پروژه دانشجویی مقاله بررسی و تاریخچه پیانو در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی و تاریخچه پیانو در pdf دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی و تاریخچه پیانو در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی و تاریخچه پیانو در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی و تاریخچه پیانو در pdf :

بررسی و تاریخچه پیانو

تاریخچه
پیانو را آقای بارتولومئو کریستوفوری در سال 1709 میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام «هارپسیکورد» (Harpsichord)استفاده می شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده‌شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربه واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه‌زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.

 

نام‌گذاری
نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته (Pianoforte) است، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شده‌است، و به خوبی منعکس کننده توانایی این ساز در تولید صداهای ملایم و قوی می‌باشد.
پیانو‌های اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آن‌چه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته می‌شود (و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته می‌شود) غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگی‌است که برای هرچه‌بهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمه‌باز توسط پایه کوچکی ثابت می‌کنند. انواع دیگر پیانو با نام‌های پیانوی ایستاده یا دیواری (Stand یا Upright) پیانوی چهارگوش (Square) و غیره، ابعاد کوچک‌تری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شده‌اند.

 

انواع پیانو
پیانو دیواری (Vertical – Upright)
پیانو اسپینت
پیانو کنسول
پیانوی بزرگ البته پیانو‌های بسیار زیادی در گذشته رایج بوده‌اند. برای مثال پیانوهای گنجه‌ای، صرافی، میزی، میز منشی، دوطبقه و انواع دیگر. ولی امروزه دیگر آنها رواج ندارند و از پیانو‌های پیشرفته تر استفاده می‌شود.

پیانو اسپینت
پیانو دیواری (Vertical – Upright)
هدف ما این نیست که راجع به مزایای فنی پیانو دیواری به ریز صحبت کنیم، نگاهی کوتاه داریم به ویژگی هایی از این پیانو که می تواند به هنگام خرید برای ما قابل ملاحظه باشد.

پیانوهای دیواری در ارتفاع های مختلف، با بدنه – اغلب با چوب تمام شده – متفاوت و انواع مدل ساخت بدنه وجود دارند که بدون شک می توانند سلیقه شما را راضی کنند. در اولین قدم مهمترین پارامتر برای اینکه متوجه شوید پیانو عمودی چقدر حالت مبتدی دارد و چقدر حالت حرفه ای ارتفاع پیانو دیورای است. ارتفاع یک پیانو دیواری از کف زمین تا بالای آن اندازه گیری می شود (چه پیانو چرخ داشته باشد چه نداشته باشد).

دلیل این امر بیشتر به این خاطر است که عرض و تقریبآ عمق پیانو ها با کمی تفاوت یکسان است و این ارتفاع ساز است که در حجم بدنه پیانو تاثیر بیشتر را می گذارد، هرچه ارتفاع بیشتر باشد پیانو حجم صوتی بیشتری دارد. حجم صوتی ارتباطی به رنگ یا شفاف و مات بودن صدا ندارد و صرفآ صوت حاصله از این پیانو قوی تر خواهد بود. چرا که پیانو بلند علاوه بر آنکه سیم های طولانی تری هم دارد، صفحه صدای (Sound Board) بزرگتری دارد که باعث تولید صدای قوی تر می گردد.

پیانو کنسول

پیانوهای اسپینت (Spinet) معمولآ کوتاه ترین نوع پیانوهای دیواری و از ارزانترین نوع آنها هستند. ارتفاع این پیانوها از حدود 90 سانتیمتر شروع می شود و تا حداکثر 100 سانتیمتر ادامه دارد. جعبه صدای آنها کوچک و سیستم انقال نیرو (Action) آنها ساده ترین شکل خود را دارد به همین علت، اغلب قیمت مناسبی دارند و برای مبتدی هایی که معلوم نیست در آینده نوازندگی را ادامه دهند بسیار مناسب است. فاصله سطح کی برد تا بلندترین قسمت این پیانوها بسیار کم بوده و حداکثر حدود 20 سانتیمتر است.

رنج بعدی پیانو های کنسول (Console) است که از ارتفاع حدود 100 سانتیمتر شروع می شود و تا حدود 110 سانتیمتر ادامه پیدا می کند. ساختمان سازه آنها بگونه ای است که بدنه ای بسیار محکم و بادوام دارند و معمولآ در آموزشگاه ها یا مدارس موسیقی و نیز استودیوها برای تمرین – نه معمولآ ضبط – از آنها استفاده می شود. انواع آمریکایی این پیانوها – که در بازار ایران کم هستند – زیبایی خاصی دارند و روی بدنه خارجی آنها زیاد کار شده است.

اگر قصد دارید از ابتدا پیانویی بخرید که به احتمال زیاد دیگر آنرا عوض نکنید، حتمآ از نوع کنسول انتخاب کنید، چراکه قیمت و دوام خیلی خوبی دارند. بدنه این پیانوها بخصوص در قسمت کی برد، محل قرار دادن نت موسیقی (Music Rest) و نیز دیواره های اطراف کی برد به گونه ای ساخته شده است که شباهت زیادی به پیانو های بزرگ (رویال) دارد. به تفاوت سطح بالایی پیانو از کی برد در پیانوهای اسپینت و کنسول دقت کنید.

پیانو دیواری حرفه ای

از ارتفاع 110 سانتیمتر به بالا معمولآ پیانوهای حرفه ای شروع می شود، ارتفاع این پیانو ها ممکن است در بهترین حالت به 133 سانتیمتر هم برسد. البته ناگفته نماند که برخی از مدل های بسیار قدیمی پیانوهای دیواری تا ارتفاع 150 سانتیمتر هم ساخته شده اند، اما امروزه حداکثر در ارتفاع 133 و اغلب 130 سانتیمتر ساخته می شوند. فراموش نکنید که طول سیم ها، کیفیت سیستم انتقال نیرو (Action) سایزهای بالای این پیانوها از بسیاری پیانوهای بزرگ (رویال) که در ابعاد کوچک ساخته می شود بهتر است.

در مطالب بعدی راجع به پیانوهای بزرگ (رویال) و دیجیتال صحبت خواهیم کرد و سپس به بررسی پارامترهایی مانند جنس مواد اولیه، سیستم انتقال نیرو (Action)، رنگ صدا و ; که در انتخاب ساز می تواند مهم باشد خواهیم پرداخت.

مکانیسم پیانوی بزرگ (رویال)
همانند پیانوهای دیورای پیانوهای بزرگ (رویال) در اندازه های مختلف ساخته می شوند که تفاوت اصلی آنها با یکدیگر در طول پیانو است. طول یک پیانو بزرگ (رویال) از قسمت جلوی کیبورد تا انتهای پشتی آن اندازه گیری می شود. امروزه با توجه به ساخت صنعتی این پیانوها قیمت آنها نیز کاهش چشمگیر پیدا کرده بگونه ای که می توان با بودجه نه خیلی زیاد اندازهای کوچک آنرا تهیه کرد.

کوچکترین سایز این پیانوها Baby (بچه) نامیده می شود. طول این پیانوها از حدود 145 سانتیمتر شروع می شود و تا حداکثر 160 سانتیمتر ادامه دارد. پیانوهای Baby طرفداران بسیاری دارد چرا که ابعاد آنها بگونه ای است که در بسیاری از خانه ها می توان برای نگهداری آن محلی را اختصاص داد. تجربه نشان داده است که اغلب پیانوهای Baby بهتر از پیانوهای خوب دیواری نیستند پس اگر الزام خاصی ندارید، خرید یک پیانو خوب دیواری بر یک پیانو Baby ارجحیت دارد.

سایز بعدی پیانوهای متوسط یا Medium Grand هستند. طول آنها از حدود 160 سانتیمتر شروع می شود و تا حدود 215 سانتیمتر ادامه دارد. Professional Grand سازی در حدود 190 سانتیمتر در این رنج است که معمولآ نوازندگان حرفه در منزل از آن استفاده می کنند. از حدود 200 – 215 سانتیمتر پیانوهای بزرگ را با نام Artist می شناسند که هنرمندان در اجراها از آنها استفاده می کنند.

طول سیم بلند، صفحه صدای وسیع و جعبه بزرگ از جمله ویژگی های این پیانوها است که به آن توانایی تولید حجم صدای بالا می دهد. با توجه به ابعاد این رنج از پیانوهای بزرگ (رویال) از آنها معمولآ بعنوان پیانوهای خاص در مدارس موسیقی، استودیوهای ضبط، سالن های کوچک و متوسط کنسرت و ; استفاده می شود.

بزرگترین سایز پیانوهای بزرگ (رویال) ممکن است تا 275 سانتیمتر هم طول داشته باشند که معمولآ جز در اجراهای بسیار جدی موسیقی و سالن های کنسرت بزرگ و تالارهای اجرای موسیقی کاربردی ندارند. برخی از این سازها در قسمت باس تعداد کلید های بیشتری هم دارند و ممکن است بجای 88 تا 96 کلاویه داشته باشند. پیانوها در این رنج با نامهای Half Concert یا Full Concert با توجه به طول آنها نیز نامیده شوند.

مقایسه بین پیانو دیواری و بزرگ (رویال)
سئوالی که همواره برای نوازندگان مبتدی و خریداران پیانو مطرح است اینکه کدام یک از این نوع ساز بهتر است و یا تفاوت عمده آنها در چیست؟

اگر تفاوت قیمت و شکل ظاهری این دو ساز را کنار بگذاریم تفاوت اصلی این دو ساز که بسیار قابل هم توجه است، تنها در سیستم انتقال نیرو (Action) از کلاویه ها به چکشها – و البته سیستم های خفه کن هر سیم (Damper) – است. این اختلاف طبیعتآ به این دلیل است که سیم های پیانو دیواری عمودی و سیم های پیانو بزرگ (رویال) افقی است. نمود بارز این تفاوت تفاوت حسی است که هنگام نوازندگی با این دو ساز آنرا احساس می کنیم.

در پیانوهای بزرگ (رویال) سیم ها افقی هستند و چکشها بصورت افقی از پایین به بالا ضربه می زنند برای همین هنگام زدن ضربه به کلاویه، نیروی انتقالی به چکش در جهت خلاف جاذبه زمین است و این باعث می شود کلاویه های پیانو بزرگ (رویال) هنگام زدن ضربه سنگین تر باشد. برعکس هنگام برگشت چکش، جاذبه به برگشت آن کمک می کند و چکش سریعتر برمی گردد و لذا نوازنده می تواند با سرعت بالاتری یک کلاویه را درجا نواخته و نت هایی با تمپوی بالا روی یک کلاویه اجرا کند. به همین دلیل معمولآ سرعت پاسخگویی یک کلاویه در پیانوهای بزرگ (رویال) بهتر از پیانوهای دیواری است.

اما در پیانوهای دیواری سیم ها و چکشها عمودی هستند و جاذبه تقریبآ تاثیر یکسانی به چکش چه در هنگام ضربه زدن و چه در هنگام بازگشت، وارد می کند. به همین خاطر سرعت اجرا در پیانوهای عمودی عمومآ از پیانو با کیفیت مشابه افقی پایین تر است(در عکس آخر تحقیق اشاره شده است)

آیا تا بحال هیچ از خود پرسیده اید که چرا اکشن یک پیانو به این پیچیدگی ساخته می شود؟ در حالی که رفتار مشابهی که توسط ناخن یا مضراب در سازهایی مانند گیتار یا سنتور انجام می شود، به سهولت و سادگی اجرا می گردد؟

پاسخ بسیار ساده است، رفتار دست و انگشتان با وجود آنکه به ظاهر ساده است، هنگامی که می خواهیم آنرا با یک سیستم مکانیکی مدل کنیم بسیار پیچیده می شود. مهمترین کاری که اکشن انجام می دهد آن است که پس از انتقال احساس و نیروی انگشت شما از کلاویه به سیم، چکش را از سیم دور میکند، چه در غیر اینصورت برخوردهای بعدی چکش با سیم و ارتعاشات احتمالی، صدای غیرقابل شنیدنی را تولید خواهد کرد.

همینطور رفتاری که پس از رها کردن کلاویه، خفه کن نمدی را به سیم مرتعش می چسباند خود از جمله وظایفی است که بر پیچیدگی اکشن پیانو می افزاید.

در هر صورت همانطور که قبلآ هم اشاره شد در یک پیانو در حدود 5700 قطعه وجود دارد که بسیاری از آنها به هنگام نواختن ساز از حالت سکون خارج می شوند و حول محورهایی حرکت گردشی یا طولی می کنند و با برخی قسمتهای دیگر درگیر می شوند، در بعضی از موارد به اصطکاک نیاز است و در بعضی از موارد این عامل حالت مزاحمت دارد. بنابراین مشاهده می کنید برای ساخت چنین سیستم پیچیده ای باید از لوازم و مواد اولیه مناسب استفاده شود.

در ساخت اکشن اغلب پیانوهای بسیار مرغوب – از مواد اولیه ای چون چوب، فلز (بصورت قطعات کوچک)، نمد و یا پارچه های پشمی و انواع چسب چوب استفاده می شود و بندرت در آنها از مواد مصنوعی یا محصولات پلاستیکی استفاده می گردد. البته این موضوع به معنای آن نیست که اگر در ساخت پیانوای از مواد مصنوعی استفاده شود آن پیانو دیگر بدرد نمی خورد.

امروزه در ساخت بسیاری از قطعات اکشن پیانوهای سری ساز از انواع پیشرفته پلیمرهای صنعتی استفاده می شود که باید گفت جای اشکال هم ندارند، چرا که تاثیری چندانی در آکوستیک صدای ساز ندارد. بعنوان مثال چه اتفاق خاصی رخ می دهد اگر قسمتهایی از چکشهای پیانو – که فشار ضربه ای زیادی را هم تحمل می کنند – بجای چوپ پخته از مواد صنعتی با همان وزن، اما با استحکام بیشتر ساخته شود.

ریل نگاه دارنده سیستم ضربه هر چکش

مثال جالبی که بسیاری از سازنده های این نوع از پیانوها برای توجیه استفاده از مواد مصنوعی می آورند آن است که امروزه در ساخت دسته راکت های تنیس یا چوبهای گلف مرغوب که باید بسیار محکم باشند، بجای چوب – که ماده ای سنتی برای ساخت بوده است – از مواد مصنوعی استفاده می شود که استحکامی به مراتب بیشتر از چوب دارند؛ بنابراین چه دلیلی دارد که در ساخت چکش پیانو از این مواد استفاده نشود.

و حقیقت امرهم آن است که بدلیل تاثیر بسیار ناچیز دسته و یا جک نگاهدارنده یک چکش (Flange) در آکوستیک کلی ساز، نه تنها استفاده از این مواد ضرری برای صدای خروجی یا کیفیت Touch پیانو ندارد، بلکه برعکس در نهایت می تواند استحکام و طول عمر اجزاء را نیز بیشتر کند. ضمن اینکه هزینه های تولید و قیمت تمام شده را هم به میزان قابل ملاحظه ای پایین می آورد. (فراموش نکنیم که اغلب قطعات اکشن کوچک هستند، لذا چوبی و دست ساز بودن آنها می تواند هزینه های تولید را بالا ببرد.)

نکته مهم دیگر آن است که هر چه میزان استفاده از مواد مصنوعی در ساز بیشتر شود، میزان تاثیر شرایط محیطی و آب و هوایی در آن کم خواهد شد. هر چند این مقدار نباید آنقدر باشد که در نهایت به آکوستیک نهایی ساز لطمه وارد کند.

اغلب محورهایی که در ساخت اکشن یک پیانو لازم است وجود داشته باشند توسط چوب – یا مواد مصنوعی – و نمد یا پارچه پشمی ساخته می شوند. علت اصلی عدم استفاده از محور های فلزی – جدای از سنگینی – آن است که یک پیانو باید سالها بدون نیاز به نگهداری از محورها – مانند روغن کاری – کار کند و برای همین منظور است که ترکیب چوب و نمد بهترین پاسخ را می دهد.

یک مثال برای استفاده از محور فلزی در پیانو می تواند پدال های پیانو باشد، حتمآ دیده اید که در انواعی که محور بطور کامل فلزی است، پس از مدتی به ناچار برای حذف صدای اضافی مجبور خواهید بود که آنرا روغنکاری کنید، که کاری بسیار خطرناک برای ساز است.

مجموعه قطعاتی که برای هر چکش لازم است

بسیاری از شما نام کمپانی Kawai (کاوای) که در ایران بنام کاوایی شناخته می شود را شنیده اید. این کمپانی پس از یاماها (Yamaha) دومین تولید کننده بزرگ پیانو در ژاپن است و در حال حاضر بسیاری از پیانوهای این شرکت در ایران نیز عرضه می شود.
Kawai نیز همانند بسیاری دیگر از سازندگان پیانو (از جمله Yamaha) در ساخت قسمتهایی از اکشن پیانوهای سری ساز خود از مواد صنعتی استفاده می کند.

این شرکت معتقد است با وجود آنکه چوب می تواند بعنوان یک ماده اولیه بسیار مناسب برای ساخت قسمتهای مهمی از پیانو باشد، برای ساخت برخی از قسمت ها به هیچ وجه مناسب نیست، که یکی از آنها دسته چکش است.

جذب رطوبت، تمایل به خم شدن در اثر وارد شدن ضربه و ; بسیاری مشکلات دیگر در ساخت، از جمله دلایلی است که کاوای ترجیح داده تا برخی قسمتهای چکش خود را بجای چوب از موادی صنعتی بنام ABS بسازد.

کاوای معتقد است از آنجایی که چکش پیانو یکی از مهمترین قسمت های هر پیانو است و فشار لحظه ای بسیار زیادی را تحمل می کند، باید روی ساخت آن دقت بسیار شود و این ممکن نیست مگر آنکه آنرا با استفاده از مواد صنعتی و قالب های دقیق بسازیم. یکنواختی وزن همه چکشها، استحکام زیاد و ; در انواع چکش ABS در پیانو، می تواند پاسخ فیزیکی چکش را در رنج وسیع کلاویه ها یکنواخت نماید.

مجموعه تحقیقاتی که اساتید دانشگاه و مهندسین صنعتی انجام داده اند، چنین نتایجی را در بر داشته است :

– استفاده از قطعاتی که با جنس ABS ساخته می شود اقلآ 50 درصد استحکام بیشتری نسبت به قطعات مشابه چوبی دارند.

– قطعات ساخت ABS نسبت به چوب بیش از 30 برابر در مقابل رطوبت و تغییرات دما پایدار هستند.

– قطعه ABS ای که 25 سال از عمر و کارکرد آن می گذارد هنوز می تواند از یک قطعه کاملآ نو و مرغوب چوبی بهتر عمل کند.

– امکان ساخت دقیق و ظریف برای قطعات ABS به مراتب بیشتر از قطعات چوبی است.

بنابراین با توجه به این استدالاها، شرکت Kawai در ساخت اکشن پیانوی های خود، قسمتهایی از فلنج (Flange) و دسته چکش را از این جنس می ساز و در نهایت ادعا می کند که اکشن ساخت کاوای نهایت پاسخگویی را برای نوازندگان پیانو دارد و به آن Ultra-Responsive Action می گوید.

یک پیانو بزرگ (رویال

کوک کردن پیانو پیچیده تر از سایر سازهای زهی است
اغلب سازهایی که عامل تولید صدا در آنها سیم های زهی هستند – مانند ویولن، سنتور، گیتار و ; – معمولآ توسط نوازنده کوک می شوند اما پیانو اینگونه نیست. وسعت صوتی این ساز از حدود 27 هرتز شروع می شود و تا حدود 3500 هرتز ادامه دارد و بعلت پیچیدگی ساختاری که دارد معمولآ برای کوک نیاز به تکنیسین مجرب دارد.

ممکن است کلاویه های مختلف ساز شما نسبت به هم متعادل باشند و مشکل هارمونیک نداشته باشند در این حالت نواختن موسیقی با این ساز برای خیلی از افراد عادی طبیعی بنظر خواهد رسید اما یک گوش دقیق تفاوت pitch این ساز را با یک ساز استاندارد بخوبی تشخیص می دهد.

با توجه به کیفیت مواد و قطعاتی که در ساخت پیانو بکار برده می شود هر چند مدت یکبار باید ساز را کوک کرد. گذشت زمان اغلب باعث می شود که کوک انواع سازهای زهی بیفتد و برخی از سیم ها پایین تر از آنچه باید نوسان کنند، و نتیجتآ نت بم تری را تولید کنند.

پیانو نیز از این قاعده مستثنا نیست و پیچیدگی های بیشتری دارد، چرا که تقریبا” به غیر از یک اکتاو پایین پیانو، هر کلاویه در سایر اکتاوها از دو یا سه سیم تشکیل شده است و از آنجا که معمولآ سیمها یکسان از کوک خارج نمی شوند، حتی نواختن یک نت نیز می تواند صدای غیر قابل تحملی را ایجاد کند. یک پیانو امروزی با 88 کلاویه معمولآ حدود 220 تا 230 سیم زهی برای تولید صدا دارد.

چرا کوک کردن پیانو زمان زیادی لازم دارد؟
کوک پیانو معمولآ در چند مرحله انجام می شود. اگر شاهد کوک کردن حرفه ای یک پیانو بوده باشید حتمآ تعجب کرده اید که چرا تکنیسین پیانو چند بار بصورت رفت و برگشت ساز را کوک می کند. (اگر اینکار را نمی کند حتمآ در مهارت او و گوش موسیقی خود شک کنید!)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله نگرش کلی بر توربینهای گاز در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نگرش کلی بر توربین‌های گاز در pdf دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نگرش کلی بر توربین‌های گاز در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله نگرش کلی بر توربین‌های گاز در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله نگرش کلی بر توربین‌های گاز در pdf :

نگرش کلی بر توربین‌های گاز

– نگرش کلی بر توربین‌های گاز
دنیای توربین گاز اگر چه دنیای جوانی است لیکن با وسعت کاربردی که از خود نشان داده، خود را در عرصه‌ی تکنیک مطرح کرده است . زمینه‌های کاربرد توربین‌های گاز در نیروگاه‌ها و به‌خصوص در مواردی که فوریت در نصب و بارگیری مدنظر است می‌باشد. همچنین‌ به عنوان پشتیبان واحد بخار و نیز مواقعی که شبکه سراسری برق از دست می‌رود یعنی در خاموشی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مضافاً این‌که توربوکمپرسورها که از انرژی حاصله روی محور توربین برای تراکم و بالا بردن فشار گاز استفاده می‌شود، در سکوهای دریایی ، هواپیماها و ترن‌ها استفاده می‌شود .
مختصری از سرگذشت توربین‌های گاز از سال 1791 میلادی تا به امروز به‌شرح زیر می‌باشد .
اولین نمونه توربین گاز در سال 1791 توسط Jonh Barber ساخته شد . نمونه بعدی در سال 1872 توسط Stolze ساخته شد که شامل یک کمپرسور جریان محوری چند مرحله‌ای به هم‌راه یک توربین عکس‌العملی چند مرحله‌ای بود که یک اتاق احتراق نیز در آن قرار داشت . اولین نمونه آمریکایی آن در 24 ژوئن 1895 توسط Charles G.Guritis ساخته شد. اما اولین بهره‌برداری و تست واقعی از توربین گاز در سال 1900 م بوسیله Stolz صورت گرفت که راندمان آن بسیار پایین بود .

در همین سال ها در پاریس یک توربین گاز بوسیله برادرانArmangand ساخته شد که دارای نسبت فشار تقریبی 4 و چرخ کوریتس به ابعاد 5/93 سانتی‌متر قطر با سرعت rpm 4250 بود که دمای ورودی به توربین حدود 560اندازه‌گیری شد و راندمان آن در حدود 3% بود. H.Holzwarth اولین توربین گاز با بهره اقتصادی بالا را طراحی کرد، که در آن از سیکل احتراق بدون پیش‌تراکم استفاده می‌‌شد و قسمت اصلی یک ماشین دوار با تراکم متناوب بود.

هم‌چنین Stanford سال 1919 یک توربین گاز که دارای سوپر شارژر بود، ساخت که در هواپیما نیز از آن استفاده شد. اولین توربین گازی که برای تولید قدرت مورد استفاده قرار گرفت به‌وسیله Brown Boveri ساخته شد. وی از یک توربین گاز برای راندن هواپیما استفاده کرد. هم‌چنین در سال 1939 م، وی یک توربین گاز با خروجی MW 4 ساخت که بر اساس سیکل ساده طراحی شده بود و کارکرد پایینی داشت. این توربین تنها به مدت 1200 ساعت مورد بهره‌برداری قرارگرفت و عیوب مکانیکی فراوان داشت . از جمله اصلاحات وی برروی توربین ، بالا بردن راندمان آن به میزان 18% بود.

در انگلستان گروهی به سرپرستی Whittle در سال‌‌ 1936 ‌م یک کمپرسور سانتریفوژ‌تک مرحله‌ای با ورودی دوطرفه و یک توربین تک‌ مرحله‌ای کوپل شده به ‌آن را به هم‌‌راه یک اتاق طراحی کردند. اما با تست این موتور نتایج چندان راضی‌کننده‌ای به‌دست نیامد. در سال 1935‌م در آلمان شخصی به‌نام Hans Von یک توربوجت با کمپرسور سانتریفوژ ساخت که از مزایای خوبی نسبت به نمونه‌های قبلی برخوردار بود. در آمریکا کمپانیAlis Chalmers اصلاحات فراوانی برروی راندمان توربین‌های گاز و کمپرسورها انجام داد و راندمان کمپرسور را به 70% – 65% و راندمان توربین را به 65% -60% رسانید.

در سال 1941‌م کمپانی British Wellond یک توربوجت ساخت که در هواپیما مورد استفاده قرار گرفت . این توربوجت با آب خنک‌کاری می‌شد. در سال 1942‌م کمپانی German Jumo یک توربوجت ساخت که در جنگ جهانی دوم نیز از آن استفاده شد. در این سال‌ها استفاده از موتور توربوجت برای هواپیماها رشد فزاینده‌ای به خود گرفت و هواپیماهای جنگی بسیاری در آمریکا، آلمان و

انگلیس ساخته شد. در سال 1941‌م در سوئیس از یک توربین گاز برای راه‌اندازی لوکوموتیو استفاده شد که دارای قدرت 1700 اسب بخار و راندمان 4/18% به هم‌راه بازیاب حرارتی بود.
در سال 1950‌م کمپانی Rovet Car از توربین گاز در اتومبیل‌ها استفاده کرد که شامل کمپرسور سانتریفوژ، توربین تک‌مرحله‌ای جهت گرداندن کمپرسور و توربین قدرت جداگانه بود که از مبدل حرارتی نیز در آن استفاده شد. در سال 1962‌م کمپانی General Motors یک توربین گاز به هم‌اه بازیاب ساخت که مصرف سوخت آن نسبت به نمونه مشابه 36% کاهش داشت .

در سال 1979‌م با توافق بین سازندگان بزرگ توربین گاز، استانداردی جهت کاهش میزان NOx وCO دود خروجی ازتوربین گاز نوشته شد . در خلال سال‌های بعد تغییرات فراوانی در نوع سوخت، متریال روش‌های خنک‌کاری و کاهش نویز و سر و صدا به‌وسیله شرکت NASA صورت گرفت.
در 15 سال گذشته توربین گاز، خدمات فزآینده‌ای را در صنعت و کاربردهای پتروشیمی در سراسر جهان ارائه داده است. انسجام ، وزن کم و امکان کاربرد سوخت چندگانه موجب استفاده از توربین گاز در سکوهای دریایی نیز شده‌است .

امروزه توربین‌های گازی وجود دارند که با گاز طبیعی ، سوخت دیزل ، نفت ،متان ، گازهای حرارتی ارزش پایین ، نفت گاز تقطیر‌شده و حتی فضولات کار می‌کنند و روز به روز تلاش‌ها در جهت تکمیل و اصلاح عملکرد آن ادامه دارد.

1-2- مقایسه نیروگاه گازی با نیروگاه‌های دیگر
شکل (1-2) مقایسه میزان حرارت در چهار نمونه سیکل داده شده را نشان می‌دهد.

 

باتوجه به شکل (1-2) بدیهی است که هرچه درجه حرارت توربین افزایش می‌یابد میزان حرارت بیش‌تر جلب توجه می‌کند.
بعضی از عوامل قابل ملاحظه در تصمیم‌گیری برای انتخاب نوع نیروگاه که متناسب با نیازهای موجود باشند، عبارتند از:
1- هزینه سرمایه‌گذاری

2- زمان لازم از برنامه‌ریزی و طراحل تا اتمام کار هزینه‌های تعمیراتی و هزینه‌های سوخت.
توربین گاز کم‌ترین هزینه تعمیراتی و سرمایه‌گذاری را دارد. هم‌چنین سریع‌تر از هر نوع نیروگاه دیگری اتمام می‌یابد و به مرحله بهره‌برداری می‌رسد.

از معایب آن می‌توان به اتلاف حرارتی زیاد اشاره کرد
طراحی هر توربین گاز باید در برگیرنده معیارهای اساسی براساس ملاحظات بهره‌برداری باشد. بعضی از معیارهای عمده عبارتند از :
1- راندمان بالا
2- قابلیت اطمینان بالا و در نتیجه قابلیت دسترسی بالا
3- سهولت سرویس

4- سهولت نصب و تست
5- تطابق با استانداردهای مربوط به شرایط محیط
6- ترکیب سیستم‌های کمکی و کنترل که در نتیجه درجه قابلیت اطمینان بالایی را به‌دست می‌دهند.
7- قابلیت انعطاف در تطابق با سرویس‌ها و نیز سوخت‌های مختلف
نگاهی به هریک از این ملاک‌ها مصرف‌کننده را قادر خواهد ساخت که درک بهتری از هر یک از لوازم پیدا بنماید.

1-3 – فرآیند توربین‌های گاز
توربین گاز قدرت را از طریق به‌کار بردن انرژی گازهای سوخته و هوا که دما و فشار زیادی دارند، با منبسط‌کردن آن در چندین طبقه از پره‌های ثابت و متحرک، تولید می‌کند. برای تولید فشار زیاد ( از 4 تا 13 اتمسفر) در سیال عامل کار، که برای تراکم لازم می‌باشد، از کمپرسور استفاده می‌شود. برای تولید قدرت زیاد، به‌جریان زیادی از سیال و سرعت زیاد آن نیاز می‌شود که برای این کار از کمپرسور گریز از مرکز یا کمپرسور جریان محوری استفاده می‌شود. کمپرسور توسط توربین به حرکت در می‌آید و روی همین اصل محور آن‌ها به‌هم متصل می‌گردد. اگر پس از عمل تراکم روی سیال عامل کار، سیال فوق در توربین منبسط گردد، با فرض نبودن تلفات در کمپرسور و توربین همان مقدار کار که صرف تراکم شده است، توسط توربین به‌دست می‌آید و در نتیجه کار خالص صفر خواهد بود. ولی کار تولیدی توربین را می‌توان با اضافه‌کردن حجم سیال عامل کار در فشار ثابت، یا افزایش فشار آن در حجم ثابت، افزایش داد. هر یک از از دو روش فوق را می‌توان با بالا بردن دمای سیال عامل کار، پس از متراکم ساختن آن به‌کار برد. برای بالا بردن دمای سیال عامل کار، یک اتاق احتراق لازم است که در آن هوا و سوخت محترق گردند تا موجب افزایش دمای سیال عمل کار بشود.

به این‌ترتیب، یک سیکل ساده توربین گاز شامل کمپرسور، اتاق احتراق و توربین می‌باشد. نظر به این‌که محور کمپرسور به توربین متصل شده است، کمپرسور مقداری از کار تولید شده توسط توربین را جذب می‌کند، و بازده را پایین می‌آورد. بنابراین کار خالص، اختلاف بین کارتوربین و کار لازم برای گرداندن کمپرسور خواهد بود.
سوخت عمومی توربین گاز، گاز طبیعی، گازوئیل، نفت و مازوت می‌‌باشد. توربین گاز براساس فرآیند احتراق به انواع زیر طبقه‌بندی می‌شود:

1 – احتراق پیوسته یا نوع فشار ثابت، این نوع سیکل را سیکل ژول یا سیکل برایتون نامند.
2- انفجاری یا نوع حجم ثابت، این نوع سیکل را سیکل آتکینسون می‌نامند.
توربین‌های گاز را از روی مسیر سیال عامل کار نیز طبقه‌بندی می‌کنند که عبارتند از:
1- توربین‌های گاز با سیکل باز (سیال عامل کار از هوای بی

2- توربین گاز با سیکل نیمه بسته ( مقداری از سیال عامل کار در داخل دستگاه گردش می‌کند و مقدار دیگر به داخل هوای محیط تخلیه می‌گردد).
1-3- سیکل استاندارد هوایی (برایتون)
این سیکل که سیکل ژول نیز نامید می‌شود برای مولد قدرت توربین گاز ساده، مطلوب می‌باشد. شکل‌های (1-3) و (1-4) طرح ساده توربین به همراه اجزاء آن و شکل (1-5) تجهیزات گوناگون یک توربین گاز از نوع GELM350 را نشان می‌دهد.

هوای محیط در داخل کمپرسور از فشار 1 P تا 2 P متراکم می‌گردد و بعد به اتاق احتراق فرستاده می‌شود که در آنجا سوخت پاشیده شده محترق می‌گردد. فرآیند احتراق در فشار ثابت صورت می‌گیرد. در اثر احتراق، دمای سیال عامل کار زیاد می‌شود و از 2T و3 T می‌رسد. محصولات احتراق از اتاق احتراق خارج می‌شود و در داخل توربین از 3 P تا فشار جو منبسط می‌گردد و به داخل هوای محیط تخلیه می‌شود. توربین و کمپرسور به طور مکانیکی به‌ هم متصل شده‌اند،

بنابراین، کار خالص برابر است با اختلاف بین کار انجام شده توسط توربین و کار مصرف شده به‌وسیله کمپرسور . برای آغاز کار کمپرسور ، یک راه‌انداز لازم خواهد بود. وقتی توربین شروع به کار کرد، راه انداز قطع می‌شود.
فرآیند 2-1 تراکم ایزنتروپیک در کمپرسور می‌باشد.
فرآیند 3-2 افزودن حرارت در فشار ثابت در اتاق احتراق است.
فرآیند4-3 انبساط ایزنتروپیک در توربین می‌باشد.
فرآیند 1-4 پس دادن حرارت در فشار ثابت می‌باشد.
با توجه به شکل‌های (1-6) و (1-7)، حرارت افزوده شده به سیکل برابر است1 با ]1[
1)
که در صورتی صحیح است که مقدار Cp در فرآیند 3-2 ثابت باشد.
حرارت پس داده شده برابر است با :
2)
که در صورتی صحیح است که مقدار Cp در فرآیند 1-4 ثابت باشد.
کار خالص سیکل برابر است با:
3)
این مقدار کار را می‌توان از راه محاسبه کار توربین و کمپرسور نیز به‌دست آورد:
4)
5)
6)
بنابراین کار خالص برابر است با

7)

8)
راندمان حرارتی سیکل برابر است با نسبت کار خالص سیکل به حرارت افزوده شده به سیکل :

9)

10)

11)
می‌دانیم که در فرآیند ایزنتروپیک بیان فشار، دما و حجم گاز رابطه (1-12) برقرار می‌باشد:

12)

13)
نظر به این‌که و می توان نوشت:
14)

15)
با قرار دادن از معادله (1-15) در معادله (1-11) می توان نوشت:
16)
نسبت فشار با نمایش داده می شود:
17)

18)
بنابراین ، راندمان حرارتی برابر است با :
19)
باید توجه داشت که در محاسبه کار توربین و کمپرسور از تغییرات انرژی جنبشی و انرژی پتانسیل صرف‌نظر شده است. ضمناً فرض شده که گرمای ویژه در فشار ثابت (Cp ) در طول سیکل ثابت بماند. هم‌چنین از جرم سوخت به علت کم بودن آن نسبت به جرم هوا صرف‌نظر شده است. در شکل (1-8) منحنی تغییرات راندمان حرارتی بر حسب تغییرات نسبت فشار نشان داده شده است. از روی این منحنی مشاهده می‌شود که راندمان حرارتی به طور پیوسته با افزایش مقدار نسبت فشار زیاد می‌شود.

1-4-نسبت فشار برای حداکثر کار خالص ویژه سیکل نظری
هنگامی که دو حد دما در سیکل ایده‌آل برایتون مشخص باشد، برای تغییر قدرت خروجی‌، تنها عامل متغیر نسبت فشار می‌باشد. حداقل مقدار نسبت فشار‌، واحد می‌باشد که به ازاء آن قدرت خروجی صفر می‌شود. در این صورت:
20)
اگر دمای خروجی کمپرسور به 3 T یعنی حداکثر دمای قابل قبول توربین برسد، حرارت افزوده شده در اتاق احتراق صفر خواهد بود. در نتیجه مقدار کار کمپرسور و توربین با هم برابر می‌شود وکار خالص خروجی صفر خواهد شد. این نسبت فشار ماکزیمم برابر است با:
21)
بنابراین هیچکدام از دو نسبت فشار ماکزیمم و مینیمم عملی نیست و یک نسبت فشار میانی وجود دارد که به ازای آن قدرت خروجی یا راندمان حداکثر شود. ماکزیمم کار خالص هنگامی اتفاق می‌افتد که :
22)
نسبت فشار میانی به ازای ماکزیمم کار خالص برابر است با:

23)
در به ازای مقادیر مختلف نسبت گرمای 4/1 ، 35/1 و 3/1 منحنی فشار اپتیموم بر حسب نسبت رسم شده است.
تغییرات کار خالص با نسبت فشار را برای یک توربین با مشخصات زیر نشان می‌دهد.
cْ15 = دمای ورودی به کمپرسور
cْ1127 = دمای ورودی به توربین
شکل (1-10) دیاگرام تغییرات کار خالص نسبت فشار با ثابت آدیاباتیک4/1=
این نمودار نشان می‌دهد که کار خالص با افزایش نسبت فشار افزایش می‌یابد ولی بعد از این‌که به نسبت فشار اپتیموم رسید مقدار آن تقریباً ثابت می‌ماند.

1-4- سیکل عملی برایتون
سیکل عملی ( واقعی ) توربین گاز از نقطه‌نظرهای زیر با سیکل ایده‌آل تفاوت دارد:
1- به علت وجود تلفات اصطکاکی در کمپرسور توربین، فرآیند تراکم و انبساط بدون اصطکاک نیست و با مقداری افزایش در انتروپی هم‌راه می‌باشد. ( این فرآیندها آدیاباتیک برگشت ناپذیر می‌باشند.) در حالت ایده‌آل، بازده کمپرسور و توربین 100 درصد می‌باشد ولی در عمل از 100 درصد کمتر است.
2- در اتاق احتراق افت فشار مختصری وجود دارد. این افت فشار بسیار کم است و معمولاً از آن صرفنظر می‌شود.
3- جرم گازی که از داخل توربین عبور میکند، ((1 + fبرابر جرم هوایی است که از داخل کمپرسور عبور می‌کند، که f نشان‌دهنده‌ی نسبت جرم سوخت به جرم هوا می‌باشد .
4- گرمای ویژه گازهای حاصل از احتراق، کمی بیش‌تر از گرمای ویژه هوا می‌باشد. البته این فزونی به قدری کم است که گرمای ویژه گازهای حاصل از احتراق را می‌توان برای ساده شدن مسأله هر جا که لازم باشد، با گرمای ویژه هوا مساوی فرض کرددیا گرام T- S

فرآیند َ2-1 عبارتست از تراکم ایزنتروپیک
فرآیند 2-1 عبارتست از تراکم واقعی
فرآیند َ 4 -3 عبارتست از انبساط ایزنتروپیک
فرآیند 4-3 عبارتست از انبساط واقعی
بازده کمپرسور برابر است با:

24)

25)

26)
بازده توربین عبارتست از :

27)
کار توربین واقعی برابر است با:

28)
اگر گرمای ویژه گازهای حاصل از احتراق( (Cpgو هوا با هم برابر فرض شوند، خواهیم داشت
29) کار واقعی توربین
30)
بنابراین راندمان توربین برابر است با:
31)

32)

راندمان حرارتی سیکل به صورت زیر محاسبه می‌شود.
(1-33)کار مصرفی کمپرسور-کار واقعی توربین=W neta = کار خالص واقعی
34)
که در آن f نسبت سوخت به هوا است. ضمناً این مقدار کار به ازاء kg 1 هوای مصرف شده در کمپرسور به‌دست می‌آید.
حرارت افزوده شده به سیکل عملی برابر است با:
35)
بنابراین راندمان حرارتی سیکل برابر است با:
36)

37)

که در آن C pg گرمای ویژه گازهای حاصل از احتراق و C pa گرمای ویژه هوا می‌باشد. اگر از جرم سوخت در مقایسه با جرم هوای مصرف شده صرفنظر شود، خواهیم داشت:
38)
و اگر گرمای ویژه گاز حاصل از احتراق و هوا با هم برابر باشد، می‌تواند نوشت:
39)

40)
اگر به‌جای 1T -2 T و 2T -3 T مقدار آنها را از معادله (1-26) و (1-32) را در معادله (1-40) قرار دهیم خواهیم داشت:
41)
و با توجه به تصحیح معادله‌ی (1-14) خواهیم داشت:

1-42)
و با توجه به معادله‌ی (1-26) داریم:

1-43)
و با فرض این‌که:
1-44)
و نتیجتاً خواهیم داشت:
1-45)
1-6-نسبت فشار برای حداکثر کار خروجی در سیکل عملی توربین گاز
با توجه به می‌توان نوشت:

1-46)
کار واقعی کمپرسور برابر است با:

1-47)
کار واقعی توربین برابر است با:

1-48)
بنابراین کار خالص خروجی برابر است با:

1-49)

1-50)
بنابراین نسبت فشار برای حداکثر کار خروجی برابر است با:

1-51)
1-10- نسبت فشار برای حداکثر راندمان حرارتی سیکل عملی
حرارت افزوده شده به سیکل برابر است با:
1-52)
با توجه به معادله‌ی (1-41) راندمان حرارتی واقعی سیکل برابر است با:

1-53)
بنابراین نسبت فشار اپتیموم برای حداکثر راندمان حرارتی برابر است با:

1-54)

دیاگرام تغییرات r p ) opt ) برای ماکزیمم شدن راندمان حرارتی سیکل عملی برایتون بر حست حداکثر دمای سیکل به ازای مقادیر مختلف راندمان کمپرسور و توربین را با فرضیات زیر نشان می‌دهد:

شکل (1-12): تغییرات برای ماکزیمم شدن راندمان حرارتی سیکل عملی برایتون برحسب دمای حداکثر سیکل به ازای مقادیر مختلف راندمان کمپرسور و توربین

با توجه به، با بالا رفتن حداکثر دمای سیکل و بالا رفتن راندمان کمپرسور و توربین، rp ) opt ) هم افزایش می‌یابد. با زیاد شدن این نسبت فشار‌‌‌، حداکثر راندمان حرارتی سیکل نیز طبق معادله راندمان سیکل عملی افزایش می‌یابد.
نیز تغییرات راندمان حرارتی سیکل ساده توربین گاز برحسب تغییرات نسب فشار برای دماهای مختلف ورودی به توربین را با فرضیات زیر
نشان می‌دهد:

تغییرات رانمان حرارتی سیکل ساده توربین گاز برحسب تغییرات نسبت فشار برای دماهای مختلف ورودی توربین
نشان می‌دهد که یک نسبت فشار اپتیموم وجود دارد که راندمان حرارتی در آن حداکثر می شود.
تغییرات راندمان حرارتی سیکل بر حسب نسبت فشار برای مقادیر مختلف راندمان توربین و کمپرسور با فرضیات زیر را نشان داده است.

تغییرات (1-14): تغییرات راندمان حرارتی سیکل برحسب نسبت فشار برای مقادیر مختلف راندمان کمپرسور و توربین
نشان می‌دهد که داندمان حرارتی در برابر تغییرات راندمان کمپرسور و توربین بسیار حساس است. منحنی خط‌چین راندمان حرارتی سیکل ساده ایده‌آل را نشان می‌دهد. وقتی راندمان توربین و کمپرسور زیاد شود راندمان حرارتی سیکل نیز زیاد می‌شود. به ازاء هر راندمان توربین و کمپرسور ، یک نسبت فشار اپتیموم وجود دارد که به ازاء آن راندمان حرارتی سیکل حداکثر می‌شود. تغییرات راندمان حرارتی بر حسب نسبت فشار برای دماهای مختلف ورودی کمپرسور با فرضیات زیر را نشان می‌دهد.
دمای1T بر حسب درجه کلوین روی هر منحنی نوشته شده است.

نشان می‌دهد که با کاهش دمای هوای ورودی به کمپرسور، راندمان سیکل افزایش می‌یابد. هرچه انحناء منحنی‌ها کمتر شود، حد وسیع‌تر برای به‌ترین نسبت فشار وجود خواهد داشت.
فصل دوم
با توجه به احتیاج روزافزون برق، لازم می آید که به بررسی راهنمای افزایش قدرت خروجی توربینهای گاز بپردازیم.
مهمترین این روشها عبارتند از :
از بین روشهای ذکر شده برای افزایش قدرت خروجی توربینهای گازی ما به راهنمای ازدیاد این پارامتر به وسیله خنک ‌کردن هوای ورودی به کمپرسور خواهیم پرداخت:
1- سیستم ذخیره سازی سرما Thermal Energy Storage ))
2- سیستم‌های خنک‌کننده تبخیری( E vaporative Cooling )
3- سیستم‌های خنک‌کننده برودتی Refrigerated Coling))

1-سیستم‌های ذخیره‌سازی سرما
یکی از روش‌های خنک کردن هوای ورودی توربین گاز، استفاده از یخ جهت ذخیره‌سازی سرما می‌باشد. این سیستم‌ها به صورت پریودیک استفاده می‌شوند. بدین شکل که سرما ( یخ ) در ساعات غیر پیک ساخته می‌شود و در ساعات گرم روز که عموماً مقارن با پیک مصرف برق می‌باشد، برای خنک‌کردن هوای ورودی و در نتیجه افزایش ظرفیت توربین، از این سرمای ذخیره شده استفاده می‌شود.

در این روش، از تانک‌های یخ ( ice tank) که درجه حرارت آب خنک شده خروجی آن‌را می‌توان در حدود 45 تا 50 درجه فارن‌هایت نگه داشت، استفاده می‌شود. آب خنک شده، در حین عبور از کویل‌ها ، هوای ورودی توربین را سرد و خود حدود 10 درجه فارن‌هایت گرم می‌شود. البته مقدار دقیق این درجه حرارت، به وضعیت و تعداد کویل‌هایی بستگی دارد که در مسیر هوا قرار گرفته‌اند.
هزینه اولیه ذخیره سرما زیاد است اما مزایای عمده دیگر آن باعث شده است که استفاده از آن علاوه بر خنک کردن هوای ورودی توربین‌های گازی ، در سیستم‌های تهویه منازل نیز رواج یابد.

در روش ذخیره سرما، از چیلرهای کمپرسوری استفاده می‌شود که قادرند سرمای زیر صفر ایجاد کنند و یخ تولید نمایند. به علت مصرف برق زیاد، این چیلرها در ساعات غیر پیک شبکه برق به‌کار گرفته شده ، یخ تولید می‌نمایند و در ساعات پیک شبکه، سرمای تولیدی این یخ‌ها برای خنک‌کردن هوای ورودی توربین گازها استفاده می‌شود.
مزایا :
– استفاده از کل ظرفیت توربین در تمامی ساعات
– امکان استفاده‌ی مجدد از آب استفاده شده برای تولید یخ
– از بین بردن قلّه پیک و داشتن ظرفیت کافی در هنگام پیک
– خلوص آب مصرفی برای تولید یخ مهم نمی‌باشد و از آب با سختی زیاد نیز می‌توان استفاده کرد، زیرا آب به علت داشتن سختی زیاد و عناصر محلول در درجه‌ی حرارت پایین‌تری یخ می‌زند که این امر باعث افزایش قابلیت سرد سازی می‌شود.

معایب :
– حجم تانک ذخیره‌ی یخ بسیار بزرگ می‌باشد.
– هزینه‌ی اولیه‌ی زیاد سیستم
– هزینه‌های راه‌بری و نگه‌داری مناسب سیستم
– سیستم برای استفاده از یخ در خنک‌سازی هوای ورودی به کمپرسور بسیار حجیم است.
2- سیستم‌های خنک‌کننده تبخیری :
در کلیه روش‌های تبخیری، از تبخیر آب که یک فرآیند طبیعی است برای خنک‌کردن استفاده می‌شود. هنگامی که آب می‌خواهد تغییر فاز دهد ( تبخیر شود )، از محیط اطرافش گرما می‌گیرد. به عنوان مثال هنگامی که یک پوند آب می‌خواهد تبخیر شود، حدود 1160 BTU گرما لازم دارد.
در سیستم‌های تبخیری ، آب مورد نیاز جهت خنک‌کردن هوا، به طرق مختلفی در معرض تماس با هوا قرار گرفته ، انرژی مورد نیاز جهت تبخیر را از هوای ورودی توربین می‌گیرد و آن را خنک می‌سازد.
قبل از تشریح بیش‌تر سیستم تبخیری ، لازم است تا اصطلاحاتی را در این زمینه توضیح دهیم:
1- دمای خشک Dry Bulb : درجه حرارتی است که توسط دماسنج و به روش معمول اندازه‌گیری می‌شود.
2- دمای تر Wet Bulb : درجه حرارتی است که با توجه به میزان رطوبت نسبی هوا و در نتیجه قدرت تبخیرکنندگی آن اندازه‌گیری می‌شود.

3- رطوبت نسبی Relative Humidity : نسبت وزن آب موجود در هوا به وزن آبی که هوا را در درجه حرارت ثابت، از نظر رطوبت اشباع کند را درصد رطوبت نسبی می‌گویند.
4- راندمان اشباع Sat . eff : راندمان سیستم خنک‌کننده در نزدیک کردن درجه حرارت خشک به درجه حرارت تر محیط را راندمان اشباع می‌گویند. به عنوان مثال اگر بتوان توسط یک سیستم خنک‌کننده ، درجه حرارت خشک محیط را به درجه حرارت تر تقلیل داد، راندمان اشباع 100% است.
سیستم‌های تبخیری جهت خنک کردن هوای ورودی توربین‌ها خود به سه دسته تقسیم می‌شوند که به تفصیل مورد بررسی قرار خواهند گرفت،

2-1- سیستم Air Washer
در این روش حجم زیادی آب توسط پمپ‌های با دبی بالا، از طریق یک سری نازل‌هایی که در یک شبکه منظم درون اتاق Air Washerقرار گرفته‌اند، به روی هوای ورودی پاشیده می‌شوند و در نتیجه به‌واسطه خاصیت تبخیر آب (که یک فرآیند گرماگیر است )هوای ورودی را خنک می‌کنند. شماتیک ساده یک Air Washer که جهت خنک کردن هوای ورودی یک توربین گاز استفاده شده است، در شکل (2) نمایش داده شده است .

این روش آب با کیفیت بسیار بالا نیاز ندارد، بلکه تنها باید ذرات ریز را از آب در گردش سیستم حذف کرد تا احتمال گرفتن نازل‌ها از بین برود.
عملکرد این سیستم به رطوبت هوای محیط وابسته است به‌طوری‌که هر چه محیط خشک‌تر باشد، قابلیت خنک‌کنندگی آن که بستگی به تفاوت درجه حرارت
WB و DBدارد، بیش‌تر می‌گردد. در هر حال معمولاً رطوبت نسبی تا حدود 95% می‌تواند افزایش یابد و نه بیش‌تر .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله سازمان و سازماندهی در جنگ نامتقارن در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله سازمان و سازماندهی در جنگ نامتقارن در pdf دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سازمان و سازماندهی در جنگ نامتقارن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله سازمان و سازماندهی در جنگ نامتقارن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله سازمان و سازماندهی در جنگ نامتقارن در pdf :

سازمان و سازماندهی در جنگ نامتقارن

کشورهای مستقل و انقلابی جهان امروز به منظور دفاع و انجام نبرد در برابر تهدیدات احتمالی قدرت‌های بزرگ ناگزیر به بهره‌گیری از شیوه‌های عملیاتی نو و منحصر به فرد هستند تا در یک شرایط نابرابر از نظر سطح تکنولوژیک، تسلیحات و توان رزم به جنگ نامتقارن بپردازند. این تهدیدات از سوی استکبار جهانی در سال‌های اخیر علیه این کشورها به صورت درگیری

مستقیم خودنمایی کرده و احتمال بروز یک جنگ را بین آن‌ها افزایش داده است. براین اساس و با توجه به مجموعه تهدیداتی که محیط جغرافیایی کشور را طی سال‌های اخیر احاطه نموده و هر روز دامنه آن با توجه به حضور نیروهای استکبار جهانی در دو کشور افغانستان و عراق در حال افزایش می‌باشد و همچنین اینکه بالاخره در یک تعامل نامتقارن، درگیر جنگی ناگزیر با امریکا خواهیم بود لذا در این مقال برآنیم به استراتژی جدید، نوع سازمان و سازماندهی نیروهای درگیر خودی را بنا به الگوهای موجود و احیاناً جدید بررسی کرده تا شاید بتوان الگوی مناسبی را جهت ساختار این سازمان پیدا نمود. انشاءالله.

مقدمه
پیچیدگی روزافزون، شتاب هراس‌آلود تغییرات و انقلاب شگفت‌انگیز در فناوری موجب دگرگونی بنیادین در همه عرصه‌ها و از جمله عرصه جنگ شده است. به گونه‌ای که به قول تافلر عصر حاضر شاهد همگرایی سه خط مشخص از توسعه نظامی یعنی برد، شتاب و کشندگی است که به نحوی انفجارآمیز به مرز نهایی خود رسیده است.

این پیشرفت خارق‌العاده از سوی ابرقدرت‌ها و به خصوص آمریکا به عنوان فرصتی بی‌نظیر برای حفظ و استمرار هژمونی و سیطره بلامنازع بر جهان مورد استفاده قرار گرفته و می‌گیرد.
بیش از 20 حمله نظامی علیه کشورهای جهان در نیمه دوم قرن بیستم، داشتن 63 پایگاه نظامی در 11 کشور خاورمیانه، چنگ و دندان نشان دادن با اتکای به قدرت نظامی به کشورهای استقلال‌طلب و آزادیخواه جهان، حمایت بی‌چون و چرا از صهیونیزم و در یکی دو سال اخیر اشغال افغانستان و عراق و تهدیدات مکرر علیه ایران اسلامی، اقدامات عملی نظامی ایالات متحده در این راستا است.

اما واقعیت این است که نامعادله اعمال قدرت نظامی یا تهدید متکی بر آن همواره یکسویه و ثابت نمانده است تلاش برای دستیابی به سلاح‌های برتر یا دارای کارآیی مشابه، مقابله با توانمندی‌های دشمن از طریق بهره‌گری از عواملی نظیر جو، زمان، غافلگیری، فریب، اتکای به توان گسترده مردمی، استفاده از نقاط قوت خود برای ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن، ایثار و عملیات استشهادی، انجام عملیات‌های اثربخش تاکتیکی با هدف تأثیرگذاری بر استراتژی دشمن از جمله تدابیر ملت‌ها و دولت‌ها برای رویارویی با قدرت برتر و دارای انگیزه تجاوزگری و سلطه‌طلبی بوده است که این مهم با مفهوم عدم تقارن تطابق دارد.

جنگ نامتقارن که از سال‌های پایانی قرن بیستم وارد ادبیات نظامی شده است به رویارویی دو قدرت ناهمتراز اشاره دارد که طرف ضعیف ضمن اجتناب از مواجهه با نقاط قوت طرف مقابل در چارچوبی خارج از قواعد قابل هضم برای دشمن، نقاط ضعف او را مورد حمله قرار می‌دهد.
در جنگ نامتقارن همه مولفه‌ها از قبیل استراتژی، طرح‌ریزی، ابزار و تجهیزات، فناوری و نیروی انسانی باز تعریف و بر مبنای این اصل اساسی و در میدان غیر قابل انتظار دشمن مجدداً طراحی می‌شوند. سازمان و سازماندهی نیز از جمله و بلکه یکی از مهم‌ترین این مقولات است به گونه‌ای که می‌توان گفت جنگ در عمومی‌ترین شکل خود میدان درگیری مسلحانه بین دو مجموعه انسانی سازمان‌یافته است که با تقسیم کار، هماهنگی و تعاملی توان‌افزا در پی دستیابی به اهداف مشترک خویش که همانا دستیابی به پیروزی بر دشمن است می‌باشند و این مفهوم قدمتی به درازای تاریخ بشر و تاریخ تخاصمات و تنازعات بین گروه‌ها، قبایل و طوائف، ملت‌ها و دولت‌ها دارد.

لوئیس مامفورد، و شماری دیگر اولین ماشین‌های جهان را ارتش‌ها و اولین قطعات تشکیل‌دهنده آن ماشین را سربازان می‌دانند. آرتور فریل می‌گوید جنگ سازمان‌یافته را در قالب کلمه آرایش می‌توان خلاصه کرد. وقتی سربازان در میدان جنگ آرایش پیدا کردند و به جای فعالیت در قالب تعدادی قهرمان بدون فرمانده در چارچوب یک گروه و تحت امر یک فرمانده یا سردسته قرار گرفتند آن وقت بود که از مرز (یا افق نظامی) جنگ‌های بدوی عبور کرده پای در عرصه جنگ‌های حقیقی یا سازمان‌یافته گذاشتند.

هدایت و فرماندهی 600 کشتی با قریب 30 هزار نفر که تعداد زیادی از آن‌ها سواره‌نظام بودند در لشکرکشی داریوش پادشاه ایران در 490 ق.م. و یا بسیج چند میلیونی پیاده‌نظام و سواره‌نظام و قریب 1900 کشتی جنگی از سوی خشایارشاه قطعاً بدون یک سازماندهی دقیق و حساب شده میسر نبوده است.
پیامبر بزرگ اسلام صلی‌الله علیه وآله وسلم سپاهیان خود را به طلیعه (جلوداران)، ساقه (عقبه)، میمنه (جناح راست)، و میسره (جناح چپ) تقسیم می‌فرمود. سازماندهی و تقسیم نیروها به یگان‌ها تابع مأموریت، نوع نبرد، زمین، قدرت جنگی نیروها، قدرت دشمن و اسلحه بکارگرفته شده به وسیله طرفین بود. هدف پیامبر صلی‌الله علیه وآله وسلم از این

سازماندهی سهولت در فرماندهی و تسلط بر نیروها در هنگام جنگ، تحرک و یا استقرار بود مثلاً در غزوه فتح مهاجران را در سه ستون دویست نفری، اوس را در شکل ستون 350 نفر، و قبیله اسلم را در یک ستون 200 نفری سازماندهی کرد. یا گروه‌های چهارگانه‌ای را که وارد مکه شدند برحسب تعداد قبیله به ردیف و شکل هرمی فردی، دوتایی، سه تایی و چهارتایی سازماندهی می‌کرد. آن حضرت گاهی لشکر را براساس امکانات جدید جنگی سازماندهی می‌کرد.

در جنگ جمل افراد امام به صورت دسته‌های هزار نفری سازمان یافته بودند و فرماندهی هر دسته را یکی از اصحاب بزرگوار حضرت به عهده داشت و سرانجام با رشادت‌های ابوایوب و دیگر یاران امام، جنگ به پیروزی لشکر حق انجامید و نیروها به شهر بصره وارد شدند. در پیشاپیش یکی از دسته‌های هزار نفری، سوار نیرومندی حرکت می‌کرد که کلاه و لباس سفیدی بر تن، شمشیری حمایل کرده و پرچمی در دست داشت.

نمونه‌های فوق نشان می‌دهد که سازمان و سازماندهی در جنگ ضرورتی گریزناپذیر و اصلی عمومی است که در تمام جنگ‌ها به نوعی وجود داشته است. پیتر دراکر معتقد است که معنای اولیه سازمان ـ که می‌توان آن را اولین نظریه سازمان نامید ـ به وسیله فردریک کبیر پادشاه پروس در نیمه قرن هجدهم و به هنگام تعریف ارتش جدید مطرح شد. بنا به گفته او ارتش جدید از سه قسمت تشکیل می‌شود: پیاده‌نظام، سواره‌نظام، و توپخانه کششی. پس به عبارت دیگر سازمان با چگونگی انجام کارهای متفاوت تعریف می‌شود. این مفهوم اساسی، شالوده تمام سازمان‌های نظامی در طی جنگ جهانی دوم بود. اما همانگونه که کلاوزویتس معتقد است هر عصری شیوه جنگی عجیب مخصوص خود را داشته است. بنابراین هر عصر تئوری جنگ خاص خود را نیز خواهد داشت. و بی‌تردید دامنه این بحث به سازمان و سازماندهی نیز کشیده خواهد شد.

صاحبنظران در مورد عوامل برتری‌ساز در جنگ نظرات مختلی را ارائه کرده‌اند. بوتول در کتاب ستیزه‌شناسی می‌نویسد: هم‌اکنون ما در عصر سلاح‌های انفجاری (اتمی یا غیر اتمی) بسر می‌بریم برتری متعلق به کسی است که بدعت و تحولی نوین در تسلیحات و یا سازمان نظامی پدید آورد. عدم تناسب علمی و فنی گاه کفایت کرده تا به لشکرکشی‌هایی که از نقطه نظرهای نظامی کوچک و کم‌اهمیت بوده‌اند، نتایج معجزه‌آسای جهانی عطا نماید. (در حمله مراکش به امپراطوری مالی به علت مسلح بودن لشکر مراکشی به سلاح گرم تمدن و امپراطوری یکصد ساله مالی را در هم پیچیده و از صحنه تاریخ حذف نماید).»
برخی از نویسندگان کمیت یا کیفیت نیروی انسانی را عامل تأثیرگذار و اصلی برشمرده‌اند اما همانگونه که یکی از اندیشمندان با بررسی جنگ‌های صد ساله میان انگلستان و فرانسه (که طولانی‌ترین و معروف‌ترین جنگ قرون وسط است) می‌گوید: اما ارزش ارتش‌ها تنها با عدد و رقم تعیین نمی‌شود. فرانسوی‌ها می‌توانستند ارتش‌هایی را که با 30 هزار نفر سرباز به میدان بفرستند اما این نیروها بسیار بد سازمان‌یافته بودند. ارتش انگلستان گرچه به ندرت می‌توانست نیروهایی بیش از 6 هزار نفر را به میدان نبرد گسیل دارد اما از فرانسوی‌ها بسیار سازمان‌یافته‌تر بود.

ترنی های با بیان اهمیت بیشتر برای نهادهای اجتماعی نسبت به فناوری نظامی می‌نویسد:
بسیاری از نویسندگان درباره نقش بعد تکنولوژی راه مبالغه را می‌پیمایند اما مطالعه تاریخ حکومت‌های بزرگ عهد باستان نشان می‌دهد که گاه تکنولوژی اسلحه‌سازی این حکومت‌ها با وضعیت حریف یکسان بود ولی حکومت‌های بزرگ از حیث سازمان‌های نظامی بر رقیب برتری داشتند.

مقام معظم رهبری در بیانی رسا و گویا همین مفهوم را به صورتی عمیق‌تر بیان می‌فرمایند:
نیروی نظامی عبارت است از سازماندهی افراد، یگان نظامی قوامش به سازماندهی است.
ایشان در بیانی دیگر تفاوت سازمان‌یافتگی و فقدان سازماندهی را چنین بیان می‌کنند:
این که ده هزار رزمنده سازماندهی نشده باشند. وقتی سازماندهی نشد پس دیگر یک لشکر نیست; اگر صد هزار رزمنده هم سازماندهی نشده باشند هیچ وقت کار یک لشکر را که ده هزار نفر آدم سازماندهی شده است نمی‌کنند.

در دهه‌های اخیر طراحی سازمانی (یعنی فرآیند هماهنگ‌سازی مؤلفه‌های ساختاری) به شدت متأثر از تغییرات شگرف و همه جانبه سازمان‌ها و محیط آن‌ها شده است و این امر پدید آمدن الگوهای جدیدی از سازمان را موجب شده است در واقع می‌توان گفت که پیش‌بینی هوشمندانه آنسوف محقق شده است که در دهه‌های آینده مفهوم ساختار و توانایی آن آنچنان دگرگونی عمیقی پیدا خواهد کرد که می‌توان آن را با دگرگونی‌های انتقال از مرحله استحکامات ثابت به مرحله استحکامات سیار در جنگ‌ها سنجید. بخشی از تکنولوژی بکار گرفته شده در طرح‌ها یا سازمان‌های امروز بر پایه مفهوم خط دفاعی ماژین (خط دفاعی مرز فرانسه در جنگ جهانی دوم) در ساختارهای دائمی یا نیمه دائمی شکل گرفته‌اند. اگر نیمی از این استدلال درست باشد گرایش به سوی توانایی‌های انعطاف‌پذیر و واکنش‌پذیر جنگ سیار خواهد بود.

سازمان یک موجودیت اجتماعی آگاهانه هماهنگ شده است که براساس مجموعه‌ای از اصول در جهت نیل به اهداف فعالیت می‌کند. صاحب‌نظران عصر حاضر را عصر حاکمیت سازمان‌ها نامیده‌اند و سازمان را ابزاری برای توان‌افزایی، زمینه‌ساز کمال و کامیابی و یک امکان واقعی و گریزناپذیر برای دستیابی به اهداف از پیش طراحی شده از طریق تبیین نقش و ایجاد هماهنگی بین افراد و واحدهای متعدد سازمان می‌دانند. دراکر برجسته‌ترین هدف سازمان‌ها را اثربخش کردن نقاط قوت و رفع نقاط ضعف انسان‌ها می‌داند.

فرض بر این است که کوشش سازمان‌یافته نه تنها در مقایسه با کار انفرادی موفقیت بیشتری را به دنبال دارد بلکه عملکرد سازمان از قانون تضایف پیروی می‌کند. به بیان دیگر نتیجه حاصل از تلاش‌های سازمانی بسی فراتر از جمع تلاش‌های فردی است. سازمان پدیده بسیار پیچیده‌ای است. منشوری کثیرالوجه که شناخت آن مستلزم نگاه چندوجهی است ساختار نحوه قرار گرفتن اجزاء سازمانی، تعامل آن‌ها با یکدیگر و سیستمی متشکل از وظیفه، گزارش‌دهی، رابطه‌ها و اختیارات است. مطالعات نشان می‌دهد که در طراحی ساختار باید به این مهم توجه داشت که متغیرهای محتوایی چهارگانه شامل اهداف و استراتژی، محیط، اندازه و تکنولوژی بر متغیرهای ساختاری سه‌گانه شامل پیچیدگی، رسمیت و تمرکز اثر گذاشته و از نحوه ترکیب و در آمیختن آن‌ها انواع طرح‌های ساختاری به وجود می‌آید.

جان پیترز در این رابطه چنین می‌نویسد:
در واقع دو شیوه عمده در معماری ساختار نظامی وجود دارد که عبارتند از: شیوه «واکنش‌دار» و شیوه‌ «واکنش‌پذیر». در شیوه «واکنش‌زا»، اصول و پی‌ریزی ساختار نظامی براساس اولویت‌ها و ملاحظات سیاست خارجی صورت می‌گیرد که البته این به معنای ایجاد یک ارتش مهاجم در عرصه بین‌الملل نیست. در انتخاب شیوه «واکنش‌پذیر»، سیاست خارجی کشور باید به دور از تنش و جنجال و براساس اصول معمول و متداول جهانی پیش رود که در نتیجه سازمان نظامی پدید آمده از این سیاست نیز به نسبت سازمانی متعادل و میانه‌رو خواهد بود.

اما طراحی ساختار نظامی به شیوه «واکنش‌پذیر» در مقابله با تهدید‌های احتمالی انجام می‌شود. برای مثال استراتژی ایالات متحده در طول جنگ سرد از همین نوع بود. به این ترتیب که این کشور همواره تغییرات و رخدادهای موجود در سازمان نظامی شوروی سابق را تحت کنترل و ارزیابی قرار می‌داد و تلاش می‌کرد تا متعاقب آن، تغییرات لازم را در سازمان نظامی خود ایجاد نماید تا سیاست سد نفوذ همچنان ادامه یابد.
براساس نظر صاحبنظران و با توجه به شواهد و قرائن متعددی می‌توان با اطمینان گفت که رقابت‌های جهانی و تغییرات فناوری احتمالاً موجب خواهد شد تا در دهه‌های آینده بین ساختار و استراتژی هماهنگی بیشتری برقرار شود.

عامل مهم دیگر در رابطه با طراحی ساختار، شناخت محیط است. بقای سازمان و افزایش اثربخشی آن ایجاب می‌کند که سازمان‌ها در قالب سیستم‌های باز، مکانیزم‌های نظارت و بازخورد را به منظور تعیین و تشخیص محیط و همچنین درک آن، احساس تغییرات حاصله در محیط‌ها و ایجاد جرح و تعدیلات ضروری، ایجاد و توسعه دهند. نکته مهم دیگر اینکه محیط سازمان‌ها یکسان نیستند و هر کدام درجه‌ای از عدم اطمینان محیطی را دارند که بر سازمان اثر می‌گذارد. عدم اطمینان محیط به معنای فقدان توان پیش‌بینی تحولات و تغییرات محیط پیرامونی است.

مینتزبرگ معتقد است که هر چه محیط پویاتر باشد ساختار سازمانی زنده‌تر است. او در اثبات این نظر می‌گوید ارتش‌ها در زمان صلح یا حتی در زمان جنگ هنگامی که از میدان نبرد باز می‌گردند گرایشی شدیدی به دیوانسالاری و پافشاری بیش از اندازه به برنامه‌ریزی، مشق‌های رسمی و تشریفات دارند و به انضباط نیز توجه بسیار دقیق نشان می‌دهند. در میدان‌های نبرد دست کم در میدان‌های تازه نبرد به انعطاف بیشتری نیاز هست و از این رو ساختار سازمانی جمود کمتری دارد. این حکم به ویژه درباره موقعیت‌های پویای جنگ‌های چریکی روایی دارد.

همچنین صاحب نظران مدیریت معتقدند که فناوری نیز بر ساختار اثر می‌گذارد.
فناوری را چنین تعریف کرده‌اند: روش‌ها و طرقی که با استفاده از ابزارهای تجهیزات، فنون و دانش و مهارت‌های ویژه نیروی انسانی برای انجام کارها اتخاذ می‌شوند. در اثبات تأثیر فناوری بر ساختار به مطالعات «وودوارد» در اوایل دهه 1960 استناد می‌شود که با بررسی وضعیت 100 شرکت تولیدی الزام به تناسب میان فن‌آوری و ساختار را به اثبات رساند.
در عرصه نظامی این ضرورت به نحو بارز و مشهودی به چشم می‌خورد. مثلاً همانگونه که در زمان خود توپخانه تحولی در جنگ محسوب شد، ورود تانک، هواپیما، موشک و; به میدان جنگ ساختارهای گذشته را تغییر داد و ساختارهای جدیدی را الزامی ساخت.

نکته جالب اینکه در عرصه نظامی این ضرورت در دو سوی جبهه ایجاد می‌شود. هم کشوری که به تکنولوژی جدیدی مجهز می‌شود و هم طرف مقابل برای مواجهه با شرایط جدید، هر دو ساختار خود را تغییر می‌دهند، یا اصلاح می‌کنند و یا ساختارهای جدید را ایجاد می‌کنند.

در مبحث توانمندسازی نیز به سازمان و سازماندهی توجه شده است. توانایی سازمان‌های آینده بستگی به موارد مختلفی دارد که ساختاردهی مناسب یکی از آن‌ها است. یکی از نظرات ارائه شده به شرح زیر است:
1 ایجاد ذهنیت مشترک

ذهنیت مشترک نمایانگر هویت سازمان در ذهن افراد است. ذهنیت مشترک نتیجه آرمان مشترک و ارزش‌های واحد است. ذهنیت مشترک وقتی به وجود می‌آید که کارکنان علت تلاش‌های خود را بدانند، اولویت‌ها را بفهمند و نقش خود را در هدف کلی تشخیص دهند.
2 بکارگیری مجدد کارکنان
تغییرات محیطی تغییر در ابزار، شیوه‌ها، طرح‌ها و; را ضروری می‌سازد. کارکنان باید خود بیاموزند که ابزار را بهسازی کنند، روش‌ها را دگرگون کنند، ساده کنند و شیوه‌های نامناسب را متوقف کنند.

3 بی‌مرز شدن
قابلیت افراد باید از حوزه کار مستمر تلقی شود. در سازمان بی‌مرز افراد با قریحه بدون توجه به سلسله مراتب، وظیفه یا منصب تخصص‌های خود را به کار می‌گیرند.
4 ایجاد توانمندی تحول

خلق توانمندی تحول، استمرار موفقیت را در خود دارد. چالاکی، نرمش‌پذیری و سرعت شالوده توانمندی تحول است. برندگان و بازندگان هر دو با آینده نامعلوم سر و کار دارند در حالی که بازندگان در حال تشکیل گروه برای بررسی و شناخت دگرگونی هستند برندگان خود را با دگرگونی‌ها سازگار کرده‌اند.
5 مهارت در زودآموزی

یادگیری عبارت است از توانایی سازمان در تولید و تعمیم مفاهیم ثمربخش. سرعت در یادگیری موجب تمایز سازمان‌ها از یکدیگر می‌شود. میزان این تمایز به سرعت ایجاد و اشاعه مفاهیم وابسته است. سرعت در یادیگری وقتی حاصل می‌شود که مفاهیم تازه بتوانند به سرعت از یک بخش سازمان به سرتاسر سازمان رسوخ و ضمن پیشگیری از خطاها،‌ موفقیت‌ها را تجدید کنند. زودآموی توسعه نوآوری را به دنبال خواهد داشت.

نگاه اجمالی به دشمن
طرحریزی ساختار مناسب برای جنگ نامتقارن مستلزم شناخت محیط، وضعیت کلی و نقاط قوت و ضعف دشمن و آگاهی به قابلیت‌های خودی است و در یک کلام به قول مقام معظم رهبری:
ما باید ببینیم که این مجموعه چگونه می‌تواند در میدانی که مسئولیت متوجه اوست سبک‌تر، کارآمدترو قوی دست‌تر حضور پیدا بکند.
در یک نگاه اجمالی در رابطه با تهدید آمریکا می‌توان موارد زیر را برشمرد:

1ـ دشمن متکی بر فناوری فوق مدرن است. امکان جنگ از راه دور توان حمله به تأسیسات و زیرساخت‌های اقتصادی، اشراف اطلاعاتی، تکیه بر نیروی هوایی برای آغاز جنگ، جلوگیری از تلفات خودی، قابلیت هم‌زمانی و هم‌مکانی برای گشودن جبهه‌های جدید، سیالیت و تحرک فوق‌العاده از ویژگی‌های نیروهای نظامی دشمن است.

2ـ دشمن همه ابزارهای لازم برای اعمال قدرت غیر مشروع خود را دارد. سازمان‌ها و سیستم‌های حقوقی بین‌المللی را یا در کنترل دارد یا در حد زیادی می‌تواند روی ان‌ها تأثیر بگذارد. شبکه‌ای وسیع از رسانه‌های خبری و تبلیغی در اختیار آمریکا یا اهداف و ارزش‌های این ابرقدرت است. اقتصاد پیشرفته بخش عمده‌ای از کشورهای منطقه یا کاملاً در اختیار ایالات متحده قرار دارند و یا نهایتاً همراه می‌شوند. دشمن سال‌ها برای همفکرسازی، نفوذ در دستگاه‌های مختلف، نفوذ و ایجاد وابستگی در بین بخری از عناصر داخل کشور و; تلاش کرده است.
3ـ محیط جنگ نامتقارن به غایت ناپایدار و عدم اطمینان محیطی فوق‌العاده بالا است.
4ـ دشمن علیرغم جثه سنگین و اتکای به ابزار با وجود اشراف اطلاعاتی و تحرک، امکان وارد آوردن ضربه فوق‌العاده به یگان‌های رزم و نیز ظاهر شدن در موقعیت‌های مختلف زمانی و مکانی را دارد.

5ـ امکان استفاده از یک نیروی نظامی کلاسیک از یکی از کشورهای منطقه با عنوان‌های مختلف وجود دارد.
6ـ دشمن به دنبال یافتن قابلیت‌های جدید برای جبران ضعف‌های خویش است و به همین جهت انعطاف، چابکی، چند منظوره‌گی و یافتن توان همه عرصه‌ای شدن را وجهه همت خویش قرار داده است

7ـ امریکا اولاً دارای ضعف‌های ذاتی است که امکان رفع آن‌ها را ندارد. ثانیاً برای غلبه بر بخش دیگری از ضعف‌های خود نیاز به زمان نسبتاً قابل توجهی دارد.

نگاهی به سازمان و سازماندهی در سپاه
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از بدو تولد خویش از طریق آزمون و خطا، بهره‌گیری از دانش، تجربه، خلاقیت و متناسب با ضرورت‌ها و مقتضیات در هر زمان تلاش کرده است تا مناسب‌ترین گزینه را که با رسالت و فرهنگ آن هم‌خوانی دارد انتخاب کند.
در آغاز سازمان سپاه عمدتاً برای مقابله با ضد انقلاب درون شهری شکل گرفت. سپس در نبرد با ضد انقلاب سازمان‌یافته و غیر سازمانی کردستان چهره متفاوتی پیدا کرد و در مرحله بعد با درک انقلابی از پیامدهای ناشی از جنگ و در حساس‌ترین شرایط آن در عرصه دفاع مقدس وارد شد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله پدیده ای به نام فروغ در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پدیده ای به نام فروغ در pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پدیده ای به نام فروغ در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پدیده ای به نام فروغ در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پدیده ای به نام فروغ در pdf :

فروغ در عرصه ی ادبیات ایران یک پدیده بود . نه تنها بود که هنوز هم هست و همیشه هم خواهد ماند . به قول یکی از معاصرین : ” فروغ بدون هیچ گونه ادعای طلبی خواننده ی شعر فارسی بعد از خود را بدهکار کرد و رفت ، چون میوه ی کال بر شاخه ماند تا به رسیدگی رسید و با مرگ ناگهانیش خدا می داند چه مایه از شعر ناگفته به خاک سپرده شد و چه مضامین بسیاری که می توانست در خواننده اش صد ها احساس که یکی از آن ها حس اندیشیدن بود ایجاد کند دریغا نگافته ماند و ماند . “
از یورش توفان مرگ که سرو قامتش را بی هنگام شکست و گرچه از ریشه های کلامش سرود های دیگری به بلندای ماندن در تاریخ قد کشیده است ؛ چهل سال می گذرد .

آری از بهمن سردی که جسم فروغ را به سرمای خاک سپردند ، هزاران دل گرم به یادش تپیده است و صدها قلم با گفتن از او به روی کاغذ پر خیده است ، هر صاحب اندیشه ، شعر فروغ را به نوعی بررسی کرده و در قلمرو نقد با توجه به نکاتی از آن به کندوکاوی علاقه مندانه و موشکافانه پرداخته است که همه این سنجدین ها مُهری بر جاودانه شدن اوست ، اما براستی چرا ؟و چگونه او این چنین دارای جایگاه خاص در ادبیات شعری ایران است ، شاید هیچ کس به خوبی و واقع نگری خودش این حس و بیان نکرده باشد که می گوید :

 

” من آدم ساده ای هستم ، بخصوص وقتی می خواهمم حرف بزنم ، این مساله را بیش تر حس می کنم . من هیچ وقت آوزان عروضی را نخواندم اما آن ها را در شعر هایی که می خواندم پیدا کردم . بنابر این برای من حکم نبودند ، راه هایی بودند که دیگران رفته بودند . یکی از خوشبختی های من این است که نه زیاد خود را در ادبیات کلاسیک سرزمین خودمان غرق کرده ام و نه خیلی زیاد مجذوب ادبیات فرنگی شده ام ، من بدنبال چیزی در درون خود م و در اطراف خود هستم . در یک دوره ی مشخص که از لحاظ زندگی اجتماعی و فکری آهنگ خودش را دارد . راز کار در این است که این خصوصیات را درک و آن را به شعر وارد نماییم . ب

رای من کلمات خیلی مهم هستند . چون آن ها را صاحب جان و روحیه می دانم و همچنین اشیاء را ، من به سابقه ی شعری کلمات و اشیاء کاری ندارم گیرم کسی کلمه ی انفجار را هرگز در شعر نیاورده است . من از صبح تا شب به هر سو می نگرم همه چیز در حال انفجار می بینم ، چه گونه شعری بگویم که از این احساس تهی باشد . من فکر می کنم کار هنری یک جور بیان کردن و ساختن زندگی ست ، زندگی هم چیزی ست که یک ماهیت متغیر دارد . جریانی است که مرتب در حال شکل عوض کردن و توسعه است و به همین دلیل هنر هر دوره روحیه خودش را دارد و غیر این اگر باشد ، تقلب است . من در مورد شعر خودم باید بگویم چیزی را در آن جستجو نمی کنم بلکه در شعر هایم یا شعر های دیگران تازه خودم را پیدا می کنم . می دانید بعضی ها مثل درهای باز بسته ای هستند که وقتی بازشان می کنی می بینی ارزش باز کردن را نداشته اند . اما بعضی شعر ها اصلا” در چهار چوب نیستند که باز و بسته باشند . جاده های هستند کوتاه و بلند و بلند که همچنان می توان در آن ها رفت و به رفتن ادامه داد و اگر گاهی توقف می کنیم برای دیدن چیز هایی است که در رفت و برگشت های گذشته ندیده بودیم . “

 

به درستی همین است . شعر فروغ همان جاده ای است که می توان با همه ی فراز و نشیب هایش سال ها در آن رفت و خسته نشد . جاده ای ست بی شباهت و بی تکرار که می توان هزاران تازگی را در آن دید و کشف کرد . ارتباطات ، آدم ها ، عواطف ، اشیاء و اجسام در شعر او دیگر گونه است . یک نگاه تازه که به بطن حقیقی هر چیز را بیش از ایهام و مجاز می بیند و این نوع دیدن برترین عامل نزدیکی ذهنیت او با تصورات خواننده است . شعر فروغ خواننده اش را با اشکال عجیب و بیان های غیر مفهوم نمی هراساند و عدم آگاهی و نفهمیدن را بر او تحمیل نمی کند . شاید نه همه ولی خیلی ها در هنگام خواندن شعر او می توانند برای لحظاتی خود را در جایگاه حسی قرار دهند و در پیچ و خم های اندیشه اش هم مسیر گردند .

 

در ظهر گرم و دود آلود
ما عشق مان را در نیاز کوچه می خواندیم ،
ما قلب هایمان را به باغر مهربانی های معصومانه ، می بردیم
و به درختان قرض می دادیم
و توپ با پیغام بوسه در دستان ما می گشت .

” آن روز ها ” تولدی دیگر
در انتظار دره رازیست
این را به روی قله های کوه
بر سنگ های سهمگین کندند
آن ها که خط به خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماس تلخ آکندند
” در آب های سبز تابستان ” تولدی دیگر
زندگی شاید یک خیابان درازیست که هر روز زنی
به زنبیلی از آن می گذرد
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد
مرواریدی صید نخواهد کرد
” تولدی دیگر ” تولدی دیگر

و هزاران مثال دیگر و یا در حقیقت تمام جمله ها و خطوط شعر فروغ که واگوی آهنگین روز مرگی خای انسان امروز است . در واقع تمام احساساتی است که مبنای پدید آمدن شعر فروغ است ، تکیه بر دیوار واقعیت ها دارد و این امر نه تنها در دو کتاب تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد به چشم می خورد . که در سایر اشعار سه کتاب اسیر و دیوار و عصیان نیز بارها دیده می شود .

خندید باغبان که سرانجام شد بهار
دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم
دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار
ای بس بهارها که بهاری نداشتم
” دختر و بهار “
دانم اکنون از آن خانه ی دور
شادی زندگی پر گرفته
دانم اکنون که طفلی به زاری
ماتم از هجر مادر گرفته
” خانه متروک ” اسیر
این جا ستاره ها همه خاموشند
این جا فرشته ها همه گریانند
این جا شکوفه های گل مریم
بی قدر تر ز خار بیابانند
” برای تو ” عصیان
آه آری این منم اما چه سود
ِ” او ” که در من بود دیگر نیست نیست
می خروشم زیر لب دیوانه وار
او که در من بود آخر کیست کیست
نگاهی بر حقیقت اشعار فروغ فرخزاد
سلامت و تازگی دیگرگونی شعر فروغ ، زنان شاعر را به این فکر انداخت که به ابعاد مختلف و زندگی و رفتار و شعر او دقت کنند تا راز این شکوفایی را دریابند و از جوهر این کیمیای حیات بهره جویند و متاسفانه بدون و درک درست شخصیت و شعر فروغ ، رقابت و تقلید از دوران جنینی شعر او و بحرانهای بی تجربگی و سر خوردگی های او پرداختند.

در رویای ” فروغ دوم ” شدن است که شعر بعد از فروغ به راه می افتد . غافل از اینکه فروغ برای ” خود بودن ” و ” خود ماندن ” می زیست و با قدرت یکتای شاعرانه ی خود ، ممنوع ترین واژه های زمان خور را به کار می گرفت و به شعر تبدیل می کرد.
شعر فروغ ، شعر موضوعی یا مقطعی و زمان بندی شده نیست که در شرایط سیاسی و
خاصی و به مناسبت های ویژه ای سروده شده و جنجالی موقتی و دوره ای آفریده باشد، تا شامل مرور زمان نیز بشود. شعر فروغ ، شعر هستی ، انسان و زندگی است که در اوج شاعرانگی سروده شده و مانند حافظ شیرازی بی زمان است.

 

شعر فروغ یکشبه نروئید و نبالید هیچ نوزادی یکشبه قد نمی کشد و به بلوغ نمی رسد.
صادقانه از خود ، از دل آغاز کرد و در این سیر گسترده ی درونی بود که به کشف هستی ، انسان و زندگی رسید . و این تحولات پر فرازو نشیب را به شعر کشیده;

هر موجی که او را برد ، شعر شد . هر واژه ای که در این موج افتاد ، شعر شد.تقلاهایش ، زیر رفتن ها و بالا آمدن هایش.
به تخته پاره ای آویزان شدن هایش ، عشق شد ! و عشق شعر شد . و هرگاه که از شدت موج دست اش از آن تخته پاره رها شد ، به زیر می رفت ، گیاهان دریایی به پایش میپیچیدند ، کوسه ها بر او دندان تیز می کردند ، در هم کوبیده و زخمی به ته اقیانوس فرو می رفت و آنگاه جویبار های خود جوش از درون او جاری می شدند:

من
پری کوچک و غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد . 2

در این غیبت معصومانه پر شکفت و شهود چیزی از دست نمی داد چرا که همزمان:

مردم
گروه ساقط مردم
دلمرده و تکیده و مبهوت
در زیر بار شوم جسد هایشان
از غربتی به غربت دیگر می رفتند. 3
همزمان به غیبت معصومانه فروغ:
خورشید مرده بود
خورشید مرده بود و فردا
درذهن کودکان
مفهوم گنگ گمشده ای داشت. 4
فروغ ، به کالبد شعر ” زن ” جان تازه ای دمید . شعر زن ، که تا آن زمان غلام حلقه به گوش شعر مرد بود ، و کور کورانه و طوطی صفت شعر مردانه را در تاریکی مرد سالاری دنبال می کرد با طلوع فروغ و روشن شدن آسمان شعر زن ، ” زن ” خود را دید و اندیشه در او شکفت ، خود شناخت و برخاست.
شعر های خود جوش و بی اعتباری او به قواعد موجود ، در زمانی که جو نفس گیر خفقان سیاسی و اجتماعی در گلوی قلم ها لخته بسته بود و هوا پر از بوی ماندگی و تکرار بود و زنان همچنان در پستوی شعر مردان چیده بودند ، بی پروایی نام گرفت . در حالی که فروغ خود این بی پروایی را در چیز دیگری می دید و رندانه از آن می ترسید:

 

می ترسم از این نسیم بی پروا
گر با تنم اینچنین در آویزد
ترسم که زپیکرم میان جمع
عطر علف فشرده بر خیزد . 5
در این وحشت صادقانه از بر ملا شدن رازش در میان جمع ،‌می بینیم که چه حر فهای تازه می زند . ” نو آوری فروغ ذاتی است “. روح تخیلی شعر در آن می درخشد . وقتی می گوید : می ترسم که در میان جمع از تنم عطر علف فشرده بر خیزد . یک عشقبازی و همخوابگی بر روی علف ها را در ذهن تداعی می کند و چه ساده خودش را لو می دهد!

و در شعر ” آبتنی ” ، از مجموعه ی ” دیوار “
روی دو ساق ام لبان مرتعش آب
بوسه زن و بیقرار و تب دار
ناگه در هم خزید ; راضی و سرمست
جسم من و روح چشمه سار گنه کار 6

طبیعت فروغ در عمق معصوم است . نه تنها قصد بی پروایی ندارد ، که بسیار هم محتاط است. ! اما این طبیعت چشمه است که بی پروا است ! این چشمه است به ساق ها او می پیچد و مرتکب گناه می شود.! اما آنجایی که خودش گناهکار است ، در نهایت صداقت عیب ( گناه ) را می گوید ، و به حسن اش نیز اشاره می کند.
حافظ عیب “می”جمله چو گفتی هنرش نیز بگو / نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند)
هم به گناه و هم به لذت اش اعتراف می کند زیرا زبان ، حسیات و باور هایش ، آمیختگی جدایی ناپذیری دارند:

گنه کردم گناهی پر زلذت
در آغوشی که گرم و آتشین بود
;
گنه کردم گناهی پر زلذت
کنار پیکری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه تاریک و خاموش 7
برای نخستین بار ، زنی ، با توجه به باور های مذهبی و فرهنگی جامعه با صداقتی
شاعرانه ، به گناهی اعتراف می کند . و اعتراف به این گناه ، جانماز هم آب نمی کشد.
بلکه در نهایت سادگی و درستی و بی توجه به عواقب آن ، پنهان هم نمی کند که لذت
هم برده است.

اعترافش اما ، بر خلاف آنچه تا به حال بر داشت کرده اند ، از روی رضایت و سرمستی نیست . ترسان و لرزان است . رضایتش توام با نگرانی است . از ترس تهدید ها نامرئی این لذت موقت است که در پایان شعر ، تسلم باور هایش ، به در گاه خدا وند پناهنده می شود و و در محضر خدا وند است که نشان می دهد که اینکاره نیست و با پریشانی می گوید: خداوندا چه می دان چه کردم ؟ آن خلوت هم تاریک بود هم خاموش ! یا به زبان دیگر می گوید : خدایا نفهمیدم مرا ببخش ! و چون راست می گوید به دل می نشیند.

سه کتاب ” اسیر ” دیوار ” و ” عصیان ” او ، کلنجار ها و کشمکش های فروغ است با
دل خود ، با هوس های معصومانه و بی تجربگی های خود.
این کتاب ها در واقع ، مراحل دوران جنینی شعر فروغ اند. اشعر این کتاب ها ، در شکل چهار پاره و گاهی مثنوی و گاه غزل و گاه نیز تلاش هایی بدنبال شعر نیمایی ، نمایان می شوند . در همه ی این فرم های کلاسیک ، فروغ ، بی توجه به آنچه دیگران گفته اند حرف های خودش را می زند . آرام و ساده تجربه های خود را بر ملا می کند غافل از اینکه “خود بودن”را انعکاس دادن با آن زبان سراسر راست گویی کار پسندیده ای نیست.
از برخورد های خشم آگین و واکنش های قهر آمیز و بد گویی های مردم به اصلاح روشن فکر است که تازه متوجه می شود حرفهایی که زده است سنت شکنی است . به سبب ناتوانی در شناخت او ، او را متمرد و ننگین می خوانند و حتا زنان شاعر همدوره ای خودش نیز به خاطر این صراحت در باز تاباندن احساس ها و تجربه های پاک خود در شعر ، از او فاصله می گیرند . به بزم های خود دعوتش نمی کنند .

“زن” حق ندارد که این گونه صادقانه از چند چون هستی خود حرف بزند:
آن داغ ننگ خورده که می خندید
بر طعنه های بیهوده ، من بودم
گفتم که بانگ هستی خود باشم
اما دریغ و درد که “زن ” بودم 8
در حالی که از نگاه فروغ ، آن دروغگوهای متظاهر ، ننگین بودند:
اینجا نشسته بر سر هر راهی
دیو دروغ و ننگ و ریا کاری
در آسمان تیره نمی بینم
نوری زصبح روشن بیداری 9

فروغ با پشت سر گذاشتن دوران آشفتگی ها و شکست های پی در پی ، که دردناک ترین آنها جدایی از تنها فرزندش و محروم شدن از دیدار اوست ، در می یابد که او عاشق خود اوست نه رابطه های مادی و جسمانی . در این نوع رابطه ها نمی توان به کمال رسید و نیمه ی گمشده اش و حفتی که او را کامل می کند در این نوع رابطه ها یافتنمی شود:
اگر به سویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق ، خوشتر از خیال تو10
و از ویران کردن زندگی زناشویی اش به دنبال این توهمات پوچ به شدت پشیمان می شود:
بعد از او بر هر چه رو کردم
دیدم افسوس سرابی بود
آنچه می گشتم به دنبالش
وای بر من ، نقش خوای بود 11
و دلش می خواهد به خانه بر گردد. دژی محکم و امن که او را از عواقب همه ی تجربه های هولناک ، پشیمانی ها و پریشانی ها در امان می دارد. بهشت راستینی که از روی نادانی بی تجربگی گمان می گرد قفس اوست :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد لباس های محلی ایران در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد لباس های محلی ایران در pdf دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد لباس های محلی ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد لباس های محلی ایران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد لباس های محلی ایران در pdf :

لباس های محلی ایران

پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.
پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأکید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در

فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن کسب کرد.
به طورکلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:
1) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا

2) نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی
3) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت
4) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی
5) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم
6) نظام طبقاتی حاکم بر جامعه
7) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.

پوشاک ایرانیان در زمان 550 قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «کندیس» به تن می کردند که از پشم، کتان و ابریشم تهیه می شد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شکل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر

و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست که در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این که در 1350 قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن عیلامی به دست

آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. لباس کامل متشکل از یک دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده که بر تن پیکره های پادشاهان و ملکه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت

ساندیکس گرفته می شد.
بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیکن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریک نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.

بعدها کند یس جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء کت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، کفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد. دست کش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند،

ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگ های کم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شکل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از

مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند کمربند تبرک یافته ای را به کمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می کند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند ولی نقش

برجسته ای که از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می کردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند.

جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و رولباسی می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشاند و کمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.

بیش تر مورخین چنین اظهار نظر کرده اند که لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از 3 قطعه پارچه متفاوت درست شده بود که به کمک حاشیه ها از یک دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و کناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود که روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را

در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یک رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا کمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده که به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یکسان داشته است.

اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقش‌های روی پارچه و تزیین لباس با منجوق‌های رنگارنگ و حاشیه‌های زردوزی و گلابتون یا چین واچین‌ها یا دوختن سکه (طلا، نقره و امروزه نیکل) بر آن ها، معرف قومیت، شخصیت و منزلت اجتماعی است. درایران امروزی اقوام مختلف ایرانی با توجه به فرهنگ ها و آداب و رسوم خاص خود دارای لباس های مخصوصی هستند. زنان روستایی و ده

نشین، به ویژه زن ایلاتی و عشایری، بنابر ذوق ملی و روح زیباپسند خود و برای ایجاد تنوع و خوش‌آیندی در اقلیم‌های خشک و یک نواخت و دشت‌ها و بیابان ها یا سرزمین‌های سبز و خرم و تطابق خود با محیط، در انتخاب شکل و رنگ پارچه جامه‌های خود، اغلب به رنگ های شاد و ترکیب های زیبا ودل نواز روی می‌آورند.

لباس کُردی با انواع گوناگون آن در میان ایلات و عشایر و روستاییان منطقه کردستان و تنوع آن ها در نزد مردان و زنان و تزیین آن ها با زردوزی، قلاب‌دوزی و پولک‌دوزی و یا کلاه زنان کرد که به پولک‌های الوان و سکه‌های قدیمی و رایج، حتی اشرفی طلا و سکه‌های نقره سلاطین قاجار مزین است؛ موسوم به «کلا و پولک» و کلا و لیره، یا سربندهای پارچه‌ای نخی و ابریشمی (کلاغی) – همگی دلایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند و از نقطه‌نظر تحول منزلت اجتماعی و حتی

ویژگی فرهنگ ایلی یا روستایی معرف موقعیت مشخصی در جامعه هستند. البته در این میان، تأثیر محیط طبیعی، آب و هوا و شیوه کار را در نوع لباس ایلات و عشایر نباید از نظر دور داشت.
با این همه، پوشاک ایرانی از نظر ویژگی های ظاهری مشترکاتی دارند که در اینجا به طور کوتاه و گذرا به آن ها اشاره می‌شود. درمیان زنان، استفاده از پوشش سر به شکل‌های مختلف صورت

می‌گیرد، مانند مقنعه در میان زنان ترکمن شمال و زنان زرتشتی، و چارقد که توری است، درمیان زنان بلوچ و دستار، به رنگ های مختلف، درمیان زنان کُرد. پیراهن‌های بلند و گشاد به صورت های مختلف یا دامنی‌های پرچین. آستین‌های بلند به شکل‌های مختلف تنگ، گشاد، با حاشیه و نواردوزی شده نیز زیاد مورد استفاده واقع می شود. دردوخت بیش تر لباس های زنان روستایی و عشایری از انواع پارچه‌ها و نوارهای زردوزی شده استفاده می‌شود. استفاده از زیورآلات یا دوختن سکه‌ها و منجوق و پولک به لباس نیز متداول است.

 

لباس مردان روستایی و عشایری با تغییرات بسیاری رو به رو بوده و بیش تر لباس ها یک دست شده است. استفاده از بلوز و شلوار در لباس های بومی و محلی مشهود است؛ بیش تر شلوارها گشاد و چین‌دار دوخته می‌شوند و برخی از پیراهن‌ها مانند پیراهن مرد بلوچ، بلند تا سر زانوست. پیراهن مردان نیز بیش تر به صورت گشاد دوخته می‌شود و استفاده از کلاه یا عمامه یا عرق‌چین نیز معمول است. عرق‌چین نزد مردان بلوچ، کلاه نزد کردها، عمامه نزد سیستانی ها از اهمیت زیادی برخوردار است.

تزیین بدن، از جمله خال کوبی پیشانی، گونه‌ها، زیرلب و دست ها، نوع رایج تزیین بدن در جوامع عشایری است. هم چنین آویختن زیورآلات در گوش و بینی، گلو و دست و پا، با مفاهیم رمزی یا آداب و مناسک عشایر ارتباط دارد. نوع پارچه، دوخت

، تزیین و نام انواع پوشاک و زیورهای زنانه در نزد ایلا

ت و عشایر از تنوع چشم گیری برخوردار است.
درباره پوشاک مردم شهری امروز ایران نیز می‌توان گفت که با تغییر کلی که در پوشش مردان به وجود آمد، پوشیدن کت و شلوار، پیراهن، کفش و پالتو در زمستان در شهرهای بزرگ ایران معمول است و اکنون ظاهر شدن در انظار عمومی بدون کلاه، ناپسند نیست. پوشش زنان شهری نیز در

ایران در مقایسه با قدیم تفاوت هایی دارد ولی اصل پوشش که از ایران باستان به این سو رعایت می شده هم چنان پا برجا و استوار است. پوشش زنان امروزی را پیراهن که غالباً تا زانو و یا زیرزانو می‌رسد؛ یا بلوز و شلوار, کت و دامن و جوراب و پالتو در زمستان، در طرح‌ها و رنگ های متنوع تشکیل می دهد.

پوشاک زنان ایرانی در مقایسه با دیگر نقاط جهان تا حدودی یک دست و فرم است. برخی از زنان ایرانی در خارج از منزل چادر مشکی و معدودی چادر رنگی بر سر می‌کنند. گروهی از زنان و دختران نیز انواع مانتو که پیراهنی بلند و گشاد است، با روسری یا مقنعه در رنگ های مختلف استفاده می کنند که البته در اداره ها, دانشگاه ها و مکان های دولتی رنگ های فرم و خاصی استفاده می شود.

مقدمه :
سوزن و رشته هایی به رنگ آفتاب جنوب و دستان هنرمند ایرانی بر پارچه ای به سبزی جنگل های شمال نقش بته جقه بر حاشیه پیراهنی همرنگ کویر لوت جامه ای آراسته می شود به زیبایی هنر لطافت روح شکوه و رنگارنگی بی نظیر طبیعت ایران . جامه ای که حکایت از هویت دیرین ایران و ایرانی است .
نوع پوشش هر ملتی طی گذر زمان بر اثر حوادث تاریخی وضعیت اقلیمی شرایط و تحولات فرهنگی دگرگون می شود و از هر دوره آذین یا زنگاری بر دامن تاریخ پوشش هر ملت می نشیند با نگاهی به پیشینه لباس در سرزمین مان و تنوعی که از شمال تا جنوب کشور در میان اقوام مختلف دیده می شود بر گنجینه ای غنی از طرح و مدل ها و ایده های زیبا و ملی بر می خوریم . لباس خانم ها کاملاً پوشیده بوده و حتی اگر پوشش سر به قصد ایجاد حجاب نبوده به عنوان یک زیور و آرایه استفاده می شده است . لباس پوشیده نشانه وقار و زیبایی به حساب می آمده .
فصل 1 ( لباس و پوشاک ترکمن ها از گذشته تا حال )
پوشش و لباس ترکمن ها را در وهله اول می توان به دو دسته سنتی و امروزین تقسیم کرد :
پوشش سنتی یا قدیم تا قبل از تلاش های رضا خان در جهت یکدست کردن شکل لباس در ترکمن صحرا و کل ایران استفاده می شد و پوشش جدید که تداول آن به دوره یک دست شدن شکل لباس مربوط بوده و تا حال حاضر تداوم دارد . در جریان اجرای برنامه ی یکدست سازی فرم البسه و کشف حجاب عمال رضا خان به زور روسری زنان را بر می داشتند و به مردان لباس هایی با شکل و فرم بیگانه و غربی می پوشاندند . تحت این فشارها رفته رفته هویت و شکل لباس سنتی رنگ باخت .

فصل 2 ( پوشاک زنان و دختران ترکمن )
لباس های زنان ترکمن بسیار متنوع است ، این نوع تنوع علت و فلسفه خاصی دارد که با دوره های سنی آنان مرتبط است همچنین زنان و دختران ترکمن از لباس هایی با زیور آلات گوناگون استفاده می کنند که تنوع جالب توجهی دارد . ذیلاً به بررسی اجمالی پوشش زنان ترکمن در گذشته می پردازیم که به چهار قسمت تقسیم می شود :

الف ) تن پوش ب ) شلوار ج ) انواع روسری د ) کفش

الف ) تن پوش یا کونیک ( Koynek ) :
زنان ترکمن پیراهن های ابریشمین می پوشیدند که غالباً به رنگ قرمز بود و قیر میز کونیک ( Gyrmyz k ) نام داشت و هر قسمت یقه و سر آستین سوزن دوزی می باشد . پیراهن سه

قسمت داشت : ینگ (Yeng ) یا آستین و پهلوی یان ( Yan ) و دامن آشپزی ( Ashyry ) . بر روی پیراهن شال یا کمر بندی بسته می شد و دختران از کمربندی آراسته به دانه های کوچک و زیر منجوق استفاده می کردند که مونجوق قوشان ( Monjuk Gusak ) نامیده می شد . یقه پیراهن را با « گل یقه » ( Gul Yaka ) می آراسته اند . بوقا ( Bukow ) سینه ریز نقره ای درشتی بود که از گردن می اویختند .
چابیت ( Cabyt ) : بالا پوشی بود که زنان ترکمن بر روی پیراهن می پوشیدند .

ب ) شلوار :
بالاق (Balak) انتهای پاچه شلوار زنانه سوزن دوزی مفصلی داشت که به اسامی گوناگونی خوانده می شد از جمله : دویه کله ، سکلیرمه چویچه ، ایکی حورمان ، دو و غیره که به ترتیب از پائین تا نزدیکی ساق پا را تشکیل می داد .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   86   87   88   89   90   >>   >