سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارج

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه در pdf دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه در pdf :

عوامل موثر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه
و معرفی مدل مناسب جهت ارزیابی تاثیر عوامل بر FDI

چکیده
سرمایه گذاری مستقیم خارجی FDI نیروی محرک جهانی و یک موتور مهم رشد اقتصادی می باشد. کشورهای در حال توسعه به انداز کشورهای توسعه یافته جذب FDI را بخاطر مزایای زیادش برای پیشرفت اقتصادی جستجو می کنند. FDI نه تنها می تواند به یک اقتصاد سرمایه آورد بلکه شناخت، تکنولوژی و مهارت را انتقال می دهد و به همان اندازه اشتغال و تجارت را ایجاد می کند. با این حال در بررسی اهمیت تشویق برای پس انداز و به تبع آن سرمایه گذاری داخلی ، واردات تکنولوژی از کشورهای توسعه یافته، سرمایه گذاری مستقیم خارحی (FDI) یک نقش مهمی را در نیل به رشد اقتصادی سریع در کشورهای در حال توسعه می تواند بازی کند.

در بررسی های به عمل آمده می توان به این نتیجه رسید که همانگونه که FDI اساساً به کشورهای در حال توسعه کشورهای روی می آورد ولی متاسفانه اغلب این کشورها مقاصد مساعدی برای جذب FDI نیستند. به علاوه، در میان کشورهای در حال توسعه تعداد معدودی کشور از قبیل چین، هندوستان، نیجریه و سودان عمدتاً کشورهای گیرند FDI می

باشند. بقی کشورهای در حال توسعه به سادگی یا تاثیر FDI را در رشد و توسعه اقتصادی نادیده می گیرند و یا هیچ اقدامی در راستای مساعد سازی زمینه جذب FDI انجام نمی دهند .در این مقاله با استفاده از اطلاعات مربوط به میزان جذب FDI در برخی کشورهای در حال توسعه سعی دارد عواملی را شناسایی کند که موجبات جذب FDI در کشورهای در حال توسعه باشد. بر اساس یک بحث مقایسه ای با متمرکز شدن روی این موضوع که چرا بعضی کشورها در جذب FDI موفق هستند در حالیکه کشورهای دیگر چنین نیستند، مقاله نشان می دهد که کشورهایی با GDP بزرگتر و نرخ رشد GDP بالاتر، تناسب بالاتری از تجارت بین المللی دارند و در جذب FDI موفق می باشند.

کلمات کلیدی :
FDI ، کشورهای در حال توسعه، کشور با درآمد کم، کشور با درآمد پایینتر از متوسط

مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه: تجزیه و تحلیل قیاسی

کاملاً مشخص است که سرمایه گذاری مستقیم خارجی با ارائه سرمایه ، تبادل ارز خارجی ، انتقال تکنولوژی و افزایش میزان رقابت و دسترسی به بازارهای خارجی (گزارش بانک جهانی، 1999، کریسپو و فونتورا 2007 رومیر، 1993) موجب تحقق منافع اقتصادی در کشورهای دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی می شود. بنابراین، کشورهای در حال توسعه که نیاز سرمایه گذاری در آن ها در مقایسه با میزان پس انداز داخلی آن ها بیشتر است می توانند در بخش های اولویت دار سرمایه گذاری کنند و با وارد کردن سرمایه از بخش های خارجی به شکل سرمایه گذاری مستقیم به رشد

اقتصادی سریع برسند. مزایا و منافع سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه نا مشخص و مبهم نیست. چون اغلب کشورهای در حال توسعه برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی با همدیگر رقابت می کنند و نظام ها و سیاست های اقتصادی خود را آزاد می سازند و بسته های تشویقی از جمله تخفیف مالیات، تجارت آزاد، تعیین مناطق

اقتصادی آزاد و ویژه و بسته های تشویقی برای سرمایه گذاران خارجی پیشنهاد می نمایند. برای مثال، در سال 1997، کلاً 76 کشور در 151 سیاست و فرآیند مربوطه به جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی تغییرات اساسی به منظور رقابتی نمودن فضای کسب و کار انجام دادند. 89 درصد این تغییرات به منظور ایجاد یک محیط دوستانه برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی انجام شد. اما چند استثنا وجود داشت، بسیاری از کشورهای در حال توسعه در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی خیلی موفق نیستند بنابراین، این سوال همیشه مطرح می شود که چه چیزی جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تعیین می کند؟

آتوکورلا (2009 و Athukorala) در یک مقاله که در حاشیه مجله تحقیق اقتصادی کاربردی منتشر شد بیان کرد که سوال مربوط به مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی یک موضوع چند بعدی است چون انگیزه های مختلفی در بین تصمیمات سرمایه گذاری کشورهای خارجی و مؤسسات چند ملیتی وجود دارد. برای مثال، برخی از مؤسسات و شرکت های چند ملیّتی بازارهای داخلی بزرگ را جستجو می کنند و برخی از آن ها، منابع طبیعی را جستجو می نمایند. به عبارت دیگر،

برخی از مؤسسات و شرکت های چند ملیّتی به راحتی می خواهند طرح های خود را طوری طراحی کنند که هزینه تولید خود را کاهش دهند و با بازار جهانی ارتباط قویتری داشته باشند. بنابراین، ایجاد شرایط جهت فراهم سازی مشخصه های مهم مدنظر در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی ممکن است چند گانه باشد. در حقیقت، تحقیق در مورد سرمای

ه گذاری مستقیم خارجی برای تعیین مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی روز به روز پیچیده تر می شود. (نیونین کامپ و اسپاتز، 2002؛ باندیرا و وایت، 1968؛ اسکمیتز و بیری، 1972؛ روت و احمید، 1979؛ تورسی، 1985؛ اسکنیدر و فری، 1985؛ پتروکیلاس، 1989؛ ویلر و مودی، 1992؛ جون و سینگ، 1996). اگر چه برخی از متغیرهای اقتصادی از جمله میزان

تولید نا خالص داخلی و رشد آن صرفنظر از سایر متغیرهای اقتصادی ـ اجتماعی به عنوان مشخصه های مهم سرمایه گذاری مستقیم خارجی در نظر گرفته شده اند اما نقش محیط تجاری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی هنوز نا مشخص است و گاهی اوقات هم نقش محیط تجاری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دقیق و شفاف پیش بینی نمی شود. در نتیجه، یافته های تجربی در مورد مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً نا منظم هستند و گاهی اوقات گمراه کننده می باشند. بنابراین باید تحقیقات تجربی زیادی در مورد متغیرهای کاملاً مشخص و تعیین شده صورت بگیرد و داده ها و اطلاعات جدیدی به دست آید تا مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً مشخص شود.

در این زمینه، هدف این مقاله آن است که با بررسی نتایج حاصل از تحقیقات انجام گرفته فاکتورها و عوامل اساسی را که در جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه تحت تأثیر قرار می دهند را شناسایی نماید. این مقاله از داده¬ها و اطلاعات مربوط به دوره 2007ـ2005، 68 کشور در حال توسعه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین استفاده می کند که قبلا نیز در مقالات مختلف از ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

بقیه قسمت های این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2، روندهای جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان و کشورهای در حال توسعه نمونه را ارائه می کند. بخش 3 سه فرضیه قابل تست را در تعیین مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه مطرح می¬کند. این بخش همچنین مواد و روش تحقیق را هم شامل می شود و نتایج تحقیقات مختلف نیز در این بخش مورد توجه قرار خواهد گرفت و نهایتاً، خلاصه و مجموعه ای از یافته ها و آثار و نتایج سیاسی در بخش 4 ارائه خواهد شد.

2 روندهای جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی
2-1 کشورهای در حال توسعه، گیرنده های اصلی سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیستند.
روند تجزیه و تحلیل جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی نشان می دهد که کشورهای توسعه یافته بهترین گزینه برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند اما کشورهای در حال توسعه گزینه مناسبی نیستند. جدول 1 نشان می دهد که در سال 2007، کل جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان 1833344 میلیون دلار آمریکا بود که از آن مقدار، فقط 3/27 درصد به کشورهای در حال توسعه اختصاص داشت و بقیه به کشورهای توسعه یافته جریان یافت. (کنفرانس تجارت و توسع سازمان ملل، 2009). علاوه بر این، از سال 1997، سهم کشورهای در حال توسعه در سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاهش یافته است. همانطور که ستون آخر جدول 1 نشان می دهد، در این دوره، سهم کشورهای در حال توسعه در سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تدریج کاهش می-یابد.
در سال 1997، کل سهم کشورهای در حال توسعه در سرمایه گذاری مستقیم خارجی، 40 درصد بود که در سال 2007، این مقدار به 27 درصد کاهش یافت.
اما در دوره زمانی بلند مدت ، کل جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه به مقدار زیاد افزایش یافته است. این جدول همچنین نشان می دهد که بین روندهای جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان و کشورهای توسعه یافته یک رابطه یک به یک وجود دارد چون جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان و در کشورهای توسعه یافته در یک طرح مشابه و یکسان نوسان پیدا می کند. به عبارت دیگر، جدول 1 نشان می دهد که روند جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه تقریباً ثابت می باشد و تا اینکه در سال 2003، این جریان سرمایه گذاری با جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در جهان ارتباطی ندارد. بعد از سال 2003، مشاهده می شود که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه بطور ثابت افزایش می یابد.

جدول 1: روندهای جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سال 2005ـ1997 (در واحد میلیون دلار آمریکا)

منبع: کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، گزارشات سرمایه گذاری جهان، 2003، 2005، 2009

2-2 کشورهای در حال توسعه آسیایی مورد توجه سرمایه گذاران خارجی هستند.
جدول 1 نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً کُند عمل می کنند. از همه مهم تر اینکه، عملکرد کشورهای در حال توسعه در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کاملاً نا موزون است. کشورهای در حال توسعه آسیایی در مقایسه با کشورهای در حال توسعه آفریقا و آمریکای لاتین در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق تر هستند. شکل 1 این حقیقت را نشان می دهد. شکل 1 نشان می

دهد که ازسال 1997 تا 2003، روند میزان جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به آسیا و کشورهای در حال توسعه آمریکای لاتین تقریباً به یک اندازه است. اما از سال 2003، جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه آسیایی در مقایسه با آمریکای لاتین به مقدار قابل توجهی افزایش یافته است. به عبارت دیگر، کشورهای در حال توسعه آفریقا همیشه در مقایسه با کشورهای در حال توسعه آسیا و آمریکای لاتین در همان دوره کمتر مورد توجه سرمایه گذاران خارجی قرار گرفته اند.

 

شکل 1: روند جریان ورودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین

2-3 در میان قاره ها، کشورهایی که درآمد سرانه متوسط دارند بیشتر مورد توجه سرمایه گذاران خارجی هستند.
شکل 1 نشان می دهد که کشورهای در حال توسعه آسیا نسبت به کشورهای در حال توسعه آفریقا و آمریکای لاتین در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق تر هستند. از همه جالبتر اینکه، در هر قاره، تنها کشورهایی که درآمد سرانه متوسط دارند موفق تر بوده اند. جدول 2، این الگوی نا برابر جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای در حال توسعه را نشان می دهد.

این جدول، بیشترین و کمترین سرمایه گذاری در کشورهای دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین در سال 2007 را نشان می دهد. در آسیا، کشور چین، موفق ترین کشور دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سال 2007 می باشد و نپال هم کمترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی می باشد. در سال 2007، چین به تنهایی 56/4 درصد از سرمایه گذاری مستقیم خارجی جهان را به خود اختصاص داده است و از کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی 28 درصد آن به آسیا و منطقه اقیانوسیه و 71/16 درصد کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تمام کشورهای در حال توسعه راه یافت. در سال 2007، نپال تنها 6 میلیون دلار آمریکا سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشت. در سال 2007 نیجریه بیشترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در قاره آفریقا بود. این کشور تقریباً 24 درصد سرمایه گذاری مستقیم خارجی آفریقا و 5/2 درصد کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی کل کشورهای در حال توسعه را دریافت کرد. کمترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی سال 2007 آفریقا، کوموروس بود که تنها 1 دلار آمریکا سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشت. در آمریکای لاتین اِل سالوادور بیشترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی 2007 بود که 21/1 درصد کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی آمریکای لاتین در سال 2007 را دریافت کرد. کمترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی آمریکای لاتین در سال 2007، هائیتی بود که تنها 75 دلار آمریکا سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشت.

جدول 2: کشورهایی در سراسر قاره ها که بیشترین سرمایه گذاری مستقیم خارجی را دریافت نموده¬اند.

یافته مهم این است که تمام کشورهای دریافت کننده بیشترین سرمایه گذاری مستقیم خارجی در میان قاره ها کشورهایی بودند که درآمد سرانه متوسط دارند و تمام کشورهایی که کمترین میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را داشته اند کشورهایی بودند که درآمد کمتری دارند.

3 زمینه تئوریکی، فرضیه ها و تشخیص مدل
شکل 1 و جدول 2 کاملاً نشان می دهند که کشورهای آسیایی در مقایسه با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و کشورهایی با درآمد سرانه متوسط نسبت به کشورهایی که درآمد کمتر دارند بیشترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند.
این سوال مطرح می شود که چرا کشورهای آسیایی و کشورهایی که درآمد سرانه متوسط دارند در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق هستند؟ فاکتورها و عوامل اصلی که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تعیین و مشخص می کنند کدامند؟
بحث تئوریکی اصلی در مورد مشخصه های سرمایه گذاری مستقیم خارجی با یک سوال ساده در مورد دلیل سرمایه گذاری سرمایه گذار خارجی در سایر کشورها شروع می شود. تصمیم سرمایه گذار خارجی به سرمایه گذاری در یک کشور خارجی اساساً به بازده سرمایه گذاری سودمند بستگی دارد.
(کیندا، 2010) این سود (II) عبارت است از تفاوت بین درآمد کل (TR) منهای هزینه کل (TC) که (II) را می توان به شکل یک تابع به صورت زیر نوشت:
II = f (P , Q , TC)

TC = IC + OC + HC ,
dII / dP , dII / dQ > 0 dII / dIC , dII / dOC , dII / dHC <0
P = قیمت محصول که در اصل در بازار رقابتی تعیین می شود.

Q = بازده
TC = هزینه کل
IC = هزینه ورودی به عنوان مثال هزینه حمل، زمین، نرخ سود و هزینه مواد خام و حامل های انرژی ( برق، گاز، آب )
OC = هزینه های عملیاتی. این هزینه هم هزینه های مالی و زمانی از جمله پول و زمان لازم برای دریافت
گواهی صادرات و واردات و تجارت و پول و زمان لازم برای دریافت گاز، آب و برق و زمین و معامله و هزینه های حمل و نقل را شامل می شود.
HC =
هزینه پنهان. این هزینه عبارت است ¬از¬تفاوت بین زمان و پول که توسط دولت مشخص می¬شود و زمان و پولی که در حقیقت توسط سرمایه گذاران صرف می شود. این هزینه شامل هزینه های حاصله میشود.
در یک کشوری که سرمایه گذاران خارجی، تجارت خود را با هزینه کم انجام می دهند و در یک مقیاس کلی و در یک قیمت رقابتی محصول تولید می کنند. میزان سود بیشتر خواهد بود. این بدان معناست که متغیرهایی که سود را تعیین می کنند می توانند جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به یک کشور خاص را هم تعیین کنند. بنابراین ما می توانیم تابع را به یک شکل خلاصه تر و به صورت زیر بنویسیم:
(2) FDIit = f (P , Q , TC) —–
با جایگزین کردن TC = IC + OC + HC در معادله (2) می توان آن را به صورت زیر بازنویسی کرد:
(3) FDIit = f (P , Q , IC , OC , HC) —–
i و t به ترتیب کشور خاص و سال را نشان می دهند.
شکل کوتاه شده تابع FDI در معامله (3) بطور مشخص فاکتورهایی را نشان می دهد که جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورهای میزبان را تحت تأثیر قرار می دهند. طبق معادله (3)، سرمایه گذاران خارجی ترجیح می دهند که در کشورهایی سرمایه گذاری کنند که آن ها می توانند مقدار زیادی محصول را با هزینه کم تولید کنند. براساس معادله (3) ما سه فرضیه را می توانیم بیان کنیم تا فاکتورهایی را که جریان ورود مستقیم سرمایه گذاری خارجی به کشورهای میزبان را تحت تأثیر قرار می دهند را شناسایی و تعیین کنیم و به این سوال که چرا کشورهای آسیایی و کشورهایی با درآمد سرانه متوسط در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق هستند پاسخ دهیم.
وضعیت اقتصاد و نرخ رشد اقتصادی، جریان ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به یک کشور خاص را تحت تأثیر قرار می دهد. اقتصاد بزرگ و رشد اقتصادی سریع، اقتصادهای بزرگ را به وجود می آورد و هزینه های حمل و نقل و بازاریابی محصول را کاهش می دهد چون محصولات اغلب در کشور میزبان فروخته می شود. در حقیقت، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (2000 و 1998) یک گروه از سرمایه گذاران خارجی را طبقه بندی می کند که بیشتر مایلند در کشورهای خارجی سرمایه گذاری کنند تا بازار داخلی ایجاد نمایند. سرمایه گذاران خارجی که این بازار را جستجو می کنند و به دنبال آن هستند ترجیح می دهند در کشورهایی سرمایه گذاری کنند که بازار داخلی بزرگ و نرخ رشد اقتصادی سریعی دارند. این سرمایه گذاران خارجی می توانند علی رغم فروش محصولات در اقتصاد میزبان بخشی از تولیدات خود را به کشورهای دیگر صادر کنند. این بدان معناست که کشوری که بازار داخلی آن کوچک است اما از طریق تجارت بین المللی به بازار جهانی مرتبط است میتواند اقتصادهایی مشابه اقتصادهای کشورهایی با بازار داخلی بزرگ برای سرمایه گذاران خارجی تولید کند. بنابراین، ورود به بازار جهانی می تواند ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تعیین و مشخص کند. شاید، تعداد کمی از اقتصادهای کوچک نظیر هنگ کنگ و سنگاپور به دلیل راهیابی و ورود به بازار جهانی مقدار زیادی سرمایه گذاری مستقیم خارجی را دریافت می کنند. (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، 2009). بنابراین بهتر است که فرصیه زیر را مطرح کنیم:
فرضیه 1 کشورهایی که تولید نا خالص ملی آن ها زیاد است و نرخ رشد تولید نا خالص ملی آنها بیشتر است و از طریق تجارت بین المللی به بازار جهانی دسترسی و راهیابی زیادی دارند ( احتمالاً) در مقایسه با سایر کشورها در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی موفق هستند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار و بکارگیری آن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار و بکارگیری آن در سیستم هزینه یابی شرکتهای جدید در pdf دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار و بکارگیری آن در سیستم هزینه یابی شرکتهای جدید در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار و بکارگیری آن در سیستم هزینه یابی شرکتهای جدید در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار و بکارگیری آن در سیستم هزینه یابی شرکتهای جدید در pdf :

مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار و بکارگیری آن در سیستم هزینه یابی شرکتهای جدید

چکیده
یکی از ویژگیهای محیط تجاری امروزی افزایش رقابت در تمام سطوح است. علاوه بر آن در قرن 21 شرکتها نه تنها به فعالیت در کشورهای مختلف نیاز دارند بلکه آنها باید استراتژی های جهانی را جهت هماهنگ کردن عملکردشان در سراسر زنجیره ارزش ایجاد کنند. متناسب کردن زنجیره تامین درشکل جدید سازمانها مثلاً سازمانهای مجازی و اتحادهای تجاری از نظر

استراتژیکی مهم شده است . موسساتی که خواهان افزایش سهم بازار خود و کسب سود و منافع هستند باید خود را با تغییرات محیط موجود وفق دهند .از اینرو تغییرات بسیاری در روشهای کسب وکار در حال شکل گیری است که یکی از آنها ، رویکرد مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار است. این مقاله سعی بر بررسی مفهوم BPR ازجنبه مختلف شامل تعاریف ، تفاوت آن با طراحی مجدد فرآیند، چالشهای آن و ارتباط آن با IT داشته و سپس این بررسی را که ابتدا مربوط به کل سازمان

است در بخش سیستم هزینه یابی متمرکز می نماید. سوال اصلی تحقیق این است که چگونه می توان BPR را در مورد سیستم هزینه یابی به کار گرفت. با توجه به اینکه در قرن حاضر شرکتها به سمت مجازی شدن پیش می روند، دیگر سیستمهای هزینه یابی رایج از جمله سیستم سیستم سنتی و ABCکارساز نبوده و نیاز به سیستم جدیدی متناسب با اینگونه تحولات در سازمان و محیط بیرونی سازمان احساس می شود که این مقاله گامی در این مسیر رفع آن است.

واژگان کلیدی: هزینه یابی بر مبنای فعالیت ؛ مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار ؛ فناوری اطلاعات3 .

مقدمه
برای درک دقیق BPR بهتر است با سابقه و چگونگی خلق آن آشنا شد . در 1980 یک نارضایتی فراگیر بابت عدم رضایت از ارزش افزوده ناشی از فن آوری اطلاعات (IT) در بیشتر سازمانهای اقتصادی آمریکا حاکم شد . چرا که با آن همه سرمایه گذاری شرکتها جهت توسعه IT در آن سالها تاثیر چندانی در افزایش بهره وری و توسعه عملکردها نداشت . برای حل این موضوع چندین اظهار نظر متفاوت ازسوی کارشناسان و متخصصین ارائه گردید که مهمترین آنها توسط آقای Hammer بیان شد . بر اساس این نظریه اشکال کار مربوط به IT نیست بلکه روان بنودن و اشکال در فرآیندهای سازمانی ساختار ها و طراحی های سازملنی است که بخوبی کار نمی کند . بعقیده طرفداران این نظریه عدم انعطاف پذیری ساختارهای سازمانی و پیچیدگی روشها در سازمانها که از دهه 1960 بجا مانده موجب عدم کارایی IT در توسعه عملکرد سازمانها می شود . طراحی های کهنه و قدیمی سازمانها مانع و اغلب یک آشفتگی پیچیده بود . در حقیقت سیستم های اطلاعاتی قادر به تاثیر و یا کارایی بیشتر در این سازمانها نبودند .
فشار کاهش زمانهای تولید هزینه ها ، و پاسخ بهتر به مشتری همراه با سرعت در رقابتهای جهانی در دهه 1980 موجب نیاز شدیدتر برای کشف راههای جدید برای خروج از این بحرانها شد . تنها راه حل خروج ازاین بحرانها در طراحی مجدد فرآیندها و بهره گیری ازمزایا و ظرفیتهای IT نهفته بود که این تبدیل به جرقه اصلی برای ظهور BPR شد .

مفهوم مهندسی مجدد کسب و کار علت نیاز به آن
در ادبیات موضوع مورد بحث تعاریف گوناگونی راجع به فرآیند و مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار BPR از سوی بسیاری از نویسندگان ارائه شده است . ازجمله فرآیند یعنی یک سری از فعالیتها و عملیاتی که در یک توالی مشخص به منظو ر تبدیل نهاده ها به ستاده ها انجام می گیرند (Kelada , 1996) یا اینکه به اعتقاد دیگر یک فرآیند مجموعه ای ازوظایف مرتبط به هم است که به صورت منطقی به منظور تحقق هدف مشخصی انجام می شوند ( short , Davenport , 1990) البته باید به این نکته نیز توجه داشت که فرآیند ها به عقیده این دو نویسنده میتوانند به دو دسته تقسیم شوند [ 18] که شامل:

فرآیندهای عملیاتی : شامل فعالیتهای مربوط به تولید و عرضه محصول و خدمت به مشتریان می گردد
فرآیندهای مدیریتی: در برگیرنده فعالیت های مربوط به کسب هماهنگ کردن منابع است.
از اواخر دهه 1980 شرکتهای تجاری از طریق مهندسی مجدد فرآیند تغییرات اساسی در عملیات خویش ایجاد کرده اند . در حقیقت ، مهندسی مجدد فرآیند، تفکری مجدد و عمیق درباره فرآیندها و طراحی مجددشان به منظور بهبود اساسی در ابعاد عملکردی جاری سازمان از جمله هزینه، کیفیت ، خدمت و سرعت عمل است .

(Keli , A shayeri , 1998) به عبارت دیگری BPR یعنی تحلیل و طراحی جریانهای کاری و فریندهای داخلی و بین سازمان (short , Davenport , 1990) یا اینکه تفکر دوباره و اصولی درباره فرآیندها و طراحی مجدد و ریشه ای آنها به منظور دست یابی به اصلاحات چشمگیر در عملکرد ازقبیل هزینه ، کیفیت ، خدمت و سرعت (Hammer , champy 1993)

سایر مولفان مثل (Talwar , 1993) به روی تفکر دوباره ، بازسازی دوباره و ساده و موثر کردن ساختار فرآیندها ، روشهای کار و سیستمهای مدیریت متمرکز شده اند Stepper , petrozzo , (1994) اعتقاد دارند که BPR طراحی همزمان فرآیندها، سازمانها و سیستمهای اطلاعاتی حمایت کننده آنها را جهت دستیابی به بهبود ریشه ای در زمان ، بهای تمام شده ، کیفیت و ارائه خدمات به مشتری را در بر می گیرد. [3]

در مورد تفسیر و هدف تغییرات فرآیندها سردرگمی وجود دارد به طوری که [ 316] :
• بهبود فرآیندهای کسب و کار (Harrington 1991)
• طراحی مجدد فرآیندهای مرکزی (Kaplan and Murdoch , 1991)
• نو آوری فرآیندها ( Davenport and short , 1990)

• انتقال فرآینده های کسب و کار (Burke anol peppard , 1993)
• طراحی فرآیندهای کسب و کار متوقف ( Johanssen et al 1993)
• تعریف مجدد اهداف سازمانی (venkatraman , 1994)

• مدیریت فرآیند کسب و کار (Duffy , 1994)
• تحلیل و اصلاحات ساختار یافته ( Zairi , 1997)
همانطور که می بینید در حالی که برخی ازاین اصطلاحات به یک مدل عمومی بهبود فرآیند کسب و کار در یک معیار بزرگ اشاره دارند سایر مولفان به این موضوع که مهندسی مجدد می تواند در سطوح متفاوت داخل شرکت ارائه شود . شاره دارند . مثلا در IBM مهندسی مجدد بازده زیادی در بهای شده کیفیت و زمان اما بر روی عملکرد کلی شرکت اثر کمی داشت .
Hammer and Champy ( 1993) سه نوع شرکت را که از BPR استفاده می کنند را تعریف نموده اند [183]:
1- شرکتهایی که مشکل آنها عمقی است و حق انتخاب ندارند این شرکتها به وضوح به مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار نیاز دارند .

2-شرکتهایی که مشکل ندارند اما مدیریت احساس می کند مشکل در حال آمدن است و می خواهد علاج واقعه قبل از وقوع بکند.
3-شرکتهایی که در اوج قرار دارند و می خواهند از رقبا فاصله بگیرند و بنا براین از BPR استفاده می کنند.
با توجه به این طبقه بندی و موارد گفته شده فوق می توان گفت به خاطر تغییرات رقابتی ناشی از بهای تمام شده و کیفیت نیاز به انعطاف پذیری و عکس العمل می باشد که ارزش مدیریت فرآیند در اینجا شناخته می شود . نقشی که مدیریت فرآیند می تواند بازی کند . ایجاد منافع رقابتی پایدار می باشد که BPR نامیده می شود . در حالت کلی مشتریان رقابت و تغیرات فراگیر سریع و مداوم ازجمله تغییرات محیط رقابتی و افزایش تاکید بر یکپارچگی شرکت و وب سایتهای آنها سه عامل اساسی در ایجاد نیاز به عکس العمل که BPR نام دارد می باشد [3] در بخش بع

 

دی ویژگیها محل اجرا و رابطه مهندسی مجدد با تکنولوژی اطاعات به طور خلاصه مورد بررسی قرار می گیرد .

ویژگیهای BPR مراحل اجرای آن و رابطه آن با IT
عمده ترین ویژگی فرآیند مهندسی مجدد این است که کارها در هم ادغام می شوند و وظایف مشترک به جای وظایف تخصصی به وجود می آیند ؛ بوروکراسی کاهش می یابد ؛ سازمانها مسطح می شوند ؛ تصمیمات به وسیله کارگران اتخاذ می شود : مراحل موجود در فرآیند به شکل طبیعی انجام می شود . مهندسی مجدد فرآیندها فارغ ازجبر توالی در امتداد خط مستقیم است تقدم طبیعی در کار بهتر از تقدم مصنوعی ناشی ازخصیصه خطی بودن می تواند مورد بهره برداری قرار گیرد . خط زدائی کردن فرآیند ها سرعت کار را افزایش میدهد ؛ ساختار های وظیفه ای از بین می روند توجه شدیدی در دست یابی به اهداف میشود ؛ کار جایی انجام می گردد که بیشترین معنا را بدهد مدیران تبدیل به مربی می شوند ؛ از تکنولوژی اطلاعات بهره می گیرند ؛ بازرسی ها و کنترلها کاهش می یابد از نگرش سیستمی استفاده می شود ازبهبودهای ناقض و تدریجی اجتناب می شود ؛ در یک عبارت کلی می توان گفت مهندسی مجدد هم علم است و هم هنر . علم از نظر تئوری و هم در اجرا [16].
در رابطه با اجرای BPR ما وارد مراحل جزئی و تفصیلی آن که در عمل مورد استفاده قرار می گیرد نمی شویم بلکه این مراحل را به صورت کلی و در سطح کلان مد نظر داریم که به طور کلی شامل [3].

1- تصور کردن و ادارک : مهمترین و اساسی ترین مرحله مهندسی مجدد فرآیند درک فرآیندهای سازمان است تشخیص فرآیندهای موجود جمع آوری اطلاعات راجع به آنها و سپس ترسیم نمودار فرآیندها از گامهای اساسی این مرحله است . به کمک این روش می توان به آسانی مشخص ساخت که در کجا و چگونه فرآیندها را بهبود بخشید . در واقع ، ادراک فرآیند به حذف فعالیتهای فاقد ارز ش افزوده تاخیرها و دوباره کاری ها و نیز ساده فرآیند کم می کند .

2- بررسی روش عملکرد فرآیندها و طراحی مجدد آنها : در این مرحله پس از تعیین نقاط قوت و ضعف فرآیندهای موجود بایستی با توجه به منابع فنی و اجتماعی فرآیندها بهبود یابند یا دوباره طراحی شوند .
3- اجرای فرآیند: در این مرحله فرآیند بهبود یافته با دوباره طراحی شده باید از طریق اعمال تغییرات ضروری در ساختار سازمانی و سیستم اطلاعاتی موجود و حتی در فرهنگ سازمانی به اجرا در آید .

4- ارزیابی و بهبود مستمر فرآیند : در این مرحله فرآیندهای به اجرا در آمده باید از نظر کیفی به گونه ای مستمر ارزیابی و کنترل شوند تا بدین طریق هرگونه اشکال و یا عدم کارایی احتمال آنها ازمیان برداشته شود و به صورت مستمر بهبود یابند . تکنولوژی اطلاعات عنصری است که اثر آن را بروی مراحل اجرای BPR و بکارگیری آن نمی توان نادیده گرفت . قابلیتهای IT شامل بهبود دسترسی به طالاعات و هماهنگی میان واحدهای سازمان می باشد [2] IT بسیار قدرتمند است . به طوری

که می توان به جای پشتیبانی ساده فرآیندهای طراحی شده جدید را ایجاد کند [82] Bill Gates بیان می دارد که اگر دهه 1980 عصر کیفیت و دهه 1990 عصر مهندسی مجدد بوده است دهه 2000 عصر سرعت می باشد . او عقیده دارد که برای موفق شدن در عصر دیجیتال شرکتها به توسعه یک زیر ساخت جدید دیجیتالی شبیه سیستم عصبی انسان نیاز دارند این امر یعنی بکار گیری IT سازمانها را قادر می سازد تا کاراتر اداره شده ، نسبت به فرصتها و تهدیدات سریعتر عمل کرده ، و اطلاعات لازم را سریعتر به افرادی که به آن نیاز دارند برسانند [2].

حال چه ارتباطی بین BPR و IT وجود دارد؟ Hammer و IT Champy را به عنوان کلید قادر کننده BPR می دانند [8]. Davenport et al بیان می دارد که BPR نیاز به یک دید وسیعی در مورد IT و فعالیت تجاری و رابطه بین آنها دارد در واقع آنها می گویند که IT امکان هماهنگ کردن فرآیندها را فراهم می آورد و BPR به آن نیاز دارد . نقش IT را در BPR به سه بخش می توان تقسیم کرد [2] که شامل :

– قبل ازطراحی مجدد
– حین طراحی مجدد ، و
– پس از طراحی مجدد

رابطه IT و BPR که شامل سه مورد فوق می باشد در جدول شماره 1 خلاصه شده است
رابطه IT با BPR به قدری متداخل است که IT را نمی توان به عنوان فقط یک ابزار سودمند در BPR و مکانیزه کردن فرآیندها نگریست بلکه از آن می توان برای تغییر شکل کسب و کار و طرحهای جدید از آن استفاده نمود بنابراین همانطور که دیده می شود ازنقش آن در مهدسی مجدد فرآیندها نمی توان چشم پوشی کرد [2]
پس از کسب آگاهی نسبی در مورد BPR ویژگیها ، مراحل و ارتباطهای آن در این بخش ما وارد بحث سیستمهای هزینه یابی رایج نیاز به مهندسی مجدد این سیستمهای در شرکتهای جدید که در حال حرکت به سوی مجازی شدن می باشند وارد می شویم .

مهندسی مجدد در بخش هزینه یابی
با توجه به تعریفهای انجام شده در مورد فرآیند و مهندسی مجدد همانگونه که گفته شد یک بخش ازفرآیند های قابل مهندسی مجدد فرآیندهای مدیریتی می باشند که در برگیرنده فعالیتهای مربوط به کسب و هماهنگ کردن منابع است سیستم جسابداری و نیز بهای تمام شده در این بخش ازفعالیتها قرار می گیرند .
امروزه با توجه به تغییرات ایجاد شده در محیط سازمانها متناسب کردن زنجیره تامین در شکل جدید سازمانها از جمله سازمانهای مجازی ، شبکه های حمل و نقل و تولید جهانی و اتحاد های تجاری ازنظر استراتژیکی اهمیت بسیاری پیدا کرده است و شرکتها در همه بخشها در حال آزمون راههایی جهت کاهش هزینه ها کوتاه کردن زمان تولید و اداره ریسکها می یانشد از جمله بخشهای مهم در رابطه با این موارد سیستم هزینه یابی جهت تعیین بهای تمام شده صحیح می باشد [ 631] .
چون این تغییرات به طور مستمر ادامه دارند در رابطه با تعیین صحیح بهای تمام شده سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در سال 1990 توسط Robin cooper و Robert Kaplan جهت رفع اشکالات سیستم در این امر جایگزین آن شد .

سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC
هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستمهای نوین هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را دقیق تر ازسیستم هزینه یابی سنتی محاسبه می کند در این سیستم برخلاف سیستم سنتی که محصولات را مصرف کننده فعالیتها می داند فرض بر این است که فعالیتها مصرف کننده منابع هستند و محصولات در نتیجه انجام فعالیتها تولید می شوند . در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت هزینه بر مبنای فعالیتهای همگن در مخازن هزینه انباشت می شود و سپس هر مخزن هزینه بر اساس یک محرک هزینه که مبنای تخصیص می باشد به موضوعات هزینه سرشکن می گردد. [ 10111219] .

 

نقش IT قبل ازطراحی مجدد نقش IT حین طراحی مجدد نقش IT پس ازاجرا
• مهندسی مجدد یک اقدام و
استراتژیک محسوب می شود . که باید با چشم انداز سازمان هم آهنگ باشد . بدین منظور بایستی نقاط قوت و ضعف سازمان به خوبی شناسایی گردد . در این مرحله باید اطمینان حاصل کرد که مهندسی مجدد باید انجام شد .
• فعالیتهایی که در این مرحله انجام می گردد غالباً شامل:

توسعه یک چشم انداز استراتژیک
شناسایی خواسته های مشتریان سازمان
وضع نمودن اهداف هزینه ای ، سهم بازار، و درآمد
ارزیابی قابلیتهای مهندسی مجدد

تعریف مرز و دامنه فرایندها
متعهد نگهداشتن مدیران • بکارگیری تکنولوژیهایی نظیر پایگاههای داده مشترک و نرم افزار های گروهی که کلیه افراد یک فرایند از آنها می توانند استفاده کنند . در Texas Instrument با انجام این کار فرایند توسعه محصول که در کشور های مختلف صورت می گرفت به طور قابل توجهی بهبود یافت .
• تسهیل برنامه ریزی و کنترل فرایندها
• آوردن اطلاعات به درون فرآیندها
• آوردن روشهای تحلیل پیچیده به درون فرایندها
• ارتقا قابلیت کارکنان در تصمیم گیریهای مبتنی بر اطلاعات کافی و حداقل وابستگی به سطوح عمودی سازمانی.
• شناسایی توانمند سازهای فرایندها
• درک طبیعت تغییرات پیشنهادی و متناسب نمودن استراتژی های IT با آن تغییرات
• کسب و اشاعه دانش و تجارب بهبود فرایندها
• • ایجاد یک حلقه بازخوردی دیجیتال
• تهیه ابزارهایی برای ارزیابی فرایندهای مهندسی مجدد شده
• بهبود فرایند IT که برای تامین نیازهایی که در حین مهندسی مجدد از قلم افتاده اند.
• تهیه برنامه ای برای پاکسازی ، اگر فعالیت ها نا موفق بود
• مبادله نتایج کارهای BPR بین کارکنان
• کمک در متعهد ماندن به فعالیتهای BPR
• ارزیابی سرمایه گذاریهای بالقوه و میزان بازگشت فعالیتهای مهندسی مجدد
بنابراین IT می تواند در موارد زیر نقش ایفا نماید :
• اطلاع رسانی در مورد قابلتهای IT در مهندسی مجدد
• ایجاد زیر ساختها و مدیریت اطلاعاتی که پشتیبان تحول در سازمان باشد .
• تقویت نگرش فرایندی به سازمان
• شناسایی و انتخاب فرایندهایی که باید طراحی مجدد گردد.
• مشارکت در پیش بینی نوع تغییرات و اطلاعات مورد نیاز که آنها را پیشتیبانی می کند .
• آموزش کارکنان IT در موضاعات غیر فنی نظیر بازاریابی ، ارتباط با مشتری
بنابراین IT می تواند در موارد زیر نقش ایفا نماید:
• تبادل نتایج در حال کسب فعالیتهای BPR
• تبدیل فرایندهای غیر ساخت یافته به روشهای روتین
• کاهش /جایگزینی نیروی انسانی مورد استفاده در فرایندها
• اندازه گیری عملکرد فرایندهای جاری
• تعریف اهداف عملکردی روشن به گونه ای که محرک پیاده سازی گردد
• تهسیل و بکارگیری ابزارهایی که هماهنگی بین سازمانی را بیشتر کند.
• تعریف مرز و دامنه فرایندها

تمرکز ABC بر صحت اطلاعات در مورد بهای تمام شده محصولات ، خدمات ، فرآیندها ، فعالیتها ، کانالهای توزیع ، مشتریان و قراردادها و پروژه ها می باشد . ABC به تعریف مسائل و فرصتها کمک کرده و راه حلهایی را برای حل مسائل یا راه حل های را برای بهره وری از فرصتها ارائه می دهد [ 12] . این سیستم فعالیتهای عمده فرآیند تولید راشناسایی و در یک از 4 طبقه سطح واحد محصول سطح دسته محصول ، سطح محصول و سطح کارخانه قرار می دهد . هر چه به سطح کارخانه نزدیکتر شویم ازرابطه علت و معلولی بین مخزن هزینه و موضع هزینه کاسته می شود تا جایی که در مورد هزینه های سطح کارخانه این رابطه به حدی ضعیف است . بر اساس سیستم ABC هزینه های کلیه سطوح بر اساس محرکهای فعالیت به محصولات تخصیص داده می شود اما هزینه های سطوح کارخانه بر اساس مبانی اختیاری به محصولات تسهیم می شود [19131415].

 

نیاز به یک سیستم هزینه یابی جدید
در محیط های تولیدی خدماتی پیشرفته سازمانها اغلب در یک محیط فیزیکی وسیع پخش شده و کار می کنند . آنها بیشتر بر شبکه های تجاری شرکا تکیه می کنندو با تامین کنندگان کالا و خدمات و عرضه کنندگان ارتباط پیوسته ای دارند به عبارتی می توان گفت زنجیر تامین و زنجیره ارزش در سطح داخل یک سازمان نیستند و در یک محدوده وسیع گسترده شده اند . با توجه به این شرایط سیستمهای هزینه یابی رایج ( شامل ABC ) ممکن است برای شرکتهای مجازی و یا مدیرت زنجیره تامین یکپارچه مناسب نباشند چون بیشتر فعالیتهایی که باعث افزایش ارزش می شوند ( ارزش افزوده دارند ) از شرکا و تامین کنندگان نشات گرفته اند . علاوه بر این در موسسات مجازی فعالیتهای ایجاد کننده ارزش افزوده ممکن است به دلیل انجام امور به صورت الکترونیکی و On- Line مشهود نباشند . بنابراین بکارگیری ABC به نظر مناسب نمی رسد [1].

 

البته باید توجه کرد که هر چند روشهای هزینه یابی رایج برای گزارشگری مالی خارجی و کنترلی منابع در کارخانه تامین کنندگان و شرکا مفید است اما برای اندازه گیری بهای تمام شده و نیز ارزیابی عملکرد در یک موسسه مجازی و یا زنجیره ارزش یکپارچه تاکید باید بر مدیریت بهای تمام شده تکنولوژی آگاهیها و اطلاعات باشد [1]

یکی از مشکلات بکارگیری ABC در سازمانهای امروزی این است که چون بیشتر فعالیتها دارای منبع خارجی م یباشند دیدن و پیگیری برخی فعالیتهای مهم مشکل شده است . بهبود در سازمانها بایستی برکارهایی که با فعالیتهای ایجاد ارزش کننده برای سازمان مرتبطند تمرکز کند . این در حالی است که هزینه یابی رایج اطلاعات مفیدی را در مورد اینگونه فعالیتهای که بیشترین پتانسیل را برای بهبود عملکرد دارند گزارش نمی کنند سیستم هزینه یابی رایج محدود به یک طبقه بندی کارکردی می باشد که این طبقه بندی کارکردی همراه با ستفاده از انحرافات بهای تمام شده به عنوان یک کلید ارزیابی عملکرد می باشد [1].

معیارها و پارامترهای رایج اغلب سبب می گردند که عملکرد کارکردی در هزینه عملکرد کلی یک شرکت بهبود یابد (Miller , 1996) با این وجود طبقه بندی کارکردی به نظر زودگذر می رسد چرا که یکپارچگی بخشهای کارکردی بوسیله بکارگیری IT و نیز شبکه های بین شرکا تجاری در حال افزایش است . اطاعات خوب در مورد فعالیتها بر تمرکز بر بهبود عملکرد کلی کمک می کند . آن همچنین به بهبود پیشرفت و تامین بازخورد در مورد کارها کمک میکند و سیستم هزینه یابی رایج اطلاعات فعالیتهای مورد نیاز برای دستیابی به یک بیشن در بهبود عملکرد را فراهم نمی آورند [1].

هزینه یابی طی 30سال اخیر دچار تغییرات زیای شده و اهمیت سریارهای تولیدی و غیر تولیدی افزایش یافته است [1211] هزینه های سربار تحت تاثیر نوع اقتصادی و هدف آن افزایش یافته اند و بکارگیرندگان و پردازش کنندگان آگاهی ، مهندسان و متخصصین نرم افزار در بسیاری ازطرحها بیشترین نیرو یکاری را تشکیل می دهند . در برخی موارد هزینه های سربار بیرونی مرتبط با مهندسی ، بازاریابی و توزیع تا حدی افزایش یافته است که ازهزینه های کار مستقیم زیادتر شده اند . و هزینه یابی را دچار چالشهای زیادی کرده اند . مخصوصا در شرکتهای مجازی در جایی که هزینه های خرید و حمل و نقل و سربار اکنون تعیین کننده کل هزینه هاست [1].

شرکتها در حال ایجاد تغییرات اساسی در سازمانها و تکنولوژی بکار گرفته شده در عملیات تولیدیشان هستند اما آنها سیستم بهای تمام شده شان را فراموش کرده اند . این امر از این طریق کاملا واضح می باشد که اطلاعات در دسترسی برای یک سیسیتم هزینه یابی رایج ABC جهت بهبود مستمر برنامه ها که در محیط رقابتی امروزی بسیار اساسی و مهم است کافی نمی باشد .

به طور خلاصه اینکه سیستم ABC یک سیستم هزینه یابی مفید در شرکتهاست که ارائه دهنده فعالیتهای با ارزش افزوده داخل میباشد اما نه برای شرکتهای مجازی که ارزش افزوده در آنها ناشی از شرکا می باشد .ABC برای یک تامین کننده که تولید کننده است مفید می باشد . اما برای یک شرکت مجازی یا زنجیر تامین یکپارچه به خاطر طبیعت وسیع و توزیع شده آنها ، یک سیسیتم هزینه یابی متناسب است که بهای تمام شده خرید و حمل و نقل بعلاوه هزینه های سربار را استفاده می کند . اکنون با توجه به این مطالب نیاز به یک چنین سیستمی احساس می شود .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله روانشناسی تولید ناب در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله روانشناسی تولید ناب در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله روانشناسی تولید ناب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله روانشناسی تولید ناب در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله روانشناسی تولید ناب در pdf :

روانشناسی تولید ناب

چکیده
عصر حاضر، عصر دانش است. دانشی که موجبات تعالی و رشد سازمانها را پدید آورده است و تبلور یافته از سرچشمه تفکر ناب بشری است. بدیهی است، تفکر ناب بشری هنگامی نمو و نمود می یابد که به نیروی انسانی بها داده شود. سیستم تولید ناب به عنوان سیستم تولیدی نوین در شرکت تویوتا نیز که به واقع از همه جوانب قوام یافته است و توانسته در دنیای پر شتاب و سرشار از تحول امروزی از رقبای غول پیکری مانند فورد و جنرال موتور و غیره گوی سبقت را برباید، مسلماً به ارزشمندترین منبع خود یعنی نیروی انسانی از تمامی جوانب مادی و معنوی بها داده است.

در این تحقیق، با مطالعه گسترده کتابخانه ای که در باره تولید ناب بخصوص نیروی انسانی صورت گرفته است به بُعد روانشناسی این موضوع پرداخته است. در متن تحقیق پس از بررسی مشکلات سیستم های تولیدی قبلی از لحاظ روانشناسی به تشریح تولید ناب و تکنیک های تولید ناب همچون 5S،JIT، جیدوکا، هیجونکا، هوشین و غیره از جنبه بحث های روانشناسی و نحوه انگیزش کارکنان که با مهارت خارق العاده ای در شرکت تویوتا صورت گرفته و این موضوع به شدت بر روی کاهش هزینه ها تاثیر داشته و معمولاً در تحقیقات گذشته کمتر به این موضوع اشاره شده است، پرداخته خواهد شد.

کلمات کلیدی: تولید ناب، نیروی انسانی، روانشناسی، انگیزش

مقدمه
نیروی انسانی ماهر و کارآمد پربهاترین و ارزنده ترین ثروت و دارایی هر کشور است. بسیاری از جوامع با وجود برخورداری از منابع طبیعی سرشار، به دلیل فقدان نیروی انسانی شایسته و لایق توان استفاده از این مواهب الهی را ندارند و روزگار به سختی و مشقت می گذرانند. دیگر ملت ها به رغم کمبود منابع طبیعی، در نتیجه داشتن نیروی انسانی کارآزموده و مناسب به رفاه و آسایش رسیده اند و با گام های بلند و استوار، مسیر پیشرفت و ترقی را طی می کنند.
یکی از شاخه های جدید علم و معرفت که مسأله نیروی انسانی و دیگر جنبه های مربوط به دنیای کار را در کانون توجه خود قرار داد، روان شناسی صنعتی و سازمانی است. این شاخه از دانش مطالعه علمی روابط میان انسان و دنیای کار را وجه همت خود قرار داده است و در واقع، کاربرد و بسط و گسترش اصول روان شناسی به مسائلی است که انسان در تجارت و صنعت با آن ها دست به گریبان می باشد.
روان شناسی صنعتی و سازمانی اینک آمیزه ای است از علم و عمل که زمینه های تخصصی متعدد و گسترده ای از قبیل روان شناسی امور استخدامی، رفتار سازمانی، توسعه سازمانی، روان شناسی مهندسی، روان شناسی مصرف کننده و ; را با مباحث فرعی متنوع در بر می گیرد. یافته های پژوهشی روان شناسی صنعتی و سازمانی را می توان در جهت استخدام کارکنان کارآمدتر، افزایش عملکرد موسسه در جهت کسب سود، رضایت کارکنان، کاهش غیبت و ترک شغل، بهبود روابط و ارتباط و افزایش تعهد سازمانی و حل و رفع مسائل بی شمار دیگر به کاربرد. ]کورمن، ترجمه شکرکن، 1370[.
نیروی انسانی سرمایه واقعی هر جامعه محسوب می شود. نقش و اهمیت نیروی انسانی در بین سایر اجزاء و عوامل سازمان های اجتماعی مثل ساختار، تکنولوژی و ; همانند جایگاه مغز در بین سایر اندام های بدن است. با همه ارزشی که دست و پا و چشم و گوش دارد، اگر مغز وجود نداشته باشد آن ها نیز فاقد ارزش و اعتبار خواهند بود.
در این زمینه شرکت تویوتا به واقع با دقت نظر کامل به این ثروت یعنی نیروی انسانی در ساختار تولید ناب توانسته است با ابزارهای روانشناسی که در تکنیک های خود بکار برده به یک تعامل سود دو جانبه از یک طرف در جهت تامین نیازهای مادی و روحی و روانی کارکنان خود و از طرف دیگر به سود هنگفتی که شرکت را بر اریکه قدرت نگه داشته و باعث شده از رقبای خود گوی سبقت را برباید، دست پیدا کند.

سیر تکاملی تولید
قرن بیستم شاهد دو انقلاب در صحنه‌ تولید بود. انقلاب اول را پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون پی ریزی کردند که منجر به ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید صنعتی ( تولید دستی) شد و انقلاب دوم توسط «تاایچی اهنو» در شرکت خودروسازی تویوتا صورت گرفت که با محوریت حذف اتلاف، اتمام عصر تولید انبوه و زایش تولید ناب را در پی داشت. پس می توان سه مرحله را در شیوه‌های تولید در نظر گرفت:

1- تولید دستی (مبتنی بر حرفه و هنر): در این شیوه تولید، کارگران ماهر با به کارگیری ابزار آلات ماشینی چند کاره، محصولاتی غیراستاندارد را در حجم کم و تنوع بالا به صورت سفارشی برای خریدارانی خاص تولید می کردند. طبیعی است که این ویژگی منجر به قیمت زیاد محصول می شد. امروزه در ساخت ماهواره ها، سفینه های فضایی و مشتریان با سلیقه های خاص این شیوه کاربرد دارد.

2- تولید انبوه: این شیوه تولید اولین بار توسط آدام اسمیت در قرن هیجدهم مورد تحلیل قرار گرفت و برتخصص و تقسیم کار و مفاهیمی چون مقیاس اقتصادی تولید و شیوه های تجزیه و تحلیل هزینه و سود و حجم فعالیت تاکید دارد. از ویژگیهای دیگر این شیوه تولید این است که محصول توسط متخصصان طراحی و بوسیله کارگران غیرماهر تولید می شود. نیروی کار به آموزش کم احتیاج دارد و سازماندهی به صورت ادغام عمودی کامل است. تنوع محصولات نیز محدود است ولی به خاطر حجم بالای تولید روند قیمتها نزولی است.

3- تولید ناب: زادگاه تولید ناب، شرکت تویوتا در جزیره ناگویای ژاپن است. در دهه 1930 ای جی تویودا با مهندس شرکت (تاایچی اُهنو) به آمریکا سفر کرده و از شرکت اتومبیل سازی فورد بازدید کردند و به این نتیجه رسیدند که اصول تولید انبوه قابلیت پیاده سازی در ژاپن را ندارد زیرا این سیستم پر از اتلاف است. بر این مبنا، آنها شیوه جدیدی را که بعدها «ناب» نام گرفت ایجاد کردند.

تعاریفی از تولید ناب
یکی از مبتکران اصطلاح تولید ناب می گوید ” این نام نه تنها ایده ای در پشت یک اسم، بلکه ترکیبی از شیوهای زیادی از شرکت های ژاپنی می باشد، که در شرکت تویوتا ادغام شده اند “. [Womack, 1996]

انجمن ملی استاندارد و فناوری در وزارت بازرگانی آمریکا تولید ناب را این‌گونه تعریف کرده است: «یک راه حل نظام‌مند برای شناسایی و از بین بردن اتلافها ( فعالیتهایی که دارای ارزش افزوده نیستند) از طریق بهبود مستمر و به جریان انداختن تولید درست در هنگامی که مشتری به آن نیاز دارد. این فلسفه تولیدی در پی کمال و بی نقص کردن سیستم های تولیدی است». تولید ناب به اسامی دیگری چون: «تولید روان»، «سیستم تولید تویوتا» و «تولید بهنگام» نیز نامیده می شود. این تولید از این رو ناب نامیده می شود که در مقایسه با تولید انبوه همه چیز را به میزان کمتر مورد استفاده قرار می دهد.

تفاوت تولید ناب با تولید انبوه از لحاظ روانشناسی
تولید انبوه نسبت به تولید ناب از لحاظ توجه به نیروی انسانی و مباحث روانشناختی دارای نواقصی می باشد که بشرح زیر می باشند:
1- بیزاری کارگران
کارگران از این روش تولید بیزار بودند و هیچ کدام از آنها نمی خواستند در کارخانه ای که دارای چنین سیستم تولیدی است کار کنند. اتحادیه های کارگری دائماً برای کاهش ساعات کاری تلاش می کردند. حس همکاری بسیار کمی بین کارگران و سازمان برقرار بود. در واقع وضعیت بیشتر به شرایط جنگ شباهت داشت. در این زمان بسیاری از هنرمندان در آثار خود سیستم تولید انبوه را مورد تمسخر قرار می دادند که از آن جمله میتوان به فیلم “عصر جدید” چارلی چاپلین اشاره نمود.
2- ناکارآمدی مهندسان

تولید انبوه بذر ناکارآمدی را در حرفه مهندسی نیز پاشید. کارهای مهندسین نیز به کارهای کارگاهی که دقیقه به دقیقه تنظیم شده بودند شباهت داشت.

با پیچیده تر شدن ساختار محصولات، مهندسین به شاخه های تخصصی گوناگون تقسیم می شدند. آنها مجبور بودند که ارتباط کمتری با سایر مهندسین در خارج از حیطه تخصصی خود داشته باشند که این امر به مشکلات طراحی منجر می شد. به عبارت دیگر هر چه که مهندسین، کمتر با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند، مدت زمان طی تا تولید محصول نیز افزایش می یافت. تمام موارد فوق از نظر تولید ناب اتلاف محسوب می شود و باید از میان برداشته شود.

از دست دادن زمان، نظرات، پیشرفت ها و فرصت های یادگیری منابع انسانی به دلیل عدم توجه به پیشنهادهای آنها از جمله اتلافاتی است که در سازمان هایی با تولید انبوه مورد توجه قرار نمی گیرند. این نوع اتلاف می تواند نارضایتی منابع انسانی و از دست دادن فرصت های مناسب جهت بهبود عملکرد سازمان را به همراه داشته باشد. در مقابل تولید ناب از این بابت لذت بخش می باشد که مزیت های فراوانی برای کارکنان و مهندسین در یک نظم حکمتانه، در لفافه ای از روانشناسی بکار برده است که این دقیقاً نقطه مقابل در سیستم های تولید انبوه می باشد.

 

تفاوت کارگران ژاپنی و کارگران غربی
در کارگران ژاپنی برخی از فرهنگ ها نهادینه شده است که این فرهنگ ها در کارگران غربی کمتر به چشم می خورد. تمام این خصوصیات اخلاقی و رفتاری ناشی از ساختار سازمانی و رفتار متقابل مدیران و کارگران می باشد به طوری که اغلب کارگران غربی وقتی از آنها سوال می شود “شما کی هستید؟” یک جمله جواب خواهند داد که مربوط به تخصص آنهاست مثلاً می گویند که، “مهندس تولیدم”، “متخصص تضمین کیفیتم”، “جوشکارم” و غیره احتمالاً هیچ کس نخواهد گفت من عضو تیم محصول الف هستم و دلیلش خیلی ساده است و آن این است که تیم های کاری دارای عمرهای کوتاهی می باشند و با اتمام عمر محصول برچیده می شوند و فرهنگ تیمی در شرکت های غربی مانند شرکت های ژاپنی قوام یافته نیست. اما وقتی همین سوال را از کارگر ژاپنی می پرسی می گوید “من یک کارگر شرکت تویوتا هستم” و یا “من کارگر شرکت میتسوبیشی هستم” و این یک امتیاز با ارزشی است که شرکت های ژاپنی برای رسیدن به اهداف خود ایجاد کرده اند.[Womack, 1996]

اصول چهارده گانه تویوتا و رویکردهای غنی از فرهنگ
اصول تولید ناب اهداف نامحدودی را برای سیستم در نظر می گیرد: نزول پیوسته بهای تمام شده، به صفر رساندن ضایعات و تنوع بی پایان محصولات، این شیوه تولید یک سیستم کامل است که از فلسفه بهبود مستمر استفاده می کند و با بهره گیری از فرهنگ کار تیمی سعی در تحلیل اتلافهای موجود در فرایند تولید و حذف آن ها دارد. ازویژگی‌های چنین سیستمی کاهش زمان تولید، کارایی بهتر پرسنل، کیفیت بالاتر، عمر بیشتر ماشین آلات و کاهش در سطح موجودی و هزینه های سربار است.

• مدیرانی را که با فلسفه و نگرش موجود زندگی می کنند، ارتقاء دهید.
• تیمها و افراد خود را احترام، بهبود و به کار دعوت نمایید.
• تامین کنندگان خود را احترام، دعوت به کار و کمک نمایید.

• یادگیری پیوسته و مستمر سازمانی از طریق کایزن
• بروید و ببینید تا شرایط را درک نمایید (genchi genbutsu)
• تصمیمات خود را به آهستگی بگیرید و در حالی که تمام جوانب را در نظر می گیرید آن را به سرعت اجرا و عملی نمایید.

• ایجاد جریان برای پی بردن به مشکلات
• از سیستم کششی برای اجتناب از تولید اضافه استفاده نمایید.
• کارها را هموار نمایید (Heijunka)
• در صورت بروز مشکلات کیفیتی متوقف شوید(Jidoka)
• استاندارد سازی وظایف برای بهبود مستمر
• استفاده از کنترل چشمی: هیچ مشکلی نباید پنهان بماند
• تنها استفاده از تکنولوژی های قابل اطمینان و آزمایش شده

• تصمیمات مدیریتی را بر اساس فلسفه و نگرش بلند مدت بگیرید

مباحثی که در اصل اول رویکرد تویوتا نسبت به سایر اصول گفته شده مطرح می شوند شامل نگرش ایجاد ارزش برای ذی نفعان سازمان و مسئولیت پذیری و اعتماد سازی در منابع انسانی می شوند.

1- رویکرد ایجاد ارزش برای ذی نفعان سازمان
بزرگترین کمک تویوتا به شرکت های دیگر، ایجاد یک نمونه واقعی از سازمانی است که با به کارگیری ابزارهای مناسب در محیط رقابتی و رکود اقتصادی موجود، سوددهی بالایی داشته باشد. بسیاری از شرکتها در ملاقات با مدیران تویوتا به نتیجه مشابهی رسیدند که در تویوتا هدفی والاتر از کسب درآمد وجود دارد. آنها احساس می کردند ماموریتی بزرگ در شرکت دارند و با پیشرفت به سوی آن هدف می توانستند خوب را از بد تشخیص دهند. نگرش بلند مدت مدیران تویوتا این است که کار را تا آنجا که می توانید برای شرکت، منابع انسانی، مشتری و جامعه درست انجام دهید. احساس شدید مسئولیت نسبت به مشتری، منابع انسانی و جامعه بنیاد تمام اصول تویوتا را تشکیل می دهد که این بر گرفته از فلسفه ای قوی است، که ریشه در روانشناسی دارد.

طبق سوالی که از مدیران و مجریان تویوتا پرسیده شد که چرا تویوتا هنوز هم بدون رقیب در تجارت باقی مانده است پاسخ همه آنها یکسان بود:
« هدف شرکت رسیدن به پول نیست و ما درصدد افزایش سهام و اوراق بهادار و یا کارهایی از این قبیل نیستیم. هدف این است که در آینده بتوانیم به گونه ای سرمایه گذاری مجدد نماییم که مداوم باشد. هدف از سرمایه گذاری کمک به جامعه و مردم است. البته این بدان معنی نیست که افت قیمت برای تویوتا اهمیت ندارد».

تویوتا هیچگاه به خاطر کاهش قیمت و ضرر، کارمندانش را اخراج نمی کند در صورتی که اکثر سازمان ها در چنین شرایطی نیروی کار خود را به راحتی اخراج می کنند. مدیران تویوتا در تاریخچه و سوابق شرکت از جایگاه خود آگاه هستند. آنها با هدف فلسفه بلند مدت پیش می روند تا شرکت را به سطحی برتر برسانند. شرکت همانند ارگانیسمی است که خودش را پیوسته بهبود می بخشد و به طور ثابت و مداوم از نیروی کار خود حمایت و پشتیبانی می نماید تا بتوانند رشد کرده و قدرتمند باقی بماند. نقطه آغازین تویوتا در تجارت ایجاد ارزش برای ذی نفعان سازمان است.

2- از دیگر نگرش های بلند مدت سازمانی در شرکت تویوتا، « ایجاد اعتماد و اطمینان در منابع انسانی » می باشد. این نگرش را می توان در پروژه مشترکی که تویوتا با شرکت جنرال موتور انجام داد به خوبی مشاهده نمود. در این پروژه، تولید ناب به طور موفقیت آمیزی در یک کارخانه از هم گسیخته با فرهنگ سنتی جنرال موتور و با روابط نامناسب بین مدیریت و کارگران پیاده شد. کلید این موفقیت، اعتماد و اطمینان به منابع انسانی بود. تویوتا پیشنهاد کرد کارخانه تولید کامیون در کالیفرنیا که جنرال موتور در سال 1982 آن را بسته بود دوباره با اصول رویکرد تویوتا تحت رهبری جدید تویوتا راه اندازی کند، کارخانه قدیمی در سال 1984 دوباره گشوده شد. دو سال بعد این کارخانه از کلیه کارخانه های جنرال موتور در آمریکای شمالی در زمینه تولید، کیفیت و کاهش موجودی سبقت گرفت.

طبق اصل اول، در نگرش بلند مدت تولید ناب علاوه بر ایجاد اعتماد و اطمینان در منابع انسانی، احترام متقابل نیز مورد توجه قرار گرفته است. سرمایه گذاری های تویوتا براساس بودجه های فصلی نیست بلکه براساس میزان احترام به مشتری و منابع انسانی می باشد. شناخت نیروی کار ماهر و متعهدی که می تواند کیفیت را بالا برده و اتلافات را کاهش دهد، از طریق اصول تولید ناب صورت پذیرفت. احترام متقابل مسئله ای است که در طولانی مدت سوددهی دارد. تویوتا بارها با تکیه و اعتماد به منابع انسانی خود، صنایع رو به زوال را نجات بخشیده است.

تفکر تویوتا در زمینه مسئولیت پذیری در سازمان در سال 2001 بدین گونه تشریح شد: « در تلاش هستیم که مستقلاً برای خود تصمیم بگیریم، با اتکاء به نفس و اعتماد به قابلیت هایمان عمل کنیم. برای تثبیت و حفظ بهبود در مهارت هایمان مسئول هستیم. این طرز تفکر ما را در ایجاد ارزش افزوده توانمند می سازد».

تویوتا اولین شرکت خودروسازی در ژاپن بود که بدون کمک گرفتن از شرکت های خودروسازی پیشرفته اروپایی و امریکایی، تولیداتش را توسعه بخشید. تویوتا بدون مدد خواستن از سازمان های خارجی و کاملاً متمایز از حیث سخت افزاری و متکی بر مدیریت منابع انسانی خویش، یک سازمان متمایز در ژاپن محسوب می شود.

براساس این مقایسه که بین تحولات دو شرکت خودروسازی نیسان و تویوتا صورت گرفت این نتیجه حاصل شد که تویوتا همواره مسیر اتکا به نفس را انتخاب کرده و به اصل « بیایید خودمان آن را انجام دهیم » معتقد بود تا اینکه به شرکای خارجی خود تکیه کند. مثلاً زمانی که تویوتا تصمیم به تولید خودروهای لوکس گرفت، شرکت بی.ام.و را نخرید بلکه به منظور درک ماهیت خودروی لوکس، از ابتدا ماشین لوکس خود یعنی لکسوس را ساخت.

هدف تویوتا این نیست که کالایی با کیفیت بسازد تا آن را به خوبی بفروشد و برای صاحبان خود کسب درآمد نماید. این وسیله ای برای رسیدن به ماموریت نهایی است. ماموریت نهایی تویوتا شامل سه بخش کلی می باشد:
1- کمک به رشد اقتصادی کشور در هر کجا که واقع شده باشد ( سهامداران خارجی)
2- کمک به استحکام، تثبیت و عملکرد خوب اعضا ( سهامداران داخلی)
3- کمک به رشد کلی تویوتا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله ساختمان داده در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ساختمان داده در pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ساختمان داده در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ساختمان داده در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ساختمان داده در pdf :

ساختمان داده

تعریف : ساختمان داده، کلاسی است که جهت سازماندهی داده ها مورد استفاده قرار می گیرد و از عملیات مختلف قابل اجرا بر روی این داده ها، پشتیبانی می نماید.

معمول ترین و آشنا ترین ساختمان داده، آرایه است که شامل مجموعه ای از داده ها است که پشت سر هم قرار گرفته اند و از طریق یک اندیس مشخص قابل دسترسی هستند.

قبل از شروع این قسمت، مطالب مورد بررسی در مجموعه شش قسمتی مربوط به ساختمان داده را مرور می کنیم تا هدف نهایی از این سری مطالب برای شما مشخص گردد.

 

در قسمت اول، نگاهی بر اهمیت ساختمان داده ها و چگونگی تاثیر آنها بر کارآیی یک الگوریتم خواهیم کرد. برای تعیین تاثیر کارآیی یک ساختمان داده بر روی یک الگوریتم، لازم است تا کلیه عملیات موجود در ساختمان داده به دفت مورد بررسی قرار گیرند. در ابتدا تمرکز خود را بر روی دو ساختمان داده آرایه و لیست جمع می کنیم، چراکه با این دوساختمان داده از قبل آشنایی داشته و می توانیم راحت تر به آنالیز انها بپردازیم. برای آنالیز کارآیی آنها، به بررسی عملیات موجود در هر یک از آنها و کارآیی هر یک از این عملیات خواهیم پرداخت.

 

در قسمت دوم ، به بررسی صف (Queue) و پشته (Stack) خواهیم پرداخت. همانند لیست

ها، صف و پشته نیز مجموعه ای از داده ها هستند و این دو ساختمان داده در .Net Framework Base Class Library وجود دارند. بر خلاف لیست، که اعضای آن به هر ترتیبی قابل دسترسی هستند، دسترسی به اعضای صف و پشته تنها از طریق ترتیبی خاص قابل دسترسی است. سپس به بررسی چند برنامه و طریقه پیاده سازی صف و پشته خواهیم پرداخت و پس از آن Hashtable ها را مورد بررسی قرار می دهیم. Hashtable ها امکان دسترسی به عناصر را بصورت مستقیم فراهم می نمایند (همانند آرایه یا ArrayList ها) ولی اندیس مورد استفاده در آن کلیدهایی رشته ای هستند. (String Keys)

 

هر چند ساختمان داده هایی مانند آرایه و لیست، برای دسترسی مستقیم به داده ها در زمانیکه با حجم زیادی از داده ها سر و کار داریم بسیار مفید هستند، این ساختمان داده ها برای جستجو درون داده ها، از بهینگی کمتری برخوردارند. در قسمت سوم، به بررسی ساختمان داده درخت جستجوی دودویی (Binary Search Tree) می پردازیم که روشی مناسب و بهینه برای جستجوی داده های موجود در یک مجموعه است.

 

اگرچه استفاده از درخت جستجوی دودویی باعث کاهش زمان جستجو می شود، اما دارای نواقص و کاستی هایی نیز می باشد. در قسمت چهارم، به بررسی SkipList ها می پردازیم که ترکیبی از درختهای دودویی و لیست های پیوندی (Linked List) است.

در قسمت پنجم، به بررسی ساختمان داده هایی پرداخته می شوند که می توانند نشان دهنده گراف (Graph) باشند. یک گراف مجموعه ای از گره ها (Nodes) است که هر یک از آنها با لبه هایی (Edge) به گره های دیگر متصل شده اند. برای مثال، نقشه شهرها را میتوان با یک گراف پیاده سازی کرد که در آن شهرها همان گره ها و راه ها و اتوبانهای بین شهرها نشان دهنده Egde ها می باشند. بسیاری از مسایل دنیای واقعی با استفاده از مفهوم گرافها بطور انتزاعی قابل پیاده سازی هستند.

نهایتاً در قسمت ششم، به بررسی ساختمان داده هایی می پردازیم

که نشان دهنده Sets و Disjoined Sets هستند. Set ، مجموعه ای است از داده ها که بدون هیچ گونه ترتیبی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. Disjoined Set ، مجموعه ای از Set هاست که هیچ عنصر مشترکی با یکدیگر ندارند. این دو مفهوم در پیاده سازی برنامه های امروزه کارآیی زیادی دارند و در قسمت ششم به بررسی و نحوه استفاده از آنها خواهیم

پرداخت.

آنالیز کارآیی ساختمان های داده

هنگامیکه با یک مسئله برنامه نویسی مواجه می شویم، اغلب برنامه نویسان و طراحان نرم افزار به دنبال پیدا کردن و طراحی الگوریتمی هستند تا بتوانند بواسطه آن کارآیی

برنامه خود را افزایش داده و نیازهای کاربر را به بهترین شکل ممکن برآورده نمایند. از دید یک کاربر نرم افزار نیز مفید بودن برنامه اهمیت دارد و کمتر کسی پیدا می شود که

به الگوریتم پشت پرده مورد استفاده در برنامه اهمیت دهد. اما استفاده از یک الگوریتم قوی و کارآ در زمینه برنامه یا نرم افزاری که تولید می شود، می تواند نقش بسیار مهمی در افزایش کارآیی برنامه داشته باشد. بعنوان مثال، جستجو درون یک آرایه را در نظر بگیرید. با استفاده یک الگوریتم جستجوی ساده و عادی، به تعداد اعضای موجود در آرایه باید عمل جستجو انجام گیرد. با استفاده از درخت جستجوی دودویی یا SkipList ها، مدت زمان ج

ستجو برای یک عنصر نسبتی لگاریتمی با تعداد اعضای موجود در آرایه پیدا می کند و باعث کاهش زمان جستجو می شود. زمانیکه در انبوهی از داده های بخواهیم به جستجو بپردازیم، نوع الگوریتم و ساختمان داده مورداستفاده بسیار می تواند در زمان اجام جستجو موثر باشد، بطوری که می توان اختلاف آنرا بر حسب ثانیه و حتی دقیقه حس نمود.

اگرچه ساختمان داده مورد استفاده در یک الگوریتم به شدت می تواند کارآیی آن را تحت تاثیر قرار دهد، اما روشهای دقیق و مناسبی نیز برای مقایسه و بدست آوردن این کارآیی باید وجو داشته باشند. مسئله ای که برای ما بعنوان یک طراح نرم افزار یا برنامه نویس می تواند اهمیت داشته باشد، کارآیی ساختمان های داده مختلف به هنگام افزایش حجم داده ها است. و این بدان معناست که برای هر عنصر جدیدی که وارد ساختمان داده ما می شود، زمان کار الگوریتم ما به ه شکلی تحت تاثیر قرار می گیرد.

به مثال زیر توجه کنید، فرض کنید باید برنامه ای بنویسید که آرایه ای از رشته ها را بعنوان ورودی دریافت نماید که این آرایه حاوی نام تعدادی فایل است. وظیفه برنامه شما اینست که درون این آرایه به دنبال فایلی با پسوند خاصی بگردد. نمونه ساده این برنامه می تواند بشک زیر باشد :

public bool DoesExtensionExist(string [] fileNames, string extension)

{

int i = 0;

for (i = 0; i < fileNames.Length; i++)

 

if (String.Compare(Path.GetExtension(fileNames[i]), extension, true) == 0)

return true;

return f

alse; // If we reach here, we didn’t find the extension

}

}

به نگاهی دقیق تر به این برنامه، متوجه می شوید که در بدترین حالت، یعنی زمانیکه فایل مورد نظر در آرایه وجود نداشته باشد و یا وجود داشته باشد اما در آخرین خانه آرایه جای داشته باشد، باید تمامی عناصر آرایه را یکبار مورد بررسی و جستجو قرار دهیم. برای آنالیز مسائل، بطور مثال برای آنالیز مرتب سازی عناصر آرایه (Sort)، به شکل زیر باید فکر کنیم : ” فرص می کنم آرایه ای با n عنصر دارم، اگر عنصر دیگری به این آرایه اضافه کنم n+1 عنصر خواهم داشت، در این حالت زمان اجرای برنامه من چقدر خواهد شد؟ ” . توجه نمایید که کلمه “زمان اجرا ” یا Running Time عملا به معنا محاسبه دقیق زمان اجرا برنامه نیست، بلکه محاسبه تعداد مراحل و زمان اجرای این مراحل برای یک عمل خواسته شده است. برای مثال در مورد آرایه، تعداد مراحل به تعداد دفعات دسترسی به عناصر آرایه است. برای جستجو درون یک آرایه، در صورتیکه n+1 عنصر در آرایه داشته باشیم، باید n+1 بار مقدار مورد نظر خود را با عناصر آرایه مقایسه نماییم. از اینرو می گوئیم مدت زمان جستجو درون یک آرایه بطور خطی با تعداد عناصر موجود در آرایه رابطه مستقیم دارد.

این روش آنالیز که در اینجا مطرح گردید، به روش آنالیز آسیمپوتیک (Asymptotic A

nalyze) معروف است. روش علامتگذاری که در این روش آنالیز مورد استفاده قرار می گیرد، به روش نشانه گذاری O (Big-Oh Notation) معروف است. برای نشان دادن کارآیی جستجو در آرایه غیر مرتب با استفاده از این روش نشانه گذاری، بشکل زیر عمل می شود O(n) که نشان دهنده رابطه زمان با تعداد اعضا است. بدین ترتیب با استفاده از O(n) برای نشان دادن کارآیی یک ساختمان داده، این مفهوم بدست می آید که رابطه ای خطی و مستقیم بین افزایش تعداد اعضای از n به n+1 و زمان انجام عملیات وجود دارد. بدین ترتیب علامت O ن

شان دهنده روش نشانه گذاری و روش آنالیز کارآیی است و n نشان دهنده چگونگی افزایش مراحل پردازش عمل بسته به تعداد عناصری است که می خواهند مورد پردازش قرار گیرند.

برای محاسبه زمان اجرای یک قطعه کد با استفاده از O-Notation یا همان Asymptotic Analyze می توان از چند مرحله ساده زیر استفاده نمود :

1- بدست آوردن مراحلی که زمان اجرای یک الگوریتم را شکل می دهند. همانطور که قبلاً ذکر شد، این مراحل برای یک آرایه، خواندن و نوشتن یا همان دسترسی به عناصر آرایه است و این مراحل برای ساختمان های داده ای دیگر متفاوت خواهد بود. باید توجه داشته باشی

د که برای آنالیز کارآیی یک ساختمان داده، تنها به مراحلی که توسط خود ساختمان داده ی مورد نظر انجام می شود توجه می گردد و عملیات ساده ای که توسط کامپیوتر انجام می شوند را در این محاسبه به حساب نمی آوریم. برای مثال در کد بالا، برای محاسبه کارآیی تنها به تعداد دفعات لازم برای دسترسی به عناصر آرایه توجه کرده و به زمان های لازم جهت ایجاد متغیرها و با زمان محاسبه تساوی دو رشته اهمیت نداده ایم.

2- خطهایی از برنامه که در الگوریتم شما تاثیر دارند و می خواهید کارآیی

را برای آنها محاسبه کنید را پیدا کرده و در کنار آنها عدد 1 قرار دهید.

3- اگر این خطوط که آنها را با عدد 1 مشخص کرده اید خود یک حلقه تکرار هستند، بجای عدد 1 در کنار آنها عدد معادل بیشترین تعداد تکرار حلقه را قرار دهید. اگر در جایی حلقه تو در تو دارید، باید از ضرب بیشترین تعداد دفعات تکرار حلقه ها استفاده کنید.

4- بزگترین عدد نوشته شده را پیدا کنید. این عدد زمان اجراست.

حال برای روشتن تر شدن موضوع همین مراحل را برای کد نوشته شده در بالا اجرا میکنیم. در کد نوشته شده در بالا، مراحل مورد نظر برای ما، تعداد دفعات دسترسی به عناصر آرایه است. با توجه به کد و با توجه به مرحله 2، تنها در یک خط کد، دسترسی به عناصر آرایه وجود دارد، پس عدد 1 را در کنار این خط قرار می دهیم. با توجه به مرحله 3، این خط در یک حلقه تکرار قرار دارد و این حلقه n با تکرار می شود که n تعداد عناصر آرایه است. طبق مرحله 3، عدد 1 را پاک کرده و بجای آن n در کنار این خط قرار می دهیم. N بزرگترین مقدار نوشته شده است از اینرو زمان اجرا O(n) است.

O(n) یکی از صدها زمان اجرای موجود در آنالیز Asymptotic است. برخی دیگر از زمانهای اجرا عبارتند از O(log2 n), O(n log2 n), O(n2), O(2n) و ;. بدون اینکه وارد جزئیات پیچیدگیهای ریاضیاتی Notation_O شویم، بیان میداریم که هرچه مقدار داخل پرانتز در این آنالیز کوچکتر باشد، عملیات بر روی ساختمان داده کارآمدتر است. برای مثال ساختمان داده ای که زمان اجرای آن O(log n) است به مراتب کارآمدتر از ساختمان داده ایست که زمان اجرای آن O(n) است. چراکه log n < n

نکته : برای یادآوری باید بگویم که loga b = y روش دیگری برای نمایش ay = b است. از اینرو log2 n رشد کندتری نسبت به n دارد، چراکه اگر n=8 فرض کنیم، log2 n = 3 می شود در حالیکه n=8 است. در قسمت سوم از این سری مطالب، با درخت های جستجوی دودویی

آشنا می شویم که زمان اجرایی آنها O(log2 n) است.

زمان اجرای Asymptotic و الگوریتمهای دنیای واقعی

زمان اجرای Asymptotic روشی برای محاسبه کارآیی الگوریتم در زمانی است که تعداد عناصر مورد نظر آن به سمت بینهایت میل می کند. هنگامیکه گفته می شود زمان اجرایی یک الگوریتم از الگوریتم دیگر بیشتر است، از لحاظ ریاضی بدین معناست که مراحل اجرایی و زما

ن اجرایی این مراحل در الگوریتم زمان بر بیشتر از الگوریتمی است که زمان اجرایی کمتری دارد. اما باید توجه کرد که در مواردی، الگوریتم هایی با مراحل اجرایی کم ، با اینکه دارای زمان اجرایی بالایی هستند، از الگوریتمهایی که زمان اجرایی پائین تری دارند، سریعتر اجرا می شودند. همانطور که گفته شد این امر معمولا در مواردی صادق است که الگوریتمی که زمان اجرایی آن بالاست، دارای مراحل بسیار کمی باشد.

بعنوان مثال، الگوریتمهای بسیار زیاد و متفاوتی برای مرتب سازی آرایه ها وجود دارد و هر یک از آنها دارای زمان اجرایی متفاوتی هستند. یکی از ساده ترین و بدیهی ترین الگوریتمهای مرتب سازی (Sort) الگوریتم مرتب سازی حبابی یا Bubble Sort است. زمان اجرایی این الگوریتم O(n2) است که این مقدار خاطر وجود دو حلقه تودرتو در این الگوریتم بوجود آمده است. در مقابل الگوریتم دیگری به نام Merge Sort وجود دارد که زمان اجرایی آن O(n log2 n) است. زمان اجرایی Merge Sort به مراتب کمتر از زمان اجرایی Bubble Sort است. اما برای آرایه هایی با تعداد عناصر کم، زمان اجرایی Bubble Sort کمتر از زمان اجرای Merge Sort است ! از آنجائیکه Merge Sort از یک ساختار بازگشتی استفاده میکند و نیز نیم آرایه Sort شده را در انتها با یکدیگر ادغام می نماید، در مورد آرایه های کوچک کارآیی چندانی ندارد و چون Bubble Sort تنها از جابجا کرد

ن عناصر مجاور آرایه استفاده می کند، از اینرو برای آرایه ها کوچک الگوریتمی مناسب تر است. (لطفاً در صورتیکه در مورد الگوریتمهای Sort سوال و یا مشکلی دارید حتما به من ایمیل بزنید) نهایتاً، مراحل کاری Merge Sort از Bubble Sort کمتر است اما از آنجائیکه وزن ای

ن مراحل بالاست (هر مرحله احتیاج به زمان پردازشی بالایی دارد) از اینرو برای آرایه هایی عظیم مفید است. حال آنکه برای آرایه هایی با حجم کم الگوریتم Bubble Sort مناسب تر است. پس علاوه بر توجه به زمان اجرایی یک الگوریتم، توجه به موارد استفاده و حجم داده مورد نظر نیز موثر است.

آرایه : ساختمان داده ای خطی، همگون، با امکان دسترسی مستقیم

آرایه ها یکی از ساده ترین و پر استفاده ترین ساختمانهای داده هستند که در تمامی زبانهای برنامه سازی دارای ویژگیهای مشترکی هستند :

• محتویات آرایه در یک فضای حافظه پیوسته ذخیره می شود

• تمامی عناصر یک آرایه باید از یک نوع یا از یک نوع مشتق شده باشند. از اینرو به آرایه ، ساختمان داده ای همگون گفته میشود.

• دسترسی به عناصر آرایه بصورت مستقیم و از طریق اندیس است.

عملیات متدوالی که بر روی آرایه ها انجام میشود نیز بشرخ زیر است :

• تخصیص

• دسترسی

 

در زبان C# هنگامیکی آرایه ای ایجاد میشود، مقدار پیش فرض تهی (Null) برای آن در نظر گرفته میشود. برای مثال خط زیر آرایه تهی BoolArray را ایجاد میکند :

bool[] BoolArray;

قبل از اینکه بتوانیم از آرایه ها استفاده کنیم، می بایست نمونه ای از آن را ایجاد نماییم تا بتوانیم عناصر مورد نظر را در آن ذخیره کنیم :

arrayName = new arrayType[allocationSize];

این خط از کد، باعث تخصیص فضای پیوسته ای از حافظه در CLR-Man

aged Heap به اندازه تعداد allocationSize از arrayType میشود. (برای مثال اگر فضای مورد نیاز برای ذخیره سازی متغیری از نوع int برابر 2 بایت باشد، برای آرایه ای که allocationSize آن 5 است، به 10 بایت حافظه نیاز است.) اگر arrayType از انواع مقداری (Value Type) باشد، آنگاه مقادیری از نوع arrayType و به تعداد allocationSize ایجاد میشود. (این مقادیر ایجاد شده unboxed هستند.) در صورتیکه arrayType از انواع مرجعی (Reference Type) باشند، آنگاه مرجع هایی از نوع arrayType و به تعداد allocationSize ایجاد میگردند. (در صورتیکه تفاوت بین انواع مرجعی و مقداری و فرق بین پشته و heap را نمیدانید، به درک انواع رایج در .Net مراجعه نمایید.)

برای درک چگونگی نگهداری عناصر آرایه توسط .Net Framework ، به مثال زیر توجه نمایید :

bool [] booleanArray;

FileInfo [] files;

booleanArray = new bool[10];

files = new FileInfo[10];

 

در اینجا، آرایه booleanArray از نوع System.Boolean است در حالیکه آرایه files از نوع مرجعی System.IO.FileInfo میباشد. شکل زیر وضعیت CLR-Managed Heap را پس از اجرای این چند کد به نمایش در می آورد :

 

باید به این نکته نیز توجه نمایید که 10 عنصر موجود در آرایه Files، مرجع هایی به نمونه هایی از FileInfo هستند.

در .Net تمامی عناصر آرایه امکان نوشته شدن و نوشتن بر آرایه را دارند. نحوه دسترسی به عناصر آرایه به فرم زیر است :

// Read an array element

bool b = booleanArray[7];

// Write to an array element

booleanArray[0] = false;

 

زمان اجرایی دسترسی به یک آرایه را بصورت O(1) نشان می دهیم، زیرا زمانی ثابت است. این به معنی آنست که، هر چقدر هم که عناصر آرایه زیاد باشند، زمان دسترسی به یک عنصر یکسان و ثابت است. علت ثابت بودن این زمان آنست که، عناصر آرایه بصورت متوالی در خانه های حافظه قرار می گیرند و به هنگام دسترسی به یک عنصر تنها کافی است تا نقطه شروع آرایه، طول عناصر آرایه و اندیس عنصر مورد نظر را داشته باشیم. در این حالت دسترس

نکته قابل توجه دیگر آنست که، در کدهای مدیریت شده، زمان دسترسی به عناصر آرایه اندکی با آنچه گفته شد متفاوت است. برای مثال در .Net ، با هر درخواست برای دسترسی به عنصر یک آرایه، CLR اندیس مورد نظر را نیز چک میکند تا این اندیس درون آرایه قرار داشته باشد. درصورتیکه اندیس موزد نظر خارج از آرایه باشد، استثنای IndexOutOfRangeException ایجاد میشود. (برای مثال اگر آرایه ای با 10 عنصر داشته باشیم و اندیس دسترسی به عنصر آرایه را 15 در نظر بگیریم، این استثناء رخ خواهد داد، چراکه اندیس مورد نظر خارج از مرزهای (Bound) آرایه است.) این کنترل باعث می شود تا به هنگام استفاده از آرایه ها مطمئن باشیم که به اشتباه وارد قسمت دیگری از حافظه نشده ایم. (برای مثال در برخی از نسخه های کامپایلر C این کنترل صورت نمی گیرد و شما می توانید به عنصر یازدهم یک آرایه ده عنصری دسترسی پیدا کنید !!! در این حالت اتفاقی که رخ می دهد آنست که، کامپایلر به اشتباه محتویات خانه ای از حافظه را به شما نشان میدهد که اصلا جزو آرایه مورد نظر نیست. این امر باعث بروز اشکالات فراوانی برای برنامه نویس به هنگام تست برنامه میشود. چراکه محتویات خانه ای از حافظه که به اشنباه اندیس دهی شده است، ممکن است تاثیرات نامطلوب و غیر قابل پیش بینی بر روی نتیجه برنامه داشته باشد و بررسی و کنترل منبع این خطا بسیار دشوار است.) توجه نمایید که انجام این کنترل باعث تغییر زمان اجرایی دسترسی به عناصر آرایه (O(1)) نمیشود چراکه با افزایش تعدا عناصر آرایه این زمان تغییر نمیکند.

نکته : انجام چنین کنترلی بر روی اندیس دسترسی به عناصر آرایه، باعث افزایش کار

آیی در برنامه هایی میشود که بطور عظیمی با آرایه ها و دسترسی به عناصر آنها سروکار دارند. در کدهای مدیریت نشده (Unmanaged Code) امکان غیر فعال کردن این کنرل بر روی اندیس آرایه وجود دارد. برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوانید به فصل چهاردهم از کتاب “Applied Microsoft .Net Framework Programming” نوشته Jeffrey Richter مراجعه نمایید.

بهنگام کار با آرایه ها ممکن است نیاز به افزایش تعداد عناصر آرایه داشته باشیم. برای انجام چنین کاری لازم است تا نمونه جدیدی از آرایه مورد نظر را با طول جدید ایجاد کرده و عناصر آرایه فعلی را در آرایه جدید کپی نمایید. نمونه ای از کد مورد نظر برای اجرای چنین عملی در زیر آمده است :

// Create an integer array with three elements

int [] fib = new int[3];

fib[0] = 1;

fib[1] = 1;

fib[2] = 2;

// Redimension message to a 10 element array

int [] temp = new int[10];

// Copy the fib array to temp

 

fib.CopyTo(temp, 0);

// Assign temp to fib

fib = temp;

 

پس از اجرای آخرین خط در کد بالا، آریه fib به یک آریه ده عنصری اشاره میکند. عناصر 3 تا 9 این آرایه جدید مقدار پیش فرض Int32 یعنی صفر را دارا خواهند بود.

آرایه ها یکی از بهترین ساختمان های داده برای نگهداری مجموعه ای از داده های همگون است که باید بطور مستقیم مورد دسترسی قرار گیرند. جستجو درون یک آرایه نا مرتب، زمان اجرای خطی دارد. توجه نمایید، در صورتیکه آرایه ای مرتب شده را مورد جستجو قرار دهیم، زمان اجرای جستجو به O(log n) تغییر پیدا خواهد کرد که زمانی نزدیک به زمان اجرایی درخت جستجوی دودویی است. توجه نمایید که در .Net ، کلاس Array دارای متد BinarySearch() است که با استفاده از آن میتوان به جستجوی باینری درون آرایه مرتب شده پرداخت.

نکته : همانطور که میدانید .Net Framework از آرایه های چند بعدی نیز پستیبانی مینماید. از آنجائیکه زمان اجرای جستجو درون آرایه تک بعدی برابر با O(n) است، زمان اجرای جستجو در یک آرایه k بعدی برابر با O(nk) خواهد بود. توجه کنید که در اینجا n تعداد عناصر آرایه در هر بعد است و منظور از n تعداد کل عناصر موجود در آرایه نیست.

ساخت ساختمان داده ای مطمئن، کارآ و قابل استفاده مجدد

هنگامیکه میخواهیم ساختمان داده ای را برای مسئله ای خاص ایجاد نمائیم، ویژگیهای داخلی ساختمان داده در اغلب موارد، امکان شخصی سازی برای منطبق شدن با مسئله ما را فراهم مینماید. برای مثال فرض کنید میخواهید برنامه ای برای محاسبه حقوق

کارکنان خود ایجاد نمایید. در این برنامه یکی از ساختمان داده های مورد نیاز میتواند آرایه Employee باشد. در عین حال شما نمی خواهید برای ورود هر کارمند جدید به شرکت، طول آرایه را تغییر دهید. از اینرو می توانید ساختمان داده ای شخصی تولید کنید که بصورت داخلی از یک آرایه استفاده می کند و کارآیی آن را افزایش میدهد. برای مثال میتوان به تواناییهای آرایه، قابلیت افزایش حجم و جتسجو را اضافه کرد.

ایجاد چنین ساختمان داده ای آنچنان می تواند مفید باشد که م

مکن بخواهید از آن در برنامه های دیگر خود نیز استفاده نمایید. اما این ساختمان داده برای استفاده در برنامه های دیگر مفید نیست چراکه تنها عناصری از نوع Employee را میپذیرد. یک روش برای انعطاف پذیر کردن ساختمان داده مورد نظر آنست که بجای استفاده از آرایه ای از نوع Employee، آرایه ای از نوع Object را درون ساختمان داده خود استفاده کنیم. چون تمام انواع در .Net Framework از نوع Object مشتق میشوند، از اینرو آرایه ما میتواند هر نوع خاصی را بپذیرد. با این روش میتوانیم از ساختمان داده ایجاد شده در برنامه های دیگر نیز استفاده کنیم.

در .Net Framework چنین ساختمان داده ای بطور از پیش تعریف شده وجود دارد : کلاس System.Collections.ArrayList . ArrayList درون خود از آرایه ا

ی از نوع Object استفاده کرده و امکان تغییر سایز خودکار را با افزایش تعداد عناصر مورد نیاز، فراهم مینماید. به دلیل اینکه ArrayList از آرایه ای از نوع Object استفاده می کند، از اینرو برنامه نویسان میتوانند از آن برای کار با انواع مختلف داده ای، بهره گیرند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله سوختهای گیاهی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله سوختهای گیاهی در pdf دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سوختهای گیاهی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله سوختهای گیاهی در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله سوختهای گیاهی در pdf :

سوختهای گیاهی

تاکنون تصور بر این بوده که استفاده از این نوع از سوخت، انتشار گازهاى گلخانه‌اى را کاهش داده و به حفظ محیط زیست کمک مى‌کند. اما در فوریه‌ سال جارى میلادى دو گزارش در مجله‌ علمى ساینس Science منتشر شد که مدعى خلاف این امر بود.
در یکى از این گزارش‌ها نویسنده، این اعتقاد که سوخت زیستى انتشار گاز دى اکسید کربن را کاهش مى‌دهد را زیر سئوال برده است. دکتر مجید عباس‌پور، رییس دانشکده‌ محیط زیست و انرژى در تهران نیز به زیان‌هاى استفاده از سوخت زیستى اشاره کرده و آن را جایگزین مناسبى براى سوخت‌هاى فسیلى نمى‌داند.

سوخت زیستی چیست؟
سوخت زیستى یا Biofuel نوعى از سوخت است که از منابع زیست‌توده یا Biomass به دست مى‌آید. این سوخت‌ شامل بایودیزل، اتانول مایع، متانول و سوخت‌هاى دیزل گازى مى‌شود. از منابع اولیه‌ سوخت‌‌هاى زیستى مى‌توان به ضایعات چوبى‌، تفاله‌هاى محصولات کشاورزى، نیشکر، غلات، روغن گیاهان و سبزیجات اشاره کرد.
بایو دیزل یکى از انواع سوخت‌هاى گیاهى است. بایودیزل را مى‌توان از روغن‌هاى گیاهى و چربى حیوانات تولید و از آن به جاى گازوئیل در موتورهاى گازوییلى استفاده کرد. بایودیزل از ترکیب شیمیایى روغن‌هاى گیاهى یا حیوانى با هیدروکسید سدیم و متانول ( یا اتانول ) حاصل مى‌شود.
بسیارى در اروپا به استفاده از بایودیزل روى آورده‌اند. در حقیقت از میان دیگر انواع سوخت‌هاى زیستى، بایودیزل بیشترین استفاده را در این قاره دارد.
امکان تولید سوخت زیستی در ایران
به گفته دکتر مجید عبا‌س‌پور، رییس دانشکده‌ محیط زیست و انرژى دانشگاه آزاد تهران، بایودیزل یا سوخت زیستی را می‌توان در جاهای مختلف به کار برد، از جمله در خودروها: “یکى

از کاربردهایى که به صورت گسترده دنبال آن هستند،‌ تولید سوختى است که براى احتراق موتور مناسب باشد و لذا کاربرد عمده‌اى در خودروها دارد. ولى در جاهاى دیگر مى‌توان آن را در رابطه با منابع ثابت استفاده کرد. ولى با توجه به هزینه‌اى که در حال حاضر دارد، بیشتر در خودروها استفاده مى‌شود. در بعضى از کشورها عملا دارند از آن استفاده مى‌کنند، مثل برزیل. ولى ما در ایران هنوز موردى نداریم که از این نوع سوخت، استفاده‌ عملى شود.”

او در مورد امکان تولید چنین سوختی در ایران متذکر می‌شود: “در کشور ایران مراکزى که توانمندى داشته باشند و بتوانند از این نوع سوخت استفاده کنند، مناطق جنوبى هستند که در مناطق وسیعى کشت نیشکر صورت مى‌گیرد با هدف تولید شکر.
ولى ساقه‌هاى نیشکر که اصطلاحاً به آن باگاس گفته مى‌شود و براى تولید شکر به طور مستقیم قابل استفاده نیستند و در برخى مناطق به صورت پسماند است را مى‌سوزانند که این کار درستى نیست، چون گازهایى که متصاعد مى‌کند، مناسب نیست و از طرفى خود این محصول، قابل استفاده است.
یعنى همین پسماندهاى ناشى از فرآورده‌هاى نیشکر قابل استفاده هستند که در صنعت کاغذسازى استفاده مىشود. یکى از کاربردهایش در تولید سوخت

هست.”
محاسن و مضرات سوخت زیستی
تاکنون عقیده‌ برتر جوامع علمى این بوده که مصرف سوخت‌هاى زیستى در قیاس با سوخت‌‌هاى فسیلى، عوارض منفى کمترى به دنبال دارد. اما اخیرا انتقادها و گزارش‌هایى منتشر شده که خلاف این عقیده را ترویج مى‌کند.
نخستین انتقادها بیشتر بر راه‌هاى تولید سوخت زیستى و پیامد

هاى آن متمرکز بود. مطرح شد که: روى آوردن به استفاده از اتانول که یکى از انواع سوخت‌هاى زیستى است و افزایش ناگهانى تقاضاى ذرت براى تولید این نوع سوخت، موجب شده که در برخى کشورها بهاى مواد غذایى به شدت بالا برود.
اما انتقادى که در گزارش اخیر مجله‌ ساینس مطرح شده، اندیشه‌ محورى زیست‌‌محیطى بایوفیول‌ها را به زیر سئوال برده است. محققان مى‌گویند، تبدیل جنگل‌ها و علفزاران به کشتزارهاى گیاهان مولد سوخت زیستى، میزان دى‌ اکسید کربن موجود در هوا را به شدت بالا مى‌برد.
جو فارگیونه، بومشناس و نویسنده‌ اصلى گزارش مذکور مى‌گوید: “سوزاندن جنگل‌ها و پوسیدن گیاهان موجود در آن موجب آزاد گشتن کربن ذخیره در زمین و انتشار آن در هوا به صورت گاز دى اکسید کربن خواهد شد.”
فارگیونه ادامه مى‌دهد: ” بسیارى نمى‌دانند که دى اکسید کربن موجود در زمین و گیاهان، سه برابر دى اکسید کربن موجود در هوا است. اگر بخواهیم کاهش دى اکسید کربن موجود در جو بر اثر استفاده از سوخت زیستى را محاسبه‌ کنیم،‌ باید در ابتدا حساب کنیم، چه میزان از این گاز بر اثر تبدیل زمین به زمین قابل کشت گیاه مولد این سوخت به هوا منتشر شود. “
فارگیونه در این مورد نیز محاسبه‌اى در خور توجه دارد: “از تبدیل یک هکتار علفزار به کشتزار ذرت، 110 تن گاز دى اکسید کربن به هوا متصاعد مى‌شود. فرض کنیم که یک هکت

ار زمین را به زمین قابل کشت ذرت تبدیل کردیم تا از آن اتانول که یک نوع سوخت زیستى است، به دست بیاوریم. اگر کاهش انتشار دى اکسید کربن حاصل از مصرف اتانول را در هر سال محاسبه کرده و از این 110 تن گاز آزاد شده کم کنیم، 93 سال طول مى‌کشد که به منظور کاشت درخت نخل در اندونزى اشاره کرده و مى‌گوید که خشک کردن این زمین‌ها موجب تصاعد مقدار زیادى گاز دى اکسید کربن به هوا مى‌شود.

راه‌کارهای تازه
نویسنده‌ گزارش مندرج در مجله‌ ساینس به دنبال پیدا کردن روزنه‌اى براى خروج از این بن‌بست است. فارگیونه مى‌گوید، راه حل این است که به جاى تخریب زمین‌هاى حاصلخیر، زمین‌هاى بایر و بى آب و علف را به زمین‌هاى قابل کشت تبدیل کنیم. بدیهى است که نمى‌توان در اینگونه زمین‌ها ذرت یا نخل کاشت. اما مى‌توان مانند آمریکا چمنزارانى قابل بهره‌بردارى ایجاد کرد.
فارگیونه راه‌هاى دیگرى را نیز مطرح مى‌کند. به عقیده‌ او مى‌توان از پسماندهاى گیاهى، سبوس باقیمانده‌ بعد از درو، درختانى که بر اثر طوفان از جا کنده مى‌شوند یا درختانى که آنها را به ناچار براى جلوگیرى از گسترش آتش‌سوزى جنگل‌ها قطع مى‌کنیم، استفاده کرد.

دکتر مجید عباس‌پور نیز بر استفاده از پسماندها تأکید دارد: “من فکر مى‌کنم که سوخت‌هاى گیاهى یا زیستى نمى‌توانند به عنوان عامل جایگزین سوخت‌هاى فسیلى عملا مورد توجه قرار بگیرند. یعنى اگر بنا باشد که زمین را کشت کنند، براى اینکه سوخت تولید بکنند. اما از این دیدگاه، یعنى اگر کشت را براى تولید محصولات مورد استفاده‌ انسان داشته باشیم، ولى پسماندها یا دورریزهاى کشت ا مثل ساقه‌ نیشکر یا بخش‌هاى دیگر را براى تولید سوخت استفاده کنیم، هم از نظر اقتصادى مقرون به صرفه است، هم از نظرى دیگر. چون آن  استفاده قرار بگیرد که از نظر اقتصادى هم پاسخگو است.”

انرژی ناشی از سوخت های گیاهی ( بیومس )
انرژی ناشی از سوخت های گیاهی ( بیومس )

بیومس اصطلاحی در زمینه ی انرژی است که برای توصیف یک رشته از محصولاتی که از فتوسنتز به دست می آیند، به کار می روند.

هر ساله از طریق فتوسنتز، معادل چندین برابر مصرف سالانه جهانی انرژی، انرژی خورشیدی در برگ ها، تنه ها و شاخه های درختان به صورت انرژی شیمیایی ذخیره می شود. بنابراین، در میان انواع منابع انرژی تجدیدپذیر، بیومس از جهت ذخیره ی انرژی خورشیدی منحصر به فرد است.

بیومس، بیش تر به شکل چوب، قدیمی ترین شکل انرژی برای بشر است که به عنوان سوخت برای مصرف های خانگی و صنعتی مورد استفاده قرارمی گرفته ا

ست.

استفاده از بیومس به عنوان یک منبع انرژی تجدیدپذیر، نه تنها به دلایل اقتصادی، بلکه به دلایل توسعه ی اقتصادی و زیست محیطی نیز مورد توجه است.

دستگاه هایی که از انرژی بیومس را به انرژی قابل مصرف تبدیل می کنند، در ظرفیت های کوچک و به سادگی ساخته می شوند. همچنین صنایع کشاورزی و جنگل داری که ذخیره های اصلی بیومس هستند، فرصت های اساسی را برای توسعه

ی اقتصادی مناطق روستایی فراهم می کنند.

میزان نشر مواد آلاینده ناشی از احتراق مستقیم بیومس، معمولا کم تر از سوخت های فسیلی است. به علاوه، استفاده و بهره برداری تجاری از بیومس، می تواند مشکلات مربوط به انهدام زباله ها در سایر صنایع از جمله جنگل داری و تولید چوب و کاغذ، فراوری مواد غذایی، و به خصوص ضایعات جامد شهری را حذف یا کاهش دهد.

مزیت ها:
1- گرایش کشورها به تولید و توسعه سوخت های گیاهی می تواند منجر به رونق بخش کشاورزی شود. خصوصاً در کشورهایی که محصولات کشاورزی آنها تاکنون قابل رقابت با بازار دنیا نبوده اند.
2- افزایش اشتغال و استفاده از تولیدات داخلی. برای مثال در کشور برزیل با اینکه تولید الکل مورد نیاز جهت اتانول در مقایسه با قیمت نفت خام مقرون به صرفه نیست، ولی به علت ایجاد اشتغال بالا در این صنعت همچنان این کشور به تولید این ماده ادامه می دهد. بر اساس آمارها در این کشور این صنعت 350 هزار فرصت شغلی درست کرده است که تحولی اساسی در حوزه انرژی محسوب می شود.
3- با توجه به آنکه از احتراق سوخت های سبز به میزان 60 درصد کمتر از سوختهای فسیلی دی اکسید کربن تولید می شود و همچنین دیگر ذرات آلاینده ساطع شده از آنها کمتر از استفاده های مشابه در سوختهای فسیلی است لذا از آنها به عنوان سوخ

تهای تمیز نام برده می شود که می تواند به پاکیزگی محیط زیست کمک کند.
4- بازیافت انرژی از زباله های شهری می تواند انگیزه ای

برای ثبت اصولی سیستم دفع زباله در شهرها باشد. به گفته کارشناسان در ایران حدود 40 تا 50 هزار تن زباله شهری در روز تولید می شود و با توجه اینکه از هر 15 کیلوگرم زباله شهری، یک متر مکعب بیوگاز بدست می آید، می توان حدود 841 پتاژول انرژی در روز از زباله های شهری ایران بدست آورد. هم اکنون در دو شهر مشهد و شیراز سیستم دفن اصولی زباله به منظور تولید بیوگاز نصب شده است و سازمان انرژی های نو ایران وابسته به وزارت نیرو از آن حمایت می کند.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که با وجود همه محدودیت هایی که برای تولید سوخت های بیولوژیکی وجود دارد، با این حال برنامه های گسترده ای در سطح دنیا جهت توسعه این صنعت و جایگزینی تدریجی سوختهای فسیلی در حال انجام است که در زیر به نمونه هایی از آن اشاره می شود.
– بر اساس گزارشهای خبری، وزارت نیروی ایالات متحده 250 میلیون دلار جهت ایجاد مراکز انرژی طبیعی سرمایه گذاری می کند که در راستای سرعت بخشیدن به تحقیقات پایه ای در زمینه ایجاد الکل اتیلیک سلولزیک و دیگر سوخت های مشتق شده از فرآورده های فرعی گیاهی صورت می گیرد. همچنین دولت آمریکا در نظر دارد ظرف 10 سال آینده مصرف نفت خود را تا 20 درصد کاهش دهد و بجای آن از اتانول استفاده کند. بنا بر قانون سیاست انرژی س

ال 2005 این کشور، که خواستار برنامه های جدید جهت ارتقاء تکنولوژی و کاهش هزینه تولید سوخت طبیعی است، باید تا سال 2012، 4/28 میلیارد لیتر در سال سوخت تجدیدشدنی اتانول به ذخیره سوختی ایالات متحده اضافه شود.صرفی کشورهای خود به میزان 75/5 درصد از سوخت های گیاهی استفاده کند و همچنین تا سال2030 این کشورها درنظر دارند 30 درصد کل انرژی مصرفی خود را با منابع تجدیدپذیر انرژی نظیر سوختهای گیاهی جایگزین کنند. در کشور آلمان هم اکنون در بسیاری از اییستگاههای پمپ بنزین، هم بنزین و هم بیودیزل عرضه می شود که بیودیزل با قیمت پایین تری به فروش می رسد.
– در گزارشی از دپارتمنت کشاورزی آمریکا آمده است که در اروپا سالانه یک میلیون و سیصد هزار تن روغن نخل استفاده صنعتی دارد که یک میلیون تن آن برای سوخت بکار می رود. که این سوخت بیشتر برای تولید برق در نیروگاه ها بکار می رود.
– کشور سوئد در نظر دارد که تا سال 2050 میلادی، 40 درصد از بازار خودرو خود را به استفاده از بیوگاز مجهز کند که آن را از فرآیند سینیتیک بر روی چوب فراهم می کند.
– در کشور انگلیس شرکتهای دست اندرکار فعالیت های انرژی مانند شرکت های نفتی و نهادهای عرضه کننده نفت موظف شده اند که 5 درصد از فروش سوختهای جاده ایی خود را به سوخت های تجدیدپذیر اختصاص دهند.
– شرکتهای دایملر کرایسلر، پنجمین تولید کننده بزرگ خودرو در جهان، به ترویج استفاده از سوختهای گیاهی می پردازند.
– دولت مالزی قصد دارد با ساخت کارخانه های جدید 100 هزار تن سوخت گیاهی تولید کند. مالزی بزرگ ترین تولیدکننده روغن نخل در دنیا است و قصد دارد تا سال 2008 با استفاده از این مزیت بخش اعظمی از سوخت های دیزلی را به سوخت روغن نخل تبدیل

کند. از سال 2007 نیز تمام سوخت هایی که در کشور مالزی به فروش می رسد باید حاوی پنج درصد سوخت روغن نخل باشد.
انتظار می رود که استفاده از سوختهای سبز بتواند مکملی برای دیگر منابع انرژی باشد و نیز اتمام سوخت های هیدروکربوری را به تأخیر انداخته و باعث صیانت بیشتر آن برای آینده بشر شود.

استخراج سوخت گیاهی از جلبک

کارشناسان هلندی تولید آزمایشی سوخت گیاهی را از جلبک آغاز کردند.
به گزارش واحد مرکزی خبر، به نقل از شبکه تلویزیونی الجزیره، این تولید آزمایشی می‌تواند نقطه عطفی در زمینه تولید سوخت گیاهی باشد. برای پرورش جلبک نیازی به آب و کود زیادی نیست.
جلبک‌ها با سرعتی بسیار بیشتر از سایر گیاهانی که از آنها در تولید سوخت گیاهی استفاده می‌شود رشد می‌کنند.
جلبک‌ها در مقایسه با سایر گیاهان مقدار دی‌اکسید کربن بیشتری جذب می‌کنند و فقط به 10 درصد مساحتی نیاز دارند که برای پرورش سایر گیاهان مورد استفاده در تولید سوخت گیاهی مورد نیاز است.

در هر هکتار از حوضچه‌های رو باز می‌توان هر سال حدود 70 تن جلبک تولید کرد. ولی تبدیل این جلبک‌ها به سوخت گیاهی کار دشواری است و نیاز به فناوری پیشرفته دارد.

هر هکتار از حوضچه‌های پرورش جلبک در هر سال 1000 تن دی‌اکسید کربن را جذب می‌کند به همین علت طرح پرورش جلبک با استقبال مدافعان محیط زیست مواجه شده است.

هم اکنون شرکت هلندیی آلجلینگ با روشی ابتکاری به پرورش جلب

ک می‌پردازد. این شرکت با پرورش جلبک داخل لوله های خاص، مساحت مورد نیاز را برای پرورش جلبکها در مقایسه با پرورش انها در حوضچه‌های رو باز، 5000 بار کوچکتر کرده است. [مفاهیم: سوخت‌ زیستى چیست؟]

با این روش، متخصصان کنترل بیشتری بر همه مراحل پرورش ج

لبک تا زمان تبدیل شدن آن به سوخت گیاهی پیدا می‌کنند.

شرکت آلجلینگ اعلام کرد شرکت هواپیمایی KLM قصد دارد تا پایان امسال برای اولین بار از سوخت گیاهی تولید شده از جلبک در یکی از هواپیماهایش استفاده کند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >