پروژه دانشجویی بررسی مراحل مختلف آزمایش خاک در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی بررسی مراحل مختلف آزمایش خاک در pdf دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی مراحل مختلف آزمایش خاک در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

مقدمه
 
هدف از انجام آزمایش تحکیم، تشخیص شدت و میزان نشت در خاک‌های رسی می‌باشد.
در این آزمایش نمونه خاک در درون یک هسته فلزی و بین دو صفحه متخلخل قرار داده می‌شود. و این حلقه در آب غوطه ور می گردد و بار بر نمونه اعمال می‌گردد. تعیین در ارتفاع نمونه توسط یک عقربه مدرج اندازه گیری می‌شود و هر 24 ساعت یک با فشار روی نمونه 2 برابر می‌گردد سپس منحنی زمان متغیر برای بارگذاری‌های مختلف کشیده می‌شود از روی این منحنی‌ها می‌توان زمان تحکیم و مقدار نشت خاکها را بدست آورد.
همچنین تغییرات تحکیم پوکی نمونه نسبت به فشار نیز بررسی می‌شود که در زیر آورده شده است.
روش انجام محاسبات
ارتفاع قسمت جامد نمونه قبل بارگذاری:                          
ارتفاع منافذ قبل از بارگذاری:                           
پوکی اولیه:                                           
در اثر اولین افزایش بار تغییر شکل   را خواهیم داشت، که تغییر پوکی   از آن بدست می‌آید.                                     

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد پایداری شیب ها و انواع روشهای پایدا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب در pdf دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب در pdf :

پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب

فرایند تحلیل پایداری شیب (مزایا، معایب و محدودیت ها)
مقدمه
پایدارسازی شیبها یکی از مهمترین مسائل در فعالیهای عمرانی و معدنی است. هر گونه تحلیل نادرست می تواند به خسارات جبران ناپذیری منجر شود. انتخاب روش صحیح پایدار سازی شیبها، به محیط و پارامترهای ژئومکانیکی شیب، و همچنین انتخاب روش مناسب تحلیل بستگی مستقیم دارد. در این مقاله به کلیات این روش پرداخته می شود، تحلیل پایداری شیب بر حسب دقت روش در سه بخش سینماتیکی، تعادل حدی و عددی مورد بررسی قرار گرفته، مزایا، معایب و محدودیتهای هر روش شرح داده شده و متناسب با نوع شیب، روش مناسب تحلیل برای آن پیشنهاد میشود.
تثبیت دامنه‌های خاکی – روش های پیشگیری و ترمیم
گسیختگی دامنه‌ای بطور ساده ، ناشی از عملکرد گرانش زمین بر روی توده‌ای از مصالح است که می‌توانند به آهستگی بخزند (خزش)، بطور آزاد فرو افتند (ریزش)، در امتداد یک سطح گسیختگی بلغزند (لغزش) و یا مانند دوغابی جریان پیدا کند (جریان). نیروی گرانش زمین بطور دائم بر توده‌های سنگ و خاک واقع در دامنه‌ها اثر می‌کند. تا زمانی که مقاومت توده سنگ یا خاک مساوی یا بزرگتر از نیروهای گرانشی باشد، نیروها در حال تعادل بوده و حرکتی رخ نمی‌دهد.
در غیر این صورت دامنه گسیخته شده و به یکی از اشکال خزش ، ریزش ، لغزش و جریان جابجا می‌شود. حرکات دامنه‌ای ممکن است جزئی و منحصر به ریزش یک قطعه سنگ منفرد بوده یا اینکه بسیار بزرگ و فاصله آفرین باشند. دامنه‌هایی که بر اثر حفاری در خاک بوجود می‌آیند، دامنه‌هایی که آثاری از حرکت و گسیختگی از خود نشان می‌دهند و سرانجام خاکریزهایی که به روی دامنه‌ها ایجاد می‌شوند، هم نیاز به تثبیت و پایداری دارند.

دامنه‌های حاصل از حفاری در خاک
دامنه‌ها و شیب هایی که بر اثر حفاری در خاک ایجاد می‌شوند، معمولا بگونه‌ای طراحی می‌شوند که از پایداری لازم برخوردار باشند. از این رو ، با توجه به مسایل اقتصادی انتخابهای متعددی برای این دامنه‌ها می‌تواند وجود داشته باشد. بطور کلی زاویه شیب مناسب برای دامنه با توجه به نتایج بررسیها انتخاب می‌شود. علاوه بر آن در حفاریهایی که ارتفاعی بیش از 8 تا 10 متر دارند، در نقاط مناسبی از دامنه پلکانهایی تعبیه می‌شود.
به منظور زهکشی سطحی و محافظت دامنه‌های حفاری شده در مقابل عمل فرسایشی آبهای سطحی ، معمولا در طول پلکانها ، نهرها و آبروهایی با بستر غیر قابل نفوذ ایجاد می‌شود. برای زهکشی آب داخل دامنه نیز زهکشهای افقی از بیشترین کارایی برخوردارند. این نوع زهکشی ، مخصوصا در دامنه‌هایی که لایه‌های خاک در جهت شیب دامنه قرار گرفته‌اند یا در خاکهای برجا و واریزه‌هایی که به روی دامنه‌های سنگی قرار گرفته‌اند، مفید واقع می‌شود.

دامنه‌های خاکی ناپایدار
تثبیت دامنه‌هایی که شروع به گسیختگی کرده‌اند، معمولا با محدودیتهایی زمانی همراه است. البته باید توجه داشت که وجود ترکهای کششی در سطح دامنه الزاما به معنی قریب الوقوع بودن گسیختگی کلی نیست. گسیختگی کلی بیشتر در فصول پر باران ، که حرکات دامنه نسبتا زیاد و معمولا شتابدار است، صورت می‌گیرد. تجربه نشان داده است که بسیاری از توده‌های لغزنده می‌توانند تا 2 سانتیمتر در روز جابجا شوند، بدون آنکه گسیختگی کلی در آنها اتفاق بیافتد.
در این رابطه حرکتی با شتاب 2 سانتیمتر در روز ، آن هم در فصول بارندگی ، می‌تواند اخطاری جدی در مورد نزدیک بودن گسیختگی کلی باشد. سریعترین و عملی ترین روش مقابله با پیشروی حرکت در دامنه‌هایی که از ابعاد متوسطی برخوردارند، تغییر شکل دامنه است. به این منظور مواد از بالای دامنه برداشته شده و در صورت وجود فضای کافی ،‌ در پاشنه آن قرار داده می‌شود. در مقابل عملی ترین روش برای تثبیت توده‌های بزرگ لغزنده ، بهبود وضعیت زهکشی داخلی آنها است.

خاکریز به روی دامنه‌ها
مهمترین نکته در طراحی و اجرای خاکریزی که قرار است به روی دامنه‌ای احداث شود، تعبیه زهکشهای مناسب برای آن است تا به این وسیله پایداری سطح تماس دو ماده نسبتا غیر قابل نفوذ ، یعنی خاکریز بالا و خاک طبیعی دامنه در زیر ، تامین گردد. به این منظور معمولا زهکشهای خندقی در بالای خاکریز ایجاد می‌شود تا با قطع سطح ایستابی ، آب را از ناحیه خاکریز دور کند. علاوه بر آن ، ورقه‌ای از مواد دارای زهکشی خوب در زیر خاکریز قرار داده می‌شود تا فشار آب در سطح تماس بین خاکریز و دامنه کاهش یابد. آب سطحی موجود در روی دامنه نیز توسط نهرهایی با بستر غیر قابل نفوذ ، جمع آوری می‌شود. در صورتی که خاک دامنه نامناسب و بطور بالقوده ناپایدار باشد، باید بخشهای رویی آن را برداشته و به جایش مصالح دارای زهکشی خوب قرار داد.

روشهای پیشگیری و ترمیم انواع گسیختگی دامنه‌ای

لغزش صفحه‌ای واریزه‌ها : روشهای پیشگیری در طول ساختمان شامل ایجاد شیب پایدار و کنترل زهکشی سطحی در مقیاسهای کوچک تا متوسط و استفاده از وسایل نگهداری است.

ترمیم و تصحیح پس از وقوع :راههای ترمیم شامل اجازه به وقوع لغزش و بعد تمیزکردن راه و بکارگیری روشهای پیشگیری است.

لغزش چرخشی خاک :راههای پیشگیری در طول ساختمان شامل ایجاد شیب پایدار برای دامنه و استفاده از روشهای نگهداری یا زهکشی سطحی می‌باشد.

ترمیم و تصحیح پس از وقوع : راههای ترمیم شامل اجازه به وقوع لغزش و تمیز کردن مسیر راه ، برداشتن مواد سطحی تا رسیدن به شیب پایدار ، بکارگیری روشهای نگهداری و زهکشی سطحی برای حجمهای زیاد و تعبیه زهکشهای افقی می‌باشد.

بهمن واریزه‌ها : پیش بینی و جلوگیری این حالت مشکل است. باید آن را به روش لغزش واریزه پیشگیری کرد. همچنین باید از نقاط دارای خطر زیاد اجتناب شود.

ترمیم : راههای ترمیم شامل اجازه به گسیختگی و تمیز کردن راه است تا در نهایت خود را تصحیح کند. در غیر این صورت باید برای جابجایی سازه در مقیاسهای کوچک روش ترمیم استفاده از وسایل نگهداری یا برداشتن مواد است.
بهسازی و بازسازی ساختگاه های آلوده
محصور سازی منطقه آلوده برای جلوگیری از انتشار آلودگی امری الزامی است. برای اطمینان از تاثیر بلند مدت سیستم آب بند، مصالح ژئوسینتتیک با کیفیت بالا می باید انتخاب شده و روش های سخت گیرانه ای در اجرا می باید مورد استفاده قرار گیرند. این امر با نصب یک لایه ®Carbofol ساخته شده از پلی اتیلن سنگین با ضخامت 2 میلیمتر که کنترل کیفی کاملی در هنگام ساخت برای آن انجام گرفته است ممکن است. ژئوممبرین های ®Carbofol بر اساس بالاترین استانداردهای کیفی تولید شده اند و دارای مقاومت شیمیایی لازم برای جلوگیری از انتشار آلودگی توسط خاکها یا مایعات آلوده هستند.) ®Secutex پلی پروپیلنی) و سیستم زهکشی

®Secudrain به عنوان لایه محافظ ژئوممبرین ®Carbofol عمل می کنند. ژئوگریدهای ®Secugrid برای جلوگیری از نشست یا تغییر شکل بیش از حد خاک آلوده به کاررفته و در نتیجه از افزایش تنش در ژئوممبرین جلوگیری می کنند. چنانچه طراحی واجرای این محصولات به طرز صحیحی صورت گیرد، هیچگونه آسیبی به لایه آب بند در حین اجرا و در زمان بهره برداری تحت بارهای مورد نظر وارد نخواهد شد.
هنگامیکه لایه آب بند ژئوسینتتیک تحت اثر بارهای قائم شدید قرار می گیرد، تاثیر لایه محافظ آن تحت اثر این بار در آزمایش باربری صفحه ای (DIN EN 13719) بررسی می شود. نتیجه این آزمایش حداقل وزن واحد سطح عضو حفاظت کننده را تعیین می کند. در تنش های فشاری کوچکتر حداقل جرم واحد سطح 800 گرم بر متر مربع برای سیستم حفاظت کننده ژئوسینتتیکی آب بند در برابر سوراخ شدگی پیشنهاد می شود. به علت شرایط توپوگرافیک بسیاری از ساختگاه های رفع

آلودگی، ساخت لایه های آب بند در شیب های تند اغلب مورد نظر قرار می گیرد. با استفاده از ژئوممبرین های با سطح مضرس یا پردازش شده می توان عملکردهای مرتبط با شیب های تند

را با موفقیت به انجام رساند. با انتخاب صحیح مصالح و مشخصات آن عملکرد دراز مدت و انتقال بهینه نیروهای برشی تضمین می شود. به عنوان یک جایگزین برای لایه های کوبیده شده رسی، ®Bentofix می تواند برای محصور کردن محدوده های آلوده به کار رود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده تکامل گیرنده نور در مهره داران او

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده تکامل گیرنده نور در مهره داران اولیه در pdf دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده تکامل گیرنده نور در مهره داران اولیه در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده تکامل گیرنده نور در مهره داران اولیه در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده تکامل گیرنده نور در مهره داران اولیه در pdf :

پروژه دانشجویی مقاله ترجمه شده تکامل گیرنده نور در مهره داران اولیه در pdf

چکیده
چالش نمونه برداری از منظره عهد قدیم توسط مهره داران اولیه برای بقای آنها مهم بود و طرح شبکه ای برای استفاده توسط نسل های بعدی مهره داران ایجاد میکرد. چشم های تصویر گیرنده تحت فشار انتخاب چشمگیر و توانایی برای شناسایی طعمه و شناسایی شکارچیان احتمالی بود و تصور می شد که یکی از عاملان اصلی گونه زایی در دوره کامبرین اولیه باشد. بر اساس ثبت فسیل ها، ما میانیم که مارماهی های دهان گرد، ماهی های مکنده، هولوسفالان ها، الاسموبرنچ ها و ماهی های ریه دار مراحل مهمی را در تکامل مهره داران ایجاد میکند، و در صدها میلیون سال تقریباً بدون تغییر باقی مانده اند. اکنون مابا استفاده از معرف های موجود این فسیل های زنده، قادر هستیم که تکامل گیرنده نور مهره داران را با هم تطبیق دهیم. با اینکه گیرندگی نور در مارماهی های دهان گرد به نظر می رسد که بر اساس شناسایی نور و کنترل ریتم های شبانه روزی باشد و نه بر اساس تشکیل تصویر، با اینحال گیرنده های نور ماهی های مکنده به پنج طبقه جداگانه تقسیم بندی می شوند و مرحله مهمی را در انشعاب میله ها و مخروط ها نشان میدهند. حداقل چهار نوع مخروط

شبکیه ای محیط بصری را در ماهی های مکنده نمونه برداری میکنند، که یک استراتژی نمونه برداری حفظ شده توسط مارماهی ها، نوعی ماهی های استخوانی مدرن، خزندگان و پرندگان است. تریکرومسی در ماهی های غضروفی حفظ شده است، که پیش بینی می گردد که بینایی تاریک چشمی صحیح در اجداد مشترک همه ناتوستوم های زنده تکامل یافت. توانایی تشخیص نور و متعادل سازی بین قدرت تفکیک و حساسیت در مهره داران اولیه عامل مهمی برای تکامل چشم بوذ، که بسیاری از ویژگی های بصری تکامل یافته حفظ شدند وقتی که مهره داران به خشکی آمدند.
کلمات کلیدی: گیرندگی نور، مخروط ها، میله ها، ژن های آپسین، رنگدانه های بصری، حساسیت طیفی

1- مقدمه
(a) مهره داران اولیه

ماهی های مکنده و مارماهی های گرد دهان دو باقیمانده از مرحله آگناتان (بدون فک) در تکامل مهره داران هستند. مارماهی های باستانی بر اساس گونه های فسیل، یافت شده در رسوب های فسیل ماهی های مکنده تصور می شود که به تاریخ قبل از کامبریان بازگردد. مارماهی ها تغییر کمی کرده اند و بصورت تک تبار شناخته می شوند و شامل 60 گونه در پنج جنس هستند: پارامیکسین، اپراترتوس، میکسین، نوتومیکسین، نئومیکسین، و نمامیکسین. این ماهیه های غضروفی در آب های سرد و عمیق در همه قاره ها یافت می شوند و اغلب از ماهی مرده یا ماهی های رو به مرگ و بی مهرگان تغذیه می کنند. مارماهی ها دارای یک جفت چشم جانبی در زیر قسمت مات روبافت مخروطی هستند. اگرچه چشم مارماهی ها تصور می گردد که منحط شده باشد، اما بخاطر عدم وجود عدسی و ماهیچه های درون چشمی و بیرون چشمی، مطالعات اخیر نشان میدهند که آنها ممکن است نشاندهنده یک ارتباط غیرموجود در تکامل چشم هستند که بین چشم های غیر تصویری نیامداران و چشم های تصویری ماهی های مکنده است.

مطالعات اخیر نشان داده است که ماهی های مکنده قبلاً در دوره کامبریان اول تکامل پیدا کرده اند. با اینکه همه 34 گونه های ماهی های مکندهنیمکره شمالی در یک خانواده واحد قرار داده می شوند، و چهار گونه ماهی های مکنده نیمکره جنوبی به جئوتریدی یا مورتاسیدی جدا می گردند. پیشنهاد شده است که هر دو خانواده اول بصورت مستقل از اجسام شبیه به معرف های معاصر ایچیومزان ناشی شده اند. جئوتریدی توسط Geotria australis نشان داده می شود، که یک گونه از ماهی های آب شیرین است و در رودخانه های نیوزیلند، جنوب استرالیا، جزیره تاسمانی، شیلی، و آرژانتین یافته می شود، درحالیکه مورداسیدی شامل دو گونه ماهی های آب شیرین است که محدود به رودخانه های شرق استرالیا و شیلی است. چشمان ماهی های مکنده لاروا یا ammocoete ها شبیه مارماهی های گرد دهان است. بررسی های اخیر توسط لام و همکارانش (2007) و ل

امب (2009) نشان میدهد که ماهی های مکنده چشم های خود را از اجدادی به ارث بردند که اجداد مشترک آنها با مارماهی گرد دهان است، و اینکه چشم لاروای شیه به مارماهی در لاروای ماهی های مکنده وجود دارد اما در بالغی به چشم های شبیه مهره داران تبدیل می شود. چشم های ماهی های مکنده که دچار دگردیسی کامل شده اند مسملا برجسته و متمایز هستند.

طبقه ماهیان غضروفی یک گروه با اجداد مشترک با بیش از 1100 گونه موجود در سکونتگاه های مختلف است، از رودخانه های آب های شیرین گرفته تا محیط دریایی که شامل دریای عمیق نیز می باشد. ماهیان غضروفی موجود قابل تقسیم به دو تاکسون، هولوسفالی و الاسموبرانچی هستند. اقوام نزدیک گونه های موجود امروزه در ثبت فسیل ها پیدا می شوند، که به تاریخ 150 Myr بر می گردد. چشم های holocephalan ها elasmobranch ها بزرگ، تصویری، و از نوع دوربینی است که تقریباً دارای عدسی های کروی شکل و ماهیچه های برون چشمی و درون چشمی و شبکیه متصل به عناصر گیرنده نور است.

ماهی های Sarcopterygian چهارپاهای اول را افزایش دادند و امروزه توسط ماهیان ریه دار، و سلکانت ها، لاتی مریا chalumnae و لاتی مریا menadoensis معرفی می گردند. روابط بین همه زیررده های فسیلی اولیه علیرغم ظهور تحلیل تکامل نژادی توالی اسیدهای آمینه و نوکلئوتید برای ژن های مختلف، بصورت بحث انگیز باقی می ماند. بعضی از تحلیل های ملکولی تکامل نژادی Sarcopterygian نشان میدهد که ماهی های ریه دار در مقایسه با سلکانت ها، ارتباط بیشتری با چهارپاها دارند، درحالیکه بقیه آنها تقسیم سه بخشی بین هر سه گروه را نشان میدهند. شکل های فسیلی ماهی های ریه دار استرالیایی سراتودوس به تاریخ دوره کرتاسه اول 135 Ma بر می گردد. بنابراین سیستم بصری N. forsteri می تواند به بهترین شکل سیستم بصری قبل از پدیداری مهره داران خشکی را در دوره دونین نشان دهد.

 

این گروه های مهره داران اولیه دوره های مهمی را در تکامل مهره داران نشان میدهند و مطالعه بر روی سیستمهای بصری آنها در گونه های موجود روزنه ای به گذشته را ممکن ساخته است. مارماهی های گرد دهان و ماهی های مکنده معرف های زنده نسب agnathan هستند که gnathostome ها را افزایش دادند، و بنابراین مطالعه بر روی چشم های آنها ما را قادر می سازد تا در مورد نوع محیط نوری دریافت شده توسط اجداد مهره دار ما فکر کنیم و اینکه چشم های آنها چطور برای بینایی تطبیق یافتند، و بدینوسیله اساسی برای ظهور مهره داران فک دار ایجاد شد. holocephalan غضروفی و elasmobranch ها نشاندهنده نسب مبنایی مهره داران فک دار و شکارچیان

اپکس هستند. کوچ محیط های نوری تاریک تر ممکن است یکی از دلایل اصلی برای موفقیت این گروه بزرگ باشد، اگرچه اعضای بیشتری از ماهیان غضروفی باید بررسی گردد و مطالعات زیادی تنوه انطباق های بصری به محیط نوری را بدون محدودیت تکامل نژادی نشان میدهند. از طرف دیگر، مارماهی های موجود نشاندهنده دوره دورتری از تکامل هستند، وقتی که مهره داران نزدیک بود که به خشکی برسند و در نتیجه در معرض شدت نور بالاتر و دامنه وسیع تری از طول موج های موجود نور قرار بگیرند. برای همه این گروه های مهم، بینایی رنگ می تواند عامل مهمی در موفقیت تکاملی آنها در نمونه برداری منظره بصری باستانی باشد.

(b) منظره بصری باستانی
اگرچه شرایط محیطی که بسیاری از مهره داران باستانی در آن شرایط وجود داشتند بصورت فرضی هستند، با اینحال محرک های بصری انتخاب تصادفی انطباق چشمی آنها را بر اساس چشم های مهره داران موجود و منقرض شده تحریک کرده اند. مدارک دیرین شنایب از دوره های سیلورین و دونین نشان میدهد که چشم های جانبی مهره داران باستانی قابیت تشکیل تصویر را داشتند و در مدار ماهیچه های بیرون چشمی می چرخیدند. این Ostracoderm ها دریایی بودند و احتمالاً از استخراج خوراک در زیرلایه یا روی آن تغذیه می کردند. با توجه به محیط نوری این اجداد مهره داران اولیه، دو تئوری پیشنهاد شده است که گیرنده های نور مختلف چطور تکامل پیدا کردند: (1) ماهی هایی که دارای رنگدانه های بصری بودند، بهتر می توانستند اهدافی را تشخیص دهند که از لحاظ طیفی دارای کنتراست متفاوتی بودند و (2) تکامل در حداقل دو طبقه طیفی از گیرنده های نور، نویز قابل ملاحظه همراه با اهتزاز تولید شده توسط نوری که از موج های سطحی در آب های سطحی عبور میکند را حذف میکند، و در نتیجه شناسایی شکارچیان اولیه را ممکن می ساخته است.

در هر دو این تئوری ها فرض می شود که بینایی در مهره داران اجدادی بر اساس مخروط بود. علیرغم عدم وجود هر گونه مدرک رفتاری از بینایی رنگ در مهره داران اولیه یا اجدادی، این احتمال وجود دارد که بینایی رنگ حداقل به تاریخ 540 Myr قبل از این بر می گردد که مهره داران باستانی دارای چهار آپسین مخروطی مهره بودند. بر اساس تحلیل ژنتیک ملکولی از ژن های رنگدانه های بصری بصری مهره داران، پیش بینی شد که آپسین های حساس به طول موج بلند/حساس به طول موج متوسط (LWS/MWS) ابتدا تکامل پیدا کرد و سپس آپسین های Rh1 تکامل پیدا کردند، که بدین معناست که بینایی روزگاهی قبل از دید تاریک چشمی وجود داشت. اگرچه انتخاب فشارهای منشأ بینایی رنگ هنوز ناشناخته هستند، اما مهره داران اولیه د محیط آب های سطحی زندگی می کردند، که دارای نور خوبی بود، و طیف نور وسیعی در تکامل رنگدانه های بصری بکار گرفته می شد و در محیط های پیچیده زیاد و حیوانات زیادی از آن استفاده می شود که بعضی از آنها ذاتا رنگی بودند.

در این بررسی، ما تکامل گیرنده های نور را معرفی میکنیم. این بررسی شامل استراتژی های اولیه برای فیلتر سازی طیفی و تنظیم پتانسیل برای تشخیص رنگ می باشد. توان دید روزگاهی و تاریک چشمی نیز در محتوای محیط نور باستانی مورد بحث قرار می گیرد، که تقاضاهای بینایی برای هر گروه برای تغذیه، فرار از دست شکارچیان و تولید مثل برای مطالعات عملکردی در مورد گیرنده های نور ضروری است.
2- تکامل گیرنده های نور اولیه

(a) میله ها یا مخروط ها؟
از لحاظ تاریخی، بیان شده است که شبکیه چشم مهره دارات شامل دو سیستم بصری مستقل است. شولتز (1866، 1867) بر اساس یافتن میله های برجسته در حیوانات شبانه یا شامگاهی و مخروط های حیوانات روزانه پیشنهاد کرد که دو گیرنده نور مجزا از لحاظ شکلی واسط بینایی روزگاهی و تاریک چشمی بودند. شولتز (1967) همچنین نقش مخروط ها در شناسایی رنگ را با مقایسه حضور یا غیاب میله ها یا مخروط ها در تعدادی از گونه های مختلف شناسایی کرد و نتیجه گیری کرد که مخروط ها از میله ها تکامل پیدا کرده اند. این یافته ها سپس از سوی چندین مؤلف رد شد که گیرنده های شبیه به مخروط را در چشم جانوران راسته دهان (یعنی ماهی های مکنده) شناسایی کردند، اما تعیین خصوصیات و تمایز میله ها و مخروط ها در مهره داران اولیه مشخص نیست و موضوع بحث زیادی برمدت بیش از 150 سال بوده است.

شبکیه تعدادی از ماهی های مکنده در نیمکره شمالی از لحاظ شکلی بررسی شده است و تصور می شود که شامل دو نوع گیرنده نور بلند و کوتاه باشد؛ بصورت فرضی بترتیب گیرنده نور میله ای و مخروطی. سپس اوهمان دو گیرنده را بعنوان میله طبقه بندی کرد، و علیرغم اینکه هر دو گیرنده تقریباً دارای مبناهای گیرنده نیمکره ای با تعدادی روبان ای سیناپسی بودند، حضور شمول غشایی در روبافت رنگدانه شبکیه ای و غشای پلاسمای اطراف حجم دیسک های بخش خارجی، ویژگی های آشکار مربوط به مخروط نیز وجود داشت. اینها شامل بخش های خارجی و تاشدگی گهگاه غشای پلاسما بود. بر اساس تداوم دیسک های

بخش خارجی با ماتریس برون سلولی و الگویی از پروتئین در سراسر بخش خارجی، هر دو نوع گیرنده نور در ماهی های مکنده دریایی بصورت مخروطی تصور می گردد.
شکل بخش خارجی برای توصیف گیرنده های نور استفاده شده است، اما این باعث نتایج نامعلومی بعلت شباهت هر یک از انواع گیرنده در بخش های مختلف شبکیه شده است، که اغلب محصول تغییر در اندازه گیرنده و بسته بندی است. این ابهام مخصوصاً برای تطبیق مجدد در ماهی های مکنده نیمکره جنوبی مشکل می باشد، که پنج نوع شکل گیرنده های نور بر اساس این معیار از هم متمایز شده اند که به اندازه تراکم فراساختاری رنگدانه طول جذب کننده طول موج موتاه در myoid حساس هستند، که ویژگی است که به آسانی قابل مشاهده است. بر اساس تداوم دیسک های بخش خارجی در ماتریس برون سلولی در هر پنج نوع شکل گیرنده های نور در G. australis، همه آنها بصورت مخروطی تصور می گردند. گیرنده های کوتاه و بلند ماهی های مکنده قطب شمال نیز برای تعیین وضعیت شکل مخروطی یا میله ای مشکل می باشد؛ مؤلفان آنها را بصورت مخروط و میله و یا یک میله و یک مخروط بررسی کرده اند. ویژگی های شکلی دیگر ممکن است ویژگی های بهتری برای متمایز سازی میله ها و مخروط ها باشد، اگرچه این معیارهای سنتی ممکن است بدون در نظر گرفتن ویژگی های عملکردی، طیفی و ملکولی قطعی نباشند.

اگرچه تحلیل های طیفی نیز ممکن است مبهم باشند چون حساسیت طیفی میله ها با دامنه مخروط های MWS می پوشانی دارد، توالی های اسیدهای آمینه پروتئین های آپسین ممکن است دارای ابهامات مشابهی باشند. ما فرض میکنیم که ژن های گیرنده نور ممکن است در حقیق نشانه های مهمی برای شناسایی و/یا عملکرد گیرنده های نور اولیه داشته باشند. به نظر می رسد که آپسین های Rh1 و RhB که توسط کالین و همکارانش (2003) شناسایی شده است بترتیب دارای ویژگی های مشترکی با آپسین های Rh1 و Rh2 باشند. البته توالی اسید آمینه در آپسین RhA در ماهی های مکنده واسط بین آپسین های میله ای و مخروطی Glu122 و نوع مخروطی Pro189 باشد.

فرآیند گرفتن فوتون و انتقال آن به سیگنال بیوشیمی یک فرآیند باستانی است که نیازمند دامنه متنوعی از واکنش های شیمیایی است که شباهت زیادی را در بخش های مؤلفه ای در مهره داران و بی مهرگان نشان میدهد. در مهره داران، بسیاری از این فرآیند های مؤلفه ای توسط ایزوفرم های میله ای یا مخروطی مختلفی رمزگذاری می گردند. این پروتئین ها واسط واکنش ها در مراحل مختلف آبشار بیوشیمی هستند. پس از گرفتن فوتون و ایزومری شدن رنگساز از 11-cis به همه شکل های انتقالی، تغییر صورت بندی برآیند در پروتئین آپسین از طریق آبشار phototransduction به سیگنال بیوشیمی قابل شناسایی توسط نورون های شبکیه ای دیگر تبدیل می گردد. نتایج ابتدایی برای ماهی مکنده G. australis نشان میدهد که بطور کلی فقط ایزوفرم های واحد ژن های phototransduction حضور دارند و توالی های کدگذاری از لحاظ گونه ای بیشتر شبیه به مخروط هستند تا شبیه میله. بنابراین ممکن

است در زمان تاریخچه تکاملی وقتی که مهره داراتن فک دار و بدون فک به دو نسب مختلف تقسیم شدند، چشم های ماهی های مکنده دارای سیستم بصری مطابق با نور بر اساس گیرنده های مخروطی شکل بود. البته حداقل یک نوع گیرنده متحمل نوعی تغییر ماهیت به دورگه گیرنده شد که در نتیجه به میله درستی با سن ماهی های غضروفی تبدیل شد.
(b) حساسیت طیفی
طول موج حداکثر جذب (max) رنگدانه بصری در یک گیرنده می تواند سودمند باشد اما معیار قطعی برای تمایز بین حساسیت طیفی میله ها و مخروط ها نباشد، اگرچه در گونه های بسیاری این مقدار ممکن است مشابه باشد.

 

شکل 1 نمایش طرح حساسیت های طیفی رنگدانه های بصری انواع مختلف گیرنده های نور یافت شده در مهره داران اولیه.

هیچ تحلیل microspectrophotometric از جذب طیفی انواع گیرنده نور منفرد در مارماهی ها وجود نداشته است. البته آزمایشات رفتاری نشان داده اند که واکنش های شنایی نسبت به محرک نور حداکثر بین 500 تا 520 نانومتر بود، که در بیشتر از 600 نانومتر هیچ واکنشی مشاهده نمی شد یا واکنش کمی مشاهده میشد.
خصوصیات طیفی انواع گیرنده نور در ماهی های مکنده توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. مطالعات Microspectrophotometric در مورد انواع گیرنده های نور طولانی و کوتاه در دو گونه نیمکره شمالی مقادیر حساسیت های طیفی حداکثری را نشان میدهد که بترتیب بین 525 تا 600 نانومتر و 517 تا 55 نانومتر است. بنابراین به نظر می رسد که گیرنده های نور کوتاه و بلند در ماهی های مکنده قطب شمال بترتیب دارای رنگدانه بصری MWS و LWS در بخش خارجی خود می باشد.
در ماهی های مکنده نیمکره جنوبی، تحلیل طیف سمجی نوری آپسین های بازترکیب در سلول های پستانداران، پنج رنگدانه بسری را با مقاد

یر max در 359, 439, 497, 492 و 560 نانومتر نشان داد. مطالعات microspectrophotometric بر روی سه

نوع گیرنده نور نشان داد که این گیرنده های نور از رنگساز بر مبنای A2 بر اساس خوبی تناسب طیف های جذب میانگین برای الگوهای رنگدانه محاسباتی استفاده میکند.
max رنگدانه بصری در بخش خارجی نوع گیرنده نور منفرد یافت شده در شبکیه مرحله مهاجر به سوی پایین M. mordax به اندازه 514 نانومتر است. نوع گیرنده در M. mordaxبر اساس max آن ممکن است با گیرنده هی کوتاه L. fluviatilis و P. marinus همگن باشد. گیرنده های نور مهاجران رو به پایین و رو به بالای ماهی های مکنده اقیانوس آرام، دارای رنگدانه بصری بر مبنای ویتامین A1 هستند.
ماهی خاویار transmontanus وقتی که همراه با یافته های مکمل کامل گیرنده های نور دارای رنگدانه های بصری بر مبنای ویتامین A2 در سگ ماهی سفید بررسی گردد، به نظر می رسد که مهاجرت بین آب های شیرین و آب های شور برای تحریک یک سیستم رنگدانه بصری A1/A2 کافی نیست. در این مرحله، احتمالاً نمی توان بطور کامل پیش بینی کرد که آیا ویتامین A1 یا A2 رنگساز باستانی در مهره داران است. البته جالب است که بیان کنیم که فقط ویتامین A1 را می توان از کبد Myxine glutinosa جدا کرد.
با استفاده از microspectrophotometry، مشخص شده است که سه گونه از ray دارای سه نوع مخروط در دامنه های طیفی حساس نسبت به طول موج، MWS، و طیف های بلند هستند. این یافته ها نشان میدهند که پتانسیل تشخیص رنگ در این طبقه از مهره داران وجود دارد که زمانی تصور می شد

دارای کوررنگی باشند، و از گزارشات اولیه سه اوج حساسیت طیفی ثبت شده از لحاظ الکتروفیزیکی در 476، 502 و 540 نانومتر پشتیبانی میکند.
شبکیه چشم ماهی ریه دار استرالیایی دولایه است و شامل هر دو گیرنده نور میله ای و مخروطی است. Microspectrophotometry مشخص می سازد که ماهی های ریه دار نوجوان دارای چهار نوع گیرنده نور مخروطی منفرد با رنگدانه های بصری حساس به ماوراء بنفش، SWS، MWS و LWS هستند و بنابراین دارای پتانسیل موجود برای بینایی رنگ چهاررنگی هستند. مخروط های UVS تنها نوع گیرنده نور هستند که در شبکیه چشم مایه ریه دار بالغ یافت نمی شود. شبکیه ماهی های نوجوان و بالغ نیز شامل نوع واحدی از گیرنده نور MWS هستند. بر اساس پهنای باند طیفی و تناسب با جذب طیف ها به الگوهای رنگدانه بصری، همه رنگدانه های بصری در ماهی های ریه دار تصور می گردد که از رنگساز بر مبنای A2 استفاده کنند، که در ماهی های دیگر در آب های شیرین معمول است.

(c) آپسین ها و تنظیم طیفی
آزمایش ملکولی رنگدانه های بصری گیرنده نور یک روش مهم و قطعی برای توصیف میله ها و مخروط ها و ارزیابی پتانسیل دید رنگی است. همانطور که قبلاً نیز توصیف شد، رنگسازی که محدود به آپسین های بصری مهره داران است از الدهید ناشی شده است که رنگسازی است که محدود به آپسین های بصری مهره داران است. رنگدانه های پورفیروفسین از لحاظ طیفی دارای انتقال طول موج بلندترس نسبت به ارغوان بینایی مطابق با آن هستند و این تأثیر طول موج های بلندتر را افزایش میدهد. با قرار گرفتن در غشای دیسک ها در بخش های خارجی، این پروتئین های تراغشایی یک زنجیره پلی پپتید متشکل از حدود 350 اسید آمینه ایجاد میکند، که هفت تراغشای alpha-helices مرتبط با حلقه های درون سلولی و برو

ن سلولی را تشکیل می دهد. تغییرات در حساسیت طیفی گیرنده نور عمدتاً توسط تغییرات در توالی اسید آمینه پروتئین آپسین میانجی می گردند، که هر کدام از آنها توسط ژن آپسین مجزا و نسبت های مختلف دو رنگساز رمزگذاری می گردد. ژن های شبکیه ای مهره داران در پنج گروه مجزا تکاملی طبقه بندی می گردند: آپسین های LWS یافت شده در مخروط ها، آپسین های SWS 1 یافت شده در مخروط ها، SWS 2 یافت شده در مخروط ها، آپسین های MWS یافت شده در مخروط ها،

و آپسین های MWS که عمدتاً در میله ها یافت می شوند. اگرچه رنگدانه های Rh1 بر مبنای آپسین معمولاً در میله ها وجود دارند، آپسین RhA وابسته به آن دارای خصوصیات شبیه به مخروط هستند. کپی ژن اساسی برای تمایز عملکردی گروه های مختلف از آپسین ها را فراهم می سازد.

 

شکل 5طرح تکامل نژادی گروه های مهره داران اصلی که تکامل پوشنه، رنگدانه میودال با جذب طول موج کوتاه، الیسوزوم ها، قطره های روغنی بدون رنگ، و قطره های روغنی رنگی را نشان میدهد.

در حال حاضر، هیچ رنگدانه بصری شبکیه ای وجود ندارد که در مارماهی ها توصیف شده باشد. البته هیساتومی و همکارانش (1991) اولین کسانی بودند که تولید مثل غیرجنسی و توالی ژن آپسین با طول کامل را از ماهی مکنده رودخانه ای Lampetra japonica انجام دادند. توالی اسیدهای آمینه شبیه به توالی آپسین Rh1 از مهره داران دیگر بود، که 78 تا 82 درصد شباهت را نشان میدهد. رنگدانه ماهی مکنده در محیط مصنوعی، حداکثر جذب 500 نانومتر را نشان داد و نسبت به پادتن رنگدانه میله ضد-گاوی (Rh1) واکنش نشان داد، که قبلاً مشخص شده بود که نوع گیرنده نور کوتاه در L. japonica را شناسایی میکند. جالب اینکه این رنگدانه ماهی مکنده بتدریج در حضور هیدروکسیلامین (حتی در تاریکی) سفید می شد که معمولاً یک خصوصیت رنگدانه های مخروطی است. بنابراین این رنگدانه دارای خصوصیات بیوشیمی بین رنگدانه های میله و مخروط است. همچنین، یک ژن آپسین در ماهی مکنده دریایی (P. marinus) دارای توالی اسید آمینه ای است که 92 درصد شناسایی را نسبت به ژن آپسین Rh1 ماهی مکنده رودخانه ای (L. japonica) نشان میدهد.

محدوده کامل جدول رنگ های ژن های آپسین رنگدانه بصری موجود برای مهره داران اجدادی به نظر می رسد که در ماهی مکنده نیمکره جنوبی ظاهر گردد، که هر پنج ژن آپسین در شبکیه ظاهر می گردد و در حین طول دوره زندگی ماهی مکنده تنظیم می گردد. بر اساس پیوستن مجاورتی، روشهای استنباط بیزی و حداکثر احتمال برای بازسازی درخت های تکامل نژادی مورد استفاده قرار گرفته بودند، و ژن های آپسین بصورت اورتولوگ های نسب ژن آپسین LWS، SWS1 و SWS2 شناسایی شدند. همچنین، دو طبقه Rh از ژن های آپسین شناسایی شدند، که به نظر می رسد که بترتیب رابطه نزدیکی با ژن های ناتوستوم Rh1 و Rh2 داشته باشند. این یافته نشان میدهد که (1) جدیدترین اجداد مشترک مهره داران فک دار و بدون فک دارای ژن آپسین Rh اجدادی است که اجداد مشترک همه ژن های آپسین Rh و همچنین ژن های آپسین LWS، SWS1 و SWS2 می باشد که کپی های ژن های

جداگانه ژن های آپسین RhA و RhB را در مهره داران بدون فک و ژن های Rh1 و Rh2 در مهره داران فک دار افزایش میدهند، یا (2) آپسین RhA یافت شده در دو گونه ماهی های مکنده بررسی شده به نظر می رسد که اجداد طبقه Rh1 از آپسین و آپسین RhB در G. australis باشد، که نشان میدهد که ژن های RhA و RhB ماهی مکنده دارای اورتولوگوس اجدادی مشترکی بترتیب با طبقه ژن های مهره داران فک دار Rh1 و Rh2 هستند.

 

شکل 2 تکامل نژادی خانواده های ژن (آپسین) رنگدانه بصری در مهره داران.

هولوسلفان ها و الاسموبرنچ ها طبقه بزرگی از مهره داران هستند که باید هم در عمق دریا و هم در آب های سطحی و خصوصاً محیط های صخره ای زیر آب وجود دارند. تا کنون فقط ژن آپسین Rh1 در الاستوبرنچ ها مجزا شده است. البته تحلیلی از ژنوم کوسه فیلی هولوسفالان (Callorhinus milii) نشان داده شده است که ژن های آپسین یک میله (Rh1) و سه مخروط (Rh2, LWS1 and LWS2) ، و مقادیر max به اندازه 496 (Rh1), 442 (Rh2), 499 (LWS1) و 548 nm (LWS2) در شبکیه ظاهر می گردند که در محیط آزمایشگاهی تعیین شده است. تحقیق بر روی C. milii نشان داده است که شناسایی ملکولی هر ژن آپسین مخروطی در Chondrichthye ها وجود دارد. همراه با اکتشاف سه نوع گیرنده نور مخروطی متفاوت از لحاظ طیفی، اکنون مدارک مهمی برای پشتیبانی از پتانسیل بینایی سه رنگی در ماهی های غضروفی وجود دارد.

هر پنج آپسین نیز در شبکیه ماهی ریه دار استرالیایی نیمه بالغ وجود دارد و مقایسه تکامل نژادی انطباق سازگار با کودون از توالی اسیدهای آمینه نوکلئوتید و تحریک شده وجود ژن های LWS, SWS1, SWS2, Rh2 و Rh1 را نشان میدهد. توصیف خصوصیات چهار آپسین مخروطی پتانسیل دید چهاررنگی را در ماهی های ریه دار را نشان داد، اگرچه مطالعه رفتاری برای تأیید این مسئله مورد نیاز است که آیا ماهی ریه دار میتواند اشیاء را بر مبنای تفاوت در رنگ تشخیص دهد، و اینکه آیا فضای رنگی چهاربعدی دارد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن در pdf دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن در pdf :

جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن

ظـهـور اسـلام در شبه جزیره عربستان زندگى مردم را در تمام ابعاد دگرگون کرد، و آنان را از وادى گـمـراهـى به شاهراه هدایت رهنمون ساخت . اسلام عربها را که تا آن روز در مقایسه با تمدنهاى ایران و روم هیچ به شمار مى آمدند، به همه چیز رساند و سرور جهان ساخت ، کسانى را که تا زمان ظهور اسلام بدترین نوع زندگى و زشت ترین اخلاق را داشتند، پرچمدار اخلاق و فضیلت گردانید.

در اینجا وضعیت قوم عرب را پیش از اسلام بقدر گنجایش مورد بررسى قرار خواهیم داد.
مفهوم جاهلیّت

واژه جـهل دو معنا دارد: یکى ؛ ضد علم به معناى نادانى و دیگرى ضد حلم به معناى سفاهت و بى خـردى و بـدسـیـرتـى . ایـن واژه در قـرآن کـریم به صورتهاى گوناگون آمده است . بعضى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که جهل در این کتاب شریف به مفهوم ضد حلم یعنى سفاهت آمده است .(1)
قرآن کریم آنان را که پس از نزول قرآن هنوز در پى قوانین عصر جاهلیت اند این چنین محکوم مى سازد:
((اءَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغوُنَ وَ مَنْ اءَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْما لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ))(2)

آیـا حـکـم جـاهـلیـت را مـى جـویـنـد و کـدام حـکـم از حـکـم خـدا بـراى اهل یقین نیکوترخواهدبود؟
بیان قرآن درباره تعصبهاى جاهلى چنین است :
((اِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّهَ، حَمِیَّهَ الْجاهِلِیَّهِ))(3)

آنگاه کافران در دلهاتعصب ، آن هم تعصب جاهلیت پروردند.
همچنین درباره آرایش زنان پیامبر فرموده است :
((وَ قَرْنَ فى بُیوُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَهِ الْاُولى ))(4)
و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید و مانند دوران جاهلیت پیشین آرایش مکنید.

از مـجموع آیه هایى که ذکر شد و نیز آیه هاى همانند، معلوم مى شود، جاهلیتى که در قرآن ذکر شده ناظر بر شیوه رفتار و نوع پندار عرب است نه بر حد دانش آنان ؛ با این توضیح که در دوره جـاهـلیـت ، دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـریـزى ، زنـده بـه گـور کـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـیـان مـردم رایـج بـود، و پـیـداسـت کـه ارتـکـاب ایـن مـفـاسـد بـیـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان که امروز نیز برخى از آنها حتى در جوامع پـیـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنین جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اینکه دانش دارند: بى خردند.
دوره جاهلیّت

جـاهـلیـت نـامـى است که قرآن کریم بر دوره تاریخى پیش از اسلام نهاده است . گذاردن این نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بیان تفاوتهاى اساسى و عمیق آن عصر با اوضاع پس ‍ از ظهور اسلام است .(5)

ایـن امـر در مـیان بیشتر جوامع معمول است ، چنان که ما نیز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوییم که بر اساس مقایسه با جامعه پس از انقلاب و حاکمیّت ولایت فقیه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول این گونه نامگذاریها بیانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پیشین است.
مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دویـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت و تاءسیس ‍ حکومت اسلامى در مدینه ، دوره جاهلیت مى گویند.(6) واژه جاهلیت در قرآن کریم نیز در سوره هاى مدنى به کار رفته است .(7)

وایـن نـشـان مـى دهـد کـه اسـتـعـمـال ایـن واژه در مـیـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .(8) همچنین موّرخان براى جاهلیت نیز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزدیـک بـه اسـلام کـه مدّت دویست سال بود و دوره پیش از آن که جاهلیت قدیم نام گذارى شده است .(9)
وضع عمومى عرب در دوره جاهلیّت

عرب عصر جاهلیّت ، در نهایت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندکى از سنتهاى پسندیده و سجایاى اخلاقى در میان آنان چیزى باقى نمانده بود. معیشت آنها بسیار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.

قـرآن کـریـم در مـقـام یـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى که با روى آوردن به اسلام یافته اند؛ وضع آن دوره را چنین وصف کرده است .
((وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلوُبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَهٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها))(10)
و نـعـمـت خـدا بـر خـویـشتن را به یاد آرید که با یکدیگر دشمن بودید و او بین دلهایتان الفت بـرقـرار کـرد و در نـتیجه نعمت او برادر شدید و در حالى که بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ شمارا از آن نجات داد.

از ایـن آیـه دو مـعـنـى مـمکن است استفاده شود، یکى اینکه مردم دوره جاهلیت چنان اعتقادى داشتند که اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و دیگر اینکه خصومت در میان جامعه بگونه اى بود که هر لحـظـه امـکـان داشـت آتـش جـنـگ مـیـان آنـان شـعـله ور گـردد.(11) در هـر حال ، آیه شریفه بیانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهلیت است .
دیانت عرب جاهلى
عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـیـم (ع )، بـردیـن تـوحـیـدبـاقـى بودندتاآنکه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـیـانـشان رایج کرد وپس ازآن شرک درجامعه حاکم شد. مـشـرکـان منکر وجود خداوند نبودند، بلکه با وجود اعتراف به خالقیّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام کارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزدیک شدن به او مى پرستیدند. بـه این منظور حدود سیصد و شصت بت را در کعبه گرد آوردند. هر قبیله بتى مخصوص به خود داشـت ، تـنـهـا قـریـش 360 بـت در کـعـبه داشت که پیامبر خدا(ص ) در روز فتح مکه همه آنها را نابود ساخت .(12)
عـلاوه بـر بـت پـرسـتـى آیـیـنـهـاى دیـگـر مـثـل یـهـودیـت و مـسـیـحـیـت در عـربـسـتـان معمول بود. یهود در یثرب ، خیبر، وادى القرى و تیما منتشر بودند، و مسیحیان در ناحیه نجران و یمن سکونت داشتند.(13)

کعبه ، حج و حرم
کعبه ، پس از بناى آن به وسیله حضرت ابراهیم (ع ) و برگزار شدن مراسم حج براى عربها مـکـان مـقـدّس و قـابـل احـتـرامـى بـه شمار مى رفت ، آنان شعایر حج را همان گونه که حضرت ابـراهـیـم (ع ) بـرقـرار کـرده بـود، بـه جـا مـى آوردنـد، در عـیـن حال بدعتى جاهلى و شرک آمیز نیز در آن پدید آورده بودند.(14) اسلام حج را تثبیت کرد و تمام بدعتهاى روزگار جاهلیت را از میان برداشت .(15)

از دیـگـر سـنـن ابـراهیمى که در میان عرب جارى بود و اسلام نیز آن را تثبیت کرد، احترام منطقه ((حـرم )) بود که خونریزى در آن ممنوع بود و هر کس به آن وادى وارد مى شد تا زمانى که از آن خارج شود در امان بود، این احترام در اسلام نیز همچنان باقى ماند.(16)
قرآن کریم در این باره مى فرماید:
((و مَنْ دَخَلَهُ کانَ امِنا))(17)
هر که در آن داخل شود، ایمن است .

سـنـت دیـگرى که از شریعت حضرت ابراهیم بر جاى مانده و در زمان جاهلیّت نیز برقرار بود، حـرمـت مـاهـهـاى حـرام بـود. عـربـهـا مـعـتـقـد بـودنـد کـه در چـهـار مـاه سـال (رجـب ، ذى قـعـده ، ذى حـجـّه ، مـحـرم ) جـنـگ و خـونـریـزى حـرام اسـت . دلیل پایبندى به این قانون هم آن بود که در این ماهها مى توانستند مراسم حج را به جا آورند، انـجـمنهاى ادبى شان را تشکیل دهند و با آرامش خاطر به دادو ستد بپردازند. اسلام نیز این سنت را به رسمیت شناخت ، چرا که منافع عمومى در آن نهفته بود.(18)

خداوند مى فرماید:
((اِنَّ عـِدَّهَ الشُّهـوُرِ عِنْدَاللّهِ اثْنى عَشَرَ شَهْرا فى کِتابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ مِنْها اَرْبَعَهٌ حُرُمٌ))(19)
همانا عدد ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است ، از آن روزى که زمین و آسمانها را آفرید و چهار ماه حرام است .
وضعیّت اجتماعى

روحـیـه قـوم عـرب پیش از اسلام با تعصب و قبیله گرایى آمیخته بود و با اندک حادثه اى جنگ بـیـن طـوایـف بـر پـا مـى شـد. تـعـلق خـاطـر فـرد بـه قـبـیله او بسیار بود و آن چیزى که جهت برخوردهاى اجتماعى او را تعیین مى کرد، روح قبیله گرایى بود، نه طرفدارى از حق و عدالت . اعـضـاى قـبـیـله موظف بودند تا همدیگر را تحت هر شرایطى حتى ظالم بودن یارى کنند. در این مـیـان ، شـایـد بـتـوان قـبـیـله قریش را استثنا کرد، زیرا در زمان ((قصى بن کلاب )) دارالندوه تـاءسـیـس شـد، کـه در حـکـم یـک مـجـلس شـوراى کـوچک بود و امور مهم به صلاحدید و تصمیم بزرگان قوم در دارالندوه انجام مى شد.(20)

تفاخر به حسب و نسب در میان عرب بشدّت رواج داشت ، بطورى که برخى از روزها گرد هم مى آمـدنـد و بـه شـکـل غـلو آمـیـزى بـر یـکـدیـگـر فـخـر فـروشـى مـى کـردند. خداوند بزرگ با نـزول آیـه شـریـفـه ((اِنَّ اَکـْرَمـَکـُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیکُم ))(21) همانا گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .این سنت نکوهیده را از میان برداشت .

شـرابخوارى در میان مردم ، سخت رایج بود بگونه اى که در اسلام بتدریج تحریم شد، چون لغو یکباره آن امکان داشت با مخالفت سر سختانه مردم رو به رو شود.
ویژگیهاى جاهلیّت از دیدگاه قرآن
از مـجـمـوع آیـه هـایـى کـه بـه حـالتـهاى گوناگون زندگى مردم در آن روزگار اشاره دارد، دانـسـتـه مـى شـود که از دیدگاه قرآن کریم گمراهى ، اصلى ترین ویژگى مردم زمان جاهلیت بوده است .
خداى متعال مى فرماید:
((هـُوَ الَّذى بـَعـَثَ فـِى الاُْمیِّینَ رَسوُلا مِنْهُمْ یَتْلوُ عَلَیْهِمْ ایاتِهِ وَ یُزَکِیّهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ اِنْ کانوُا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِینٍ))(22)
اوسـت خـدایـى کـه میان عرب امّى پیامبرى از خودشان برانگیخت تا بر آنان آیات وحى الهى را تـلاوت کـنـد و آنـهـا را پـاکـیـزه سازد و کتاب و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این همه در گمراهى آشکارى به سر مى بردند.
اسـاس گـمـراهـى عـرب در ایـن بـود کـه رفـتار آنان بر هیچ مبناى عقلى و شرعى استوار نبود. عـلایـم تـوحـیـد در مـیـانـشـان ناپدید بود و بى هیچ تفکرى پیرامون ارزش بتهاى ساخته دست خـودشـان ، آنـهـا را سـتـایـش مى کردند، رفتارشان جاهلانه و بى منطق بود و آنچه را انجام مى دادند تنها به این دلیل بود که گذشتگان انجام داده اند وگرنه خاستگاه منطقى و عقلى نداشت .
قرآن کریم منطق جاهلانه آنان را در پرستش بتان چنین بازگو کرده است :
((قالوُا اِنّا وَجَدْنا ابائَنا عَلى اُمَّهٍ وَ اِنّا عَلى اثارِهِمْ مُهْتَدوُن ))(23)
گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و البته ما هم در پى آنها بر هدایت هستیم .
ایـن مـنـطـق در مـیـان مـلتـهـاى گـذشـتـه نـیـز سـابـقـه داشـت کـه کـافـران در مقابل دعوت پیامبران ، پیروى از پدرانشان را مطرح مى کردند. قرآن کریم مى فرماید:
((وَ کَذلِکَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فى قَرْیَهٍ مِنْ نَذیرٍ اِلاّ قالَ مُتْرَفُوها اِنّا وَجَدْنا ابائَنا عَلى اُمَّهٍ وَ اِنّا عَلى اثارِهِمْ مُقْتَدوُنَ))(24)
وهـمـچـنـیـن مـا هیچ رسولى پیش ازتو در شهرى نفرستادیم جزآنکه خوشگذرانهاى آن دیار، به رسولان گفتند که ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و البته از آنهاپیروى خواهیم کرد.
پـیـامـبـران اسـتـدلال مـى کـردنـد کـه آنچه ما مى گوییم به هدایت شما نزدیکتر و در بردارنده سـعـادت شـمـاسـت . جـاهـلان پـاسخ مى دادند که ما حاضر به گوش دادن به حرف شما نیستیم .(25)
ایـن نهایت درجه بى منطقى و جهالت است بدین جهت قرآن کریم همیشه از مخالفان خود خواستار تـفـکر و تعقل است . اسلام پیروى از گفتار نیکوتر را در جامعه اسلامى رواج داده ، آن را نشانه خردمندى انسانها مى داند.
((وَالَّذیِنَ ااجْتَنَبوُا الطّاغوُتَ اَنْ یَعْبُدُوها وَ اَنابوُا اِلَى اللّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یـَسـْتـَمـِعـوُنَ الْقـَولَ فـَیـَتَّبـِعـوُنَ اَحـْسـَنـَهُ اُولئِکَ الَّذیـنَ هـَدیـهـُمُ اللّه وَ اوُلئِکـَهـُمـْ اوُلوُالاَلْبابِ))(26)
مـژده باد کسانى را که از اطاعت طاغوت سر پیچیدند و به سوى خدا باز گشتند، پس بندگان مـرا بـشـارت دِه کـه سـخـن را مـى شـنـونـد و بهترین آن را براى پیروى بر مى گزینند. اینان مشمول هدایت خدایند و همانها صاحبان خردند.
آرى ، اسـلام بـا برچیدن اساس بت پرستى از عربستان به دوره جاهلیت پایان داد و با ترغیب مـسـلمـانـان به تفکر و پیروى از عقل به جاى تقلید کورکورانه ، انوار معرفت و آگاهى را بر عـقـل و دل مـردم تـابـانـیـد. عـربـهـا در سایه اسلام نه تنها از جاهلیت در آمدند، بلکه خود منادى توحید، دانش و اخلاق نیکو در سراسر جهان آن روز شدند و هر کجا قدم نهادند برادرى و مساوات را با خود به ارمغان بردند.

حکومت و فرمانروایى در عصر جاهلى
شبه جزیره عربستان از نظر جغرافیایى به سه بخش عمده شمالى ، مرکزى و جنوبى تقسیم مـى شـود. جـغرافى دانان با یکى دانستن بخش شمالى و مرکزى ، آن را به دو بخش ‍ شمالى و جنوبى که به وسیله ریگزارى پهناور از هم جدا مى شود، نیز تقسیم کرده اند. به همین ترتیب سـاکـنـان عـرب آن نـیـز بـه عـرب شـمـالى یـا قـحـطـانـى و عـرب جنوب یا عدنانى تقسیم مى شوند.(27)
اوّلیـن تـمـدنـهـا در جـزیـره العـرب بـه دسـت عربهاى جنوبى پدید آمد؛ در حالى که عربهاى شمالى تا زمان ظهور اسلام هیچ گونه جنبشى از خودشان ندادند، و نظام حکومتى آنان دستخوش دگرگونى نشد.(28)
تنوع جغرافیایى به اضافه همجوارى با دولتهاى قدرتمند آن روزگار یعنى امپراتوریهاى ایران و روم ، باعث تفاوت درحکومتهاى شمال و جنوب شبه جزیره شده بود.
انواع حکومت در شبه جزبره عربستان

امـکـانـات طـبـیـعى زندگى و نوع معیشت مردم ، عامل تعیین کننده نوع حکومت بود. عربهایى که در بـخـش جـنوبى زندگى مى کردند؛ با برخوردارى از آبادانى و رواج کشاورزى در آنجا صاحب تـمـدنـى کـهن بوده ، تحت حکومتى واحد اداره مى شدند؛ گر چه این حکومتها دست نشانده ایران و حـبـشـه بـودنـد. در مرزهاى شمالى بخش شمالى حکومتهاى مستقلى زیر سلطه ایران و روم وجود داشـت ، در حـالى کـه سـایـر نقاط شبه جزیره با نظام قبیله اى اداره مى شد. بدین ترتیب ، دو نوع حکومت در جزیره العرب قبل از اسلام وجود داشت .

1ـ حـکـومـتـهـاى نـیـمـه مـسـتـقـل و در مـواردى مـسـتـقـل در جـنـوب و شـمـال . حـاکـمـان دیـنـى دولتـهـا داراى تـاج بـودنـد و اغـلب دسـت نـشـانـده حـکـومـتهاى خارجى مثل ایران و حبشه بودند.

2ـ نـظـامـهـاى عـشـیـره اى . ایـن نـظـامـهـا تـا حـدودى مـستقل بودند و حاکمان آنها از تاج و تختى بـرخـوردار نـبـودنـد.(29) حـکـومـتـهـاى صـاحـب تـمـدن عـرب در شمال غالبا با چیره شدن قبیله اى بر قبایل دیگر پدید مى آمد و با آنکه نظام قبیله اى بر پا بود؛ اما از قدرت ، تشکل ، وسعت قلمرو و حاکمیت و انسجام بالایى برخوردار بود.
نظامهاى عشیره اى نیز بر پایه تشکلهاى قبیله اى استوار بود؛ اما هر عشیره ، براى خود طایفه و قـبـیـله اى مـسـتـقل بود و قبایل و طوایف ، تحت حاکمیت متمرکز و متشکلى گرد نیامده بودند. و هر قبیله توسط رئیس آن قبیله اداره مى شد و رئیس قبیله زیر نظر و تحت حاکمیت مقام بالاترى نبود و قبایل به صورت هسته هاى جمعیّتى کوچک ، جدا از یکدیگر زندگى مى کردند.
دولت یمن

یـمن که در جنوب جزیره العرب واقع است از تمدنى کهن برخوردار و اغلب مورد توجه اقوام و دولتهاى خارجى بود. سابقه تاریخى این سرزمین ، موضوع بحث درس حاضر نیست ؛ تنها در اینجا به تاریخ دولتهایى که معاصر با پیامبر اسلام بودند و در تاریخ اسلام مورد بحث و توجه مى باشند اشاره مى کنیم .
یـمـن کمى پیش از ولادت رسول خدا(ص )به دست حبشیها افتاد. قدرتمندترین حاکم حبشى یمن ، ابـرهـه بـود. وى کـه مـردى خودخواه و زیرک بود، تمام رقیبان را از میدان خارج ساخت و فرمان حـکـومـت یـمـن را از جـانـب پـادشـاه حبشه دریافت کرد. حادثه تاریخى مهمى که به دست ابرهه آفـریـده شـد، حـمـله بـه

خـانـه کـعـبـه در زمان ریاست عبدالمطلب بود. او در صنعا پایتخت یمن کلیسایى عظیم و با شکوه ساخت و مردم را وادار کرد تا به جاى کعبه آن کلیسا را زیارت کنند. عـربـى کـه علاقه شدیدى به کعبه داشت کلیساى ابرهه را به کثافت آلوده کرد. این کار خشم ابـرهـه را بـرانـگـیـخـت و بـا سـپـاهـى گـران سـوار بـر فـیل به قصد ویران ساختن کعبه عازم مکّه شد، اما در آنجا به عذاب الهى دچار گشت و سپاهیانش مـورد هـجـوم ابـابـیـل واقـع شـدنـد؛ کـه قـرآن کـریـم داسـتـانـش را در سـوره فیل این گونه بیان فرموده است :

((اَلَمْ تـَرَکـَیـْفَ فـَعَلَ رَبُّکَ بِاَصْحابِ الْفیِلِ، اَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فى تَضْلیلٍ وَ اَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرا اَبابیلَ، تَرْمیهِمْ بِحِجارَهٍ مِنْ سِجّیلٍ. فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَاْکوُلٍ))(30)
آیـا نـدیـده اى کـه پـروردگـارت بـا اصـحـاب فـیـل چـه کـرد؟ آیـا مـکـرشـان را بـاطـل نـسـاخـت ؟ و بـر سـر آنـهـا پـرنـدگـان ابـابـیـل را فـرسـتـاد تـا آنـهـا را بـا سجیل سنگباران کردند و آنان را چون کاه نیمه جویده شده ساخت .

پـس از مـرگ ابـرهـه ، پـسـرانـش قـدرت را بـه دسـت گرفتند و بر مردم یمن ستم فراوان روا داشـتـنـد، تـا آنـکه فردى به نام سیف بن ذى یَزَنْ ابتدا نزد قیصر روم رفت و براى مقابله با حبشیان از او یارى طلبید، امّا جواب رد شنید. آن گاه به نزد پادشاه ایران (خسرو انوشیروان ) رفت و کمک خواست ، خسرو به دلیل اینکه سرزمین یمن براى ایران فایده اقتصادى نداشت و به لشـکـرکـشـى نـمـى ارزیـد، ابـتدا به سیف پاسخ منفى داد. لیکن زمانى که خبر طلا و جواهرهاى فـراوان یـمن را از وى شنید، به توصیه یکى از مشاورانش حاضر شد تعدادى از زندانیان خود را به کمک سیف بفرستد، با این توجیه که اگر آنان کشته شدند از شرشان خلاص مى شویم و اگر هم زنده بمانند به پیروزى بزرگى دست یافته ایم .(31)

ایـرانـیـان مـزبـور بـا کـمـک عـربها، حبشیان را شکست دادند و حکومتى دست نشانده خود روى کار آوردنـد کـه تـا ظـهـور پـیامبر خدا(ص ) همچنان برقرار بود؛ و نامه هایى نیز میان حاکم یمن و رسول خدا(ص ) رد بدل شد.(32)
دولتهاى حیره و غسّان

دو کـشـور کـوچـک دیگر در حدود صحراى شام به نام حیره و غسّان وجود داشت حیره تابع دولت ایـران و غـسّان تابع دولت روم بوده ، براى دولتهاى متبوع خود در زمان جنگ نقش سپر محافظ را داشـتند و نیز از هجوم قبایل عرب به مرزهاى دو امپراتورى جلوگیرى مى کردند. دولت حیره که در نزدیکى دریاچه نجف و حوالى کوفه (امروزى ) قرار داشت تا زمان ظهور اسلام پا برجا بـود، ولى در هـمـیـن زمـان بـه وسـیـله خـسـرو پـرویـز بـرافـتـاد و بـه ایـن تـرتـیـب سـد حایل میان عربها و امپراتورى ایران برداشته شد.(33)
غـسـانـیـان در شـمـال غـرب شـبـه جـزیره عربى سرزمینى که اکنون شرق اردن نامیده مى شود، سـکـونـت داشـتـنـد. ایـن دولت ، دسـت نـشـانـده امـپراتورى روم بود و تا سالهاى آخر زندگانى رسول خدا(ص ) دوام داشت .(34)

حکومت در حجاز
حـجـاز کـه اهمیت خود را مدیون شهرهاى مکه و مدینه مى باشد، سرزمینى با صحراهاى پهناور و خـشـک و بـى آب و عـلف اسـت و جـز انـدکـى آبادانى در آن دیده نمى شود. همین امر باعث شده که سـرزمـیـن مـزبـور در طـول قـرون مـتـمـادى در مقابل حملات جهانگشایانى چون کورش و اسکندر، استقلال خود را حفظ کند.(35)

مـردم ایـن سـرزمـیـن در دوره جـاهلیت به دو صورت بدوى (صحرانشین ) و حضرى (شهرى نشین ) زنـدگـى مـى کـردنـد.(36) نظام حاکم بر آنها نظام قبیله اى بود که تحت فرمان امیر یا رئیـس قـبـیـله اداره مـى شـد. نـا گـفـتـه نـمـانـد کـه تـعـداد افـراد ایـن قبایل کم نبود و گاه به هزاران نفر مى رسید.(37)
نـظـام قـبـیـله اى قوانینى ویژه خود داشت . فردى مى توانست ریاست قبیله را به عهده گیرد که شرایط زیر را دارا باشد:
1 ـ شـرف خـانـوادگـى : رئیـس و امـیـر مـى بـایـسـت از دودمـانـى شـریـف ، نـجـیـب و اصیل باشد.
2 ـ شـجـاعـت : ریـاسـت قـبـیـله بـه فـردى شـجـاع سـپـرده مـى شـد کـه بـتـوانـد در مقابل هجوم بیگانه از کیان قبیله دفاع کند.
3 ـ سـالمـنـدى : حـداقـل سـن بـراى احـراز مـقـام ریـاسـت قـبـیـله چهل سال بود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نظام بین الملل هزاره سوم و ایران در

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نظام بین الملل هزاره سوم و ایران در pdf دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نظام بین الملل هزاره سوم و ایران در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نظام بین الملل هزاره سوم و ایران در pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد نظام بین الملل هزاره سوم و ایران در pdf :

نظام بین الملل هزاره سوم و ایران

هر برهه ای از تاریخ نظام بین المللی شاهد روندهایی است، که بر رفتار واحدهای سیاسی، نقشی تأثیرگذار و یا حتی تعیین کننده داشته اند. این مقوله ها بیشتر شامل آن دسته از مواردی است که در محیط بین المللی به صورت جاری درآمده و به واسطه غلبه داشتن بر رفتار دولتها اثرگذارهستند. به طور مثال در طی قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم، استعمار و گسترش قلمرو، یکی از روندهای نظام بین الملل بوده است ؛ اما محیطبین المللی بعد از جنگ دوم جهانی (دوره نظام دو قطبی) شاهد استقلال ملل مستعمره و افزایش تعداد اعضای نظام بین المللی بود و بر این اساس دولت ها نمی توانستند، گسترش قلمرو ارضی را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار دهند. منظور از روندها: پروسه ها و فرایندهایی است که در

نظام، به صورت عمومی درآمده و رفتار بازیگران را تحت الشعاع قرارمی دهد، به طوری که حتی به صورت الزامات نظام نمایان می شوند. در هزاره جدید نیز محیط بین المللی شاهد روندهای نوینی است که خود را به واحدهای سیاسی تحمیل کرده و بر کیفیت داده ها و خروجی سیاست خارجی اعضاء مؤثر است. برخی از ملزومات کنونی نظام بین الملل در گذشته شکل گرفته و تا حال حاضر ادامه یافته است، برخی دیگر نیز بعد از اشغال افغانستان و عراق ایجاد شده و از این نظر جدیدهستند، که در این فرصت به مهمترین روندها خواهیم پرداخت.

بازیگران جدید محیط بین المللی
سالها بعد از اینکه دولتها شکل گرفت (1648)، بازیگرانی غیر دولتی نیز به وجود آمدند، که حاکمیت آنها راتحدید می کردند. یکی از این بازیگران کلیسا(1) و دیگری سازمان های بین المللی هستند. به طور نمونه مؤسسه بین المللی آمار و کمیسیون اروپایی (رود دانوب)، که به ترتیب در سال های 1853 و 1856 شکل گرفتند. از دیگر موارد جنبش های اجتماعی ایدئولوژیک فراملی (مثل بین الملل سوسیالیسم اول که در هه شصت قرن نوزده شکل گرفت) وشرکت های چند ملیتی است. این بازیگران، انحصار نقش دولتها را درعرصه بین المللی شکستند. البته ظهور و حضور این بازیگران به مشروعیتی بستگی داشته و دارد که دولتها به آنها می دهند. همانطور که نو واقعگرایان معتقدند: دولتها مهمترین بازیگران ـ و نه البته

تنهابازیگران ـ عرصه بین المللی هستند. (یاکوبسن کاکس)(2)، بازیگران غیر دولتی را سیستم های غیرمستقلی می داند که تابع شرایط محیط هستند;. اصولا برای بازیگران،دو شرط اساسی در نظر گرفته می شود: یکی قدرت تصمیم گیری ودیگری توان اجرای تصمیمات، که در واقع هر دو از شرایط استقلال بازیگر است.(3) بازیگران غیر دولتی توان تصمیم گیری دارند، ولی دراجرای این تصمیمات با موانعی روبرو هستند. در اینجا قصد بر آن نیست تا همه این بازیگران را برشمرده و توضیح داده شود، بلکه پژوهش تنهابه دو مورد افکار عمومی داخلی و بین المللی و سازمانهای تروریستی اشاره می کند، که در سال های اخیر بیش از پیش اهمیت یافتند.

افکار عمومی داخلی و بین المللی
به واسطه تحولات شگرفی، چون انقلاب در اطلاعات و ارتباطات که در سال های اخیر در محیط بین المللی روی داد، نقش افکار عمومی بیش از پیش مد نظر است. گسترش دموکراسی،ظهور همکاری های فراملی ؛ مثل نهضت سبزها، تکامل تکنولوژی اطلاعاتی و افزایش دسترسی به آن، کوتاه شدن فاصله ها و; سبب گردید تا افکار عمومی خود را هر چه بیشتر در اداره امور جهان دخالت دهد. جرمی بنتام (4) اولین اندیشمندی بود، که بحث افکار عمومی راگسترش داد. او استدلال می کرد که افکار عمومی این قدرت را دارد که مطمئن شود حکمرانان به گونه ای رفتار می کنند که بیشترین شادیها رانصیب بیشترین تعداد افراد جامعه نمایند. افکار عمومی تحت نفوذارتباطات عمومی و مطبوعات سیاسی قرار دارد. علاوه بر آن، مطبوعات با بهره گیری از تکنولوژی های گوناگون، سعی دارند تا دیدگاه های خود راانتقال داده و افکار عمومی را متناسب با خواست خود تغییر دهند.(5) در میان بازیگران

غیردولتی، افکار عمومی نقش و ممیزات بخصوصی دارد، به طوری که برخلاف دیگر بازیگران غیر دولتی، فاقد سازماندهی ورهبری است. در عین حال مهم ترین منبع مشروعیت، حکومت ها ورفتارهای آنهاست. امروزه هیچ پژوهشگری نیست که به نقش افکارعمومی در عملیاتی سازی سیاست خارجی عنایت نداشته باشد. به طورمثال ماشین تبلیغاتی بوش پسر، شش ماه تلاش نمود تا افکار عمومی آمریکا را برای حمله به عراق مهیا کند. علاوه بر آن، یکی از دلائل اساسی اینکه کاخ سفید به جنگ های طولانی مدت یا با تلفات سنگین اقدام نمی کند، به واکنش های منفی مردم آمریکا باز می گردد. در کنارافکار عمومی داخلی ـ همچنان که در بالا آمده است ـ افکار عمومی سایر ملل جهان نیز اهمیت می یابد. البته نقش

افکار عمومی بین المللی اخیرٹ برجسته تر شده است. به طور مثال، عکس العمل شهروندان هشت کشور مخالف جنگ آمریکا ]با عراق [ (از جمله برلین، بروکسل، رم،پاریس، مسکو، وین و;) در موضع گیری برخی از کشورها علیه اقدام آمریکا در حمله مؤثر بوده و نهایتٹ آلمان و فرانسه را به موضع گیری سیاسی علیه آمریکا واداشت (6). برخلاف تصویر نومحافظه کاران آمریکا، به واسطه اقدامات یکجانبه گرایانه آمریکا در محیط بین المللی، دیدگاه مردم کشورهای جهان راجع به ایالات متحده بیش از پیش منفی می گردد. در نظر سنجی

اخیرمؤسسه گالوپ مشخص شد که 55 درصد از شهروندان بریتانیا، آمریکا رابه عنوان تهدید مطرح کردند. همچنانکه در طی تفحص شبکه بی بی سی، متوجه شدند که 60 درصد از اندونزیاییها، 71 درصد اردنیها،25 درصد از کانادائی ها فکر می کنند که تهدیدات ایالات متحده بیش ازتهدیدات القاعده است (7). با توجه به پروسه دموکراتیزه شدن حکومت ها، این گونه دیدگاه ها در سیاست خارجی واحدهای سیاسی تأثیرگذار خواهد بود و از طریق انتخابات، اعتراضات، اعتصابات و; به حوزه حاکمیت و تصمیم گیری سیاسی انتقال می یابد.
سازمانهای تروریستی

فروپاشی شوروی و کاهش نگرانی های امنیتی برآمده از رفتار خصومت آمیز دولتها تقریبٹ مقارن بود با افزایش توجه به سازمان های تروریستی. بدین معنا که، همچنان که از نگرانی دولتها ازتهدیدهای سایر دولت ها کاسته می شد، بر ادراک آنها از تهدیدهای تروریستی افزوده شده است. در حال حاضر پارادایم امنیتی حول محورمبارزه با تروریسم می گردد. این سازمانها به واسطه نوع آثاری که درمحیط بین المللی دارند، بیش از پیش مدنظر سیاستمداران واستراتژیستها قرار دارند. مطالعه و بررسی سازمانهای تروریستی بخش زیادی از متون

امنیتی را (بعد از فروپاشی شوروی) به خود اختصاص داده اند. حملات تروریستی سابقه ای طولانی دارد، اگرچه هیچ گاه اهمیت آنهاتا به این اندازه نبوده است. تروریست هایی که از زمان گذشته تاکنون وجود داشته اند، عبارتند از: ناسیونالیست ها، آنارشیست ها و افراطیون راست و چپ (8). اما امروزه تروریسم طیف های متعددی از گروه ها را دربر می گیرند. به واسطه اینکه در مورد تعریف تروریسم اجماع نظر وجود ندارد، لذااطلاق عنوان تروریسم به گروهی خاص محل مناقشه قرار می گیرد(9).به علاوه مصادیق تروریسم نیز مناقشه برانگیز

شده است، به طوری که پاره ای از گروه ها و افراد زمانی به عنوان تروریسم و زمانی دیگر به عنوان جنبش آزادیخواه شناخته می شوند، یا بالعکس. نمونه بارز آن را می توان در رفتار کاخ سفید در قبال مجاهدان افغانی دید. تا زمانی که آنها علیه ارتش سرخ می جنگیدند، به مثابه مبارزان راه آزادی قلمداد می شدند؛ولی وقتی علیه منافع آمریکا اقدام کردند، به عنوان گروه های تروریستی تحت تعقیب و مورد هدف قرار گرفتند. مثال بارز دیگر قضاوت های متضادی است که از سوی جوامع اسلامی و غربی در خصوص فلسطینیان و اسرائیلیان ارائه می شود. تروریسم را به انواع زیر تقسیم بندی می کنند:

1 تروریسم دولتی (State Terrorism): که خود به کشتار شهروندان می پردازد. در این خصوص می توان به عملکرد رژیم های مستبد ودیکتاتور اشاره کرد.
2 تروریسم بین الملل (International Terrorism): که در آن تروریست ها با پشتیبانی از برخی دولتها اقدام به عملیات تروریستی دردیگر کشورها می کنند.
3 تروریسم محلی (Domestic Terrorism): در این نوع از تروریسم،تروریست ها در داخل کشور خود بر ضد حکومت دست به عملیات تروریستی می زنند.
4 تروریسم فراملی (Transnational Terrorism): که در قالب آن تروریستها از ملیت های مختلف در کشورهای دیگر اقدام به عملیات تروریستی می کنند(10).

امروزه با توجه به پروسه جهانی شدن و گذار جوامع به طرف پیوستگی اقتصادی، آثار حملات تروریستی به سایر نقاط نیز کشیده می شود و لذاحتی تروریسم محلی که در فوق بدان اشاره شد، تبعات امنیتی بر محیطبین المللی دارد. ماهیت گروه های تروریستی، ابزارها و شیوه های آنها در حال دگرگونی و پیچیده شدن است. حمله به مراکز استراتژیک آمریکا در یازده سپتامبر2001، نقطه عطفی در تثبیت جایگاه گروه های تروریستی به عنوان یک تهدید جهانی است. در واقع یازده سپتامبر پیام جهانی شدن پدیده تروریسم و پیوستگی امنیت در سراسر جهان بود. این حادثه نشان داد که ما در جهان به هم وابسته ای زندگی می کنیم که در آن همه یک واقعه راشاهدند. بنابراین یازده سپتامبر نشان داد که تهدیداتی وجود دارند که حتی ابرقدرت ها نیز نمی توانند مانع از ظهور و بروز آنها گردند.(11)

حملات یازده سپتامبر در تثبیت اعتبار تهدیدات تروریستی، جایگاه منحصر به فردی دارد. به واسطه ادراک از تهدیدات تروریستی روابطقدرت های بزرگ نیز تحولات شگرفی را شاهد بود. وقتی جرج بوش پسرو همکاران او به قدرت رسیدند،; هدف سیاست خارجی خود را مقابله باچین، فدراسیون روسیه و دولت های واپس مانده و شکست خورده درحکومت برخی کشورهای جهان سوم قرار دادند. در پی حملات یازده سپتامبر، بخشی از طرح بالا که مربوط به قدرتهای بزرگ بود، کاملا تغییرکرد.(12) چارلز کراثامر(13) از نومحافظه کاران آمریکا، بعد از حادثه یازده سپتامبر تغییر اساسی را در سیاست خارجی آمریکا پیشنهاد کرد. وی گفت : نخستین تغییر، اتحاد دوباره با کشورها و تعیین اولویت های آمریکا است که حیاتی ترین آن رابطه با روسیه است. حملات یازده سپتامبر و مبارزه با تروریسم; راهی برای همکاری اتحاد روسیه و غرب گشود (گزیده تحولات جهان، 1382).

امروزه بیشترین نگرانی ها معطوف به دستیابی سازمانهای تروریستی به سلاح های کشتار جمعی است. این در حالیست که ابزارهای مختلف پرتاب این سلاح ها نیز قدرت بیشتری یافتند. امروزه حتی در جنگ های داخلی نیز از موشک استفاده می شود;. نگرانی دیگر در مورد تروریستهابه حمله این گروه ها به تأسیسات سلاح های کشتار جمعی بازمی

گردد(14). با توجه به اینکه نگهداری و استفاده از سلاح های کشتارجمعی (مخصوصٹ سلاح های هسته ای) نیازمند تخصص فنی پیچیده ای است، لذا گروه های تروریستی برای بهره برداری از این سلاح ها مشکلات زیادی دارند. البته در مورد سلاح های میکروبی وشیمیایی محدودیت های کمتری خواهند داشت. بعد از فروپاشی شوروی نقش افکار عمومی داخلی و بین المللی وسازمانهای تروریستی بیش از پیش برجسته گردید.در رویکردهای امنیتی و استراتژیک، سازمانهای تروریستی جایگاه خاصی را اشغال کرده اند و به عنوان بازیگران مؤثر در محیط بین المللی که در کیفیت روابط میان واحدهای سیاسی و منافع آنها (مثل امنیت) تأثیر گذارهستند، مورد توجه قرار گرفته اند.

جهانی شدن (15)
از ملزومات نوین نظام بین الملل کنونی، حرکت به سوی جهانی شدن وپیوند جوامع بشری است. این حرکت به سمت تداخل حوزه های اقتصادی و ارتباطی و;، پروسه ای (و از دید برخی پروژه ای) است، که شرایط نوینی را پیش روی جوامع سیاسی قرار داده و هر یک را واداشته تا برای تطابق با آن تغییراتی را بپذیرند. به طور نمونه دولت ایالات متحده هر ساله ده ها هزار نفر از کشورهای مختلف را به صورت مهاجر،مقیم یا حتی شهروند می پذیرد تا مردم این کشور شرایط چند تمدنی راتمرین کنند و خود را با آن منطبق سازند. مارشال مک لوهان در سال 1970 کتابی تحت عنوان (جنگ و صلح در دهکده جهانی) نوشت و بدین ترتیب واژه جهانی شدن وارد ادبیات سیاسی و بین المللی شد. این واژه به یکی از اصطلاحات رایج و

مد روزدرآمده است. البته برخی از متفکرین و اندیشمندان معتقدند که فرایندجهانی شدن با پروسه اقتصاد سرمایه داری آغاز گردید. از زمانی که سرمایه داری شکل گرفت، یعنی از چهار یا پنج سده پیش، یا به عقیده والرشتین از قرن 16 میلادی شکل گیری و تسلط نظام سرمایه داری برجهان آغاز گردید.(16) جهانی شدن در مفهوم عام آن عبارت است از درهم ادغام شدن بازارهای جهان در زمینه های تجارت، سرمایه گذاری مستقیم وجابجایی و انتقال سرمایه، نیروی کار و فرهنگ در چارچوب سرمایه داری و آزادی بازار و سرانجام سر فرود آوردن جهان در برابرقدرتهای جهانی بازار که منجر به شکافته شدن مرزهای ملی و کاسته شدن از حاکمیت دولت خواهد شد.(17)

دیدگاه‌های مختلفی در غرب در مورد جهانی شدن مطرح گردیده، ولی به طور کلی می توان آنها را در دو گروه تقسیم کرد: گروه نخست که موافق جهانی شدن هستند، آن را نیروی پرقدرت مثبتی که به لیبرالیسم اقتصادی، دموکراسی سیاسی، جهان شمولی فرهنگی، همکاریهای فراملی، اشاعه ابداعات تکنولوژیک، ظهور فرهنگ مصرف و; رهنمون می شود، معرفی می کنند. این گروه عناوینی ؛ مانند دهکده جهانی،همسایگی جهانی و جامعه جهانی را مطرح می کنند. کنیچی اوهمای،ارنست کلنر و فوکویاما از این دسته هستند.

گروه دوم، دیدگاه های بدبینانه همراه با شک و تردید نسبت به جهانی شدن دارند و به نیروهای مخالف جهانی شدن در زمینه های سیاسی،اقتصادی، صنعتی، و فرهنگی اشاره و تأکید می کنند. اینان به ویژه درعرصه اقتصاد سیاسی، جهانی شدن را عامل افزایش بیکاری و کاهش تولیدات اقتصادی می دانند. عده ای از آنها (نومارکسیست ها)، جهانی شدن را یکی از گام های استعمار جهت سلطه دولت های سرمایه داری شمال بر دولتهای فقیر جنوب معرفی می کنند.(18) معتقدین جهانی شدن بیشتر از طیف اقتصاددانان و متخصصین

ارتباطات هستند. اگرچه متفکرینی از سایر حوزه های علوم انسانی نیزدر آنها دیده می شود. در میان موافقان (هلد و مک گرو; با جدا کردن راه خود از اوهمای و همفکران او، آنها را از (جهان گرایان افراطی)نامیدند).(19) اوهمای معتقد است که اصولا دیگر نیازی به دولت ـ ملتهاوجود ندارد. وی می گوید: دولت ها و ملتها برای سازماندهی فعالیت انسانی و اداره تلاش های اقتصادی در یک جهان بدون مرز به واحدهایی غیرطبیعی، معلول و ناکارآمد بدل شده اند.(20) از زمان پایان جنگ سرد جهانی شدن یکی از برجسته ترین خصوصیت امور

اقتصادی بین الملل بوده، در سطح قابل ملاحظه ای سیاست را نیز شامل شده است;. هر چند جهانی شدن در آغاز قرن بیست و یک مشخصه روشن اقتصاد بین الملل است، اما در مورد وسعت و اهمیت جهانی شدن اقتصادی حتی در مباحث تخصصی نیز کج فهمی و اغراق بسیار زیاد شده است. جهانی شدن آنقدر که بسیاری ازناظران معاصر معتقدند وسیع نبوده و نتایج گسترده ای نداشته است.(21)گیلپین در مورد بازیگران اقتصاد بین المللی می گوید: دولت سرزمینی به عنوان بازیگر اصلی هم در حوزه داخلی و هم درحوزه بین المللی

همچنان نقش اصلی را دارد. هر چند منظور این نیست که دولتها تنها بازیگران با اهمیت هستند. بازیگران مهم دیگری نیزمثل صندوق بین المللی پول و کمیسیون اروپا وجود دارند. اما من تأکیدمی کنم که علی رغم اهمیت دیگر بازیگران، حکومتهای ملی هستند که تصمیمات اصلی را در حوزه اقتصادی می گیرند.(22) رابت کوپر به ظهور دو فرایند نامتقارن و متضاد واگرایی و همگرایی درنظام بین الملل پس از فروپاشی شوروی می پردازد. از نظر وی مسائل اقتصادی پیوسته در حال جهانی شدن است و امور نظامی از طریق اتحادها در جریان هستند. اما

سیاست مدام در حال محلی شدن است واتحادیه اروپا بارزترین نمونه آن است. به موازات اینکه اتحادیه اروپاپیش می رود، تمایز بین موفقیت همگرایی اقتصادی و فقدان نسبی همگرایی سیاسی روشنتر می شود.(23) مهمترین نمود جهانی شدن در تجارت بین الملل است. تجارت از بقیه حوزه های اقتصادی رشد بیشتری داشته است. هر چند هنوز هم بخش عمده تجارت میان آمریکا، اروپا و ژاپن صورت می گیرد، اما از دهه 90جایگاه کشورهای در حال توسعه نیز برجسته تر شده است. در اواخر دهه 90 حجم تجارت جهانی به روزانه 1/5 تریلیون دلار رسیده است، که هشت برابر سال 1986 است. حجم سرمایه گذاریها نیز بسیار افزایش یافته است. در اواسط دهه 1990 سرمایه گذاری متقابل به 20 تریلیون دلار رسیده که ده

برابر سال 1980 است.(24) به موازات تجارت، ارتباطات نیز سیالتر و روانتر شده است. هزینه های تلفن پایین آمده و مسافرتها ارزانتر و کوتاه تر شده است.(25) فراتر از آن،انقلاب اطلاعات و دسترسی شهروندان به منابع و ابزارهای اطلاعاتی موجب می شود تا آنان به آگاهی بیشتری از دنیای پیرامون خود وسبک های گوناگون زندگی در نقاط مختلف جهان دست یابند و درصددابراز و تحقق آنها برآیند. به طور کلی جهان کنونی بسیاری از مختصات دوره های قبل را دارد وهنوز سیاست بین الملل برای بسیاری از متفکران مفهوم است ؛ به عبارت دیگر هنوز سیاست جهانی جای سیاست بین المللی را نگرفته است. از دیدگاه برخی از محققین، جهانی شدن در حال حاضر با شیوه والگوی آمریکایی که الگویی مسلط است

همخوانی دارد و همین نکته است که نگرانی برخی از کشورهای اروپایی ؛ چون فرانسه را برانگیخته است. از این دیدگاه، ایالات متحده با نیروی نظامی و اقتصادی و نیزقدرت ارتباطات و تکنولوژی پیشرفته ای که دارد، کشوری است که توان تسلط بر جهان و تحمیل الگوی خود بر دیگر کشورها را داشته و از آن روکه پایگاه نظام سرمایه داری جهانی است، بنابراین جهانی شدن درمفهوم عام، همان سرمایه داری و در مفهوم خاص آن آمریکایی شدن است.(26) در همین راستا داپر و کاتز معتقدند: (استیلاء، همان چیزی است که در لوس آنجلس بسته

بندی می شود و سپس به دهکده جهانی ارسال می گردد و آنگاه در مغز انسانهای بیگانه می نشیند).(27) برخلاف دیدگاه های کثرت گرایان، هنوز پروسه جهانی شدن به قدری برجسته نگردیده است که ذات سیستم را تغییر داده و موجد تحولات بنیادی در محیط بین المللی گردد، با این حال چنین فرایندی آثار خود رابر روابط میان واحدهای سیاسی گذارده و آنان را ملزم می سازد تاتغییراتی را متناسب با مقتضیات آن بپذیرند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >