگی ناحیه زیرین رسوبات می گردد. بطور کلی نمک های مذاب خورنده اند.

وانادات های مختلف ناشی از سوخت های نفت سنگین نیز در حالت مذاب خورنده هستند. بنظر می رسد که مشکل اساسی جلوگیری از ایجاد حالت مذاب نمک ها باشد، که یکی از راه ها طراحی دقیق دیگ و راه دیگر استفاده از مواد شیمیایی است.

خوردگی دمای بالا، عمدتا در دیگ هایی صورت می گیرد که سطوح حرارتی زیادی در معرض گازهای حاصل از احتراق قرار داشته باشند یا اجزای دیگ در معرض دمای بسیار بالایی قرار داشته باشد، رخ می دهد. بنظر می رسد که کلروهیدروژن HCl بالای موجود در گازهای حاصل از احتراق عامل این خوردگی باشد.

راه حل متداول جلوگیری از برخورد گازهای حاصل از احتراق با لوله های دیگ، قبل از تکمیل احتراق آنها، اختلاط کامل گازها با حداقل 100% هوای اضافی و نیز وارد کردن هوای ثانویه جهت کامل شدن احتراق است. در همه این پیش بینیها باید سعی کرد دمای فلز از 425 درجه سانتیگراد تجاوز نکند. نتیجه خوردگی در دماهای بالا کاهش قطر خارجی لوله ها و صاف شدن این سطوح است. که آثار این عوارض را می توان در بازرسی و بسته بودن دیگ مشاهده کرد.

خوردگی در دمای پایین: این نوع خوردگی بسیار متداول تر از خوردگی قبلی است. و در تمام دیگ ها از هر نوع و هر اندازه ای که از سوخت های گوگرددار استفاده می کنند و شرایط دمایی مناسبی جهت تقطیر اسیدسولفوریک موجود باشد، اتفاق می افتد. قسمت عمده گوگرد موجود در سوخت به دی اکسید گوگرد تبدیل می شود:

درصورتی که اکسیژن اضافی موجود باشد، اکسیداسیون ادامه پیدا می کند:

این واکنش ها در صورت حضور اکسیدهای فلزی داغ در ساختار دیگ و خاکستر سوخت و نیز در صورت استفاده از سوخت های نفتی وانادیوم و نیکل دار تشدید می گردد. هرچه مقدار هوای اضافی بیشتر باشد

مقدار SO3 تولید شده نیز بیشتر می شود. این امر مستلزم طراحی پیچیده مشعل ها و کنترل و تنظیم پیچیده نسبت سوخت به هواست که باید توسط افراد ماهر و باتجربه صورت گیرد. که هرچند هزینه های اولیه ای در پی خواهد داشت، اما نتیجه این امر بالا رفتن بازده واحد خواهد بود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی بررسی مبانی حقوق اسلامی مبحث تعارض ادله در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی بررسی مبانی حقوق اسلامی مبحث تعارض ادله در pdf دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی مبانی حقوق اسلامی مبحث تعارض ادله در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

تعادل و تراجیح
تعادل و تراجیح
این فصل پیرامون تعارض دلیل ها ، تدوین گردیده است ، معنای تعارض آن است که یکی از دو دلیل در عرض و مرتبه دلیل دیگر قرارگیرد و در طول آن نباشد و در نتیجه مضمون دو دلیل با یکدیگر تضاد داشته باشند { منظور از اینکه دو دلیل در عرض یکدیگر قرارگیرند آن است که هریک از دو دلیل ، دیگری را تکذیب کند و هردو نیز از نظر اعتبار در یک درجه باشند . مثلا یک دلیل بگوید نماز مسافر شکسته است و یک دلیل بگوید ، نماز مسافرکامل است و منظور از اینکه دو دلیل در طول یکدیگر قرارگیرند آن است که درجه دو دلیل با هم مساوی نباشند مانند روایت و اصل عملی ، چون اصل عملی در مرتبه بعدی روایت قرار دارد یعنی اگر روایت وجود نداشت ، اصل عملی معتبر می شود } .
مسأله تعارض غیر از مسأله تزاحم میان دو حکم است چون تزاحم درجایی است که دریک زمان ملاک دو حکم وجود داشته باشد اما مکلف نتواند هر دو حکم را با هم انجام دهد مثل اینکه شخصی موظف شود، دو نفر را در یک لحظه ، از غرق شدن نجات بدهد اما فقط توان نجات دادن یکی از آن دو را داشته باشد که در این صورت اگر یکی از آنها مهمتر باشد ( مثلا یکی از آن دو ولی خدا باشد ) بر دیگری مقدم می شود چون ملاک حکم در هردو واجب ، وجود دارد به خلاف باب تعارض که ملاک در یکی از آنها وجود ندارد . هر چند اعتبار و حجیت آن ثابت است چون فرض بر این است که دلیل هردو حکم معتبر است بنابراین حکم مهمتر برحکم غیر مهم مقدم نمی شود چون معلوم نیست که حکم مهمتر ، حکم واقعی باشد { پس درباب تعارض ، یکی از دو دلیل واقعی است و دیگری غیر واقعی است } .
دو دلیل متعارض یا با هم {‌ از نظر اعتبار } مساوی هستند یا یکی از آن دو بر دیگری برتری دارد و باید جانب برتر را گرفت اما قبل از بیان حکم این دو صورت لازم است چند مقدمه ، آورده شود :
مقدمه اول : 
اگر رابطه میان دو دلیل متعارض ، رابطه تباین باشد ، تعارض میان آن دو دلیل محقق می شود {مثلا یک دلیل بگوید : نماز جمعه واجب است و یک دلیل بگوید ، نماز جمعه حرام است } و اگر رابطه آنها عموم و خصوص من وجه باشد ، گفته شده که روش علما این است که در مورد تنافی دو دلیل به اصول عملیه ای که مناسبت دارند ،‌ مراجعه می کنند و نیز گفته شده که باید به دلایل ترجیح روایات عمل کرد . { و اگر ترجیحی وجود نداشته باشد ، به تخییر عمل می شود } و شاید مراجعه به اصول عملیه بهتر باشد {‌ یعنی نظریه اول بهتر است } چون روایات ترجیح و تخییر { اخبار علاجیه که دلایل ترجیح یک روایت بر روایت دیگر را بیان می کنند یا حکم به تخییر می کنند } شامل عموم و خصوص من وجه نمی شوند هر چند این احتمال وجود دارد که شامل چنین موردی هم بشوند . {  مثال عموم و خصوص من وجه این است که دلیلی بگوید :  دانشمندان را اکرام کن و دلیل دیگری بگوید ، زنان را اکرام نکن ، در اینجا مورد افتراق دلیل اول ، مرد دانشمند است که مشمول دلیل اول می شود و دلیل دوم کاری با آن ندارد و مورد افتراق دلیل دوم ، زن غیر دانشمند است که دلیل اول شامل آن نمی شود و مشمول دلیل دوم است . مورد اجتماع این دو دلیل زن دانشمند است که هر دو دلیل در مورد آن تعارض دارند چون دلیل اول که عام است می گوید او را اکرام کن اما دلیل دوم می گوید او را اکرام نکن ، در اینجا عده ای گفته اند باید به دلیلی که بر دیگری ترجیح دارد و اگر هر دو مساوی هستند به هرکدام خواستیم ، عمل می کنیم . عده ای هم می گویند در خصوص مورد اجتماع ، هر دو دلیل از درجه اعتبار ساقط می شوند و باید به سراغ اصول عملیه رفت که مصنف نظر دوم را تأیید می کند هر چند احتمال می دهد که نظر اول نیز درست باشد } .
اما اگر رابطه دو دلیل ، عموم و خصوص مطلق باشد { مثلا یک دلیل بگوید ، دانشمندان را اکرام کن و یک دلیل بگوید فقهاء را اکرام کن } در اینجا به طریق جمع عرفی باید بین هر دو دلیل جمع کرد و حکم تعارض را نمی توان در مورد آنها اجرا کرد چون عرف ، خاص را برعام مقدم می کند و عام را برخاص حمل می نماید و خاص غالبا ظهورش از عموم عام بیشتر است . { چون افراد تحت پوشش خاص کمتر از افراد تحت پوشش عام هستند پس دلالت خاص برافرادش قوی تر از دلالت عام است . مثلا فرماندار یک شهری که صد هزار نفر جمعیت دارد به مراتب تسلطش برامور مردم بیشتر از استاندار همان استان است که یک میلیون نفر جمعیت دارد و خاص ، حکم فرماندار را دارد و عام ، حکم استاندار را دارد } اما اگر عام ، نص در عموم داشته باشد بر خاصی که ظهور در افرادش دارد مقدم می شود . { مثلا اگر دلیل عام بگوید : اکرام تمام دانشمندان جهان ، بدون استثناء واجب است بر دلیلی که می گوید : فلاسفه را اکرام نکن ، مقدم است چون دلیل دوم ظهور در حرمت دارد و احتمال داردکه برای کراهت باشد } در تمامی مواردی که یکی از دو دلیل متعارض
نص بوده و دیگری ظاهر باشد ، دلیل نص بر ظاهر مقدم می شود چون نص را نمی توان توجیه کرد اما ظاهر را می توان توجیه نمود ، همچنین عرف ، دلیل مقید را بردلیل مطلق ، مقدم می کند و مطلق را بر مقید حمل می نماید مانند عام و خاصی که هر دو مطلق باشندکه تفصیل آن در بحث عام و خاص و مطلق و مقیدگذشت .
مقدمه دوم :
برای تعارض دو دلیل ، شرط است که موضوع آنها یکی باشد ، بنابراین میان دلیل حاکم و دلیل محکوم و میان دلیل وارد و دلیل مورد تعارضی نیست همانگونه که میان اماره و اصل عملی ، تعارض نیست چون موضوع اماره ، حکم واقعی است اما موضوع اصل عملی ، شک در حکم واقعی است .
{ حال که سخن از حاکم و محکوم و وارد و مورد به میان آمد } بد نیست معنای تخصیص و تخصص وحکومت و ورود میان ادله را بررسی کنیم .
تخصیص آن است که بعضی از افراد عام از حکم عام خارج شوند بدون اینکه در موضوع یا حکم عام ، تصرفی صورت گیرد مانند{ دلیلی که می گوید } : ‹‹  دانشمندان را اکرام کن ›› { و دلیلی که می گوید } : ‹‹‌  دانشمندان فاسق را اکرام نکن ›› .
حکومت آن است که بعضی از افراد عام از حکم اخراج شوند یا تحت پوشش حکم عام قرار گیرند اما این اخراج یا داخل شدن افراد ، غالبا به خاطرتصرف در موضوع است مثل اینکه { دلیل عام بگوید } : ‹‹  دانشمندان را اکرام کن ›› و { دلیل خاص بگوید } : ‹‹ ستاره شناس ، دانشمند نیست ›
و مثل اینکه { دلیل عام بگوید } : ‹‹  هرکس در رکعت های نماز شک کند باید بنا را براکثر بگذارد ›› و { دلیل خاص بگوید} : ‹‹‌ کسی که زیاد شک کند‌ ، شکی برای او نیست ›› .


منابع و ماخذ:
1-    اصول الاستنباط، علامه حیدری
2-    مبادی فقه و اصول، دکتر علیرضا صابریان- دکتر زین العابدین نجفی
3-    مبانی استنباط حقوق اسلامی، دکتر ابوالحسن محمدی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله پیشنهاد روشی برای بودجهریزی عملیاتی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پیشنهاد روشی برای بودجه‌ریزی عملیاتی در pdf دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پیشنهاد روشی برای بودجه‌ریزی عملیاتی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پیشنهاد روشی برای بودجه‌ریزی عملیاتی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پیشنهاد روشی برای بودجه‌ریزی عملیاتی در pdf :

بودجه‌ریزی عملیاتی عوامل صرفه‌جویی و اثربخشی را به ابعاد سنتی بودجه‌ریزی اضافه می‌کند. نظام بودجه‌ریزی عملیاتی بین کارآیی و اثربخشی تمایر قائل می‌شود. درکارآیی استفاده مفید از منابع مورد نظر است، در حالیکه اثربخشی با عملکرد مرتبط است. در بودجه‌ریزی عملیاتی طبقه‌بندی عملیات به‌نحوی است که هدفها شفافتر بیان می‌شوند، ارزیابی بودجه سهل‌تر بوده و در روش هزینه‌بندی آن ارتباط بین داده و ستانده مورد توجه قرار می‌گیرد.
مهمترین هدف بودجه‌ریزی عملیاتی اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثربخشی مخارج این بخش است. ویژگی‌های اساسی این اصلاح عبارتند از:
ارزیابی پاسخگویی مسئولین دستگاههای اجرایی براساس معیار دستاوردهای فعالیتهای آنان، دامنه تاثیرگذاری‌ آنها جهت نیل به دستاوردها و بودجه و امکاناتی که برای تحقق دستاوردها به مصرف رسیده است.
ارزیابی پاسخگویی مدیران دستگاههای اجرایی به مسئولین ذیربط براساس محصولاتی که باید تولیدکنند و بودجه و سایر امکاناتی که برای تولید این محصولات بکار می‌گیرند.
تضمین و تحکیم پاسخگویی از طریق مبادله موافقتنامه بین مدیران و مسئولین دستگاههای اجرایی و بین مسئولین دستگاههای اجرایی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور (به نمایندگی از طرف دولت).
استقرار نظام بودجه‌ریزی ستانده محور
دادن اختیارات لازم به مدیران در انتخاب نهاده‌های لازم برای تولید محصولات مورد نظر
ارزیابی مستمر عملکرد مدیران و مبنا قراردادن نتایج عملکرد به عنوان یکی از معیارهای تخصیص اعتبارات.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >