پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى در pdf دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى در pdf

چکیده  
حقیقت وجود و تشکیک خاصّى در آن  
نقدهاى وارد بر نظریه تشکیک در حقیقت وجود  
اشکالات وارد بر اصل دعواى تشکیک خاصّى وجود  
اشکال اوّل: عدم مسانخت مراتب نازله با مرتبه واجب‏الوجودى  
اشکال دوم: متناقض بودن یا مراتب وجود امکانى یا مرتبه وجود واجبى بر مبناى تشکیک  
اشکال سوم: ملازمت تشکیک وجود با تعدّد واجب‏الوجود  
اشکال چهارم: ناهمگونى مابه‏الاشتراک و مابه‏الامتیاز در مراتب وجودات امکانى  
اشکال پنجم: ناهمگونى هر مرتبه با سایر مراتب  
اشکال ششم: ناسازگارى تنزّل حقیقت وجود با اصالت آن وجود متنزّل  
نتیجه‏گیرى  
••• منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى در pdf

ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، قم، مکتبه المصطفوى، 1368

ـ ـــــ ، الشواهد الربوبیه، مع التعلیقات ملّاهادى سبزوارى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1360

ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران،

ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه، تهران، ناب، 1369

چکیده

یکى از پایه‏هاى حکمت متعالیه صدرایى مسئله «تشکیک وجود» است که بنابر آن، «حقیقت وجود» حقیقتى یک‏گونه و واقعیتى یگانه مى‏باشد که مراتب متفاوتى دارد؛ به گونه‏اى که مابه‏الامتیاز در آنها، عین مابه‏الاشتراک است. به نظر ما، این دیدگاه گرچه نسبت به دیدگاه مشّاییان از امتیازاتى برخوردار است، امّا هم اصل مدّعا و هم ادلّه آن کاستى‏هاى فراوانى دارد که پذیرش آن را ناممکن مى‏سازد. در مقاله حاضر، به شش مورد از کاستى‏هاى مربوط به اصل مدّعا پرداخته شده است

کلیدواژه ‏ها: تشکیک وجود، حقیقت وجود، مابه‏الامتیاز، مابه‏الاشتراک، تشکیک خاصى، حکمت متعالیه، مراتب وجود، شئون وجود، اصالت وجود

 

حقیقت وجود و تشکیک خاصّى در آن

برخلاف فیلسوفان مشّایى که وجودات را حقایق گوناگون مى‏دانستند، در دیدگاه فیلسوفان حکمت متعالیه صدرایى، وجوداتْ تنوّع و گوناگونى ندارند، بلکه «وجود» حقیقى، حقیقت واحدى است که همه انحاى آن از یک سنخ‏اند.1 همچنین، افزون بر وحدت سنخى، حقیقت یک‏گونه «وجود» داراى وحدت شخصى نیز هست؛2 یعنى در تمام پهنه هستى، بیش از یک واقعیت شخصى واحد تحقّق ندارد، ولى این واحد شخصى ـ به صورت تفاضلى ـ مراتب و شئون متفاوت دارد3 که مرتبه اعلاى آن همان وجود واجب بالذّات است و بقیه، مراتب و شئون تنزّل‏یافته وجود حق در جلوه‏ها و چهره‏هاى امکانى مى‏باشند.4 بنابراین، در دیدگاه فیلسوفان حکمت متعالیه صدرایى، «وجود» یک حقیقت یک‏گونه و یک واقعیت شخصى یگانه است که در عین این یک‏گونگى و یگانگى داراى مراتب متعدّد است، و به خاطر همین یک‏گونگى و یگانگى، مابه‏الامتیاز این مراتب عین مابه‏الاشتراک آنهاست. از این نحوه تشکیک (که وجود در عین وحدت، به حسب مراتبى که مابه‏الامتیازشان عین مابه‏الاشتراک آنهاست، متکثّر است)، با عنوان تشکیک خاصّى یاد مى‏گردد.5 البته تشکیک به صورت‏هاى دیگرى نیز در برخى آرا و انظار فیلسوفان حکمت متعالیه دیده مى‏شود که در مقالات دیگرى مورد بحث واقع خواهد شد

 

نقدهاى وارد بر نظریه تشکیک در حقیقت وجود

دیدگاه‏هاى فلاسفه حکمت متعالیه صدرایى در زمینه تشکیک خاصّى «حقیقت وجود»، مواجه با چالش‏ها و اشکالاتى است که التزام به درستى آنها را مشکل، بلکه ناممکن مى‏سازد. البته این اشکالات از دو جهت وارد مى‏گردند: یکى به‏حسب اصل دعوا با قطع‏نظر از ادلّه آن، و دیگر به‏حسب ناتمام بودن ادلّه این دعوا. ما در این مقاله، فقط به جهت اوّل مى‏پردازیم و اشکالات وارد بر ادلّه را به فرصت دیگرى موکول مى‏کنیم

اشکالات وارد بر اصل دعواى تشکیک خاصّى وجود

اشکال اوّل: عدم مسانخت مراتب نازله با مرتبه واجب‏الوجودى

اساسا تشکیک در «حقیقت وجود» محال است؛ زیرا اگر تشکیک در «حقیقت وجود» درست باشد، به خاطر تنزّلى که مراتب تنزّل‏یافته وجود نسبت به مرتبه واجب‏الوجودى دارند، باید مرتبه واجب‏الوجودى از آن مراتب سلب گردد؛ یعنى باید گفت: مراتب تنزّل‏یافته وجود، به حسب مرتبه، همان مرتبه واجب‏الوجودى نیستند. از سویى، به خاطر اینکه ارتفاع نقیضین از هر موضوع مفروضى محال است، و در اینجا مرتبه واجب‏الوجودى بر سایر مراتب صادق نیست، باید نقیض مرتبه واجب‏الوجودى بر این مراتب صدق کند (وگرنه ارتفاع نقیضین لازم مى‏آید). روشن است که نقیض مرتبه واجب‏الوجودى حقیقتى عدمى و از سنخ عدم است، زیرا خود مرتبه واجب‏الوجودى از سنخ وجود است و نقیضین نمى‏توانند هر دو از سنخ وجود باشند؛ پس باید نقیض مرتبه واجب‏الوجودى از سنخ اَعدام باشد. بر این اساس، مراتب تنزّل‏یافته مفروض به خاطر اینکه مصداق حقیقى و بالذّات این عدم هستند، باید همه از سنخ عدم باشند و در این صورت، دیگر تشکیک ناممکن خواهد شد؛ زیرا وقتى مراتب تنزّل‏یافته همه از سنخ عدم بودند و مصداق حقیقى و بالذّات این عدم گشتند، دیگر نمى‏توان آنها را از مراتب تشکیکى وجود دانست؛ چون آنها از سنخ وجود نیستند، حال آنکه مراتب حقیقت تشکیکى باید همه از یک سنخ باشند، ولى وجود و عدم از یک سنخ نیستند. پس اساسا تشکیک در «حقیقت وجود» باطل است و نمى‏توان «حقیقت وجود» را به صورت تشکیکى، و با مراتب متعدّد، متکثّر دانست

پاسخ به یک اشکال: چه بسا گفته شود که نقیض مرتبه واجب‏الوجودى از سنخ عدم است، امّا عدم یک شى‏ء مى‏تواند با وجود شى‏ء دیگرى متّحدالمصداق باشد (چنانچه عدم سفیدى مى‏تواند با وجود سیاهى متّحدالمصداق باشد)؛ بنابرین، از عدم بودن نقیض مرتبه واجب‏الوجودى نمى‏توان نتیجه گرفت که سایر مراتبْ از سنخ عدم هستند

پاسخ این است که نقیض مرتبه واجب‏الوجودى هیچ بهره‏اى از وجود ندارد، بلکه عدمِ صرف و نیستىِ ناب است؛ زیرا اگر نقیض مرتبه واجب‏الوجودى بهره‏اى از وجود داشته باشد، این نحوه وجود باید معلول واجب باشد (چون همه موجودات در وجودشان به وجود واجب استناد دارند). بنابراین اگر نقیض بالذّات و حقیقى مرتبه واجب‏الوجودى نحوه‏اى از وجود باشد، باید معلول واجب باشد، حال آنکه نقیض یک شى‏ء نمى‏تواند معلول آن شى‏ء باشد؛ زیرا نقیضین اجتماع وجودى ندارند، امّا معلول و علّت باید اجتماع وجودى داشته باشند. بر این اساس، نقیض مرتبه واجب‏الوجودى نحوه‏اى از وجود نیست، بلکه عدم صرف و نیستى ناب است، و عدم صرف نمى‏تواند با یک وجود، متّحدالمصداق باشد؛ وگرنه تناقض لازم مى‏آید. بنابراین، هرچه مصداق این عدم صرف باشد، باید فاقد شیئیت وجودى و بى‏بهره از هستى باشد و چنین چیزى نمى‏تواند از سنخ وجود باشد تا تشکیک امکان وقوع داشته باشد

به بیان دیگر، چون مرتبه واجب‏الوجودى واجب‏الوجود بالذّات است، نقیض این مرتبه محال ذاتى و ممتنع بالذّات خواهد شد. توضیح آنکه اگر یکى از دو نقیضْ امکان وقوع داشته باشد، نقیض دیگر ضرورت وجود ندارد؛ زیرا اگر نقیض دیگر ضرورت وجود داشته باشد، لازم مى‏آید با وقوع نقیض اوّل که ممکن‏الوقوع است، نقیض دیگر هم که ضرورت وجود دارد وقوع داشته باشد. بنابراین، نقیضین ـ در وقوع ـ با هم اجتماع خواهند داشت که این محال است؛ پس «اگر نقیض اوّل ممکن‏الوقوع باشد، نقیض دوم ضرورى‏الوجود نیست.» از این‏رو، در اینجا که نقیض دوم ـ یعنى واجب‏الوجود ـ ضرورى‏الوجود است، نقیض اوّل ممکن‏الوقوع نیست، بلکه ممتنع بالذّات است؛ پس نقیض مرتبه واجب‏الوجود، محال ذاتى و ممتنع بالذّات است. و طبق بیان فوق، همه مراتب تنزّل‏یافته وجودْ مصداق نقیض مرتبه واجب‏الوجودند؛ پس همه این مراتب، مصداق «ممتنع‏الوجود بالذّات» هستند و ممتنع‏الوجود بالذّات اصلاً وجود ندارد تا مرتبه‏اى از «حقیقت وجود» باشد. پس، تشکیک در وجود به خاطر عدم تسانخ مرتبه اعلى و سایر مراتبْ منتفى، بلکه محال است

 اشکال دوم: متناقض بودن یا مراتب وجود امکانى یا مرتبه وجود واجبى بر مبناى تشکیک

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله ملازمت اصالت با وجوب ذاتی آن در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ملازمت اصالت با وجوب ذاتی آن در pdf دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ملازمت اصالت با وجوب ذاتی آن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله ملازمت اصالت با وجوب ذاتی آن در pdf

چکیده  
مقدّمه  
سؤال اول: آیا اصالت ملازم با وجوب ذاتی آن است یا نه؟  
سؤال دوم: اگر اصالت لابشرطی وجود ملازم با وجوب ذاتی آن است، آیا مجالی برای کثرت تباینی و یا تشکیکی وجود باقی می‌گذارد یا نه؟  
پاسخ به پرسش اول  
دلیل اول  
دلیل دوم  
پاسخ به پرسش دوم  
پاسخ به انتقادات  
برهان پنجم بر دعوی تلازم چنین بود:  
منابع  
پی‌نوشت‌ها  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله ملازمت اصالت با وجوب ذاتی آن در pdf

ـ سلیمانی امیری، عسکری، «اصالت وجود سازگار با کثرت تشکیکی»، معرفت فلسفی 6 (زمستان 1383): 166ـ147

ـ شیرازی، صدرالدین، الاسفارالاربعه، (قم، المکتبه المصطفویه، 1386 هـ. ق)، ج 1;

ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، (تهران، انجمن فلسفه ایران، 1354);

ـ ـــــ ، الشواهد الربوبیه، (مشهد، دانشگاه مشهد، 1346);

ـ عشّاقی، حسین، «ملازمت وجود با وجوب ذاتی آن»، معرفت فلسفی 6 (زمستان 1383): 146ـ135

چکیده

حقیقت لابشرطی وجود، اصیل است و به ادلّه‌ای که خواهد آمد اصالت او با وجوب ذاتی آن ملازمت دارد. بنابراین، ، واجب‌الوجود بالذات است و چون واجب‌الوجود هیچ‌گونه کثرتی را نمی‌پذیرد پس این حقیقت از هرگونه کثرت عزلی یا تشکیکی به دور است. در این مقاله، انتقادات وارد بر ملازمه اصالت وجود با وجوب ذاتی آن طرح، سپس به آن‌ها پاسخ داده شده است

کلید واژه‌ها

حقیقت لابشرطی وجود، وجوب ذاتی، موجود بالذات، اصالت وجود

 

مقدّمه

وجود اصیل است; یعنی در موجود بودن وجود، به هیچ واسطه‌ای در عروض نیازی نیست; بنابراین، به داشتن هیچ چیزی جز ذات وجود نیازی نیست، بلکه داشتن وجود تنها، داشتن واقعیت و موجودیت است. این همان مسئله‌ای است که در فلسفه صدرایی با عنوان «اصالت وجود» از آن تعبیر می‌شود. در اینجا سؤال این است که آیا «اصالت وجود» ملازم با وجوب ذاتی آن است و یا با وجوب ذاتی ملازمه‌ای ندارد و می‌توان وجود غیر واجب‌الوجود داشت؟

پاسخ به این پرسش را در مقاله «ملازمت اصالت وجود با وجوب ذاتی آن» بررسی کردیم.1اکنون به این مسئله از زاویه‌ای دیگر توجه می‌شود تا علاوه بر طرح نکاتی دیگر در این باب، به انتقاداتی که به مطالب مذکور شده است2 نیز پاسخ داده شود

صدرالمتألهین اصالت وجود را در دو مورد طرح نموده است: یکی در مورد وجودات خاصه و دیگر (به تبع عرفا) در مورد .3 حال دو سؤال مطرح است

 

سؤال اول: آیا اصالت ملازم با وجوب ذاتی آن است یا نه؟

سؤال دوم: اگر اصالت لابشرطی وجود ملازم با وجوب ذاتی آن است، آیا مجالی برای کثرت تباینی و یا تشکیکی وجود باقی می‌گذارد یا نه؟

 

پاسخ به پرسش اول

پاسخ پرسش اول مثبت است و ما می‌توانیم آن را با ادلّه ذیل به اثبات برسانیم

دلیل اول

مقدّمه اول: وقتی فرض بر این باشد که حقیقت وجود اصیل است باید بر اساس معنایی که برای اصالت وجود مطرح شد این حقیقت به ملاک ذاتش بدون نیاز به هیچ واسطه در عروضی و بدون وابستگی به هرگونه حیثیت تقییدی موجود باشد. بر این اساس، موجودیت با حقیقت وجود یگانگی دارد; یعنی موجودیت عین حقیقت وجود است، نه جزء و بخشی از آن و نه چیزی زاید بر ذات آن. در غیر این صورت، داشتن حقیقت وجود تنها، داشتن موجودیت نیست و این حقیقت به ملاک ذات خود، موجود نخواهد بود، بلکه در موجود بودن او، به چیزی ورای ذات وجود نیاز است تا به آن افزوده شود و این ملازم با آن است که حقیقت وجود اصالت نداشته باشد و موجود بالذات نباشد. اما این خلف فرض است. بنابراین، با فرض و قبول اصالت حقیقت وجود، باید موجودیت را عین حقیقت وجود دانست که تمام هویّت آن را پر می‌کند و این خود نتیجه می‌دهد که حقیقت وجود حقیقتی است ناب و صرف که هیچ حیثیتی در ذات او جز موجودیت و واقعیت راه ندارد; زیرا اگر چیزی بیگانه با موجودیت، در هویّتش راه یابد، در این صورت، حقیقت وجود که اینجا هویّتی مرکب از موجودیت و غیر موجودیت است، همان موجودیت نخواهد بود و بنابراین، موجویت هویّتی است و وجود هویّتی دیگر که موجودیت فقط بخشی از آن است. پس یگانگی وجود و موجودیت محفوظ نخواهد ماند و این خلف فرض است. برای اینکه موجودیت عیناً همان وجود باشد باید او موجودی ناب باشد و هیچ حیثیتی بیگانه با موجودیت در آن نباشد. تا اینجا ثابت شد که حقیقت وجود، موجود ناب و واقعیت صرف است که هیچ آمیزه دیگری در هویّتش راه ندارد

مقدّمه دوم: «هیچ موجود نابی، معلول هیچ علتی نیست»; زیرا وجود هر معلولی نسبت به علت خود ناقص است، بر این اساس اگر موجود ناب، معلول علتی باشد هویّت او مرکّب از کمال و نقص خواهد بود و ذاتش آمیزه‌ای از هستی و نیستی می‌شود و بنابراین، دیگر موجود ناب نخواهد بود; چون حیثیت عدم و نیستی، که در هویّت او محقق است، ملاک موجودیت نیست، بلکه ملاک نفی موجودیت است. بنابراین، اگر موجود ناب وابسته به علتی باشد صرافت ذات او و ناب بودن هویّت او محفوظ نخواهد ماند و به تبع آن، طبق مقدّمه اول، اصالت او محفوظ نخواهد ماند، که این هر دو خلاف فرض است. پس در این مقدّمه نیز ثابت شد که موجود ناب، معلول هیچ علتی نیست و در تحققش واسطه در ثبوت ندارد

از ضمیمه کردن دو مقدّمه مزبور به یکدیگر، یک قیاس اقترانی شکل اول تشکیل می‌شود که نتیجه می‌دهد: حقیقت لابشرطی وجود، معلول هیچ علتی نیست. بنابراین، اصالت حقیقت وجود نتیجه داد که او در موجودیتش واسطه در ثبوت ندارد. همچنان که واسطه در عروض هم نداشت و این همان ملازمه‌ای است که در این مقاله ادعا شده است

دلیل دوم

اگر حقیقت لابشرطی وجود در موجود بودن خود، وابسته به علتی باشد، در این صورت، اگر آن علت، موجود باشد به تبع آن «حقیقت لابشرطی وجود، موجود است» و اگر آن علت موجود نباشد «حقیقت لابشرطی وجود، موجود نیست.» پس در فرض مذکور، دو گزاره تشکیل می‌شود که در یکی «موجود» به نحو ایجابی حمل می‌شود و در دیگری همین محمول سلب می‌گردد و این نشان می‌دهد که در فرض مذکور، نسبت «موجود» به حقیقت وجود، نسبت امکانی است، نه ضروری; چون این محمول برای این موضوع می‌تواند محقق باشد و می‌تواند محقق نباشد و این با اصالت وجود، که بر اساس آن «موجود» عین حقیقت وجود است و بنابراین، نسبت آن به این حقیقت، نسبت ضروری است، ناسازگار است. پس برای آنکه اصالت حقیقت وجود ـ که فرض ماست ـ محفوظ بماند، باید پذیرفت که حقیقت وجود در موجود بودنش، وابسته به علتی نیست و این همان ملازمه اصالت حقیقت لابشرطی وجود است با وجوب ذاتی که مطلوب ماست; زیرا چیزی که در موجود بودنش وابسته به علت نیست، «واجب‌الوجود بالذات» است

پاسخ به پرسش دوم

اکنون که روشن شد اصالت حقیقت لابشرطی وجود، ملازم با وجوب ذاتی آن است، پاسخ بخش دوم پرسش مزبور هم روشن می‌شود و آن اینکه اصالت این حقیقت مجالی برای کثرت وجود، چه تباینی و چه تشکیکی، باقی نمی‌گذارد; زیرا اگر وجود، افرادی داشته باشد هر یک از این افراد، فرد همان حقیقت لابشرطی وجود است که ثابت شد حقیقتی است واجب‌الوجود بالذات و روشن شد فرد حقیقت واجب‌الوجود، واجب‌الوجود است. بنابراین، تحقق هرگونه کثرت در وجود مستلزم تحقق کثرت برای حقیقت واجب‌الوجود است که این البته طبق ادلّه توحید ذاتی محال و ناممکن است. بنابراین، در وجود هیچ کثرتی، چه تباینی و چه تشکیکی، راه ندارد

پاسخ به انتقادات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی در pdf دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی در pdf

چکیده  
1 ساعت‌‌ساز لاهوتی  
2 استدلال بر ساعت ساز لاهوتی  
1ـ2 ترمیم استدلال  
3 بررسی استدلال  
1ـ3 تحلیل رابطه ساختن  
2ـ3 مقایسه ساختن ساعت و ساختن طبیعت  
3ـ3 فرق بین فاعل و معدّ  
4ـ3 نتیجه تحلیل و مقایسه  
4 بررسی مسئله از دیدگاه حرکت جوهری  
5 بررسی مسئله از دیدگاه نظریه صورت و ماده  
6 خلاصه و مرور  
پى‌نوشت‌ها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی در pdf

ـ باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی، (تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362)؛

ـ طوسی، خواجه نصیرالدین، اساس الاقتباس، (تهران، دانشگاه تهران، 1355)؛

ـ عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر فلسفه اسلامی، (قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی «ره»)، چ 3؛

چکیده

اندیشه ساعت ساز لاهوتی یا خدای ساعت ساز تصویر ی نادرست از خدا است که از دیرباز کم و بیش در ذهن بشر وجود داشته‌ است و در دو سده اخیر، به دنبال نظریات جدید علمی، رواج یافته‌ است. در این مقاله این اندیشه بررسی می‌شود. بدین منظور، ابتدا ساعت ساز لاهوتی تصویر شده است و سپس با توضیح دقیق استدلالی که به چنین تصویری منجر شده و تحلیل آن و بررسی مقدمات آن نشان داده شده است که این استدلال، که از نوع تمثیل است منطقاً عقیم است و به اصطلاح قیاسی است مع الفارق و بنابراین نتیجه‌ای که از آن گرفته شده است عقلاً قابل قبول نیست

کلید واژه‌ها

ساعت‌ساز لاهوتی، حرکت جوهری، صورت و ماده، فاعل، معدّ، خدا

 

1 ساعت‌‌ساز لاهوتی

مقصود از ساعت‌‌ساز لاهوتی خدایی است که سازنده جهان طبیعت است ولی در آن مداخله و فعالیتی ندارد. در این تصویر، خداوند، در آغاز خلقت، طبیعت را خلق کرده است و آن را آنچنان خلق کرده است که از آن به بعد با نظام طبیعی ماشین واری، همچون ساعتی دقیق، به طور خودکار کار می‌‌کند و از این رو، پس از آغاز خلقت برای فعالیت خداوند در طبیعت جایی وجود ندارد. پس ساعت‌‌ساز لاهوتی خدایی است که فعالیت او در طبیعت منحصر است به ساختن طبیعت و به کار انداختن آن در آغاز خلقت و نمی‌‌تواند فعالیتی مستمر در طبیعت داشته باشد. بسیاری از دانشمندان غرب و به تبع آنها بسیاری از مشتغلان به فلسفه و علم در دو سده اخیر در مغرب زمین چنین تصویری از خداوند در ذهن دارند

علت پدیدآمدن این تصویر، «ماشین جهان» نیوتن است. ماشین جهان تصویری است که نیوتن از جهان طبیعت داد. نیوتن بر اساس سه اصل مشهور خود، یعنی اصل لَختی، اصل کنش و واکنش و اصل تأثیر نیرو در شتاب، قانون گرانش یا جاذبه عمومی را ارائه کرد که از کوچکترین ذره موجود در آزمایشگاه تا بزرگترین و دورترین سیارات را شامل می‌‌شد و بالاخره با تکیه بر اصول نامبرده و قانون گرانش عمومی قوانینی را در مکانیک به دست داد که اولاً، رفتارهای متنوع انواع پدیده‌‌های جسمانی را توجیه می‌‌کردند؛ مثلا، اینکه چرا ماه به دور زمین و زمین به دور خورشید می‌‌گردد و هیچیک در دیگری سقوط نمی‌‌کند، اینکه چرا اجسام به زمین سقوط می‌‌کنند، اینکه چرا کره زمین در دو قطب فرورفتگی و در استوا برجستگی دارد و کاملاً کروی شکل نیست، اینکه چرا جزر و مد وجود دارد و امثال ذلک، همه با این قوانین و اصول قابل توجیه بودند، و ثانیاً، مهم‌تر اینکه، این قوانین به زبان ریاضی و در قالب فرمول‌های دقیق کمّی بیان شده بودند که امکان این امر را فراهم می‌‌آورد که بتوان رفتار گذشته و آینده هر یک از پدیده‌‌ها را بر اساس وضع کنونی آنها به دقت پیش‌‌بینی کرد، درست همان گونه که رفتار ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق را می‌‌توان به‌دقت پیش‌‌بینی کرد. بدین ترتیب، کشف این قوانین سبب شد که طبیعت در ذهن دانشمندان همچون ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق تصویر شود. این تصویر در ذهن دانشمندان قیاسی به همراه داشت

طبیعت همچون ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق است؛ ماشین خودکار یا ساعت دقیق فقط برای ساخته شدن و به کار افتادن به صنعتگر یا ساعت‌‌ساز محتاج است و پس از آن مستقلاً باقی است و مستقلاً کار می‌‌کند و به فعالیت و دخالت مستمر سازنده‌‌اش نیازمند نیست. که نتیجه این قیاس چنین بود

طبیعت هم فقط برای ساخته شدن و به کار افتادن به خداوند محتاج است و از آن پس مستقلاً باقی است و کار می‌‌کند و نیازمند به مداخله و فعالیت مستمر خداوند در آن نیست

پس طبیعت همانند ماشین یا ساعت است (ماشین جهان) و خداوند هم همانند صنعتگر یا ساعت‌‌ساز است، با این تفاوت که ماشین یا ساعتی که صنعتگر یا ساعت‌‌ساز انسانی ساخته است پس از مدتی باید مجدداً کوک شود، اما ماشین یا ساعتی که خداوند ساخته است پس از کوک کردن اولیه برای همیشه به کار خود ادامه می‌‌دهد. بنابراین، ساعت‌‌ساز لاهوتی استنباط فلسفی دانشمندان از ماشین جهان نیوتن است که خود برخاسته از اصول و قوانین مکانیک نیوتن است

2 استدلال بر ساعت ساز لاهوتی

استدلالی که منجر به اعتقاد به ساعت ساز لاهوتی شده است، در حقیقت، از نوع قیاس تشبیه است که در منطق کلاسیک به آن «تمثیل»2 می‌‌گویند. به اختصار، در این نوع قیاس، حکم یکی از دو شی‌‌ء مشابه، صرفاًًًًَََ به دلیل مشابهتشان، به دیگری تعمیم داده می‌‌شود. فرض کنید حسن انسانی خونسرد و بردبار باشد و فرض کنید که رضا، برادر دوقلوی او، از جهت شکل و رنگ و اندازه شبیه او باشد. حال اگر قیاسی به این شکل ترتیب دهیم: «رضا از جهت سن و شکل و رنگ و اندازه و نسبت خانوادگی شبیه حسن است؛ حسن انسانی خونسرد و بردبار است» و نتیجه بگیریم: «رضا هم انسانی خونسرد و بردبار است»، چنین قیاسی قیاس تشبیه است. در حقیقت، مضمون قیاس مزبور این است: چون حسن و رضا از جهت سن و شکل و رنگ و اندازه و نسبت خانوادگی مشابه‌‌اند، از جهت خونسردی و بردباری نیز مشابه‌‌اند؛ به تعبیر کلی، چونA وB از جهت xمشابه یکدیگرند و Aواجد صفتy است پس Bهم واجد این صفت است؛ یعنی، از جهت yهم مشابه‌‌اند

قیاس تشبیه از دیدگاه منطقی معتبر نیست؛ یعنی، نمی‌‌توان یقین داشت که هر قیاس تشبیهی ضرورتاً در صورت صدق گزاره‌‌های به کار رفته در آن، نتیجه‌‌ای صادق دارد. چه بسا همه گزاره‌‌های به کار رفته در آن صادق باشند ولی نتیجه‌‌اش صادق نباشد. آری، اگر x که در A و B مشترکاً هست موجب شده باشد که A دارای y باشد، به یقین نتیجه صادق است و B هم دارای صفت y خواهد بود؛ زیرا علت وجود y، یعنی x، همانند A، در B هم هست، و گرنه ممکن است نتیجه کاذب باشد و B صفت y را دارا نباشد. مثلاً، اگر خونسردی وبردباری حسن معلول سن یا شکل یا رنگ یا اندازه یا نسبت خانوادگی حسن یا معلول ترکیبی از این عوامل باشد، به یقین رضا هم خونسرد و بردبار است؛ زیرا علل و عوامل خونسردی و بردباری، همچون حسن، در او هم هست

با توجه به آنچه در بالا درباره قیاس تشبیه گفته شد، قیاس خدای ساعت‌‌ساز نیز منطقاً معتبر نیست. «منطقاً معتبر نیست» به این معناست که حتی اگر گزاره‌‌های به کار رفته در آن صادق باشند؛ یعنی، اگر جهان طبیعت همانند ساعت باشد، و گرچه ساعت پس از ساخته و کوک شدن به ساعت‌‌ساز نیازمند نیست، باز نمی‌‌توان نتیجه گرفت که جهان طبیعت نیز، همانند ساعت، پس از ساخته شدن و به کار افتادن اولیه، به خداوند، که سازنده و به کار اندازنده آن است، نیازمند نیست. آری اگر بتوان ثابت کرد که امر مشترک میان ساعت و طبیعت، و به عبارت دیگر، وجه مشابهت ساعت و طبیعت، سبب بی‌‌نیازی ساعت از ساعت‌‌ساز در استمرار وجود و ادامه کار است، در این صورت منطقاً می‌‌توان نتیجه گرفت که طبیعت هم در استمرار وجود وادامه کار از خداوند بی‌‌نیاز است. به تعبیر دیگر، اگر همان ویژگی که ساعت را از ساعت‌‌ساز در استمرار وجود و ادامه کار بی‌‌نیاز کرده است در طبیعت هم باشد، طبیعت هم در استمرار وجود و ادامه کار از خداوند بی‌‌نیاز خواهد بود. اکنون آیا این ویژگی در طبیعت هم هست ؟

1ـ2 ترمیم استدلال

پاسخ بسیاری از دانشمندان مذکور به پرسش بالا مثبت است. به نظر ایشان، ویژگی مذکور همانا عملکرد یکنواخت و ضروری عوامل دخیل در کار ساعت است. عواملی که دخیل در کار ساعت‌‌اند عملکردشان از قوانین3 ثابتی پیروی می‌‌کند که ناشی از ذات و طبیعت این عوامل است؛ یعنی، وجودشان به گونه‌ای است که خود به خود نمی‌‌توانند غیر از این عمل‌کنند؛ به تعبیر فلسفی، این عملکرد برای آنها ضروری است و در نتیجه، یا اصلاً این عوامل موجود نیستند و یا اگر موجودند ممکن نیست جز این عملکردی داشته باشند. پس لازم نیست ساعت‌‌ساز آنها را به این عملکرد وادارد، بلکه خود به خود بدون دخالت و فعالیت ساعت‌‌ساز، چنین عملکردی دارند و کار خود را انجام می‌‌دهند. بنابراین، علت بی‌‌نیازی این‌چنینی ساعت از ساعت‌‌ساز عملکرد یکنواخت و ضروری عواملی است که ساعت را به کار وامی‌‌دارند. همین ویژگی در عواملی که طبیعت را به کار وامی‌‌دارند نیز هست. عواملی که طبیعت را به کار وامی‌‌دارند عملکردشان از قوانین ثابتی پیروی می‌‌کند که ناشی از ذات و طبیعت آنهاست و طبعاً این عملکرد برای آنها ضروری است و لذا خود به خود این گونه عمل می‌‌کنند و نیازی نیست که خداوند آنها را به این گونه عملکرد وادارد.4 پس طبیعت نیز مانند ساعت، پس از آفرینش و به کار افتادن از سازنده خود، خداوند، بی‌‌نیاز است

اگر پاسخ بالا را، که در حقیقت ترمیم کننده استدلال بر خدای ساعت‌‌ساز است، در این استدلال مندرج کنیم، به شکل زیر در می‌‌آید

مقدمه اول: ساعت پس از ساخته شدن و به کار افتادن در کارکردن از سازنده‌‌اش، ساعت‌‌ساز، بی‌‌نیاز است؛ چرا که

1) کار ساعت ناشی از عملکرد عوامل یعنی اجزاء موجود در ساعت است، و

2) این عوامل در عملکردشان به سازنده ساعت نیاز ندارند؛ چون

3) عملکرد این عوامل یکنواخت5 است،‌و به علاوه

4) عملکرد این عوامل ناشی از ذات آنهاست و برای آنها ضروری است

مقدمه دوم: طبیعت نیز، همانند ساعت، دارای ویژگی‌های یاد شده است؛ یعنی؛

1) کار طبیعت ناشی از عملکرد عوامل طبیعی یعنی اجزاء موجود در طبیعت است، و

2) این عوامل در عملکردشان به سازنده طبیعت، خداوند، نیاز ندارند؛ چون

3) عملکرد این عوامل یکنواخت است، و به‌علاوه

4) عملکرد این عوامل ناشی از ذات آنهاست و برای آنها ضروری است

نتیجه: طبیعت نیز، همانند ساعت پس از ساخته شدن (آفرینش) و به کار افتادن ـ از سازنده‌‌اش، خداوند، بی‌‌نیاز است و مستقلاً استمرار وجود دارد و کار می‌‌کند

3 بررسی استدلال

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله خدا و دین در اندیشه هگل در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله خدا و دین در اندیشه هگل در pdf دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله خدا و دین در اندیشه هگل در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله خدا و دین در اندیشه هگل در pdf

چکیده  
منابع  
پى‌‌نوشت‌‌ها  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله خدا و دین در اندیشه هگل در pdf

- John W. Burbidge, Hegel on Logic and Religion, Albany: SUNY Press, 1992;

- Patricia Marie Claton, Hegel’s Metaphysics of God: The Ontological Proof As the Development of a Trinitarian Divine Ontology, (Aldershot, UK, and Burlington, Vt: Ashgate, 2002);

- Stephen Crites, Dialectic and Gospel in the Development of Hegel’s Thinking, (University Park, PA: Pennsylvania State University Press, 1998);

- Dieter Henrich, Der ontologishe Gottesbeweis: Sein Problem und seine Geschiche bingen: Mohr, 1967); in der Neuseit;

- Walter Jaeschke, Reason in Religion: The Foundations of Hegel’s Philosophy of Religion, Berkeley: University of California Press, 1990 / Die Vernunft in der Religion. Studien zurGrundlegung der Religions philosophie Hegels, Stuttgart- Bad Canstatt: Frommann – Holzboog,1986;

- Muhammed Khair, “Hegel and Islam,” The Philosopher, Volume LXXXX No 2;

- Hans Kung and J.R. Stephenson, The Incarnation of God: An Introduction to Hegel’s Theological Thought As Prolegomena to a Future Christology, National Book Network, 1987;

- Quentin Lauer, S.J., Hegel’s Concept of God, Albany: SUNY Press, 1982;

- Philip M. Merk linger, Philosophy, Theology, and Hegel’s Berlin Philosophy of Religion,1821-1827, Albany: SUNY Press,

چکیده

هگل فیلسوف غامض‌‌گو و پیچیده‌‌نویسی است که تفسیر دیدگاه‌‌هایش در میان متخصصان فن، ماجرای درازدامنی دارد. برخی وی را به اعتقاد به همه‌‌خدایی، همه‌‌درخدایی و حتی کفر متهم ساخته‌‌اند و برخی دیگر وی را ستوده‌‌اند؛ اما آنچه پیداست این است که هگل خود را متعهد به مسیحیت لوتری دانسته، دامن خود را از این اتهامات برمی‌‌شوید. دزموند فیلسوف معاصری است که پس از 25 سال مطالعه در آراء هگل، در کتابی با عنوان خدای هگل: بدَلِ ساختگی؟ به تفسیر دیدگاه هگل درباره خدا و دین پرداخته است. این کتاب، که آکنده از اصطلاحات پیچیده فلسفه هگل و نیز نوواژه‌‌های خاص خود دزموند است، در این مقاله مورد بررسی و نقد اجمالی قرار گرفته است

نکته مهم در این بررسی تأکید آن بر این نکته است که باید از داوری شتاب‌‌زده درباره فیلسوف بزرگی چون هگل پرهیز کرد و بدون هیچ‌‌گونه محدودنگری به سایر دیدگاه‌‌هایی که در تفسیر نظرپردازی‌‌های هگل درباره دین مطرح شده‌‌اند، توجه کرد

کلید واژه‌‌ها

 هگل، خدا، همه ‌‌خدایی، همه‌‌ در خدایی، دین

نقل شده است که شهید بهشتی در روزهای اقامت در آلمان به دیدار قبر هگل در برلین شرقی رفت. پس از مدتی جست‌‌وجو در قبرستان، سرانجام قبر هگل پیدا شد. یکی از همراهان وی با عناوین زننده و ناپسندی از هگل یاد کرد. شهید بهشتی از این کار وی خشمگین شد و اظهار داشت آنچه هگل در زمان و مکان خود کرد، از نظر تأثیرگذاری قابل مقایسه با کاری است که ملاّصدرا در عصر صفویان انجام داد.2 شهید بهشتی در آثار هگل چه چیزی دیده بود که این‌‌گونه از هگل تعریف و تمجید کرد؟ آیا ممکن است وی تصور کرده باشد که هگل مسلمان است؟ مطمئنا پاسخ منفی است. دست کم، مسلمان بودن هگل به معنای تغییر مذهب یا دین رسمی یا به زبان آوردن شهادتین، منتفی است.3 هگل تنها یک بار به طور اتفاقی در کتاب خود، فلسفه تاریخ، آن هم با به کار بردن تعبیر غلط و رایج در زمان خود، یعنی تعبیر غلط به دین اسلام اشاره کرده است. وی در آنجا اظهار می‌‌دارد که مدت‌‌هاست اسلام از صحنه تاریخ ناپدید شده. وی در کتاب سخنرانی‌‌هایی در باب فلسفه دین، تقریبا همه اسلام را نادیده می‌‌گیرد و فقط می‌‌گوید: اسلام به دلیل ردّ آموزه تجسّد، همسان با خداشناسی طبیعی (Deism) است

اگر بخواهیم در این باره جدّی باشیم که فیلسوف بزرگ و مسلمان و انقلابی‌‌ای نظیر آیت‌‌اللّه بهشتی احتمالا چه چیزی در آثار هگل مشاهده کرده، می‌‌توانیم از اینجا آغاز کنیم که نظر هگل درباره خدا چه بوده و این مسئله‌‌ای است که دزموند در کتاب خود به بحث درباره آن می‌‌پردازد. دزموند اکنون استاد فلسفه در مؤسسه فلسفه دانشگاه کاتولیک «لووین» بلژیک می‌‌باشد و پیش‌‌تر نیز رئیس انجمن «هگل» آمریکا (1993ـ1991) و نیز انجمن «متافیزیکی آمریکا» (1994ـ1992) بود. او تاکنون مجموعه مقالاتی درباره هگل جمع‌‌آوری و ویراسته و نیز دو کتاب و مقالات متعددی درباره هگل به نگارش در آورده است

دزموند کتاب خود را به منزله وداع با هگل توصیف می‌‌کند و دلیل وداع گفتن دزموند با هگل دقیقا آن است که وی از دیدگاه هگل درباره خدا ناخرسند است. دزموند نخستین فیلسوفی نیست که ناخرسندی خود را از الهیات هگل ابراز می‌‌دارد. حتی شیلینگ پس از آنکه جانشین هگل شد، ملزم شد که «تخم اژدهای همه‌‌خدایی هگلی را در برلین لگدمال کند.»4 به همین منوال، دزموند هشدار می‌‌دهد که اگر همانند هگل، خدا را همچون یک کل و نه فراتر از هرگونه کل بدانیم، «سرانجام بت‌‌پرستانی «همه‌‌خداگرا»5 و حتی «همه‌‌درخداگرا»6 خواهیم گشت.»7 دزموند می‌‌پذیرد که هگل با انکار جوهر بودن خدا، از همه ‌‌خدایی مبتنی بر دیدگاه اسپینوزا می‌‌گریزد، اما معتقد است: خواه خدا، به عنوان امرِ غایی نزدیک به انسان، را «جوهر» بدانیم همچنان که اسپینوزا بر آن بود یا او را «روح» بدانیم ـ آن‌‌گونه که هگل بر آن است در هر حال، ساختارِ همان سرزنشی که در ردّ اسپینوزاگرایی در نزاع درباره همه‌‌خداگرایی مطرح بود، در مورد هگل نیز صادق است؛ زیرا تنها تفاوت هگل با اسپینوزا آن است که هگل روح را جایگزین جوهر کرده است.8 نخستین کسی که به سرزنش اسپینوزاگرایی پرداخت یاکوبی بود که در سال اظهار داشت: ایمان به خدای شخصی و آزادی و اختیار انسان، با الهّیات فلسفی موجود (دیدگاه اسپینوزا) تهدید شده است

چارلز هارتسهورن نیز هگل را به «همه‌‌خدایی» یا به بیان دقیق‌‌تر، «همه‌‌درخدایی» متهم می‌‌کند، (هرچند به داشتن نوعی التباس و سرگردانی در این‌‌باره اعتراف می‌‌نماید) و به رغم انکار خود شیلینگ، وی را نیز همانند هگل فردی معتقد به «همه درخدایی» تلقّی می‌‌کند

اگر هگل (1831ـ1770) معتقد به نوع مشخصی از خداپرستی باشد، باید وی را معتقد به «همه‌‌درخدایی» تلقّی کنیم. هگل معتقد است که برای بیان حقیقت، باید متضادها متحد شوند و هر دو اصطلاح «وجوب» و «امکان» را به کار می‌‌گیرد. با این حال، تشخیص اینکه دقیقا منظور وی از این اصطلاحات چیست، مشکل است. بی‌‌شک، وی معتقد است که اتحاد واجب با ممکن، غیرمتناهی با متناهی، و عام با خاص، حقیقت و ذات هر دوی آنها را تشکیل می‌‌دهد. اما معضل پیشِ روی، نحوه توصیف این اتحاد است. از نظر من، هگل در این مسئله به روشنی سخن نمی‌‌گوید. فریدریش شیلینگ (1854ـ1775) همشاگردی و دوست هگل در «توبینگن»، در نوشته‌‌های اخیرش، به‌‌گونه‌‌ای روشن‌‌تر و مشخص‌‌تر از هگل معتقد به همه درخدایی می‌‌نُماید، هرچند وی نیز با این حال، چندان روشن سخن نمی‌‌گوید. وی به تغییر و آزادی هم خدا و هم مخلوقات تصریح می‌‌کند و بی‌‌شک، نه خالق و نه وجودِ نوعی نظام مخلوق را ممکنِ صرف تلقّی نمی‌‌کند

اصطلاح «همه‌‌درخدایی» نخستین بار از سوی یکی از شاگردان هگل به نام کراوس (K.C.F. Krause ;1781-1832) برای اشاره به این دیدگاه وضع شد که جهان، جاندار الوهی است، به گونه‌‌ای که خداوند دربردارنده، و در عین حال، فوق طبیعت و نیز انسانیت (انسان‌‌ها) است

هارتسهورن میان «همه‌‌درخدایی» و «همه‌‌خدایی» بر اساس مسئله جبر تمایز می‌‌نهد.11 وی ادعا می‌‌کند که «همه خدایی کلاسیک»، در دیگاه رواقیون و اسپینوزا جبرگرایانه بود، در حالی که «همه‌‌درخدایی» چنین نیست

تعجبی ندارد که دزموند به هارتسهورن اشاره‌‌ای نمی‌‌کند، هرچند پی بردن به این نکته روشنگرانه خواهد بود که دزموند تا چه حد مایل است نقدهایی را که در ردّ هگل مطرح می‌‌سازد در مورد افراد دیگری نظیر شیلینگ و مورز مندلسون نیز، که به بحث درباره «همه‌‌درخدایی» پرداخته‌‌اند، مطرح کند

آموس یانگ (Amos Yong) یکی دیگر از کسانی که به بررسی دیدگاه دزموند پرداخته، از اینکه دزموند «همه‌‌درخدایی» را جدّی نگرفته، گلایه می‌‌کند

هیچ اشاره‌‌ای به یاکوبی و دیدگاه‌‌های وی در این باره نمی‌‌کند. در واقع، دزموند هرگز به خود زحمت نمی‌‌دهد که نقدهای خود بر دیدگاه هگل درباره خدا را در میان بسیاری دیگر از نقدهای مشابه قرار دهد. منظور من آن نیست که تلویحا نقدهای دزموند را تکراری بخوانم، بلکه تنها می‌‌خواهم متذکر شوم که هرگونه داوری درباره امتیازات آنچه در نقد وی متمایز است، باید با مقایسه نکات مطرح شده توسط وی با نکات و نقدهایی آغاز شود که بسیاری از کسانی مطرح کرده‌‌اند که دیدگاه‌‌های هگل را به لحاظ دینی غیرقابل پسند یافته‌‌اند، و این گامی است که خود دزموند در پیمودن آن کمکی به ما نمی‌‌کند

کتاب دزموند بیشتر جدلی است تا کمک به فهم دیدگاه هگل. این کتاب اعتراف‌‌نامه اعتقادی شخصی دزموند است. دزموند پس از 25سال مطالعه و بررسی در باب هگل، خود را از شرّ وی خلاص می‌‌کند و به کار الهّیاتی خود می‌‌پردازد. وی دلایل خود را برای ردّ هگل و نیز سرنخ‌‌هایی را که می‌‌توان در این مورد پیش‌‌بینی کرد، ذکر می‌‌کند. من مطالعه این کتاب دزموند را برای کسانی که آثار دیگر وی را خوانده و آنها را جالب توجه یافته‌‌اند و می‌‌خواهند مسیرهای پر پیچ و خم استدلال‌‌های وی را دنبال کنند، توصیه می‌‌کنم تا بصیرت‌‌های بیشتری نسبت به این نکته به دست آورند که چگونه ممکن است یک متفکر کاتولیک مدت زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه در دیدگاه‌‌های هگل کرده، پس از در نظر گرفتن محتاطانه و دقیق همه جوانب و ابعاد آن، رأیی برای اجرا صادر کند مبنی بر اینکه برداشت هگل درباره خدا، بت‌‌پرستانه است

این کتاب، مناسب با سطح دانشجویان نیست؛ نثر آن فشرده و آکنده از اصطلاحات فنی است. البته در بررسی دیدگاه هگل، از استعمال برخی از این اصطلاحات گریزی نیست، اما دزموند تعداد زیادی از نوواژه‌‌های خاص خود را مطرح کرده و به این صورت، متن کتاب را فوق‌‌العاده مغلق می‌‌سازد. اگر کسی برای درک دیدگاه‌‌های الهّیاتی هگل و چگونگی بحث درباره این دیدگاه‌‌ها از سوی دیگر شارحان و اندیشمندان خواهان کمک باشد، می‌‌توان به انبوه فراوانی از بررسی‌‌های دیگر اشاره کرد که دانشجویان باید پیش از مطالعه کتاب دزموند، نخست به مطالعه آنها بپردازند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تجربیات مدون بررسی خلاقیت و ایده پردازی در دانش آ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تجربیات مدون بررسی خلاقیت و ایده پردازی در دانش آموزان ( ویژه ارتقاء شغلی ) در pdf دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تجربیات مدون بررسی خلاقیت و ایده پردازی در دانش آموزان ( ویژه ارتقاء شغلی ) در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تجربیات مدون بررسی خلاقیت و ایده پردازی در دانش آموزان ( ویژه ارتقاء شغلی ) در pdf

مقدمه    
مثال    
دانش آموز خلاق چه ویژگیهایی دارد    
آشنایی باخصوصیات دانش آموزان خلاق    
پرورش خلاقیت و ایده پردازی    
خلاقیت چیست و چگونه می توان دانش آموزان را خلاق بار آورد    
اهمیت و ضرورت خلاقیت در آینده    
روش تلفیقی    
مفهوم تلفیق    
ضرورت و اهمیت تلفیق    
انواع و اشکال تلفیق برنامه های درسی    
رویکرد برنامه درسی تلفیقی    
عمومیت خلاقیت    
نقش مربی در خلاقیت    
چگونه دانش آموزان خلاق می شوند    
تعریف خلاقیت    
عوامل موثر بر خلاقیت    
ویژگی های افراد خلاق    
موانع بروز خلاقیت    
آموزش و پرورش و خلاقیت    
ویژگی‌های دانش آموز خلاق    
روش‌های ایجاد تفکر خلاق    
پیشنهادی به معلمان در زمینه خلاقیت    
روشهای کاربردی پرورش خلاقیت در دانش آموزان از نگاهی    
توضیح برخی از روش ها    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تجربیات مدون بررسی خلاقیت و ایده پردازی در دانش آموزان ( ویژه ارتقاء شغلی ) در pdf

قاسم زاده حسن (مترجم)، 1375، استعدادها و مهارتهای خلاقیت و راههای آزمون و پرورش آن، نوشته ئی پال تورنس. تهران: دنیای نو

سلیمانی افشین، 1381، تمرینات و روش عملی پرورش خلاقیت برای معلمان و مربیان، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان

شیخ الاسلامی، بهنوش (مترجم)، 1376، راهنمای اجرای ایده های معلم، نوشته لئونارد جی باسیل، آن اس سرناک، تهران: انتشارات مدرسه

جوادیان، مجتبی (مترجم)، (1372)، آموزش رفتار خلاق و استعدادهای درخشان در دانش آموزان، نوشته شل کراس، مشهد: آستان قدس رضوی

والفی، مهدی (مترجم)، 1375، پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت، نوشته الکس اس اسبورن. تهران: نیلوفر حسینی، افضل السادات (1378)، ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن، مشهد: آستان قدس رضوی

سیف علی اکبر، 1379، روان شناسی پرورشی، تهران، آگاه

روش تلفیقی، جزوه گروههای آموزشی

منبع :کتاب   ” خلاقیت ( شناخت  ویژگی های کودکان  و برخورد مناسب  با آنها )  “-نویسندگان :گریوز ، گارگیلو ، اسلادر-  برگردان :مهدی قراچه داغی ،انتشارات  پیک بهار،چاپ دوم: 1379  ، تیراژ

آلن راس، روان شناسى شخصیت (نظریه ها و مفاهیم)، ترجمه سیاوش جمالفر، روان، چ دوم،

مقدمه

همه کودکان  در اطلاع از اینکه  دنیا چگونه کار می کند خلاق  هستند. اما در این میان  به نظر می رسد بعضی  از بچه ها  از دیگران  خلاق ترند.بعضی  از بچه ها خلاقیت  را در زمینه های خاصی به نمایش می گذارند.معمولا گفته می شود  که این بچه ها در زمینه هایی به شدت خلاق  هستند

پرکینز( Perkins ) (1984  ) به شش ویژگی خاص در اشخاص به شدت خلاق اشاره کرده است . با توجه به نظریه پرکینز کودکان خلاق مترصد  زیبایی  هستند.کودکان  خلاق می توانند  به راحتی  مسایل را شناسایی کنند.آنها مسایل را با انعطاف پذیری از میان برمی دارند

اندیشمندان خلاق ، عینی  هستند.آنها نه تنها کارشان را تحلیل می کنند،بلکه به انتقاد دیگران توجه دارند.کودک خلاق تن به قبول  ریسک می دهد؛  از انگیزه فراوان برخوردارست و برای ارضاء نیازهای  شخصی  میل به خلاقیت دارد

اغلب  اوقات اگر کمی  وقت و حوصله  کنیم  متوجه وجود خلاقیت در بچه ها می شویم . بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودکان ، تماشای آنها به هنگام بازی  است. کودک را در حالی که آزادانه و فارغ البال  با مواد و اسباب بازیهایش  سرگرم بازی  است تماشا کنید.کودکان خلاق اغلب برای هر یک  از وسایل بازی خود  موارد استفاده متفاوتی پیدا می کنند و قبل از اینکه  از وسیله ای  به سراغ وسیله دیگر بروند از آن  به انواع مختلف استفاده می نمایند.کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال  مختلف و گاه حیرت انگیز  استفاده می کند.ممکن است  یک جعبه خالی برای کودک خلاق  ارزشی به مراتب بیش  از بهترین  و پیچیده ترین اسباب بازیها داشته باشد

بزرگترها می توانند از کودک سوال کنند و بعد  به دقت  و با حوصله  به جوابهایش  گوش  بدهند.کودکان خلاق اغلب با آب  و تاب حرف می زنند. ذکر جزییات یک ماجرا  و به تفضیل سخن گفتن  می تواند نشانه قدرت  خیال و تصور زیاد باشد .بزرگترها باید به این  مهم توجه داشته باشند  که کودکان  خلاق ممکن  است  رفتارهایی را به نمایش  بگذارند که گاه چالش  برانگیز  هستند

به مثال های زیر توجه کنید

دقت  و توجه  شدید  در گوش  دادن ،مشاهده کردن ،یا انجام دادن  کاری : نشنیدم مرا برای  خوردن  شام صدا بزنید

شور و نشاط و مشغولیتهای  شدید جسمانی  : دارم  فکر می کنم  نمی توانم  قرار بگیرم

استفاده از  قیاس  در صحبت : احساس می کنم  یک پیله هستم  که می خواهم  به یک پروانه تبدیل شوم

عادت  به وارسی  منابع مختل:  مامان ! من هم  کتاب خواندم ،هم تلویزیون تماشاکردم و هم از معلم  سوال کردم  اما هنوز  نمی دانم  خدا کجا  زندگی می کند

نگاه کردن  با دقت  به اشیاء: اما  این هزار پا  که فقط نود و نه  پا دارد

اشتیاق صحبت کردن درباره  کشفیات با دیگران : می دانی  چه شد ،حدس  بزن ;

 ادامه  انجام برنامه  بعد از تمام  شدن  وقت : مامان ،حتی  زنگ تفریح هم  نقاشی کردم تا کارم تمام  شود

پی  بردن  به روابط در چیزهایی که به  ظاهر با هم بی  ارتباطند: می دانی  چیه ،کلاه جدیدت  شکل یک پروانه  است

فکرکردن  به چیزی  که مثلا  در یک برنامه  تلویزیونی  نشان داده اند : می دانید  فردا می خواهم  در باغچه  دنبال طلا بگردم

کنجکاوی  زیاد  برای  سر درآوردن از امور: خواستم بدانم که حیاط از بالای  پشت بام  چگونه دیده می شود

استفاده  از اکتشاف یا یک  تجربه : فکر کردم  اگر  آرد  و آب  را با هم  ترکیب  کنیم  نان  ساخته می شود ،اما دیدم  که یک تکه  خمیر  سفید  شد.بروز هیجان

در  صدا در اثر یک اکتشاف : با آب  و آرد خمیر درست می کنند

عادت  به سوال و آزمودن نتایج : می تونم با آب و صابون  حباب درست  کنم ؟

صداقت  و میل  شدید  به اطلاع  یافتن از امور : مامان امیدوارم از این حرف ناراحت  نشوید،اما فکر می کنم  عمو نوروز وجود خارجی ندارد

عمل مستقل :  درباره  مسابقات  اتوموبیل  رانی  کتاب جالبی  پیدا  نکردم ،خودم  در این باره  یک انشا ء می نویسم

جسارت در  گفتار : به نظر من  بچه ها  باید حق رای داشته باشند

دقت نظر: تا  کارم را تمام  نکنم نمی توانم  با شما  بازی کنم

 استفاده از نظریات  و اشیاء برای دستیابی  به یک هدف :قصد دارم  با این نخ و این مداد  یک دایره بکشم

طرح  سوال : وقتی برف آب می شود  رنگ  سفید برف کجا می رود

میل به اطلاع  یابی  و کشف  احتمالات: فکر می کنم این لنگه  کفش پاره به  درد گلدان  شدن می خورد

یادگیری  به ابتکار خود:  دیروز  به کتابخانه مدرسه  رفتم و به  همه کتابهایی که درباره  دایناسورها نوشته شده بود  نگاه کردم

طرح سوالات  عجیب : راستی  اگر حیوانات  آدم می شدند و آدمها حیوان ، چه اتفاقی می افتاد؟

دانش آموز خلاق چه ویژگیهایی دارد ؟

1- ایده ها  و نظرات  خود را بدون ترس  در کلاس  مطرح می کند

2-معمولا  برای  مسائل  راه حل ها  و پاسخ هایی  متفاوت  از  سایر  دانش آموزان  ارائه  می کند

3-به فعالیت  هنری علاقه ی زیادی  دارد  و در این زمینه  دارای  تجربه  و مهارت  است

4-غالبا  ایده ها  و راه حل های  بیش  تری  نسبت  به  سایر  هم کلاسی های  خود پیشنهاد می کند

5-معمولا  قادر است  با طنز  پردازی ها و شوخی  های  جالب دیگران  را بخنداند

6-تمایل  زیادی  به  تغییر نظرات  معلم و یا مطالب  کتاب دارد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >