سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در pdf دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در pdf

چکیده    
مقدمه    
1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار    
2 کثرت شیعیان صحابى از میان انصار    
3 تقابل انصار با رقباى امیرمؤمنان(علیه السلام)    
4 همراهى انصار با امیرمؤمنان(علیه السلام)    
نتیجه    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله انصار و گرایش آنان به تشیع در pdf

1 قرآن کریم

2 نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام

3 ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، داراحیاء التراث العربى

4 ابن اثیر، الاصابه فى معرفه الصحابه، تهران، المکتبه الاسلامیه

5 ابن حجر عسقلانى، شهاب الدین بن على، الاصابه فى تمییز الصحابه، بیروت، داراحیاء التراث العربى

6 ابن خلدون، مقدمه، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1408 ق

7 ابن سعد، الطبقات الکبرى، بیروت، دار بیروت، 1405 ق

8 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، بیروت، دارالاضواء، 1405 ق

9 ابن کثیر، السیره النبویه، تحقیق مصطفى عبدالواحد، بیروت، دار احیاء التراث العربى

10 ابوالفرج اصفهانى، الأغانى، بیروت، داراحیاء التراث العربى

11 ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، قم، منشورات الشریف الرضى

12 تسترى، قاموس الرجال، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

13 «تسمیه من قتل مع الحسین»، مجله تراثنا، شماره 2، 1406ق

14 جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، چاپ پنجم: قم، سازمان تبلیغات اسلامى، 1377

15 زبیر بن بکار، الأخبار الموفقیات، تحقیق سامى مکى عانى، منشورات شریف رضى

16 سیوطى، تاریخ الخلفاء، قم، انتشارات شریف رضى

17 شیخ طوسى، رجالى کشى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث

18 شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث

19 شیرازى، سیدعلى خان، الدرجات الرفیعه فى طبقات الشیعه، بیروت، مؤسسه الوفاء

20 طبرسى، إعلام الورى باعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث

21 طبرسى، الاحتجاج، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات

22 علامه مجلسى، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا

23 قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدى(علیه السلام)

24 کاندهلوى، حیاه الصحابه، چاپ دوم: بیروت، دارالمعرفه

25 کلینى، الاصول الکافى، دارالکتب الاسلامیه

26 مبرد، ابوالعباس محمد بن یزید، الکامل فى الادب، دمشق، منشورات دارالحکمه

27 مسعودى، مروج الذهب، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات

28 مؤنس، حسین، تاریخ قریش، جده، الدار السعودیه

29 نصر بن مزاحم، وقعه صفین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى

30 یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبى، قم، دار الاعتصام

 

چکیده

انصار لقب آن دسته از مسلمانان اولیه است که پیش از اسلام با نام اوس و خزرج در مدینه مى زیستند و به دلیل یارى پیامبر و دفاع از آن حضرت در مقابل دشمنان اسلام، به این لقب مفتخر شدند. آنان مردم خوش نامى بودند که به مسلمانان رانده شده از مکه پناه داده و در راه پیشرفت اسلام جان نثارى کردند. اگرچه بعد از رحلت پیامبر و در جریان سقیفه نقش بارزى از انصار که حاکى از دفاع جدّى آنان از حقانیت خاندان پیامبر باشد، گزارش نشده است، ولى از بررسى مواردى چون رابطه مثبت آنان با بنى هاشم، عمومى بودن محبت به خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) در میان آنان، فراوان بودن یاران ائمه اطهار(علیهم السلام) در میان ایشان، ستایش اهل بیت(علیهم السلام) از آنان، همراهى جدى آنان با امیرمؤمنان در عصر حکومتش و تقابل آشکارشان با رقباى سیاسى آن حضرت، مى توان گرایش آن ها را به تشیع و مکتب اهل بیت نتیجه گرفت. و هم چنین مى توان اجتماعشان را در سقیفه به منظور جلوگیرى از حاکمیت قریش ارزیابى کرد، نه مخالفت با رهبرى امیرمؤمنان علیه السلام

واژگان کلیدى: انصار، قریش، سقیفه، تشیع، جمل، صفین و نهروان

مقدمه

انصار، یکى از دو بخش عمده جامعه اولیه مسلمانان و از یاران مخلص و فداکار پیامبر به شمار مى آمدند و در راه پیشرفت اسلام زحمت هاى زیادى را متحمّل شده و در سخت ترین فرصت ها، پیامبر را یارى کرده بودند، لذا در آیات قرآن2 و روایات نبوى3 از آنان تعریف و تمجید شده است. در حقیقت، عنوان انصار، واژه اى است که قرآن براى آنان انتخاب کرده است. اینان به هیچ وجه کسانى نبودند که خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)را از حقشان محروم کنند. اگرچه عموم آنان از نظر اعتقادى، یعنى پیروى از على(علیه السلام)و فرزندانش و اعتقاد به این که امیرمؤمنان و فرزندانش جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند،4 شیعه به شمار نمى آیند، ولى براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، یعنى مقدم دانستن خاندان پیامبر بر دیگران در رهبرى جامعه و نیز دوست داشتن آنان، مى توان آن ها را شیعه دانست، چنان که برخى از رجال نویسان و شرح احوال نویسان اهل سنّت بر اساس همین معنا بسیارى از بزرگان و شخصیت هاى صدر اسلام را شیعه به شمار آورده اند

به هر حال، براساس معناى سیاسى و ولایى تشیع، مى توان گفت که عموم انصار به شیعه گرایش داشتند و عموم آنان دوست دار خاندان پیامبر بودند و عده بسیار کمى از آنان به خاندان پیامبر عداوت ورزیدند و نیز آنان از نظر سیاسى طرف دار زعامت خاندان پیامبر بودند. اگر چه اعتقاد به جایگاه الهى ائمه و جانشینى همه جانبه امامان از پیامبر نیز در میان آن ها بیشتر از مهاجران و اهل مکه رواج داشت و بیشتر شیعیان صحابى و یاران اولیه ائمّه، از میان آنان بودند

حال با این پرسش روبه رو هستیم که با وجود آنان چگونه امیرمؤمنان(علیه السلام) از حقّش محروم شد و چرا آن حضرت را یارى نکردند و فراتر از آن، آیا انصار در محرومیت اهل بیت نقش نداشتند و تشکیل اجتماع سقیفه را چگونه مى توان توجیه کرد؟ ضمن بیان دلایل تاریخى گرایش انصار به تشیع به این پرسش پاسخ خواهیم داد

1 عدم شکایت ائمه اطهار(علیهم السلام) از انصار

با این که اجتماع سقیفه ابتدا از سوى انصار تشکیل شد، ولى در سخنان ائمه اطهار(علیهم السلام) چندان شکایتى از انصار به سبب محروم ساختن آنان از حقشان به چشم نمى خورد، در حالى که امیرمؤمنان(علیه السلام) در موارد متعددى از ظلم و تعدّى قریش شکایت کرده و به کوشش آنان براى دست یابى به خلافت تصریح مى کند، چنان که در یکى از خطبه هاى آن حضرت آمده است

خدایا! من در برابر قریش و کسانى که آن ها را یارى مى کنند، به تو شکایت مى کنم، زیرا آنان پیوند خویشى مرا قطع کردند و منزلت مرا کوچک شمردند و در امر خلافت که اختصاص به من داشت، بر دشمنى با من اتفاق کردند

هم چنین در جواب نامه برادرش عقیل مى فرماید

پس قریش و سخت تاختن شان در گمراهى، و جولانشان در دشمنى، و ستیزگى و نافرمانى شان را در سرگردانى از خود رها کن، زیرا آنان به جنگ با من اتفاق کرده اند، مانند اتفاقى که در جنگ با رسول خدا کرده بودند، پیش از من، کیفر رساننده ها به جاى من قریش را کیفر دهند که خویشاوندى بریدند و سلطنت پسر مادرم را از من ربودند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالشهای فلسفی اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالش‌های فلسفی اسلامی‌سازی علوم انسانی در pdf دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالش‌های فلسفی اسلامی‌سازی علوم انسانی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالش‌های فلسفی اسلامی‌سازی علوم انسانی در pdf

چکیده  
مقدمه  
محور اول: شرایط علم‌شناختی امکان علم دینی  
1 ناموجه بودن تمایز روشی علوم  
2 امکان ورود معرفتی پیش‌فرضها به عرصه علم  
3 امکان بحث معرفتی درباره ارزش‌ها  
محور دوم: شرایط دین‌شناختی امکان علم دینی  
1 معرفت‌زا بودن گزاره‌های متون دینی  
2 تداخل قلمروی دین با قلمروی علم  
3 امکان دینی قلمداد کردن پاره‌ای از دستاوردهای معرفت بشری  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله امکان علم دینی؛ بحثی در چالش‌های فلسفی اسلامی‌سازی علوم انسانی در pdf

ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، برهان من کتاب الشفاء، تصحیح ابراهیم مذکور، قاهره، بی‌نا، 1977

امام خمینی(ره)، 1377، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1384

آیر. آلفرد ج، زبان، حقیقت، منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، دانشگاه صنعتی شریف، بی‌تا

باقری، خسرو، «علم دینی، امکان، ماهیت و ضرورت»، مجموعه مقالات کنفرانس توسعه دانش و فناوری در ایران، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. ج 1، ص94 ـ 71، 1386

باقری، خسرو، هویت علم دینی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1382

بستان، حسین و همکاران، گامی به سوی علم دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384

پارسانیا، حمید، علم و فلسفه، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1383

پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، درآمدی بر فلسفه دین، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، 1376

جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آیینه معرفت، قم، ‌نشر فرهنگی رجاء، 1372

جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، اسراء، 1386

چالمرز، آلن ف، چیستی علم، ترجمه سعید زیباکلام، تهران، سمت، 1378

خراسانی، [آخوند] محمدکاظم، کفایه الاصول، تحقیق و تعلیق عباس‌علی زارعی سبزواری، قم،‌موسسه النشر الاسلامی، 1384

زیباکلام، سعید، معرفت‌شناسی اجتماعی، طرح و نقد مکتب ادینبورا،‌ تهران، سمت، 1384

سروش، عبدالکریم، بسط تجربه نبوی، تهران، صراط، 1385

ـــــ ، تفرج صنع، گفتارهایی در اخلاق و صنعت و علم انسانی، تهران، سروش، 1370

ـــــ ، درس‌هایی در فلسفه علم الاجتماع، تهران، نی، 1376

ـــــ ، علم چیست؟ فلسفه چیست؟، تهران، صراط، 1375

ـــــ ، فربه‌تر از ایدئولوژی، تهران، صراط، 1382

ـــــ ، قبض و بسط تئوریک شریعت، تهران، صراط، 1373

سوزنچی، حسین، «جایگاه «روش» در علم، تاملی انتقادی در باب ماهیت علم در فرهنگ جدید»، راهبرد فرهنگ، ش4، زمستان1387

ـــــ ، علم دینی، «دیدگاهی در باب نحوه تعامل علم و دین»، راهبرد فرهنگ، ش7، پاییز 1388

ـــــ ، معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1389

طباطبایی، سیدجواد، «سیطره سیاست‌زدگی بر علم سیاست» مهرنامه، ش4، اردیبهشت 89، ص69-73

طباطبایی، سیدمحمدحسین، 1422، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1389

کانت، ایمانوئل، تمهیدات، مقدمه‌ای بر هر مابعدالطبیعه آینده که به عنوان یک علم عرضه شود، ترجمه غلامعلی حدادعادل، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1367

گیلیس، دانالد، فلسفه علم در قرن بیستم، ترجمه حسن میانداری، تهران، سمت و کتاب طه، 1381

مصباح‌یزدی، محمدتقی، تعلیقه بر نهایه الحکمه علامه طباطبایی، تهران، الزهراء(س) ، 1363

مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، تهران، صدرا، 1368

ـــــ ، آشنایی با علوم اسلامی، ج1، تهران، صدرا، 1369

ـــــ ، سیری در نهج‌البلاغه، تهران، صدرا، 1354

ـــــ ، فطرت، تهران، صدرا، 1370

ـــــ ، هدف زندگی، در: تکامل اجتماعی انسان. تهران: صدرا، 1378

مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، تهران، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1410

ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، جستارهایی درباب عقلانیت و معنویت، تهران، نگاه معاصر، 1381

هاشمی، محمدمنصور، دین اندیشان متجدد، روشنفکری دینی از سروش تا ملکیان، تهران، کویر، 1386

هایدگر، مارتین، «عصر تصویر جهان»، ترجمه یوسف اباذری، ارغنون، ش 11 و 12، پاییز و زمستان 1375

Carnap, R, “The Elimination of Metaphysics through Logical Analysis of Language”, In A. J. Ayer (ed.) Logical Positivism, Free Press, pp 60 ـ 81, 1959

Shand, John, Philosophy and Philosophers, London: University College London,

چکیده

از آنجا که برخی از مبانی حاکم بر علوم جدید با مبانی معرفتی اسلامی تعارض دارد، ورود علوم جدید،‌ به ویژه علوم انسانی به کشور ما، از ابتدا چالش‌هایی را به همراه آورد.. عده‌ای راهکار را در تولید «علم دینی» معرفی کردند. از این رو، مهم‌ترین سؤال این است که «علم دینی» به چه معنا و تحت چه شرایطی ممکن است؟

مبانی معرفتی امکان علم دینی، به دو دسته مبانی علم‌شناختی و مبانی دین‌شناختی تقسیم می‌شود. در محور اول، سه چالش وجود دارد: یکی، اینکه هویت علم و معرفت در گروی بهره‌مندی از روش تجربی قرار گرفته است. دوم، اینکه ارزش‌ها کاملاً خارج از حوزه علم و معرفت دانسته شده و سوم، اینکه هرگونه ورود معرفتی پیش‌فرض‌ها به عرصه علم نفی شده است. در محور دوم، مهم‌ترین چالش، تبیین معرفت‌زا بودن گزاره‌های موجود در متون دینی است. با پذیرش این امر، قلمروی دین با علم تداخل جدی دارد. از این‌رو، علم دینی نه‌تنها ممکن است، بلکه اساساً علم نمی‌تواند به گزاره‌های دینی بی‌اعتنا باشد. از این‌رو، مفهوم «علم دینی»، نه از حیث «علم» بودن و نه از حیث «دینی» بودن به هیچ تناقض و نابسامانی‌ای مبتلا نمی‌باشد.

کلیدواژه‌ها: علم، دین، علم دینی، اسلامی شدن دانشگاه، علوم انسانی و سکولاریسم.

 

مقدمه

از آنجا که برخی از مبانی معرفتی و ارزش‌های حاکم بر علوم جدید تفاوت‌های اساسی با مبانی معرفتی و ارزش‌های اسلامی داشته، ورود علوم جدید به کشور ما از همان ابتدا چالش‌هایی را به همراه آورد و این مسئل، به ویژه در حوزه علوم انسانی مشهودتر بود. مسئله اصلی، ناهمخوانی بسیاری از بحث‌ها، رویکردها، مبانی و ارزش‌های حاکم بر این علوم با معارف و دغدغه‌های اسلامی رایج در جامعه ما بود و همین دغدغه‌ها چند سالی است در قالب بحثی با عنوان «علم دینی»، خود را عرضه کرده است. اما از همان ابتدا این بحث با چالش‌هایی روبه‌رو شد، از جمله: «مگر علم، دینی و غیر دینی دارد؟ علم، علم است و علم دینی به هیچ معنای قابل قبولی امکان ندارد». بدین ترتیب، به نظر می‌رسد اولین و مهم‌ترین گام در بحث علم دینی آن است که: «علم دینی» به کدام معنا و تحت چه شرایطی ممکن است؟

بحث از امکان علم دینی فقط یک رویکرد دفاعی در برابر شبهات و مخالفت‌ها نیست، بلکه از جهت دیگری نیز اهمیت دارد. اگر به قاعده «تلازم حد و برهان» توجه کنیم،1 برهان ما بر اثبات امکان علم دینی، در تعیین مراد از علم دینی نیز بسیار مؤثر خواهد بود، به ویژه با توجه به معانی مختلفی که از این مطلب اراده می‌شود، نه تنها محصولات کاملاً متفاوتی به عنوان علم دینی پدید خواهد آمد، بلکه بر اساس هر معنا، برنامه‌ریزی‌های علمی نیز سمت وسوی خاصی پیدا می‌کند

جهت سومی که ضرورت این بحث را نشان می‌دهد، این است که سیطره علوم مدرن بر فضای رسمی اغلب مراکز علمی کشور، درک و تلقی خاصی از مفهوم علم را با خود به همراه داشته که این تلقی ناخودآگاه بسیاری از بحث‌ها را به بیراهه می‌برد. این تلقی که می‌توان آن را تلقی پوزیتیویستی (یا حداکثر، تلقی پوپری) از علم نام نهاد، عمدتاً در آرای کانت، فیلسوف آلمانی، ریشه دارد. بر اساس این تلقی، علم دینی و اسلامی‌سازی علوم انسانی هیچ معنای موجهی ندارد و هدف از آن فقط «تسویه حساب سیاسی با دانش و دانشگاه»2 است. اما اشکال‌های حاصل از این تلقی، صرفاً به همین‌ مخالفت‌ها ختم نمی‌شود، بلکه این تلقی به‌قدری شدید و تأثیرگذار بوده است که حتی بسیاری از مدعیان علم دینی که حتی در آثار خود تلقی‌ پوزیتیویستی را مانعی جدی بر مسیر تحقق علم دینی قلمداد کرده‌اند،3 دیدگاه‌هایی مطرح نموده‌اند که ناخودآگاه بر اساس مبانی معرفت‌شناختی همین تلقی‌، شکل گرفته و از این‌رو، بسیاری از اشکال‌های وارد بر این تلقی‌ بر این دیدگاه‌ها نیز وارد است.4 تا زمانی که بحث از «امکان علم دینی» که مستلزم کاوشی جدی در مبانی فلسفی و معرفت‌شناختی علم است به سرانجام نرسد، معنای دقیق و عمیقی از اسلامی‌سازی علوم انسانی نیز در کار نخواهد بود و به تبع، با لغزش‌های متعددی روبه‌رو خواهیم شد و فضای عمومی جامعه، این لغزش‌ها، سطحی‌نگری‌ها و تعصب‌ورزی‌ها را در باب علم، مصادیقی از علم دینی خواهد پنداشت

با توجه به اینکه تعبیر «علم دینی» ترکیبی از دو واژه «علم» و «دین» است، طبیعتاً مبانی معرفتی بحث را می‌توان به دو دسته مبانی علم‌شناختی و مبانی دین‌شناختی تقسیم کرد، از این‌رو، بحث در دو محور می‌یابد

محور اول: شرایط علم‌شناختی امکان علم دینی

مقصود از «علم» در بحث حاضر، «رشته علمی» (discipline) و به تعبیر دقیق‌تر، مجموعه گزاره‌های منسجمی است که وحدت خاصی با یکدیگر پیدا کرده و حوزه دانش خاصی را پدید آورده‌اند. تحولات معرفتی پس از رنسانس در غرب، تلقی خاصی را از علم شکل داده که پوزیتیویسم، ثمره طبیعی آن بوده است. چنان‌که گفته شد این تلقی مهم‌ترین مانع معرفتی پذیرش امکان علم دینی است. اهم ابعاد این تحول آن بوده است که: 1 هویت علم و معرفت در گروی بهره‌مندی از روش تجربی قرار گرفته؛ 2 ارزش‌ها کاملاً خارج از حوزه علم و معرفت دانسته شده است. این دو مطلب که مشخصاً با ظهور کانت در فلسفه غرب مستقر گردید، به‌تدریج زمینه پیدایش مطلب سومی را پدید آورد و آن؛ 3 نفی هرگونه ورود معرفتی پیش‌فرضها به عرصه علم است؛ یعنی اگرچه پساپوزیتیویست‌ها با نشان دادن حضور پیش‌فرض‌ها در هر دانشی از دانش‌های مدرن، محال بودن سودای خام پوزیتیویست‌ها را در باب علم تجربی (که طرف‌دار خالص‌کردن علم از هرگونه گزاره غیر تجربی بودند) نشان دادند، اما از آنجا که همچنان در پس ذهن خویش، شناخت عینی و واقعی را منحصر در معرفت تجربی می‌دانستند، عملاً ماهیت این پیش‌فرض‌ها را نیز همواره غیر معرفت‌زا قلمداد کرده و با نفی معرفت‌زایی تجربه از سویی، و نفی هر گونه امکان بحث معرفتی در باب پیش‌فرض‌ها از سوی دیگر، عملاً در بن‌بست شکاکیت گرفتار آمدند، در حالی که این بن‌بست چاره‌پذیر است. در قسمت اول مقاله حاضر، تلاش می‌شود با تبیین محل اشکال در هر یک از این سه مطلب، مبنای علم‌شناختی قابل دفاعی برای علم‌دینی مطرح شود

1 ناموجه بودن تمایز روشی علوم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم(ص) در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf

چکیده‌    
مقدمه‌    
1 چـرا؟    
2 چه‌ نوع‌؟    
3 چند نوع‌؟    
. قناعت‌ پیامبر اکرم‌(ص) بر یک‌ نوع‌ از نوشیدنى‌ و غذا؛    
4 به‌ چـه‌ میزان‌؟    
5 چه‌ هنگام‌؟    
6 تنها یا با دیگران‌؟    
7 چـگونه‌؟    
7 ـ 1 شروع‌ با نام‌ خدا و دعا؛ و ختم‌ با حمد خدا    
7 ـ 2 نوشیدن‌ در سه‌ جرعه‌    
7 ـ 3 پرهیز از نوشیدن‌ از داخل‌ ظرف‌    
عدم‌ تنفس‌ در ظرف‌ آب‌    
7 ـ 5 خوردن‌ از غذاى‌ مقابل‌ و نزدیک‌ خود    
7 ـ 6 شروع‌ قبل‌ از دیگران‌ و ختم‌ بعد از دیگران‌    
7 ـ 7 رعایت‌ ادب‌ در خوردن‌    
7 ـ 8 خوردن‌ و آشامیدن‌ با دست‌ راست‌    
7 ـ 9 تواضع‌ در نشستن‌ براى‌ غذا    
7 ـ 10 عدم‌ تقیّد به‌ وجود لوازم‌ اضافى‌    
7 ـ 11 خوردن‌ با دست‌    
7 ـ 12 اسراف‌ گریزى‌    
7 ـ 13 رعایت‌ بهداشت‌ غذایى‌    
نتیجه‌    
کتاب‌نامه‌    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصول‌ تغذیه‌ در سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) در pdf

. ابن‌ حنبل‌، احمد (م‌ 241 ق‌)، مسند احمد، بیروت‌، دارصادر

. ابن‌ عساکر، على‌ بن‌ حسن‌ بن‌ هبه‌ الله (م‌ 571ق‌)، تاریخ‌ مدینه‌ دمشق‌، تحقیق‌ على‌ شیرى‌، بیروت‌، دارالفکر، 1415 ق‌

. بخارى‌، محمد بن‌ اسماعیل‌ (م‌ 256 ق‌)، صحیح‌ البخارى‌، بیروت‌، دارالفکر، 1401 ق‌

. برقى‌، احمد بن‌ محمد بن‌ خالد (م‌ 274 ق‌)، المحاسن‌، تحقیق‌ سید جلال‌الدین‌ حسینى‌؛ دارالکتب‌ الاسلامیه‌

. بغدادى‌، احمد بن‌ على‌ خطیب‌ (م‌ 463 ق‌)، تاریخ‌ بغداد، تحقیق‌ مصطفى‌ عبدالقادر عطا، بیروت‌، دارالکتب‌ العلمیه‌، 1417 ق‌

. بیهقى‌، احمد بن‌ حسین‌ بن‌ على‌ (م‌ 458 ق‌)، السنن‌ الکبرى‌، بیروت‌، دارالفکر، [بى‌تا]

. ترمذى‌، محمد بن‌ عیسى‌ بن‌ سوره‌ (م‌ 279 ق‌)، الشمائل‌ المحمدیّه‌(ص)، تحقیق‌ سید عباس‌ جلیمى‌، بیروت‌، مؤسسه‌الکتب‌ الثقافیه‌، 1412 ق‌

. ترمذى‌، محمد بن‌ عیسى‌ (م‌ 279ق‌)، سنن‌ ترمذى‌، تحقیق‌ عبدالوهاب‌ عبداللطیف‌، بیروت‌، دارالفکر، 1403 ق‌

. تمیمى‌ مغربى‌، نعمان‌ بن‌ محمد بن‌ منصور بن‌ احمد بن‌ حیون‌ (م‌ 363 ق‌)، دعائم‌ الاسلام‌، تحقیق‌ آصف‌ بن‌ على‌ اصغر فیضى‌، دارالمعارف‌،1383 ق‌ / 1963م‌

. حرّ عاملى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 1104 ق‌)، وسائل‌ الشیعه‌، تحقیق‌ محمد رازى‌، تهران‌، اسلامیه‌

. حسنى‌ راوندى‌، فضل‌ الله بن‌ على‌ (م‌ 571 ق‌)، النوادر، تحقیق‌ سعیدرضا على‌عسکرى‌، قم‌، دارالحدیث‌، 1377

. حمیرى‌ بغدادى‌، ابوالعباس‌ عبدالله بن‌ جعفر (م‌ 300 ق‌)، قرب‌ الاسناد، تحقیق‌ و نشر مؤسسه‌ آل‌ البیت‌ لاحیاء التراث‌، قم‌، 1413 ق‌

. راوندى‌، قطب‌ الدین‌ (م‌ 573 ق‌)، الدعوات‌، قم‌، مدرسه‌ الامام‌ المهدى‌(علیه السلام)‌، 1407 ق‌

. سرخسى‌، شمس‌الدین‌ (م‌ 483 ق‌)، المبسوط‌، تحقیق‌ جمعى‌ از فضلا، بیروت‌، دارالمعرفه‌، 1406 ق‌

. سیدمرتضى‌، على‌ بن‌ حسین‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، الانتصار، قم‌، مؤسسه‌ النشر الاسلامى‌، 1415 ق‌

. سید مرتضى‌، على‌ بن‌ حسین‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، امالى‌ المرتضى‌، تحقیق‌ احمد بن‌ امین‌ شنقیطى‌، قم‌، کتابخانه‌ آیت‌ الله‌ مرعشى‌ نجفى‌،1403ق‌

. شیخ‌ صدوق‌، محمد بن‌ على‌ بن‌ بابویه‌ قمى‌ (م‌ 381ق‌)، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، تحقیق‌ على‌ اکبر غفارى‌، قم‌، نشر جامعه‌ مدرسین‌، 1404 ق‌

. طبرسى‌، حسن‌ بن‌ الفضل‌ (قرن‌ ششم‌)، مکارم‌ الاخلاق‌، بیروت‌، مؤسسه‌ الاعلمى‌ للمطبوعات‌، 1392 ق‌ / 1972م‌

. طبرى‌، محمد بن‌ جریر بن‌ رستم‌ (قرن‌ چهارم‌)، دلائل‌ الامامه‌، قم‌، مؤسسه‌البعثه‌، 1413 ق‌

. طوسى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 460 ق‌)، الامالى‌، تحقیق‌ مؤسسه‌ البعثه‌، قم‌، دارالثقافه‌ للطباعه‌ و النشر و التوزیع‌، 1414 ق‌

. قضاعى‌، قاضى‌ ابى‌ عبدالله محمد بن‌ سلامه‌ (م‌ 454 ق‌)، مسند الشهاب‌، تحقیق‌ حمدى‌ عبدالمجید سلفى‌، بیروت‌، مؤسسه‌ الرساله‌، 1405ق‌

. کلینى‌، محمد بن‌ یعقوب‌ (م‌ 329 ق‌)، الکافى‌، تحقیق‌ على‌ اکبر غفارى‌، چاپ‌ سوم‌: تهران‌، دارالکتب‌ الاسلامیه‌، 1367 ق‌

. کوفى‌، ابن‌ ابى‌ شیبه‌ (م‌ 235 ق‌)، المصنف‌، تحقیق‌ سید محمد لحام‌، چاپ‌ اول‌: بیروت‌، دارالفکر، 1409 ق‌

. کوفى‌ اهوازى‌، حسین‌ بن‌ سعید (قرن‌ 2 و 3)، کتاب‌ الزهد، تحقیق‌ غلامرضا عرفانیان‌، قم‌، علمیه‌، 1399 ق‌

. مجلسى‌، محمد باقر (م‌ 1110ق‌)، بحارالانوار، مؤسسه‌ الوفاء، چاپ‌ دوم‌: بیروت‌، 1403ق‌

. نورى‌ طبرسى‌، میرزا حسین‌ (م‌ 1320 ق‌)، مستدرک‌ الوسائل‌ و مستنبط‌ المسائل‌، چاپ‌ دوم‌: قم‌، مؤسسه‌ آل‌ البیت‌ لاحیاء التراث‌، 1409 ق‌

. نیسابورى‌، محمد بن‌ فتال‌ (شهید در 508 ق‌)، روضه‌ الواعظین‌، با مقدمه‌ سید حسن‌ خرسان‌، قم‌، منشورات‌ الرضى‌، [بى‌تا]

. یحصبى‌، قاضى‌ ابى‌ الفضل‌ عیاض‌، (م‌ 544 ق‌)، الشفاء، بتعریف‌ حقوق‌ المصطفى‌(ص)، بیروت‌، دارالفکر، 1409 ق‌

1 دکترى علوم قرآن و حدیث

2 قال رسول اللَّه‌صلى الله علیه وآله: «بارک لنا فى الخبز و لاتفرّق بیننا و بینه، فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربنا» (کلینی، الکافی، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6)

3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7)

4 «قال ابوذر حین سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الایمان. فقال: الصلوه و اکل الخبز. فنظر الیه الرجل کالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالی؛ یعنى بأکل الخبز یقیم صلبه فیتمکن من اقامه الطاعه» (شمس الدین سرخسی، المبسوط، ج 30، ص 258)

5 «; و کان یأکل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أکلوا;» (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 26 و مجلسی، بحار الانوار، ج 16، ص 241)

6 «; کان یأکل کل الاصناف من الطعام;» (طبرسی، همان، ص 26 و مجلسی، همان، ج 16، ص 241)

7 و عن ابى الحسن الرضاعلیه‌السلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأکل الشعیر و بارک علیه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج کل داء فیه، و هو قوت الانبیاء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان یجعل قوت انبیائه الا شعیراً» (کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1)

8 «عن قتاده: کنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال یوما: کلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغیفاً مرققا و لا شاه سمیطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحیح البخاری، ج 6، ص 206)

9 «دخل رسول اللَّه‌صلى الله علیه وآله الى ام‌سلمه رضى اللَّه عنها فقربت الیه کسره، فقال: هل عندک ادام؟ فقالت: لا یا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بیت فیه خل» (کلینی، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسی، همان، ج 16، ص 267، ح 70)

10 عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «قال امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام: اقرّوا الحار حتى یبرد فان رسول اللَّه قرب الیه طعام حارّ فقال: اقروه حتى یبرد ما کان اللَّه عز و جل لیطعمنا النار و البرکه فى البارد» (ر.ک:کلینی، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ)

11 مراد از مغافیر، بقایاى گیاهان در شکم زنبور عسل است که آن را در عسل داخل مى‌کند

12 «; و کان‌صلى الله علیه وآله لا یأکل الثوم و لا البصل و لا الکرات و لا العسل الذى فیه المغافیر، و هو ما یبقى من الشجر فى بطون النحل فیلقیه فى العسل فیبقى ریح فى الفم» (طبرسی، همان، ص 30 و ر.ک: طبری، دلائل الامامه، ص 11 و بیهقی، السنن الکبری، ج 7، ص 50 و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 2، ص 262)

13 کلینی، همان، ج 6، ص 305، ح 1

14 عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «اللبن من طعام المرسلین» (برقی، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ; عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «الخلّ و الزیت من طعام المرسلین» (همان، ص 482)؛; عن خالد بن نجیح عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: «السویق طعام المرسلین» (کلینی، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام قال: اللحم باللبن مرق الانبیاء» (برقی، همان، ج 2، ص 467)

15 کان احبّ الطعام الیه اللحم، و کان یقول: «هو یزید فى السمع و البصر». و «اللحم سید الطعام فى الدنیا و الاخره، و لو سألت ربّى أن یطعمینه کلّ یوم لفعل» (طبرسی، همان، ص 30)

16 «وکان صلى الله علیه وآله یأکل اللحم طبیخاً بالخبز و یأکله مشویاً بالخبز» (همان)

17 «و کان‌صلى الله علیه وآله یأکل البرد و یتفقد ذلک اصحابه فیلتقطونه له فیأکله و یقول انه یذهب بأکله الأسنان» (همان، ص 31)

18 عن الصادق‌علیه‌السلام: ان رسول اللَّه‌صلى الله علیه وآله کان یفطر على الحلو، فاذا لم یجده یفطر على الماء الفاتر و کان یقول: «انه ینقى الکبد و المعده و یطیّب النکهه و الفم و یقوى الاخراس و الحدق، و یحدّ الناظر و یغسل الذنوب غسلا، و یسکن العروق الهائجه و المره الغالبه و یقطع البلغم، و یطفى‌ء الحراره عن المعده و یذهب بالصداع» (نیسابوری، روضه الواعظین، ص 341؛ طبرسی، همان، ص 27 و 28 و مجلسی، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار یاد شده براى افطار با آب ولرم در روایتى از امام صادق‌علیه‌السلام نیز آمده است:; عن ابن ابى عمیر عن رجل عن ابى عبداللَّه‌علیه‌السلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى کبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (کلینی، همان، ج 4، ص 152)

چکیده‌

تغذیه‌ از نیازهاى‌ اجتناب‌ناپذیر هر موجود زنده‌اى‌ است‌ و انسان‌ نیز از این‌ قانون‌، مستثنا نیست‌. از این‌ روآگاهى‌ از روش‌ و شیوه‌ بزرگان‌ دین‌ در این‌ زمینه‌، شایان‌ توجه‌ و تأمل‌ است‌. نوشتار حاضر درصدد پاسخ‌گویى‌به‌ چند پرسش‌ محورى‌ و مهم‌ درباره‌ تغذیه‌، بر اساس‌ سیره‌ پیامبر اعظم‌(ص) است‌.پرسش‌هایى‌ چون‌ چرایى‌ تغذیه‌، نوع‌ غذا، تنوع‌ و مقدار آن‌، زمان‌ تغذیه‌، همراهى‌ با دیگران‌ در تغذیه‌ وبالاخره‌ چگونگى‌ انجام‌ تغذیه‌

در سیره‌ نبوى‌(ص) غذا خوردن‌ با هدف‌ کسب‌ توان‌ براى‌ طاعت‌ و عبادت‌ بوده‌ است‌.غذاهاى‌ آن‌ حضرت‌، ویژگى‌هایى‌ چون‌ حلال‌ بودن‌، تنوع‌، سادگى‌، مضرّ نبودن‌ و سودمندى‌ را داشته‌ است‌.آن‌ حضرت‌ از صرف‌ بیش‌ از یک‌ نوع‌ غذا در یک‌ وعده‌ ـ به‌ منظور زهد ـ پرهیز داشته‌، مقدار غذاى‌مصرفى‌اش‌ نیز در حد نیاز بدن‌ بوده‌ است‌. وقت‌ غذاى‌ حضرت‌، هنگام‌ گرسنگى‌ بوده‌ و اصرار بر صرف‌ غذا به‌همراه‌ دیگران‌ داشته‌ است‌. نیز آن‌ حضرت‌ در شروع‌ و پایان‌ صرف‌ غذا نام‌ خدا را بر زبان‌ جارى‌ و در این‌زمینه‌، آداب‌ خاص‌ دیگرى‌ را رعایت‌ مى‌فرمود

واژگان‌ کلیدى‌: سیره‌ نبوى‌(ص)، تغذیه‌، خوردن‌ و آشامیدن‌

مقدمه‌

خوردن‌ و آشامیدن‌ از لوازم‌ اصلى‌ استمرار حیات‌ مادى‌ انسان‌ است‌ و بدون‌ آن‌، هیچ‌ انسانى‌ قادر به‌ انجام‌ تکالیف‌اساسى‌ خویش‌ و حرکت‌ در مسیر کمال‌یابى‌ نخواهد شد. جسم‌ انسان‌، هم‌چون‌ مرکبى‌ است‌ که‌ روح‌ را حمل‌ مى‌کند واختلال‌ در کار این‌ مرکب‌، اختلال‌ در کار روح‌ پدید مى‌آورد. این‌ حقیقت‌، اقتضاى‌ آن‌ داشته‌ که‌ حتى‌ برترین‌ موجودات‌نظام‌ هستى‌، یعنى‌ انبیا و اولیاى‌ الهى‌ نیز وجود را بى‌نیاز از خوردن‌ و آشامیدن‌ ندانند و با بهره‌گیرى‌ از شیوه‌هاى‌ صحیح‌و در عین‌ حال‌ ضرورى‌، لوازم‌ استمرار حیات‌ و حرکت‌ جسم‌ خویش‌ را فراهم‌ کرده‌ و آن‌ را در خدمت‌ روح‌ بلندشان‌قرار دهند

با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گفته‌ شد، در این‌ نوشتار به‌ بررسى‌ روایات‌ حاکى‌ از سیره‌ نبوى‌ در این‌ باره‌ مى‌پردازیم‌. مجموع‌اطلاعات‌ موجود در این‌ زمینه‌، در حقیقت‌ پاسخ‌ به‌ این‌ سؤال‌هاست‌ که‌ پیامبر اکرم‌(ص) چرا، چه‌ نوع‌،چند نوع‌، به‌ چه‌ میزان‌، چه‌ هنگام‌، تنها یا با دیگران‌، و چگونه‌ مى‌خورد و مى‌آشامید

1 چـرا؟

سخن‌ از چرایى‌ خوردن‌ و آشامیدن‌ در سیره‌ نبوى‌(ص)، منطقاً باید پیش‌ از دیگر مسائل‌ مربوط‌ به‌ سیره‌آن‌ حضرت‌ در خوردن‌ و آشامیدن‌، مورد توجه‌ قرار گیرد. این‌که‌ چرا انسان‌ به‌ خوردن‌ و آشامیدن‌ رو آورده‌، پرسشى‌است‌ که‌ پاسخ‌ آن‌ ابتدا بدیهى‌ مى‌نماید، زیرا به‌ محض‌ طرح‌ چنین‌ پرسشى‌، این‌ پاسخ‌ به‌ ذهن‌ مى‌رسد که‌ خوردن‌ وآشامیدن‌ لازمه‌ طبیعى‌ زندگى‌ بشر و زنده‌ ماندن‌ اوست‌. این‌ سخن‌ در عین‌ درستى‌، تمام‌ پاسخ‌ نیست‌، زیرا فلسفه‌خوردن‌ و آشامیدن‌ در نگاه‌ اولیاى‌ دین‌، صِرف‌ تأمین‌ نیازهاى‌ جسمانى‌ نیست‌، بلکه‌ مسئله‌اى‌ مهم‌تر و برتر مطرح‌است‌. طبق‌ این‌ دیدگاه‌، جسم‌، نقش‌ آلى‌ و ابزارى‌ براى‌ حقیقت‌ انسان‌، یعنى‌ روح‌ او دارد، از این‌ رو براى‌ این‌که‌ روح‌بتواند مسیر کمال‌یابى‌ خود را طى‌ کند باید نیازهاى‌ جسم‌ به‌ عنوان‌ مرکب‌ و ابزار روح‌، تأمین‌ شود. بر اساس‌ دیدگاه‌اول‌، انسان‌ و حیوان‌ مشترک‌ و هم‌سان‌ مى‌شوند، اما در این‌ نگاه‌، انسان‌ در تأمین‌ نیازهاى‌ جسم‌ در پى‌ تأمین‌ هدفى‌ بس‌والاست‌. در برخى‌ روایات‌ به‌ نقش‌ ابزارى‌ خوردن‌ در راستاى‌ عبادت‌ و انجام‌ فرائض‌ و تکالیف‌ اشاره‌ شده‌ است‌. درروایتى‌، از پیامبر اکرم‌(ص) چنین‌ نقل‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ خداوند عرضه‌ داشت‌

در نان‌ به‌ ما برکت‌ عطا کن‌، و بین‌ ما و نان‌ جدایى‌ میفکن‌، چرا که‌ اگر نان‌ نباشد قادر به‌ اداى‌ نماز و گرفتن‌ روزه‌ و انجام‌ فرایض‌پروردگارمان‌ نخواهیم‌ بود

و در روایت‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام)‌ نیز آمده‌ است‌

بنیان‌ جسم‌ بر نان‌ نهاده‌ شده‌ است‌

بنا بر روایتى‌ دیگر، هنگامى‌ که‌ مردى‌ از ابوذر درباره‌ برترین‌ اعمال‌ پس‌ از ایمان‌ پرسش‌ کرد وى‌ پاسخ‌ داد: «نماز وخوردن‌ نان‌!» و هنگامى‌ که‌ آن‌ مرد با شگفتى‌ به‌ ابوذر نگریست‌، وى‌ ادامه‌ داد: «اگر نان‌ نباشد خداوند عبادت‌ نمى‌شود».و مراد ابوذر این‌ بود که‌ انسان‌ براى‌ کسب‌ توانایى‌ انجام‌ عبادت‌ باید از نان‌ بهره‌ ببرد

با توجه‌ به‌ این‌ گونه‌ روایات‌، هدف‌ انسان‌ مؤمن‌ از خوردن‌ غذا، آماده‌سازى‌ جسم‌ براى‌ انجام‌ تکالیف‌ عبادى‌ وفرایض‌ دینى‌ است‌، و ـ چنان‌ که‌ گذشت‌ ـ این‌ نوع‌ نگاه‌ به‌ خوردن‌، به‌ مراتب‌ والاتر از نگاه‌ طبیعى‌ به‌ آن‌ است‌

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق رابطه مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده در pdf دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده در pdf

چکیده  
مقدّمه  
روش پژوهش  
جامعه آماری، نمونه و روش نمونه‌گیری  
ابزار پژوهش  
مقیاس مقابله مذهبی ایرانی  
یافته‌ها  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق رابطه‌ مقابله مذهبی با آثار سوگ در دانشجویان داغدیده در pdf

Aflakseir, A, Colman, P,G.,” Initial Development of the Iranian Religious Coping Scale”, Journal of Muslim Mental Health, v 6, N 1, 2011, p: 44-

Anderson, M.G, et al, “Psychological and religious Coping Strategies of Mothers Bereaved by the Sudden Death of a Child”, Death Studies, v 29, N 9, 2005, p: 811-

Balk, D.E, “Sibling death, adolescent bereavement, and religion. Death Studies, N 15, 1991, p: 11-

Balk, D.E., “Death bereavement and college students: a descriptive analysis.Mortality, v 2, N 3, 1997, p: 207 – 221

Becker, G, et al,”Do religious or spiritual beliefs influence bereavement A systematic review”,Palliative Medicine, N 21, 2007, p: 207–217

Benore, E. R & Park, C. L, “Death-specific religious beliefs and bereavement: Belief in an afterlife and continued attachment” ,The International Journal for the Psychology of Religion, N 14, 2004, p: 1–22

Cowchock .F.S, et al, “Religious Beliefs Affect Grieving After Pregnancy Loss”, Journal of Religion Health, N 49, 2010, p: 485–497

Doka, K & Morgan, J, Death and Spirituality. Amityville, NY: Baywood Publishing Co

Folkman, S, “Positive psychological states and coping with severe stress”. Social  Science Medicine, N 45, 1997, p: 1207–1221

Frantz, T.T., et al,” Religious aspects of bereavement “, Pastoral Psychology, N 44, 1996, p: 151–63

Hogan, N. S., et al,”Development and validationof the Hogan Grief Reaction Checklist, “Death Studies, N 25, 2001, p: 11-

Koenig, H.G, et al, Handbook of religion and health, New York: Oxford University Press,

Marrone,R,”Dying ,mourning,and spirituality: A psychological perspective”, Death Studies, N 23, 1999, p: 495-

Mattis, J. S,” African American women’s definitions of spirituality and religiosity” Journal of Black Psychology, N 26, 2000, p: 101 – 122

Pargament, K. I., et al, “The many methods of religious coping: Development and initial validation of the RCOPE. Journal of Clinical Psychology, N 56, 2000, p: 519–543

Pargament, K.I., “Religious struggle as a predictor of mortality among medically ill elderly patients. A 2-year longitudinal study Archives of Internal Medicine”, N 161, 2001, p: 1881-

Pargament, K. I, et al, “Religious coping methods as predictors of psychological, physical, and spiritual outcomes among medically ill elderly patients: A 2-year longitudinal study”, Journal of Health Psychology, v 9, N 6, 2004, p: 713–730

Pargament, K. I, et al,” Patterns of positive and negative religious coping with major life stressors”,Journal for the Scientific Study of Religion, N 37, 1998, p: 710–724

Park, C.L, “Religion as a meaning-making framework in coping with life Stress”, Journal of Social Issues, N 61, 2005, p: 707–730

Park, C. L., & Cohen, L. H, “Religious and nonreligious coping with the death of a friend”, Cognitive Therapy and Research, N 17, 1993, p: 561–577

Pearce, M. J, et al, “Religious coping, health, and health service use among bereaved adults “,International Journal of Psychiatry in Medicine, N 32, 2002, p: 179–199

Prigerson, et al,” Traumatic grief as a risk factor for mental and physical morbidity”, American Journal of Psychiatry, N 154, 1997, p: 616-

Richards ,T. A, Folkman, S, “Spiritual aspects of loss at the time of a partner’s death from AIDS”, Death Stuies, N 21, 1997, p: 527–52

Rubin, S. S, Yasin-Esmael, H, “Loss and bereavement among israelsmuslims: acceptance

 of god s will,grief,and the relationship to the deceased”.Omega, v 49, N 2, 2004, p: 149-

Schafer, W. E, “Religiosity, spirituality and personal distress among college students”, Journal of College Students Development, N 38, 1997, p: 633 – 644

Shinbara, C. G, Olson, L,” When nurses grieve: spirituality’s role in coping’, Journal of Christian Nursing, v 27, N 1, 2010, p: 7-

Smith, T. B, et al,” Religiousness and depression: Evidence for a main effect and the moderating influence of stressful life events” Psychological Bulletin, N 129, 2003, p: 614–636

Tedeschi, R. G, & Calhoun, L. G,” The posttraumatic growth inventory: Measuring the positive legacy of trauma”, Journal of Traumatic Stress, N 9, p: 455–471

WarisMaqsood, R, After Death,Life:thoughts to alleviate grief of all Muslims facing death and bereavement. New Dehli, Goodword Books,

Weaver, A. J., et al, “Posttraumatic stress, mental health professionals and the clergy: A need for collaboration, training and research”, Journal of Traumatic Stress, v 9, N 4, 1996, p: 861-

Wortmann, J. H & Park, C. L, “Religion and spirituality in adjustment following bereavement: An integrative review”, Death Studies, N 32, 2008, p: 703–736

Zisook, S., et al ,”Bereavement, depression, and immune function”, Psychiatry Reserrch, N 52, 1994, p: 1-

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی رابطه مقابله مذهبی با آثار مثبت و منفی سوگ در دانشجویان داغدیده انجام شده است. نود دانشجوی داغدیده در شهر اصفهان به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شد، سیاهه آثار سوگ هوگان (HGRC) و مقیاس مقابله مذهبی ایرانی را تکمیل کردند. داده‌ها به‌وسیله تحلیل همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه‌های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان می‌دهد که رابطه‌های معناداری بین آثار مثبت و منفی سوگ با ابعاد مختلف مقابله مذهبی وجود دارد و مؤلفه اعمال مذهبی می‌تواند 2/18درصد از واریانس آثار منفی، و 63 درصد از واریانس آثار مثبت سوگ را تبیین ‌کند. همچنین دانشجویان با سوگ بهنجار در مقایسه با دانشجویان با سوگ نابهنجار، میانگین نمره‌های بالاتری در اعمال مذهبی، ارزیابی خیرخواهانه مذهبی، راهبردهای مقابله مذهبی فعال و مقابله مذهبی منفعل داشته و همچنین میانگین نمره‌های کمتری در بُعد احساس منفی درباره خداوند داشتند. این نتایج می‌تواند در تعیین راهبردهای تلفیقی مذهبی ـ روان‌شناختی در مشاوره و درمان سوگ، تلویحات مناسبی داشته باشد.

کلیدواژه‌ها: مقابله مذهبی، آثار سوگ، دانشجویان داغدیده.

 

 

مقدّمه

داغدیدگی و سوگ متعاقبِ مرگ عزیزان، واکنشی طبیعی و جهان‌‌شمول است با وجود این، در شرایطی که توانایی فرد داغدیده برای حل و فصل فرایند بهنجار سوگ با مانعی روبه‌رو می‌شود، احتمال بروز سوگ آسیب‌شناختی یا نابهنجار وجود دارد که معمولاً به آثار کوتاه‌مدت و بلندمدت بر کیفیت زندگی و بهزیستی داغدیدگان منجر می‌شود.1 در چنین شرایطی فرایند سوگ با عوارض جسمانی و روان‌شناختی متعدد، مانند افسردگی بالینی، اختلال‌های اضطرابی، آسیب در عملکرد اجتماعی، افکار خودکشی2 و اختلال در سیستم ایمنی3 همراه است. از طرف دیگر، برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سوگ را می‌توان عنوان تجربه‌ای مثبت در نظر گرفت که رشد شخصی داغدیدگان را همراه دارد، چنان‌که به عقیده هوگان و همکاران، رشد شخصی یکی از اجزای اصلی فرایند سوگواری است که تاحدی در همه مراحل داغدیدگی اتفاق می‌افتد. رشد شخصی دربردارنده جست‌وجو برای معنا در فقدان تجربه شده و دستیابی به قدرت تحمل بیشتر، قضاوت‌گری کمتر، دلسوزی و توجه بیشتر به اطرافیان است و در واقع باعث می‌شود تا داغدیده به‌واسطه تجربه سوگ، هویتی جدید اتخاذ کرده و در جهان‌بینی خود تجدیدنظر کند

طبق نظریه‌های مقابله و استرس، نظام اعتقادی فرد در تعیین اینکه چگونه با شرایط ناسازگار انطباق می‌یابد، نقش مهمی دارد. در واقع، سازگاری فرد با شرایط منفی به ارزیابی او از واقعه و نیز از توانایی خود در برآوردن مطالبات مرتبط با آن شرایط بستگی دارد. ارزیابی شناختی، انتخاب راهبردهای مقابله‌ای را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.5 بنابراین، درک جامعی از نظام‌های اعتقادی که افراد داغدیده در ارزیابی تجارب سوگشان به کار می‌برند و تأثیر این عقاید بر سازگاری آنها در حمایت و ارتقای بهزیستی ایشان اهمیت دارد. در همین راستا یکی از مهم‌ترین نظام‌های اعتقادی که غالباً در طول شرایط پرفشار و آسیب‌زا، مانند داغدیدگی به آن تکیه می‌‌شود، مذهب است. محققان نشان داده‌اند که باورها و اعمال مذهبی در تمامی مراحل فرایند مقابله، شامل بازسازی شناختی واقعه، انتخاب راهبردهای مقابله‌ای و پیامدهای مطلوب، مشارکت دارند

مقابله مذهبی که روشی ویژه برای پیدا کردن معنا در موقعیت‌های دشوار تعریف می‌شود،7 منبعی چند بُعدی است که می‌تواند در ساختار شناختی یک موقعیت، روش‌های مورد استفاده برای رسیدن به اهداف مطلوب و نیز خود اهداف، متجلی شود. این روش‌ها دربردارنده‌ شناختارهای مذهبی (مثل باورها و اسنادهای مذهبی)، هیجانات (مثل آرامش و لذت)، رفتارها (مثل مناسک و آداب) و روابط مذهبی (مانند تشکل‌های مذهبی) است و اهداف مطلوب نیز به مواردی، همچون معنایابی، حس تسلط و کنترل، آسودگی‌خاطر، صمیمیت‌، سلامتی و تجارب ماوراءالطبیعه اشاره دارد

گرایش به مقابله مذهبی، به‌ویژه زمانی افزایش می‌یابد که افراد به محدودیت‌های انسانی خود واقف شده و از طرف دیگر، منابع مذهبی در دسترس باشد.9مقابله مذهبی مانند دیگر راهبردهای مقابله‌ای، از قبیل راهبردهای مسئله‌مدار، رابطه بین استرس و سلامت جسمی و روانی را تعدیل می‌کند؛ این راهبردها غالباً به دو گروه راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و راهبردهای مقابله مذهبی منفی تقسیم می‌شوند. مقابله مذهبی مثبت (گرایش به مذهب) که بیانگر حس معنویت، رابطه ایمن با خدا، باور به معناداری زندگی و ارتباط معنوی با دیگران است، پیامدهای مثبتی، مانند عزت نفس بالاتر، کیفیت زندگی بهتر، سازگاری روان‌شناختی و رشد معنوی بیشتر هنگام استرس در پی دارد. این در حالی است که مقابله مذهبی منفی (روگردانی از مذهب) نمایانگر رابطه کمتر ایمن با خدا، دیدگاه بدبینانه و نامطمئن به دنیا و ستیزه‌جویی مذهبی در چالش برای جست‌وجوی معناست و با پیامدهای منفی، مانند افسردگی، آشفتگی هیجانی، سلامت جسمی و کیفیت زندگی پایین و حل مسئله ضعیف همراه است

در چندین مطالعه، نقش مؤلفه‌های معنوی و مذهبی در فرایند داغدیدگی و سوگ آسیب‌زا نیز بررسی شده است. در واقع، رابطه نزدیکی بین مذهب و مرگ به عنوان دو تجربه اصلی زندگی انسان‌ها در نظر گرفته می‌شود. به اعتقاد دوکا و مورگان11 مرگ پدیده‌ای معنوی است و تشریفات عزاداری چه در فرهنگ‌های باستانی و چه در فرهنگ‌های معاصر، همواره با سطوح بالایی از معنویت در قالب مراسم نیایش، خطابه مذهبی و حضور در اماکن مقدس همراه بوده است. از طرف دیگر، مذهب عامل اصلی تأثیرگذار بر ارزیابی افراد از مرگ و معنایابی در فقدان به شمار می‌رود.12 مذهب یا معنویت برای بسیاری از افراد، زمینه اصلی رویکرد کلی آنها به زندگی و زیربنای سیستم معنایی آنها در ادراک جهان، تجارب و عملکرد روزانه‌شان است که دنیا را در نظرشان بی‌خطر، ایمن، عادلانه، منطقی، منسجم و در نهایت، قابل کنترل جلوه‌گر می‌سازد.13 بنابراین، وقتی معنویت نقش اصلی در زندگی افراد دارد می‌تواند منبع مقابله مفیدی در رویارویی با بحران داغدیدگی نیز باشد.14 چنانکه مطالعات نیز نشان می‌دهد، بیشتر داغدیدگان، طرح‌واره‌های معنوی ـ مذهبی شامل باورها، تجارب و مناسک مذهبی را منابعی برای کمک به پذیرش واقعیت مرگ، تسلی‌خاطر و معنایابی ارزیابی نموده15 و به طور گسترده از پاسخ‌های مذهبی و معنوی در فرایند داغدیدگی استفاده می‌کنند

مطالعه بینوره و پارک17 نشان می‌دهد که باور به زندگی پس از مرگ و امکان تداوم رابطه معنوی با متوفا (دلبستگی نمادین) نقش مهمی در مقابله با استرس داغدیدگی دارد. تشریفات مذهبی، مانند نیایش‌ها و آداب مخصوص مراسم خاک‌سپاری نیز با فراهم کردن حمایت اجتماعی و حس یکپارچگی و تعلق داشتن به جامعه‌ای بزرگ‌تر، به داغدیدگان در گذراندن فرایند سوگواری یاری می‌رساند. درون‌مایه‌های مذهبی دیگر، از قبیل اعتقاد به در آرامش بودن متوفا و درنظر گرفتن ایمان به خداوند، نماز، دعا و مناسک مذهبی به عنوان منابع نیرو بخش نیز نقش مؤثری در سازگاری داغدیدگان با فقدان دارد

در مطالعه فرانتز و همکاران روی بزرگسالان داغدیده، تقریباً 42 درصد شرکت‌کنندگان اظهار داشته‌اند که باورهای مذهبی‌‌شان در مقابله با سوگ، بسیار مفید بوده است.19 مطالعه‌ای دیگر روی نوجوانان داغدیده نیز نشان می‌دهد با اینکه مذهب برای تقریباً نیمی از آنها قبل از تجربه سوگ، اهمیتی در زندگی نداشته است، در زمان مصاحبه تقریباً 62 درصد اظهار داشتند که مذهب برایشان خیلی مهم شده و در واقع، ارزش مذهب به عنوان یک پاسخ مقابله‌ای، به مرور زمان افزایش یافته است (در زمان مرگ، 60 درصد و در زمان مصاحبه، 80 درصد).20 مطالعه روی سالمندان داغدیده نیز نشان‌‌دهنده وجود همبستگی بالا بین مقابله مذهبی و سلامت جسمی و بهزیستی روان‌شناختی است

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر د

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل در pdf دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل در pdf

چکیده  
مقدمه  
تأکید بر صلح پایدار  
ب: تأمین امنیت فراگیر  
ج: قاطعیت در برابر خشونت‌های ضد بشری و زمینه‌های آن  
د: ترویج گفتمان عدالت‌طلبی  
مبارزه با نظام سرمایه‌داری (جنگ فقر و غنا)  
ترویج دانایی‌محوری  
تأکید بر اخلاص در انگیزه متولیان حقوق بشر  
گسترش معنویت  
شرک‌ستیزی  
ترویج اصل وفای به عهد  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل در pdf

ابن‌‌اثیر (1374)، تاریخ کامل، ترجمه محمدحسین روحانی، تهران، اساطیر

ابن‌بابویه، محمد‌بن‌ علی (1366)، کمال ‌الدین و تمام النعمه، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی

ابن‌طاووس، علی‌بن ‌موسی (1375)، کشف المحجه لثمره المهجه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی

ابن‌هشام (1413ق)، السیره النبویه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی

احمدی میانجی، علی (بی‌تا)، مکاتیب الرسول، بیروت، دارالمهاجر

آربلاستر، آنتونی (1377)، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران، مرکز

آکسفورد، باری (1378)، نظام جهانی؛ سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا مشیرزاده، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی

اکهرست، مایکل (1373)، حقوق بین‌الملل نوین، ترجمه مهرداد سیدی، تهران، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران

آل‌نجف، عبدالکریم، «آثار منفی جنبش ملی‌گرایی»، ترجمه مصطفی فضائلی، (زمستان 1377)، حکومت اسلامی، ش10، ص65-86

ایران‌زاده، سلیمان (1380)، جهانی‌‌شدن و تحولات استراتژیک در مدیریت و سازمان، تهران، مرکز آموزش دولتی

باقرزاده، محمدرضا (1382)، ضمانت اجراهای صلح و امنیت بین‌المللی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

ب‍وازار، م‍ارس‍ل (1369)‌، اس‍لام‌ و ج‍ه‍ان‌ ام‍روز، ت‍ه‍ران، ف‍ره‍ن‍گ‌ اس‍لام‍ی‌

بیگ‌زاده، ابراهیم، «سازمان ملل متحد، محاکم کیفری بین‌المللی: تئوری و عمل»، (دی 1374)، تحقیقات حقوقی، ش18، ص39-146

تاملیسون، جان (1381)، جهانی‌‌شدن و فرهنگ، ترجمه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران

جعفری، یعقوب (1371)، مسلمانان در بستر تاریخ، تهران، فرهنگ اسلامی

حاجتی، میراحمدرضا (1381)، عصر امام خمینی(ره)، قم، بوستان کتاب

حکیمی، محمد، «جهانی‌سازی اسلامی، جهانی‌سازی غربی»، (پاییز و زمستان 1381)، کتاب نقد، ش25، ص105-124

دانش‌پژوه، مصطفی و قدرت‌الله خسروشاهی (1385)، فلسفه حقوق، چ دهم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

رجایی، فرهنگ (1380)، پدیده جهانی‌‌شدن؛ وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، آگاه

سبحانی تبریزی، جعفر (1377)، نظام اخلاقی اسلام، قم، بوستان کتاب

شبلنجی، مومن (1405ق)، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، بیروت، الدارالعالمیه

شریفیان، جمشید (1380)، راهبرد جمهوری اسلامی ایران درزمینه حقوق بشر در سازمان ملل متحد، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه

صافی الگلپایگانی، علی (1417ق)، الدلاله الی من له الولایه، قم، معارف اسلامی

صبان، محمد‌بن‌علی (1398ق)، اسعاف الراغبین، بیروت، بی‌نا

طبرسی، فضل‌بن حسن (1392ق)، اعلام الوری، بیروت، دارالمعرفه

ـــــ، (1406ق)، مجمع ‌البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی

طبری، محمد‌بن‌جریر (1368)، تاریخ طبری، تصحیح و تحشیه محمد روشن، تهران، نو

عطاردی، عزیزالله (1376)، مسند الامام الشهید، تهران، عطارد

کاستلز، مانوئل (1380)، عصر اطلاعات، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، تهران، طرح نو

گالبرایت، جان کنت (1370)، کالبدشناسی قدرت، ترجمه احمد شهسا، تهران، نگارش

گیدنز، آنتونی (1379)، جهان رهاشده، ترجمه‌ علی‌اصغر سعیدی و یوسف حاجی‌عبدالوهاب، تهران، علم و ادب،

لوبون، گوستاو (1347)، تمدن اسلام و عرب، ترجمه هاشم حسینی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه

مجلسی، محمدباقر (بی‌تا)، بحار الانوار، بیروت، دارالمعرفه

مشهدی، میرزا‌محمد (بی‌تا)، تفسیر کنز الدقایق، قم، معارف اهل‌بیت(ع)

مطهری، مرتضی (1374الف)، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا

ـــــ، (بی‌تا)، جاذبه و دافعه علی(ع)، قم، صدرا

ـــــ، (1361)، جهاد، قم، اسلامی

ـــــ، (1374ب)، حماسه حسینی، تهران، صدرا

مقتدر، هوشنگ (1372)، حقوق بین‌الملل عمومی، تهران، وزارت امور خارجه

مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (1378)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه

موسوی خمینی، سیدروح‌الله (1379)، صحیفه امام، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

نادیه محمود، مصطفی (1417ق)، الاصول العامه للعلاقات الدولیه فی الاسلام وقت السلم، قاهره، المعهد العالمی للفکر الاسلامی

نجفی ابرندآبادی، علی‌حسین، «مسئولیت کیفری بین‌المللی»نامه مفید، ش

نیک‌بین، نصرالله (بی‌تا)، اسلام از دیدگاه اندیشمندان غرب، سیمان و فارسیت، دورود

Encyclopedia of Public International Law Edited by Rodolf Bernhardt, Amsterdam, North ـ Holland Publishing Company, 1981, v.9, p

Pease, Kelly and Forsyth, David, Human Rights, humanitarian International and World Politics HRQ, (May,1993), p

Thomas Robert Malthus an essay on the principle of population: Anthony flew Penguin.190, p

چکیده

امروزه یکی از مهمترین اهداف حقوق بین الملل در تنظیم روابط بین المللی تامین و تضمین رعایت حقوق انسان‌ها است. سوال این است که چگونه می‌توان از رعایت حقوق بشر در جوامع انسانی و نیز محیط بین الملل اطمینان یافت. شاید مدبرانه‌ترین مکانیزم برای این هدف، روش‌های پیشگیرانه است که زمینه‌های عینی حمایت از حقوق بشر را فراهم می‌سازد. اسلام در نظام ضمانت اجرایی اسلام برای مقابله با نقض حقوق بشر در محیط بین الملل تدابیر پیشگیرانه‌ای ارائه کرده است. برخی از این تدابیر عبارتند از: حمایت از صلح پایدار، توجه به امنیت فراگیر، نهادینه سازی گفتمان عدالت خواهی، دانایی‌محوری و علم گستری، مبارزه با فرهنگ سلطه‌گری و استکباری، مقابله  با تفکر سرمایه‌داری، ارائه الگوی حیات طیبه، به‌عنوان مدل تنظیم روابط اجتماعی؛ توصیه به گسترش معنویت به‌مثابه عالی‌ترین پشتوانه حقوق بشر، التزام به وفای به عهد، مقابله با مکاتب و اندیشه‌های ضد ‌بشری همچون ملی‌گرایی و نژاد‌پرستی و اخلاص و معنویت و شرک ستیزی

کلیدواژها: حقوق بشر اسلام، حقوق بشر، روابط بین الملل، پیشگیری از نقض حقوق بشر، ضمانت اجرای حقوق بشر

 

مقدمه

امروزه بحث حقوق بشر از مباحث بسیار مهم و رایج در روابط بین‌المللی است. یکی از رسالت‌های سازمان‌های مهم بین‌المللی مقابله با موارد نقض حقوق بشر در میان جوامع و نیز در حوزه روابط بین‌الملل است. اما نکته مهم این است که در نظام بین‌الملل جایگاه پیشگیری و تقدم آن بر درمان و مقابله انکارناپذیر و بدیل‌ناپذیر است. پرسش این است که اسلام چه توصیه‌های پیشگیرانه‌ای برای مقابله با نقض حقوق بشر به دست می‌دهد؟

در این نوشتار، راه‌هایی که اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر پیشنهاد می‌کند، بررسی اجمالی می‌شود. برنامه‌هایی که نظام حقوقی اسلام را در دفاع از حقوق انسان، توانمند و برخوردار از ضمانت و پشتیبانی عملی ساخته‌اند

اکنون برخی راهکارهای اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر بررسی می‌شود

تأکید بر صلح پایدار

از موارد برخورد کینه‌توزانه دشمنان اسلام با دیدگاه بین‌المللی اسلام، اتهام مغایرت آن با صلح و امنیت بین‌المللی و همزیستی مسالمت‌آمیز با دیگر جوامع و ملت‌هاست

در‌حالی‌که اسلام دین صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز میان ملت‌هاست. قرآن مجید به‌صراحت جنگ‌افروزی را مذمت و منشأ آن را فساد و تباهی می‌داند (بقره: 205 و 208)؛ جنگ‌افروزی را از صفات ناشایستی به شمار می‌آورد که خداوند سنتش را بر پایه مقابله با آن بنا می‌کند (مائده: 64). قرآن همه مؤمنان را به صلح و زندگی مسالمت‌آمیز دعوت می‌کند (بقره: 208)؛ ندای اسلام برای صلح میان ملت‌های الهی، همگرایی و همزیستی براساس اصول مشترک الهی آنان است (آل‌عمران: 63)

اساساً تجاوز‌گری که بن‌مایه نقض صلح و امنیت بین‌المللی است، در اسلام به‌شدت نکوهش می‌شود چنان‌که قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَعْتَدُوا اِنَّ للَّهَ لَایحِبُّ لْمُعْتَدِینْ» (بقره: 190؛ مائده: 87)

گرایش به صلح با کفار از سوی اسلام استقبال شده است و مسلمانان مأمور به صلح با کفار غیر‌معاند می‌باشند (نساء: 90)

خداوند سبحان در جای دیگر می‌فرماید: «وَ اِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لهَاَ وَ تَوَکلْ عَلَی للهِ اِنَّهُ هُوَ لسَّمِیعُ لْعَلِیمْ» (انفال: 60) و نیز (بقره: 192-193). قاعده اصلی در اسلام صلح، صفا و صمیمیت میان همه بشر است (نساء: 128)؛ از همین رو، قرآن مجید در موارد متعددی به ایجاد صلح و امنیت، وفاق و دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز فرمان می‌دهد (انفال: 1؛ حجرات: 9-10)

و نیز می‌فرماید: «لَا ینْهَاکمُ للهُ عَنِ لَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ فِی لدِّین وَ لَمْ یخْرِجُوکمْ مِنْ دِیارِکم اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ اِلَیهِمْ اِنَّ اللهَ یحِبُّ لْمُقْسِطِینْ» (ممتحنه: 8)

این تأکید اسلامی ناشی از این حقیقت است که پیامبران بیش از دیگران با تکیه بر معارف و حقایق الـهـی و اخـلاق مـتـعـالی انسانی و خیرخواهی بی‌مانند خود و با بهره‌گیری از زبان گویای عقل و منطق، به محیطی امن و فضایی سالم و ‌دور از جنگ و درگیری، برای دعوت بشر به توحید و نشر معارف و تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان نیاز داشته‌اند

اما از مجموع منابعی که در اسلام بر صلح تأکید کرده است، می‌توان دریافت که صلحِ مطلوب و پایدار از نظر اسلام، آن است که ویژگی‌ها و صفات زیر را داشته باشد

1 شرافتمندانه بودن صلح: اسـلام خـواهـان صلح شرافتمندانه و همزیستی مسالمت‌آمیز با احترام و رعایت حـقـوق مـتـقابل است. در اسلام، اعتقاد به صلح به معنای پرهیز از جنگ به هر قیمت و تحت هر شرایطی نیست و هرگز نمی‌توان به بهانه صلح‌طلبی، از جنگ بـا دشـمـن متجاوز روی‌گردان شد و ندای صلح‌خواهی او را که درحقیقت پوششی برای تثبیت یا ادامه تجاوز و ارائه چهره‌ای صلح‌طلبانه است، اجابت کرد. تجاوز را بـا سـلاح صـلـح پاسخ گفتن، درواقع تسلیم در برابر ظلم و زیر پا گذاشتن شـرافـت انسانی و از همه مهم‌تر تشویق متجاوز و مشروعیت‌بخشیدن به تجاوز اسـت. صـلح و سازشی که کرامت انسانی مسلمانان را به ننگ، خواری و حقارت آلوده سازد و ظلم و تجاوز را بر مسند مشروعیت بنشاند، به‌هیچ‌وجه تأیید‌شده اسـلام نـیـست (مطهری، 1361، ص16)

ازاین‌رو، قرآن کریم درخواست صلح را در شرایطی که جنگ تنها چاره است، سازشی ذلت‌بار می‌داند و آن را نکوهش و نهی می‌کند (محمد: 35)

در کـتـاب کنز الدقایق در تفسیر عبارت «وتدعوا الی السلم» آمده است: «ولا تدعوا الی الصلح خورا وتذللا» (مشهدی، بی‌تا، ج9، ‌ص522). بنابراین عزت اسلام و امت اسلامی از ملاک‌های اساسی مـشـروعـیت صلح است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت

اگـر مقصود از صلح، حفظ اسلام، تداوم وحدت مـسـلـمـانـان، هویدا ساختن چهره حقیقی متجاوز و مانند آن باشد، صلح برای اسلام و مسلمانان عزت‌آفرین است؛ چنان‌که در صلح حدیبیه، با انعقاد پیمان صلح با مشرکان و پذیرفتن شروط آنان از ‌سوی پیامبر(ص)، برخی مـسـلـمـانـان پنداشتند عزت مسلمانان با این پیمان خدشه‌دار شد؛ اما قرآن آن را «فتح مبین» خواند و در جای دیگر، از آن با عنوان مقدمه «فتح قریب» یاد کرد (طبرسی، 1406ق، ج9ـ10، ص166)

2 صلح واقع بینانه و ریشه‌دار: صـلـح در اسـلام، صوری و ظاهری نیست؛ بلکه از ژرفای رأفت و شفقت دین اسلام به خُلق و حرص و ولع بسیار به سعادت آنان برمی‌خیزد. مارسل بوآزار محقق انستیتوی تحقیقات عالی بین‌المللی در ژنو با تمجید از دیدگاه‌های جهانی اسلام و امتیازات خاص آن، می‌نویسد: «اسلام در‌صدد ساختن جهانی است که همه مردم، حتی آنان که به دین سابق خویش وفادار مانده‌اند، با تفاهم و همکاری و برادری و برابری کامل زندگی کنند;» (بوازار، 1369، ص105؛ دانش‌پژوه و خسروشاهی، 1385، ص119) او فراتر رفته و می‌نویسد: «باید اذعان کنیم که پیغمبر اسلام، بنیان‌گذار حقوق بین‌الملل بوده است» (بوازار، 1369، ص270)

پیشنهاد قرآن کریم در تضمین صلح پایدار این است: «وَاِنْ طائِفَتانِ مِنْ الْمُؤمِنینَ اقْتَتَلُوا فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَاِنْ بَغَتْ اِحْدیِهُما عَلی الْاُخری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتّی تَفىَ ء اِلَی اَمْرِ اللّهِ فَاِنْ فاءَتْ فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوا اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ» (حجرات: 9)

بر این اساس، صلح و سازش براساس عدل و داد، یکی از ارزش‌های اخلاقی اسلام است، ولی صلح واقع‌بینانه، صلحی است که در آن، منافع هردو‌طرف متخاصم، به وجه صحیحی تأمین شود؛ صلحی که گروهی از افراد باایمان و خداشناس بر آن نظارت کنند و درصورتی‌که یکی از دوطرف از دایره عدل و داد گامی فراتر نهاد، با همه توان او را بکوبند و نیروهای خود را برای اثبات محکومیت او و جنگ و نبرد با او بسیج کنند تا سرانجام به فرمان حق گردن نهد

برای پایداری چنین صلحى، اسلام شروطی در نظر گرفته است

1 هر نوع پیمان سازش و ترک تعرض و تجاوز، باید براساس عدل و داد استوار باشد. نیرومندی یک طرف، نباید سبب شود که او خواسته‌های خود را بر متخاصم ضعیف و ناتوان تحمیل کند؛ از قدیم‌الایام گفته‌اند که صلح حقیقی میان قوی و ضعیف متصور نیست و این همان حقیقتی است که قرآن آن را با جمله «فَاَصلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوا»؛ میان آنان با عدل و داد، صلح و صفا برقرار سازید و در بستن پیمان، عدالت بورزید، بیان کرده است؛

2 افراد باایمان و خداشناسی که هیچ‌گونه منافعی در این درگیری ندارند، بر این صلح نظارت کنند؛

3 هرگاه یکی از دوطرف به فکر توسعه‌طلبی افتاد و برخلاف مواد پیمان صلح گام برداشت، ناظران بی‌طرف صلح، باید با جنگ و نبرد، او را سرجای خود بنشانند، تا افراد ستمگر و متجاوز بدانند که در جامعه اسلامی برای آنان منزلتی وجود ندارد و این دو شرط اساسی را قرآن با جمله زیر بیان کرده است: «فَاِنْ بَغَتْ اِحدیِهُما عَلَی الاُخری فَقاتِلُوا الَّتی تَبغى»؛ هرگاه گروه ناظر بر صلح، ببینند که یکی از متخاصمین به فکر تجاوز افتاده است، باید با متجاوز نبرد کنند؛

4 نبرد با ستمگر نباید جنبه انتقامی داشته باشد، بلکه باید هرگونه نبرد با او، برای این باشد که او به فرمان خدا گردن نهد و اندیشه تجاوز و تعدی به حقوق افراد باایمان را از مغز خود بیرون براند و این مطلب را با جمله «حتّی تَفى ءَ اِلی اَمْرِ اللّه»؛ جنگ تا آنجا ادامه یابد که ستمگر به راه عدل و داد که فرمان الهی است باز گردد، بیان کرده است؛

5 در آخر آیه، نکته‌ای مهم یادآور شده است و آن اینکه افراد باایمان باید در همه حالات برای صلح بکوشند و این جنگ‌ها نباید آنان را از برقراری صلح، ناامید سازد، حتی پس از سرکوبی گروه متجاوز، باید آستین همت بالا بزنند، و از نو، پیمان صلح مجدد را براساس عدل و داد ببندند، چنان‌که خداوند می‌فرماید: «فَاِنْ فاءَتْ فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوا»؛ هرگاه متجاوز دو مرتبه بر فرمان حق گردن نهاد، بار دیگر کوشش کنید که میان آنان بر اساس عدل و داد صلح و سازش برقرار شود

چنین صلح و سازشی با شروط یاد‌شده، صلح واقع‌بینانه‌ای است که اسلام، آن را برای گروه‌های متخاصم مقرر کرده است و اگر با شروطی که گفته شد، اجرا شود، علاوه بر اینکه می‌تواند منافع هر دو طرف را تأمین کند، می‌تواند به یک زندگی مسالمت‌آمیز که آرزوی بزرگ جهانیان است جامه عمل بپوشاند

این صلحی است که اسلام آن را پیشنهاد و برای پایداری آن شروطی مقرر کرده است

اگر به پیمان‌های صلحی که میان کشورهای بزرگ و کوچک جهان بسته می‌شود، نگاهی بیفکنید، در‌می‌یابید که هیچ‌یک از این صلح‌ها و سازش‌ها، واقع‌بینانه نیست. آیا پیمان صلح همواره میان دو متخاصم، متعادل و برابر است یا اینکه غالباً صلح میان دو جناح قدرتمند و ناتوان مطرح است؟ آیا هیئت نظارت، افرادی بی‌طرف‌اند و در داوری و حل و فصل خصومت، جای پایی برای منافع خود ندارند، یا اینکه همه پیمان‌ها و عهدها و قراردادها پیش از آنکه متخاصمان از مفاد آنها آگاه شوند، به‌وسیله دولت‌های بزرگ جهان تنظیم می‌شود، و امضا و اجرای آن به متخاصمان واگذار می‌شود (سبحانی، 1377، ص51)

3 صلح همه جانبه و جامع: صـلـح در اسـلام، همه‌جانبه است؛ بدین معنا که به گستره روابط بین‌الملل محدود نمی‌شود و فقط به چگونگی ارتباط دنیای اسلام با دنیای خارج نمی‌پردازد؛ بلکه همه شئون زندگی را دربر می‌گیرد. اسلام در آغاز، صلح و آرامش را در نهان انسان با ایجاد سازش میان قوای درونی و ارضـای خواسته‌های طبیعی و زیر فرمان عقل و به دور از هرگونه افراط و تفریط می‌آفریند؛ سپس در محیط خانواده، اعضای آن را به برقراری روابطی صمیمانه تـوصـیـه مـی‌کـنـد (بقره: 83؛ نساء: 36؛ اسراء: 23) آن‌گاه در مـحـیـط اجـتـمـاعـی نیز مؤمنان را برادر یکدیگر می‌خواند و از آنان می‌خـواهـد در میان خود، بذر محبت، آشتی و صلح بیفشانند و یکدیگر را به دوستی دعـوت کـنند و میان خود صلح و سازش برقرار سازند (حجرات: 9-10)؛ سپس امت اسلامی را حول محور اطاعت از رهبر عادل و رعایت قوانین و احـکام اسلام، به وحدت و صلح فرا می‌خواند و در واپسین مرحله، فراتر از دنیای اسلام، پیروان ادیان الهی را به بازگشت به کلمه مشترک با مسلمانان که همانا توحید و پرهیز از شرک و بت‌پرستی است، فرا می‌خواند (آل‌عمران: 64)؛ سپس همه انسان‌ها را بر ملاک انسانیت به همزیستی مسالمت‌آمیز در کنار دیگری دعوت می‌کند

بدین‌سان اسلام با این دعوت همگانی که فطرت همه انسان‌ها بدان پاسخ مثبت می‌دهد، زمینه تحقق صلح حقیقی را میان همه جوامع بشری فـراهـم می‌سازد. درواقع، این سیر منطقی دربردارنده این معناست که پذیرش آگاهانه و داوطلبانه حق، راه استقرار صلح حقیقی و همیشگی است؛ چنین صلحی در پرتو گسترش حقیقت و نفی مبارزه با حکومت‌های غیر‌عادل محقق می‌شود

ب: تأمین امنیت فراگیر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >