سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی تحقیق تشویق ، تنبیه و اصول رفتار با یک دانش آموز

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق تشویق ، تنبیه و اصول رفتار با یک دانش آموز در pdf دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق تشویق ، تنبیه و اصول رفتار با یک دانش آموز در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق تشویق ، تنبیه و اصول رفتار با یک دانش آموز در pdf

مقدمه    
طریقه رفتار با دانش آموزان    
تنبیه    
پاداش و تشویق    
اصول مدیریت رفتار با دانش آموز    
برنامه انضباطی ده مرحله ای    
ملاحظات مربوط به اخراج دانش آموز از کلاس    
نکات کلیدی در کلاس درس    
نکاتی در مورد پرسش های کلاسی از دانش آموزان    
10 اصل برای معلمان در کلاس    
راهبردهای پیشگیرانه در کلاس، انضباط مثبت در کلاس درس    
مدیریت کلاس و انضباط    
مدیریت کلاس و انضباط محیط کلاس    
آیا می توان مهارتها و روش های معلمان توانا را آموخت    
مدیریت کلاس و انضباط ; از انضباط تا اخلاق    
برنامه های جامعه دوستانه    
مدیریت کلاس و انضباط ، تفاوت انضباط و مدیریت کلاس    
تعاریف انضباط    
راهبردهای پیشگیرانه در کلاس    
علاقه و توجه به کودکان    
برقراری مقررات و قواعد    
تحسین سزاوار دانش آموز    
استفاده از شوخی و خوش طبعی    
شکل دادن به محیط  یادگیری    
حفظ فعالیت کلاس    
حفظ رویه های دموکراتیک    
ایجاد بستر مناسب برای مدیریت پیشگیرانه در کلاس    
نتیجه گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق تشویق ، تنبیه و اصول رفتار با یک دانش آموز در pdf

- مدیریت رفتار با دانش آموزان و استانداردهای آموزش فضای قرن 21 / حسین حنیفه

- ویژگی ها و قابلیت های مورد انتظار از معلمان، غلامعلی افروز، دانشگاه تهران،

- تدوین استانداردهای کیفیت رفتاری معلمان، اعظم ملایی نژاد،

- رشد مدیریت مدرسه، شماره 15، فروردین

 - تکنولوژی آموزشی، شماره 19، اسفند ماه

- تکنولوژی آموزشی شماره 19، فروردین

- معلم خوب من، آیت اله مظاهری،

مقدمه

یکی از اساسی ترین اصول برخورد با دانش آموزان داشتن روابط مثبت با دانش آموزان است. ارتباط مثبت پیوند محکمی بین شما و دانش آموز بر قرار می کند و بدون این پیوند ، توان شما برای تحت تاثیر قرار دادن و هدایت کردن آنها ضعیف و نادرست خواهد بود

با رعایت برخی از نکته های زیر میتوانید ارتباط خود با دانش آموز را بهبود ببخشید

• وقتی دانش آموزان وارد کلاس می شوند با آنها احوالپرسی کنید

• برای تک تک آنها اهمیت قائل باشید و به تک تک آنها توجه کنید

• به نظر هایشان با دقت گوش بدهید

• به آنها مسئولیت بدهید

• حتی موقعی که دارید رفتار نامناسبشان را تصحیح می کنید به شأن و شخصیت آنها احترام بگذارید

• و دست آخر اینکه: «همانقدر که فکر میکنید سزاوارید دانش آموزان به شما احترام بگذارند به آنها احترام بگذارید»

«موفقیت شما در شغل معلمی آنقدر که به روابط مثبت ، مهربانانه و اعتماد آمیز با دانش آموزان وابسته است به هیچ مهارت ، ایده ،ابزار یا دستور العملی بستگی ندارد»

طریقه رفتار با دانش آموزان

معلمانی که می توانند به خوبی بر رفتار دانش آموزان مدیریت کنند همگی این خصوصیات را دارند

• از مهارتها و ابزارهای گسترده ای استفاده می کنند

• افکار واقع گرانه دارند

• بر احساسات خود مسلطند .احساسات متعادل داشتن به معنی بی تفاوت بودن نیست. شور و شوق داشتن وبا انرژی و علاقه کار کردن از ضروریات معلمی است. اما نباید در ابراز آنها زیاده روی کنید

زیاده روی در هر احساسی روی توانایی فرد در داشتن تفکر منطقی و معقول اثر می گذارد

تنبیه

مهمترین نکته ای که باید یاد آور شد این است که تنبیه موجب تغییر رفتار نمی شود

• تنبیه موثر شما فقط مدت زمان محدودی وقوع رفتار نامناسب را به تعویق میاندازد

• شدت تنبیه نیست که انجام رفتار نامناسب را محدود می کند بلکه قطعیت آن است. یعنی دانش آموز مطمئن باشد که شما قطعا او را تنبیه می کنید

• تنبیهات کلاسی در صورتی موثر خواهند بود که از ضعیف به شدید استفاده شوند. مثال

1 اخطار دادن به دانش آموز

2 تغییر دادن جای او

3 نگه داشتن او پس از پایان کلاس به مدت 5 دقیقه

4 اطلاع دادن به والدین

5 اخراج از کلاس

6 و دست آخر اینکه:«موقع تنبیه باید همیشه طوری عمل کنیدکه دانش آموز متوجه شود این کار شما در واقع انتخابی است که خود او کرده و نتیجه منطقی عمل خودش بوده است.))

پاداش و تشویق

مهمترین نکته ای که باید یادآور شد این است که پاداش موجب تغییر رفتار می شود

• موثرترین شکل پاداش استفاده از بازخوردهای عاطفی مثبت است مثل لبخند زدن ، تشکر کردن ، آرزوی موفقیت کردن

• وقتی جایزه می دهید هرگز نباید آن را پس بگیرید اگر پس از دریافت جایزه رفتار نادرستی از دانش آموز سر زد باید از تنبیه مناسب آن رفتار استفاده کنید

• پاداش باید عادلانه باشد

جای دانش آموزان در کلاس

• همیشه برنامه مشخصی برای تعیین کردن جای دانش آموزان در کلاس داشته باشید

• وقتی دانش آموزان قبول کنند که طبق برنامه شما سر کلاس بنشینند درواقع پذیرفته اند که دستور کار کلاس را شما تعیین می کنید

• دانش آموزان مشکل ساز را در همه کلاس پخش نکنید

• اگر بخواهید دانش آموزان را به صورت گروهی دور هم بنشانید باید برای انها حد و مرز تعیین کنید و اجازه ندهید پا را فراتر از سطح معینی از رفتار اجتماعی بگذارند

• هر چند وقت یک بار برنامه نشستن آنها را تغییر دهید

• دقت کنید دانش آموزانی که قدرت تمرکز کمتری دارند نزدیک شما بنشینند و از جاهایی که موجب حواس پرتی آنها می شود مثل پنجره ها دور باشند

جای معلم در کلاس

جای شما در کلاس می تواند تاثیر زیادی در کارآیی شما داشته باشد

• هنگام تدریس تمام مدت جلو کلاس نباشید. اگر مدام جلو کلاس بایستید سایر نقاط کلاس به منطقه تحت کنترل دانش آموزان تبدیل می شود

• در تمام کلاس حرکت کنید تا نظارت خود را بر تمام قسمتهای کلاس اعمال کنید

• وقتی در جلو کلاس قرار می گیرید در یکی از گوشه های کلاس بایستید

• وقتی می خواهید رفتار دانش آموزی را اصلاح کنید برای صحبت ابتدا به او نزدیک شوید هرگز سعی نکنید از دور این کار را بکنید

• و دست آخر اینکه: «هرگز به حریم فردی دانش آموزان تجاوز نکنید اگر بیش از حد به آنها نزدیک شوید احتمال اینکه گفتگویی آرام در باره یک نکته انضباطی به برخوردی خشن و شدید تبدیل شود به طور چشمگیری افزایش پیدا می کند»

شروع و پایان خوبی داشته باشید

نحوه شروع و تمام کردن درس بخش مهمی از مدیریت موثر رفتار را تشکیل می دهد زیرا با این کار جو و فضای درس همان روز و روز بعد رااز قبل مشحص می کنید

• وقتی وارد کلاس می شوید با لبخند به دانش آموزان سلام کنید فعالیتهای آن روز کلاستان را از قبل لیست کنید تا در زمانهای مناسب دانش آموزان بتوانند آن را انجام دهند. با این کار یک فضای مثبت اجتماعی و کاری ایجاد می کنید

• در آخر درس چنانچه کلاس مطلوبی داشته اید به دانش آموزان بگویید از هم صحبتی و درس دادن به آنها لذت برده اید به فعالیتهای موفقیت آمیز آن روز تاکید کنید و به مواردی که پیشرفت خوبی نداشته اند نپردازید

• و دست آخر اینکه:«وقتی دانش آموزان از کلاس بیرون می روند به هر کدام جمله مثبتی بگویید حتی یک لبخند ، و خدا حافظ هم بی تاثیر نیست»

فضایی از رفتار خوب و پسندیده ایجاد کنید

• رفتار مودبانه هزینه ای ندارد اما مانند چسب اجتماعی خوبی است که روز به روز افراد بیشتری را به هم پیوند می دهد

• با رفتار خودتان همان رفتار اجتماعی مناسبی را که از دانش آموزان توقع دارید به نمایش بگذارید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تشیع خلیفه الناصر لدین الله در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تشیع خلیفه الناصر لدین الله در pdf دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تشیع خلیفه الناصر لدین الله در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تشیع خلیفه الناصر لدین الله در pdf

چکیده    
الف) خلافت الناصر لدین الله (575 ـ 622ق)    
ب) دلایل تشیع خلیفه ناصر لدین الله    
نقد و نظر    
در پاسخ به شبهات مطرح شده باید گفت:    
ج) نقش شیعیان در ساختار قدرت در عصر ناصر لدین الله    
1 وزراى شیعه در دوره خلافت ناصر    
الف ـ وزارت ابن قصاب و نقش او در تقویت شیعیان    
ب ـ وزارت ابن مهدى    
ج ـ وزارت ابن امسینیا (604 – 606 ق)    
د ـ وزارت مؤید الدین قمى (606ـ622 ق)    
2 مناصب دیگر شیعیان در عهد ناصر    
نتیجه    
کتابخانه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تشیع خلیفه الناصر لدین الله در pdf

1 قرآن کریم

2 ابن طقطقى، محمد بن على، تاریخ فخرى، ترجمه وحید گلپایگانى، چاپ دوم: تهران، بنگاه نشر و ترجمه، 1360

3 نخجوانى، هندوشاه، تجارب السلف، به اهتمام سید حسن روضانى اصفهان، نشر نفائس محفوظات، 1402ق / 1361

4 عینى، بدرالدین محمود، عقدالجمان فى تاریخ اهل الزمان، تحقیق محمد محمود امین، قاهره، الهیئه المصریه العامه الکتاب، 1407ق/1987م

5 ابن فوطى، کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعه، ترجمه عبدالحمید آیتى، چاپ اول: تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، 1381

6 ابن عماد حنبلى، شذرات الذهب فى اخبار من ذهب، بیروت، دارالکفر، 1414ق/ 1994م

7 همدانى، خواجه رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، تصحیح محمد روشن و مصطفى موسوى، چاپ اول: تهران، البرز، 1373

8 ابوشامه مقدسى، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم القرنین السادس و السابع، (الذیل على الروضتین)، چاپ دوم: بیروت، دارالجمل، 1974م

9 ذهبى، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسى، چاپ نهم: بیروت، موسسه الرساله، 1413 ق / 1993 م

10 ذهبى، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر والاعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمرى، چاپ دوم: بیروت، دارالکتب العربى، 1409ق/ 1989م

11 صفدى، صلاح الدین خلیل ایبک، الوافى بالوفیات، بیروت، دارصادر، 1405ق / 1985م

12 جوینى، عطامک، تاریخ جهانگشاى، چاپ چهارم: تهران، انتشارات ارغوان، 1370

13 سیوطى، جلال الدین، تاریخ خلفاء، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیه، ]بى تا[

14 ابن فوطى، مجمع الآداب فى معجم الألقاب، تحقیق محمد کاظم، چاپ اوّل: قم، موسسه الطباعه و النشر وزاره الثقافه و الإرشاد الاسلامى ـ مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، 1416ق

15 قمى، شیخ عباس، تتمه المنتهى فى وقایع أیّام الخلفاء، تصحیح على محدث زاده، تهران، کتاب فروشى مرکزى، 1373ق/ 1333

16 تهرانى، شیخ آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعه، چاپ دوم: قم موسسه اسماعیلیان،]بى تا[

17 مظفر، محمد حسین، تاریخ شیعه، ترجمه سید محمد باقر حجتى، چاپ اول: تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامى، 1368

18 سبط ابن جوزى، یوسف بن قزاوغلى ترکى، مرآه الزمان فى تاریخ الأعیان، چاپ اول: حیدر آباد دکن ـ هند ـ دائره المعارف العثمانیه

19 حسینى، غیاث الدین، حبیب السیر، محمود دبیر سیاقى، چاپ سوم: تهران، کتاب فروشى خیام، 1362

20 ابن اثیر، عزالدین على، الکامل فى التاریخ، ترجمه عباس خلیلى، ]بى جا[، موسسه مطبوعاتى علمى، ]بى تا[

21 ابن خلّکان، شمس الدین احمد، وفیات الاعیان فى أنباء أبناء الزمان، چاپ اول: بیروت، دارالاحیاء الترات العربى، 1417ق/ 1997م

22 ابن جوزى، ابوالفرج، المنتظم تاریخ الملوک والامم، بیروت، دارالفکر، 1415ق/ 1995م

23 اربلى، عبدالرحمن، سنبط، خلاصه الذهب المسبوک مختصر من سیر الملوک، تصحیح مکى سید جاسم، بغداد، یطلب من مکتب المثنى، ]بى تا[

24 ابن تغرّى بردى، جمال الدین ابى المحاسن یوسف، النجوم الزاهره فى ملوک مصر و القاهره، تحقیق ابراهیم على طرفان، مصر، الهئیه المصریه العامه للتألیف و النشر، 1391ق / 1971م

25 ابن ساعى، على بن انجب تاج الدین، الجامع المختصر فى عنوان التواریخ و عیون السیر، اصلاح و تعلیق مصطفى جواد، المطبعه السریانیه الکائولیکیه، 1353ق / 1934م

26 شوشترى، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، کتابفروشى اسلامیه، 1354

27 خلعتبرى، تاریخ خوارزمشاهیان

28 ذهبى، سیر اعلام النبلاء

چکیده

یکى از مسائل مورد توجه در مورد خلفاى عباسى گرایش هاى مذهبى آن ها است; مسئله اى که بر روابط شیعه و سنّى و تحولات زمانه تأثیر گذار بود. عموم خلفاى عباسى پیرو مذهب تسنن بودند و برخى از آن ها در این مسیر تعصب ورزیده و به خصومت با شیعیان مى پرداختند. در مقابل، برخى از خلفاى عباسى به دلایل مختلفى روابط خوب و برخوردى مثبت با شیعیان داشتند. الناصر لدین الله یکى از خلفاى عباسى است که منابع تاریخى در مورد گرایش شیعى او و بلکه شیعه بودن او سخن گفته اند. بررسى مستندات تاریخى و دلایل گرایش عقیدتى او و اقداماتش در تکریم شیعیان، موضوع این مقاله است

واژگان کلیدى: الناصر لدین الله، تشیع و وزراى شیعه.

الف) خلافت الناصر لدین الله (575 ـ 622ق)

ابوالعباس احمد الناصر لدین الله سى و چهارمین خلیفه عباسى بود که در سال 553 ق متولد شد. مادر او کنیزى ترک به نام زمرد بود.2 دوران خلافت ناصر، طولانى ترین دوره خلافت خلفاى عباسى است که نزدیک به چهل و هفت سال طول کشید;3 یعنى از سال 575 ـ 622 ق

ناصر خلیفه اى مقتدر در عین حال باهوش و توانا بود. او توانست با تدبیر و دوراندیشى خود، خلافت عباسى را احیا و به دوران اوج آن، یعنى دوران اولیه عباسیان نزدیک کند. وى به مسائل اجتماعى ـ اقتصادى و وضع رعایا و مردم ضعیف توجه ویژه اى داشت، حتى آن گونه که در تاریخ فخرى آمده است ناصر شب ها در محلات بغداد گردش مى کرد تا از حال مردم آگاه شود.4 ناصر در جهت رفاه حال مردم دستور داد در محله هاى بغداد خانه هایى را بسازند و در آن به نیازمندان افطارى بدهند.5 او سیستمى اطلاعاتى و قوى را در دستگاه خود به وجود آورد و هدف از آن، کنترل تمام مسائل سیاسى ـ اجتماعى بود و در این راه از افراد مختلف به عنوان جاسوس و خبرچین استفاده مى کرد. این سیستم به گونه اى بود که مردم و صاحب منصبان در تمام اوقات فکر مى کردند تحت کنترل هستند و حتى ناصر از اخبار درون خانه آن ها هم مطلع است!

در واقع، هدف اصلى ناصر از این سیستم جاسوسى و اطلاعاتى کنترل اوضاع شهرها و مناطق مختلف بود تا از شورش هاى احتمالى و تضعیف خلافت جلوگیرى شود و شاید همین مطلب یکى از دلایل کاهش آشوب ها و درگیرى ها در عهد ناصر بود. کنترل ناصر به حدى بود که مردم ساده اندیش گمان مى کردند او با ارواح و جنّیان در ارتباط است. این شیوه اطلاعاتى در تمام دوره ناصر وجود داشت تا این که در دوره خلافت ظاهر کنار گذاشته شد، حتى اطرافیان خلیفه از او خواستند که شیوه ناصر را ادامه دهد، ولى او این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت فایده کشف حال مردم در چیست؟

ناصر به مسائل علمى و علماء نیز اهمیت مى داد، به طورى که شیخ شهاب الدین سهرودى (مؤسس فلسفه اشراق) از بزرگان صوفیه و صاحب فتوا به دربار ناصر راه یافت و نماینده سیاسى خلیفه شد.8 خود ناصر نیز مطالعات کامل فقهى داشت، به گونه اى که از علماى زمان خود عقب نبود و در دانش و فهم، بسیار ممتاز بود و مانند دانشمندان آگاه با علما گفتوگو مى کرد.9 ناصر کتابى در زمینه احادیث تصنیف کرد که نامش روح العارفین بود و علماى مذاهب چهارگانه، یعنى شافعى، حنفى، مالکى و حنبلى از آن استقبال کردند. وى اجازه روایت آن کتاب را براى چهار طایفه با خط خود صادر کرد.10 ناصر کتابخانه بزرگى در جنب مدرسه نظامیه بغداد ساخت و کتاب هاى نفیس زیادى را که نایاب بود به آن جا منتقل کرد.11 از آن جا که مى دانست علما و اهل مذهب در جامعه نفوذ زیادى دارند تلاش مى کرد تا با نزدیک شدن به آن ها نفوذ خود را در جامعه تقویت بخشد. البته این بدان معنا نیست که تمام هدف ناصر را سیاسى معنا کنیم، زیرا از ویژگى هاى کلى ناصر مى توان دریافت که او به علم و دانش نیز اهمیت مى داد

فتوت مسئله اى دیگر بود که ناصر به آن توجه داشت. فتیان گروهى بودند که اساس کار آن ها بر آداب جوانمردى استوار بود. چهار ویژگى شخصیتى این گروه، عفت، شجاعت، سخاوت و عدالت بود. ناصر که به اهمیت و نفوذ این گروه پى برده بود به جمع آن ها پیوست و لباس فتوت پوشید و زمانى که مالک بن عبدالجبار، بزرگ گروه فتیان از دنیا رفت ناصر خود ریاست گروه فتیان را بر عهده گرفت و اعلام کرد کسوت فتوتِ همه افراد باطل است و باید مجدداً با دست خود او لباس فتوت بپوشند

ناصر با تیزبینى خاصى که داشت این گروه را نیز تحت سلطه خود درآورد تا از نفوذ آن ها بهره مند شود. شاید بتوان گفت هدف دیگر ناصر از توجه به فتوت، این بود که این امر، امت اسلامى را به یکپارچگى نزدیک مى نمود و موجب توجه همگان به بغداد مى شد، چنان که به همین منظور گروه زیادى در شرق وغرب عالم در دایره فتوت قرار گرفتند

دوران خلافت ناصر (575 ـ 622 ق) با تحولاتى در جهان اسلام مقارن بود: در مصر و شام خلافت فاطمیان به دست ایوبیان در 567 ق منقرض شد و ایوبیان مجدداً مذهب اهل سنت را در قاهره رسمى کردند و به نام عباسیان خطبه خواندند

هم چنین سلسله سلجوقیان در ایران رو به ضعف و انقراض نهاده، و جاى خود را به خوارزمشاهیان دادند. بنابراین، خلافت عباسى در ایران باقى مانده سلجوقیان و قدرت رو به گسترش خوارزمشاهیان روبه رو بود

در دوران خلافت عباسى قبل از آغاز حکومت الناصرلدین الله، به تدریج عباسیان قدرت خود را احیا کردند و ـ چنان که اشاره شد ـ دوران الناصر یکى از دوره هاى اقتدار و ثبات براى عباسیان بود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله موردشناسی تحریف اندیشه در فلسفه سیاسی معاصر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مورد‌شناسی تحریف اندیشه در فلسفه سیاسی معاصر در pdf دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مورد‌شناسی تحریف اندیشه در فلسفه سیاسی معاصر در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مورد‌شناسی تحریف اندیشه در فلسفه سیاسی معاصر در pdf

چکیده  
مقدمه  
1 محافظه‌گرایی به جای سنت‌گرایی  
2 پنهان‌کاری به جای پنهان‌نگاری  
3 افلاطون حیله‌گر به جای افلاطون حکیم  
4 انقیاد بشر به جای سعادت بشر  
نویسندگان غربی و نقد شادیا دروری  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله مورد‌شناسی تحریف اندیشه در فلسفه سیاسی معاصر در pdf

بورک، رابرت ایچ.، در سراشیبی به سوی گومورا، لیبرالیسم مدرن و افول آمریکا، ترجمه الهه هاشمی حائری، تهران، حکمت، 1379

پوپر، کارل، جامعه باز و دشمنان آن، عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی، 1377

داوری اردکانی، رضا، «عالمان در برابر فیلسوفان یا در کنار آنان؟»، فلسفه معاصر ایران، نشر ساقی، 1384

رضوانی، محسن، لئو اشتراوس و فلسفه سیاسی اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1385

فارابی، ابونصر، «تلخیص النوامیس»، افلاطون فی‌الاسلام، تحقیق عبدالرحمن بدوی، ط.الثالثه، بیروت، دارالاندلس، 1402/ 1982

فارابی، ابونصر، «فلسفه افلاطون»، افلاطون فی‌الاسلام، تحقیق عبدالرحمن بدوی، ط.الثالثه، بیروت، دارالاندلس، 1402/ 1982

Biale, David, “Leo Strauss: The Philosopher as Weimar Jew”, Leo Strauss’s Thought, Edited by Alan Udoff, Lynne Rienner,

Drury, Shadia B., “Leo Strauss and the Grand Inquisitor”, Free Inquiry magazine, Volume 24, Number 4., June

Drury, Shadia B., “Noble lies and perpetual war: Leo Strauss, the neo-cons, and Iraq”, Information Clearinghouse, 18/10/

Drury, Shadia B., “Saving America, Leo Strauss and the American Right”, On Point Radio Show, May 15, 2003, (Evatt Foundation, September 11, 2004)

Drury, Shadia B., AlexandreKojeve: The Roots of Postmodern Politics, Palgrave Macmillan,

Drury, Shadia B., Leo Strauss and the American Right, Palgrave Macmillan,

Drury, ShadiaB.,Terror and Civilization: Christianity, Politics, and the Western Psyche, Palgrave Macmillan,

Drury, Shadia B., The Political Ideas of Leo Strauss, St. Martin’s Press, 1988, (Revised Edition. 2005)

Fukuyama, Francis, “After Neoconservatism”, America at the Crossroads: Democracy, Power and the Neoconservative Legacy, Yale University Press,

Lenzner, Steven, “Leo Strauss and the Conservatives”, Policy Review, April & May

Madarasz, Norman, “Behind the Neocon Curtain: Plato, Leo Strauss and Allan Bloom”,CounterPunch, June 2,

Norton, Anne, Leo Strauss and the Politics of American Empire, Yale University Press,

Orr, Susan, Jerusalem and Athens: Reason and Revelation in the Work of Leo Strauss, Rowman& Littlefield,

Scruton, Roger, Conservative Texts: An Anthology, Edited with an Introduction by Roger Scruton, New York, St. Martin’s Press,

Strauss Clay, Jenny “The Real Leo Strauss”, The New York Times via online sources, June 7,

Strauss, Leo, “How to Begin to Study Medieval Philosophy”, The Rebirth of Classical Political Rationalism; an introduction to the thought of Leo Strauss: essays and lectures; selected and introduced by Thomas L. Pangle, Chicago: University of Chicago Press,

Strauss, Leo, Liberalism: Ancient and Modern, foreword by Allan Bloom, Chicago: University of Chicago Press,

Strauss, Leo, Persecution and the Art of Writing, University of Chicago Press,

West, Thomas G., “Leo Strauss and American Foreign Policy”, The Claremont Institute, April 25,

Yurica, Katherine, Toward a New Political Humanism, Prometheus Books,

Zuckert, Catherine H. & Zuckert, Michael, The Truth about Leo Strauss: Political Philosophy and American Democracy, University Of Chicago Press,

چکیده

در چند سال اخیر، اکثر محافل خبری و تحلیل سیاسی جهان تقریباً به اتفاق این ادعا را مطرح کرده‌اند که «لئو اشتراوس» پدر فکری نومحافظه‌گرایی است. در حالی که، تنها منبع و مرجع ادعای مذکور، نوشته‌ها و مصاحبه‌های انتقادی خانم شادیا بی. دروری است. وی برای مدعای خویش به روی‌کردی تمسک می‌کند که روح آن برای نویسندگان و حامیان چنین ادعایی، به ویژه در کشور ایران مغفول مانده است. رویکرد فمنیستی و همجنس‌گرایانه شادیا دروری موجب شده تفسیری از اشتراوس ارائه شود که در واقع تحریف اندیشه مبتنی بر فضیلت و معنویت است. این مقاله به شیوه موردشناسی و با رویکرد انتقادی در صدد است با بررسی تصویر دروری از اشتراوس با تصویر واقعی وی به معناکاوی ضمنی خلط‌های رایج جریان‌شناسی در فلسفه سیاسی معاصر بپردازد.

کلید واژه‌ها: فلسفه سیاسی، اندیشه‌شناسی، افلاطون‌شناسی، سعادت‌شناسی، پنهان‌نگاری، سنت‌گرایی، محافظه‌گرایی، نومحافظه‌گرایی.

 

مقدمه

شادیا بی. دروری (1950) استاد دانشگاه، مفسر سیاسی و نویسنده چپ لیبرال کانادایی است که درباره تاریخ، فلسفه و سیاست مطالعاتی انجام داده است. ایشان نویسنده آثاری همچون اندیشه سیاسی لئو اشتراوس (1988)؛0 الکساندر کوژف: ریشه‌های سیاست پست‌مدرن (1994)؛1 لئو اشتراوس و راست آمریکا(1999)؛2 ترور و تمدن: مسیحیت، سیاست و روح غربی (2004)؛3 می‌باشد که تماماً با رویکرد انتقادی است. دروری همچنین کرسی «تحقیقات عدالت اجتماعی» را در دانشگاه ریجینای کانادا در اختیار دارد.4 وی در مقالات و مصاحبه‌های متعددی مدعی است اندیشه‌های اشتراوس، تأثیر شگرفی بر مردانی که قدرت را در دولت بوش دوم در دست داشته‌اند گذاشت. آنگاه که به نظرات خوانندگان نوشته‌های خانم دروری توجه کنیم، خواهیم دید تا چه اندازه خوانندگان از وی تشکر می‌کنند که توانست آنان را از جهل بیرون آورده و معمای اقدامات دولت نومحافظه‌گرای بوش را بیابند. اما فصل مشترک همه این نظرات این است که تقریباً همه آنان دانشجویانی هستند که به صراحت اعتراف می‌کنند که تاکنون حتی یک اثر آثار اشتراوس را نخوانده‌اند و حتی برخی برای اولین‌بار با فلسفه ایشان آشنا شده‌اند؛ فلسفه‌ای که توسط خانم دروری روایت شده است و نه فلسفه‌ای که از دل متون اشتراوس بیرون می‌آید.5 دروری برای اثبات مدعای خویش به نوعی از تفسیر اشتراوس دست می‌زند که در واقع برخاسته از عقلانیت مورد قبول وی و در نتیجه، تحریف اندیشه‌های واقعی اشتراوس می‌باشد. در اینجا به مهم‌ترین آن می‌پردازیم

 

1 محافظه‌گرایی به جای سنت‌گرایی

یکی از مباحث مهم در اشتراوس‌شناسی، فهم جایگاه واقعی اشتراوس در رویکردها و گرایش‌های فکری است. پیچیدگی این مسئله بدان حد زیاد است که تصویرهای متعددی از اشتراوس ارائه شده است. عمده آثار درباره مکاتب سیاسی غرب معاصر، اشتراوس را در زمره «محافظه‌گرایی» قرار می‌دهند. برخی از نویسندگان نیز در صدد هستند وی را «لیبرال» و یا حتی «لیبرال دموکرات» بنامند.6 شادیا دروری، در واکنش به رویکردهای مذکور، اشتراوس را نه لیبرال می‌داند و نه لیبرال دموکرات، بلکه متفکری محافظه‌گرا قلمداد می‌کند که از معنای مرسوم و کلاسیک محافظه‌گرایی عبور کرده و «الهام بخش نومحافظه‌گرایی» شده است. به اعتقاد خانم دروری، امروزه آگاهی فزاینده‌ای وجود دارد که فیلسوف منزوی و مهاجر آلمانی، الهام بخش ایدئولوژی نومحافظه‌گرایی حزب جمهوری‌خواه است. اشتراوس مدت‌ها شخصیت پرطرفدار محافل علمی آمریکای شمالی بوده است. به رغم اینکه وی تنفر شدید نسبت به لیبرالیسم و همچنین دموکراسی داشت، شاگردان وی از هیچ کوششی برای پنهان‌کردن این واقعیت فروگذار نکردند.7 دروری، در تمایز میان محافظه‌گرایی قدیم و جدید می‌نویسد

محافظه‌گرایی قدیم متکی بر سنت و تاریخ بود؛ محتاط، آرام و میانه بود و با جریان حرکت می‌کرد. اما تحت تأثیر لئو اشتراوس، محافظه‌گرایی جدید ذاتاً مست و از خود بی‌خود شده است. محافظه‌گرایی جدید دیگر آرام و محتاط نیست، بلکه فعّال، مهاجم و ارتجاعی به معنای واقعی کلمه است

دروری در نقد مقاله «سیمور هرش»9 در نیویورکر، که درصدد برآمد تصویری لیبرال دموکرات و وطن‌پرست از اشتراوس ارائه دهد، می‌گوید: «البته این تصویر از اشتراوس به عنوان وطن‌پرست بزرگ آمریکا، که عاشق آزادی و دموکراسی بود، جعلی محض است.»10 اساساً «این ایده که اشتراوس حامی بزرگ لیبرال دموکراسی بود خنده‌دار است. من فکر می‌کنم شاگردان اشتراوس آن را دروغی بزرگ به حساب آوردند. با این حال، برخی از رسانه‌ها به اندازه کافی ساده لوح بوده‌اند که آن را باور کردند. چگونه یک مرید افلاطون و نیچه می‌تواند لیبرال دموکرات باشد؟»11 البته هرچند اشتراوس در جوانی علاقه‌مند آثار نیچه بود، اما از زمانی که با افلاطون و اندیشه‌های وی، به ویژه بر اساس تفاسیر اسلامی آشنا شد، دیگر افکار و اندیشه نیچه پاسخ‌گویی روح جستجوگر او نبود. بنابراین، تا آخر عمر مرید افلاطون باقی ماند

یکی از مشکلات محافل فکری امروزین، به ویژه محافل ژورنالیستی که مطالعات سطحی درباره مباحث اندیشه معاصر دارند، دسته‌بندی متفکران در قالب‌ها و الگوهای مدرنیته است. لیبرالیسم، کمونیسم و کنسرواتیسم (محافظه‌گرایی) سه رویکردی است که به زعم برخی نویسندگان، گویا از حصر عقلی برخوردار بوده است، به گونه‌ای که هیچ متفکری نمی‌تواند خارج از چارچوبه تعیین شده قرار بگیرد. از این‌رو، برخی نویسندگان اشتراوس را در زمره محافظه‌گرایی، برخی دیگر در زمره لیبرالیسم و برخی حتی در لیبرال دموکراسی قرار می‌دهند. در حالی که، اگر آثار اشتراوس به خوبی فهمیده شود، روشن می‌گردد که اندیشه اشتراوس اساساً با الگو‌های غربی برآمده از اندیشه مدرنیته سازگاری ندارد. بنابراین، هیچ‌یک از الگوهای غربی مدرن و معاصر نمی‌توانند افکار او را تبیین کنند. این مسئله صرفاً منحصر در اشتراوس نیست، در مورد بسیاری از متفکران دیگر، به ویژه در رابطه با جریان‌شناسی انقلاب اسلامی ایران، متفکران و فیلسوفان مسلمان نیز همواره چنین خلط‌هایی صورت می‌پذیرد

حقیقت این است که نسبت اشتراوس به محافظه‌گرایی، سوء برداشت و بدفهمی بیش نیست. شادیا دروری با مفروض دانستن رویکرد اشتراوس در زمره محافظه‌گرایی، درصدد بر می‌آید به اندیشه‌های او جلوه دیگری بدهد. این در حالی است که حتی در غرب نیز نویسندگان متعددی فرض مذکور را مورد چالش قرار دادند. در کتاب منتخب متون محافظه‌گرایی، که زیر نظر راجر اسکروتن به نگارش درآمد، آثار و اندیشه بیست و سه متفکر محافظه‌گرای غربی مورد بررسی و پردازش قرار ‌گرفته است. در حالی که، اشتراوس در زمره آنان نیست. نویسنده کتاب مذکور معتقد است: هرچند اشتراوس به عنوان محافظه‌گرا مشهور است، اما نمی‌توان ایشان و برخی دیگر از متفکران مانند گادامر را در زمره محافظه‌گرایان مصطلح قرار داد.12 استیون لنزر در مقاله «لئو اشتراوس و محافظه‌گرایان» به صورت مستند بیان می‌کند که اشتراوس در زمره محافظه‌گرایی قرار ندارد: «اشتراوس نه هرگز خود را به عنوان محافظه‌گرا معرفی کرد و نه نوشته‌های او اغلب به موضوع محافظه‌گرایی می‌پردازد.»13 به جز مقدمه کوتاه کتاب لیبرالیسم؛ قدیم و جدید (1968)؛ نامه نشنال ریویو (1956) و زیر فصل «ادموند برک» در کتاب حقوق طبیعی و تاریخ (1953)؛ انسان به سختی می‌تواند عبارات و بیاناتی از اشتراوس بیابد که صریحاً درباره محافظه‌گرایی صحبت کرده باشد. البته همین مقدار مطالب اندک نیز نه تنها رویکرد محافظه‌گرایانه اشتراوس را اثبات نمی‌کند، بلکه بر عکس از اهمیت انتقادی در فهم دیدگاه‌های اشتراوس در رابطه با محافظه‌گرایی معاصر برخوردار است. اشتراوس ویژگی ذهن محافظه‌گرا را این‌گونه تبیین می‌کند: «محافظه‌گرا یعنی کسی که معتقد است، هر چیز خوبی میراث است». بنابراین، «محافظه‌گرایی خیر را با میراث یا سنت یکسان می‌گیرد.» در حالی که، فلسفه همان چیزی را مورد پرسش قرار می‌دهد که محافظه‌گرایی معتقد به خیر بودن آن است. بر این اساس، محافظه‌گرایی نوعاً میلی به اعتماد داشتن نسبت به فلسفه یا ادعاهای عقل ندارد

البته استیون لنزر، پس از آنکه نسبت محافظه‌گرایی به اشتراوس را مورد نقادی قرار می‌‌دهد، در صدد بر می‌آید وی را در زمره لیبرالیسم قرار دهد. از این‌رو، مدعی است در اندیشه اشتراوس، لیبرالیسم بر محافظه‌گرایی ترجیح دارد. این نوع اقدام تنها منحصر به لنزر نیست؛ اغلب متفکران غربی راهی جز دسته‌بندی افکار در سه گرایش مزبور ندارند. لنزر برای فرار از نسبت محافظه‌گرایی به اشتراوس می‌نویسد

اگر نگاهی به مقدمه کتاب لیبرالیسم بیندازیم، در اشتراوس حتی نوعی ترجیح نسبت به لیبرالیسم نسبت به محافظه‌گرایی کشف می‌شود. اشتراوس در آنجا بیان می‌کند که مخالفت متداول میان محافظه‌گرایی و لیبرالیسم به نحو مؤثری می‌تواند با مخالفت میان محافظه‌گرایی و پیشرفت‌گرایی جایگزین شود؛ چرا که اگر محافظه‌گرایی، همان‌گونه که از نامش بر می‌آید، تنفر از تغییر یا بی‌اعتمادی نسبت به تغییر است، مخالف آن باید به عنوان موضع مخالف تغییر معرفی شود و نه با امر واقعی مانند آزادی یا آزادگی. اشتراوس بدین صورت به محدودیت ذاتی محافظه‌گرایی اشاره می‌کند؛ یعنی محافظه‌گرایی فاقد هویت واقعی است

همان‌گونه که بیان شد، این نوع تلاش‌ها، مبتنی بر پیش‌فرض‌های متأثر از مدرنیته است. هر چند لنزر در نقد نسبت اشتراوس به محافظه‌گرایی توفیق یافته، اما در تعیین گرایش اشتراوس و جایگاه اصلی نگرش وی دچار اشتباه شده است. همانطور که ژورنالیست‌هایی همچون سیمور هرش دچار چنین توهمی شدند. اساساً برداشت لنزر از مقدمه کتاب لیبرالیسم؛ قدیم و جدید، آنگونه نیست که خود اشتراوس در صدد بیان آن است. اشتراوس لیبرالیسم و محافظه‌گرایی امروزی را در حمایت از لیبرال دموکراسی دارای مبانی مشترک می‌داند

یکی از مسائل جدی این است که امروزه لیبرالیسم و محافظه‌گرایی دارای مبانی مشترک هستند؛ زیرا امروزه هر دو مبتنی بر لیبرال دموکراسی هستند. بنابراین، هر دو در تعارض با کمونیسم قرار دارند. از این‌رو، اختلاف میان این دو خیلی بنیادی به نظر نمی‌رسد. با این همه، آنها در اختلاف با کمونیسم بسیار فرق می‌کنند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله عدالت و وظایف دولت دینی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عدالت و وظایف دولت دینی در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عدالت و وظایف دولت دینی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله عدالت و وظایف دولت دینی در pdf

چکیده  
مقدمه  
ارزش عدالت  
مفهوم‌شناسی عدل  
وظیفه دولت و دیدگاه‌ها  
عدالت، رسالت اصلی  
تعریف دولت دینی  
وظایف حکومت دینی  
حوزه‌های عدالت اجتماعی  
1 عدالت اقتصادی  
2 عدالت مدیریتی  
3 عدالت سیاسی و امنیتی  
4 حاکمیت ارزش‌ها و معنویت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله عدالت و وظایف دولت دینی در pdf

ـ نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، پارسایان، 1379

ـ آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی، به کوشش محمدحسین عرب، بیروت، دارالفکر، 1417 ق

ـ ابراهیمی، محمد و همکاران، اسلام و حقوق بین‌الملل عمومی، تهران، سحت، 1372

ـ الاحسائی (ابن ابی جمهور) محمدبن علی بن ابراهیم، غوالی اللنالی العزیز یه فی الاحادیث الدینیه، قم، سیدالشهداء(ع)، 1403 ق

ـ احمدبن یعقوب، تاریخ یعقوبی، قم، مؤسسه نشر فرهنگ اهل‌بیت، بی‌تا

ـ ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، نیل، 1337

ـ اسحاقی، سیدحسین، «شاخصه‌های عدالت گستری در حکومت دینی»

ـ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد بن، غررالحکم و درر الکلم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1407ق

ـ ثقفی، ابن‌هلال، الغارات، تحقیق حسینی، بیروت، دارالاضواء، 1407ق

ـ حرعاملی، محمدبن حسن، وسائل‌الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ پنجم، 1403

ـ حقیقت، سیدصادق و سیدعلی میرموسوی، مبانی حقوق بشر، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1381

ـ خوانساری، جمال‌الدین محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم، تصحیح میرجمال‌الدین حسینی ارموی، تهران، دانشگاه تهران، چ سوم، 1360

ـ دلشاد، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه‌های سیاسی و سیره حکومت علی(ع)، تهران، خانه اندیشه جوان، 1377

ـ راسل، برتراند، تارخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، کتاب پرواز، 1373

ـ راعی، مسعود، «از عدالت تا انصاف راهی به عدالت توزیعی»، در: مجموعه مقالات همایش مالک اشتر، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1387

ـ راولز، جان، عدالت به مثابه انصاف، ترجمه عرفان ثابتی، تهران، ققنوس، 1383

ـ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1363

ـ شریعت‌پناهی، ابوالفضل، بایسته‌های حقوقی اساسی، تهران، نشریه یلدا،

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1417 ق

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، بررسی‌های اسلامی، مقاله اسلام و آزادی، قم،‌ دارالتبلیغ اسلامی، 1396ق

ـ طبری، محمدبن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه، ابوعلی بلعمی، تهران، اساتید، 1350

ـ غزالی، محمد، نصیحه الملوک، تحقیق جلال‌الدین همایی، تهران، بابک، 1361

ـ فاستر، مایکل(ب)، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، تهران، امیرکبیر، 1358

- فیرحی، داود، «دولت بحران، مشروعیت و رقابت‌های سیاسی»، 1387،

ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سید‌جلال‌الدین مجتبوی، تهران، سروش، چ سوم، 1375

ـ کاتوزیان، ناصر، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ چهل و ششم، 1384

ـ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ق

ـ لک زانی، نجف، «عدالت مهدوی، تداوم رسالت انبیاء»، پژوهه، ش 13، مهرداد و شهریور 1384

ـ مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق

ـ مسعودی، علی‌بن‌الحسین، اثبات الوصیه الامام علی بن ابی طالب(ع)، بیروت، دارالاضواء، چ دوم، 1409ق

ـ مصباح، محمدتقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها درباره نظام سیاسی اسلام، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1380

ـ مصباح، محمدتقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1377

ـ مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی اقتصاد اسلامی، تهران، حکمت، 1403 ق

ـ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، قم، صدرا، چ هشتم، 1361

ـ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم، صدرا، چ هشتم، 1375

ـ مقتل الامام‌امیرالمؤمنین‌علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، تحقیق محمدباقر محمودی، مؤسسه طبع و نشر، 1411 ق

ـ نائینی، محمدحسین، تنبیه الامه و تنزیه اکمله، تصحیح سیدمحمود طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار، چ نهم، 1378

ـ نادری، محمدمهدی، «آموزه‌هایی در مدیریت دولتی بر مبنای رویکرد اسلامی»، در: مجموعه مقالات همایش مالک‌اشتر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388

ـ نعمان، محمد بن محمد (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفه حجج ا; علی العباد، تصحیح سیدکاظم موسوی، تهران، دارالکتب الاسلامی، 1377 ق

ـ هاشمی، سیدمحمد، حقوق بشر و آزادی‌های اساسی، تهران، میزان، 1384

، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1388، 101 ـ

 

چکیده

عدالت، مقدس‌ترین آرمان بشری در طول زندگی اجتماعی اوست. نیم‌نگاهی به تلاش مصلحان و اندیشه‌های فرهیختگان جوامع انسانی، به خوبی ترسیم‌گر این آرمان‌شهر است. در فراز و فرودهای تاریخی، هیچ‌گاه نمی‌توان به تعریف و تبیین واحدی از عدالت دست پیدا کرد. این اختلاف، پیامدهای متعددی در زندگی اجتماعی و نهادهای مدنی داشته است، ‌و علی‌رغم وحدت نظر اولیه، شاهد اختلافات بسیاری در نهادهای اجتماعی هستیم. یکی از این اختلافات، مربوط به وظایف دولت و مبنای کارکردی آن وظایف است. ایجاد صلح، تحقق جامعه مدنی، ایجاد حق و آزادی و تحقق مردم‌سالاری دینی، از جمله پاسخ‌های ارائه شده به سؤال مزبور است. این مقاله درصدد است با تکیه بر ماهیت عدالت، به عنوان اصلی‌ترین وظیفه دولت دینی، به تعیین مصادیق آن بپردازد و با تکیه بر آموزه‌های دینی در خصوص عدالت اجتماعی و با ملاحظه عنصر انصاف، وظایف دولت را ترسیم نماید

کلید واژه‌ها: دولت، دولت دینی، عدالت، انصاف، تلازم حق، تکلیف

 

مقدمه

سخن از عدالت، سخن از مفهومی است که قدمتی به طول هستی دارد. برخورداری از چنین سابقه‌ای، عدالت را با فراز و فرودهایی، هم در مباحث آکادمیکی و هم در مباحث اجرایی، همراه کرده است، به گونه‌ای که به جرئت می‌توان گفت، هیچ مفهومی از چنین وضعیتی برخوردار نمی‌باشد. آنچه بیت‌الغزل این مسیر طولانی را شکل می‌دهد، پذیرفتن اجماعیِ عدالت و ارائه آن به عنوان مطلوب همه انسان‌ها است، اما در خصوص اینکه ماهیت چنین واژه‌ای کدام است، نمی‌توان به مرز مشترکی رسید، به گونه‌ای که باید گفت: این پذیرش کلی و همگانی، تنها در حد واژه است و آنگاه که از این مرز عبور می‌کنیم، سؤالات متعددی خودنمایی می‌کند. محور تمام سؤالات، به ماهیت عدالت بر می‌گردد؟ در رویکردی جزئی‌نگر، در خصوص عدالت این سؤالات مطرح است: معیار تشخیص رفتار عادلانه کدام است. راه‌کار اجرایی کردن ماهیت عدالت چیست؟ نسبت عدالت و تساوی و نسبت عدالت و انصاف، چگونه تعیین می‌شود؟ در نگاه دینی، عدالت چگونه تعریف شده و معیار اجرایی آن کدام است؟ اینها و سؤالات متعدد دیگر، همگی عوامل بر هم خوردن وحدت نظر در رابطه با تبیین ماهیت عدالت است. از بین سؤالات قابل پژوهش و تحقیق در رابطه با عدالت، نوشتار فعلی قصد دارد تا با تکیه بر آموزه‌های دینی و استمداد از تعالیم آسمانی، ضمن تعریف و تبیین ماهیت عدالت، به اثبات دو موضوع مرتبط و مکمل، یعنی اثبات این نکته که وظیفه اصلی دولت، ایجاد عدالت در جامعه و در قبال شهروندان است و تعیین مصادیق رفتار عادلانه، بپردازد

 

ارزش عدالت

ضرورت هر واژه را می‌توان از نوع آثار وجودی آن و نیز تعدد کاربرد چنین واژه‌ای شناخت؛ عدالت، حقیقتی است ماندگار در تاریخ و رمز ماندگاری دولت‌ها، میزان کارآمدی دولت‌ها به میزان پای‌بند آنها به عدالت بستگی دارد، التزام عملی دولت‌ها به اجرای تعهدات عدالت‌خیز، به میزان عدالت‌گرایی و عدالت‌محوری آنها وابسته است و عدالت، سمت و سوی فعالیت دولت در جهت ایجاد مدینه فاضله را نشان می‌دهد

با رجوع به آموزه‌های آسمانی، اهمیت عدالت نمایان خواهد شد. قرآن کریم از مؤمنان می‌خواهد، نگه‌دار عدالت باشند و در دعاوی و اختلافات، بر مبنای عدالت شهادت دهند، هر چند نتیجه چنین رفتاری، بر ضرر فرد یا بستگان درجه یک او باشد. (نساء: 135) در جای دیگر، خداوند به مؤمنان دستور اجرای عدالت را صادر می‌کند (نحل:9) و در سوره‌ «شوری» از نمونه عینی اجرای عدالت سخن به میان می‌آورد.( شوری:15) این آیه از قول پیامبراکرمبیان می‌کند که مأموریت انجام و تحقق عدالت را بر عهده دارد. علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در خصوص این آیه می‌فرماید: «یعنی همه شما را به یک چشم ببینم؛ قوی را بر ضعیف، ثروتمند را بر فقیر، سفید را بر سیاه ترجیح ندهیم. پس حقیقت دعوت، متوجه همه و عموم مردم در برابر دعوت مساوی هستند». امام علی(ع) در راستای اهمیت عدالت می‌فرماید: «برترین بندگان خدا در پیشگاه او رهبر عادل است که خود هدایت شده و دیگران را هدایت می‌کند، سنت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بمیراند». در نامه، 53 امام(ع) خطاب به مالک می‌فرماید: «دوست داشتنی‌ترین امور در نزد تو، در حقْ میانه‌ترین و در عدلْ فراگیرترین و در جلب خشنودی مردمْ گسترده‌ترین باشد». امام در خطاب اتمام حجت‌گونه خویش، عدم رعایت عدالت و انصاف را به مثابه ظلم بر بندگان خدا تلقی کرده و آن را مساوی دشمنی با خدا تعریف می‌کند که در نتیجه، خدا خصم او خواهد شد. امام در خطبه 126، خطبه 5 و نیز نامه 45، کاملاً به اهمیت این موضوع توجه کرده و آن را تبیین کرده‌اند. در یک جمله باید گفت: به دلیل اینکه ظلم و جور، محوکننده همه ارزش‌ها است (الجور ممحاه شیء)، در مقابل، عدالتْ بنیاد دین و بنیاد حکومت است

با لحاظ آنچه در کلمات آسمانی بیان شده است، می‌توان گفت: عدالتْ زیربنای همه حوزه‌های اجتماعی است البته مهم‌تر از خود عدالت، اجرای آن و نهراسیدن در انجام این وظیفه است. امام با درک صحیح از این موضوع، در نامه 53 به مالک اشتر گوشزد می‌کند که شجاعانه در راه عدالت اقدام کند، از هیچ پیشامدی نهراسد، همه مشکلات را تحمل کند، تنها به عاقبت نیک و فرجام بایسته آن توجه کند. امام علی(ع)، آرامش حاکم را در این نکته خلاصه می‌کند که عدالت در حیطه او حاکمیت پیدا کرده باشد

نکته قابل ذکر آنکه، پررنگ‌ بودن عدالت، منافاتی با ارزشمند بودن اصل محبت و اخوت حاکمان و مردم، و تلاش برای حل مشکلات از طریق محبت ندارد، چرا که عدالتْ یک اصل حقوقی و محبتْ یک اصل اخلاقی است؛ در نتیجه، همه آزادی‌ها و حقوق در پرتو عدالت شکل می‌گیرند و جهت خود را پیدا می‌کنند. ناگفته نماند، اصل عدالت در بسیاری از مکاتب حقوقی هم مطرح است، اما ریشه اصلی اختلاف، معیار عدالت و عامل پیدایش حق در جامعه و در نهایت، نوع وظایف حکومت ناشی از معیار پذیرفته شده در خصوص عدالت می‌باشد، برای مثال، لیبرالیسمْ عدالت را به معنای برتری‌های طبیعی و توجه به امیال و مکتب مارکسیسم، عدالت را به معنای کار و تلاش اقتصادی تعریف می‌کند

مفهوم‌شناسی عدل

ضرورت تعریف عدالت و شناخت ماهیت آن، به دلیل وجود ابهام‌هایی متعددی است که در این حوزه، خودنمایی می‌کند. اشاره به برخی از این موارد، بیانگر ضرورت تعریف می‌باشد، برای مثال، آیا عدالت یک امر ذهنی فاقد ملاک و معیار است، یا امری است، عینی و دارای ملاک؟ آیا عدالت قابل تقسیم به عدالت مثبت و منفی می‌باشد؟ آیا عدالت همین توافقات جمعی است؟ و بالأخره، آیا انجام رفتار عادلانه در هر حالی مطلوب است؟ و سؤالات متعدد دیگری که همگی از ضرورت تعریف و شناخت ماهیت عدالت،حکایت دارند

در نگاه سقراط، عدالتْ همسازی بین اصالت فرد و اصالت جامعه است؛ بدین معنا که با بهتر ساختن خویش، می‌توان دیگران را بهتر کرد، بدون اینکه نیازی به از پای در‌آوردن دیگران باشد. اتخاذ روش مدارا و اقناع افکار، راه‌کار عملی اجرای عدالت در حوزه فلسفه سیاسی است

در اندیشه سیاسی افلاطون، عدالتْ سپردن امور به دست فیلسوف شایسته است و نه داشتن دموکراسی، که شیوه‌ای بیخردانه و لاابالی‌گرانه می‌باشد. از نظر ارسطو، فلسفه سیاسی در تحقق خیر کثیر است که از طریق حاکمیت قانون شکل می‌گیرد و این روش موجب می‌شود فرمانروا به جای تبعیت از هوا و هوس، به تبعیت از قانون وادار شود و قانونْ خردی است پیراسته از همه هوا و هوس‌ها. در نگاه سیسرون (106-43 ق.م) عدالت، حاکمیت قانون، و آزادی است. قانون، محصول قدرت فائقه پادشاه و اختیار طبقه ممتاز است. در باور اندیشمندان مسیحی قرون وسطی، از جمله سنت اوگستین و سن‌توماداکن عدالت آن است که وفق خواسته‌های یزدانی عمل شود و قوانین طبیعی نیز در صورت هماهنگی با مشیت الهی، معتبر می‌باشند

در نگاه فارابی مدینه فاضله براساس عدالت و تعاون اجتماعی شکل می‌گیرد و عدالت به معنای تقسیم مساوی خیرات عمومی است و وظیفه دولت، تصویب قانونی برای اجرایی شدن این توزیع است. خیرات عمومی از نظر فارابی شامل: امنیت، سلامت، کرامت، آبرو و مانند اینها می‌باشد. در نگاه فارابی، توزیع مساوی به معنای نادیده گرفتن شایستگی فردی نیست، که وجود این شایستگی‌ها خود عاملی در راستای تحقق توزیع مساوی است

بنابراین، می‌توان درباره ماهیت عدالت، این موارد را با در نظر گرفتن اندیشه‌های گوناگون اشاره کرد

الف: عدالت به معنای قواعد موجود در طبیعت است که از اراده حاکم یا قرارداد اجتماعی؛

ب: عدالت به معنای دریافت‌های عقلی؛

ج: عدالت به معنای زندگی آرام؛

د: عدالت به معنای فراهم شدن خیر و صلاح عموم؛

ه‍ : عدالت یعنی مطابقت با نظم؛

و: عدالت به معنای مشیت الهی

ز: عدالت به معنای برخورداری از توسعه پایدار

اکنون این سؤال مطرح است: از منظرگاه دینی چه تعریفی از عدالت می‌توان ارائه کرد؟ با رجوع به آموزه‌های وحیانی، می‌توان گفت: عدالت به معنای ایجاد فرصت مناسب در راستای تحقق شایستگی‌های افراد است. رسیدن به این هدف منوط، بسته به ایجاد رقابت سالم بین شهروندان، توسط دولت است. افراد جامعه از استعدادها و توانمندی‌های متفاوتی برخوردار هستند و عدالت، یعنی بروز این استعدادها از طریق فراهم ساختن شرایط یک مسابقه سالم با توزیع امکانات لازم و مناسب و مدنظر قرار دادن وضعیت افراد؛ از این رو، برخی به دلیل شایستگی و برخی به دلیل نیاز، مستحق برخورداری از عدالت می‌شوند. بنابراین، هم باید زمینه عدالت معاوضی و هم عدالت توزیعی توسط دولت فراهم آید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی در pdf دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی در pdf

چکیده  
مقدمه  
مفهوم حکومت دینی  
اهداف حکومت  
1نظریات سعادت‌گرای کلاسیک  
أ) دیدگاه افلاطون  
ب) دیدگاه ارسطو  
ج) فارابی  
2 دیدگاه فیلسوفان مدرن و معاصر غرب  
أ) دیدگاه ماکیاول  
ب) دیدگاه هابز  
ج) لیبرال دموکراسی  
د) دیدگاه جان رالز  
3 اهداف حکومت در نظام سیاسی اسلام  
رویکرد بحث  
تعیین‌ اهداف حکومت به لحاظ برون دینی  
اهداف حکومت دینی به لحاظ درون دینی  
1امنیت  
2 عدالت  
3 آزادی  
4 آبادانی و مبارزه با فقر  
5شکوفایی علمی  
6تربیت و هدایت جامعه به سوی کمال  
7اجرای حدود و احکام الهی  
امر به معروف و نهی از منکر  
8حمایت از محرومان  
نتیجه  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی در pdf

نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج20، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، 1404 ق

ـــــ ، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین(ع)، بی‌تا

ـــــ ، ترجمه علینقی فیض الاسلام، تهران، فقیه، 1367

ابن سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات،‌ با شرح نصیرالدین طوسی، ج3، تصحیح کریم فیضی،‌ قم، مطبوعات دینی، 1384

اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج2، تبریز: مکتبه بنی هاشمی، 1381ه. ق

امیر، ایرج، رابطه دین وسیاست، تهران، نی،‌ 1380

جزیری، عبدالحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 5، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406 ق

جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت دینی، قم، بوستان کتاب، چ4، 1384

جونز،‌ و ویلیام توماس، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین و محمد جواد شیخ الاسلامی، تهران، امیر کبیر، 1361

خدادادی، محمد اسماعیل، مبانی علم سیاست، قم، یاقوت،‌ 1381

امام خمینی(ره)، کتاب البیع، ‌قم، اسماعیلیان، 1366

خوانساری، جمال‌الدین، محمد، شرح غرر و درر الحکم، ج2، با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی، چاپ3، انتشارات دانشگاه تهران،

سبحانی، جعفر، الالهیات، ج4، قم: مرکزجهانی علوم اسلامی، چ3، 1412ه. ق

عالم، عبدالرحمن، تاریخ فلسفه غرب‌از آغاز تاپایان، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1376

عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج15، تصحیح عبد الرحیم الشیرازی و محمد رازی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1376

عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران: خوارزمی، 1365

فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، بی‌جا،[ایران]، مکتبه الزهرا، چ1، 1405ه. ق

قزوینی، محمدکاظم، شرح نهج البلاغه، ج1، نجف: مطبعه النعمان، 1378 ه. ق

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه جلال‌الدین مجتبوی، تهران، اعلمی و فرهنگی و انتشارات سروش، 1380

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه امیر جلال‌الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، 1370

کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی تهران، مکتبه الصدوق، 1381ه. ق

ماوردی، علی بن محمد، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه،‌ قم، دفتر تلبغات اسلامی، بی‌تا

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، دار الکتب الاسلامیه،

موسوی، سیدصادق، تمام نهج البلاغه، تصحیح فرید السید، تهران، 1417 ق

موسوی، سیدعباس علی، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار الرسول و دار المحجه البیضاء، 1418ق

نوروزی، محمدجواد،‌ نظام سیاسی اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1379

نوروزی، محمدجواد، درآمدی بر نظام سیاسی اسلام، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1381،

واعظی، احمد،«اسلام و لیبرالیسم»، علوم سیاسی، سال ششم، ش 22،‌تابستان 1382،‌ ص32

واعظی، احمد، حکومت اسلامی، قم، سامیر، 1380

هابز، توماس، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نی، ‌1385

هاشمی خویی، میرزا حیب‌الله، منهاج البراعه، با تصحیح سیدابراهیم میانجی، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1386

همپتن، جین، فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، طرح نو، 1385

چکیده

بحث اهداف حکومت از مباحث مهم فلسفه سیاسی است. در این نوشتار، پس از تعیین مفهوم حکومت دینی، به مهمترین دیدگاه‌ها در باب اهداف حکومت، اشاره شده است. برخلاف نظریه فیلسوفان مدرن، که وظیفه حکومت را ایجاد نظم و حد اکثر تأمین رفاه مادی مردم می‌دانند، فیلسوفان کلاسیک معتقدند که حکومت علاوه بر تأمین امنیت و عدالت، وظیفه تربیت مردم و هدایت آنان به سوی خیر و سعادت و زمینه‌سازی برای اکتساب فضایل انسانی را نیز به عهده دارند. تفاوت مهم حکومت دینی با حکومت‌های غیر دینی آن است که حکومت دینی، افزون بر تأمین نیازهای مادی، بر توزیع عادلانه امکانات تأکید می‌ورزد و به لحاظ توجه به فطرت و حقیقت انسان ارزش‌مدار است. از این رو، عدالت خواهی، هدایت و تربیت جامعه برای نیل به سعادت و خیر حقیقی و ملاحظه مصالح اخروی، از شاخصه‌های اصلی حکومت دینی است.

کلید واژه‌ها: دین، حکومت، حکومت دینی، اهداف و وظایف.

 

مقدمه

در فلسفه سیاسی بحث از ضرورت و مبنای مشروعیت و ماهیت حکومت، انواع نظام‌های سیاسی، مزایا و معایب هر یک، اهداف و ظایف آن از جمله مباحث بسیار مهم است. در این میان، بحث اهداف و وظایف حکومت از مباحث کاربردی است. تعیین موضع در این بحث، خود مبتنی بر مباحث پیشین است. در این نوشتار، اهداف و وظایف حکومت دینی را بررسی می‌کنیم

 

مفهوم حکومت دینی

رفتار و سلوک حاکمان متأثر از دریافتی است که از مفهوم حکومت دارند. اگر ذهنیت آنان از حکومت، تسلط بر مردم و استخدام آنان در جهت اهداف و منافع حاکم باشد، طبعاً رفتار شان متناسب با آن خواهد بود. اما اگر مراد حاکم از حکومت، خدمت به مردم و هدایت و مدیریت آنان باشد. همان اهداف را دنبال خواهد نمود و رفتارش به سوی خدمت، هدایت و مدیریت جهت‌گیری خواهد داشت. از این‌رو، لازم است مفهوم حکومت دینی روشن شود

عبارت «حکومت اسلامی» متضمن این معنا است که اسلام چارچوب و خطوط کلی حکومت را و یا دست‌کم مبانی و اهداف حکومت را مشخص نموده است. ورود به بحث مفهوم و ماهیت حکومت اسلامی، به صورت مبسوط خارج از هدف این نوشتار است. از این‌رو، به اختصار، در تعیین مقصود از حکومت اسلامی می‌توان گفت: «حکومت اسلامی اشاره به وجود سازمانی دارد که تمامی ارکان آن نشأت گرفته از اسلام باشد».0 به عبارت دیگر، «حکومت دینی حکومتی است که مرجعیت همه جانبه دین خاصی را در عرصه سیاست و اداره جامعه پذیرفته است؛ یعنی دولت و نهادهای مختلف آن، خود را در برابر آموزه‌ها و تعالیم دین و مذهب خاصی متعهد می‌دانند».1 بنابراین، مراد از حکومت دینی این نیست که مردم یا حاکمان متدین باشند. بلکه دینی بودن حکومت به معنای تعیین مبانی و اهداف آن از سوی دین است

اهداف حکومت

در عصر حاضر، حکومت‌ها امکانات وسیعی برای اعمال سلطه دارند. از این‌رو، در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تربیتی می‌توانند نقشی مؤثر ایفا کنند. حکومت‌ها می‌توانند در اندیشه‌ها، گرایش‌ها، ارزش‌ها و شیوه زندگی و نوع نگرش انسان به خود، جامعه و جهان تأثیرگذار باشند. معمولاً، قدرت‌های سیاسی حاکم، در زمینه‌های مختلف اجتماعی، مانند تعیین ساختار اقتصادی، طراحی و ترویج الگو‌های تربیتی، به دست گرفتن جریان اطلاعات، الگوسازی در ساختار خانواده، ترویج سرگرمی‌های معین، بها دادن به هنرهای خاص، نقش عمیق و بنیادین دارند. با این حال، مسئله مهم این است که هدف از تشکیل حکومت چیست و حکومت چه وظایفی را به عهده دارد؟ از سوی دیگر، تعیین اهداف و وظایف حکومت، مشخص می‌سازد که محدوده مشروع و مجاز دخالت دولت تا کجا است

در اینجا لازم است روشن شود که اصولاً به متقضای نگرش عقلانی اهداف حکومت چیست: آیا عقلاً هدف حکومت تنها حفظ نظم، امنیت و تأمین رفاه مادی مردم است یا اینکه حکومت‌ها به عنوان قدرت برتر و نیروی مسلط وظیفه هدایت و محافظت از ارزش‌ها را نیز به عهده دارند. و از این‌رو، دخالت نهادهای حکومتی در تقویت ارزش‌های مورد قبول، معقول و موجه است. فرضیه مخالف این است که موضع حکومت در برابر مقوله‌های اررزشی و تعیین خیر و سعادت باید بی طرفی کامل باشد

پاسخ به این پرسش مبتنی بر اتخاذ موضع جهان‌شناختی، انسان‌شناختی، معرفت‌شناختی و ارزش‌شناختی معین از سوی نظریه پرداز سیاسی است. عالمان و نظریه‌پردازان فلسفه سیاسی، براساس مبانی نظری خود در محورهای یاد شده، دیدگاه‌‌های مختلفی ابراز نموده‌اند. دیدگاه‌های عمده در این بابت عبارتند از

1نظریات سعادت‌گرای کلاسیک

به اعتقاد فلاسفه کلاسیک مانند افلاطون، ارسطو و فارابی، غایت حکومت تحقق خیر و فضیلت و رستگاری انسان است. به نظر آنان، حکومت موظف است افزون بر استقرار نظم و امنیت و صیانت از حقوق افراد، شهروندان را در نیل به فضایل انسانی یاری نماید. حکومت باید سعادتمندی انسان را از طریق ایجاد جامعه‌ای که افراد در آن زیست سعادت‌مندانه دارند، تأمین نماید. آنان تلاش دارند که حقیقت و حدود خیر و سعادت را شناسایی و مصادیق آن را تعیین نمایند

أ) دیدگاه افلاطون

کاپلستون نظریه افلاطون در باره غایت حکومت را این‌گونه تبیین می‌کند

کشور صرفاً برای این وجود ندارد که حاجات اقتصادی آدمیان برآورد؛ زیرا انسان صرفاً«انسان اقتصادی» نیست، بلکه[ کشور] برای سعادت آنان و برای پروردن آنها در زندگی خوب برطبق اصل عدالت وجود دارد. این مطلب تعلیم و تربیت را ضروری می‌گرداند؛ زیرا اعضای کشور موجودات عقلانی اند؛ اما هر نوع تعلیم و تربیتی کافی نیست، بلکه تنها تعلیم و تربیت حقیقی و متضمن خیر مورد نیاز است. کسانی که زندگی کشور را تنظیم و اداره می‌کنند، کسانی که اصول تعلیم و تربیت را معین می‌کنند و کارها و مشاغل مختلف موجود در کشور را به اعضای مختلف آن تخصیص می‌دهند، باید به آن چه حقیقی و خیر است معرفت داشته باشند، به عبارت دیگر، باید فیلسوف باشند

دیدگاه افلاطون در این زمینه با توجه به نکات ذیل تبیین می‌گردد

1 از دیدگاه افلاطون، انسان موجود عقلانی و فرامادی است

2 خیر و سعادت انسان متناسب با هستی او است، پس خیر و سعادت انسان امری فرامادی است

3 شناخت خیر و سعادت حقیقی برای برخی انسان‌ها مقدور است

4تنها فیلسوفان توانایی شناخت خیر حقیقی را دارند

5 وظیفه حکومت رساندن افراد به خیر و سعادت حقیقی است

بنابراین، وظیفه حکومت از دیدگاه افلاطون به تأمین نیازمندی‌های مادی جامعه منحصر نمی‌شود، بلکه تربیت درست و رسانیدن افراد به خیر و سعادت از وظایف اصلی حکومت است. این کار تنها از عهده حکیمان بر می‌آید. از این‌رو، تنها حکیمان شایسته به عهده گرفتن حکومت هستند

ب) دیدگاه ارسطو

از نظر ارسطو نیز دولت وظیفه دارد علاوه بر تأمین نیازهای مادی شهروندان، بستر رشد اخلاقی و معنوی آنان را فراهم سازد، بلکه دست یابی به خیر اخلاقی هدف و غایت اصلی تشکیل مدینه و دولت شهر است. به نظر ارسطو، سه نوع نیک بختی و سعادتمندی برای انسان متصور است

1 خوبی‌های خارجی که عبارت است از یاران، خانواده و رفاه مادی و برخورداری از امکانات مورد نیاز زندگی همراه با آسایش

2 خوبی‌های جسمی، یعنی سلامتی و کامیابی‌های جسمانی

3 خوبی‌های روح و فضایل اخلاقی

از این سه نوع سعادتمندی و خوبی، فضایل اخلاقی مهمتر است؛ زیرا دو نوع اول زمانی مفید و ثمر بخش‌اند که بستر خوبی‌ها و فضایل روحی فراهم گردیده باشد

همچنین در تاریخ فلسفه کاپلستون، نظریه ارسطو در باره غایت حکومت این گونه تقریر شده است: «مدینه، [دولت شهر یونانی]، مانند هر اجتماع دیگری برای غایتی وجود دارد. این غایت در مورد مدینه خیراعلای انسانی، یعنی زندگی اخلاقی و زندگی عقلانی است

بنابراین، بهترین دولت از نظر ارسطو، دولتی است که شهروندان را در رسیدن به زندگی خوب مدد رساند. این هدف به نظر وی از طریق تربیت، تغییر عادات و تقویت نیروی استدلال و توانایی عقلی آنان، قابل تحقق است.5 گرچه نظریه سیاسی افلاطون و ارسطو تفاوت‌هایی دارند که مجال بیان آن نیست، اما به نظر هردو اساساً، دولت نهاد تربیتی است و باید تربیت و هدایت جوانان را به عهده بگیرد.6 به اعتقاد آنان، گرچه مدینه برای غایات ساده زندگی (عمدتاً نیازهای اقتصادی) به وجود می‌آید، اما بقای آن برای تأمین زندگی نیک، یعنی زندگی همراه با فضیلت و مقرون به سعادت است.7 از نظر آنان، اساساً دولت نهاد تربیتی است

لازم به یادآوری این است که توجه و تأکید فیلسوفان یونان بیشتر بر سعادت و فضیلت دنیوی است و در باره حقیقت سعادت اخروی، راه رسیدن به آن و وظیفه دولت در قبال آن دیدگاه روشن و صریحی ارائه نکرده‌اند

ج) فارابی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >